💠 #گزارش یک دیدار (#قسمت_سوم)
🔹 دیدار اعضای کانون صنفی معلمان ایران (تهران) با مدیر و موسس
#مدرسه_کودکان_کار_جلال_آل_احمد
✅ #تهیه_کتاب_درسی :
عنوان مدرسه رسمی هست ولی در واقع غیر رسمی است.
تا همین امروز (۲۰ مهر) دنبال کتاب درسی برای بچه ها بودیم. موضوع این هست که بچه ها خیلی دیر برای ثبت نام میآیند، مثلا تا ۲۵ شهریور ۳۰ نفر ثبت نامی داشتیم ولی الان بچه هایی که از همه جا مونده و رونده هستند، برای ثبت نام میآیند. زمانی که دیر ثبت نام می کنند آموزش و پرورش هم نمیتواند به سرعت کد به ما بده، اول به مدارس دولتی و بچه هایی که مدارک شناسایی دارند کد برای ثبت نام کتاب میدهد، تا کد مدرسه رو برای ما صادر کنند، ۴ ماه از سال تحصیلی گذشته، بعد دیگه نمیشه در سامانه برای ثبت نام کتاب اقدام کرد .
برای تهیه کتاب درسی یک شاهنامهای داریم.
دو هفته است هر روز داریم پیگیری میکنیم. امور بین الملل مجوز داده، نامه داده، آمار تعداد دانش آموزان را داده. کسی کتاب رو نمی گیره که ببره بازار آزاد بفروشه، اون هم مدیر یک مدرسه!
شرایط و مشکلات مدرسه ما رو میدانند. قبل از رفتن وزیر، مرکز امور بین الملل جلسهای در مورد این ۹ تا مدرسه گذاشت. امسال قول دادن کتاب رو به موقع بدهند، حتی امسال هم با کلی قول و امضا باز هم نتوانستیم به موقع کتاب درسی دریافت کنیم .
در مدارس دیگه از طریق دوستان، کتابهای اضافی از انبار و کتابخونههاشون بوده، جمع آوری کردیم و پولش رو دادیم و آوردیم.
مثلا کلاس اول ما هنوز یک جلد کتاب نداره، داریم دست دوم جمع می کنیم و به خانواده ها می دهیم. بچههای پایههای بالاتر که از کتاب دست دوم راضیاند، اما در پایه ی اول و دوم نمیشود با کتاب دست دوم کار کرد.
مدیر کل در مورد این قضیه یک طوری سخت میگیره که حد و حساب نداره. این همه در کشورمون خورده و برده میشه.
مدارسی مثل ما مثلا ۵۰۰ تا جمعیت داشته باشیم هشت تای دیگه هم مثل ما؛ نه تا ۵۰۰ تا میشود چهار میلیون و پانصد کتاب که این باز میخواد وجه نقدش پرداخت بشه. درگرفتن کتاب، به شدت دچار مشکل هستیم. مثلا پارسال یک ماه و نیم از سال گذشت تا کتاب گرفتیم.
اگر پافشاری ما نباشه همان هم به دست ما نمیرسه. تمام اتاقها و ادارات را زیر پا میگذاریم.
بازار آزاد یک دست کتاب چهارصد هزارتومان هست.
فقط مدرسه ما و یک مدرسهب دیگه پیگیری زیاد داریم و در نهایت توانستیم با گذشت زمان کتاب تهیه کنیم.
مثلا بریم پشت در اتاق مدیرکل بشینیم و صدجا زنگ بزنیم و سفارش کنیم و ...
منظورم مدیر کل نشر و توزیع کتاب درسی هست.
آقای فولادوند هم تایید میکنه، همه که تایید کردند شما تازه میرسی به مدیر کل نشر و توزیع کتب درسی. مثلا ۷۰ تا کسری کتاب نگارش برای یک پایه میخوام، برای کسریها آمار دادم میگفت اسم تک تک و کد دانش آموزی رو در اکسل باید برام بفرستید .
۷۰ تا کتاب کسری نگارش میتونه وارد بازار آزاد بشه؟! یک چیزهایی رو سخت میگیرند که واقعا حمایت مطلق دولت رو میخواد.
🔺 به هر حال شایسته نیست، دانش آموز خواسته یا ناخواسته اومده اینجا، آموزش مهمترین مسئله است .
فقر فرهنگی خیلی اتفاق های بدی رو به دنبال دارد. اگر اینجا صد بار هم آذوقه بدهیم ولی اتفاق علمی لازم نیفته، کمک کننده نیست .
🔺تامین کتاب ساده ترین حمایتی هست که می تونیم از یک کودک داشته باشیم. کاری نداشته باشیم که چه ملیتی داره.
پارسال هم آخر از طریق اداری و نامه نگاری و قانونی نتونستیم کتاب تهیه کنیم. همهی اتاقهای آموزش و پرورش و آقای فولادوند و ... هم نامه رو پاراف کرده بودند .
آقای مدیرکل نشر و توزیع کتب درسی میگفت باید از طریق سامانه اقدام بشه.
❗️این قشر به سامانه دسترسی نداره و کلا نمی توانند وارد سامانه بشوند. این خیلی مسئله سادهای هست.
باز میگفت نه ما فقط به سامانه کار داریم !!
کتاب دست دوم رو هم به حساب دوستی پیدا می کنیم.
در غالب حمایت، آموزش و پرورش حتی در اینمورد هم کاری انجام نداد. نهایتا در گروه مدیران پیامی در این مورد گذاشتم و بعضی ها همکاری کردند و خودمون برای جمع آوری کتاب دست دوم از بعضی مدارس اقدام کردیم .
https://tttttt.me/ksmtehran1/100
📝 ادامه دارد...
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 دیدار اعضای کانون صنفی معلمان ایران (تهران) با مدیر و موسس
#مدرسه_کودکان_کار_جلال_آل_احمد
✅ #تهیه_کتاب_درسی :
عنوان مدرسه رسمی هست ولی در واقع غیر رسمی است.
تا همین امروز (۲۰ مهر) دنبال کتاب درسی برای بچه ها بودیم. موضوع این هست که بچه ها خیلی دیر برای ثبت نام میآیند، مثلا تا ۲۵ شهریور ۳۰ نفر ثبت نامی داشتیم ولی الان بچه هایی که از همه جا مونده و رونده هستند، برای ثبت نام میآیند. زمانی که دیر ثبت نام می کنند آموزش و پرورش هم نمیتواند به سرعت کد به ما بده، اول به مدارس دولتی و بچه هایی که مدارک شناسایی دارند کد برای ثبت نام کتاب میدهد، تا کد مدرسه رو برای ما صادر کنند، ۴ ماه از سال تحصیلی گذشته، بعد دیگه نمیشه در سامانه برای ثبت نام کتاب اقدام کرد .
برای تهیه کتاب درسی یک شاهنامهای داریم.
دو هفته است هر روز داریم پیگیری میکنیم. امور بین الملل مجوز داده، نامه داده، آمار تعداد دانش آموزان را داده. کسی کتاب رو نمی گیره که ببره بازار آزاد بفروشه، اون هم مدیر یک مدرسه!
شرایط و مشکلات مدرسه ما رو میدانند. قبل از رفتن وزیر، مرکز امور بین الملل جلسهای در مورد این ۹ تا مدرسه گذاشت. امسال قول دادن کتاب رو به موقع بدهند، حتی امسال هم با کلی قول و امضا باز هم نتوانستیم به موقع کتاب درسی دریافت کنیم .
در مدارس دیگه از طریق دوستان، کتابهای اضافی از انبار و کتابخونههاشون بوده، جمع آوری کردیم و پولش رو دادیم و آوردیم.
مثلا کلاس اول ما هنوز یک جلد کتاب نداره، داریم دست دوم جمع می کنیم و به خانواده ها می دهیم. بچههای پایههای بالاتر که از کتاب دست دوم راضیاند، اما در پایه ی اول و دوم نمیشود با کتاب دست دوم کار کرد.
مدیر کل در مورد این قضیه یک طوری سخت میگیره که حد و حساب نداره. این همه در کشورمون خورده و برده میشه.
مدارسی مثل ما مثلا ۵۰۰ تا جمعیت داشته باشیم هشت تای دیگه هم مثل ما؛ نه تا ۵۰۰ تا میشود چهار میلیون و پانصد کتاب که این باز میخواد وجه نقدش پرداخت بشه. درگرفتن کتاب، به شدت دچار مشکل هستیم. مثلا پارسال یک ماه و نیم از سال گذشت تا کتاب گرفتیم.
اگر پافشاری ما نباشه همان هم به دست ما نمیرسه. تمام اتاقها و ادارات را زیر پا میگذاریم.
بازار آزاد یک دست کتاب چهارصد هزارتومان هست.
فقط مدرسه ما و یک مدرسهب دیگه پیگیری زیاد داریم و در نهایت توانستیم با گذشت زمان کتاب تهیه کنیم.
مثلا بریم پشت در اتاق مدیرکل بشینیم و صدجا زنگ بزنیم و سفارش کنیم و ...
منظورم مدیر کل نشر و توزیع کتاب درسی هست.
آقای فولادوند هم تایید میکنه، همه که تایید کردند شما تازه میرسی به مدیر کل نشر و توزیع کتب درسی. مثلا ۷۰ تا کسری کتاب نگارش برای یک پایه میخوام، برای کسریها آمار دادم میگفت اسم تک تک و کد دانش آموزی رو در اکسل باید برام بفرستید .
۷۰ تا کتاب کسری نگارش میتونه وارد بازار آزاد بشه؟! یک چیزهایی رو سخت میگیرند که واقعا حمایت مطلق دولت رو میخواد.
🔺 به هر حال شایسته نیست، دانش آموز خواسته یا ناخواسته اومده اینجا، آموزش مهمترین مسئله است .
فقر فرهنگی خیلی اتفاق های بدی رو به دنبال دارد. اگر اینجا صد بار هم آذوقه بدهیم ولی اتفاق علمی لازم نیفته، کمک کننده نیست .
🔺تامین کتاب ساده ترین حمایتی هست که می تونیم از یک کودک داشته باشیم. کاری نداشته باشیم که چه ملیتی داره.
پارسال هم آخر از طریق اداری و نامه نگاری و قانونی نتونستیم کتاب تهیه کنیم. همهی اتاقهای آموزش و پرورش و آقای فولادوند و ... هم نامه رو پاراف کرده بودند .
آقای مدیرکل نشر و توزیع کتب درسی میگفت باید از طریق سامانه اقدام بشه.
❗️این قشر به سامانه دسترسی نداره و کلا نمی توانند وارد سامانه بشوند. این خیلی مسئله سادهای هست.
باز میگفت نه ما فقط به سامانه کار داریم !!
کتاب دست دوم رو هم به حساب دوستی پیدا می کنیم.
در غالب حمایت، آموزش و پرورش حتی در اینمورد هم کاری انجام نداد. نهایتا در گروه مدیران پیامی در این مورد گذاشتم و بعضی ها همکاری کردند و خودمون برای جمع آوری کتاب دست دوم از بعضی مدارس اقدام کردیم .
https://tttttt.me/ksmtehran1/100
📝 ادامه دارد...
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
💠 #گزارش
🔹 #بچههای_کوچه_آزار #قسمت_سوم
✍ لیلا مهداد
🔹 دادن یارانه، طرح کودک و خانواده و … ؛ طرحهای ناموفق که شاهد رشد ۱۰ درصدی کودکان کار بودند.
دور از انصاف است اگر در این میان از برخی مداخلات دولتی چشمپوشی کنیم. مداخلههایی مانند دادن یارانه، اجازه تحصیل به کودکان افغانستانی در مدارس ایران، طرح کودک و خانواده سازمان بهزیستی. البته در همین راستا سازمانهای غیردولتی هم فعالیتهایی داشتند تا در بهبود شرایط زندگی این کودکان موثر باشند. به عنوان نمونه در سال ۹۴ سازمان بهزیستی ۵ هزار و ۴۲۸ کودک کار را توانمند کرد. همین سازمان در سالهای ۹۵ و ۹۶ به ترتیب ۹ هزار و ۲۸۷ کودک و ۵ هزار و ۱۵۲ کودک را توانمند کرد.
توانمندسازی کودکان کار در سال ۹۹ به ۲ هزار و ۲۴۱ نفر رسید، هرچند در همین سال هزار و ۴۱۱ خانواده کودک کار توانمند شدند. قسمت تلخ ماجرا اینجاست که این اعداد و ارقام روایتگر عدم موفقیت در این حوزه است. درواقع سالانه حتی در توانمندسازی ۵ درصد کودکان شاغل موفق عمل نشده. درواقع در سه سال اشاره شده در گزارش وزارت تعاون هر سال شاهد رشد ۱۰ درصدی کودکان کار بودهایم.
تولید کار کودک برمیگردد به مناسبات اقتصادی و اجتماعی سطح کلان
🔹منبع ایجاد کار کودک؛ فقر و نابسامانی خانواده این کودکان
کار کودکان، مسألهای که بارها درباره آن صحبت شده و طرحهای مختلفی را به خود اختصاص داده، البته بینتیجه. مسألهای که رویکردهای خُرد نتوانستهاند در حل یا کاهش آن موفق ظاهر شوند. درواقع تجربه اجرای طرحهای مختلف ساماندهی این کودکان نشان داده باید نگاه و رویکردی کلانتر داشت.
در نگاه خرد مسأله محدود به چند کودکی میشود که در سطح خیابان فعالیت میکنند. کودکانی که درنهایت ازحمایت های مددکاری بهره میبرند. گامی خوب که نیازمند نگاهی در سطح کلانتر است. به باور فرشید یزدانی باید دید چه شرایطی باعث تولید کار کودک میشود.
به اعتقاد مدیرعامل سابق انجمن حمایت از حقوق کودکان، تولید کار کودک برمیگردد به مناسبات اقتصادی و اجتماعی سطح کلان. هرچند به باور او به این معنا نیست که منتظر بمانیم تا مناسبات حل شوند تا کار کودک نداشته باشیم. یزدانی معتقد است باید با نگاه کلان به سمت حل حذف کار کودک رفت.
هربار طرحی برای ساماندهی این کودکان اجرایی میشود. کودکانی که توسط بهزیستی یا شهرداری از سطح خیابانها جمعآوری شده و تحویل خانوادهها داده میشوند. خانوادههایی که با یک تعهد کودک را گرفته و یکی، دو روز بعد او را به خیابان برمیگردانند.
یزدانی معتقد است خانواده برای بقا مجبور است از کار کودک استفاده کند. به اعتقاد او منبع ایجاد کار کودک فقر و نابسامانی است که در خانواده آنها وجود دارد. «کار کودک یک مسأله دلخواه نیست، بگوییم کودکتان را به سطح خیابان نفرستید و آنها قبول کنند.»
🔹کودکان کار؛ بیگناهانی که جامعه بزرگسال بار مشکلاتش را به آنها تحمیل کرده
کار کودک زاییده مسائل اجتماعی و اقتصادی است. کودکانی که فقر آنها را به خیابانهای شهر کشانده است. کودکانی که گاها بدسرپرست یا تکسرپرست یا بیسرپرست هستند، عواملی که همگی برمیگردد به سیاستهای تولید فقر. تجربه دو، سه سال اخیر نشان داد که تورم تاثیر جدی بر افزایش فقر داشته است. فقری که بسیاری از خانوادهها را به حاشیه شهرها فرستاد.
حاشیههایی که بیشک در بلندمدت خود باعث افزایش تولید کار کودک میشود. هرچند همین حاشیهها دهها آسیب دیگر هم در کنار کار کودک خواهند داشت. به باور یزدانی توانمندی پرداختن به مسأله کار کودک را در عرصه کلان داریم. توانمندی که کمک میکند به سمت حل کار کودک برویم، اما متاسفانه سیاستگذاریها به این سمت و سو نیست. به باور یزدانی این کودکان گناهکار نیستند، اگر مشکلاتی دارند جامعه بزرگسال به آنها تحمیل کرده است. «این کودکان نیازمند حمایت هستند.»
به نظر میرسد فرآیند حمایت از کودکان کار، فرآیندی مشارکتی میان نهادهای عمومی، دولتی، انجیاوها و مشارکت خود بچههاست. به باور یزدانی اینگونه نیست بهزیستی، شهرداری یا نهادهای عمومی با انجیاوها بنشینند و تصمیم بگیرند. مشارکت دادن خود این بچهها و خانوادههایشان میتواند کمک بزرگی باشد برای پیدا کردن راهکار. «گاهی اوقات در حل مسأله ما مخاطب را نادیده میگیریم و درنهایت راهکار مخاطرات حادتری برای مخاطب ایجاد میکند.»
📝 ادامه دارد...
https://tttttt.me/ksmtehran1/139
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 #بچههای_کوچه_آزار #قسمت_سوم
✍ لیلا مهداد
🔹 دادن یارانه، طرح کودک و خانواده و … ؛ طرحهای ناموفق که شاهد رشد ۱۰ درصدی کودکان کار بودند.
دور از انصاف است اگر در این میان از برخی مداخلات دولتی چشمپوشی کنیم. مداخلههایی مانند دادن یارانه، اجازه تحصیل به کودکان افغانستانی در مدارس ایران، طرح کودک و خانواده سازمان بهزیستی. البته در همین راستا سازمانهای غیردولتی هم فعالیتهایی داشتند تا در بهبود شرایط زندگی این کودکان موثر باشند. به عنوان نمونه در سال ۹۴ سازمان بهزیستی ۵ هزار و ۴۲۸ کودک کار را توانمند کرد. همین سازمان در سالهای ۹۵ و ۹۶ به ترتیب ۹ هزار و ۲۸۷ کودک و ۵ هزار و ۱۵۲ کودک را توانمند کرد.
توانمندسازی کودکان کار در سال ۹۹ به ۲ هزار و ۲۴۱ نفر رسید، هرچند در همین سال هزار و ۴۱۱ خانواده کودک کار توانمند شدند. قسمت تلخ ماجرا اینجاست که این اعداد و ارقام روایتگر عدم موفقیت در این حوزه است. درواقع سالانه حتی در توانمندسازی ۵ درصد کودکان شاغل موفق عمل نشده. درواقع در سه سال اشاره شده در گزارش وزارت تعاون هر سال شاهد رشد ۱۰ درصدی کودکان کار بودهایم.
تولید کار کودک برمیگردد به مناسبات اقتصادی و اجتماعی سطح کلان
🔹منبع ایجاد کار کودک؛ فقر و نابسامانی خانواده این کودکان
کار کودکان، مسألهای که بارها درباره آن صحبت شده و طرحهای مختلفی را به خود اختصاص داده، البته بینتیجه. مسألهای که رویکردهای خُرد نتوانستهاند در حل یا کاهش آن موفق ظاهر شوند. درواقع تجربه اجرای طرحهای مختلف ساماندهی این کودکان نشان داده باید نگاه و رویکردی کلانتر داشت.
در نگاه خرد مسأله محدود به چند کودکی میشود که در سطح خیابان فعالیت میکنند. کودکانی که درنهایت ازحمایت های مددکاری بهره میبرند. گامی خوب که نیازمند نگاهی در سطح کلانتر است. به باور فرشید یزدانی باید دید چه شرایطی باعث تولید کار کودک میشود.
به اعتقاد مدیرعامل سابق انجمن حمایت از حقوق کودکان، تولید کار کودک برمیگردد به مناسبات اقتصادی و اجتماعی سطح کلان. هرچند به باور او به این معنا نیست که منتظر بمانیم تا مناسبات حل شوند تا کار کودک نداشته باشیم. یزدانی معتقد است باید با نگاه کلان به سمت حل حذف کار کودک رفت.
هربار طرحی برای ساماندهی این کودکان اجرایی میشود. کودکانی که توسط بهزیستی یا شهرداری از سطح خیابانها جمعآوری شده و تحویل خانوادهها داده میشوند. خانوادههایی که با یک تعهد کودک را گرفته و یکی، دو روز بعد او را به خیابان برمیگردانند.
یزدانی معتقد است خانواده برای بقا مجبور است از کار کودک استفاده کند. به اعتقاد او منبع ایجاد کار کودک فقر و نابسامانی است که در خانواده آنها وجود دارد. «کار کودک یک مسأله دلخواه نیست، بگوییم کودکتان را به سطح خیابان نفرستید و آنها قبول کنند.»
🔹کودکان کار؛ بیگناهانی که جامعه بزرگسال بار مشکلاتش را به آنها تحمیل کرده
کار کودک زاییده مسائل اجتماعی و اقتصادی است. کودکانی که فقر آنها را به خیابانهای شهر کشانده است. کودکانی که گاها بدسرپرست یا تکسرپرست یا بیسرپرست هستند، عواملی که همگی برمیگردد به سیاستهای تولید فقر. تجربه دو، سه سال اخیر نشان داد که تورم تاثیر جدی بر افزایش فقر داشته است. فقری که بسیاری از خانوادهها را به حاشیه شهرها فرستاد.
حاشیههایی که بیشک در بلندمدت خود باعث افزایش تولید کار کودک میشود. هرچند همین حاشیهها دهها آسیب دیگر هم در کنار کار کودک خواهند داشت. به باور یزدانی توانمندی پرداختن به مسأله کار کودک را در عرصه کلان داریم. توانمندی که کمک میکند به سمت حل کار کودک برویم، اما متاسفانه سیاستگذاریها به این سمت و سو نیست. به باور یزدانی این کودکان گناهکار نیستند، اگر مشکلاتی دارند جامعه بزرگسال به آنها تحمیل کرده است. «این کودکان نیازمند حمایت هستند.»
به نظر میرسد فرآیند حمایت از کودکان کار، فرآیندی مشارکتی میان نهادهای عمومی، دولتی، انجیاوها و مشارکت خود بچههاست. به باور یزدانی اینگونه نیست بهزیستی، شهرداری یا نهادهای عمومی با انجیاوها بنشینند و تصمیم بگیرند. مشارکت دادن خود این بچهها و خانوادههایشان میتواند کمک بزرگی باشد برای پیدا کردن راهکار. «گاهی اوقات در حل مسأله ما مخاطب را نادیده میگیریم و درنهایت راهکار مخاطرات حادتری برای مخاطب ایجاد میکند.»
📝 ادامه دارد...
https://tttttt.me/ksmtehran1/139
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #گفتگو 🔺کانون صنفی از گذشته تا کنون/ گفت و گو با #محمد_تقی_فلاحی و #محمد_حبیبی #قسمت_دوم_ص۱ 🔹 گاهنامه #فرهیزش_آذرماه ۱۴۰۰_شماره ۷_ویژه نامه ❓فرهیزش: فکر می کنید نظر کلی معلمان نسبت به این تشکل چیست؟ جایگاه آن را در میان معلمان چگونه ارزیابی می کنید؟ …
💠 #گفتگو
🔺کانون صنفی از گذشته تا کنون/ گفت و گو با #محمد_تقی_فلاحی و #محمد_حبیبی #قسمت_سوم_ص۱
🔹 گاهنامه #فرهیزش_آذرماه ۱۴۰۰_شماره ۷_ویژه نامه
❓فرهیزش: فکر می کنید در این سال ها کدام دسته از فعالیت های فعالان صنفی، صرف نظر از مسئله سرکوب در مجموعه اخلال ایجاد کرده است؟ آیا نقد عمومی این عملکردها را برای آینده مفید می دانید؟ اگر با نقد عمومی مخالفید، پیشنهادتان چیست؟
#فلاحی: همواره اعتقاد داشته ام که تشکل ها علاوه بر برخوردها و موانع بیرونی مشکلات دیگری هم در درون و در میان اعضای خود داشته اند که چنانچه نسبت به آن ها آگاه نباشند و به طور جدی در صدد برطرف کردنشان بر نیایند، آسیب های درونی می تواند به همان اندازه موانع بیرونی، زمینه عدم موفقیت برای تشکل را ایجاد کند.
به نظر می رسد فعالان صنفی به رغم داشتن حسن نیت، شجاعت، از خود گذشتگی و بسیاری ویژگی های انسانی نیکوی دیگر، هنگامی که در مجموعه ای به نام تشکل قرار می گیرند به دلیل نبود یک ساختار سازمانی محکم، کمبود دانش در زمینه کار تشکیلاتی و آگاه نبودن از سابقه فعالیت هایی از این دست در کشور یا جوامع مشابه، ضعف تحلیل گری در مسائل سیاسی و اجتماعی، روابط عمومی ضعیف و نداشتن دانش کافی در مذاکره و گفتگو که البته فشارها و مزاحمت های بیرونی نقش مهمی در به جا ماندن این مشکلات داشته اند، دچار اختلاف نظرها و اعمال سلیقه های شخصی و سوگیری های گاه متعصبانه و در نتیجه اختلاف و حذف و از هم پاشیدگی می شوند.
از نظر من نقد منطقی و متکی به دانش به صورت درون تشکیلاتی و عمومی از ضروری ترین کارها برای رفع این مشکلات و در واقع قدم اول برای رهایی از آن هاست که همراه شدنش با آموزش های لازم، گام بزرگی است در بالا بردن کارایی فعالیت های تشکیلاتی و جذب نفرات جدید و کارآمد.
❓فرهیزش: در طول بیش از دو دهه فعالیتِ این تشکل تعدادی از فعالان صنفی نقش پدرخواندگی در این مجموعه را پیدا کرده اند. چه عواملی به شکل گیری چنین پدیده ای کمک کرده است؟ چرا برخی از فعالین صنفی با وجود سن زیاد و عدم کارکرد مناسب همچنان در هیئت مدیره ها حضور دارند؟ آیا تداوم چنین مشکلی را فقط به عدم برگزاری مجامع عمومی پیوند می زنید؟ راهکار شما برای رفع این مشکل چیست؟
#فلاحی: در وهله اول باید بگویم که این مشکل البته متاسفانه خاص تشکل های صنفی به تنهایی نیست. در ایران ما سابقه تشکیل احزاب یا سندیکاها با ساختار قوی تشکیلاتی را به دلایل مختلف نداریم. احزاب و تشکل هایی هم اگر بوده اند عمر کوتاهی داشته اند که یک دلیل آن به نظر می رسد این بوده که یا وابسته به شخص خاص بوده و متکی به آن شخصیت کاریزما که با رفتنش آن نهاد هم دچار فروپاشی می شود و یا تمهیداتی برای آموزش اعضا و ساختن کادرهای مناسب برای ادامه فعالیت آن تشکل نداشته اند. لذا نسل اول احساس می کند که چنانچه کنار برود، آن نهاد دچار فروپاشی و اضمحلال می شود. این احساس گاه درست و ناشی از نقص عملکرد خود آن کادرهای اولیه است یا شرایط سیاسی اجتماعی نامناسب چنین فرصتی را نمی دهد. در احزاب سیاسی هم گاهی ناشی از قدرت طلبی است. در کانون ها هم اما موضوع کسب قدرت مطرح نیست. در وهله اول این موضوع را می توان ناشی از حس تعلق و مالکیت نسل اول نسبت به تشکل دانست که جز خودشان کسی را مناسب برای حفظ تشکل نمی دانند. نداشتن آموزش های مناسب و کادرسازی هم دلیل دیگری است که می تواند باقی ماندن نسل اول را به رغم نداشتن کارایی لازم، توجیه پذیر کند. البته فشارهای بیرونی و مشکل تراشی های شبه قانونی توسط نهادهای حکومتی نیز به این موضوع دامن می زند. مصداق بارز همین مورد آخر کانون صنفی معلمان و البته نهادهای صنفی و غیرصنفی فراوانی هستند که با این رفتارهای غیرقانونی از طرف نهادهای ظاهرا مسئول درگیرند.
❓فرهیزش: آقای فلاحی در طول پنج سال گذشته شما دبیرکل کانون صنفی معلمان بوده اید، ارزیابی خودتان از عملکرد پنج سال گذشته تان چیست؟ مشکلات و موانع اصلی بالندگی مجموعه در این پنج سال اخیر را چه می دانید؟ نکات مثبت و منفی فعالیت پنج ساله اخیر کدامند؟
#فلاحی: اگر حرف آخر را بخواهم همین اول گفته باشم، باید اعتراف کنم که نه از عملکرد شخص خودم و نه از مجموعه هیئت مدیره در این مدت راضی نیستم و آن چه هست با آن چه تصور می کنم می توانست باشد، فاصله قابل توجهی دارد. اما این را هم باید اضافه کنم که این فاصله به دلیل نخواستن من یا اعضای هیئت مدیره نبوده است.
📌ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔺کانون صنفی از گذشته تا کنون/ گفت و گو با #محمد_تقی_فلاحی و #محمد_حبیبی #قسمت_سوم_ص۱
🔹 گاهنامه #فرهیزش_آذرماه ۱۴۰۰_شماره ۷_ویژه نامه
❓فرهیزش: فکر می کنید در این سال ها کدام دسته از فعالیت های فعالان صنفی، صرف نظر از مسئله سرکوب در مجموعه اخلال ایجاد کرده است؟ آیا نقد عمومی این عملکردها را برای آینده مفید می دانید؟ اگر با نقد عمومی مخالفید، پیشنهادتان چیست؟
#فلاحی: همواره اعتقاد داشته ام که تشکل ها علاوه بر برخوردها و موانع بیرونی مشکلات دیگری هم در درون و در میان اعضای خود داشته اند که چنانچه نسبت به آن ها آگاه نباشند و به طور جدی در صدد برطرف کردنشان بر نیایند، آسیب های درونی می تواند به همان اندازه موانع بیرونی، زمینه عدم موفقیت برای تشکل را ایجاد کند.
به نظر می رسد فعالان صنفی به رغم داشتن حسن نیت، شجاعت، از خود گذشتگی و بسیاری ویژگی های انسانی نیکوی دیگر، هنگامی که در مجموعه ای به نام تشکل قرار می گیرند به دلیل نبود یک ساختار سازمانی محکم، کمبود دانش در زمینه کار تشکیلاتی و آگاه نبودن از سابقه فعالیت هایی از این دست در کشور یا جوامع مشابه، ضعف تحلیل گری در مسائل سیاسی و اجتماعی، روابط عمومی ضعیف و نداشتن دانش کافی در مذاکره و گفتگو که البته فشارها و مزاحمت های بیرونی نقش مهمی در به جا ماندن این مشکلات داشته اند، دچار اختلاف نظرها و اعمال سلیقه های شخصی و سوگیری های گاه متعصبانه و در نتیجه اختلاف و حذف و از هم پاشیدگی می شوند.
از نظر من نقد منطقی و متکی به دانش به صورت درون تشکیلاتی و عمومی از ضروری ترین کارها برای رفع این مشکلات و در واقع قدم اول برای رهایی از آن هاست که همراه شدنش با آموزش های لازم، گام بزرگی است در بالا بردن کارایی فعالیت های تشکیلاتی و جذب نفرات جدید و کارآمد.
❓فرهیزش: در طول بیش از دو دهه فعالیتِ این تشکل تعدادی از فعالان صنفی نقش پدرخواندگی در این مجموعه را پیدا کرده اند. چه عواملی به شکل گیری چنین پدیده ای کمک کرده است؟ چرا برخی از فعالین صنفی با وجود سن زیاد و عدم کارکرد مناسب همچنان در هیئت مدیره ها حضور دارند؟ آیا تداوم چنین مشکلی را فقط به عدم برگزاری مجامع عمومی پیوند می زنید؟ راهکار شما برای رفع این مشکل چیست؟
#فلاحی: در وهله اول باید بگویم که این مشکل البته متاسفانه خاص تشکل های صنفی به تنهایی نیست. در ایران ما سابقه تشکیل احزاب یا سندیکاها با ساختار قوی تشکیلاتی را به دلایل مختلف نداریم. احزاب و تشکل هایی هم اگر بوده اند عمر کوتاهی داشته اند که یک دلیل آن به نظر می رسد این بوده که یا وابسته به شخص خاص بوده و متکی به آن شخصیت کاریزما که با رفتنش آن نهاد هم دچار فروپاشی می شود و یا تمهیداتی برای آموزش اعضا و ساختن کادرهای مناسب برای ادامه فعالیت آن تشکل نداشته اند. لذا نسل اول احساس می کند که چنانچه کنار برود، آن نهاد دچار فروپاشی و اضمحلال می شود. این احساس گاه درست و ناشی از نقص عملکرد خود آن کادرهای اولیه است یا شرایط سیاسی اجتماعی نامناسب چنین فرصتی را نمی دهد. در احزاب سیاسی هم گاهی ناشی از قدرت طلبی است. در کانون ها هم اما موضوع کسب قدرت مطرح نیست. در وهله اول این موضوع را می توان ناشی از حس تعلق و مالکیت نسل اول نسبت به تشکل دانست که جز خودشان کسی را مناسب برای حفظ تشکل نمی دانند. نداشتن آموزش های مناسب و کادرسازی هم دلیل دیگری است که می تواند باقی ماندن نسل اول را به رغم نداشتن کارایی لازم، توجیه پذیر کند. البته فشارهای بیرونی و مشکل تراشی های شبه قانونی توسط نهادهای حکومتی نیز به این موضوع دامن می زند. مصداق بارز همین مورد آخر کانون صنفی معلمان و البته نهادهای صنفی و غیرصنفی فراوانی هستند که با این رفتارهای غیرقانونی از طرف نهادهای ظاهرا مسئول درگیرند.
❓فرهیزش: آقای فلاحی در طول پنج سال گذشته شما دبیرکل کانون صنفی معلمان بوده اید، ارزیابی خودتان از عملکرد پنج سال گذشته تان چیست؟ مشکلات و موانع اصلی بالندگی مجموعه در این پنج سال اخیر را چه می دانید؟ نکات مثبت و منفی فعالیت پنج ساله اخیر کدامند؟
#فلاحی: اگر حرف آخر را بخواهم همین اول گفته باشم، باید اعتراف کنم که نه از عملکرد شخص خودم و نه از مجموعه هیئت مدیره در این مدت راضی نیستم و آن چه هست با آن چه تصور می کنم می توانست باشد، فاصله قابل توجهی دارد. اما این را هم باید اضافه کنم که این فاصله به دلیل نخواستن من یا اعضای هیئت مدیره نبوده است.
📌ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
ادامه از پست قبل 👆
🔺کانون صنفی از گذشته تا کنون/ گفت و گو با #محمد_تقی_فلاحی و #محمد_حبیبی #قسمت_سوم_ص۲
#فلاحی: نکته مهم دیگری که لازم به آن اشاره کنم این که با توجه به تاکید و تمرکز کانون بر روی صنفی بودن و صنفی ماندن، افرادی با نحله های فکری و سیاسی گوناگون به دلیل مسائل مشترک مربوط به نقائص آموزش و پرورش به کانون پیوسته اند. این ویژگی از یک سو موجبات تنوع و قوت فکری و نگاهی چند سویه به کانون را فراهم می کند؛ اما از سوی دیگر در صورت نبود یک تفکر تشکیلاتی قوی، می تواند به یک نقطه ضعف اساسی و چالش برانگیز برای کانون تبدیل شود.
متاسفانه با شروع به کار این دوره در سال ۹۵، ما هم با مشکلاتی از طرف حکومت که درک درستی از تشکل یابی اقشار مختلف ندارند، همراه با مانع تراشی های شبه قانونی و البته پرونده سازی برای فعالان و چهره های موثرتر و شناخته شده تر روبرو شدیم، که تعدادی به زندان و تبعید رفتند؛ و هم به دلیل همان تنوع فکری اعضای هیئت مدیره از همان ابتدا با چالش های درونی متعددی روبرو شدیم. در نتیجه در کنار تعدادی از اعضا که از ما گرفته شدند، تعدادی نیز به دلیل اختلافات ما را ترک کردند. این جدای از آنانی است که به عنوان عضو هیئت مدیره رای گرفته بودند اما به دلایل مختلف تعهد لازم برای حضور و فعالیت مستمر را نشان ندادند. در نتیجه ما در دوره ای از این ۵ سال به طور جدی دچار کمبود نیرو در هیئت مدیره شدیم و تنها تلاش مان حفظ مجموعه باقیمانده و نام کانون بود. خوشبختانه با همراهی برخی اعضا و علاقمندان به کانون که کمک های خوبی به هیئت مدیره باقیمانده کردند، توانستیم از این مرحله عبور کنیم. ضمن این که در این دوره با ترتیب دادن برنامه هایی در معرفی برخی چهره های موثر در تعلیم و تربیت کشور که در تبلیغات رسمی یادی از آنان نمی شود یا اصولا به دلیل تنگ نظری ها و جزم اندیشی ها بایکوت شده اند، گستره فعالیت های کانون را از خواسته های معیشتی صرف فراتر برده و مطالبه خود برای آموزش و پرورش نوین و غیر ایدئولوژیک را به عنوان عاملی هویت بخش به کانون در عرصه اجتماعی مطرح کنیم.
اکنون نیز با بازگشت برخی از همکاران به جمع ما انرژی جدیدی به کانون تزریق شده که امیدوارم بتوانیم به رغم فشارهایی که گویا بیشتر هم خواهند شد، با سازماندهی بهتر و تقویت بنیه نظری کانون این نهاد جوان ۲۱ ساله را به یک جریان فکری مستقل در حوزه آموزش و پرورش تبدیل کنیم که در پیوند با جنبش عمومی عدالت خواهانه ای که در جامعه به چشم می خورد، نقش تاریخی خود را ایفا کنیم. چرا که ما معتقدیم محور اصلی برقراری عدالت اجتماعی در جامعه، عدالت آموزشی است.
ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔺کانون صنفی از گذشته تا کنون/ گفت و گو با #محمد_تقی_فلاحی و #محمد_حبیبی #قسمت_سوم_ص۲
#فلاحی: نکته مهم دیگری که لازم به آن اشاره کنم این که با توجه به تاکید و تمرکز کانون بر روی صنفی بودن و صنفی ماندن، افرادی با نحله های فکری و سیاسی گوناگون به دلیل مسائل مشترک مربوط به نقائص آموزش و پرورش به کانون پیوسته اند. این ویژگی از یک سو موجبات تنوع و قوت فکری و نگاهی چند سویه به کانون را فراهم می کند؛ اما از سوی دیگر در صورت نبود یک تفکر تشکیلاتی قوی، می تواند به یک نقطه ضعف اساسی و چالش برانگیز برای کانون تبدیل شود.
متاسفانه با شروع به کار این دوره در سال ۹۵، ما هم با مشکلاتی از طرف حکومت که درک درستی از تشکل یابی اقشار مختلف ندارند، همراه با مانع تراشی های شبه قانونی و البته پرونده سازی برای فعالان و چهره های موثرتر و شناخته شده تر روبرو شدیم، که تعدادی به زندان و تبعید رفتند؛ و هم به دلیل همان تنوع فکری اعضای هیئت مدیره از همان ابتدا با چالش های درونی متعددی روبرو شدیم. در نتیجه در کنار تعدادی از اعضا که از ما گرفته شدند، تعدادی نیز به دلیل اختلافات ما را ترک کردند. این جدای از آنانی است که به عنوان عضو هیئت مدیره رای گرفته بودند اما به دلایل مختلف تعهد لازم برای حضور و فعالیت مستمر را نشان ندادند. در نتیجه ما در دوره ای از این ۵ سال به طور جدی دچار کمبود نیرو در هیئت مدیره شدیم و تنها تلاش مان حفظ مجموعه باقیمانده و نام کانون بود. خوشبختانه با همراهی برخی اعضا و علاقمندان به کانون که کمک های خوبی به هیئت مدیره باقیمانده کردند، توانستیم از این مرحله عبور کنیم. ضمن این که در این دوره با ترتیب دادن برنامه هایی در معرفی برخی چهره های موثر در تعلیم و تربیت کشور که در تبلیغات رسمی یادی از آنان نمی شود یا اصولا به دلیل تنگ نظری ها و جزم اندیشی ها بایکوت شده اند، گستره فعالیت های کانون را از خواسته های معیشتی صرف فراتر برده و مطالبه خود برای آموزش و پرورش نوین و غیر ایدئولوژیک را به عنوان عاملی هویت بخش به کانون در عرصه اجتماعی مطرح کنیم.
اکنون نیز با بازگشت برخی از همکاران به جمع ما انرژی جدیدی به کانون تزریق شده که امیدوارم بتوانیم به رغم فشارهایی که گویا بیشتر هم خواهند شد، با سازماندهی بهتر و تقویت بنیه نظری کانون این نهاد جوان ۲۱ ساله را به یک جریان فکری مستقل در حوزه آموزش و پرورش تبدیل کنیم که در پیوند با جنبش عمومی عدالت خواهانه ای که در جامعه به چشم می خورد، نقش تاریخی خود را ایفا کنیم. چرا که ما معتقدیم محور اصلی برقراری عدالت اجتماعی در جامعه، عدالت آموزشی است.
ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔺کانون صنفی از گذشته تا کنون/ گفت و گو با #محمد_تقی_فلاحی و #محمد_حبیبی #قسمت_سوم_ص۳
❓فرهیزش: پرسش واپسین از جناب حبیبی است. در طول شش سال گذشته، کنشگران صنفی جدیدی به مجموعه کانون های صنفی معلمان اضافه شده اند، شما به عنوان یکی از این افراد، میزان تاثیرگذاری این افراد را در مجموعه چگونه ارزیابی می کنید؟
#حبیبی: من فکر می کنم، تاثیر افراد بر یکدیگر و به دنبال ان تاثیر افراد بر یک مجموعه، تاثیری دیالکتیکی و متقابل است .اگر بخواهم مشخصا به حضور افراد جدیدی مثل خودم در مجموعه اشاره کنم، تغییراتی بعد از حضور ما در مجموعه رخ داد که مشهود است. تغییراتی در گفتمان و مواضع مجموعه کانون های صنفی اتفاق افتاد که از آن جمله می توان به پر رنگ شدن مطالبه دفاع از آموزش رایگان اشاره کرد. تا قبل از آن این مطالبه در اندک تشکلهای صنفی معلمان، همچون انجمن صنفی مریوان مورد توجه بود. در کانون صنفی معلمان تهران هم تعداد محدودی از همکاران در غالب فعالیت رسانه ای به این موضوع می پرداختند، اما در بیانیه ها و شعارهای تجمعات، این مطالبه، پررنگ نبود. اگر هم بود، تاکید می کنم، پررنگ نبود. البته نظر دقیق تر در این باره نیازمند بررسی گفتمانی بیانیه ها در طول بیست سال گذشته است. با این حال خاطرم هست که در تجمعات اسفند سال ۹۳ و اوایل سال ۹۴، شعارهای مربوط به مخالفت با خصوصی سازی در آموزش و پرورش بعضا با مخالفت برگزار کنندگان مراسم مواجه می شد. به هر حال به تدریج این مطالبه نه تنها در کانون صنفی معلمان تهران که در حال حاضر در شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، به یک اصلی اساسی تبدیل شده است .
مساله دیگر بحث همکاری با تشکلهای صنفی دانشجویی و کارگری است. زمانی طرح چنین مسائلی گناهی نابخشودنی محسوب می شد، و به ایجاد تنشهایی مخرب در مجموعه منجر می گردید. اما امروز آن حساسیت های گذشته دیگر وجود ندارد و تا اندازه ای گفتمان همکاری میان مجموعه صنفی معلمان با دیگر تشکلهای صنفی، مورد پذیرش قرار گرفته است.
در نقطه مقابل هم مجموعه روی آدمهایی مثل ما تاثیر گذاشته و به تعدیل رادیکالیسم فردی منجر شده است. این خاصیت مجموعه های نهادمند یا به قول میخلز قانون آهنین الیگارشی است که نوعی محافظه کاری را در افراد تثبیت می کند. امیدوارم نسلهای بعد از ما، تاثیرات مهمتر و ارزشمندتری بر مجموعه داشته باشند، و ما شاهد برگزاری جشن پنجاه سالگی کانون های صنفی معلمان باشیم .اگر چنین شود، از معدود نهادهای مدنی در این سرزمین خواهیم بود که چنین دوامی را تجربه می کنند .در پایان از مجموعه دوستانی که در نشریه فرهیزش زحمت تدوین و انتشار این مصاحبه و سایر مطالب این مجموعه را می کشند، صمیمانه سپاسگزارم.
#گفتگو
#بیست_و_یکمین_سالگرد #تاسیس_کانون_صنفی_معلمان_ایران
https://tttttt.me/KSMtehran/4691
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
❓فرهیزش: پرسش واپسین از جناب حبیبی است. در طول شش سال گذشته، کنشگران صنفی جدیدی به مجموعه کانون های صنفی معلمان اضافه شده اند، شما به عنوان یکی از این افراد، میزان تاثیرگذاری این افراد را در مجموعه چگونه ارزیابی می کنید؟
#حبیبی: من فکر می کنم، تاثیر افراد بر یکدیگر و به دنبال ان تاثیر افراد بر یک مجموعه، تاثیری دیالکتیکی و متقابل است .اگر بخواهم مشخصا به حضور افراد جدیدی مثل خودم در مجموعه اشاره کنم، تغییراتی بعد از حضور ما در مجموعه رخ داد که مشهود است. تغییراتی در گفتمان و مواضع مجموعه کانون های صنفی اتفاق افتاد که از آن جمله می توان به پر رنگ شدن مطالبه دفاع از آموزش رایگان اشاره کرد. تا قبل از آن این مطالبه در اندک تشکلهای صنفی معلمان، همچون انجمن صنفی مریوان مورد توجه بود. در کانون صنفی معلمان تهران هم تعداد محدودی از همکاران در غالب فعالیت رسانه ای به این موضوع می پرداختند، اما در بیانیه ها و شعارهای تجمعات، این مطالبه، پررنگ نبود. اگر هم بود، تاکید می کنم، پررنگ نبود. البته نظر دقیق تر در این باره نیازمند بررسی گفتمانی بیانیه ها در طول بیست سال گذشته است. با این حال خاطرم هست که در تجمعات اسفند سال ۹۳ و اوایل سال ۹۴، شعارهای مربوط به مخالفت با خصوصی سازی در آموزش و پرورش بعضا با مخالفت برگزار کنندگان مراسم مواجه می شد. به هر حال به تدریج این مطالبه نه تنها در کانون صنفی معلمان تهران که در حال حاضر در شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، به یک اصلی اساسی تبدیل شده است .
مساله دیگر بحث همکاری با تشکلهای صنفی دانشجویی و کارگری است. زمانی طرح چنین مسائلی گناهی نابخشودنی محسوب می شد، و به ایجاد تنشهایی مخرب در مجموعه منجر می گردید. اما امروز آن حساسیت های گذشته دیگر وجود ندارد و تا اندازه ای گفتمان همکاری میان مجموعه صنفی معلمان با دیگر تشکلهای صنفی، مورد پذیرش قرار گرفته است.
در نقطه مقابل هم مجموعه روی آدمهایی مثل ما تاثیر گذاشته و به تعدیل رادیکالیسم فردی منجر شده است. این خاصیت مجموعه های نهادمند یا به قول میخلز قانون آهنین الیگارشی است که نوعی محافظه کاری را در افراد تثبیت می کند. امیدوارم نسلهای بعد از ما، تاثیرات مهمتر و ارزشمندتری بر مجموعه داشته باشند، و ما شاهد برگزاری جشن پنجاه سالگی کانون های صنفی معلمان باشیم .اگر چنین شود، از معدود نهادهای مدنی در این سرزمین خواهیم بود که چنین دوامی را تجربه می کنند .در پایان از مجموعه دوستانی که در نشریه فرهیزش زحمت تدوین و انتشار این مصاحبه و سایر مطالب این مجموعه را می کشند، صمیمانه سپاسگزارم.
#گفتگو
#بیست_و_یکمین_سالگرد #تاسیس_کانون_صنفی_معلمان_ایران
https://tttttt.me/KSMtehran/4691
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #گفتگو
🔺کانون صنفی از گذشته تا کنون/ گفت و گو با #محمد_تقی_فلاحی و #محمد_حبیبی
🔹 گاهنامه #فرهیزش_آذرماه ۱۴۰۰_شماره ۷_ویژه نامه #بیست_و_یکمین_سالگرد #تاسیس_کانون_صنفی_معلمان_ایران
🔺 محمد تقی فلاحی و محمد حبیبی از اعضای ارشد کانون صنفی معلمان هستند.…
🔺کانون صنفی از گذشته تا کنون/ گفت و گو با #محمد_تقی_فلاحی و #محمد_حبیبی
🔹 گاهنامه #فرهیزش_آذرماه ۱۴۰۰_شماره ۷_ویژه نامه #بیست_و_یکمین_سالگرد #تاسیس_کانون_صنفی_معلمان_ایران
🔺 محمد تقی فلاحی و محمد حبیبی از اعضای ارشد کانون صنفی معلمان هستند.…
💠 #یادداشت
📌 آنچه که باید کنشگران مدنی – صنفی بدانند: #ویژگی_کنشگری_آگاهانه، #بازی_در_نقش_های_مختلف_است
#قسمت_سوم_ص۱
🔹منبع: تارنمای داوطلب
4⃣ نقش #مصلح_اجتماعی، چهارمین نقش #کنشگران_مدنی_صنفی است: قانعکردن و ترغیب عموم ذینفعان به مشارکت در ابراز مخالفت با شرایط اجتماعی خاص و حمایت از شرایط جایگزین، کافی نیست. مصلحان اجتماعی باید بعد از پذیرش گزینههای بدیل، آنها را به قانون، سیاستها و رویههای اجتماعی جدید و نیز نهادهای متناسب سیاسی، حقوقی، اجتماعی و اقتصادی تبدیل کنند. این کار به راهبردها و اقدامهای پارلمانی و حقوقی؛ مانند کمپینهای سیاسی، طرح دعاوی در دادگاهها و درخواست رسیدگی در کمیتهها و کمیسیونها و نیز دادخواستهای عمومی- نیاز دارد که از مجاری رسمی، قضایی، قانونگذاری و دیگر مجاری نهادینهشده بهره گیرد. فعالان صنفی و مدنی باسابقه که از وجهه شخصیتی مطلوب و قابل اعتمادی در میان بدنه برخوردارند، معمولا نقش مصلح را ایفاء میکنند. در ایران عمدتا این نقش به صورت بسیار کمرنگی در میان کنشگران اجتماعی بر عهده گرفته میشود. اغلب کنشگران صنفی و مدنی در ایران به دلیل مقاومت در برابر شرایط مذاکره و تعاریف خاصی که از مذاکره در شرایط برابر دارند؛ از پذیرش نقش مصلح اجتماعی سر بازمیزنند و آن را نوعی همدستی یا مشروعیت دادن به جایگاه صاحبان قدرت میدانند. این در حالیست که تاثیر نقش میانجیگرانه مصلح اجتماعی که به اهداف اصلی یک جریان صنفی و مدنی متعهد است، به پیشبرد سریعتر مطالبات و خواستهای ذینفعان کمک میکند.
📌 با در نظرگرفتن این موارد؛ #کنشگر_مدنی_یا_صنفی، در نقش #مصلح_اجتماعی کارویژههای زیر را در دستور کار خود قرار میدهد:
– تحلیلهای خود از مسائل و مطالبات جریان صنفی یا مدنی را به نهادها و افراد صاحب قدرت انتقال میدهد؛
– اقدامهای رسمی و قانونی مانند لابی، طرح دعاوی قانونی و … انجام میدهد؛
– برای تدوین و توسعه قانونها و سیاستهای جدید برای بهبود زندگی شهروندان تلاش میکند؛
– گروههای مردمی را برای مقابله با واکنش به تلاشهای محافظهکارانه بسیج میکند؛
– کنشگران مدنی را پرورش میدهند و از آنان در مسیر کنشگری حمایت میکند؛
– برای اطمینان از اجرایی شدن قانون و سیاستهای جدید ، بهعنوان ناظر و دیدبان جامعه هدف عمل میکند.
⤵️ ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌 آنچه که باید کنشگران مدنی – صنفی بدانند: #ویژگی_کنشگری_آگاهانه، #بازی_در_نقش_های_مختلف_است
#قسمت_سوم_ص۱
🔹منبع: تارنمای داوطلب
4⃣ نقش #مصلح_اجتماعی، چهارمین نقش #کنشگران_مدنی_صنفی است: قانعکردن و ترغیب عموم ذینفعان به مشارکت در ابراز مخالفت با شرایط اجتماعی خاص و حمایت از شرایط جایگزین، کافی نیست. مصلحان اجتماعی باید بعد از پذیرش گزینههای بدیل، آنها را به قانون، سیاستها و رویههای اجتماعی جدید و نیز نهادهای متناسب سیاسی، حقوقی، اجتماعی و اقتصادی تبدیل کنند. این کار به راهبردها و اقدامهای پارلمانی و حقوقی؛ مانند کمپینهای سیاسی، طرح دعاوی در دادگاهها و درخواست رسیدگی در کمیتهها و کمیسیونها و نیز دادخواستهای عمومی- نیاز دارد که از مجاری رسمی، قضایی، قانونگذاری و دیگر مجاری نهادینهشده بهره گیرد. فعالان صنفی و مدنی باسابقه که از وجهه شخصیتی مطلوب و قابل اعتمادی در میان بدنه برخوردارند، معمولا نقش مصلح را ایفاء میکنند. در ایران عمدتا این نقش به صورت بسیار کمرنگی در میان کنشگران اجتماعی بر عهده گرفته میشود. اغلب کنشگران صنفی و مدنی در ایران به دلیل مقاومت در برابر شرایط مذاکره و تعاریف خاصی که از مذاکره در شرایط برابر دارند؛ از پذیرش نقش مصلح اجتماعی سر بازمیزنند و آن را نوعی همدستی یا مشروعیت دادن به جایگاه صاحبان قدرت میدانند. این در حالیست که تاثیر نقش میانجیگرانه مصلح اجتماعی که به اهداف اصلی یک جریان صنفی و مدنی متعهد است، به پیشبرد سریعتر مطالبات و خواستهای ذینفعان کمک میکند.
📌 با در نظرگرفتن این موارد؛ #کنشگر_مدنی_یا_صنفی، در نقش #مصلح_اجتماعی کارویژههای زیر را در دستور کار خود قرار میدهد:
– تحلیلهای خود از مسائل و مطالبات جریان صنفی یا مدنی را به نهادها و افراد صاحب قدرت انتقال میدهد؛
– اقدامهای رسمی و قانونی مانند لابی، طرح دعاوی قانونی و … انجام میدهد؛
– برای تدوین و توسعه قانونها و سیاستهای جدید برای بهبود زندگی شهروندان تلاش میکند؛
– گروههای مردمی را برای مقابله با واکنش به تلاشهای محافظهکارانه بسیج میکند؛
– کنشگران مدنی را پرورش میدهند و از آنان در مسیر کنشگری حمایت میکند؛
– برای اطمینان از اجرایی شدن قانون و سیاستهای جدید ، بهعنوان ناظر و دیدبان جامعه هدف عمل میکند.
⤵️ ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
⤴️ادامه از پست قبل 👆
#قسمت_سوم_ص۲
📌 برای موفقیت هر چهار نقش را ایفاء کنید!
کنشگران صنفی یا مدنی در ایران باید بتوانند هر چهار نقش کنشگری را در مسیر کنشگری ایفا نمایند. با این حال تجربه نشان داده که ماندن طولانیمدت در هر یک از این نقشها و تعیین استراتژی درازمدت مبتنی بر تنها یکی از این نقشها، چندان منطقی و راهگشا نیست. انتظارات از یک کنشگر حرفهای این است که به تناسب موقعیت و نیاز یک جریان صنفی و مدنی و اینکه در کدام مرحله از مسیر مطالبهگری قرار دارد، همه نقشها را پذیرفته و اجرا کند. یک کنشگر ممکن است روزی در یک اقدام نافرمانی مدنی غیرخشونتآمیز شرکت کند، روز بعد همان شخص میتواند به لابیگری لایحهای در مجلس بپردازد و سپس با یک گروه صنفی یا مدنی دربارۀ این گفتوگو کند که چرا باید در کنشی مانند موضوع اصلاح ساختار نظام قراردادها در آموزش وپرورش یا افزایش حقوق و دستمزد معلمان درگیر شد.
ایفای این نقشها و همچنین نقشهای مکملی چون «رهبری و اجماعسازی» و یا «تحلیلگری» که لازمه فعالیت هوشمندانه در شرایط و محیطهای پرمخاطره است و در مطلبی دیگر به آنها خواهیم پرداخت؛ به طیف وسیعی از مهارتها و شخصیتی کاملا ًرشدیافته، بالغ و انعطافپذیر نیاز دارد. در واقع به همان اندازه که یک فعال صنفی و مدنی باید یک عصیانگر باشد، بتواند مقاومت کند، ریسک کند و خود را در معرض خطر قرار دهد؛ باید کارگزار تغییر باشد، خودمحوری کمتری داشته باشد و اغلب در معرض دید نباشد؛ زیرا نقش کنشگران محوری، حمایت و پرورش دیگر کنشگران است. ایفای نقش مصلح اجتماعی نیز مستلزم مجموعهای دیگر از ویژگیهای شخصیتی و مهارتهای سیاسی و نیز ظاهر و رفتار رسمی است که بسیاری از کنشگران عصیانگر از آنها بیزارند. باید توجه کرد که هر نقشی هدفها، سبکها، مهارتها و الزامهای متفاوتی را به دنبال دارد و میتواند به شکل مؤثر و غیرمؤثری ایفاء شود. بنابراین یکی از مهمترین کارویژههای فعالان صنفی و مدنی شناسایی افرادی است که از قدرت تهییج افکار عمومی برخوردارند، افرادی که در مذاکره قوی ظاهر میشود و کنشگرانی که نقش سازماندهنده را به خوبی ایفاء میکنند.
در کنار هم قرار دادن مجموع این نقشها، تنها زمانی میتواند میسر شود که از مجموع خواستها و مطالباتمان یک رویای مشترک خلق کنیم. تنها با ایجاد رؤیایی مشترک است که پیشنهادها و خواستههای همه ذینفعان شناسایی و اقدامات لازم برای تحقق بخشیدن به این نیازها انجام میشود. این مکانیسم موثری است که امکان میدهد تا مسیری که به سختی آغاز شده، با کارشکنی و بدون دستاورد به پایان نرسد.
📝 ادامه دارد...
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
#قسمت_سوم_ص۲
📌 برای موفقیت هر چهار نقش را ایفاء کنید!
کنشگران صنفی یا مدنی در ایران باید بتوانند هر چهار نقش کنشگری را در مسیر کنشگری ایفا نمایند. با این حال تجربه نشان داده که ماندن طولانیمدت در هر یک از این نقشها و تعیین استراتژی درازمدت مبتنی بر تنها یکی از این نقشها، چندان منطقی و راهگشا نیست. انتظارات از یک کنشگر حرفهای این است که به تناسب موقعیت و نیاز یک جریان صنفی و مدنی و اینکه در کدام مرحله از مسیر مطالبهگری قرار دارد، همه نقشها را پذیرفته و اجرا کند. یک کنشگر ممکن است روزی در یک اقدام نافرمانی مدنی غیرخشونتآمیز شرکت کند، روز بعد همان شخص میتواند به لابیگری لایحهای در مجلس بپردازد و سپس با یک گروه صنفی یا مدنی دربارۀ این گفتوگو کند که چرا باید در کنشی مانند موضوع اصلاح ساختار نظام قراردادها در آموزش وپرورش یا افزایش حقوق و دستمزد معلمان درگیر شد.
ایفای این نقشها و همچنین نقشهای مکملی چون «رهبری و اجماعسازی» و یا «تحلیلگری» که لازمه فعالیت هوشمندانه در شرایط و محیطهای پرمخاطره است و در مطلبی دیگر به آنها خواهیم پرداخت؛ به طیف وسیعی از مهارتها و شخصیتی کاملا ًرشدیافته، بالغ و انعطافپذیر نیاز دارد. در واقع به همان اندازه که یک فعال صنفی و مدنی باید یک عصیانگر باشد، بتواند مقاومت کند، ریسک کند و خود را در معرض خطر قرار دهد؛ باید کارگزار تغییر باشد، خودمحوری کمتری داشته باشد و اغلب در معرض دید نباشد؛ زیرا نقش کنشگران محوری، حمایت و پرورش دیگر کنشگران است. ایفای نقش مصلح اجتماعی نیز مستلزم مجموعهای دیگر از ویژگیهای شخصیتی و مهارتهای سیاسی و نیز ظاهر و رفتار رسمی است که بسیاری از کنشگران عصیانگر از آنها بیزارند. باید توجه کرد که هر نقشی هدفها، سبکها، مهارتها و الزامهای متفاوتی را به دنبال دارد و میتواند به شکل مؤثر و غیرمؤثری ایفاء شود. بنابراین یکی از مهمترین کارویژههای فعالان صنفی و مدنی شناسایی افرادی است که از قدرت تهییج افکار عمومی برخوردارند، افرادی که در مذاکره قوی ظاهر میشود و کنشگرانی که نقش سازماندهنده را به خوبی ایفاء میکنند.
در کنار هم قرار دادن مجموع این نقشها، تنها زمانی میتواند میسر شود که از مجموع خواستها و مطالباتمان یک رویای مشترک خلق کنیم. تنها با ایجاد رؤیایی مشترک است که پیشنهادها و خواستههای همه ذینفعان شناسایی و اقدامات لازم برای تحقق بخشیدن به این نیازها انجام میشود. این مکانیسم موثری است که امکان میدهد تا مسیری که به سختی آغاز شده، با کارشکنی و بدون دستاورد به پایان نرسد.
📝 ادامه دارد...
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #مقاله_آموزشی
🔹 تحلیلگری" و "ائتلافسازی": لازمه #کنشگری در شرایط محیطی پرمخاطره
#قسمت_سوم_ص۱
#نقش_رهبری_و_اجماعسازی_در_کنشهای_صنفی_و_مدنی
علاوه بر تحلیلگری که یکی از مهمترین ویژگیهای کنشگری در شرایط پرمخاطره است و استراتژیهای جدیدی را پیش روی یک جریان صنفی و مدنی قرار میدهد، کنشگری که برای تغییر سیاستها و اصلاح ساختارهای پیرامون خود تلاش میکند به یک نقش ویژه دیگر برای کنشگری آگاهانه نیاز دارد.
در گزارش پیشین «داوطلب» که به بررسی نقشهای کنشگری آگاهانه پرداختیم، موضوع «کنشگر به مثابه کارگزار تغییر» در زمره یکی از مهمترین نقشهای ۴گانه کنشگری آگاهانه قرار گرفت. یکی از کارویژههای یک کارگزار تغییر، ایجاد و توسعه ائتلافها و اجماعسازی است. جریانهای مدنی وصنفی این کار را از طریق هشدار و آگاهیبخشی به عموم درباره شرایط موجود و سیاستهای ناقض ارزشها انجام میدهند.آنها وظیفه دارند تا در یک روند بلندمدت و تا جایی که امکان دارند، گروههای بیشتری از ذینفعان را برای ایجاد تغییرات در سیاستگذاریها و توافق بر سر اهداف مشترک، بسیج کنند.
هسته اولیه تشکیل شده از این اجماعسازی، عموم مردم بهویژه افرادی هستند که مستقیم از مشکل یا مسئلهای که یک جریان صنفی و مدنی در نتیجه آن شکل گرفته، تاثیرپذیرفتهاند، نه صاحبان قدرت.
در این روند کنشگران تلاش میکنند، مشکل را تعریف کنند تا نشان دهند چهطور این مشکل، هر یک از بخشهای جامعه هدف را تحتتأثیر قرار میدهد و از این راه سعی میکنند تمام ذینفعان را در روند حلوفصل مشکلات مشارکت دهند. اینجاست که کارگزار تغییر تلاش میکند از همه ظرفیتها برای تحقق اهداف جنبش استفاده کند. برای روشن شدن موضوع بهتر است به همان مثال قبلی و چگونگی روند اجماعسازی در میان کنشگری صنفی معلمان بازگردیم. همانطور که کم وبیش میدانیم، طیفهای مختلفی از معلمان چه به صورت خودجوش و چه به صورت سازمانیافته (در قالب تشکلها و نهادهای صنفی) در ماههای گذشته مطالباتی چون اجرای طرح رتبهبندی معلمان، افزایش دستمزد شاغلین و همسانسازی مستمری بازنشستگان فرهنگی را به طرق مختلف مطرح کردهاند. در این میان گروهی بر حق برگزاری اعتصاب و اعتراض خیابانی برای پیگیری مطالبات و اجبار دولت به پاسخگویی از این طریق اصرار داشتند و گروهی دیگر معتقد بودند نامهنگاری و تشکیل کارگروههایی برای پیگیری مطالبات، اثربخشی بیشتری دارد و حساسیتهای پیرامون اعتراضات صنفی را عامل برخورد قهرآمیز حاکمیت با مطالبات معلمان میدانستند. تفاوت دیدگاه در شیوه مطالبهگری بعضا منجر به مجادلات و صفبندیهایی میان دو گروه میشد که بدنه صنفی معلمان چندان نیازی به آن نداشت.
در واقع این دو گروه که به نظر میرسد نقش جریانسازی و رهبری مطالبات معلمان را بر عهده دارند؛ با آگاهی از اهداف مشترک و الویتدهی به موضوع بهبود وضعیت صنفی و معیشتی معلمان میتوانند ضمن استفاده بهینه از ظرفیتهای یکدیگر؛ بر جامعه ذینفعان تمرکز کنند. نیازسنجی از مطالبات طیفهای مختلف معلمان(اعم از شاغلین، بازنشستگان، معلمان جوان، حقالتدریسیها، خریدخدمتیها، پیشدبستانیها، نهضتیها، غیرانتفاعیها و غیره) و اطلاعرسانی هدفمند در خصوص مشکلات نظام آموزشی به سایر ذینفعان اعم از کادر آموزش، دانشآموزان و خانوادههای آنان از جمله مهمترین کارویژههاییست که تشکلهای صنفی معلمان با وجود سلیقههای متفاوت و دیدگاههای ناهمسو میتوانند بر روی آنها توافق و اجماع کنند تا ضمن حفاظت و پاسداری از حق مطالبهگری،افکار عمومی را به صورت درگیرانه با مطالبات خود همراه و همسو کنند. این مثال و کارویژههای آن، در شرایط فشار نیروهای امنیتی و زمانی که احتمال میرود گروه در حال از هم پاشیدن است هم کاربرد دارد.
وقتی فشار و خطر ازهمپاشیدن گروه زیاد است و بهویژه زمانی که به احتمال زیاد افراد مؤثر و رهبری گروه از جریان امور منفصل شدهاند، لازم است فرد یا افرادی از میان کنشگران نقش اجماعساز را بر عهده بگیرد. معمولاً در محیطهای معمولی تصمیمگیری به سمت اکثریت/اقلیت پیش میرود. در تصمیمسازی اکثریتی، مسئله تعداد یا مدل شمارش آراء کلاسیک حاکم است. اما در تصمیمگیری اجماعی؛ گفتوگو، قانعکردن، کاهش نارضایتی، درنظرگرفتن دیدگاهها و جلب حمایت تمام مشارکتکنندگان، بالابردن حس مسئولیت نسبت به تصمیم اتخاذشده از میانبرهایی است که ما را به اجماع میرساند و اجازه نمیدهد گروه یا کنشگری به دلیل فشارها به تعلیق برود. چنین ویژگیهایی در شرایط دشوار به بقای گروه و کنشگری کمک بیشتری میکند. نباید از یاد برد که اجماعسازی کاری گامبهگام و تدریجی است که موجب ارتباط بیشتر میان افراد باقیمانده در میدان کنشگری هم خواهد شد.
⤵️ ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 تحلیلگری" و "ائتلافسازی": لازمه #کنشگری در شرایط محیطی پرمخاطره
#قسمت_سوم_ص۱
#نقش_رهبری_و_اجماعسازی_در_کنشهای_صنفی_و_مدنی
علاوه بر تحلیلگری که یکی از مهمترین ویژگیهای کنشگری در شرایط پرمخاطره است و استراتژیهای جدیدی را پیش روی یک جریان صنفی و مدنی قرار میدهد، کنشگری که برای تغییر سیاستها و اصلاح ساختارهای پیرامون خود تلاش میکند به یک نقش ویژه دیگر برای کنشگری آگاهانه نیاز دارد.
در گزارش پیشین «داوطلب» که به بررسی نقشهای کنشگری آگاهانه پرداختیم، موضوع «کنشگر به مثابه کارگزار تغییر» در زمره یکی از مهمترین نقشهای ۴گانه کنشگری آگاهانه قرار گرفت. یکی از کارویژههای یک کارگزار تغییر، ایجاد و توسعه ائتلافها و اجماعسازی است. جریانهای مدنی وصنفی این کار را از طریق هشدار و آگاهیبخشی به عموم درباره شرایط موجود و سیاستهای ناقض ارزشها انجام میدهند.آنها وظیفه دارند تا در یک روند بلندمدت و تا جایی که امکان دارند، گروههای بیشتری از ذینفعان را برای ایجاد تغییرات در سیاستگذاریها و توافق بر سر اهداف مشترک، بسیج کنند.
هسته اولیه تشکیل شده از این اجماعسازی، عموم مردم بهویژه افرادی هستند که مستقیم از مشکل یا مسئلهای که یک جریان صنفی و مدنی در نتیجه آن شکل گرفته، تاثیرپذیرفتهاند، نه صاحبان قدرت.
در این روند کنشگران تلاش میکنند، مشکل را تعریف کنند تا نشان دهند چهطور این مشکل، هر یک از بخشهای جامعه هدف را تحتتأثیر قرار میدهد و از این راه سعی میکنند تمام ذینفعان را در روند حلوفصل مشکلات مشارکت دهند. اینجاست که کارگزار تغییر تلاش میکند از همه ظرفیتها برای تحقق اهداف جنبش استفاده کند. برای روشن شدن موضوع بهتر است به همان مثال قبلی و چگونگی روند اجماعسازی در میان کنشگری صنفی معلمان بازگردیم. همانطور که کم وبیش میدانیم، طیفهای مختلفی از معلمان چه به صورت خودجوش و چه به صورت سازمانیافته (در قالب تشکلها و نهادهای صنفی) در ماههای گذشته مطالباتی چون اجرای طرح رتبهبندی معلمان، افزایش دستمزد شاغلین و همسانسازی مستمری بازنشستگان فرهنگی را به طرق مختلف مطرح کردهاند. در این میان گروهی بر حق برگزاری اعتصاب و اعتراض خیابانی برای پیگیری مطالبات و اجبار دولت به پاسخگویی از این طریق اصرار داشتند و گروهی دیگر معتقد بودند نامهنگاری و تشکیل کارگروههایی برای پیگیری مطالبات، اثربخشی بیشتری دارد و حساسیتهای پیرامون اعتراضات صنفی را عامل برخورد قهرآمیز حاکمیت با مطالبات معلمان میدانستند. تفاوت دیدگاه در شیوه مطالبهگری بعضا منجر به مجادلات و صفبندیهایی میان دو گروه میشد که بدنه صنفی معلمان چندان نیازی به آن نداشت.
در واقع این دو گروه که به نظر میرسد نقش جریانسازی و رهبری مطالبات معلمان را بر عهده دارند؛ با آگاهی از اهداف مشترک و الویتدهی به موضوع بهبود وضعیت صنفی و معیشتی معلمان میتوانند ضمن استفاده بهینه از ظرفیتهای یکدیگر؛ بر جامعه ذینفعان تمرکز کنند. نیازسنجی از مطالبات طیفهای مختلف معلمان(اعم از شاغلین، بازنشستگان، معلمان جوان، حقالتدریسیها، خریدخدمتیها، پیشدبستانیها، نهضتیها، غیرانتفاعیها و غیره) و اطلاعرسانی هدفمند در خصوص مشکلات نظام آموزشی به سایر ذینفعان اعم از کادر آموزش، دانشآموزان و خانوادههای آنان از جمله مهمترین کارویژههاییست که تشکلهای صنفی معلمان با وجود سلیقههای متفاوت و دیدگاههای ناهمسو میتوانند بر روی آنها توافق و اجماع کنند تا ضمن حفاظت و پاسداری از حق مطالبهگری،افکار عمومی را به صورت درگیرانه با مطالبات خود همراه و همسو کنند. این مثال و کارویژههای آن، در شرایط فشار نیروهای امنیتی و زمانی که احتمال میرود گروه در حال از هم پاشیدن است هم کاربرد دارد.
وقتی فشار و خطر ازهمپاشیدن گروه زیاد است و بهویژه زمانی که به احتمال زیاد افراد مؤثر و رهبری گروه از جریان امور منفصل شدهاند، لازم است فرد یا افرادی از میان کنشگران نقش اجماعساز را بر عهده بگیرد. معمولاً در محیطهای معمولی تصمیمگیری به سمت اکثریت/اقلیت پیش میرود. در تصمیمسازی اکثریتی، مسئله تعداد یا مدل شمارش آراء کلاسیک حاکم است. اما در تصمیمگیری اجماعی؛ گفتوگو، قانعکردن، کاهش نارضایتی، درنظرگرفتن دیدگاهها و جلب حمایت تمام مشارکتکنندگان، بالابردن حس مسئولیت نسبت به تصمیم اتخاذشده از میانبرهایی است که ما را به اجماع میرساند و اجازه نمیدهد گروه یا کنشگری به دلیل فشارها به تعلیق برود. چنین ویژگیهایی در شرایط دشوار به بقای گروه و کنشگری کمک بیشتری میکند. نباید از یاد برد که اجماعسازی کاری گامبهگام و تدریجی است که موجب ارتباط بیشتر میان افراد باقیمانده در میدان کنشگری هم خواهد شد.
⤵️ ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
⤴️ ادامه از پست قبل👆
🔹 تحلیلگری" و "ائتلافسازی": لازمه #کنشگری در شرایط محیطی پرمخاطره
#قسمت_سوم_ص۲
📌 جمعبندی
کنشگری به مثابه هدف و شیوه زیست
ایفای موثر نقشهایی که در دو مقاله اخیر «داوطلب» به عنوان ملزومات یک کنشگری آگاهانه و مسئولانه مورد اشاره قرار گرفت، در صورتی ممکن است که کنشگران تحول شخصی را در الویت برنامههای خود قرار دهند و به کنشگری به مثابه یک شیوه زیست بنگرند. به عبارتی برای دستیابی به آگاهی صنفی، مدنی و تحول شخصی نیاز نداریم که افراد برای مشارکت در ابتکارها و جنبشهای اجتماعی تا زمان تبدیلشدن به کنشگران حرفه ایی صبر کنند، اما اگر بخواهند یک شهروند-کنشگر کارآمد باشند، باید به رشد و تحول شخصی متعهد باشند. برای این کار میتوان از شیوههای بسیار مختلفی برای دستیابی به توسعه صنفی، مدنی و یا سیاسی استفاده کرد:
از راه فعالیت مدنی و تمرین زندگی انجمنی
آگاهی از امور از راه رسانهها و بالابردن سطح دانش و آگاهی
آشنایی با ابتکارهای اجتماعی، گروههای مختلف و جنبشهای اجتماعی فعال
شرکت در کارگاهها، سخنرانیها و جلسههای بحث و گفتوگوی گروهی آنلاین و آفلاین؛
عمل به فکر و اندیشه خود پیش از انجام آن.
توجه کنیم که برای فرهنگ و سیستمهای اجتماعی ناکارآمدی و سلطهجویی فرد، امری طبیعی است اما دریک تحول دموکراتیک ما صلحجویی و رسیدن به آگاهی را دنبال میکنیم. بنابراین آنچه نیاز داریم، تغییر اساسی در شخصیت و تبدیلشدن ما از فردی ناکارآمد و سلطهجو به فردی کارآمد، صلحجو و خودآگاه است. ایفای مسلط نقشهایی است که کنشگری آگاهانه پیش روی ما قرار میدهد، تنها در چنین بستری امکانپذیر خواهد بود و شانس موفقیت هر جریان صنفی و مدنی را افزایش خواهد داد.
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 تحلیلگری" و "ائتلافسازی": لازمه #کنشگری در شرایط محیطی پرمخاطره
#قسمت_سوم_ص۲
📌 جمعبندی
کنشگری به مثابه هدف و شیوه زیست
ایفای موثر نقشهایی که در دو مقاله اخیر «داوطلب» به عنوان ملزومات یک کنشگری آگاهانه و مسئولانه مورد اشاره قرار گرفت، در صورتی ممکن است که کنشگران تحول شخصی را در الویت برنامههای خود قرار دهند و به کنشگری به مثابه یک شیوه زیست بنگرند. به عبارتی برای دستیابی به آگاهی صنفی، مدنی و تحول شخصی نیاز نداریم که افراد برای مشارکت در ابتکارها و جنبشهای اجتماعی تا زمان تبدیلشدن به کنشگران حرفه ایی صبر کنند، اما اگر بخواهند یک شهروند-کنشگر کارآمد باشند، باید به رشد و تحول شخصی متعهد باشند. برای این کار میتوان از شیوههای بسیار مختلفی برای دستیابی به توسعه صنفی، مدنی و یا سیاسی استفاده کرد:
از راه فعالیت مدنی و تمرین زندگی انجمنی
آگاهی از امور از راه رسانهها و بالابردن سطح دانش و آگاهی
آشنایی با ابتکارهای اجتماعی، گروههای مختلف و جنبشهای اجتماعی فعال
شرکت در کارگاهها، سخنرانیها و جلسههای بحث و گفتوگوی گروهی آنلاین و آفلاین؛
عمل به فکر و اندیشه خود پیش از انجام آن.
توجه کنیم که برای فرهنگ و سیستمهای اجتماعی ناکارآمدی و سلطهجویی فرد، امری طبیعی است اما دریک تحول دموکراتیک ما صلحجویی و رسیدن به آگاهی را دنبال میکنیم. بنابراین آنچه نیاز داریم، تغییر اساسی در شخصیت و تبدیلشدن ما از فردی ناکارآمد و سلطهجو به فردی کارآمد، صلحجو و خودآگاه است. ایفای مسلط نقشهایی است که کنشگری آگاهانه پیش روی ما قرار میدهد، تنها در چنین بستری امکانپذیر خواهد بود و شانس موفقیت هر جریان صنفی و مدنی را افزایش خواهد داد.
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔷 #ضرورت_تعریف_پروفشنها_و_روشن_کردن_ابهامات_پیرامون_فعالیت_آنها: #سازمان_نظام_معلمی_سندیکا_نیست
#قسمت_سوم_ص۱
گرچه سازمان نظام معلمی بخشی از وظایف حاکمیت را در یک فرآیند تخصصی پیگیری میکند اما باید از استقلال و خودمختاری در کلیه سطوح تشکیلاتی، فرآیندهای تصمیمگیری و تصمیمسازی برخوردار باشد و تشکیل آن باید در یک فرآیند دموکراتیک و توسط معلمان انجام شود. این فرآیندها ناظر بر موارد زیر است:
– تعیین دستورالعملها و شاخصها توسط متخصصان و منتخبان جامعه معلمان برای ارزیابی، تایید و نظارت بر صلاحیت حرفهای معلمان
– رسیدگی به تخلفات اعضا و اعمال مجازاتها جهت جلوگیری از تکرار این تخلفات (مگر در مواردی که نیاز به مرجع قضایی دارد)
– دفاع از شأن و منزلت اعضای خود در مجامع عمومی
– تدوین و تنظیم برنامههای آموزشی ،علمی ، فرهنگی ، رفاهی و … برای اعضا
– مداخله و مشاوره اثربخش در تدوین متون آموزشی
– برخورداری از استقلال در شیوه اداره نظام و تامین منابع مالی ( مثلا جذب اعضاء از طریق دریافت حق عضویت)
با چنین مشخصههایی و در چنین فرآیندی است که سازمان نظام معلمی میتواند به طرف كسب بخشی از اختيارات وزارت آموزش وپرورش حركت كند و ضمن رسيدگي به رفتار حرفه ایی و غيرحرفهای معلمان، وظیفه ارتقاء جایگاه حرفه معلمی را بر عهده بگيرد و به عنوان بخشي از حاكميت دموكراتيك، از شأن و منزلت حرفه معلمی در مجامع عمومی دفاع كند. مقدمه تشکیل چنین سازوکاری این است که طرفداران نظام معلمی با ادبیات و کارکردهای پروفشنها آشنا شوند و با اطلاع از مبانی و قواعد آن، طرحها و لوایح پیشنهادی در باره سازمان نظام معلمی را بازبینی کنند و از افتادن در دام شبهپروفشنها بپرهیزند.
در عین حال شناخت استانداردهای تشکیل این نظام حرفهای برای دو گروه دیگر از معلمان نیز حائز اهمیت است:
– گروهی که تحت تاثیر تعاریف سلیقهای طرفداران نظام معلمی از کارکرد این نهاد و همچنین تحت تاثیر فعالیت شبهپروفشنی این نهادها در ایران؛ تشکیل نظام معلمی را مخل فعالیت انجمنها و سندیکاهای صنفی و گامی در جهت حذف فعالیت مستقل خود میدانند.
– گروهی که باز هم تحت تاثیر تعاریف سلیقهای و اغلب با دیدگاه امنیتی به مسائل صنفی، میخواهند نظام معلمی را جایگزین تشکلها و سندیکاهای صنفی معلمان کنند تا به باور خودشان نظمی بر فعالیتهای تشکیلاتی حاکم شود.
پروفشنها؛ سندیکای صنفی و کارگری نیستند
به طور خلاصه باید به این دو گروه اعلام کرد که با تشکیل پروفشنهای مبتنی بر فرآیند دموکراتیک، هیچکدام از دو فرضیه فوق درست از آب درنخواهد آمد.
در واقع با وجود اینکه نظامهای حرفهای میتوانند از طریق ورود به سیاستگذاریها از شأن و منزلت جامعه ذینفعان خود دفاع کنند، اما به طور کلی وظایف آنها در زمره وظایف و انتظاراتی که یک صنف از تشکلها و سندیکاها دارد، تعریف نمیشود و متفاوت است. نباید از یاد برد که «نظام»ها، سازمانهاي حاكميتي هستند كه به نمايندگي از اعضاء يك پروفشن و به عنوان يك نهاد حاكميتي مسؤليت حفظ منافع ذینفعان را بر عهده دارند و به دلیل ساختار و سازوکار نظارتی موجود بر عملکرد آنها، به لحاظ کارکردی اصولا نسبتی با استقلال مورد انتظار بر فعالیت تشکلها و سندیکاهای مستقل ندارند. بنابراین اساسا سندیکا یا تشکل صنفی محسوب نشده و نسبتی با فعالیت تشکیلاتی با رویکرد دفاع از حقوق و منافع صنفی ندارند.
در واقع، گرچه وجود نظامهای حرفهای از طریق وجود یک فرآیند دموکراتیک برای تحقق ایدهآلها و استقلال یک حرفه ضروری و لازم است، اما همچنان مسؤليت دفاع از حقوق اعضاء پروفشنها برعهدهي سنديكاها و تشکلهای صنفی است.
معلمان در زمره مزدبگيران هستند و سازمان مناسب براي دفاع از حقوق صنفی و معیشتی آنان سنديكاها و تشکلهای صنفی مستقلی است که میتوانند ضمن چانهزنی جمعی برای افزایش مزد همه مزدبگیران، بر روند بهبود معیشت معلمان نیز اثرگذار باشند.
📌ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
#قسمت_سوم_ص۱
گرچه سازمان نظام معلمی بخشی از وظایف حاکمیت را در یک فرآیند تخصصی پیگیری میکند اما باید از استقلال و خودمختاری در کلیه سطوح تشکیلاتی، فرآیندهای تصمیمگیری و تصمیمسازی برخوردار باشد و تشکیل آن باید در یک فرآیند دموکراتیک و توسط معلمان انجام شود. این فرآیندها ناظر بر موارد زیر است:
– تعیین دستورالعملها و شاخصها توسط متخصصان و منتخبان جامعه معلمان برای ارزیابی، تایید و نظارت بر صلاحیت حرفهای معلمان
– رسیدگی به تخلفات اعضا و اعمال مجازاتها جهت جلوگیری از تکرار این تخلفات (مگر در مواردی که نیاز به مرجع قضایی دارد)
– دفاع از شأن و منزلت اعضای خود در مجامع عمومی
– تدوین و تنظیم برنامههای آموزشی ،علمی ، فرهنگی ، رفاهی و … برای اعضا
– مداخله و مشاوره اثربخش در تدوین متون آموزشی
– برخورداری از استقلال در شیوه اداره نظام و تامین منابع مالی ( مثلا جذب اعضاء از طریق دریافت حق عضویت)
با چنین مشخصههایی و در چنین فرآیندی است که سازمان نظام معلمی میتواند به طرف كسب بخشی از اختيارات وزارت آموزش وپرورش حركت كند و ضمن رسيدگي به رفتار حرفه ایی و غيرحرفهای معلمان، وظیفه ارتقاء جایگاه حرفه معلمی را بر عهده بگيرد و به عنوان بخشي از حاكميت دموكراتيك، از شأن و منزلت حرفه معلمی در مجامع عمومی دفاع كند. مقدمه تشکیل چنین سازوکاری این است که طرفداران نظام معلمی با ادبیات و کارکردهای پروفشنها آشنا شوند و با اطلاع از مبانی و قواعد آن، طرحها و لوایح پیشنهادی در باره سازمان نظام معلمی را بازبینی کنند و از افتادن در دام شبهپروفشنها بپرهیزند.
در عین حال شناخت استانداردهای تشکیل این نظام حرفهای برای دو گروه دیگر از معلمان نیز حائز اهمیت است:
– گروهی که تحت تاثیر تعاریف سلیقهای طرفداران نظام معلمی از کارکرد این نهاد و همچنین تحت تاثیر فعالیت شبهپروفشنی این نهادها در ایران؛ تشکیل نظام معلمی را مخل فعالیت انجمنها و سندیکاهای صنفی و گامی در جهت حذف فعالیت مستقل خود میدانند.
– گروهی که باز هم تحت تاثیر تعاریف سلیقهای و اغلب با دیدگاه امنیتی به مسائل صنفی، میخواهند نظام معلمی را جایگزین تشکلها و سندیکاهای صنفی معلمان کنند تا به باور خودشان نظمی بر فعالیتهای تشکیلاتی حاکم شود.
پروفشنها؛ سندیکای صنفی و کارگری نیستند
به طور خلاصه باید به این دو گروه اعلام کرد که با تشکیل پروفشنهای مبتنی بر فرآیند دموکراتیک، هیچکدام از دو فرضیه فوق درست از آب درنخواهد آمد.
در واقع با وجود اینکه نظامهای حرفهای میتوانند از طریق ورود به سیاستگذاریها از شأن و منزلت جامعه ذینفعان خود دفاع کنند، اما به طور کلی وظایف آنها در زمره وظایف و انتظاراتی که یک صنف از تشکلها و سندیکاها دارد، تعریف نمیشود و متفاوت است. نباید از یاد برد که «نظام»ها، سازمانهاي حاكميتي هستند كه به نمايندگي از اعضاء يك پروفشن و به عنوان يك نهاد حاكميتي مسؤليت حفظ منافع ذینفعان را بر عهده دارند و به دلیل ساختار و سازوکار نظارتی موجود بر عملکرد آنها، به لحاظ کارکردی اصولا نسبتی با استقلال مورد انتظار بر فعالیت تشکلها و سندیکاهای مستقل ندارند. بنابراین اساسا سندیکا یا تشکل صنفی محسوب نشده و نسبتی با فعالیت تشکیلاتی با رویکرد دفاع از حقوق و منافع صنفی ندارند.
در واقع، گرچه وجود نظامهای حرفهای از طریق وجود یک فرآیند دموکراتیک برای تحقق ایدهآلها و استقلال یک حرفه ضروری و لازم است، اما همچنان مسؤليت دفاع از حقوق اعضاء پروفشنها برعهدهي سنديكاها و تشکلهای صنفی است.
معلمان در زمره مزدبگيران هستند و سازمان مناسب براي دفاع از حقوق صنفی و معیشتی آنان سنديكاها و تشکلهای صنفی مستقلی است که میتوانند ضمن چانهزنی جمعی برای افزایش مزد همه مزدبگیران، بر روند بهبود معیشت معلمان نیز اثرگذار باشند.
📌ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌ادامه از پست قبل 👆
🔷 #ضرورت_تعریف_پروفشنها_و_روشن_کردن_ابهامات_پیرامون_فعالیت_آنها: #سازمان_نظام_معلمی_سندیکا_نیست
#قسمت_سوم_ص۲
بنابراین لازم است که تمایزی میان این کارکردها قائل باشیم، چرا كه هر نوع بي توجهي به آنها ميتوانند پيامدهاي منفي براي جامعه ذینفعان و پروفشنها ايجاد كند.
از طرفی چنانکه پیشتر اشاره شد، تشکیل پروفشنها بر مبنای یک فرآیند دموکراتیک مبتنی بر هدف والای تضمین منافع جمعی است. تحقق چنین هدفی جز با تضمین حقوق و آزادیهای صنفی و تشکیلاتی ممکن نیست. به عبارتی وظیفه پروفشنها این نیست که با کانالیزه کردن مسیر مطالبهگری یا صحنهگردانی آن، از تعدد و تکثر دیدگاهها از طریق سازمانیابی تشکیلاتی و صنفی جلوگیری کنند. آنها به طور کلی نسبتی با چنین پروژهای ندارند و وظیفه دفاع از حقوق صنفی و مدنی کماکان به عهده سندیکاها و تشکلهای مستقل صنفی معلمان است.
📌 جمعبندی
باید به این نکته توجه داشت که یکی از نشانههای توسعه یافتگی، برقراری تمایز میان ساختارها و نقش های مختلف اجتماعی است. از جمله شناسایی تفاوت کارکرد نظام حرفهای که در یک چارچوب مبتنی بر معیارهای حرفهای و اخلاقی، وظیفه استانداردسازی رفتارهای پذیرفته شده در آن نظام حرفهای را بر عهده دارد؛ با تشکلهای صنفی و سندیکاهایی که وظیفه دفاع از حقوق صنفی و نمایندگی ذینفعان را بر عهده دارند.
ارائه تعریفی دقیق و روشن از این ساختارها و توجه به تمایزات میان آنها، کمک میکند تا فعالان تشکلهای صنفی، هراسی از تشکیل این نهادها ( در صورتیکه با استانداردهای پروفشنها تاسیس شوند) نداشته باشند و ضمنا مسیر حرکت و تلاش مستمر خود را برای گسترش تشکلهای صنفی جهت پیگیری مطالبات معلمان به نظامهای حرفهای چون نظام معلمی که وظایف و اختیارات محدود و مشخصی دارد، گره نزنند و در عوض نقش نظارتی و دیدهبانی خود را بر عملکرد این نهادها که قرار است در دفاع از منزلت معلمی فعالیت کنند، به درستی ایفا کنند. حالا که موضوع نظام معلمی در برخی محافل پرتکرار شده، اصوليترين راهكار اين است كه کنشگران صنفی معلمان ضمن بررسی دقیق روندهای غیردموکراتیک موجود بر طرح نظام معلمی؛ تشکیل نهادی مبتنی بر فرآیندهای دموکراتیک را هدف قرار دهند و با مطالعه بیشتر بر روند شکلگیری پروفشنها از استانداردهای تشکیل این نهادها به طور کامل مطلع شوند. آشنایی و آگاهی با این سازوکارها از یک سو به مقاومت بدنه در مقابل نسخهپیچیهای احتمالی نهادهای حاکمیتی برای تغییر کارکرد پروفشنها و تبدیل آنها به شبه پروفشنها کمک میکند و از سوی دیگر در صورت تشکیل یک نظام حرفهای مبتنی بر استانداردها، نوید آیندهای را میدهد که بخش قابل توجهی از اختیارات نظام آموزش وپرورش به نهادی برآمده از بدنه آن یعنی «نظام معلمی» تفویض شود.
لینک قسمت دوم 👇
https://tttttt.me/KSMtehran/6676
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔷 #ضرورت_تعریف_پروفشنها_و_روشن_کردن_ابهامات_پیرامون_فعالیت_آنها: #سازمان_نظام_معلمی_سندیکا_نیست
#قسمت_سوم_ص۲
بنابراین لازم است که تمایزی میان این کارکردها قائل باشیم، چرا كه هر نوع بي توجهي به آنها ميتوانند پيامدهاي منفي براي جامعه ذینفعان و پروفشنها ايجاد كند.
از طرفی چنانکه پیشتر اشاره شد، تشکیل پروفشنها بر مبنای یک فرآیند دموکراتیک مبتنی بر هدف والای تضمین منافع جمعی است. تحقق چنین هدفی جز با تضمین حقوق و آزادیهای صنفی و تشکیلاتی ممکن نیست. به عبارتی وظیفه پروفشنها این نیست که با کانالیزه کردن مسیر مطالبهگری یا صحنهگردانی آن، از تعدد و تکثر دیدگاهها از طریق سازمانیابی تشکیلاتی و صنفی جلوگیری کنند. آنها به طور کلی نسبتی با چنین پروژهای ندارند و وظیفه دفاع از حقوق صنفی و مدنی کماکان به عهده سندیکاها و تشکلهای مستقل صنفی معلمان است.
📌 جمعبندی
باید به این نکته توجه داشت که یکی از نشانههای توسعه یافتگی، برقراری تمایز میان ساختارها و نقش های مختلف اجتماعی است. از جمله شناسایی تفاوت کارکرد نظام حرفهای که در یک چارچوب مبتنی بر معیارهای حرفهای و اخلاقی، وظیفه استانداردسازی رفتارهای پذیرفته شده در آن نظام حرفهای را بر عهده دارد؛ با تشکلهای صنفی و سندیکاهایی که وظیفه دفاع از حقوق صنفی و نمایندگی ذینفعان را بر عهده دارند.
ارائه تعریفی دقیق و روشن از این ساختارها و توجه به تمایزات میان آنها، کمک میکند تا فعالان تشکلهای صنفی، هراسی از تشکیل این نهادها ( در صورتیکه با استانداردهای پروفشنها تاسیس شوند) نداشته باشند و ضمنا مسیر حرکت و تلاش مستمر خود را برای گسترش تشکلهای صنفی جهت پیگیری مطالبات معلمان به نظامهای حرفهای چون نظام معلمی که وظایف و اختیارات محدود و مشخصی دارد، گره نزنند و در عوض نقش نظارتی و دیدهبانی خود را بر عملکرد این نهادها که قرار است در دفاع از منزلت معلمی فعالیت کنند، به درستی ایفا کنند. حالا که موضوع نظام معلمی در برخی محافل پرتکرار شده، اصوليترين راهكار اين است كه کنشگران صنفی معلمان ضمن بررسی دقیق روندهای غیردموکراتیک موجود بر طرح نظام معلمی؛ تشکیل نهادی مبتنی بر فرآیندهای دموکراتیک را هدف قرار دهند و با مطالعه بیشتر بر روند شکلگیری پروفشنها از استانداردهای تشکیل این نهادها به طور کامل مطلع شوند. آشنایی و آگاهی با این سازوکارها از یک سو به مقاومت بدنه در مقابل نسخهپیچیهای احتمالی نهادهای حاکمیتی برای تغییر کارکرد پروفشنها و تبدیل آنها به شبه پروفشنها کمک میکند و از سوی دیگر در صورت تشکیل یک نظام حرفهای مبتنی بر استانداردها، نوید آیندهای را میدهد که بخش قابل توجهی از اختیارات نظام آموزش وپرورش به نهادی برآمده از بدنه آن یعنی «نظام معلمی» تفویض شود.
لینک قسمت دوم 👇
https://tttttt.me/KSMtehran/6676
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #مقاله_آموزشی
🔷 #ضرورت_تعریف_پروفشنها_و_روشن_کردن_ابهامات_پیرامون_فعالیت_آنها: #سازمان_نظام_معلمی_سندیکا_نیست
#قسمت_دوم_ص۱
🔺 بر همین اساس در مطلب پیشرو تلاش خواهیم کرد با ارائه تعاریف استاندارد از ماهیت و کارکرد پروفشنها یا نظامهای حرفهای…
🔷 #ضرورت_تعریف_پروفشنها_و_روشن_کردن_ابهامات_پیرامون_فعالیت_آنها: #سازمان_نظام_معلمی_سندیکا_نیست
#قسمت_دوم_ص۱
🔺 بر همین اساس در مطلب پیشرو تلاش خواهیم کرد با ارائه تعاریف استاندارد از ماهیت و کارکرد پروفشنها یا نظامهای حرفهای…
💠 #مقاله_آموزشی
🔷 #۲۰تاکتیک_برای_کنشگری_مدنی_پایدار_در_شرایط_محیطی_پرمخاطره
🔹 #قسمت_سوم_ص۱
🔹 منبع: تارنمای داوطلب
✅ ۱۴- روابط دوجانبه سودمند ایجاد کنید
روزنامهنگاران همیشه در جستجوی یک داستان جدید یا روایت جدیدی از یک داستان هستند. اجازه دسترسی رسانه ها به فضاهایی که معمولا مانع حضورشان میشوند، ممکن است آن ها را به طرف شما جلب کند و میتواند نتایج مفیدی برای هر دو طرف به همراه داشته باشد. به عنوان مثال، در مکزیک اعضای خانواده ناپدیدشدگان غالباً به کوه میروند، تا مکانهایی را پیدا کنند که به قبر شبیهاند و این گورها را برای جستجوی بقایای انسانی میکاوند. این کار هم امری شخصی است و هم یک کار بسیارخطرناک. افراد زیادی هنگام انجام این کار مورد حمله قرار میگیرند، یا خودشان ناپدید میشوند. مردم با روزنامه نگاران ارتباط برقرار كردند و از آن ها خواستند كه در جست وجوی اين قبور با آنها همسفر شوند. این امر به روزنامه نگاران امکان میداد تا از زاویه تازهای به ماجرا بنگرند و از سوی دیگر برای افرادی که در جست وجوی اعضای خانوادهشان بودند، محافظت بیشتری فراهم میکرد. زیرا در صورت حضور روزنامه نگاران، احتمال حملات كمتر بود و غیبت آن ها در صورت ناپدیدشدن، توجه بیشتری جلب میکرد.
✅ ۱۵- نمایش چهره واقعی و انسانی
داشتن روابط خوب با رسانه ها بسیار مهم است زیرا این امر به معترضین اجازه میدهد تا بر نحوه پوشش خبری جنبش خود در اخبار تأثیر بگذارند. وقتی رسانه ها به نوعی با معترضین رابطه برقرار میکنند، احتمال بیشتری وجود دارد که آنها را برای مصاحبه دعوت کنند تا از زاویه دید خود ماجرا را بازگو کنند. معترضین همچنین احساس میکنند که میتوانند بدون ترس از دستکاری در روایت ماجرا به این مراکز مراجعه کنند. شرکت در مصاحبه و مناظرههای عمومی که توسط روزنامهنگاران برگزار میشود، به جنبش چهرهای انسانی میبخشد، زیرا مردم به جای دیدن جمعیتی معترض در اخبار، یک شخص را میبینند و میتوانند با او راحتتر همدلی کنند.
✅ ۱۶- ایجاد حس تعلق به یک جامعه
اعتراضات لازم نیست حتما شکل کلیشهای راهپیمایی داشته باشند. اعتراضات موفقیت آمیز میتواند در قالب اشغال مکانها، تحصن و یا شکلهای خلاقانه دیگری خود را نشان دهد. صرف نظر از شکل اعتراضات، ایجاد این احساس مهم است که افراد شرکتکننده در اعتراض، بخشی از یک جامعه هستند. این امر باعث میشود افراد بیشتری به جنبش بپیوندند و فضایی را ایجاد میکند كه افراد برای حضور طولانی تر در اعتراضات احساس امنیت كنند.
در بعضی مواقع حضور بلند مدت در جنبشهای همگانی ضروری است.
✅ ۱۷-هنر اعتراضی
فضاهای اعتراضی ذاتاً خلاقانه هستند. چرا که معترضین به دنبال ابراز نارضایتی و تصور جهانی بهترند. بنابراین استفاده از خلاقیتهای هنری، غالباً یکی از ویژگیهای این فضاهاست. در طول انقلاب مخملی ارمنستان در سال ۲۰۱۸، نوازندگان، معترضان و عابران را با کنسرت های بداهه سرگرم میکردند. یا همین چندی پیش در جریان اعتراضات صنفی معلمان در ایران، تعدادی از فعالان صنفی در شهرهای مختلف کشور و در جریان تجمعات اعتراضی با خواندن ترانههایی در میان جمعیت تلاش کردند، توجه رسانهها و مردم عادی را به حرکت خود جلب کنند. یا حمل کردن تابوتی با نماد شرکت هپکو(یکی از بزرگترین شرکتهای تولید تجهیزات راهسازی) توسط کارگران این شرکت در اعتراض به خصوصیسازی… از هنرهای نمایشی میتوان برای نگاه طنز به سیاستمداران، درگیر کردن مردم در جنبش و جلوگیری از خشونت پلیس که اغلب در پاسخ به روش های اعتراضی متعارف رخ میدهد، استفاده کرد. چنین روش های خلاقی میتواند تصویر یک جنبش را شکل دهد و روحیه شرکت کنندگان را تقویت کند . از نقاشی و عکاسی نیز میتوان برای نشان دادن بی عدالتیهایی که افراد در جریان اعتراضات متحمل شدهاند، استفاده کرد. عکس و نقاشی اغلب در نقش تصاویری فوری از اعتراضات عمل میکنند که میتوانند پیام اعتراض را ماندگار کنند.
⤵️ ادامه در پست بعد
@Ertebat_Ba_KSMtehran
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔷 #۲۰تاکتیک_برای_کنشگری_مدنی_پایدار_در_شرایط_محیطی_پرمخاطره
🔹 #قسمت_سوم_ص۱
🔹 منبع: تارنمای داوطلب
✅ ۱۴- روابط دوجانبه سودمند ایجاد کنید
روزنامهنگاران همیشه در جستجوی یک داستان جدید یا روایت جدیدی از یک داستان هستند. اجازه دسترسی رسانه ها به فضاهایی که معمولا مانع حضورشان میشوند، ممکن است آن ها را به طرف شما جلب کند و میتواند نتایج مفیدی برای هر دو طرف به همراه داشته باشد. به عنوان مثال، در مکزیک اعضای خانواده ناپدیدشدگان غالباً به کوه میروند، تا مکانهایی را پیدا کنند که به قبر شبیهاند و این گورها را برای جستجوی بقایای انسانی میکاوند. این کار هم امری شخصی است و هم یک کار بسیارخطرناک. افراد زیادی هنگام انجام این کار مورد حمله قرار میگیرند، یا خودشان ناپدید میشوند. مردم با روزنامه نگاران ارتباط برقرار كردند و از آن ها خواستند كه در جست وجوی اين قبور با آنها همسفر شوند. این امر به روزنامه نگاران امکان میداد تا از زاویه تازهای به ماجرا بنگرند و از سوی دیگر برای افرادی که در جست وجوی اعضای خانوادهشان بودند، محافظت بیشتری فراهم میکرد. زیرا در صورت حضور روزنامه نگاران، احتمال حملات كمتر بود و غیبت آن ها در صورت ناپدیدشدن، توجه بیشتری جلب میکرد.
✅ ۱۵- نمایش چهره واقعی و انسانی
داشتن روابط خوب با رسانه ها بسیار مهم است زیرا این امر به معترضین اجازه میدهد تا بر نحوه پوشش خبری جنبش خود در اخبار تأثیر بگذارند. وقتی رسانه ها به نوعی با معترضین رابطه برقرار میکنند، احتمال بیشتری وجود دارد که آنها را برای مصاحبه دعوت کنند تا از زاویه دید خود ماجرا را بازگو کنند. معترضین همچنین احساس میکنند که میتوانند بدون ترس از دستکاری در روایت ماجرا به این مراکز مراجعه کنند. شرکت در مصاحبه و مناظرههای عمومی که توسط روزنامهنگاران برگزار میشود، به جنبش چهرهای انسانی میبخشد، زیرا مردم به جای دیدن جمعیتی معترض در اخبار، یک شخص را میبینند و میتوانند با او راحتتر همدلی کنند.
✅ ۱۶- ایجاد حس تعلق به یک جامعه
اعتراضات لازم نیست حتما شکل کلیشهای راهپیمایی داشته باشند. اعتراضات موفقیت آمیز میتواند در قالب اشغال مکانها، تحصن و یا شکلهای خلاقانه دیگری خود را نشان دهد. صرف نظر از شکل اعتراضات، ایجاد این احساس مهم است که افراد شرکتکننده در اعتراض، بخشی از یک جامعه هستند. این امر باعث میشود افراد بیشتری به جنبش بپیوندند و فضایی را ایجاد میکند كه افراد برای حضور طولانی تر در اعتراضات احساس امنیت كنند.
در بعضی مواقع حضور بلند مدت در جنبشهای همگانی ضروری است.
✅ ۱۷-هنر اعتراضی
فضاهای اعتراضی ذاتاً خلاقانه هستند. چرا که معترضین به دنبال ابراز نارضایتی و تصور جهانی بهترند. بنابراین استفاده از خلاقیتهای هنری، غالباً یکی از ویژگیهای این فضاهاست. در طول انقلاب مخملی ارمنستان در سال ۲۰۱۸، نوازندگان، معترضان و عابران را با کنسرت های بداهه سرگرم میکردند. یا همین چندی پیش در جریان اعتراضات صنفی معلمان در ایران، تعدادی از فعالان صنفی در شهرهای مختلف کشور و در جریان تجمعات اعتراضی با خواندن ترانههایی در میان جمعیت تلاش کردند، توجه رسانهها و مردم عادی را به حرکت خود جلب کنند. یا حمل کردن تابوتی با نماد شرکت هپکو(یکی از بزرگترین شرکتهای تولید تجهیزات راهسازی) توسط کارگران این شرکت در اعتراض به خصوصیسازی… از هنرهای نمایشی میتوان برای نگاه طنز به سیاستمداران، درگیر کردن مردم در جنبش و جلوگیری از خشونت پلیس که اغلب در پاسخ به روش های اعتراضی متعارف رخ میدهد، استفاده کرد. چنین روش های خلاقی میتواند تصویر یک جنبش را شکل دهد و روحیه شرکت کنندگان را تقویت کند . از نقاشی و عکاسی نیز میتوان برای نشان دادن بی عدالتیهایی که افراد در جریان اعتراضات متحمل شدهاند، استفاده کرد. عکس و نقاشی اغلب در نقش تصاویری فوری از اعتراضات عمل میکنند که میتوانند پیام اعتراض را ماندگار کنند.
⤵️ ادامه در پست بعد
@Ertebat_Ba_KSMtehran
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
⤴️ ادامه از پست قبل
💠 #مقاله_آموزشی
🔹 #قسمت_سوم_ص۲
✅ ۱۸- فضاهای اعتراضی فراگیر
باید اذعان کرد که شرکت دراعتراضات اغلب کاری خستهکننده و وقتگیر است. بسیاری از افراد به دلیل مسئولیتهای دیگری که دارند، از جمله نیاز به کار یا مراقبت از خانوادههایشان نمیتوانند در حدی که دوست دارند، مشارکت کنند. معترضین باید تلاش کنند فضاهایی را ایجاد کنند که از این امر آگاهی داشته و فراگیر و در دسترس همگان باشند. اعتراضات ضد خشونت مسلحانه در سال ۲۰۱۸ در ایالات متحده شامل راهپیمایی در یک مدرسه بود که باعث شد تقریباً یک میلیون کودک مدرسهای و دانشجویان دانشگاه ها، کلاس های خود را ترک کنند. استفاده از چنین تاکتیکهایی که گروه های سنی مختلف را قادر به مشارکت میکنند میتواند بسیار ارزشمند باشد، اما حضور بچه ها در خانه در ساعاتی که باید در مدرسه باشند میتواند برای والدین گرفتاری هایی از نظر مراقبت از بچه ها ایجاد کند. برای پاسخ به این مشکلات در ارمنستان، تمهیدات ویژهای برای مراقبت از کودکان در بین همسایگان و در اماکن اعتراضی برقرار شد تا اطمینان حاصل شود که والدین میتوانند در جلسات دسته جمعی و راهپیمایی ها شرکت کنند. جنبشهای اعتراضی باید نسبت به نیازهای متغیر اعضای خود هشیار بوده و قابلیت انطباق با شرایط و نیازها را داشته باشند.
✅ ۱۹- هماهنگی استراتژیک با پلیس
خشونت مانع بسیار بزرگی برای رسیدن به اهداف جنبش است. پتانسیل خشونت چیزی است که باید از ابتدای جنبش به آن پرداخت. برخی از موفقترین جنبش های اعتراضی با خنثیسازی خصومت قبل از شروع راهپیماییهای دسته جمعی، بطورکلی از خشونت اجتناب کردند. وقتی کسی برانگیخته نشود، احتمال واکنش خشن کمتر است و اگر رفتارتان با آنها دوستانه باشد، این احتمال بسیار کمتر خواهد شد. استفاده از روشهای مسالمتجویانه در مواجهه با پلیس و تلاش برای برقراری ارتباط و گفتگو با پلیس از سوی کنشگران و رهبران یک جریان اعتراضی و توضیح دلایل برگزاری اعتراضات_اگرچه وقتگیر باشد و نیاز به تکرار چندباره داشته باشد_ در درازمدت بر تغییر رویکردهای امنیتی نسبت به خرابکارانه بودن خاستگاه اعتراضات تاثیر خواهد گذاشت.
✅۲۰- کمپین خود را گسترش دهید
اگر مکانی که در آن اعتراضات را برگزار میکنید، انتخابی استراتژیک باشد؛ میتواند به افزایش تعداد معترضان و رشد حمایت سایرین از کمپین منجر شود. به عنوان مثال، در جریان اعتراضات صنفی کارگران هفتتپه، بازار شوش به محلی برای برگزاری راهپیماییهای اعتراضی کارگران تبدیل شد. کارگران که نسبت به تاثیر عواقب خصوصیسازی بر کاهش درآمد و قدرت خرید خانوادههای خود معترض بودند، در بازار شوش راهپیمایی میکردند تا بدین شکل بازاریان و کاسبان محلی را هم با یک حرکت صنفی مسالمتجویانه همراه و حمایت آنان را نیز کنند. به ادعای رهبران این اعتراضات صنفی، همین حرکت باعث افزایش آگاهی برخی از کاسبان و بازاریان نسبت به تداوم بحران معیشتی هزاران کارگر در یکی از قدیمیترین کارخانهجات تولید شکر کشور شد.
📌 جمعبندی
موارد مطرح شده در این توصیهنامه، از میان روایتها و تجربیات زیسته کنشگران صنفی و اجتماعی به دست آمده، بنابراین به این راهکارهای پیشنهادی، میتوان موارد دیگری نیز افزود. تجربه زیسته کنشگران صنفی و اجتماعی به آنها آموخته که در مواجهه با هر موقعیتی، باید به صورت هوشمندانه از استراتژی و تاکتیک مناسب همان موقعیت برای نیل به مقصود استفاده کنند.
در واقع این محیط و شرایط پیرامونی است که میتواند راه و روش رسیدن به اهدافی را که از پیش بر روی آنها توافق کردهایم، تعیین کند. کنشگران هوشمند بر حسب تجربه میدانند که استفاده از یک تاکتیک مشابه برای دو موقعیت متفاوت، نه تنها سودمند نیست؛ بلکه میتواند منجر به توقف این جریان اعتراضی و کاهش سطح مشارکت ذینفعان در درازمدت شود. بنابراین همواره با مشورت و همکاری با یکدیگر، به دنبال به روزرسانی ایدهها و تاکتیکهایی هستند که جنبش را به پیش برده و از توقف آن به هر نحوی جلوگیری کند.
لینک قسمت اول
https://tttttt.me/KSMtehran/7315
لینک قسمت دوم
https://tttttt.me/KSMtehran/7362
آیدی ارتباط با کانال 👇
@Ertebat_Ba_KSMtehran
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #مقاله_آموزشی
🔹 #قسمت_سوم_ص۲
✅ ۱۸- فضاهای اعتراضی فراگیر
باید اذعان کرد که شرکت دراعتراضات اغلب کاری خستهکننده و وقتگیر است. بسیاری از افراد به دلیل مسئولیتهای دیگری که دارند، از جمله نیاز به کار یا مراقبت از خانوادههایشان نمیتوانند در حدی که دوست دارند، مشارکت کنند. معترضین باید تلاش کنند فضاهایی را ایجاد کنند که از این امر آگاهی داشته و فراگیر و در دسترس همگان باشند. اعتراضات ضد خشونت مسلحانه در سال ۲۰۱۸ در ایالات متحده شامل راهپیمایی در یک مدرسه بود که باعث شد تقریباً یک میلیون کودک مدرسهای و دانشجویان دانشگاه ها، کلاس های خود را ترک کنند. استفاده از چنین تاکتیکهایی که گروه های سنی مختلف را قادر به مشارکت میکنند میتواند بسیار ارزشمند باشد، اما حضور بچه ها در خانه در ساعاتی که باید در مدرسه باشند میتواند برای والدین گرفتاری هایی از نظر مراقبت از بچه ها ایجاد کند. برای پاسخ به این مشکلات در ارمنستان، تمهیدات ویژهای برای مراقبت از کودکان در بین همسایگان و در اماکن اعتراضی برقرار شد تا اطمینان حاصل شود که والدین میتوانند در جلسات دسته جمعی و راهپیمایی ها شرکت کنند. جنبشهای اعتراضی باید نسبت به نیازهای متغیر اعضای خود هشیار بوده و قابلیت انطباق با شرایط و نیازها را داشته باشند.
✅ ۱۹- هماهنگی استراتژیک با پلیس
خشونت مانع بسیار بزرگی برای رسیدن به اهداف جنبش است. پتانسیل خشونت چیزی است که باید از ابتدای جنبش به آن پرداخت. برخی از موفقترین جنبش های اعتراضی با خنثیسازی خصومت قبل از شروع راهپیماییهای دسته جمعی، بطورکلی از خشونت اجتناب کردند. وقتی کسی برانگیخته نشود، احتمال واکنش خشن کمتر است و اگر رفتارتان با آنها دوستانه باشد، این احتمال بسیار کمتر خواهد شد. استفاده از روشهای مسالمتجویانه در مواجهه با پلیس و تلاش برای برقراری ارتباط و گفتگو با پلیس از سوی کنشگران و رهبران یک جریان اعتراضی و توضیح دلایل برگزاری اعتراضات_اگرچه وقتگیر باشد و نیاز به تکرار چندباره داشته باشد_ در درازمدت بر تغییر رویکردهای امنیتی نسبت به خرابکارانه بودن خاستگاه اعتراضات تاثیر خواهد گذاشت.
✅۲۰- کمپین خود را گسترش دهید
اگر مکانی که در آن اعتراضات را برگزار میکنید، انتخابی استراتژیک باشد؛ میتواند به افزایش تعداد معترضان و رشد حمایت سایرین از کمپین منجر شود. به عنوان مثال، در جریان اعتراضات صنفی کارگران هفتتپه، بازار شوش به محلی برای برگزاری راهپیماییهای اعتراضی کارگران تبدیل شد. کارگران که نسبت به تاثیر عواقب خصوصیسازی بر کاهش درآمد و قدرت خرید خانوادههای خود معترض بودند، در بازار شوش راهپیمایی میکردند تا بدین شکل بازاریان و کاسبان محلی را هم با یک حرکت صنفی مسالمتجویانه همراه و حمایت آنان را نیز کنند. به ادعای رهبران این اعتراضات صنفی، همین حرکت باعث افزایش آگاهی برخی از کاسبان و بازاریان نسبت به تداوم بحران معیشتی هزاران کارگر در یکی از قدیمیترین کارخانهجات تولید شکر کشور شد.
📌 جمعبندی
موارد مطرح شده در این توصیهنامه، از میان روایتها و تجربیات زیسته کنشگران صنفی و اجتماعی به دست آمده، بنابراین به این راهکارهای پیشنهادی، میتوان موارد دیگری نیز افزود. تجربه زیسته کنشگران صنفی و اجتماعی به آنها آموخته که در مواجهه با هر موقعیتی، باید به صورت هوشمندانه از استراتژی و تاکتیک مناسب همان موقعیت برای نیل به مقصود استفاده کنند.
در واقع این محیط و شرایط پیرامونی است که میتواند راه و روش رسیدن به اهدافی را که از پیش بر روی آنها توافق کردهایم، تعیین کند. کنشگران هوشمند بر حسب تجربه میدانند که استفاده از یک تاکتیک مشابه برای دو موقعیت متفاوت، نه تنها سودمند نیست؛ بلکه میتواند منجر به توقف این جریان اعتراضی و کاهش سطح مشارکت ذینفعان در درازمدت شود. بنابراین همواره با مشورت و همکاری با یکدیگر، به دنبال به روزرسانی ایدهها و تاکتیکهایی هستند که جنبش را به پیش برده و از توقف آن به هر نحوی جلوگیری کند.
لینک قسمت اول
https://tttttt.me/KSMtehran/7315
لینک قسمت دوم
https://tttttt.me/KSMtehran/7362
آیدی ارتباط با کانال 👇
@Ertebat_Ba_KSMtehran
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #مقاله_آموزشی
🔷 #۲۰تاکتیک_برای_کنشگری_مدنی_پایدار_در_شرایط_محیطی_پرمخاطره
#قسمت_یکم_ص۱
🔹منبع: تارنمای داوطلب
🔹 تارنمای داوطلب: جنبشها و جریانهای مطالبهمحور و اعتراضی تلاش میکنند تا یک پیام را به طور مؤثری منتقل کنند و از این طریق بر صاحبان…
🔷 #۲۰تاکتیک_برای_کنشگری_مدنی_پایدار_در_شرایط_محیطی_پرمخاطره
#قسمت_یکم_ص۱
🔹منبع: تارنمای داوطلب
🔹 تارنمای داوطلب: جنبشها و جریانهای مطالبهمحور و اعتراضی تلاش میکنند تا یک پیام را به طور مؤثری منتقل کنند و از این طریق بر صاحبان…
💠 #گفتگو
📌#دغدغههای_زنان_معلم_در_آموزشوپرورش
#قسمت_سوم
🔹 منبع: سلامت نیوز
❓اگر بخواهید چالش اصلی خودتان را به عنوان یک زن فرهنگی مطرح کنید به چه موردی اشاره میکنید؟
🍃#فرزانه_ناظرانپور: آنچه زنان از آن بیشتر رنج میبرند بیاعتمادی زنان به زنان است. متأسفانه زنان خودشان با خودشان بیرحمترند. آنچه جامعه به ما قبولانده همین است: ما نمیتوانیم، آنها میتوانند. مشکلات زنان در آموزشوپرورش باورنکردن یکدیگر است.
در ادارات از ضعیفترین زنان در کارهای بالاتر استفاده میشود چون زنان ضعیف هرگز اجازه نمیدهند افراد آزاده و بزرگ به جایی برسند. چطور یک مدیر توان دیدن همکار زن خود را ندارد. چطور نمیتواند ببیند که بازرس مدرسه زن باشد!؟ اگر بازرس مرد بود دوبرابر تحویلش میگیرد. با اینهمه من همیشه اعتقاد داشته و دارم که زنان آنقدر بزرگ هستند که بیشتر از مردان به هم ضربه میزنند.
در آموزشوپرورش بیشترین آمار زنان خودسرپرست وجود دارد. زنانی کوشا، باسواد و مظلوم. ما زنان باید به خودمان شخصیت بدهیم. خودمان را باور کنیم. سر حقوقمان بایستیم. کسی نمیتواند بیشتر از گلیمش پایش را دراز کند؛ اما وقتی جاخالی میدهیم آنها هم جلوتر میآیند و عرصه بر ما تنگتر میشود.
داستان بلدرچین در کتابهای دبستان یادتان هست. تا وقتی به امید دیگری هستی اتفاقی نمیافتد وقتی برخاستی تا کاری کنی آنوقت حتما انجام میشود؛ اما راهکارهایی که به ذهن میرسند چیزهایی در همین مایهها هستند:
قراردادن یک دفتر حقوقی و مشاوره رایگان در هر اداره آموزشوپرورش؛ پیگیری مشکلات بین افراد بدون استرس و نگرانی ازدستدادن کار؛ حمایت از معلمان زن در برابر اولیا.
اما بهترین کار این است که از کودکی احترام به زنان آموزش داده شود، به پسرها یاد بدهیم که دخترها شکنندهترند و باید از آنها مراقبت کرد. به زنان در خانواده احترام بگذاریم و ارزش آنها را به عنوان مادر، خواهر و همسر به خود گوشزد کنیم. از جامعه کوچک خانواده، جامعه بزرگ ساخته میشود؛ پس از خودمان شروع کنیم. ارزش زنان را از ظاهر بالاتر ببریم و به اندیشه آنها توجه کنیم. نگذاریم دخترانمان خودشان را به تیغ جراحان بسپارند در قبال زیباییهای ساختگی. به پسران بیاموزیم به شعور بیندیشند نه ظاهر؛ و احترام معلم ابتدایی اصل است، آن را فراموش نکنیم.
#زنان
#اشتغال
#زنان_معلم
#هشت_مارس
#روز_جهانی_زن
#نه_به_تبعیض
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌#دغدغههای_زنان_معلم_در_آموزشوپرورش
#قسمت_سوم
🔹 منبع: سلامت نیوز
❓اگر بخواهید چالش اصلی خودتان را به عنوان یک زن فرهنگی مطرح کنید به چه موردی اشاره میکنید؟
🍃#فرزانه_ناظرانپور: آنچه زنان از آن بیشتر رنج میبرند بیاعتمادی زنان به زنان است. متأسفانه زنان خودشان با خودشان بیرحمترند. آنچه جامعه به ما قبولانده همین است: ما نمیتوانیم، آنها میتوانند. مشکلات زنان در آموزشوپرورش باورنکردن یکدیگر است.
در ادارات از ضعیفترین زنان در کارهای بالاتر استفاده میشود چون زنان ضعیف هرگز اجازه نمیدهند افراد آزاده و بزرگ به جایی برسند. چطور یک مدیر توان دیدن همکار زن خود را ندارد. چطور نمیتواند ببیند که بازرس مدرسه زن باشد!؟ اگر بازرس مرد بود دوبرابر تحویلش میگیرد. با اینهمه من همیشه اعتقاد داشته و دارم که زنان آنقدر بزرگ هستند که بیشتر از مردان به هم ضربه میزنند.
در آموزشوپرورش بیشترین آمار زنان خودسرپرست وجود دارد. زنانی کوشا، باسواد و مظلوم. ما زنان باید به خودمان شخصیت بدهیم. خودمان را باور کنیم. سر حقوقمان بایستیم. کسی نمیتواند بیشتر از گلیمش پایش را دراز کند؛ اما وقتی جاخالی میدهیم آنها هم جلوتر میآیند و عرصه بر ما تنگتر میشود.
داستان بلدرچین در کتابهای دبستان یادتان هست. تا وقتی به امید دیگری هستی اتفاقی نمیافتد وقتی برخاستی تا کاری کنی آنوقت حتما انجام میشود؛ اما راهکارهایی که به ذهن میرسند چیزهایی در همین مایهها هستند:
قراردادن یک دفتر حقوقی و مشاوره رایگان در هر اداره آموزشوپرورش؛ پیگیری مشکلات بین افراد بدون استرس و نگرانی ازدستدادن کار؛ حمایت از معلمان زن در برابر اولیا.
اما بهترین کار این است که از کودکی احترام به زنان آموزش داده شود، به پسرها یاد بدهیم که دخترها شکنندهترند و باید از آنها مراقبت کرد. به زنان در خانواده احترام بگذاریم و ارزش آنها را به عنوان مادر، خواهر و همسر به خود گوشزد کنیم. از جامعه کوچک خانواده، جامعه بزرگ ساخته میشود؛ پس از خودمان شروع کنیم. ارزش زنان را از ظاهر بالاتر ببریم و به اندیشه آنها توجه کنیم. نگذاریم دخترانمان خودشان را به تیغ جراحان بسپارند در قبال زیباییهای ساختگی. به پسران بیاموزیم به شعور بیندیشند نه ظاهر؛ و احترام معلم ابتدایی اصل است، آن را فراموش نکنیم.
#زنان
#اشتغال
#زنان_معلم
#هشت_مارس
#روز_جهانی_زن
#نه_به_تبعیض
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #تاریخچه_آموزش_و_پرورش_در_ایران «#نهادهای_آموزشی» ( #قسمت_دوم ) ✍ #محمدتقی_فلاحی 🔹 هدف از تاسیس #دارالفنون آموزش علوم جدید در رشته های پزشکی، فیزیک، شیمی، مهندسی، علوم انسانی، ریاضیات و فنون نظامی و زبانهای خارجی بود. این مدرسه به قصد آمادهسازی…
💠 #تاریخچه_آموزش_و_پرورش_در_ایران
«#نهادهای_آموزشی» ( #قسمت_سوم )
✍ #محمدتقی_فلاحی
🔹 سال ۱۳۱۵ ه.ق. مجلسی به نام « #انجمن_مکاتب_ملیه_ایران» توسط گروهی از آزادیخواهان، روحانیون، دولتمردان و تجار برای تاسیس مدارس جدید در تهران و در سال ۱۳۱۸ ق در تبریز تشکیل شد که بعدها به نام «#انجمن_معارف» نامیده شد.
این انجمن ترکیبی از وزیر علوم و دانشمندان و موسسان مدارس علمی را شامل میشد.
ازجمله اعضای آن میرزاعلیاکبرخان نفیسی (ناظمالاطبا) از اطبای معروف و دانشمند دوره ناصرالدین شاه که به تأسیس بیمارستان دولتی به سبک بیمارستانهای اروپا مامور شد. همچنین مولف فرهنگ فارسیای به نام «فرنودسار» و کتابهایی در فیزیک و...، بود. دیگر اعضای انجمن عبارت بودند از میرزا حسن رشدیه که سنگبنای این انجمنها از مدرسه رشدیه او آغاز شد، حاج میرزا محمود خان احتشام السلطنه موسس مدرسه علمیه، حاجی حسین آقا امینالضرب وکیل مجلس و رئیس اتاق تجارت تهران، میرزا غیاثالدین ادیب کاشانی، میرزا محمودخان مفتاحالملک و مهدیخان ممتحنالدوله که هردو عضو وزارت امورخارجه بودند، نیز جعفر قلیخان نیرالملک و میرزا عباس خان مهندس باشی و ... .
انجمن بهجز تأسیس و نظارت بر کار مدارس، در ارتباط با برنامه های درسی، محتوای آموزشی و کتابهای مورد استفاده و نحوه اداره مدرسه پیشنهادات اصلاحی لازم را ارائه می نمود.
کتاب هایی در تاریخ و جغرافیا، فارسی و اخلاق تألیف کرد و به عنوان کتاب درسی در اختیار مدارس گذاشت. «کتابخانه ملی» را بنیاد نهاد و روزنامه «معارف» را منتشر ساخت.
تا شروع انقلاب مشروطیت انجمن توانست ۵۵ مدرسه متوسطه خصوصی در تهران تأسیس کند.
🔹 در سال ۱۳۱۷ ه.ق. #مدرسه_عالی_علوم_سیاسی جهت تربیت مامورین سیاسی برای نمایندگیهای ایران در سراسر جهان گشایش یافت و در سال ۱۳۱۸ ه.ق. آموزشگاهی برای آموزش علمی و عملی فنون کشاورزی تحت عنوان «#مدرسه_فلاحت_مظفری» شروع به کار کرد. از این پس، تا انقلاب مشروطیت تغییر چشمگیری پدید نیامد.
🔹 منابع:
۱. از مکتبخانه تا مدرسه، فروزنده محفوظ، نشر قطره
۲. اصلاحات آموزشی و مدرنسازی، محمد رضا سرکار آرانی، نشر روزنگار.
#نشرآگاهی
#تقویم_آموزشی
#برابری_آموزشی
#معلمان_تاثیرگذار
#مدارس_نوین
#آشنایی_با_بزرگان
#تاریخ_آموزش_و_پرورش
#جای_معلم_زندان_نیست
#آزادی_معلمان_زندانی_بی_قیدوشرط_فوری
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
«#نهادهای_آموزشی» ( #قسمت_سوم )
✍ #محمدتقی_فلاحی
🔹 سال ۱۳۱۵ ه.ق. مجلسی به نام « #انجمن_مکاتب_ملیه_ایران» توسط گروهی از آزادیخواهان، روحانیون، دولتمردان و تجار برای تاسیس مدارس جدید در تهران و در سال ۱۳۱۸ ق در تبریز تشکیل شد که بعدها به نام «#انجمن_معارف» نامیده شد.
این انجمن ترکیبی از وزیر علوم و دانشمندان و موسسان مدارس علمی را شامل میشد.
ازجمله اعضای آن میرزاعلیاکبرخان نفیسی (ناظمالاطبا) از اطبای معروف و دانشمند دوره ناصرالدین شاه که به تأسیس بیمارستان دولتی به سبک بیمارستانهای اروپا مامور شد. همچنین مولف فرهنگ فارسیای به نام «فرنودسار» و کتابهایی در فیزیک و...، بود. دیگر اعضای انجمن عبارت بودند از میرزا حسن رشدیه که سنگبنای این انجمنها از مدرسه رشدیه او آغاز شد، حاج میرزا محمود خان احتشام السلطنه موسس مدرسه علمیه، حاجی حسین آقا امینالضرب وکیل مجلس و رئیس اتاق تجارت تهران، میرزا غیاثالدین ادیب کاشانی، میرزا محمودخان مفتاحالملک و مهدیخان ممتحنالدوله که هردو عضو وزارت امورخارجه بودند، نیز جعفر قلیخان نیرالملک و میرزا عباس خان مهندس باشی و ... .
انجمن بهجز تأسیس و نظارت بر کار مدارس، در ارتباط با برنامه های درسی، محتوای آموزشی و کتابهای مورد استفاده و نحوه اداره مدرسه پیشنهادات اصلاحی لازم را ارائه می نمود.
کتاب هایی در تاریخ و جغرافیا، فارسی و اخلاق تألیف کرد و به عنوان کتاب درسی در اختیار مدارس گذاشت. «کتابخانه ملی» را بنیاد نهاد و روزنامه «معارف» را منتشر ساخت.
تا شروع انقلاب مشروطیت انجمن توانست ۵۵ مدرسه متوسطه خصوصی در تهران تأسیس کند.
🔹 در سال ۱۳۱۷ ه.ق. #مدرسه_عالی_علوم_سیاسی جهت تربیت مامورین سیاسی برای نمایندگیهای ایران در سراسر جهان گشایش یافت و در سال ۱۳۱۸ ه.ق. آموزشگاهی برای آموزش علمی و عملی فنون کشاورزی تحت عنوان «#مدرسه_فلاحت_مظفری» شروع به کار کرد. از این پس، تا انقلاب مشروطیت تغییر چشمگیری پدید نیامد.
🔹 منابع:
۱. از مکتبخانه تا مدرسه، فروزنده محفوظ، نشر قطره
۲. اصلاحات آموزشی و مدرنسازی، محمد رضا سرکار آرانی، نشر روزنگار.
#نشرآگاهی
#تقویم_آموزشی
#برابری_آموزشی
#معلمان_تاثیرگذار
#مدارس_نوین
#آشنایی_با_بزرگان
#تاریخ_آموزش_و_پرورش
#جای_معلم_زندان_نیست
#آزادی_معلمان_زندانی_بی_قیدوشرط_فوری
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #سلسله_مقالات 🔷#امتناع_گفتمان_ایدئولوژیک_در_آموزش_و_پرورش؛ #قسمت_دوم 🔹 چشم انداز ایران، اسفند ۱۳۹۱و فروردین ۱۳۹۲ ✍#محمدتقی_فلاحی به ویژه مدرسه جایی است که در آن تلاش می شود تا ظرفیتهای انسانی و شکل گیری ذهنیت آنان دستکاری شود، چون آموزش و پرورش کوششی…
💠 #سلسله_مقالات
🔷#امتناع_گفتمان_ایدئولوژیک_در_آموزش_و_پرورش ؛ #قسمت_سوم (پایانی)
🔹 چشم انداز ایران، اسفند ۱۳۹۱ و فروردین ۱۳۹۲
✍#محمدتقی_فلاحی
🔺دلایل این عدم موفقیت البته بررسی جداگانه ای را نیازمند است، اما به اختصار می توان به چند مورد اشاره كرد:
ساختار به شدت متمرکز آموزش و پرورش در ایران اجازه فعالیت خلاق و رشد را نه تنها به معلمان که به دانش آموزان نیز نمی دهد.
افزون بر اين، ناتوان از جلب همکاری آنان گونه هایی از رفتار تقابلی را نیز در آنها ایجاد میكند. اگر هدف نهایی آموزش و پرورش ایدئولوژیک را کنترل فرهنگ و ایجاد جهان بینی و باورهایی در باب زندگی در ذهن عامه مردم بدانیم، که موجبات حفظ اقتدار حاکمان بدون استفاده از روشهای توأم با خشونت و اجبار را فراهم می آورد؛ ایجاد رفتار تقابلی یا به عبارتی مقاومت در پذیرش
باورهای القا شده می تواند دسترسی به هدفها را با چالشی جدی روبرو كند.
آموزش و پرورش در جايگاه نهادي ایدئولوژیک هرگز نتوانسته باورهای مورد نظر خود را در ذهن و زبان معلمان، در مقام انتقال دهندگان پیامها، به شکلی مقبول جایگزین کند.
در نتیجه حتی اگر فرض کنیم مرحله اول این ارتباط، که تولید و ارسال پیام
است، از راه هدفگذاری ها، تدوین کتاب و
تولید محتوای مورد نظر به خوبی صورت گرفته باشد؛ در مرحله انتقال پیام به همان دلیل نادیده گرفته شدن معلمان بهعنوان افراد صاحب اندیشه قطعا انتقال به شیوه دلخواه تولیدکنندگان هدفها صورت نگرفته است.
در مرحله سوم نيز که نوبت دریافت و به اصطلاح رمزگشایی پیامها توسط دانش آموزان (مخاطبان) است این عدم همخوانی میان رمزگذاری و رمزگشایی پیام ها کاملا مشهود است.
هرچند شیوه سنتی معلم محور در اغلب
مدارس ما همچنان حاکم است، اما به دلايل زير دانش آموزان یا به طورکلی پیامها را مخالف با نظر تولیدکنندگان آنها رمزگشایی می کنند، یا اینکه باوجود درک اين پیامها به آنها بی اعتنا بوده، بی تفاوت از کنار آنها می گذرند:
به کاهش اقتدار معلمان به عنوان تنها منبع علم و اطلاعات در کلاس درس، کاهش اعتبار اجتماعی آموزگاران و نيز آموزش و پرورش، در جامعه، عدم مقبولیت کامل گفتمان سیاسی ـ اعتقادی دولتی در میان دانش آموزان و خانواده های آنها، گسترش رسانه ها و گوناگونی
امکانات دسترسی به منابع خبری و علمی باوجود ایجاد محدودیتهای بسیار، رشد طبقه متوسط شهری و انتخاب شیوه های رفتاری و سبک زندگی متفاوت با تفکرات سنتی ارائه شده در محتوای کتابهای درسی و تولیدات رسانه های
دولتی.
این موارد مهمترین دلايل ناکامیابی آموزش و پرورش حاکمان در تولید انسانهای آرمانی است، که در هدف گذاریها روی کاغذ توصیف و تصویب می شود.
📌بازنشر اندیشه و یادداشت های محمدتقی فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی
https://tttttt.me/ksmtehran1/188
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔷#امتناع_گفتمان_ایدئولوژیک_در_آموزش_و_پرورش ؛ #قسمت_سوم (پایانی)
🔹 چشم انداز ایران، اسفند ۱۳۹۱ و فروردین ۱۳۹۲
✍#محمدتقی_فلاحی
🔺دلایل این عدم موفقیت البته بررسی جداگانه ای را نیازمند است، اما به اختصار می توان به چند مورد اشاره كرد:
ساختار به شدت متمرکز آموزش و پرورش در ایران اجازه فعالیت خلاق و رشد را نه تنها به معلمان که به دانش آموزان نیز نمی دهد.
افزون بر اين، ناتوان از جلب همکاری آنان گونه هایی از رفتار تقابلی را نیز در آنها ایجاد میكند. اگر هدف نهایی آموزش و پرورش ایدئولوژیک را کنترل فرهنگ و ایجاد جهان بینی و باورهایی در باب زندگی در ذهن عامه مردم بدانیم، که موجبات حفظ اقتدار حاکمان بدون استفاده از روشهای توأم با خشونت و اجبار را فراهم می آورد؛ ایجاد رفتار تقابلی یا به عبارتی مقاومت در پذیرش
باورهای القا شده می تواند دسترسی به هدفها را با چالشی جدی روبرو كند.
آموزش و پرورش در جايگاه نهادي ایدئولوژیک هرگز نتوانسته باورهای مورد نظر خود را در ذهن و زبان معلمان، در مقام انتقال دهندگان پیامها، به شکلی مقبول جایگزین کند.
در نتیجه حتی اگر فرض کنیم مرحله اول این ارتباط، که تولید و ارسال پیام
است، از راه هدفگذاری ها، تدوین کتاب و
تولید محتوای مورد نظر به خوبی صورت گرفته باشد؛ در مرحله انتقال پیام به همان دلیل نادیده گرفته شدن معلمان بهعنوان افراد صاحب اندیشه قطعا انتقال به شیوه دلخواه تولیدکنندگان هدفها صورت نگرفته است.
در مرحله سوم نيز که نوبت دریافت و به اصطلاح رمزگشایی پیامها توسط دانش آموزان (مخاطبان) است این عدم همخوانی میان رمزگذاری و رمزگشایی پیام ها کاملا مشهود است.
هرچند شیوه سنتی معلم محور در اغلب
مدارس ما همچنان حاکم است، اما به دلايل زير دانش آموزان یا به طورکلی پیامها را مخالف با نظر تولیدکنندگان آنها رمزگشایی می کنند، یا اینکه باوجود درک اين پیامها به آنها بی اعتنا بوده، بی تفاوت از کنار آنها می گذرند:
به کاهش اقتدار معلمان به عنوان تنها منبع علم و اطلاعات در کلاس درس، کاهش اعتبار اجتماعی آموزگاران و نيز آموزش و پرورش، در جامعه، عدم مقبولیت کامل گفتمان سیاسی ـ اعتقادی دولتی در میان دانش آموزان و خانواده های آنها، گسترش رسانه ها و گوناگونی
امکانات دسترسی به منابع خبری و علمی باوجود ایجاد محدودیتهای بسیار، رشد طبقه متوسط شهری و انتخاب شیوه های رفتاری و سبک زندگی متفاوت با تفکرات سنتی ارائه شده در محتوای کتابهای درسی و تولیدات رسانه های
دولتی.
این موارد مهمترین دلايل ناکامیابی آموزش و پرورش حاکمان در تولید انسانهای آرمانی است، که در هدف گذاریها روی کاغذ توصیف و تصویب می شود.
📌بازنشر اندیشه و یادداشت های محمدتقی فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی
https://tttttt.me/ksmtehran1/188
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
💠 #صدایی_در_سکوت_خیابان
📌 قسمتهایی از گفتوگویی درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_سوم
#محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی
❓آقای فلاحی شما دستاوردهای جنبش معلمان را چه میدانید؟
#فلاحی: به نظر من با توجه به شرایط جامعه و نابرابری و تورم اتفاقاً جنبش معلمان برای معلمان دستاورد معیشتی نداشته است و اگر دستاوردی بوده است، دستاوردهای غیرمعیشتی بوده است که برخی از آنها را میگویم.
🔺 بهعنوان مثال وقتی به بیست سال پیش برمیگردیم که این تشکلها شکل گرفتند و با امروز مقایسه میکنیم میبینیم موضوعاتی را که در ارتباط با آموزش و پرورش در نشریات آن زمان مطرح میشد اگر با نشریات امروز مقایسه میکنیم، میبینیم نگاه به معلمان و آموزش و پرورش متفاوت شده و پوشش خبری معلمان هم خیلی بیشتر شده است.
🔺 درواقع امروز بیشتر از پیش نخبگان و روشنفکران جامعه به مسئله آموزش و پرورش و معلمان توجهشان جلب شده است.
🔺 دستاورد مهم دیگر خود تشکلهای معلمان است که در گذشته با توجه به مخالفت و برخورد درون حکومت با چنین تشکلهایی که همیشه وجود داشته خیلی وضعیت ناشناخته و شکنندهای داشتند و امروز بعد از گذشت بیست سال یکی از مهمترین دستاوردهایش این بوده که این تشکلها در درون جامعه بیشتر از گذشته شناخته شدند. اگرچه همچنان موانع برای کنترل و انزوابخشی و تخریبشان وجود دارد، ولی تشکلها به شرایطی رسیدهاند که دوام و بقای خود را حفظ کنند و رشد و گسترش هم داشته باشند و با استفاده از رسانههای نو توانستهاند صدای مستقل خودشان را به گوش جامعه برسانند.
🔺 در داخل مجموعه معلمان، اهداف معیشتی وحدت بیشتری ایجاد کرد، اما این اهداف ممکن است با سایر بخشهای جامعه همسو نباشد و این ممکن است مانع نزدیکی جنبش معلمان با دیگر بخشهای جامعه شود. هرچند برخی از مطالبات معلمان با دیگر اقشار همپوشانی داشته است.
مثلاً وقتی شعار داده میشود که حقوق من بهعنوان یک معلم یا هرکسی که کار میکند، نباید زیر خط فقر باشد، فکر میکنم این دیگر مطالبه خاص معلمان نیست. این شعار همه حقوقبگیران و کارگران میتواند باشد و عامل همبستگی همه آنهاست.
🔺 حق تشکلیابی مستقل هم از همین نوع مطالبات است. تأکید بر حق تشکلیابی مستقل برای این است که اولاً، ما تا متشکل نباشیم نمیتوانیم خواستههایمان را پیش ببریم. دوماً، ما میخواهیم تشکل ما مستقل از حکومت و حاکمیت باشد.
ما میبینیم که از یکسو دولت بهعنوان بزرگترین کارفرما درآمد کافی برای تأمین نیازهای کارمندانش ازجمله معلمان ندارد. از سوی دیگر با استفاده یا شاید بشود گفت سوءاستفاده از قوانین و اختیارات حاکمیتیای که دارد موانع متعددی را برای کسانی که قصد تشکلیابی دارند ایجاد میکند.
اینهمه مداخله در همه امور، خودبهخود افراد را به سمت انگیزهها و مطالبات مشترک سوق میدهد. درواقع دولت هم کارفرمای همه است، هم مانع.
گروههای مختلف فعال در عرصههای مختلف میخواهند تشکل داشته باشند اما مشکل مشترک داشتن پروانه و مجوز رسمی برای فعالیتهایشان است که درواقع خود دولت از آنها میخواهد و خود دولت هم به آنها نمیدهد. همه جریانهایی که انسجام درونی برای مطالباتشان داشتند در سالهای اخیر درگیر دریافت مجوز برای فعالیت بودند. این خودش موضوعی مشترک بین همه نیروها شده است.
🔺 بخشی از مطالبات معلمان هم با سرنوشت دانشآموزان ارتباط دارد و درنتیجه برای خانوادهها هم انگیزه ایجاد میکند. تأکید بر حق آموزش رایگان که در اصل ۳۰ قانون اساسی آمده است، باعث همبستگی معلمان و خانوادهها میشود.
🔺 یکی از مطالبات بنیادین همه تشکلها، حق آزادی بیان است. حقی که دیگر یک مطالبه سیاسی نیست و امروز یک ضرورت است.
اینها همه میتواند منشأ همبستگی بین جریانها باشد. باید گفت که مطالبات صنفی و مطالباتی که کمتر جنبه عمومی دارند، در گرو تحقق برخی از مطالبات بنیادیتر هستند و اینها چه در برنامه تشکلها باشد و چه نباشد، همه به این سمت سوق داده خواهند شد.
📝 ادامه دارد...
https://tttttt.me/ksmtehran1/188
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌 قسمتهایی از گفتوگویی درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_سوم
#محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی
❓آقای فلاحی شما دستاوردهای جنبش معلمان را چه میدانید؟
#فلاحی: به نظر من با توجه به شرایط جامعه و نابرابری و تورم اتفاقاً جنبش معلمان برای معلمان دستاورد معیشتی نداشته است و اگر دستاوردی بوده است، دستاوردهای غیرمعیشتی بوده است که برخی از آنها را میگویم.
🔺 بهعنوان مثال وقتی به بیست سال پیش برمیگردیم که این تشکلها شکل گرفتند و با امروز مقایسه میکنیم میبینیم موضوعاتی را که در ارتباط با آموزش و پرورش در نشریات آن زمان مطرح میشد اگر با نشریات امروز مقایسه میکنیم، میبینیم نگاه به معلمان و آموزش و پرورش متفاوت شده و پوشش خبری معلمان هم خیلی بیشتر شده است.
🔺 درواقع امروز بیشتر از پیش نخبگان و روشنفکران جامعه به مسئله آموزش و پرورش و معلمان توجهشان جلب شده است.
🔺 دستاورد مهم دیگر خود تشکلهای معلمان است که در گذشته با توجه به مخالفت و برخورد درون حکومت با چنین تشکلهایی که همیشه وجود داشته خیلی وضعیت ناشناخته و شکنندهای داشتند و امروز بعد از گذشت بیست سال یکی از مهمترین دستاوردهایش این بوده که این تشکلها در درون جامعه بیشتر از گذشته شناخته شدند. اگرچه همچنان موانع برای کنترل و انزوابخشی و تخریبشان وجود دارد، ولی تشکلها به شرایطی رسیدهاند که دوام و بقای خود را حفظ کنند و رشد و گسترش هم داشته باشند و با استفاده از رسانههای نو توانستهاند صدای مستقل خودشان را به گوش جامعه برسانند.
🔺 در داخل مجموعه معلمان، اهداف معیشتی وحدت بیشتری ایجاد کرد، اما این اهداف ممکن است با سایر بخشهای جامعه همسو نباشد و این ممکن است مانع نزدیکی جنبش معلمان با دیگر بخشهای جامعه شود. هرچند برخی از مطالبات معلمان با دیگر اقشار همپوشانی داشته است.
مثلاً وقتی شعار داده میشود که حقوق من بهعنوان یک معلم یا هرکسی که کار میکند، نباید زیر خط فقر باشد، فکر میکنم این دیگر مطالبه خاص معلمان نیست. این شعار همه حقوقبگیران و کارگران میتواند باشد و عامل همبستگی همه آنهاست.
🔺 حق تشکلیابی مستقل هم از همین نوع مطالبات است. تأکید بر حق تشکلیابی مستقل برای این است که اولاً، ما تا متشکل نباشیم نمیتوانیم خواستههایمان را پیش ببریم. دوماً، ما میخواهیم تشکل ما مستقل از حکومت و حاکمیت باشد.
ما میبینیم که از یکسو دولت بهعنوان بزرگترین کارفرما درآمد کافی برای تأمین نیازهای کارمندانش ازجمله معلمان ندارد. از سوی دیگر با استفاده یا شاید بشود گفت سوءاستفاده از قوانین و اختیارات حاکمیتیای که دارد موانع متعددی را برای کسانی که قصد تشکلیابی دارند ایجاد میکند.
اینهمه مداخله در همه امور، خودبهخود افراد را به سمت انگیزهها و مطالبات مشترک سوق میدهد. درواقع دولت هم کارفرمای همه است، هم مانع.
گروههای مختلف فعال در عرصههای مختلف میخواهند تشکل داشته باشند اما مشکل مشترک داشتن پروانه و مجوز رسمی برای فعالیتهایشان است که درواقع خود دولت از آنها میخواهد و خود دولت هم به آنها نمیدهد. همه جریانهایی که انسجام درونی برای مطالباتشان داشتند در سالهای اخیر درگیر دریافت مجوز برای فعالیت بودند. این خودش موضوعی مشترک بین همه نیروها شده است.
🔺 بخشی از مطالبات معلمان هم با سرنوشت دانشآموزان ارتباط دارد و درنتیجه برای خانوادهها هم انگیزه ایجاد میکند. تأکید بر حق آموزش رایگان که در اصل ۳۰ قانون اساسی آمده است، باعث همبستگی معلمان و خانوادهها میشود.
🔺 یکی از مطالبات بنیادین همه تشکلها، حق آزادی بیان است. حقی که دیگر یک مطالبه سیاسی نیست و امروز یک ضرورت است.
اینها همه میتواند منشأ همبستگی بین جریانها باشد. باید گفت که مطالبات صنفی و مطالباتی که کمتر جنبه عمومی دارند، در گرو تحقق برخی از مطالبات بنیادیتر هستند و اینها چه در برنامه تشکلها باشد و چه نباشد، همه به این سمت سوق داده خواهند شد.
📝 ادامه دارد...
https://tttttt.me/ksmtehran1/188
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #گفتگو 📌📌📌#بازنشر #گفتگوی_کانال_کانون _صنفی با #رسول_بداقی، بازرس و از اعضای ارشد کانون صنفی معلمان تهران که در #سال_۹۵ انجام شده است. 📌 #باز_نشر به بهانه تایید حکم ظالمانه #رسول_بداقی و #تداوم_بازداشت 🔹#قسمت_دوم ❓حالا که به خاطرات دوران زندان برمیگردید…
💠 #گفتگو
📌📌📌#بازنشر #گفتگوی_کانال_کانون _صنفی با #رسول_بداقی، بازرس و از اعضای ارشد کانون صنفی معلمان تهران که در #سال_۹۵ انجام شده است.
📌 #باز_نشر به بهانه تایید حکم ظالمانه #رسول_بداقی و #تداوم_بازداشت
🔹#قسمت_سوم
#رسول_بداقی: آیندهی هر جنبشی بستگی به شیوه ی رفتار پویندگان آن جنبش دارد. فعالیت فرهنگیان امروزه یک شورش کور نیست، بلکه یک جنبش اجتماعی گسترده در میان قشر اندیشمند و مرجعی از جامعه است به نام معلمان.
پیشبینی در علوم انسانی کار دشواری است،اما علاوه بر شیوهی برخورد اعضای هیئتمدیره و میزان همدلی وهم اندیشی آنان ،تااندازهای بستگی به شیوهی برخورد حکومت با این تشکلها هم دارد.
تشکلهای صنفی و مردمی ثابت کردهاند که در برابر برخوردهای چکشی انسجام بیشتری دارند. اما کانونهای صنفی متأسفانه در برابر برخوردهای ظاهراً احترامآمیز برخورد سست وبی رمقی دارند،و زود فریب ریاکاری و برخوردهای نرم را میخورند، برخورد حکومت احمدینژاد معلمان را به همبستگی بیشتری رساند، برخورد حکومت روحانی فریبکارانه است، و میرود تا این تریبون را که با هزینههای بسیاری سرپا مانده است، به انفعال بکشاند. مانند همان کاری که با کانون صنفی معلمان خراسان رضوی انجام دادند، یعنی یک کودتای صنفی با امکانات دولت علیه کانونهای صنفی انجام دادند.
در کانون تهران سه مشکل هست،یکی پراکندگی جغرافیایی هیئتمدیره، دومی تنوع اندیشهها ، سومی فاصلهی نسلها.
پراکندگی جغرافیایی برگزاری جلسات و بحث و بررسیها را محدود کرده است.
تنوع اندیشهها حرکت منسجم وجدی و یکدست، را مشکل ساخته و تنوع سنی دشواری تفهیم و تفاهم بین الاذهانی را موجب شده است. اما از جهتی همین مشکلات میتواند،بهنوعی مثبت هم باشد. زیرا دگرگونی و گوناگونی اندیشهها را در کانون بیشتر نموده و کانونها را بیشتر به سمت اندیشه ورزی و تفکر و رقابت بین اندیشهها، و کانون را از یک حرکت صنفی سطحی با خواستههای پیشپا افتاده، به یک حرکت عمیق اندیشمندانه تبدیل کند.
❓ به نظر شما چگونه میشود بر این انفعال غلبه نمود و این تهدیدات را به فرصتی برای پویایی کانونها تبدیل نمود؟
#رسول_بداقی: زندان، اخراج، تبعید، انفصال و سایر برخوردهای حکومت با فعالان بدون شک برای مبارزات نقش بازدارندگی دارد، تلاشگرانی را که انگیزهی کمتری برای عدالت آموزشی و علمی دارند، به عقبنشینی وادار میکند، مبارزات صنفی جدای از مبارزات سیاسی اجتماعی نیست. هرگاه مبارزات سیاسی و مدنی در بیهوشی باشد، قطعاً مبارزات صنفی هم به این حالت دچارمی شود.
حکومت با چالش بزرگی به نام فساد از درون روبرو است. این فساد ابعاد گوناگونی دارد، فسادهای اقتصادی، اخلاقی، مدیریتی و....از عمدهترین ابعاد فساد حکومت است. رقابت بین حاکمان و فرزندان آنان در مسابقهی بزرگ اقتصادی و قدرتطلبی یارگیریهای آنان برای خرید نیروی انسانی بیمغزی که فقط برای رسیدن به ثروت حاضر به انجام هر دستوری هستند، را نیز به این فسادها بیفزایید، نتیجه میگیریم که این پوسیدگی با سرعت تصاعدی رو به افزایش است.
اما در این شرایط کانونها برای رویدادهای مدنی بهویژه در حوزهی آموزشوپرورش باید نقش گوهرشناس را بازی کنند، گوهرشناس کسی است که گوهر را از میان میلیونها قطعه تقلبی شناسایی، گردگیری معرفی میکند، کانون باید آفتها را شناسایی و به مردم، دانش آموزان و دلسوزان و اندیشمندان و کسانی را که کاری از دستشان برمیآید، معرفی کند و برای برطرف کردن مشکل از آنان کمک بخواهد. اما پیشازاین باید به بازیابی خودش بپردازد، اگر کانون بتواند اندیشمندانه، مشکلات آموزشوپرورش را در ارتباط با معلمان، دانش آموزان، جامعه و آیندهی آن شناسایی کند، راهکار هم ارائه دهد، از انفعال بیرون آمده و تلاشگری را به جامعه نیز تزریق خواهد کرد. همیشه عدهی کمی در کانون کارها را پیش بردهاند، عدهای که آگاهی داشته، شجاعت را هم ضمیمهی آگاهی خودکردهاند.
❓ شما بعد از آزادی از زندان ضمن قدردانی از تمام کسانی که از شما حمایت کردهاند در یادداشتها و گفتوگوهای خود مطرح نمودید که این حمایت بهجای حمایت از فرد؛ باید حمایت از اندیشه و مسیر حرکت فعالان باشد و در ادامهی یادداشتهای خود مقوله تربیت را مطرح نمودید تحت عنوان " تربیت سفید". اگر ممکن است کمی از ابعاد تربیت سفید برایمان بگویید و هدف شما از طرح این مسئله چه بوده است؟
📝 ادامه دارد...
📌 #معلم_زندانی آزاد باید گردد
#حق_تشکل
#حق_تجمع
#حق_اعتراض
#معلمان_زندانی
#آزادی_معلمان_زندانی
#توقف_پرونده_سازی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
https://tttttt.me/ksmtehran1/261
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌📌📌#بازنشر #گفتگوی_کانال_کانون _صنفی با #رسول_بداقی، بازرس و از اعضای ارشد کانون صنفی معلمان تهران که در #سال_۹۵ انجام شده است.
📌 #باز_نشر به بهانه تایید حکم ظالمانه #رسول_بداقی و #تداوم_بازداشت
🔹#قسمت_سوم
#رسول_بداقی: آیندهی هر جنبشی بستگی به شیوه ی رفتار پویندگان آن جنبش دارد. فعالیت فرهنگیان امروزه یک شورش کور نیست، بلکه یک جنبش اجتماعی گسترده در میان قشر اندیشمند و مرجعی از جامعه است به نام معلمان.
پیشبینی در علوم انسانی کار دشواری است،اما علاوه بر شیوهی برخورد اعضای هیئتمدیره و میزان همدلی وهم اندیشی آنان ،تااندازهای بستگی به شیوهی برخورد حکومت با این تشکلها هم دارد.
تشکلهای صنفی و مردمی ثابت کردهاند که در برابر برخوردهای چکشی انسجام بیشتری دارند. اما کانونهای صنفی متأسفانه در برابر برخوردهای ظاهراً احترامآمیز برخورد سست وبی رمقی دارند،و زود فریب ریاکاری و برخوردهای نرم را میخورند، برخورد حکومت احمدینژاد معلمان را به همبستگی بیشتری رساند، برخورد حکومت روحانی فریبکارانه است، و میرود تا این تریبون را که با هزینههای بسیاری سرپا مانده است، به انفعال بکشاند. مانند همان کاری که با کانون صنفی معلمان خراسان رضوی انجام دادند، یعنی یک کودتای صنفی با امکانات دولت علیه کانونهای صنفی انجام دادند.
در کانون تهران سه مشکل هست،یکی پراکندگی جغرافیایی هیئتمدیره، دومی تنوع اندیشهها ، سومی فاصلهی نسلها.
پراکندگی جغرافیایی برگزاری جلسات و بحث و بررسیها را محدود کرده است.
تنوع اندیشهها حرکت منسجم وجدی و یکدست، را مشکل ساخته و تنوع سنی دشواری تفهیم و تفاهم بین الاذهانی را موجب شده است. اما از جهتی همین مشکلات میتواند،بهنوعی مثبت هم باشد. زیرا دگرگونی و گوناگونی اندیشهها را در کانون بیشتر نموده و کانونها را بیشتر به سمت اندیشه ورزی و تفکر و رقابت بین اندیشهها، و کانون را از یک حرکت صنفی سطحی با خواستههای پیشپا افتاده، به یک حرکت عمیق اندیشمندانه تبدیل کند.
❓ به نظر شما چگونه میشود بر این انفعال غلبه نمود و این تهدیدات را به فرصتی برای پویایی کانونها تبدیل نمود؟
#رسول_بداقی: زندان، اخراج، تبعید، انفصال و سایر برخوردهای حکومت با فعالان بدون شک برای مبارزات نقش بازدارندگی دارد، تلاشگرانی را که انگیزهی کمتری برای عدالت آموزشی و علمی دارند، به عقبنشینی وادار میکند، مبارزات صنفی جدای از مبارزات سیاسی اجتماعی نیست. هرگاه مبارزات سیاسی و مدنی در بیهوشی باشد، قطعاً مبارزات صنفی هم به این حالت دچارمی شود.
حکومت با چالش بزرگی به نام فساد از درون روبرو است. این فساد ابعاد گوناگونی دارد، فسادهای اقتصادی، اخلاقی، مدیریتی و....از عمدهترین ابعاد فساد حکومت است. رقابت بین حاکمان و فرزندان آنان در مسابقهی بزرگ اقتصادی و قدرتطلبی یارگیریهای آنان برای خرید نیروی انسانی بیمغزی که فقط برای رسیدن به ثروت حاضر به انجام هر دستوری هستند، را نیز به این فسادها بیفزایید، نتیجه میگیریم که این پوسیدگی با سرعت تصاعدی رو به افزایش است.
اما در این شرایط کانونها برای رویدادهای مدنی بهویژه در حوزهی آموزشوپرورش باید نقش گوهرشناس را بازی کنند، گوهرشناس کسی است که گوهر را از میان میلیونها قطعه تقلبی شناسایی، گردگیری معرفی میکند، کانون باید آفتها را شناسایی و به مردم، دانش آموزان و دلسوزان و اندیشمندان و کسانی را که کاری از دستشان برمیآید، معرفی کند و برای برطرف کردن مشکل از آنان کمک بخواهد. اما پیشازاین باید به بازیابی خودش بپردازد، اگر کانون بتواند اندیشمندانه، مشکلات آموزشوپرورش را در ارتباط با معلمان، دانش آموزان، جامعه و آیندهی آن شناسایی کند، راهکار هم ارائه دهد، از انفعال بیرون آمده و تلاشگری را به جامعه نیز تزریق خواهد کرد. همیشه عدهی کمی در کانون کارها را پیش بردهاند، عدهای که آگاهی داشته، شجاعت را هم ضمیمهی آگاهی خودکردهاند.
❓ شما بعد از آزادی از زندان ضمن قدردانی از تمام کسانی که از شما حمایت کردهاند در یادداشتها و گفتوگوهای خود مطرح نمودید که این حمایت بهجای حمایت از فرد؛ باید حمایت از اندیشه و مسیر حرکت فعالان باشد و در ادامهی یادداشتهای خود مقوله تربیت را مطرح نمودید تحت عنوان " تربیت سفید". اگر ممکن است کمی از ابعاد تربیت سفید برایمان بگویید و هدف شما از طرح این مسئله چه بوده است؟
📝 ادامه دارد...
📌 #معلم_زندانی آزاد باید گردد
#حق_تشکل
#حق_تجمع
#حق_اعتراض
#معلمان_زندانی
#آزادی_معلمان_زندانی
#توقف_پرونده_سازی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
https://tttttt.me/ksmtehran1/261
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
💠 #گفتگو
🔺کانون صنفی از گذشته تا کنون/ گفت و گو با #محمد_حبیبی
#قسمت_سوم
❓فرهیزش: پرسش واپسین از جناب حبیبی است. در طول شش سال گذشته، کنشگران صنفی جدیدی به مجموعه کانونهای صنفی معلمان اضافه شده اند، شما به عنوان یکی از این افراد، میزان تاثیرگذاری این افراد را در مجموعه چگونه ارزیابی می کنید؟
#حبیبی: من فکر می کنم، تاثیر افراد بر یکدیگر و به دنبال آن تاثیر افراد بر یک مجموعه، تاثیری دیالکتیکی و متقابل است. اگر بخواهم مشخصا به حضور افراد جدیدی مثل خودم در مجموعه اشاره کنم، تغییراتی بعد از حضور ما در مجموعه رخ داد که مشهود است. تغییراتی در گفتمان و مواضع مجموعه کانون های صنفی اتفاق افتاد که از آن جمله می توان به پر رنگ شدن مطالبه دفاع از آموزش رایگان اشاره کرد. تا قبل از آن این مطالبه در اندک تشکلهای صنفی معلمان، همچون انجمن صنفی مریوان مورد توجه بود. در کانون صنفی معلمان تهران هم تعداد محدودی از همکاران در غالب فعالیت رسانه ای به این موضوع می پرداختند، اما در بیانیه ها و شعارهای تجمعات، این مطالبه، پررنگ نبود. اگر هم بود، تاکید می کنم، پررنگ نبود. البته نظر دقیقتر در این باره نیازمند بررسی گفتمانی بیانیه ها در طول بیست سال گذشته است. با این حال خاطرم هست که در تجمعات اسفند سال ۹۳ و اوایل سال ۹۴، شعارهای مربوط به مخالفت با خصوصی سازی در آموزش و پرورش بعضا با مخالفت برگزار کنندگان مراسم مواجه می شد. به هر حال به تدریج این مطالبه نه تنها در کانون صنفی معلمان تهران که در حال حاضر در شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، به یک اصل اساسی تبدیل شده است .
مساله دیگر بحث همکاری با تشکلهای صنفی دانشجویی و کارگری است. زمانی طرح چنین مسائلی گناهی نابخشودنی محسوب می شد، و به ایجاد تنشهایی مخرب در مجموعه منجر می گردید. اما امروز آن حساسیتهای گذشته دیگر وجود ندارد و تا اندازهای گفتمان همکاری میان مجموعه صنفی معلمان با دیگر تشکلهای صنفی، مورد پذیرش قرار گرفته است.
در نقطه مقابل هم مجموعه روی آدمهایی مثل ما تاثیر گذاشته و به تعدیل رادیکالیسم فردی منجر شده است. این خاصیت مجموعههای نهادمند یا به قول میخلز قانون آهنین الیگارشی است که نوعی محافظهکاری را در افراد تثبیت می کند. امیدوارم نسلهای بعد از ما، تاثیرات مهمتر و ارزشمندتری بر مجموعه داشته باشند، و ما شاهد برگزاری جشن پنجاه سالگی کانونهای صنفی معلمان باشیم .اگر چنین شود، از معدود نهادهای مدنی در این سرزمین خواهیم بود که چنین دوامی را تجربه می کنند. در پایان از مجموعه دوستانی که در نشریه فرهیزش زحمت تدوین و انتشار این مصاحبه و سایر مطالب این مجموعه را می کشند، صمیمانه سپاسگزارم.
#آزادی_معلمان_زندانی
#محمد_حبیبی
#جعفر_ابراهیمی
#رسول_بداقی
https://tttttt.me/httpsksmtehran2/92
🔺 توضیح
https://tttttt.me/KSMtehran/12271
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔺کانون صنفی از گذشته تا کنون/ گفت و گو با #محمد_حبیبی
#قسمت_سوم
❓فرهیزش: پرسش واپسین از جناب حبیبی است. در طول شش سال گذشته، کنشگران صنفی جدیدی به مجموعه کانونهای صنفی معلمان اضافه شده اند، شما به عنوان یکی از این افراد، میزان تاثیرگذاری این افراد را در مجموعه چگونه ارزیابی می کنید؟
#حبیبی: من فکر می کنم، تاثیر افراد بر یکدیگر و به دنبال آن تاثیر افراد بر یک مجموعه، تاثیری دیالکتیکی و متقابل است. اگر بخواهم مشخصا به حضور افراد جدیدی مثل خودم در مجموعه اشاره کنم، تغییراتی بعد از حضور ما در مجموعه رخ داد که مشهود است. تغییراتی در گفتمان و مواضع مجموعه کانون های صنفی اتفاق افتاد که از آن جمله می توان به پر رنگ شدن مطالبه دفاع از آموزش رایگان اشاره کرد. تا قبل از آن این مطالبه در اندک تشکلهای صنفی معلمان، همچون انجمن صنفی مریوان مورد توجه بود. در کانون صنفی معلمان تهران هم تعداد محدودی از همکاران در غالب فعالیت رسانه ای به این موضوع می پرداختند، اما در بیانیه ها و شعارهای تجمعات، این مطالبه، پررنگ نبود. اگر هم بود، تاکید می کنم، پررنگ نبود. البته نظر دقیقتر در این باره نیازمند بررسی گفتمانی بیانیه ها در طول بیست سال گذشته است. با این حال خاطرم هست که در تجمعات اسفند سال ۹۳ و اوایل سال ۹۴، شعارهای مربوط به مخالفت با خصوصی سازی در آموزش و پرورش بعضا با مخالفت برگزار کنندگان مراسم مواجه می شد. به هر حال به تدریج این مطالبه نه تنها در کانون صنفی معلمان تهران که در حال حاضر در شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، به یک اصل اساسی تبدیل شده است .
مساله دیگر بحث همکاری با تشکلهای صنفی دانشجویی و کارگری است. زمانی طرح چنین مسائلی گناهی نابخشودنی محسوب می شد، و به ایجاد تنشهایی مخرب در مجموعه منجر می گردید. اما امروز آن حساسیتهای گذشته دیگر وجود ندارد و تا اندازهای گفتمان همکاری میان مجموعه صنفی معلمان با دیگر تشکلهای صنفی، مورد پذیرش قرار گرفته است.
در نقطه مقابل هم مجموعه روی آدمهایی مثل ما تاثیر گذاشته و به تعدیل رادیکالیسم فردی منجر شده است. این خاصیت مجموعههای نهادمند یا به قول میخلز قانون آهنین الیگارشی است که نوعی محافظهکاری را در افراد تثبیت می کند. امیدوارم نسلهای بعد از ما، تاثیرات مهمتر و ارزشمندتری بر مجموعه داشته باشند، و ما شاهد برگزاری جشن پنجاه سالگی کانونهای صنفی معلمان باشیم .اگر چنین شود، از معدود نهادهای مدنی در این سرزمین خواهیم بود که چنین دوامی را تجربه می کنند. در پایان از مجموعه دوستانی که در نشریه فرهیزش زحمت تدوین و انتشار این مصاحبه و سایر مطالب این مجموعه را می کشند، صمیمانه سپاسگزارم.
#آزادی_معلمان_زندانی
#محمد_حبیبی
#جعفر_ابراهیمی
#رسول_بداقی
https://tttttt.me/httpsksmtehran2/92
🔺 توضیح
https://tttttt.me/KSMtehran/12271
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
💠 #یاد
🔺 #صدیقه_دولت_آبادی
۶ مرداد #سالروز_درگذشت
صدیقه دولتآبادی (۱۲۶۱–۱۳۴۰) روزنامهنگار و از فعالان انقلاب مشروطه و جنبش زنان در ایران، از بنیانگذاران انجمن مشروطهخواه مخدرات وطن بود. همچنین، از نخستین فعالان حقوق زنان در ایران و ناشر نخستین نشریه زنان به زبان پارسی به نام "زبان زنان" و از موسسین یکی از اولین مدارس دخترانه به نام مکتب شرعیات بود. او از معدود زنانی بود که در دوره قاجار تلاشهای گستردهای برای تأسیس و گسترش مدارس دخترانه انجام دادند و ناملایمات زیادی را تحمل کرد.
صدیقه دولت آبادی در ۲۰ صفر سال۱۳۰۰ هجری قمری در اصفهان و در یک خانواده روشنفکرِ روحانی متولد شد. پدرش میرزا هادی دولتآبادی و مادرش خاتمه بیگم بودند.
خودش میگوید: " وقتی شش ساله بودم، روزی پدرم به من گفت: صدیقه! مادرت قبل از تولد تو؛ شش پسر به دنیا آورد. من در این عصر که اجتماع با دیده حقارت به زنان می نگرد، دلم نمیخواست صاحب فرزند دختری شوم. ولی اگر درس بخوانی و باسواد شوی نزد من محترم و عزیز خواهی بود و همسنگ برادرانت از دارایی مادی و معنوی من سهم خواهی برد. اما اگر تحصیل نکنی و بی دانش باقی بمانی، تو را حتی در ردیف فرزندان خودم هم به حساب نخواهم آورد"...
🔺 در بزرگسالی مهمترین رویای صدیقه دستیابی به حق رای برای زنان ایران و حضور در مجلس بود؛ رویایی که بارها درباره آن صحبت کرد و نوشت. در سال ۱۳۳۱ در نامه ای خطاب به دکتر مصدق خواست حق رای را به زنان واگذار کنند. دولت آبادی ضعف عمومی مردم، به خصوص زنان را در بی سوادی میدانست. در نطق ۱۷ دی ۱۳۳۰ از دولت مصدق خواست وزیر فرهنگ هفت سال در این پست بماند و برنامههای آموزش نسل جوان را ارزیابی کند. او برای مراسم فروش اوراق قرضه ملی، پولی را که برای کفن و دفنش کنار گذاشته بود برای کمک به وطن خرج کرد.
در سال ۱۳۴۰ که بار دیگر خبر احتمال حق رای به زنان منتشر شد، صدیقه دولت آبادی که به شدت بیمار بود در سازمان زنان از حق رای دفاع کرد. اما بیماری سرطان در نهایت ششم مرداد همین سال نفسش را بند آورد. او درحالی درگذشت که دقیقا هفت ماه بعد از مرگش زنان برای نخستین بار پای صندوقهای رای رفتند و به اصول ششگانه انقلاب سفید رای دادند.
اما تراژدی زندگی صدیقه دولتآبادی در بهگور بردن آرزوی آزادی زنان به پایان نرسید.
او وصیت کرده بود در قبرستان زرگنده دفن شود. سازمان زنان روی مزار او به عنوان یکی از زنان فعال سنگ قبر زیبایی گذاشته بود اما درست ۱۵ سال بعد در روز ۲۲ مرداد ۱۳۵۹ مزارش توسط امام جماعت مسجد زرگنده تخریب شد. بخش باقی مانده از مزار او و برادرش یحیی دولتآبادی و دکتر محمود نریمان در سال ۸۶ تخریب شد و از بین رفت.
https://tttttt.me/httpsksmtehran2/103
🔻مطالب منتشر شده در مورد فعالیتها و زندگی #صدیقه_دولت_آبادی را درکانال بخوانید:
#قسمت_اول:
https://tttttt.me/KSMtehran/12407
#قسمت_دوم:
https://tttttt.me/KSMtehran/12418
#قسمت_سوم:
https://tttttt.me/KSMtehran/12425
#صدیقه_دولت_آبادی
#درگذشت
#تقویم_کانون
#نشر_آگاهی
#زنان_پیشرو
#جنبش_زنان_ایران
#بزرگان_تاریخ_آموزش
#تاریخ_آموزش_و_پرورش
#تاریخچه_آموزش_پرورش_نوین_ایران
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔺 #صدیقه_دولت_آبادی
۶ مرداد #سالروز_درگذشت
صدیقه دولتآبادی (۱۲۶۱–۱۳۴۰) روزنامهنگار و از فعالان انقلاب مشروطه و جنبش زنان در ایران، از بنیانگذاران انجمن مشروطهخواه مخدرات وطن بود. همچنین، از نخستین فعالان حقوق زنان در ایران و ناشر نخستین نشریه زنان به زبان پارسی به نام "زبان زنان" و از موسسین یکی از اولین مدارس دخترانه به نام مکتب شرعیات بود. او از معدود زنانی بود که در دوره قاجار تلاشهای گستردهای برای تأسیس و گسترش مدارس دخترانه انجام دادند و ناملایمات زیادی را تحمل کرد.
صدیقه دولت آبادی در ۲۰ صفر سال۱۳۰۰ هجری قمری در اصفهان و در یک خانواده روشنفکرِ روحانی متولد شد. پدرش میرزا هادی دولتآبادی و مادرش خاتمه بیگم بودند.
خودش میگوید: " وقتی شش ساله بودم، روزی پدرم به من گفت: صدیقه! مادرت قبل از تولد تو؛ شش پسر به دنیا آورد. من در این عصر که اجتماع با دیده حقارت به زنان می نگرد، دلم نمیخواست صاحب فرزند دختری شوم. ولی اگر درس بخوانی و باسواد شوی نزد من محترم و عزیز خواهی بود و همسنگ برادرانت از دارایی مادی و معنوی من سهم خواهی برد. اما اگر تحصیل نکنی و بی دانش باقی بمانی، تو را حتی در ردیف فرزندان خودم هم به حساب نخواهم آورد"...
🔺 در بزرگسالی مهمترین رویای صدیقه دستیابی به حق رای برای زنان ایران و حضور در مجلس بود؛ رویایی که بارها درباره آن صحبت کرد و نوشت. در سال ۱۳۳۱ در نامه ای خطاب به دکتر مصدق خواست حق رای را به زنان واگذار کنند. دولت آبادی ضعف عمومی مردم، به خصوص زنان را در بی سوادی میدانست. در نطق ۱۷ دی ۱۳۳۰ از دولت مصدق خواست وزیر فرهنگ هفت سال در این پست بماند و برنامههای آموزش نسل جوان را ارزیابی کند. او برای مراسم فروش اوراق قرضه ملی، پولی را که برای کفن و دفنش کنار گذاشته بود برای کمک به وطن خرج کرد.
در سال ۱۳۴۰ که بار دیگر خبر احتمال حق رای به زنان منتشر شد، صدیقه دولت آبادی که به شدت بیمار بود در سازمان زنان از حق رای دفاع کرد. اما بیماری سرطان در نهایت ششم مرداد همین سال نفسش را بند آورد. او درحالی درگذشت که دقیقا هفت ماه بعد از مرگش زنان برای نخستین بار پای صندوقهای رای رفتند و به اصول ششگانه انقلاب سفید رای دادند.
اما تراژدی زندگی صدیقه دولتآبادی در بهگور بردن آرزوی آزادی زنان به پایان نرسید.
او وصیت کرده بود در قبرستان زرگنده دفن شود. سازمان زنان روی مزار او به عنوان یکی از زنان فعال سنگ قبر زیبایی گذاشته بود اما درست ۱۵ سال بعد در روز ۲۲ مرداد ۱۳۵۹ مزارش توسط امام جماعت مسجد زرگنده تخریب شد. بخش باقی مانده از مزار او و برادرش یحیی دولتآبادی و دکتر محمود نریمان در سال ۸۶ تخریب شد و از بین رفت.
https://tttttt.me/httpsksmtehran2/103
🔻مطالب منتشر شده در مورد فعالیتها و زندگی #صدیقه_دولت_آبادی را درکانال بخوانید:
#قسمت_اول:
https://tttttt.me/KSMtehran/12407
#قسمت_دوم:
https://tttttt.me/KSMtehran/12418
#قسمت_سوم:
https://tttttt.me/KSMtehran/12425
#صدیقه_دولت_آبادی
#درگذشت
#تقویم_کانون
#نشر_آگاهی
#زنان_پیشرو
#جنبش_زنان_ایران
#بزرگان_تاریخ_آموزش
#تاریخ_آموزش_و_پرورش
#تاریخچه_آموزش_پرورش_نوین_ایران
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
Look what I shared! @MIUI