💠 #یادداشت
📌 آنچه که باید کنشگران مدنی – صنفی بدانند: #ویژگی_کنشگری_آگاهانه، #بازی_در_نقش_های_مختلف_است
#قسمت_یکم_ص۱
🔹منبع: تارنمای داوطلب
🔺#کنشگری_مدنی فعالیت هماهنگ و ویژهی گروهی از مردم در کنار هم برای تحقق هدف خاص انسانی یا اجتماعی است.
#کنشگری فعالیت فکری یا عملی برای ایجاد تغییرات اجتماعی – سیاسی با بکارگیری ابزارهای آفلاین و آنلاین است.
#هدف_کنشگری_مدنی بهبود شرایط زیست انسانها وکاهش آلام بشری، کمک به همنوعان و دفاع از حقوق شهروندان است.
راهاندازی کارزارهای ترویچ و حمایتگری، اطلاعرسانی و حساسسازی جامعه، برگزاری نشست، اعتصاب، راهاندازی راهپیمایی و برگزاری تجمع، همگی بخشی از اقداماتی است که کنشگران اجتماعی برای به نتیجه رساندن اهداف خود از آنها استفاده میکنند. این اقدامات ممکن است در قالب بسیج گروههای مختلف ذینفعان و سازماندهی جنبشهای مدنی و صنفی، ظهور و بروز پیدا کند. با این حال، انتخاب کارآمدترین شیوه برای کنشگری ، موضوعی است که همواره محل بحث کنشگران صنفی و مدنی در طول سالهای اخیر بوده است. اینکه میان تجمع، تحصن، نوشتن طومار اعتراضی، لابیگری و مذاکره و دهها راه و روش دیگر برای پیشبرد مطالبات، کدام روش در کدام مقطع زمانی و با درنظر گرفتن چه شرایطی، بهترین روش محسوب میشود؛ موضوعی است که نیازمند افزایش آگاهی و دانش کنشگران صنفی و مدنی در خصوص ملزومات تحقق کنشگری آگاهانه است. کنشگران صنفی و مدنی همواره باید به خاطر داشته باشند که کنشگری در هر سطحی، روشها و الگوهای خاص خودش را دارد و حتی نیازمند پذیرش نقشهایی است که گاه با مقاومت بسیاری از کنشگران مواجه میشود.
📌 چهار نقش مهم در کنشگری
در سالهای اخیر و در جریان کنشهای صنفی کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران و یا سایر جریانهای صنفی و مدنی مشاهده شده که با وجود اینکه رهبران و گردانندگان تلاش کردهاند در مقاطعی مشارکت گروه کثیری از ذینفعان را جلب کنند، اما در طول مسیر به تدریج این حمایت حداکثری را از دست دادهاند. برخی معتقدند دلیل این امر به فقدان استراتژی مشخص برای تداوم مسیر مطالبهگری از سوی کنشگران صنفی یا مدنی و عدم انعطافپذیری آنان در پذیرش نقشهای مختلف به عنوان یک «کنشگر هوشمند و مسئول » برمیگردد. به باور صاحبنظران؛ هدفمند و نتیجهگرا بودن یک کنش صنفی و مدنی تا حدود زیادی با هوشمندی کنشگران در بکارگیری استراتژیهای مختلف در بازههای زمانی متفاوت مرتبط است. به این دلیل است که اصول کنشگری آگاهانه تاکید میکند که کنشگران صنفی و مدنی برای جلب اعتماد و همراهی جامعه ذینفعان و در نهایت ایجاد تغییر در سیاستگذاریها باید چهار نقش مهم و اساسی در مسیر کنشگری را ایفاء کنند:
⤵️ ادامه در پست بعد👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌 آنچه که باید کنشگران مدنی – صنفی بدانند: #ویژگی_کنشگری_آگاهانه، #بازی_در_نقش_های_مختلف_است
#قسمت_یکم_ص۱
🔹منبع: تارنمای داوطلب
🔺#کنشگری_مدنی فعالیت هماهنگ و ویژهی گروهی از مردم در کنار هم برای تحقق هدف خاص انسانی یا اجتماعی است.
#کنشگری فعالیت فکری یا عملی برای ایجاد تغییرات اجتماعی – سیاسی با بکارگیری ابزارهای آفلاین و آنلاین است.
#هدف_کنشگری_مدنی بهبود شرایط زیست انسانها وکاهش آلام بشری، کمک به همنوعان و دفاع از حقوق شهروندان است.
راهاندازی کارزارهای ترویچ و حمایتگری، اطلاعرسانی و حساسسازی جامعه، برگزاری نشست، اعتصاب، راهاندازی راهپیمایی و برگزاری تجمع، همگی بخشی از اقداماتی است که کنشگران اجتماعی برای به نتیجه رساندن اهداف خود از آنها استفاده میکنند. این اقدامات ممکن است در قالب بسیج گروههای مختلف ذینفعان و سازماندهی جنبشهای مدنی و صنفی، ظهور و بروز پیدا کند. با این حال، انتخاب کارآمدترین شیوه برای کنشگری ، موضوعی است که همواره محل بحث کنشگران صنفی و مدنی در طول سالهای اخیر بوده است. اینکه میان تجمع، تحصن، نوشتن طومار اعتراضی، لابیگری و مذاکره و دهها راه و روش دیگر برای پیشبرد مطالبات، کدام روش در کدام مقطع زمانی و با درنظر گرفتن چه شرایطی، بهترین روش محسوب میشود؛ موضوعی است که نیازمند افزایش آگاهی و دانش کنشگران صنفی و مدنی در خصوص ملزومات تحقق کنشگری آگاهانه است. کنشگران صنفی و مدنی همواره باید به خاطر داشته باشند که کنشگری در هر سطحی، روشها و الگوهای خاص خودش را دارد و حتی نیازمند پذیرش نقشهایی است که گاه با مقاومت بسیاری از کنشگران مواجه میشود.
📌 چهار نقش مهم در کنشگری
در سالهای اخیر و در جریان کنشهای صنفی کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران و یا سایر جریانهای صنفی و مدنی مشاهده شده که با وجود اینکه رهبران و گردانندگان تلاش کردهاند در مقاطعی مشارکت گروه کثیری از ذینفعان را جلب کنند، اما در طول مسیر به تدریج این حمایت حداکثری را از دست دادهاند. برخی معتقدند دلیل این امر به فقدان استراتژی مشخص برای تداوم مسیر مطالبهگری از سوی کنشگران صنفی یا مدنی و عدم انعطافپذیری آنان در پذیرش نقشهای مختلف به عنوان یک «کنشگر هوشمند و مسئول » برمیگردد. به باور صاحبنظران؛ هدفمند و نتیجهگرا بودن یک کنش صنفی و مدنی تا حدود زیادی با هوشمندی کنشگران در بکارگیری استراتژیهای مختلف در بازههای زمانی متفاوت مرتبط است. به این دلیل است که اصول کنشگری آگاهانه تاکید میکند که کنشگران صنفی و مدنی برای جلب اعتماد و همراهی جامعه ذینفعان و در نهایت ایجاد تغییر در سیاستگذاریها باید چهار نقش مهم و اساسی در مسیر کنشگری را ایفاء کنند:
⤵️ ادامه در پست بعد👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #یادداشت 📌 آنچه که باید کنشگران مدنی – صنفی بدانند: #ویژگی_کنشگری_آگاهانه، #بازی_در_نقش_های_مختلف_است #قسمت_یکم_ص۱ 🔹منبع: تارنمای داوطلب 🔺#کنشگری_مدنی فعالیت هماهنگ و ویژهی گروهی از مردم در کنار هم برای تحقق هدف خاص انسانی یا اجتماعی است. #کنشگری…
💠 #مقاله_آموزشی
🔹 تحلیلگری" و "ائتلافسازی": لازمه #کنشگری در شرایط محیطی پرمخاطره
#قسمت_یکم
🔺 #تارنمای_داوطلب؛ با وجود آنکه بسیاری از نظریهپردازان، قدرتیابی جامعه مدنی را یکی از پیشزمینههای ایجاد یک جامعه دموکراتیک و مبتنی بر حقوق شهروندی میدانند؛ اما به شیوه کنشگری جامعه مدنی در بسترهای رژیمهای اقتدارگرا، چندان توجهی نشده است و در قیاس با ادبیات کلاسیک جامعه مدنی، این کنشگری بدنه ضعیفی دارد. محدودیتها و چالشها در این جوامع، چه در سطح نهادها و تشکلهای صنفی و مدنی و چه در سطح کنشگری شهروندی، درگیر روابط بسیار پیچیدهای است. به نحوی که رابطه دولت با جامعه، ماهیت اقتصادسیاسی رژیمها، روابط نهادهای میانی با رژیمهای سیاسی، الگوها و امکانات بسیج عمومی، میزان سرکوب، شدت سرکوب و مدلهای سرکوب -همگی- در ظهور و تداوم و تغییرهای کنشگری دخیلاند.
در ادامه بررسی نقشهای کنشگری آگاهانه در مقاله آموزشی پیش رو، به لزوم به عهده گرفتن دو نقش مهم دیگر برای کنشگرانی خواهیم پرداخت که در شرایط محیطی پرمخاطره به فعالیت مشغولند. منظور از شرایط پرمخاطره، وجود عوامل و شرایط محیطی است که کنشگری را با خطرپذیری مواجه میکند. سرکوب، تهدید و در مجموع سلطه نگرش امنیتی از سوی حاکمیت بر فضای فعالیت صنفی و مدنی از جمله شرایطی است که کنشگری را در وضعیت مخاطرهآمیز قرار میدهد.
اگرچه هر چهار نقش #شهروند_مسئول_و_متعهد، #عصیانگری، #کارگزار_تغییر و #مصلح_اجتماعی بودن از جمله مهمترین نقشهایی است که هر کنشگر هوشمندی باید در مقاطع زمانی مختلف از یک جریان صنفی و مدنی آنها را ایفا کند اما ویژگیهای یادشده و تواناییهای معمول در ایفای نقش کنشگری وقتی به جوامع مواجه با سرکوب یا محیط پرمخاطره برای کنشگری میرسد، به ضرورت کنار نقشهای ضروری دیگری قرار میگیرد.
از جمله این نقشها که لازمه فعالیت هوشمندانه کنشگران صنفی و مدنی است، « #تحلیلگری » و دیگری نقش « #رهبری_و_اجماعسازی » است.
چرا این دو نقش برای کنشگران در محیطهای پرمخاطره اهمیت بیشتری پیدا میکنند؟
افزایش فشارها گاه از سمت حکومت و گاه از سمت دیگر کنشگران و اعضاء؛ در بسیاری از مواقع باعث فروپاشیدن گروه یا توقف فعالیتهای یک جریان صنفی و مدنی میشود. به عبارت دیگر، در محیطهای مواجه با سرکوب، اختلافهای درونی از یک سو و فشار محیطی از سوی دیگر، معمولاً سازماندهی گروهها و کنشگری را با چالشهای پیشبینینشدهای مواجه میکند. در چنین شرایطی ممکن است افراد تصمیم بگیرند تا هرگونه فعالیت کنشگرانهای را متوقف کنند، از گروه جدا شوند، گروههای جدید تشکیل دهند یا فعالیتهای جدید را به صورت گسترده به اطلاع عموم ذینفعان نرسانند. این وضعیت به پراکندگی افراد میانجامد و گاه به کنارگذاشتن همیشگی فعالیتهای کنشگرانه برای برخی از اعضای گروه منجر خواهد شد.
باید توجه داشت که بخش مهمی از این تلاطمها و فروپاشیهای ناگهانی؛ به دلیل نداشتن آمادگی لازم برای رویارویی با این وضعیتهاست. کنشگر همواره نمیتواند منتظر اعلام تصمیم دیگری یا مسئول مافوق خود در گروه یا سازمان مدنیاش باشد. ایفای نقش تحلیلگری -که در بخش بررسی مشخصههای تحلیلگری به آن میپردازیم- به کنشگران صنفی و مدنی این امکان را میدهد که به کمک ارزیابی و تحلیل موقعیت و با اتخاذ تصمیم درست، گروه را حفظ کنند.
مجهزبودن به تحلیل و داشتن چشماندازی برای انتخاب از میان گزینههای مرتبط، نقشی است که میتواند به بقای بیشتر کنشگری و البته حفظ گروه بینجامد.
به همین ترتیب، دربارۀ نقش رهبری و اجماعسازی هم ضرورت مهمی برابر کنشگرانی که در شرایط پرمخاطره فعالیت میکنند، وجود دارد. افراد برای رویاروی با شرایط جدید، فشارهای محیطی یا تصمیمهای سخت؛ باید سطحی از هماهنگی با یکدیگر را همراه با ارتباطی معقول، سازنده و همدلانه حفظ کنند. این نقش از درون ویژگیهای کنشگرانی بیرون میآید که به مهارتهای رهبری و اجماعسازی میان ایدههای بهشدت متضاد و گاه غیرممکن مجهز باشند. نقش رهبری در عین پیگیری هدفهای اولیه کنشگری، خود را از شرایط سخت عبور میدهد، گزینههای بدیل را فعال میکند و آینده را نیز در افقی منطقی برای آنچه ممکن و مطلوب است، هدفگذاری میکند.
ایفای این دو نقش در کنار ۴ نقشی که پیش از این به آنها اشاره شد برای همه کنشگران و فعالان صنفی و مدنی که در شرایط پرمخاطره فعالیت میکنند؛ از جمله کارگران، معلمان، پرستاران، خبرنگاران و روزنامهنگاران و به طور کلی تمام گروههایی که به نحوی با جامعه بزرگی از ذینفعان درگیر هستند، لازم و ضروری است. همچنین کنشگران ایفاکننده این نقشها، مشخصهها و کارویژههایی دارند که در ادامه این مقاله با ذکر مثال به تشریح آنها خواهیم پرداخت.
📝 ادامه دارد...
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 تحلیلگری" و "ائتلافسازی": لازمه #کنشگری در شرایط محیطی پرمخاطره
#قسمت_یکم
🔺 #تارنمای_داوطلب؛ با وجود آنکه بسیاری از نظریهپردازان، قدرتیابی جامعه مدنی را یکی از پیشزمینههای ایجاد یک جامعه دموکراتیک و مبتنی بر حقوق شهروندی میدانند؛ اما به شیوه کنشگری جامعه مدنی در بسترهای رژیمهای اقتدارگرا، چندان توجهی نشده است و در قیاس با ادبیات کلاسیک جامعه مدنی، این کنشگری بدنه ضعیفی دارد. محدودیتها و چالشها در این جوامع، چه در سطح نهادها و تشکلهای صنفی و مدنی و چه در سطح کنشگری شهروندی، درگیر روابط بسیار پیچیدهای است. به نحوی که رابطه دولت با جامعه، ماهیت اقتصادسیاسی رژیمها، روابط نهادهای میانی با رژیمهای سیاسی، الگوها و امکانات بسیج عمومی، میزان سرکوب، شدت سرکوب و مدلهای سرکوب -همگی- در ظهور و تداوم و تغییرهای کنشگری دخیلاند.
در ادامه بررسی نقشهای کنشگری آگاهانه در مقاله آموزشی پیش رو، به لزوم به عهده گرفتن دو نقش مهم دیگر برای کنشگرانی خواهیم پرداخت که در شرایط محیطی پرمخاطره به فعالیت مشغولند. منظور از شرایط پرمخاطره، وجود عوامل و شرایط محیطی است که کنشگری را با خطرپذیری مواجه میکند. سرکوب، تهدید و در مجموع سلطه نگرش امنیتی از سوی حاکمیت بر فضای فعالیت صنفی و مدنی از جمله شرایطی است که کنشگری را در وضعیت مخاطرهآمیز قرار میدهد.
اگرچه هر چهار نقش #شهروند_مسئول_و_متعهد، #عصیانگری، #کارگزار_تغییر و #مصلح_اجتماعی بودن از جمله مهمترین نقشهایی است که هر کنشگر هوشمندی باید در مقاطع زمانی مختلف از یک جریان صنفی و مدنی آنها را ایفا کند اما ویژگیهای یادشده و تواناییهای معمول در ایفای نقش کنشگری وقتی به جوامع مواجه با سرکوب یا محیط پرمخاطره برای کنشگری میرسد، به ضرورت کنار نقشهای ضروری دیگری قرار میگیرد.
از جمله این نقشها که لازمه فعالیت هوشمندانه کنشگران صنفی و مدنی است، « #تحلیلگری » و دیگری نقش « #رهبری_و_اجماعسازی » است.
چرا این دو نقش برای کنشگران در محیطهای پرمخاطره اهمیت بیشتری پیدا میکنند؟
افزایش فشارها گاه از سمت حکومت و گاه از سمت دیگر کنشگران و اعضاء؛ در بسیاری از مواقع باعث فروپاشیدن گروه یا توقف فعالیتهای یک جریان صنفی و مدنی میشود. به عبارت دیگر، در محیطهای مواجه با سرکوب، اختلافهای درونی از یک سو و فشار محیطی از سوی دیگر، معمولاً سازماندهی گروهها و کنشگری را با چالشهای پیشبینینشدهای مواجه میکند. در چنین شرایطی ممکن است افراد تصمیم بگیرند تا هرگونه فعالیت کنشگرانهای را متوقف کنند، از گروه جدا شوند، گروههای جدید تشکیل دهند یا فعالیتهای جدید را به صورت گسترده به اطلاع عموم ذینفعان نرسانند. این وضعیت به پراکندگی افراد میانجامد و گاه به کنارگذاشتن همیشگی فعالیتهای کنشگرانه برای برخی از اعضای گروه منجر خواهد شد.
باید توجه داشت که بخش مهمی از این تلاطمها و فروپاشیهای ناگهانی؛ به دلیل نداشتن آمادگی لازم برای رویارویی با این وضعیتهاست. کنشگر همواره نمیتواند منتظر اعلام تصمیم دیگری یا مسئول مافوق خود در گروه یا سازمان مدنیاش باشد. ایفای نقش تحلیلگری -که در بخش بررسی مشخصههای تحلیلگری به آن میپردازیم- به کنشگران صنفی و مدنی این امکان را میدهد که به کمک ارزیابی و تحلیل موقعیت و با اتخاذ تصمیم درست، گروه را حفظ کنند.
مجهزبودن به تحلیل و داشتن چشماندازی برای انتخاب از میان گزینههای مرتبط، نقشی است که میتواند به بقای بیشتر کنشگری و البته حفظ گروه بینجامد.
به همین ترتیب، دربارۀ نقش رهبری و اجماعسازی هم ضرورت مهمی برابر کنشگرانی که در شرایط پرمخاطره فعالیت میکنند، وجود دارد. افراد برای رویاروی با شرایط جدید، فشارهای محیطی یا تصمیمهای سخت؛ باید سطحی از هماهنگی با یکدیگر را همراه با ارتباطی معقول، سازنده و همدلانه حفظ کنند. این نقش از درون ویژگیهای کنشگرانی بیرون میآید که به مهارتهای رهبری و اجماعسازی میان ایدههای بهشدت متضاد و گاه غیرممکن مجهز باشند. نقش رهبری در عین پیگیری هدفهای اولیه کنشگری، خود را از شرایط سخت عبور میدهد، گزینههای بدیل را فعال میکند و آینده را نیز در افقی منطقی برای آنچه ممکن و مطلوب است، هدفگذاری میکند.
ایفای این دو نقش در کنار ۴ نقشی که پیش از این به آنها اشاره شد برای همه کنشگران و فعالان صنفی و مدنی که در شرایط پرمخاطره فعالیت میکنند؛ از جمله کارگران، معلمان، پرستاران، خبرنگاران و روزنامهنگاران و به طور کلی تمام گروههایی که به نحوی با جامعه بزرگی از ذینفعان درگیر هستند، لازم و ضروری است. همچنین کنشگران ایفاکننده این نقشها، مشخصهها و کارویژههایی دارند که در ادامه این مقاله با ذکر مثال به تشریح آنها خواهیم پرداخت.
📝 ادامه دارد...
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #مقاله_آموزشی
🔹 تحلیلگری" و "ائتلافسازی": لازمه #کنشگری در شرایط محیطی پرمخاطره
#قسمت_دوم
#نقش_تحلیلگری_در_کنشهای_صنفی_و_مدنی
درک درست و ارزیابی دقیق موقعیتی که یک جریان صنفی یا مدنی در آن قرار دارد، مهمترین کارویژه یک کنشگرِ تحلیلگر است. با ذکر یک مثال از روند کنشگری صنفی معلمان و تهدیدهای پیرامون آن _که این روزها تقریبا به یکی از مهمترین کنشهای صنفی در ایران تبدیل شده_ به این موضوع میپردازیم.
چنانکه اخبار و گزارشها نشان میدهد؛ برگزاری تجمعات صنفی سراسری، از جمله استراتژیهای شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان برای پیگیری مطالبات معلمان بوده است. گرچه اتخاذ این استراتژی از جمله الویتهای این جریان صنفی برای پیگیری مطالبات و وادارکردن حاکمیت به پاسخگویی است که در صورت بسیج و سازماندهی درصد قابل توجهی از معلمان نیز احتمال موفقیت آن زیاد است؛ اما این احتمال نیز وجود دارد که اگر پس از چندین بار برگزاری تجمع صنفی، معلمان شرکتکننده در تجمعات به دستاورد مطلوبی نرسند؛ احساس ناامیدی بر بخش بزرگی از بدنه معلمان غلبه خواهد کرد. در نتیجه این ناامیدی؛ تشکلهای صنفی اعتماد و همراهی بخش بزرگی از بدنه را به عنوان دو سرمایه ارزشمند به تدریج دست خواهند داد و نیروهای امنیتی نیز زمینه برخورد با اعتراضاتی که پشتوانه کافی را ندارد، بیش از پیش به دست خواهند آورد.
در چنین شرایطی، کنشگران هوشمند که از سختی ناشی از ایجاد محدودیتهای گاه و بیگاه از سوی حاکمیت برای کنش صنفی مسالمتآمیز عبور کردهاند و توانستهاند بخشی از بدنه را با جریان مطالبهگری همراه کنند؛ تلاش میکنند که با درک و تحلیل درست موقعیت، از استراتژیهای جایگزین برای حفظ گروه و تداوم حرکت صنفی استفاده کنند.
🔺در واقع وظیفه تحلیلگری یک کنشگر صنفی در محیط پرمخاطره ایجاب میکند که از پیش برای حفظ گروه، ساختن مدل جدید پیوند برای حفظ سطحی از همکاری گروهی و حتی مدیریت تماس با سایر ذینفعان آماده باشد. برای کسب این آمادگی؛ کنشگر صنفی به دو ویژگی نیاز دارد:
۱- تحلیل بهنسبت دقیقی از شرایط و موقعیت داشتهباشد
۲- بتواند گروه را بار دیگر دورهم گردآورد و وظیفه اجماعسازی خود را در شرایط سخت پراکندگی ناشی از فشار دوباره ایفا کند.
از طرفی، برای اینکه یک کنشگر، تحلیلگر خوبی باشد و ارزیابی قابل قبولی از شرایط داشته باشد، باید از پنج مرحله عبور کند:
• جستوجوگر و پژوهنده باشد، از احوال اجتماعی و سیاسی، تحولهای فکری و بستر مطالبات خودش باخبر باشد.
• اطلاعات را دستهبندی کند و سطوح اطلاعات را از هم تفکیک کند؛
• به ابزارها و تکنیکهای تفکر انتقادی مجهز باشد، برای هر مسئلهای موافقان و مخالفانش را بهخوبی بشناسد، دیدگاه مستقل و مستدل خود را داشتهباشد و آن را به راهحلی مرتبط کند؛
• نسبت به شرایط حال حاضر راهحل داشتهباشد و با توجه به ظرفیتها و منابع موجود، پیشبینی نسبتا واقعبینانهای نسبت به آینده جریان صنفی و مدنی داشته باشد. در عین حال یک کنشگر اهل تحلیل باید، راهحلهای خود را به طور دائم بهروز کند؛
• با دیگران ارتباط بگیرد، تحلیل آنان را بشنود و نظر خودش را با بقیه در میان بگذارد. هر کنشگری لازم است که با سایر ذینفعان و اعضای گروه همراهی و همکاری داشته باشد.
در عین حال یک کنشگر صنفی و مدنی برای ایفای نقش تحلیلگری باید پیشینه کنشگری، چرایی گزینش اهداف و مطالبات، بازیگران اصلی و فرعی، روابط و منابع را بررسی کند. یک کنشگر تحلیلگر دستاوردها، نقاط ضعف و قوت گذشته را بررسی میکند و آینده فعالیت خود را در افق استراتژیک میبیند و نتیجههای کوچک معطوف به عمل میگیرد. استراتژی را میفهمد و برای تاکتیک برنامهریزی میکند و همواره به خاطر دارد که تحلیل قابلاتکا جز با تسلط بر هدفها، استراتژی ها، منابع و تاکتیکها به دست نمیآید.
📝ادامه دارد ...
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 تحلیلگری" و "ائتلافسازی": لازمه #کنشگری در شرایط محیطی پرمخاطره
#قسمت_دوم
#نقش_تحلیلگری_در_کنشهای_صنفی_و_مدنی
درک درست و ارزیابی دقیق موقعیتی که یک جریان صنفی یا مدنی در آن قرار دارد، مهمترین کارویژه یک کنشگرِ تحلیلگر است. با ذکر یک مثال از روند کنشگری صنفی معلمان و تهدیدهای پیرامون آن _که این روزها تقریبا به یکی از مهمترین کنشهای صنفی در ایران تبدیل شده_ به این موضوع میپردازیم.
چنانکه اخبار و گزارشها نشان میدهد؛ برگزاری تجمعات صنفی سراسری، از جمله استراتژیهای شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان برای پیگیری مطالبات معلمان بوده است. گرچه اتخاذ این استراتژی از جمله الویتهای این جریان صنفی برای پیگیری مطالبات و وادارکردن حاکمیت به پاسخگویی است که در صورت بسیج و سازماندهی درصد قابل توجهی از معلمان نیز احتمال موفقیت آن زیاد است؛ اما این احتمال نیز وجود دارد که اگر پس از چندین بار برگزاری تجمع صنفی، معلمان شرکتکننده در تجمعات به دستاورد مطلوبی نرسند؛ احساس ناامیدی بر بخش بزرگی از بدنه معلمان غلبه خواهد کرد. در نتیجه این ناامیدی؛ تشکلهای صنفی اعتماد و همراهی بخش بزرگی از بدنه را به عنوان دو سرمایه ارزشمند به تدریج دست خواهند داد و نیروهای امنیتی نیز زمینه برخورد با اعتراضاتی که پشتوانه کافی را ندارد، بیش از پیش به دست خواهند آورد.
در چنین شرایطی، کنشگران هوشمند که از سختی ناشی از ایجاد محدودیتهای گاه و بیگاه از سوی حاکمیت برای کنش صنفی مسالمتآمیز عبور کردهاند و توانستهاند بخشی از بدنه را با جریان مطالبهگری همراه کنند؛ تلاش میکنند که با درک و تحلیل درست موقعیت، از استراتژیهای جایگزین برای حفظ گروه و تداوم حرکت صنفی استفاده کنند.
🔺در واقع وظیفه تحلیلگری یک کنشگر صنفی در محیط پرمخاطره ایجاب میکند که از پیش برای حفظ گروه، ساختن مدل جدید پیوند برای حفظ سطحی از همکاری گروهی و حتی مدیریت تماس با سایر ذینفعان آماده باشد. برای کسب این آمادگی؛ کنشگر صنفی به دو ویژگی نیاز دارد:
۱- تحلیل بهنسبت دقیقی از شرایط و موقعیت داشتهباشد
۲- بتواند گروه را بار دیگر دورهم گردآورد و وظیفه اجماعسازی خود را در شرایط سخت پراکندگی ناشی از فشار دوباره ایفا کند.
از طرفی، برای اینکه یک کنشگر، تحلیلگر خوبی باشد و ارزیابی قابل قبولی از شرایط داشته باشد، باید از پنج مرحله عبور کند:
• جستوجوگر و پژوهنده باشد، از احوال اجتماعی و سیاسی، تحولهای فکری و بستر مطالبات خودش باخبر باشد.
• اطلاعات را دستهبندی کند و سطوح اطلاعات را از هم تفکیک کند؛
• به ابزارها و تکنیکهای تفکر انتقادی مجهز باشد، برای هر مسئلهای موافقان و مخالفانش را بهخوبی بشناسد، دیدگاه مستقل و مستدل خود را داشتهباشد و آن را به راهحلی مرتبط کند؛
• نسبت به شرایط حال حاضر راهحل داشتهباشد و با توجه به ظرفیتها و منابع موجود، پیشبینی نسبتا واقعبینانهای نسبت به آینده جریان صنفی و مدنی داشته باشد. در عین حال یک کنشگر اهل تحلیل باید، راهحلهای خود را به طور دائم بهروز کند؛
• با دیگران ارتباط بگیرد، تحلیل آنان را بشنود و نظر خودش را با بقیه در میان بگذارد. هر کنشگری لازم است که با سایر ذینفعان و اعضای گروه همراهی و همکاری داشته باشد.
در عین حال یک کنشگر صنفی و مدنی برای ایفای نقش تحلیلگری باید پیشینه کنشگری، چرایی گزینش اهداف و مطالبات، بازیگران اصلی و فرعی، روابط و منابع را بررسی کند. یک کنشگر تحلیلگر دستاوردها، نقاط ضعف و قوت گذشته را بررسی میکند و آینده فعالیت خود را در افق استراتژیک میبیند و نتیجههای کوچک معطوف به عمل میگیرد. استراتژی را میفهمد و برای تاکتیک برنامهریزی میکند و همواره به خاطر دارد که تحلیل قابلاتکا جز با تسلط بر هدفها، استراتژی ها، منابع و تاکتیکها به دست نمیآید.
📝ادامه دارد ...
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #مقاله_آموزشی
🔹 تحلیلگری" و "ائتلافسازی": لازمه #کنشگری در شرایط محیطی پرمخاطره
#قسمت_سوم_ص۱
#نقش_رهبری_و_اجماعسازی_در_کنشهای_صنفی_و_مدنی
علاوه بر تحلیلگری که یکی از مهمترین ویژگیهای کنشگری در شرایط پرمخاطره است و استراتژیهای جدیدی را پیش روی یک جریان صنفی و مدنی قرار میدهد، کنشگری که برای تغییر سیاستها و اصلاح ساختارهای پیرامون خود تلاش میکند به یک نقش ویژه دیگر برای کنشگری آگاهانه نیاز دارد.
در گزارش پیشین «داوطلب» که به بررسی نقشهای کنشگری آگاهانه پرداختیم، موضوع «کنشگر به مثابه کارگزار تغییر» در زمره یکی از مهمترین نقشهای ۴گانه کنشگری آگاهانه قرار گرفت. یکی از کارویژههای یک کارگزار تغییر، ایجاد و توسعه ائتلافها و اجماعسازی است. جریانهای مدنی وصنفی این کار را از طریق هشدار و آگاهیبخشی به عموم درباره شرایط موجود و سیاستهای ناقض ارزشها انجام میدهند.آنها وظیفه دارند تا در یک روند بلندمدت و تا جایی که امکان دارند، گروههای بیشتری از ذینفعان را برای ایجاد تغییرات در سیاستگذاریها و توافق بر سر اهداف مشترک، بسیج کنند.
هسته اولیه تشکیل شده از این اجماعسازی، عموم مردم بهویژه افرادی هستند که مستقیم از مشکل یا مسئلهای که یک جریان صنفی و مدنی در نتیجه آن شکل گرفته، تاثیرپذیرفتهاند، نه صاحبان قدرت.
در این روند کنشگران تلاش میکنند، مشکل را تعریف کنند تا نشان دهند چهطور این مشکل، هر یک از بخشهای جامعه هدف را تحتتأثیر قرار میدهد و از این راه سعی میکنند تمام ذینفعان را در روند حلوفصل مشکلات مشارکت دهند. اینجاست که کارگزار تغییر تلاش میکند از همه ظرفیتها برای تحقق اهداف جنبش استفاده کند. برای روشن شدن موضوع بهتر است به همان مثال قبلی و چگونگی روند اجماعسازی در میان کنشگری صنفی معلمان بازگردیم. همانطور که کم وبیش میدانیم، طیفهای مختلفی از معلمان چه به صورت خودجوش و چه به صورت سازمانیافته (در قالب تشکلها و نهادهای صنفی) در ماههای گذشته مطالباتی چون اجرای طرح رتبهبندی معلمان، افزایش دستمزد شاغلین و همسانسازی مستمری بازنشستگان فرهنگی را به طرق مختلف مطرح کردهاند. در این میان گروهی بر حق برگزاری اعتصاب و اعتراض خیابانی برای پیگیری مطالبات و اجبار دولت به پاسخگویی از این طریق اصرار داشتند و گروهی دیگر معتقد بودند نامهنگاری و تشکیل کارگروههایی برای پیگیری مطالبات، اثربخشی بیشتری دارد و حساسیتهای پیرامون اعتراضات صنفی را عامل برخورد قهرآمیز حاکمیت با مطالبات معلمان میدانستند. تفاوت دیدگاه در شیوه مطالبهگری بعضا منجر به مجادلات و صفبندیهایی میان دو گروه میشد که بدنه صنفی معلمان چندان نیازی به آن نداشت.
در واقع این دو گروه که به نظر میرسد نقش جریانسازی و رهبری مطالبات معلمان را بر عهده دارند؛ با آگاهی از اهداف مشترک و الویتدهی به موضوع بهبود وضعیت صنفی و معیشتی معلمان میتوانند ضمن استفاده بهینه از ظرفیتهای یکدیگر؛ بر جامعه ذینفعان تمرکز کنند. نیازسنجی از مطالبات طیفهای مختلف معلمان(اعم از شاغلین، بازنشستگان، معلمان جوان، حقالتدریسیها، خریدخدمتیها، پیشدبستانیها، نهضتیها، غیرانتفاعیها و غیره) و اطلاعرسانی هدفمند در خصوص مشکلات نظام آموزشی به سایر ذینفعان اعم از کادر آموزش، دانشآموزان و خانوادههای آنان از جمله مهمترین کارویژههاییست که تشکلهای صنفی معلمان با وجود سلیقههای متفاوت و دیدگاههای ناهمسو میتوانند بر روی آنها توافق و اجماع کنند تا ضمن حفاظت و پاسداری از حق مطالبهگری،افکار عمومی را به صورت درگیرانه با مطالبات خود همراه و همسو کنند. این مثال و کارویژههای آن، در شرایط فشار نیروهای امنیتی و زمانی که احتمال میرود گروه در حال از هم پاشیدن است هم کاربرد دارد.
وقتی فشار و خطر ازهمپاشیدن گروه زیاد است و بهویژه زمانی که به احتمال زیاد افراد مؤثر و رهبری گروه از جریان امور منفصل شدهاند، لازم است فرد یا افرادی از میان کنشگران نقش اجماعساز را بر عهده بگیرد. معمولاً در محیطهای معمولی تصمیمگیری به سمت اکثریت/اقلیت پیش میرود. در تصمیمسازی اکثریتی، مسئله تعداد یا مدل شمارش آراء کلاسیک حاکم است. اما در تصمیمگیری اجماعی؛ گفتوگو، قانعکردن، کاهش نارضایتی، درنظرگرفتن دیدگاهها و جلب حمایت تمام مشارکتکنندگان، بالابردن حس مسئولیت نسبت به تصمیم اتخاذشده از میانبرهایی است که ما را به اجماع میرساند و اجازه نمیدهد گروه یا کنشگری به دلیل فشارها به تعلیق برود. چنین ویژگیهایی در شرایط دشوار به بقای گروه و کنشگری کمک بیشتری میکند. نباید از یاد برد که اجماعسازی کاری گامبهگام و تدریجی است که موجب ارتباط بیشتر میان افراد باقیمانده در میدان کنشگری هم خواهد شد.
⤵️ ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 تحلیلگری" و "ائتلافسازی": لازمه #کنشگری در شرایط محیطی پرمخاطره
#قسمت_سوم_ص۱
#نقش_رهبری_و_اجماعسازی_در_کنشهای_صنفی_و_مدنی
علاوه بر تحلیلگری که یکی از مهمترین ویژگیهای کنشگری در شرایط پرمخاطره است و استراتژیهای جدیدی را پیش روی یک جریان صنفی و مدنی قرار میدهد، کنشگری که برای تغییر سیاستها و اصلاح ساختارهای پیرامون خود تلاش میکند به یک نقش ویژه دیگر برای کنشگری آگاهانه نیاز دارد.
در گزارش پیشین «داوطلب» که به بررسی نقشهای کنشگری آگاهانه پرداختیم، موضوع «کنشگر به مثابه کارگزار تغییر» در زمره یکی از مهمترین نقشهای ۴گانه کنشگری آگاهانه قرار گرفت. یکی از کارویژههای یک کارگزار تغییر، ایجاد و توسعه ائتلافها و اجماعسازی است. جریانهای مدنی وصنفی این کار را از طریق هشدار و آگاهیبخشی به عموم درباره شرایط موجود و سیاستهای ناقض ارزشها انجام میدهند.آنها وظیفه دارند تا در یک روند بلندمدت و تا جایی که امکان دارند، گروههای بیشتری از ذینفعان را برای ایجاد تغییرات در سیاستگذاریها و توافق بر سر اهداف مشترک، بسیج کنند.
هسته اولیه تشکیل شده از این اجماعسازی، عموم مردم بهویژه افرادی هستند که مستقیم از مشکل یا مسئلهای که یک جریان صنفی و مدنی در نتیجه آن شکل گرفته، تاثیرپذیرفتهاند، نه صاحبان قدرت.
در این روند کنشگران تلاش میکنند، مشکل را تعریف کنند تا نشان دهند چهطور این مشکل، هر یک از بخشهای جامعه هدف را تحتتأثیر قرار میدهد و از این راه سعی میکنند تمام ذینفعان را در روند حلوفصل مشکلات مشارکت دهند. اینجاست که کارگزار تغییر تلاش میکند از همه ظرفیتها برای تحقق اهداف جنبش استفاده کند. برای روشن شدن موضوع بهتر است به همان مثال قبلی و چگونگی روند اجماعسازی در میان کنشگری صنفی معلمان بازگردیم. همانطور که کم وبیش میدانیم، طیفهای مختلفی از معلمان چه به صورت خودجوش و چه به صورت سازمانیافته (در قالب تشکلها و نهادهای صنفی) در ماههای گذشته مطالباتی چون اجرای طرح رتبهبندی معلمان، افزایش دستمزد شاغلین و همسانسازی مستمری بازنشستگان فرهنگی را به طرق مختلف مطرح کردهاند. در این میان گروهی بر حق برگزاری اعتصاب و اعتراض خیابانی برای پیگیری مطالبات و اجبار دولت به پاسخگویی از این طریق اصرار داشتند و گروهی دیگر معتقد بودند نامهنگاری و تشکیل کارگروههایی برای پیگیری مطالبات، اثربخشی بیشتری دارد و حساسیتهای پیرامون اعتراضات صنفی را عامل برخورد قهرآمیز حاکمیت با مطالبات معلمان میدانستند. تفاوت دیدگاه در شیوه مطالبهگری بعضا منجر به مجادلات و صفبندیهایی میان دو گروه میشد که بدنه صنفی معلمان چندان نیازی به آن نداشت.
در واقع این دو گروه که به نظر میرسد نقش جریانسازی و رهبری مطالبات معلمان را بر عهده دارند؛ با آگاهی از اهداف مشترک و الویتدهی به موضوع بهبود وضعیت صنفی و معیشتی معلمان میتوانند ضمن استفاده بهینه از ظرفیتهای یکدیگر؛ بر جامعه ذینفعان تمرکز کنند. نیازسنجی از مطالبات طیفهای مختلف معلمان(اعم از شاغلین، بازنشستگان، معلمان جوان، حقالتدریسیها، خریدخدمتیها، پیشدبستانیها، نهضتیها، غیرانتفاعیها و غیره) و اطلاعرسانی هدفمند در خصوص مشکلات نظام آموزشی به سایر ذینفعان اعم از کادر آموزش، دانشآموزان و خانوادههای آنان از جمله مهمترین کارویژههاییست که تشکلهای صنفی معلمان با وجود سلیقههای متفاوت و دیدگاههای ناهمسو میتوانند بر روی آنها توافق و اجماع کنند تا ضمن حفاظت و پاسداری از حق مطالبهگری،افکار عمومی را به صورت درگیرانه با مطالبات خود همراه و همسو کنند. این مثال و کارویژههای آن، در شرایط فشار نیروهای امنیتی و زمانی که احتمال میرود گروه در حال از هم پاشیدن است هم کاربرد دارد.
وقتی فشار و خطر ازهمپاشیدن گروه زیاد است و بهویژه زمانی که به احتمال زیاد افراد مؤثر و رهبری گروه از جریان امور منفصل شدهاند، لازم است فرد یا افرادی از میان کنشگران نقش اجماعساز را بر عهده بگیرد. معمولاً در محیطهای معمولی تصمیمگیری به سمت اکثریت/اقلیت پیش میرود. در تصمیمسازی اکثریتی، مسئله تعداد یا مدل شمارش آراء کلاسیک حاکم است. اما در تصمیمگیری اجماعی؛ گفتوگو، قانعکردن، کاهش نارضایتی، درنظرگرفتن دیدگاهها و جلب حمایت تمام مشارکتکنندگان، بالابردن حس مسئولیت نسبت به تصمیم اتخاذشده از میانبرهایی است که ما را به اجماع میرساند و اجازه نمیدهد گروه یا کنشگری به دلیل فشارها به تعلیق برود. چنین ویژگیهایی در شرایط دشوار به بقای گروه و کنشگری کمک بیشتری میکند. نباید از یاد برد که اجماعسازی کاری گامبهگام و تدریجی است که موجب ارتباط بیشتر میان افراد باقیمانده در میدان کنشگری هم خواهد شد.
⤵️ ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
⤴️ ادامه از پست قبل👆
🔹 تحلیلگری" و "ائتلافسازی": لازمه #کنشگری در شرایط محیطی پرمخاطره
#قسمت_سوم_ص۲
📌 جمعبندی
کنشگری به مثابه هدف و شیوه زیست
ایفای موثر نقشهایی که در دو مقاله اخیر «داوطلب» به عنوان ملزومات یک کنشگری آگاهانه و مسئولانه مورد اشاره قرار گرفت، در صورتی ممکن است که کنشگران تحول شخصی را در الویت برنامههای خود قرار دهند و به کنشگری به مثابه یک شیوه زیست بنگرند. به عبارتی برای دستیابی به آگاهی صنفی، مدنی و تحول شخصی نیاز نداریم که افراد برای مشارکت در ابتکارها و جنبشهای اجتماعی تا زمان تبدیلشدن به کنشگران حرفه ایی صبر کنند، اما اگر بخواهند یک شهروند-کنشگر کارآمد باشند، باید به رشد و تحول شخصی متعهد باشند. برای این کار میتوان از شیوههای بسیار مختلفی برای دستیابی به توسعه صنفی، مدنی و یا سیاسی استفاده کرد:
از راه فعالیت مدنی و تمرین زندگی انجمنی
آگاهی از امور از راه رسانهها و بالابردن سطح دانش و آگاهی
آشنایی با ابتکارهای اجتماعی، گروههای مختلف و جنبشهای اجتماعی فعال
شرکت در کارگاهها، سخنرانیها و جلسههای بحث و گفتوگوی گروهی آنلاین و آفلاین؛
عمل به فکر و اندیشه خود پیش از انجام آن.
توجه کنیم که برای فرهنگ و سیستمهای اجتماعی ناکارآمدی و سلطهجویی فرد، امری طبیعی است اما دریک تحول دموکراتیک ما صلحجویی و رسیدن به آگاهی را دنبال میکنیم. بنابراین آنچه نیاز داریم، تغییر اساسی در شخصیت و تبدیلشدن ما از فردی ناکارآمد و سلطهجو به فردی کارآمد، صلحجو و خودآگاه است. ایفای مسلط نقشهایی است که کنشگری آگاهانه پیش روی ما قرار میدهد، تنها در چنین بستری امکانپذیر خواهد بود و شانس موفقیت هر جریان صنفی و مدنی را افزایش خواهد داد.
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 تحلیلگری" و "ائتلافسازی": لازمه #کنشگری در شرایط محیطی پرمخاطره
#قسمت_سوم_ص۲
📌 جمعبندی
کنشگری به مثابه هدف و شیوه زیست
ایفای موثر نقشهایی که در دو مقاله اخیر «داوطلب» به عنوان ملزومات یک کنشگری آگاهانه و مسئولانه مورد اشاره قرار گرفت، در صورتی ممکن است که کنشگران تحول شخصی را در الویت برنامههای خود قرار دهند و به کنشگری به مثابه یک شیوه زیست بنگرند. به عبارتی برای دستیابی به آگاهی صنفی، مدنی و تحول شخصی نیاز نداریم که افراد برای مشارکت در ابتکارها و جنبشهای اجتماعی تا زمان تبدیلشدن به کنشگران حرفه ایی صبر کنند، اما اگر بخواهند یک شهروند-کنشگر کارآمد باشند، باید به رشد و تحول شخصی متعهد باشند. برای این کار میتوان از شیوههای بسیار مختلفی برای دستیابی به توسعه صنفی، مدنی و یا سیاسی استفاده کرد:
از راه فعالیت مدنی و تمرین زندگی انجمنی
آگاهی از امور از راه رسانهها و بالابردن سطح دانش و آگاهی
آشنایی با ابتکارهای اجتماعی، گروههای مختلف و جنبشهای اجتماعی فعال
شرکت در کارگاهها، سخنرانیها و جلسههای بحث و گفتوگوی گروهی آنلاین و آفلاین؛
عمل به فکر و اندیشه خود پیش از انجام آن.
توجه کنیم که برای فرهنگ و سیستمهای اجتماعی ناکارآمدی و سلطهجویی فرد، امری طبیعی است اما دریک تحول دموکراتیک ما صلحجویی و رسیدن به آگاهی را دنبال میکنیم. بنابراین آنچه نیاز داریم، تغییر اساسی در شخصیت و تبدیلشدن ما از فردی ناکارآمد و سلطهجو به فردی کارآمد، صلحجو و خودآگاه است. ایفای مسلط نقشهایی است که کنشگری آگاهانه پیش روی ما قرار میدهد، تنها در چنین بستری امکانپذیر خواهد بود و شانس موفقیت هر جریان صنفی و مدنی را افزایش خواهد داد.
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
⤴️ ادامه از پست قبل
💠 #پیام_شادباش_نوروزی_انجمن_صنفی_فرهنگیان_خراسان_شمالی_۱۴۰۱_ص۲
وقتی رسالت و زحمت یکیاست، معلم رسمی، پیمانی، حق التدریسی، خرید خدماتی، سرباز معلم، معلم آزاد، کارنامه سبز و... جز ظلم و بیعدالتی چه مفهومی دارد؟
از رویه سرکوب چه حاصل گشتهاست؟
فقط در استان کوچک خراسان شمالی به بهانههای واهی و اتهامات کاملا بیاساس معلمانی بازداشت و محاکمه شدند و پروندهایی نیز جاری، آیا مطالبهگری فرهنگیان مسکوت شد و آیا اصولا با این رویه درد و زخم کهنه جامعه فرهنگی و دیگر اقشار درمان شده است؟
در سطح کشور معلمان بسیاری آسیب دیده ی صنفی گشته اند چرا که بخاطر انتقاد و اعتراض به وضع موجود آموزش و پرورش ولی به بهانههای واهی از طرف حاکمیت و دستگاههای امنیتی با همکاری دستگاههای قضایی زخم خورده اند، زخم زندان و اخراج و انفصال و...
از برخوردهای زشت و کریه با هموطنان بویژه اجتماعات فرهنگیان مانند, برخورد با معلمان فارس، کرج، مریوان، رودسر، اصفهان، تهران، خوزستان مازندران و... جز سلب اعتماد عمومی و خوراک رسانه ای برای آبرو بری ایران چه حاصل گشته است!؟
تاکنون مشاوران دلسوز و آگاهی برای شیوه پاسخ به مطالبات شهروندان بویژه فرهنگیان برگزیده نشده است، دست کم برای آینده چارهای بهتر بجویید مبادا روزی برسد که زندانها خانه دوم معلمان گردد بهجای مدرسه !!
حال که سالی نو گشته آرزوهایی تازه و زیبا بر زبانها جاری شده، بیاییم با همدلی بیشتر و در کنار یکدیگر،
#دست_دردست_هم_میهن_خویش_کنیم_آباد.
تعدادی از معلمان آسیب دیده صنفی استان خراسان شمالی:
#علی_فروتن #سعید_حقپرست #مصطفی_رباطی #حسن_جوهری #حمیدرضارجایی (هریک ۱۲ میلیون تومان جریمه بدل از حبس)
#محمدرضارمضانزاده (چهارسال حبس، درحال گذران حکم بعد از ۱۴ ماه حبس تحت مراقبت الکترونیک دراستان)
#یعقوب_یزدانی (۲ سال حبس، هم اکنون درحال گذران حبس، بندباز)
#حسین_رمضانپور (شش ماه حبس و پرونده باز دیگر، درحال گذران حبس)
معلمان صنفی زندانی دیگر استانها:
#اسماعیل_عبدی (زندان)
#محمدتقی_فلاحی (زندان)
#لطیف_روزیخواه (زندان)
و...
معلمان دارای پرونده یا منتظر حکم:
#جعفر_ابراهیمی، تهران
#عزیز_قاسم_زاده، رودسر
#مهدی_فتحی، پاسارگاد
#شعبان_محمدی و #اسکندر_لطفی، مریوان
#اصغر_امیرزادگان، فارس
#اسماعیل_فرهنگ_منش و #مریم_زیرک، قزوین
#سارا_سیاهپور و #شبنم_بهارفر و #رادا_مردانی، البرز
#سعیدحقپرست، بجنورد
#معلمان_خوزستان ,هشت نفر
#معلمانی_ازفارس
#معلمانی_ازاصفهان
#معلمانی_ازسقز
و...
با یاد دیگر معلمانی که با استقامت خویش زندان را شرمنده کردند:
رسول بداقی، محمودبهشتی، علی اکبر باغانی، محمود باقری، مختار اسدی، هاشم خواستار، محمدحسین سپهری، محمد داوری، حمید رحمتی، علیرضا هاشمی و ...
#کنشگری، دشمنی نیست بلکه نقد وتلاش برای بهبود اوضاع اجتماعی است.
هیچ انسان عاقلی مسئول خوب و درستکار را به چالش نمیکشد، پس برای دفاع از کاربدستان ناتوان و بویژه سواستفاده گر این همه انسان دلسوز را فدا نکنیم.
به امید ایرانی آباد و آزاد و همدل
#انجمن_صنفی_فرهنگیان_خراسان_شمالی
یکم فروردین ماه ۱۴۰۱
#آغازسده۱۵ همایون باد
#نوروزتان_پیروز
هر روزتان به روز 🌹🌹🌹
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #پیام_شادباش_نوروزی_انجمن_صنفی_فرهنگیان_خراسان_شمالی_۱۴۰۱_ص۲
وقتی رسالت و زحمت یکیاست، معلم رسمی، پیمانی، حق التدریسی، خرید خدماتی، سرباز معلم، معلم آزاد، کارنامه سبز و... جز ظلم و بیعدالتی چه مفهومی دارد؟
از رویه سرکوب چه حاصل گشتهاست؟
فقط در استان کوچک خراسان شمالی به بهانههای واهی و اتهامات کاملا بیاساس معلمانی بازداشت و محاکمه شدند و پروندهایی نیز جاری، آیا مطالبهگری فرهنگیان مسکوت شد و آیا اصولا با این رویه درد و زخم کهنه جامعه فرهنگی و دیگر اقشار درمان شده است؟
در سطح کشور معلمان بسیاری آسیب دیده ی صنفی گشته اند چرا که بخاطر انتقاد و اعتراض به وضع موجود آموزش و پرورش ولی به بهانههای واهی از طرف حاکمیت و دستگاههای امنیتی با همکاری دستگاههای قضایی زخم خورده اند، زخم زندان و اخراج و انفصال و...
از برخوردهای زشت و کریه با هموطنان بویژه اجتماعات فرهنگیان مانند, برخورد با معلمان فارس، کرج، مریوان، رودسر، اصفهان، تهران، خوزستان مازندران و... جز سلب اعتماد عمومی و خوراک رسانه ای برای آبرو بری ایران چه حاصل گشته است!؟
تاکنون مشاوران دلسوز و آگاهی برای شیوه پاسخ به مطالبات شهروندان بویژه فرهنگیان برگزیده نشده است، دست کم برای آینده چارهای بهتر بجویید مبادا روزی برسد که زندانها خانه دوم معلمان گردد بهجای مدرسه !!
حال که سالی نو گشته آرزوهایی تازه و زیبا بر زبانها جاری شده، بیاییم با همدلی بیشتر و در کنار یکدیگر،
#دست_دردست_هم_میهن_خویش_کنیم_آباد.
تعدادی از معلمان آسیب دیده صنفی استان خراسان شمالی:
#علی_فروتن #سعید_حقپرست #مصطفی_رباطی #حسن_جوهری #حمیدرضارجایی (هریک ۱۲ میلیون تومان جریمه بدل از حبس)
#محمدرضارمضانزاده (چهارسال حبس، درحال گذران حکم بعد از ۱۴ ماه حبس تحت مراقبت الکترونیک دراستان)
#یعقوب_یزدانی (۲ سال حبس، هم اکنون درحال گذران حبس، بندباز)
#حسین_رمضانپور (شش ماه حبس و پرونده باز دیگر، درحال گذران حبس)
معلمان صنفی زندانی دیگر استانها:
#اسماعیل_عبدی (زندان)
#محمدتقی_فلاحی (زندان)
#لطیف_روزیخواه (زندان)
و...
معلمان دارای پرونده یا منتظر حکم:
#جعفر_ابراهیمی، تهران
#عزیز_قاسم_زاده، رودسر
#مهدی_فتحی، پاسارگاد
#شعبان_محمدی و #اسکندر_لطفی، مریوان
#اصغر_امیرزادگان، فارس
#اسماعیل_فرهنگ_منش و #مریم_زیرک، قزوین
#سارا_سیاهپور و #شبنم_بهارفر و #رادا_مردانی، البرز
#سعیدحقپرست، بجنورد
#معلمان_خوزستان ,هشت نفر
#معلمانی_ازفارس
#معلمانی_ازاصفهان
#معلمانی_ازسقز
و...
با یاد دیگر معلمانی که با استقامت خویش زندان را شرمنده کردند:
رسول بداقی، محمودبهشتی، علی اکبر باغانی، محمود باقری، مختار اسدی، هاشم خواستار، محمدحسین سپهری، محمد داوری، حمید رحمتی، علیرضا هاشمی و ...
#کنشگری، دشمنی نیست بلکه نقد وتلاش برای بهبود اوضاع اجتماعی است.
هیچ انسان عاقلی مسئول خوب و درستکار را به چالش نمیکشد، پس برای دفاع از کاربدستان ناتوان و بویژه سواستفاده گر این همه انسان دلسوز را فدا نکنیم.
به امید ایرانی آباد و آزاد و همدل
#انجمن_صنفی_فرهنگیان_خراسان_شمالی
یکم فروردین ماه ۱۴۰۱
#آغازسده۱۵ همایون باد
#نوروزتان_پیروز
هر روزتان به روز 🌹🌹🌹
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran