💠 #صدایی_در_سکوت_خیابان
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_یکم
#محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی
❓ آقای فلاحی شما دبیر کانون صنفی معلمان هستید، بهطورکلی روند و شیوههای پیگیری مطالبات معلمان چگونه بوده است؟
#محمدتقی_فلاحی: اگر بخواهیم روند پیگیری مطالبات معلمان را بررسی کنیم، باید به سابقه تاریخی نسبتاً طولانیتری اشاره کرد، ولی در حال حاضر یک روند بیستساله پشت سر ما بوده است.
نهادهای معلمان در بدو شکلگیری سعی کردند با دستهبندی و انسجامبخشی به مطالبات قشر فرهنگی از طرق مختلف بتواند آنها را مطرح و پیگیری بکند. در این مسیر تشکلها و نهادهای صنفی و مشخصاً کانون صنفی معلمان و بعد شورای هماهنگی از روشهایی مانند گفتوگو و رایزنی با نهادهای وابسته به قدرت مثل مراکز تصمیمگیری وزارت آموزش و پرورش و نهادهای وابسته به ریاستجمهوری و کلاً دولت استفاده کردند.
معلمان با توضیح و تشریح مسائل و مشکلات خود به این نهادها، سعی کردهاند با آنها کار توضیحی کنند. روشهای دیگری نیز وجود داشته است، نظیر مطرح کردن مسائل در نشریات و رسانههای مختلف بهعنوان یکی از راههای بردن مسائل آموزش و پرورش بهطور عام و معلمان بهطور خاص به سطح عمومی جامعه، نوشتن نامههای سرگشاده یا سربسته به مسئولان و البته در کنار همه اینها تجمع، تحصن و اعتصاب در مدرسهها و محل کار ابزار مختلفی بوده است که مورد استفاده نهادهای معلمان به فراخور شرایط قرار گرفته است، حتی در تجمعات اخیر که برای خواسته مشخص و مهمی به نام رتبهبندی بوده و مورد استقبال معلمان قرار داشته و نمود بیشتری پیدا کرده و معلمان بیشتری به آن پیوستهاند هم از ابزار متنوعی استفاده شده است.
گستردگی حرکت معلمان در اعتراضات اخیر یادآور سال ۱۳۸۵ است که قانون مدیریت خدمات کشوری مطرح بود و در آن سال هم ابعاد حرکت معلمان گسترده بود.
❓ فکر میکنید از این روشهای مختلفی که فرمودید برای مطالبهگری معلمان در پیش گرفتند، کدام روش بیشتر به نتیجه منتهی شده است؟ آیا صرفاً تجمعات و تعطیلی مدارس بیشتر به نتیجه منتهی شده است؟
#فلاحی: بله. متأسفانه اینگونه بوده است. معمولاً تا زمانی که با گفتوگو و نامهنگاری دیدارهای جمعی و فردیها پیش رفتیم، گرچه مطالبات مورد تأیید بوده، ولی متأسفانه پاسخ درخوری داده نشده است و معمولاً زمانی پاسخ گرفتیم که دست به تجمع گسترده یا اعتصاب در مدرسه زدهایم.
میتوانم بگویم که گزینه آخر، آخرین انتخاب این تشکلات بوده، اما متأسفانه مؤثرترین هم بوده است.
❓آیا تجمعات وقتی صورت گرفته که فضای اجتماعی ایران مقداری بازتر بوده یا غیر از این هم وجود داشته؟
#فلاحی: نه الزاماً، در سال ۱۳۸۵ فضا به سمت بسته شدن میرفت، اما به خاطر اینکه معلمان سالها منتظر لایحهای بودند که دولت به مجلس ارائه کند و بعد صحبت پس گرفتن لایحه از مجلس مطرح شد، حرکت جمعی گستردهای انجام شد و بسیار هم در آن زمان مورد توجه قرار گرفت.
یا در همین فضای فعلی میبینیم فضای عمومی جامعه به سمت باز شدن نرفته، اما معلمان با جدیت پیگیر مطالبات خود هستند؛ البته اگر فضا باز باشد طبیعی است که جای بیشتری برای کنش اجتماعی هست و چنین چیزی عجیب نیست.
📝 ادامه دارد...
https://tttttt.me/ksmtehran1/188
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_یکم
#محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی
❓ آقای فلاحی شما دبیر کانون صنفی معلمان هستید، بهطورکلی روند و شیوههای پیگیری مطالبات معلمان چگونه بوده است؟
#محمدتقی_فلاحی: اگر بخواهیم روند پیگیری مطالبات معلمان را بررسی کنیم، باید به سابقه تاریخی نسبتاً طولانیتری اشاره کرد، ولی در حال حاضر یک روند بیستساله پشت سر ما بوده است.
نهادهای معلمان در بدو شکلگیری سعی کردند با دستهبندی و انسجامبخشی به مطالبات قشر فرهنگی از طرق مختلف بتواند آنها را مطرح و پیگیری بکند. در این مسیر تشکلها و نهادهای صنفی و مشخصاً کانون صنفی معلمان و بعد شورای هماهنگی از روشهایی مانند گفتوگو و رایزنی با نهادهای وابسته به قدرت مثل مراکز تصمیمگیری وزارت آموزش و پرورش و نهادهای وابسته به ریاستجمهوری و کلاً دولت استفاده کردند.
معلمان با توضیح و تشریح مسائل و مشکلات خود به این نهادها، سعی کردهاند با آنها کار توضیحی کنند. روشهای دیگری نیز وجود داشته است، نظیر مطرح کردن مسائل در نشریات و رسانههای مختلف بهعنوان یکی از راههای بردن مسائل آموزش و پرورش بهطور عام و معلمان بهطور خاص به سطح عمومی جامعه، نوشتن نامههای سرگشاده یا سربسته به مسئولان و البته در کنار همه اینها تجمع، تحصن و اعتصاب در مدرسهها و محل کار ابزار مختلفی بوده است که مورد استفاده نهادهای معلمان به فراخور شرایط قرار گرفته است، حتی در تجمعات اخیر که برای خواسته مشخص و مهمی به نام رتبهبندی بوده و مورد استقبال معلمان قرار داشته و نمود بیشتری پیدا کرده و معلمان بیشتری به آن پیوستهاند هم از ابزار متنوعی استفاده شده است.
گستردگی حرکت معلمان در اعتراضات اخیر یادآور سال ۱۳۸۵ است که قانون مدیریت خدمات کشوری مطرح بود و در آن سال هم ابعاد حرکت معلمان گسترده بود.
❓ فکر میکنید از این روشهای مختلفی که فرمودید برای مطالبهگری معلمان در پیش گرفتند، کدام روش بیشتر به نتیجه منتهی شده است؟ آیا صرفاً تجمعات و تعطیلی مدارس بیشتر به نتیجه منتهی شده است؟
#فلاحی: بله. متأسفانه اینگونه بوده است. معمولاً تا زمانی که با گفتوگو و نامهنگاری دیدارهای جمعی و فردیها پیش رفتیم، گرچه مطالبات مورد تأیید بوده، ولی متأسفانه پاسخ درخوری داده نشده است و معمولاً زمانی پاسخ گرفتیم که دست به تجمع گسترده یا اعتصاب در مدرسه زدهایم.
میتوانم بگویم که گزینه آخر، آخرین انتخاب این تشکلات بوده، اما متأسفانه مؤثرترین هم بوده است.
❓آیا تجمعات وقتی صورت گرفته که فضای اجتماعی ایران مقداری بازتر بوده یا غیر از این هم وجود داشته؟
#فلاحی: نه الزاماً، در سال ۱۳۸۵ فضا به سمت بسته شدن میرفت، اما به خاطر اینکه معلمان سالها منتظر لایحهای بودند که دولت به مجلس ارائه کند و بعد صحبت پس گرفتن لایحه از مجلس مطرح شد، حرکت جمعی گستردهای انجام شد و بسیار هم در آن زمان مورد توجه قرار گرفت.
یا در همین فضای فعلی میبینیم فضای عمومی جامعه به سمت باز شدن نرفته، اما معلمان با جدیت پیگیر مطالبات خود هستند؛ البته اگر فضا باز باشد طبیعی است که جای بیشتری برای کنش اجتماعی هست و چنین چیزی عجیب نیست.
📝 ادامه دارد...
https://tttttt.me/ksmtehran1/188
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
💠 #صدایی_در_سکوت_خیابان
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_دوم
#محمد_حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران( تهران)
❓ آقای حبیبی شما از مطالبات معلمان برای ما بگویید. بهخصوص در تجمعات اخیر، این مطالبات از چه جنسی است، گاهی نقد میشود که این مطالبات از جنس مطالبات معیشتی است. آیا این نقد درستی است؟
#حبیبی: من مطالبات معلمان را به دو بخش تقسیم میکنم.
یک بخش مطالباتی است که بهوسیله همه معلمان نمایندگی میشود و بخش دیگر مطالبات را نخبگان جامعه و معلمان نمایندگی میکنند.
🔺 بحث معیشت و تأمین بیمههای اجتماعی کمبود امکانات و تجهیزات در مدارس اینها مطالباتی است که همه معلمان از آنها حمایت میکنند و درواقع جزئی از آن مطالبات معیشتی است، هم تشکلهای صنفی، هم افرادی که در این تشکلها فعالیت میکنند، هم معلمان فعال رسانهای و هم کلیت #جامعه_معلمین پشت این مطالبات و حامی این بخش از مطالبات هستند. این مطالبات عمومی است و
🔺 بخش دیگر عمدتاً توسط تشکلهای صنفی فرهنگیان یا آن بخش از معلمانی که فعالیتهای رسانهای دارند و افرادی که بهنوعی در درون این تشکلها فعالیت دارند که اصطلاحاً به آن میگویم بخش نخبگی معلمان؛ (نخبگی را منظر کنشگری اجتماعی میگویم نه از منظر معرفتی) دنبال میشود.
🔺 مطالباتی مانند مخالفت با خصوصیسازی آموزش یا دفاع از آموزش رایگان و کیفیت آن و مخالفت با آموزش ایدئولوژیک و دفاع از حقوق دانشآموزان. من فکر میکنم در شرایط کنونی و فشارهای اقتصادی و بحث معیشتی تا حدودی طبیعی است که آن بخش اول بیشتر مورد توجه معلمان باشد، ولی به هر حال با توجه به آنچه در این بیست سال از طرف تشکلهای صنفی فرهنگیان انجام شده و مواضع مختلفی که در بیانیهها و کار رسانهای یا شعارهایی که در تجمعات ظهور و بروز پیدا کرده بهمرور آن مطالبات بخش دوم هم به بدنه جامعه معلمان تزریق شده و مورد توجه قرار گرفته است.
مثلاً بحث مخالفت با خصوصیسازی آموزش و دفاع از آموزش رایگان بهویژه در دوره روحانی که عملاً سرانه مدارس قطع شده بود و مدارس دولتی الزام داشتند که سرانه مدارس را از طریق جمعآوری پول از اولیاء دانشآموزان فراهم کنند، بهمرور در بین عموم معلمان هم دیده میشود.
🔺 در این شش ماه اخیر که به هر حال تجمعات مختلفی برگزار شده است، ما میبینیم که در دفاع از آموزش رایگان خود معلمان پلاکاردهایی با این شعارها را در تجمعات دارند یا بحث دفاع از معلمان زندانی بدون اینکه الزاماً از طرف تشکلها اجبار شود بهوسیله خود معلمان چه در تظاهرات و چه در سخنرانیها طنین پیدا میکند. به نظر میآید بهمرور از طریق آگاهیسازی و از طریق فعالیتهای جمعی ما باید شاهد این باشیم که مطالبات نوع دوم هم مانند مطالبات نوع اول عمومیت بیشتری پیدا کند، اما اینکه میگویید نقد هست به هر حال طبیعی است که اگر جامعه بخواهد همراهی کند با بخش معلمان انتظار این را داشته باشد که بخشی از مطالباتی که طرح میشود همنوایی با جامعه را دربر بگیرد.
من فکر میکنم استراتژی مشخص تشکلهای صنفی فرهنگیان در این سالها، یعنی طرح مطالبات عمومیتری مانند آموزش رایگان، مخالفت با آموزش ایدئولوژیک و دفاع از کیفیت آموزشی در قالب بیانیه، شعارها و مواضع این پالس را بهجامعه داده است که مطالبات معلمان صرفاً بحث معیشت نیست. بازخوردها را من اینگونه میبینم.
📝 ادامه دارد...
https://tttttt.me/ksmtehran1/212
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_دوم
#محمد_حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران( تهران)
❓ آقای حبیبی شما از مطالبات معلمان برای ما بگویید. بهخصوص در تجمعات اخیر، این مطالبات از چه جنسی است، گاهی نقد میشود که این مطالبات از جنس مطالبات معیشتی است. آیا این نقد درستی است؟
#حبیبی: من مطالبات معلمان را به دو بخش تقسیم میکنم.
یک بخش مطالباتی است که بهوسیله همه معلمان نمایندگی میشود و بخش دیگر مطالبات را نخبگان جامعه و معلمان نمایندگی میکنند.
🔺 بحث معیشت و تأمین بیمههای اجتماعی کمبود امکانات و تجهیزات در مدارس اینها مطالباتی است که همه معلمان از آنها حمایت میکنند و درواقع جزئی از آن مطالبات معیشتی است، هم تشکلهای صنفی، هم افرادی که در این تشکلها فعالیت میکنند، هم معلمان فعال رسانهای و هم کلیت #جامعه_معلمین پشت این مطالبات و حامی این بخش از مطالبات هستند. این مطالبات عمومی است و
🔺 بخش دیگر عمدتاً توسط تشکلهای صنفی فرهنگیان یا آن بخش از معلمانی که فعالیتهای رسانهای دارند و افرادی که بهنوعی در درون این تشکلها فعالیت دارند که اصطلاحاً به آن میگویم بخش نخبگی معلمان؛ (نخبگی را منظر کنشگری اجتماعی میگویم نه از منظر معرفتی) دنبال میشود.
🔺 مطالباتی مانند مخالفت با خصوصیسازی آموزش یا دفاع از آموزش رایگان و کیفیت آن و مخالفت با آموزش ایدئولوژیک و دفاع از حقوق دانشآموزان. من فکر میکنم در شرایط کنونی و فشارهای اقتصادی و بحث معیشتی تا حدودی طبیعی است که آن بخش اول بیشتر مورد توجه معلمان باشد، ولی به هر حال با توجه به آنچه در این بیست سال از طرف تشکلهای صنفی فرهنگیان انجام شده و مواضع مختلفی که در بیانیهها و کار رسانهای یا شعارهایی که در تجمعات ظهور و بروز پیدا کرده بهمرور آن مطالبات بخش دوم هم به بدنه جامعه معلمان تزریق شده و مورد توجه قرار گرفته است.
مثلاً بحث مخالفت با خصوصیسازی آموزش و دفاع از آموزش رایگان بهویژه در دوره روحانی که عملاً سرانه مدارس قطع شده بود و مدارس دولتی الزام داشتند که سرانه مدارس را از طریق جمعآوری پول از اولیاء دانشآموزان فراهم کنند، بهمرور در بین عموم معلمان هم دیده میشود.
🔺 در این شش ماه اخیر که به هر حال تجمعات مختلفی برگزار شده است، ما میبینیم که در دفاع از آموزش رایگان خود معلمان پلاکاردهایی با این شعارها را در تجمعات دارند یا بحث دفاع از معلمان زندانی بدون اینکه الزاماً از طرف تشکلها اجبار شود بهوسیله خود معلمان چه در تظاهرات و چه در سخنرانیها طنین پیدا میکند. به نظر میآید بهمرور از طریق آگاهیسازی و از طریق فعالیتهای جمعی ما باید شاهد این باشیم که مطالبات نوع دوم هم مانند مطالبات نوع اول عمومیت بیشتری پیدا کند، اما اینکه میگویید نقد هست به هر حال طبیعی است که اگر جامعه بخواهد همراهی کند با بخش معلمان انتظار این را داشته باشد که بخشی از مطالباتی که طرح میشود همنوایی با جامعه را دربر بگیرد.
من فکر میکنم استراتژی مشخص تشکلهای صنفی فرهنگیان در این سالها، یعنی طرح مطالبات عمومیتری مانند آموزش رایگان، مخالفت با آموزش ایدئولوژیک و دفاع از کیفیت آموزشی در قالب بیانیه، شعارها و مواضع این پالس را بهجامعه داده است که مطالبات معلمان صرفاً بحث معیشت نیست. بازخوردها را من اینگونه میبینم.
📝 ادامه دارد...
https://tttttt.me/ksmtehran1/212
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
💠 #صدایی_در_سکوت_خیابان
📌 قسمتهایی از گفتوگویی درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_سوم
#محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی
❓آقای فلاحی شما دستاوردهای جنبش معلمان را چه میدانید؟
#فلاحی: به نظر من با توجه به شرایط جامعه و نابرابری و تورم اتفاقاً جنبش معلمان برای معلمان دستاورد معیشتی نداشته است و اگر دستاوردی بوده است، دستاوردهای غیرمعیشتی بوده است که برخی از آنها را میگویم.
🔺 بهعنوان مثال وقتی به بیست سال پیش برمیگردیم که این تشکلها شکل گرفتند و با امروز مقایسه میکنیم میبینیم موضوعاتی را که در ارتباط با آموزش و پرورش در نشریات آن زمان مطرح میشد اگر با نشریات امروز مقایسه میکنیم، میبینیم نگاه به معلمان و آموزش و پرورش متفاوت شده و پوشش خبری معلمان هم خیلی بیشتر شده است.
🔺 درواقع امروز بیشتر از پیش نخبگان و روشنفکران جامعه به مسئله آموزش و پرورش و معلمان توجهشان جلب شده است.
🔺 دستاورد مهم دیگر خود تشکلهای معلمان است که در گذشته با توجه به مخالفت و برخورد درون حکومت با چنین تشکلهایی که همیشه وجود داشته خیلی وضعیت ناشناخته و شکنندهای داشتند و امروز بعد از گذشت بیست سال یکی از مهمترین دستاوردهایش این بوده که این تشکلها در درون جامعه بیشتر از گذشته شناخته شدند. اگرچه همچنان موانع برای کنترل و انزوابخشی و تخریبشان وجود دارد، ولی تشکلها به شرایطی رسیدهاند که دوام و بقای خود را حفظ کنند و رشد و گسترش هم داشته باشند و با استفاده از رسانههای نو توانستهاند صدای مستقل خودشان را به گوش جامعه برسانند.
🔺 در داخل مجموعه معلمان، اهداف معیشتی وحدت بیشتری ایجاد کرد، اما این اهداف ممکن است با سایر بخشهای جامعه همسو نباشد و این ممکن است مانع نزدیکی جنبش معلمان با دیگر بخشهای جامعه شود. هرچند برخی از مطالبات معلمان با دیگر اقشار همپوشانی داشته است.
مثلاً وقتی شعار داده میشود که حقوق من بهعنوان یک معلم یا هرکسی که کار میکند، نباید زیر خط فقر باشد، فکر میکنم این دیگر مطالبه خاص معلمان نیست. این شعار همه حقوقبگیران و کارگران میتواند باشد و عامل همبستگی همه آنهاست.
🔺 حق تشکلیابی مستقل هم از همین نوع مطالبات است. تأکید بر حق تشکلیابی مستقل برای این است که اولاً، ما تا متشکل نباشیم نمیتوانیم خواستههایمان را پیش ببریم. دوماً، ما میخواهیم تشکل ما مستقل از حکومت و حاکمیت باشد.
ما میبینیم که از یکسو دولت بهعنوان بزرگترین کارفرما درآمد کافی برای تأمین نیازهای کارمندانش ازجمله معلمان ندارد. از سوی دیگر با استفاده یا شاید بشود گفت سوءاستفاده از قوانین و اختیارات حاکمیتیای که دارد موانع متعددی را برای کسانی که قصد تشکلیابی دارند ایجاد میکند.
اینهمه مداخله در همه امور، خودبهخود افراد را به سمت انگیزهها و مطالبات مشترک سوق میدهد. درواقع دولت هم کارفرمای همه است، هم مانع.
گروههای مختلف فعال در عرصههای مختلف میخواهند تشکل داشته باشند اما مشکل مشترک داشتن پروانه و مجوز رسمی برای فعالیتهایشان است که درواقع خود دولت از آنها میخواهد و خود دولت هم به آنها نمیدهد. همه جریانهایی که انسجام درونی برای مطالباتشان داشتند در سالهای اخیر درگیر دریافت مجوز برای فعالیت بودند. این خودش موضوعی مشترک بین همه نیروها شده است.
🔺 بخشی از مطالبات معلمان هم با سرنوشت دانشآموزان ارتباط دارد و درنتیجه برای خانوادهها هم انگیزه ایجاد میکند. تأکید بر حق آموزش رایگان که در اصل ۳۰ قانون اساسی آمده است، باعث همبستگی معلمان و خانوادهها میشود.
🔺 یکی از مطالبات بنیادین همه تشکلها، حق آزادی بیان است. حقی که دیگر یک مطالبه سیاسی نیست و امروز یک ضرورت است.
اینها همه میتواند منشأ همبستگی بین جریانها باشد. باید گفت که مطالبات صنفی و مطالباتی که کمتر جنبه عمومی دارند، در گرو تحقق برخی از مطالبات بنیادیتر هستند و اینها چه در برنامه تشکلها باشد و چه نباشد، همه به این سمت سوق داده خواهند شد.
📝 ادامه دارد...
https://tttttt.me/ksmtehran1/188
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌 قسمتهایی از گفتوگویی درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_سوم
#محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی
❓آقای فلاحی شما دستاوردهای جنبش معلمان را چه میدانید؟
#فلاحی: به نظر من با توجه به شرایط جامعه و نابرابری و تورم اتفاقاً جنبش معلمان برای معلمان دستاورد معیشتی نداشته است و اگر دستاوردی بوده است، دستاوردهای غیرمعیشتی بوده است که برخی از آنها را میگویم.
🔺 بهعنوان مثال وقتی به بیست سال پیش برمیگردیم که این تشکلها شکل گرفتند و با امروز مقایسه میکنیم میبینیم موضوعاتی را که در ارتباط با آموزش و پرورش در نشریات آن زمان مطرح میشد اگر با نشریات امروز مقایسه میکنیم، میبینیم نگاه به معلمان و آموزش و پرورش متفاوت شده و پوشش خبری معلمان هم خیلی بیشتر شده است.
🔺 درواقع امروز بیشتر از پیش نخبگان و روشنفکران جامعه به مسئله آموزش و پرورش و معلمان توجهشان جلب شده است.
🔺 دستاورد مهم دیگر خود تشکلهای معلمان است که در گذشته با توجه به مخالفت و برخورد درون حکومت با چنین تشکلهایی که همیشه وجود داشته خیلی وضعیت ناشناخته و شکنندهای داشتند و امروز بعد از گذشت بیست سال یکی از مهمترین دستاوردهایش این بوده که این تشکلها در درون جامعه بیشتر از گذشته شناخته شدند. اگرچه همچنان موانع برای کنترل و انزوابخشی و تخریبشان وجود دارد، ولی تشکلها به شرایطی رسیدهاند که دوام و بقای خود را حفظ کنند و رشد و گسترش هم داشته باشند و با استفاده از رسانههای نو توانستهاند صدای مستقل خودشان را به گوش جامعه برسانند.
🔺 در داخل مجموعه معلمان، اهداف معیشتی وحدت بیشتری ایجاد کرد، اما این اهداف ممکن است با سایر بخشهای جامعه همسو نباشد و این ممکن است مانع نزدیکی جنبش معلمان با دیگر بخشهای جامعه شود. هرچند برخی از مطالبات معلمان با دیگر اقشار همپوشانی داشته است.
مثلاً وقتی شعار داده میشود که حقوق من بهعنوان یک معلم یا هرکسی که کار میکند، نباید زیر خط فقر باشد، فکر میکنم این دیگر مطالبه خاص معلمان نیست. این شعار همه حقوقبگیران و کارگران میتواند باشد و عامل همبستگی همه آنهاست.
🔺 حق تشکلیابی مستقل هم از همین نوع مطالبات است. تأکید بر حق تشکلیابی مستقل برای این است که اولاً، ما تا متشکل نباشیم نمیتوانیم خواستههایمان را پیش ببریم. دوماً، ما میخواهیم تشکل ما مستقل از حکومت و حاکمیت باشد.
ما میبینیم که از یکسو دولت بهعنوان بزرگترین کارفرما درآمد کافی برای تأمین نیازهای کارمندانش ازجمله معلمان ندارد. از سوی دیگر با استفاده یا شاید بشود گفت سوءاستفاده از قوانین و اختیارات حاکمیتیای که دارد موانع متعددی را برای کسانی که قصد تشکلیابی دارند ایجاد میکند.
اینهمه مداخله در همه امور، خودبهخود افراد را به سمت انگیزهها و مطالبات مشترک سوق میدهد. درواقع دولت هم کارفرمای همه است، هم مانع.
گروههای مختلف فعال در عرصههای مختلف میخواهند تشکل داشته باشند اما مشکل مشترک داشتن پروانه و مجوز رسمی برای فعالیتهایشان است که درواقع خود دولت از آنها میخواهد و خود دولت هم به آنها نمیدهد. همه جریانهایی که انسجام درونی برای مطالباتشان داشتند در سالهای اخیر درگیر دریافت مجوز برای فعالیت بودند. این خودش موضوعی مشترک بین همه نیروها شده است.
🔺 بخشی از مطالبات معلمان هم با سرنوشت دانشآموزان ارتباط دارد و درنتیجه برای خانوادهها هم انگیزه ایجاد میکند. تأکید بر حق آموزش رایگان که در اصل ۳۰ قانون اساسی آمده است، باعث همبستگی معلمان و خانوادهها میشود.
🔺 یکی از مطالبات بنیادین همه تشکلها، حق آزادی بیان است. حقی که دیگر یک مطالبه سیاسی نیست و امروز یک ضرورت است.
اینها همه میتواند منشأ همبستگی بین جریانها باشد. باید گفت که مطالبات صنفی و مطالباتی که کمتر جنبه عمومی دارند، در گرو تحقق برخی از مطالبات بنیادیتر هستند و اینها چه در برنامه تشکلها باشد و چه نباشد، همه به این سمت سوق داده خواهند شد.
📝 ادامه دارد...
https://tttttt.me/ksmtehran1/188
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
💠 #صدایی_در_سکوت_خیابان
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_چهارم
#محمد_حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران( تهران)
❓آقای حبیبی آن نقطهای که هم جنبش معلمان باقی بماند و هم بتواند تداوم پیدا کند و به مطالباتشان هم دست پیدا کنند، آن نقطه کجاست؟ چه دینامیزمی در روش یا مطالبات داشته باشد که تشکل بتواند بقا پیدا کند؟
#حبیبی: من ابتدا درباره وحدت بین معلمان و دیگر جریانها توضیحی بدهم. به هر حال هماهنگیها بین تشکلها به مقدماتی نیاز دارد. جریان معلمی در ایران سابقه تاریخی طولانی ندارد. حتی به قبل از انقلاب و مشروطه نگاه بکنید ما اتحادیههای کارگری زیرمجموعه احزاب چپ داریم، ولی کمتر میشنویم که جریانهای معلمی یا سندیکاهای معلمی مستقلی داشته باشیم. اگر این انقطاع تاریخی نبود انباشت تجربه تاریخی ایجاد میشد و اگر وجود داشت، ما یک تئوری منسجمی در درون مجموعه فعلی تشکلهای صنفی فرهنگیان داشتیم. به هر حال این یک تشکل جوان است با عمر بیستساله و به نظر نمیآید آن زمان هم که دوستانی این تشکل را شکل دادند پس ذهنشان یک تئوری مشخصی وجود داشته باشد، حداقل تاریخچه را که نگاه میکنیم یا با دوستان پیشکسوت صحبت میکنیم به نظر نمیآید. پس جنبش معلمان تفاوتهایی با جریانات کارگران دارند.
جنبش کارگران، سر یک سفره آماده فکری نشسته است؛ چراکه انباشت تاریخی و تجربی که در جریانات کارگری وابسته به جریان چپ وجود دارد و درنتیجه انسجام آنها بیشتر است. جنبش معلمان به نظر من به دلیل فقدان تئوری مشخص هنوز نتوانسته به یک روال مشخصی در هماهنگی و اتحاد با دیگر جریانهای اجتماعی مثل کارگران، دانشجویان و زنان دست پیدا کند. معلمان مدل آزمون و خطایی داشتند و تجربیات آنها چالشهایی را نیز درون مجموعه در این بیست سال ایجاد کرده که همین چالشها فرازونشیبهایی را هم به وجود آورده است.
🔺 دو راه برای هماهنگی با سایر نیروها وجود دارد: یکی نگاه طبقاتی است؛ و دیگری نگاه از منظر جامعه مدنی. آن نگاه از منظر جامعه مدنی را من بیشتر منطبق با جریان معلمی میبینم، چون به هر حال جامعه معلمان را جزء طبقه متوسط جامعه محسوب میکنم، پس کنشهایش بیشتر شبیه به کسانی است که در این طبقه کنشگری دارند؛ چه جمعی و چه فردی. درنتیجه از منظر جامعه مدنی به مسئله نگاه کنیم بهنوعی در این سالها اتحادهایی شکل گرفته که اگرچه اینها مقطعی بوده یا محدود بوده، اما به هر حال بهنوعی میشود نام اینها را اتحاد گذاشت.
🔺 مطالباتی مثل تشکل مستقل و بحث بالا بودن خط فقر و مطالبه آموزش رایگان و مخالفت با خصوصیسازی در امر آموزش میتواند خودبهخود ما را به کارگران و دانشجویان پیوند بزند.
از مطالبه آموزش رایگان بهنوعی جریانهای دیگر هم استقبال میکنند، اما من در شرایط کنونی آن اتحادی که این جنبشها را به هم پیوند بزند، پیوندی که بتواند بروز و ظهور اجتماعی داشته باشد، کمتر میبینیم. البته باید توجه داشت که تحمل این همگرایی در ساختار هم نیست و من این عامل را عامل مهمی میدانم.
در شرایط کنونی با توجه به اینکه بحث مطالبات معیشتی و منزلتی از طریق فعالیتهای جمعی و سازماندهیهای تشکلهای صنفی وجود دارد و شبکههای مختلفی که از طریق شبکههای مجازی ایجاد میشود، به نظر من بقایی را تضمین کرده که بعید است ساختار بتواند کلیت حرکت جنبش را متوقف کند، اما خطرهایی در درون خود جریان وجود دارد.
🔺 بهعنوان مثال افراط و تفریط میتواند ضرباتی به تداوم جریان بزند. سؤالی که اخیراً چالشی در مجموعه ایجاد کرد، این بود که با توجه به تجمعات گستردهای که انجام شد، آیا امکان این وجود دارد این تجمعات بهصورت سلسلهوار ادامه پیدا کند یا ضرورتی اصلاً وجود دارد یا باید تأخیری در این مسئله ایجاد کرد. اینها محل بحث و مناقشات در درون تشکلهای صنفی فرهنگیان است، ولی نهایتاً به دلیل اینکه این مجموعه تا حدی وابستگی به خرد جمعی دارد تصمیمی که گرفته میشود با لحاظ کردن تمام جوانب است، مثلاً بعد از انجام تجمعات اخیر مجموعه به این جمعبندی رسید برای جلوگیری از فشارها یا چالش درون مجموعه و کاهش خستگی افراد، انقطاعی در تجمعات ایجاد شود و تجمعها به تأخیر بیفتد.
🔺 به هر حال من فکر میکنم معلمان دارای شرایطی شدهاند که تداوم این جریان را در آینده شاهد خواهیم بود. ممکن است روند حرکت آنها با فراز و نشیب همراه باشد، اما به هیچ وجه متوقف نمیشود؛ یعنی ما از مرحله بقا عبور کردهایم.
https://tttttt.me/ksmtehran1/212
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_چهارم
#محمد_حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران( تهران)
❓آقای حبیبی آن نقطهای که هم جنبش معلمان باقی بماند و هم بتواند تداوم پیدا کند و به مطالباتشان هم دست پیدا کنند، آن نقطه کجاست؟ چه دینامیزمی در روش یا مطالبات داشته باشد که تشکل بتواند بقا پیدا کند؟
#حبیبی: من ابتدا درباره وحدت بین معلمان و دیگر جریانها توضیحی بدهم. به هر حال هماهنگیها بین تشکلها به مقدماتی نیاز دارد. جریان معلمی در ایران سابقه تاریخی طولانی ندارد. حتی به قبل از انقلاب و مشروطه نگاه بکنید ما اتحادیههای کارگری زیرمجموعه احزاب چپ داریم، ولی کمتر میشنویم که جریانهای معلمی یا سندیکاهای معلمی مستقلی داشته باشیم. اگر این انقطاع تاریخی نبود انباشت تجربه تاریخی ایجاد میشد و اگر وجود داشت، ما یک تئوری منسجمی در درون مجموعه فعلی تشکلهای صنفی فرهنگیان داشتیم. به هر حال این یک تشکل جوان است با عمر بیستساله و به نظر نمیآید آن زمان هم که دوستانی این تشکل را شکل دادند پس ذهنشان یک تئوری مشخصی وجود داشته باشد، حداقل تاریخچه را که نگاه میکنیم یا با دوستان پیشکسوت صحبت میکنیم به نظر نمیآید. پس جنبش معلمان تفاوتهایی با جریانات کارگران دارند.
جنبش کارگران، سر یک سفره آماده فکری نشسته است؛ چراکه انباشت تاریخی و تجربی که در جریانات کارگری وابسته به جریان چپ وجود دارد و درنتیجه انسجام آنها بیشتر است. جنبش معلمان به نظر من به دلیل فقدان تئوری مشخص هنوز نتوانسته به یک روال مشخصی در هماهنگی و اتحاد با دیگر جریانهای اجتماعی مثل کارگران، دانشجویان و زنان دست پیدا کند. معلمان مدل آزمون و خطایی داشتند و تجربیات آنها چالشهایی را نیز درون مجموعه در این بیست سال ایجاد کرده که همین چالشها فرازونشیبهایی را هم به وجود آورده است.
🔺 دو راه برای هماهنگی با سایر نیروها وجود دارد: یکی نگاه طبقاتی است؛ و دیگری نگاه از منظر جامعه مدنی. آن نگاه از منظر جامعه مدنی را من بیشتر منطبق با جریان معلمی میبینم، چون به هر حال جامعه معلمان را جزء طبقه متوسط جامعه محسوب میکنم، پس کنشهایش بیشتر شبیه به کسانی است که در این طبقه کنشگری دارند؛ چه جمعی و چه فردی. درنتیجه از منظر جامعه مدنی به مسئله نگاه کنیم بهنوعی در این سالها اتحادهایی شکل گرفته که اگرچه اینها مقطعی بوده یا محدود بوده، اما به هر حال بهنوعی میشود نام اینها را اتحاد گذاشت.
🔺 مطالباتی مثل تشکل مستقل و بحث بالا بودن خط فقر و مطالبه آموزش رایگان و مخالفت با خصوصیسازی در امر آموزش میتواند خودبهخود ما را به کارگران و دانشجویان پیوند بزند.
از مطالبه آموزش رایگان بهنوعی جریانهای دیگر هم استقبال میکنند، اما من در شرایط کنونی آن اتحادی که این جنبشها را به هم پیوند بزند، پیوندی که بتواند بروز و ظهور اجتماعی داشته باشد، کمتر میبینیم. البته باید توجه داشت که تحمل این همگرایی در ساختار هم نیست و من این عامل را عامل مهمی میدانم.
در شرایط کنونی با توجه به اینکه بحث مطالبات معیشتی و منزلتی از طریق فعالیتهای جمعی و سازماندهیهای تشکلهای صنفی وجود دارد و شبکههای مختلفی که از طریق شبکههای مجازی ایجاد میشود، به نظر من بقایی را تضمین کرده که بعید است ساختار بتواند کلیت حرکت جنبش را متوقف کند، اما خطرهایی در درون خود جریان وجود دارد.
🔺 بهعنوان مثال افراط و تفریط میتواند ضرباتی به تداوم جریان بزند. سؤالی که اخیراً چالشی در مجموعه ایجاد کرد، این بود که با توجه به تجمعات گستردهای که انجام شد، آیا امکان این وجود دارد این تجمعات بهصورت سلسلهوار ادامه پیدا کند یا ضرورتی اصلاً وجود دارد یا باید تأخیری در این مسئله ایجاد کرد. اینها محل بحث و مناقشات در درون تشکلهای صنفی فرهنگیان است، ولی نهایتاً به دلیل اینکه این مجموعه تا حدی وابستگی به خرد جمعی دارد تصمیمی که گرفته میشود با لحاظ کردن تمام جوانب است، مثلاً بعد از انجام تجمعات اخیر مجموعه به این جمعبندی رسید برای جلوگیری از فشارها یا چالش درون مجموعه و کاهش خستگی افراد، انقطاعی در تجمعات ایجاد شود و تجمعها به تأخیر بیفتد.
🔺 به هر حال من فکر میکنم معلمان دارای شرایطی شدهاند که تداوم این جریان را در آینده شاهد خواهیم بود. ممکن است روند حرکت آنها با فراز و نشیب همراه باشد، اما به هیچ وجه متوقف نمیشود؛ یعنی ما از مرحله بقا عبور کردهایم.
https://tttttt.me/ksmtehran1/212
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
💠 #صدایی_در_سکوت_خیابان
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_پنجم
#محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی
❓آقای فلاحی شما چه صحبتهایی در مورد تداوم جنبش معلمان دارید؟
#فلاحی: چند راهکار به ذهنم میرسد. به گمان من باید آن تشکل با جامعه هدف خود ارتباط گستردهای داشته باشد که در مورد ما بهطور مشخص میشود #جامعه_معلمان. در کنار این ارتباط گسترده جامعه معلمان، افراد دیگری که در مجموعه آموزش و پرورش ذینفع هستند، مثل والدین، دانشآموزان و کسانی که بهنوعی به آموزش و پرورش مربوط میشوند، یک ارتباط گسترده و تبادلنظر میتواند به تداوم آنها کمک بکند. راهکار دیگر این است که با گفتوگو معلمان را جذب بکنند که در باورشان بگنجد که مطالبات خود را از طریق تشکل پیگیری کنند، چون به هر حال در بین جامعه معلمان هستند کسانی که از وضعیت اقتصادی و مالی ناراضی هستند و مشکلاتی دارند ولی این مشکلات را از طریق کار بیشتر و بهطور شخصی دنبال کنند. باید تلاش شود این باور شکل بگیرد که مطالبات خود را از طریق تشکلها پیگیری کنند. باید به افرادی که جذب میشوند، آموزش داده شود و آنها را نسبت حقوق اجتماعی و صنفی خودشان آگاه کنیم. نکته دیگر اینکه هر تشکل صنفی باید تحلیلهای جامعی از شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه داشته باشد و بر اساس یک تحلیل درست بتواند استراتژی درستی برای خودش تبیین کند که در چه زمان به چه نوع عمل و کنشی دست بزند که هزینه متناسب داشته باشد. هدفگذاری در قالب هدفهای کوچک و قابل دسترسی در کوتاه یا میانمدت کمک زیادی به بقای جنبشها میکند.
از این جهت که دسترسی به هدفهای بزرگ ممکن است امید ایجاد نکند چون خیلی دور از دسترس به نظر برسد. ضمن اینکه انرژی و پتانسیل زیادی بخواهد. مهمتر اینکه چون خیلی بزرگ است ممکن است آن دستاوردی که مورد هدف بوده فراهم نشود و دلسردی ایجاد شود، اما یک نکته دیگر به نظر من این است که تشکل زمانی میتواند در کارهایش پیش برود که یک ارتباط متقابلی بین تشکل و حاکمیتی که قرار است پاسخگوی آن مطالبات باشد، وجود داشته باشد.
ما در سالهای اخیر هرچه جلوتر آمدیم، دیدیم این ارتباط متقابل و اعتماد مردم بهویژه به نهادهای حکومتی خیلی کمتر شده است و به هر دلیلی که باشد؛ بیتفاوتی یا ضدیت با منافع مردم یا نبود شایستهسالاری باعث شده این اعتماد متقابل از بین رفته است.
من فکر میکنم یکی از تلاشهایی که باید تشکلها انجام بدهند؛ البته از جانب خودشان، این اعتماد متقابل را ایجاد بکنند؛ مانند برخی حرکتهای اعتراضی در کشورهای اروپایی مثلاً در اوایل قرن بیستم بین نهادهای کارگری که در تضاد با حکومتها بودند. به این رسیدند که اعتماد متقابل باید بین آنها و حکومتها به وجود بیاید. فکر میکنم الآن برای ما هم این یک ضرورت است. تمایل دارم که در این مورد نظر بقیه دوستان را هم بشنوم. من فکر میکنم تشکلها باید سعی کنند از حرکتهایی که واکنشهای تندی را ایجاد میکند، پرهیز کنند و بتوانند هویت و فرهنگ و ادبیات مستقل خودشان را داشته باشند. همه اینها کمک میکند به بقای تشکلها و درنتیجه بقای مطالبهگری معلمان.
https://tttttt.me/ksmtehran1/188
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_پنجم
#محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی
❓آقای فلاحی شما چه صحبتهایی در مورد تداوم جنبش معلمان دارید؟
#فلاحی: چند راهکار به ذهنم میرسد. به گمان من باید آن تشکل با جامعه هدف خود ارتباط گستردهای داشته باشد که در مورد ما بهطور مشخص میشود #جامعه_معلمان. در کنار این ارتباط گسترده جامعه معلمان، افراد دیگری که در مجموعه آموزش و پرورش ذینفع هستند، مثل والدین، دانشآموزان و کسانی که بهنوعی به آموزش و پرورش مربوط میشوند، یک ارتباط گسترده و تبادلنظر میتواند به تداوم آنها کمک بکند. راهکار دیگر این است که با گفتوگو معلمان را جذب بکنند که در باورشان بگنجد که مطالبات خود را از طریق تشکل پیگیری کنند، چون به هر حال در بین جامعه معلمان هستند کسانی که از وضعیت اقتصادی و مالی ناراضی هستند و مشکلاتی دارند ولی این مشکلات را از طریق کار بیشتر و بهطور شخصی دنبال کنند. باید تلاش شود این باور شکل بگیرد که مطالبات خود را از طریق تشکلها پیگیری کنند. باید به افرادی که جذب میشوند، آموزش داده شود و آنها را نسبت حقوق اجتماعی و صنفی خودشان آگاه کنیم. نکته دیگر اینکه هر تشکل صنفی باید تحلیلهای جامعی از شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه داشته باشد و بر اساس یک تحلیل درست بتواند استراتژی درستی برای خودش تبیین کند که در چه زمان به چه نوع عمل و کنشی دست بزند که هزینه متناسب داشته باشد. هدفگذاری در قالب هدفهای کوچک و قابل دسترسی در کوتاه یا میانمدت کمک زیادی به بقای جنبشها میکند.
از این جهت که دسترسی به هدفهای بزرگ ممکن است امید ایجاد نکند چون خیلی دور از دسترس به نظر برسد. ضمن اینکه انرژی و پتانسیل زیادی بخواهد. مهمتر اینکه چون خیلی بزرگ است ممکن است آن دستاوردی که مورد هدف بوده فراهم نشود و دلسردی ایجاد شود، اما یک نکته دیگر به نظر من این است که تشکل زمانی میتواند در کارهایش پیش برود که یک ارتباط متقابلی بین تشکل و حاکمیتی که قرار است پاسخگوی آن مطالبات باشد، وجود داشته باشد.
ما در سالهای اخیر هرچه جلوتر آمدیم، دیدیم این ارتباط متقابل و اعتماد مردم بهویژه به نهادهای حکومتی خیلی کمتر شده است و به هر دلیلی که باشد؛ بیتفاوتی یا ضدیت با منافع مردم یا نبود شایستهسالاری باعث شده این اعتماد متقابل از بین رفته است.
من فکر میکنم یکی از تلاشهایی که باید تشکلها انجام بدهند؛ البته از جانب خودشان، این اعتماد متقابل را ایجاد بکنند؛ مانند برخی حرکتهای اعتراضی در کشورهای اروپایی مثلاً در اوایل قرن بیستم بین نهادهای کارگری که در تضاد با حکومتها بودند. به این رسیدند که اعتماد متقابل باید بین آنها و حکومتها به وجود بیاید. فکر میکنم الآن برای ما هم این یک ضرورت است. تمایل دارم که در این مورد نظر بقیه دوستان را هم بشنوم. من فکر میکنم تشکلها باید سعی کنند از حرکتهایی که واکنشهای تندی را ایجاد میکند، پرهیز کنند و بتوانند هویت و فرهنگ و ادبیات مستقل خودشان را داشته باشند. همه اینها کمک میکند به بقای تشکلها و درنتیجه بقای مطالبهگری معلمان.
https://tttttt.me/ksmtehran1/188
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
💠 #صدایی_در_سکوت_خیابان
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_ششم
#محمد_حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران( تهران)
❓چه عناصر دیگری در جنبش معلمان هست که آنها را به جنبش اجتماعی جدید تبدیل میکند؟
#حبیبی: در حوزه مطالبات هم تشکلهای صنفی فرهنگیان در این سالها مطالبات عمومیتری را مطرح کردند و من فکر میکنم طرح مطالبات عمومیتری مانند، آموزش رایگان، مخالفت با آموزش ایدئولوژیک و دفاع از کیفیت آموزشی در قالب بیانیه، شعارها و مواضع این پالس را بهجامعه داده است که مطالبات معلمان صرفاً بحث معیشت نیست.
#حبیبی: باید بگویم وقتی نگاهی به تاریخچه جریاناتی مانند جنبش کارگری در اواسط قرن بیستم میاندازیم اعتماد متقابل در یک پروسه دوطرفه ایجاد میشود. از یک طرف تشکلات کارگری تمایلات بسیار دموکرات پیدا میکنند و از آن چپ رادیکال بودن کمی عقبنشینی میکنند، از آن طرف هم دولت یا حاکمیت در رفتار متقابل موجودیت و ماهیت اینها را به رسمیت میشناسد یعنی در یک دیالکتیک ارتباطی است که نهایتاً جامعه وارد یک پروسه تعادل میشود. ما در شرایط کنونی با حاکمیتی طرف هستیم که اساساً موجودیت ما را به رسمیت نمیشناسد.
ما بهعنوان یک تشکل صنفی که مجموعه بالادست ما بهعنوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان فراخوان تجمع میدهد و در بیش از صد شهر همزمان تجمع برقرار میکنند و رسانههای خارجی و داخلی به این تجمعات میپردازند، ولی وقتی قرار است صحبتی با وزیر آموزش و پرورش صورت بگیرد، عملاً بهصورت عامدانه روی این تشکل خط میکشند و بعد ما میبینیم آن افرادی که انتخاب شدند برای صحبت با وزیر آموزش و پرورش عمدتاً کسانی هستند که با بحث میدان و حرکت خیابانی مشکل دارند، یا افراد منفردی هستند که بیشتر بهعنوان فعال رسانهای فعالیت میکنند، بدون اینکه عضو هیچ تشکل معلمی باشند، در مقابل چنین سیاستی اعتماد متقابل به وجود نمیآید، نمیبینیم که حاکمیت قدمی به عقب بگذارد یا موجودیت شما را به رسمیت بشناسد.
برای ما که در این سالها بحث برخورد امنیتی و زندان پیش آمده است، یک اتهام ثابتی داشتیم و آن غیرقانونی بودن تشکل ما بوده است. درصورتیکه حداقل از طرف دولتهای روحانی یا قبلتر خاتمی، بهصورت مشخص دولت به رسمیت شناخته بود که حداقل این تشکل غیرقانونی نیست، ولی بخشی از حاکمیت که مشخصاً هم نهادهای امنیتی و قضایی پشتش هستند این رسمیت را برای ما قائل نیستند و درنهایت هم آنها تصمیمگیر هستند و آنها خطمشی نهایی در تقابل با این تشکلها را تعیین میکنند. زمینه چنین تعامل و اعتماد متقابلی را نمیبینم و مشکل اصلی را هم از طرف حاکمیت میبینم، چون فعالیتهایی هم که در این بیستساله از طرف تشکلهای صنفی برگزار شده همگی مسالمتآمیز و مدنی بوده است. من فکر میکنم که حرکتهای تندی وجود نداشته و مواضع شخصی افراد را نمیتوان مواضع کلی تشکل به حساب آورد، برآیند کلی این مجموعه بر اساس بیانیهها و موضعگیریها، تشکل متعادلی را نشان میدهد؛ یعنی کنشها و مواضعمان کاملاً متعادل و مسالمتآمیز بوده و وارد فاز رادیکال و تندی که بخواهد در مقابل موجودیت نظام قرار بگیرد، هرگز نرفتیم. ولی با این حال حاکمیت موجودیت ما را حتی به رسمیت نشناخته است.
درحالیکه در تجربه کشورهای اروپایی در قرن بیستم این اجازه را حتی به اتحادیههای کارگری میدهد که در قالب یک حزب وارد حوزه قدرت شوند و در تصمیمگیری و تصمیمسازی سهیم باشند.
#حبیبی: ما علاوه بر تشکلهای صنفی فرهنگیان، یکسری تشکلهای سیاسی معلمان هم داریم، مثل سازمان معلمان که جدیدتر است یا مجمع فرهنگیان که آن هم جدید است، ولی انجمن اسلامی معلمان که قدمت طولانیتری دارد و از اوایل انقلاب شکل گرفته و نقشهای مهمی انجمن معلمان از اول انقلاب یا مجمع معلمان از سالهای اخیر در عزل و نصب مدیران یا وزیر آموزش و پرورش داشتند، این تشکلها اگرچه پا در زمین معلمی دارند ولی خواست اصل آنها سیاسی است و با گرایش اصلاحطلبی هم فعالیت میکنند و هدفشان هم درنهایت به هر حال تأثیرگذاری در بحث قدرت یا ورود به نهاد مجلس یا تعیین رئیسجمهور و وزیر برای وزارت آموزش و پرورش است. اینها چه جایگاهی در جنبش معلمان دارند؟
https://tttttt.me/ksmtehran1/212
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_ششم
#محمد_حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران( تهران)
❓چه عناصر دیگری در جنبش معلمان هست که آنها را به جنبش اجتماعی جدید تبدیل میکند؟
#حبیبی: در حوزه مطالبات هم تشکلهای صنفی فرهنگیان در این سالها مطالبات عمومیتری را مطرح کردند و من فکر میکنم طرح مطالبات عمومیتری مانند، آموزش رایگان، مخالفت با آموزش ایدئولوژیک و دفاع از کیفیت آموزشی در قالب بیانیه، شعارها و مواضع این پالس را بهجامعه داده است که مطالبات معلمان صرفاً بحث معیشت نیست.
#حبیبی: باید بگویم وقتی نگاهی به تاریخچه جریاناتی مانند جنبش کارگری در اواسط قرن بیستم میاندازیم اعتماد متقابل در یک پروسه دوطرفه ایجاد میشود. از یک طرف تشکلات کارگری تمایلات بسیار دموکرات پیدا میکنند و از آن چپ رادیکال بودن کمی عقبنشینی میکنند، از آن طرف هم دولت یا حاکمیت در رفتار متقابل موجودیت و ماهیت اینها را به رسمیت میشناسد یعنی در یک دیالکتیک ارتباطی است که نهایتاً جامعه وارد یک پروسه تعادل میشود. ما در شرایط کنونی با حاکمیتی طرف هستیم که اساساً موجودیت ما را به رسمیت نمیشناسد.
ما بهعنوان یک تشکل صنفی که مجموعه بالادست ما بهعنوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان فراخوان تجمع میدهد و در بیش از صد شهر همزمان تجمع برقرار میکنند و رسانههای خارجی و داخلی به این تجمعات میپردازند، ولی وقتی قرار است صحبتی با وزیر آموزش و پرورش صورت بگیرد، عملاً بهصورت عامدانه روی این تشکل خط میکشند و بعد ما میبینیم آن افرادی که انتخاب شدند برای صحبت با وزیر آموزش و پرورش عمدتاً کسانی هستند که با بحث میدان و حرکت خیابانی مشکل دارند، یا افراد منفردی هستند که بیشتر بهعنوان فعال رسانهای فعالیت میکنند، بدون اینکه عضو هیچ تشکل معلمی باشند، در مقابل چنین سیاستی اعتماد متقابل به وجود نمیآید، نمیبینیم که حاکمیت قدمی به عقب بگذارد یا موجودیت شما را به رسمیت بشناسد.
برای ما که در این سالها بحث برخورد امنیتی و زندان پیش آمده است، یک اتهام ثابتی داشتیم و آن غیرقانونی بودن تشکل ما بوده است. درصورتیکه حداقل از طرف دولتهای روحانی یا قبلتر خاتمی، بهصورت مشخص دولت به رسمیت شناخته بود که حداقل این تشکل غیرقانونی نیست، ولی بخشی از حاکمیت که مشخصاً هم نهادهای امنیتی و قضایی پشتش هستند این رسمیت را برای ما قائل نیستند و درنهایت هم آنها تصمیمگیر هستند و آنها خطمشی نهایی در تقابل با این تشکلها را تعیین میکنند. زمینه چنین تعامل و اعتماد متقابلی را نمیبینم و مشکل اصلی را هم از طرف حاکمیت میبینم، چون فعالیتهایی هم که در این بیستساله از طرف تشکلهای صنفی برگزار شده همگی مسالمتآمیز و مدنی بوده است. من فکر میکنم که حرکتهای تندی وجود نداشته و مواضع شخصی افراد را نمیتوان مواضع کلی تشکل به حساب آورد، برآیند کلی این مجموعه بر اساس بیانیهها و موضعگیریها، تشکل متعادلی را نشان میدهد؛ یعنی کنشها و مواضعمان کاملاً متعادل و مسالمتآمیز بوده و وارد فاز رادیکال و تندی که بخواهد در مقابل موجودیت نظام قرار بگیرد، هرگز نرفتیم. ولی با این حال حاکمیت موجودیت ما را حتی به رسمیت نشناخته است.
درحالیکه در تجربه کشورهای اروپایی در قرن بیستم این اجازه را حتی به اتحادیههای کارگری میدهد که در قالب یک حزب وارد حوزه قدرت شوند و در تصمیمگیری و تصمیمسازی سهیم باشند.
#حبیبی: ما علاوه بر تشکلهای صنفی فرهنگیان، یکسری تشکلهای سیاسی معلمان هم داریم، مثل سازمان معلمان که جدیدتر است یا مجمع فرهنگیان که آن هم جدید است، ولی انجمن اسلامی معلمان که قدمت طولانیتری دارد و از اوایل انقلاب شکل گرفته و نقشهای مهمی انجمن معلمان از اول انقلاب یا مجمع معلمان از سالهای اخیر در عزل و نصب مدیران یا وزیر آموزش و پرورش داشتند، این تشکلها اگرچه پا در زمین معلمی دارند ولی خواست اصل آنها سیاسی است و با گرایش اصلاحطلبی هم فعالیت میکنند و هدفشان هم درنهایت به هر حال تأثیرگذاری در بحث قدرت یا ورود به نهاد مجلس یا تعیین رئیسجمهور و وزیر برای وزارت آموزش و پرورش است. اینها چه جایگاهی در جنبش معلمان دارند؟
https://tttttt.me/ksmtehran1/212
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..