کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.06K subscribers
8.5K photos
948 videos
59 files
3.78K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
👆ادامه از پست قبل 💠 #تقویم_تاریخ 🔹 #دستاوردهای_جنبش_زنان_در_دوره‌ی_مشروطه 🔹 #قسمت_دوم ص۲ مریم حسین خواه در یکی از این مقاله‌‌ها در روزنامه‌ی حبل‌المتین، زنی زیر عنوان «امضا محفوظ»، در پاسخ به شیخ‌ فضل‌الله نوری که سوادآموزی زنان را خلاف دین…
💠 #تقویم_تاریخ
🔹#دستاوردهای_جنبش_زنان_در_دوره‌ی_مشروطه
#قسمت_سوم ص۱
مریم حسین‌خواه


🔹اولین اعتراض‌ها به قوانین تبعیض‌آمیز خانواده
اعتراض به برخی قوانین نابرابر، از جمله آسان بودن طلاق دادن زنان از سوی شوهران‌شان، چندزنیِ مردان، و ازدواج اجباری و زودهنگام زنان، از دیگر صداهایی بود که از سوی مدافعان حقوق زنان در دوران مشروطه شنیده می‌شد. در آن دوره، چنان که «افضل وزیری» روایت می‌کند، مردها «مثل ریگ زن می‌گرفتند، دل‌شان را می‌زد و طلاق می‌دادند. هیچ‌گونه ضابطه‌ای وجود نداشت.‌ هیچ‌گونه حقی برای زن منظور نمی‌شد. هیچ‌وقت در این گرفتن و جدا شدن، نظر زن را جویا نمی‌شدند.»(۱۶)
نابرابری‌های تحمیل‌ شده در ساختار خانواده در بین زنان اشراف و روشنفکر و فقیر مشترک بود؛ نگاهی به زندگی فعالان شناخته‌شده‌ی جنبش زنان در دوره‌ی مشروطه نشان می‌دهد که بسیاری از آنان و حتی تاج‌السلطنه، دختر فمینیست ناصرالدین شاه، نیز از آن مستثنا نبودند. تاج‌السلطنه، که در کودکی مجبور به ازدواج شده بود، در شرح روز خواستگاری‌اش نوشته است: «در این ساعتی که تقریباً ۲۲ سال است از آن زمان می‌گذرد، باز از نوشتن این نکته نتوانستم خود را از یک لرز عصبی که در من تولید شده نگاه داشته، مجبوراً ساعتی قلم را زمین گذاشته، بیهودانه آه‌های سوزان می‌کشم. در واقع، چه بدبختی از این برای شخصی بالاتر است که در طفولیت و سن هشت سالگی شوهر کند ... هروقت فکر می‌کردم آن زن و آن طفل را، یک دردی در سر و یک لرزی در اعصاب و یک فشاری در قلبم تولید می‌شد که مجبور به گریه می‌شدم ... بیچاره من که مثل اسیر و کنیز، با جواهرات و تزئینات ظاهری فروخته شدم، در حالتی که همین شوهر را ندیده و به اخلاق او عادت نداشتم.»(۱۷)
همین درد مشترک، خواست تغییر قوانین خانواده را به یک خواست فراطبقاتی تبدیل کرده بود که البته صدای اعتراض به آن فقط از سوی زنان تحصیل‌کرده‌ی روشنفکر و طبقات بالا (به دلیل داشتن تحصیلات و دسترسی‌شان به روزنامه‌ها) شنیده می‌شد.
فعالان زن، به ویژه از دوره‌ی دوم مشروطه، از سال ۱۲۸۸ تا سال ۱۲۹۰، اعتراض به چندزنی مردان و آسان بودن طلاق دادن زنان از سوی مردان را با انتشار مقالات انتقادی در روزنامه‌ها آغاز کردند و، علاوه بر نشریات زنان، در برخی نشریات عمومی نیز مقالاتی در اعتراض به قوانین خانواده و نادیده گرفتن حقوق زنان در خانواده منتشر می‌شد،(۱۸) اعتراضی که البته اسلام را به عنوان ریشه‌ی این قوانین نابرابر نقد نمی‌کرد، و اغلب مردان و روحانیون را به عنوان عاملان و مروج این تبعیض‌ها مورد انتقاد قرار می‌داد.(۱۹) در واقع، در آن دوران چنان که افسانه نجم‌آبادی نیز می‌گوید، «اسلام فی‌نفسه ضدزن تلقی نمی‌شد.»‌(۲۰) در حالی که نیروهای مذهبی اعتقاد داشتند خواسته‌های زنان در رابطه با تغییر قوانین طلاق و چندزنی گواه تلاش‌های آنان برای لغو و فسخ قوانین الاهی است، طرفداران حقوق زنان نیز از همان منابع برای حمایت از خواسته‌های زنان استفاده می‌کردند.
با این حال، در همان دوران نیز برخی زنان تلاش داشتند تا با هدف قرار دادن موازین عرفی، ستم‌های روا داشته‌شده بر زنان را نقد کنند. نمونه‌ای از این برخوردِ انتقادی مقالاتِ «عصمت مستوفی آشتیانی» است، زن بهائی‌ای که با نام مستعار «طایره »،(۲۱) سلسله مقالاتی را با عنوان «لایحه‌ی خانم دانشمند»، در نشریه‌ی ایران‌نو در سال ۱۲۸۸ منتشر می‌کرد. طایره در یکی از مقالاتش درباره‌ی چندزنیِ مردان نوشته بود: «سبحان‌الله از این غفلت و جهالت و ظلم نسبت به نوع (زن). آیا هیچ مردی بر خود می‌پسندد که زن او شوهر متعدد اختیار کند؟ حاشا و کلا.»(۲۲) او در جایی دیگر نوشته بود: «به علت سهولت طلاق و تعدد زوجات، زنان معمولاً پیوندهای محکمی با شوهران‌شان برقرار نمی‌کنند، و به زنان همیشه گوشزد می‌شود که این خانه و شوهر موقتی است.»(۲۳)
این اعتراض‌ها در آن دوره به جایی نرسیدند، لایحه‌ای که «انجمن نسوان وطن‌خواه» در اوایل دهه‌ی ۱۳۰۰ با عنوان «بهبود شرایط زندگی زنان» به مجلس شورای ملی ارائه کرد (۲۴) نیز منجر به ایجاد تغییری در قوانین خانواده نشد. با این حال، بلند کردن این صدای اعتراض‌ شروعی برای خواسته‌ی تغییر قوانینِ تبعیض‌آمیز بود؛ روندی که تا کنون و پس از طی فراز و نشیب‌های بسیار همچنان ادامه دارد.

---------------------------------------------------------
(۱۶) وزیری و ملاح، بی‌بی‌خانم استرآبادی و خانم افضل وزیری، ص. ۲۲.
(۱۷) تاج‌السلطنه، خاطرات تاج‌السلطنه، به کوشش منصوره اتحادیه، نشر تاریخ ایران، تهران، ۱۳۷۱، چاپ سوم، صص. ۲۶ و ۲۸.
(۱۸) ژانت آفاری، «تأملی در تفکر اجتماعی - سیاسی زنان در انقلاب مشروطه»،نیمه‌ی دیگر، شماره‌ی ۱۷، زمستان ۱۳۷۱، صص. ۸-۲۷.


👇ادامه در پست بعد
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #گفتگو 🔺کانون صنفی از گذشته تا کنون/ گفت و گو با #محمد_تقی_فلاحی و #محمد_حبیبی #قسمت_دوم_ص۱ 🔹 گاهنامه #فرهیزش_آذرماه ۱۴۰۰_شماره ۷_ویژه نامه فرهیزش: فکر می کنید نظر کلی معلمان نسبت به این تشکل چیست؟ جایگاه آن را در میان معلمان چگونه ارزیابی می کنید؟ …
💠 #گفتگو

🔺کانون صنفی از گذشته تا کنون/ گفت و گو با #محمد_تقی_فلاحی و #محمد_حبیبی #قسمت_سوم_ص۱

🔹 گاهنامه #فرهیزش_آذرماه ۱۴۰۰_شماره ۷_ویژه نامه


فرهیزش: فکر می کنید در این سال ها کدام دسته از فعالیت های فعالان صنفی، صرف نظر از مسئله سرکوب در مجموعه اخلال ایجاد کرده است؟ آیا نقد عمومی این عملکردها را برای آینده مفید می دانید؟ اگر با نقد عمومی مخالفید، پیشنهادتان چیست؟ 

#فلاحی: همواره اعتقاد داشته ام که تشکل ها علاوه بر برخوردها و موانع بیرونی مشکلات دیگری هم در درون و در میان اعضای خود داشته اند که چنانچه نسبت به آن ها آگاه نباشند و به طور جدی در صدد برطرف کردنشان بر نیایند، آسیب های درونی می تواند به همان اندازه موانع بیرونی، زمینه عدم موفقیت برای تشکل را ایجاد کند. 
به نظر می رسد فعالان صنفی به رغم داشتن حسن نیت، شجاعت، از خود گذشتگی و بسیاری ویژگی های انسانی نیکوی دیگر، هنگامی که در مجموعه ای به نام تشکل قرار می گیرند به دلیل نبود یک ساختار سازمانی محکم، کمبود دانش در زمینه کار تشکیلاتی و آگاه نبودن از سابقه فعالیت هایی از این دست در کشور یا جوامع مشابه، ضعف تحلیل گری در مسائل سیاسی و اجتماعی، روابط عمومی ضعیف و نداشتن دانش کافی در مذاکره و گفتگو که البته فشارها و مزاحمت های بیرونی نقش مهمی در به جا ماندن این مشکلات داشته اند، دچار اختلاف نظرها و اعمال سلیقه های شخصی و سوگیری های گاه متعصبانه و در نتیجه اختلاف و حذف و از هم پاشیدگی می شوند. 
از نظر من نقد منطقی و متکی به دانش به صورت درون تشکیلاتی و عمومی از ضروری ترین کارها برای رفع این مشکلات و در واقع قدم اول برای رهایی از آن هاست که همراه شدنش با آموزش های لازم، گام بزرگی است در بالا بردن کارایی فعالیت های تشکیلاتی و جذب نفرات جدید و کارآمد.

فرهیزش: در طول بیش از دو دهه فعالیتِ این تشکل تعدادی از فعالان صنفی نقش پدرخواندگی در این مجموعه را پیدا کرده اند. چه عواملی به شکل گیری چنین پدیده ای کمک کرده است؟ چرا برخی از فعالین صنفی با وجود سن زیاد و عدم کارکرد مناسب همچنان در هیئت مدیره ها حضور دارند؟ آیا تداوم چنین مشکلی را فقط به عدم برگزاری مجامع عمومی پیوند می زنید؟ راهکار شما برای رفع این مشکل چیست؟

#فلاحی: در وهله اول باید بگویم که این مشکل البته متاسفانه خاص تشکل های صنفی به تنهایی نیست. در ایران ما سابقه تشکیل احزاب یا سندیکاها با ساختار قوی تشکیلاتی را به دلایل مختلف نداریم. احزاب و تشکل هایی هم اگر بوده اند عمر کوتاهی داشته اند که یک دلیل آن به نظر می رسد این بوده که یا وابسته به شخص خاص بوده و متکی به آن شخصیت کاریزما که با رفتنش آن نهاد هم دچار فروپاشی می شود و یا تمهیداتی برای آموزش اعضا و ساختن کادرهای مناسب برای ادامه فعالیت آن تشکل نداشته اند. لذا نسل اول احساس می کند که چنانچه کنار برود، آن نهاد دچار فروپاشی و اضمحلال می شود. این احساس گاه درست و ناشی از نقص عملکرد خود آن کادرهای اولیه است یا شرایط سیاسی اجتماعی نامناسب چنین فرصتی را نمی دهد. در احزاب سیاسی هم گاهی ناشی از قدرت طلبی است. در کانون ها هم اما موضوع کسب قدرت مطرح نیست. در وهله اول این موضوع را می توان ناشی از حس تعلق و مالکیت نسل اول نسبت به تشکل دانست که جز خودشان کسی را مناسب برای حفظ تشکل نمی دانند. نداشتن آموزش های مناسب و کادرسازی هم دلیل دیگری است که می تواند باقی ماندن نسل اول را به رغم نداشتن کارایی لازم، توجیه پذیر کند. البته فشارهای بیرونی و مشکل تراشی های شبه قانونی توسط نهادهای حکومتی نیز به این موضوع دامن می زند. مصداق بارز همین مورد آخر کانون صنفی معلمان و البته نهادهای صنفی و غیرصنفی فراوانی هستند که با این رفتارهای غیرقانونی از طرف نهادهای ظاهرا مسئول درگیرند.

فرهیزش: آقای فلاحی در طول پنج سال گذشته شما دبیرکل کانون صنفی معلمان بوده اید، ارزیابی خودتان از عملکرد پنج سال گذشته تان چیست؟ مشکلات و موانع اصلی بالندگی مجموعه در این پنج سال اخیر را چه می دانید؟ نکات مثبت و منفی فعالیت پنج ساله اخیر کدامند؟

#فلاحی: اگر حرف آخر را بخواهم همین اول گفته باشم، باید اعتراف کنم که نه از عملکرد شخص خودم و نه از مجموعه هیئت مدیره در این مدت راضی نیستم و آن چه هست با آن چه تصور می کنم می توانست باشد، فاصله قابل توجهی دارد. اما این را هم باید اضافه کنم که این فاصله به دلیل نخواستن من یا اعضای هیئت مدیره نبوده است. 

📌ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #یادداشت

📌 آنچه که باید کنشگران مدنی – صنفی بدانند: #ویژگی_کنشگری_آگاهانه، #بازی_در_نقش_های_مختلف_است

#قسمت_سوم_ص۱

🔹منبع: تارنمای داوطلب


4⃣ نقش #مصلح_اجتماعی، چهارمین نقش #کنشگران_مدنی_صنفی است: قانع‌کردن و ترغیب عموم ذینفعان به مشارکت در ابراز مخالفت با شرایط اجتماعی خاص و حمایت از شرایط جایگزین، کافی نیست. مصلحان اجتماعی باید بعد از پذیرش گزینه‌های بدیل، آن‌ها را به قانون، سیاست‌ها و رویه‌های اجتماعی جدید و نیز نهادهای متناسب سیاسی، حقوقی، اجتماعی و اقتصادی تبدیل کنند. این کار به راهبردها و اقدام‌های پارلمانی و حقوقی؛ مانند کمپین‌های سیاسی، طرح دعاوی در دادگاه‌ها و درخواست رسیدگی در کمیته‌ها و کمیسیون‌ها و نیز دادخواست‌های عمومی- نیاز دارد که از مجاری رسمی، قضایی، قانونگذاری و دیگر مجاری نهادینه‌شده بهره گیرد. فعالان صنفی و مدنی باسابقه که از وجهه شخصیتی مطلوب و قابل اعتمادی در میان بدنه برخوردارند، معمولا نقش مصلح را ایفاء می‌کنند. در ایران عمدتا این نقش به صورت بسیار کمرنگی در میان کنشگران اجتماعی بر عهده گرفته می‌شود. اغلب کنشگران صنفی و مدنی در ایران به دلیل مقاومت در برابر شرایط مذاکره و تعاریف خاصی که از مذاکره در شرایط برابر دارند؛ از پذیرش نقش مصلح اجتماعی سر بازمی‌زنند و آن را نوعی همدستی یا مشروعیت دادن به جایگاه صاحبان قدرت می‌دانند. این در حالیست که تاثیر نقش میانجی‌گرانه مصلح اجتماعی که به اهداف اصلی یک جریان صنفی و مدنی متعهد است، به پیشبرد سریعتر مطالبات و خواست‌های ذینفعان کمک می‌کند.

📌 با در نظرگرفتن این موارد؛ #کنشگر_مدنی_یا_صنفی، در نقش #مصلح_اجتماعی کارویژه‌های زیر را در دستور کار خود قرار می‌دهد:

– تحلیل‌های خود از مسائل و مطالبات جریان صنفی یا مدنی را به نهادها و افراد صاحب قدرت انتقال می‌دهد؛
– اقدام‌های رسمی و قانونی مانند لابی، طرح دعاوی قانونی و … انجام می‌دهد؛
– برای تدوین و توسعه قانون‌ها و سیاست‌‌های جدید برای بهبود زندگی شهروندان تلاش می‌کند؛
– گروههای مردمی را برای مقابله با واکنش به تلاش‌‌های محافظه‌کارانه بسیج می‌کند؛
– کنشگران مدنی را پرورش می‌دهند و از آنان در مسیر کنشگری حمایت می‌کند؛
– برای اطمینان از اجرایی شدن قانون و سیاست‌های جدید ، به‌عنوان ناظر و دیدبان جامعه هدف عمل می‌کند.


⤵️ ادامه در پست بعد 👇

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #مقاله_آموزشی

🔹 تحلیل‌گری" و "ائتلاف‌سازی": لازمه #کنشگری در شرایط محیطی پرمخاطره‌
#قسمت_سوم_ص۱


#نقش_رهبری_و_اجماع‌سازی_در_کنش‌های_صنفی_و_مدنی

علاوه بر تحلیلگری که یکی از مهمترین ویژگی‌های کنشگری در شرایط پرمخاطره است و استراتژی‌های جدیدی را پیش روی یک جریان صنفی و مدنی قرار می‌دهد، کنشگری که برای تغییر سیاست‌ها و اصلاح ساختارهای پیرامون خود تلاش می‌کند به یک نقش ویژه دیگر برای کنشگری آگاهانه نیاز دارد.

در گزارش پیشین «داوطلب» که به بررسی نقش‌های کنشگری آگاهانه پرداختیم، موضوع «کنشگر به مثابه کارگزار تغییر» در زمره یکی از مهمترین نقش‌های ۴گانه کنشگری آگاهانه قرار گرفت. یکی از کارویژه‌های یک کارگزار تغییر، ایجاد و توسعه ائتلاف‌ها و اجماع‌سازی است. جریان‌های مدنی وصنفی این کار را از طریق هشدار و آگاهی‌بخشی به عموم درباره شرایط موجود و سیاست‌های ناقض ارزشها انجام می‌دهند.آنها وظیفه دارند تا در یک روند بلندمدت و تا جایی که امکان دارند، گروههای بیشتری از ذینفعان را برای ایجاد تغییرات در سیاست‌گذاری‌ها و توافق بر سر اهداف مشترک، بسیج کنند.

هسته اولیه تشکیل شده از این اجماع‌سازی، عموم مردم به‌ویژه افرادی‌ هستند که مستقیم از مشکل یا مسئله‌ای که یک جریان صنفی و مدنی در نتیجه آن شکل گرفته، تاثیرپذیرفته‌اند، نه صاحبان قدرت.

در این روند کنشگران تلاش می‌کنند، مشکل را تعریف کنند تا نشان دهند چه‌طور این مشکل، هر یک از بخش‌های جامعه هدف را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و از این راه سعی می‌کنند تمام ذینفعان را در روند حل‌وفصل مشکلات مشارکت دهند. اینجاست که کارگزار تغییر تلاش می‌کند از همه ظرفیت‌ها برای تحقق اهداف جنبش استفاده کند. برای روشن شدن موضوع بهتر است به همان مثال قبلی و چگونگی روند اجماع‌سازی در میان کنشگری صنفی معلمان بازگردیم. همانطور که کم وبیش می‌دانیم، طیف‌های مختلفی از معلمان چه به صورت خودجوش و چه به صورت سازمان‌یافته (در قالب تشکل‌ها و نهادهای صنفی) در ماههای گذشته مطالباتی چون اجرای طرح رتبه‌بندی معلمان، افزایش دستمزد شاغلین و همسان‌سازی مستمری بازنشستگان فرهنگی را به طرق مختلف مطرح کرده‌اند. در این میان گروهی بر حق برگزاری اعتصاب و اعتراض خیابانی برای پیگیری مطالبات و اجبار دولت به پاسخگویی از این طریق اصرار داشتند و گروهی دیگر معتقد بودند نامه‌نگاری و تشکیل کارگروههایی برای پیگیری مطالبات، اثربخشی بیشتری دارد و حساسیت‌های پیرامون اعتراضات صنفی را عامل برخورد قهرآمیز حاکمیت با مطالبات معلمان می‌دانستند. تفاوت دیدگاه در شیوه مطالبه‌گری بعضا منجر به مجادلات و صف‌بندی‌هایی میان دو گروه می‌شد که بدنه صنفی معلمان چندان نیازی به آن نداشت.

در واقع این دو گروه که به نظر می‌رسد نقش جریان‌سازی و رهبری مطالبات معلمان را بر عهده دارند؛ با آگاهی از اهداف مشترک و الویت‌دهی به موضوع بهبود وضعیت صنفی و معیشتی معلمان می‌توانند ضمن استفاده بهینه از ظرفیت‌های یکدیگر؛ بر جامعه ذینفعان تمرکز کنند. نیازسنجی از مطالبات طیف‌های مختلف معلمان(اعم از شاغلین، بازنشستگان، معلمان جوان، حق‌التدریسی‌ها، خریدخدمتی‌ها، پیش‌دبستانی‌ها، نهضتی‌ها، غیرانتفاعی‌ها و غیره) و اطلاع‌رسانی هدفمند در خصوص مشکلات نظام آموزشی به سایر ذینفعان اعم از کادر آموزش، دانش‌آموزان و خانواده‌های آنان از جمله مهمترین کارویژه‌هاییست که تشکل‌های صنفی معلمان با وجود سلیقه‌های متفاوت و دیدگاههای ناهمسو می‌توانند بر روی آنها توافق و اجماع کنند تا ضمن حفاظت و پاسداری از حق مطالبه‌گری،افکار عمومی را به صورت درگیرانه با مطالبات خود همراه و همسو کنند. این مثال و کارویژه‌های آن، در شرایط فشار نیروهای امنیتی و زمانی که احتمال می‌رود گروه در حال از هم پاشیدن است هم کاربرد دارد.

وقتی فشار و خطر ازهم‌پاشیدن گروه زیاد است و به‌ویژه زمانی که به احتمال زیاد افراد مؤثر و رهبری گروه از جریان امور منفصل شده‌اند، لازم است فرد یا افرادی از میان کنشگران نقش اجماع‌ساز را بر عهده بگیرد. معمولاً در محیط‌های معمولی تصمیم‌گیری به سمت اکثریت/اقلیت پیش‌ می‌رود. در تصمیم‌سازی اکثریتی، ‌مسئله تعداد یا مدل شمارش آراء کلاسیک حاکم است. اما در تصمیم‌گیری اجماعی؛ ‌گفت‌وگو، قانع‌کردن، کاهش نارضایتی، درنظرگرفتن دیدگاه‌ها و جلب حمایت تمام مشارکت‌کنندگان، بالابردن حس مسئولیت نسبت به تصمیم اتخاذشده از میانبرهایی است که ما را به اجماع می‌رساند و اجازه نمی‌دهد گروه یا کنشگری به دلیل فشارها به تعلیق برود. چنین ویژگی‌هایی در شرایط دشوار به بقای گروه و کنشگری کمک بیشتری می‌کند. نباید از یاد برد که اجماع‌سازی کاری گام‌به‌گام و تدریجی است که موجب ارتباط بیشتر میان افراد باقیمانده در میدان کنشگری هم خواهد شد.

⤵️ ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
🔷 #ضرورت_تعریف_پروفشن‌ها_و_روشن_کردن_ابهامات_پیرامون_فعالیت_آنها: #سازمان_نظام_معلمی_سندیکا_نیست

#قسمت_سوم_ص۱

گرچه سازمان نظام معلمی بخشی از وظایف حاکمیت را در یک فرآیند تخصصی پیگیری می‌کند اما باید از استقلال و خودمختاری در کلیه سطوح تشکیلاتی، فرآیندهای تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی برخوردار باشد و تشکیل آن باید در یک فرآیند دموکراتیک و توسط معلمان انجام شود. این فرآیندها ناظر بر موارد زیر است:

– تعیین دستورالعمل‌ها و شاخص‌ها توسط متخصصان و منتخبان جامعه معلمان برای ارزیابی، تایید و نظارت بر صلاحیت حرفه‌ای معلمان

– رسیدگی به تخلفات اعضا و اعمال مجازات‌ها جهت جلوگیری از تکرار این تخلفات (مگر در مواردی که نیاز به مرجع قضایی دارد)

– دفاع از شأن و منزلت اعضای خود در مجامع عمومی

– تدوین و تنظیم برنامه‌های آموزشی ،علمی ، فرهنگی ، رفاهی و … برای اعضا

– مداخله و مشاوره اثربخش در تدوین متون آموزشی

– برخورداری از استقلال در شیوه اداره نظام و تامین منابع مالی ( مثلا جذب اعضاء از طریق دریافت حق عضویت)
با چنین مشخصه‌هایی و در چنین فرآیندی است که سازمان نظام معلمی می‌تواند به طرف كسب بخشی از اختيارات وزارت آموزش وپرورش حركت كند و ضمن رسيدگي به رفتار حرفه ایی و غيرحرفه‌ای معلمان، وظیفه ارتقاء جایگاه حرفه معلمی را بر عهده بگيرد و به عنوان بخشي از حاكميت دموكراتيك، از شأن و منزلت حرفه معلمی در مجامع عمومی دفاع كند. مقدمه تشکیل چنین سازوکاری این است که طرفداران نظام معلمی با ادبیات و کارکردهای پروفشن‌ها آشنا شوند و با اطلاع از مبانی و قواعد آن، طرح‌ها و لوایح پیشنهادی در باره سازمان نظام معلمی را بازبینی کنند و از افتادن در دام شبه‌پروفشن‌ها بپرهیزند.

در عین حال شناخت استانداردهای تشکیل این نظام حرفه‌ای برای دو گروه دیگر از معلمان نیز حائز اهمیت است:

– گروهی که تحت تاثیر تعاریف سلیقه‌ای طرفداران نظام معلمی از کارکرد این نهاد و همچنین تحت تاثیر فعالیت شبه‌پروفشنی این نهادها در ایران؛ تشکیل نظام‌ معلمی را مخل فعالیت انجمن‌ها و سندیکاهای صنفی و گامی در جهت حذف فعالیت مستقل خود می‌دانند.

– گروهی که باز هم تحت تاثیر تعاریف سلیقه‌ای و اغلب با دیدگاه امنیتی به مسائل صنفی، می‌خواهند نظام معلمی را جایگزین تشکل‌ها و سندیکاهای صنفی معلمان کنند تا به باور خودشان نظمی بر فعالیت‌های تشکیلاتی حاکم شود.
پروفشن‌ها؛ سندیکای صنفی و کارگری نیستند

به طور خلاصه باید به این دو گروه اعلام کرد که با تشکیل پروفشن‌های مبتنی بر فرآیند دموکراتیک، هیچکدام از دو فرضیه فوق درست از آب درنخواهد آمد.

در واقع با وجود اینکه نظام‌های حرفه‌ای می‌توانند از طریق ورود به سیاستگذاریها از شأن و منزلت جامعه ذینفعان خود دفاع کنند، اما به طور کلی وظایف آنها در زمره وظایف و انتظاراتی که یک صنف از تشکل‌ها و سندیکاها دارد، تعریف نمی‌شود و متفاوت است. نباید از یاد برد که «نظام»‌ها، سازمان‌هاي حاكميتي هستند كه به نمايندگي از اعضاء‌ يك پروفشن و به عنوان يك نهاد حاكميتي مسؤليت حفظ منافع ذینفعان را بر عهده دارند و به دلیل ساختار و سازوکار نظارتی موجود بر عملکرد آنها، به لحاظ کارکردی اصولا نسبتی با استقلال مورد انتظار بر فعالیت تشکل‌ها و سندیکاهای مستقل ندارند. بنابراین اساسا سندیکا یا تشکل صنفی محسوب نشده و نسبتی با فعالیت تشکیلاتی با رویکرد دفاع از حقوق و منافع صنفی ندارند.

در واقع، گرچه وجود نظام‌های حرفه‌ای از طریق وجود یک فرآیند دموکراتیک برای تحقق ایده‌آل‌ها و استقلال یک حرفه ضروری و لازم است، اما همچنان مسؤليت دفاع از حقوق اعضاء پروفشن‌ها برعهده‌ي سنديكاها و تشکل‌های صنفی است.

معلمان در زمره مزدبگيران هستند و سازمان مناسب براي دفاع از حقوق صنفی و معیشتی آنان سنديكاها و تشکل‌های صنفی مستقلی است که می‌توانند ضمن چانه‌زنی جمعی برای افزایش مزد همه مزدبگیران، بر روند بهبود معیشت معلمان نیز اثرگذار باشند.

📌ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #مقاله_آموزشی


🔷 #۲۰تاکتیک_برای_کنشگری_مدنی_پایدار_در_شرایط_محیطی_پرمخاطره


🔹 #قسمت_سوم_ص۱
🔹 منبع: تارنمای داوطلب


۱۴- روابط دوجانبه سودمند ایجاد کنید

روزنامه‌نگاران همیشه در جستجوی یک داستان جدید یا روایت جدیدی از یک داستان هستند. اجازه دسترسی رسانه ها به فضاهایی که معمولا مانع حضورشان می‌شوند، ممکن است آن ها را به طرف شما جلب کند و می‌تواند نتایج مفیدی برای هر دو طرف به همراه داشته باشد. به عنوان مثال، در مکزیک اعضای خانواده ناپدیدشدگان غالباً به کوه می‌روند، تا مکان‌هایی را پیدا کنند که به قبر شبیه‌اند و این گورها را برای جستجوی بقایای انسانی می‌کاوند. این کار هم امری شخصی است و هم یک کار بسیارخطرناک. افراد زیادی هنگام انجام این کار مورد حمله قرار می‌گیرند، یا خودشان ناپدید می‌شوند. مردم با روزنامه نگاران ارتباط برقرار كردند و از آن ها خواستند كه در جست وجوی اين قبور با آنها همسفر شوند. این امر به روزنامه نگاران امکان می‌داد تا از زاویه تازه‌ای به ماجرا بنگرند و از سوی دیگر برای افرادی که در جست وجوی اعضای خانواده‌شان بودند، محافظت بیشتری فراهم می‌کرد. زیرا در صورت حضور روزنامه نگاران، احتمال حملات كمتر بود و غیبت آن ها در صورت ناپدیدشدن، توجه بیشتری جلب می‌کرد.

۱۵- نمایش چهره واقعی و انسانی

داشتن روابط خوب با رسانه ها بسیار مهم است زیرا این امر به معترضین اجازه می‌دهد تا بر نحوه پوشش خبری جنبش خود در اخبار تأثیر بگذارند. وقتی رسانه ها به نوعی با معترضین رابطه برقرار می‌کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که آنها را برای مصاحبه دعوت کنند تا از زاویه دید خود ماجرا را بازگو کنند. معترضین همچنین احساس می‌کنند که می‌توانند بدون ترس از دستکاری در روایت ماجرا به این مراکز مراجعه کنند. شرکت در مصاحبه و مناظره‌های عمومی که توسط روزنامه‌نگاران برگزار می‌شود، به جنبش چهره‌ای انسانی می‌بخشد، زیرا مردم به جای دیدن جمعیتی معترض در اخبار، یک شخص را می‌بینند و می‌توانند با او راحت‌تر همدلی کنند.

۱۶- ایجاد حس تعلق به یک جامعه

اعتراضات لازم نیست حتما شکل کلیشه‌ای راهپیمایی داشته باشند. اعتراضات موفقیت آمیز می‌تواند در قالب اشغال مکان‌ها، تحصن و یا شکل‌های خلاقانه دیگری خود را نشان دهد. صرف نظر از شکل اعتراضات، ایجاد این احساس مهم است که افراد شرکت‌کننده در اعتراض، بخشی از یک جامعه هستند. این امر باعث می‌شود افراد بیشتری به جنبش بپیوندند و فضایی را ایجاد می‌کند كه افراد برای حضور طولانی تر در اعتراضات احساس امنیت كنند.
در بعضی مواقع حضور بلند مدت در جنبش‌های همگانی ضروری است.

۱۷-هنر اعتراضی

فضاهای اعتراضی ذاتاً خلاقانه هستند. چرا که معترضین به دنبال ابراز نارضایتی و تصور جهانی بهترند. بنابراین استفاده از خلاقیت‌های هنری، غالباً یکی از ویژگی‌های این فضاهاست. در طول انقلاب مخملی ارمنستان در سال ۲۰۱۸، نوازندگان، معترضان و عابران را با کنسرت های بداهه سرگرم می‌کردند. یا همین چندی پیش در جریان اعتراضات صنفی معلمان در ایران، تعدادی از فعالان صنفی در شهرهای مختلف کشور و در جریان تجمعات اعتراضی با خواندن ترانه‌هایی در میان جمعیت تلاش کردند، توجه رسانه‌ها و مردم عادی را به حرکت خود جلب کنند. یا حمل کردن تابوتی با نماد شرکت هپکو(یکی از بزرگترین شرکت‌های تولید تجهیزات راهسازی) توسط کارگران این شرکت در اعتراض به خصوصی‌سازی… از هنرهای نمایشی می‌توان برای نگاه طنز به سیاستمداران، درگیر کردن مردم در جنبش و جلوگیری از خشونت پلیس که اغلب در پاسخ به روش های اعتراضی متعارف رخ می‌دهد، استفاده کرد. چنین روش های خلاقی می‌تواند تصویر یک جنبش را شکل دهد و روحیه شرکت کنندگان را تقویت کند . از نقاشی و عکاسی نیز می‌توان برای نشان دادن بی عدالتی‌هایی که افراد در جریان اعتراضات متحمل شده‌اند، استفاده کرد. عکس و نقاشی اغلب در نقش تصاویری فوری از اعتراضات عمل می‌کنند که می‌توانند پیام اعتراض را ماندگار کنند.

⤵️ ادامه در پست بعد

@Ertebat_Ba_KSMtehran

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran