کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.05K subscribers
8.49K photos
944 videos
59 files
3.78K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
📌ادامه از پست قبل 👆

🔺کانون صنفی از گذشته تا کنون/ گفت و گو با #محمد_تقی_فلاحی و #محمد_حبیبی #قسمت_یکم_ص۳


ترکیب تجربه، ایده های جدید و پتانسیل ناشی از کنشگران جوان، بلوغ فکری بیشتری را به تشکل ها داد که در عین حفظ ماهیت صنفی و پیگیری دفاع از مطالبات صنفی معلمان، گستره مطالبات خود را وسعت بخشیده و در عین حال که نگاه جامعتری را به مسائل آموزش و پرورش دارند، به مسائل کیفی و کیفیت بخشی آن توجه خاص نمایند. در مقابل روش های متکی بر ارعاب و فشار به منظور کنترل و تضعیف تشکل ها و فعالان آن ها، ارتباط با سایر نهادهای مدنی موجود در جامعه که تحت تاثیر بی توجهی ها و سیاست گذاری های غلط حکومت، آن ها نیز آسیب فراوان دیده اند را در دستور کار قرار داد تا در نهایت با تقویت جامعه مدنی، راهکارهایی را برای مهار و پاسخگو کردن یکه تازی های حاکمان انحصار طلب و غیر پاسخگو بیابند.

کانون در این دوره تلاش نمود ضمن گسترش فعالیت در عرصه های وسیع تر اجتماعی، برای تقویت هویت مستقل خود با شناخت بیشتر از مسائل و روند تحولات در حوزه آموزش و پرورش نوین، با معرفی چهره هایی که دست کم در یکصد سال اخیر در درون یا بیرون از چارچوب های دولتی تلاش های ثمربخش و تاثیرگذاری در حوزه آموزش و پرورش کشور داشته اند، برنامه ها و مراسم یادبود و بزرگداشتی را برگزار کند و چهره ها و نهادهای تاثیرگذار در این زمینه را به جامعه معرفی کند.

📝 ادامه دارد ...

#گفتگو
#بیست_و_یکمین_سالگرد #تاسیس_کانون_صنفی_معلمان_ایران

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #یادداشت

📌 آنچه که باید کنشگران مدنی – صنفی بدانند: #ویژگی_کنشگری_آگاهانه، #بازی_در_نقش_های_مختلف_است

#قسمت_یکم_ص۱

🔹منبع: تارنمای داوطلب


🔺#کنشگری_مدنی فعالیت هماهنگ و ویژه‌ی گروهی از مردم در کنار هم برای تحقق هدف خاص انسانی یا اجتماعی است.

#کنشگری فعالیت فکری یا عملی برای ایجاد تغییرات اجتماعی – سیاسی با بکارگیری ابزارهای آف‌لاین و آن‌لاین است.
#هدف_کنشگری_مدنی بهبود شرایط زیست انسانها وکاهش آلام بشری، کمک به همنوعان و دفاع از حقوق شهروندان است.
راه‌اندازی کارزارهای ترویچ و حمایتگری، اطلاع‌رسانی و حساس‌سازی جامعه، برگزاری نشست، اعتصاب، راه‌اندازی راهپیمایی و برگزاری تجمع، همگی بخشی از اقداماتی است که کنشگران اجتماعی برای به نتیجه رساندن اهداف خود از آنها استفاده می‌کنند. این اقدامات ممکن است در قالب بسیج گروههای مختلف ذینفعان و سازماندهی جنبش‌های مدنی و صنفی، ظهور و بروز پیدا کند. با این حال، انتخاب کارآمدترین شیوه برای کنشگری ، موضوعی است که همواره محل بحث کنشگران صنفی و مدنی در طول سالهای اخیر بوده است. اینکه میان تجمع، تحصن، نوشتن طومار اعتراضی، لابی‌گری و مذاکره و دهها راه و روش دیگر برای پیشبرد مطالبات، کدام روش در کدام مقطع زمانی و با درنظر گرفتن چه شرایطی، بهترین روش محسوب می‌شود؛ موضوعی است که نیازمند افزایش آگاهی و دانش کنشگران صنفی و مدنی در خصوص ملزومات تحقق کنشگری آگاهانه است. کنشگران صنفی و مدنی همواره باید به خاطر داشته باشند که کنشگری در هر سطحی، روش‌ها و الگوهای خاص خودش را دارد و حتی نیازمند پذیرش نقش‌هایی است که گاه با مقاومت بسیاری از کنشگران مواجه می‌شود.


📌 چهار نقش مهم در کنشگری

در سالهای اخیر و در جریان کنش‌های صنفی کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران و یا سایر جریان‌های صنفی و مدنی مشاهده شده که با وجود اینکه رهبران و گردانندگان تلاش کرده‌اند در مقاطعی مشارکت گروه کثیری از ذینفعان را جلب کنند، اما در طول مسیر به تدریج این حمایت حداکثری را از دست داده‌اند. برخی معتقدند دلیل این امر به فقدان استراتژی مشخص برای تداوم مسیر مطالبه‌گری از سوی کنشگران صنفی یا مدنی و عدم انعطاف‌پذیری آنان در پذیرش نقش‌های مختلف به عنوان یک «کنشگر هوشمند و مسئول » برمی‌گردد. به باور صاحب‌نظران؛ هدفمند و نتیجه‌گرا بودن یک کنش صنفی و مدنی تا حدود زیادی با هوشمندی کنشگران در بکارگیری استراتژی‌های مختلف در بازه‌های زمانی متفاوت مرتبط است. به این دلیل است که اصول کنشگری آگاهانه تاکید می‌کند که کنشگران صنفی و مدنی برای جلب اعتماد و همراهی جامعه ذینفعان و در نهایت ایجاد تغییر در سیاستگذاری‌ها باید چهار نقش مهم و اساسی در مسیر کنشگری را ایفاء کنند:


⤵️ ادامه در پست بعد👇

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
⤴️ ادامه از پست قبل 👆
#قسمت_یکم_ص۲


1⃣ اولین نقش #کنشگران_مدنی_صنفی، کنشگری مدنی در #نقش_شهروند_مسئول است : کلید موفقیت جریان‌های مدنی و صنفی، درنهایت همان جلب نظر و مشارکت بیشتر ذینفعان و گروههای اجتماعی است. به این منظور ذینفعان باید کنشگران و سازمان‌های صنفی و مدنی را به‌مثابه «شهروندان خوب و مسئول » به رسمیت بشناسند؛ شهروندانی که شرایط بهتری برای همگان می‌خواهند و مسئولانه عمل می کنند.تداوم مسیر مطالبه‌گری و موفقیت در آن را بر اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک شخصی و گروهی با صاحبان قدرت و دیگر گروههای اجتماعی ارجح می‌داند. چنین کنشگرانی به طور کلی از حاشیه‌های ایجاد شده پیرامون یک جریان صنفی و مدنی که اغلب گروههای سیاسی به دنبال بهره‌برداری از آن هستند، دوری کرده و تمرکز بر تحقق اهداف صنفی و مدنی را در الویت قرار می‌دهند.

به خاطر داشته‌باشید که استراتژی اصلی صاحبان قدرت، ایجاد شکاف در بین کنشگران مدنی و صنفی و بی‌اعتبارکردن چهرة جنبش های اجتماعی در نظر عموم مردم با ایجاد تصویری منفی و خشونت‌آمیز از آن است. در ایران صاحبان قدرت همواره تلاش می‌کنند کنشگران را افرادی مخالف هنجارها، ضد ارزش‌های عقیدتی و ملی و عناصر وابسته به غرب معرفی کنند. نمونه چنین رویکردی را در مورد کارگران، معلمان و بازنشستگان در جریان گسترده شدن اعتراضات صنفی این گروهها در سالها و هفته های اخیر مشاهده کرده‌ایم. پرونده‌سازی، بازداشت، محکومیت، حبس، شلاق، جریمه و پخش اعترافات اجباری تلویزیونی از برخی چهره‌های کارگری و یا به رسمیت نشناختن برخی تشکل‌های صنفی همچون شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان که خود را تشکلی مستقل می‌داند؛ از جمله مواردی است که نگاه قهرآمیز حکومت به کنشگران صنفی و مدنی را به روشنی آشکار می‌کند. با این حال هرچه جریان‌های صنفی و مدنی جای پای خود را در ارزش‌های دموکراتیک و هنجارهای ملی محکم کند، احتمال بیشتری وجود دارد که بتواننددر برابر این تهاجم مقاومت کند و نفوذ و مشارکت حداکثری ذینفعان را به دست آورند. کنشگران صنفی متعهد و مسئول در عین حال تلاش می‌کنند، پتانسیل رفتارها و اقدامات غیر منطقی و خشونت آمیز درون جنبش را کاهش دهند و به این ترتیب شانس همراهی آن گروه خاموش از جامعه ذینفعان را که تحت تاثیر برخوردها و فشارهای حکومتی و امنیتی بر سایر فعالان، از مشارکت در فعالیت صنفی کناره گرفته‌اند، افزایش دهد.

📌 #کنشگر_مدنی در نقش #شهروند_مسئول_و_متعهد:

– نماد رفتار دمکراتیک و شهروند متعهد در جامعه است و تلاش می کند برای رسیدن به اهداف از ابزارهای دموکراتیک بهره گیرد و بالعکس
– مدافع حقوق کلیه شهروندان و نشان‌دهندة چشم‌انداز یک جامعة خوب، سالم و دموکراتیک است؛
– با رفتار مسئولانه خود در نظر شهروندان عادی و گروه هدف به جنبش و مطالبات صنفی مشروعیت می‌دهد؛
– جنبش و حرکت های اعتراضی را توانمند می‌کند تا در برابر بی‌اعتبار‌سازی‌های اعمال‌شدة صاحبان قدرت از خود مقاومت نشان دهد؛
– و نیز پتانسیل رفتارها غیر دموکراتیک ، تفرقه افکنانه و اقدام‌های خشونت‌آمیز درون جنبش و حرکت های اعتراضی را کاهش دهد.

📝 ادامه دارد ...

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #یادداشت 📌 آنچه که باید کنشگران مدنی – صنفی بدانند: #ویژگی_کنشگری_آگاهانه، #بازی_در_نقش_های_مختلف_است #قسمت_یکم_ص۱ 🔹منبع: تارنمای داوطلب 🔺#کنشگری_مدنی فعالیت هماهنگ و ویژه‌ی گروهی از مردم در کنار هم برای تحقق هدف خاص انسانی یا اجتماعی است. #کنشگری…
💠 #مقاله_آموزشی

🔹 تحلیل‌گری" و "ائتلاف‌سازی": لازمه #کنشگری در شرایط محیطی پرمخاطره‌
#قسمت_یکم

🔺 #تارنمای_داوطلب؛ با وجود آنکه بسیاری از نظریه‌پردازان، قدرتیابی جامعه مدنی را یکی از پیش‌زمینه‌های ایجاد یک جامعه دموکراتیک و مبتنی بر حقوق شهروندی می‌دانند؛ اما به شیوه کنشگری جامعه مدنی در بسترهای رژیم‌های اقتدارگرا، چندان توجهی نشده است و در قیاس با ادبیات کلاسیک جامعه مدنی، این کنشگری بدنه ضعیفی دارد. محدودیت‌ها و چالش‌ها در این جوامع، چه در سطح نهادها و تشکل‌های صنفی و مدنی و چه در سطح کنشگری شهروندی، درگیر روابط بسیار پیچیده‌ای است. به نحوی که رابطه دولت با جامعه، ماهیت اقتصادسیاسی رژیم‌ها، روابط نهادهای میانی با رژیم‌های سیاسی، الگوها و امکانات بسیج عمومی، میزان سرکوب، شدت سرکوب و مدل‌های سرکوب -همگی- در ظهور و تداوم و تغییرهای کنشگری دخیل‌اند.

در ادامه بررسی نقش‌های کنشگری آگاهانه در مقاله آموزشی پیش رو، به لزوم به عهده گرفتن دو نقش مهم دیگر برای کنشگرانی خواهیم پرداخت که در شرایط محیطی پرمخاطره به فعالیت مشغولند. منظور از شرایط پرمخاطره، وجود عوامل و شرایط محیطی است که کنشگری را با خطرپذیری مواجه می‌کند. سرکوب، تهدید و در مجموع سلطه نگرش امنیتی از سوی حاکمیت بر فضای فعالیت صنفی و مدنی از جمله شرایطی است که کنشگری را در وضعیت مخاطره‌آمیز قرار می‌دهد.

اگرچه هر چهار نقش #شهروند_مسئول_و_متعهد، #عصیانگری، #کارگزار_تغییر و #مصلح_اجتماعی بودن از جمله مهمترین نقش‌هایی است که هر کنشگر هوشمندی باید در مقاطع زمانی مختلف از یک جریان صنفی و مدنی آنها را ایفا کند اما ویژگی‌های یادشده و توانایی‌های معمول در ایفای نقش کنشگری وقتی به جوامع مواجه با سرکوب یا محیط پرمخاطره برای کنشگری می‌رسد، به ضرورت کنار نقش‌های ضروری دیگری قرار می‌گیرد.
از جمله این نقش‌ها که لازمه فعالیت هوشمندانه کنشگران صنفی و مدنی است، « #تحلیلگری » و دیگری نقش « #رهبری_و_اجماع‌سازی » است.

چرا این دو نقش برای کنشگران در محیط‌های پرمخاطره اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند؟

افزایش فشارها گاه از سمت حکومت و گاه از سمت دیگر کنشگران و اعضاء؛ در بسیاری از مواقع باعث فروپاشیدن گروه یا توقف فعالیت‌های یک جریان صنفی و مدنی می‌شود. به عبارت دیگر، در محیط‌های مواجه با سرکوب، اختلاف‌های درونی از یک سو و فشار محیطی از سوی دیگر، معمولاً سازماندهی گروه‌ها و کنشگری را با چالش‌های پیش‌بینی‌نشده‌ای مواجه می‌کند. در چنین شرایطی ممکن است افراد تصمیم بگیرند تا هرگونه فعالیت کنشگرانه‌ای را متوقف کنند، از گروه جدا شوند، گروه‌های جدید تشکیل دهند یا فعالیت‌های جدید را به صورت گسترده به اطلاع عموم ذینفعان نرسانند. این وضعیت به پراکندگی افراد می‌انجامد و گاه به کنارگذاشتن همیشگی فعالیت‌های کنشگرانه برای برخی از اعضای گروه منجر خواهد شد.

باید توجه داشت که بخش مهمی از این تلاطم‌ها و فروپاشی‌های ناگهانی؛ به دلیل نداشتن آمادگی لازم برای رویارویی با این وضعیت‌هاست. کنشگر همواره نمی‌تواند منتظر اعلام تصمیم دیگری یا مسئول مافوق خود در گروه یا سازمان مدنی‌اش باشد. ایفای نقش تحلیل‌گری -که در بخش بررسی مشخصه‌های تحلیلگری به آن می‌پردازیم- به کنشگران صنفی و مدنی این امکان را می‌دهد که به کمک ارزیابی و تحلیل موقعیت و با اتخاذ تصمیم درست، گروه را حفظ کنند.

مجهزبودن به تحلیل و داشتن چشم‌اندازی برای انتخاب از میان گزینه‌‌های مرتبط، نقشی است که می‌تواند به بقای بیشتر کنشگری و البته حفظ گروه بینجامد.

به همین ترتیب، دربارۀ نقش رهبری و اجماع‌سازی هم ضرورت مهمی برابر کنشگرانی که در شرایط پرمخاطره فعالیت می‌کنند، وجود دارد. افراد برای رویاروی با شرایط جدید، فشارهای محیطی یا تصمیم‌‌های سخت؛ باید سطحی از هماهنگی با یکدیگر را همراه با ارتباطی معقول، سازنده و همدلانه حفظ کنند. این نقش از درون ویژگی‌های کنشگرانی بیرون می‌آید که به مهارت‌های رهبری و اجماع‌سازی میان ایده‌های به‌شدت متضاد و گاه غیرممکن مجهز باشند. نقش رهبری در عین پیگیری هدف‌های اولیه کنشگری، خود را از شرایط سخت عبور می‌دهد، گزینه‌‌های بدیل را فعال می‌کند و آینده را نیز در افقی منطقی برای آنچه ممکن و مطلوب است، هدف‌گذاری می‌کند.

ایفای این دو نقش در کنار ۴ نقشی که پیش از این به آنها اشاره شد برای همه کنشگران و فعالان صنفی و مدنی که در شرایط پرمخاطره فعالیت می‌کنند؛ از جمله کارگران، معلمان، پرستاران، خبرنگاران و روزنامه‌نگاران و به طور کلی تمام گروههایی که به نحوی با جامعه بزرگی از ذینفعان درگیر هستند، لازم و ضروری است. همچنین کنشگران ایفاکننده این نقش‌ها، مشخصه‌ها و کارویژه‌هایی دارند که در ادامه این مقاله با ذکر مثال به تشریح آنها خواهیم پرداخت.


📝 ادامه دارد...


🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #مقاله_آموزشی


🔷 #ضرورت_تعریف_پروفشن‌ها_و_روشن_کردن_ابهامات_پیرامون_فعالیت_آنها: #سازمان_نظام_معلمی_سندیکا_نیست

#قسمت_یکم_ص۱

🔹منبع: تارنمای داوطلب


🔹 تارنمای داوطلب- موضوع تشکیل سازمان نظام معلمی در طول دو دهه اخیر به خصوص پس از تشکیل سازمان‌هایی چون نظام مهندسی یا نظام پزشکی، به عنوان خواسته‌ی بخشی از بدنه معلمان مطرح شد. پیش‌نویس اولیه این طرح در زمستان ۸۷ توسط شورای عالی آموزش وپرورش تایید و تصویب شد اما به دلایلی مسکوت ماند. سپس در سال ۹۵ توسط کارگروه تخصصی همین شورا و در دوران وزارت دانش آشتیانی، مورد بازنگری قرار گرفت و قرار بود به صورت لایحه از سوی دولت به مجلس ارائه شود که اینطور نشد. اما چون کمیسیون آموزش مجلس هم پیگیری این طرح بود، سرانجام طرح نظام معلمی در زمستان ۹۸ با امضای ۴۰ نماینده به صورت یک شوری به مجلس ارائه شد. گرچه کماکان در مرحله بررسی کارشناسی مانده و مسکوت است. طرحی که گرچه از محتوای آن پیداست که ۴ هدف کلی از جمله «نظام‌مند کردن مشارکت معلمان، توسعه و رشد صلاحیت‌های علمی توانمندی‌های‌ معلمان، برگزاری دوره‌های آموزشی و اعطای امتیازهای تخصصی و ارتباط با نهادهای بین‌المللی معلمان» را دنبال می‌کند اما در شیوه تاسیس، نظارت و فعالیت، با استانداردهای تشکیل یک نظام حرفه‌ای یا همان پروفشن ها که در تصمیم‌گیری ‌ها و سیاست‌گذاریها مستقل عمل می‌کند، فاصله زیادی دارد و بیشتر به یک «شبهِ پروفشن» شبیه است.

حالا و همزمان با گسترده شدن اعتراضات صنفی معلمان در ماههای اخیر و مطالبه اجرای کامل طرح رتبه‌بندی که برخی اجرای آن را با ضرورت تشکیل سازمان نظام معلمی و ارزیابی و تایید صلاحیت حرفه‌ای و علمی معلمان مرتبط می‌دانند؛ مجددا بحث تشکیل این نظام مطرح شده است. مروری بر گزارش‌ها، مصاحبه‌ها و یادداشت‌های منتشر شده نشان می‌دهد به طور کلی سه دیدگاه در خصوص نظام معلمی وجود دارد:

۱- موافقان تشکیل نظام معلمی: این گروه، تشکیل نظام معلمی را کانالی جدید برای پیگیری مطالبات صنفی معلمان می‌دانند و معتقدند معلمان همچون پزشکان، مهندسان یا پرستاران با تشکیل نظام معلمی از پایگاه و جایگاهی حرفه‌ای و تخصصی برای رسیدگی به مطالبات خود برخوردار می‌شوند. چندان موافق تکثر دیدگاهها در میان تشکل‌های صنفی معلمان نیستند و شرایط فعلی حاکم بر فضای فعالیت تشکیلاتی معلمان را عامل تشتت، چندپارگی و سوءاستفاده عناصر غیرمعلم از مطالبات معلمان می‌دانند. افرادی از میان فعالان صنفی و تشکل‌هایی چون انجمن اسلامی معلمان، سازمان معلمان ایران و همچنین برخی از نمایندگان مجلس و وزارت آموزش وپرورش در زمره موافقان تشکیل نظام معلمی هستند.

۲- مخالفان تشکیل نظام معلمی: مخالفان تشکیل نظام معلمی به دو گروه تقسیم می‌شوند. اول گروهی که نگران محدودسازی فعالیت سایر تشکل‌های صنفی از طریق ایجاد نظام معلمی هستند و ساختار حاکم بر تشکیل نظام معلمی را فاقد مشخصه‌ها و ویژگی‌های لازم و مستقل برای پیگیری مطالبات صنفی معلمان می‌دانند. آنها معتقدند حاکمیت با تشکیل نظام معلمی به دنبال کانالیزه کردن و محدودسازی فعالیت‌های مستقل تشکیلاتی و افزایش نظارت‌ها برای امنیتی جلوه دادن روند مطالبه‌گری مستقل معلمان است. دوم گروههایی که با تعریف تک‌ساحتی از کارکرد نظام معلمی، تشکیل این سازمان را نوعی موازی‌کاری با مراکزی چون دانشگاه فرهنگیان و تربیت معلم می‌دانند که به زعم آنها با ارائه مدرک فارغ‌التحصیلی بر صلاحیت علمی و تخصصی معلمان مهر تایید می‌زنند. این گروه ضمن اشاره به تحربه نظام‌های حرفه‌ای دیگر که عامل برخی کژکارکردی‌ها در جامعه صنفی خود شده‌اند؛ معتقدند با وجود مراکز علمی و تخصصی چون دانشگاه فرهنگیان، نیازی به تایید صلاحیت معلمان از طریق نظام معلمی نیست و بیم آن دارند که وجود چنین نظامی به کژکارکردی‌هایی منتهی شود.

۳- منتقدین سلطه ساختار بوروکراتیک نظام آموزش وپرورش بر حرفه معلمی: گروه سوم معتقدند با وجود اثربخشی نظام‌ معلمی بر تعیین صلاحیت حرفه‌ای و جایگاه معلمان؛ تا زمانی که نگرش جامعه و حاکمیت به شغل معلمی حرفه‌ای نیست و معلمان به عنوان کارمندان دولت تلقی می‌شوند؛ این سازمان نمی‌تواند به درستی از عهده وظایف و اختیارات محول شده به یک نظام حرفه‌ای برآید. به باور این منتقدین، بوروکراسی وزارت آموزش و پرورش به ترتیبی نهادینه شده که کلیه مناسبات معلمی از استخدام تا بازنشستگی ؛ رسیدگی به تخلفات ، جذب نیروهای آزاد، تاسیس و اداره مدارس ، صدور مجوز مدارس غیردولتی و …. از طریق ساختار اداری آن صورت می‌گیرد. به باور آنها در شرایطی که معلمی به عنوان یک حرفه مستقل از دولت به رسمیت شناخته نشده است؛ دلخوش کردن به سازمان نظام معلمی بیهوده است.

⤵️ ادامه در پست بعد👇
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
⤴️ ادامه از پست قبل👆


🔷 #ضرورت_تعریف_پروفشن‌ها_و_روشن_کردن_ابهامات_پیرامون_فعالیت_آنها: #سازمان_نظام_معلمی_سندیکا_نیست

#قسمت_یکم_ص۲


پرداختن به این دیدگاهها در نقد و بررسی طرح نظام معلمی در فرصتی دیگر فراهم خواهد شد اما نکته اینجاست که با وجود این چندگانگی رویکرد ( و البته برخی دیدگاههای دیگر همچون موازی بودن کارکرد نظام معلمی با فعالیت مراکزی چون دانشگاه فرهنگیان یا تربیت معلم در تعیین صلاحیت حرفه‎ای) در خصوص ضرورت یا عدم ضرورت تشکیل نظام معلمی، همچنان هیچ یک از این گروهها مرزی میان تعریف سازوکار حاکم بر شکل‌گیری «نظام حرفه‌ای» و «فعالیت صنفی و سندیکایی» قائل نیستند و با ترویج نوعی رویکرد «این همانی» چنین تداعی می‌کنند که قرار است نظام معلمی جایگزین یا به عکس تهدیدی برای تشکل‌ها و سندیکاهای صنفی معلمان باشد. هیچ کدام از این رویکردها هنوز نتوانسته‌اند، تعریفی جامع و استاندارد از ماهیت و کارکرد موردانتظار نظام معلمی ارائه دهند، تا ضمن آنکه بدنه صنفی را نسبت به ضرورت یا عدم ضرورت وجود چنین سازوکاری آگاه کند به ابهامات پیرامون تفاوت و تمایز ضروری کارکرد این نهاد با سایر فعالیت‌های تشکیلاتی نیز پاسخ دهد.

📌ادامه دارد...

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
📌 ادامه از پست قبل 👆

🔷 #ضرورت_تعریف_پروفشن‌ها_و_روشن_کردن_ابهامات_پیرامون_فعالیت_آنها: #سازمان_نظام_معلمی_سندیکا_نیست

#قسمت_دوم_ص۲


🔹 بر اساس چنین رویکردی، پروفشن خود را به مثابه نهادی مستقل برای تضمین منافع اجتماعی عرضه می‌کند و با تدوین معیارها و کدهای اخلاقی، ضمن آنکه بر ارجح دانستن منافع جمعی بر منافع شخصی و گروهی تاکید می‌کند؛ اعتماد جامعه را نسبت به جایگاه، تکالیف و مسئولیت‌های خود برمی‌انگیزاند.

با این حال مروری بر برخی تجربیات نشان می‌دهد که وجود دولت‌های شبه‌مدرن در کشورهای در حال توسعه، احتمال تبدیل شدن پروفشن‌ها به «شبهِ ‌پروفشن‌ها» را از طریق تشکیل موسسات و ایجاد سازوکارهای موازی برای تعیین معیارها و تایید صلاحیت و صدور مجوز فعالیت تقویت می‌کند. این شیوه مداخله با شدت و ضعف‌هایی در خصوص نظام‌های حرفه‌ای که تا به امروز در ایران نیز به وجود آمده‌اند، جریان داشته و در طرح فعلی نظام معلمی نیز مشهود است.

برای نمونه در طرح نظام معلمی می‌توان به نظارت شورای عالی آموزش و پرورش و صدور دستورالعمل‌ها و تعیین شاخص‌ها از سوی این نهاد برای بررسی صلاحیت حرفه‌ای معلمان اشاره کرد.

عدم استقلال این سازمان در تعیین شاخص‌ها و استانداردهای بررسی صلاحیت، نظارت بر تخلفات، نظارت چندین فرد و نهاد غیرمرتبط بر فرآیند انتخابات از جمله مواردی است که مغایر با اصل تفویض اختیارات از سوی حاکمیت به سازمان های نظام حرفه‌ای است.

📝 ادامه دارد ...

لینک قسمت یکم 👇
https://tttttt.me/KSMtehran/6648

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #مقاله_آموزشی


🔷 #۲۰تاکتیک_برای_کنشگری_مدنی_پایدار_در_شرایط_محیطی_پرمخاطره


#قسمت_یکم_ص۱

🔹منبع: تارنمای داوطلب


🔹 تارنمای داوطلب: جنبش‌ها و جریان‌های مطالبه‌محور و اعتراضی تلاش می‌کنند تا یک پیام را به طور مؤثری منتقل کنند و از این طریق بر صاحبان قدرت سیاسی و سایر نیروها و بازیگران سیاسی – اجتماعی تأثیر بگذارند و تحولات مثبتی را به صورت پایدار و طولانی‌مدت ایجاد کنند. رسیدن به این هدف در شرایط محیطی پرمخاطره آسان نیست.

منظور از شرایط پرمخاطره، وجود عوامل و شرایط محیطی است که کنشگری را با خطرپذیری مواجه می‌کند. سرکوب، تهدید و در مجموع سلطه نگرش امنیتی از سوی حاکمیت بر فضای فعالیت صنفی و مدنی از جمله شرایطی است که کنشگران را در وضعیت مخاطره‌آمیز قرار می‌دهد. با این حال علاوه بر پذیرش نقش‌هایی که یک کنشگر در چنین شرایطی باید بپذیرد؛ تاکتیک‌هایی وجود دارد که اگر از آنها پیروی کنیم، احتمال دستیابی به این اهداف و پایداری جنبش‌ها را بیشتر فراهم کرده‌ایم. این تاکتیک‌ها در قالب تاکتیک‌های ۲۰ گانه طراحی شده و ضمن آنکه به کنشگران مدنی و اجتماعی کمک می‌کند در ابعاد کلان به تغییرات اجتماعی پایدار دست پیدا کنند، به کنشگران صنفی کمک می‌کند با درک ظرفیت‌ها و توانمندی‌های یک جریان اعتراض‌آمیز صنفی، ضمن استفاده به موقع از این تاکتیک‌ها یا نمونه‌های مشابه، نسبت به دستیابی به تغییرات پایدار امیدوار باشند.


🔺۲۰ تاکتیک برای کنشگری مدنی پایدار در شرایط محیطی پرمخاطره:

۱-استراتژی چندجانبه

برای تداوم یک جنبش اعتراضی، داشتن استراتژی چندجانبه اهمیت بسیار زیادی دارد. در واقع مؤثرترین جنبش‌های اعتراضی دارای راهکارهایی برای انتشار پیام‌های چند وجهی خود هستند که گروه های مختلف مردم را از این طریق هدف قرار می‌دهد. این امر مهمی‌ست، چرا که تأثیرات و ایده های مختلفی را با خود به همراه می‌آورد و احتمال حفظ انرژی جنبش را در بلندمدت افزایش می‌دهد.

۲-هدف‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت

بسته به هدف جنبش، مشخص کردن اهداف کوتاه مدت و بلندمدت از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این کار مستلزم داشتن چشم اندازی است که از موضوعاتی که که در اصل سبب ایجاد جنبش شده فراتر برود و درپی راه‌های عملی برای دگرگونی جامعه باشد. با تعیین اهداف کوتاه مدت و بلندمدت، جنبش ها ترغیب می‌شوند که برای اطمینان از پایداری هدف خود، به فکر و اقدام بپردازند.

ایجاد این اهداف باید به صورت مشارکتی و شفاف، با کسب نظر از اعضا انجام شود تا اعضا به آنها باور داشته باشند. تعیین اهداف واضح و شفاف به جنبش ها کمک می‌کند تا بتوانند میزان موفقیت و شکست اقدامات و کمپین ها را اندازه‌گیری کنند. بسیاری از جنبش ها در کوتاه مدت موفق هستند، اما بلافاصله پس از تحقق اهداف کوتاه مدت، علیرغم پتانسیل بالا برای ایجاد تغییر پایدار، از بین می‌روند. به همین ترتیب، عدم تحقق اهداف کوتاه مدت لزوماً تأثیر یک جنبش در بلند مدت را کاهش نمی‌دهد. به عنوان مثال ، در جریان اعتراضات دانشجویی شیلی، هدف کوتاه مدت افزایش حمایت دولت از دانشجویان از طریق بورس های تحصیلی، وعده‌های غذایی یارانه‌ای و حمل و نقل بود. با این حال، این جنبش در دستیابی به هدف بلندمدت خود یعنی اصلاح نظام سیاسی که همچنان بر اساس قانون اساسی نوشته شده در دوران دیکتاتوری پینوشه بود، موفقیت کمتری کسب کرد. با این همه، به پشتوانه موفقیت‌های کوتاه مدت بدست آمده، بسیاری از اعضای جنبش های دانشجویی توانستند حمایت عمومی کافی برای تشکیل احزاب سیاسی خود را کسب کنند و در انتخابات نامزد شوند. این احزاب حدود ۲۰ درصد کرسی های پارلمان را به دست آوردند و بنابراین ممکن است در آینده بتوانند به اهداف بلندمدت جنبش دست یابند و ایجاد تغییرات پایدار را تضمین کنند.

۳-کمپین‌ها و استراتژی‌های متنوع

روش های مختلفی برای انتشار پیام و نیل به هدف وجود دارد که کنشگران در جریان جنبش‌ها می‌توانند از آنها استفاده کنند. با این حال، هیچ روش واحدی همیشه موثر نیست زیرا زمینه های مبارزاتی مختلف به استراتژی‌های مختلفی نیاز دارند. مهم است که همه عوامل و بازیگرانی که در ایجاد تغییر نقش دارند را در نظر گرفت و کمپین‌هایی مناسبی برای هر یک، طراحی کرد. در مکزیک، جنبش رو به رشد ناپدیدشدگان، که در پاسخ به ناپدید شدن ده ها هزار نفر از مردم به وجود آمد، از مجموعه‌ای از استراتژی های مختلف برای برپایی کمپین استفاده می‌کند. این جنبش راهپیمایی های گسترده‌ای در مکان های مختلف، به ویژه در روزهای خاص مانند روز مادر برگزار می‌کند و همچنین با هدف جمع‌آوری اطلاعات در مورد افراد مفقود شده، کمپین‌های گسترده حمایتی و آگاهی بخشی برپا می‌کند.



⤵️ ادامه در پست بعد👇
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
⤴️ ادامه از پست قبل

💠 #مقاله_آموزشی
#قسمت_یکم_ص۲


این جنبش توانست با همکاری رسانه ها، آگاهی از اوضاع را در مقیاس محلی و جهانی گسترش دهد و همچنین برای پیدا کردن افرد ناپدید شده گروه‌های جستجو تشکیل داد و حتی با کندن زمین تلاش کرد به گورهای دسته جمعی دسترسی پیدا کند. هرکدام از این راهبردها بخش معینی از جامعه را هدف قرار می‌دهند. به این امید که تجمیع همه اقدامات منجر به بهبود اوضاع و کشف حقیقت شود.
ضمن پرداختن به اقدامات اعتراضی، لازم است كه استراتژی هایی برای اثرگذاری با گروههایی که به صورت مسالمت‌جویانه در پی اصلاح امور در درون حاکمیت هستند نیز، تدوین شود. گروههای مصلح، به ویژه در محیط‌های بسیار سرکوبگر، فرصتی را برای شهروندان فراهم می‌کنند تا نارضایتی های خود را نزد افراد دلسوز که به اهرم های قدرت هم دسترسی دارند، ابراز کنند.

۴-پیوندهای استراتژیک

مشارکت با سازمان‌های باثبات که اهداف مشابهی دارند، یک راه مهم برای افزایش پشتیبانی عمومی و اعتبار یک جنبش است. همگرایی فقط درصورتی حاصل می‌شود که جنبشِ نیازمند به شرکای اجتماعی؛ اهداف کوتاه مدت و بلندمدت خود را بطور واضح تعریف کرده باشد و بداند که چگونه ایجاد مشارکت در دستیابی به این اهداف کمک می‌کند. به عنوان مثال، در جریان اعتراضات دانشجویی شیلی منطقی بود که برای دستیابی به اهداف کوتاه مدت که همانا بهبود دسترسی و برخورداری از پشتیبانی دولتی دانشگاه ها بود، جنبش های مختلف دانشجویی با یکدیگر مشارکت کنند. با این حال، دانشجویان به دنبال تغییر سیاسی بلندمدت نیز بودند و در نتیجه، با اتحادیه‌های کارگری بخش عمومی که منافع مشابهی داشتند نیز مشارکت کردند. این امر باعث افزایش مشارکت در راهپیمایی ها و کمپین ها شد.

۵- ساختارهای رهبری و مدیریتی غیر متمرکز

یک استراتژی مفید برای افزایش پایداری یک جنبش، تمرکززدایی از ساختارهای رهبری و مدیریت است تا اطمینان حاصل شود که همه صداها در جنبش شنیده می‌شوند و تصمیم‌گیری منحصر به گروه معدودی از افراد نیست و مسئولیت های مدیریتی جنبش بین تمامی اعضای آن تقسیم می شود تا خستگی و تحلیل نیروی اعتراضی کاهش یابد.

به علاوه، برای جنبش‌های بزرگتر، ایجاد دفاتر یا واحدهای مختلف در سطح شهرها و حوزه های قضایی متفاوت می‌تواند شمار اعضا را افزایش داده و معترضین بیشتری با اهداف مشابه را جذب کند. به عنوان مثال، قیام انقراض که در انگلستان پایه‌ریزی شد، به جنبشی جهانی تبدیل شده که به تغییرات آب و هوایی، نابودی تنوع زیستی و خطر فروپاشی اجتماعی و زیست محیطی معترض است. به منظور گسترش جنبش، گروه های محلی در شهرها و حوزه های قضایی مختلف تأسیس شده‌اند.

۶- نفوذ به قلب و ذهن افراد

زاویه‌ای که برای انتقال پیام به کار می‌رود، بر افرادی که با آن ارتباط برقرار کرده و در نتیجه آن دست به اقدام می‌زنند، تاثیرگذار است. از نظر تاريخي، جنبش‌هاي موفق پيام رساني خود را بر مواردي متمركز مي‌كنند كه افراد را به طور شخصی تحت تاثیر قرار دهد و آنها را ترغيب کند تا در مورد اهداف جنبش بيشتر بدانند. همچنین، پیامی با قابلیت جهانی شدن، مانند منع شکنجه، تغییر اقلیم، مسکن یا دسترسی به آب، برخورداری از حق تحصیل رایگان و حق برخورداری از سلامت و تامین اجتماعی، می‌تواند حمایت از یک جنبش را افزایش دهد و سبب شود که افراد با آن نزدیکی بیشتری داشته باشند.


📝ادامه دارد ...
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
⤴️ ادامه از پست قبل


💠 #مقاله_آموزشی
🔹#قسمت_دوم_ص۲


۱۰- مخاطبان خود را متحد کنید

مهم است که فعالیت جنبش را حول مسائل اصلی که افراد بسیاری را تحت تأثیر قرار می‌دهد، متمرکز کنید. این کار بهترین راه برای تضمین جلب حمایت گسترده از یک جنبش است. در برزیل در سال ۲۰۱۳، اعتراضات علیه افزایش بهای خدمات حمل و نقل عمومی در سائوپائولو و ریودوژانیرو آغاز شد. این اعتراضات توانست پشتیبانی گسترده‌ای به دست آورد. زیرا بسیاری از برزیلی ها هر روز از وسایل نقلیه عمومی استفاده می‌کنند. هنگامی که حمایت آنها حاصل شد، جنبش اهداف خود را گسترش داد تا موضوعاتی مانند فساد دولتی را هم در بر بگیرد. اعتراضات مشابهی مربوط به حمل و نقل در ارمنستان هم رخ داد. به دلیل تعداد زیاد حامیان، معترضین توانستند با کمک رانندگان داوطلب یک سیستم حمل و نقل موازی راه اندازی کنند. این موضوع به دولت نشان داد اگرچه بسیاری از مردم به وسایل نقلیه عمومی وابسته هستند ,، نمی‌توان آنها را به زور وادار به پرداخت نرخ بالاتری کرد. چرا که با هم متحد شده و سیستم جایگزین ایجاد می‌کنند. به دلیل همین اعتراضات دولت تصمیم گرفت که افزایش نرخی را که در نظر داشت به مردم تحمیل نکند.

۱۱- سخن‌گویان و چهره‌های اثرگذار پویا و فعال

افراد مشهور و شخصیت‌های معروف که دارای دنبال‌کنندگان زیادی هستند و از پشتیبانی عمومی برخوردارند، ببیشتر وقت‌ها در انتشار پیام مؤثرند. در صورت لزوم، مشارکت با این افراد در جهت کمک برای جلب حمایت از یک ایده یا جنبش مفید است، به ویژه در دنیایی که به طور فزاینده‌ای تحت تأثیر رسانه‌های اجتماعی بوده و به آن متکی است. رهبران اعتراضات در آرژانتین به منظور اطلاع رسانی و آگاهی بخشی درباره جنبش‌های اعتراضی، به طور فزاینده‌ای به افراد مشهور، که از سوی عموم به عنوان الگو تلقی می‌شوند، اتکا می‌کنند. انتخاب این که با کدام چهره مشهور مشارکت کنید، باید همرا ه با بررسی‌های دقیق و استراتژیک باشد.
باید واضح و روشن باشد که فرد مورد نظر نسبت به اهداف جنبش آگاهی و علاقه دارد و فقط درگیر منافع شخصی خود نیست. به عنوان مثال، لئوناردو دی‌کاپریو (بازیگر هالیوودی) سخنگوی جنبش علیه تغییرات آب و هوایی شده است و سال‌هاست خود را وقف این هدف کرده است. به همین ترتیب، هنگامی که دولت انگلستان می‌خواست قانونی را برای مالیات بر پلاستیک‌های یک بار مصرف تصویب کند، روزنامه نگار محبوب طبیعت، دیوید آتتنبورو را برای همکاری برگزیدند و وی به ترغیب مردم در حمایت از قانون مزبور کمک کرد.

۱۲- پوشش رسانه‌ای

پوشش رسانه‌ای، عاملی کلیدی است که می‌تواند به موفقیت یا شکست یک جنبش کمک کند. پوشش خبری و گزارشی رسانه‌ها از اعتراضات، اغلب عاری از صداقت و همراهی است_تجربه این شیوه خبررسانی در رسانه‌های داخلی وابسته به حاکمیت و فارسی‌زبان خارج از ایران که اهداف دولت‌ها و سایر جریان‌های سیاسی را دنبال می‌کنند، برای مخاطب ایرانی آشناست_ و بدین ترتیب جلب حمایت مردمی نسبت به هدف اعتراضات را دشوارتر می‌کند. بنابراین داشتن روابط محکم با روزنامه نگاران و برقراری ارتباط با رسانه ها مهم است. صرف وقت با خبرنگاران و توضیح ماهیت و دلایل اهمیت جنبش و نیز حقوق معترضین اهمیت به سزایی دارد. پوشش رسانه‌ای بی‌طرف، برای مردمی که در خانه هایشان نشسته‌اند و به مردم سراسر جهان در مورد کمپین‌هایی که جنبش‌های اعتراضی برپا می‌کنند، اطلاع رسانی می‌کند. گزارش دهی مثبت در مورد اعتراضات باعث افزایش فشار داخلی و خارجی برای رسیدگی به خواسته‌های معترضان می‌شود.

۱۳- استفاده از پخش زنده (لایو استریم)

رسانه ها که مطالب را ضبط و ویرایش می‌کنند، اغلب اوقات خواسته یا ناخواسته وضعیتی را گزارش می‌دهند به نفع تمایلات سیاسی خاصی دست کاری می‌کنند. برای کم اثر کردن این نوع دست کاری، جنبش اِشغال در ایالات متحده با دو سیستم اشتراک‌گذاری ویدیو بنام های Ustream وLivestream وارد همکاری شد و از این دو به طور گسترده برای پخش محتوای ویدیویی زنده و عکس استفاده کرد. این سرویس‌ها به معترضین امکان می‌دهند که کانال‌های ویژه خود، مانند Globalrevolution.tv را ایجاد کنند، کانالی که با روایت‌های مغرضانه رسانه‌های سنتی مقابله می‌کرد. پخش زنده امکان پوشش موضوعاتی را که رسانه های جریان اصلی گزارش نمی‌دهند، فراهم می‌کند و چنین پوشش‌هایی را می‌توان در رسانه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام هم منتشر کرد.

📝ادامه دارد ...

لینک قسمت اول 👇
https://tttttt.me/KSMtehran/7315

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
⤴️ ادامه از پست قبل

💠 #مقاله_آموزشی
🔹 #قسمت_سوم_ص۲


۱۸- فضاهای اعتراضی فراگیر

باید اذعان کرد که شرکت دراعتراضات اغلب کاری خسته‌کننده و وقت‌گیر است. بسیاری از افراد به دلیل مسئولیت‌های دیگری که دارند، از جمله نیاز به کار یا مراقبت از خانواده‌هایشان نمی‌توانند در حدی که دوست دارند، مشارکت کنند. معترضین باید تلاش کنند فضاهایی را ایجاد کنند که از این امر آگاهی داشته و فراگیر و در دسترس همگان باشند. اعتراضات ضد خشونت مسلحانه در سال ۲۰۱۸ در ایالات متحده شامل راهپیمایی در یک مدرسه بود که باعث شد تقریباً یک میلیون کودک مدرسه‌ای و دانشجویان دانشگاه ها، کلاس های خود را ترک کنند. استفاده از چنین تاکتیک‌هایی که گروه های سنی مختلف را قادر به مشارکت می‌کنند می‌تواند بسیار ارزشمند باشد، اما حضور بچه ها در خانه در ساعاتی که باید در مدرسه باشند می‌تواند برای والدین گرفتاری هایی از نظر مراقبت از بچه ها ایجاد کند. برای پاسخ به این مشکلات در ارمنستان، تمهیدات ویژه‌ای برای مراقبت از کودکان در بین همسایگان و در اماکن اعتراضی برقرار شد تا اطمینان حاصل شود که والدین می‌توانند در جلسات دسته جمعی و راهپیمایی ها شرکت کنند. جنبش‌های اعتراضی باید نسبت به نیازهای متغیر اعضای خود هشیار بوده و قابلیت انطباق با شرایط و نیازها را داشته باشند.

۱۹- هماهنگی استراتژیک با پلیس

خشونت مانع بسیار بزرگی برای رسیدن به اهداف جنبش است. پتانسیل خشونت چیزی است که باید از ابتدای جنبش به آن پرداخت. برخی از موفق‌ترین جنبش های اعتراضی با خنثی‌سازی خصومت قبل از شروع راهپیمایی‌های دسته جمعی، بطورکلی از خشونت اجتناب کردند. وقتی کسی برانگیخته نشود، احتمال واکنش خشن کمتر است و اگر رفتارتان با آنها دوستانه باشد، این احتمال بسیار کمتر خواهد شد. استفاده از روش‌های مسالمت‌جویانه در مواجهه با پلیس و تلاش برای برقراری ارتباط و گفتگو با پلیس از سوی کنشگران و رهبران یک جریان اعتراضی و توضیح دلایل برگزاری اعتراضات_اگرچه وقت‌گیر باشد و نیاز به تکرار چندباره داشته باشد_ در درازمدت بر تغییر رویکردهای امنیتی نسبت به خرابکارانه بودن خاستگاه اعتراضات تاثیر خواهد گذاشت.

۲۰- کمپین خود را گسترش دهید

اگر مکانی که در آن اعتراضات را برگزار می‌کنید، انتخابی استراتژیک باشد؛ می‌تواند به افزایش تعداد معترضان و رشد حمایت سایرین از کمپین منجر شود. به عنوان مثال، در جریان اعتراضات صنفی کارگران هفت‌تپه، بازار شوش به محلی برای برگزاری راهپیمایی‌های اعتراضی کارگران تبدیل شد. کارگران که نسبت به تاثیر عواقب خصوصی‌سازی بر کاهش درآمد و قدرت خرید خانواده‌های خود معترض بودند، در بازار شوش راهپیمایی می‌کردند تا بدین شکل بازاریان و کاسبان محلی را هم با یک حرکت صنفی مسالمت‌جویانه همراه و حمایت آنان را نیز کنند. به ادعای رهبران این اعتراضات صنفی، همین حرکت باعث افزایش آگاهی برخی از کاسبان و بازاریان نسبت به تداوم بحران معیشتی هزاران کارگر در یکی از قدیمی‌ترین کارخانه‌جات تولید شکر کشور شد.

📌 جمع‌بندی

موارد مطرح شده در این توصیه‌نامه، از میان روایت‌ها و تجربیات زیسته کنشگران صنفی و اجتماعی به دست آمده، بنابراین به این راهکارهای پیشنهادی، می‌توان موارد دیگری نیز افزود. تجربه زیسته کنشگران صنفی و اجتماعی به آنها آموخته که در مواجهه با هر موقعیتی، باید به صورت هوشمندانه از استراتژی و تاکتیک مناسب همان موقعیت برای نیل به مقصود استفاده کنند.
در واقع این محیط و شرایط پیرامونی است که می‌تواند راه و روش رسیدن به اهدافی را که از پیش بر روی آنها توافق کرده‌ایم، تعیین کند. کنشگران هوشمند بر حسب تجربه می‌دانند که استفاده از یک تاکتیک مشابه برای دو موقعیت متفاوت، نه تنها سودمند نیست؛ بلکه می‌تواند منجر به توقف این جریان اعتراضی و کاهش سطح مشارکت ذینفعان در درازمدت شود. بنابراین همواره با مشورت و همکاری با یکدیگر، به دنبال به روزرسانی ایده‌ها و تاکتیک‌هایی هستند که جنبش را به پیش برده و از توقف آن به هر نحوی جلوگیری کند.


لینک قسمت اول
https://tttttt.me/KSMtehran/7315

لینک قسمت دوم
https://tttttt.me/KSMtehran/7362


آیدی ارتباط با کانال 👇

@Ertebat_Ba_KSMtehran

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #گفتگو

📌 #دغدغه‌های_زنان_معلم_در_آموزش‌وپرورش

#قسمت_یکم

🔹منبع: سلامت نیوز


🔹 چند سالی است که چرخ زندگی بدون همراهی زنان، به‌ویژه در کلان‌شهرها به‌سختی می‌چرخد. وجود شرایط نامطمئن اقتصادی در کشور، زنان بیشتری را روانه بازار کار کرده است. زنان شاغلی که علاوه بر دغدغه‌های مسئولیت روزانه زندگی (همسربودن و مادربودن) باید بتوانند هماهنگی خوبی بین زندگی خانوادگی و زندگی حرفه‌ای خود ایجاد کنند. شاهکار‌نامیدن این هماهنگی شاید اغراق باشد؛ اما برقراری این تعادل نشان از قدرت مدیریت یک زن و امتیاز ویژه آن نسبت به زنان شاغل دیگر یا حتی زنان خانه‌دار دارد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق، معلمی یکی از شغل‌هایی است که با توجه به بافت سنتی جامعه، برای زنان پذیرفته‌شده است و شاید شغلی است که می‌تواند زمینه‌های مشترک فکری جامعه سنتی و مدرن را به هم پیوند بزند.

درحال‌حاضر ظرفیت بیش از نیمی از نیروی کار وزارت آموزش‌وپرورش را زنان تشکیل می‌دهند؛ ظرفیت بزرگی که حتی باید در اولویت‌های نیازسنجی‌های پژوهشی آموزش‌وپرورش قرار گیرد. در این گفت‌وگو به سراغ چند معلم رفته‌ایم و بیشتر از مشکلات خاص زنان در آموزش‌وپرورش و راهکارهای برخورد با آنان پرسیده و پاسخ آنها را شنیده‌ایم.

به‌‌عنوان سؤال اول مشکل خاص معلمان زن چیست؟

🍃 #نرگس_ملک‌زاده: بسیاری از فرهنگیان زن مجبور هستند برای تدریس به مناطق محروم یا منطقه‌ای به غیر از منطقه زندگی خود بروند که در دل این مسئله چند مشکل دیگر نهفته است.

ممکن است معلمان بنا به دلایل متعدد از قبیل‌ نبودن امکانات و شرایط زندگی در مناطق محروم نتوانند در منطقه مربوطه اقامت داشته باشند که علاوه بر تحمیل هزینه رفت‌وآمد و هزینه روانی حاصل از این آمدوشدها ممکن است امنیت آنها هم به خطر بیفتد.

یکی از مشکلات زنان شاغل همیشه مشکل تنظیم زمان برای زندگی شخصی و زندگی حرفه‌ای است؛ اما چرا باید تنظیم این مشارکت در زندگی طوری نباشد که زن -که همپای مرد در جامعه به فعالیت مشغول است- نتواند در شغل خود ارتقایی شایسته داشته باشد؟ منشأ این بی‌اعتمادی هم در افکار ماست که هنوز خود قبول نداریم یک زن می‌تواند یک مدیر یا یک کارمند موفق‌تر از مردان باشد و همیشه برتری را به مرد‌بودن داده‌ایم.

محدودیت در پوشش را هم می‌توان به مشکلات خاص زنان اضافه کرد. در آموزش‌وپرورش درباره پوشش زنان، هیچ قانون یا بخش‌نامه‌ای نداریم.
بخش‌نامه‌ای کلی وجود دارد؛ اما نوع پوشش را محدود نمی‌کند. کسی حق ندارد پوشش مناسب را به دلیل آراسته‌بودن نقد کند. پیامدهای این سختگیری‌های بی‌مورد وقتی بیشتر نمایان می‌شود که دقت داشته باشیم که فرسایش شغلی معلمان زن و حتی سلب آرامش روانی از آنها اثراتش را بر ۳۰ دانش‌آموز می‌گذارد و این چیزی است که برای زنان شاغل در ارگان‌های دیگر صدق نمی‌کند.


⤵️ ادامه در پست بعد👇
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #تاریخچه_آموزش_و_پرورش #کوشندگان_معاصر #محمدتقی_فلاحی 🔹#کوشندگان_فرهنگ‌وآموزش_در_دوره_قاجار_نسل_دوم_۱ #میرزا_حسن_تبریزی (#رشدیه) (۱۲۷۶ تا ۱۳۶۳ ق) از نخستین بنیان‌گذاران مدرسه های جدید در ایران(تبریز و تهران) است. معلمی اندیشمند که…
💠 #تاریخچه_آموزش_و_پرورش_در_ایران

«#نهادهای_آموزشی» (#قسمت_یکم )

محمدتقی فلاحی

🔹 تاسیس مدارس اقلیت‌های مذهبی


محمد شاه قاجار در سال ۱۲۵۵ ه.ق. فرمان و آزادی فعالیت های مذهبی و فرهنگی ترسایان را صادر کرد در زمان او نخستین هیئت‌های مبلغان مسیحی به ایران آمدند. نخستین مدارس جدید به سبک اروپایی را کشیشان آمریکایی و فرانسوی در ایران دایر کردند. نخستین مدرسه دخترانه را کشیشی آمریکایی به نام پرکینز در سال ۱۲۵۵ ق در شهر ارومیه در خانه شخصی خود تاسیس کرد. در این مدرسه علاوه بر تدریس علوم جدید، برخی حرفه‌ها مانند قالی‌بافی نیز به کودکان یاد داده می‌شد. مدرسه ابتدا خاص اقلیت‌های مذهبی بود و هیچ دختر مسلمانی اجازه تحصیل در آن را نداشت؛ ولی پس از مدتی در زمان ناصرالدین‌شاه، به خواهش بنجامین وزیرمختار آمریکایی، اجازه دادند که دختران مسلمان هم در این مدرسه درس بخوانند. پس از این آمریکاییان مدرسه‌های دیگری در روستاهای اطراف ارومیه برپا کردند. دومین مدرسه را کشیشی فرانسوی به نام پوره با پشتیبانی محمدشاه ابتدا در تبریز و سپس در جلفای اصفهان دایر کرد و مقرر شد که کودکان مسلمان، کاتولیک و ارمنی را بپذیرند.

در سال ۱۲۵۶ ق مبلغان لازاریست در روستاهای مسیحی‌نشین ارومیه و سلماس ۲۱ مدرسه تاسیس کردند و در برخی از این مدارس کودکان یهودی و مسلمان در کنار دانش‌آموزان ارمنی و آسوری تحصیل می‌کردند. این امر بر گروهی از روحانیان ارومیه ناگوار آمد، ولی روحانیان لازاریست برای جلب رضایت آنان، نوآموزان مذاهب مختلف را در کلاس های جداگانه قرار دادند. مدرسه #سن‌لویی در تهران را هم لازاریست‌ها در ۱۲۷۷ ق در تهران تاسیس کردند و در سال ۱۲۸۲ق مدارس دخترانه #سن_ونسان_دوپول فرانسوی در ارومیه و سلماس، تبریز و اصفهان دایر گردید.

در ۱۲۸۹ ق مدرسه پسرانه آمریکایی در تهران و در ۱۲۹۲ق مدرسه دخترانه #سن_ژوزف در تهران تاسیس شد. به جز این‌ها مدارس دیگری توسط انگلیسی‌ها، کلیسای روسیه تزاری، عثمانی‌ها و آلمانی‌ها نیز در نواحی غربی آذربایجان به وجود آمد که همه اینها پس از شروع جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ م) تعطیل شدند.

هیئت مذهبی آمریکایی در سال ۱۲۹۵ ق بیمارستان و #مدرسه_عالی_طب را ساختند که شبانه روزی بود و دانشجویان به صورت نظری و عملی در بیمارستان پس از ۵ سال تحصیل اجازه طبابت می گرفتند. همچنین مدرسه معرفت آمریکاییان پروتستان به صورت مختلط بود که در آن شاگردان مسیحی، یهودی و مسلمان با هم تحصیل می کردند.

مدارس #آلیانس توسط دو موسسه به نام‌های آلیانس فرانسه و انجمن آلیانس جهانی یهودیان در ایران ایجاد شدند و نخستین مدرسه آلیانس در تهران ۲۵ سال پس از موافقت ناصرالدین شاه در ۱۳۲۹ قمری تاسیس شد. (در زمان رضاشاه این مدرسه ملی شد و با نام اتحاد زیر نظر وزارت معارف درآمد).

🔹 از تاسیس دارالفنون تا انقلاب مشروطیت ۱۲۶۸ تا ۱۳۲۴ ه.ق/ ۱۲۲۹ تا ۱۲۸۴ ه.ش/ ۱۸۵۱ تا ۱۹۰۶ م.

تاسیس #دارالفنون توسط امیرکبیر آغاز نهضت علمی جدید در ایران محسوب می شود و از مهمترین اقدامات علمی و فرهنگی در تاریخ آموزش و پرورش ایران به شمار می‌آید. فکر تاسیس چنین مدرسه‌ای از جوانب مختلف در ذهن امیر نُضج گرفته بود. مدرسه‌های علمی روسیه را مشاهده کرده بود، از موسسات آموزشی و پرورشی مغرب‌زمین آگاه بود و بنیادهای علمی و فرهنگی دولت عثمانی را کاملاً می‌شناخت. حسین محبوبی اردکانی در کتاب تاریخ تحول دانشگاه تهران و موسسات آموزش عالی می نویسد، «وی در جریان کارهای اداری، احتیاج ایران را به افراد کاردانی که از معارف جدید با اطلاع باشند، دریافته بود. اراده قوی و هوش کافی داشت و مأموریت های سیاسی داخل و خارج، او را به کار کشورداری آشنا ساخته و به وی فهمانده بود که ایران چه می‌خواهد و چگونه باید آن را به دست آورد؛ می‌دانست مستشاران خارجی چندان کاری برای ایران انجام نمی‌دهند و نباید خیلی به آنها امید داشت. برای رفع نیازمندی‌های مملکت باید مرکزی برای تعلیم و تربیت جوانان ایرانی آماده ساخت که حتی‌الامکان پیشامدها و عوارض خارجی نتواند رشته تحصیل یا کار و خدمت آنها را بگسلد. از این رو پس از آنکه آرامشی در ایران پدیدار شد به تاسیس دارالفنون همت گماشت.»


📝 ادامه دارد...



#نشرآگاهی
#تقویم_آموزشی
#برابری_آموزشی
#معلمان_تاثیرگذار
#مدارس_نوین
#آشنایی_با_بزرگان
#تاریخ_آموزش_و_پرورش
#جای_معلم_زندان_نیست
#آزادی_معلمان_زندانی_بی_قیدوشرط_فوری
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #سلسله_مقالات

🔷 #امتناع_گفتمان_ایدئولوژیک_در_آموزش_و_پرورش ؛ #قسمت_یکم

🔹 چشم انداز ایران، اسفند ۱۳۹۱
#محمدتقی_فلاحی

🔹از نیازهای زندگی در دنیای نو کسب توانايی است که در دنیای گذشته اصولا در حد رفع نیاز در جریان زندگی روزمره، از راه تقلید یا گوش سپردن به دستورات به دست می آمد.
یاد گرفتنیها اندک بودند و ساده و امر
یادگیری عملی بود و بی درنگ.
به بیان دیگر در جوامع ابتدایی میان یادگیری و کاربرد آن فاصله چندانی وجود نداشت.
دنیای امروز اما از نوع دیگری است، هرچند شیوه های یادگیری رایج در گذشته را نمی توان کاملا منسوخ شده دانست، اما اجبار ضرورتها راههای بسیار طولانی و پیچیده تری پیش روی افراد و اجتماعات قرار داده، زیرا امروزه یادگیری، فراتر از نیازهای فردی، ضرورتی
اجتماعی است.
از این روست که آموزش و پرورش رسمی همواره رو به گسترش بوده است
و پرداختن به آن از وظایف اصلی دولتها ی جدید محسوب می شود.
اگرچه درنگ و تأمل در این وظیفه همواره این پرسش را مطرح كرده، که آموزش و پرورش رسمی برای تداوم حکومت ها بیش تر به کار می آید یا برای رشد افراد.
جامعه شناسان ازجمله کارکردهای مهم آموزش و پرورش را جامعه پذیركردن
کودکان و نوجوانان می دانند و نيز کمک به کنترل اجتماعی.
در واقع آنچه امروزه از مدرسه انتظار می رود آن است که افزون بر انتقال دانش و مهارتهای فنی همراه با سایر دستگاههای رسمی، کودک و نوجوان را از راه انتقال ارزشها و هنجارهای خاص، همساز با اخلاق اجتماعی مطلوب و مناسب مورد نظر جامعه (حاکمان) بار آورد.
از این دیدگاه، مدرسه پایگاهی است
که با الگوبرداری از روابط و مناسبات جاری در جامعه، فرد را برای پذیرش نظم موجود در آن آماده می‌كند.

با اطمینان می توان گفت كه تمامی
نظام های آموزشی در دنیا، به صورت آشکار یا نهان، تلاش می‌كنند ارزشها و هنجارهای مشخصی را در دانش آموزان خود درونی كرده و از این راه آن ارزشها را بازتولید نمایند.
تا جایی که برخی متفکران مانند پیر بوردیو کارکرد واقعی مدرسه را انتقال دانش نمی دانند و معتقدند هدف اصلی نظامهای آموزشی حفظ و بازتولید نظام موجود نابرابریهای اجتماعی است.
ماکس وبر نیز بر این باور است که هرگونه اقتدار سنتی و کاریزماتیک و نيز اقتدار عقلانی ـ بوروکراتیک، برای حفظ مشروعیت خویش، سازمانهای اجتماعی خاص خویش را ـ ازجمله در آموزش و پرورش ـ به وجود می آورد.
وبر و بوردیو البته تنها گویندگان چنین نظراتی نیستند، مجموعه ای از اندیشمندان دیگر نیز ـ باعنوان نظریه های بازتولید ـ به توضیح نقش آموزش و پرورش و... در تولید ارزشهای مطلوب
حاکمان جوامع پرداخته اند.
در این میان دولتها را می توان برمبنای میزان فراگیر و آشکاربودن ارزشهای خاصی که القا می کنند، روی یک پیوستار درجه بندی كرده و حدی از ایدئولوژیک بودن را برای آنها در نظر گرفت.

حسین بشیریه معتقد است:
دولتهای ایدئولوژیک نوع خاصی از نظامهای سیاسی هستند که هدف اصلی آنها اجرای اصول ایدئولوژی کم و بیش فراگیر و همه جانبه به منظور ایجاد تحول در خودفهمی ها و کردارهای اجتماعی و فرهنگی مردم است.
در راستای همین ایجاد تحول در کردارهای اجتماعی و فرهنگی مردم است که نظامهای ایدئولوژیک تلاش می کنند ضمن تقویت هویت ایدئولوژیک مورد نظر خود، به تضعیف هویتهای ملی، قومی و طبقاتی بپردازند، چه بسا از شکل گیری آنها جلوگیری كنند. با یکسان سازی افکار و عقاید مردم، جامعه ای با هویت توده ای پديد آورند.
دستیابی به این مقصود نیازمند به کارگیری ابزارهای گوناگون موجود و در اختیار دولت است؛ ازجمله:
کنترل فکری نهادهای آموزشی در سطوح گوناگون، کنترل فکری و ایدئولوژیک کلیه رسانه ها، مبارزه با مظاهر مختلف زندگی غیر ایدئولوژیک و از میان موارد بالا نهادهای آموزشی را می توان دیرپاترین و در گستره زمان، اثرگذارترین نهاد برای تأمین هدفهای ایدئولوژیک دولتها در نظر گرفت، زيرا به طورکلی کارکرد آموزش و پرورش را از دو دیدگاه می توان بررسی كرد.
دیدگاه اول که فراگیری بیشتری دارد:
آموزش و پرورش مسئول تربیت حرفه ای و تخصصی افراد جامعه است، یعنی آماده کردن آنها برای جذب در نیروی کار.
جامعه در سطوح مختلف به نیروی انسانی نیمه ماهر، ماهر و متخصص نیاز دارد و به این منظور افراد را از طریق تعلیمات رسمی آماده جذب در مشاغل و حرفه های گوناگون در تقسیم کار اجتماعی می سازد.

در دیدگاه دوم که می توان آن را دیدگاه
ایدئولوژیک نیز نامید:
آموزش و پرورش درصدد پرورش نگهبانان نظام سیاسی موجود است.
از این منظر آموزش و پرورش جایگاه کشمکش بر سر نوع خاصی از آموزش و سیاست فرهنگی تلقی می شود.

📝 ادامه دارد...

📌بازنشر اندیشه و یادداشت های محمدتقی فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی

https://tttttt.me/ksmtehran1/188
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #سلسله_مقالات


🔹 #انسان_ها_چگونه_اجتماعی_می_شوند #قسمت_یکم

مترجم: #محمدتقی_فلاحی

🔹 پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۵ _ روزنامه سرمایه



🔹 نوزاد انسان بدون هیچ فرهنگی متولد می شود. او باید به وسیله والدین، معلمان و افراد دیگر به موجودی با مهارت های فرهنگی و اجتماعی تبدیل شود. فرآیند عمومی کسب فرهنگ (فرهنگ پذیری) به عنوان اجتماعی کردن نام گذاری شده است. ما در جریان اجتماعی شدن زبان فرهنگی را که در آن متولد شده ایم، یاد می گیریم همین طور نقش هایی را که باید در زندگی ایفا کنیم.

مثلا (در جریان اجتماعی شدن) دختران یاد می گیرند چگونه فرزند، خواهر، دوست، همسر و مادر باشند. علاوه بر این، آن ها با نقش های شغلی که جامعه برای آن ها در نظر گرفته آشنا می شوند. ما همچنین از طریق جریان اجتماعی شدن هنجارهای فرهنگی مان را آموخته و می پذیریم. هنجارها مفاهیم مناسب و رفتارهای مورد انتظاری هستند که بیش تر افراد اجتماع آن ها را پذیرفته اند.

هنگامی که اجتماعی شدن به جریان عام فرهنگ پذیری نسبت داده می شود، انسان شناس ها اصطلاح «فرهنگ آموزی» را برای جریان اجتماعی شدن در یک فرهنگ خاص به کار می برند. شما به وسیله پدر و مادرتان و دیگر افرادی که در تربیت شما مؤثر بوده اند با فرهنگ ویژه ای آموخته شده اید.

اجتماعی کردن در جریان شکل گیری شخصیت (انسان) دارای نقش مهمی است. در حالی که بخشی از ویژگی های شخصیت انسان نتیجه (عملکرد) ژن های ماست، فرآیند اجتماعی کردن می تواند با تشویق نگرش ها و عقاید ویژه به علاوه فراهم ساختن شرایط برای انجام تجربیاتی به طور انتخابی شخصیت فرد را به مسیرهای خاصی هدایت کند.
این (موضوع) چه بسا توضیحی است برای بسیاری از تفاوت ها میان انواع شخصیت های معمول یک جامعه در مقایسه با جوامع دیگر. به عنوان مثال مردان قبیله «سیمایی» در مرکز شبه جزیره مالایای مالزی مردمان ملایمی هستند که افراد متجاوز و تندخو را دوست ندارند و در واقع تا حد امکان از این گونه افراد دوری می جویند. در مقابل، سرخپوستان «یانومامو» ساکن در منطقه مرزی میان ونزوئلا و برزیل معمولا پسرانشان را طوری تربیت می کنند که سرسخت و مهاجم باشند. مرد ایده آل «یانومامویی» هرگز از هیجانات شدید و خشونت خودداری نمی کند و در واقع به دنبال خشونت و سختی می گردد.

اجتماعی کردن موفق می تواند نتیجه یکنواختی موجود در یک جامعه باشد. چنانچه همه کودکان شیوه های اجتماعی سازی مشابهی را آموزش ببینند، این احتمال وجود دارد که آن ها عقاید و انتظارات مشترکی را در بین خود به وجود بیاورند. این واقعیت انگیزه قوی برای دولت های ملی در نقاط مختلف جهان به وجود آورده است تا آموزش و پرورش (همگانی) را متداول کرده و آن را برای همه کودکان اجباری کند. تصمیم گیری برای این که چه چیزهایی باید آموخته شود و چگونه، ابزار سیاسی پرقدرتی برای زیر فرمان گرفتن و تسلط داشتن بر مردم است. زیرا آن ها یی که هنجارهای اجتماعی را درونی ساخته اند کم تر احتمال می رود که قانون شکنی کنند یا خواهان تغییرات اجتماعی بنیادی شوند، هر چند در همه جوامع افرادی حضور دارند که با چارچوب های تعریف شده معمول فرهنگی منطبق نمی شوند به این دلیل که آن ها به طرز نابهنجاری اجتماعی شده اند و به عبارت دیگر هنجارهای اجتماعی را درونی نکرده اند. این گروه از مردم معمولا توسط جامعه خود برچسب منحرف یا حتی بیمار روانی می خورند. در جوامع بزرگی مانند ایالات متحده که ترکیبی از گروه های نژادی و قومی مختلف هستند، اجتماعی کردن اولیه تحت تاثیر نفوذ این گروه ها در خانواده های مختلف اغلب در روش ها، اهداف و انتظارات با یکدیگر مغایرت دارند. از آن جا که این جوامع دارای پیچیدگی و فاقد تجانس فرهنگی هستند درباره آنچه که باید به عنوان هنجارهای مشترک پذیرفته شود، توافقی ندارند.

تعجب آور نیست که چنین ابهام عمومی نتیجه اش تحمل بیش تر انحراف اجتماعی باشد. تفاوت در ظاهر، شخصیت و اعمال در چنین جوامع بزرگی پذیرفتنی تر است.
اجتماعی شدن یک جریان یادگیری است که به فاصله کوتاهی پس از تولد آغاز می شود. دوران اولیه کودکی جدی ترین و سخت ترین دوره اجتماعی شدن است. زمانی است که ما توانایی سخن گفتن را به دست می آوریم و اصول اولیه فرهنگ مان را می آموزیم. همچنین زمانی است که بسیاری از ویژگی های شخصیتی ما شکل می گیرد. هرچند که ما اجتماعی شدن را در طول زندگی مان ادامه می دهیم. در ضمن سال هایی که سن ما افزایش می یابد، ما به موقعیت های جدیدی وارد می شویم و نیاز پیدا می کنیم که نقش های مناسب این موقعیت های جدید را یاد بگیریم.


📝 ادامه دارد ...

📌 #بازنشر اندیشه و یادداشت های #محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی

https://tttttt.me/ksmtehran1/188

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #صدایی_در_سکوت_خیابان

📌 قسمتهایی از گفت‌وگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_یکم

#محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی


آقای فلاحی شما دبیر کانون صنفی معلمان هستید، به‌طورکلی روند و شیوه‌های پیگیری مطالبات معلمان چگونه بوده است؟

#محمدتقی_فلاحی: اگر بخواهیم روند پیگیری مطالبات معلمان را بررسی کنیم، باید به سابقه تاریخی نسبتاً طولانی‌تری اشاره کرد، ولی در حال حاضر یک روند بیست‌ساله پشت سر ما بوده است.

نهادهای معلمان در بدو شکل‌گیری سعی کردند با دسته‌بندی و انسجام‌بخشی به مطالبات قشر فرهنگی از طرق مختلف بتواند آن‌ها را مطرح و پیگیری بکند. در این مسیر تشکل‌ها و نهادهای صنفی و مشخصاً کانون صنفی معلمان و بعد شورای هماهنگی از روش‌هایی مانند گفت‌وگو و رایزنی با نهادهای وابسته به قدرت مثل مراکز تصمیم‌گیری وزارت آموزش ‎و پرورش و نهادهای وابسته به ریاست‌جمهوری و کلاً دولت استفاده کردند.

معلمان با توضیح و تشریح مسائل و مشکلات خود به این نهادها، سعی کرده‌اند با آن‌ها کار توضیحی کنند. روش‌های دیگری نیز وجود داشته است، نظیر مطرح کردن مسائل در نشریات و رسانه‌های مختلف به‌عنوان یکی از راه‌های بردن مسائل آموزش و پرورش به‌طور عام و معلمان به‌طور خاص به سطح عمومی جامعه، نوشتن نامه‌های سرگشاده یا سربسته به مسئولان و البته در کنار همه این‌ها تجمع، تحصن و اعتصاب در مدرسه‌ها و محل کار ابزار مختلفی بوده است که مورد استفاده نهادهای معلمان به فراخور شرایط قرار گرفته است، حتی در تجمعات اخیر که برای خواسته مشخص و مهمی به نام رتبه‌بندی بوده و مورد استقبال معلمان قرار داشته و نمود بیشتری پیدا کرده و معلمان بیشتری به آن پیوسته‌اند هم از ابزار متنوعی استفاده شده است.

گستردگی حرکت معلمان در اعتراضات اخیر یادآور سال ۱۳۸۵ است که قانون مدیریت خدمات کشوری مطرح بود و در آن سال هم ابعاد حرکت معلمان گسترده بود.

فکر می‌کنید از این روش‌های مختلفی که فرمودید برای مطالبه‌گری معلمان در پیش گرفتند، کدام روش بیشتر به نتیجه منتهی شده است؟ آیا صرفاً تجمعات و تعطیلی مدارس بیشتر به نتیجه منتهی شده است؟

#فلاحی: بله. متأسفانه این‌گونه بوده است. معمولاً تا زمانی که با گفت‌وگو و نامه‌نگاری دیدارهای جمعی و فردی‌ها پیش رفتیم، گرچه مطالبات مورد تأیید بوده، ولی متأسفانه پاسخ درخوری داده نشده است و معمولاً زمانی پاسخ گرفتیم که دست به تجمع گسترده یا اعتصاب در مدرسه زده‌ایم.

می‌توانم بگویم که گزینه آخر، آخرین انتخاب این تشکلات بوده، اما متأسفانه مؤثرترین هم بوده است.


آیا تجمعات وقتی صورت گرفته که فضای اجتماعی ایران مقداری بازتر بوده یا غیر از این هم وجود داشته؟

#فلاحی: نه الزاماً، در سال ۱۳۸۵ فضا به سمت بسته شدن می‌رفت، اما به خاطر اینکه معلمان سال‌ها منتظر لایحه‌ای بودند که دولت به مجلس ارائه کند و بعد صحبت پس گرفتن لایحه از مجلس مطرح شد، حرکت جمعی گسترده‌ای انجام شد و بسیار هم در آن زمان مورد توجه قرار گرفت.

یا در همین فضای فعلی می‌بینیم فضای عمومی جامعه به سمت باز شدن نرفته، اما معلمان با جدیت پیگیر مطالبات خود هستند؛ البته اگر فضا باز باشد طبیعی است که جای بیشتری برای کنش اجتماعی هست و چنین چیزی عجیب نیست.

📝 ادامه دارد...

https://tttttt.me/ksmtehran1/188


#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #سلسله_مقالات_گفتگوها


🔹#چالش_های_آموزش_و_پرورش_در_ایران
#قسمت_یکم

 🔹#محمدتقی_فلاحی
🔹 پنجشنبه ۴ مهرماه ۹۸

📌 قسمتهایی از گفتگوی آزاد معلمان در برنامه نشست آزاد روزنامه نگاران مهرماه ۹۸




🔹 آقای فلاحی با اشاره به چند چالش پیش رو دیدگاههای خود را به صورت زیر مطرح نمودند :
 
وی یکی از چالش های جدی در عرصه نظام آموزشی را چالش در #اقتصاد_آموزش_و_پرورش مطرح کرده و گفتند این چالش ناشی از عوامل زیر است :

الف) سهم آموزش وپرورش از تولید ناخالص داخلی منطقی و متعارف نیست. 
در سال ۹۲ سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی ۲.۱ درصد بوده است و در سال های اخیر به ۵.۱ درصد رسیده است. در حالی که در کشورهای صنعتی به ۱۹ درصد هم می رسد.
ب) کسری بودجه مزمن در آموزش و پرورش
به گفته زاهدی رئیس کمیسیون آموزش مجلس در سال ۹۸ آموزش و پرورش ۱۵ هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد. سال هاست این کسری همواره وجود داشته است.

عددی به عنوان بودجه در هر سال تعیین می شود، درصدی از آن تأمین اعتبار شده متحقق می گردد، و بخشی دیگر به عنوان بدهی به کارکنان( عموما معلمان) به سال بعد موکول می شود. برای بودجه سال بعد میزان بودجه تحقق یافته را معیار قرار نمی دهند بلکه همان رقم کلی روی کاغذ که مصوب بوده است، مبنا قرار می گیرد. لذا اگر صد در صد بودجه سال جدید هم تأمین اعتبار شده محقق گردد( که تقریبا در هیچ سالی این چنین نمی شود)، باز هم بدهی سال قبل تامین نشده است. این بدهی ها هر سال روی هم انباشته شده و هرسال بخشی از بودجه سال قبل را می بلعند. 
 
وی در ادامه به #آموزش_و_پرورش_ایدئولوژیک پرداختند و در مورد کارکرد نظام آموزشی گفتند:

کارکرد آموزش و پرورش را از دو منظر می توان بررسی کرد:
الف) نگاه ابزاری و تکنوکراتیک
نهاد آموزش عمومی، ابزاری برای آموزش و پرورش نیروهای لازم برای بخش های مختلف کار در جامعه تلقی می شود.

ب) نگاه ایدئولوژیک 
از این منظر، آموزش و پرورش در صدد پرورش «نگهبانان» نظام سیاسی موجود است. آموزش و پرورش جایگاه کشمکش بر سر نوع خاصی از آموزش و سیاست فرهنگی تلقی می شود. 

این پیش فرض نظریه های بازتولید است که نهادهای اجتماعی مانند خانواده، نظام آموزشی، زبان و رسانه های گروهی، نهادهایی هستند که گرایش به نوع خاصی از رفتار و فکر کردن را در مردم به وجود می آورند. این نهادها... در پی دسترسی به یک هدف هستند و آن درونی سازی، طبیعی جلوه دادن و ابدی سازی منافع و طرز تلقی های طبقات و گروه های برخوردار از قدرت در جامعه است. نظام آموزش و پرورش در ایران هم در پی فرآیندهایی است که به نحوی خاص ذهنیت مخاطبان خود را شکل دهد.

با نگاهی به اسناد و قوانین بالادستی در آموزش و پرورش ایران می توان دریافت که تفکر سیاسی و مذهبی خاصی در این اسناد بسیار پر رنگ است و به صورتی کاملا آشکار تبلیغ و القا می شود. به عنوان مثال می توان به سند موسوم به «تحول بنیادین در آموزش و پرورش» استناد کرد که در بندهای متعدد و در کلیات خود در فصل اول، ودر فصل دوم در گزاره های ۱، ۲و ۶ در فصل پنجم هدف های کلان شماره ۱ و ۲ جهت گیری کاملا ایدئولوژیک خود را نشان می دهد همین طور در صفحه ۲۸ راهکار ۴-۱ و صفحه ۳۵ راهکار ۲-۷

نکته دیگر در مورد آموزش ایدئولوژیک این که به نظرات کارشناسی اهمیتی داده نمی شود. 

دبیرکل کانون تهران چالش #عدالت_آموزشی ( در ذیل عدالت اجتماعی که به محاق رفته است ) را چالش سوم مطرح نموده و تاکید کردند : 
با گسترش سیاست خصوصی سازی به عنوان سیاست کلی در نظام آموزشی، عدالت آموزشی تحت تأثیر عمیق تر شدن شکاف اقتصادی و اجتماعی در جامعه، خواه ناخواه به فراموشی سپرده می شود. 
کنکور و آزمون زدگی ناشی از آن و همین طور شکل گیری موسساتی پیرامون کنکور با گردش مالی فوق العاده آن و شکل گیری زنجیره ای از مدارس غیردولتی، موسسات کنکور و کتاب های به اصطلاح کمک درسی. در رأس اصلی ترین و شناخت شده ترین این موسسات از هردو جناح افرادی قرار دارند که وصل به قدرت هستند. به نحوی که وزیر پیشین آموزش و پرورش در جلسه ای رسمی اعلام داشت توان مقابله با آن ها را ندارد.

📝 ادامه دارد...

📌 #بازنشر اندیشه و یادداشت های #محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی


https://tttttt.me/ksmtehran1/223

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #یادداشت

🔹 مشکلات آموزش و پرورش امروز
🔹 #قسمت_یکم

#رسول_بداقی #معلمان_زندانی

🔹بر کسی پوشیده نیست که هر صنف از جامعه از مشکلات صنف خود بیشتر آگاه است تا اصناف دیگر، بنا براین معلمان بیشتر از هر صنف دیگری از مشکلات آموزش و پرورش، دانش آموزان و آموزگاران آگاهی دارند.
معلمان ایران همواره دغدغهٔ تعلیم و تربیت کشور را به دوش داشته‌اند. این دغدغه از سالهای پس از ۷۶ به طور گسترده‌تر و منسجم‌تر در قالب کانونهای صنفی معلمان خود را نشان داد. به طوریکه امروزه با وجود فشارهای گوناگون امنیتی، شغلی و جانی بالغ بر ۴۵ تشکل صنفی در شهر‌ها و استانهای گوناگون کشور به طور آشکارا و قانونی فعالیت خود را به نام شورای هماهنگی، شورای مرکزی و دبیرخانهٔ شورای هماهنگی ادامه می‌دهند. این تشکل‌ها چه در دوران خاتمی و چه در دوران احمدی‌نژاد با سرکوبهای تند و تند تری روبه رو بوده‌اند که حکایت سرکوب‌ها مثنوی هفتاد من کاغذ است. تهدید، تحقیر، ارعاب، آزار، سرکوب، چماق، بازداشت انفرادی و عمومی، زندانهای طولانی مدت، اخراج، انفصال از خدمت به طور گسترده در شهر‌ها و حتی روستا‌ها ی دور افتاده و حتی اعدام از جمله رفتارهایی بوده است که تا کنون در حق این قشر تاثیرگذار، آگاه، فرهیخته و شریف روا داشته است.
🔺اما پرسش این است که:
_این ستم‌ها و بیدادگریهایی که حکومت اسلامی به نا‌حق بر این انسانهای شریف روا داشته به چه خاطر بوده است؟
_مگر معلمان ایران چه می‌خواهند؟

از دیدگاه نگارنده از آنجایی که معلمان یکی از مردمی‌ترین گروه‌های اجتماعی هستند که خواسته‌هایشان خواستهٔ مردم، آرزو‌هایشان آرزوی مردم و آرامش و آسایش آنان همانا به آرامش و آسایش مردم وابسته است لذا بزرگ‌ترین مشکل حاکمان، مردمی بودن و مورد اعتماد بودن معلمان است.
گستردگی جغرافیایی، آگاهی اجتماعی، اعتماد مردمی، همدردی و همزبانی آنان با مردم ارتباط نزدیک آنان با مردم و در دست داشتن بیشترین نیروی مردمی یعنی دانش آموزان از جمله توانایی‌هایی است که معلمان دراختیار دارند و همین مسائل حاکمان را نگران کرده است.
آنچه معلمان در طول دهه‌های گذشته از حاکمان خواسته‌اند همانا اعادهٔ حقوق مردم بوده است که گاهی این حقوق مردم با حقوق معلمان همراهی و پیوند داشته است.
سوای از وظیفهٔ انسانی که معلمان نسبت به فرد فرد دانش آموزان جامعهٔ خود دارند، معلمان با افزون بر یک میلیون تن جمعیت خود دست کم یک میلیون فرزند در سر کلاسهای درس دارند و اگر بخواهیم بستگانشان را به شمار آوریم رقم قابل ملاحظه‌ای از جمعیت دانش آموزی کشور را به خود اختصاص می‌دهد.
آیا یک معلم می‌تواند با توجه به وظیفهٔ اجتماعی، انسانی و خانوادگی که نسبت به سرنوشت دانش آموزان وطن خود دارد بی‌تفاوت در گوشهٔ عافیت، آرام؛ بنشیند؟
باید پرسید آیا بخش مهمی از سرنوشت زندگی، خوشبختی یا بدبختی فرد و جامعه در پشت میز و در کلاس درس رقم نمی‌خورد؟
🔺 به طور خلاصه می‌توان عمده مشکلات و مسائل پیش روی مسئولان دربارهٔ آموزش و پرورش کشور را به چند دسته زیر تقسیم کرد:
۱- جلب اعتماد معلمان
۲- تدوین کتب درسی مناسب و باکیفیت
۳- شیوهٔ معرفی و ارائهٔ مذهب به دانش آموزان
۴- مشکل دروس ورزش و هنر در مدارس
۵- اصل سی‌ام قانون اساسی
۶- سیاست زدگی و علم گریزی در نظام تعلیم و تربیت کشور
🔺جلب اعتماد معلمان:
یکی از مشکلات عمده ی حاکمان با معلمان سلب اعتماد است،کار معلمی کاری پرورشی، فرهنگی، کیفی، فکری، وجدانی و هنری ست از ویژگی‌های این هنر و اندیشه، بلند مدت بودن و تا اندازه‌ای اثر گذاری پنهان است.
شیوهٔ کارکرد معلمان و آموزگاران را نمی‌توان در کوتاه مدت و بطور خاص و با معیارهای عددی و ظاهری و کمی ارزیابی کرد.
کار آمدی یا ناکارآمدی معلمان پس از ۱۲ تا ۲۰ سال در کل جامعه خود را نشان خواهد داد.
کار پرورشی و فرهنگی مانند ساختن آفتابه نیست که بازرس و ناظر بتواند به سرعت آنرا ارزیابی، عیب یابی و برطرف کند.
ارزش کار معلمی به ارزشی برمیگردد که جوامع برای نوع انسان و جامعه قائل هستند.
ناکارآمدی معلمان، کاری ناخودآگاه و گریز ناپذیر است که می‌تواند برخواسته از نارضایتی معلم باشد.
در بیشتر موارد، نارضایتی اجتماعی معلم بطور ناخودآگاه تبدیل به سیلابی از ناهنجاری شده و دانش آموز را با خود می‌برد.


⤵️ ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #یادداشت

🔷 #نارضایتی_معلمان_از_نمایش_آزاردهنده‌ای_تحت_عنوان_عدالت #قسمت_یکم

مزبان حبیبی



📌آنچه انسان را بیش از بی‌عدالتی آزار می‌دهد، داعیه داری اجرای عدالت توسط همان کسانی است که خود از بانیان بی‌عدالتی هستند.

حال‌وروز معلمان در ایران به‌هیچ‌ عنوان رضایت‌بخش نیست و صدای فروریختن آوارهای سیستم آموزشی به گوش می‌رسد چندان‌که عنقریب است تا راه نفس کشیدنمان را ببندد.

باید معلم باشی تا بدانی سیگار کشیدن دانش‌آموز چه عذابی دارد.

باید معلم باشی تا بدانی ترک تحصیل دانش‌آموز چه عذابی دارد.

باید معلم باشی و تا مغز استخوانت بسوز وقتی دانش‌آموزت در حال گدایی مشاهده کنی.

باید معلم باشی تا زجر تحصیل و تدریس در مدارس طبقاتی را درک کنی در حالی‌که وزارت آموزش‌وپرورش با تمام توان از مدارس ثروتمندان حمایت می‌کند.

باید معلم باشی تا با دیدن حمایت وزارت آموزش‌وپرورش از مدارس خصوصی، چنان آتش بگیری و راهی برای آرامش خودت نشناسی.

باید معلم باشی تا بدانی خودکشی دانش‌آموز چه بلایی بر روح‌وروان معلمش خواهد آورد.

معلمان وظیفه آگاهی دادن به جامعه را به خوبی انجام داده‌اند و به همین دلیل است که با تحمیل چنین وزیری، قصد انتقام از آنان را دارند، پرواضح است که تقابل با معلمان در یک جامعه قطعا به ضرر کسانی خواهد بود که چنین تقابلی را ایجاد کرده‌اند.

مبارزه با انديشه‌هاي ملت‌ها، به‌مراتب از مبارزه با تفنگ‌هايشان سخت‌تر است و معلمان راهبران ساختار اندیشه‌ورزی جامعه هستند.

کسانی که اندیشیدن مردم را در تضاد با منافع خود می‌دانند، نمی‌توانند معلمانی آگاه و اندیشمند را تحمل کنند و لذا در صدد هستند با فقیر نگهداشتن معلم، راه را بر نگاه نقادانه و اندیشه‌های پویا در جامعه، ببندد.

شوربختانه، هر خبری که درباره آموزش و معلمان منتشر می‌شود موجب افزایش سطح نارضایتی معلمان شده و آنان را به مرحله غیرقابل بازگشت نارضایتی می‌رساند، با چنین معلمانی که خود را رهاشده در مقابل مشکلات جامعه می‌دانند، نمی‌توان به توسعه رسید.

جامعه‌اي که معلماني فقير دارد، هرگز روي آرامش، آسايش و پيشرفت را نخواهد ديد، در چنين جامعه‌اي، کساني به قدرت می‌رسند که اعمال غيراخلاقي، غیرقانونی و غیرانسانی خود را در قالب ايدئولوژي‌های ساختگی انجام خواهند داد.

در حالی‌که به اعتراف چندین وزیر، کشور در اغلب حوزه‌ها برای تامین اعتبار، هیچ مشکلی ندارد در حوزه آموزش، متاسفانه هیچ اعتباری وجود ندارد و اگر هست برای معلمان نیست.

پایان بخش اول
مزبان حبیبی
نهم خرداد هزاروچهارصدویک


#لایحه_رتبه_بندی_معلمان
#اعتراضات_سراسری_معلمان

🔹🔹🔹🔹🔹🔹

با ما در ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران) همراه شوید.

ارتباط با کانال
👇👇👇👇
@Ertebat_Ba_KSMtehran

لینک عضویت در کانال
👇👇👇
https://tttttt.me/KSMtehran
💠 #گفتگو

📌📌📌#بازنشر #گفتگوی_کانال_کانون _صنفی با #رسول_بداقی، بازرس و از اعضای ارشد کانون صنفی معلمان تهران که در #سال_۹۵ انجام شده است.
📌 #باز_نشر به بهانه تایید حکم ظالمانه #رسول_بداقی و #تداوم_بازداشت

🔹 #قسمت_یکم

🔺 کمتر کسی است که رسول بداقی را نشناسد او هفت سال از بهترین دوران زندگی‌اش را به خاطر پیگیری مطالبات صنفی و آموزشی معلمان ، از شهریور ۸۸ تا خرداد ۹۵ را بدون یک روز مرخصی در زندان سپری کرد و همواره بر مطالبات صنفی پافشاری نمود. رسول پس از آزادی از زندان در انتخابات کانون صنفی معلمان تهران به‌عنوان بازرس کاندیدا شد و به‌عنوان منتخب اول معلمان در مجمع عمومی انتخاب شد. در آستانه پنجاه‌سالگی رسول بداقی پای صحبت‌های او نشستیم و او از دغدغه‌های انسانی و آموزشی‌اش برای ما گفت.


ممنون جناب بداقی که وقتتان را در اختیار ما گذاشتید. دوست دارم گفت‌وگوی خودمان را با این پرسش شروع کنم که چه حسی پس از تحمل ۷ سال زندان دارید؟

#رسول_بداقی: من هم از شما وخوانندگان عزیز سپاسگزارم به خاطر وقتی که به من دادید. پس از آزادی احساسات گوناگونی به من هجوم آورد . دیدن خانواده ودرآغوش کشیدن فرزندانم، پس از ۷سال، وگفت وگو با آنان به دور از چشم ماموران رژیم، دیدن همکاران و برخی مردم که بدون آشنایی قبلی با من آنچنان برای من دلسوزی می کردند، گویی همبازی دوران کودکی و جوانی من بوده اند، برای من دنیای جدیدی بود که وارد آن شده بودم . دیدن خیابانها، دیدن مهتاب شبانگاه، دیدن ماه وستارگان در شب یکی از آرزوهای زندانیان باسابقه ی طولانی است، من هم دیدن آسمان شب و ستارگان یکی از آرزوهایم بود. یکی دیگر از آرزوهای زندانیان سیاسی. دسترسی به کتابهایی است که در زندان دسترسی به آنها شدنی نیست.

بررسی اوضاع کانون‌های صنفی معلمان و حال و روز فعالان دلسوز، سقوط ارزش پول، بهبود اوضاع فضای مجازی، تلگرام، ایمو، اسکایپ و....... که انگار ما در این مدت از دنیای مردگان بار دیگر به دنیای زندگان بازگشته بودیم و بار دیگر پیشرفت تکنولوژی بشریت را به چشم می‌دیدیم.
اما آنچه از درون مرا می‌سوخت رفتن به در خانه‌ی مادرم بود آنجا با باز شدن در خانه‌ی مادر، انتظار داشتم مانند همیشه مادرم در خانه باشد اما هرچه مادرم را صدا زدم جوابی نشنیدم. فقط صداهای گذشته‌اش را که در ذهنم بود، به یاد می‌آوردم، و از درون می‌سوختم سپس مرا سر مزارش بردند، چیزی جز مشتی خاک ندیدم، باورم نمی‌شد مادرم زیر آن خاک باشد، دوباره تنهایی برای دیدن مادرم به خانه برگشتم، اما هرچه صدا زدم پاسخی نشنیدم این مختصری از تجربیات گوناگون حسی من پس از آزاد شدن، بعد از ۷سال زندان بود.

یاد و خاطره مادرتان گرامی باد. احساسات انسانی شما قابل‌ستایش است. آقای بداقی بعد از ۷ سال که از زندان آزاد شدید فضای فعالیت صنفی و وضعیت آموزش‌وپرورش را چگونه ارزیابی می‌کنید ؟

#رسول_بداقی: همه‌چیز بدتر شده بود.مدارس آزاد،که فقط باهدف سودجویی گسترش پیداکرده بود، و ازلحاظ کیفی در حد پایین‌تر از مدارس دولتی بودند، و مدارس دولتی و مدیرانی که فقط رسالت خود را در جمع‌آوری پول بیشتر برای حکومت ،به قیمت ماندن در پست مدیریت تعریف کرده بودند، معلمانی که می‌خواستند، به هر قیمتی هرچه زودتر به خانه برگردند،و بچه‌هایشان را در آغوش بگیرند،دانش‌آموزانی که می‌خواستند، هرچه زودتراز زندانی به نام مدرسه رهایی پیدا کنند،دانش‌آموزانی که تا پایان دیپلم اکثراً خواندن و نوشتن را نیز به‌خوبی نیاموخته بودند.پدرومادرهایی که رسالتشان سیر کردن شکم بچه‌هایشان بود، جوانانی که بسیار پرتوقع،خودخواه و نادان، بی‌احساس و کم‌کار . همکاران صنفی فقط درباره‌ی تشکیل صندوق مالی و کمک به افراد هزینه داده ، پیشرفت کرده بودند.بسیاری از تشکل‌ها مانند یزد و اصفهان و شیراز کاملاً منفعل و گاه مشکل‌ساز برای تشکل‌های فعال ظاهر می‌شدند

در این مدت که از زندان آزاد شدید آیا زمان‌هایی بوده که به این موضوع فکر کنید آن ۷ سال حبس کشیدن بی‌فایده بوده است. مثلاً وقتی دختران خود را بعد آزادی در آغوش گرفتید این احساس به شما دست نداد که چرا آن‌ها ۷ سال از وجود پدر محروم بودند؟
#رسول_بداقی: حتی یک‌لحظه هم این حس به من دست نداده است. حس می‌کردم ، فرزندانم با وجود شرایط بسته حاکم بر جامعه، بی‌عدالتی موجود، فریب سیاستمداران بی‌اخلاق و مردم دردمند، و ناتوان و کسانی که منافع شخصی را بر منافع اجتماعی ترجیح می‌دهند، و زمینه‌ساز شکل‌گیری دیکتاتوری می‌شوند را با تمام وجود ۷سال حس کرده‌اند.

📝 ادامه دارد...


📌 #معلم_زندانی آزاد باید گردد


#حق_تشکل
#حق_تجمع
#حق_اعتراض
#معلمان_زندانی
#آزادی_معلمان_زندانی
#توقف_پرونده_سازی
#اعتراضات_سراسری_معلمان

https://tttttt.me/ksmtehran1/261

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran