⤴️ ادامه از پست قبل 👆
#قسمت_یکم_ص۲
1⃣ اولین نقش #کنشگران_مدنی_صنفی، کنشگری مدنی در #نقش_شهروند_مسئول است : کلید موفقیت جریانهای مدنی و صنفی، درنهایت همان جلب نظر و مشارکت بیشتر ذینفعان و گروههای اجتماعی است. به این منظور ذینفعان باید کنشگران و سازمانهای صنفی و مدنی را بهمثابه «شهروندان خوب و مسئول » به رسمیت بشناسند؛ شهروندانی که شرایط بهتری برای همگان میخواهند و مسئولانه عمل می کنند.تداوم مسیر مطالبهگری و موفقیت در آن را بر اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک شخصی و گروهی با صاحبان قدرت و دیگر گروههای اجتماعی ارجح میداند. چنین کنشگرانی به طور کلی از حاشیههای ایجاد شده پیرامون یک جریان صنفی و مدنی که اغلب گروههای سیاسی به دنبال بهرهبرداری از آن هستند، دوری کرده و تمرکز بر تحقق اهداف صنفی و مدنی را در الویت قرار میدهند.
به خاطر داشتهباشید که استراتژی اصلی صاحبان قدرت، ایجاد شکاف در بین کنشگران مدنی و صنفی و بیاعتبارکردن چهرة جنبش های اجتماعی در نظر عموم مردم با ایجاد تصویری منفی و خشونتآمیز از آن است. در ایران صاحبان قدرت همواره تلاش میکنند کنشگران را افرادی مخالف هنجارها، ضد ارزشهای عقیدتی و ملی و عناصر وابسته به غرب معرفی کنند. نمونه چنین رویکردی را در مورد کارگران، معلمان و بازنشستگان در جریان گسترده شدن اعتراضات صنفی این گروهها در سالها و هفته های اخیر مشاهده کردهایم. پروندهسازی، بازداشت، محکومیت، حبس، شلاق، جریمه و پخش اعترافات اجباری تلویزیونی از برخی چهرههای کارگری و یا به رسمیت نشناختن برخی تشکلهای صنفی همچون شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان که خود را تشکلی مستقل میداند؛ از جمله مواردی است که نگاه قهرآمیز حکومت به کنشگران صنفی و مدنی را به روشنی آشکار میکند. با این حال هرچه جریانهای صنفی و مدنی جای پای خود را در ارزشهای دموکراتیک و هنجارهای ملی محکم کند، احتمال بیشتری وجود دارد که بتواننددر برابر این تهاجم مقاومت کند و نفوذ و مشارکت حداکثری ذینفعان را به دست آورند. کنشگران صنفی متعهد و مسئول در عین حال تلاش میکنند، پتانسیل رفتارها و اقدامات غیر منطقی و خشونت آمیز درون جنبش را کاهش دهند و به این ترتیب شانس همراهی آن گروه خاموش از جامعه ذینفعان را که تحت تاثیر برخوردها و فشارهای حکومتی و امنیتی بر سایر فعالان، از مشارکت در فعالیت صنفی کناره گرفتهاند، افزایش دهد.
📌 #کنشگر_مدنی در نقش #شهروند_مسئول_و_متعهد:
– نماد رفتار دمکراتیک و شهروند متعهد در جامعه است و تلاش می کند برای رسیدن به اهداف از ابزارهای دموکراتیک بهره گیرد و بالعکس
– مدافع حقوق کلیه شهروندان و نشاندهندة چشمانداز یک جامعة خوب، سالم و دموکراتیک است؛
– با رفتار مسئولانه خود در نظر شهروندان عادی و گروه هدف به جنبش و مطالبات صنفی مشروعیت میدهد؛
– جنبش و حرکت های اعتراضی را توانمند میکند تا در برابر بیاعتبارسازیهای اعمالشدة صاحبان قدرت از خود مقاومت نشان دهد؛
– و نیز پتانسیل رفتارها غیر دموکراتیک ، تفرقه افکنانه و اقدامهای خشونتآمیز درون جنبش و حرکت های اعتراضی را کاهش دهد.
📝 ادامه دارد ...
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
#قسمت_یکم_ص۲
1⃣ اولین نقش #کنشگران_مدنی_صنفی، کنشگری مدنی در #نقش_شهروند_مسئول است : کلید موفقیت جریانهای مدنی و صنفی، درنهایت همان جلب نظر و مشارکت بیشتر ذینفعان و گروههای اجتماعی است. به این منظور ذینفعان باید کنشگران و سازمانهای صنفی و مدنی را بهمثابه «شهروندان خوب و مسئول » به رسمیت بشناسند؛ شهروندانی که شرایط بهتری برای همگان میخواهند و مسئولانه عمل می کنند.تداوم مسیر مطالبهگری و موفقیت در آن را بر اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک شخصی و گروهی با صاحبان قدرت و دیگر گروههای اجتماعی ارجح میداند. چنین کنشگرانی به طور کلی از حاشیههای ایجاد شده پیرامون یک جریان صنفی و مدنی که اغلب گروههای سیاسی به دنبال بهرهبرداری از آن هستند، دوری کرده و تمرکز بر تحقق اهداف صنفی و مدنی را در الویت قرار میدهند.
به خاطر داشتهباشید که استراتژی اصلی صاحبان قدرت، ایجاد شکاف در بین کنشگران مدنی و صنفی و بیاعتبارکردن چهرة جنبش های اجتماعی در نظر عموم مردم با ایجاد تصویری منفی و خشونتآمیز از آن است. در ایران صاحبان قدرت همواره تلاش میکنند کنشگران را افرادی مخالف هنجارها، ضد ارزشهای عقیدتی و ملی و عناصر وابسته به غرب معرفی کنند. نمونه چنین رویکردی را در مورد کارگران، معلمان و بازنشستگان در جریان گسترده شدن اعتراضات صنفی این گروهها در سالها و هفته های اخیر مشاهده کردهایم. پروندهسازی، بازداشت، محکومیت، حبس، شلاق، جریمه و پخش اعترافات اجباری تلویزیونی از برخی چهرههای کارگری و یا به رسمیت نشناختن برخی تشکلهای صنفی همچون شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان که خود را تشکلی مستقل میداند؛ از جمله مواردی است که نگاه قهرآمیز حکومت به کنشگران صنفی و مدنی را به روشنی آشکار میکند. با این حال هرچه جریانهای صنفی و مدنی جای پای خود را در ارزشهای دموکراتیک و هنجارهای ملی محکم کند، احتمال بیشتری وجود دارد که بتواننددر برابر این تهاجم مقاومت کند و نفوذ و مشارکت حداکثری ذینفعان را به دست آورند. کنشگران صنفی متعهد و مسئول در عین حال تلاش میکنند، پتانسیل رفتارها و اقدامات غیر منطقی و خشونت آمیز درون جنبش را کاهش دهند و به این ترتیب شانس همراهی آن گروه خاموش از جامعه ذینفعان را که تحت تاثیر برخوردها و فشارهای حکومتی و امنیتی بر سایر فعالان، از مشارکت در فعالیت صنفی کناره گرفتهاند، افزایش دهد.
📌 #کنشگر_مدنی در نقش #شهروند_مسئول_و_متعهد:
– نماد رفتار دمکراتیک و شهروند متعهد در جامعه است و تلاش می کند برای رسیدن به اهداف از ابزارهای دموکراتیک بهره گیرد و بالعکس
– مدافع حقوق کلیه شهروندان و نشاندهندة چشمانداز یک جامعة خوب، سالم و دموکراتیک است؛
– با رفتار مسئولانه خود در نظر شهروندان عادی و گروه هدف به جنبش و مطالبات صنفی مشروعیت میدهد؛
– جنبش و حرکت های اعتراضی را توانمند میکند تا در برابر بیاعتبارسازیهای اعمالشدة صاحبان قدرت از خود مقاومت نشان دهد؛
– و نیز پتانسیل رفتارها غیر دموکراتیک ، تفرقه افکنانه و اقدامهای خشونتآمیز درون جنبش و حرکت های اعتراضی را کاهش دهد.
📝 ادامه دارد ...
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #یادداشت 📌 آنچه که باید کنشگران مدنی – صنفی بدانند: #ویژگی_کنشگری_آگاهانه، #بازی_در_نقش_های_مختلف_است #قسمت_یکم_ص۱ 🔹منبع: تارنمای داوطلب 🔺#کنشگری_مدنی فعالیت هماهنگ و ویژهی گروهی از مردم در کنار هم برای تحقق هدف خاص انسانی یا اجتماعی است. #کنشگری…
💠 #مقاله_آموزشی
🔹 تحلیلگری" و "ائتلافسازی": لازمه #کنشگری در شرایط محیطی پرمخاطره
#قسمت_یکم
🔺 #تارنمای_داوطلب؛ با وجود آنکه بسیاری از نظریهپردازان، قدرتیابی جامعه مدنی را یکی از پیشزمینههای ایجاد یک جامعه دموکراتیک و مبتنی بر حقوق شهروندی میدانند؛ اما به شیوه کنشگری جامعه مدنی در بسترهای رژیمهای اقتدارگرا، چندان توجهی نشده است و در قیاس با ادبیات کلاسیک جامعه مدنی، این کنشگری بدنه ضعیفی دارد. محدودیتها و چالشها در این جوامع، چه در سطح نهادها و تشکلهای صنفی و مدنی و چه در سطح کنشگری شهروندی، درگیر روابط بسیار پیچیدهای است. به نحوی که رابطه دولت با جامعه، ماهیت اقتصادسیاسی رژیمها، روابط نهادهای میانی با رژیمهای سیاسی، الگوها و امکانات بسیج عمومی، میزان سرکوب، شدت سرکوب و مدلهای سرکوب -همگی- در ظهور و تداوم و تغییرهای کنشگری دخیلاند.
در ادامه بررسی نقشهای کنشگری آگاهانه در مقاله آموزشی پیش رو، به لزوم به عهده گرفتن دو نقش مهم دیگر برای کنشگرانی خواهیم پرداخت که در شرایط محیطی پرمخاطره به فعالیت مشغولند. منظور از شرایط پرمخاطره، وجود عوامل و شرایط محیطی است که کنشگری را با خطرپذیری مواجه میکند. سرکوب، تهدید و در مجموع سلطه نگرش امنیتی از سوی حاکمیت بر فضای فعالیت صنفی و مدنی از جمله شرایطی است که کنشگری را در وضعیت مخاطرهآمیز قرار میدهد.
اگرچه هر چهار نقش #شهروند_مسئول_و_متعهد، #عصیانگری، #کارگزار_تغییر و #مصلح_اجتماعی بودن از جمله مهمترین نقشهایی است که هر کنشگر هوشمندی باید در مقاطع زمانی مختلف از یک جریان صنفی و مدنی آنها را ایفا کند اما ویژگیهای یادشده و تواناییهای معمول در ایفای نقش کنشگری وقتی به جوامع مواجه با سرکوب یا محیط پرمخاطره برای کنشگری میرسد، به ضرورت کنار نقشهای ضروری دیگری قرار میگیرد.
از جمله این نقشها که لازمه فعالیت هوشمندانه کنشگران صنفی و مدنی است، « #تحلیلگری » و دیگری نقش « #رهبری_و_اجماعسازی » است.
چرا این دو نقش برای کنشگران در محیطهای پرمخاطره اهمیت بیشتری پیدا میکنند؟
افزایش فشارها گاه از سمت حکومت و گاه از سمت دیگر کنشگران و اعضاء؛ در بسیاری از مواقع باعث فروپاشیدن گروه یا توقف فعالیتهای یک جریان صنفی و مدنی میشود. به عبارت دیگر، در محیطهای مواجه با سرکوب، اختلافهای درونی از یک سو و فشار محیطی از سوی دیگر، معمولاً سازماندهی گروهها و کنشگری را با چالشهای پیشبینینشدهای مواجه میکند. در چنین شرایطی ممکن است افراد تصمیم بگیرند تا هرگونه فعالیت کنشگرانهای را متوقف کنند، از گروه جدا شوند، گروههای جدید تشکیل دهند یا فعالیتهای جدید را به صورت گسترده به اطلاع عموم ذینفعان نرسانند. این وضعیت به پراکندگی افراد میانجامد و گاه به کنارگذاشتن همیشگی فعالیتهای کنشگرانه برای برخی از اعضای گروه منجر خواهد شد.
باید توجه داشت که بخش مهمی از این تلاطمها و فروپاشیهای ناگهانی؛ به دلیل نداشتن آمادگی لازم برای رویارویی با این وضعیتهاست. کنشگر همواره نمیتواند منتظر اعلام تصمیم دیگری یا مسئول مافوق خود در گروه یا سازمان مدنیاش باشد. ایفای نقش تحلیلگری -که در بخش بررسی مشخصههای تحلیلگری به آن میپردازیم- به کنشگران صنفی و مدنی این امکان را میدهد که به کمک ارزیابی و تحلیل موقعیت و با اتخاذ تصمیم درست، گروه را حفظ کنند.
مجهزبودن به تحلیل و داشتن چشماندازی برای انتخاب از میان گزینههای مرتبط، نقشی است که میتواند به بقای بیشتر کنشگری و البته حفظ گروه بینجامد.
به همین ترتیب، دربارۀ نقش رهبری و اجماعسازی هم ضرورت مهمی برابر کنشگرانی که در شرایط پرمخاطره فعالیت میکنند، وجود دارد. افراد برای رویاروی با شرایط جدید، فشارهای محیطی یا تصمیمهای سخت؛ باید سطحی از هماهنگی با یکدیگر را همراه با ارتباطی معقول، سازنده و همدلانه حفظ کنند. این نقش از درون ویژگیهای کنشگرانی بیرون میآید که به مهارتهای رهبری و اجماعسازی میان ایدههای بهشدت متضاد و گاه غیرممکن مجهز باشند. نقش رهبری در عین پیگیری هدفهای اولیه کنشگری، خود را از شرایط سخت عبور میدهد، گزینههای بدیل را فعال میکند و آینده را نیز در افقی منطقی برای آنچه ممکن و مطلوب است، هدفگذاری میکند.
ایفای این دو نقش در کنار ۴ نقشی که پیش از این به آنها اشاره شد برای همه کنشگران و فعالان صنفی و مدنی که در شرایط پرمخاطره فعالیت میکنند؛ از جمله کارگران، معلمان، پرستاران، خبرنگاران و روزنامهنگاران و به طور کلی تمام گروههایی که به نحوی با جامعه بزرگی از ذینفعان درگیر هستند، لازم و ضروری است. همچنین کنشگران ایفاکننده این نقشها، مشخصهها و کارویژههایی دارند که در ادامه این مقاله با ذکر مثال به تشریح آنها خواهیم پرداخت.
📝 ادامه دارد...
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 تحلیلگری" و "ائتلافسازی": لازمه #کنشگری در شرایط محیطی پرمخاطره
#قسمت_یکم
🔺 #تارنمای_داوطلب؛ با وجود آنکه بسیاری از نظریهپردازان، قدرتیابی جامعه مدنی را یکی از پیشزمینههای ایجاد یک جامعه دموکراتیک و مبتنی بر حقوق شهروندی میدانند؛ اما به شیوه کنشگری جامعه مدنی در بسترهای رژیمهای اقتدارگرا، چندان توجهی نشده است و در قیاس با ادبیات کلاسیک جامعه مدنی، این کنشگری بدنه ضعیفی دارد. محدودیتها و چالشها در این جوامع، چه در سطح نهادها و تشکلهای صنفی و مدنی و چه در سطح کنشگری شهروندی، درگیر روابط بسیار پیچیدهای است. به نحوی که رابطه دولت با جامعه، ماهیت اقتصادسیاسی رژیمها، روابط نهادهای میانی با رژیمهای سیاسی، الگوها و امکانات بسیج عمومی، میزان سرکوب، شدت سرکوب و مدلهای سرکوب -همگی- در ظهور و تداوم و تغییرهای کنشگری دخیلاند.
در ادامه بررسی نقشهای کنشگری آگاهانه در مقاله آموزشی پیش رو، به لزوم به عهده گرفتن دو نقش مهم دیگر برای کنشگرانی خواهیم پرداخت که در شرایط محیطی پرمخاطره به فعالیت مشغولند. منظور از شرایط پرمخاطره، وجود عوامل و شرایط محیطی است که کنشگری را با خطرپذیری مواجه میکند. سرکوب، تهدید و در مجموع سلطه نگرش امنیتی از سوی حاکمیت بر فضای فعالیت صنفی و مدنی از جمله شرایطی است که کنشگری را در وضعیت مخاطرهآمیز قرار میدهد.
اگرچه هر چهار نقش #شهروند_مسئول_و_متعهد، #عصیانگری، #کارگزار_تغییر و #مصلح_اجتماعی بودن از جمله مهمترین نقشهایی است که هر کنشگر هوشمندی باید در مقاطع زمانی مختلف از یک جریان صنفی و مدنی آنها را ایفا کند اما ویژگیهای یادشده و تواناییهای معمول در ایفای نقش کنشگری وقتی به جوامع مواجه با سرکوب یا محیط پرمخاطره برای کنشگری میرسد، به ضرورت کنار نقشهای ضروری دیگری قرار میگیرد.
از جمله این نقشها که لازمه فعالیت هوشمندانه کنشگران صنفی و مدنی است، « #تحلیلگری » و دیگری نقش « #رهبری_و_اجماعسازی » است.
چرا این دو نقش برای کنشگران در محیطهای پرمخاطره اهمیت بیشتری پیدا میکنند؟
افزایش فشارها گاه از سمت حکومت و گاه از سمت دیگر کنشگران و اعضاء؛ در بسیاری از مواقع باعث فروپاشیدن گروه یا توقف فعالیتهای یک جریان صنفی و مدنی میشود. به عبارت دیگر، در محیطهای مواجه با سرکوب، اختلافهای درونی از یک سو و فشار محیطی از سوی دیگر، معمولاً سازماندهی گروهها و کنشگری را با چالشهای پیشبینینشدهای مواجه میکند. در چنین شرایطی ممکن است افراد تصمیم بگیرند تا هرگونه فعالیت کنشگرانهای را متوقف کنند، از گروه جدا شوند، گروههای جدید تشکیل دهند یا فعالیتهای جدید را به صورت گسترده به اطلاع عموم ذینفعان نرسانند. این وضعیت به پراکندگی افراد میانجامد و گاه به کنارگذاشتن همیشگی فعالیتهای کنشگرانه برای برخی از اعضای گروه منجر خواهد شد.
باید توجه داشت که بخش مهمی از این تلاطمها و فروپاشیهای ناگهانی؛ به دلیل نداشتن آمادگی لازم برای رویارویی با این وضعیتهاست. کنشگر همواره نمیتواند منتظر اعلام تصمیم دیگری یا مسئول مافوق خود در گروه یا سازمان مدنیاش باشد. ایفای نقش تحلیلگری -که در بخش بررسی مشخصههای تحلیلگری به آن میپردازیم- به کنشگران صنفی و مدنی این امکان را میدهد که به کمک ارزیابی و تحلیل موقعیت و با اتخاذ تصمیم درست، گروه را حفظ کنند.
مجهزبودن به تحلیل و داشتن چشماندازی برای انتخاب از میان گزینههای مرتبط، نقشی است که میتواند به بقای بیشتر کنشگری و البته حفظ گروه بینجامد.
به همین ترتیب، دربارۀ نقش رهبری و اجماعسازی هم ضرورت مهمی برابر کنشگرانی که در شرایط پرمخاطره فعالیت میکنند، وجود دارد. افراد برای رویاروی با شرایط جدید، فشارهای محیطی یا تصمیمهای سخت؛ باید سطحی از هماهنگی با یکدیگر را همراه با ارتباطی معقول، سازنده و همدلانه حفظ کنند. این نقش از درون ویژگیهای کنشگرانی بیرون میآید که به مهارتهای رهبری و اجماعسازی میان ایدههای بهشدت متضاد و گاه غیرممکن مجهز باشند. نقش رهبری در عین پیگیری هدفهای اولیه کنشگری، خود را از شرایط سخت عبور میدهد، گزینههای بدیل را فعال میکند و آینده را نیز در افقی منطقی برای آنچه ممکن و مطلوب است، هدفگذاری میکند.
ایفای این دو نقش در کنار ۴ نقشی که پیش از این به آنها اشاره شد برای همه کنشگران و فعالان صنفی و مدنی که در شرایط پرمخاطره فعالیت میکنند؛ از جمله کارگران، معلمان، پرستاران، خبرنگاران و روزنامهنگاران و به طور کلی تمام گروههایی که به نحوی با جامعه بزرگی از ذینفعان درگیر هستند، لازم و ضروری است. همچنین کنشگران ایفاکننده این نقشها، مشخصهها و کارویژههایی دارند که در ادامه این مقاله با ذکر مثال به تشریح آنها خواهیم پرداخت.
📝 ادامه دارد...
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran