کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.06K subscribers
8.5K photos
948 videos
59 files
3.78K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
💠 #سلسله_مقالات


🔹 #انسان_ها_چگونه_اجتماعی_می_شوند #قسمت_یکم

مترجم: #محمدتقی_فلاحی

🔹 پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۵ _ روزنامه سرمایه



🔹 نوزاد انسان بدون هیچ فرهنگی متولد می شود. او باید به وسیله والدین، معلمان و افراد دیگر به موجودی با مهارت های فرهنگی و اجتماعی تبدیل شود. فرآیند عمومی کسب فرهنگ (فرهنگ پذیری) به عنوان اجتماعی کردن نام گذاری شده است. ما در جریان اجتماعی شدن زبان فرهنگی را که در آن متولد شده ایم، یاد می گیریم همین طور نقش هایی را که باید در زندگی ایفا کنیم.

مثلا (در جریان اجتماعی شدن) دختران یاد می گیرند چگونه فرزند، خواهر، دوست، همسر و مادر باشند. علاوه بر این، آن ها با نقش های شغلی که جامعه برای آن ها در نظر گرفته آشنا می شوند. ما همچنین از طریق جریان اجتماعی شدن هنجارهای فرهنگی مان را آموخته و می پذیریم. هنجارها مفاهیم مناسب و رفتارهای مورد انتظاری هستند که بیش تر افراد اجتماع آن ها را پذیرفته اند.

هنگامی که اجتماعی شدن به جریان عام فرهنگ پذیری نسبت داده می شود، انسان شناس ها اصطلاح «فرهنگ آموزی» را برای جریان اجتماعی شدن در یک فرهنگ خاص به کار می برند. شما به وسیله پدر و مادرتان و دیگر افرادی که در تربیت شما مؤثر بوده اند با فرهنگ ویژه ای آموخته شده اید.

اجتماعی کردن در جریان شکل گیری شخصیت (انسان) دارای نقش مهمی است. در حالی که بخشی از ویژگی های شخصیت انسان نتیجه (عملکرد) ژن های ماست، فرآیند اجتماعی کردن می تواند با تشویق نگرش ها و عقاید ویژه به علاوه فراهم ساختن شرایط برای انجام تجربیاتی به طور انتخابی شخصیت فرد را به مسیرهای خاصی هدایت کند.
این (موضوع) چه بسا توضیحی است برای بسیاری از تفاوت ها میان انواع شخصیت های معمول یک جامعه در مقایسه با جوامع دیگر. به عنوان مثال مردان قبیله «سیمایی» در مرکز شبه جزیره مالایای مالزی مردمان ملایمی هستند که افراد متجاوز و تندخو را دوست ندارند و در واقع تا حد امکان از این گونه افراد دوری می جویند. در مقابل، سرخپوستان «یانومامو» ساکن در منطقه مرزی میان ونزوئلا و برزیل معمولا پسرانشان را طوری تربیت می کنند که سرسخت و مهاجم باشند. مرد ایده آل «یانومامویی» هرگز از هیجانات شدید و خشونت خودداری نمی کند و در واقع به دنبال خشونت و سختی می گردد.

اجتماعی کردن موفق می تواند نتیجه یکنواختی موجود در یک جامعه باشد. چنانچه همه کودکان شیوه های اجتماعی سازی مشابهی را آموزش ببینند، این احتمال وجود دارد که آن ها عقاید و انتظارات مشترکی را در بین خود به وجود بیاورند. این واقعیت انگیزه قوی برای دولت های ملی در نقاط مختلف جهان به وجود آورده است تا آموزش و پرورش (همگانی) را متداول کرده و آن را برای همه کودکان اجباری کند. تصمیم گیری برای این که چه چیزهایی باید آموخته شود و چگونه، ابزار سیاسی پرقدرتی برای زیر فرمان گرفتن و تسلط داشتن بر مردم است. زیرا آن ها یی که هنجارهای اجتماعی را درونی ساخته اند کم تر احتمال می رود که قانون شکنی کنند یا خواهان تغییرات اجتماعی بنیادی شوند، هر چند در همه جوامع افرادی حضور دارند که با چارچوب های تعریف شده معمول فرهنگی منطبق نمی شوند به این دلیل که آن ها به طرز نابهنجاری اجتماعی شده اند و به عبارت دیگر هنجارهای اجتماعی را درونی نکرده اند. این گروه از مردم معمولا توسط جامعه خود برچسب منحرف یا حتی بیمار روانی می خورند. در جوامع بزرگی مانند ایالات متحده که ترکیبی از گروه های نژادی و قومی مختلف هستند، اجتماعی کردن اولیه تحت تاثیر نفوذ این گروه ها در خانواده های مختلف اغلب در روش ها، اهداف و انتظارات با یکدیگر مغایرت دارند. از آن جا که این جوامع دارای پیچیدگی و فاقد تجانس فرهنگی هستند درباره آنچه که باید به عنوان هنجارهای مشترک پذیرفته شود، توافقی ندارند.

تعجب آور نیست که چنین ابهام عمومی نتیجه اش تحمل بیش تر انحراف اجتماعی باشد. تفاوت در ظاهر، شخصیت و اعمال در چنین جوامع بزرگی پذیرفتنی تر است.
اجتماعی شدن یک جریان یادگیری است که به فاصله کوتاهی پس از تولد آغاز می شود. دوران اولیه کودکی جدی ترین و سخت ترین دوره اجتماعی شدن است. زمانی است که ما توانایی سخن گفتن را به دست می آوریم و اصول اولیه فرهنگ مان را می آموزیم. همچنین زمانی است که بسیاری از ویژگی های شخصیتی ما شکل می گیرد. هرچند که ما اجتماعی شدن را در طول زندگی مان ادامه می دهیم. در ضمن سال هایی که سن ما افزایش می یابد، ما به موقعیت های جدیدی وارد می شویم و نیاز پیدا می کنیم که نقش های مناسب این موقعیت های جدید را یاد بگیریم.


📝 ادامه دارد ...

📌 #بازنشر اندیشه و یادداشت های #محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی

https://tttttt.me/ksmtehran1/188

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #سلسله_مقالات 🔹 #انسان_ها_چگونه_اجتماعی_می_شوند #قسمت_یکم مترجم: #محمدتقی_فلاحی 🔹 پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۵ _ روزنامه سرمایه 🔹 نوزاد انسان بدون هیچ فرهنگی متولد می شود. او باید به وسیله والدین، معلمان و افراد دیگر به موجودی با مهارت های فرهنگی و اجتماعی…
💠 #سلسله_مقالات


🔹 #انسان_ها_چگونه_اجتماعی_می_شوند #قسمت_دوم_ص۱

مترجم: #محمدتقی_فلاحی
🔹 پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۵ _ روزنامه سرمایه


🔹 همچنین تجربیاتی را کسب می کنیم که درس های جدیدی را به ما می آموزند و انرژی لازم برای هدایت ما به سمت تغییر انتظارات، اعتقادات و شخصیت مان را فراهم می کند. مثلا تجربه هتک حیثیت شدن برای یک زن احتمالا علتی است که او نسبت به همه بی اعتنا شود.

🔹 با نگاهی به دنیای پیرامون خواهیم دید که فرهنگ های مختلف روش های متفاوتی را برای اجتماعی کردن کودکانشان به کار می برند. به طور کلی دو روش برای اجتماعی کردن وجود دارد:
_روش رسمی
_روش غیررسمی

منظور از روش رسمی آن چیزی است که در وهله اول در کلاس درس رخ می دهد و معمولا به صورت سازمان دهی شده، کنترل شده و اداره شدن مستقیم توسط بزرگسالانی که آموزگاران حرفه ای هستند، انجام می گیرد.

در مقابل آموزش غیررسمی در هر کجا می تواند رخ دهد و شامل تقلید کارهایی است که دیگران انجام می دهند و گفتن همان تجربیات و تمرین و تکرار مهارت های اولیه اجتماعی است. این همان چیزی است که کودکان هنگامی که نقش بزرگسالان را در بازی هایشان ایفا می کنند اتفاق می افتد.

اکثریت قاطع اجتماعی شدن های اولیه به صورت غیررسمی تحت نظارت زنان و دختران انجام می شود. در ابتدا مادران و زنانی که از وابستگان نزدیک خانواده هستند عهده دار اجتماعی کردن می شوند. سپس، هنگامی که کودکان وارد کلاس های پایین تر مدرسه می شوند، معمولا تحت کنترل معلمان زن قرار می گیرند. در آمریکای شمالی و برخی از ملل صنعتی دیگر، مراقبین بچه در اغلب اوقات دختران نوجوانی هستند که در همسایگی خانواده کودک زندگی می کنند. در جوامع دیگر مراقبین احتمالا خواهران بزرگ تر یا مادربزرگ ها هستند.

در طی سال های دهه ۱۹۵۰ «مارگارت مید» مطالعه میدانی گسترده ای درباره تمرین های اجتماعی سازی اولیه در شش جامعه مختلف را هدایت کرد. این جوامع عبارت بودند از: «گوسی» در کنیا، «راجپوت» در هندوستان، دهکده «تایره» واقع در جزیره اوکیناوا در ژاپن، «تارونگ» در فیلیپین، سرخ پوستان «میکسته کا» در مرکز مکزیکو و یک جامعه انگلیسی جدید که به آن اسم خاص «ارکاردتاون» داده شده است. وجه مشترک همه این جوامع این حقیقت بود که آن ها تا حدودی از نظر فرهنگی مشابهت داشتند.

🔹 دو نتیجه گیری کلی:

۱. نخست این که، روش های اجتماعی سازی به طور مشخص از یک جامعه به جامعه دیگر تنوع دارد.
۲. دوم، روش های اجتماعی سازی به طور کلی میان مردم یک جامعه مشابه هستند.

البته این عجیب نیست که مردمی که از یک فرهنگ و جامعه هستند مفاهیم و مبانی ارزشی مشترکی داشته باشند، علاوه بر این، ما عموما فرزندان مان را به همان طریقی اجتماعی می کنیم که والدین مان ما را اجتماعی کرده اند.

مارگارت مید و محققان زیر نظر او، در این شش جامعه روش های مختلفی را یافتند که برای کنترل کودکان به کار می رفت. مثلا، در تربیت اولیه جامعه «گوسی» از #ایجاد_ترس و #تنبیه_بدنی برای کنترل کودکان استفاده می شد. در مقابل، مردم «تایره» #تحسین_و _تشویق کودک توسط والدین و #تهدید_به_دریغ_داشتن آن را به کار می بردند و در «تارونگ» عموما روی #ترساندن و #آزار_دادن کودک تکیه می شد.

🔺آیا روش صحیح یا غلطی برای اجتماعی کردن کودکان وجود دارد؟

پاسخ به این سوال به چارچوب فرهنگی مورد رجوع ما بستگی دارد. چیزی که در یک فرهنگ درست است در فرهنگ دیگر ممکن است غلط تلقی شود. حتی اعمال ظاهرا بی اهمیت والدین (نیز) می تواند اثرات بسیار زیادی در اجتماعی شدن فرزندان شان داشته باشد.

به عنوان مثال چه کار خواهید کرد اگر کودک شما به طور مداوم گریه کند در حالی که نه بیمار است، نه گرسنه و نه نیازی به تعویض جای خود دارد؟ آیا او را در آغوش می گیرید و به این سو و آن سو (گهواره مانند) حرکتش می دهید، دور اتاق قدم می زنید یا به آرامی برایش آواز می خوانید تا گریه اش متوقف شود، حتی اگر این کار ساعت ها طول بکشد؟ پاسخی که شما می دهید بستگی زیادی به فرهنگ شما دارد.

⤵️ ادامه در پست بعد👇

📌 #بازنشر اندیشه و یادداشت های #محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی


🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
⤴️ ادامه از پست قبل 👆

🔹 #انسان_ها_چگونه_اجتماعی_می_شوند #قسمت_دوم_ص۲

مترجم: #محمدتقی_فلاحی

پاسخ سنتی سرخپوستان ناواهو معمولا دور کردن کودک از تماس اجتماعی بود تا زمانی که گریه اش متوقف شود. آن ها بعد از این که مطمئن شدند کودک بیمار نیست یا ناراحتی جسمی خاصی ندارد، او را به یک اتاق کوچک و خالی خانه برده و پس از قرار دادن در یک محل امن، او را ترک می کنند تا زمانی که گریه کردنش متوقف شود. پس از آن است که کودک مجددا به نزد دیگر اعضای خانواده آورده می شود. نتیجه این که کودکان ناواهویی تربیت شده با این روش عموما بسیار ساکت هستند. آن ها به زودی می فهمند که سر و صدا کردن علتی است که موجب منزوی شدن آن ها می شود.
اکثر خانواده های آمریکای شمالی امروزی نیز، کودکانشان را در چنین وضعیتی قرار می دهند تا گریه کردن را متوقف کنند. درسی که می توان به طور ضمنی (از این روش) استنباط کرد این است که گریه نتیجه (نوعی) تقابل اجتماعی است. آیا این روش اشتباه است؟ ضرورتا خیر اما این یک روش اجتماعی سازی متفاوت است.

HYPERLINK "htm1httm://anthro.palomar.edu/social/soc_" منبع:. htm۱httm://anthro.palomar.edu/social/soc_



📌 #بازنشر اندیشه و یادداشت های #محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی


https://tttttt.me/ksmtehran1/188

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran