کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.06K subscribers
8.5K photos
948 videos
59 files
3.78K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
👆 ادامه از پست قبل

🔹 #چالش_های_آموزش_دختران (جستاری پیرامون حجاب ) #قسمت_یکم ص۲
محمد امینی


پیش از پیدایش آموزشگاه های ایرانی برای دختران، یگانه آموزشگاه مدرنی در تهران که دختران مسلمان زاده را می پذیرفت، «مدرسه عالی اناثیه آمریکایی» یا آموزشگاه دخترانه آمریکایی بود که از ده سال پیش از مشروطه پذیرش انگشت شماری از ایرانیان مسلمان را آغاز کرده بود. یکی از نخستین دانش آموزان این آموزشگاه که سال ها پس از آن از پیشگامان آموزش زنان و رودر رویی با حجاب شد، خانم مهرتاج بدرالدّجی (رخشان تهرانی) است که چگونگی راه یافتن او به این آموزشگاه گواهی از تنگناهای دردناک در برابر رهایی زنان ایرانی است. «موضوع تحصیل در مدرسه آمریکایی به آسانی حل نشد و پدرم (میرزا محمدباقر رضوی، امام الحکما) قبول نمی کرد که من و خواهرم را به مدرسه آمریکایی بفرستد. بنابراین، با خواهر قرار گذاشتیم یک روز از راه حمام فرار کنیم و در منزل علی اصغر خان اتابک که از دشمنان پدرم بود، متحصن شویم. با تدارک قبلی از راه مراجعت حمام سوار واگن اسبی شدیم و به اندرون خانه اتابک رفتیم. مدت یک ماه بست نشستیم تا پدرم موافقت کرد ما را به مدرسه آمریکایی بگذارد.» او نخستین زن مسلمان زاده ایست که یک سال پیش از فرمان مشروطه در داخل ایران دیپلم دبیرستان گرفت و در مراسم فارغ التحصیلی خود بی حجاب شرکت کرد. سالی پس از آن مهرتاج رخشان آموزشگاه دخترانه «ام المدارس» را در تهران بنا نهاد که برای نخستین بار روپوشی را که کلاهکی به آن بسته بود به جای چادر و حجاب برگزید و بارها با انگ بی دینی و دشمنی با حجاب روبروشد و سرانجام نیز آموزشگاهش بسته شد. سروده ای از میرزاده عشقی که چنین آغاز می شود «دلبرا ای که تورا طبع هوس پرور من/ مهربان کرد که دستی بکشی برسرمن»، درباره همین همین مرید نادیده او، خانم رخشان است که سکه ای به پاداش سروده او در نقد به حجاب برای او فرستاده بود.

به چند بَرسَنجی دیگر هم در این زمینه می پردازم. نخستین دبستان دخترانه - پسرانه رشت را ارمنیان این شهر با آموزگاری ماریام باجی هوسپیان در سال ۱۲٦۳ خورشیدی گشودند و نخستین دبستانی که دختران مسلمان را می پذیرفت، سی و پنج سال پس از آن به همت روشنک نوع دوست بناشد. روشنک نوع دوست یکی از زنان سرشناس چپ گرای ایران در آن دوران است که «جمعیت پیک سعادت نسوان» را در رشت بنا نهاد و این گروه و نشریه اش نخستین گروهی است که روز جهانی زن را در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در رشت برگزار کردند که بسیاری از زنان بی حجاب و یا بدون چادر در آن شرکت داشتند. در ارومیه، نخستین آموزشگاه دخترانه، هشتاد سال پس از آموزشگاه دخترانه ای که میسیونر مسیحی آمریکایی در این شهر ساخت، گشوده شد. در تبریز، نخستین آموزشگاه دخترانه مسلمان پذیر، چهل سال پس از همتای مسیحی خود گشوده شد. در شهرهای دیگر ایران هم جزاین نمی بوده است.

https://tttttt.me/KSMtehran/2674

📝 ادامه دارد

#نشرآگاهی
#تقویم_آموزشی
#برابری_آموزشی
#معلمان_تاثیرگذار
#مدارس_نوین
#آشنایی_با_بزرگان
#تاریخ_آموزش_و_پرورش

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
📌ادامه از پست قبل 👆

🔺کانون صنفی از گذشته تا کنون/ گفت و گو با #محمد_تقی_فلاحی و #محمد_حبیبی #قسمت_یکم_ص۲



فرهیزش: به صورت کلی فکر می کنید در طی این دو دهه که پشت سر گذاشته شده، چه تفاوت هایی در سمت و سو و خط کلی فعالیت های این تشکل ایجاد شده است؟

#فلاحی: اگر ایرادی نداشته باشه لازم می دونم پاسخ این پرسش رو کمی مفصل تر بدهم. من فعالیت کانون در طی این ۲۱ سال را می توانم به سه دوره تقسیم کنم.
دوره اول از ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۶
دوره دوم از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲
دوره سوم از ۱۳۹۲ تا همین سال جاری
ویژگی های دوره اول را من این طور می توانم در نظر بگیرم. تلاش برای شکل گیری اولیه یک تشکل مستقل در حالی که سابقه، ادبیات و تجربه کمی درباره آن وجود داشته است؛ تنش های ناشی از تفاوت دیدگاه ها سیاسی و اجتماعی در درون کانون؛ و ویژگی مهم دیگر تمرکز بر طرح مطالبات صرفا صنفی ( مشکلات خاص شغلی معلمان در آن زمان به ویژه موضوع افزایش حقوق و مزایای شغلی). در این دوره کانون در میان معلمان چندان شناخته شده نیست و به عنوان مثال اغلب آنان تمایزی میان کانون با سازمان معلمان قائل نمی شوند. 
بعد از شکل گیری اولین اعتراض ها در این دوره با دعوت کانون صنفی معلمان، نخستین برخوردها و مقاومت ها از طرف دولت (حکومت) هم آغاز می شود و ضمن برخورد با برخی تجمعات، در تابستان ۱۳۸۳ دو تن از اعضای هیئت مدیره کانون دستگیر می شوند. این برخوردها و دستگیری ها که با هدف فرو نشاندن و سرکوب این حرکت تازه در حال شکل گیری انجام می شود، دست کم دو نتیجه دارد. خط مشی کانون صنفی معلمان را از سازمان معلمان کاملا متمایز می کند و افراد بازداشت شده را بین معلمان مطرح و کاملا برجسته می نماید.
این کشمکش با وعده دولت هشتم به تدوین لایحه هماهنگ سازی حقوق معلمان با سایر حقوق بگیران تا حدودی فروکش می کند؛ اما با تغییر دولت و خیز دولت نهم برای بازپس گیری لایحه از مجلس در اسفندماه سال ۱۳۸۵ به اوج خود می رسد. با سرکوب شدید اعتراضات معلمان در این سال، اعلام دولت و مجلس به منتفی شدن بازپس گیری لایحه از مجلس و تصویب سریع آن و شروع اقدام از طرف دولت وقت برای انحلال کانون به پایان می رسد.
به گمان من از نیمه سال ۸۶ بدلیل بسته تر شدن فضای سیاسی و برخی دستگیری ها و محکومیت چندین عضو از اعضای هیئت مدیره کانون با احکام جزایی و تعلیقی، فعالیت های کانون نیز به تبعیت از جو عمومی جامعه دچار رکود نسبی می شود؛ تا شروع فضای انتخاباتی سال ۸۸ که با طرح مطالبات مربوط به آموزش و پرورش با کاندیداها، کانون تلاش مجددی را آغاز می کند که با توجه به شرایطی که آن انتخابات انجام و اعتراضات بعدی و البته سرکوب ها و جو امنیتی سنگینی که ایجاد شد، دوره دوم فعالیت کانون که با رکود نسبتا شدید فعالیت های آن همراه بود، شکل گرفت. در این دوره اگرچه تلاش دولت وقت برای غیرقانونی اعلام کردن کانون با حکم دادگاه به نتیجه نرسید، اما فعالیت های آن به شدت محدود شد و تنها تلاش های تنی چند از اعضای باقیمانده کانون و مطرح کردن و حفظ نام آن در محافل مختلف و در ارتباط با برخی دست اندرکاران و مدیران سابق وزارت آموزش و پرورش، موجودیت آن را حفظ نمود؛ اما امکان تحرک اعتراضی خاصی نسبت به عدم تحقق مطالبات پیشین نیز وجود نداشت.
از اوایل دهه ی نود زمینه های شکل گیری دوره سوم فعالیت های کانون بتدریج شکل گرفت. با بروز برخی اختلافات در راس قدرت، و شکاف بوجود آمده ناشی از آن، نزدیک شدن و ورود به فضای انتخاباتی سال ۹۲ و به دنبال آن روی کار آمدن دولت یازدهم و بروز نشانه هایی از بهتر شدن فضا برای فعالیت تشکل ها، نسل جدیدی از کنشگران در بیرون از تشکل ها شکل گرفت که ریشه در وقایع سال ۸۸ و ۸۹ داشت اما اکنون رویکرد جدیدی را در فعالیت های اجتماعی و کنشگری برگزیده بود. همزمان گسترش شبکه های اطلاع رسانی مجازی که سرعت و امکان ارتباطات اجتماعی بیشتر را فراهم می نمود، این امکان را ایجاد کرد که با بهره گیری از شبکه های ارتباطی جدید، انرژی و ایده هایی برای فعالیت را به درون تشکل هایی نظیر کانون صنفی معلمان انتقال دهند.

📌ادامه در پست بعد👇
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
⤴️ ادامه از پست قبل 👆
#قسمت_یکم_ص۲


1⃣ اولین نقش #کنشگران_مدنی_صنفی، کنشگری مدنی در #نقش_شهروند_مسئول است : کلید موفقیت جریان‌های مدنی و صنفی، درنهایت همان جلب نظر و مشارکت بیشتر ذینفعان و گروههای اجتماعی است. به این منظور ذینفعان باید کنشگران و سازمان‌های صنفی و مدنی را به‌مثابه «شهروندان خوب و مسئول » به رسمیت بشناسند؛ شهروندانی که شرایط بهتری برای همگان می‌خواهند و مسئولانه عمل می کنند.تداوم مسیر مطالبه‌گری و موفقیت در آن را بر اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک شخصی و گروهی با صاحبان قدرت و دیگر گروههای اجتماعی ارجح می‌داند. چنین کنشگرانی به طور کلی از حاشیه‌های ایجاد شده پیرامون یک جریان صنفی و مدنی که اغلب گروههای سیاسی به دنبال بهره‌برداری از آن هستند، دوری کرده و تمرکز بر تحقق اهداف صنفی و مدنی را در الویت قرار می‌دهند.

به خاطر داشته‌باشید که استراتژی اصلی صاحبان قدرت، ایجاد شکاف در بین کنشگران مدنی و صنفی و بی‌اعتبارکردن چهرة جنبش های اجتماعی در نظر عموم مردم با ایجاد تصویری منفی و خشونت‌آمیز از آن است. در ایران صاحبان قدرت همواره تلاش می‌کنند کنشگران را افرادی مخالف هنجارها، ضد ارزش‌های عقیدتی و ملی و عناصر وابسته به غرب معرفی کنند. نمونه چنین رویکردی را در مورد کارگران، معلمان و بازنشستگان در جریان گسترده شدن اعتراضات صنفی این گروهها در سالها و هفته های اخیر مشاهده کرده‌ایم. پرونده‌سازی، بازداشت، محکومیت، حبس، شلاق، جریمه و پخش اعترافات اجباری تلویزیونی از برخی چهره‌های کارگری و یا به رسمیت نشناختن برخی تشکل‌های صنفی همچون شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان که خود را تشکلی مستقل می‌داند؛ از جمله مواردی است که نگاه قهرآمیز حکومت به کنشگران صنفی و مدنی را به روشنی آشکار می‌کند. با این حال هرچه جریان‌های صنفی و مدنی جای پای خود را در ارزش‌های دموکراتیک و هنجارهای ملی محکم کند، احتمال بیشتری وجود دارد که بتواننددر برابر این تهاجم مقاومت کند و نفوذ و مشارکت حداکثری ذینفعان را به دست آورند. کنشگران صنفی متعهد و مسئول در عین حال تلاش می‌کنند، پتانسیل رفتارها و اقدامات غیر منطقی و خشونت آمیز درون جنبش را کاهش دهند و به این ترتیب شانس همراهی آن گروه خاموش از جامعه ذینفعان را که تحت تاثیر برخوردها و فشارهای حکومتی و امنیتی بر سایر فعالان، از مشارکت در فعالیت صنفی کناره گرفته‌اند، افزایش دهد.

📌 #کنشگر_مدنی در نقش #شهروند_مسئول_و_متعهد:

– نماد رفتار دمکراتیک و شهروند متعهد در جامعه است و تلاش می کند برای رسیدن به اهداف از ابزارهای دموکراتیک بهره گیرد و بالعکس
– مدافع حقوق کلیه شهروندان و نشان‌دهندة چشم‌انداز یک جامعة خوب، سالم و دموکراتیک است؛
– با رفتار مسئولانه خود در نظر شهروندان عادی و گروه هدف به جنبش و مطالبات صنفی مشروعیت می‌دهد؛
– جنبش و حرکت های اعتراضی را توانمند می‌کند تا در برابر بی‌اعتبار‌سازی‌های اعمال‌شدة صاحبان قدرت از خود مقاومت نشان دهد؛
– و نیز پتانسیل رفتارها غیر دموکراتیک ، تفرقه افکنانه و اقدام‌های خشونت‌آمیز درون جنبش و حرکت های اعتراضی را کاهش دهد.

📝 ادامه دارد ...

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
⤴️ ادامه از پست قبل👆


🔷 #ضرورت_تعریف_پروفشن‌ها_و_روشن_کردن_ابهامات_پیرامون_فعالیت_آنها: #سازمان_نظام_معلمی_سندیکا_نیست

#قسمت_یکم_ص۲


پرداختن به این دیدگاهها در نقد و بررسی طرح نظام معلمی در فرصتی دیگر فراهم خواهد شد اما نکته اینجاست که با وجود این چندگانگی رویکرد ( و البته برخی دیدگاههای دیگر همچون موازی بودن کارکرد نظام معلمی با فعالیت مراکزی چون دانشگاه فرهنگیان یا تربیت معلم در تعیین صلاحیت حرفه‎ای) در خصوص ضرورت یا عدم ضرورت تشکیل نظام معلمی، همچنان هیچ یک از این گروهها مرزی میان تعریف سازوکار حاکم بر شکل‌گیری «نظام حرفه‌ای» و «فعالیت صنفی و سندیکایی» قائل نیستند و با ترویج نوعی رویکرد «این همانی» چنین تداعی می‌کنند که قرار است نظام معلمی جایگزین یا به عکس تهدیدی برای تشکل‌ها و سندیکاهای صنفی معلمان باشد. هیچ کدام از این رویکردها هنوز نتوانسته‌اند، تعریفی جامع و استاندارد از ماهیت و کارکرد موردانتظار نظام معلمی ارائه دهند، تا ضمن آنکه بدنه صنفی را نسبت به ضرورت یا عدم ضرورت وجود چنین سازوکاری آگاه کند به ابهامات پیرامون تفاوت و تمایز ضروری کارکرد این نهاد با سایر فعالیت‌های تشکیلاتی نیز پاسخ دهد.

📌ادامه دارد...

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
⤴️ ادامه از پست قبل

💠 #مقاله_آموزشی
#قسمت_یکم_ص۲


این جنبش توانست با همکاری رسانه ها، آگاهی از اوضاع را در مقیاس محلی و جهانی گسترش دهد و همچنین برای پیدا کردن افرد ناپدید شده گروه‌های جستجو تشکیل داد و حتی با کندن زمین تلاش کرد به گورهای دسته جمعی دسترسی پیدا کند. هرکدام از این راهبردها بخش معینی از جامعه را هدف قرار می‌دهند. به این امید که تجمیع همه اقدامات منجر به بهبود اوضاع و کشف حقیقت شود.
ضمن پرداختن به اقدامات اعتراضی، لازم است كه استراتژی هایی برای اثرگذاری با گروههایی که به صورت مسالمت‌جویانه در پی اصلاح امور در درون حاکمیت هستند نیز، تدوین شود. گروههای مصلح، به ویژه در محیط‌های بسیار سرکوبگر، فرصتی را برای شهروندان فراهم می‌کنند تا نارضایتی های خود را نزد افراد دلسوز که به اهرم های قدرت هم دسترسی دارند، ابراز کنند.

۴-پیوندهای استراتژیک

مشارکت با سازمان‌های باثبات که اهداف مشابهی دارند، یک راه مهم برای افزایش پشتیبانی عمومی و اعتبار یک جنبش است. همگرایی فقط درصورتی حاصل می‌شود که جنبشِ نیازمند به شرکای اجتماعی؛ اهداف کوتاه مدت و بلندمدت خود را بطور واضح تعریف کرده باشد و بداند که چگونه ایجاد مشارکت در دستیابی به این اهداف کمک می‌کند. به عنوان مثال، در جریان اعتراضات دانشجویی شیلی منطقی بود که برای دستیابی به اهداف کوتاه مدت که همانا بهبود دسترسی و برخورداری از پشتیبانی دولتی دانشگاه ها بود، جنبش های مختلف دانشجویی با یکدیگر مشارکت کنند. با این حال، دانشجویان به دنبال تغییر سیاسی بلندمدت نیز بودند و در نتیجه، با اتحادیه‌های کارگری بخش عمومی که منافع مشابهی داشتند نیز مشارکت کردند. این امر باعث افزایش مشارکت در راهپیمایی ها و کمپین ها شد.

۵- ساختارهای رهبری و مدیریتی غیر متمرکز

یک استراتژی مفید برای افزایش پایداری یک جنبش، تمرکززدایی از ساختارهای رهبری و مدیریت است تا اطمینان حاصل شود که همه صداها در جنبش شنیده می‌شوند و تصمیم‌گیری منحصر به گروه معدودی از افراد نیست و مسئولیت های مدیریتی جنبش بین تمامی اعضای آن تقسیم می شود تا خستگی و تحلیل نیروی اعتراضی کاهش یابد.

به علاوه، برای جنبش‌های بزرگتر، ایجاد دفاتر یا واحدهای مختلف در سطح شهرها و حوزه های قضایی متفاوت می‌تواند شمار اعضا را افزایش داده و معترضین بیشتری با اهداف مشابه را جذب کند. به عنوان مثال، قیام انقراض که در انگلستان پایه‌ریزی شد، به جنبشی جهانی تبدیل شده که به تغییرات آب و هوایی، نابودی تنوع زیستی و خطر فروپاشی اجتماعی و زیست محیطی معترض است. به منظور گسترش جنبش، گروه های محلی در شهرها و حوزه های قضایی مختلف تأسیس شده‌اند.

۶- نفوذ به قلب و ذهن افراد

زاویه‌ای که برای انتقال پیام به کار می‌رود، بر افرادی که با آن ارتباط برقرار کرده و در نتیجه آن دست به اقدام می‌زنند، تاثیرگذار است. از نظر تاريخي، جنبش‌هاي موفق پيام رساني خود را بر مواردي متمركز مي‌كنند كه افراد را به طور شخصی تحت تاثیر قرار دهد و آنها را ترغيب کند تا در مورد اهداف جنبش بيشتر بدانند. همچنین، پیامی با قابلیت جهانی شدن، مانند منع شکنجه، تغییر اقلیم، مسکن یا دسترسی به آب، برخورداری از حق تحصیل رایگان و حق برخورداری از سلامت و تامین اجتماعی، می‌تواند حمایت از یک جنبش را افزایش دهد و سبب شود که افراد با آن نزدیکی بیشتری داشته باشند.


📝ادامه دارد ...
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran