گزین‌گویه‌ها
5.1K subscribers
10.7K photos
111 videos
53 files
421 links
گزین‌گویه‌ها
گل‌چینِ خواندنی‌ها
به کوششِ بهروز صفرزاده @Behruz214
تأسیس: ۳۰ دیِ ۱۳۹۶

نقلِ مطالبِ کانالِ گزین‌گویه‌ها با ذکرِ مأخذ بلامانع است.
Download Telegram
کُریجَک: آلونک؛ کلبه؛ کَپَر.

هاجر از خاشاکِ کوه وز خاربُنانِ وادی خویش‌تن را کُریجَکی ساخت.

تفسیرِ قرآنِ پاک (قرنِ پنجمِ هجری)، به کوششِ علیِ رواقی، تهران: سمت، ۱۳۸۵، ص ۹۳.

#کهن‌واژه‌ها
دیوال: دیوار؛ دیفال.

این مردمان که ماهی نگرفتند و به گرفتن رضا ندادند، به میانِ شهر دیوالی برکشیدند و از ایشان جدا شدند.

تفسیرِ قرآنِ پاک (قرنِ پنجمِ هجری)، به کوششِ علیِ رواقی، تهران: سمت، ۱۳۸۵، ص ۲.

#کهن‌واژه‌ها
هَوازی: یک‌باره؛ ناگهان؛ ناگاه.

تو هَوازی آن‌گه از جملۀ بی‌دادگران باشی بر خویش‌تن.

تفسیرِ قرآنِ پاک (قرنِ پنجمِ هجری)، به کوششِ علیِ رواقی، تهران: سمت، ۱۳۸۵، ص ۱۱۳.

#کهن‌واژه‌ها
یوبان: آرزومند؛ مشتاق.
یوبه‌گاه: آرزوگاه؛ کعبۀ آمال.

گفت: یاد کن، یا محمد، که چون ما مر خانۀ کعبه را مَثابه گردانیدیم و یوبه‌گاهِ دل‌های مؤمنان گردانیدیم، ای که دل‌های مؤمنان سویِ آن یوبان گردانیدیم، چه اگر کسی بسیار دیده‌باشد، هم یوبانِ آن باشد، و اگرچه رفته‌باشد، باز دیگرباره آرزو بَرَد.

تفسیرِ قرآنِ پاک (قرنِ پنجمِ هجری)، به کوششِ علیِ رواقی، تهران: سمت، ۱۳۸۵، ص ۸۴-۸۵.

#کهن‌واژه‌ها
فُرغول‌کار: اِهمال‌کار؛ بی‌خبر؛ غافل.
فَرویش‌کار: اِهمال‌کار؛ بی‌خبر؛ غافل.

گفت نیست خداوند تعالی از کرده‌های شما بی‌خبر، و گفت که خداوند تعالی از کرده‌های شما فُرغول‌کار نیست، گفت ای که فَرویش‌کار نیست.

تفسیرِ قرآنِ پاک (قرنِ پنجمِ هجری)، به کوششِ علیِ رواقی، تهران: سمت، ۱۳۸۵، ص ۱۴.

#کهن‌واژه‌ها
کارناکن

این گاو چه گاو است؟ کارکن است یا کارناکن؟

تفسیرِ قرآنِ پاک (قرنِ پنجمِ هجری)، به کوششِ علیِ رواقی، تهران: سمت، ۱۳۸۵، ص ۷.

#کهن‌واژه‌ها
مرده شدن: مردن.

مردی از بنی‌اسرایل مرده شد. از وی فرزندی ماند و زنی.

تفسیرِ قرآنِ پاک (قرنِ پنجمِ هجری)، به کوششِ علیِ رواقی، تهران: سمت، ۱۳۸۵، ص ۸.

#کهن‌واژه‌ها
Forwarded from گزین‌گویه‌ها (بهروز صفرزاده)
کُنجید: کنجد.

روغنِ کُنجید.

خیام
نوروزنامه، به کوششِ علیِ حَصوری، تهران: طهوری، ۱۳۵۷، ص ۴۱.

#کهن‌واژه‌ها
نَهمار: بسیار؛ فراوان؛ خیلی.

مردمانِ مدینه، گروهی که مصطفا را ندیده‌بودند، وی را از ابوبکر بازنمی‌دانستند، زآن‌که ابوبکر نَهمار ماننده بود به رسول.

سورآبادی، قِصصِ قرآنِ مجید، ص ۱۲۶.

#کهن‌واژه‌ها
تاریخ‌چۀ هواشناسی
ضَحّاک، آن‌که او را اَژدَهاک خواندند... وزیران را بخواند و از ایشان شانزده مرد بگُزید و به چهار سوی فرستاد، و با ایشان زیرکان و هواشناسان بفرستاد تا جای بگزینند، دشت و کوه و هوای خوش و درست.

بَلعَمی (اواسطِ قرنِ چهارمِ هجری)
تاریخ‌نامۀ طبری، به کوششِ محمدِ روشن، تهران: سروش، ۱۳۷۴، ج ۱، ص ۱۲۱.

#کهن‌واژه‌ها
و آن آن بود که...
یکی از تکیه‌کلام‌های جالبِ سورآبادی (قرنِ پنجمِ هجری) در کتابِ قِصصِ قرآنِ مجید، موقعِ تعریف کردنِ قصه یا ماجرایی، «و آن آن بود که...» است.

حدیثِ مور و حشمتِ سلیمان. و آن آن بود که... (ص ۲۸۲).

قصۀ بلقیس و هُدهُد. و آن آن بود که هُدهُد... (ص ۲۸۵).

#کهن‌واژه‌ها
آگوش: آغوش.

پیغام‌بر... حسن و حسین را دید هردو به هم خُفته، دست در آگوشِ یک‌دیگر کرده.

سورآبادی، قِصصِ قرآنِ مجید، ص ۳۳۷.

#کهن‌واژه‌ها
گرمش: حرارت؛ گرمی.

واژۀ گرمش، مانندِ دو واژۀ امروزیِ «نرمش» و «پیدایش»، از صفت + -ش ساخته شده‌، که بر خلافِ قاعده است.

خربزۀ هندی... اصحابِ یرقان را منفعت کند که از گرمشِ جگر افتاده‌بُوَد.

ابومنصور موفقِ هِرَوی (قرنِ چهارمِ هجری)، الاَبنیه عَن حقایقِ الاَدویه، تهران: دانش‌گاهِ تهران، ص ۴۶.

بنگ... بَتَرین سیاه است که گرمش از اندام ببَرَد به جمله.

همان، ص ۶۵.

اِثمِد... منفعت است رطوبت و گرمشِ چشم را.

همان، ص ۱۲۱.

#کهن‌واژه‌ها
ترتر: مرطوب‌تر؛ خیس‌تر.

جالب است که صفتِ تفضیلیِ ترتر را به کار برده.

کَثیرا... طبعش به طبعِ صمغِ عربی نزدیک است، ولیکن این از او ترتر است.

ابومنصور موفقِ هِرَوی (قرنِ چهارمِ هجری)، الاَبنیه عَن حقایقِ الاَدویه، تهران: دانش‌گاهِ تهران، ص ۲۷۲.

گوشتِ پستان شیرین‌تر است و ترتر.

همان، ص ۲۸۸.

گوشتِ چهارپای و مرغ هرچه خانگی باشد ترتر بُوَد.

همان، ص ۲۹۴.

#کهن‌واژه‌ها
سالی دوانزده ماه: در تمامِ اوقاتِ سال؛ سالی به دوازده ماه.

کارِ ایشان سالی دوانزده ماه شکار کردن بود.

خیام
نوروزنامه، به کوششِ علیِ حَصوری، تهران: طهوری، ۱۳۵۷، ص ۶۸.

#کهن‌واژه‌ها
استخوانِ خرما: هستۀ خرما.

زنی از مال‌دارانِ بصره بفرمود تا چهارصد کشتی بساختند و همه پُر استخوانِ خرما کردند و سرِ کشتی‌ها محکم کردند و بدان جای‌گه غرق کردند. 😳

ناصر خسرو (قرنِ پنجمِ هجری)
سفرنامه، به کوششِ محمد دبیرسیاقی، تهران: انتشاراتِ انجمنِ آثارِ ملی، ۱۳۵۴، ص ۱۶۰.

این‌همه هسته‌خرما از کجا آوردن؟! 😄

#کهن‌واژه‌ها