Gloucestershire
گلوسِستِرشایِر؟ نه!
گلوسِستِرشیر؟ نه!
گلوسِستِرشِر؟ نه!
گلاسِستِرشایِر؟ نه!
گلاسِستِرشیر؟ نه!
گلاسِستِرشِر؟ نه!
گلاستِرشایِر؟ نه!
گلاستِرشیر؟ نه!
گلاستِرشِر؟ آفرین!
#تلفظ
گلوسِستِرشایِر؟ نه!
گلوسِستِرشیر؟ نه!
گلوسِستِرشِر؟ نه!
گلاسِستِرشایِر؟ نه!
گلاسِستِرشیر؟ نه!
گلاسِستِرشِر؟ نه!
گلاستِرشایِر؟ نه!
گلاستِرشیر؟ نه!
گلاستِرشِر؟ آفرین!
#تلفظ
David Suchet
دیوید ساچِت؟ نه!
دیوید سوچِت؟ نه!
دیوید ساچه؟ نه!
دیوید سوچه؟ نه!
دیوید ساشِت؟ نه!
دیوید سوشِت؟ نه!
دیوید ساشه؟ نه!
دیوید سوشه؟ نه!
دیوید سوشِی؟ آفرین!
#تلفظ
دیوید ساچِت؟ نه!
دیوید سوچِت؟ نه!
دیوید ساچه؟ نه!
دیوید سوچه؟ نه!
دیوید ساشِت؟ نه!
دیوید سوشِت؟ نه!
دیوید ساشه؟ نه!
دیوید سوشه؟ نه!
دیوید سوشِی؟ آفرین!
#تلفظ
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
درست تلفظ کنیم (۹)
آب خوردن کارِ سادهای است و به همین دلیل نمادِ سادگیِ انجام است:
این کار برام مثِ آب خوردنه.
بعضیها به غلط آن را با کسره، یعنی آبِ خوردن، تلفظ میکنند.
#تلفظ
آب خوردن کارِ سادهای است و به همین دلیل نمادِ سادگیِ انجام است:
این کار برام مثِ آب خوردنه.
بعضیها به غلط آن را با کسره، یعنی آبِ خوردن، تلفظ میکنند.
#تلفظ
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
درست تلفظ کنیم (۷)
تلفظِ درستِ مینوی minovi است، نه minavi.
خودِ آن استاد هم نامش را مینُوی، به ضمِ «ن»، حرکتگذاری میکرد، نه مینَوی.
این الگوی آوایی از قدیم وجود داشته:
واژۀ مختوم به -و u- + -ی ← -وی ovi-
جادو jādu ← جادوی jādovi
مینو minu ← مینوی minovi
نیکو niku ← نیکوی nikovi
#تلفظ
تلفظِ درستِ مینوی minovi است، نه minavi.
خودِ آن استاد هم نامش را مینُوی، به ضمِ «ن»، حرکتگذاری میکرد، نه مینَوی.
این الگوی آوایی از قدیم وجود داشته:
واژۀ مختوم به -و u- + -ی ← -وی ovi-
جادو jādu ← جادوی jādovi
مینو minu ← مینوی minovi
نیکو niku ← نیکوی nikovi
#تلفظ
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
هشتگهای کانالِ گزینگویهها
#آوانگاری
#املا
#تایپ
#ترجمه
#تکرار
#تلفظ
#تنوین
#جعلیات
#جمع_مفرد
#حشو
#درستنویسی
#دستور
#رسمالخط
#ریشهشناسی
#طنزگویه
#عربی
#فاصلهگذاری
#فرهنگنویسی
#فعل
#کژتابی
#کهنواژهها
#گردهبرداری
#گفتاری
#گفتارینویسی
#مصدر
#نامشناسی
#نگارش
#نوواژه
#واژهبازی
#واژهسازی
#واژهشناسی
#واژهگزینی
#وامواژهها
#ویراستار
#ویرایش
#ویرگول
#همزه
#آوانگاری
#املا
#تایپ
#ترجمه
#تکرار
#تلفظ
#تنوین
#جعلیات
#جمع_مفرد
#حشو
#درستنویسی
#دستور
#رسمالخط
#ریشهشناسی
#طنزگویه
#عربی
#فاصلهگذاری
#فرهنگنویسی
#فعل
#کژتابی
#کهنواژهها
#گردهبرداری
#گفتاری
#گفتارینویسی
#مصدر
#نامشناسی
#نگارش
#نوواژه
#واژهبازی
#واژهسازی
#واژهشناسی
#واژهگزینی
#وامواژهها
#ویراستار
#ویرایش
#ویرگول
#همزه
نامهای خارجی در فارسی دو دستهاند:
۱. آنهایی که سالهاست با تلفظ و املای جاافتاده و تثبیتشدهای در فارسی رایجاند:
کریستف کلمب، میکلانژ، آرژانتین.
این دسته را نباید تغییر داد. مثلاً نباید آرژانتین (تلفظِ فرانسوی) را به آرخِنتینا (تلفظِ اسپانیایی) تغییر داد.
۲. آنهایی که هنوز تلفظ و املایشان خیلی جاافتاده و تثبیتشده نیست، یا دو/ چند تلفظ و املا در فارسی دارند:
اشتاینبک/ استاینبک، اینشتین/ انیشتن/ انیشتین، مارک توئین/ تواین.
تلفظ و املای این دسته را بر اساسِ زبانِ مبدأشان باید تعیین کرد:
استاینبک، اینشتین، مارک توئین.
#املا
#تلفظ
۱. آنهایی که سالهاست با تلفظ و املای جاافتاده و تثبیتشدهای در فارسی رایجاند:
کریستف کلمب، میکلانژ، آرژانتین.
این دسته را نباید تغییر داد. مثلاً نباید آرژانتین (تلفظِ فرانسوی) را به آرخِنتینا (تلفظِ اسپانیایی) تغییر داد.
۲. آنهایی که هنوز تلفظ و املایشان خیلی جاافتاده و تثبیتشده نیست، یا دو/ چند تلفظ و املا در فارسی دارند:
اشتاینبک/ استاینبک، اینشتین/ انیشتن/ انیشتین، مارک توئین/ تواین.
تلفظ و املای این دسته را بر اساسِ زبانِ مبدأشان باید تعیین کرد:
استاینبک، اینشتین، مارک توئین.
#املا
#تلفظ
بهتر است نامهای مختوم به son- و ton- را در فارسی -سن و -تن بنویسیم، نه -سون و -تون.
دلیل: حرفِ o انگلیسی در اینجا تقریباً مثلِ کسره تلفظ میشود:
ادیسن (نه ادیسون)
جکسن (نه جکسون)
رابسن (نه رابسون)
رابینسن (نه رابینسون)
میدلتن (نه میدلتون)
میلتن (نه میلتون)
نیوتن (نه نیوتون)
وینستن (نه وینستون)
همیلتن (نه همیلتون)
#املا
#تلفظ
دلیل: حرفِ o انگلیسی در اینجا تقریباً مثلِ کسره تلفظ میشود:
ادیسن (نه ادیسون)
جکسن (نه جکسون)
رابسن (نه رابسون)
رابینسن (نه رابینسون)
میدلتن (نه میدلتون)
میلتن (نه میلتون)
نیوتن (نه نیوتون)
وینستن (نه وینستون)
همیلتن (نه همیلتون)
#املا
#تلفظ
Forwarded from گزینگویهها
Miguel Angel Asturias
میگل آنخل آستوریاس
نامِ اسپانیاییِ Miguel را «میگِل» باید تلفظ کرد و نوشت، نه «میگوئل».
#تلفظ
میگل آنخل آستوریاس
نامِ اسپانیاییِ Miguel را «میگِل» باید تلفظ کرد و نوشت، نه «میگوئل».
#تلفظ
Forwarded from گزینگویهها
Stephen King
استیون کینگ
نامِ انگلیسیِ Stephen را «استیون» باید تلفظ کرد و نوشت، نه «استفن» یا «استفان».
#تلفظ
استیون کینگ
نامِ انگلیسیِ Stephen را «استیون» باید تلفظ کرد و نوشت، نه «استفن» یا «استفان».
#تلفظ
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
درست تلفظ کنیم (۸)
تلفظِ درستِ واژۀ «ثبات» sabāt است، نه sobāt.
پس بگوییم
ثَباتِ اقتصادی sabāt-e
و نگوییم
ثُباتِ اقتصادی sobāt-e
#تلفظ
تلفظِ درستِ واژۀ «ثبات» sabāt است، نه sobāt.
پس بگوییم
ثَباتِ اقتصادی sabāt-e
و نگوییم
ثُباتِ اقتصادی sobāt-e
#تلفظ
هشتگهای کانالِ گزینگویهها
#آواشناسی
#آوانگاری
#املا
#تایپ
#ترجمه
#ترجمه_ترانه
#ترجمه_شعر
#ترجمه_شوخی
#تکرار
#تلفظ
#تنوین
#جعلیات
#جمع
#جمع_مفرد
#حشو
#درستنویسی
#دستور
#رسمالخط
#ریشهشناسی
#طنزگویه
#عربی
#فاصلهگذاری
#فرهنگنویسی
#فعل
#کژتابی
#کهنواژهها
#گردهبرداری
#گفتاری
#گفتارینویسی
#مصدر
#موسیقی
#نامشناسی
#نشانهگذاری
#نقد
#نگارش
#نوواژه
#واژهبازی
#واژهسازی
#واژهشناسی
#واژهگزینی
#وامواژهها
#ویراستار
#ویرایش
#ویرگول
#همزه
#آواشناسی
#آوانگاری
#املا
#تایپ
#ترجمه
#ترجمه_ترانه
#ترجمه_شعر
#ترجمه_شوخی
#تکرار
#تلفظ
#تنوین
#جعلیات
#جمع
#جمع_مفرد
#حشو
#درستنویسی
#دستور
#رسمالخط
#ریشهشناسی
#طنزگویه
#عربی
#فاصلهگذاری
#فرهنگنویسی
#فعل
#کژتابی
#کهنواژهها
#گردهبرداری
#گفتاری
#گفتارینویسی
#مصدر
#موسیقی
#نامشناسی
#نشانهگذاری
#نقد
#نگارش
#نوواژه
#واژهبازی
#واژهسازی
#واژهشناسی
#واژهگزینی
#وامواژهها
#ویراستار
#ویرایش
#ویرگول
#همزه
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
درست تلفظ کنیم (۴)
سُرودن به ضمِ اول، یعنی sorudan، تلفظ میشود: میسُرودم، میسُرودی، میسُرود، میسُرودیم، میسُرودید، میسُرودند.
اما بنِ مضارعِ آن، یعنی «سَرا» یا «سَرای»، به فتحِ اول است، یعنی تلفظش sarā یا sarāy است، نه به ضمِ اول، یعنی sorā یا sorāy: میسَرایم، میسَرایی، میسَراید، میسَراییم، میسَرایید، میسَرایند.
بنا بر این تلفظِ درستِ سراینده sarāyande است، نه sorāyande.
پس بگوییم و بنویسیم:
غزلسَرا، قصیدهسَرا، شعر میسَرایم
و
نگوییم و ننویسیم:
غزلسُرا، قصیدهسُرا، شعر میسُرایم
خنده و گریۀ عشاق ز جایی دگر است
میسَرایم به شب و وقتِ سحر میمویم
حافظ
غزلسَراییِ ناهید صرفهای نبَرَد
در آن مقام که حافظ برآورَد آواز
#تلفظ
سُرودن به ضمِ اول، یعنی sorudan، تلفظ میشود: میسُرودم، میسُرودی، میسُرود، میسُرودیم، میسُرودید، میسُرودند.
اما بنِ مضارعِ آن، یعنی «سَرا» یا «سَرای»، به فتحِ اول است، یعنی تلفظش sarā یا sarāy است، نه به ضمِ اول، یعنی sorā یا sorāy: میسَرایم، میسَرایی، میسَراید، میسَراییم، میسَرایید، میسَرایند.
بنا بر این تلفظِ درستِ سراینده sarāyande است، نه sorāyande.
پس بگوییم و بنویسیم:
غزلسَرا، قصیدهسَرا، شعر میسَرایم
و
نگوییم و ننویسیم:
غزلسُرا، قصیدهسُرا، شعر میسُرایم
خنده و گریۀ عشاق ز جایی دگر است
میسَرایم به شب و وقتِ سحر میمویم
حافظ
غزلسَراییِ ناهید صرفهای نبَرَد
در آن مقام که حافظ برآورَد آواز
#تلفظ
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
تلفظِ عامیانه
منظور از تلفظِ عامیانۀ واژهها تلفظی متفاوت با صورتِ معیارِ رسمی یا گفتاری است که ناشی از کمسوادی یا بیسوادیِ گویشوران است.
در تلفظِ عامیانه واجهای تشکیلدهندۀ واژه دچارِ جا به جایی، تبدیل، کاهش، یا افزایش میشوند.
تلفظِ عامیانه را نباید با تلفظِ گفتاری اشتباه گرفت. مثلاً تاسکی تلفظِ عامیانۀ تاکسی است، اما جون و شیش تلفظِ گفتاریِ جان و ششاند، نه تلفظِ عامیانۀ آنها.
بر اثرِ گسترشِ روزافزونِ سوادآموزی و کاهشِ آمارِ بیسوادان، تلفظِ عامیانه رو به کاهش است.
چند نمونه از تلفظهای عامیانه
آبپاچ (آبپاش)
آدانس (آدامس)
آشخال (آشغال)
آشِ عمودَردا (آشِ اَبودَردا)
ابَرفضل (اباالفضل)
اُسّوقُسدار (اُسطُقُسدار)
اصطحکاک (اصطکاک)
اَلحَد (لَحَد)
بالاکن (بالکن)
بخچه (بقچه)
بِرفِست (بفرست)
بلت (بلد)
پاچیدن (پاشیدن)
پنارتی (پنالتی)
پیارسال (پیرارسال)
تاسکی (تاکسی)
تیارت (تئاتر)
جَق (جَلق)
جوات (جواد)
چیندن (چیدن)
حرضت (حضرت)
دریپ (دریبل)
دِلِر (دِرِل، دریل)
دیفال (دیوار)
دیکس (دیسک)
رُمّان (روبان)
رومان (روبان)
زَهله (زَهره)
زیگزال (زیگزاگ)
سلط (سطل)
سِند و سال (سن و سال)
سوات (سواد)
سولاخ (سوراخ)
ضفط و رفط (ضبط و ربط)
طناف (طناب)
عسک (عکس)
عهد و عیال (اهل و عیال)
فلاکس (فلاسک)
فوندانسیون (فونداسیون)
قلف (قفل)
لاپورت (راپورت)
لقد (لگد)
ماکس (ماسک)
مدبخ (مطبخ)
نپتون (لیپتون)
نخسه (نسخه)
نعلت (لعنت)
همبرگرد (همبرگر)
همساده (همسایه)
جالب است که سولاخ و قلف در متونِ کهنِ فارسی هم شواهدی دارند.
#تلفظ
منظور از تلفظِ عامیانۀ واژهها تلفظی متفاوت با صورتِ معیارِ رسمی یا گفتاری است که ناشی از کمسوادی یا بیسوادیِ گویشوران است.
در تلفظِ عامیانه واجهای تشکیلدهندۀ واژه دچارِ جا به جایی، تبدیل، کاهش، یا افزایش میشوند.
تلفظِ عامیانه را نباید با تلفظِ گفتاری اشتباه گرفت. مثلاً تاسکی تلفظِ عامیانۀ تاکسی است، اما جون و شیش تلفظِ گفتاریِ جان و ششاند، نه تلفظِ عامیانۀ آنها.
بر اثرِ گسترشِ روزافزونِ سوادآموزی و کاهشِ آمارِ بیسوادان، تلفظِ عامیانه رو به کاهش است.
چند نمونه از تلفظهای عامیانه
آبپاچ (آبپاش)
آدانس (آدامس)
آشخال (آشغال)
آشِ عمودَردا (آشِ اَبودَردا)
ابَرفضل (اباالفضل)
اُسّوقُسدار (اُسطُقُسدار)
اصطحکاک (اصطکاک)
اَلحَد (لَحَد)
بالاکن (بالکن)
بخچه (بقچه)
بِرفِست (بفرست)
بلت (بلد)
پاچیدن (پاشیدن)
پنارتی (پنالتی)
پیارسال (پیرارسال)
تاسکی (تاکسی)
تیارت (تئاتر)
جَق (جَلق)
جوات (جواد)
چیندن (چیدن)
حرضت (حضرت)
دریپ (دریبل)
دِلِر (دِرِل، دریل)
دیفال (دیوار)
دیکس (دیسک)
رُمّان (روبان)
رومان (روبان)
زَهله (زَهره)
زیگزال (زیگزاگ)
سلط (سطل)
سِند و سال (سن و سال)
سوات (سواد)
سولاخ (سوراخ)
ضفط و رفط (ضبط و ربط)
طناف (طناب)
عسک (عکس)
عهد و عیال (اهل و عیال)
فلاکس (فلاسک)
فوندانسیون (فونداسیون)
قلف (قفل)
لاپورت (راپورت)
لقد (لگد)
ماکس (ماسک)
مدبخ (مطبخ)
نپتون (لیپتون)
نخسه (نسخه)
نعلت (لعنت)
همبرگرد (همبرگر)
همساده (همسایه)
جالب است که سولاخ و قلف در متونِ کهنِ فارسی هم شواهدی دارند.
#تلفظ
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
تلفظِ درستِ نامِ این ساعتِ سوئیسی تیسو است، نه تیسوت.
طبقِ قواعدِ تلفظِ فرانسوی، حرفِ t آخر خوانده نمیشود.
#تلفظ
طبقِ قواعدِ تلفظِ فرانسوی، حرفِ t آخر خوانده نمیشود.
#تلفظ
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
David Suchet
دیوید ساچِت؟ نه!
دیوید سوچِت؟ نه!
دیوید ساچه؟ نه!
دیوید سوچه؟ نه!
دیوید ساشِت؟ نه!
دیوید سوشِت؟ نه!
دیوید ساشه؟ نه!
دیوید سوشه؟ نه!
دیوید سوشِی؟ آفرین!
#تلفظ
دیوید ساچِت؟ نه!
دیوید سوچِت؟ نه!
دیوید ساچه؟ نه!
دیوید سوچه؟ نه!
دیوید ساشِت؟ نه!
دیوید سوشِت؟ نه!
دیوید ساشه؟ نه!
دیوید سوشه؟ نه!
دیوید سوشِی؟ آفرین!
#تلفظ
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
درست تلفظ کنیم (۵)
در عربی «اِستِواء» (در اصل: اِستِوای) مصدرِ بابِ اِفتِعال، از ریشۀ «سوی»، و به معنیِ تساوی و برابری و مساوات است. چون خطِ فرضیِ اِستِوا کُرۀ زمین را به دو نیمکُرۀ مساوی تقسیم میکند، آن را چنین نامیدهاند. معادلِ انگلیسیِ آن یعنی equator هم از ریشۀ لاتینی و به معنیِ مساویکننده و برابرکننده است.
خیلیها تحتِ تأثیرِ تلفظِ «اُستُوار»، واژۀ «اِستِوا» را به غلط «اُستُوا» تلفظ میکنند.
پس بگوییم
خطِ اِستِوا
آب و هوای/ مناطقِ/ میوههای اِستِوایی
و نگوییم
خطِ اُستُوا
آب و هوای/ مناطقِ/ میوههای اُستُوایی
#تلفظ
در عربی «اِستِواء» (در اصل: اِستِوای) مصدرِ بابِ اِفتِعال، از ریشۀ «سوی»، و به معنیِ تساوی و برابری و مساوات است. چون خطِ فرضیِ اِستِوا کُرۀ زمین را به دو نیمکُرۀ مساوی تقسیم میکند، آن را چنین نامیدهاند. معادلِ انگلیسیِ آن یعنی equator هم از ریشۀ لاتینی و به معنیِ مساویکننده و برابرکننده است.
خیلیها تحتِ تأثیرِ تلفظِ «اُستُوار»، واژۀ «اِستِوا» را به غلط «اُستُوا» تلفظ میکنند.
پس بگوییم
خطِ اِستِوا
آب و هوای/ مناطقِ/ میوههای اِستِوایی
و نگوییم
خطِ اُستُوا
آب و هوای/ مناطقِ/ میوههای اُستُوایی
#تلفظ
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
هشتگهای کانالِ گزینگویهها
#آواشناسی
#آوانگاری
#املا
#تایپ
#ترجمه
#ترجمه_ترانه
#ترجمه_شعر
#ترجمه_شوخی
#تکرار
#تلفظ
#تنوین
#جعلیات
#جمع
#جمع_مفرد
#حشو
#درستنویسی
#دستور
#رسمالخط
#ریشهشناسی
#طنزگویه
#عربی
#فاصلهگذاری
#فرهنگنویسی
#فعل
#کژتابی
#کهنواژهها
#گردهبرداری
#گفتاری
#گفتارینویسی
#مصدر
#موسیقی
#نامشناسی
#نشانهگذاری
#نقد
#نگارش
#نوواژه
#واژهبازی
#واژهسازی
#واژهشناسی
#واژهگزینی
#وامواژهها
#ویراستار
#ویرایش
#ویرگول
#همزه
#آواشناسی
#آوانگاری
#املا
#تایپ
#ترجمه
#ترجمه_ترانه
#ترجمه_شعر
#ترجمه_شوخی
#تکرار
#تلفظ
#تنوین
#جعلیات
#جمع
#جمع_مفرد
#حشو
#درستنویسی
#دستور
#رسمالخط
#ریشهشناسی
#طنزگویه
#عربی
#فاصلهگذاری
#فرهنگنویسی
#فعل
#کژتابی
#کهنواژهها
#گردهبرداری
#گفتاری
#گفتارینویسی
#مصدر
#موسیقی
#نامشناسی
#نشانهگذاری
#نقد
#نگارش
#نوواژه
#واژهبازی
#واژهسازی
#واژهشناسی
#واژهگزینی
#وامواژهها
#ویراستار
#ویرایش
#ویرگول
#همزه
تلفظِ عامیانه
منظور از تلفظِ عامیانۀ واژهها تلفظی متفاوت با صورتِ معیارِ رسمی یا گفتاری است که ناشی از کمسوادی یا بیسوادیِ گویشوران است.
در تلفظِ عامیانه واجهای تشکیلدهندۀ واژه دچارِ جا به جایی، تبدیل، کاهش، یا افزایش میشوند.
تلفظِ عامیانه را نباید با تلفظِ گفتاری اشتباه گرفت. مثلاً تاسکی تلفظِ عامیانۀ تاکسی است، اما جون و شیش تلفظِ گفتاریِ جان و ششاند، نه تلفظِ عامیانۀ آنها.
بر اثرِ گسترشِ روزافزونِ سوادآموزی و کاهشِ آمارِ بیسوادان، تلفظِ عامیانه رو به کاهش است.
چند نمونه از تلفظهای عامیانه
آبپاچ (آبپاش)
آدانس (آدامس)
آشخال (آشغال)
آشِ عمودَردا (آشِ اَبودَردا)
ابَرفضل (اباالفضل)
اُسّوقُسدار (اُسطُقُسدار)
اصطحکاک (اصطکاک)
اَلحَد (لَحَد)
بالاکن (بالکن)
بخچه (بقچه)
بِرفِست (بفرست)
بلت (بلد)
بیجامه (پیژامه)
پاچیدن (پاشیدن)
پنارتی (پنالتی)
پیارسال (پیرارسال)
تاسکی (تاکسی)
تیارت (تئاتر)
تیلیت (ترید)
جَق (جَلق)
جوات (جواد)
چیندن (چیدن)
حرضت (حضرت)
دریپ (دریبل)
دِلِر (دِرِل، دریل)
دیفال (دیوار)
دیکس (دیسک)
رُمّان (روبان)
رومان (روبان)
زَهله (زَهره)
زیگزال (زیگزاگ)
سالات (سالاد)
سلط (سطل)
سِند و سال (سن و سال)
سوات (سواد)
سولاخ (سوراخ)
سینجین (سینجیم)
ضفط و رفط (ضبط و ربط)
طناف (طناب)
عسک (عکس)
عهد و عیال (اهل و عیال)
فلاکس (فلاسک)
فوندانسیون (فونداسیون)
قلف (قفل)
لاپورت (راپورت)
لقد (لگد)
ماکس (ماسک)
مدبخ (مطبخ)
نپتون (لیپتون)
نخسه (نسخه)
نعلت (لعنت)
همبرگرد (همبرگر)
همساده (همسایه)
جالب است که سولاخ و قلف در متونِ کهنِ فارسی هم شواهدی دارند.
#تلفظ
منظور از تلفظِ عامیانۀ واژهها تلفظی متفاوت با صورتِ معیارِ رسمی یا گفتاری است که ناشی از کمسوادی یا بیسوادیِ گویشوران است.
در تلفظِ عامیانه واجهای تشکیلدهندۀ واژه دچارِ جا به جایی، تبدیل، کاهش، یا افزایش میشوند.
تلفظِ عامیانه را نباید با تلفظِ گفتاری اشتباه گرفت. مثلاً تاسکی تلفظِ عامیانۀ تاکسی است، اما جون و شیش تلفظِ گفتاریِ جان و ششاند، نه تلفظِ عامیانۀ آنها.
بر اثرِ گسترشِ روزافزونِ سوادآموزی و کاهشِ آمارِ بیسوادان، تلفظِ عامیانه رو به کاهش است.
چند نمونه از تلفظهای عامیانه
آبپاچ (آبپاش)
آدانس (آدامس)
آشخال (آشغال)
آشِ عمودَردا (آشِ اَبودَردا)
ابَرفضل (اباالفضل)
اُسّوقُسدار (اُسطُقُسدار)
اصطحکاک (اصطکاک)
اَلحَد (لَحَد)
بالاکن (بالکن)
بخچه (بقچه)
بِرفِست (بفرست)
بلت (بلد)
بیجامه (پیژامه)
پاچیدن (پاشیدن)
پنارتی (پنالتی)
پیارسال (پیرارسال)
تاسکی (تاکسی)
تیارت (تئاتر)
تیلیت (ترید)
جَق (جَلق)
جوات (جواد)
چیندن (چیدن)
حرضت (حضرت)
دریپ (دریبل)
دِلِر (دِرِل، دریل)
دیفال (دیوار)
دیکس (دیسک)
رُمّان (روبان)
رومان (روبان)
زَهله (زَهره)
زیگزال (زیگزاگ)
سالات (سالاد)
سلط (سطل)
سِند و سال (سن و سال)
سوات (سواد)
سولاخ (سوراخ)
سینجین (سینجیم)
ضفط و رفط (ضبط و ربط)
طناف (طناب)
عسک (عکس)
عهد و عیال (اهل و عیال)
فلاکس (فلاسک)
فوندانسیون (فونداسیون)
قلف (قفل)
لاپورت (راپورت)
لقد (لگد)
ماکس (ماسک)
مدبخ (مطبخ)
نپتون (لیپتون)
نخسه (نسخه)
نعلت (لعنت)
همبرگرد (همبرگر)
همساده (همسایه)
جالب است که سولاخ و قلف در متونِ کهنِ فارسی هم شواهدی دارند.
#تلفظ
درست تلفظ کنیم
آصف
تلفظِ نادرستِ رایج: âsef
تلفظِ درست: âsaf
استوا
تلفظِ نادرستِ رایج: ostovâ
تلفظِ درست: estevâ
بلقیس
تلفظِ نادرستِ رایج: belqeys
تلفظِ درست: belqis
سراینده
تلفظِ نادرستِ رایج: sorâyande
تلفظِ درست: sarâyande
صفین
تلفظِ نادرستِ رایج: saffeyn
تلفظِ درست: seffin
عبدالمطلب
تلفظِ نادرستِ رایج: abdolmotalleb
تلفظِ درست: abdolmottaleb
ویس و رامین
تلفظِ نادرستِ رایج: veysorâmin
تلفظِ درست: visorâmin
#تلفظ
آصف
تلفظِ نادرستِ رایج: âsef
تلفظِ درست: âsaf
استوا
تلفظِ نادرستِ رایج: ostovâ
تلفظِ درست: estevâ
بلقیس
تلفظِ نادرستِ رایج: belqeys
تلفظِ درست: belqis
سراینده
تلفظِ نادرستِ رایج: sorâyande
تلفظِ درست: sarâyande
صفین
تلفظِ نادرستِ رایج: saffeyn
تلفظِ درست: seffin
عبدالمطلب
تلفظِ نادرستِ رایج: abdolmotalleb
تلفظِ درست: abdolmottaleb
ویس و رامین
تلفظِ نادرستِ رایج: veysorâmin
تلفظِ درست: visorâmin
#تلفظ
تلفظِ عامیانه
منظور از تلفظِ عامیانۀ واژهها تلفظی متفاوت با صورتِ معیارِ رسمی یا گفتاری است که ناشی از کمسوادی یا بیسوادیِ گویشوران است.
در تلفظِ عامیانه واجهای تشکیلدهندۀ واژه دچارِ جا به جایی، تبدیل، کاهش، یا افزایش میشوند.
تلفظِ عامیانه را نباید با تلفظِ گفتاری اشتباه گرفت. مثلاً تاسکی تلفظِ عامیانۀ تاکسی است، اما جون و شیش تلفظِ گفتاریِ جان و ششاند، نه تلفظِ عامیانۀ آنها.
بر اثرِ گسترشِ روزافزونِ سوادآموزی و کاهشِ آمارِ بیسوادان، تلفظِ عامیانه رو به کاهش است.
چند نمونه از تلفظهای عامیانه
آبپاچ (آبپاش)
آدانس (آدامس)
آشخال (آشغال)
آشِ عمودَردا (آشِ اَبودَردا)
ابَرفضل (اباالفضل)
اُسّوقُسدار (اُسطُقُسدار)
اصطحکاک (اصطکاک)
اَلحَد (لَحَد)
بالاکن (بالکن)
بخچه (بقچه)
بِرفِست (بفرست)
بلت (بلد)
بیجامه (پیژامه)
پاچیدن (پاشیدن)
پنارتی (پنالتی)
پیارسال (پیرارسال)
تاسکی (تاکسی)
تیارت (تئاتر)
تیلیت (ترید)
جَق (جَلق)
جوات (جواد)
چیندن (چیدن)
حرضت (حضرت)
دریپ (دریبل)
دِلِر (دِرِل، دریل)
دیفال (دیوار)
دیکس (دیسک)
رُمّان (روبان)
رومان (روبان)
زَهله (زَهره)
زیگزال (زیگزاگ)
سالات (سالاد)
سلط (سطل)
سِند و سال (سن و سال)
سوات (سواد)
سوکس (سوسک)
سولاخ (سوراخ)
سینجین (سینجیم)
ضفط و رفط (ضبط و ربط)
طناف (طناب)
عسک (عکس)
عهد و عیال (اهل و عیال)
فلاکس (فلاسک)
فوندانسیون (فونداسیون)
قلف (قفل)
لاپورت (راپورت)
لقد (لگد)
ماکس (ماسک)
مدبخ (مطبخ)
مُستَراب (مُستَراح)
نپتون (لیپتون)
نخسه (نسخه)
نعلت (لعنت)
همبرگرد (همبرگر)
همساده (همسایه)
جالب است که سولاخ و قلف در متونِ کهنِ فارسی هم شواهدی دارند.
#تلفظ
منظور از تلفظِ عامیانۀ واژهها تلفظی متفاوت با صورتِ معیارِ رسمی یا گفتاری است که ناشی از کمسوادی یا بیسوادیِ گویشوران است.
در تلفظِ عامیانه واجهای تشکیلدهندۀ واژه دچارِ جا به جایی، تبدیل، کاهش، یا افزایش میشوند.
تلفظِ عامیانه را نباید با تلفظِ گفتاری اشتباه گرفت. مثلاً تاسکی تلفظِ عامیانۀ تاکسی است، اما جون و شیش تلفظِ گفتاریِ جان و ششاند، نه تلفظِ عامیانۀ آنها.
بر اثرِ گسترشِ روزافزونِ سوادآموزی و کاهشِ آمارِ بیسوادان، تلفظِ عامیانه رو به کاهش است.
چند نمونه از تلفظهای عامیانه
آبپاچ (آبپاش)
آدانس (آدامس)
آشخال (آشغال)
آشِ عمودَردا (آشِ اَبودَردا)
ابَرفضل (اباالفضل)
اُسّوقُسدار (اُسطُقُسدار)
اصطحکاک (اصطکاک)
اَلحَد (لَحَد)
بالاکن (بالکن)
بخچه (بقچه)
بِرفِست (بفرست)
بلت (بلد)
بیجامه (پیژامه)
پاچیدن (پاشیدن)
پنارتی (پنالتی)
پیارسال (پیرارسال)
تاسکی (تاکسی)
تیارت (تئاتر)
تیلیت (ترید)
جَق (جَلق)
جوات (جواد)
چیندن (چیدن)
حرضت (حضرت)
دریپ (دریبل)
دِلِر (دِرِل، دریل)
دیفال (دیوار)
دیکس (دیسک)
رُمّان (روبان)
رومان (روبان)
زَهله (زَهره)
زیگزال (زیگزاگ)
سالات (سالاد)
سلط (سطل)
سِند و سال (سن و سال)
سوات (سواد)
سوکس (سوسک)
سولاخ (سوراخ)
سینجین (سینجیم)
ضفط و رفط (ضبط و ربط)
طناف (طناب)
عسک (عکس)
عهد و عیال (اهل و عیال)
فلاکس (فلاسک)
فوندانسیون (فونداسیون)
قلف (قفل)
لاپورت (راپورت)
لقد (لگد)
ماکس (ماسک)
مدبخ (مطبخ)
مُستَراب (مُستَراح)
نپتون (لیپتون)
نخسه (نسخه)
نعلت (لعنت)
همبرگرد (همبرگر)
همساده (همسایه)
جالب است که سولاخ و قلف در متونِ کهنِ فارسی هم شواهدی دارند.
#تلفظ