کوتاهترین نامهای خانوادگی
آژ
فریدونِ آو
آه
آرمینِ آی
بُش
بُن
پَر
تک
فرهادِ جم
چک
چم
خز
دژ
رخ
زر
روحالله زم
صف
ایلامانِ کُر
گل
لر
حامدِ لک
فریدِ مُر
یل
اینها کوتاهترین نامهای خانوادگیای هستند که دیدهام.
آیا نامِ خانوادگیِ دوحرفیِ دیگری میشناسید؟
#نامشناسی
آژ
فریدونِ آو
آه
آرمینِ آی
بُش
بُن
پَر
تک
فرهادِ جم
چک
چم
خز
دژ
رخ
زر
روحالله زم
صف
ایلامانِ کُر
گل
لر
حامدِ لک
فریدِ مُر
یل
اینها کوتاهترین نامهای خانوادگیای هستند که دیدهام.
آیا نامِ خانوادگیِ دوحرفیِ دیگری میشناسید؟
#نامشناسی
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
دربارۀ مَهین
مَهین یکی از نامهای دخترانۀ زیبا در فارسی است.
مَهین مرکب است از: مَهْ (ماه) + -ین (پسوندِ نسبت).
بنا بر این مَهین یعنی زیبا مانندِ ماه.
اما در عربی هم واژۀ مَهین هست، بر وزنِ فَعیل، از ریشۀ «مهن»، که متأسفانه معنیِ خوبی ندارد: خوار و پست و حقیر.
مَهین به این معنیِ منفی چهار بار در قرآن به کار رفتهاست.
پس میبینیم که ممکن است نامی که در یک زبان معنای خوب و مثبتی دارد در زبانی دیگر معنایی بد و منفی داشتهباشد.
#نامشناسی
مَهین یکی از نامهای دخترانۀ زیبا در فارسی است.
مَهین مرکب است از: مَهْ (ماه) + -ین (پسوندِ نسبت).
بنا بر این مَهین یعنی زیبا مانندِ ماه.
اما در عربی هم واژۀ مَهین هست، بر وزنِ فَعیل، از ریشۀ «مهن»، که متأسفانه معنیِ خوبی ندارد: خوار و پست و حقیر.
مَهین به این معنیِ منفی چهار بار در قرآن به کار رفتهاست.
پس میبینیم که ممکن است نامی که در یک زبان معنای خوب و مثبتی دارد در زبانی دیگر معنایی بد و منفی داشتهباشد.
#نامشناسی
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
شکوفه
شکوفه یکی از نامهای دخترانۀ زیبا در فارسی است. اما با کمالِ تأسف و معذرت باید بگویم که واژۀ شکوفه یک معنای بد و حال به هم زن هم دارد که عبارت است از استفراغ. 😢
«شکوفه زدن» هم یعنی استفراغ کردن و بالا آوردن.
#نامشناسی
شکوفه یکی از نامهای دخترانۀ زیبا در فارسی است. اما با کمالِ تأسف و معذرت باید بگویم که واژۀ شکوفه یک معنای بد و حال به هم زن هم دارد که عبارت است از استفراغ. 😢
«شکوفه زدن» هم یعنی استفراغ کردن و بالا آوردن.
#نامشناسی
نامِ خانوادگی، نه نامِ کوچک
نامِ کوچک و نامِ خانوادگیِ تعدادی از مشاهیر به صورتی است که تشخیصِ مرزشان آسان نیست. این امر منشأِ اشتباهاتی در فهرستها، نمایهها، و ارجاعات میشود.
در این مثالها نامِ خانوادگیِ افراد را سیاه کردهام:
محمدِ افشینوفایی
محمدِ پروینِ گنابادی
حسینِ پژمانِ بختیاری
ابوالفتحِ داریوشِ صبور
حسنِ رحیمپورِ اَزغَدی
غلامرضا رشیدِ یاسِمی
صادقِ رضازادۀ شفق
محمدامینِ ریاحی
رضامرادِ صحرایی
فدریکو گارسیا لورکا
گابریل گارسیا مارکز
اِرنستو چه گِوارا
یحیا ماهیارِ نوابی
محمدحسنِ ناصرالدینِ صاحبالزمانی
حسنِ وحیدِ دستگِردی
#نامشناسی
نامِ کوچک و نامِ خانوادگیِ تعدادی از مشاهیر به صورتی است که تشخیصِ مرزشان آسان نیست. این امر منشأِ اشتباهاتی در فهرستها، نمایهها، و ارجاعات میشود.
در این مثالها نامِ خانوادگیِ افراد را سیاه کردهام:
محمدِ افشینوفایی
محمدِ پروینِ گنابادی
حسینِ پژمانِ بختیاری
ابوالفتحِ داریوشِ صبور
حسنِ رحیمپورِ اَزغَدی
غلامرضا رشیدِ یاسِمی
صادقِ رضازادۀ شفق
محمدامینِ ریاحی
رضامرادِ صحرایی
فدریکو گارسیا لورکا
گابریل گارسیا مارکز
اِرنستو چه گِوارا
یحیا ماهیارِ نوابی
محمدحسنِ ناصرالدینِ صاحبالزمانی
حسنِ وحیدِ دستگِردی
#نامشناسی
ممکن است واژه یا نامی در زبانِ ما معنیِ خوب و پسندیدهای داشتهباشد، اما در زبانی دیگر معنیاش زشت و مستهجن باشد.
نامهای نیک و نیکان و نیکو و نیکی چنین وضعیتی دارند.
وقتی عربها این نامها را میشنوند، به یادِ مفهومی میافتند که در تصویرِ بالا از لغتنامۀ دهخدا میبینید.
در نامگذاری باید محتاط بود و جوانبِ گوناگون را سنجید.
نامگذاری تخصص است و کارِ هر کسی نیست.
#نامشناسی
نامهای نیک و نیکان و نیکو و نیکی چنین وضعیتی دارند.
وقتی عربها این نامها را میشنوند، به یادِ مفهومی میافتند که در تصویرِ بالا از لغتنامۀ دهخدا میبینید.
در نامگذاری باید محتاط بود و جوانبِ گوناگون را سنجید.
نامگذاری تخصص است و کارِ هر کسی نیست.
#نامشناسی
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
هشتگهای کانالِ گزینگویهها
#آواشناسی
#آوانگاری
#املا
#تایپ
#ترجمه
#ترجمه_ترانه
#ترجمه_شعر
#ترجمه_شوخی
#تکرار
#تلفظ
#تنوین
#جعلیات
#جمع
#جمع_مفرد
#حشو
#درستنویسی
#دستور
#رسمالخط
#ریشهشناسی
#طنزگویه
#عربی
#فاصلهگذاری
#فرهنگنویسی
#فعل
#کژتابی
#کهنواژهها
#گردهبرداری
#گفتاری
#گفتارینویسی
#مصدر
#موسیقی
#نامشناسی
#نشانهگذاری
#نقد
#نگارش
#نوواژه
#واژهبازی
#واژهسازی
#واژهشناسی
#واژهگزینی
#وامواژهها
#ویراستار
#ویرایش
#ویرگول
#همزه
#آواشناسی
#آوانگاری
#املا
#تایپ
#ترجمه
#ترجمه_ترانه
#ترجمه_شعر
#ترجمه_شوخی
#تکرار
#تلفظ
#تنوین
#جعلیات
#جمع
#جمع_مفرد
#حشو
#درستنویسی
#دستور
#رسمالخط
#ریشهشناسی
#طنزگویه
#عربی
#فاصلهگذاری
#فرهنگنویسی
#فعل
#کژتابی
#کهنواژهها
#گردهبرداری
#گفتاری
#گفتارینویسی
#مصدر
#موسیقی
#نامشناسی
#نشانهگذاری
#نقد
#نگارش
#نوواژه
#واژهبازی
#واژهسازی
#واژهشناسی
#واژهگزینی
#وامواژهها
#ویراستار
#ویرایش
#ویرگول
#همزه
نامهای خانوادگیِ جالب
آتش بر آب
آستینچیده
آشفته
آمریکاچی
آهویی
اَخشیج
اژدها
اِسکات
اصلی
امید به خدا
انگوتی
بادپا
بارنامه
بامداد
بربری
برقی
بُزی
بُزینیا
بشکه
بگامیری
بیچارگان
بیچاره
پابرهنه
پایا
پشتِخرخزیده
پشتزاده
پناه به حق
تخمِخر
تکبیضه
تندگویان
تهیدست
جلوزاده
جوهر
چکشی
چَمچَم
چمنی
چهاردولی
چیتچیان
چیزفهم
خارَکی
خاک
خانهخراب
خرپشته
خردل
خرصحرایی
خرگا
خرمایی
خرمنسوخته
خرمنگدا
خشکآورده
خمپاره
خوراکیان
خوشحال
خیرهکش
دستشکسته
دستغیب
دستگیر
دستمالی
دوست
دولدولی
دهانزاده
دیوسالار
رنگآمیز
روزجنگ
زایرِ کعبه
زبانفهم
زردآلو
ساکی
سحرگاهی
سربازِ امامزاده
سریع
سریعالقلم
سگوند
سنجابی
شانه
ششانگشتی
شفاهی
شناور
شیر و خورشیدی
شیرینی
صاحبالحواشی
صبحخیز
صحرایی
طاقزاده
طالبی
عقبمانده
عنکلفت
غیبپرور
فاکر
فشارکی
قلقلی
قهقهه
کارخانه
کِشدامن
کلاهکج
کلهکیری
کمپانی
کونسفید
کهنهپوشی
گاراژیان
گایینی
گداپور
گلاب
گلابی
گلدانساز
گلهداری
گوسفندشناس
مامانی
متوالی
مثنوی
مجرد
محکمکار
منتظرالظهور
منتظرالمهدی
مَنگولزاده
نارنجی
نمکی
نودساله
نوربالا
نهنگ
نیازمند
هیچکسندار
یخچالی
#نامشناسی
آتش بر آب
آستینچیده
آشفته
آمریکاچی
آهویی
اَخشیج
اژدها
اِسکات
اصلی
امید به خدا
انگوتی
بادپا
بارنامه
بامداد
بربری
برقی
بُزی
بُزینیا
بشکه
بگامیری
بیچارگان
بیچاره
پابرهنه
پایا
پشتِخرخزیده
پشتزاده
پناه به حق
تخمِخر
تکبیضه
تندگویان
تهیدست
جلوزاده
جوهر
چکشی
چَمچَم
چمنی
چهاردولی
چیتچیان
چیزفهم
خارَکی
خاک
خانهخراب
خرپشته
خردل
خرصحرایی
خرگا
خرمایی
خرمنسوخته
خرمنگدا
خشکآورده
خمپاره
خوراکیان
خوشحال
خیرهکش
دستشکسته
دستغیب
دستگیر
دستمالی
دوست
دولدولی
دهانزاده
دیوسالار
رنگآمیز
روزجنگ
زایرِ کعبه
زبانفهم
زردآلو
ساکی
سحرگاهی
سربازِ امامزاده
سریع
سریعالقلم
سگوند
سنجابی
شانه
ششانگشتی
شفاهی
شناور
شیر و خورشیدی
شیرینی
صاحبالحواشی
صبحخیز
صحرایی
طاقزاده
طالبی
عقبمانده
عنکلفت
غیبپرور
فاکر
فشارکی
قلقلی
قهقهه
کارخانه
کِشدامن
کلاهکج
کلهکیری
کمپانی
کونسفید
کهنهپوشی
گاراژیان
گایینی
گداپور
گلاب
گلابی
گلدانساز
گلهداری
گوسفندشناس
مامانی
متوالی
مثنوی
مجرد
محکمکار
منتظرالظهور
منتظرالمهدی
مَنگولزاده
نارنجی
نمکی
نودساله
نوربالا
نهنگ
نیازمند
هیچکسندار
یخچالی
#نامشناسی
خورشید زن است یا مرد؟
در فارسی میگوییم «خورشید خانم».
در عربی «شمس» (خورشید) مؤنث حساب میشود، اما «قمر» (ماه) مذکر محسوب میگردد.
در فرانسوی برعکسِ عربی است:
«خورشید» (le soleil) مذکر و «ماه» (la lune) مؤنث است.
در ایتالیایی هم، که خواهرِ فرانسوی است، «خورشید» (il sole) مذکر و «ماه» (la luna) مؤنث است.
بالاخره نفهمیدیم خورشید خانم است یا آقا! 😁
شاید هم دوجنسی است، یا شاید عمل کرده و تغییرِ جنسیت داده! 😄
الله اعلم.
امروزه خورشید در ایران نامی گاه دخترانه و گاه پسرانه است. جالب است بدانید که در داستانِ قدیمیِ سَمَکِ عیّار (قرنِ ششمِ هجری)، شخصیتِ خورشیدشاه مرد است.
#نامشناسی
در فارسی میگوییم «خورشید خانم».
در عربی «شمس» (خورشید) مؤنث حساب میشود، اما «قمر» (ماه) مذکر محسوب میگردد.
در فرانسوی برعکسِ عربی است:
«خورشید» (le soleil) مذکر و «ماه» (la lune) مؤنث است.
در ایتالیایی هم، که خواهرِ فرانسوی است، «خورشید» (il sole) مذکر و «ماه» (la luna) مؤنث است.
بالاخره نفهمیدیم خورشید خانم است یا آقا! 😁
شاید هم دوجنسی است، یا شاید عمل کرده و تغییرِ جنسیت داده! 😄
الله اعلم.
امروزه خورشید در ایران نامی گاه دخترانه و گاه پسرانه است. جالب است بدانید که در داستانِ قدیمیِ سَمَکِ عیّار (قرنِ ششمِ هجری)، شخصیتِ خورشیدشاه مرد است.
#نامشناسی
نامِ دخترانۀ رَستا
چند سالی است که نامِ دخترانۀ رَستا در کشورمان رواج و محبوبیت یافتهاست.
گفتهاند که رَستا به معنیِ نجاتیافته و رستگار است.
اکنون من در مقامِ واژهشناس باید بگویم که رستا نمیتواند به معنیِ نجاتیافته و رستگار باشد، چون رَست بنِ ماضیِ رَستن است، نه بنِ مضارعِ آن.
قاعدۀ دستوری این است که بنِ مضارع + -ا (پسوند) صفت میسازد، مانندِ بینا، توانا، جویا، دانا، شنوا، گویا.
بنِ مضارعِ رَستن میشود ره، که وقتی پسوندِ -ا به آن میچسبد، رها میشود.
بنا بر این رستا را به معنیِ رها و رستگار دانستن اشتباه است و خلافِ قاعدۀ دستوریِ فارسی است.
شخصاً نامِ رستا را نمیپسندم و آن را از لحاظِ آوایی هم ناخوشآیند میدانم.
رستا مرا به یادِ واژۀ کهنِ رستاخیز (رستا + خیز) میاندازد که در آن رِستا به معنیِ مُرده است!
ای کسانی که نامِ دخترِ دلبندتان را رستا میگذارید، با این کار او را نه تنها رستگار نمیکنید، بلکه از همان بدوِ زندگی روانۀ دیارِ عدم میسازیدش!
#نامشناسی
چند سالی است که نامِ دخترانۀ رَستا در کشورمان رواج و محبوبیت یافتهاست.
گفتهاند که رَستا به معنیِ نجاتیافته و رستگار است.
اکنون من در مقامِ واژهشناس باید بگویم که رستا نمیتواند به معنیِ نجاتیافته و رستگار باشد، چون رَست بنِ ماضیِ رَستن است، نه بنِ مضارعِ آن.
قاعدۀ دستوری این است که بنِ مضارع + -ا (پسوند) صفت میسازد، مانندِ بینا، توانا، جویا، دانا، شنوا، گویا.
بنِ مضارعِ رَستن میشود ره، که وقتی پسوندِ -ا به آن میچسبد، رها میشود.
بنا بر این رستا را به معنیِ رها و رستگار دانستن اشتباه است و خلافِ قاعدۀ دستوریِ فارسی است.
شخصاً نامِ رستا را نمیپسندم و آن را از لحاظِ آوایی هم ناخوشآیند میدانم.
رستا مرا به یادِ واژۀ کهنِ رستاخیز (رستا + خیز) میاندازد که در آن رِستا به معنیِ مُرده است!
ای کسانی که نامِ دخترِ دلبندتان را رستا میگذارید، با این کار او را نه تنها رستگار نمیکنید، بلکه از همان بدوِ زندگی روانۀ دیارِ عدم میسازیدش!
#نامشناسی
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
اگر صاحبانِ نامِ تجارتیِ چرمینه سری به فرهنگهای فارسی زدهبودند، قطعاً چنین نامی را انتخاب نمیکردند.
چرمینه در متونِ کهنِ فارسی معادلِ واژۀ انگلیسیِ dildo است. معنیِ dildo را هم بیزحمت خودتان در فرهنگهای انگلیسی ببینید. 😁
#نامشناسی
چرمینه در متونِ کهنِ فارسی معادلِ واژۀ انگلیسیِ dildo است. معنیِ dildo را هم بیزحمت خودتان در فرهنگهای انگلیسی ببینید. 😁
#نامشناسی
Forwarded from گزینگویهها
یک ریشه و پنج نام
ریشۀ «حمد» در عربی به معنیِ ستایش کردن و ستودن است. پنج نام از این ریشه مشتق شدهاند:
احمد
بر وزنِ اَفعَل، اسمِتفضیل به معنیِ ستودهتر یا ستودهترین. احمد یکی از نامهای پیغمبر است و در قرآن (سورۀ ۶۱، آیۀ ۶) هم آمده.
حامد
بر وزنِ فاعل، اسمِفاعل به معنیِ ستاینده و ستایشگر.
اکثرِ حامدهای ایرانی متولدِ دهۀ ۱۳۶۰ هستند.
حمید
بر وزنِ فَعیل در معنایِ مفعول، به معنیِ ستوده و ستایششده.
محمد
بر وزنِ مُفَعَّل، اسمِمفعول از تحمید، به معنیِ پیاپی ستوده و فراوان ستایششده.
محمود
بر وزنِ مفعول، به معنیِ ستوده و ستایششده.
نامِ احمدِ محمود (۱۳۱۰-۱۳۸۱)، نویسندۀ نامدارِ معاصر، جالب است.
#نامشناسی
ریشۀ «حمد» در عربی به معنیِ ستایش کردن و ستودن است. پنج نام از این ریشه مشتق شدهاند:
احمد
بر وزنِ اَفعَل، اسمِتفضیل به معنیِ ستودهتر یا ستودهترین. احمد یکی از نامهای پیغمبر است و در قرآن (سورۀ ۶۱، آیۀ ۶) هم آمده.
حامد
بر وزنِ فاعل، اسمِفاعل به معنیِ ستاینده و ستایشگر.
اکثرِ حامدهای ایرانی متولدِ دهۀ ۱۳۶۰ هستند.
حمید
بر وزنِ فَعیل در معنایِ مفعول، به معنیِ ستوده و ستایششده.
محمد
بر وزنِ مُفَعَّل، اسمِمفعول از تحمید، به معنیِ پیاپی ستوده و فراوان ستایششده.
محمود
بر وزنِ مفعول، به معنیِ ستوده و ستایششده.
نامِ احمدِ محمود (۱۳۱۰-۱۳۸۱)، نویسندۀ نامدارِ معاصر، جالب است.
#نامشناسی
تغییرِجنسیتِ نامها
در عربی واژهها و نامهای بر وزنِ اَفعَل مذکرند. از همین رو احمد، اشرف، اصغر، اعظم، اقدس، اکبر، و اکرم نامهایی مذکر و مردانه محسوب میشوند.
اما امروزه در فارسی، به دلیلِ نامعلومی، چهار نامِ مردانۀ اشرف، اعظم، اقدس، و اکرم تغییرِجنسیت دادهاند و زنانه شدهاند.
شیده
مثالِ دیگری از تغییرِجنسیتِ نامها شیده است، که یکی از پهلوانانِ شاهنامه و مرد است، اما امروزه نامی دخترانه شدهاست.
سهیل
و این شاهِ یمن را دختری بود سهیلنام و در همه عرب به دیدار و بالای او زنی دیگر نبود.
(اسکندرنامه، به کوششِ ایرج افشار، چاپِ دوم، تهران: نشرِ چشمه، ۱۳۸۹، ص ۱۲۷)
عصمت
خواجه عصمتِ بخاری از شاعرانِ اوایلِ قرنِ نهم و مرد بوده.
نسیم
مِهتر نسیمِ عَیّار در قدیم دزدِ مشهوری بود و مرد بود.
#نامشناسی
در عربی واژهها و نامهای بر وزنِ اَفعَل مذکرند. از همین رو احمد، اشرف، اصغر، اعظم، اقدس، اکبر، و اکرم نامهایی مذکر و مردانه محسوب میشوند.
اما امروزه در فارسی، به دلیلِ نامعلومی، چهار نامِ مردانۀ اشرف، اعظم، اقدس، و اکرم تغییرِجنسیت دادهاند و زنانه شدهاند.
شیده
مثالِ دیگری از تغییرِجنسیتِ نامها شیده است، که یکی از پهلوانانِ شاهنامه و مرد است، اما امروزه نامی دخترانه شدهاست.
سهیل
و این شاهِ یمن را دختری بود سهیلنام و در همه عرب به دیدار و بالای او زنی دیگر نبود.
(اسکندرنامه، به کوششِ ایرج افشار، چاپِ دوم، تهران: نشرِ چشمه، ۱۳۸۹، ص ۱۲۷)
عصمت
خواجه عصمتِ بخاری از شاعرانِ اوایلِ قرنِ نهم و مرد بوده.
نسیم
مِهتر نسیمِ عَیّار در قدیم دزدِ مشهوری بود و مرد بود.
#نامشناسی
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
دربارۀ شهرزاد
شهرزاد یکی از نامهای دخترانۀ زیبا و اصیلِ ایرانی است.
عموماً تصور میشود که این نام از دو جزءِ شهر + زاد تشکیل شده و به معنیِ «زادۀ شهر» است.
اما حقیقت چیزِ دیگری است.
شهرزاد در اصل چهرآزاد بوده.
چهر به معنیِ ذات و طبیعت و سرشت است.
بنا بر این شهرزاد یعنی آزادهسرشت.
#نامشناسی
شهرزاد یکی از نامهای دخترانۀ زیبا و اصیلِ ایرانی است.
عموماً تصور میشود که این نام از دو جزءِ شهر + زاد تشکیل شده و به معنیِ «زادۀ شهر» است.
اما حقیقت چیزِ دیگری است.
شهرزاد در اصل چهرآزاد بوده.
چهر به معنیِ ذات و طبیعت و سرشت است.
بنا بر این شهرزاد یعنی آزادهسرشت.
#نامشناسی
ریشهشناسیِ عامیانه (مورچۀ ریشهشناس!)
مور... آنگه گفت: یا سلیمان، تو را چرا سلیمان گویند؟ گفت: ندانم، تا تو بگویی. گفت: معنی آن بُوَد که «یا سَلیمُ، آنَ لَکَ أنْ تَتوبَ إلی اللهِ بِقَلبِکَ».
دانی که پدرت را چرا داوود گفتند؟ گفت: تا بگویی. گفت: معنیِ داوود آن است که «داوِ داءَکَ»؛ درمان کن دردِ خویش را.
سورآبادی، قِصصِ قرآنِ مجید، ص ۲۸۴-۲۸۵.
ریشهشناسیِ درست
سلیمان (Solomon) یعنی صلح و آشتی (همریشه با «مسالمت»).
داوود (David) یعنی محبوب (همریشه با «وداد» و «مودّت»).
#نامشناسی
#ریشهشناسی
مور... آنگه گفت: یا سلیمان، تو را چرا سلیمان گویند؟ گفت: ندانم، تا تو بگویی. گفت: معنی آن بُوَد که «یا سَلیمُ، آنَ لَکَ أنْ تَتوبَ إلی اللهِ بِقَلبِکَ».
دانی که پدرت را چرا داوود گفتند؟ گفت: تا بگویی. گفت: معنیِ داوود آن است که «داوِ داءَکَ»؛ درمان کن دردِ خویش را.
سورآبادی، قِصصِ قرآنِ مجید، ص ۲۸۴-۲۸۵.
ریشهشناسیِ درست
سلیمان (Solomon) یعنی صلح و آشتی (همریشه با «مسالمت»).
داوود (David) یعنی محبوب (همریشه با «وداد» و «مودّت»).
#نامشناسی
#ریشهشناسی
نامهای کوتاه، نامهای بلند
یکی نام و نامِ خانوادگیاش جمعاً شش حرف بیشتر نیست:
حامدِ لک.
یکی نام و نامِ خانوادگیاش جمعاً بیست و هفت حرف است:
محمدحسنِ ناصرالدینِ صاحبالزمانی
یا بیست و چهار حرف:
سید امیرحسینِ قاضیزادۀ هاشمی
عالیه کُرد زعفرانلو کامبوزیا.
#نامشناسی
یکی نام و نامِ خانوادگیاش جمعاً شش حرف بیشتر نیست:
حامدِ لک.
یکی نام و نامِ خانوادگیاش جمعاً بیست و هفت حرف است:
محمدحسنِ ناصرالدینِ صاحبالزمانی
یا بیست و چهار حرف:
سید امیرحسینِ قاضیزادۀ هاشمی
عالیه کُرد زعفرانلو کامبوزیا.
#نامشناسی
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
آیا حاضرید نامِ پسرتان را سینهپهلو بگذارید؟
مسلماً جوابتان منفی است.
در سالهای اخیر نامِ پسرانۀ برسام محبوبیت یافتهاست.
برسام نامِ یکی از شخصیتهای شاهنامه است.
اما از سوی دیگر برسام در متونِ کهنِ فارسی معنایی دارد که اصلاً در شأنِ نامِ پسرانه نیست: سینهپهلو.
کسانی که نامِ برسام را بر پسرانشان گذاشتهاند، اگر این معنیِ ناخوشآیندِ آن را میدانستند، احتمالاً از این نامگذاری منصرف میشدند.
شاید هم آن شخصیتِ شاهنامه سینهپهلو داشته! 😄
#نامشناسی
مسلماً جوابتان منفی است.
در سالهای اخیر نامِ پسرانۀ برسام محبوبیت یافتهاست.
برسام نامِ یکی از شخصیتهای شاهنامه است.
اما از سوی دیگر برسام در متونِ کهنِ فارسی معنایی دارد که اصلاً در شأنِ نامِ پسرانه نیست: سینهپهلو.
کسانی که نامِ برسام را بر پسرانشان گذاشتهاند، اگر این معنیِ ناخوشآیندِ آن را میدانستند، احتمالاً از این نامگذاری منصرف میشدند.
شاید هم آن شخصیتِ شاهنامه سینهپهلو داشته! 😄
#نامشناسی