Forwarded from موفقیت نامحدود
آینه ها انرژی هارا گیر میندازند اگه به یک آینه نگاه کنید
جلوش یک گیاه بگذارید
جلوش یک چیزی مثل کریستال بگذارید و بهش نگاه کنید
و انرژی مثبت بده به آن
مخصوصا خیلی از استاید از اتاق های آینه ای استفاده میکنند
آینه هارا دورتا دور قرار میدهند
وقتی یک انرژی مثبت به این اتاق آینه ای بدید همیشه این انرژی پایدار می ماند
کلام مثبت ،کلام با مهر ،کلام با عشق وقتی بگوید این انرژی تا ابد در اتاق ماندگار خواهدماند
کسی بیاد بین آن آینه ها تا آخر عمرش لذت میبره
و همینطور اگر کلام منفی بگید تا ابد ماندگار خواهد ماند
و ببینید ما هر روز چقدر به خودمان خیانت میکنیم که جلو آینه وایستیم و از خودمان ایراد میگیریم
🆘#هیپنوتیزم #هیپنوتیزم_سریع #هیپنوتیزم_کلامی #برونفکنی #تله_پاتی #آموزش_هیپنوتیزم
💟ما رو به دوستان خود معرفی کنید تا آنها هم به نامحدود ها دست یابند 👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADv0C1Tm_w8pEPRUtw
جلوش یک گیاه بگذارید
جلوش یک چیزی مثل کریستال بگذارید و بهش نگاه کنید
و انرژی مثبت بده به آن
مخصوصا خیلی از استاید از اتاق های آینه ای استفاده میکنند
آینه هارا دورتا دور قرار میدهند
وقتی یک انرژی مثبت به این اتاق آینه ای بدید همیشه این انرژی پایدار می ماند
کلام مثبت ،کلام با مهر ،کلام با عشق وقتی بگوید این انرژی تا ابد در اتاق ماندگار خواهدماند
کسی بیاد بین آن آینه ها تا آخر عمرش لذت میبره
و همینطور اگر کلام منفی بگید تا ابد ماندگار خواهد ماند
و ببینید ما هر روز چقدر به خودمان خیانت میکنیم که جلو آینه وایستیم و از خودمان ایراد میگیریم
🆘#هیپنوتیزم #هیپنوتیزم_سریع #هیپنوتیزم_کلامی #برونفکنی #تله_پاتی #آموزش_هیپنوتیزم
💟ما رو به دوستان خود معرفی کنید تا آنها هم به نامحدود ها دست یابند 👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADv0C1Tm_w8pEPRUtw
Elahi
Ragheb
مهم نیست که چه اتفاقی با جسمت روی دهد،
#مدیتیشن کن.
هرگز شبانگاهان به خواب نرو تااینکه با خدا #مناجات کرده باشی.
جسم تو
به یادت خواهد آورد که سخت کار کردهای و نیاز به آرامش داری، اما هر چه که بیشتر تقاضایش را نادیده بگیری و بر پروردگار متمرکز شوی، به همان شدت نیز همچون گوی آتشین ، در سرور زندگی خواهی سوخت ....
و آنگاه خواهی دانست که تو جسم نیستی .
#پاراماهانسا_یوگاناندا
الهی
از كوی تو بيرون نشود پای خيالم
چه به اوجم برسانی
چه به خاكم بكشانی
نه من آنم كه برنجم
نه تو آنی كه برانی...
نه من آنم كه ز فيض نگهت چشم بپوشم
باز كن در كه جز اين خانه مرا نيست پناهی...
#مناجات
@kundalini_iran
📅 #چهارشنبه #روز۷ #آذر #سال۱۴۰۳
#مدیتیشن کن.
هرگز شبانگاهان به خواب نرو تااینکه با خدا #مناجات کرده باشی.
جسم تو
به یادت خواهد آورد که سخت کار کردهای و نیاز به آرامش داری، اما هر چه که بیشتر تقاضایش را نادیده بگیری و بر پروردگار متمرکز شوی، به همان شدت نیز همچون گوی آتشین ، در سرور زندگی خواهی سوخت ....
و آنگاه خواهی دانست که تو جسم نیستی .
#پاراماهانسا_یوگاناندا
الهی
از كوی تو بيرون نشود پای خيالم
چه به اوجم برسانی
چه به خاكم بكشانی
نه من آنم كه برنجم
نه تو آنی كه برانی...
نه من آنم كه ز فيض نگهت چشم بپوشم
باز كن در كه جز اين خانه مرا نيست پناهی...
#مناجات
@kundalini_iran
📅 #چهارشنبه #روز۷ #آذر #سال۱۴۰۳
Forwarded from توانمندي با آيورودا علم هستي
❌هشدار ❌
هوا يكي از عناصر مهم پنج گانه طب آيورودا ست . ناسالم بودن هوا باعث بروز بسباري از بيماري هاي صعب العلاج مي شود .
در زمان آلودگی هوا به این توصیه ها عمل کنید...
1-از هرگونه فعالیتی که منجر به افزایش آلودگی هوا می شود خودداری گردد.
2-به کلیه شهروندان توصیه می شود تا حد امکان از خروج غیر ضروری از منزل و تردد بی مورد در معابر شهری جدا خودداری نموده و سفرهای غیر ضروری در سطح شهر را حذف نمایند.
3-به بیماران قلبی و تنفسی و مبتلایان به آسم، توصیه می گردد در فضاهای باز فعالیت ننمایند و تا حد امکان از حضور در سطح شهر خودداری نموده و در منزل استراحت نمایند.
4-ماندن در ترافیک و استنشاق هوای آلوده، سرعت ابتلا به آسم را بويژه در كودكان افزایش می دهد. به شهروندان عزیز توصیه می گردد حتی المقدور کودکان را در منزل نگه دارند و درها و پنجره ها را بسته نگاه دارند.
5-کلیه ورزشکاران و شهروندان از هرگونه فعالیت فیزیکی و ورزشی از جمله دویدن و پیاده روی و سایر فعالیت های ورزشی هوازی، بویژه در اوایل صبح خودداری نمایند.
6-به عموم شهروندان توصیه می گردد به اندازه کافی آب بنوشید تا با شست و شوی دستگاه گوارش و رفع عطش و خشکی دهان اثرات ناشی از آلودگی هوا کاهش یابد.
7-توصیه می گردد از شیر، میوه جات و سبزیجات بیشتر استفاده شود و مصرف تنقلات کم ارزش مثل چیپس و پفک و نوشابه های گازدار، را کاملا حذف نمایند.
8-افرادی که در فضاهای باز مجبور به فعالیت هستند بایستی قبل از خوردن غذا دست ها و دهان خود را به طور کامل شست و شو دهند و پس از مراجعت به منزل حتما دوش بگیرند
٩- نوشيدن دمنوش هاي مفيد براي ريه و گلو در طي روز توصيه مي شود .
١٠- مديريت زمان كاري و محدود كردن انجام وظايف شغلي و اجتناب از استرس و اضطراب مي تواند مانع از تشديد اثرات مضر آلودگي هوا باشد.
http://telegram.me/Ayurveda
هوا يكي از عناصر مهم پنج گانه طب آيورودا ست . ناسالم بودن هوا باعث بروز بسباري از بيماري هاي صعب العلاج مي شود .
در زمان آلودگی هوا به این توصیه ها عمل کنید...
1-از هرگونه فعالیتی که منجر به افزایش آلودگی هوا می شود خودداری گردد.
2-به کلیه شهروندان توصیه می شود تا حد امکان از خروج غیر ضروری از منزل و تردد بی مورد در معابر شهری جدا خودداری نموده و سفرهای غیر ضروری در سطح شهر را حذف نمایند.
3-به بیماران قلبی و تنفسی و مبتلایان به آسم، توصیه می گردد در فضاهای باز فعالیت ننمایند و تا حد امکان از حضور در سطح شهر خودداری نموده و در منزل استراحت نمایند.
4-ماندن در ترافیک و استنشاق هوای آلوده، سرعت ابتلا به آسم را بويژه در كودكان افزایش می دهد. به شهروندان عزیز توصیه می گردد حتی المقدور کودکان را در منزل نگه دارند و درها و پنجره ها را بسته نگاه دارند.
5-کلیه ورزشکاران و شهروندان از هرگونه فعالیت فیزیکی و ورزشی از جمله دویدن و پیاده روی و سایر فعالیت های ورزشی هوازی، بویژه در اوایل صبح خودداری نمایند.
6-به عموم شهروندان توصیه می گردد به اندازه کافی آب بنوشید تا با شست و شوی دستگاه گوارش و رفع عطش و خشکی دهان اثرات ناشی از آلودگی هوا کاهش یابد.
7-توصیه می گردد از شیر، میوه جات و سبزیجات بیشتر استفاده شود و مصرف تنقلات کم ارزش مثل چیپس و پفک و نوشابه های گازدار، را کاملا حذف نمایند.
8-افرادی که در فضاهای باز مجبور به فعالیت هستند بایستی قبل از خوردن غذا دست ها و دهان خود را به طور کامل شست و شو دهند و پس از مراجعت به منزل حتما دوش بگیرند
٩- نوشيدن دمنوش هاي مفيد براي ريه و گلو در طي روز توصيه مي شود .
١٠- مديريت زمان كاري و محدود كردن انجام وظايف شغلي و اجتناب از استرس و اضطراب مي تواند مانع از تشديد اثرات مضر آلودگي هوا باشد.
http://telegram.me/Ayurveda
Telegram
توانمندي با آيورودا علم هستي
آيورودا يك واژه سانسكريت به معني" علم زندگي" با پنج هزار سال قدمت كه ريشه درمتون مقدس آريايي ها دارد و مادر تمامي روش هاي درماني هست . علمي منطبق برطبيعت براي تعادل و تعالي جسم ، ذهن و روح انسان
📖حکایت
میگویند روزی مولانا، شمس تبریزی را به خانهاش دعوت کرد.
شمس به خانهی جلالالدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نمودهای؟
مولانا حیرتزده پرسید: مگر تو شرابخوار هستی؟!
شمس پاسخ داد: بلی!
مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!
ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.
ـ در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟!
ـ به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند.
– با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت.
– پس خودت برو و شراب خریداری کن.
- در این شهر همه مرا میشناسند، چگونه به محلهی نصارینشین بروم و شراب بخرم؟!
ـ اگر به من ارادت داری باید وسیلهی راحتی مرا هم فراهم کنی چون من شبها بدون شراب نه میتوانم غذا بخورم، نه صحبت کنم و نه بخوابم.
مولوی به دلیل ارادتی که به شمس دارد خرقهای به دوش میاندازد، شیشهای بزرگ زیر آن پنهان میکند و به سمت محلهی نصارینشین راه میافتد.
تا قبل از ورود او به محلهی مذکور کسی نسبت به مولوی کنجکاوی نمیکرد اما همین که وارد آنجا شد مردم حیرت کردند و به تعقیب وی پرداختند.
آنها دیدند که مولوی داخل میکدهای شد و شیشهای شراب خریداری کرد و پس از پنهان نمودن آن، از میکده خارج شد.
هنوز از محلهی مسیحیان خارج نشده بود که گروهی از مسلمانانِ ساکنِ آنجا، در قفایش به راه افتادند و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا این که مولوی به جلوی مسجدی که خود امام جماعت آن بود و مردم همهروزه در آن به او اقتدا میکردند رسید.
در این حال یکی از رقیبان مولوی که در جمعیت حضور داشت فریاد زد: ای مردم! شیخ جلاالدین که هر روز هنگام نماز به او اقتدا میکنید به محلهی نصارینشین رفته و شراب خریداری نموده است.
آن مرد این را گفت و خرقه را از دوش مولوی کشید. چشم مردم به شیشه افتاد!
مرد ادامه داد: این منافق که ادعای زُهد میکند و به او اقتدا میکنید، اکنون شراب خریداری نموده و با خود به خانه میبرد!
سپس بر صورت جلاالدین رومی آب دهان انداخت و طوری بر سرش کوفت که دستار از سرش باز شد و بر گردنش افتاد.
زمانی که مردم این صحنه را دیدند و بهویژه زمانی که مولوی را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند یقین پیدا کردند که مولوی یک عمر آنها را با لباس زهد و تقوای دروغین فریب داده و درنتیجه خود را آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش رسانند.
در این هنگام شمس از راه رسید و فریاد زد: ای مردم بیحیا! شرم نمیکنید که به مردی متدین و فقیه تهمت شرابخواری میزنید؟ این شیشه که میبینید حاوی سرکه است زیرا که هر روز با غذای خود تناول میکند.
رقیب مولوی فریاد زد: این سرکه نیست بلکه شراب است.
شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همهی مردم ازجمله آن رقیب، قدری از محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست.
رقیب مولوی بر سر خود کوبید و خود را به پای مولوی انداخت، دیگران هم دستهای او را بوسیدند و متفرق شدند.
آنگاه مولوی از شمس پرسید: برای چه امشب مرا دچار این فاجعه نمودی و مرا مجبور کردی تا به آبرو و حیثیتم چوب حراج بزنم؟
شمس گفت: برای این که بدانی آنچه که به آن مینازی جز یک سراب نیست. تو فکر میکردی که احترامِ یک مشت عوام برای تو سرمایهایست ابدی، در حالی که خود دیدی، با تصور یک شیشه شراب همهی آن از بین رفت و آب دهان به صورتت انداختند و بر فرقت کوبیدند و چه بسا تو را به قتل میرساندند.
این سرمایهی تو همین بود که امشب دیدی و در یک لحظه بر باد رفت. پس به چیزی متکی باش که با مرور زمان و تغییر اوضاع از بین نرود.
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که پس از مرگ چه ماند باقی
عشق است و محبت است و باقی همه هیچ.
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
📅 #سهشنبه #روز۱۱ #دی #سال۱۴۰۳
میگویند روزی مولانا، شمس تبریزی را به خانهاش دعوت کرد.
شمس به خانهی جلالالدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نمودهای؟
مولانا حیرتزده پرسید: مگر تو شرابخوار هستی؟!
شمس پاسخ داد: بلی!
مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!
ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.
ـ در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟!
ـ به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند.
– با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت.
– پس خودت برو و شراب خریداری کن.
- در این شهر همه مرا میشناسند، چگونه به محلهی نصارینشین بروم و شراب بخرم؟!
ـ اگر به من ارادت داری باید وسیلهی راحتی مرا هم فراهم کنی چون من شبها بدون شراب نه میتوانم غذا بخورم، نه صحبت کنم و نه بخوابم.
مولوی به دلیل ارادتی که به شمس دارد خرقهای به دوش میاندازد، شیشهای بزرگ زیر آن پنهان میکند و به سمت محلهی نصارینشین راه میافتد.
تا قبل از ورود او به محلهی مذکور کسی نسبت به مولوی کنجکاوی نمیکرد اما همین که وارد آنجا شد مردم حیرت کردند و به تعقیب وی پرداختند.
آنها دیدند که مولوی داخل میکدهای شد و شیشهای شراب خریداری کرد و پس از پنهان نمودن آن، از میکده خارج شد.
هنوز از محلهی مسیحیان خارج نشده بود که گروهی از مسلمانانِ ساکنِ آنجا، در قفایش به راه افتادند و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا این که مولوی به جلوی مسجدی که خود امام جماعت آن بود و مردم همهروزه در آن به او اقتدا میکردند رسید.
در این حال یکی از رقیبان مولوی که در جمعیت حضور داشت فریاد زد: ای مردم! شیخ جلاالدین که هر روز هنگام نماز به او اقتدا میکنید به محلهی نصارینشین رفته و شراب خریداری نموده است.
آن مرد این را گفت و خرقه را از دوش مولوی کشید. چشم مردم به شیشه افتاد!
مرد ادامه داد: این منافق که ادعای زُهد میکند و به او اقتدا میکنید، اکنون شراب خریداری نموده و با خود به خانه میبرد!
سپس بر صورت جلاالدین رومی آب دهان انداخت و طوری بر سرش کوفت که دستار از سرش باز شد و بر گردنش افتاد.
زمانی که مردم این صحنه را دیدند و بهویژه زمانی که مولوی را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند یقین پیدا کردند که مولوی یک عمر آنها را با لباس زهد و تقوای دروغین فریب داده و درنتیجه خود را آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش رسانند.
در این هنگام شمس از راه رسید و فریاد زد: ای مردم بیحیا! شرم نمیکنید که به مردی متدین و فقیه تهمت شرابخواری میزنید؟ این شیشه که میبینید حاوی سرکه است زیرا که هر روز با غذای خود تناول میکند.
رقیب مولوی فریاد زد: این سرکه نیست بلکه شراب است.
شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همهی مردم ازجمله آن رقیب، قدری از محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست.
رقیب مولوی بر سر خود کوبید و خود را به پای مولوی انداخت، دیگران هم دستهای او را بوسیدند و متفرق شدند.
آنگاه مولوی از شمس پرسید: برای چه امشب مرا دچار این فاجعه نمودی و مرا مجبور کردی تا به آبرو و حیثیتم چوب حراج بزنم؟
شمس گفت: برای این که بدانی آنچه که به آن مینازی جز یک سراب نیست. تو فکر میکردی که احترامِ یک مشت عوام برای تو سرمایهایست ابدی، در حالی که خود دیدی، با تصور یک شیشه شراب همهی آن از بین رفت و آب دهان به صورتت انداختند و بر فرقت کوبیدند و چه بسا تو را به قتل میرساندند.
این سرمایهی تو همین بود که امشب دیدی و در یک لحظه بر باد رفت. پس به چیزی متکی باش که با مرور زمان و تغییر اوضاع از بین نرود.
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که پس از مرگ چه ماند باقی
عشق است و محبت است و باقی همه هیچ.
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
📅 #سهشنبه #روز۱۱ #دی #سال۱۴۰۳
یکی گفت وقتی بمیریم و ما را برای سوال و جواب از گناهانمان ببرند، باید بگوییم ما که زندگی نکردیم که بخواهیم مرتکب گناهی هم بشویم!
ما فقط تماشاگر بودیم.
کتاب:آوای کوهستان
#یاسوناری_کاواباتا
یاسوناری کاواباتا (زاده 11 ژوئن 1899 ـ درگذشته 16 آوریل 1972) نویسنده ژاپنی
او نخستین ژاپنی برندهٔ جایزه ادبیات نوبل بود
📅 #چهارشنبه #روز۱۹ #دی #سال۱۴۰۳
ما فقط تماشاگر بودیم.
کتاب:آوای کوهستان
#یاسوناری_کاواباتا
یاسوناری کاواباتا (زاده 11 ژوئن 1899 ـ درگذشته 16 آوریل 1972) نویسنده ژاپنی
او نخستین ژاپنی برندهٔ جایزه ادبیات نوبل بود
📅 #چهارشنبه #روز۱۹ #دی #سال۱۴۰۳
به درون خود برو
کمی با خودت وقت بگذران
در گوشه ای آرام و دنج بنشین و چشمهایت را ببند و حالا از الوهیت درونت بپرس
رسالت من در این دنیا چیست؟
چقدر درگیر بازی و سیاست دنیا شدم وهدف اصلی خود را فراموش کردم؟
عجله کن اگر چه وقت پایان نزدیک است ولی حتی آگاهی یافتن در یک ثانیه مانده به پایان هم، یعنی رسیدن به نور و رسالت درونی.
کمی با خودت وقت بگذران
در گوشه ای آرام و دنج بنشین و چشمهایت را ببند و حالا از الوهیت درونت بپرس
رسالت من در این دنیا چیست؟
چقدر درگیر بازی و سیاست دنیا شدم وهدف اصلی خود را فراموش کردم؟
عجله کن اگر چه وقت پایان نزدیک است ولی حتی آگاهی یافتن در یک ثانیه مانده به پایان هم، یعنی رسیدن به نور و رسالت درونی.
📚 #معـــرفـی_کــتاب
🔖خلاصه کتاب:
خودشناسی به روش یونگ تکنیک جدیدی از خودشناسی را بر اساس تئوری های روانشناختی کارل یونگ نشان می دهد. این تکنیک به شما امکان می دهد نوع شخصیت روانشناختی خود را شناسایی کرده و ساختار و پویایی شخصیت خود را کشف کنید. یادگیری اینکه بین قوای مختلف و تمایلات موجود در روانمان تمایز وجود دارد ، راه را برای درک بیشتر "خود" و روابط شخصی مان باز می کند. این کتاب سرگرم کننده و ساده و برای همه قابل فهم است. خودشناسی به روش یونگ خوانندگان را قادر می سازد تا نتایج خود را با پیروی از دستورالعمل های ساده که نیازی به نمره گذاری عددی ندارند ارزیابی و تفسیر کنند. این روش نه تنها می تواند نوع روانشناختی یونگی هر کس را شناسایی کند بلکه روشی را برای کار با این آرکوتایپ های های یونگی فراهم می کند ...
📚 #نــام_کـــتاب: خودشناسی با روش یونگ
🖋️ #نــوییسنده_کــتاب: مایکل دانیلز
📅 #یکشنبه #روز۲۳ #دی #سال۱۴۰۳
🔖خلاصه کتاب:
خودشناسی به روش یونگ تکنیک جدیدی از خودشناسی را بر اساس تئوری های روانشناختی کارل یونگ نشان می دهد. این تکنیک به شما امکان می دهد نوع شخصیت روانشناختی خود را شناسایی کرده و ساختار و پویایی شخصیت خود را کشف کنید. یادگیری اینکه بین قوای مختلف و تمایلات موجود در روانمان تمایز وجود دارد ، راه را برای درک بیشتر "خود" و روابط شخصی مان باز می کند. این کتاب سرگرم کننده و ساده و برای همه قابل فهم است. خودشناسی به روش یونگ خوانندگان را قادر می سازد تا نتایج خود را با پیروی از دستورالعمل های ساده که نیازی به نمره گذاری عددی ندارند ارزیابی و تفسیر کنند. این روش نه تنها می تواند نوع روانشناختی یونگی هر کس را شناسایی کند بلکه روشی را برای کار با این آرکوتایپ های های یونگی فراهم می کند ...
📚 #نــام_کـــتاب: خودشناسی با روش یونگ
🖋️ #نــوییسنده_کــتاب: مایکل دانیلز
📅 #یکشنبه #روز۲۳ #دی #سال۱۴۰۳
رادیو راه | مجتبی شکوری
「 تهران پادکست 」
🎙 پادکست رادیو راه : مجتبی شکوری
🎼 اپیزود اول: عشق
شنیدن همه اپیزودهای پادکست رادیو راه از طریق لینک زیر در تیپاد👇
https://tpod.app/app/i/1496988806
@tehranpodcast | تهران پادکست
📅 #جمعه #روز۵ #بهمن #سال۱۴۰۳
🎼 اپیزود اول: عشق
شنیدن همه اپیزودهای پادکست رادیو راه از طریق لینک زیر در تیپاد👇
https://tpod.app/app/i/1496988806
@tehranpodcast | تهران پادکست
📅 #جمعه #روز۵ #بهمن #سال۱۴۰۳
داستان کوتاه📚
دزد شریف ...
مولانا در مثنوی داستان شیخی را تعریف می کند؛ که در تاریکی دم صبح افسار الاغش را جلو حمام به مردی که چهره اش نمایان نبود سپرد و به حمام رفت، وقتی برگشت دید که افسار الاغش در دست دزد معروف ده است و شروع کرد به داد و بیداد.
دزد گفت چرا داد و بیداد میکنی؟
شیخ گفت ای دزد نابه کار افسار الاغ من در دست تو چه میکند؟
دزد گفت تو خود در تاریکی الاغت را به من سپردی. تازه مرا از کارم باز داشتی و حالا داد و بیداد هم میکنی.
شیخ پرسید:
پس چرا الاغ را ندزدیدی؟
دزد گفت:
تو الاغت را به من سپردی من دزدم نه خیانتکار و چیزی را که به من سپردهاند به آن خیانت نمیکنم.
مولانا سپس ادامه میدهد که:
به اندازه این دزد شرافت داشته باشید و به کسانی که اموال و سرنوشت خودشان را به شما سپردهاند خیانت نکنید.
📅 #پنجشنبه #روز۱۱ #بهمن #سال۱۴۰۳
دزد شریف ...
مولانا در مثنوی داستان شیخی را تعریف می کند؛ که در تاریکی دم صبح افسار الاغش را جلو حمام به مردی که چهره اش نمایان نبود سپرد و به حمام رفت، وقتی برگشت دید که افسار الاغش در دست دزد معروف ده است و شروع کرد به داد و بیداد.
دزد گفت چرا داد و بیداد میکنی؟
شیخ گفت ای دزد نابه کار افسار الاغ من در دست تو چه میکند؟
دزد گفت تو خود در تاریکی الاغت را به من سپردی. تازه مرا از کارم باز داشتی و حالا داد و بیداد هم میکنی.
شیخ پرسید:
پس چرا الاغ را ندزدیدی؟
دزد گفت:
تو الاغت را به من سپردی من دزدم نه خیانتکار و چیزی را که به من سپردهاند به آن خیانت نمیکنم.
مولانا سپس ادامه میدهد که:
به اندازه این دزد شرافت داشته باشید و به کسانی که اموال و سرنوشت خودشان را به شما سپردهاند خیانت نکنید.
📅 #پنجشنبه #روز۱۱ #بهمن #سال۱۴۰۳
Forwarded from anandayoga (Dibaj)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شما مستمر در حال آفریدن
زندگی خویش هستید.
ما همواره به خلق امکانات و احتمالات در پیرامون خود ادامه میدهیم و هنگامی که آنها روی می دهند، شگفت زده میشویم ...
فقط به ایده ها و باورهای خود نسبت به هر چیزی بنگرید و ببینید که آنها چگونه زندگی شما را خلق می کنند.
کسی که فکر میکند بسیار ناتوان و بدبخت است، با این ایده واقعیت زندگی خودش را می آفریند. و او هر چه بیشتر پیش میرود در میابد که گویا نشان بدبختی بر پیشانی اش خورده و آن را باور میکند.
و این ایده از رهگذر بروز واکنش بیشتر به اجرا در میآید و او بیش از پیش در چرخه بی رحمانه کاشت بذر بدبختی و برداشت آن گرفتار میشود.
انسانی که فکر کند موفق میشود،
موفق هم میشود.
انسانی که فکر می کند ثروتمند میشود، ثروتمند هم میشود و انسانی که فکر میکند ثروتمند نمی شود، فقیر باقی میماند.
این را امتحان کنید.
و متعجب خواهید شد.
برخی اوقات نمی توانید آن را باور کنید. انسانی که فکر میکند هیچکس را نخواهد یافت که با او دوست شود، هیچکس را پیدا نخواهد کرد.
او یک دیوار چین به گرد خود آفریده است و این دیوار خلقت خود اوست.
وی در دسترس هیچ کس نیست.
اگر فکر کنی زندگی سراسر رنج و بدبختی است، قطعاً همین طور است.
رنج و بدبختی بر سرت آوار خواهد شد.
همه چیز به آنچه در درونت میگذرد بستگی دارد.
فقط کافیست ایده های خود را نظاره کنید، شما مستمر در حال آفریدن زندگی خویش هستید و دارید زندگی خود را تولید میکنید.
بخاطر داشته باش:
زندگی عمر کردن نیست
بلکه رشد کردن است.
عمر کردن کاری است که
از همه حیوانات بر می آید.
اما رشد کردن هدف والای انسان است که عده معدودی میتوانند ادعایش را داشته باشند ...
#اشو
#کتاب_خرد
#زمین_نو
📅 #شنبه #روز۱۳ #بهمن #سال۱۴۰۳
زندگی خویش هستید.
ما همواره به خلق امکانات و احتمالات در پیرامون خود ادامه میدهیم و هنگامی که آنها روی می دهند، شگفت زده میشویم ...
فقط به ایده ها و باورهای خود نسبت به هر چیزی بنگرید و ببینید که آنها چگونه زندگی شما را خلق می کنند.
کسی که فکر میکند بسیار ناتوان و بدبخت است، با این ایده واقعیت زندگی خودش را می آفریند. و او هر چه بیشتر پیش میرود در میابد که گویا نشان بدبختی بر پیشانی اش خورده و آن را باور میکند.
و این ایده از رهگذر بروز واکنش بیشتر به اجرا در میآید و او بیش از پیش در چرخه بی رحمانه کاشت بذر بدبختی و برداشت آن گرفتار میشود.
انسانی که فکر کند موفق میشود،
موفق هم میشود.
انسانی که فکر می کند ثروتمند میشود، ثروتمند هم میشود و انسانی که فکر میکند ثروتمند نمی شود، فقیر باقی میماند.
این را امتحان کنید.
و متعجب خواهید شد.
برخی اوقات نمی توانید آن را باور کنید. انسانی که فکر میکند هیچکس را نخواهد یافت که با او دوست شود، هیچکس را پیدا نخواهد کرد.
او یک دیوار چین به گرد خود آفریده است و این دیوار خلقت خود اوست.
وی در دسترس هیچ کس نیست.
اگر فکر کنی زندگی سراسر رنج و بدبختی است، قطعاً همین طور است.
رنج و بدبختی بر سرت آوار خواهد شد.
همه چیز به آنچه در درونت میگذرد بستگی دارد.
فقط کافیست ایده های خود را نظاره کنید، شما مستمر در حال آفریدن زندگی خویش هستید و دارید زندگی خود را تولید میکنید.
بخاطر داشته باش:
زندگی عمر کردن نیست
بلکه رشد کردن است.
عمر کردن کاری است که
از همه حیوانات بر می آید.
اما رشد کردن هدف والای انسان است که عده معدودی میتوانند ادعایش را داشته باشند ...
#اشو
#کتاب_خرد
#زمین_نو
📅 #شنبه #روز۱۳ #بهمن #سال۱۴۰۳
Forwarded from پادکست | تهران پادکست
گر رود
دیده
و عقل
و خرد
و جان
تو مرو!
که مرا دیدن تو
بهتر از ایشان
تو مرو…
| مولانا |
#ذکرشب
📻 @tehranpodcast ❄️
دیده
و عقل
و خرد
و جان
تو مرو!
که مرا دیدن تو
بهتر از ایشان
تو مرو…
| مولانا |
#ذکرشب
📻 @tehranpodcast ❄️
پسر هندی ازپدر پرسید مادرم چه شغلی دارد ؟
گفت او بیکار است .خانه دار است
🔻این نقاشی دانشآموز کلاس نهم به نام آجونات سیندهو از کرالای هندوستان است! آجونات همواره از پدر میشنید که درباره مادرش میگوید: "او خانهدار است و کار نمیکند" و از این نحوه معرفی مادرش حیرت میکرد، زیرا هرگز مادرش را بیکار ندیده بود! وی این نقاشی را کشید تا زحمات بیپایان مادرش را نشان دهد! او نقاشی را به معلم خود نشان داد! معلم هم حیرت زده شد و نقاشی را به دفتر ایالتی فرستاد و نقاشی وی در آن مرکز برای جلد سند بودجه جنسیتی سال ۲۰۲۱ انتخاب شد و اکنون از معروفترین و گرانترین نقاشیهای جهان است که در موزه بزرگ بمبی نگهداری میشود! این اثر ساده و تاثیرگذار تقدیم به تمام زنان خانه دار و مادران اطراف خود کنید.
🌲🌺🌲
📅 #دوشنبه #روز۲۲ #بهمن #سال۱۴۰۳
گفت او بیکار است .خانه دار است
🔻این نقاشی دانشآموز کلاس نهم به نام آجونات سیندهو از کرالای هندوستان است! آجونات همواره از پدر میشنید که درباره مادرش میگوید: "او خانهدار است و کار نمیکند" و از این نحوه معرفی مادرش حیرت میکرد، زیرا هرگز مادرش را بیکار ندیده بود! وی این نقاشی را کشید تا زحمات بیپایان مادرش را نشان دهد! او نقاشی را به معلم خود نشان داد! معلم هم حیرت زده شد و نقاشی را به دفتر ایالتی فرستاد و نقاشی وی در آن مرکز برای جلد سند بودجه جنسیتی سال ۲۰۲۱ انتخاب شد و اکنون از معروفترین و گرانترین نقاشیهای جهان است که در موزه بزرگ بمبی نگهداری میشود! این اثر ساده و تاثیرگذار تقدیم به تمام زنان خانه دار و مادران اطراف خود کنید.
🌲🌺🌲
📅 #دوشنبه #روز۲۲ #بهمن #سال۱۴۰۳
رقص و سماع
موسیقی که از دلهای شاد خدایان برمیآید،
نفس بهآرامی عمیق میشود،
آرزوها محو میگردند،
جسم وزن خود را از دست میدهد،
سبک چون هوا، روشن چون نور.
با تمام کائنات همآهنگ میگردد،
صدای موسیقی بدن را به لرزه درمیآورد،
این لرزه بر تمام وجود حاکم میشود،
و تو حس میکنی که همین لرزهها
تمام بندهای جسم را آزاد کرده و آن را شفا میبخشند.
تاریکیها بهآرامی روشن میشوند،
احساسی فراتر از لذت جنسی را تجربه میکنی،
میخواهی برای همیشه در این حالت بمانی،
اما صدایی به تو میگوید:
«هر چیز آغازی و پایانی دارد،
هیچچیز در جهان برای همیشه نیست.»
با این حال، ادامه میدهی،
حس میکنی که شفا یافتهای،
میخواهی این حالت را با کسی شریک شوی،
اما کسی را در اطراف نمیبینی.
صدایی میشنوی که میگوید:
«من با تو هستم.»
نمیدانی صدا از کیست،
اما قلبت میداند که این صدای کائنات است.
با کائنات یکی میشوی،
هویت خود را از دست میدهی،
زن و مرد درونت به تفاهم میرسند،
و با آنها یکی میشوی.
اوج لذت را در درون خود حس میکنی،
سخن بودا به یادت میآید:
«تو برای خوشبختی نیاز به دیگری نداری،
تو از درون خوشبخت هستی.»
و به این معنا میرسی که
آنچه را که تمام وقت در بیرون جستجو میکردی،
در درون خودت بوده است.
.اثر از قلب شکسته لیوال
موسیقی که از دلهای شاد خدایان برمیآید،
نفس بهآرامی عمیق میشود،
آرزوها محو میگردند،
جسم وزن خود را از دست میدهد،
سبک چون هوا، روشن چون نور.
با تمام کائنات همآهنگ میگردد،
صدای موسیقی بدن را به لرزه درمیآورد،
این لرزه بر تمام وجود حاکم میشود،
و تو حس میکنی که همین لرزهها
تمام بندهای جسم را آزاد کرده و آن را شفا میبخشند.
تاریکیها بهآرامی روشن میشوند،
احساسی فراتر از لذت جنسی را تجربه میکنی،
میخواهی برای همیشه در این حالت بمانی،
اما صدایی به تو میگوید:
«هر چیز آغازی و پایانی دارد،
هیچچیز در جهان برای همیشه نیست.»
با این حال، ادامه میدهی،
حس میکنی که شفا یافتهای،
میخواهی این حالت را با کسی شریک شوی،
اما کسی را در اطراف نمیبینی.
صدایی میشنوی که میگوید:
«من با تو هستم.»
نمیدانی صدا از کیست،
اما قلبت میداند که این صدای کائنات است.
با کائنات یکی میشوی،
هویت خود را از دست میدهی،
زن و مرد درونت به تفاهم میرسند،
و با آنها یکی میشوی.
اوج لذت را در درون خود حس میکنی،
سخن بودا به یادت میآید:
«تو برای خوشبختی نیاز به دیگری نداری،
تو از درون خوشبخت هستی.»
و به این معنا میرسی که
آنچه را که تمام وقت در بیرون جستجو میکردی،
در درون خودت بوده است.
.اثر از قلب شکسته لیوال
هاکان منگوچ در کتابِ هیچ ملاقاتی تصادفی نیست، شما را به سرسپردگی و تسلیم در برابر تقدیر و سرنوشت دعوت و توصیه میکند از راههای جدیدی که زندگی پیشِ پایتان میگذارد استقبال کنید.
- گوشه از کتاب هاکان منگوچ
لحظاتی فرا میرسد که در حال انجام دادن کاری هستی که گفته بودی هرگز انجام نمیدهم، چیزی را تحمل میکنی که میگفتی هرگز تحمل نمیکنم، لحظاتی را دوست خواهی داشت که گفته بودی هرگز دوستش نخواهم داشت، به یکباره میگذاری و میروی، وقتی تصور میکردی هرگز نمیتوانی بروی، در زمانی میگویی مُردم، اما باز زندگی میکنی.
-نگاه میکنی و میبینی در داستانِ خودت مسافر هستی. هر مسیر به تو ختم میشود و هرکسی که دوستش داری تکهای از توست... یعنی درواقع به تکهای از خودت در دیگران جذب میشوی.
-هر چیز زمان مناسب خود را دارد. همه چیز اول دَم میکشد تا در زمان خودش اتفاق بیفتد. نه گل قبل از زمان مقرر باز میشود و نه خورشید پیش از موعد طلوع میکند.
-انسان وقتی انتظارش را ندارد به کسی که توقعش را ندارد، میبازد. از کسی که انتظارش را ندارد، عمیقترین ضربه را میخورد، چون انسان خودش را از دشمن محافظت میکند، اما از نزدیکانش آسیبپذیر است.
-بخند تا تاریکی تمام شود بخند و بدبینیها را شگفتزده کن بخند تا روی صورتت گلها باز شود تا نور با لبخندت انتشار یابد.
-متوجه شدم قبل از اینکه واقعاً زندگی کنم، کم مانده است بمیرم. پول به دست آوردم، جایگاه شغلی به دست آوردم و بازنشسته شدم؛ فراموش کردم زندگی کنم.
-برای ایجادِ امید روی زمین حتی یک نفر هم کافی است.
-آرامش خیلی وقتها از درد متولد میشود.
-تلاش برای بیان عشق با کلمات از بین بردن آن است. بعضی چیزها با کلمات قابلتوضیح نیستند. اگر توضیحشان بدهیم از ارزششان کاسته میشود.
-اگر قسمتِ تو باشد از یک مورچه هم درسی یاد میگیری. اگر قسمت نباشد، دنیا هم جلویت زانو بزند برای تو اشتباه خواهد بود.
-درواقع انسانی که نترسد، انسان آزادی است فرزندم. از باختن نترسید، نگرانِ آینده نباشید، لحظۀ حال را بهتمامی زندگی کنید، اینطوری انسان خودش را در امنیت احساس میکند. آزادی واقعی همین است.
📔هیچ ملاقتی تصادفی نیست
🖊️هاکان منگوچ
📅 #چهارشنبه #روز۱ #اسفند #سال۱۴۰۳
- گوشه از کتاب هاکان منگوچ
لحظاتی فرا میرسد که در حال انجام دادن کاری هستی که گفته بودی هرگز انجام نمیدهم، چیزی را تحمل میکنی که میگفتی هرگز تحمل نمیکنم، لحظاتی را دوست خواهی داشت که گفته بودی هرگز دوستش نخواهم داشت، به یکباره میگذاری و میروی، وقتی تصور میکردی هرگز نمیتوانی بروی، در زمانی میگویی مُردم، اما باز زندگی میکنی.
-نگاه میکنی و میبینی در داستانِ خودت مسافر هستی. هر مسیر به تو ختم میشود و هرکسی که دوستش داری تکهای از توست... یعنی درواقع به تکهای از خودت در دیگران جذب میشوی.
-هر چیز زمان مناسب خود را دارد. همه چیز اول دَم میکشد تا در زمان خودش اتفاق بیفتد. نه گل قبل از زمان مقرر باز میشود و نه خورشید پیش از موعد طلوع میکند.
-انسان وقتی انتظارش را ندارد به کسی که توقعش را ندارد، میبازد. از کسی که انتظارش را ندارد، عمیقترین ضربه را میخورد، چون انسان خودش را از دشمن محافظت میکند، اما از نزدیکانش آسیبپذیر است.
-بخند تا تاریکی تمام شود بخند و بدبینیها را شگفتزده کن بخند تا روی صورتت گلها باز شود تا نور با لبخندت انتشار یابد.
-متوجه شدم قبل از اینکه واقعاً زندگی کنم، کم مانده است بمیرم. پول به دست آوردم، جایگاه شغلی به دست آوردم و بازنشسته شدم؛ فراموش کردم زندگی کنم.
-برای ایجادِ امید روی زمین حتی یک نفر هم کافی است.
-آرامش خیلی وقتها از درد متولد میشود.
-تلاش برای بیان عشق با کلمات از بین بردن آن است. بعضی چیزها با کلمات قابلتوضیح نیستند. اگر توضیحشان بدهیم از ارزششان کاسته میشود.
-اگر قسمتِ تو باشد از یک مورچه هم درسی یاد میگیری. اگر قسمت نباشد، دنیا هم جلویت زانو بزند برای تو اشتباه خواهد بود.
-درواقع انسانی که نترسد، انسان آزادی است فرزندم. از باختن نترسید، نگرانِ آینده نباشید، لحظۀ حال را بهتمامی زندگی کنید، اینطوری انسان خودش را در امنیت احساس میکند. آزادی واقعی همین است.
📔هیچ ملاقتی تصادفی نیست
🖊️هاکان منگوچ
📅 #چهارشنبه #روز۱ #اسفند #سال۱۴۰۳