کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #تقویم_تاریخ 🔹#دستاوردهای_جنبش_زنان_در_دورهی_مشروطه #قسمت_سوم ص۱ ✍ مریم حسینخواه 🔹اولین اعتراضها به قوانین تبعیضآمیز خانواده اعتراض به برخی قوانین نابرابر، از جمله آسان بودن طلاق دادن زنان از سوی شوهرانشان، چندزنیِ مردان، و ازدواج…
💠 #تقویم_تاریخ
🔹#دستاوردهای_جنبش_زنان_در_دورهی_مشروطه
🔹#قسمت_چهارم ص۱
✍ مریم حسینخواه
🔹رفع حجاب اجباری، صدایی نه چندان بلند اما شجاعانه
بحث «حجاب» زنان در دورهی رضا شاه داغ شد، اما زمزمههای مخالفت با حجاب از دوران مشروطه شروع شده بود. مخالفت با حجاب در آن دوره نه به معنای نداشتن پوشش سر و انتخاب آزادانهی لباس در اماکن عمومی، بلکه فقط به معنای کمتر کردن لباس مرسوم زنان بود که دست و پای آنها را بسته و خانهنشینشان میکرد. در آن دوره، پوشش زنان چادرهایی بود که از سر تا پایشان را میپوشاند و فقط چشمهایشان از پشت روبندِ توری یا قلابدوزیشده که در زیر چادر به صورت میانداختند، به بیرون دید داشت.
«افضل وزیری» وضعیت زنان در آن سالها را اینطور توصیف میکند: «زنهای ایران، فرض این که پاشون و دستشون کار کنه، وقتی کوچه میرن، دندونشون هم کار میکنه. چرا؟ به دلیل این که سه تا بچه کوچکشو پشت سرش انداخته. نقاب هم به صورتش، خرید هم کرده، یک بچهاش بغلش، خریدش به اون دستش، دوتا بچه هم اینور و اونورش، چادرش رو چه جور باید نگه داره؟ از زیر پیچه چادر را میآورد و به هم وصل میکرد و با دوتا دندونش نگه میداشت.»(۲۵)
نخستین بار در سال ۱۲۲۷ خورشیدی،طاهره قره العین،(۲۶) یکی از رهبران جنبش بابی، با برداشتن روبنده از صورتش در ملأ عام کشف حجاب کرد، اما در سالهای پس از مشروطه بود که برخی زنان تحصیلکرده، با کنار گذاشتن روبنده و نوشتن مقالاتی در مخالفت با حجاب، فضا را برای تغییر پوشش زنان آماده میکردند. در همین دوره، زنانی همچون «عصمت مستوفی آشتیانی»، در اقدامی رادیکالتر در مجامع خصوصی دوستانه و خانوادگی، چادر و روسری را نیز از سر بر میداشتند.(۲۷) اینگونه حرکتها عمومیت نداشت و به فضای عمومی کشانده نمیشد؛ اما چنان که افسانه نجمآبادی میگوید، معاشرت زنان مسلمان و غیرمسلمان و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی مشترک آنها یکی از عرصههایی بود که در آن مسئلهی حجاب به چالش کشیده میشد. او مینویسد: «هرچند زنان غیرمسلمان در عرصههای عمومی از قوانین حجاب مسلمانان تبعیت میکردند، اما در خلوت حجاب نداشتند یا میزان حجابشان بسیار کمتر بود. به طور خاص، زنان بهائی که در شبکههای خانوادگی مسلمانان رفته بودند، شروع به برقراری ارتباط و معاشرت با مردان و بیرون رفتن از منزل بدون روبنده کردند. زنانی که در دورهی مشروطیت انجمنهایی را راهاندازی کرده بودند مورد این سوءظن قرار داشتند که تحت تأثیر زنان بابی یا بهائی قرار دارند و گرایش به کشف حجاب دارند.»(۲۸)
---------------------------------------------------------
(۲۵) گفتوگوی حسینعلی ملاح با خدیجه افضل وزیری، بهمن ۱۳۵۳، ص. ۲۲، قابل دسترس در اینجا.
(۲۶) برای مطالعهی بیشتر در این زمینه، نگاه کنید به: فرزانه میلانی، «طاهره قرةالعین: پیشکسوتی که سکوت و سکون را نپذیرفت»، وبسایت گویا نیوز، ۲۵ بهمن ۱۳۹۲، قابل دسترسی در اینجا.
(۲۷) معصومیان، «برگی از تاریخ جنبش زنان ایران در عصر مشروطه».
(۲۸) نجمآبادی، «اقتدار و نمایندگی: بازبینی فعالیتهای زنان در دورهی حکومت رضا شاه».
👇ادامه در پست بعد
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹#دستاوردهای_جنبش_زنان_در_دورهی_مشروطه
🔹#قسمت_چهارم ص۱
✍ مریم حسینخواه
🔹رفع حجاب اجباری، صدایی نه چندان بلند اما شجاعانه
بحث «حجاب» زنان در دورهی رضا شاه داغ شد، اما زمزمههای مخالفت با حجاب از دوران مشروطه شروع شده بود. مخالفت با حجاب در آن دوره نه به معنای نداشتن پوشش سر و انتخاب آزادانهی لباس در اماکن عمومی، بلکه فقط به معنای کمتر کردن لباس مرسوم زنان بود که دست و پای آنها را بسته و خانهنشینشان میکرد. در آن دوره، پوشش زنان چادرهایی بود که از سر تا پایشان را میپوشاند و فقط چشمهایشان از پشت روبندِ توری یا قلابدوزیشده که در زیر چادر به صورت میانداختند، به بیرون دید داشت.
«افضل وزیری» وضعیت زنان در آن سالها را اینطور توصیف میکند: «زنهای ایران، فرض این که پاشون و دستشون کار کنه، وقتی کوچه میرن، دندونشون هم کار میکنه. چرا؟ به دلیل این که سه تا بچه کوچکشو پشت سرش انداخته. نقاب هم به صورتش، خرید هم کرده، یک بچهاش بغلش، خریدش به اون دستش، دوتا بچه هم اینور و اونورش، چادرش رو چه جور باید نگه داره؟ از زیر پیچه چادر را میآورد و به هم وصل میکرد و با دوتا دندونش نگه میداشت.»(۲۵)
نخستین بار در سال ۱۲۲۷ خورشیدی،طاهره قره العین،(۲۶) یکی از رهبران جنبش بابی، با برداشتن روبنده از صورتش در ملأ عام کشف حجاب کرد، اما در سالهای پس از مشروطه بود که برخی زنان تحصیلکرده، با کنار گذاشتن روبنده و نوشتن مقالاتی در مخالفت با حجاب، فضا را برای تغییر پوشش زنان آماده میکردند. در همین دوره، زنانی همچون «عصمت مستوفی آشتیانی»، در اقدامی رادیکالتر در مجامع خصوصی دوستانه و خانوادگی، چادر و روسری را نیز از سر بر میداشتند.(۲۷) اینگونه حرکتها عمومیت نداشت و به فضای عمومی کشانده نمیشد؛ اما چنان که افسانه نجمآبادی میگوید، معاشرت زنان مسلمان و غیرمسلمان و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی مشترک آنها یکی از عرصههایی بود که در آن مسئلهی حجاب به چالش کشیده میشد. او مینویسد: «هرچند زنان غیرمسلمان در عرصههای عمومی از قوانین حجاب مسلمانان تبعیت میکردند، اما در خلوت حجاب نداشتند یا میزان حجابشان بسیار کمتر بود. به طور خاص، زنان بهائی که در شبکههای خانوادگی مسلمانان رفته بودند، شروع به برقراری ارتباط و معاشرت با مردان و بیرون رفتن از منزل بدون روبنده کردند. زنانی که در دورهی مشروطیت انجمنهایی را راهاندازی کرده بودند مورد این سوءظن قرار داشتند که تحت تأثیر زنان بابی یا بهائی قرار دارند و گرایش به کشف حجاب دارند.»(۲۸)
---------------------------------------------------------
(۲۵) گفتوگوی حسینعلی ملاح با خدیجه افضل وزیری، بهمن ۱۳۵۳، ص. ۲۲، قابل دسترس در اینجا.
(۲۶) برای مطالعهی بیشتر در این زمینه، نگاه کنید به: فرزانه میلانی، «طاهره قرةالعین: پیشکسوتی که سکوت و سکون را نپذیرفت»، وبسایت گویا نیوز، ۲۵ بهمن ۱۳۹۲، قابل دسترسی در اینجا.
(۲۷) معصومیان، «برگی از تاریخ جنبش زنان ایران در عصر مشروطه».
(۲۸) نجمآبادی، «اقتدار و نمایندگی: بازبینی فعالیتهای زنان در دورهی حکومت رضا شاه».
👇ادامه در پست بعد
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #تقویم_تاریخ 🔹#دستاوردهای_جنبش_زنان_در_دورهی_مشروطه 🔹#قسمت_چهارم ص۱ ✍ مریم حسینخواه 🔹رفع حجاب اجباری، صدایی نه چندان بلند اما شجاعانه بحث «حجاب» زنان در دورهی رضا شاه داغ شد، اما زمزمههای مخالفت با حجاب از دوران مشروطه شروع شده بود. مخالفت…
👆ادامه از پست قبل
🔹#دستاوردهای_جنبش_زنان_در_دورهی_مشروطه
🔹#قسمت_چهارم ص۲
✍ مریم حسین خواه
البته، باید توجه داشت که در نخستین سالهای پس از مشروطه، فعالان زن تلاش خود را بر تأسیس و گسترش مدارس دخترانه متمرکز کرده بودند و بسیاری از آنها به بحث حجاب، که میتوانست فضا را برای آموزش دختران تنگتر کند، وارد نمیشدند. با این حال، گسترش «فحشا و بیحجابی» یکی از اولین اتهاماتی بود که اغلب دامنگیرِ مدارس دخترانه و فعالان زن میشد. بیحجابی، که در آن دوران اغلب به معنای برداشتن روبنده با حفظ روسری و چادر بود، اتهامی بود که هم جامعهی سنتی و مذهبی آن روز به شدت به آن واکنش میداد، و هم بسیاری از مشروطهخواهان از موصوف شدن به حمایت از آن حذر میکردند.
برای نمونه، وقتی در سال ۱۲۸۶ گروهی از زنان بیحجاب در تهران به خیابان آمدند و شعار دادند «زنده باد مشروطه، زنده باد آزادی، مشروطه به ما آزادی داده و ما باید از قیود دینی آزاد باشیم و هرطور که میخواهیم زندگی کنیم»، مشروطهخواهان هرگونه ارتباطی با این زنان را انکار کرده و مدعی شدند که آنان زنان «فاحشهای» هستند که از سوی «مستبدین و ملاهای طرفدار مشروطهی مشروعه» برای «بدنام کردن مشروطهخواهان و متهم کردن آنها به بیدینی» به خیابان آمدهاند.(۲۹)برخی نیز اعلام کردند که زنان شعاردهنده فاحشههای رشوهگرفته از نظمیهی تهران بودند.(۳۰)فارغ از صحت و سقم هویت منتسبشده به این زنان، چنان که منگل بیات، تاریخپژوه، نیز تأکید میکند، جامعهی آن زمانِ ایران برای چنین تغییرات «رادیکالی» آماده نبود(۳۱) این اما تنها تجمع علنی در اعتراض به حجاب نبود. کالیور رایس، در کتابی با عنوان زنان ایرانی و مسیرشان، تحصن صدها زن در مسجدی در تهران را نمونهای از تلاش زنان برای رفع حجاب میداند. به نوشتهی او، زنان متحصن اعلام کرده بودند تا زمانی که نتوانند بدون حجاب از این مسجد خارج شوند، در همانجا میمانند؛ اما نهایتاً موفق به پیشبرد خواستهشان نشدند، و با همان حجابی که به مسجد وارد شده بودند از آنجا خارج شدند.(۳۲) این تحصن، چنان که الیز ساناساریان تخمین میزند، پس از پایان جنگ جهانی اول و در حدود سال ۱۲۹۷ بوده است.(۳۳)
علاوه بر چنین تجمعات و اعتراضاتی که هویت دقیق سازماندهندگان و شرکتکنندگان در آن مشخص نیست، شماری از فعالان شناختهشدهی حقوق زنان نیز از جمله مخالفان حجاب بودند، و بهای این جسارت خود را با تبعید و تهدید و توقف فعالیتهایشان پرداختند. فخرآفاق پارسا، مدیر مجلهی جهان زن، یکی از فعالانی بود که به دلیل نوشتن سرمقالهای که بخشی از آن در رابطه با رفع حجاب بود، خانهاش مورد حملهی اراذل و اوباش قرار گرفت و خودش از مشهد به تهران تبعید شد. او نوشته بود که «زنان هنوز حق انتخاب لباس خود را ندارند... آنها هنوز هم از حق استنشاق هوای تازه و آزادی محروماند.»(۳۴) صدیقه دولتآبادی، صاحبامتیاز نشریهی «زبان زنان»، به خاطر نوشتن مقالهای دربارهی رفع حجاب تهدید به مرگ شد، و نشریهی نامهی بانوان، به سردبیری شھناز آزاد، به خاطر انتشار این مطلب که «حجاب خرافه و موھومات و حصار سنت، جلوی دیدگان زنان و مردان را در این کشور سد کرده است» توقیف شد.(۳۵)
با وجود این فشارها، شماری از فمینیستهای ایرانی، که البته به نسبت جمعیت ایران و حتی به نسبت مشروطهخواهان و فعالان زن در آن دوران نیز اقلیتی کمتعداد محسوب میشدند، همچنان به فعالیت در رابطه با «رفع حجاب» ادامه میدادند. سخنرانیهای محترم اسکندری (۳۶) سازماندهندهی اصلی «جمعیت نسوان وطنخواه»(۳۷) که در جلسات آن به شدت علیه حجاب سخن میگفت،(۳۸) و برداشتن حجاب (که به احتمال زیاد منظور از آن در اینجا روبنده است) از سوی دره المعالی،(۳۹) عضو «انجمن مخدرات وطن» بعد از گلولهباران مجلس در خرداد ۱۲۸۷ (۴۰) نمونههایی از این اصرار زنانِ مخالف حجاب برای رسیدن به خواستهشان است. شهناز آزاد نیز در سال ۱۳۰۲ به همراه همسرش ابوالقاسم آزاد «مجمع کشف حجاب» را به منظور تلاش برای حق نداشتن حجاب در مجامع عمومی راهاندازی کرد، اما این مجمع تعطیل شد و ابوالقاسم آزاد هم به خاطر آن به حبس و تبعید رفت.(۴۱)
---------------------------------------------------------
(۲۹) مهدی ملکزاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ۱۳۸۳، تهران، انتشارات سخن، جلد سوم، ص. ۵۰۵.
(۳۰) یحیی دولتآبادی، حیات یحیی، تهران، ۱۳۶۱، تهران، چاپخانهی رودکی، جلد دوم، ص. ۱۶۰.
(۳۱) Mangol Bayat-Philipp, Women and Revolution in Iran, 1905-1911, p. 295, in Women in the Muslim World, Beck, Lois, 1944; Keddie, Nikki R., 1978.
(۳۲) C. Colliver Rice, Persian Women and Their Ways, London: Seeley, Service 1923, p. 40, see HERO
👇ادامه در پست بعد
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹#دستاوردهای_جنبش_زنان_در_دورهی_مشروطه
🔹#قسمت_چهارم ص۲
✍ مریم حسین خواه
البته، باید توجه داشت که در نخستین سالهای پس از مشروطه، فعالان زن تلاش خود را بر تأسیس و گسترش مدارس دخترانه متمرکز کرده بودند و بسیاری از آنها به بحث حجاب، که میتوانست فضا را برای آموزش دختران تنگتر کند، وارد نمیشدند. با این حال، گسترش «فحشا و بیحجابی» یکی از اولین اتهاماتی بود که اغلب دامنگیرِ مدارس دخترانه و فعالان زن میشد. بیحجابی، که در آن دوران اغلب به معنای برداشتن روبنده با حفظ روسری و چادر بود، اتهامی بود که هم جامعهی سنتی و مذهبی آن روز به شدت به آن واکنش میداد، و هم بسیاری از مشروطهخواهان از موصوف شدن به حمایت از آن حذر میکردند.
برای نمونه، وقتی در سال ۱۲۸۶ گروهی از زنان بیحجاب در تهران به خیابان آمدند و شعار دادند «زنده باد مشروطه، زنده باد آزادی، مشروطه به ما آزادی داده و ما باید از قیود دینی آزاد باشیم و هرطور که میخواهیم زندگی کنیم»، مشروطهخواهان هرگونه ارتباطی با این زنان را انکار کرده و مدعی شدند که آنان زنان «فاحشهای» هستند که از سوی «مستبدین و ملاهای طرفدار مشروطهی مشروعه» برای «بدنام کردن مشروطهخواهان و متهم کردن آنها به بیدینی» به خیابان آمدهاند.(۲۹)برخی نیز اعلام کردند که زنان شعاردهنده فاحشههای رشوهگرفته از نظمیهی تهران بودند.(۳۰)فارغ از صحت و سقم هویت منتسبشده به این زنان، چنان که منگل بیات، تاریخپژوه، نیز تأکید میکند، جامعهی آن زمانِ ایران برای چنین تغییرات «رادیکالی» آماده نبود(۳۱) این اما تنها تجمع علنی در اعتراض به حجاب نبود. کالیور رایس، در کتابی با عنوان زنان ایرانی و مسیرشان، تحصن صدها زن در مسجدی در تهران را نمونهای از تلاش زنان برای رفع حجاب میداند. به نوشتهی او، زنان متحصن اعلام کرده بودند تا زمانی که نتوانند بدون حجاب از این مسجد خارج شوند، در همانجا میمانند؛ اما نهایتاً موفق به پیشبرد خواستهشان نشدند، و با همان حجابی که به مسجد وارد شده بودند از آنجا خارج شدند.(۳۲) این تحصن، چنان که الیز ساناساریان تخمین میزند، پس از پایان جنگ جهانی اول و در حدود سال ۱۲۹۷ بوده است.(۳۳)
علاوه بر چنین تجمعات و اعتراضاتی که هویت دقیق سازماندهندگان و شرکتکنندگان در آن مشخص نیست، شماری از فعالان شناختهشدهی حقوق زنان نیز از جمله مخالفان حجاب بودند، و بهای این جسارت خود را با تبعید و تهدید و توقف فعالیتهایشان پرداختند. فخرآفاق پارسا، مدیر مجلهی جهان زن، یکی از فعالانی بود که به دلیل نوشتن سرمقالهای که بخشی از آن در رابطه با رفع حجاب بود، خانهاش مورد حملهی اراذل و اوباش قرار گرفت و خودش از مشهد به تهران تبعید شد. او نوشته بود که «زنان هنوز حق انتخاب لباس خود را ندارند... آنها هنوز هم از حق استنشاق هوای تازه و آزادی محروماند.»(۳۴) صدیقه دولتآبادی، صاحبامتیاز نشریهی «زبان زنان»، به خاطر نوشتن مقالهای دربارهی رفع حجاب تهدید به مرگ شد، و نشریهی نامهی بانوان، به سردبیری شھناز آزاد، به خاطر انتشار این مطلب که «حجاب خرافه و موھومات و حصار سنت، جلوی دیدگان زنان و مردان را در این کشور سد کرده است» توقیف شد.(۳۵)
با وجود این فشارها، شماری از فمینیستهای ایرانی، که البته به نسبت جمعیت ایران و حتی به نسبت مشروطهخواهان و فعالان زن در آن دوران نیز اقلیتی کمتعداد محسوب میشدند، همچنان به فعالیت در رابطه با «رفع حجاب» ادامه میدادند. سخنرانیهای محترم اسکندری (۳۶) سازماندهندهی اصلی «جمعیت نسوان وطنخواه»(۳۷) که در جلسات آن به شدت علیه حجاب سخن میگفت،(۳۸) و برداشتن حجاب (که به احتمال زیاد منظور از آن در اینجا روبنده است) از سوی دره المعالی،(۳۹) عضو «انجمن مخدرات وطن» بعد از گلولهباران مجلس در خرداد ۱۲۸۷ (۴۰) نمونههایی از این اصرار زنانِ مخالف حجاب برای رسیدن به خواستهشان است. شهناز آزاد نیز در سال ۱۳۰۲ به همراه همسرش ابوالقاسم آزاد «مجمع کشف حجاب» را به منظور تلاش برای حق نداشتن حجاب در مجامع عمومی راهاندازی کرد، اما این مجمع تعطیل شد و ابوالقاسم آزاد هم به خاطر آن به حبس و تبعید رفت.(۴۱)
---------------------------------------------------------
(۲۹) مهدی ملکزاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ۱۳۸۳، تهران، انتشارات سخن، جلد سوم، ص. ۵۰۵.
(۳۰) یحیی دولتآبادی، حیات یحیی، تهران، ۱۳۶۱، تهران، چاپخانهی رودکی، جلد دوم، ص. ۱۶۰.
(۳۱) Mangol Bayat-Philipp, Women and Revolution in Iran, 1905-1911, p. 295, in Women in the Muslim World, Beck, Lois, 1944; Keddie, Nikki R., 1978.
(۳۲) C. Colliver Rice, Persian Women and Their Ways, London: Seeley, Service 1923, p. 40, see HERO
👇ادامه در پست بعد
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
👆ادامه از پست قبل 🔹#دستاوردهای_جنبش_زنان_در_دورهی_مشروطه 🔹#قسمت_چهارم ص۲ ✍ مریم حسین خواه البته، باید توجه داشت که در نخستین سالهای پس از مشروطه، فعالان زن تلاش خود را بر تأسیس و گسترش مدارس دخترانه متمرکز کرده بودند و بسیاری از آنها به بحث حجاب،…
👆ادامه از پست قبل
🔹#دستاوردهای_جنبش_زنان_در_دورهی_مشروطه
🔹#قسمت_چهارم ص۳
✍ مریم حسین خواه
(۳۳) ساناساریان، جنبش حقوق زنان در ایران، ص. ۹۹.
(۳۴) «نظری به وضع زنان ایران، از انقلاب مشروطیت تا عصر ولایت فقیه»، ایراننامه، سال سوم، صص. ۳۲۷-۳۰۱. همچنین نگاه کنید به: ساناساریان، جنبش حقوق زنان در ایران، ص. ۶۱، و نجمآبادی، «اقتدار و نمایندگی: بازبینی فعالیتهای زنان در دورهی حکومت رضا شاه».
(۳۵) ساناساریان، جنبش حقوق زنان در ایران، ص. ۵۹.
(۳۶) برای مطالعهی بیشتر در این زمینه، نگاه کنید به: فرناز سیفی، «محترم اسکندری، عزمی ثابت و قدمی استوار»، روزنامهی سرمایه، ۱۷ مرداد ۱۳۸۵، قابل دسترس دراینجا.
(۳۷) برای مطالعه بیشتر در این زمینه، نگاه کنید به: فروغ عزیزی، «مادران من کیستند؟ محترم اسکندری»، وبسایت بیدارزنی، ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، قابل دسترس در اینجا.
(۳۸) ساناساریان، جنبش حقوق زنان در ایران، ص. ۶۴.
(۳۹) برای مطالعه بیشتر در این زمینه نگاه کنید به: فائزه توکلی، «دره المعالی، از پیشتازان مدیریت زنان»، روزنامهی سرمایه، ۱۸ آبان ۱۳۸۵، قابل دسترس در اینجا.
(۴۰) آفاری، انقلاب مشروطه در ایران، ص. ۲۵۰.
(۴۱) غلامرضا سلامی و افسانه نجمآبادی، نهضت نسوان شرق، ۱۳۸۴، تهران، انتشارات شیرازه، صص. ۲۹۶-۲۸۷، به نقل از: فروغ عزیزی، شهناز آزاد، وبسایت بیدارزنی، ۲۱ خرداد ۱۳۹۳، قابل دسترس در اینجا.
📝 ادامه دارد ...
#زنان
#جنبش_زنان
#مشروطه
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹#دستاوردهای_جنبش_زنان_در_دورهی_مشروطه
🔹#قسمت_چهارم ص۳
✍ مریم حسین خواه
(۳۳) ساناساریان، جنبش حقوق زنان در ایران، ص. ۹۹.
(۳۴) «نظری به وضع زنان ایران، از انقلاب مشروطیت تا عصر ولایت فقیه»، ایراننامه، سال سوم، صص. ۳۲۷-۳۰۱. همچنین نگاه کنید به: ساناساریان، جنبش حقوق زنان در ایران، ص. ۶۱، و نجمآبادی، «اقتدار و نمایندگی: بازبینی فعالیتهای زنان در دورهی حکومت رضا شاه».
(۳۵) ساناساریان، جنبش حقوق زنان در ایران، ص. ۵۹.
(۳۶) برای مطالعهی بیشتر در این زمینه، نگاه کنید به: فرناز سیفی، «محترم اسکندری، عزمی ثابت و قدمی استوار»، روزنامهی سرمایه، ۱۷ مرداد ۱۳۸۵، قابل دسترس دراینجا.
(۳۷) برای مطالعه بیشتر در این زمینه، نگاه کنید به: فروغ عزیزی، «مادران من کیستند؟ محترم اسکندری»، وبسایت بیدارزنی، ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، قابل دسترس در اینجا.
(۳۸) ساناساریان، جنبش حقوق زنان در ایران، ص. ۶۴.
(۳۹) برای مطالعه بیشتر در این زمینه نگاه کنید به: فائزه توکلی، «دره المعالی، از پیشتازان مدیریت زنان»، روزنامهی سرمایه، ۱۸ آبان ۱۳۸۵، قابل دسترس در اینجا.
(۴۰) آفاری، انقلاب مشروطه در ایران، ص. ۲۵۰.
(۴۱) غلامرضا سلامی و افسانه نجمآبادی، نهضت نسوان شرق، ۱۳۸۴، تهران، انتشارات شیرازه، صص. ۲۹۶-۲۸۷، به نقل از: فروغ عزیزی، شهناز آزاد، وبسایت بیدارزنی، ۲۱ خرداد ۱۳۹۳، قابل دسترس در اینجا.
📝 ادامه دارد ...
#زنان
#جنبش_زنان
#مشروطه
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #گزارش یک دیدار (#قسمت_چهارم)
🔹 دیدار اعضای کانون صنفی معلمان ایران (تهران) با مدیر و موسس
#مدرسه_کودکان_کار_جلال_آل_احمد
✅ مشکلات #آموزش_آنلاین
🔺 بعضی وقتها اینجا به بن بست میرسیم.
وقتی مادر و پدر بیسواد هستند، گوشی هم که داشته باشند یا تهیه کنیم باز هم مشکل سر جایش هست. مثلا یک خانمی دو تا بچه توی مدرسهی ما داشت، یکی کلاس اول یکی کلاس دوم.
اومده میگه: خانم جان کی مدرسهها باز میشه.
میگم تو که گوشی داری مادرجان، مشکلت چیه ؟ باید توی کلاس آنلاین باشه.
گوشیش رو آورده میگه خب الان عکس تکلیف بچه رو گرفتم چجوری بفرستم برای خانمش؟ اسم خانمش رو نمیتونم پیدا کنم؟
گفتم ببرخونه شب پدرش ارسال کنه.
گفت: خب پدرش هم بی سواده.
🔺 سال گذشته برای اینکه بچه ها بتوانند آموزش های درسی تلویزیون را ببینند، یک کمپین راه انداختیم تلویزیون دست دوم جمع کردیم، آقای نادری با موتور خودش تلویزیون ها رو میبرد در خونهها تحویل میداد؛ باز می دیدیم که فایده نداره. تلویزیون های قدیمی گیرنده دیجیتال میخواد. دوباره گیرنده دیجیتال جمع کردیم. حالا بلد نبودن از گیرنده استفاده کنند، باز آقای نادری میرفت خونهی دانش آموزان، تلویزیون و گیرنده ها رو نصب می کرد. این شیوه هم جوابگو نبود.
اعلام کردیم که گوشیهای دست دوم رو اهدا کنند به بچهها و گوشی جمعآوری کردیم. دهتا گوشی جمع شد، یک تبلت، که اینها رو به زرنگترین بچه های مدرسه که نیاز داشتند دادیم.
اولویت رو گذاشتیم روی بچههایی که ممکن هست در آینده برایشان یک اتفاق خوبی بیفتد؛ درسخوانترینها .
جمع آوری گوشی هم کار راحتی نیست. طرف گوشی دست دوم رو میتواند با قیمت دو سه تومان بفروشد، پس سخته که بخواد اهدا کنه. آنهایی هم که اهدا می کردند مدل گوشیها خیلی پایین بود. همسرم گوشیها را بهروز رسانی می کرد که بتوانیم مثلا واتساپ رو نصب کرد تا بتوانیم به بچهها درس بدیم (دسترسی به شاد هم که نداریم).
🔺 آموزش آنلاین برای اینجا فاجعه است. حضوری هم با این کرونا ممکن نبود. مثلا ستاد ملی کرونا اومد گفت خانم اگر یکی از بچهها اینجا کرونا بگیره و ثابت بشه که اینجا گرفته، پای شما گیر هست و باید دیه هم بدهید.
بچه بیسواد بمونه ولی زنده باشه.
🔺 بخاطر همین امسال خیلی جدی به خانواده ها گفتیم اگر می توانید گوشی خواهر، صاحبکار و... در هر صورت گوشیای تهیه کنید، اینجا ثبت نام کنید. احتمال زیاد کلاسها آنلاین هست. اگر برای همه حضوری شد، اونوقت شما هم حضوری میآیید .
اگر در این وضعیت کرونایی مدارس حضوری بشه یک مشکل دیگر داریم، واکسیناسیون.
مدارک شناسایی کامل ندارند پس عملا به مشکل بر میخوریم و نمیتوانند واکسن بزنند.
🔺 بچه های ما قناعت خاصی دارند. وقتی بچه امکاناتش کمه، بهش میگیم کتاب دست دوم میخواهی؟ با خوشحالی میگه آره و کتابش رو می گیرد و میرود.
این بچهها با جون و دل پذیرای هر موردی حتی مانتو و لباس و کتاب و .. دست دوم هستند. خیلی قانع هستند بچه های خیلی خوبی هستند که اگر امکانات معمولی برای آنها فراهم بشود بخوبی درس میخوانند.
واقعا بعضی از این بچه ها فرای تصور ما با هوش و خوب هستند. اتفاقهای جالب توی این بچه ها زیاد میفته مخصوصا اگر از آنها حمایت بشود .
دانش آموزی داشتیم که الان در سفارت کار می کند. دانش آموزی که الان خبرنگار هست.
دانش آموزان دختری دارم که وقتی ششم رو خواند پدر و مادرش میگن بسه، لازم نیست بیشتر از این درس بخونه.
بعضی از بچه ها هم هستند که خانواده اینقدر فقر فرهنگی بالایی دارد که نمیشود هیچ کمکی کرد .
وقتی مادر بی سواد هست، پدر بی سواد هست، مثلا در حدی که میگه خب شماره معلمش کدوم هست که تکلیف براش بفرستم . امروز اومد مدرسه براش ارسال کنم، فردا چی!؟
منطقه ۱۶ منطقه ای هست که از این مشکلات زیاد دارد و این مدارس هم زیاد هستند.
از آموزش و پرورش هم نمیشه زیاد توقع داشت، بچههای خود ما چه حمایتی از طرف آموزش و پرورش دارند که توقع داشته باشیم برای شناسایی شهروند، چه شهروند دو هویتی و یا چه شهروندی که کامل افغانستانی باشه، کار خاصی انجام بدهند؟
اگر برای پیگیری کارها خیلی شلوغش کنم، خیلی جدی میگن تعطیل کن و برو. مثلا پارسال بخاطر ستاد ملی کرونا زیاد اعتراض داشتیم، معاون اداره گفت ناراحت هستید، پلمپ کنید. شما در این منطقه دردسر هستید برای ما. گفتم بچه ها چی میشوند، گفت خدای بچه ها هم بزرگه.
ما از داشتن مدرسه شما خیلی هم خوشحال نیستیم. بچههاتون برای ما دردسر هستند.
وقتی که گلایه ها و مشکلات در روزنامهها مطرح میشه، آموزش و پرورش فوری بازخواست میکند؛ آدم باید خیلی محتاط باشد.
https://tttttt.me/ksmtehran1/99
📝 ادامه دارد...
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 دیدار اعضای کانون صنفی معلمان ایران (تهران) با مدیر و موسس
#مدرسه_کودکان_کار_جلال_آل_احمد
✅ مشکلات #آموزش_آنلاین
🔺 بعضی وقتها اینجا به بن بست میرسیم.
وقتی مادر و پدر بیسواد هستند، گوشی هم که داشته باشند یا تهیه کنیم باز هم مشکل سر جایش هست. مثلا یک خانمی دو تا بچه توی مدرسهی ما داشت، یکی کلاس اول یکی کلاس دوم.
اومده میگه: خانم جان کی مدرسهها باز میشه.
میگم تو که گوشی داری مادرجان، مشکلت چیه ؟ باید توی کلاس آنلاین باشه.
گوشیش رو آورده میگه خب الان عکس تکلیف بچه رو گرفتم چجوری بفرستم برای خانمش؟ اسم خانمش رو نمیتونم پیدا کنم؟
گفتم ببرخونه شب پدرش ارسال کنه.
گفت: خب پدرش هم بی سواده.
🔺 سال گذشته برای اینکه بچه ها بتوانند آموزش های درسی تلویزیون را ببینند، یک کمپین راه انداختیم تلویزیون دست دوم جمع کردیم، آقای نادری با موتور خودش تلویزیون ها رو میبرد در خونهها تحویل میداد؛ باز می دیدیم که فایده نداره. تلویزیون های قدیمی گیرنده دیجیتال میخواد. دوباره گیرنده دیجیتال جمع کردیم. حالا بلد نبودن از گیرنده استفاده کنند، باز آقای نادری میرفت خونهی دانش آموزان، تلویزیون و گیرنده ها رو نصب می کرد. این شیوه هم جوابگو نبود.
اعلام کردیم که گوشیهای دست دوم رو اهدا کنند به بچهها و گوشی جمعآوری کردیم. دهتا گوشی جمع شد، یک تبلت، که اینها رو به زرنگترین بچه های مدرسه که نیاز داشتند دادیم.
اولویت رو گذاشتیم روی بچههایی که ممکن هست در آینده برایشان یک اتفاق خوبی بیفتد؛ درسخوانترینها .
جمع آوری گوشی هم کار راحتی نیست. طرف گوشی دست دوم رو میتواند با قیمت دو سه تومان بفروشد، پس سخته که بخواد اهدا کنه. آنهایی هم که اهدا می کردند مدل گوشیها خیلی پایین بود. همسرم گوشیها را بهروز رسانی می کرد که بتوانیم مثلا واتساپ رو نصب کرد تا بتوانیم به بچهها درس بدیم (دسترسی به شاد هم که نداریم).
🔺 آموزش آنلاین برای اینجا فاجعه است. حضوری هم با این کرونا ممکن نبود. مثلا ستاد ملی کرونا اومد گفت خانم اگر یکی از بچهها اینجا کرونا بگیره و ثابت بشه که اینجا گرفته، پای شما گیر هست و باید دیه هم بدهید.
بچه بیسواد بمونه ولی زنده باشه.
🔺 بخاطر همین امسال خیلی جدی به خانواده ها گفتیم اگر می توانید گوشی خواهر، صاحبکار و... در هر صورت گوشیای تهیه کنید، اینجا ثبت نام کنید. احتمال زیاد کلاسها آنلاین هست. اگر برای همه حضوری شد، اونوقت شما هم حضوری میآیید .
اگر در این وضعیت کرونایی مدارس حضوری بشه یک مشکل دیگر داریم، واکسیناسیون.
مدارک شناسایی کامل ندارند پس عملا به مشکل بر میخوریم و نمیتوانند واکسن بزنند.
🔺 بچه های ما قناعت خاصی دارند. وقتی بچه امکاناتش کمه، بهش میگیم کتاب دست دوم میخواهی؟ با خوشحالی میگه آره و کتابش رو می گیرد و میرود.
این بچهها با جون و دل پذیرای هر موردی حتی مانتو و لباس و کتاب و .. دست دوم هستند. خیلی قانع هستند بچه های خیلی خوبی هستند که اگر امکانات معمولی برای آنها فراهم بشود بخوبی درس میخوانند.
واقعا بعضی از این بچه ها فرای تصور ما با هوش و خوب هستند. اتفاقهای جالب توی این بچه ها زیاد میفته مخصوصا اگر از آنها حمایت بشود .
دانش آموزی داشتیم که الان در سفارت کار می کند. دانش آموزی که الان خبرنگار هست.
دانش آموزان دختری دارم که وقتی ششم رو خواند پدر و مادرش میگن بسه، لازم نیست بیشتر از این درس بخونه.
بعضی از بچه ها هم هستند که خانواده اینقدر فقر فرهنگی بالایی دارد که نمیشود هیچ کمکی کرد .
وقتی مادر بی سواد هست، پدر بی سواد هست، مثلا در حدی که میگه خب شماره معلمش کدوم هست که تکلیف براش بفرستم . امروز اومد مدرسه براش ارسال کنم، فردا چی!؟
منطقه ۱۶ منطقه ای هست که از این مشکلات زیاد دارد و این مدارس هم زیاد هستند.
از آموزش و پرورش هم نمیشه زیاد توقع داشت، بچههای خود ما چه حمایتی از طرف آموزش و پرورش دارند که توقع داشته باشیم برای شناسایی شهروند، چه شهروند دو هویتی و یا چه شهروندی که کامل افغانستانی باشه، کار خاصی انجام بدهند؟
اگر برای پیگیری کارها خیلی شلوغش کنم، خیلی جدی میگن تعطیل کن و برو. مثلا پارسال بخاطر ستاد ملی کرونا زیاد اعتراض داشتیم، معاون اداره گفت ناراحت هستید، پلمپ کنید. شما در این منطقه دردسر هستید برای ما. گفتم بچه ها چی میشوند، گفت خدای بچه ها هم بزرگه.
ما از داشتن مدرسه شما خیلی هم خوشحال نیستیم. بچههاتون برای ما دردسر هستند.
وقتی که گلایه ها و مشکلات در روزنامهها مطرح میشه، آموزش و پرورش فوری بازخواست میکند؛ آدم باید خیلی محتاط باشد.
https://tttttt.me/ksmtehran1/99
📝 ادامه دارد...
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
💠 #گزارش
🔹 #بچههای_کوچه_آزار #قسمت_چهارم ( پایانی) ص۱
✍ لیلا مهداد
🔹کودکآزاری جنسی؛ معضل حاشیهای کودکان کار
کودک کار و معضل حاشیهای آن که همیشه کمتر به آن پرداخته شده یعنی کودکآزاری جنسی. گفتن از کودکآزاری جنسی همیشه سخت بوده. مشکلی که نه خانواده این کودکان، نه افراد جامعه و نه رسانهها صحبتی از آن به میان نمیآورند. مسألهای که صحبت نکردن از آن باعث نشده آزارگران دست از عملشان بردارند.
واقعیت تلخ این است که نگفتن از کودکآزاری جنسی آزارگران را جریتر کرده تا با قدرت بیشتری به اعمال خود ادامه دهند. رویهای که به عمق این فاجعه میافزاید تا هر روز تعداد بیشتری کودک آسیبدیده با هزینههای سنگینتر روی دوش جامعه بمانند. قرار گرفتن در معرض چنین خطراتی گریزناپذیر است و به بخش عادی زندگی این کودکان تبدیل شده است.
بسیاری از این کودکان خشونت و سوءاستفاده را تجربه کردهاند. این در حالی است که بخش بزرگی از این کودکان مصرف مخدر و داشتن اعمال جنسی در سنین بالاتر را گزارش دادهاند. به گزارش شبکه یاری کودکان کار در میان کودکانی که تجربه رابطه جنسی داشتهاند، اغلب از محافظ استفاده نکردهاند. متاسفانه بعضی از نوجوانان چندین شریک جنسی داشتهاند و بیشتر از نیمی از دختران آزارجنسی را گزارش کردهاند.
واقعیت تلخ این است که این کودکان در معرض این آسیبها هستند، بهخصوص کودکانی که در کارگاهها کار میکنند. کارگاههای خانگی زیر پوست بازارهایی مانند مولوی که ۱۲-۱۰ نفر را در خود جای دادهاند. کارگاههایی که از کودکان ۷-۶ ساله تا بزرگسالان ۴۰-۳۰ ساله در آنجا هم کار و هم زندگی میکنند.
🔹کودکان کار؛ رازدار آزارهایی که هیچگاه به زبان نمیآیند
هرچند کودکآزاریهای جنسی به شکل عام از طریق کسانی بوده که رابطه خویشاوندی یا دوستی با کودک داشتند. چون کودک به یک اعتماد اولیه نیاز دارد. کودکان کار شرایط خاصی برای زندگی دارند، اغلب تا نیمههای شب کار میکنند و با بزرگسالان زیادی در ارتباطاند. ارتباطاتی که هیچ نظارتی هم بر آنها نیست.
این در حالی است که این بچهها آموزشهای خودمراقبتی هم ندیدهاند و نکته مهمتر این است مسأله آزارجنسی در جامعه تابوست. به باور یزدانی در میان کودکان کار اغلب پسرها این آزارها را پنهان میکنند. پسرها گمان دارند بازگو کردن این آزارها هویت، شخصیت و تیپ مردانگیشان را زیرسوال میبرد.
یزدانی به مطالعهای که دانشگاه علوم پزشکی در چند سال گذشته داشته، اشاره میکند. مطالعهای روی هزار کودک کار که آزمایش شدند. «از این کودکان آزمایش ایدز گرفتند.» نتایج این آزمایشها نشان داد آسیب این بچهها حدود ۹ برابر متوسط جمعیت است. هرچند متاسفانه انتشار نتایج این مطالعات شائبههایی برای کودکان کار ایجاد کرد. واقعیت این است این کودکان گناهکار نیستند و تنها رنجی را که جامعه بزرگسال به آنها تحمیل کرده، تاب میآورند.
قانونگذار نسبت به مسأله تجاوز حساسیت دارد، بنابراین تا زمان تکمیل تحقیقات اغلب حکمی صادر نمیشود.
🔹کودکآزاری جنسی؛ جرمی که ۷۰ درصدش در محیط خانوادگی رخ میدهد
قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، قانونی که با پشتسر گذاشتن فرازوفرودهای بسیار بالاخره ۲۳ اردیبهشت شاهد تصویبشدنش بود؛ قانونی حمایتی. به گفته یکی از وکلای پایه یک دادگستری در گذشته جرایم مربوط به کودکان باید از طرف والدین مطرح میشد. جرایمی که اغلب وجهه خصوصی داشتند، در حالی که اغلب آزاردهندهها از والدین بودند.
آزارهایی که طبق آمارها ۷۰ درصدشان در محیطهای خانوادگی رخ میدادند. به گفته سلمان رئوفیپور قانون حمایت از اطفال و نوجوانان حالا جرمی عمومی است. طبق قانون حمایت از اطفال و نوجوانان هر کودک بزهدیدهای میتواند شخصا بزه را گزارش کند. درواقع مراجع قضائی مکلف به رسیدگیاند و دیگر الزامی به حضور والدین نیست.
پلیس اطفال و نوجوانان هم در این حوزه فعال است هرچند تاکنون موردی که خود کودک طرح شکایت کند، وجود نداشته. «اغلب آزارها از طرف اطرافیان به دلیل تغییر حالات روحی و روانی کودکان مشخص میشود.» به گفته این وکیل دادگستری متاسفانه رده سنی دقیقی در زمینه آزارهای جنسی وجود ندارد. «متاسفانه آماری هم در این زمینه وجود ندارد و اغلب آمارها تجربیاند.»
قانون حمایت از اطفال و نوجوانان؛ قانونگذار نسبت به مسأله تجاوز حساسیت دارد.
👇 ادامه در پست بعد
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 #بچههای_کوچه_آزار #قسمت_چهارم ( پایانی) ص۱
✍ لیلا مهداد
🔹کودکآزاری جنسی؛ معضل حاشیهای کودکان کار
کودک کار و معضل حاشیهای آن که همیشه کمتر به آن پرداخته شده یعنی کودکآزاری جنسی. گفتن از کودکآزاری جنسی همیشه سخت بوده. مشکلی که نه خانواده این کودکان، نه افراد جامعه و نه رسانهها صحبتی از آن به میان نمیآورند. مسألهای که صحبت نکردن از آن باعث نشده آزارگران دست از عملشان بردارند.
واقعیت تلخ این است که نگفتن از کودکآزاری جنسی آزارگران را جریتر کرده تا با قدرت بیشتری به اعمال خود ادامه دهند. رویهای که به عمق این فاجعه میافزاید تا هر روز تعداد بیشتری کودک آسیبدیده با هزینههای سنگینتر روی دوش جامعه بمانند. قرار گرفتن در معرض چنین خطراتی گریزناپذیر است و به بخش عادی زندگی این کودکان تبدیل شده است.
بسیاری از این کودکان خشونت و سوءاستفاده را تجربه کردهاند. این در حالی است که بخش بزرگی از این کودکان مصرف مخدر و داشتن اعمال جنسی در سنین بالاتر را گزارش دادهاند. به گزارش شبکه یاری کودکان کار در میان کودکانی که تجربه رابطه جنسی داشتهاند، اغلب از محافظ استفاده نکردهاند. متاسفانه بعضی از نوجوانان چندین شریک جنسی داشتهاند و بیشتر از نیمی از دختران آزارجنسی را گزارش کردهاند.
واقعیت تلخ این است که این کودکان در معرض این آسیبها هستند، بهخصوص کودکانی که در کارگاهها کار میکنند. کارگاههای خانگی زیر پوست بازارهایی مانند مولوی که ۱۲-۱۰ نفر را در خود جای دادهاند. کارگاههایی که از کودکان ۷-۶ ساله تا بزرگسالان ۴۰-۳۰ ساله در آنجا هم کار و هم زندگی میکنند.
🔹کودکان کار؛ رازدار آزارهایی که هیچگاه به زبان نمیآیند
هرچند کودکآزاریهای جنسی به شکل عام از طریق کسانی بوده که رابطه خویشاوندی یا دوستی با کودک داشتند. چون کودک به یک اعتماد اولیه نیاز دارد. کودکان کار شرایط خاصی برای زندگی دارند، اغلب تا نیمههای شب کار میکنند و با بزرگسالان زیادی در ارتباطاند. ارتباطاتی که هیچ نظارتی هم بر آنها نیست.
این در حالی است که این بچهها آموزشهای خودمراقبتی هم ندیدهاند و نکته مهمتر این است مسأله آزارجنسی در جامعه تابوست. به باور یزدانی در میان کودکان کار اغلب پسرها این آزارها را پنهان میکنند. پسرها گمان دارند بازگو کردن این آزارها هویت، شخصیت و تیپ مردانگیشان را زیرسوال میبرد.
یزدانی به مطالعهای که دانشگاه علوم پزشکی در چند سال گذشته داشته، اشاره میکند. مطالعهای روی هزار کودک کار که آزمایش شدند. «از این کودکان آزمایش ایدز گرفتند.» نتایج این آزمایشها نشان داد آسیب این بچهها حدود ۹ برابر متوسط جمعیت است. هرچند متاسفانه انتشار نتایج این مطالعات شائبههایی برای کودکان کار ایجاد کرد. واقعیت این است این کودکان گناهکار نیستند و تنها رنجی را که جامعه بزرگسال به آنها تحمیل کرده، تاب میآورند.
قانونگذار نسبت به مسأله تجاوز حساسیت دارد، بنابراین تا زمان تکمیل تحقیقات اغلب حکمی صادر نمیشود.
🔹کودکآزاری جنسی؛ جرمی که ۷۰ درصدش در محیط خانوادگی رخ میدهد
قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، قانونی که با پشتسر گذاشتن فرازوفرودهای بسیار بالاخره ۲۳ اردیبهشت شاهد تصویبشدنش بود؛ قانونی حمایتی. به گفته یکی از وکلای پایه یک دادگستری در گذشته جرایم مربوط به کودکان باید از طرف والدین مطرح میشد. جرایمی که اغلب وجهه خصوصی داشتند، در حالی که اغلب آزاردهندهها از والدین بودند.
آزارهایی که طبق آمارها ۷۰ درصدشان در محیطهای خانوادگی رخ میدادند. به گفته سلمان رئوفیپور قانون حمایت از اطفال و نوجوانان حالا جرمی عمومی است. طبق قانون حمایت از اطفال و نوجوانان هر کودک بزهدیدهای میتواند شخصا بزه را گزارش کند. درواقع مراجع قضائی مکلف به رسیدگیاند و دیگر الزامی به حضور والدین نیست.
پلیس اطفال و نوجوانان هم در این حوزه فعال است هرچند تاکنون موردی که خود کودک طرح شکایت کند، وجود نداشته. «اغلب آزارها از طرف اطرافیان به دلیل تغییر حالات روحی و روانی کودکان مشخص میشود.» به گفته این وکیل دادگستری متاسفانه رده سنی دقیقی در زمینه آزارهای جنسی وجود ندارد. «متاسفانه آماری هم در این زمینه وجود ندارد و اغلب آمارها تجربیاند.»
قانون حمایت از اطفال و نوجوانان؛ قانونگذار نسبت به مسأله تجاوز حساسیت دارد.
👇 ادامه در پست بعد
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
👆 ادامه از پست قبل
💠 #گزارش
🔹 #بچههای_کوچه_آزار #قسمت_چهارم ص۲
✍ لیلا مهداد
آزارهای جنسی از گذشتههای دور وجود داشتهاند، هرچند امروزه با حساسشدن رسانهها در این مسأله نمود بیشتری یافته است. هرچند با وجود رسانهای شدن این آزارها هنوز هم نمیتوان به صراحت از کم یا زیاد شدن این آزارها گفت. «قانون حمایت از اطفال و نوجوانان حتی کودکان در معرض خطر را تحت حمایت دارد. هرچند هنوز سازوکارش به روشنی مشخص نشده است.» به باور رئوفیپور این قانون نیازمند مطالبهگری است تا سازوکارهایش نمود بیشتری بیابد. «پروندههای آزارجنسی به نتیجه میرسند. هرچند مسائلی هم وجود دارند که مانع به نتیجه رسیدن این دست از پروندهها میشوند.»
🔺 به گفته رئوفیپور زمان اصلیترین عامل در پروندههای تجاوز است. فاکتوری که با گذر از آن قابلیت اثبات عمل از بین میرود. غیبت حمایتها هم فاکتور بعدی است برای ایجاد مانع در به نتیجه رسیدن پروندههای آزارجنسی. «گاهی اوقات این افراد حتی هزینه پزشکیقانونی را هم ندارند.»
به گفته رئوفیپور قانون حمایت از اطفال و نوجوانان همه آزارها را شامل میشود و به تناسب مجازاتهایی را هم شامل میشود. «قانونگذار نسبت به مسأله تجاوز حساسیت دارد، بنابراین تا زمان تکمیل تحقیقات اغلب حکمی صادر نمیشود. درواقع قانونگذار بر این مسأله واقف است که فرد از اثبات این موضوع عاجز است.»
🔹 منبع: شهروند
#کوکان_کار
https://tttttt.me/ksmtehran1/140
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #گزارش
🔹 #بچههای_کوچه_آزار #قسمت_چهارم ص۲
✍ لیلا مهداد
آزارهای جنسی از گذشتههای دور وجود داشتهاند، هرچند امروزه با حساسشدن رسانهها در این مسأله نمود بیشتری یافته است. هرچند با وجود رسانهای شدن این آزارها هنوز هم نمیتوان به صراحت از کم یا زیاد شدن این آزارها گفت. «قانون حمایت از اطفال و نوجوانان حتی کودکان در معرض خطر را تحت حمایت دارد. هرچند هنوز سازوکارش به روشنی مشخص نشده است.» به باور رئوفیپور این قانون نیازمند مطالبهگری است تا سازوکارهایش نمود بیشتری بیابد. «پروندههای آزارجنسی به نتیجه میرسند. هرچند مسائلی هم وجود دارند که مانع به نتیجه رسیدن این دست از پروندهها میشوند.»
🔺 به گفته رئوفیپور زمان اصلیترین عامل در پروندههای تجاوز است. فاکتوری که با گذر از آن قابلیت اثبات عمل از بین میرود. غیبت حمایتها هم فاکتور بعدی است برای ایجاد مانع در به نتیجه رسیدن پروندههای آزارجنسی. «گاهی اوقات این افراد حتی هزینه پزشکیقانونی را هم ندارند.»
به گفته رئوفیپور قانون حمایت از اطفال و نوجوانان همه آزارها را شامل میشود و به تناسب مجازاتهایی را هم شامل میشود. «قانونگذار نسبت به مسأله تجاوز حساسیت دارد، بنابراین تا زمان تکمیل تحقیقات اغلب حکمی صادر نمیشود. درواقع قانونگذار بر این مسأله واقف است که فرد از اثبات این موضوع عاجز است.»
🔹 منبع: شهروند
#کوکان_کار
https://tttttt.me/ksmtehran1/140
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
💠 #تاریخ_شفاهی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان
🔹 بخش اول / کانون صنفی معلمان ایران
#قسمت_چهارم
✋ کلاب هاوس / اتاق اتحاد معلمان ایران
🔹 باحضور :
شیرزاد عبدالهی
محمد خاکساری
🔸 اعضا موسس کانون صنفی معلمان ایران
📆 شنبه ۱۳ آذر ماه / ساعت ۲۰
📌 لینک اتاق برای حضور در مباحث👇
https://www.clubhouse.com/join/%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86/VMhXPcUd/M5jGO2OX
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 بخش اول / کانون صنفی معلمان ایران
#قسمت_چهارم
✋ کلاب هاوس / اتاق اتحاد معلمان ایران
🔹 باحضور :
شیرزاد عبدالهی
محمد خاکساری
🔸 اعضا موسس کانون صنفی معلمان ایران
📆 شنبه ۱۳ آذر ماه / ساعت ۲۰
📌 لینک اتاق برای حضور در مباحث👇
https://www.clubhouse.com/join/%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86/VMhXPcUd/M5jGO2OX
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠#یادادشت
📌 آنچه که باید کنشگران مدنی – صنفی بدانند: #ویژگی_کنشگری_آگاهانه، #بازی_در_نقش_های_مختلف_است
#قسمت_چهارم (پایانی) #ص۱
📌 بنابراین در مسیر کنشگری لازم است که ما، #کنشگران_مدنی_صنفی:
همه نقشهای کنشگری را به شکل مؤثر ایفاءکنیم
دلیلهای زیادی وجود دارد که چرا ایفای هر چهار نقش به شکل غیرمؤثر عادی است و دلیلهای بیشتری هست که چرا ایفای مؤثر نقشها، کار دشواری است.
🔺نخست اینکه ضداستبدادبودن، ظالمانهشمردن نظام سلسلهمراتبی، یا فردیتگرایی و خودعادلانگاری مدتهاست بهمثابه رفتار استاندارد یک کنشگر اجتماعی پذیرفته شدهاست. تغییر از مرحلة کنشگریِ بیاثر به رفتار مؤثر، به داشتن سطح بالایی از آگاهی سیاسی و خودآگاهی نیاز دارد. یک کنشگر آگاه، باید ضمن شناسایی نقاط ضعف در ساختار سیاسی و اجتماعی؛ از ضعفهای فردی و نقصانهای مسلط بر فعالیت جمعی نیز مطلع باشد و درصدد کاهش و رفع آنها بکوشد.
🔺دوم اینکه به دلیل موفقیت چشمگیر«تجزیه و تحلیل ساختارشکنانه»، کنشگران اغلب میدانند چهچیزی اشتباه است و به همین دلیل بسیاری از کنشگران صنفی و مدنی را میبینیم که از احساساتی چون اندوه، عصبانیت و ناامیدی رنج میبرند. در کشورهایی چون ایران، ریشه عمیق شدن این احساسات را میتوان در بسیاری از عناصر فرهنگی و گفتمانی جستجو کرد. از ادبیاتی که مروج غم وناامیدی است تا گروههای سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی فارسیزبان که با ترویج و تهییج فضای غمگینانه، به زعم خود تلاش میکنند افکار عمومی را وادار به برخاستن و مقابله با وضع موجود کنند. با این احساس عصبانیت، ناامیدی و سرخوردگی، فرد بهراحتی میتواند خود را نسبت به حکومت، عادل و بهحق بداند و به فردی تند و شورشی تبدیل شود که به رفتار خشونتآمیز حاکمیتی، پاسخی مشابه دهد.
درحالیکه کنشگران نیاز دارند به سطح ویژهای از رشد شخصی برسند تا صرفنظر از شدت حملهها، بتوانند پاسخی عقلانی، غیرخشونتآمیز و مدنی به رفتارهای سرکوبگرایانه حاکمیت دهند.
تنها در این صورت مقاومت و نیفتادن در دام تاکتیکهای خشونتگرایانه است که یک جریان صنفی و مدنی میتواند جای پای خود را در سازماندهی حرکتهای اعتراضی محکم کند.
📌 با کنشگران ایفاگر نقشهای دیگر متحد باشیم:
گرایشی قوی به این باور وجود دارد که روش مواجهه و اقدامِ «من» در برابر مسائل، تنها شیوه راهبردی و صحیح است. به همین ترتیب، سابقة طولانی از کنشگران صنفی و مدنی وجود دارد که معتقدند تنها روش کنشگری آنها درست است و با همین نگاه، دیگرِ کنشگران را بهخاطر رویکردهای متفاوتشان نکوهش میکنند. نمونه این گرایش را این روزها در میان طیفهای مختلف معلمان یا کارگران میبینیم. گروهی از ضرورت تداوم تجمعات خیابانی به عنوان تاکتیکی برای اجبار حاکمیت به پذیرش مطالبات دفاع میکنند و گروه دیگر عمده تمرکز خود را بر چگونگی اتخاذ روشی برای لابیگری و مذاکره با سیاستگذاران گذاشتهاند و روشهای قهری را کارساز نمیدانند. واقعیت این است که برای درک نیاز به ایفای نقشهای متفاوت دیگر کنشگران، سطح جدیدی از رشد شخصی و تحول فردی نیاز است. لازم است که آگاهانه رویکردهای آنان را بپذیریم و با تمجید، حمایت و همکاری بر سر اهداف یا به عبارتی رویای مشترک، با آنها متحد شویم.
📌بر اساس احساسات مثبت و سازنده عمل کنیم:
به دلیل آنکه کنشگران اغلب در مرکز جامعه قرار دارند، بسیار مهم است آنها بر اساس احساسات مثبت، محبت، عشق و اشتیاق، نسبت به جامعه ذینفعان عمل کنند. در این صورت جامعه از تلاش ما برای تحقق اهداف اولیه تحت هر شرایطی استقبال خواهد کرد و در طول مسیر بر حمایتهای خود خواهد افزود. کنشگران مؤثر به جای نفرتپراکنی؛ از انرژی اضطراب احساسی خود -بهویژه خشم، ترس و ناامیدی از صاحبان قدرت- استفاده میکنند و این احساسات را به شکل استراتژیک در مسیر اقدامهای خلاقانه و مسئولیتپذیری غیرخشونتآمیز به کار میگیرند.
⤵️ ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌 آنچه که باید کنشگران مدنی – صنفی بدانند: #ویژگی_کنشگری_آگاهانه، #بازی_در_نقش_های_مختلف_است
#قسمت_چهارم (پایانی) #ص۱
📌 بنابراین در مسیر کنشگری لازم است که ما، #کنشگران_مدنی_صنفی:
همه نقشهای کنشگری را به شکل مؤثر ایفاءکنیم
دلیلهای زیادی وجود دارد که چرا ایفای هر چهار نقش به شکل غیرمؤثر عادی است و دلیلهای بیشتری هست که چرا ایفای مؤثر نقشها، کار دشواری است.
🔺نخست اینکه ضداستبدادبودن، ظالمانهشمردن نظام سلسلهمراتبی، یا فردیتگرایی و خودعادلانگاری مدتهاست بهمثابه رفتار استاندارد یک کنشگر اجتماعی پذیرفته شدهاست. تغییر از مرحلة کنشگریِ بیاثر به رفتار مؤثر، به داشتن سطح بالایی از آگاهی سیاسی و خودآگاهی نیاز دارد. یک کنشگر آگاه، باید ضمن شناسایی نقاط ضعف در ساختار سیاسی و اجتماعی؛ از ضعفهای فردی و نقصانهای مسلط بر فعالیت جمعی نیز مطلع باشد و درصدد کاهش و رفع آنها بکوشد.
🔺دوم اینکه به دلیل موفقیت چشمگیر«تجزیه و تحلیل ساختارشکنانه»، کنشگران اغلب میدانند چهچیزی اشتباه است و به همین دلیل بسیاری از کنشگران صنفی و مدنی را میبینیم که از احساساتی چون اندوه، عصبانیت و ناامیدی رنج میبرند. در کشورهایی چون ایران، ریشه عمیق شدن این احساسات را میتوان در بسیاری از عناصر فرهنگی و گفتمانی جستجو کرد. از ادبیاتی که مروج غم وناامیدی است تا گروههای سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی فارسیزبان که با ترویج و تهییج فضای غمگینانه، به زعم خود تلاش میکنند افکار عمومی را وادار به برخاستن و مقابله با وضع موجود کنند. با این احساس عصبانیت، ناامیدی و سرخوردگی، فرد بهراحتی میتواند خود را نسبت به حکومت، عادل و بهحق بداند و به فردی تند و شورشی تبدیل شود که به رفتار خشونتآمیز حاکمیتی، پاسخی مشابه دهد.
درحالیکه کنشگران نیاز دارند به سطح ویژهای از رشد شخصی برسند تا صرفنظر از شدت حملهها، بتوانند پاسخی عقلانی، غیرخشونتآمیز و مدنی به رفتارهای سرکوبگرایانه حاکمیت دهند.
تنها در این صورت مقاومت و نیفتادن در دام تاکتیکهای خشونتگرایانه است که یک جریان صنفی و مدنی میتواند جای پای خود را در سازماندهی حرکتهای اعتراضی محکم کند.
📌 با کنشگران ایفاگر نقشهای دیگر متحد باشیم:
گرایشی قوی به این باور وجود دارد که روش مواجهه و اقدامِ «من» در برابر مسائل، تنها شیوه راهبردی و صحیح است. به همین ترتیب، سابقة طولانی از کنشگران صنفی و مدنی وجود دارد که معتقدند تنها روش کنشگری آنها درست است و با همین نگاه، دیگرِ کنشگران را بهخاطر رویکردهای متفاوتشان نکوهش میکنند. نمونه این گرایش را این روزها در میان طیفهای مختلف معلمان یا کارگران میبینیم. گروهی از ضرورت تداوم تجمعات خیابانی به عنوان تاکتیکی برای اجبار حاکمیت به پذیرش مطالبات دفاع میکنند و گروه دیگر عمده تمرکز خود را بر چگونگی اتخاذ روشی برای لابیگری و مذاکره با سیاستگذاران گذاشتهاند و روشهای قهری را کارساز نمیدانند. واقعیت این است که برای درک نیاز به ایفای نقشهای متفاوت دیگر کنشگران، سطح جدیدی از رشد شخصی و تحول فردی نیاز است. لازم است که آگاهانه رویکردهای آنان را بپذیریم و با تمجید، حمایت و همکاری بر سر اهداف یا به عبارتی رویای مشترک، با آنها متحد شویم.
📌بر اساس احساسات مثبت و سازنده عمل کنیم:
به دلیل آنکه کنشگران اغلب در مرکز جامعه قرار دارند، بسیار مهم است آنها بر اساس احساسات مثبت، محبت، عشق و اشتیاق، نسبت به جامعه ذینفعان عمل کنند. در این صورت جامعه از تلاش ما برای تحقق اهداف اولیه تحت هر شرایطی استقبال خواهد کرد و در طول مسیر بر حمایتهای خود خواهد افزود. کنشگران مؤثر به جای نفرتپراکنی؛ از انرژی اضطراب احساسی خود -بهویژه خشم، ترس و ناامیدی از صاحبان قدرت- استفاده میکنند و این احساسات را به شکل استراتژیک در مسیر اقدامهای خلاقانه و مسئولیتپذیری غیرخشونتآمیز به کار میگیرند.
⤵️ ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
⤴️ادامه از پست قبل 👆
#قسمت_چهارم (پایانی) #ص۲
📌چشمانداز یک شرایط مطلوب را ترسیم کنیم:
یکی از مهمترین مشکلات جریانهای صنفی و مدنی به خصوص در ایران، نداشتن چشمانداز مشخص و رویای مشترک نسبت به آینده است . بخشی از این مسئله گرچه ریشه در اثرات روانی ناشی از شرایط بیثبات اقتصادی و سیاسی دارد، اما بخش بزرگی از آن به فقدان «رویابینی» در میان فعالان و کنشگران صنفی و مدنی برمیگردد. که قادر نیستند که رویاهای شخصی، رویای مشترک بسازنند. باید به خاطر داشته باشیم که بدون داشتن یک رویای مشترک ، امکان خلق موفقیت نیست.
📌 بنابراین یکی از کارویژههای کنشگران صنفی و مدنی این است که رویاهای خود را برای فردای بهتر با یکدیگر به اشتراک بگذارند و بر مبنای آنها یک رویای مشترک بسازند و برای رسیدن به آن رویای مشترک تلاش نمایند و نقشه راهی برای رسیدن به آن تدوین کنند. ترسیم این چشمانداز و نقشه راه و حرکت در مسیر آن، از نظر روانی سایر کنشگران را نسبت به تداوم روند مطالبهگری امیدوار و سختی مسیر را برای آنان آسانتر خواهد کرد
https://davtalab.org/2022/1516/
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
#قسمت_چهارم (پایانی) #ص۲
📌چشمانداز یک شرایط مطلوب را ترسیم کنیم:
یکی از مهمترین مشکلات جریانهای صنفی و مدنی به خصوص در ایران، نداشتن چشمانداز مشخص و رویای مشترک نسبت به آینده است . بخشی از این مسئله گرچه ریشه در اثرات روانی ناشی از شرایط بیثبات اقتصادی و سیاسی دارد، اما بخش بزرگی از آن به فقدان «رویابینی» در میان فعالان و کنشگران صنفی و مدنی برمیگردد. که قادر نیستند که رویاهای شخصی، رویای مشترک بسازنند. باید به خاطر داشته باشیم که بدون داشتن یک رویای مشترک ، امکان خلق موفقیت نیست.
📌 بنابراین یکی از کارویژههای کنشگران صنفی و مدنی این است که رویاهای خود را برای فردای بهتر با یکدیگر به اشتراک بگذارند و بر مبنای آنها یک رویای مشترک بسازند و برای رسیدن به آن رویای مشترک تلاش نمایند و نقشه راهی برای رسیدن به آن تدوین کنند. ترسیم این چشمانداز و نقشه راه و حرکت در مسیر آن، از نظر روانی سایر کنشگران را نسبت به تداوم روند مطالبهگری امیدوار و سختی مسیر را برای آنان آسانتر خواهد کرد
https://davtalab.org/2022/1516/
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
داوطلب
ویژگی کنشگری آگاهانه، بازی در نقش های مختلف است - داوطلب
کنشگری فعالیت فکری یا عملی برای ایجاد تغییرات اجتماعی – سیاسی با بکارگیری ابزارهای آفلاین و آنلاین است.
💠 #گفتگو
📌#دغدغههای_زنان_معلم_در_آموزشوپرورش
#قسمت_چهارم
❓رفتار مسئولان آموزشوپرورش با معلمان زن چگونه است؟
🍃#فرخنده_قربانی: با وجود اینکه بیش از ٦٠ درصد و شاید بتوان گفت حدود ٧٠ درصد پرسنل آموزشوپرورش را زنان تشکیل میدهند اما متأسفانه بهشدت مورد بیمهری مسئولان آموزشوپرورش قرارگرفتهاند. از ابتدای انقلاب، مدیران ارشد و سیاستگذاران آموزشوپرورش، محدودیت را با توجه و دقت در این حوزه اشتباه گرفتند و بدون واکاوی مجدد بخشنامه و آموزههای این سازمان مطابق نیاز روز و عصر کنونی، همچنان بر همان منش اصرار ورزیدند تا بحرانهای مختلف در این حوزه به وجود آمد. بارها از منابع رسمی شنیده شده که زن اساس خانواده و اجتماع است و اینکه یک معلم زن، همزمان این دو مسئولیت را با هم داراست، ولی همانطور که گفته شد مدیران سیاستگذار آموزشوپرورش فقط راهکار محدودیت را پیش بردند و دیگر هم زحمت بازنگری آن طبق اصول روانشناسی و جامعهشناسی را به خود ندادند. برای حل مشکلات زنان در آموزشوپرورش میتوان از ایده و تحقیقات خود زنانی که با این مشکلات دستبهگریبان بوده و هستند و دغدغه و تعهد حل این مسائل را داشته و دارند بهره برد. در یک بحثی فردی میگفت من فرق یک پرستار و یک معلم را از ظاهر آنها تشخیص میدهم. گفتم چطوری؟ گفت یک پرستار شیکپوش است ولی معلم ساده است و لباس معمولی دارد. میشود گفت تقریبا نگاه جامعه همین است. چرا؟ چون معلمان، بهویژه زنان معلم را در محدودیت اضافی بیشتری قرار دادهاند بدون اینکه امتیازات بیشتری به آنها بدهند. همینطور افسردگی در بین معلمان زن بیشتر از خانمهای شاغل دیگر است؛ این را از روحیه و ظاهر هر دو طرف میشود فهمید.
🍃#فروغ_تیموریان: معلمان مانند کارمندان مختلف بایگانی ادارات، با پروندههای راکد سروکار ندارند بلکه با انسانهایی سروکله میزنند که ازقضا در دوران رشد و تغییر و تحول خود هستند. سروکلهزدن با کودک و نوجوانی که یک لحظه یک جا بند نمیشود مطمئنا هنری است که از عهده هرکسی برنمیآید و این تنها معلم است که میتواند با این قشر ساعاتش را بگذراند. نباید از توجه به نیازها، سختیها و مشکلات متعدد این قشر زحمتکش چشم پوشید. آنچه آنها را در این راه آسیبپذیر میکند عدم حمایت است.
تدریس، شغلی فرسایشی و سخت است و زنان آسیبپذیرترین قشر این چرخه هستند. هیچ بخشنامهای درباره پوشش وجود ندارد اما بعضی از مدیران طبق سلیقه خود حتی ایراد هم از پوشش معلم میگیرند. گرچه در سالهای اخیر معلمها دیگر مثل قبل لباس نمیپوشند اما هنوز هم هستند کسانی که دید باز و مناسبی نسبت به این مسئله ندارند.
#زنان
#اشتغال
#زنان_معلم
#هشت_مارس
#روز_جهانی_زن
#نه_به_تبعیض
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌#دغدغههای_زنان_معلم_در_آموزشوپرورش
#قسمت_چهارم
❓رفتار مسئولان آموزشوپرورش با معلمان زن چگونه است؟
🍃#فرخنده_قربانی: با وجود اینکه بیش از ٦٠ درصد و شاید بتوان گفت حدود ٧٠ درصد پرسنل آموزشوپرورش را زنان تشکیل میدهند اما متأسفانه بهشدت مورد بیمهری مسئولان آموزشوپرورش قرارگرفتهاند. از ابتدای انقلاب، مدیران ارشد و سیاستگذاران آموزشوپرورش، محدودیت را با توجه و دقت در این حوزه اشتباه گرفتند و بدون واکاوی مجدد بخشنامه و آموزههای این سازمان مطابق نیاز روز و عصر کنونی، همچنان بر همان منش اصرار ورزیدند تا بحرانهای مختلف در این حوزه به وجود آمد. بارها از منابع رسمی شنیده شده که زن اساس خانواده و اجتماع است و اینکه یک معلم زن، همزمان این دو مسئولیت را با هم داراست، ولی همانطور که گفته شد مدیران سیاستگذار آموزشوپرورش فقط راهکار محدودیت را پیش بردند و دیگر هم زحمت بازنگری آن طبق اصول روانشناسی و جامعهشناسی را به خود ندادند. برای حل مشکلات زنان در آموزشوپرورش میتوان از ایده و تحقیقات خود زنانی که با این مشکلات دستبهگریبان بوده و هستند و دغدغه و تعهد حل این مسائل را داشته و دارند بهره برد. در یک بحثی فردی میگفت من فرق یک پرستار و یک معلم را از ظاهر آنها تشخیص میدهم. گفتم چطوری؟ گفت یک پرستار شیکپوش است ولی معلم ساده است و لباس معمولی دارد. میشود گفت تقریبا نگاه جامعه همین است. چرا؟ چون معلمان، بهویژه زنان معلم را در محدودیت اضافی بیشتری قرار دادهاند بدون اینکه امتیازات بیشتری به آنها بدهند. همینطور افسردگی در بین معلمان زن بیشتر از خانمهای شاغل دیگر است؛ این را از روحیه و ظاهر هر دو طرف میشود فهمید.
🍃#فروغ_تیموریان: معلمان مانند کارمندان مختلف بایگانی ادارات، با پروندههای راکد سروکار ندارند بلکه با انسانهایی سروکله میزنند که ازقضا در دوران رشد و تغییر و تحول خود هستند. سروکلهزدن با کودک و نوجوانی که یک لحظه یک جا بند نمیشود مطمئنا هنری است که از عهده هرکسی برنمیآید و این تنها معلم است که میتواند با این قشر ساعاتش را بگذراند. نباید از توجه به نیازها، سختیها و مشکلات متعدد این قشر زحمتکش چشم پوشید. آنچه آنها را در این راه آسیبپذیر میکند عدم حمایت است.
تدریس، شغلی فرسایشی و سخت است و زنان آسیبپذیرترین قشر این چرخه هستند. هیچ بخشنامهای درباره پوشش وجود ندارد اما بعضی از مدیران طبق سلیقه خود حتی ایراد هم از پوشش معلم میگیرند. گرچه در سالهای اخیر معلمها دیگر مثل قبل لباس نمیپوشند اما هنوز هم هستند کسانی که دید باز و مناسبی نسبت به این مسئله ندارند.
#زنان
#اشتغال
#زنان_معلم
#هشت_مارس
#روز_جهانی_زن
#نه_به_تبعیض
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #تاریخچه_آموزش_و_پرورش_در_ایران «#نهادهای_آموزشی» ( #قسمت_سوم ) ✍ #محمدتقی_فلاحی 🔹 سال ۱۳۱۵ ه.ق. مجلسی به نام « #انجمن_مکاتب_ملیه_ایران» توسط گروهی از آزادیخواهان، روحانیون، دولتمردان و تجار برای تاسیس مدارس جدید در تهران و در سال ۱۳۱۸ ق در…
💠 #تاریخچه_آموزش_و_پرورش_در_ایران
«#نهادهای_آموزشی» ( #قسمت_چهارم)
✍ #محمدتقی_فلاحی
🔹 از آغاز مشروطه یعنی از ۱۲۸۵ تا ۱۳۰۷ ه.ش در تهران و بسیاری از شهرهای دیگر ایران مدارس ملی به شیوه نوین افتتاح گردید. از جمله این مدرسهها: #مدرسه_مظفری در ۱۲۷۸ ش. در خیابان چراغ گاز (امیرکبیر کنونی) به ریاست علی اکبر خان ناظمالاطبا (پدر سعید نفیسی)، #مکتب_مظفریه در کوچه غریبان (در بازار بزرگ تهران)، #مدرسه_فلاحت در باغ نگارستان با مدیریت موسیو لاشتر بلژیکی نماینده وزارت امور خارجه ایران، که در آنجا علوم کشاورزی و زبان فرانسه تدریس می شد. این مدرسه در زمان رضا شاه به دانشکده کشاورزی تبدیل گشت و گسترش یافت.
#مدرسه_افتتاحیه با کوشش مفتاحالملک و با کمک حاجمیرزا یحیی دولت آبادی (۱۲۴۱ تا ۱۳۱۸ ش) تاسیس شد. یحیی دولتآبادی نویسنده و از پایهگذاران آموزش و پرورش نوین در ایران است که در تاسیس #مدرسه_سادات برای کودکان فقیر، مشارکت داشته و نیز در تأسیس #مدرسههای_ادب، #شرف و #کمالیه نیز همکاری داشته است. او با پشتیبانی امینالدوله، صدراعظم نواندیش مظفرالدین شاه، در گسترش مدرسههای نوین تلاش میکرد و میخواست انجمن معارف به صورت نهادی اجتماعی درآید تا فرهنگ عمومیت یابد و گسترش پیدا کند.
دولتآبادی از معدود کسانی بود که به تربیت معلم اشاره کرد و آنرا بنیادیترین اقدام در راه گسترش آموزش و پرورش میدانست. این اندیشه سبب شد که سرانجام در ۱۳۳۸ ش. نخستین #دارالمعلمین (مرکز تربیت معلم) در ایران تاسیس شود.دولت آبادی چند دوره نماینده مجلس شورای ملی بود و نیز نویسنده کتاب حیات یحیی در ۴ جلد است که درباره رویدادهای دوران زندگی خود و تاریخ معاصر ایران است.
#دبیرستان_رشدیه نیز زیر نظر میرزا محمد حسین رشدیه در خیابان لاله زار تهران تأسیس شد؛ که افرادی مانند محمدعلی فروغی (۱۲۵۴ تا ۱۳۶۱ ش) ادیب و نویسنده که با وجود سمتهای دولتی، در این مدرسه تاریخ درس میداد و عبدالعظیم قریب ( ۱۲۵۷تا ۱۳۴۴ ش) ادیب و استاد دانشگاه تهران نیز در این مدرسه ادبیات فارسی درس میداد.
#مدرسه_شرف در خیابان چراغ گاز که به دستور میرزا جعفرخان نیرالملک وزیر معارف و علوم تاسیس شد. تحصیل تمام شاگردان در این مدرسه با تامین بودجه از طرف انجمن معارف و وزارت علوم رایگان بود.
همچنین مدرسه هایی از سوی افراد فرهنگ دوست در فاصله سالهای ۱۳۱۶ تا ۱۳۲۰ تاسیس شد. از جمله #مدرسه_رفعت در دروازه دولاب به وسیله میرزا رفیعخان مشاورالسلطنه، #مدرسه_سعادت با کوشش میرزا شکراللهخان مترجمالدوله، #مدرسه_تربیت در دروازه قزوین که موسس آن میرزا محمدعلی پزشک (آصفالحکما) بود. #مدرسه_دانش در سهراه آبمنگل (خیابان ری فعلی) با کوشش مفتاحالملک دولتآبادی، #مدرسه_اسلام در سنگلج به وسیله محمد طباطبایی، #مدرسه_ملاآقارضا در عودلاجان (محلهای در شمال شرقی تهران قدیم که در دوره فتحعلیشاه قاجار بیشتر قسمتهای آن باغ بود.) همچنین بزرگترین مدرسهای که در زمان مظفرالدینشاه در تهران تاسیس شد، #مدرسه_علوم_سیاسی بود که به همت میرزا حسن خان پیرنیا مشیرالدوله (۱۲۵۲ تا ۱۳۱۳ ش) حقوقدان، دولتمرد، مورخ و مولف کتاب تاریخ ایران باستان و برادرش میرزا حسین پیرنیا، موتمنالملک (۱۲۴۳ تا ۱۳۲۶ ش) نماینده مجلس و رئیس مجلس شورای ملی در دوره های دوم تا پنجم تاسیس شد. این مدرسه با هدف تربیت کادر وزارت امور خارجه تاسیس شده بود و تعداد زیادی از فارغ التحصیلان این مدرسه وزیر، سفیر و استاندار شدند.
📝 ادامه دارد...
#نشرآگاهی
#تقویم_آموزشی
#برابری_آموزشی
#معلمان_تاثیرگذار
#مدارس_نوین
#آشنایی_با_بزرگان
#تاریخ_آموزش_و_پرورش
#جای_معلم_زندان_نیست
#آزادی_معلمان_زندانی_بی_قیدوشرط_فوری
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
«#نهادهای_آموزشی» ( #قسمت_چهارم)
✍ #محمدتقی_فلاحی
🔹 از آغاز مشروطه یعنی از ۱۲۸۵ تا ۱۳۰۷ ه.ش در تهران و بسیاری از شهرهای دیگر ایران مدارس ملی به شیوه نوین افتتاح گردید. از جمله این مدرسهها: #مدرسه_مظفری در ۱۲۷۸ ش. در خیابان چراغ گاز (امیرکبیر کنونی) به ریاست علی اکبر خان ناظمالاطبا (پدر سعید نفیسی)، #مکتب_مظفریه در کوچه غریبان (در بازار بزرگ تهران)، #مدرسه_فلاحت در باغ نگارستان با مدیریت موسیو لاشتر بلژیکی نماینده وزارت امور خارجه ایران، که در آنجا علوم کشاورزی و زبان فرانسه تدریس می شد. این مدرسه در زمان رضا شاه به دانشکده کشاورزی تبدیل گشت و گسترش یافت.
#مدرسه_افتتاحیه با کوشش مفتاحالملک و با کمک حاجمیرزا یحیی دولت آبادی (۱۲۴۱ تا ۱۳۱۸ ش) تاسیس شد. یحیی دولتآبادی نویسنده و از پایهگذاران آموزش و پرورش نوین در ایران است که در تاسیس #مدرسه_سادات برای کودکان فقیر، مشارکت داشته و نیز در تأسیس #مدرسههای_ادب، #شرف و #کمالیه نیز همکاری داشته است. او با پشتیبانی امینالدوله، صدراعظم نواندیش مظفرالدین شاه، در گسترش مدرسههای نوین تلاش میکرد و میخواست انجمن معارف به صورت نهادی اجتماعی درآید تا فرهنگ عمومیت یابد و گسترش پیدا کند.
دولتآبادی از معدود کسانی بود که به تربیت معلم اشاره کرد و آنرا بنیادیترین اقدام در راه گسترش آموزش و پرورش میدانست. این اندیشه سبب شد که سرانجام در ۱۳۳۸ ش. نخستین #دارالمعلمین (مرکز تربیت معلم) در ایران تاسیس شود.دولت آبادی چند دوره نماینده مجلس شورای ملی بود و نیز نویسنده کتاب حیات یحیی در ۴ جلد است که درباره رویدادهای دوران زندگی خود و تاریخ معاصر ایران است.
#دبیرستان_رشدیه نیز زیر نظر میرزا محمد حسین رشدیه در خیابان لاله زار تهران تأسیس شد؛ که افرادی مانند محمدعلی فروغی (۱۲۵۴ تا ۱۳۶۱ ش) ادیب و نویسنده که با وجود سمتهای دولتی، در این مدرسه تاریخ درس میداد و عبدالعظیم قریب ( ۱۲۵۷تا ۱۳۴۴ ش) ادیب و استاد دانشگاه تهران نیز در این مدرسه ادبیات فارسی درس میداد.
#مدرسه_شرف در خیابان چراغ گاز که به دستور میرزا جعفرخان نیرالملک وزیر معارف و علوم تاسیس شد. تحصیل تمام شاگردان در این مدرسه با تامین بودجه از طرف انجمن معارف و وزارت علوم رایگان بود.
همچنین مدرسه هایی از سوی افراد فرهنگ دوست در فاصله سالهای ۱۳۱۶ تا ۱۳۲۰ تاسیس شد. از جمله #مدرسه_رفعت در دروازه دولاب به وسیله میرزا رفیعخان مشاورالسلطنه، #مدرسه_سعادت با کوشش میرزا شکراللهخان مترجمالدوله، #مدرسه_تربیت در دروازه قزوین که موسس آن میرزا محمدعلی پزشک (آصفالحکما) بود. #مدرسه_دانش در سهراه آبمنگل (خیابان ری فعلی) با کوشش مفتاحالملک دولتآبادی، #مدرسه_اسلام در سنگلج به وسیله محمد طباطبایی، #مدرسه_ملاآقارضا در عودلاجان (محلهای در شمال شرقی تهران قدیم که در دوره فتحعلیشاه قاجار بیشتر قسمتهای آن باغ بود.) همچنین بزرگترین مدرسهای که در زمان مظفرالدینشاه در تهران تاسیس شد، #مدرسه_علوم_سیاسی بود که به همت میرزا حسن خان پیرنیا مشیرالدوله (۱۲۵۲ تا ۱۳۱۳ ش) حقوقدان، دولتمرد، مورخ و مولف کتاب تاریخ ایران باستان و برادرش میرزا حسین پیرنیا، موتمنالملک (۱۲۴۳ تا ۱۳۲۶ ش) نماینده مجلس و رئیس مجلس شورای ملی در دوره های دوم تا پنجم تاسیس شد. این مدرسه با هدف تربیت کادر وزارت امور خارجه تاسیس شده بود و تعداد زیادی از فارغ التحصیلان این مدرسه وزیر، سفیر و استاندار شدند.
📝 ادامه دارد...
#نشرآگاهی
#تقویم_آموزشی
#برابری_آموزشی
#معلمان_تاثیرگذار
#مدارس_نوین
#آشنایی_با_بزرگان
#تاریخ_آموزش_و_پرورش
#جای_معلم_زندان_نیست
#آزادی_معلمان_زندانی_بی_قیدوشرط_فوری
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #صدایی_در_سکوت_خیابان
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_چهارم
#محمد_حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران( تهران)
❓آقای حبیبی آن نقطهای که هم جنبش معلمان باقی بماند و هم بتواند تداوم پیدا کند و به مطالباتشان هم دست پیدا کنند، آن نقطه کجاست؟ چه دینامیزمی در روش یا مطالبات داشته باشد که تشکل بتواند بقا پیدا کند؟
#حبیبی: من ابتدا درباره وحدت بین معلمان و دیگر جریانها توضیحی بدهم. به هر حال هماهنگیها بین تشکلها به مقدماتی نیاز دارد. جریان معلمی در ایران سابقه تاریخی طولانی ندارد. حتی به قبل از انقلاب و مشروطه نگاه بکنید ما اتحادیههای کارگری زیرمجموعه احزاب چپ داریم، ولی کمتر میشنویم که جریانهای معلمی یا سندیکاهای معلمی مستقلی داشته باشیم. اگر این انقطاع تاریخی نبود انباشت تجربه تاریخی ایجاد میشد و اگر وجود داشت، ما یک تئوری منسجمی در درون مجموعه فعلی تشکلهای صنفی فرهنگیان داشتیم. به هر حال این یک تشکل جوان است با عمر بیستساله و به نظر نمیآید آن زمان هم که دوستانی این تشکل را شکل دادند پس ذهنشان یک تئوری مشخصی وجود داشته باشد، حداقل تاریخچه را که نگاه میکنیم یا با دوستان پیشکسوت صحبت میکنیم به نظر نمیآید. پس جنبش معلمان تفاوتهایی با جریانات کارگران دارند.
جنبش کارگران، سر یک سفره آماده فکری نشسته است؛ چراکه انباشت تاریخی و تجربی که در جریانات کارگری وابسته به جریان چپ وجود دارد و درنتیجه انسجام آنها بیشتر است. جنبش معلمان به نظر من به دلیل فقدان تئوری مشخص هنوز نتوانسته به یک روال مشخصی در هماهنگی و اتحاد با دیگر جریانهای اجتماعی مثل کارگران، دانشجویان و زنان دست پیدا کند. معلمان مدل آزمون و خطایی داشتند و تجربیات آنها چالشهایی را نیز درون مجموعه در این بیست سال ایجاد کرده که همین چالشها فرازونشیبهایی را هم به وجود آورده است.
🔺 دو راه برای هماهنگی با سایر نیروها وجود دارد: یکی نگاه طبقاتی است؛ و دیگری نگاه از منظر جامعه مدنی. آن نگاه از منظر جامعه مدنی را من بیشتر منطبق با جریان معلمی میبینم، چون به هر حال جامعه معلمان را جزء طبقه متوسط جامعه محسوب میکنم، پس کنشهایش بیشتر شبیه به کسانی است که در این طبقه کنشگری دارند؛ چه جمعی و چه فردی. درنتیجه از منظر جامعه مدنی به مسئله نگاه کنیم بهنوعی در این سالها اتحادهایی شکل گرفته که اگرچه اینها مقطعی بوده یا محدود بوده، اما به هر حال بهنوعی میشود نام اینها را اتحاد گذاشت.
🔺 مطالباتی مثل تشکل مستقل و بحث بالا بودن خط فقر و مطالبه آموزش رایگان و مخالفت با خصوصیسازی در امر آموزش میتواند خودبهخود ما را به کارگران و دانشجویان پیوند بزند.
از مطالبه آموزش رایگان بهنوعی جریانهای دیگر هم استقبال میکنند، اما من در شرایط کنونی آن اتحادی که این جنبشها را به هم پیوند بزند، پیوندی که بتواند بروز و ظهور اجتماعی داشته باشد، کمتر میبینیم. البته باید توجه داشت که تحمل این همگرایی در ساختار هم نیست و من این عامل را عامل مهمی میدانم.
در شرایط کنونی با توجه به اینکه بحث مطالبات معیشتی و منزلتی از طریق فعالیتهای جمعی و سازماندهیهای تشکلهای صنفی وجود دارد و شبکههای مختلفی که از طریق شبکههای مجازی ایجاد میشود، به نظر من بقایی را تضمین کرده که بعید است ساختار بتواند کلیت حرکت جنبش را متوقف کند، اما خطرهایی در درون خود جریان وجود دارد.
🔺 بهعنوان مثال افراط و تفریط میتواند ضرباتی به تداوم جریان بزند. سؤالی که اخیراً چالشی در مجموعه ایجاد کرد، این بود که با توجه به تجمعات گستردهای که انجام شد، آیا امکان این وجود دارد این تجمعات بهصورت سلسلهوار ادامه پیدا کند یا ضرورتی اصلاً وجود دارد یا باید تأخیری در این مسئله ایجاد کرد. اینها محل بحث و مناقشات در درون تشکلهای صنفی فرهنگیان است، ولی نهایتاً به دلیل اینکه این مجموعه تا حدی وابستگی به خرد جمعی دارد تصمیمی که گرفته میشود با لحاظ کردن تمام جوانب است، مثلاً بعد از انجام تجمعات اخیر مجموعه به این جمعبندی رسید برای جلوگیری از فشارها یا چالش درون مجموعه و کاهش خستگی افراد، انقطاعی در تجمعات ایجاد شود و تجمعها به تأخیر بیفتد.
🔺 به هر حال من فکر میکنم معلمان دارای شرایطی شدهاند که تداوم این جریان را در آینده شاهد خواهیم بود. ممکن است روند حرکت آنها با فراز و نشیب همراه باشد، اما به هیچ وجه متوقف نمیشود؛ یعنی ما از مرحله بقا عبور کردهایم.
https://tttttt.me/ksmtehran1/212
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_چهارم
#محمد_حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران( تهران)
❓آقای حبیبی آن نقطهای که هم جنبش معلمان باقی بماند و هم بتواند تداوم پیدا کند و به مطالباتشان هم دست پیدا کنند، آن نقطه کجاست؟ چه دینامیزمی در روش یا مطالبات داشته باشد که تشکل بتواند بقا پیدا کند؟
#حبیبی: من ابتدا درباره وحدت بین معلمان و دیگر جریانها توضیحی بدهم. به هر حال هماهنگیها بین تشکلها به مقدماتی نیاز دارد. جریان معلمی در ایران سابقه تاریخی طولانی ندارد. حتی به قبل از انقلاب و مشروطه نگاه بکنید ما اتحادیههای کارگری زیرمجموعه احزاب چپ داریم، ولی کمتر میشنویم که جریانهای معلمی یا سندیکاهای معلمی مستقلی داشته باشیم. اگر این انقطاع تاریخی نبود انباشت تجربه تاریخی ایجاد میشد و اگر وجود داشت، ما یک تئوری منسجمی در درون مجموعه فعلی تشکلهای صنفی فرهنگیان داشتیم. به هر حال این یک تشکل جوان است با عمر بیستساله و به نظر نمیآید آن زمان هم که دوستانی این تشکل را شکل دادند پس ذهنشان یک تئوری مشخصی وجود داشته باشد، حداقل تاریخچه را که نگاه میکنیم یا با دوستان پیشکسوت صحبت میکنیم به نظر نمیآید. پس جنبش معلمان تفاوتهایی با جریانات کارگران دارند.
جنبش کارگران، سر یک سفره آماده فکری نشسته است؛ چراکه انباشت تاریخی و تجربی که در جریانات کارگری وابسته به جریان چپ وجود دارد و درنتیجه انسجام آنها بیشتر است. جنبش معلمان به نظر من به دلیل فقدان تئوری مشخص هنوز نتوانسته به یک روال مشخصی در هماهنگی و اتحاد با دیگر جریانهای اجتماعی مثل کارگران، دانشجویان و زنان دست پیدا کند. معلمان مدل آزمون و خطایی داشتند و تجربیات آنها چالشهایی را نیز درون مجموعه در این بیست سال ایجاد کرده که همین چالشها فرازونشیبهایی را هم به وجود آورده است.
🔺 دو راه برای هماهنگی با سایر نیروها وجود دارد: یکی نگاه طبقاتی است؛ و دیگری نگاه از منظر جامعه مدنی. آن نگاه از منظر جامعه مدنی را من بیشتر منطبق با جریان معلمی میبینم، چون به هر حال جامعه معلمان را جزء طبقه متوسط جامعه محسوب میکنم، پس کنشهایش بیشتر شبیه به کسانی است که در این طبقه کنشگری دارند؛ چه جمعی و چه فردی. درنتیجه از منظر جامعه مدنی به مسئله نگاه کنیم بهنوعی در این سالها اتحادهایی شکل گرفته که اگرچه اینها مقطعی بوده یا محدود بوده، اما به هر حال بهنوعی میشود نام اینها را اتحاد گذاشت.
🔺 مطالباتی مثل تشکل مستقل و بحث بالا بودن خط فقر و مطالبه آموزش رایگان و مخالفت با خصوصیسازی در امر آموزش میتواند خودبهخود ما را به کارگران و دانشجویان پیوند بزند.
از مطالبه آموزش رایگان بهنوعی جریانهای دیگر هم استقبال میکنند، اما من در شرایط کنونی آن اتحادی که این جنبشها را به هم پیوند بزند، پیوندی که بتواند بروز و ظهور اجتماعی داشته باشد، کمتر میبینیم. البته باید توجه داشت که تحمل این همگرایی در ساختار هم نیست و من این عامل را عامل مهمی میدانم.
در شرایط کنونی با توجه به اینکه بحث مطالبات معیشتی و منزلتی از طریق فعالیتهای جمعی و سازماندهیهای تشکلهای صنفی وجود دارد و شبکههای مختلفی که از طریق شبکههای مجازی ایجاد میشود، به نظر من بقایی را تضمین کرده که بعید است ساختار بتواند کلیت حرکت جنبش را متوقف کند، اما خطرهایی در درون خود جریان وجود دارد.
🔺 بهعنوان مثال افراط و تفریط میتواند ضرباتی به تداوم جریان بزند. سؤالی که اخیراً چالشی در مجموعه ایجاد کرد، این بود که با توجه به تجمعات گستردهای که انجام شد، آیا امکان این وجود دارد این تجمعات بهصورت سلسلهوار ادامه پیدا کند یا ضرورتی اصلاً وجود دارد یا باید تأخیری در این مسئله ایجاد کرد. اینها محل بحث و مناقشات در درون تشکلهای صنفی فرهنگیان است، ولی نهایتاً به دلیل اینکه این مجموعه تا حدی وابستگی به خرد جمعی دارد تصمیمی که گرفته میشود با لحاظ کردن تمام جوانب است، مثلاً بعد از انجام تجمعات اخیر مجموعه به این جمعبندی رسید برای جلوگیری از فشارها یا چالش درون مجموعه و کاهش خستگی افراد، انقطاعی در تجمعات ایجاد شود و تجمعها به تأخیر بیفتد.
🔺 به هر حال من فکر میکنم معلمان دارای شرایطی شدهاند که تداوم این جریان را در آینده شاهد خواهیم بود. ممکن است روند حرکت آنها با فراز و نشیب همراه باشد، اما به هیچ وجه متوقف نمیشود؛ یعنی ما از مرحله بقا عبور کردهایم.
https://tttttt.me/ksmtehran1/212
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #گفتگو 📌📌📌#بازنشر #گفتگوی_کانال_کانون _صنفی با #رسول_بداقی، بازرس و از اعضای ارشد کانون صنفی معلمان تهران که در #سال_۹۵ انجام شده است. 📌 #باز_نشر به بهانه تایید حکم ظالمانه #رسول_بداقی و #تداوم_بازداشت 🔹#قسمت_سوم #رسول_بداقی: آیندهی هر جنبشی بستگی…
💠 #گفتگو
📌📌📌#بازنشر #گفتگوی_کانال_کانون _صنفی با #رسول_بداقی، بازرس و از اعضای ارشد کانون صنفی معلمان تهران که در #سال_۹۵ انجام شده است.
📌 #باز_نشر به بهانه تایید حکم ظالمانه #رسول_بداقی و #تداوم_بازداشت
🔹#قسمت_چهارم_پایانی
#رسول_بداقی: از دید من همه باید انتظاراتشان را متعادل کنند، نه قهرمان سازی کنیم، نه قهرمان کشی.
ما ایرانیها قهرمانهای واقعی را میکشیم ،چون میترسیم، از کنترل ما خارج شوند، و از کوتولهها قهرمان میسازیم، زیرا فکر میکنیم ،بر آنها تسلط داریم.
قطعاً اندیشه از ذهن یک فرد به بیرون تراوش میکند، پس این اندیشه ممکن است موردی یا دزدیدهشده باشد، ما باید یاد بگیریم که همهی تفکرات یک فرد را دربست طواف نکنیم، بلکه بدانیم، که ازفکرخوب یک فرد دفاع کنیم و فکر نادرست او را، هرکه باشد، بهنقد بکشیم.
بله کلاً ما باید اندیشه را بزرگ کنیم نه فرد را ! و این شناسایی اندیشهی ناب خود اندیشه میخواهد.
هدف من از طرح #تربیت_سفید، راهکاری برای فلسفه تربیت در نسلهای آینده است. آنچه امروزه جامعهی ما از آن رنج میبرد،تعصب کور، منیت فردی، اجتماعی، ملی، قومی، خانوادگی و....است، وجدانهای خاموش و خفته، بیتفاوتی نسبت به درک دیگر انسانها، ناآگاهی انسانهای امروز که تربیتشده برای بهشت هستند، نسبت به زیانهای اجتماعی منافع فردی، و سودجویی فردی، ازجمله مشکلات نظام تربیتی امروزاست.
تربیت سفید نقطهی مقابل تربیت امروزی است. تربیت امروزی جامعه و مردم را به نابودی کشانده است، طرح تربیت سفید درواقع راه نجاتی است، برای فرار از بنبستی که در طول نزدیک به چهار دهه در ذهن چهار نسل امروزی ساختهشده است.
❓یعنی شما معتقد هستید که معلمان از رهگذر آموزش و تربیت انسانهای متعهد میتوانند بر فضای جامعه تأثیر بگذارند؟ چگونه در ساختار آموزشی که صفرتا صد آموزش از بالا به پایین تعیین میگردد و معلم میتواند منشأ تغییر باشد معلمی که حتی برگه حضور و غیابش را از اداره کل ارسال میکنند و در تصمیم سازی نقشی ندارد چگونه میتواند منشأ تغییر باشد ضمن اینکه خود معلمها هم بخشی از جامعه هستند و همین اخلاقی که بر جامعه حاکم است در بین معلمان هم دیده میشود.
#رسول_بداقی: دقیقاً معلمان باید از راه دانش آموزان جامعه را تغییر دهند، این تغییر اساسی کار یک قشر یا یک نسل نیست معلم اگر آگاه باشد، توانا باشد، میتواند جنبشی از درون حاکمیت ایجاد کند، معلم میتواند، با بازی، ورزش،هنر، دانش و سایر ابزارهایی که در اختیار دارد، دانشآموز را دگرگون کند. کلاس درس در چنگ معلم است.
فقط کافی است اراده کند، آگاهی داشته، مطالعه کند، ودلسوزباشد، و این را بداند، که در این جامعه فرزندان او هم زندگی خواهند کرد. پس باید جامعهی سالمی را برای آنان فراهم کرد.
معلمی که معلوماتش از حد کتابهای درسی فراتر نرود، معلم نیست، یک سی دی آموزشی است.
معلم باید علاوه بر تدریس کتابهای درسی، از مشکلات دانش آموزان، خانوادهها، حقوق اجتماعی، دموکراسی و راههای بهبود شرایط جامعه همسخن بگوید، معلم اگر مطالعهی کشوری و جهانی داشته باشد، میتواند به منبع اطلاعات و دانش جامعه بشود زیرا معلم بزرگترین تریبون جامعه است، که پل ارتباطی اش با جامعه دانش آموزان هستند.
درپایان از شما و گردانندگان کانال کانون تهران که کانال را تبدیل به منبع بزرگ اطلاع رسانی همکاران در سراسر کشور شده، سپاسگزارم.
📌 #معلم_زندانی آزاد باید گردد
#حق_تشکل
#حق_تجمع
#حق_اعتراض
#معلمان_زندانی
#آزادی_معلمان_زندانی
#توقف_پرونده_سازی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
https://tttttt.me/ksmtehran1/261
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌📌📌#بازنشر #گفتگوی_کانال_کانون _صنفی با #رسول_بداقی، بازرس و از اعضای ارشد کانون صنفی معلمان تهران که در #سال_۹۵ انجام شده است.
📌 #باز_نشر به بهانه تایید حکم ظالمانه #رسول_بداقی و #تداوم_بازداشت
🔹#قسمت_چهارم_پایانی
#رسول_بداقی: از دید من همه باید انتظاراتشان را متعادل کنند، نه قهرمان سازی کنیم، نه قهرمان کشی.
ما ایرانیها قهرمانهای واقعی را میکشیم ،چون میترسیم، از کنترل ما خارج شوند، و از کوتولهها قهرمان میسازیم، زیرا فکر میکنیم ،بر آنها تسلط داریم.
قطعاً اندیشه از ذهن یک فرد به بیرون تراوش میکند، پس این اندیشه ممکن است موردی یا دزدیدهشده باشد، ما باید یاد بگیریم که همهی تفکرات یک فرد را دربست طواف نکنیم، بلکه بدانیم، که ازفکرخوب یک فرد دفاع کنیم و فکر نادرست او را، هرکه باشد، بهنقد بکشیم.
بله کلاً ما باید اندیشه را بزرگ کنیم نه فرد را ! و این شناسایی اندیشهی ناب خود اندیشه میخواهد.
هدف من از طرح #تربیت_سفید، راهکاری برای فلسفه تربیت در نسلهای آینده است. آنچه امروزه جامعهی ما از آن رنج میبرد،تعصب کور، منیت فردی، اجتماعی، ملی، قومی، خانوادگی و....است، وجدانهای خاموش و خفته، بیتفاوتی نسبت به درک دیگر انسانها، ناآگاهی انسانهای امروز که تربیتشده برای بهشت هستند، نسبت به زیانهای اجتماعی منافع فردی، و سودجویی فردی، ازجمله مشکلات نظام تربیتی امروزاست.
تربیت سفید نقطهی مقابل تربیت امروزی است. تربیت امروزی جامعه و مردم را به نابودی کشانده است، طرح تربیت سفید درواقع راه نجاتی است، برای فرار از بنبستی که در طول نزدیک به چهار دهه در ذهن چهار نسل امروزی ساختهشده است.
❓یعنی شما معتقد هستید که معلمان از رهگذر آموزش و تربیت انسانهای متعهد میتوانند بر فضای جامعه تأثیر بگذارند؟ چگونه در ساختار آموزشی که صفرتا صد آموزش از بالا به پایین تعیین میگردد و معلم میتواند منشأ تغییر باشد معلمی که حتی برگه حضور و غیابش را از اداره کل ارسال میکنند و در تصمیم سازی نقشی ندارد چگونه میتواند منشأ تغییر باشد ضمن اینکه خود معلمها هم بخشی از جامعه هستند و همین اخلاقی که بر جامعه حاکم است در بین معلمان هم دیده میشود.
#رسول_بداقی: دقیقاً معلمان باید از راه دانش آموزان جامعه را تغییر دهند، این تغییر اساسی کار یک قشر یا یک نسل نیست معلم اگر آگاه باشد، توانا باشد، میتواند جنبشی از درون حاکمیت ایجاد کند، معلم میتواند، با بازی، ورزش،هنر، دانش و سایر ابزارهایی که در اختیار دارد، دانشآموز را دگرگون کند. کلاس درس در چنگ معلم است.
فقط کافی است اراده کند، آگاهی داشته، مطالعه کند، ودلسوزباشد، و این را بداند، که در این جامعه فرزندان او هم زندگی خواهند کرد. پس باید جامعهی سالمی را برای آنان فراهم کرد.
معلمی که معلوماتش از حد کتابهای درسی فراتر نرود، معلم نیست، یک سی دی آموزشی است.
معلم باید علاوه بر تدریس کتابهای درسی، از مشکلات دانش آموزان، خانوادهها، حقوق اجتماعی، دموکراسی و راههای بهبود شرایط جامعه همسخن بگوید، معلم اگر مطالعهی کشوری و جهانی داشته باشد، میتواند به منبع اطلاعات و دانش جامعه بشود زیرا معلم بزرگترین تریبون جامعه است، که پل ارتباطی اش با جامعه دانش آموزان هستند.
درپایان از شما و گردانندگان کانال کانون تهران که کانال را تبدیل به منبع بزرگ اطلاع رسانی همکاران در سراسر کشور شده، سپاسگزارم.
📌 #معلم_زندانی آزاد باید گردد
#حق_تشکل
#حق_تجمع
#حق_اعتراض
#معلمان_زندانی
#آزادی_معلمان_زندانی
#توقف_پرونده_سازی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
https://tttttt.me/ksmtehran1/261
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..