کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.06K subscribers
8.5K photos
950 videos
59 files
3.78K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
💠 #یادداشت

🔹 آه و نگاه #ص۱

نادر پورخانی _ دبیر بازنشسته و فعال مدنی _ مولفِ کتاب های آموزشی و کمک آموزشی
============================
(بهانه‌ای در معرفی #وزیر_پیشنهادی_آموزش_و_پرورش)

                       " آه و نگاه "

با یک  بررسی  شتابزده در تاریخچه‌ی آموزش پرورش نوین ایران به اینجا می رسیم که این نهادِ آموزشی از آغازین روزهایش تا به امروز با نام های: وزارتِ علوم، معارف، اوقاف وصنایع مستظرفه، فرهنگ. سر انجام  نیز در سال ۱۳۴۳ با جداشدنِ بخشِ تحصیلات آموزش عالی،  همین وزارت فرهنگ به دو وزارت: «علوم» و «آموزش و پرورش» نام گذاری می‌شود.
از آن روز " وزارت آموزش و پرورش"  تا به امروز تربیت و آموزش کودکستان‌ها، دبستان‌ها‌ دبیرستان‌ها و نیز اداره‌ی دانشسراها، دانشگاه های تربیت معلم و بعدها نیز با تغییراتی  دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی را در تربیت معلمان بر عهده می‌گیرد.
در این مسیر و فرود و فرازهایش از سال ۱۳۴۳ ( یعنی  آموزش و پرورش فعلی ) تا پیروزی انقلاب  ۱۳۵۷ پنج وزیر عهده دار مسوولیت وزارت آموزش و پرورش می‌شوند.
که موقعیت تحصیلی و سوابق آنها را
برای مقایسه با وزیر پیشنهادی جناب رئیسی، ونیز شاید  به صورت عام -برای عبرت- با همه وزرای  آموزش و پرورش جمهوری اسلامی؟! به اختصار شرح می‌دهم.

۱. هادی هدایت: (۱۳۴۳ تا ۱۳۴۷ ) لیسانس حقوق دانشگاه تهران و دکترای حقوق از دانشگاه سوربن پاریس و استاد حقوق دانشگاه  تهران. ایشان  از فرهیختگان زمانه خویش بود.

۲. خانم فرخ رو پارسا: ( ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۴) اولین زن وزیر در نظام پادشاهی ایران با دکترای پزشکی از دانشگاه تهران و از دانش آموزان و دانشجویان نخبه ی روزگار خویش بود.
در زمان وزارتش دو چهره مشهور جمهوری اسلامی: آیت‌الله بهشتی و دکتر باهنر در امر تهیه کتاب‌های درسی از مشاوران فرخ رو پارسا بودند.
هم او بود که امتیاز تاسیس چندین مدرسه ملی- مذهبی را در نقاط مختلف تهران داد که شرح آن را  مجال دیگری بباید.....!

۳.احمد هوشنگی شریفی: در دانشگاه استراسبورگ فرانسه حقوق و اقتصاد می خواند و بعد از اخذ دکترای دولتی فرانسه به ایران برمی‌گردد. حرفه‌ی معلمی  را بر می گزیند. وی  ریاست دانشگاه تهران و ریاست دانشگاه ملی (شهید بهشتی فعلی) و ریاست دانشسرای عالی را در کارنامه‌ی خویش دارد.

۴. منوچهر گنجی: (۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷) لیسانس حقوق دانشگاه تهران و دکترای حقوق از فرانسه. استاد و ریاست دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود.

۵. محمد امین ریاحی:(ادیب، تاریخ نگار و شخصیت برجسته فرهنگی کشور، پدید آورنده آثار پژوهشی در فرهنگ ایرانی، ادبیات فارسی فردوسی، حافظ و تاریخ ایران )
وی در دو رشته ادبیات و علوم تربیتی تحصیل کرد و رساله دکترای خود را با موضوع تحقیق و تصحیح مرصادالعبادِ نجم‌الدین رازی به  راهنمایی بدیع الزمان فروزانفر به پایان  رساند.
وزارتش تنها در ماه های پایانی نظام پادشاهی بود!

🔺 حالا اگر کارنامه ی تحصیلی و شخصیتی  همین پنج وزیر را با با وزیر پیشنهادی جناب رئیسی آن‌هم در چنین عصری با این‌همه پیشرفت در علوم انسانی و با توجه به موقعیت امروز جهان بسنجیم؛ به دیگر سخن با توجه به  دیروز کشورهای جهان با امروز آن‌ها مقایسه نماییم. بی شک به عمق عظیم فاجعه و  غفلت تاریخی خود - در این انتخاب‌های کور  و دگم- پی خواهیم برد! ( اگرچه امروز همه می دانند ؛ جز اندک نفرات حاکمیت ؟!  زیرا  رسوایی این  آش شور به گونه‌ایست که  به هیچ کلامی نیاز نیست. و تنها این منفعت جویانِ فردی و حاکمیتِ بی‌چون و چرای این نظام ناشایسته سالار، مانع درک و انصراف  آنها  از این جایگاه ِ رفیع؛ یعنی عالی‌ترین نهاد تصمیم گیر آموزش و پرورش ِکشور _می باشد!!)

جایی که در گذشته های دور پرفسور حسابی ها و غلامحسین شکوهی ها بر آن تکیه داشتند!!

حالا مقایسه کنیم آن چهره های دیروز را _ پنج وزیر معرفی شده ی قبل از انقلاب بالا را با جناب یوسف نوری ، آنهم با توجه به این که، هنوز علم و امکانات ؛ و توجهات در در جامعه ی آن روز  نسبت به  امروز _  که  نیازهای جامعه  چون اژدهایی  دهان گشوده است ؛ نسبت به دهان ِ مور ِ دیروز  _ نبود! براستی  قیاس ِ نیاز و توقعات دیروز ِ جامعه با  امروز ِ آن _ در همه ابعاد _ شاید  به مثابه ی همان  "  فیل و فنجان  " و یا "  مور و اژدهای فوق  " باشد!


📌ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #گفتگو

🔹 آیا رتبه بندی معلمان مشکل معیشتشان را حل خواهد کرد؟ #ص۱

🔹 گفتگو با محمدرضا رضاخواه و‌ مژگان باقری


🔺با رتبه بندی معلمان باز هم به طور میانگین ۴ میلیون کمتر از کارکنان دولت دریافت خواهند کرد

محمدرضا رضاخواه، کارشناس حوزه آموزش، درباره تصویب رتبه بندی معلمان و اینکه چقدر توانسته است خواسته جامعه فرهنگیان را محقق کند، اظهار کرد: خواسته اصلی معلم‌ها در گام اول همترازی در دریافت حقوق با کارمندان دولت  است و در مرحله بعد همترازی با اساتید دانشگاه. معلم‌ها می‌گویند ما معلم هستیم و کارمند نیستیم. قانون مدیریت خدمات کشوری برای کارمندان دولت است و اینکه قوانین اداری و استخدامی معلمان تحت قانون مدیریت خدمات کشوری قرار گرفته است برای شغل معلمی مشکلاتی را به وجود آورده است.

🔺قانون مدیریت کشوری برای جامعه فرهنگیان ناکارآمد است

به‌گفته رضاخواه، کارکنان دولت در کنار حکم کارگزینی شان،  مبالغی دیگر مثل اضافه‌کار، شیفت، کمک هزینه‌های رفاهی، یارانه بیمه، مسکن و ...  دریافت می‌کنند و این کمک‌هزینه‌های مختلف باعث شده است تا حقوق دریافتی کارمندان دولتاز ۵۰ تا ۲۰۰ درصد نسبت به احکام کارگزینی شان بیشتر باشد، اما معلمان در کنار حکم کارگزینی خود هیچ مبلغ اضافه‌ای دریافت نمی‌کنند و عموما حقوق آن‌ها پس از کسورات قانونی مانند بیمه، مالیات و بیمه تکمیلی تا ۲۰ درصد کمتر از احکام کارگزینی شان است که این موضوع تبعیض آشکاری بین معلمان و سایر کارمندان دولت به وجود دارد که این تبعیض‌ها به معیشت معلمان ضربه زده و آن را دچار آسیب کرده است و به همین علت است که می‌گوییم قانون مدیریت خدمات کشوری جوابگوی شغل معلمی که به کارمندی کاملا متفاوت است، نیست و باید نظام پرداختی معلمان از نظام پرداختی کارمندان دولت متفاوت باشد.
🔺تناظر حقوق معلمان با مربی پایه یک دانشگاه تهران، نشان از نادیده گرفتن نقش معلمان است

به‌گفته این فرهنگی، معلمان خواهان  یک نظام پرداخت جداگانه هستند. معلمان باتوجه‌به قانون پرداخت هیات علمی  دانشگاه‌ها و کیفیت نظام حقوقی آن‌ها، درخواست داشتند تا نظامی مشابه نظام پرداختی اساتید دانشگاه‌ها داشته باشند که ویژگی‌های شغلی و شایستگی‌های آنان را در نظر بگیرد و بر همین اساس معلمان با توجه به مشابهت کارشان با اساتید دانشگاه خواستار آن شدند تا ۸۰ درصد هیات علمی متناظر خود در دانشگاه‌ها حقوق هایشان اصلاح شود..

🔺بسیاری از دانشگاه‌ها سال هاست که مربی پایه یک جذب نکرده اند

وی افزود: در قانون اولیه رتبه بندی معلمان در مجلس، مقرر شد ۸۰ درصد هم‌ترازی با اساتید هیات علمی متناظر در دانشگاه‌ها  برای معلمان اعمال شود..، اما با اعلام دولت که بودجه‌ای برای انجام این کار ندارد و فقط ۱۲ هزارو ۵۰۰ میلیارد تومان برای نیمه دوم سال ۱۴۰۰ می‌تواند برای لایحه رتبه بندی تأمین کند، لایحه به‌سمتی رفت که کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، برای ایجاد توازن بین لایحه و بودجه در نظر گرفته شده، حقوق معلمان را با حقوق دریافتی مربی پایه یک دانشگاه تهران متناظر کرد.

رضاخواه اظهار کرد: مربی پایه یک کمترین سطح حقوقی در هیئت‌علمی دانشگاه را دارد و آنچه که مورد توجه است، این است که برخی دانشگاه‌ها برای سال‌ها است که مربی پایه یک جذب نکرده اند، اما در این رتبه بندی کف حقوق دریافتی معلم براساس مربی پایه یک در نظر گرفته شده است که ممکن است در آینده اصولا چنین مربی وجود نداشته باشد یا جذب نشود و بر همین اساس ممکن است در آینده تفاوت فاحشی بین حقوق مربی پایه یک با اساتید دانشگاه به وجود آید و مجدا معلمان در حلقه اعتراضات نسبت به تفاوت زیاد در حقوق هایشان با کارمندان و دیگر اساتید دانشگاه بیفتند.

🔺با  بودجه رتبه بندی، حقوق معلمان حداکثر ۲۷ درصد افزایش می‌یابد

رضاخواه گفت: باتوجه‌به اینکه بودجه حقوقی آموزش‌وپرورش در سال گذشته حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان بوده است، ا ۱۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بودجه رتبه بندی حقوق معلمان را حداکثر  ۲۷ درصد افزایش خواهد داد.

وی ادامه داد: نهایت افزایش حقوق معلم‌ها حدود ۲۷ درصد خواهد بود که باتوجه‌به اختلاف ۱۰۰ درصدی میانگین دریافتی حقوق معلمان با  کارکنان دولت، این ۲۷ درصد افزایش حقوق معلمان، نمی‌تواند مشکلات معیشتی معلم‌ها را جبران کند و مجددا شاهد اعتراضات معلمان خواهیم بود.

🔺با اجرای رتبه بندی معلمان هنوز هم به طور میانگین ۴ میلیون کمتر از کارکنان دولت دریافت خواهند کرد

📌 ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #نقدی_کوتاه_بر_عملکرد_کانون_صنفی_معلمان #ابوالفضل_رحیمی_شاد، دبیر جامعه شناسی و کنشگر مدنی 🔺 گاهنامه #فرهیزش_آذرماه ۱۴۰۰_شماره ۷_ویژه نامه #بیست_و_یکمین_سالگرد_تاسیس_کانون_صنفی_معلمان_ایران 🔹 گزافه نیست اگر در بین تشکل های فرهنگیان، کانونهای صنفی…
💠 #نقدی_کوتاه_بر_عملکرد_کانون_صنفی_معلمان #ص۱

#ابوالفضل_رحیمی_شاد، دبیر جامعه شناسی و کنشگر مدنی

🔺 گاهنامه #فرهیزش_آذرماه ۱۴۰۰_شماره ۷_ویژه نامه #بیست_و_یکمین_سالگرد_تاسیس_کانون_صنفی_معلمان_ایران



🔻نقد اول: کم توجهی به ضرورت عضو گیری 
اگر اصلی ترین هدف از راه اندازی تشکل های صنفی را دستیابی به منافع صنفی کارکنان یک واحد اقتصادی بدانیم، نیل به این هدف بدون برخورداری از قدرت ممکن نیست و مهترین عامل قدرت در تشکل های صنفی، تعداد اعضایی است که در این تشکل ها عضویت دارند و با این تشکل ها همراهی داشته و از برنامه های آنها حمایت می کنند. قاعدتا موسسین و اعضای مرکزی یک تشکل بعد از تاسیس و راه اندازی، بایستی به فکر عضوگیری حداکثری باشند. اگر چه قطعا فعالان صنفی به این مهم آگاهی دارند اما بنظر می رسد بیش و پیش از توجه به ضرورت عضوگیری طرح مطالبات انباشته شده معلمان برای آنها ضرورت داشته است و اگر جای این دو ضرورت در نگاه آنها تغییر می کرد و یا به یک نسبت مورد توجه قرار می گرفت شاید دستاورد کانون های صنفی بیش از آن چیزی بود که تا امروز بوده است.  
تلاش برای عضوگیری از بین معلمان جوان و قرار گرفتن آنها در کنار فعالان صنفی با تجربه و پیشگام و انتقال تجربیات به نیروهای جوان و باانگیزه و کوشش برای انسجام بخشی بیشتر به تشکیلات و کادرسازی می تواند به میزان زیادی منجر به جذب و همراهی معلمان شاغل و بازنشسته شود.

🔻نقد دوم: کم توجهی به ضرورت آموزش کادر اصلی تشکل ها و معلمان

کنشگری صنفی و سندیکایی مانند هر نوع کنشگری دیگر اجتماعی نیازمند دانش و مهارت های لازم در این حوزه است. پس از انقلاب ۵۷ تا روی کار آمدن دولت اصلاحات یک شکاف بیست ساله بین فعالیت های صنفی و سندیکایی ایجاد شد و تجربیات, دانش و مهارتهایی که تا پیش از آن جمع شده بود از بین رفت و اکثر معلمانی که در اواخر دهه هفتاد اقدام به راه اندازی این تشکل ها کردند اکثرا دانش و تجربه چندانی در این زمینه نداشتند. البته بسیاری از این افراد امروز با مطالعه و تجربه زیسته گران قیمت خود حامل دانش و تجربه زیادی در این حوزه هستند. اما با این وجود کمتر شاهد برپایی کارگاه های آموزشی و توجه فعالان صنفی و اقدام به این کار از سوی آنها هستیم. همچنین اقناع معلمان و افزایش دانش و آگاهی آنها برای همراه سازی و افزایش تمایل و انگیزه به عضویت در تشکل ها ضروری است. اگر این فعالان نگاه بلند مدت به تداوم عملکرد تشکل ها داشته باشند بایستی جهت افزایش سطح دانش و مهارت های لازم برای کادر اصلی و مرکزی تشکل های صنفی و همچنین سایر معلمان طبق برنامه های تعریف شده از سوی کمیته های آموزش کانون های صنفی اقدام نمایند.



🔻نقدسوم: ناهمگونی توان با سطح مطالبات

طبق منطق علمی انجام هر کار مستلزم وجود نیروی کافی و تولید نیرو مستلزم وجود وسیله و ابزاری مناسب است. اگر ابزار و وسیله مناسب نباشد نیرویی تولید نمی شود و اگر نیرویی نباشد کاری صورت نمی گیرد. همین منطق بر کنش های جمعی و گروهی ما بعنوان کار اجتماعی نیز حاکم است.
یعنی انجام هر کار در حوزه های مختلف اجتماعی مستلزم وجود نیرو و توان کافی برای انجام آن کار است و این نیرو بایستی براساس روشها و ابزارهای متناسب با آن کار ایجاد گردد.
اگر به مطالبات اصلی معلمان در طول بیش از ۲۲ سال فعالیت کانون های صنفی دقت کنیم این مطالبات غالبا در سطح کلان و ملی بوده است و به دلیل اینکه طرف مقابل آنها دولت و حاکمیت بوده است پس بالطبع بایستی برای طرح این مطالبات نیرویی که دولت را وادار به تسلیم دربرابر اراده کانون های صنفی نماید وجود داشته باشد.
اما با در نظر گرفتن نقد اول، دولت و حاکمیت تا امروز کمتر تسلیم خواست و اراده کانون های صنفی معلمان شده است. وضعیت دستمزد معلمان نسبت به سایر کارکنان دولت و بویژه همکاران دانشگاهی شان، ناتوانی در آزاد کردن دبیر و سایر اعضای کانون ها از زندان و نگاه کردن به مطالبات اصلی و بی پاسخ مانده معلمان در طول همه این سال ها، گواه بر وجود این ضعف و عدم تناسب لازم بین توان کانون های صنفی و سطح مطالبات مطرح شده از سوی آنها است.

https://tttttt.me/KSMtehran/5687

📌ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #یادادشت

📌 شورای هماهنگی معلمان بجای رویکرد طرد، باید سیاست جذب حداکثری را در دستور کار قرار دهد

🔹حاشیه‌های یک نشست با وزیر آموزش و پرورش #ص۱


🔺 به گزارش تارنمای داوطلب؛ روز شنبه چهارم دی ماه بود که خبر نشست گفتگوی مجازی «یوسف نوری» وزیر آموزش وپرورش با تعدادی از فعالان صنفی معلمان در برخی سایت‌ها و شبکه‌های مجازی منتشر شد و واکنش‌هایی را برانگیخت. ظاهرا در این نشست که با هماهنگی مدیران کل آموزش و پرورش استان‌ها و در پی گسترده شدن اعتراضات اخیر معلمان برگزار شده است؛ از شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ایران به عنوان تشکلی که در سه ماهه گذشته وظیفه سازماندهی تجمعات را با انتشار ۶ فراخوان به عهده گرفته، نماینده‌ای برای گفتگو با وزیر آموزش وپرورش دعوت نشده بود و خبر برگزاری چنین نشستی به اطلاع شورا نرسیده بود.

این در حالیست که به گواه گزارش‌های منتشر شده، نمایندگان برخی تشکل‌های صنفی-سیاسی از جمله سازمان معلمان ایران، مجمع فرهنگیان، انجمن اسلامی معلمان و نمایندگان منتخب برخی از کانون‌های صنفی کشور در این نشست حضور داشتند. شورای هماهنگی در چند موضع‌گیری تند از سوی سخنگو و برخی از اعضای خود، به روند برگزاری این نشست اعتراض کرد و دعوت شدگان به گفتگوی مجازی با وزیر آموزش و پرورش _ بجز معدودی که از طرف تشکل های صنفی مستقل معلمان بوده‌اند_ را وابسته به گروههای سیاسی خواند که نماینده واقعی معلمان نیستند و عموما توسط مدیران کل استان‌ها به صورت گزینشی و تنها در جهت خنثی‌سازی حرکت‌های مطالبه‌گرانه و مستقلی که توسط این شورا سازماندهی شده است به اینگونه نشست‌ها دعوت می‌شوند.

اینکه در این نشست مجازی چه گذشته و چه صحبت‌هایی میان وزیر و شرکت‌کنندگان در نشست ردوبدل شده، در شامگاه روز شنبه، به موضوع مورد بحث فعالان صنفی معلمان در کلاب هاوس تبدیل شد. بحث پرچالشی که ساعت‌ها به طول انجامید و در عین حال برخی از زوایای کمتر دیده شده‌ای از شیوه تعامل و گفتگو میان طیف‌های مختلف فعالان صنفی معلمان را نمایان کرد.

در این گفتگوی کلاب‌هاوسی، اعضای شورای هماهنگی مدعی بودند که به واسط نقش مستقیم در سازماندهی ۶ تجمع اخیر معلمان در سراسر کشور، متولی اصلی پیگیری مطالبات صنفی و طرف مستقیم مذاکره با دولت هستند. برخی از اعضای این شورا به خصوص در کانون صنفی معلمان تهران، در صحبت‌های خود تاکید کردند که عدم دعوت از نماینده شورای هماهنگی در این نشست، مبیّن تلاش حاکمیت برای مشروعیت‌زدایی از فعالیت مستقل تشکیلاتی و ایجاد شکاف میان فعالان صنفی معلمان است. آنها ضمن انتقاد از حضور هماهنگ نشده‌ی اعضای شرکت‌کننده در نشست با شورای هماهنگی و عدم اطلاع‌رسانی در این خصوص؛ ابتدا از آنها خواستند که از جزییات این جلسه گزارشی ارائه کنند و سپس به نقد این نشست و محتوای آن پرداختند.

در همین حال، شرکت‌کنندگان در نشست با وزیر؛ ضمن ارائه گزارشی از چندوچون برگزاری این گفتگوی مجازی که گویا در کمتر از یک روز، هماهنگی‌های لازم برای برگزاری آن صورت گرفته بود؛ از حضور خود در این نشست دفاع کرده و درخواست وزیر برای گفتگو با فعالان صنفی پس از برگزاری چندین تجمع اعتراضی را، یک «دستاورد» برای جامعه معلمان ارزیابی کردند. با این حال از جمع‌بندی صحبت‌های آنان چنین برداشت شد که دلایلی چون روابط نسبتا مثبت با مدیران کل استان‌ها و برخی جهت‌گیری‌های سیاسی و تعاملات صنفی، در گزینش آنها به عنوان نماینده معلمان در نشست با وزیر موثر بوده است.

اشاره به مطالبات صنفی و آموزشی معلمان از جمله اجرای کامل رتبه‌بندی، همسان سازی حقوق بازنشستگان، افزایش بودجه آموزش و پرورش،جدی گرفتن تشکل‌ها و رسمیت دادن به حق اعتراض، افزایش حقوق معلمان جوان، جلوگیری از عمومی و دولتی شدن صندوق ذخیره فرهنگیان، اصلاح دروس آموزشی، ایجاد سازمان نظام معلمی برای پیگیری مطالبات صنفی معلمان و در خواست آزادی معلمان زندانی از جمله مواردی بود که در نشست با وزیر از سوی فعالان صنفی مطرح شده بود. در واکنش به این دغدغه‌ها گرچه وزیر آموزش وپرورش قول پیگیری مطالبات را داده، اما در نهایت از فعالان صنفی خواسته بود تا روند برگزاری اعتراضات، به دلیل احتمال سوءاستفاده عناصر معاند متوقف شود.

پس از اظهارات شرکت‌کنندگان در نشست با وزیر، برخی از اعضای اصلی و به عبارتی سران شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان، کلیات این نشست را مورد نقد قرار دادند.

📌ادامه در پست بعد👇
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠#یادادشت

📌 آنچه که باید کنشگران مدنی – صنفی بدانند: #ویژگی_کنشگری_آگاهانه، #بازی_در_نقش_های_مختلف_است

#قسمت_چهارم (پایانی) #ص۱


📌 بنابراین در مسیر کنشگری لازم است که ما، #کنشگران_مدنی_صنفی:
همه نقش‌های کنشگری را به شکل مؤثر ایفاءکنیم
دلیل‌های زیادی وجود دارد که چرا ایفای هر چهار نقش به شکل غیرمؤثر عادی ‌است و دلیل‌های بیشتری هست که چرا ایفای مؤثر نقش‌ها، کار دشواری است.

🔺نخست اینکه ضداستبدادبودن، ظالمانه‌شمردن نظام سلسله‌مراتبی، یا فردیت‌گرایی و خودعادل‌انگاری مدت‌هاست به‌مثابه رفتار استاندارد یک کنشگر اجتماعی پذیرفته شده‌است. تغییر از مرحلة کنشگریِ بی‌اثر به رفتار مؤثر، به داشتن سطح بالایی از آگاهی سیاسی و خودآگاهی نیاز دارد. یک کنشگر آگاه، باید ضمن شناسایی نقاط ضعف در ساختار سیاسی و اجتماعی؛ از ضعف‌های فردی و نقصان‌های مسلط بر فعالیت جمعی نیز مطلع باشد و درصدد کاهش و رفع آنها بکوشد.

🔺دوم اینکه به دلیل موفقیت چشمگیر«تجزیه و تحلیل ساختارشکنانه»، کنشگران اغلب می‌دانند چه‌چیزی اشتباه است و به همین دلیل بسیاری از کنشگران صنفی و مدنی را می‌بینیم که از احساساتی چون اندوه، عصبانیت و ناامیدی رنج می‌برند. در کشورهایی چون ایران، ریشه عمیق شدن این احساسات را می‌توان در بسیاری از عناصر فرهنگی و گفتمانی جستجو کرد. از ادبیاتی که مروج غم وناامیدی است تا گروههای سیاسی و رسانه‌ای داخلی و خارجی فارسی‌زبان که با ترویج و تهییج فضای غمگینانه، به زعم خود تلاش می‌کنند افکار عمومی را وادار به برخاستن و مقابله با وضع موجود کنند. با این احساس عصبانیت، ناامیدی و سرخوردگی، فرد به‌راحتی می‌تواند خود را نسبت به حکومت، عادل و به‌حق بداند و به فردی تند و شورشی تبدیل شود که به رفتار خشونت‌آمیز حاکمیتی، پاسخی مشابه دهد.

درحالیکه کنشگران نیاز دارند به سطح ویژه‌ای از رشد شخصی برسند تا صرف‌نظر از شدت حمله‌ها، بتوانند پاسخی عقلانی، غیرخشونت‌آمیز و مدنی به رفتارهای سرکوبگرایانه حاکمیت دهند.

تنها در این صورت مقاومت و نیفتادن در دام تاکتیک‌های خشونت‌گرایانه است که یک جریان صنفی و مدنی می‌تواند جای پای خود را در سازماندهی حرکت‌های اعتراضی محکم کند.

📌 با کنشگران ایفاگر نقش‌‌های دیگر متحد باشیم:
گرایشی قوی به این باور وجود دارد که روش مواجهه و اقدامِ «من» در برابر مسائل، تنها شیوه راهبردی و صحیح است. به همین ترتیب، سابقة طولانی از کنشگران صنفی و مدنی وجود دارد که معتقدند تنها روش کنشگری آنها درست است و با همین نگاه، دیگرِ کنشگران را به‌خاطر رویکردهای متفاوت‌شان نکوهش می‌کنند. نمونه این گرایش را این روزها در میان طیف‌های مختلف معلمان یا کارگران می‌بینیم. گروهی از ضرورت تداوم تجمعات خیابانی به عنوان تاکتیکی برای اجبار حاکمیت به پذیرش مطالبات دفاع می‌کنند و گروه دیگر عمده تمرکز خود را بر چگونگی اتخاذ روشی برای لابی‌گری و مذاکره با سیاست‌گذاران گذاشته‌اند و روش‌های قهری را کارساز نمی‌دانند. واقعیت این است که برای درک نیاز به ایفای نقش‌های متفاوت دیگر کنشگران، سطح جدیدی از رشد شخصی و تحول فردی نیاز است. لازم است که آگاهانه رویکردهای آنان را بپذیریم و با تمجید، حمایت و همکاری بر سر اهداف یا به عبارتی رویای مشترک، با آنها متحد شویم.

📌بر اساس احساسات مثبت و سازنده عمل کنیم:
به دلیل آنکه کنشگران اغلب در مرکز جامعه قرار دارند، بسیار مهم است آنها بر اساس احساسات مثبت، محبت، عشق و اشتیاق، نسبت به جامعه‌ ذینفعان عمل کنند. در این صورت جامعه از تلاش ما برای تحقق اهداف اولیه تحت هر شرایطی استقبال خواهد کرد و در طول مسیر بر حمایت‌های خود خواهد افزود. کنشگران مؤثر به جای نفرت‌پراکنی؛ از انرژی اضطراب احساسی خود -به‌ویژه خشم، ترس و ناامیدی از صاحبان قدرت- استفاده می‌کنند و این احساسات را به شکل استراتژیک در مسیر اقدام‌های خلاقانه و مسئولیت‌پذیری غیرخشونت‌آمیز به کار می‌گیرند.



⤵️ ادامه در پست بعد 👇
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #یادداشت

📌#جلب_اعتماد_معلمان... #ص۱

اعظم عابديني
🔹روزنامه اعتماد؛۳ اسفند ۱۴۰۰

🔹حكايت سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومي كشور؛ حكايت «سفره بچه‌ها» در مهماني‌هاي بزرگ فاميلي است! شما را نمي‌دانم! اما در دوران كودكي ما، هنگام ميهماني‌هاي بزرگ در كنار سفره گسترده و رنگين يك سفره كوچك بي‌رونق در اتاق پشتي مختص كودكان فاميل پهن مي‌شد؛ سفره‌اي كه سهم ناچيزي از خوان اصلي داشت و بسياري از مخلفات خوشمزه در آن نبود و متاسفانه در همان سفره كوچك هم كودكان قلدرتر فاميل كه قوي‌تر بودند سهمي بيشتر بر مي‌داشتند و معمولا سر كوچك‌ترها بي‌كلاه مي‌ماند! به عبارتي هر چه ضعيف‌تر سهمت از خوراكي‌ها كمتر! در كودكي آرزو داشتيم تا زودتر بزرگ شويم و در كنار بزرگ‌ترها جايي پيدا كرده و سر سفره اصلي بنشينيم و عادلانه از آن استفاده كنيم.

القصه... معلمان نيز در دوره سي ساله شغلي خود آرزو دارند؛ كاش روزي در شمار بزرگان محسوب شوند و بر سر سفره اصلي بودجه، جايگاهي درخور پيدا كنند. معلمان آرزو دارند بودجه آموزش و پرورش در ميان وزارتخانه‌ها، نهادها و سازمان‌هاي قدرتمند و پرتوان ديده شود و در اولويت دولت و مجلس قرار گيرد. اما افسوس كه در تمام اين سال‌ها سهم معلمان در اولويت بودجه‌اي، تنها در سخن و در ميان شعار، شعر و شور بوده است و نيز هاله تقدس پوشالي كه بر مقام معلم كشيدند و لذا هر بار كه طنيني از سوي معلمان مطالبه‌گر برآمد كه: « سهم ما از بودجه چه شد؟»

دست‌هاي قوي با ترفندي به ظاهر مهربانانه، آموزش و پرورش را به همان اتاق پشتي و سفره كوچك هدايت كرد. اين همان سهم اندك آموزش و پرورش از بودجه است؛ سهمي كه امسال تقريبا هشت و نيم درصد ديده شده است، اما متاسفانه همين اندك سهم هم، دچار آفت «در نظر داشتن منافع گروهي و باندي به جاي منافع جمعي و ملي در تعيين اولويت‌هاي سازماني و رفتارهاي تبعيض‌آميز»، «عدم تخصص و كارشناسي حرفه‌اي در بودجه‌ريزي و برنامه‌ريزي» و «حيف و ميل منابع» ناشي از سوء مديريت و ناكارآمدي در وزارتخانه آموزش و پرورش است كه به بي‌عدالتي و تبعيض بيش از پيش، اين‌بار نه فقط بين كاركنان آموزش و پرورش با ديگر وزارتخانه‌ها كه در همين وزارتخانه بين نيروهاي ستاد و صف يعني معلمان و كاركنان مدارس به وضوح قابل مشاهده است؛ امري كه بر فريادهاي عدالتخواهي و رفع تبعيض دامن مي‌زند.

به عنوان نمونه در حالي كه نيروهاي ستادي در وزارتخانه پاداش پايان خدمت خود را نهايتا يك ماه پس از بازنشستگي يك‌باره دريافت مي‌كنند معلمان بازنشسته آن را چندين ماه و حتي بيش از يك سال بعد!! و گاهي طي چند قسط و بعد هم با منت و در بوق و كرنا كردن رسانه‌اي دريافت مي‌دارند؛ بدون آنكه اين «تعلل و تاخير» در پرداخت شامل «خسارت ديركرد» جهت جبران خسارت به ذي‌نفعان شود. حال آنكه با نرخ تورم بيش از ۴۰درصد، معلمان ضرر زيادي را از اين تاخير متحمل مي‌شوند بدون اينكه كسي پاسخگوي اين خسارت باشد و در كمال تاسف اين فرآيند و رويه غلط در تمامي پرداخت‌هاي معلمي به شكل يك عرف غيراخلاقي و غيرقانوني پذيرفته شده است؛ از حق‌التدريس و اضافه كار گرفته تا حق‌الزحمه‌هاي تصحيح اوراق نهايي و مراقبت و... كه ظلمي مضاعف را در وزارتخانه متبوع به معلمان روا داشته است؛ مساله‌اي كه در پرداختي‌هاي معمول نيروهاي ستاد مشاهده نمي‌شود.
براي جبران خسارت وارده بر معلمان ناشي از تاخيرها و تعلل‌ها در پرداخت‌ها بايد مكانيزم قانوني و الزام‌آور ‹پرداخت خسارت ديركرد› حداقل با نرخ مصوب بانكي، هر چه سريع‌تر به وسيله دستگاه‌هاي قانونگذار طراحي شود كه خود يك ضمانت اجرا براي مديران ارشد خواهد بود تا پيش‌بيني بودجه لازم و برنامه‌ريزي مناسب را در پرداخت‌هاي آموزش و پرورش به ذي‌نفعان داشته باشند.

تبعيض ديگر بر معيشت معلمان آن است كه با وجود آنكه اين قشر عظيم در شمار كاركنان دولت محسوب مي‌شوند اما برخلاف كارمندان ديگر از جمله نيروهاي ستادي از هرگونه مزاياي رفاهي معمول چون حق مسكن، حق اياب و ذهاب، كارانه و... در فيش حقوقي تا هدايا و بن كالاهاي مناسبتي كه به خانه مي‌برند، بي‌بهره‌اند.

معلمان فقط حقوق ناچيز خود را كه آن‌هم زير خط فقر قرار دارد پس از كسورات بسيار دريافت مي‌كنند. همين!

🔺و همه اين بي‌عدالتي‌ها و تبعيض‌هاي بي‌رحمانه معلمان نجيبي كه حالا آگاه شده‌اند و در سال‌هاي پاياني خدمت به‌سر مي‌برند را به كنش‌هاي اجتماعي مطالبه‌گري وا داشته است: كنش‌هايي مدني و مطابق قانون اساسي؛ متنوع و همراه با خلاقيت در فضاي مجازي، از كمپين و كارزار و فعاليت‌هاي رسانه‌اي تا كنش مطالبه‌گري در مدرسه و خيابان و ميدان.

⤵️ ادامه در پست بعد 👇

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #بیانه

#بیانیه_تحلیلی_کانون_صنفی_معلمان_ایران ( #تهران ) #به_مناسبت_۱۲_اردیبهشت_روز_معلم

#ص۱

🔹 ۶۱ سال از کشته شدن "دکتر ابوالحسن خانعلی"، دبیر فلسفه دبیرستان جامی تهران به دست سرگرد ناصر شهرستانی گذشت. خانعلی در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ در میدان بهارستان و پس از چندین روز اعتراض صنفی معلمان در برابر مجلس شورای ملی به خاک و خون کشیده شد. عجیب است که امروز و پس از ۶۱ سال در پی ماه‌ها اعتراضات گسترده صنفی همچنان شخصیت و روح و روان معلمان در کلاس‌ها، مدرسه و البته در کف خیابان‌ها به دست سرگردانِ یونیفرم پوش و لباس شخصی لگدکوب می‌شود؛ که نمونه اخیرش برخورد خشونت بار ماموران لباس شخصی با معلمان و بازنشستگان در شهر های مختلف از جمله شیراز، رودسر، یاسوج و تهران است.

🔹 ۶۱ سال از اعتراضات صنفی معلمان در میدان بهارستان می‌گذرد و همچنان معلمان برای حداقل خواسته‌های صنفی خود در خیابان کتک می‌خورند، بازداشت می‌شوند، دادگاهی می‌شوند، حکم‌های سنگین قضایی می‌گیرند و برخی‌شان سال‌های سال زندان می‌روند.

🔹 ۶۱ سال از از اعتراضات فرهنگیان به ناکافی بودن حقوقشان در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ می‌گذرد، اعتراضاتی که منجر به سقوط دولت شد، و همچنان ماه‌هاست که معلمان به سرهم بندی لایحه رتبه‌بندی که قرار بود و هست سر‌و‌سامانی نسبی به معیشت آنان بدهد، اعتراضاتی بی سابقه در صدها شهر کشور برگزار می‌کنند و البته که تاکنون پاسخ درخوری جز فشارهای امنیتی-حراستی، احضارهای پیاپی، دادگاه‌های پر تکرار و حکم‌های سنگین ناعادلانه نگرفته‌اند.

🔹 ۶۱ سال پس از اعتراضات معلمان به بودجه مصوب در سال ۱۳۴۰ همچنان بودجه آموزش و پرورش اسیر دست کسانی‌ست که نه تنها آموزش و اهمیت آن را نمی‌فهمند بلکه از پرورش، تنها گزاره‌های ایدئولوژیکی را تکرار می‌کنند که هیچ ارتباطی با زندگی کنونی و آینده دانش‌آموزان ندارند و بسیاری از آنان سوهان روح دانش آموز و معلم و‌ والدین شده‌اند.

بودجه ۱۴۰۱ آموزش و پرورش در لایحه اولیه در حالی نزدیک ۱۳۱ همت (هزار میلیارد تومان) در نظر گرفته شد که بودجه عمومی کشور ۱۵۰۵ همت بود. به عبارتی سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومی اندکی بیشتر از هشت و نیم درصد است! و این در حالی است که بنا بر توصیه‌های جهانی و حتی تاکید سند تحول بنیادین آموزش و پرورش سهم این نهاد از بودجه عمومی نباید زیر ۲۰ درصد باشد.

از سوی دیگر سهم نهاد آموزش از تولید ناخالص داخلی (GDP) در ایران سال‌هاست بین یک تا یک و نیم درصد است و متاسفانه این روند در بودجه ۱۴۰۱ نیز ادامه یافته است. در شرایطی روند کاهشی GDP در کشور ادامه دارد که این سهم در OECD (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی) نزدیک ۵ و در کشورهایی مانند ترکیه و عربستان بیش از ۳ درصد است. باید افزود که بررسی اعداد و ارقام بودجه آموزش و پرورش (به جز عدد مربوط به رتبه بندی که در بودجه اصلی نیامده است!) افزایش کلی این بودجه نزدیک ۱۲ درصد است که با توجه به تورم ۴۰ – ۵۰ درصدی در کشور نشان از فقیرتر شدن آموزش و پرورش می‌دهد.

همه این‌ها در شرایطی مطرح است که بیش از ۹۵ درصد بودجه این نهاد صرف پرداخت حقوق می‌شود و بخش آموزش در این بودجه‌های هر ساله نزدک صفر است.

🔺 این شرایط است که باعث شده مدرسه‌های بدون دریافت پول از خانواده‌ها امکان ادامه حیات را نداشته باشند و مهمترین قربانی آن اصل ۳۰ قانون اساسی مبنی بر رایگان بودن آموزش برای همه است که منجر به آسیب‌های جدی و غیر قابل جبران به عدالت آموزشی به ویژه در مناطق محروم کشور است.

🔺 و اما رتبه‌بندی! پس از زمین‌گیر کردن لایحه خدمات کشوری و کنار گذاشتن آموزش و پرورش از آن در دولت‌های احمدی‌نژاد و روحانی ، بحث جایگزینی آن با لایحه رتبه‌بندی معلمان مطرح شد. هدف اولیه این لایحه، نه ترمیم و ساماندهی حقوق‌ها که کیفیت‌بخشی به آموزش بود (که البته کیفیت بخشی، آن هم با مشوق‌های مالی همچنان با اما و اگرهای بنیادین و فراوانی روبرو است). حقوق‌های زیر خط فقر و بی توجهی آزار دهنده به وضعیت بد اقتصادی فرهنگیان‌ و بازنشستگان، این لایحه و بحث‌های مالی مندرج در آن را مورد توجه فرهنگیان قرار داد.

🔺 مضافا دولت در مورد مطالبه اصلی بازنشستگان فرهنگی که خواستار همترازی حقوق های خود با شاغلان و بازنشستگان متناظر در دستگاه های دولتی که بیشترین دریافتی را وفق قانون مدیریت خدمات کشوری دارند هیچ توجهی نکرده و این قشر فرهیخته همچنان در فرق ، فقر و فلاکت به سر می برند و تا رسیدن به حقوق قانونی خود دست از تلاش بر نمی دارند.



⤵️ ادامه در پست بعد👇

https://tttttt.me/KSMtehran/9145

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #محمد_حبیبی_در_یک_نگاه


#محمد_حبیبی؛ معلم، نویسنده، فعال صنفی و مدنی، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران و سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران

#ص۱


🔴 شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه محمدحبیبی عضوهیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران در هنرستان محل خدمت خود به شیوه ای وحشیانه و باضرب وشتم توسط تعدادی لباس شخصی دستگیر شد.
_ پس از اینکه خواهان دیدن حکم بازداشت خود شدند با خودداری ماموران مواجه شدند و پس از اصرار بر حق دیدن حکم بازداشت خود، توسط اسپری فلفل مورد حمله قرار گرفت و وی را به زور سوار ماشین کردند. همچنین داخل ماشین یکی از ماموران کلت را به سمت سر ایشان نشانه می گیرد و تهدید به مرگ می کند.
سپس ایشان را به منزلشان بردند و در جلوی درب منزل او را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند و این ضرب و شتم در حدی بود که همسایگان با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتند.
_ پس از تفتیش کامل منزل در حضور همسر ایشان تعداد زیادی از کتابها و همچنین تبلت و لب تاب او را با خوشان بردند. حضور ماموران در منزل و تفتیش منزل وی چندین ساعت به طول انجامیده است.
_ در پایان همسر ایشان را تهدید کردند که هرگونه اطلاع رسانی در مورد بازداشت و نحوه ی بازداشت ایشان عواقب بدی برایشان به همراه خواهد داشت. همسر ایشان نیز پس از اعتراض به برخورد غیر انسانی ماموران تهدید به بازداشت شد.

📌 یکشنبه ۲۷ اسفند خانواده محمد حبیبی برای تبدیل قرار بازداشت به قرار وثیقه به دادسرای اوین مراجعه نمودند. اما قرار وثیقه صادر نشده و با اتمام بازجویی ها، بصورت بازداشت موقت به قرنطینه بند ۱ منتقل گردید.

📌 بعد از ۱۵ روز بی خبری در اولین تماس تلفنی اعلام نمود که به وی اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت داخلی از طریق تجمعات صنفی در سال های گذشته و بخصوص تجمع ۱۳ مهر با محوریت بودجه و اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق کانال کانون صنفی معلمان بخاطر درج اخبار صنفی از جمله خبر معلمان زندانی تفهیم شده است.

📌 دوشنبه ۲۸ اسفندآقای حبیبی از قرنطینه یک به سالن ۳ بند ۴ منتقل گردید( اسماعیل عبدی و محمود بهشتی لنگرودی در سالن ۴ همین بند محبوس هستند).

📌 ۲۶ فروردین ۱۳۹۷ پس از ۴۴ روز بازداشت موقت، با سپردن ۲۵۰ میلیون تومان وثیقه آزاد شد.

🔴🔴 ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ در تجمع معلمان تهران که متعاقب بیانیه ی شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان ایران برای پیگیری مطالبات صنفی معلمان برگزار گردید.
معلمان طبق قرار قبلیِ اعلام شده از ساعت ۱۰ صبح مقابل سازمان برنامه و بودجه گردآمدند تا نسبت به وضعیت اسفناک معیشتی خود و پایین بودن کیفیت آموزشی در مدارس اعتراض کنند. اما از همان ابتدای مراسم حضور نیروهای لباس شخصی و امنیتی بارز بود. با شکل گیری تجمع و بالا رفتن پلاکاردها بر تعداد نیروهای امنیتی و ضدشورش افزوده شد. با ابنکه معلمان بنابر درخواست پلیس از محدوده پارک خارج نشدند به ناگاه با یورش نیروهای لباس شخصی مواجه شدند. در این برخورد تعدادی از معلمان زن به طرز سبعانه ای مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و تعدادی از معلمان مرد از جمله سه نفر از اعضای کانون صنفی معلمان تهران ،دبیرکل کانون صنفی معلمان تهران آقای محمد تقی فلاحی، بازرس کانون صنفی معلمان تهران آقای رسول بداقی، عضو هیئت مدیره ی کانون صنفی معلمان تهران آقای محمد حبیبی و بیش از ۱۵ نفر از فعالین صنفی دستگیر شدند.

🔺 لازم به ذکر است #محمد_حبیبی به همراه ۱۴ فعال صنفی در تجمع مسالمت آمیز شورای هماهنگی در مقابل سازمان برنامه و بودجه با ضرب و شتم و خشونت زیاد دستگیر شد سپس به سلول های انفرادی اطلاعات سپاه منتقل شد و روز سه شنبه ۲۵ اردیبهشت به صورت غیرقانونی به زندان تهران بزرگ منتقل گردید.

اتهامات آقای حبیبی “تبلیغ علیه نظام به دلیل یادداشت‌هایشان در کانال کانون صنفی معلمان”، “اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات صنفی” و “اجتماع و تبانی به دلیل عضویت در کانون صنفی معلمان” عنوان شده است.

⤵️ ادامه در پست بعد 👇


🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #بیانه

#بیانیه_تحلیلی_کانون_صنفی_معلمان_ایران ( #تهران ) #به_مناسبت_۱۲_اردیبهشت_روز_معلم

#ص۱

🔹 ۶۱ سال از کشته شدن "دکتر ابوالحسن خانعلی"، دبیر فلسفه دبیرستان جامی تهران به دست سرگرد ناصر شهرستانی گذشت. خانعلی در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ در میدان بهارستان و پس از چندین روز اعتراض صنفی معلمان در برابر مجلس شورای ملی به خاک و خون کشیده شد. عجیب است که امروز و پس از ۶۱ سال در پی ماه‌ها اعتراضات گسترده صنفی همچنان شخصیت و روح و روان معلمان در کلاس‌ها، مدرسه و البته در کف خیابان‌ها به دست سرگردانِ یونیفرم پوش و لباس شخصی لگدکوب می‌شود؛ که نمونه اخیرش برخورد خشونت بار ماموران لباس شخصی با معلمان و بازنشستگان در شهر های مختلف از جمله شیراز، رودسر، یاسوج و تهران است.

🔹 ۶۱ سال از اعتراضات صنفی معلمان در میدان بهارستان می‌گذرد و همچنان معلمان برای حداقل خواسته‌های صنفی خود در خیابان کتک می‌خورند، بازداشت می‌شوند، دادگاهی می‌شوند، حکم‌های سنگین قضایی می‌گیرند و برخی‌شان سال‌های سال زندان می‌روند.

🔹 ۶۱ سال از از اعتراضات فرهنگیان به ناکافی بودن حقوقشان در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ می‌گذرد، اعتراضاتی که منجر به سقوط دولت شد، و همچنان ماه‌هاست که معلمان به سرهم بندی لایحه رتبه‌بندی که قرار بود و هست سر‌و‌سامانی نسبی به معیشت آنان بدهد، اعتراضاتی بی سابقه در صدها شهر کشور برگزار می‌کنند و البته که تاکنون پاسخ درخوری جز فشارهای امنیتی-حراستی، احضارهای پیاپی، دادگاه‌های پر تکرار و حکم‌های سنگین ناعادلانه نگرفته‌اند.

🔹 ۶۱ سال پس از اعتراضات معلمان به بودجه مصوب در سال ۱۳۴۰ همچنان بودجه آموزش و پرورش اسیر دست کسانی‌ست که نه تنها آموزش و اهمیت آن را نمی‌فهمند بلکه از پرورش، تنها گزاره‌های ایدئولوژیکی را تکرار می‌کنند که هیچ ارتباطی با زندگی کنونی و آینده دانش‌آموزان ندارند و بسیاری از آنان سوهان روح دانش آموز و معلم و‌ والدین شده‌اند.

بودجه ۱۴۰۱ آموزش و پرورش در لایحه اولیه در حالی نزدیک ۱۳۱ همت (هزار میلیارد تومان) در نظر گرفته شد که بودجه عمومی کشور ۱۵۰۵ همت بود. به عبارتی سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومی اندکی بیشتر از هشت و نیم درصد است! و این در حالی است که بنا بر توصیه‌های جهانی و حتی تاکید سند تحول بنیادین آموزش و پرورش سهم این نهاد از بودجه عمومی نباید زیر ۲۰ درصد باشد.

از سوی دیگر سهم نهاد آموزش از تولید ناخالص داخلی (GDP) در ایران سال‌هاست بین یک تا یک و نیم درصد است و متاسفانه این روند در بودجه ۱۴۰۱ نیز ادامه یافته است. در شرایطی روند کاهشی GDP در کشور ادامه دارد که این سهم در OECD (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی) نزدیک ۵ و در کشورهایی مانند ترکیه و عربستان بیش از ۳ درصد است. باید افزود که بررسی اعداد و ارقام بودجه آموزش و پرورش (به جز عدد مربوط به رتبه بندی که در بودجه اصلی نیامده است!) افزایش کلی این بودجه نزدیک ۱۲ درصد است که با توجه به تورم ۴۰ – ۵۰ درصدی در کشور نشان از فقیرتر شدن آموزش و پرورش می‌دهد.

همه این‌ها در شرایطی مطرح است که بیش از ۹۵ درصد بودجه این نهاد صرف پرداخت حقوق می‌شود و بخش آموزش در این بودجه‌های هر ساله نزدک صفر است.

🔺 این شرایط است که باعث شده مدرسه‌های بدون دریافت پول از خانواده‌ها امکان ادامه حیات را نداشته باشند و مهمترین قربانی آن اصل ۳۰ قانون اساسی مبنی بر رایگان بودن آموزش برای همه است که منجر به آسیب‌های جدی و غیر قابل جبران به عدالت آموزشی به ویژه در مناطق محروم کشور است.

🔺 و اما رتبه‌بندی! پس از زمین‌گیر کردن لایحه خدمات کشوری و کنار گذاشتن آموزش و پرورش از آن در دولت‌های احمدی‌نژاد و روحانی ، بحث جایگزینی آن با لایحه رتبه‌بندی معلمان مطرح شد. هدف اولیه این لایحه، نه ترمیم و ساماندهی حقوق‌ها که کیفیت‌بخشی به آموزش بود (که البته کیفیت بخشی، آن هم با مشوق‌های مالی همچنان با اما و اگرهای بنیادین و فراوانی روبرو است). حقوق‌های زیر خط فقر و بی توجهی آزار دهنده به وضعیت بد اقتصادی فرهنگیان‌ و بازنشستگان، این لایحه و بحث‌های مالی مندرج در آن را مورد توجه فرهنگیان قرار داد.

🔺 مضافا دولت در مورد مطالبه اصلی بازنشستگان فرهنگی که خواستار همترازی حقوق های خود با شاغلان و بازنشستگان متناظر در دستگاه های دولتی که بیشترین دریافتی را وفق قانون مدیریت خدمات کشوری دارند هیچ توجهی نکرده و این قشر فرهیخته همچنان در فرق ، فقر و فلاکت به سر می برند و تا رسیدن به حقوق قانونی خود دست از تلاش بر نمی دارند.



⤵️ ادامه در پست بعد👇

https://tttttt.me/KSMtehran/9145

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran