#جامعه مجموعه ای از میدان های اجتماعی کم و بیش مستقلی است که مبارزات طبقاتی در آن ها جریان دارد. به ﻧﻆﺮ #بوردیو، تکامل جوامع منجر به ظهور جهان ها، حوزه ها و میدان هایی می شود که تقسیم کار اجتماعی آن ها را به وجود آورده است. بر خلاف تقسیم فنی کار که با سازمان تولید مرتبط است، تقسیم کار اجتماعی تمامی زندگی اجتماعی را در بر می گیرد، چرا که به واسطه فرایند تفکیک است که کارکردهای دینی، #اقتصادی، #حقوقی، سیاسی و... از یکدیگر متمایز می شوند. هر میدان اجتماعی را می توان شبکه یا پیکربندی ای از روابط عینی میان مواضع
کنشگران (یا بازیگران) میدان تعریف کرد... می توان مراتبی از شباهت های #ساختاری و #کارکردی میان میدان #فلسفه، میدان سیاست، میدان #علم، میدان #هنر، و ساختار فضای #اجتماعی مشاهده کرد: هر یک از میدان ها فرادستان و فرو دستان خاص خود و مبارزات خاص خود را دارد که یا برای حفظ وضع موجود یا برای دگرگونی، ساز و کارهای #بازتولید خاص خود را دارند.
«درس هایی از #جامعه_شناسی پی یر بوردیو»، پاتریس بون ویتز، ترجمه
جهانگیر جهانگیری، حسن پورسیف، #نشر_آگه.
برگرفته از فیسبوک
#عبدالحسین_نیک_گهر
@iransociology
کنشگران (یا بازیگران) میدان تعریف کرد... می توان مراتبی از شباهت های #ساختاری و #کارکردی میان میدان #فلسفه، میدان سیاست، میدان #علم، میدان #هنر، و ساختار فضای #اجتماعی مشاهده کرد: هر یک از میدان ها فرادستان و فرو دستان خاص خود و مبارزات خاص خود را دارد که یا برای حفظ وضع موجود یا برای دگرگونی، ساز و کارهای #بازتولید خاص خود را دارند.
«درس هایی از #جامعه_شناسی پی یر بوردیو»، پاتریس بون ویتز، ترجمه
جهانگیر جهانگیری، حسن پورسیف، #نشر_آگه.
برگرفته از فیسبوک
#عبدالحسین_نیک_گهر
@iransociology
خواندن اخبار وقت تلفکردن است. یک آدم معمولی نصف روز در هفته را صرف خواندن مطالب مربوط به روابط عاشقانه میکند. از منظر جهانی، این ضرری عظیم به لحاظ بهرهوری است. حملات تروریستی سال ۲۰۰۸ را در نظر بگیر. تروریستها برای عطش مطرحشدن اسمشان دویست نفر را کشتند. فرض کنید یک میلیارد نفر یک ساعت از وقتشان را برای دنبال کردن عواقب این حادثه صرف کرده باشند. آنها اخبار را لحظهبهلحظه دنبال میکردند و به پُر حرفیهای بیمعنای چند «کارشناس» و «مفسر» گوش میکردند. این «حدس» کاملا واقعگرایانه است، چون هند به تنهایی بیش از یک میلیارد نفر جمعیت دارد.
بنابراین، حاصل محاسبات محافظهکارانهمان: یک میلیارد ضرب در یک ساعتی که حواسشان پرت بوده مساوی میشود با یک میلیارد ساعت توقف کار. با تبدیل سادهی این ارقام، متوجه میشویم توجه به این خبر جان دو هزار نفر را گرفته، ده برابر بیشتر از آن حمله: نگاهی طعنهآمیز اما کاملا دقیق...
این عادت را کاملا کنار بگذار. به جای آن مقالات و کتابهای مطرح را بخوان. بله، هیچچیزی رقیب کتاب در شناخت جهان نمیشود.
| کتاب: #هنر_شفاف_اندیشیدن | نام اصلی: #The_art_of_thinking_clearly | نویسنده: Rolf_Dobelli | برگردان: #عادل_فردوسی_پور #بهزاد_توکلی #علی_شهروز | نشر: #چشمه | صفحه: 312 - 313 | بر گرفته ازنسخه: چاپی |
#فلسفه | #روانشناسی |
@IranSociology
بنابراین، حاصل محاسبات محافظهکارانهمان: یک میلیارد ضرب در یک ساعتی که حواسشان پرت بوده مساوی میشود با یک میلیارد ساعت توقف کار. با تبدیل سادهی این ارقام، متوجه میشویم توجه به این خبر جان دو هزار نفر را گرفته، ده برابر بیشتر از آن حمله: نگاهی طعنهآمیز اما کاملا دقیق...
این عادت را کاملا کنار بگذار. به جای آن مقالات و کتابهای مطرح را بخوان. بله، هیچچیزی رقیب کتاب در شناخت جهان نمیشود.
| کتاب: #هنر_شفاف_اندیشیدن | نام اصلی: #The_art_of_thinking_clearly | نویسنده: Rolf_Dobelli | برگردان: #عادل_فردوسی_پور #بهزاد_توکلی #علی_شهروز | نشر: #چشمه | صفحه: 312 - 313 | بر گرفته ازنسخه: چاپی |
#فلسفه | #روانشناسی |
@IranSociology
تفاوت #علم و #فلسفه
@iransociology
از نگاه #راسل
علم عبارت از ان چیزی است که درباره ان معلومات کافی داریم و فلسفه مطالبی است که درباره ی انها چیزی نمیدانیم.
این تصویر بسیار واضح و روشن است و به همین دلیل پیوسته مشاهده میکنیم، مسائل فلسفی از قلمرو فلسفه خارج شده و به میدان علم و دانش منتقل می گردد.
در واقع اگر قضیه ای مدلل و اثبات شد و به اسرار ان پی بردیم، ان قضیه دیگر جنبه ی فلسفی نداشته و خود به دانش تبدیل میگردد.
جهانی که ما میشناسیم
برتراند راسل
@iransociology
@iransociology
از نگاه #راسل
علم عبارت از ان چیزی است که درباره ان معلومات کافی داریم و فلسفه مطالبی است که درباره ی انها چیزی نمیدانیم.
این تصویر بسیار واضح و روشن است و به همین دلیل پیوسته مشاهده میکنیم، مسائل فلسفی از قلمرو فلسفه خارج شده و به میدان علم و دانش منتقل می گردد.
در واقع اگر قضیه ای مدلل و اثبات شد و به اسرار ان پی بردیم، ان قضیه دیگر جنبه ی فلسفی نداشته و خود به دانش تبدیل میگردد.
جهانی که ما میشناسیم
برتراند راسل
@iransociology
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #مردان_اندیشه
موضوع: #فلسفه چیست؟
گفتگوی #برایان_مگی با #آیزایا_برلین
حجم فایل: 95 مگابایت
🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
موضوع: #فلسفه چیست؟
گفتگوی #برایان_مگی با #آیزایا_برلین
حجم فایل: 95 مگابایت
🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from اتچ بات
📝 گذار از اسطوره به عقل
✍️ مریم هاشمیان در گفتگو با #محمد_مهدی_اردبیلی
▪️مشهور است که #فلسفه از معنای چیزها میپرسد؛ یا حتی از خودِ معنا. اما در باب معنای آنچه خود از معنا میپرسد چه میتوان گفت؟ آیا میتوان انتظار پاسخی صُلب و قطعی به پرسش از معنای فلسفه داشت؟ با دکتر اردبیلی معنای فلسفه را در متن تاریخ فلسفه، در پیوستارش با علم و اسطوره، و، مهمتر از همه، در نسبتش با حقیقت به بحث نشستهایم. محمد مهدی اردبیلی فارغالتحصیل دکترای فلسفه از دانشگاه تبریز است و به پژوهش و تدریس فلسفهی غرب در دانشگاههای علامهطباطبایی و هنر تهران اشتغال دارد. از ایشان آثار متعددی اعم از تألیف و ترجمه، به ویژه در حوزهی فلسفهی هگل، منتشر شده است.
- متن کامل را در فایل #PDF زمیمه بخوانید.
🌐به جامعه شناسی بپیوندید👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️ مریم هاشمیان در گفتگو با #محمد_مهدی_اردبیلی
▪️مشهور است که #فلسفه از معنای چیزها میپرسد؛ یا حتی از خودِ معنا. اما در باب معنای آنچه خود از معنا میپرسد چه میتوان گفت؟ آیا میتوان انتظار پاسخی صُلب و قطعی به پرسش از معنای فلسفه داشت؟ با دکتر اردبیلی معنای فلسفه را در متن تاریخ فلسفه، در پیوستارش با علم و اسطوره، و، مهمتر از همه، در نسبتش با حقیقت به بحث نشستهایم. محمد مهدی اردبیلی فارغالتحصیل دکترای فلسفه از دانشگاه تبریز است و به پژوهش و تدریس فلسفهی غرب در دانشگاههای علامهطباطبایی و هنر تهران اشتغال دارد. از ایشان آثار متعددی اعم از تألیف و ترجمه، به ویژه در حوزهی فلسفهی هگل، منتشر شده است.
- متن کامل را در فایل #PDF زمیمه بخوانید.
🌐به جامعه شناسی بپیوندید👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Telegram
attach 📎
📝 فلسفه ماهیتاً راه است، راهی همواره بحران زا
✍️ #مهدی_معالی
@IranSociology
🔸تلاش برای رسیدن، ابتدا به توجیهی نسبتاً کامل و قانع کننده و روشن برای قدم نهادن در این راه و یا به عبارت دیگر پیشاپیش جستجوی محرک و انگیزه قوی برای #فلسفه ورزی نه تنها شیو ه ای سطحی و غیر اصیل است، بلکه سرانجام ِآن به نومیدی خواهد انجامید. چنین توجیهات گزاره واری از فعالیت فلسفی حتی با فرض دست یافتن به آن، به نظر نمی رسد تکیه گاه محکمی باشد و دیری نخواهد پایید که در این راه بحران زا فرو خواهد ریخت. فلسفه با هستی گرفتگی آغاز می شود، تجربه ای دگرگون کننده، غریب و مبهم که در لایه های ژرف وجو د رخ می دهد و از جنس گزاره نیست. هستی گرفتگی آشکارگی درخشش رازآمیز پنهان ولی دست یافتنی ساحت هستی است و همراه با آمیزه ای از اضطراب و احساس وجدی است که تا اعماق جان نفوذ می کند و وجود فرد را شعله ور می سازد و حالتی مالیخولیایی به او می بخشد. در واقع آنچه فرد را به قدم نهادن در راه دشوار و صعب العبور فلسفه سوق می دهد مالیخولیای فهمیدن هستی در سطحی بنیادین است که برای سایر افراد خواب زده ممکن است به عنوان فعالیتی بیهوده پدیدار شود. هستی گرفتگی مکثی اعجاب انگیز درون جریان سیال روزمرگی است که خود روزمرگی زدگی را به مثابه امری غیر عادی باز می نمایاند. هستی گرفتگی فی نفسه واجد وجهی طغیانگر است که تمام آنچه پیش از این در جهان فرد در فرایند مستمر عادی سازی و راز زدایی از جریان امور رخ می دهد ویران می کند. هستی گرفتگی مهمان ناخوانده ای است که جام شراب بیداری مسحور کننده ای را به دستان فرد می دهد و او را از عالم سایه های درون غار بیرون می برد و با خود احساس شکل نامانوسی از بی نیازی، بیگانگی و تنهایی را به همراه می آورد که موجب سعادت حقیقی فرد می شود. هستی گرفتگی ریشه در نحوه وجود فلسفی خاص انسان دارد، به تعبیری انسان به نحو انتولوژیکال فیلسوف است.
🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvcSOZ6y-bfzjA
✍️ #مهدی_معالی
@IranSociology
🔸تلاش برای رسیدن، ابتدا به توجیهی نسبتاً کامل و قانع کننده و روشن برای قدم نهادن در این راه و یا به عبارت دیگر پیشاپیش جستجوی محرک و انگیزه قوی برای #فلسفه ورزی نه تنها شیو ه ای سطحی و غیر اصیل است، بلکه سرانجام ِآن به نومیدی خواهد انجامید. چنین توجیهات گزاره واری از فعالیت فلسفی حتی با فرض دست یافتن به آن، به نظر نمی رسد تکیه گاه محکمی باشد و دیری نخواهد پایید که در این راه بحران زا فرو خواهد ریخت. فلسفه با هستی گرفتگی آغاز می شود، تجربه ای دگرگون کننده، غریب و مبهم که در لایه های ژرف وجو د رخ می دهد و از جنس گزاره نیست. هستی گرفتگی آشکارگی درخشش رازآمیز پنهان ولی دست یافتنی ساحت هستی است و همراه با آمیزه ای از اضطراب و احساس وجدی است که تا اعماق جان نفوذ می کند و وجود فرد را شعله ور می سازد و حالتی مالیخولیایی به او می بخشد. در واقع آنچه فرد را به قدم نهادن در راه دشوار و صعب العبور فلسفه سوق می دهد مالیخولیای فهمیدن هستی در سطحی بنیادین است که برای سایر افراد خواب زده ممکن است به عنوان فعالیتی بیهوده پدیدار شود. هستی گرفتگی مکثی اعجاب انگیز درون جریان سیال روزمرگی است که خود روزمرگی زدگی را به مثابه امری غیر عادی باز می نمایاند. هستی گرفتگی فی نفسه واجد وجهی طغیانگر است که تمام آنچه پیش از این در جهان فرد در فرایند مستمر عادی سازی و راز زدایی از جریان امور رخ می دهد ویران می کند. هستی گرفتگی مهمان ناخوانده ای است که جام شراب بیداری مسحور کننده ای را به دستان فرد می دهد و او را از عالم سایه های درون غار بیرون می برد و با خود احساس شکل نامانوسی از بی نیازی، بیگانگی و تنهایی را به همراه می آورد که موجب سعادت حقیقی فرد می شود. هستی گرفتگی ریشه در نحوه وجود فلسفی خاص انسان دارد، به تعبیری انسان به نحو انتولوژیکال فیلسوف است.
🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvcSOZ6y-bfzjA
📕جهان هولوگرافیک
✍️ مایکل تالبوت، ترجمه #داریوش_مهرجویی
🔸 تازه ترین نظریه برای توضیح توانایی های فراطبیعی ذهن و اسرار ناشناخته مغز و جسم
@IsBookStore
📖 کتاب «جهان هولوگرافیک» نوشتهی «مایکل تالبوت» توسط «داریوش مهرجویی» فیلمساز برجستهی معاصر ترجمه شده است. این کتاب در واقع نظریهای برای توضیح تواناییهای فراطبیعی ذهن و اسرار ناشناختهی مغز و جسم است. به بیان دیگر همه جهان آن چیزی نیست که به چشم ما میآید، بلکه رازهایی در خلقت هست که همچنان ناشناخته مانده است. نویسنده کوشیده بعضی موارد را نیز که با تعابیر مرسوم، خرافه به نظر میرسند از زاویهی دید یک پزشک بنگرد و به تحلیل علمی آنها بپردازد. کتاب در سه بخش تدوین شده است. «نگاهی تازه و استثنایی به واقعیت»، «ذهن و جسم» و «فضا و زمان» عنوان بخشهای آن است. داریوش مهرجویی در پایان مقدمهی کتاب به این نکته اشاره کرده که: «خاصیت دیگر کتاب آن است که شاید تلنگری باشد به کسانی که موج مدرنیته دل و ایمانشان را شبههدار کرده و غبار شک بر آن نشانده است و نیز آنهایی که از سخنان متافیزیک بیمحتوا خسته شدهاند.» در توضیح پشت جلد اثر آمده است: «جهان ما و هر آنچه در آن است، از قطرههای باران و دانههای برف و درختان کاج تا شهابها و ذرات الکترونها و کوانتومها، همه تنها تصاویر شبحگونهای هستند از واقعیتی دور از دسترس که خارج از زمان و مکان بر ما فراتابیده میشود. نظریه هولوگرافیک بودن جهان نه تنها واقعیتهای ملموس زندگی ما را در برمیگیرد، بلکه میتواند پدیدههای حیرتآوری همچون تله پاتی، نیروهای فراطبیعی انسان، وحدت کیهانی، درمانهای معجزهآسا و… را توضیح دهد. با خواندن کتاب جهان هولوگرافیک با جهانی روبرو میشویم که هر ذره آن ویژگیهای کل آن را در خود دارد و خواننده ایرانی بسیاری از مفاهیم متافیزیکی را که ریشه در فلسفه و عرفان شرق دارد در قالب زبانی روشن و امروزی باز میشناسد.»
📖 کتاب اصل هولوگرافیک را باید یکی از پرفروشترین کتابهای علمی-فلسفی در سطح جهان دانست. این کتاب را نویسنده و کارگردان مشهور «داریوش مهرجویی» به فارسی برگردانده است. کتابی که نام مترجمش به تنهایی میتواند دلیل خوبی برای محبوبیتش نزد مخاطبین ایرانی قلمداد شود.
📑 462 صفحه ، #روانشناسی #علم #فلسفه_علم
☎️ جهت سفارش و خرید این کتاب به این آیدی @ISBookStore1 پیام بدهید و یا با شماره تلفن های زیر تماس حاصل نمایید:
📞 021-77335649
📱 09226828138
✴️ قیمت: 28,000 تومان
📩 ارسال به تمامی نقاط کشور
📚 به کانال کتاب فروشی برخط بپیوندید [ جامعه شناسی - روانشناسی - ادبیات - فلسفه - سینما - تاریخ - هنر]👇👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAERYNFzIaFHq5_1oRw
✍️ مایکل تالبوت، ترجمه #داریوش_مهرجویی
🔸 تازه ترین نظریه برای توضیح توانایی های فراطبیعی ذهن و اسرار ناشناخته مغز و جسم
@IsBookStore
📖 کتاب «جهان هولوگرافیک» نوشتهی «مایکل تالبوت» توسط «داریوش مهرجویی» فیلمساز برجستهی معاصر ترجمه شده است. این کتاب در واقع نظریهای برای توضیح تواناییهای فراطبیعی ذهن و اسرار ناشناختهی مغز و جسم است. به بیان دیگر همه جهان آن چیزی نیست که به چشم ما میآید، بلکه رازهایی در خلقت هست که همچنان ناشناخته مانده است. نویسنده کوشیده بعضی موارد را نیز که با تعابیر مرسوم، خرافه به نظر میرسند از زاویهی دید یک پزشک بنگرد و به تحلیل علمی آنها بپردازد. کتاب در سه بخش تدوین شده است. «نگاهی تازه و استثنایی به واقعیت»، «ذهن و جسم» و «فضا و زمان» عنوان بخشهای آن است. داریوش مهرجویی در پایان مقدمهی کتاب به این نکته اشاره کرده که: «خاصیت دیگر کتاب آن است که شاید تلنگری باشد به کسانی که موج مدرنیته دل و ایمانشان را شبههدار کرده و غبار شک بر آن نشانده است و نیز آنهایی که از سخنان متافیزیک بیمحتوا خسته شدهاند.» در توضیح پشت جلد اثر آمده است: «جهان ما و هر آنچه در آن است، از قطرههای باران و دانههای برف و درختان کاج تا شهابها و ذرات الکترونها و کوانتومها، همه تنها تصاویر شبحگونهای هستند از واقعیتی دور از دسترس که خارج از زمان و مکان بر ما فراتابیده میشود. نظریه هولوگرافیک بودن جهان نه تنها واقعیتهای ملموس زندگی ما را در برمیگیرد، بلکه میتواند پدیدههای حیرتآوری همچون تله پاتی، نیروهای فراطبیعی انسان، وحدت کیهانی، درمانهای معجزهآسا و… را توضیح دهد. با خواندن کتاب جهان هولوگرافیک با جهانی روبرو میشویم که هر ذره آن ویژگیهای کل آن را در خود دارد و خواننده ایرانی بسیاری از مفاهیم متافیزیکی را که ریشه در فلسفه و عرفان شرق دارد در قالب زبانی روشن و امروزی باز میشناسد.»
📖 کتاب اصل هولوگرافیک را باید یکی از پرفروشترین کتابهای علمی-فلسفی در سطح جهان دانست. این کتاب را نویسنده و کارگردان مشهور «داریوش مهرجویی» به فارسی برگردانده است. کتابی که نام مترجمش به تنهایی میتواند دلیل خوبی برای محبوبیتش نزد مخاطبین ایرانی قلمداد شود.
📑 462 صفحه ، #روانشناسی #علم #فلسفه_علم
☎️ جهت سفارش و خرید این کتاب به این آیدی @ISBookStore1 پیام بدهید و یا با شماره تلفن های زیر تماس حاصل نمایید:
📞 021-77335649
📱 09226828138
✴️ قیمت: 28,000 تومان
📩 ارسال به تمامی نقاط کشور
📚 به کانال کتاب فروشی برخط بپیوندید [ جامعه شناسی - روانشناسی - ادبیات - فلسفه - سینما - تاریخ - هنر]👇👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAERYNFzIaFHq5_1oRw
Forwarded from عکس نگار
از آن جا که اکثریت مردم مدرن، در اغلب اوقات زندگی خود، باید حواس شان را جمعِ درآوردن پول کنند، این عقیده قوت می گیرد که لازمۀ رسیدن به هر نوع شادمانی و خرسندی مشخص در زندگی، تصاحب مقدار معینی پول است. پول به لحاظ درونی، از پیش نیاز و ابزاری صرف به هدف غایی تبدیل می شود. هنگامی که این هدف تأمین شد، ناخرسندی و کسالت شدید متناوبی ایجاد می شود… پول پُلی است برای رسیدن… و آدمی نمی تواند روی پُل زندگی کند.
#گئورگ_زیمل #فلسفه_پول
🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
#گئورگ_زیمل #فلسفه_پول
🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📝ارتباط میان تکنولوژی و علم
@IranSociology
🔸ارتباط نزدیک میان رویه های #علم و #تکنولوژی ممکن است به سهولت تمایزات مهم میان این دو را از نظر دور دارد. موضع غالب علم در میدان دید فلسفی، تشخیص این نکته را برای فیلسوفان دشوار کرد که تکنولوژی به جهت شمولش بر مسائلی که در علم پدیدار نمی شوند سزاوار توجه خاص است. این دیدگاه ناشی از همین عدم تشخیصی اغلب، و شاید تا حدی به نحو شگفت انگیز، به گونه ای ارائه میشود که به حد این مدعا که #تکنولوژی «صرفاً» علم کاربردی است تقلیل می یابد.
🔸 پرسش از رابطهٔ میان علم و تکنولوژی مسئلهٔ محوری یکی از متقدم ترین مباحثات میان فیلسوفان تحلیلی تکنولوژی بود. هنریک اسکولیموفسکی به سال ۱۹۶۶ در ویژه نامه ای از نشریهٔ تکنولوژی و #فرهنگ استدلال کرد که تکنولوژی چیزی کاملا متفاوت با علم است (1966 Skolimowski). به تعبیر او، علم به آنچه هست می پردازد، حال آن که تکنولوژی به آنچه قرار است باشد. چند سال بعد، #هربرت_سایمون در کتاب معروف خود به نام علوم مصنوعات (1969 Simon) با عباراتی تقریباً مشابه بر این تمایز مهم تأکید کرد و گفت دانشمند به این که چیزها چگونه هستند می پردازد اما مهندس به اینکه چیزها چگونه باید باشند. گرچه تصور این که فیلسوفان متقدم قادر به تشخیص این تفاوت در جهت گیری نبوده باشند دشوار است، ممکن است گرایش ایشان، خاصه در سنت #تجربه_گرایی منطقی، به این که دانش را نظامی از قضایا ببیند به این اعتقاد منتهی شده باشد که در تکنولوژی هیچ دعوی معرفتی ای نقشی ایفا نمی کند که نتوان آن را در علم نیز یافت. لذا، از مطالعهٔ تکنولوژی انتظار نمی رفت که چالش تازه ای طرح کند یا در خصوص علایق #فلسفهٔ_تحلیلی شگفتی ساز باشد.
🔸به خلاف، ماریو بونگه (1966 Bunge) از این دیدگاه دفاع می کرد که تکنولوژی علم کاربردی است، اما به شیوهٔ ظریفی که حق مطلب را در مورد تفاوت های علم و تکنولوژی ادا می کند. وی تصدیق می کرد که تکنولوژی ناظر به کنش است، اماکنشی که اساس آن را عمیقاً نظریه تشکیل داده است - این چیزی است که تکنولوژی را از هنرها و صنایع متمایز و با علم هم تراز می کند. به نظر بونگه، نظریه ها در تکنولوژی به دو گونه اند: نظریه های جوهری، " که فراهم آورندهٔ دانش دربارهٔ متعلق کشش اند، و نظریه های عملیاتی، " که به خود کنش می پردازند. نظریه های جوهری تکنولوژی حقیقتاً تا حد زیادی کار بسته ای نظریه های علمی اند. به خلاف، نظریه های عملیاتی مسبوق به نظریه های علمی نیستند، بلکه در خود پژوهش کاربردی زاده می شوند. با این حال، چنانکه وی مدعی می شود، نظریه های عملیاتی حاکی از نوعی وابستگی به علم اند از این جهت که در چنین نظریه هایی روشی علمی به کار می رود. این امر در بردارندهٔ ویژگی هایی است نظیر مدل سازی و آرمانی سازی، استفاده از مفاهیم و #انتزاعیات نظری، و اصلاح نظریه ها با جذب داده های تجربی از طریق پیش بینی یا پس بینی.
🔸 در پاسخ به این بحث، ایان جاروی (Jarvic 1966) پژوهش دربارهٔ جایگاه #معرفت_شناختی قضایای تکنولوژیک و شیوهٔ بایستهٔ متمایز کردن قضایای تکنولوژیک از قضایای علمی را در حکم مسائلی مهم برای هر نوع فلسفهٔ تکنولوژی دانست. این امر حاکی از تحقیقی کامل در باب اشکال مختلف دانش [یا معرفت] است که در هر دو رویه واقع میشوند، و به ویژه از آنجا که دانش علمی پیشاپیش به نحوی بسیار گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است، حاکی از تحقیقی کامل درباب آن صور دانش است که مشخصهٔ تکنولوژی اند و علم فاقد آنهاست یا اهمیت بسیار کمتری در علم دارند. گیلبرت رایل (1949 Ryle) در بافتاری متفاوت تمایزی را میان «دانستن که...» - دانش گزارهای سنتی - و «دانستن چگونگی» و به بیان در نیامده و حتی به بیان درنیامدنی - مطرح کرذه بود. مفهوم «دانستن چگونگی» را مایکل پولانیی ذیل نام دادن مستتر برگرفت و یکی از خصوصیات محوری تکنولوژی قرار داد (1958 Polanyi)؛ وضعیت فعلی این بحث فلسفی در مدخل دانش چگونگی در این دانشنامه آمده است. با این حال، تأکید بیش از حد بر نقش دانش به بیان در نیامده، که اغلب «محاسبات سرانگشتی» نامیده می شود، به آسانی اهمیت روشهای عقلانی در تکنولوژی را دستکم می گیرد. تأکید بر دانش مستتر ممکن است برای تمیز رویه های علم و تکنولوژی نیز نامناسب باشد، زیرا نقش دانش مستتر در علم چه بسا مهمتر از آن باشد که فلسفهٔ رایج علم تصدیق می کند؛ مثلا، در استنتاج ارتباطات علّی بر مبنای شواهد تجربی. این مطلب همچنین مضمونی مهم در نوشته های تامس #کوهن در باب تغییر نظریهٔ علمی بود (1962 Kuhn).
📙دانشنامه فلسفه استنفورد، فلسفه تکنولوژی،مارتن فرانسن، صفحه 28
#فلسفه_علم #فلسفه_تکنولوژی
🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
@IranSociology
🔸ارتباط نزدیک میان رویه های #علم و #تکنولوژی ممکن است به سهولت تمایزات مهم میان این دو را از نظر دور دارد. موضع غالب علم در میدان دید فلسفی، تشخیص این نکته را برای فیلسوفان دشوار کرد که تکنولوژی به جهت شمولش بر مسائلی که در علم پدیدار نمی شوند سزاوار توجه خاص است. این دیدگاه ناشی از همین عدم تشخیصی اغلب، و شاید تا حدی به نحو شگفت انگیز، به گونه ای ارائه میشود که به حد این مدعا که #تکنولوژی «صرفاً» علم کاربردی است تقلیل می یابد.
🔸 پرسش از رابطهٔ میان علم و تکنولوژی مسئلهٔ محوری یکی از متقدم ترین مباحثات میان فیلسوفان تحلیلی تکنولوژی بود. هنریک اسکولیموفسکی به سال ۱۹۶۶ در ویژه نامه ای از نشریهٔ تکنولوژی و #فرهنگ استدلال کرد که تکنولوژی چیزی کاملا متفاوت با علم است (1966 Skolimowski). به تعبیر او، علم به آنچه هست می پردازد، حال آن که تکنولوژی به آنچه قرار است باشد. چند سال بعد، #هربرت_سایمون در کتاب معروف خود به نام علوم مصنوعات (1969 Simon) با عباراتی تقریباً مشابه بر این تمایز مهم تأکید کرد و گفت دانشمند به این که چیزها چگونه هستند می پردازد اما مهندس به اینکه چیزها چگونه باید باشند. گرچه تصور این که فیلسوفان متقدم قادر به تشخیص این تفاوت در جهت گیری نبوده باشند دشوار است، ممکن است گرایش ایشان، خاصه در سنت #تجربه_گرایی منطقی، به این که دانش را نظامی از قضایا ببیند به این اعتقاد منتهی شده باشد که در تکنولوژی هیچ دعوی معرفتی ای نقشی ایفا نمی کند که نتوان آن را در علم نیز یافت. لذا، از مطالعهٔ تکنولوژی انتظار نمی رفت که چالش تازه ای طرح کند یا در خصوص علایق #فلسفهٔ_تحلیلی شگفتی ساز باشد.
🔸به خلاف، ماریو بونگه (1966 Bunge) از این دیدگاه دفاع می کرد که تکنولوژی علم کاربردی است، اما به شیوهٔ ظریفی که حق مطلب را در مورد تفاوت های علم و تکنولوژی ادا می کند. وی تصدیق می کرد که تکنولوژی ناظر به کنش است، اماکنشی که اساس آن را عمیقاً نظریه تشکیل داده است - این چیزی است که تکنولوژی را از هنرها و صنایع متمایز و با علم هم تراز می کند. به نظر بونگه، نظریه ها در تکنولوژی به دو گونه اند: نظریه های جوهری، " که فراهم آورندهٔ دانش دربارهٔ متعلق کشش اند، و نظریه های عملیاتی، " که به خود کنش می پردازند. نظریه های جوهری تکنولوژی حقیقتاً تا حد زیادی کار بسته ای نظریه های علمی اند. به خلاف، نظریه های عملیاتی مسبوق به نظریه های علمی نیستند، بلکه در خود پژوهش کاربردی زاده می شوند. با این حال، چنانکه وی مدعی می شود، نظریه های عملیاتی حاکی از نوعی وابستگی به علم اند از این جهت که در چنین نظریه هایی روشی علمی به کار می رود. این امر در بردارندهٔ ویژگی هایی است نظیر مدل سازی و آرمانی سازی، استفاده از مفاهیم و #انتزاعیات نظری، و اصلاح نظریه ها با جذب داده های تجربی از طریق پیش بینی یا پس بینی.
🔸 در پاسخ به این بحث، ایان جاروی (Jarvic 1966) پژوهش دربارهٔ جایگاه #معرفت_شناختی قضایای تکنولوژیک و شیوهٔ بایستهٔ متمایز کردن قضایای تکنولوژیک از قضایای علمی را در حکم مسائلی مهم برای هر نوع فلسفهٔ تکنولوژی دانست. این امر حاکی از تحقیقی کامل در باب اشکال مختلف دانش [یا معرفت] است که در هر دو رویه واقع میشوند، و به ویژه از آنجا که دانش علمی پیشاپیش به نحوی بسیار گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است، حاکی از تحقیقی کامل درباب آن صور دانش است که مشخصهٔ تکنولوژی اند و علم فاقد آنهاست یا اهمیت بسیار کمتری در علم دارند. گیلبرت رایل (1949 Ryle) در بافتاری متفاوت تمایزی را میان «دانستن که...» - دانش گزارهای سنتی - و «دانستن چگونگی» و به بیان در نیامده و حتی به بیان درنیامدنی - مطرح کرذه بود. مفهوم «دانستن چگونگی» را مایکل پولانیی ذیل نام دادن مستتر برگرفت و یکی از خصوصیات محوری تکنولوژی قرار داد (1958 Polanyi)؛ وضعیت فعلی این بحث فلسفی در مدخل دانش چگونگی در این دانشنامه آمده است. با این حال، تأکید بیش از حد بر نقش دانش به بیان در نیامده، که اغلب «محاسبات سرانگشتی» نامیده می شود، به آسانی اهمیت روشهای عقلانی در تکنولوژی را دستکم می گیرد. تأکید بر دانش مستتر ممکن است برای تمیز رویه های علم و تکنولوژی نیز نامناسب باشد، زیرا نقش دانش مستتر در علم چه بسا مهمتر از آن باشد که فلسفهٔ رایج علم تصدیق می کند؛ مثلا، در استنتاج ارتباطات علّی بر مبنای شواهد تجربی. این مطلب همچنین مضمونی مهم در نوشته های تامس #کوهن در باب تغییر نظریهٔ علمی بود (1962 Kuhn).
📙دانشنامه فلسفه استنفورد، فلسفه تکنولوژی،مارتن فرانسن، صفحه 28
#فلسفه_علم #فلسفه_تکنولوژی
🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
از مارکس، انگلس و لنین میپرسند که آیا ترجیح میدهند همسری برای خود اختیار کنند یا معشوقه داشته باشند. مارکس که در مسائل خصوصی تا حدودی محافظهکار بود همانگونه که از او انتظار میرود میگوید «همسر» ولی انگلس که خوشگذرانتر از او بود معشوقهداشتن را انتخاب میکند. در کمال شگفتی لنین میگوید «هر دو». چرا؟ آیا در پشت تصویر انقلابی خشکی که از او وجود دارد رگهای از خوشگذرانی منحط پنهان است؟ نه. او توضیح میدهد: «زیرا بدین ترتیب میتوانم به همسرم بگویم که پیش معشوقهام میروم و به معشوقهام بگویم باید پیش همسرم باشم...» «و بعد چه میکنی؟» «یک گوشهی خلوت پیدا میکنم و میآموزم و میآموزم و میآموزم!»
#خشونت
#اسلاوی_ژیژک
#فلسفه
🌐جامعهشناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
#خشونت
#اسلاوی_ژیژک
#فلسفه
🌐جامعهشناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
📝 سینما بهمثابه تجربه فلسفی
✍️ #آلن_بدیو
مترجم :محمد زرینه
@IRANSOCIOLOGY
#سینما دارای رابطهای منحصربهفرد با #فلسفه است: میتوانیم بگوییم مشاهدهای فلسفی است. دو پرسش سر برمیآورند. اول ، فلسفه به سینما چگونه مینگرد؟ دوم ، چگونه سینما فلسفه را دگرگون میسازد؟ رابطه میان آنها رابطهای از جنس دانش نیست. فلسفه نمیتواند به ما توانایی شناخت سینما را ببخشد.اینیک زندگی، جوهره رابطه، یک رابطه تغییر شکل یافته شده است. سینما فلسفه را متحول میکند، بهعبارتدیگر، سینما مبدل ساز خیالیترین وجه در نسبت با ایده است.سینما به صورتی اساسی عبارت است از خلق ایدههای جدید در خصوص آنچه یک ایده هست. با در نظر گرفتن وجهی دیگر،سینما موقعیتی فلسفی است.بیانی خیالی از موقعیتی فلسفی که رابطه میان رویکردهایی است که معمولاً رابطهای با یکدیگر ندارند. یک موقعیت فلسفی برخوردی میان رویکردهایی است که خارج از یکدیگر هستند....
از متن:
عشاق در یک موقعیت فلسفی لبخند میزنند. برای آنکه به ما نشان دهند میان رخدادی به نام عشق و قواعد معمول زندگی – قواعد شهری و قواعد زناشویی- هیچگونه پیوند متداولی وجود ندارد. حال فلسفه به ما چه خواهد گفت؟ خواهد گفت: « به رخداد بی اندیشیم.» باید به استثنا فکر کنیم. باید بدانیم که در خصوص آنچه نامعمول است باید صحبت کنیم. باید به تغییر در زندگی فکر کنیم. میتوانیم وظایف فلسفه را در مواجهه با شرایط خلاصه کنیم. اول انتخابهای بنیادی بر اساس تفکر را روشن سازد. همیشه انتخابی میان آنچه مورد تمایل و آنچه عدم تمایل است وجود دارد. دوم، فاصله میان تفکر و قدرت ، فاصله میان حکومت و حقیقت را روشن سازد. یعنی مقیاس آن چیزی که فاصله است.برای دانستن آنکه میتواند یا نمیتواند محل تقاطع باشد.... متن کامل را در فایل #pdf زیر بخوانید.
🌐جامعهشناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
✍️ #آلن_بدیو
مترجم :محمد زرینه
@IRANSOCIOLOGY
#سینما دارای رابطهای منحصربهفرد با #فلسفه است: میتوانیم بگوییم مشاهدهای فلسفی است. دو پرسش سر برمیآورند. اول ، فلسفه به سینما چگونه مینگرد؟ دوم ، چگونه سینما فلسفه را دگرگون میسازد؟ رابطه میان آنها رابطهای از جنس دانش نیست. فلسفه نمیتواند به ما توانایی شناخت سینما را ببخشد.اینیک زندگی، جوهره رابطه، یک رابطه تغییر شکل یافته شده است. سینما فلسفه را متحول میکند، بهعبارتدیگر، سینما مبدل ساز خیالیترین وجه در نسبت با ایده است.سینما به صورتی اساسی عبارت است از خلق ایدههای جدید در خصوص آنچه یک ایده هست. با در نظر گرفتن وجهی دیگر،سینما موقعیتی فلسفی است.بیانی خیالی از موقعیتی فلسفی که رابطه میان رویکردهایی است که معمولاً رابطهای با یکدیگر ندارند. یک موقعیت فلسفی برخوردی میان رویکردهایی است که خارج از یکدیگر هستند....
از متن:
عشاق در یک موقعیت فلسفی لبخند میزنند. برای آنکه به ما نشان دهند میان رخدادی به نام عشق و قواعد معمول زندگی – قواعد شهری و قواعد زناشویی- هیچگونه پیوند متداولی وجود ندارد. حال فلسفه به ما چه خواهد گفت؟ خواهد گفت: « به رخداد بی اندیشیم.» باید به استثنا فکر کنیم. باید بدانیم که در خصوص آنچه نامعمول است باید صحبت کنیم. باید به تغییر در زندگی فکر کنیم. میتوانیم وظایف فلسفه را در مواجهه با شرایط خلاصه کنیم. اول انتخابهای بنیادی بر اساس تفکر را روشن سازد. همیشه انتخابی میان آنچه مورد تمایل و آنچه عدم تمایل است وجود دارد. دوم، فاصله میان تفکر و قدرت ، فاصله میان حکومت و حقیقت را روشن سازد. یعنی مقیاس آن چیزی که فاصله است.برای دانستن آنکه میتواند یا نمیتواند محل تقاطع باشد.... متن کامل را در فایل #pdf زیر بخوانید.
🌐جامعهشناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
#فلسفه
#انسان
🔶زمانی که از سرگرمی و همراهی دیگران خسته میشوم و در اتاقم رؤیاپردازی میکنم یا بهتنهایی در کنار رودخانه قدم میزنم، احساس میکنم که جمعیت خاطر پیدا کردهام، و در این حال بهطور طبیعی متمایل میشوم که نظرم را به همهی آن موضوعاتی که ضمن بحث و مطالعه با چونوچرای بسیار به آنها برخورد کردهام معطوف کنم. من نمیتوانم از کنجکاوی برای آشنایی با اصول حسن و قبح اخلاقی، ماهیت و بنیاد حکومت و علت احساسات و تمایلات متعددی که مرا تحت تأثیر قرار میدهند و بر وجودم سلطه دارند اجتناب کنم. از این بابت ناراحتم که فکر میکنم بدون شناخت اصولی که بر مبنای آنها پیش میروم، چیزی را تأیید میکنم و چیز دیگری را رد؛ چیزی را زیبا مینامم و چیز دیگری را زشت؛ و دربارهی صدق و کذب، عقل و جنون حکم صادر میکنم. من دلمشغول وضعیت جهان عالمانهای هستم که تحت نفوذ چنین نادانی اسفانگیزی در همهی این جزئیات قرار دارد. احساس میکنم که جاهطلبانه میخواهم در آموزش نوع انسان سهیم شوم و از طریق اختراعات و کشفیاتم شهرت پیدا کنم. این احساسات طبیعتاً از طبع فعلی من ناشی میشوند؛ و اگر سعی میکردم با پرداختن به مشغله یا سرگرمی دیگری از آنها دوری بجویم، احساس میکنم که شادی و سرور را از دست میدادم؛ و این سرآغاز فلسفهی من است.
📝 #دیوید_هیوم
#رسالهای_در_باب_طبیعت_انسان
📖 #از_مدرنیسم_تا_پستمدرنیسم
🔖 #لارنس_کهون
🔗 #David_Hume
🌐 جامعهشناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
#انسان
🔶زمانی که از سرگرمی و همراهی دیگران خسته میشوم و در اتاقم رؤیاپردازی میکنم یا بهتنهایی در کنار رودخانه قدم میزنم، احساس میکنم که جمعیت خاطر پیدا کردهام، و در این حال بهطور طبیعی متمایل میشوم که نظرم را به همهی آن موضوعاتی که ضمن بحث و مطالعه با چونوچرای بسیار به آنها برخورد کردهام معطوف کنم. من نمیتوانم از کنجکاوی برای آشنایی با اصول حسن و قبح اخلاقی، ماهیت و بنیاد حکومت و علت احساسات و تمایلات متعددی که مرا تحت تأثیر قرار میدهند و بر وجودم سلطه دارند اجتناب کنم. از این بابت ناراحتم که فکر میکنم بدون شناخت اصولی که بر مبنای آنها پیش میروم، چیزی را تأیید میکنم و چیز دیگری را رد؛ چیزی را زیبا مینامم و چیز دیگری را زشت؛ و دربارهی صدق و کذب، عقل و جنون حکم صادر میکنم. من دلمشغول وضعیت جهان عالمانهای هستم که تحت نفوذ چنین نادانی اسفانگیزی در همهی این جزئیات قرار دارد. احساس میکنم که جاهطلبانه میخواهم در آموزش نوع انسان سهیم شوم و از طریق اختراعات و کشفیاتم شهرت پیدا کنم. این احساسات طبیعتاً از طبع فعلی من ناشی میشوند؛ و اگر سعی میکردم با پرداختن به مشغله یا سرگرمی دیگری از آنها دوری بجویم، احساس میکنم که شادی و سرور را از دست میدادم؛ و این سرآغاز فلسفهی من است.
📝 #دیوید_هیوم
#رسالهای_در_باب_طبیعت_انسان
📖 #از_مدرنیسم_تا_پستمدرنیسم
🔖 #لارنس_کهون
🔗 #David_Hume
🌐 جامعهشناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
🔗 #تاملات
🔗 #مفاهیم_کهنه
🔗 #صورت_بندی_نو
________________________
در عرصه های نقد یا تاریخ هیچ کار مثبت, مطلقا هیچ کار مثبتی انجام نمی شود, آن هم وقتی از اهتزاز مفاهیم قدیمی حاضر-آماده خرسند هستیم, همان مفاهیمی که همچون اسکلت ها تمایل دارند هر آفرینشی را مرعوب سازند, بدون آن که ملاحظه کنند فیلسوف های کهنی که این مفاهیم را مرهونشان هستیم قبلا چه کاری را انجام داده اند که ما می خواهیم فیلسوف های مدرن از انجام آن ممانعت به عمل آورند: آن ها مفاهیم خودشان را می آفریدند, و از پاک کردن و تراشیدن استخوان ها همچون منتقدان و تاریخ نگارهای زمانه ی ما شادمان نبودند. حتی تاریخ فلسفی نیز کاملا از جذابیت تهی است اگر متقبل بیدار کردن مفهومی خفته نشود و دیگر بار آن را در صحنه ای نو بازی نکند, ولو این که چنین کاری به بهای ایستادن در مقابل خودش باشد.
https://ibb.co/drpNGU
🖌 #ژیل_دولوز
🖌 #فلیکس_گتاری,
📖 #فلسفه_چیست؟
ص115-116
🌐 جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🔗 #مفاهیم_کهنه
🔗 #صورت_بندی_نو
________________________
در عرصه های نقد یا تاریخ هیچ کار مثبت, مطلقا هیچ کار مثبتی انجام نمی شود, آن هم وقتی از اهتزاز مفاهیم قدیمی حاضر-آماده خرسند هستیم, همان مفاهیمی که همچون اسکلت ها تمایل دارند هر آفرینشی را مرعوب سازند, بدون آن که ملاحظه کنند فیلسوف های کهنی که این مفاهیم را مرهونشان هستیم قبلا چه کاری را انجام داده اند که ما می خواهیم فیلسوف های مدرن از انجام آن ممانعت به عمل آورند: آن ها مفاهیم خودشان را می آفریدند, و از پاک کردن و تراشیدن استخوان ها همچون منتقدان و تاریخ نگارهای زمانه ی ما شادمان نبودند. حتی تاریخ فلسفی نیز کاملا از جذابیت تهی است اگر متقبل بیدار کردن مفهومی خفته نشود و دیگر بار آن را در صحنه ای نو بازی نکند, ولو این که چنین کاری به بهای ایستادن در مقابل خودش باشد.
https://ibb.co/drpNGU
🖌 #ژیل_دولوز
🖌 #فلیکس_گتاری,
📖 #فلسفه_چیست؟
ص115-116
🌐 جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
ImgBB
IMG 20180814 221707
Image IMG 20180814 221707 hosted in ImgBB
📌برای تهیه کتاب در ترافیک نمانید؛ با برخط بخوانید.
🗂لینک کتابهای برخطبوک در دسته بندیهای موضوعی و رشتهای👇
📘 #اقتصاد_و_مدیریت:
🔗 yon.ir/ZtVuj
📗 #ادبیات_جهان:
🔗 yon.ir/NQHkM
📘 #ادبیات_ایران:
🔗 http://yon.ir/8pLyB
📔 #روانشناسی:
🔗 yon.ir/shJFD
📙 #کودک_و_نوجوان:
🔗 yon.ir/IBuwA
📗 #علوم_سیاسی:
🔗 yon.ir/6CSG5
📕 #هنر:
🔗 http://yon.ir/NBsLQ
📘 #سینما:
🔗 http://yon.ir/b0ZqD
📓 #فقه_و_حقوق:
🔗 http://yon.ir/o66Em
📙 #فلسفه:
🔗 yon.ir/HMQxf
📔 #شعر:
🔗 yon.ir/7Cyin
📕 #دین:
🔗 yon.ir/okKur
♦️برای مشاهده و خرید کتابها به لینکهای درج شده در زیر عناوین بروید.
📚برخطبوک👇
🆔 @BarkhatBook
www.barkhatbook.com
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAERYNFzptkeSmPQ-fw
🔖ارسال کتاب به سراسر کشور
🗂لینک کتابهای برخطبوک در دسته بندیهای موضوعی و رشتهای👇
📘 #اقتصاد_و_مدیریت:
🔗 yon.ir/ZtVuj
📗 #ادبیات_جهان:
🔗 yon.ir/NQHkM
📘 #ادبیات_ایران:
🔗 http://yon.ir/8pLyB
📔 #روانشناسی:
🔗 yon.ir/shJFD
📙 #کودک_و_نوجوان:
🔗 yon.ir/IBuwA
📗 #علوم_سیاسی:
🔗 yon.ir/6CSG5
📕 #هنر:
🔗 http://yon.ir/NBsLQ
📘 #سینما:
🔗 http://yon.ir/b0ZqD
📓 #فقه_و_حقوق:
🔗 http://yon.ir/o66Em
📙 #فلسفه:
🔗 yon.ir/HMQxf
📔 #شعر:
🔗 yon.ir/7Cyin
📕 #دین:
🔗 yon.ir/okKur
♦️برای مشاهده و خرید کتابها به لینکهای درج شده در زیر عناوین بروید.
📚برخطبوک👇
🆔 @BarkhatBook
www.barkhatbook.com
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAERYNFzptkeSmPQ-fw
🔖ارسال کتاب به سراسر کشور
تعاریف گوناگون فیلسوفان از #فلسفه
■ #افلاطون: فلسفه، لذتی گرامی است؛ خاستگاه فلسفه، شگفتی در برابر جهان است.
■ #ارسطو: فلسفه، علم به موجودات است از آن سو که وجود دارند.
■ #ویتگنشتاین: فلسفه، نبردی است علیه ذهن افسون زده شده، توسط زبان.
■ #ایمانوئل_کانت: فلسفه، شناسایی عقلانی است که از راه مفاهیم حاصل شده باشد.
■ #فیشته: فلسفه، علمِ علم یا علم معرفت است.
■ #یوهان_فریدریش_هربارت: فلسفه، تحلیلِ معانی عقلی است.
■ #ابن_سینا: فلسفه؛ آگاهی بر حقایق تمام اشیا است؛ به قدری که برای انسان ممکن است بر آنها آگاهی یابد.
■ #سیسرون: فلسفه، عبارت است از: علم پیدا کردن، به شریفترین امور و توانایی استفاده از آن به هر وسیله ای که ممکن شود.
■ #ملاصدرا: فلسفه، استکمال نفس انسان، از طریق معرفت یافتن به حقایق موجودات است؛ همان گونه که در خارج هستند و نیز؛ حکم حقیقی به وجود آنها با برهان و نه با ظن و گمان و تقلید، به قدر توانایی انسانی است.
■ #فردریش_هگل: فلسفه، بحث در امر مطلق است.
■ #فردریش_نیچه: فلسفه به معنای پوشاندن لباس استدلال عقلی بر قامت امیال، کشف و شهود ها و باور های اخلاقی است.
■ #توماس_هابز: فلسفه، علم به روابط علت و معلولی میان اشیاست.
■ #وونت: کار اساسی فلسفه متحد ساختن تمام معرفتهایی است که از راه علوم مختلف بدست میآیند تا به این ترتیب مجموعه ای واحد و پیوسته ایجاد شود.
■ #کریستیان_وولف: فلسفه، علم به موجودات ممکن است؛ یعنی بر هر چه ممکن است، بالفعل حالت تحقق پیدا کند.
🌏جامعهشناسی👇
t.me/iransociology
■ #افلاطون: فلسفه، لذتی گرامی است؛ خاستگاه فلسفه، شگفتی در برابر جهان است.
■ #ارسطو: فلسفه، علم به موجودات است از آن سو که وجود دارند.
■ #ویتگنشتاین: فلسفه، نبردی است علیه ذهن افسون زده شده، توسط زبان.
■ #ایمانوئل_کانت: فلسفه، شناسایی عقلانی است که از راه مفاهیم حاصل شده باشد.
■ #فیشته: فلسفه، علمِ علم یا علم معرفت است.
■ #یوهان_فریدریش_هربارت: فلسفه، تحلیلِ معانی عقلی است.
■ #ابن_سینا: فلسفه؛ آگاهی بر حقایق تمام اشیا است؛ به قدری که برای انسان ممکن است بر آنها آگاهی یابد.
■ #سیسرون: فلسفه، عبارت است از: علم پیدا کردن، به شریفترین امور و توانایی استفاده از آن به هر وسیله ای که ممکن شود.
■ #ملاصدرا: فلسفه، استکمال نفس انسان، از طریق معرفت یافتن به حقایق موجودات است؛ همان گونه که در خارج هستند و نیز؛ حکم حقیقی به وجود آنها با برهان و نه با ظن و گمان و تقلید، به قدر توانایی انسانی است.
■ #فردریش_هگل: فلسفه، بحث در امر مطلق است.
■ #فردریش_نیچه: فلسفه به معنای پوشاندن لباس استدلال عقلی بر قامت امیال، کشف و شهود ها و باور های اخلاقی است.
■ #توماس_هابز: فلسفه، علم به روابط علت و معلولی میان اشیاست.
■ #وونت: کار اساسی فلسفه متحد ساختن تمام معرفتهایی است که از راه علوم مختلف بدست میآیند تا به این ترتیب مجموعه ای واحد و پیوسته ایجاد شود.
■ #کریستیان_وولف: فلسفه، علم به موجودات ممکن است؛ یعنی بر هر چه ممکن است، بالفعل حالت تحقق پیدا کند.
🌏جامعهشناسی👇
t.me/iransociology
Telegram
جامعهشناسی
🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است.
💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما
📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology
بزرگترین مرجع علومانسانی کشور
💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما
📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology
بزرگترین مرجع علومانسانی کشور
📃هایدگر: پرسش از نسبت دازاین با هستی
✍️ #مهدی_معالی
💬فهم دقیق و در عین حال نقد خلاق و رهگشای یک اندیشه به مثابه راهی همواره ناتمام تنها از طریق همزیستی و همگام شدن با آن امکانپذیر است. اما آغاز چنین تجربهای به معنای آغاز از پرسش یا پرسشهایی است که اندیشه یک متفکر از آنجا آغاز میشود و همواره ناظر به آن است. حال برای فهم اندیشه هایدگر، فیلسوفی که بنا به گفته هانا آرنت همچون “پادشاهی گمنام” بود که روح تازهای به فلسفه نیمه جان زمانه خود دمید و زندگی او همانطور که خود او دربارهی ارسطو، فیلسوف محبوبش، گفت «ارسطو به دنیا آمد، کار کرد و مرد»، نمونهی بارز وحدت اندیشیدن و شور حیات بود؛ از کجا باید آغاز کرد به تعبیر دیگر پرسش هایدگر که او از آن به عنوان “پرسش بنیادی” تفکر فلسفی یاد میکند چه بود؟...
متن کامل را در جستارها بخوانید:
https://jostarha.com/hpvb
#فلسفه #مقالات_برگزیده
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️ #مهدی_معالی
💬فهم دقیق و در عین حال نقد خلاق و رهگشای یک اندیشه به مثابه راهی همواره ناتمام تنها از طریق همزیستی و همگام شدن با آن امکانپذیر است. اما آغاز چنین تجربهای به معنای آغاز از پرسش یا پرسشهایی است که اندیشه یک متفکر از آنجا آغاز میشود و همواره ناظر به آن است. حال برای فهم اندیشه هایدگر، فیلسوفی که بنا به گفته هانا آرنت همچون “پادشاهی گمنام” بود که روح تازهای به فلسفه نیمه جان زمانه خود دمید و زندگی او همانطور که خود او دربارهی ارسطو، فیلسوف محبوبش، گفت «ارسطو به دنیا آمد، کار کرد و مرد»، نمونهی بارز وحدت اندیشیدن و شور حیات بود؛ از کجا باید آغاز کرد به تعبیر دیگر پرسش هایدگر که او از آن به عنوان “پرسش بنیادی” تفکر فلسفی یاد میکند چه بود؟...
متن کامل را در جستارها بخوانید:
https://jostarha.com/hpvb
#فلسفه #مقالات_برگزیده
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from جامعهشناسی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #مردان_اندیشه
موضوع: #فلسفه چیست؟
گفتگوی #برایان_مگی با #آیزایا_برلین
حجم فایل: 95 مگابایت
🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
موضوع: #فلسفه چیست؟
گفتگوی #برایان_مگی با #آیزایا_برلین
حجم فایل: 95 مگابایت
🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
پوپولیسم: دربارهی عقل پوپولیستی
نویسنده: ارنستو لاکلائو
مترجم: مراد فرهادپور، جواد گنجی
انتشارات مرکز، چاپ اول 1400
340 صفحه، رقعی، شومیز
قیمت: 110.000 تومان
#اقتصادسیاسی
#فلسفه #سیاست
این کتاب از آخرین نوشتههای ارنستو لاکلائو و به نحوی در حکم شاهکار و محصول نهایی کل تفکر و تجربهی اوست که چهار دههی پر فراز و نشیب را طی کرده است. مهمترین وجه تلاشهای فکری لاکلائو موضعگیری نظری او در برابر سنت مارکسیستی و مواجهه با بحرانی است که کل این سنت فکری را دربرگرفته و، از این حیث، پوپولیسم، دربارهی عقل پوپولیستی عصارهی این مواجههی پربار است. در واقع، میتوان گفت کتاب حاضر مستقل از پیشتاریخ نظریاش به کاملترین شکل پرسش بحران مارکسیسم را پیش روی ما مینهد و، به زعم برخی، به شکلی منسجم نیز بدان پاسخ میگوید.
جهت دانلود فهرست کتاب و سفارش اینجا کلیک کنید
#معرفی_کتاب
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
نویسنده: ارنستو لاکلائو
مترجم: مراد فرهادپور، جواد گنجی
انتشارات مرکز، چاپ اول 1400
340 صفحه، رقعی، شومیز
قیمت: 110.000 تومان
#اقتصادسیاسی
#فلسفه #سیاست
این کتاب از آخرین نوشتههای ارنستو لاکلائو و به نحوی در حکم شاهکار و محصول نهایی کل تفکر و تجربهی اوست که چهار دههی پر فراز و نشیب را طی کرده است. مهمترین وجه تلاشهای فکری لاکلائو موضعگیری نظری او در برابر سنت مارکسیستی و مواجهه با بحرانی است که کل این سنت فکری را دربرگرفته و، از این حیث، پوپولیسم، دربارهی عقل پوپولیستی عصارهی این مواجههی پربار است. در واقع، میتوان گفت کتاب حاضر مستقل از پیشتاریخ نظریاش به کاملترین شکل پرسش بحران مارکسیسم را پیش روی ما مینهد و، به زعم برخی، به شکلی منسجم نیز بدان پاسخ میگوید.
جهت دانلود فهرست کتاب و سفارش اینجا کلیک کنید
#معرفی_کتاب
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📘راهی برای مبارزه با آزادی اینترنت
🍂 دیشب که خبر دستگیری دوروف تازه منتشر شده بود، رسانهها میگفتند او به اتهام «فراهم کردن بستری برای کلاهبرداری، پولشویی، قاچاق مواد مخدر و کودکآزاری» بازداشت شدهاست. اما حالا در اروپا یک روز کاری گذشته و همین رسانهها فرصت کردهاند کاملتر به موضوع بپردازند؛ مثلاً گاردین چند ساعت پیش یک مقالهی نسبتاً مفصلتر دربارهی دوروف منتشر کردهاست. اینجا هم در یک خط گفته که برخی افراد از تلگرام برای مقاصد مجرمانهای مانند کلاهبرداریها و کودکآزاریها استفاده میکنند. اما سپس جهت نوشته کاملاً عوض میشود و ما در ادامهی مقاله فقط میخوانیم که تلگرام شبکهی اجتماعی اصلی علاقمندان به نظریههای توطئه، disinformation، و—درست حدس زدید—راستهای افراطی شده است!
🍂 جالب این که در جایی اشاره میشود که گروهی به اسم Hope Not Hate به این نتیجه رسیده که تلگرام تبدیل شده به اپ منتخب نژادپرستان (کلمهی رمز ووکها برای مخالفان خود) و افراطیها و «فاضلاب محتوای یهودستیزانه» و تلگرام نیز هیچ تلاشی برای محدودسازی محتوای افراطی نمیکند. این Hope Not Hate، که ادعا میکند گروه پیشرو مبارزه با فاشیسم در انگلیس است، ۳۳ هزار دنبالکننده در اینستاگرام و ۱۲۰ هزار دنبالکننده در توییتر دارد. از این موارد فراوان هستند؛ اما چرا یک سازمان اقلیت به این نتیجه میرسد که میتواند برای محدودسازی یک پلتفرم خصوصی با حدوداً یک میلیارد کاربر تصمیمگیری کند؟
🍂 چون چیزی که این مبارزان فاشیسم با آن مبارزه میکنند، دقیقاً آزادی همان یک میلیارد نفر است، نه سوءاستفادهی یک مشت پدوفیل و یهودستیز یا هر گروهی که به آن اشاره میشود. در تمام تاریخ همیشه اقلیتی بودند که شَر یک اقلیت دیگر را بهانهای برای محدود کردن آزادی تمام انسانها میدانستند. این موضوع بر آزادیخواهان گذشته هم پوشیده نبود و در بسیاری از نوشتههای کلاسیک دفاع از آزادی بیان همیشه با این نکته برخورد میکنیم که اقلیتی همواره از آزادی رسانهها سوءاستفاده میکنند، اما این نمیتواند و نباید بهانهی مشروعی برای محدود کردن یکی دیگر از آزادیهای مردم باشد.
🍂 کسی مثل جان استوارت میل حتی چنان پیش میرود که میگوید آزاد بودن این افراد در بیان عقایدشان بهترین راه برای مبارزه با آنهاست؛ برعکس، محدود کردن آزادی بیان آنها باعث میشود تا مردم آمادگی ذهنی خود را برای مقابله با آنها از دست بدهند.
🍂 اگر هدف مبارزه با نژادپرستی و کودکآزاری است، شنیدن مداوم حرفها و استدلالهای این گروهها و برنامههایشان باعث میشود تا همیشه و هرجا که کوچکترین نشانهای ازشان ببینیم متوجه شده و مقابله کنیم. در مقابل، ساکت کردنشان، حذفشان از همهی پلتفرمها، نهتنها مانعی برای ارتکاب جرم نیست، بلکه حتی باعث میشود تا بتوانند در سکوت و بدون این که کسی متوجه شود مقدمات جنایات خود را فراهم کنند.
🍂 مردم زمانی متوجه اینها خواهند شد که دیگر کار از کار گذشته، درحالیکه اگر واقعاً میدانستند یک نژادپرست، یا زنستیز، یا کودکآزار چه عقایدی دارد، سادهتر او را شناسایی میکردند. یا حداقل اگر میدیدند که این افراد چنان فراوانند که مثلاً در تلگرام بهصورت سازمانیافته فعالیت دارند، بیشتر خود را آماده میکردند.
🍂 در هر صورت، فقط خود را فریب میدهیم اگر فکر کنیم که مشکل اصلی دولتها با افرادی که در راستای آزادی اینترنت کار میکنند، مبارزه با شرهایی مثل نژادپرستی و کودکآزاری باشد. خیلیها از قبل بهروشنی نشان دادهاند (مثلاً این اقدام سال گذشتهی دولت فرانسه در رابطه با تلگرام) که مشکل اصلیشان دقیقاً آزادی اینترنت هست، نه چیزی دیگر.
🍂 البته خوشبینانه میتوان گفت اتهاماتی که رسانهها میگویند دوروف بهخاطرشان دستگیر شده بسیار بیپایهتر از آن هستند که در یک دادگاه درستحسابی بتوان با اتکا به آنها انسانی را محکوم کرد. اما این دستگیری مطمئناً آغاز یک راه بسیار نگرانکنندهتر برای مبارزه با آزادی بیان در اینترنت خواهد بود.
.
#سیاست #نقد_چپ #فرانسه #راست_افراطی #نژادپرستی #فاشیسم #فلسفه_سیاست #مکرون #روسیه #پاول_دوروف #تلگرام #آزادی_بیان #پاریس #رمزارز #دموکراسی #نظریه_توطئه #سانسور #حریم_خصوصی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🍂 دیشب که خبر دستگیری دوروف تازه منتشر شده بود، رسانهها میگفتند او به اتهام «فراهم کردن بستری برای کلاهبرداری، پولشویی، قاچاق مواد مخدر و کودکآزاری» بازداشت شدهاست. اما حالا در اروپا یک روز کاری گذشته و همین رسانهها فرصت کردهاند کاملتر به موضوع بپردازند؛ مثلاً گاردین چند ساعت پیش یک مقالهی نسبتاً مفصلتر دربارهی دوروف منتشر کردهاست. اینجا هم در یک خط گفته که برخی افراد از تلگرام برای مقاصد مجرمانهای مانند کلاهبرداریها و کودکآزاریها استفاده میکنند. اما سپس جهت نوشته کاملاً عوض میشود و ما در ادامهی مقاله فقط میخوانیم که تلگرام شبکهی اجتماعی اصلی علاقمندان به نظریههای توطئه، disinformation، و—درست حدس زدید—راستهای افراطی شده است!
🍂 جالب این که در جایی اشاره میشود که گروهی به اسم Hope Not Hate به این نتیجه رسیده که تلگرام تبدیل شده به اپ منتخب نژادپرستان (کلمهی رمز ووکها برای مخالفان خود) و افراطیها و «فاضلاب محتوای یهودستیزانه» و تلگرام نیز هیچ تلاشی برای محدودسازی محتوای افراطی نمیکند. این Hope Not Hate، که ادعا میکند گروه پیشرو مبارزه با فاشیسم در انگلیس است، ۳۳ هزار دنبالکننده در اینستاگرام و ۱۲۰ هزار دنبالکننده در توییتر دارد. از این موارد فراوان هستند؛ اما چرا یک سازمان اقلیت به این نتیجه میرسد که میتواند برای محدودسازی یک پلتفرم خصوصی با حدوداً یک میلیارد کاربر تصمیمگیری کند؟
🍂 چون چیزی که این مبارزان فاشیسم با آن مبارزه میکنند، دقیقاً آزادی همان یک میلیارد نفر است، نه سوءاستفادهی یک مشت پدوفیل و یهودستیز یا هر گروهی که به آن اشاره میشود. در تمام تاریخ همیشه اقلیتی بودند که شَر یک اقلیت دیگر را بهانهای برای محدود کردن آزادی تمام انسانها میدانستند. این موضوع بر آزادیخواهان گذشته هم پوشیده نبود و در بسیاری از نوشتههای کلاسیک دفاع از آزادی بیان همیشه با این نکته برخورد میکنیم که اقلیتی همواره از آزادی رسانهها سوءاستفاده میکنند، اما این نمیتواند و نباید بهانهی مشروعی برای محدود کردن یکی دیگر از آزادیهای مردم باشد.
🍂 کسی مثل جان استوارت میل حتی چنان پیش میرود که میگوید آزاد بودن این افراد در بیان عقایدشان بهترین راه برای مبارزه با آنهاست؛ برعکس، محدود کردن آزادی بیان آنها باعث میشود تا مردم آمادگی ذهنی خود را برای مقابله با آنها از دست بدهند.
🍂 اگر هدف مبارزه با نژادپرستی و کودکآزاری است، شنیدن مداوم حرفها و استدلالهای این گروهها و برنامههایشان باعث میشود تا همیشه و هرجا که کوچکترین نشانهای ازشان ببینیم متوجه شده و مقابله کنیم. در مقابل، ساکت کردنشان، حذفشان از همهی پلتفرمها، نهتنها مانعی برای ارتکاب جرم نیست، بلکه حتی باعث میشود تا بتوانند در سکوت و بدون این که کسی متوجه شود مقدمات جنایات خود را فراهم کنند.
🍂 مردم زمانی متوجه اینها خواهند شد که دیگر کار از کار گذشته، درحالیکه اگر واقعاً میدانستند یک نژادپرست، یا زنستیز، یا کودکآزار چه عقایدی دارد، سادهتر او را شناسایی میکردند. یا حداقل اگر میدیدند که این افراد چنان فراوانند که مثلاً در تلگرام بهصورت سازمانیافته فعالیت دارند، بیشتر خود را آماده میکردند.
🍂 در هر صورت، فقط خود را فریب میدهیم اگر فکر کنیم که مشکل اصلی دولتها با افرادی که در راستای آزادی اینترنت کار میکنند، مبارزه با شرهایی مثل نژادپرستی و کودکآزاری باشد. خیلیها از قبل بهروشنی نشان دادهاند (مثلاً این اقدام سال گذشتهی دولت فرانسه در رابطه با تلگرام) که مشکل اصلیشان دقیقاً آزادی اینترنت هست، نه چیزی دیگر.
🍂 البته خوشبینانه میتوان گفت اتهاماتی که رسانهها میگویند دوروف بهخاطرشان دستگیر شده بسیار بیپایهتر از آن هستند که در یک دادگاه درستحسابی بتوان با اتکا به آنها انسانی را محکوم کرد. اما این دستگیری مطمئناً آغاز یک راه بسیار نگرانکنندهتر برای مبارزه با آزادی بیان در اینترنت خواهد بود.
.
#سیاست #نقد_چپ #فرانسه #راست_افراطی #نژادپرستی #فاشیسم #فلسفه_سیاست #مکرون #روسیه #پاول_دوروف #تلگرام #آزادی_بیان #پاریس #رمزارز #دموکراسی #نظریه_توطئه #سانسور #حریم_خصوصی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY