📝 #فرهنگ توده آمیخته منحطی است از سرگرمی و تبلیغات تجاری است و باعث ادغام افراد در یک کلیت اجتماعی ساختگی و شی وار می شود که مانع رشد تخیل انسان، و باعث سرکوب استعداد انقلابی انسان و آسیب پذیری او در برابر استثمار دیکتاتورها و عوام فریبان است .
آنها خود را در بند نیازهایی خواهند کرد که خود ساخته اند در بند آرزوهایی خواهند بود که به نیازهای انسانی آنها بی ربط و نامربوط خواهند بود .
این انسانها خواهند بود که مستعمره کمپانیها و شرکتهای اقتصادی بزرگ می شوند . و در آن صورت هیچ راه برون رفتی و برگشتی نخواهند بود . روشن فکرانی که در کشور درب مدینه فاضله صنعتی شدن را به ملت نشان می دهند و با رشد روز افزون علوم و صنعت که ارمغان جامعه پیشرفته است به مرور جامعه ارزشها و دیدگاه های انسانی را فراموش خواهند کرد .
« تحت سلطه نظام صنعت فرهنگی، همگان در نظامی متشکل از کلیساها، کلوپ ها، کانون های حرفه ای و ... محصور می شوند که مجموعاً سازنده حساس ترین ابزار کنترل اجتماعی هستند.
فرمانروا دیگر نمی گوید: باید همچون من فکر کنی یا بمیری. او می گوید، آزادی تا همچون من فکر نکنی، زندگی، اموال و همه چیزت از آن تو باقی ماند، ولی از امروز به بعد در میان ما فردی بیگانه خواهی بود
#آدورنو_هورکهایمر 🖋
#صنعت_فرهنگ_سازی ‼️
#تکنولوژی #سرمایه_داری
✅کانال جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
.
آنها خود را در بند نیازهایی خواهند کرد که خود ساخته اند در بند آرزوهایی خواهند بود که به نیازهای انسانی آنها بی ربط و نامربوط خواهند بود .
این انسانها خواهند بود که مستعمره کمپانیها و شرکتهای اقتصادی بزرگ می شوند . و در آن صورت هیچ راه برون رفتی و برگشتی نخواهند بود . روشن فکرانی که در کشور درب مدینه فاضله صنعتی شدن را به ملت نشان می دهند و با رشد روز افزون علوم و صنعت که ارمغان جامعه پیشرفته است به مرور جامعه ارزشها و دیدگاه های انسانی را فراموش خواهند کرد .
« تحت سلطه نظام صنعت فرهنگی، همگان در نظامی متشکل از کلیساها، کلوپ ها، کانون های حرفه ای و ... محصور می شوند که مجموعاً سازنده حساس ترین ابزار کنترل اجتماعی هستند.
فرمانروا دیگر نمی گوید: باید همچون من فکر کنی یا بمیری. او می گوید، آزادی تا همچون من فکر نکنی، زندگی، اموال و همه چیزت از آن تو باقی ماند، ولی از امروز به بعد در میان ما فردی بیگانه خواهی بود
#آدورنو_هورکهایمر 🖋
#صنعت_فرهنگ_سازی ‼️
#تکنولوژی #سرمایه_داری
✅کانال جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥زوال بشریت در عصر ارتباطات
تنهایی ما انسان ها در عصر #تکنولوژی و #اینترنت
✅جامعه شناسی👇
https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPvdHmUPzAjh-jg
تنهایی ما انسان ها در عصر #تکنولوژی و #اینترنت
✅جامعه شناسی👇
https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPvdHmUPzAjh-jg
📝 چرا نیازهای بشر هر روز افزایش میابد؟
@IRANSOCIOLOGY
نظام #سرمایه_داری تمام تمرکزش را بر رو ظاهر و جسم گذاشته است، به طوری که اگر از نظام تولید سرمایه داری، ظاهر و جسم را حذف کنیم، تقریبا چیزی از این سیستم باقی نمی ماند، اما چرا؟
تولد نظام تولیدی سرمایه داری تقریبا همزمان با انقلاب صنعتی اتفاق افتاد، ویژگی بارز سرمایه داری تولید برای سود است، برخلاف نظام های پیش از سرمایه داری که #کالا برحسب نیاز تولید می شد، در نظام سرمایه داری کالا با ایجاد نیاز کاذب و برای کسب سود تولید می شود. می توان گفت سرمایه داری ارزش های سنتی از دست رفته ی انسان را که پیامد انقلاب صنعتی بود را با مصرف و فردگرایی جایگزین کرد. مثال بسیار ساده و روشن برای نیاز کاذب می تواند تلفن همراه باشد، شاید توجه کرده باشید که طی سال های اخیر، تولید مدل های مختلف تلفن همراه شتاب چشمگیری داشته است، از پرچمدارانی که هرسال معرفی می شوند تا میان رده هایی که برای طبقات پایین تر تولید می شود، این بسیار ساده لوحانه است اگر فکر کنیم هدف شرکتها از این پوشش سراسری طبقات رفع نیاز باشد. مثال دیگری که شخصیت و خود انسان را به تمام معنا نشانه می رود و او را تبدیل به کالا می کند مد است: گرداب مد، انسان را از خود بیگانه می کند و با تولیدات جدید او را به چرخه ی مصرف گرایی وارد می کند.
‼️اما چرا سرمایه داری تا این اندازه بر جسم تاکید دارد؟
پاسخ روشن است،سرمایه داری فاقد تولید ارزش است، در نهایت ارزش کاذب تولید می کند، ارزش هایی که ممکن است هر سال یا هرماه تغییر کنند. به همین دلیل است که در کشورهای محدود مانند ایران زنان بیشتر درگیر مد و مصرف می شوند زیرا فرصت بروز استعداد و توانایی های خود را ندارند، بنابراین مجبور می شوند در جسم رقابت کرده و ارزش و برتری خود را در ظاهر به نمایش بگذارند.اما چه چیز پایه های این نظام را استحکام می بخشد و بقای آن را تضمین می کند؟ با جرات میتوانم بگویم رسانه،و زیرمجموعه ی آن،تبلیغات.به طوری که میتوان تبلیغات و سرمایه داری را مکمل هم دانست. بی دلیل نیست که زمانی که لوکاچ، بحث #چیزوارگی یا شی وارگی را مطرح کرد و عامل عمده ی آن را فناوری و #تکنولوژی دانست. اکنون،باید تمام تلاش ما این باشد که ارزش های انسانی را تقویت کنیم و مانع رشد سرطانزای سرمایه داری شویم.
✍ #پوریا_صداقت_نیا
✅جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
.
http://s3.img7.ir/CISY5.jpg
@IRANSOCIOLOGY
نظام #سرمایه_داری تمام تمرکزش را بر رو ظاهر و جسم گذاشته است، به طوری که اگر از نظام تولید سرمایه داری، ظاهر و جسم را حذف کنیم، تقریبا چیزی از این سیستم باقی نمی ماند، اما چرا؟
تولد نظام تولیدی سرمایه داری تقریبا همزمان با انقلاب صنعتی اتفاق افتاد، ویژگی بارز سرمایه داری تولید برای سود است، برخلاف نظام های پیش از سرمایه داری که #کالا برحسب نیاز تولید می شد، در نظام سرمایه داری کالا با ایجاد نیاز کاذب و برای کسب سود تولید می شود. می توان گفت سرمایه داری ارزش های سنتی از دست رفته ی انسان را که پیامد انقلاب صنعتی بود را با مصرف و فردگرایی جایگزین کرد. مثال بسیار ساده و روشن برای نیاز کاذب می تواند تلفن همراه باشد، شاید توجه کرده باشید که طی سال های اخیر، تولید مدل های مختلف تلفن همراه شتاب چشمگیری داشته است، از پرچمدارانی که هرسال معرفی می شوند تا میان رده هایی که برای طبقات پایین تر تولید می شود، این بسیار ساده لوحانه است اگر فکر کنیم هدف شرکتها از این پوشش سراسری طبقات رفع نیاز باشد. مثال دیگری که شخصیت و خود انسان را به تمام معنا نشانه می رود و او را تبدیل به کالا می کند مد است: گرداب مد، انسان را از خود بیگانه می کند و با تولیدات جدید او را به چرخه ی مصرف گرایی وارد می کند.
‼️اما چرا سرمایه داری تا این اندازه بر جسم تاکید دارد؟
پاسخ روشن است،سرمایه داری فاقد تولید ارزش است، در نهایت ارزش کاذب تولید می کند، ارزش هایی که ممکن است هر سال یا هرماه تغییر کنند. به همین دلیل است که در کشورهای محدود مانند ایران زنان بیشتر درگیر مد و مصرف می شوند زیرا فرصت بروز استعداد و توانایی های خود را ندارند، بنابراین مجبور می شوند در جسم رقابت کرده و ارزش و برتری خود را در ظاهر به نمایش بگذارند.اما چه چیز پایه های این نظام را استحکام می بخشد و بقای آن را تضمین می کند؟ با جرات میتوانم بگویم رسانه،و زیرمجموعه ی آن،تبلیغات.به طوری که میتوان تبلیغات و سرمایه داری را مکمل هم دانست. بی دلیل نیست که زمانی که لوکاچ، بحث #چیزوارگی یا شی وارگی را مطرح کرد و عامل عمده ی آن را فناوری و #تکنولوژی دانست. اکنون،باید تمام تلاش ما این باشد که ارزش های انسانی را تقویت کنیم و مانع رشد سرطانزای سرمایه داری شویم.
✍ #پوریا_صداقت_نیا
✅جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
.
http://s3.img7.ir/CISY5.jpg
📝ارتباط میان تکنولوژی و علم
@IranSociology
🔸ارتباط نزدیک میان رویه های #علم و #تکنولوژی ممکن است به سهولت تمایزات مهم میان این دو را از نظر دور دارد. موضع غالب علم در میدان دید فلسفی، تشخیص این نکته را برای فیلسوفان دشوار کرد که تکنولوژی به جهت شمولش بر مسائلی که در علم پدیدار نمی شوند سزاوار توجه خاص است. این دیدگاه ناشی از همین عدم تشخیصی اغلب، و شاید تا حدی به نحو شگفت انگیز، به گونه ای ارائه میشود که به حد این مدعا که #تکنولوژی «صرفاً» علم کاربردی است تقلیل می یابد.
🔸 پرسش از رابطهٔ میان علم و تکنولوژی مسئلهٔ محوری یکی از متقدم ترین مباحثات میان فیلسوفان تحلیلی تکنولوژی بود. هنریک اسکولیموفسکی به سال ۱۹۶۶ در ویژه نامه ای از نشریهٔ تکنولوژی و #فرهنگ استدلال کرد که تکنولوژی چیزی کاملا متفاوت با علم است (1966 Skolimowski). به تعبیر او، علم به آنچه هست می پردازد، حال آن که تکنولوژی به آنچه قرار است باشد. چند سال بعد، #هربرت_سایمون در کتاب معروف خود به نام علوم مصنوعات (1969 Simon) با عباراتی تقریباً مشابه بر این تمایز مهم تأکید کرد و گفت دانشمند به این که چیزها چگونه هستند می پردازد اما مهندس به اینکه چیزها چگونه باید باشند. گرچه تصور این که فیلسوفان متقدم قادر به تشخیص این تفاوت در جهت گیری نبوده باشند دشوار است، ممکن است گرایش ایشان، خاصه در سنت #تجربه_گرایی منطقی، به این که دانش را نظامی از قضایا ببیند به این اعتقاد منتهی شده باشد که در تکنولوژی هیچ دعوی معرفتی ای نقشی ایفا نمی کند که نتوان آن را در علم نیز یافت. لذا، از مطالعهٔ تکنولوژی انتظار نمی رفت که چالش تازه ای طرح کند یا در خصوص علایق #فلسفهٔ_تحلیلی شگفتی ساز باشد.
🔸به خلاف، ماریو بونگه (1966 Bunge) از این دیدگاه دفاع می کرد که تکنولوژی علم کاربردی است، اما به شیوهٔ ظریفی که حق مطلب را در مورد تفاوت های علم و تکنولوژی ادا می کند. وی تصدیق می کرد که تکنولوژی ناظر به کنش است، اماکنشی که اساس آن را عمیقاً نظریه تشکیل داده است - این چیزی است که تکنولوژی را از هنرها و صنایع متمایز و با علم هم تراز می کند. به نظر بونگه، نظریه ها در تکنولوژی به دو گونه اند: نظریه های جوهری، " که فراهم آورندهٔ دانش دربارهٔ متعلق کشش اند، و نظریه های عملیاتی، " که به خود کنش می پردازند. نظریه های جوهری تکنولوژی حقیقتاً تا حد زیادی کار بسته ای نظریه های علمی اند. به خلاف، نظریه های عملیاتی مسبوق به نظریه های علمی نیستند، بلکه در خود پژوهش کاربردی زاده می شوند. با این حال، چنانکه وی مدعی می شود، نظریه های عملیاتی حاکی از نوعی وابستگی به علم اند از این جهت که در چنین نظریه هایی روشی علمی به کار می رود. این امر در بردارندهٔ ویژگی هایی است نظیر مدل سازی و آرمانی سازی، استفاده از مفاهیم و #انتزاعیات نظری، و اصلاح نظریه ها با جذب داده های تجربی از طریق پیش بینی یا پس بینی.
🔸 در پاسخ به این بحث، ایان جاروی (Jarvic 1966) پژوهش دربارهٔ جایگاه #معرفت_شناختی قضایای تکنولوژیک و شیوهٔ بایستهٔ متمایز کردن قضایای تکنولوژیک از قضایای علمی را در حکم مسائلی مهم برای هر نوع فلسفهٔ تکنولوژی دانست. این امر حاکی از تحقیقی کامل در باب اشکال مختلف دانش [یا معرفت] است که در هر دو رویه واقع میشوند، و به ویژه از آنجا که دانش علمی پیشاپیش به نحوی بسیار گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است، حاکی از تحقیقی کامل درباب آن صور دانش است که مشخصهٔ تکنولوژی اند و علم فاقد آنهاست یا اهمیت بسیار کمتری در علم دارند. گیلبرت رایل (1949 Ryle) در بافتاری متفاوت تمایزی را میان «دانستن که...» - دانش گزارهای سنتی - و «دانستن چگونگی» و به بیان در نیامده و حتی به بیان درنیامدنی - مطرح کرذه بود. مفهوم «دانستن چگونگی» را مایکل پولانیی ذیل نام دادن مستتر برگرفت و یکی از خصوصیات محوری تکنولوژی قرار داد (1958 Polanyi)؛ وضعیت فعلی این بحث فلسفی در مدخل دانش چگونگی در این دانشنامه آمده است. با این حال، تأکید بیش از حد بر نقش دانش به بیان در نیامده، که اغلب «محاسبات سرانگشتی» نامیده می شود، به آسانی اهمیت روشهای عقلانی در تکنولوژی را دستکم می گیرد. تأکید بر دانش مستتر ممکن است برای تمیز رویه های علم و تکنولوژی نیز نامناسب باشد، زیرا نقش دانش مستتر در علم چه بسا مهمتر از آن باشد که فلسفهٔ رایج علم تصدیق می کند؛ مثلا، در استنتاج ارتباطات علّی بر مبنای شواهد تجربی. این مطلب همچنین مضمونی مهم در نوشته های تامس #کوهن در باب تغییر نظریهٔ علمی بود (1962 Kuhn).
📙دانشنامه فلسفه استنفورد، فلسفه تکنولوژی،مارتن فرانسن، صفحه 28
#فلسفه_علم #فلسفه_تکنولوژی
🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
@IranSociology
🔸ارتباط نزدیک میان رویه های #علم و #تکنولوژی ممکن است به سهولت تمایزات مهم میان این دو را از نظر دور دارد. موضع غالب علم در میدان دید فلسفی، تشخیص این نکته را برای فیلسوفان دشوار کرد که تکنولوژی به جهت شمولش بر مسائلی که در علم پدیدار نمی شوند سزاوار توجه خاص است. این دیدگاه ناشی از همین عدم تشخیصی اغلب، و شاید تا حدی به نحو شگفت انگیز، به گونه ای ارائه میشود که به حد این مدعا که #تکنولوژی «صرفاً» علم کاربردی است تقلیل می یابد.
🔸 پرسش از رابطهٔ میان علم و تکنولوژی مسئلهٔ محوری یکی از متقدم ترین مباحثات میان فیلسوفان تحلیلی تکنولوژی بود. هنریک اسکولیموفسکی به سال ۱۹۶۶ در ویژه نامه ای از نشریهٔ تکنولوژی و #فرهنگ استدلال کرد که تکنولوژی چیزی کاملا متفاوت با علم است (1966 Skolimowski). به تعبیر او، علم به آنچه هست می پردازد، حال آن که تکنولوژی به آنچه قرار است باشد. چند سال بعد، #هربرت_سایمون در کتاب معروف خود به نام علوم مصنوعات (1969 Simon) با عباراتی تقریباً مشابه بر این تمایز مهم تأکید کرد و گفت دانشمند به این که چیزها چگونه هستند می پردازد اما مهندس به اینکه چیزها چگونه باید باشند. گرچه تصور این که فیلسوفان متقدم قادر به تشخیص این تفاوت در جهت گیری نبوده باشند دشوار است، ممکن است گرایش ایشان، خاصه در سنت #تجربه_گرایی منطقی، به این که دانش را نظامی از قضایا ببیند به این اعتقاد منتهی شده باشد که در تکنولوژی هیچ دعوی معرفتی ای نقشی ایفا نمی کند که نتوان آن را در علم نیز یافت. لذا، از مطالعهٔ تکنولوژی انتظار نمی رفت که چالش تازه ای طرح کند یا در خصوص علایق #فلسفهٔ_تحلیلی شگفتی ساز باشد.
🔸به خلاف، ماریو بونگه (1966 Bunge) از این دیدگاه دفاع می کرد که تکنولوژی علم کاربردی است، اما به شیوهٔ ظریفی که حق مطلب را در مورد تفاوت های علم و تکنولوژی ادا می کند. وی تصدیق می کرد که تکنولوژی ناظر به کنش است، اماکنشی که اساس آن را عمیقاً نظریه تشکیل داده است - این چیزی است که تکنولوژی را از هنرها و صنایع متمایز و با علم هم تراز می کند. به نظر بونگه، نظریه ها در تکنولوژی به دو گونه اند: نظریه های جوهری، " که فراهم آورندهٔ دانش دربارهٔ متعلق کشش اند، و نظریه های عملیاتی، " که به خود کنش می پردازند. نظریه های جوهری تکنولوژی حقیقتاً تا حد زیادی کار بسته ای نظریه های علمی اند. به خلاف، نظریه های عملیاتی مسبوق به نظریه های علمی نیستند، بلکه در خود پژوهش کاربردی زاده می شوند. با این حال، چنانکه وی مدعی می شود، نظریه های عملیاتی حاکی از نوعی وابستگی به علم اند از این جهت که در چنین نظریه هایی روشی علمی به کار می رود. این امر در بردارندهٔ ویژگی هایی است نظیر مدل سازی و آرمانی سازی، استفاده از مفاهیم و #انتزاعیات نظری، و اصلاح نظریه ها با جذب داده های تجربی از طریق پیش بینی یا پس بینی.
🔸 در پاسخ به این بحث، ایان جاروی (Jarvic 1966) پژوهش دربارهٔ جایگاه #معرفت_شناختی قضایای تکنولوژیک و شیوهٔ بایستهٔ متمایز کردن قضایای تکنولوژیک از قضایای علمی را در حکم مسائلی مهم برای هر نوع فلسفهٔ تکنولوژی دانست. این امر حاکی از تحقیقی کامل در باب اشکال مختلف دانش [یا معرفت] است که در هر دو رویه واقع میشوند، و به ویژه از آنجا که دانش علمی پیشاپیش به نحوی بسیار گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است، حاکی از تحقیقی کامل درباب آن صور دانش است که مشخصهٔ تکنولوژی اند و علم فاقد آنهاست یا اهمیت بسیار کمتری در علم دارند. گیلبرت رایل (1949 Ryle) در بافتاری متفاوت تمایزی را میان «دانستن که...» - دانش گزارهای سنتی - و «دانستن چگونگی» و به بیان در نیامده و حتی به بیان درنیامدنی - مطرح کرذه بود. مفهوم «دانستن چگونگی» را مایکل پولانیی ذیل نام دادن مستتر برگرفت و یکی از خصوصیات محوری تکنولوژی قرار داد (1958 Polanyi)؛ وضعیت فعلی این بحث فلسفی در مدخل دانش چگونگی در این دانشنامه آمده است. با این حال، تأکید بیش از حد بر نقش دانش به بیان در نیامده، که اغلب «محاسبات سرانگشتی» نامیده می شود، به آسانی اهمیت روشهای عقلانی در تکنولوژی را دستکم می گیرد. تأکید بر دانش مستتر ممکن است برای تمیز رویه های علم و تکنولوژی نیز نامناسب باشد، زیرا نقش دانش مستتر در علم چه بسا مهمتر از آن باشد که فلسفهٔ رایج علم تصدیق می کند؛ مثلا، در استنتاج ارتباطات علّی بر مبنای شواهد تجربی. این مطلب همچنین مضمونی مهم در نوشته های تامس #کوهن در باب تغییر نظریهٔ علمی بود (1962 Kuhn).
📙دانشنامه فلسفه استنفورد، فلسفه تکنولوژی،مارتن فرانسن، صفحه 28
#فلسفه_علم #فلسفه_تکنولوژی
🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
📝 چرا نیازهای بشر هر روز افزایش میابد؟
✍️ #پوریا_صداقت_نیا
@IRANSOCIOLOGY
نظام #سرمایه_داری تمام تمرکزش را بر رو ظاهر و جسم گذاشته است، به طوری که اگر از نظام تولید سرمایه داری، ظاهر و جسم را حذف کنیم، تقریبا چیزی از این سیستم باقی نمی ماند، اما چرا؟
تولد نظام تولیدی سرمایه داری تقریبا همزمان با انقلاب صنعتی اتفاق افتاد، ویژگی بارز سرمایه داری تولید برای سود است، برخلاف نظام های پیش از سرمایه داری که #کالا برحسب نیاز تولید می شد، در نظام سرمایه داری کالا با ایجاد نیاز کاذب و برای کسب سود تولید می شود. می توان گفت سرمایه داری ارزش های سنتی از دست رفته ی انسان را که پیامد انقلاب صنعتی بود را با مصرف و فردگرایی جایگزین کرد. مثال بسیار ساده و روشن برای نیاز کاذب می تواند تلفن همراه باشد، شاید توجه کرده باشید که طی سال های اخیر، تولید مدل های مختلف تلفن همراه شتاب چشمگیری داشته است، از پرچمدارانی که هرسال معرفی می شوند تا میان رده هایی که برای طبقات پایین تر تولید می شود، این بسیار ساده لوحانه است اگر فکر کنیم هدف شرکتها از این پوشش سراسری طبقات رفع نیاز باشد. مثال دیگری که شخصیت و خود انسان را به تمام معنا نشانه می رود و او را تبدیل به کالا می کند مد است: گرداب مد، انسان را از خود بیگانه می کند و با تولیدات جدید او را به چرخه ی مصرف گرایی وارد می کند.
‼️اما چرا سرمایه داری تا این اندازه بر جسم تاکید دارد؟
پاسخ روشن است،سرمایه داری فاقد تولید ارزش است، در نهایت ارزش کاذب تولید می کند، ارزش هایی که ممکن است هر سال یا هرماه تغییر کنند. به همین دلیل است که در کشورهای محدود مانند ایران زنان بیشتر درگیر مد و مصرف می شوند زیرا فرصت بروز استعداد و توانایی های خود را ندارند، بنابراین مجبور می شوند در جسم رقابت کرده و ارزش و برتری خود را در ظاهر به نمایش بگذارند.اما چه چیز پایه های این نظام را استحکام می بخشد و بقای آن را تضمین می کند؟ با جرات میتوانم بگویم رسانه،و زیرمجموعه ی آن،تبلیغات.به طوری که میتوان تبلیغات و سرمایه داری را مکمل هم دانست. بی دلیل نیست که زمانی که لوکاچ، بحث #چیزوارگی یا شی وارگی را مطرح کرد و عامل عمده ی آن را فناوری و #تکنولوژی دانست. اکنون،باید تمام تلاش ما این باشد که ارزش های انسانی را تقویت کنیم و مانع رشد سرطانزای سرمایه داری شویم.
🌏جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
✍️ #پوریا_صداقت_نیا
@IRANSOCIOLOGY
نظام #سرمایه_داری تمام تمرکزش را بر رو ظاهر و جسم گذاشته است، به طوری که اگر از نظام تولید سرمایه داری، ظاهر و جسم را حذف کنیم، تقریبا چیزی از این سیستم باقی نمی ماند، اما چرا؟
تولد نظام تولیدی سرمایه داری تقریبا همزمان با انقلاب صنعتی اتفاق افتاد، ویژگی بارز سرمایه داری تولید برای سود است، برخلاف نظام های پیش از سرمایه داری که #کالا برحسب نیاز تولید می شد، در نظام سرمایه داری کالا با ایجاد نیاز کاذب و برای کسب سود تولید می شود. می توان گفت سرمایه داری ارزش های سنتی از دست رفته ی انسان را که پیامد انقلاب صنعتی بود را با مصرف و فردگرایی جایگزین کرد. مثال بسیار ساده و روشن برای نیاز کاذب می تواند تلفن همراه باشد، شاید توجه کرده باشید که طی سال های اخیر، تولید مدل های مختلف تلفن همراه شتاب چشمگیری داشته است، از پرچمدارانی که هرسال معرفی می شوند تا میان رده هایی که برای طبقات پایین تر تولید می شود، این بسیار ساده لوحانه است اگر فکر کنیم هدف شرکتها از این پوشش سراسری طبقات رفع نیاز باشد. مثال دیگری که شخصیت و خود انسان را به تمام معنا نشانه می رود و او را تبدیل به کالا می کند مد است: گرداب مد، انسان را از خود بیگانه می کند و با تولیدات جدید او را به چرخه ی مصرف گرایی وارد می کند.
‼️اما چرا سرمایه داری تا این اندازه بر جسم تاکید دارد؟
پاسخ روشن است،سرمایه داری فاقد تولید ارزش است، در نهایت ارزش کاذب تولید می کند، ارزش هایی که ممکن است هر سال یا هرماه تغییر کنند. به همین دلیل است که در کشورهای محدود مانند ایران زنان بیشتر درگیر مد و مصرف می شوند زیرا فرصت بروز استعداد و توانایی های خود را ندارند، بنابراین مجبور می شوند در جسم رقابت کرده و ارزش و برتری خود را در ظاهر به نمایش بگذارند.اما چه چیز پایه های این نظام را استحکام می بخشد و بقای آن را تضمین می کند؟ با جرات میتوانم بگویم رسانه،و زیرمجموعه ی آن،تبلیغات.به طوری که میتوان تبلیغات و سرمایه داری را مکمل هم دانست. بی دلیل نیست که زمانی که لوکاچ، بحث #چیزوارگی یا شی وارگی را مطرح کرد و عامل عمده ی آن را فناوری و #تکنولوژی دانست. اکنون،باید تمام تلاش ما این باشد که ارزش های انسانی را تقویت کنیم و مانع رشد سرطانزای سرمایه داری شویم.
🌏جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
#تکنولوژی در جامعه نوین در خدمت تسلط همه جانبه حاکمیت #سرمایه_داری عمل میکند. تکنولوژی بر خلاف ظاهرش، در جهان نوین بی طرف نیست و در واقع وسیله ای برای تسلط بر مردم به شمار می آید. تکنولوژی به حریم آزادی های درونی و فردی کنشگران تجاوز کرده و توان هرگونه تفکر انتقادی از روابط اجتماعی را از انسانها گرفته است. اما تکنولوژی به طور ذاتی چنین خصلتی ندارد، بلکه جامعه سرمایه داری به آن چنین ماهیتی بخشیده است.
#هربرت_مارکوزه
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
#هربرت_مارکوزه
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY