Forwarded from جامعهشناسی
Forwarded from جامعهشناسی
#انسان هیچگاه خشنود نیست
سرتاسر زندگی را به دنبال خشنودی خیالی می دود،
خشنودی ای که به ندرت به دست می آید و وقتی هم که به دست آمد، همان بیداری از خواب خوشحالی است؛
چون کشتی شکسته ای که بی دکل به بندرگاه وارد می شود.
دست آخر هم تفاوتی نمی کند که
در طول زندگی خوشبخت بوده یا بدبخت،
چون زندگی وی چیزی جز یک اکنون ِ گذرا نبوده
و اکنون نیز پایان یافته.
آرتور #شوپنهاور / جهان و تأملات فیلسوف
✅کانال جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
سرتاسر زندگی را به دنبال خشنودی خیالی می دود،
خشنودی ای که به ندرت به دست می آید و وقتی هم که به دست آمد، همان بیداری از خواب خوشحالی است؛
چون کشتی شکسته ای که بی دکل به بندرگاه وارد می شود.
دست آخر هم تفاوتی نمی کند که
در طول زندگی خوشبخت بوده یا بدبخت،
چون زندگی وی چیزی جز یک اکنون ِ گذرا نبوده
و اکنون نیز پایان یافته.
آرتور #شوپنهاور / جهان و تأملات فیلسوف
✅کانال جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بشریت #مدرنیته #انسان #سرمایه_داری #جنون #توحش #سلطه
✅ به کانال جامعه شناسی بپیوندید:
👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPvdHmUPzAjh-jg
✅ به کانال جامعه شناسی بپیوندید:
👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPvdHmUPzAjh-jg
#انسان در حقیقت حیوانی وحشی و تنفرانگیزست، که ما او را تنها در حالت رام و مهار شده میشناسیم، این حالت را #تمدن نامیدهاند.
#آرتور_شوپنهاوئر
🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
#آرتور_شوپنهاوئر
🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚠️ #انسان، حیوانِ ویرانگر است.
🎬 استیو کاتز در آثارش #توحش انسان، طمع، مصرفگرایی، سلاخی حیوانات، و تخریبِ محیطِ زیست را به تصویر میکشد.
🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🎬 استیو کاتز در آثارش #توحش انسان، طمع، مصرفگرایی، سلاخی حیوانات، و تخریبِ محیطِ زیست را به تصویر میکشد.
🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
▪️ آلفرد آدلر می گفت:
هر روز فكر كنيد چطور مى توانيد يك نفر ديگر را خوشحال كنيد زيرا انديشه خوشحال كردن ديگران ما را از تفكر درباره خودمان باز میدارد و بزرگترين عامل نگرانى ترس و اندوه انديشيدن درباره خود است.
▪️ شادمانى انسان و شادمانى ديگران به يكديگر بستگى دارد. ارسطو به اين نوع برخورد " خودخواهى روشنگرانه " میگويد. خیرخواهی، دوستی و عشق ویژگی انسان است.
▪️ لازم نيست مصلح اجتماعى باشيد كه بتوانيد دنياى بهترى بسازيد بلكه همين كه دنياى خصوصى خودتان را بهتر كنيد خدمت بزرگى كرده ايد ...
برگرفته از کتاب:
طبیعت #انسان
🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
هر روز فكر كنيد چطور مى توانيد يك نفر ديگر را خوشحال كنيد زيرا انديشه خوشحال كردن ديگران ما را از تفكر درباره خودمان باز میدارد و بزرگترين عامل نگرانى ترس و اندوه انديشيدن درباره خود است.
▪️ شادمانى انسان و شادمانى ديگران به يكديگر بستگى دارد. ارسطو به اين نوع برخورد " خودخواهى روشنگرانه " میگويد. خیرخواهی، دوستی و عشق ویژگی انسان است.
▪️ لازم نيست مصلح اجتماعى باشيد كه بتوانيد دنياى بهترى بسازيد بلكه همين كه دنياى خصوصى خودتان را بهتر كنيد خدمت بزرگى كرده ايد ...
برگرفته از کتاب:
طبیعت #انسان
🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 انیمیشن More
- برنده جایزه اسکار
- وضعیت تراژیک #انسان معاصر...
🌐به جامعه شناسی بپیوندید👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvcSOZ6y-bfzjA
- برنده جایزه اسکار
- وضعیت تراژیک #انسان معاصر...
🌐به جامعه شناسی بپیوندید👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvcSOZ6y-bfzjA
#فلسفه
#انسان
🔶زمانی که از سرگرمی و همراهی دیگران خسته میشوم و در اتاقم رؤیاپردازی میکنم یا بهتنهایی در کنار رودخانه قدم میزنم، احساس میکنم که جمعیت خاطر پیدا کردهام، و در این حال بهطور طبیعی متمایل میشوم که نظرم را به همهی آن موضوعاتی که ضمن بحث و مطالعه با چونوچرای بسیار به آنها برخورد کردهام معطوف کنم. من نمیتوانم از کنجکاوی برای آشنایی با اصول حسن و قبح اخلاقی، ماهیت و بنیاد حکومت و علت احساسات و تمایلات متعددی که مرا تحت تأثیر قرار میدهند و بر وجودم سلطه دارند اجتناب کنم. از این بابت ناراحتم که فکر میکنم بدون شناخت اصولی که بر مبنای آنها پیش میروم، چیزی را تأیید میکنم و چیز دیگری را رد؛ چیزی را زیبا مینامم و چیز دیگری را زشت؛ و دربارهی صدق و کذب، عقل و جنون حکم صادر میکنم. من دلمشغول وضعیت جهان عالمانهای هستم که تحت نفوذ چنین نادانی اسفانگیزی در همهی این جزئیات قرار دارد. احساس میکنم که جاهطلبانه میخواهم در آموزش نوع انسان سهیم شوم و از طریق اختراعات و کشفیاتم شهرت پیدا کنم. این احساسات طبیعتاً از طبع فعلی من ناشی میشوند؛ و اگر سعی میکردم با پرداختن به مشغله یا سرگرمی دیگری از آنها دوری بجویم، احساس میکنم که شادی و سرور را از دست میدادم؛ و این سرآغاز فلسفهی من است.
📝 #دیوید_هیوم
#رسالهای_در_باب_طبیعت_انسان
📖 #از_مدرنیسم_تا_پستمدرنیسم
🔖 #لارنس_کهون
🔗 #David_Hume
🌐 جامعهشناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
#انسان
🔶زمانی که از سرگرمی و همراهی دیگران خسته میشوم و در اتاقم رؤیاپردازی میکنم یا بهتنهایی در کنار رودخانه قدم میزنم، احساس میکنم که جمعیت خاطر پیدا کردهام، و در این حال بهطور طبیعی متمایل میشوم که نظرم را به همهی آن موضوعاتی که ضمن بحث و مطالعه با چونوچرای بسیار به آنها برخورد کردهام معطوف کنم. من نمیتوانم از کنجکاوی برای آشنایی با اصول حسن و قبح اخلاقی، ماهیت و بنیاد حکومت و علت احساسات و تمایلات متعددی که مرا تحت تأثیر قرار میدهند و بر وجودم سلطه دارند اجتناب کنم. از این بابت ناراحتم که فکر میکنم بدون شناخت اصولی که بر مبنای آنها پیش میروم، چیزی را تأیید میکنم و چیز دیگری را رد؛ چیزی را زیبا مینامم و چیز دیگری را زشت؛ و دربارهی صدق و کذب، عقل و جنون حکم صادر میکنم. من دلمشغول وضعیت جهان عالمانهای هستم که تحت نفوذ چنین نادانی اسفانگیزی در همهی این جزئیات قرار دارد. احساس میکنم که جاهطلبانه میخواهم در آموزش نوع انسان سهیم شوم و از طریق اختراعات و کشفیاتم شهرت پیدا کنم. این احساسات طبیعتاً از طبع فعلی من ناشی میشوند؛ و اگر سعی میکردم با پرداختن به مشغله یا سرگرمی دیگری از آنها دوری بجویم، احساس میکنم که شادی و سرور را از دست میدادم؛ و این سرآغاز فلسفهی من است.
📝 #دیوید_هیوم
#رسالهای_در_باب_طبیعت_انسان
📖 #از_مدرنیسم_تا_پستمدرنیسم
🔖 #لارنس_کهون
🔗 #David_Hume
🌐 جامعهشناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
Forwarded from جامعهشناسی
#انسان واقعى ترين سلاح انقراض گونه هاست.
انسان هیولایی است که به نظرم حتی امروزه حقیرتر و بینواتر از دیروز شده.... هرچیز دیگری خارج از وجود انسان، شگرف و اعجابانگیز است؛ طبیعت،درختها، سنگها، روخانهها، آسمان، زمین، پرندگان، حتی سکوت سنگهای معدنی در اعماق زمین. من در برابر دنیای مافوق انسانی کور و نابینا بودم، ولی امروز متوجه شدهام هر آنچه که ارتباطی به انسان ندارد از نظر زیبایی پایانناپذیری برخوردار است.
لاسلو کرانساهورکای، نویسندهی مجارستانی، خالق «تانگوی شیطان» و همکار و دستیار بلاتار
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
انسان هیولایی است که به نظرم حتی امروزه حقیرتر و بینواتر از دیروز شده.... هرچیز دیگری خارج از وجود انسان، شگرف و اعجابانگیز است؛ طبیعت،درختها، سنگها، روخانهها، آسمان، زمین، پرندگان، حتی سکوت سنگهای معدنی در اعماق زمین. من در برابر دنیای مافوق انسانی کور و نابینا بودم، ولی امروز متوجه شدهام هر آنچه که ارتباطی به انسان ندارد از نظر زیبایی پایانناپذیری برخوردار است.
لاسلو کرانساهورکای، نویسندهی مجارستانی، خالق «تانگوی شیطان» و همکار و دستیار بلاتار
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 انیمیشن More
- برنده جایزه اسکار
- وضعیت تراژیک #انسان معاصر...
#فیلم_کوتاه, #انیمیشن
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
- برنده جایزه اسکار
- وضعیت تراژیک #انسان معاصر...
#فیلم_کوتاه, #انیمیشن
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from اتچ بات
☆انسان پسامادی☆
✍محمد آخوندپور امیری
🔶اساساً انسان امروزی هم به لحاظِ سطح رفاه و معیشت و هم به لحاظِ سطح تحصیلاتِ دانشگاهی در مقامی به مراتب برتر از انسانِ پیشین زیست می کند. آن جا که متفکرانِ متمرکز بر روی مقوله توسعه عموماً، میزان سوادآموزی را یکی از شاخصه های عمده نیل به سوی توسعه و نوسازی در نظر می گرفتند هرگز تصور نمی کردند که با سطح تحصیلاتِ عالیه، اگر هم روزی در زُمره کشورهای توسعه یافته قرار گیریم، اما حالمان هرگز خوب نخواهد شد.
🔶در اواخر قرن نوزدهم میلادی علوم اجتماعی به پدیده های کنش جمعی و به ویژه جنبش های اجتماعی که صورت های جدیدش در همان ایام ظاهر گردید توجه نموده است. در همین دوره است که برخی از مولفان به «روان شناسی اجتماعی» (گابریل تارد) و برخی به «روان شناسی انبوه خلق» (گوستاو لوبون) گرایش پیدا می کنند و درصدد تبیین این پدیده های اجتماعی جدید بر می آیند. استدلال آنان بر این اصل علّیت بنا گردیده است که به موجب آن افراد اساساً به وجهی غیرعقلانی در یک فعالیت اجتماعی شرکت می نمایند. تعهداتشان بیشتر از یک پویایی عاطفی و تقلیدی مایه می گیرد: فرد در معرض نوعی واگیری قرار می گیرد که او را بر می انگیزد که تحت تاثیر یک سَردَمدار به دیگران ملحق شود و برای تصمیم گرفتن و عمل کردن از قوه عقلانی خود استفاده نکند. بنابراین، کنش جمعی از دیدگان این مولفان پدیده ای غیرعقلانی و بالقوه خطرناک است.
🔶در مقابل این دیدگاه که بیشتر بر پیش فرض های ایدئولوژیک، نظیر «داروینیسم اجتماعی» مبتنی هستند که در درستی علمی آنها جای تردید بسیاری است، تحقیقاتی صورت گرفته که بعنوان نمونه می توان از «تحلیل رفتار جمعی» براساس مفهوم «سرخوردگی نسبیِ» اندیشمندانی همچون «تدگار» نام برد. براساس این تحلیل، سرخوردگی و نارضایتی فرد از وضعیتش او را به پیوستن به کُنش های جمعی بر می انگیزد. این سرخوردگی در واقع نسبی است، یعنی شکاف میان ارزیابی او از وضع موجود و انتظاراتی که از وضع فعلی و وضع آینده خود دارد، تصمیمش را به مشارکت در کنش جمعی تبیین می کند.
🔶جنبش های اجتماعی جدید که با نام افرادی چون آلن تورن و آلبرتو ملوچی عجین گشته است باور دارند که این جنبش ها براساس اهدافی پسامادی شکل می گیرند و بر محور به رسمیت شناسی هویت و ارتقای کیفیت زندگی تمرکز یافته اند؛ درست برعکس جنبش های اجتماعی پیشین که مادی گرایانه بودند. اینگلهارت باور دارد که مشخصه متمایز انسانِ عصر دیروزین با انسانِ امروزین (در وجه فردگرایانه آن) در چارچوب همین گفتمانِ "معنا محوری" و عبور از عرصه معیشت به عرصه معنا، مفهوم پردازی می گردد. اینگلهارت معتقد است امروزه با نسلی روبرو گشته ایم که اعضای جامعه پسامادی اند. هم تحصیل کرده تر هستند و هم در جامعه ای تربیت و جامعه پذیر گشته اند که در آن نیازهای مادی اولیه آنها برآورده گردیده است و انتظارات آنها به سوی ارضای ارزش های پسامادی چرخیده است: صلح جویی، برابری حقوق مرد و زن، حفظ محیط زیست. در آن سوی میدان، روانشناسانی هستند که معتقدند توسعه های فنیِ عصر حاضر اساساً بر تضادهای سیاسی می افزایند؛ زیرا دنیایی می آفریند که با نیازها و خواسته های عمیق انسانی ناسازگار است: دنیایی تصنعی و غیربشری.
🔶در هر حال ارجاع ما برای حضور انسانِ امروزی در فعالیت های جمعی هرچه که باشد نتیجه اما اینگونه حاصل گردیده است که انسانِ پسامادی، بیش از هرمقوله دیگری، آنگاه که انگشتان خود را بر روی صفحات گوشی لمسی خود می چرخاند و با بی حوصلگی صفحات را بالا و پایین می برد؛ آگاه است که از دردی مُفرط در درون خود رنج می برد که نه تحلیل های جامعه شناسانه و روانشناسانه و نه فرهنگ مصرف گراییِ «عصر وفور» و نه رسانه های متنوع نمی توانند التیامی بر آلام او باشند. انسانِ امروزین با یک قمار خودخواسته، ناخواسته، ساختاری یا پساساختاری (هرچه اسمش را بگذاریم در نتیجه تفاوتی نمی کند) دیوانه وار به سوی رهایی گام بر می دارد، اما دریغ و صد افسوس که بیش از رهایی، آغوشِ اسارت بر روی گشوده می گردد.
🔶انسانِ عصر پسامادی را باید در قالبِ عرفی- فرهنگی و در بسترِ زیستِ اجتماعی خاصِ جامعه خود و تجربه تاریخی گذشته و حال درک نمود و برای دردهای امروزینش التیامی خوشایند تجویز نمود. در غیر اینصورت با صَرف هزینه های هنگفت نیز نه تنها ارمغانی برای او نخواهیم آورد؛ بلکه تنها با وعده های پوشالین و اُمیدهای واهی او را بیشتر اسیر بحران نموده و در دریایی از حیرانی و استیصال او را غرق خواهیم نمود.
#انسان_پسامادی
#جنبش_های_اجتماعی_جدید
#جنبش_مه_۱۹۶۸
✍محمد آخوندپور امیری
🔶اساساً انسان امروزی هم به لحاظِ سطح رفاه و معیشت و هم به لحاظِ سطح تحصیلاتِ دانشگاهی در مقامی به مراتب برتر از انسانِ پیشین زیست می کند. آن جا که متفکرانِ متمرکز بر روی مقوله توسعه عموماً، میزان سوادآموزی را یکی از شاخصه های عمده نیل به سوی توسعه و نوسازی در نظر می گرفتند هرگز تصور نمی کردند که با سطح تحصیلاتِ عالیه، اگر هم روزی در زُمره کشورهای توسعه یافته قرار گیریم، اما حالمان هرگز خوب نخواهد شد.
🔶در اواخر قرن نوزدهم میلادی علوم اجتماعی به پدیده های کنش جمعی و به ویژه جنبش های اجتماعی که صورت های جدیدش در همان ایام ظاهر گردید توجه نموده است. در همین دوره است که برخی از مولفان به «روان شناسی اجتماعی» (گابریل تارد) و برخی به «روان شناسی انبوه خلق» (گوستاو لوبون) گرایش پیدا می کنند و درصدد تبیین این پدیده های اجتماعی جدید بر می آیند. استدلال آنان بر این اصل علّیت بنا گردیده است که به موجب آن افراد اساساً به وجهی غیرعقلانی در یک فعالیت اجتماعی شرکت می نمایند. تعهداتشان بیشتر از یک پویایی عاطفی و تقلیدی مایه می گیرد: فرد در معرض نوعی واگیری قرار می گیرد که او را بر می انگیزد که تحت تاثیر یک سَردَمدار به دیگران ملحق شود و برای تصمیم گرفتن و عمل کردن از قوه عقلانی خود استفاده نکند. بنابراین، کنش جمعی از دیدگان این مولفان پدیده ای غیرعقلانی و بالقوه خطرناک است.
🔶در مقابل این دیدگاه که بیشتر بر پیش فرض های ایدئولوژیک، نظیر «داروینیسم اجتماعی» مبتنی هستند که در درستی علمی آنها جای تردید بسیاری است، تحقیقاتی صورت گرفته که بعنوان نمونه می توان از «تحلیل رفتار جمعی» براساس مفهوم «سرخوردگی نسبیِ» اندیشمندانی همچون «تدگار» نام برد. براساس این تحلیل، سرخوردگی و نارضایتی فرد از وضعیتش او را به پیوستن به کُنش های جمعی بر می انگیزد. این سرخوردگی در واقع نسبی است، یعنی شکاف میان ارزیابی او از وضع موجود و انتظاراتی که از وضع فعلی و وضع آینده خود دارد، تصمیمش را به مشارکت در کنش جمعی تبیین می کند.
🔶جنبش های اجتماعی جدید که با نام افرادی چون آلن تورن و آلبرتو ملوچی عجین گشته است باور دارند که این جنبش ها براساس اهدافی پسامادی شکل می گیرند و بر محور به رسمیت شناسی هویت و ارتقای کیفیت زندگی تمرکز یافته اند؛ درست برعکس جنبش های اجتماعی پیشین که مادی گرایانه بودند. اینگلهارت باور دارد که مشخصه متمایز انسانِ عصر دیروزین با انسانِ امروزین (در وجه فردگرایانه آن) در چارچوب همین گفتمانِ "معنا محوری" و عبور از عرصه معیشت به عرصه معنا، مفهوم پردازی می گردد. اینگلهارت معتقد است امروزه با نسلی روبرو گشته ایم که اعضای جامعه پسامادی اند. هم تحصیل کرده تر هستند و هم در جامعه ای تربیت و جامعه پذیر گشته اند که در آن نیازهای مادی اولیه آنها برآورده گردیده است و انتظارات آنها به سوی ارضای ارزش های پسامادی چرخیده است: صلح جویی، برابری حقوق مرد و زن، حفظ محیط زیست. در آن سوی میدان، روانشناسانی هستند که معتقدند توسعه های فنیِ عصر حاضر اساساً بر تضادهای سیاسی می افزایند؛ زیرا دنیایی می آفریند که با نیازها و خواسته های عمیق انسانی ناسازگار است: دنیایی تصنعی و غیربشری.
🔶در هر حال ارجاع ما برای حضور انسانِ امروزی در فعالیت های جمعی هرچه که باشد نتیجه اما اینگونه حاصل گردیده است که انسانِ پسامادی، بیش از هرمقوله دیگری، آنگاه که انگشتان خود را بر روی صفحات گوشی لمسی خود می چرخاند و با بی حوصلگی صفحات را بالا و پایین می برد؛ آگاه است که از دردی مُفرط در درون خود رنج می برد که نه تحلیل های جامعه شناسانه و روانشناسانه و نه فرهنگ مصرف گراییِ «عصر وفور» و نه رسانه های متنوع نمی توانند التیامی بر آلام او باشند. انسانِ امروزین با یک قمار خودخواسته، ناخواسته، ساختاری یا پساساختاری (هرچه اسمش را بگذاریم در نتیجه تفاوتی نمی کند) دیوانه وار به سوی رهایی گام بر می دارد، اما دریغ و صد افسوس که بیش از رهایی، آغوشِ اسارت بر روی گشوده می گردد.
🔶انسانِ عصر پسامادی را باید در قالبِ عرفی- فرهنگی و در بسترِ زیستِ اجتماعی خاصِ جامعه خود و تجربه تاریخی گذشته و حال درک نمود و برای دردهای امروزینش التیامی خوشایند تجویز نمود. در غیر اینصورت با صَرف هزینه های هنگفت نیز نه تنها ارمغانی برای او نخواهیم آورد؛ بلکه تنها با وعده های پوشالین و اُمیدهای واهی او را بیشتر اسیر بحران نموده و در دریایی از حیرانی و استیصال او را غرق خواهیم نمود.
#انسان_پسامادی
#جنبش_های_اجتماعی_جدید
#جنبش_مه_۱۹۶۸
Telegram
attach 📎