جامعه‌شناسی
40K subscribers
3.48K photos
478 videos
144 files
2.42K links
🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است.

💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما

📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology


بزرگترین مرجع علوم‌انسانی کشور
Download Telegram
📝 فلسفه ماهیتاً راه است، راهی همواره بحران زا
✍️ #مهدی_معالی

@IranSociology

🔸تلاش برای رسیدن، ابتدا به توجیهی نسبتاً کامل و قانع کننده و روشن برای قدم نهادن در این راه و یا به عبارت دیگر پیشاپیش جستجوی محرک و انگیزه قوی برای #فلسفه ورزی نه تنها شیو ه ای سطحی و غیر اصیل است، بلکه سرانجام ِآن به نومیدی خواهد انجامید. چنین توجیهات گزاره واری از فعالیت فلسفی حتی با فرض دست یافتن به آن، به نظر نمی رسد تکیه گاه محکمی باشد و دیری نخواهد پایید که در این راه بحران زا فرو خواهد ریخت. فلسفه با هستی گرفتگی آغاز می شود، تجربه ای دگرگون کننده، غریب و مبهم که در لایه های ژرف وجو د رخ می دهد و از جنس گزاره نیست. هستی گرفتگی آشکارگی درخشش رازآمیز پنهان ولی دست یافتنی ساحت هستی است و همراه با آمیزه ای از اضطراب و احساس وجدی است که تا اعماق جان نفوذ می کند و وجود فرد را شعله ور می سازد و حالتی مالیخولیایی به او می بخشد. در واقع آنچه فرد را به قدم نهادن در راه دشوار و صعب العبور فلسفه سوق می دهد مالیخولیای فهمیدن هستی در سطحی بنیادین است که برای سایر افراد خواب زده ممکن است به عنوان فعالیتی بیهوده پدیدار شود. هستی گرفتگی مکثی اعجاب انگیز درون جریان سیال روزمرگی است که خود روزمرگی زدگی را به مثابه امری غیر عادی باز می نمایاند. هستی گرفتگی فی نفسه واجد وجهی طغیانگر است که تمام آنچه پیش از این در جهان فرد در فرایند مستمر عادی سازی و راز زدایی از جریان امور رخ می دهد ویران می کند. هستی گرفتگی مهمان ناخوانده ای است که جام شراب بیداری مسحور کننده ای را به دستان فرد می دهد و او را از عالم سایه های درون غار بیرون می برد و با خود احساس شکل نامانوسی از بی نیازی، بیگانگی و تنهایی را به همراه می آورد که موجب سعادت حقیقی فرد می شود. هستی گرفتگی ریشه در نحوه وجود فلسفی خاص انسان دارد، به تعبیری انسان به نحو انتولوژیکال فیلسوف است.

🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvcSOZ6y-bfzjA
📃هایدگر: پرسش از نسبت دازاین با هستی
✍️ #مهدی_معالی

💬فهم دقیق و در عین حال نقد خلاق و رهگشای یک اندیشه به مثابه راهی همواره ناتمام تنها از طریق همزیستی و همگام شدن با آن امکان‌پذیر است. اما آغاز چنین تجربه‌ای به معنای آغاز از پرسش یا پرسش‌هایی است که اندیشه یک متفکر از آنجا آغاز می‌شود و همواره ناظر به آن است. حال برای فهم اندیشه هایدگر، فیلسوفی که بنا به گفته هانا آرنت همچون “پادشاهی گمنام” بود که روح تازه‌ای به فلسفه نیمه جان زمانه خود دمید و زندگی او همان‌طور که خود او درباره‌ی ارسطو، فیلسوف محبوبش، گفت «ارسطو به دنیا آمد، کار کرد و مرد»، نمونه‌ی بارز وحدت اندیشیدن و شور حیات بود؛ از کجا باید آغاز کرد به تعبیر دیگر پرسش هایدگر که او از آن به عنوان “پرسش بنیادی” تفکر فلسفی یاد می‌کند چه بود؟...

متن کامل را در جستارها بخوانید:
https://jostarha.com/hpvb

#فلسفه #مقالات_برگزیده

🌎جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📕مقدمه‌ای بر پدیدارشناسی اثر امانوئل لویناس
♻️ ترجمه: #مهدی_معالی

آنچه می‌خوانید ترجمه دو بخش از کتاب «مقمدمه‌ای بر پدیدارشناسی» اثر امانوئل لویناس است.

💬“چهره در برابر تملک و سلطه من مقاومت می‌کند” لویناس با به‌کار بردن بلاغت استعاری مبهم و نامحدرد ادعا می‌کند که چهره‌ی دیگری خاستگاه زبان و معناست. دیگری خاستگاه دلالت است و حضور دیگری به منزله‌ی زبان فهم می‌شود.

💬از نظر لویناس چهره ” یک نیاز و نه یک پرسش است چهره دستی در جستجوی پاداش، دستی گشوده است” درواقع شخص لازم نیست تا افراد را ببیند تا با نیاز اخلاقی “چهره” آنها مواجه شود. من مسئولیت اخلاقی خودم را در چهره گرسنه یک کودک یا در دست به سوی من دراز شده یک گدا کشف می‌کنم. علاوه بر این مفهوم چهره همواره مبهم است یعنی چهره‌ای که با من مواجه می‌شود می‌تواند صلح‌آمیز یا خشونت و نابودی تهدید کننده باشد.

متن کامل را در سایت جستارها بخوانید:
https://jostarha.com/irah

🌎جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY