جامعه‌شناسی
40K subscribers
3.48K photos
478 videos
144 files
2.42K links
🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است.

💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما

📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology


بزرگترین مرجع علوم‌انسانی کشور
Download Telegram
ما این حقایق را بدیهی می‌پنداریم که تمام انسان‌ها برابر آفریده شده‌اند، که از سوی پروردگارشان حقوقی جدایی‌ناپذیر به آن‌ها اعطا شده، که در میان آن‌ها زندگی، آزادی و پیگیری شادمانی قرار دارند [سه‌گانه متداول‌تر در آن زمان "زندگی، آزادی و مالکیت" بود]. که برای تضمین این حقوق دولت‌هایی بین انسان‌ها نهادینه می‌شوند که قدرت مشروعشان را از رضایت مردم تحت حکومت خود می‌گیرند. که هرگاه هر گونه‌ای از دولت به تخریب این اهداف روی آورد این حق مردم است که آن را دگرگون یا نابود کنند.

تامس جفرسون؛ اعلامیه استقلال آمریکا


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
لطفاً از تاریخ درس نگیرید!
#مهرپویا_علا

نه ترکیه می‌تواند خلافت عثمانی را احیاء کند، نه ایران می‌تواند شاهنشاهی ساسانی را احیاء کند، نه سعودی می‌تواند خلافت اموی را احیاء کند، نه اسرائیل می‌تواند به دوران سلیمان باز گردد؛ ضمن اینکه کردها هم نمی‌توانند چهار کشور را تجزیه کنند، اجزاء را به هم متصل کنند و سپس در قرن بیست‌ویکم به سبک قرن نوزدهم ملت بسازند. این‌ها خواب‌ها و خیالات عوامی‌اند که از بد روزگار در سیاست قدرتی به هم زده‌اند و حالا به خودشان اجازه می‌دهند منابع قلمرویی را که تحت کنترل دارند و جان انسان‌های آن را صرف خیال‌های کودکانه‌شان سازند. از این منابع استفاده می‌کنند و خیالاتشان را به اسم حقایق تاریخی در ذهن مردم می‌پراکنند. مردمی که اغلب نیازهای اولیۀ رفاهی‌شان تأمین نشده است. به خودشان اجازه می‌دهند بنیادی‌ترین اصول اخلاق را زیر پا بگذارند و نامش را «واقع‌بینی»، «رئال پالتیک»، «عمق راهبردی» و «اهداف والا» بگذارند.

این دودمان‌ها، دوران‌ها، قراردادها، جنگ‌ها و رقابت‌های گذشته مربوط به گذشتگانند. جای بحث دربارۀ آن‌ها در کتاب‌ها و مقالات علمی و پژوهشی است، نه تریبون‌های سیاستمداران. از اینکه در گذشته‌های دور دولتی به نام عثمانی با دولتی به نام صفوی درگیری نظامی داشتند هیچ نتیجه‌ای دربارۀ سیاست امروز نمی‌توان گرفت. اینکه دولتی به نام ساسانی در جنگی به نام قادسیه شکست خورد کوچک‌ترین ربطی به مردمان امروز ندارد. نه مردمان امروز شبیه مردمان گذشته با همان جهان‌بینی و با همان انتظارات از زندگی هستند، نه مناسبات اجتماعی و رابطۀ میان طبقات و اقشار در جهان امروز ربطی به مناسبات اجتماعی صدها سال گذشته دارد. از این گذشته هر کس فقط یک جلد کتاب جدی و به راستی علمی دربارۀ تاریخ هر دوره‌ای را باز کند و آن را ورق بزند در می‌یابد که تاریخ به معنای علمی واژه چقدر با آن تصوری که معمولاً در ذهن مردم از تاریخ وجود دارد و در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها و نظام آموزشی رسمی و بحث‌های فامیلی ترویج می‌شود تفاوت دارد. تاریخ را از منابع علمی و جدی خواندن برای اکثریت قریب به اتفاق مردم هیچ جذابیتی ندارد و احتمالاً لزومی هم ندارد که همه بخوانند. بله ممکن است برای انگشت‌شماری از پژوهشگران جذاب باشد، ولی آن جذابیت چیزی از نوع جذابیت روابط پیچیدۀ ریاضی برای ریاضی‌دانان است. جذابیت پژوهشی و ناشی از دغدغۀ دانستن است.

دولت‌ها اما خلاف این را رواج می‌دهند. تاریخ در دست دولت و دم‌ودستگاه آموزشی و ایدئولوژیک آن فرق چندانی با اسلحه ندارد. با تاریخ برای خواب‌وخیال‌های خود سرباز تربیت می‌کنند. مردم را وادار می‌سازند تا انتقام فلان شکست نظامی متعلق به صدها سال پیش را از دشمنان خیالی بگیرند یا بهمان پیروزی صدها سال پیش را تکرار کنند. اگر کسی جرأت کند و بپرسد: «به فرض که توانستیم، آخرش که چه؟» اگر پرسشگر شانس بیاورد و طرح چنین پرسشی خیانت تلقی نشود، خواهید دید که حتی یک جمله که منطق روشنی داشته باشد نمی‌توانند بر زبان بیاورند. در مواجهه با چنین پرسشی دو کار می‌کنند: یا پشت عواطفی مثل «غیرت»، «شرافت» و «عرق» سنگر می‌گیرند؛ یا اگر «آکادمیک» باشند با اصطلاحات اغلب بی‌معنی از قبیل «حیاط خلوت»، «فضای حیاتی (Lebensraum)»، «عمق راهبردی» و «کریدور» - تازه‌ترین مد این روزها! - جملات مبهم می‌سازند. جملاتی که کار و تولید و مصرف و خرید‌وفروش و علم و صنعت و هنر و ورزش و بازرگانی یا در آن‌ها جایی ندارند یا به خودی خود واجد هیچ ارزشی نیستند و ارزش آن‌ها تنها تا جایی است که در خدمت «هدف والا» باشند. آشکارا نمی‌گویند با رفاه و استاندارد زندگی بالاتر مخالفیم. می‌گویند رفاهتان به این اقدامات ما گره خورده است؛ پس کل جامعه باید در راستای آن سازماندهی شود.

واقعیت اما دقیقاً برعکس است. انگلیس و فرانسه پس از جنگ جهانی دوم امپراتوری‌های استعماری بزرگ خود را در آفریقا و آسیا از دست دادند. ده‌ها برابر قلمرو خود را واگذار کردند. بااین‌همه رفاه عمومی که اکنون در این کشورها وجود دارد به مخیلۀ یک انگلیسی یا فرانسوی معمولی هفتاد سال پیش نمی‌رسید. کرۀ جنوبی هیچ‌گاه امپراتوری نداشت و اساساً خود این کشور زاییدۀ جنگ جهانی است. تولیدات این کشور با اتکای کدام زور نظامی بازارهای جهان را تسخیر کرده‌اند؟ آیا نظامی کرۀ جنوبی اسلحه روی شقیقۀ مصرف‌کنندۀ ایرانی گذاشته است که یا گوشی سامسونگ بخر یا شلیک می‌کنم؟ ترکیه هم اگر تاکنون رشد و توسعه‌ای داشت به خاطر عثمانی‌گری نبود. این را که مقامات این کشور می‌خواهند راه متفاوتی را بروند یا خیر نمی‌دانم. ولی این را می‌دانم که اگر هوس‌های مشابهی به سرشان زده باشد بیشترین زیان متوجه مردم خودشان خواهد شد.


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
روشنفکر ایرانی!
✍️ #محمدـمختارپور

در تاریخ معاصر ایران هرچه می‌گردیم حتی یک جریان، یک گروه و حتی یک شخصیت پیدا نمی‌کنیم که «آزادی» در هر شکل آن برایش غایت و ارزشی باشد که مطلقاً با هیچ‌چیز معامله‌اش نکند. نه با دین و روحانیت، نه با مقام و سلطنت، نه با شهرت و گنده‌گویی‌هایی که از شارلاتان‌ها روشنفکر می‌سازد. تاریخ معاصر ایران شاهدی‌ است بر معنازدایی از مفهوم «روشنفکر».

روشنفکر کسی است که مانند شریعتیِ فارغ‌التحصیل از دانشگاه سوربن با پول عموم مردم و با حمایت حاکمیت محمدرضا پهلوی با معجونی از مارکس و حسین و علی و انگلس در حسینیه‌ی ارشاد جاروجنجال به‌پا می‌کند و عموم مردم و دانشجویان را علیه نظم اجتماعی می‌شورد. روشنفکر کسی است که معتقد است پرو‌ژه‌ی مدرنیزاسیون پهلوی به مردم توهین کرده است و طرفداران همین به‌اصطلاح روشنفکران حتی امروز پس از حدود نیم قرن نمی‌خواهند اشکال بی‌سابقه‌ای از توهین و ظلم به مردم ایران را ببینند. روشنفکر کسی نیست که واقعیت‌های بیرونی و Objective برایش بر ذهنیت‌ها و مفاهیم و ارزش‌ها و امور Subjective ارجیحت داشته باشد. روشنفکر همواره کسی بوده‌ است که واقعیت‌ها و آمار و ارقام برایش اموری ثانویه و حاشیه‌ای بوده است و اصلی‌ترین امور همواره مفاهیم و نظریات و تخیلات سیاسی و اتوپیایی بوده است که خودش هم دقیقاً نمی‌داند چرا آن‌ها را پذیرفته و چه نسبتی با آن‌ها دارد.

روشنفکر کسی نیست که دارای تحصیلات و تخصص خاصی به‌ویژه در حوزه‌های علوم‌انسانی در پی رهایی مردم از هر شکلی از استبداد و ارتجاع باشد و غایتش تشکل‌یابی جامعه‌ی مدنی، دموکراسی و توسعه و رفاه باشد؛ بلکه روشنفکر آن شاعر و نویسنده‌ی مرتجعی است که با فرمی مدرن و محتوایی سنتی و مذهبی در پی احیای سنت‌ها و ارزش‌های ضد انسانی و ضد مدرنی است که در دل تاریخ ایران وجود داشته و به آرامی رو به حاشیه رفتن بود. ساعدی‌ها و آل احمدها و براهنی‌هایی که با بهره‌گیری از فرم‌ها و قالب‌های مدرن ادبی در شعر و رمان و داستان‌نویسی، در پی احیای امپراتوری مذهب در انواع و اشکال آن بودند. کسانی که دین را افیون توده‌ها می‌دانستند و به‌جای عبور از آن در پی افیونی دیگر بودند: مارکسیسم. سنت‌گرایان مرتجعی که فقط با کت‌شلوار و کروات و ریش پروفسوری و سبیل استالینی مدرنیسم شدند اما همچنان همان دگماتیسم‌هایی بودند که در حرف‌ها و نوشته‌ها و نااندیشه‌هایشان روح جزم‌اندیشی و استبداد و ارزش‌های دینی و مذهبی مستتر بود. پرسش این است که در این تاریخ یک‌صدساله از مشروطیت تا به امروز چرا مطلقاً حتی یک شخصیت سیاسی و اجتماعی و انتلکتوئلی که توسعه و رفاه و آزادی بی‌قید و شرط شهروندان ایرانی برایش غایت باشد وجود ندارد؟! باید پرسید چه جادوی فراگیری در این یکصدسال مانع از نقد بی‌چون‌وچرای ایدئولوژی‌ها و رهنمودهای کور و نااندیشیده‌ای شد که جامعه‌ی ایران را به خاک سیاه امروز رساند؟!
کدامین نیروی پنهان ویران‌گری میان این‌همه شخصیت و آدم در حوزه‌های مختلف وجود داشت که آن‌همه شور و هیجان و دروغ عموم مردم و انقلابیون را به اشکال مختلف تحریک کردند و بر آن‌ها دمیدند. چرا هیچ‌کس خودِ آن وضعیت مضطربانه و سراسر خشن و خواهان ویرانی جامعه را به پرسش نگرفت؟! مگر نه آن‌که پرسش‌گری و تفکر نقادانه مهم‌ترین ویژگی روشنفکر است؟! یافتن پاسخ برای این پرسش‌ها نیازمند تحقیقات عمیق و گسترده‌ای است که امیدواریم نسل‌های جوان و آینده برای مقابله با تکرار اشتباهات گذشته به آن پردازند اما واقعیتی که در ابتدای امر باید با آن مواجه شویم و آن را متواضعانه بپذیریم این است که تاریخ معاصر ایران فاقد یک «خاطره» و «تاریخ» از شخصیت، جریان و نیرویی به‌‌راستی دموکراتیک و مدرن است.
اگر نتایج و پیامدهای یک ایده و نظریه و مانیفست سیاسی معیاری برای داوری و واکنش به آن نیست، پس چه چیز می‌تواند چنین معیاری را ایجاد کند؟! آیا جامعه‌ی ایران توانسته است از تجریبات و پیامدهای آنچه از دیروز از آن طرفداری می‌کرده است درس بگیرد و آن را فهم کند؟! در فقدان یک نیروی سیاسی دموکراتیک و سکولار و توسعه‌طلب نمی‌توان چشم‌انداز ویژه و انسانی برای آینده‌ی ایران متصور شد.

در فردای ایران هیچ‌یک از نیروهای سیاسی که سهم و نقش عمده‌ای در رقم خوردن انقلاب 57 داشته‌اند مشروعیتی برای تأثیرگذاری در امور ندارند، چه رسد که مردم زمام امور را به آن‌ها بسپرند. از این‌روست که جامعه‌ی ایران اکنون در یک پیش‌آگاهی تاریخی نسبت به خالی بودن مشت چپ بر این جریان می‌تازد و چپ همچنان می‌کوشد با شیوه‌ها و مفاهیم و نظریات خود، فقدان ایدئولوژی در تحولات چند دهه اخیر را به نفع خود مصادره کند؛ اما از درک این واقعیت عاجز است که جامعه و به‌خصوص نسل‌های جوان هرگونه ایدئولوژی را قی می‌کنند. آن‌ها بر خلاف انقلابیون 57 به خوبی درک کرده‌ند که «آزموده را آزمودن خطاست».


🆔 @IRANSOCIOLOGY
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖥 اهمیت لیبرالیسم برای ایران

✍️ مهدی تدینی

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 بازاندیشی در تاریخ مدرن ایران
🔸 گفتاری از #علی_میرسپاسی (جامعه‌شناس و استاد دانشگاه نیویورک)

#گفتارها (بخش اول)


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Ali Mirsepassi - Rethinking Modern Iranian History
Persica
🎬 بازاندیشی در تاریخ مدرن ایران
🔸 گفتاری از علی میرسپاسی (جامعه‌شناس و استاد دانشگاه نیویورک)
فایل صوتی
حجم فایل 50 مگابایت

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
نواب صفوی مردم را تهدید می‌کرد که: باید فلان مقدار پول (به گروهک فداییان اسلام) بدهید وگرنه سر و کارتان با خنجر و اسلحه است؛
آیت‌الله بروجردی از این‌کارها می‌رنجید، اما ‎#نواب_صفوی معتقد بود پیامبر(ص) این عمل را جایز می‌شمارد.

به نقل از آیت‌الله سلطانی طباطبایی


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی (مهدی تدینی)
«لیبرالیسم داخل ایران!»

اکراه دارم دربارۀ بی‌بی‌سی، به ویژه برنامۀ پرگار که کانون بیگانه‌سازی ایرانیان با ایران و منافع آن است، صحبت کنم، اما چون این مورد بدون ذکر نام دربارۀ شخص بنده است، پاسخ می‌دهم.

در برنامه پرسیده‌اند چرا ترامپ در ایران محبوب است؟ سپس از هر در به مردم ایران توهین کرده‌اند. در این میان، کارشناس برنامه هم دل پری از کتاب «لیبرالیسم» دارد (صحبتش را بشنوید).

اتفاقاً می‌خواستم بدانید هر دو طرح جلد انتخاب خودم است. برای یافتن آن خانم نشسته روی ایمپالا بی‌اغراق یک ماه می‌گشتم. وقتی هم ناشرم عوض شد، باز انتخاب طرح جلد با خودم بود.

از بحث علمی دربارۀ لیبرالیسمِ میزِس و هایِک و رالز بگذریم. فقط یادآوری کنم، طرح‌جلدهایی که از «وزارت ارشاد جمهوری اسلامی» مجوز گرفته و تاکنون بنیادگرایان داخلی به آن اعتراض نکرده‌اند، صدای کارشناس بی‌بی‌سی را درآورده! خوشحالم که باز به هدف زده‌ام! تئوریسینِ «زن، زندگی، آزادی» با نمادپردازی زنانه از آزادی مشکل دارد و به «لیبرالیسم داخل ایران» می‌تازد. این هم که لیبرال‌های چپ تحمل لیبرالیسم راست را ندارند، بخت مشعشع ما را نشان می‌دهد.

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی
برنامهٔ «بیست و پنج ماده‌ای» که حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان[نازی] در سال ۱۹۲۰ انتشار داد شامل اهداف سوسیالیستی بسیار پر‌آب و تابی از قبیل ملی‌کردن شرکت‌های بزرگ، الغای درآمدهایی که برای آن کار نشده، ضبط سودهای ناشی از کمبودهای دوران جنگ و ممنوعیت سوداگری روی معاملات زمین بود.

ریک ویلفورد

پ.ن: این درحالی است که فاشیسم‌ کلیدواژه و‌ رمز سوسیالیست هاست. کلیدواژه سرکوب‌ تمامی منتقدان و‌ مخالفان کمونیست‌ها فاشیسم است،حال باید پرسید نسبت این شکل از مناسبات پیچیده چیست.


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃جورچین بلندمدت خاورمیانه
🔸(به بهانه سقوط دولت در سوریه)

✍️ محمدرضا تهمک

از متن:
با سقوط دولت در سوریه و تحولات اخیر «خاورمیانه» چنین پرسش‌هایی اذهان را به خود مشغول ساخته است: چرا اسد سقوط کرد؟ تحولات سیاسی خاورمیانه به چه سمتی می‌رود؟ امریکا، روسیه، قدرت‌های منطقه‌ای چون ایران، ترکیه و عربستان در این میان چه جایگاهی دارند؟ و ... این‌ها بهانه بحثی است برای فراتر رفتن از صرف سقوط بعث سوری و پرداختن به دیگر تحولات و قطعات مشابه آن که در جورچین قریب به یک قرنی خاورمیانه رقم زده می‌شوند.

در نگاه اول، بشار اسد که در ۲۰۱۱ و آغاز جنگ داخلی مشروعیتی اکثریتی نداشت، در شرایط فرسودگی دولت‌اش و ضعف شدید آن در حکمرانی بر قلمرو سرزمینی سقوطش در ۲۰۲۴ عجیب نیست. تولید ناخالص داخلی سوریه که پیش از جنگ ۲۰۱۱ رقم ۶۷/۵ میلیارد دلار بود در ۲۰۲۳ به حدود ۱۷/۵ میلیارد دلار کاهش یافت و همزمان ۷۱ درصد جمعیت کشور به زیر خط فقر رسید. از طرف دیگر مهمترین ابرقدرت حامی‌اش روسیه خود درگیر جنگ طولانی فرساینده‌ای در اوکراین شده و حتی از حفظ حیات خلوتش در قفقاز ناتوان است. برخی گمانه می‌زنند که روسیه‌ی آچمزشده توسط ناتو وقتی خود را ناتوان از حفظ دولت بعث سوریه دیده و به امید گرفتن امتیازی در اوکراین آن را معامله کرده باشد؛ بعید نیست ثروت خانواده اسد را مصادره و آنها را نیز معامله کند مانند کارهای عجیبی که روس‌ها با پناهجویان چپ ایرانی کرده‌اند. همچنین، رژیم اسد در سال‌های اخیر به‌ویژه سال گذشته با وعده‌های اتحادیه عرب از دولت ایران فاصله گرفت. نیز این مهمترین حامی‌اش در منطقه خود در چنبره تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی و سیاسی داخلی و خارجی گرفتار است و با محاصره زمینی و هوایی سوریه توسط امریکا و اسرائیل نتوانست کمکی به سوریه برساند. به علاوه، دولت ترکیه با سازماندهی نظامی و تقویت گروه‌های معارض سوری و فرستادن اسلامگرایان اویغور به کمک آنان شتافت. بی‌تردید چنین عللی در اضمحلال ارتش بی‌رمق و سقوط دولت در حال احتضار سوریه نقش داشته است. با وجود این، همان‌گونه که خواهیم دید، سقوط بعث سوری قطعه‌ای در پازل جهانی مناسبات قدرت و پیاده‌سازی منطقه‌ای آن بوده است و همه اینها را باید در روند تحولات زمانی-مکانی کلان‌تری دید تا بتوان به مسیرنمای روشنتر و فهمی عمیق‌تر از وقایع رخ‌داده و محتمل پیش‌رو دست یافت.

سوریه استثناء نبوده است، چنین جدالی بر سر مصر ناصریست، ایران دوره ملی‌گرایی تا مذهب‌گرایی کنونی، عراق بعث، لبنان، افغانستان انقلاب ثور و پس از آن و ملت-دولتهایی دیگر در خاورمیانه نیز به مثابه تکه‌های این جورچین ژئوپلیتیکی-ژئواکانومیکی مورد کشمکش وجود داشته است. آنگاه که از منظر جامعه‌شناسی سیاسی نظام بین‌الملل به چنین جدال‌هایی بنگریم بهتر رؤیت می‌شوند.

متن کامل را در اینجا بخوانید

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت که براساس تحقیقات، ۲۷ درصد مردم ایران با درآمد روزانه دو دلار زندگی می‌کنند و بیش از ۶.۵ درصد ایرانی‌ها به سوءتغذیه مبتلا هستند.

در این گزارش آمده است: «نشانه‌های سوءتغذیه مانند کمبود وزن، کوتاهی قد و لاغری شدید در میان جمعیت دیده می‌شود. این در حالی است که ایران یکی از بزرگ‌ترین دارندگان ذخایر نفت و گاز جهان است و بر اساس شاخص جهانی گرسنگی (GHI)، وضعیت ایران در کنار کشورهایی مانند لبنان و مراکش قرار دارد.»

در ادامه این گزارش به شاخص جهانی گرسنگی اشاره شده که براساس آن ۱.۲ درصد کودکان زیر ۵ سال به علت سوءتغذیه جان خود را از دست می‌دهند، ۴.۱ درصد وزن کمی نسبت به قد خود دارند و ۵.۳ درصد به دلیل سوءتغذیه مزمن دچار کوتاهی قد هستند. در ایران ۶ درصد کمبود وزن متوسط، ۲۵ درصد کمبود وزن خفیف، ۳ درصد کوتاهی قد شدید، ۸ درصد کوتاهی قد متوسط و ۱ درصد دچار لاغری شدید هستند.

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
حضراتی که برای مذاکره با ترامپ خود را گرم میکنند در این چند روز باید سبک کار او را فهمیده باشند

او گربه را دم حجله میکشد

او به نقطه ضعف طرف مذاکره اش اشراف دارد. میداند وقتی کانادای بیچاره ۸۷% از صادراتش به آمریکاست در واقع مستعمره آمریکاست، راهی جز اطاعت ندارد. میداند وقتی مکزیک بیچاره ۸۰% صادراتش به آمریکاست، اگر این صادرات قطع شد ۲ سال طول میکشد تا آنها برای خود مشتری جدیدی دست و پا کنند و در این ۲ سال مکزیکیها به خاک سیاه مینشیند در حالیکه اتکای آمریکا به هر یک از این دو کشور برای واردات بیش از ۱۴% نیست قطعا هرآنچه میخواهد انجام میدهند

همه دست به دعا شویم که ترامپ نداند ایران بیشتر از ۹۵% از صادرات نفتش به چین است!

چون با مدل مذاکره ای که از او میشناسیم معلوم است با ما چه خواهد کرد.

کافی است به شی عزیز بگوید نگران نباش عزیزجان، خودم نفت هر چه کم داری تامین می کنم، فعلا با ایران کار دارم!

حالا بیا راجع چیزهای مهمتر مثلا ۵۰۰ میلیارد دلار صادراتت به آمریکا صحبت کنیم!

شما جای "شی" باشی چه پاسخی می‌دهی؟!

✍️ #حامد_پاک_طینت

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📰سیاست‌های پناهندگی آلمان ناکارآمد و پرهزینه شده‌اند/ ماه سرنوشت ساز برای آلمان : نشنال اینترست

🔹 ترس از تکرار تاریخ و تأثیر آن بر سیاست‌های کنونی آلمان
احزاب چپ و میانه‌چپ، مانند سبزها و حزب سوسیال دموکرات (SPD)، معتقدند که مهم‌ترین درس تاریخ آلمان جلوگیری از بازگشت فاشیسم است. به همین دلیل، آنها هرگونه همکاری با احزاب راست‌گرا، به‌ویژه حزب آلترناتیو برای آلمان (AfD)، را رد می‌کنند. در مقابل، احزاب محافظه‌کار مانند اتحادیه دموکرات مسیحی (CDU/CSU) استدلال می‌کنند که نادیده گرفتن نگرانی‌های مردم باعث افزایش نارضایتی و رادیکالیسم خواهد شد.

🔹 بحران مهاجرت و نگرانی عمومی
طبق نظرسنجی‌ها، مهاجرت و پناهجویان مهم‌ترین دغدغه مردم آلمان هستند و ۶۸٪ خواهان کاهش مهاجران و پناهجویان جدید هستند. بااین‌حال، پارلمان آلمان اخیراً لایحه‌ای را که برای بهبود مدیریت مهاجرت غیرقانونی ارائه شده بود، رد کرد. علت اصلی این مخالفت، حمایت احتمالی حزب AfD از این لایحه بود، نه محتوای آن.

🔹 چالش‌های اقتصادی و اجتماعی ناشی از مهاجرت
سیاست‌های پناهندگی آلمان ناکارآمد و پرهزینه شده‌اند. تنها ۲۲٪ از درخواست‌های پناهندگی پذیرفته می‌شوند، اما روند بررسی طولانی و پرهزینه است. در سال ۲۰۲۳، دولت آلمان ۲۹.۷ میلیارد یورو برای مهاجران هزینه کرد. علاوه بر این، ۴۱٪ از جرایم ثبت‌شده در کشور توسط مهاجران انجام شده است.

🔹 وقایع ناگوار و افزایش جرایم مرتبط با مهاجران
حوادثی مانند حمله به بازار کریسمس ماگدبورگ، قتل وحشیانه یک کودک در آشافنبورگ، و حوادث جنایی مشابه، احساس ناامنی در جامعه آلمان را افزایش داده است. در بسیاری از موارد، مهاجمانی که مرتکب این جرایم شده‌اند، قبلاً باید از کشور اخراج می‌شدند، اما به دلیل ضعف در اجرای قوانین، همچنان در آلمان مانده‌اند.

🔹 مشکلات سیاسی و خطرات رد کردن لایحه مهاجرتی
در حالی که CDU/CSU تلاش داشت با تصویب لایحه‌ای برای کنترل بهتر مهاجرت، اعتماد عمومی را جلب کند، SPD و احزاب چپ با رد این لایحه، فرصت را به AfD دادند تا از این نارضایتی به نفع خود استفاده کند. این مسئله ممکن است به رشد بیشتر افراط‌گرایی منجر شود.

🔹 احتمال ممنوعیت حزب AfD و عواقب آن
برخی از سیاستمداران چپ و میانه‌رو به دنبال ممنوعیت حزب AfD هستند. اما این اقدام یادآور سیاست‌های جمهوری وایمار در دهه ۱۹۲۰ است، زمانی که حزب نازی ممنوع شد اما در نهایت به قدرت رسید. ممنوعیت AfD ممکن است احساسات ملی‌گرایانه را تشدید کند و نتیجه معکوس داشته باشد.

🔹 انتخابات آتی و چالش‌های پیش روی احزاب بزرگ
انتخابات ملی آلمان در ۲۳ فوریه برگزار می‌شود. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که CDU/CSU پیشتاز است و فردریش مرتس احتمالاً صدراعظم آینده خواهد بود. بااین‌حال، برای تشکیل دولت، او باید با یک حزب دیگر ائتلاف کند. درحالی‌که ۳۲٪ از مردم خواهان ائتلاف CDU/CSU با SPD هستند، ۲۶٪ از آنها خواهان ائتلاف این حزب با AfD هستند. این نشان می‌دهد که احساسات ضد مهاجرتی در حال افزایش است و احزاب سنتی باید برای حفظ موقعیت خود، سیاست‌های مهاجرتی واقع‌بینانه‌تری ارائه دهند.


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
⭕️دموکراسی: حاکمیت وجدان
✍️محمدامین سلیمانی


🔻"فرد" به طور استعلایی و به سبب یک پیش‌فرض غیرقابل تخطی که قابل تقلیل به سایر مفروضات نیست و یا از انها استنتاج نمی‌شود, شایسته کیفر و پاداش است. شایستگی‌ مورد بحث برخواسته از هم‌بستگی است که فی‌مابین "اختیار" و "مسئولیت" وجود دارد. به نحوی که یکی دیگری را ایجاب کرده و یکدیگر را به طرزی گسست‌ناپذیر مشروط می‌کنند. به تعبیری اگر فرد واجد اختیار عمل نباشد, نمی‌توانیم مسئولیتی را برای او تعریف کنیم تا او مابه‌ازای عهده‌داری از ان مسئولیت از ثمرات حاصله منتفع یا متضرر شود و گنجایش درک نتایج‌‌حاصله را داشته باشد. این گنجایش و ظرفیت‌ را می‌توان نیروی "وجدان" نامید که تحقق ان, مستلزم همبستگی و ایجاب‌متقابل بین اختیارعمل و مسئولیت‌فردی است. از جهتی اختیار و مسئولیت تعریف شده برای فرد هر دو از یک سنخ‌ هستند و هیچ‌کدام نمی‌بایستی از دایره فردیت خارج شوند.

🔻در سطوح‌کلان جامعه این پیش‌فرض بدیهی و استعلایی نه به شکلی فردی که به شکلی جمعی برقرار است; لذا به سبب سنخیت واحدی که بین اختیار و مسئولیت وجود دارد, هر دو محدود به دایره حیات‌جمعی خواهند بود. قدرت‌حاکمه به سبب اختیار ذاتی که دارد می‌بایست اختیار عمل محوله به او مسئولیتی را برای ان ایجاب کند. حال انکه ظرفیت تحقق اعمال قدرت‌حاکمه و نتایج حاصله از ان جمعی است, اختیار عمل محوله به ان نیز باید محدود به جمعیت باشد.
قدرت‌مطلقه تابع این اصول کلی نیست.بلکه گسستی شگرف بین اختیارعمل ان و مسئولیت‌اش وجود دارد که غالبا به سبب فرادستی در جامعه, هرگز اجزای‌سازنده ساختارقدرت از نتایج حاصله متاثر نمی‌گردند.

🔻 بدین جهت قدرت‌مطلقه و تضعیف دموکراسی حداکثری را می‌توان امری غیروجدانی نامید.
دموکراسی فرایندی‌مداوم است که در ان شوونات‌جامعه در پی توزیع قوای خود به نحوی حداکثری هستند تا اختیارعمل حاکم بر جامعه به "سرحدات" ذی‌النفعان تصمیمات‌کلان, یعنی "کلیت جامعه" اشاعه یابد. با این حال در بسط "اختیار حداکثری" نباید به "فردیت" به چشم یک امر انتزاعی و کاملا نظری نگریست. بلکه فرد را باید در مقام یک موضوع تاریخی و ملموس مورد بررسی قرار داد که تمایلات‌, گرایشات,منش و کنش او می‌تواند از مراجع فرافردی متاثر گردد.
در حاکمیت‌مطلقه هیچ سنخیتی بین محدوده "اختیار عمل" و "مسئولیت" وجود ندارد. نمی‌توان قائل به اختیارعملی"اقلیتی" بود و از سویی انتظار تاثیرپذیری و رواداری "حداکثری" نسبت به رانت‌قدرت را داشت.

دموکراسی‌خواهی تلاش برای تحقق حاکمیت‌وجدان است...


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
مجله تایم در اقدامی تحریک‌آمیز، تصویر ایلان ماسک را در پشت میز ریاست‌جمهوری در دفتر بیضی کاخ سفید روی جلد آخرین شماره خود منتشر کرده است. این حرکت می‌تواند تلاشی برای برانگیختن خشم دونالد ترامپ باشد.

این مجله معتبر، در حالی این طرح را انتخاب کرده که ترامپ اختیارات گسترده‌ای را به ماسک و اداره بهینه‌سازی دولت داده است تا نیروی کار فدرال را دگرگون کند. با این حال، برخی شکایت‌های قضایی در روزهای اخیر این روند را تا حدی متوقف کرده‌اند.

روی جلد مجله، ماسک در حالی دیده می‌شود که فنجان قهوه در دست دارد و بین میز ریاست‌جمهوری و پرچم‌های آمریکا و ریاست‌جمهوری نشسته است. مقاله همراه این تصویر که توسط سایمون شاستر و برایان بنت نوشته شده، به سیاست‌های سخت‌گیرانه ماسک پرداخته که میلیون‌ها کارمند دولتی را تحت کنترل او قرار داده است.

در این مقاله آمده است که ماسک تنها به ترامپ پاسخگو است و با اختیاراتی که از او دریافت کرده، دولت را مطابق با خواسته‌های رئیس‌جمهوری تغییر می‌دهد. در این میان، اداره بهینه‌سازی دولت از پاسخ به سوالات تایم خودداری کرده و کاخ سفید نیز نظری ارائه نداده است.

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
لنین کمی بعد در سال 1923 بیمار شد و مرد، و مرگ او تأثیر عمیقی بر توهم مردم جهان از انقلاب اکتبر داشت. جنبشی که او ایجاد کرده بود، چنان به رهبرش وابسته بود که با مرگ او طبعاً رو به‌سوی انحطاط می‌گذاشت.

او هرگز فکر نمی‌کرد که انقلاب پرولتری، تنها در کشور عقب‌مانده‌ی روسیه پیروز شود، یا حتی مدتی به حیات خود ادامه دهد. او معتقد بود انقلاب اکتبر سال 1917 نقطه‌ی آغاز یک رویداد گسترده‌ی بین‌المللی خواهد بود، مثل جنگ اول جهانی که زمینه‌ی شکل‌گیری این انقلاب بود. او تصور می‌کرد اروپای «متمدن»، دنباله‌رو روسیه خواهد شد و آلمان قبل از هر کشور دیگری مسیر روسیه را پیش خواهد گرفت.

گذشته‌ی یک توهم؛ جستاری درباب اندیشه‌ی کمونیسم در قرن بیستم
فرانسوا فوره

تصویر: سال ۲۰۰۴، کیف، اوکراین
لنین درحال حمل به زباله‌دان تاریخ

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
به بیماران تعرض نشود(؟!)
فرشاد غریب‌پور

"کامل‌ترین نوع بی‌عدالتی آن است که عادل به نظر برسیم، درحالی‌که عادل نیستیم." افلاطون

در نظام ناعادلانه درمانی ایران که بیمار را در جایگاه فرودست نسبت به درمانگر فرادست قرار می‌دهد و هر بلایی بر سر بیمار بیاورند مساله را به بهانه تخصصی بودن به نظام پزشکی که تحت اختیار خود پزشکان است ارجاع داده و جریمه‌ای حداقلی برای آن در نظر می‌گیرند، اگر اخباری مانند تعرض به بیماران به‌گوش نرسد عجیب نیست!؟ حتی در ماجرای مرگ چهره‌ای بین‌المللی چون کیارستمی نیز پزشکان همیشه‌طلبکار ایرانی بسیار محکم پشت هم ایستادند و پرونده را در نظام پزشکی در بین خودشان فیصله دادند. مقایسه کنید با دادگاه‌هایی که برای پزشکان خاطی در مرگ مایکل جکسون و متیو پری برگزار شد؛ هر دو در دادگاه عمومی و علنی و توسط قاضی غیرپزشک که ذی‌نفع نیست رسیدگی شده‌اند.

سیستم سلطه‌گر حوزه درمان که حتی خود را پاسخگوی مرگ انسان‌ها در صورت سهل‌انگاری درمانگر نیز نداند، بالطبع فرهنگی را ترویج می‌دهد که در چنین فضائی کادرهای درمانی اجازه هر نوع آسیب جسمانی، خشونت کلامی و فیزیکی یا جنسی به بیماران را به خود می‌دهند. چنین تعرضاتی بخشی از واقعیت و برونداد منطقی فرهنگ و سیستم مدیریت بهداشتی و بیمارستانی در ایران است که به‌جای کنترل مدرن عقلایی، همه چیز را به وجدان درمانگر واگذار کرده است. تا وقتی که رسیدگی به تخلفات در سیستم درمان در انحصار خود پزشکان و دیگر درمانگران است که در آن ذی‌نفع‌اند و به این بهانه که موضوعی تخصصی است و مانند آن بی سروصدا به نفع خود رای می‌دهند، رخ دادن چنین مواردی برای هرکدام از ما و اطرافیانمان نباید دور از انتظار باشد.

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
قله‌ای در کار نیست
✍️مجید بابایی

اقتصاد آسیا در 2024 بالغ بر 40 تریلیون دلار است. سه کشور چین، ژاپن و هند 66 درصد اقتصاد را در اختیار دارند. با اضافه شدن کره‌جنوبی و اندونزی سهم پنج اقتصاد برتر به 74 درصد می‌رسد.

ایران در لیست ۱۰ کشور اول آسیا نیست. این ۱۰ کشور 85 درصد اقتصاد را در دست دارند. از خاورمیانه ترکیه، عربستان و امارات به‌علاوه تایوان و سنگاپور در جمع ۱۰ کشور اول هستند. تنها عربستان و امارات دو کشور نفت‌خیز در بین ۱۰ کشور برتر دیده می‌شوند. سهم این دو کشور جمعا 4.1 درصد اقتصاد آسیا است. در گروهی که ایران در آن قرار دارد کشورهای مالزی، بنگلادش، ویتنام، فیلیپین، اسرائیل و تایلند اقتصاد بزرگ‌تری از ایران دارند و هنگ‌کنگ، پاکستان، قزاقستان و عراق اقتصادهای کوچک‌تر هستند.

ایران جزء گروهی است که جمعا 15 درصد اقتصاد را در اختیار دارند. سهم ایران از اقتصاد آسیا 1 درصد است در حالی‌که سهم ترکیه 3.2 درصد، عربستان 2.8 درصد و امارات 1.4درصد است.این شفاف‌ترین معیار عملکرد دو دهه اخیر است و نتیجه کاملا گویاست. قله‌ای در کار نیست، پسرفت هم داشته‌ایم.

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY