عاشقانه های فاطیما
820 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
#مرگ را گاه با عسل می‌نویسند
گاه با تفنگ گاه با یک نگاه
#قاتل گاه چشمی‌ست
گاه یک دیوانه گاه
#تو با همان نگاه


#نوشین‌جمشیدی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehay_fatima



درباره مشروعیت عشق با من بگو مگو مکن!

عشقم به تو خود شریعت است که مینویسمش و اجرایش می کنم.

اما تو....


تنها کار تو این است
که معشوقه ی ابدیم باشی


#نزار_قبانی
@asheghanehaye_fatima




دره ها گلوله خورده اند

جنگل گلوله خورده است

خون همین حالا دارد

در انارها جمع می شود

من اما

بر تپه ای نشسته ام بهمنِ کوچک دود می‌کنم.

یعنی تنهایم
یعنی نامِ هیچ‌کس در دهانم نیست
و اندوه را
مثل عینکِ دودی
بر چشم گذاشته‌ام
خوب می‌داند با خورشید چه‌کار کند
می‌داند چگونه سبزیِ شاخه‌ها را
از پا دربیاورد..

باید بروم،
این بهمنِ کوچک را ترک کنم

باید بروم.



#گروس_عبدالمکیان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#رقص #تانگو از «Miriam Larici» و «Leonardo Barrionuevo» هنرمندان آرژانتینی، در مسابقه ی «Superstars of Dance» و کسب مدال طلا.
* سال ۲۰۰۹ میلادی.
#موسیقی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



آن‌گاه که مردی به زبان نمی‌آورد
زنی را دوست دارد
همه چیز را از دست می‌دهد
حتی آن زن را.

و آن‌گاه که زنی به زبان می‌آورد
مردی را دوست دارد
همه چیز را از دست می‌دهد
حتی آن مرد را.

در عشق
سکوت جنایت مرد است
و حرف زدن جنایت زن...



#شهرزاد_الخلیج
■ترجمه : #اسماء_خواجه_زاده
@asheghanehaye_fatima



❑والس جدایی

صدای وزش بادهای مضطرب را می‌شنوی؟
زمان جدایی فرا رسیده است
جنگل الوان و رنگارنگ به دور سرمان می‌چرخد و می‌چرخد
و ما به یک رقص والس قدیمی و فراموش شده مشغولیم.

وقتی مسیر سرنوشت را طی می‌کنی
این سرزمین دوردست،این رودخانه و ساحل ماسه‌ای‌اش
و این رقص والس آرام را از یاد مبر.

ما جدا می‌شویم که دوباره بهم برسیم
عشق جاودانه است و می‌ماند.
نخستین برگ پاییزی چرخ می‌خورد و می‌افتد
و همان رقص والس دوران جدائی،
در خاطرمان می‌چرخد و می‌چرخد.

نسیم وزان،زلف بر باد می‌دهد
این موسیقی به سرنوشت ما می‌ماند.
برف می‌بارد و صورتمان را گرم می‌کند
و در دل همان والس قدیمی،همچنان می‌چرخد و می‌چرخد...


#شعر: Konstantin_vanshenkin#
■ترجمه: #بهروز_بهادری_‌فر
تکست #حریق_خزان از #علیرضا_قربانی


♫♫ حریق خزان بود
همه برگ ها آتش سرخ، 
درختان همه دود پیچان به تاراج باد
من از جنگل شعله ها می گذشتم
غبار غروب به روی درختان فرو می نشست
و باد غریب، عبوس از بر شاخه ها می گذشت
و سر در پی برگ ها می گذاشت
فضا را صدای غم آلود برگی که فریاد می زد
لبریز می کرد،
و در چشم برگی که 
خاموش خاموش می سوخت
نگاهی که نفرین به پاییز می کرد
حریق خزان بود،حریق خزان بود
حریق خزان بود
شب از جنگل شعله ها می گذشت
حریق خزان بود و تاراج باد
من آهسته در دود شب رو نهفتم
و در گوش برگی که خاموش می سوخت گفتم
مسوز این چنین گرم در خود، مسوز
مپیچ این چنین تلخ بر خود، مپیچ
که گر دست بیداد تقدیر کور
تو را می دواند به دنبال باد
مرا می دواند به دنبال هیچ
من از جنگل شعله ها می گذشتم،
همه هستی ام جنگلی شعله ور بود


#فریدون_مشیری
ترجیح میدم دیوانه و شاد باشم تا اینکه نرمال و غمگین باشم ...!


#پائولو_کوئلیو
عکس: Elizaveta porodina


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



نیم رخی که تنهایی ام را می بوسد/لب ندارد
کِرمی که زندگی ام را می تند / سبز نیست
و هیچ درختی را/ در خوابهایش به آغوش نکشیده ست

من اما توی خوابهایت بودم
چرخ و فلکی که شهر را در من می چرخاند
مگافن های هر روزه را در من می خورد
و زن ها را در هم پیچیده بود
کابوس نبود
من از لبهایشان سرخ ترین را برداشتم
روی آینه شعری نوشتم
که ته ِ جیب های خدا کز کنند کلمات
ته ِ جیب های خدا ، همیشه ته ِجیب های خدا ست
که سوراخ نمی شود / و نمی افتد
لب هایم از لب /لبهایم از تو
از زن ها
که در خوابهایت بنفش می پوشند
بنفش می رقصند
در همه ی تن های تو
بنفش
بوسه ی خدا بود
روی بازوی چپم

#زبیده_حسینی
Forwarded from اتچ بات
‌عصر عاشورا یکی از آثار نگارگری #محمود_فرشچیان است که در عاشورای سال ۱۳۵۵ به تصویر کشیده شده‌است. موضوع این اثر بازگشت مرکب بی‌سوار حسین بن علی به سوی خیمه‌ها در عصر عاشورا است. فرشچیان این اثر را با کیفیت‌ترین در میان تولیدات خود می‌داند. این اثر در سال ۱۳۶۹ به موزه آستان قدس رضوی اهدا شد. 


"این تابلو جزو آثار هنری یونسکو می‌باشد."

فرشچیان خود دربارهٔ خلق این اثر می‌گوید:

سه سال پیش از انقلاب، روز عاشورا، مادرم گفت: برو روضه گوش کن تا چند کلام حرف حساب بشنوی. گفتم: من حالا کاری دارم بعد خواهم رفت. رفتم اتاق، اما خودم ناراحت شدم. حال عجیبی به من دست داد، قلم را برداشتم و تابلوی «عصر عاشورا» را شروع کردم. قلم را که برداشتم همین تابلو شد که الان هست، بدون هیچ تغییری. الان که بعد از سی سال به این تابلو نگاه می‌کنم، می‌بینم اگر می‌خواستم این کار را امروز بکشم، باز هم همین تابلو به وجود می‌آمد، بدون هیچ تغییری. یک چیزی دارد این تابلو که خود من هم گریه‌ام می‌گیرد... تفکر حاکم بر تابلو هم همان اصل حاکم برتابلوی ضامن آهو است، یعنی تمام خطوط مدور بوده و به وجود مبارک حضرت زینب (س) ختم می‌شد

@asheghanehaye_fatima
 

متن آهنگ #اسیر_شب از #فرهاد



دانلود آهنگ اسیر شب از فرهاد

♫♫ جغد بارون‌خورده‌ای تو کوچه فریاد می‌زنه،
زیر دیوار بلندی یه نفر جون می‌کنه،
کی می‌دونه تو دل تاریک شب چی می‌گذره؟
پای برده‌های شب اسیر زنجیر غمه!
دل‌ام از تاریکی‌ها خسته شده،
همه‌ی درها به روم بسته شده!
من اسیر سایه‌های شب شدم،
شب اسیر تور سرد آسمون؛
پا به پای سایه‌ها باید برم
همه شب به شهر تاریک جنون!
دل‌ام از تاریکی‌ها خسته شده،
همه‌ی درها به روم بسته شده!
چراغ ستاره‌ی من رو به خاموشی می‌ره،
بین مرگ و زنده‌گی اسیر شدم باز دوباره؛
تاریکی با پنجه‌های سردش از راه می‌رسه،
توی خاک سرد قلب‌ام بذر کینه می‌کاره.
دل‌ام از تاریکی‌ها خسته شده،
همه‌ی درها به روم بسته شده!
مرغ شومی پشت دیوار دل‌ام
خودش‌و این ور و اون ور می‌زنه،
تو رگای خسته‌ی سرد تن‌ام
ترس مردن داره پر پر می‌زنه!
دل‌ام از تاریکی‌ها خسته شده،
همه‌ی درها به روم بسته شده! ♫♫


@asheghanehaye_fatima
چشمانِ منتظر که
لزوماً به جاده نیست !

گاهی
به صفحهٔ گوشی ،
پِیِ یک شب بخیرِ توست ...

@asheghanehaye_fatima
دوستانی تذکر دادن که این شعر از مهدی اخوان ثالثه!

اینطور نیست. مهدی اخوان ثالث این بخش از شعرِ نیما رو به صورت نقل قولی از نیما آورده.

@asheghanehaye_fatima
#مهدی_اخوان_ثالث👆

نیما این شعر رو در سال ۱۳۱۸ سروده، وقتی مهدی اخوان ثالث یازده ساله بود
امشب که در هوای تو
پر می‌زند دلم
ای مهربان من!
تو کجایی و من کجا؟

#حسین_منزوی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



من؛
من با صدای نفس کشیدنت هم عاشقی می کنم

حتی اگر آرام و بی صدا
خودم را بگذارم در دست‌هات و بروم
حتی وقتی از کنارت رد شوم

برای پرت نشدن حواست
بوی تنت را پُک بزنم

نه!
تو را با هیچ چیز عوض نمی‌کنم
حتی با زندگی.


#عباس_معروفی