عاشقانه های فاطیما
784 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و زمانی، در شهری که در آن دوستت دارم
حتى یگانه‌ترین آوازهای من نیز بی‌پاسخ می‌ماند،
و من می‌گذرم از این خیابان‌های ناسور،
از فریادهای بلند کوچه‌ها‌،
و دالان غرقه در شب
به جستجوی تو…


لى يانگ لى
برگردان: آزاده كاميار
ترانه اسير شب _ فرهاد مهراد
ترانه سرا: عباس صفارى
آهنگ ساز: محمد اوشال

#لى_يانگ_لى
#فرهاد_مهراد


@asheghanehaye_fatima
برف

🎙●خواننده و آهنگ‌ساز:
#فرهاد_مهراد

●شعر:
#نیما_یوشیج (با کمی تغییر)

زردها بیهوده قرمز نشدند
قرمزی رنگ نینداخته بیهوده بر دیوار
صبح پیدا شده اما آسمان پیدانیست...

@asheghanehaye_fatima


🎼●آهنگ ترکی: «جدایی» | "Ayrılıq"

🎙●خواننده:
#پری_زنگنه (زاده‌ی ۱۱ آذر ۱۳۱۸ در کاشان)

●شاعر:
#فرهاد_ابراهیمی

●آهنگ‌ساز: #علی_سلیمی

Fikrindən gecələr yata bilmirəm
Bu fikri başımdan ata bilmirəm
Neyləyim ki, sənə çata bilmirəm

Ayrılıq, ayrılıq, aman ayrılıq
Hər bir dərddən olar yaman ayrılıq

Uzundur hicrindən, qara gecələr
Bilmirəm, mən gedim, hara gecələr
Vurubdur qəlbimə yara gecələr

Ayrılıq, ayrılıq, aman ayrılıq
Hər bir dərddən olar yaman ayrılıq.

از فکر تو خواب‌ام نمی‌برد شب‌ها
این فکر را نمی‌توانم از سرم بیرون کنم
چه‌کار کنم که نمی‌توانم به تو برسم

جدایی، جدایی، امان از جدایی
از هر دردی بدتر است جدایی

در هجر تو طولانی و ظلمات‌اند شب‌ها
نمی‌دانم کجا بروم من، شب‌ها
زخمی زده به قلب‌ام، شب‌ها

جدایی، جدایی، امان از جدایی
از هر دردی بدتر است جدایی..

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



"آذر و هَسَر"

یکی می‌گوید
آتش، فرجامِ دنیا را رقم می‌زند
دیگری می‌گوید یخبندان
از آنجا که من
شور و عطش را دوست می‌دارم
من هم می‌گویم آتش

ولی اگر قرار بود
دوبار همه‌چیز نابود شود
فکر می‌کنم
آنقدر طبعِ سردِ نفرت را بشناسم
که بگویم
آن هم می‌تواند اندوهی عظیم
بر جای بگذارد.

رابرت فراست - شاعر آمریکایی
برگردان: فرهاد رستمی

"Fire and Ice"

Some say the world will end in fire,
Some say in ice.
From what I’ve tasted of desire
I hold with those who favor fire.
But if it had to perish twice,
I think I know enough of hate
To say that for destruction ice
Is also great
And would suffice.

#Robert_Frost
#رابرت_فراست
#فرهاد_رستمی
@asheghanehaye_fatima




.هیچ‌چیز همیشگی نیست،
از اشکِ گرم گرفته تا شکرخنده
از عشق و جنون گرفته
تا سردی نفرت
می‌دانم پس از خفتن در گور،
هیچکدام در وجود ما
جای نخواهد داشت.
و روزهای می و شادی و طرب که بی غروب نیستند...
روزی گذری را خواهیم دید،
باز شده از میانِ خیالی مه‌آلود
و بعد همانگونه که ظاهر شد
وَهم‌گونه ناپدید می‌شود.

ارنست داوسون - شاعر انگلیسی
برگردان: فرهاد رستمی

They are not long,
the weeping and the laughter,
Love and desire and hate:
I think they have no portion in us after
We pass the gate.
They are not long, the days of wine and roses:
Out of a misty dream
Our path emerges for a while,
then closes
Within a dream.

#Ernest_Dowson 
#ارنست_داوسون
#فرهاد_رستمی
باد و بیشه
ابی

🎼●آهنگ: «باد و بیشه»

🎙●خواننده
: #ابی (ابراهیم حامدی)

آهنگ‌: #تورج_شعبانخانی

ترانه: #فرهاد_شیبانی

@asheghanehaye_fatima

🎼●آهنگ ترکی: «بهشت» | "Cennet"

🎙●خواننده:
#فرهاد_کوچر | "Ferhat Göçer" | ترکیه

اگر دن
یا به پایان برسد، اهمیتی برایم ندارد
بگذار جاده‌ی زندگی به انتها برسد، مهم نیست
ترسی در دل ندارم، چون وجودم پر از آرامش است
عمری‌ست که عشق را با تو تجربه کردم

حتا چین و چروک چهره‌ام هم به نام تواند
دلیل نفس‌هایی که می‌کشم تو هستی

اگر بار دیگر به دنیا بیایم محبوب‌ام
می‌گردم، پیدایت می‌کنم و دوباره عاشق‌ات می‌شوم
یک تارموی تو را با بهشت عوض نمی‌کنم
تا وقتی عمرم سر برسد
تو را دوست خواهم داشت...

@asheghanehaye_fatima

🎼●آهنگ: «رباعیات»

🎙●خواننده و آهنگ‌ساز:
#فرهاد_مهراد |۲۹ دی ۱۳۲۲ در تهران – ۹ شهریور ۱۳۸۱ در پاریس|

●شعر: منسوب به
#ابوسعید_ابوالخیر

امروز در این شهر چو من یاری نی
آورده به بازار و خریداری نی
آن‌کس که خریدار، بدو رایم نی
وآن‌کس که بدو رای، خریدارم نی

@asheghanehaye_fatima
رستنی‌ها کم نیست،
من و تو کم بودیم،
خشک و پژمرده و تا روی زمین خم بودیم!

گفتنی‌‌ها کم نیست،
من و تو کم گفتیم،
مثل هذیان دم مرگ،
از آغاز چنین درهم و برهم گفتیم.

دیدنی‌‌ها کم نیست،
من و تو کم دیدیم،
بی‌سبب از پاییز
جای‌ میلاد اقاقی‌ها را پرسیدیم.

چیدنی‌ها کم نیست،
من و تو کم چیدیم،
وقت گل دادن عشق روی دار قالی‌،
بی‌سبب حتا پرتاب گل سرخی‌ را ترسیدیم.

خواندنی‌‌ها کم نیست،
من و تو کم خواندیم،
من و تو ساده‌ترین شکل سرودن را در معبر باد
با دهانی‌ بسته وا ماندیم.

من و تو کم بودیم،
من و تو اما در میدان‌ها
اینک اندازه‌ی ما می‌خوانیم!
ما به اندازه‌ی ما می‌بینیم!
ما به اندازه‌ی ما می‌چینیم!
ما به اندازه‌ی ما می‌گوییم!
ما به اندازه‌ی ما می‌روییم!

من و تو
کم نه، که باید شب بی‌‌رحم و گل مریم و بیداری شبنم باشیم!
من و تو
خم نه و درهم نه و کم هم نه، که می‌باید با هم باشیم!
من و تو حق داریم
در شب این جنبش نبض آدم باشیم!
من و تو حق داریم
که به اندازه‌ی ما هم شده با هم باشیم!
گفتنی‌‌ها کم نیست!


نجواها
ترانه: #شهیار_قنبری
آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
صدا: #فرهاد_مهراد

@asheghanehaye_fatima |#Music|https://tttttt.me/our_Archive/13
@asheghanehaye_fatima



■غزل‌واره‌ی ۱۱۶

مگذارید در راه وصلت وفاداران مانعی بگذارم. عشقی که چون دگرگونی ببیند دگر گردد یا با غیبت معشوق غایب بگسلد عشق نیست

نه! فانوس هماره ثابتی است که توفان‌ها می‌بیند و هرگز نمی‌لرزد؛ اختر زورق‌های سرگردان است که هر چند رفعت‌اش را می‌نگرند امّا ارزش‌اش را نمی‌دانند.

گرچه لب‌ها و عارض گل‌گون در کمند داس مهلک روزگار گرفتار می‌آیند، ولی عشق بازیچه‌ی روزگار نیست و با ساعات و هفته‌های کوتاه وی دگرگون نمی‌گردد بل‌که همانا تا آستانه‌ی محشر تداوم دارد.

اگر این خطا باشد و بر من محقق گردد، نه من هرگز چیزی سروده‌ام و نه کس تاکنون عاشق شده است.

■Sonnet 116

Let me not to the marriage of true minds
Admit impediments. Love is not love
Which alters when it alteration finds,
Or bends with the remover to remove.
O no! it is an ever-fixed mark
That looks on tempests and is never shaken;
It is the star to every wand'ring bark,
Whose worth's unknown, although his height be taken.
Love's not Time's fool, though rosy lips and cheeks
Within his bending sickle's compass come;
Love alters not with his brief hours and weeks,
But bears it out even to the edge of doom.
If this be error and upon me prov'd,
I never writ, nor no man ever lov'd.

#ویلیام_شکسپیر | "William Shakespeare" | انگلستان، ۱۶۱۶ ‌- ۱۵۶۴میلادی |
برگردان: #فرهاد_کولی‌نیا

@asheghanehaye_fatima
The Cold Fire Pit
Ahmad Shamlu, Farhad Fakhreddini
‍ ‍


"اجاق سرد"

مانده از شب های دورادور
بر مسير خامش جنگل
سنگچينی که از اجاقی خرد
اندر او خاکستر سردی
هم‌چنان که اندر غبار اندوده‌ی انديشه‌های من ملال انگيز
طرح تصويری در آن هر‌چیز داستانی
حاصلش دردی
روز شيرينم که با من آشتی بودش
نقش ناهمرنگ گرديده
سرد گشته سنگ گرديده
با دم پاييز عمر من
کنايت از بهار روی زردی
هم‌چنان که مانده از شب های دورادور
بر مسير خامش جنگل
سنگچينی از اجاقی خرد
اندر او خاکستر سردی



#نیما_یوشیج
خوانش: #احمد_شاملو
موسیقی: #فرهاد_فخرالدینی (زادروز)
آلبوم: شعرهای نیما



@asheghanehaye_fatima

🎼●آهنگ: «وقتی که بچه بودم»

🎙●خواننده و آهنگ‌ساز:
#فرهاد_مهراد

وقتی که من بچه بودم،
پرواز یک بادبادک
می‌بردت از بام‌های سحرخیزی پلک
تا نارنج‌زاران خورشید.

وقتی که من بچه بودم،
خوبی زنی بود که بوی سیگار می‌داد،
و اشک‌های درشت‌اش
از پشت عینک
با قرآن می‌آمیخت
آه،
آن روزهای رنگین
آه،
آن روزهای کوتاه...

‌■شاعر:
#اسماعیل_خویی | زاده‌ی ۹ تیر ۱۳۱۷ در مشهد - درگذشته‌ی ۴ خرداد ۱۴۰۰ در لندن |

@asheghanehaye_fatima
Asire Shab
Farhad

مدّت‌هاست که توی جمجمه‌ام پر از خالی‌ست. فکرها را خواسته و ناخواسته پس می‌زنم. چون همه دل‌مشغولی و دل‌واپسی‌ست، همه پست و حقیر و از روی درماندگی‌ست که دمِ صبح، بیش‌تر آخرهای شب به سراغم می‌آیند. سرم از حس‌وحال هم خالی شده؛ مثل حوضی که آبش را کشیده باشند. چیز درستی نمی‌خوانم، کاری نمی‌کنم، خُلق خوشی ندارم و شادی را فراموش کرده‌ام که چه‌جور است.
شادی کلمه‌ی درستی نیست؛ دل‌خوشی‌ست که از یادم رفته است.

“روزها در راه” | #شاهرخ_مسکوب
______________________________
“اسیر شب” #فرهاد_مهراد

ترانه‌ی عباس صفاری 🎼محمد اوشال

@asheghanehaye_fatima
زردها بیهوده قرمز نشدند
شاملو_فرهاد مهراد
#نیما_یوشیج
دکلمه: #احمد_شاملو
#فرهاد_مهراد


زردها بیهوده قرمز نشدند
قرمزی رنگ نیانداخته بیهوده بر دیوار
زردها بیهوده قرمز نشدند
قرمزی رنگ نیانداخته بیهوده بر دیوار
صبح پیدا شده از آن طرف کوه ازاکوه اما
وازنا پیدا نیست
گرته روشنی مرده برفی همه کارش آشوب
بر سر شیشه هر پنجره بگرفته قرار
من دلم سخت گرفته است
از این میهمان خانه مهمان کش روزش تاریک
که به جان هم نشناخته، انداخته است
چند تن خواب آلود
چند تن ناهموار
چند تن نا هشیار

#نيما_یوشیج
@asheghanehaye_fatima
Tangna
فریدون فروغی
🎼●آهنگ: «تنگنا»

🎙●خواننده: #فریدون_فروغی [ ۹ بهمن ۱۳۲۹ – ۱۳ مهر ۱۳۸۰ ]

●آهنگ‌‌ساز: #اسفندیار_منفردزاده

●ترانه‌سرا: #فرهاد_شیبانی

@asheghanehaye_fatima
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎼●آهنگ: «کوچِ بنفشه‌ها»

🎙●خواننده و آهنگ‌ساز: #فرهاد_مهراد

●شعر: #محمدرضا_شفیعی‌کدکنی

🔺اجرا: کنسرت کلن، سالِ ۱۹۹۵

در روزهای آخرِ اسفند
کوچِ بنفشه‌های مهاجر
زیباست
در نیم‌روزِ روشنِ اسفند
وقتی بنفشه‌ها را از سایه‌های سرد
در اطلسِ شمیمِ بهاران
با خاک و ریشه
- میهنِ سیارشان -
در جعبه‌های کوچکِ چوبی
در گوشه‌ی خیابان می‌آورند
جوی هزار زمزمه در من
می‌جوشد
ای کاش
ای کاش آدمی وطن‌اش را
مثلِ بنفشه‌ها
(در جعبه‌های خاک)
یک روز می‌توانست
هم‌راهِ خویشتن ببرد هر کجا که خواست
در روشنای باران
در آفتابِ پاک.

@asheghanehaye_fatima
اسیر شب
فرهاد مهراد

🎼●آهنگ: «اسیر شب»

🎙●خواننده
: #فرهاد_مهراد [ ۲۹ دی ۱۳۲۲ در تهران - ۹ شهریور ۱۳۸۱ در پاریس ]

آهنگ‌: #فرهاد_مهراد

ترانه‌: #عباس_صفاری

جغدِ بارون‌خورده‌یی
تو کوچه فریاد می‌زنه
زیرِ دیوارِ بلندی یه‌ نفر جون می‌کنه
کی می‌دونه تو دلِ تاریکِ‌‌ شب چی می‌گذره
پای برده‌های شب اسیرِ زنجیر غمه.

@asheghanehaye_fatima
بهش گفتم : زندگی ما زندگی جالبیه هُما.
بینِ تراژدی محض و کمدی ناب، دائم داره پیچ و تاب می خوره.
یعنی یه جورِ غم انگیز، خنده داره.
یا شایدم یک جورِ خنده دار، غم انگیز باشه...


#کافه_پیانو
#فرهاد_جعفری

@asheghanehaye_fatima
@makhfigah_channel تلگرام
کانال تلگرام مخفیگاه - آینه
فرهاد ، اردلان سرفراز ، حسن شماعی زاده
#موسیقی
آینه ها (مسخ)
خواننده: #فرهاد_مهراد
ترانه سرا: اردلان سرفراز
آهنگساز: شماعی زاده

🖊این ترانه توسط اردلان سرفراز به دو نویسنده بزرگ قرن بیستم "فرانتس کافکا" و "صادق هدایت" تقدیم شده است.

@asheghanehaye_fatima