🔹🔹دو قطبی
🔹همه چیز، دو قطبی است... وجود، دو قطبی است... زندگی، دو قطبی است...
جریان در دو قطبی، جاری میشود، زندگی و زمان در دو قطبی جاری میشود.... جریان همواره از قطبی به قطب دیگر می رود... هرآنچه وجود دارد دو قطبی است... ذرات، اتمها، مولکول ها، مغزها و... بعنوان مثال جریان الکتریسیته همواره در اثر اختلاف پتانسیل میان دو نقطه ایجاد میشود... جریان آب، میان دو نقطه با انرژی های پتانسیل متفاوت، ایجاد میشود... جریان است که جهان را بصورت جریان و زمان مشاهده می کند... ما بواسطه آنکه وجود خودمان، جریان است، جهان را بصورت جریان و زمان و زندگی درک می کنیم... در تجربه های روانی و سایکدلیک، بواسطه آنکه جریانهای بدن تا حدودی متفاوت میشوند، درک ما هم از زمان و زندگی و جهان، متفاوت میشود...
ذهن ساده ترین نگرش را به روند جریان ها دارد، ذهن تصور می کند جریان زمان و زندگی، خطی است و بایستی از نقطه ای خارج از او آغاز گشته باشد... اما این حیله و فریبی بیش نیست... هیچ چیز نه نقطه شروعی دارد و نه پایان... شروع و پایان فقط در ذهن ماست... داستان... ذهن داستان میسازد... معنا میسازد... ادامه زندگی را منوط به معناها و داستانها می کند... در حالیکه زندگی بدون معنا ادامه دارد، البته نه بیرون از ذهن... انسان، مبدا خویش و جهان را در تاریخ جستجو می کند در حالیکه فراتر از آن چیزیست که او تصور می کند... انسان در آینده خالقین خویش و جهان را میسازد و اینگونه بنظر می رسد انسان توسط آنها خلق شده است، جهان خلق شده است، اما اکنون اینگونه بنظر میرسد که انسان در حال خلق هوش مصنوعیست... هوشی بی نقص... بعدها اینگونه بنظر می رسد که این جهان یک نسخه با کیفیت پایین تر از آن جهان بی نقص است....!
م.م
🔹همه چیز، دو قطبی است... وجود، دو قطبی است... زندگی، دو قطبی است...
جریان در دو قطبی، جاری میشود، زندگی و زمان در دو قطبی جاری میشود.... جریان همواره از قطبی به قطب دیگر می رود... هرآنچه وجود دارد دو قطبی است... ذرات، اتمها، مولکول ها، مغزها و... بعنوان مثال جریان الکتریسیته همواره در اثر اختلاف پتانسیل میان دو نقطه ایجاد میشود... جریان آب، میان دو نقطه با انرژی های پتانسیل متفاوت، ایجاد میشود... جریان است که جهان را بصورت جریان و زمان مشاهده می کند... ما بواسطه آنکه وجود خودمان، جریان است، جهان را بصورت جریان و زمان و زندگی درک می کنیم... در تجربه های روانی و سایکدلیک، بواسطه آنکه جریانهای بدن تا حدودی متفاوت میشوند، درک ما هم از زمان و زندگی و جهان، متفاوت میشود...
ذهن ساده ترین نگرش را به روند جریان ها دارد، ذهن تصور می کند جریان زمان و زندگی، خطی است و بایستی از نقطه ای خارج از او آغاز گشته باشد... اما این حیله و فریبی بیش نیست... هیچ چیز نه نقطه شروعی دارد و نه پایان... شروع و پایان فقط در ذهن ماست... داستان... ذهن داستان میسازد... معنا میسازد... ادامه زندگی را منوط به معناها و داستانها می کند... در حالیکه زندگی بدون معنا ادامه دارد، البته نه بیرون از ذهن... انسان، مبدا خویش و جهان را در تاریخ جستجو می کند در حالیکه فراتر از آن چیزیست که او تصور می کند... انسان در آینده خالقین خویش و جهان را میسازد و اینگونه بنظر می رسد انسان توسط آنها خلق شده است، جهان خلق شده است، اما اکنون اینگونه بنظر میرسد که انسان در حال خلق هوش مصنوعیست... هوشی بی نقص... بعدها اینگونه بنظر می رسد که این جهان یک نسخه با کیفیت پایین تر از آن جهان بی نقص است....!
م.م
✅ #به_شرایط_منفی_پایان_دهید...🔻🔻🔻
🔻آیا احساس میکنید که ذهنتان متمرکز نمیشود؟ استرس زیادی دارید؟ افسرده هستید؟ مشغلههای فکری زیادی دارید؟ اگر این طور است شاید زمان آن رسیده باشد که به همه این #شرایط_منفی_پایان بدهید.
🔻#مدیتیشن کردن مزایای فراوانی برای جسم و روح بشر بدنبال دارد و شک نکنید که با انجام منظم این کار میتوانید #شاهد تحولات مثبت زیادی در زندگی خود باشید. از جمله میتوان به موارد زیر #اشاره_کرد: میزان قدردانی و شکرگزاری شما بدنبال انجام امور روزمره زندگیتان افزایش پیدا خواهد کرد.
🔻#حس_کسالت از کارهای تکراری که انجام میدهید از بین میرود و هر روز با لذت و شادی بیشتری به امور زندگی خود خواهید پرداخت. از #پچپچهای همیشگی ذهن خود خلاص خواهید شد. ذهن نگران، بیقرار، دمدمی و خیالباف است. #فشار_خون بدن کاهش مییابد. #توانایی شناخت توهمات ذهنی خود را پیدا خواهید و میتوانید آنها را تحت کنترل داشته باشید. در #نتیجه نشاط بیشتری به زندگی روزانهتان اضافه خواهد شد. نیروهای مثبت فراوانی را به زندگی خود جذب خواهید کرد.
#دیپاک_چوپرا
💌🌱 #یک_نکتهی حائز اهمیت در رابطه با مدیتیشن این است که شما نیازی به این ندارید که حتما به حالت لوتوس بنشنید و مراقبه کنید.. و همینطور ذهن آگاهی نیاز به وقت گذاشتن به طور رسمی در روز ندارد و خیلی ساده میشود فقط ناظر فعالیتهای کوچکی که در طول روز انجام میدهیم - باشیم و به آنها آگاهی داشته باشیم.. میتوان برای نمونه ساده از مدیتیشن در حالت راه رفتن و تمرکز روی گامهای خود... مدیتیشن پشت چراغ قرمز ،مدیتیشن هنگام غذا خوردن، مدیتیشن در اتاق انتظار...یا هنگام استفاده از وسایل نقلیه... نام برد.
💌🌱خلاصه عزیزان، هر جا و مکانی را با مراقبه خود تبدیل به مکانی آرامش بخش و #مقدس کنید... 😇🙏
@OCEAN_OM✨🧚♀
📅 #چهارشنبه #روز۲۲ #تیر #سال۱۴۰۱
🔻آیا احساس میکنید که ذهنتان متمرکز نمیشود؟ استرس زیادی دارید؟ افسرده هستید؟ مشغلههای فکری زیادی دارید؟ اگر این طور است شاید زمان آن رسیده باشد که به همه این #شرایط_منفی_پایان بدهید.
🔻#مدیتیشن کردن مزایای فراوانی برای جسم و روح بشر بدنبال دارد و شک نکنید که با انجام منظم این کار میتوانید #شاهد تحولات مثبت زیادی در زندگی خود باشید. از جمله میتوان به موارد زیر #اشاره_کرد: میزان قدردانی و شکرگزاری شما بدنبال انجام امور روزمره زندگیتان افزایش پیدا خواهد کرد.
🔻#حس_کسالت از کارهای تکراری که انجام میدهید از بین میرود و هر روز با لذت و شادی بیشتری به امور زندگی خود خواهید پرداخت. از #پچپچهای همیشگی ذهن خود خلاص خواهید شد. ذهن نگران، بیقرار، دمدمی و خیالباف است. #فشار_خون بدن کاهش مییابد. #توانایی شناخت توهمات ذهنی خود را پیدا خواهید و میتوانید آنها را تحت کنترل داشته باشید. در #نتیجه نشاط بیشتری به زندگی روزانهتان اضافه خواهد شد. نیروهای مثبت فراوانی را به زندگی خود جذب خواهید کرد.
#دیپاک_چوپرا
💌🌱 #یک_نکتهی حائز اهمیت در رابطه با مدیتیشن این است که شما نیازی به این ندارید که حتما به حالت لوتوس بنشنید و مراقبه کنید.. و همینطور ذهن آگاهی نیاز به وقت گذاشتن به طور رسمی در روز ندارد و خیلی ساده میشود فقط ناظر فعالیتهای کوچکی که در طول روز انجام میدهیم - باشیم و به آنها آگاهی داشته باشیم.. میتوان برای نمونه ساده از مدیتیشن در حالت راه رفتن و تمرکز روی گامهای خود... مدیتیشن پشت چراغ قرمز ،مدیتیشن هنگام غذا خوردن، مدیتیشن در اتاق انتظار...یا هنگام استفاده از وسایل نقلیه... نام برد.
💌🌱خلاصه عزیزان، هر جا و مکانی را با مراقبه خود تبدیل به مکانی آرامش بخش و #مقدس کنید... 😇🙏
@OCEAN_OM✨🧚♀
📅 #چهارشنبه #روز۲۲ #تیر #سال۱۴۰۱
👍5❤1
با وابستگی نجنگ فقط سعی كن بفهمی كه چرا وجود دارد.
و سپس علّت ژرف آن را بشناس:
چون تو وجود نداری، وابستگی هست.
در درونت، وجود خودِ تو آنقدر غایب است كه میكوشی برای احساس ایمنی، به هرچیزی بچسبی.
تو ریشه نداری، پس میكوشی از هرچیزی ریشه بسازی.
وقتی در خودت ریشه داشته باشی؛ وقتی بدانی كه كیستی؛
وقتی بدانی كه این وجودی كه در توست، چیست!
این آگاهی درونِ تو چیست!
آنگاه به هیچكس نمیچسبی و وابستهاش نمیشوی.
این به آن معنی نیست كه عاشق نمیشوی.
درواقع، تنها دراینصورت است كه میتوانی عشق بورزی،
زیرا حالا سهیمشدن ممكن میشود .
و آنوقت، عشقت بیقیدو شرط،
بدون انتظارات و توقعّات است.
تو فقط سهیم میكنی،
زیرا فراوان داری،
آنقدر داری كه سرریز میگردد.
این لبریز شدن از خود، عشق است.
و هرگاه این لبریزشدن به سیل تبدیل شود،
وقتی با لبریز شدنت تمامی كائنات سرشار شود.
و عشق تو ستارگان را لمس كند،
در عشق تو زمین احساس شادمانی دارد و تمامی كائنات در آن غرقه میشود، آنوقت است كه:
این عشق به اخلاص تبدیل شده است.
و سپس علّت ژرف آن را بشناس:
چون تو وجود نداری، وابستگی هست.
در درونت، وجود خودِ تو آنقدر غایب است كه میكوشی برای احساس ایمنی، به هرچیزی بچسبی.
تو ریشه نداری، پس میكوشی از هرچیزی ریشه بسازی.
وقتی در خودت ریشه داشته باشی؛ وقتی بدانی كه كیستی؛
وقتی بدانی كه این وجودی كه در توست، چیست!
این آگاهی درونِ تو چیست!
آنگاه به هیچكس نمیچسبی و وابستهاش نمیشوی.
این به آن معنی نیست كه عاشق نمیشوی.
درواقع، تنها دراینصورت است كه میتوانی عشق بورزی،
زیرا حالا سهیمشدن ممكن میشود .
و آنوقت، عشقت بیقیدو شرط،
بدون انتظارات و توقعّات است.
تو فقط سهیم میكنی،
زیرا فراوان داری،
آنقدر داری كه سرریز میگردد.
این لبریز شدن از خود، عشق است.
و هرگاه این لبریزشدن به سیل تبدیل شود،
وقتی با لبریز شدنت تمامی كائنات سرشار شود.
و عشق تو ستارگان را لمس كند،
در عشق تو زمین احساس شادمانی دارد و تمامی كائنات در آن غرقه میشود، آنوقت است كه:
این عشق به اخلاص تبدیل شده است.
👍8
برخي از افرادي كه در مسير عرفاني قدم بر مي دارد، بعد از اينكه قسمت اندكي از مسير را پيمودند، نسبت به افرادي كه در سطوح پايين تري از سطح آگاهي قرار دارند با ديده تمسخر يا نوعي ترحم آميخته با حماقت نگاه مي كنند. كسي كه در مسير عرفاني، به مقام و درجه اي مي رسد كه خوردن گوشت حيوانات را جايز نمي داند، نبايد با ديده اي تمسخر آميز و هتاک گونه به افرادي كه گوشتخوار هستند بنگرد. اين نوع برخوردها به نوعي امتحان آن مقام يا مرحله اي است كه فرد در آن قرار گرفته و اگر نمره قبولي در آن مقام را بدست نياورد، مطمئنا از ادامه مسير جا خواهد ماند.
نبايد انتظار داشته باشيم كه محيط و افراد حاضر در آن، دوشادوش ما و خواسته هاي ما پيشرفت كنند. ما نمي توانيم وارد هر سطحي از آگاهي كه مي شويم، اطرافيان و آشنايان خود را نيز با آن سطح همسو كنيم. فراموش نكنيد كه شما براي رسيدن به اين مقام يا مرحله، امتحانات روحي و فيزيكي گوناگوني را پشت سر گذاشته ايد كه باعث شده از لحاظ دروني ظرفيت بيشتري براي درك و شناخت حقايق پيدا كنيد. اطرافيان و دوستان شما هنوز ظرفيت دروني مناسبي براي پيشرفت در مسير ندارند و هر اطلاعاتي كه خارج از ظرفيت درك آنها باشد، همانند سمّ مهلكي براي آنان عمل خواهد كرد و نه تنها سبب پيشرفت شان نخواهد شد، بلكه باعث پسرفت شان نيز مي گردد.
افرادي كه در سطوح پايين آگاهي به سر مي برند، اكثريت جامعه را تشكيل مي دهند. اگر شما خود را جزو افرادي مي دانيد كه از لحاظ آگاهي در سطوح بالاتري از سطح عمومي جامعه قرار داريد، نسبت به افراد نادان، صعه صدر نشان دهيد. اگر نمي توانيد به آنها كمك كنيد كه خودشان را از لحاظ آگاهي بالاتر ببرند، براي پيشرفت آنها دعا كنيد. از خداوند بخواهيد كه به آنها ظرفيت دروني براي پيشرفت در مسير حقيقي را عنايت فرمايد. دعاي شما دير يا زود برآورده خواهد شد.
از افراد نادان نرنجيد. در هر مقام و مرحله اي كه قرار داريد، افرادي پايين تر و افرادي بالاتري از شما قرار دارند. اگر شما با ديده اي تحقير آميز به افراد پايين دست آگاهي نگاه مي كنيد، بايد انتظار داشته باشيد كه افرادي كه سطح آگاهي بيشتري از شما دارند نيز به همان شيوه به شما بنگرند.
حافظ مي فرمايد:
وفا كنيم و ملامت كشيم و خوش باشيم
كه در طريقت ما كافري است رنجيدن
يادمان باشد كه ما نسبت به افراد سطوح پايين در مقام بالاتري هستيم، ولي تا زمانيكه در روي كره زمين و در كالبد فيزيكي هستيم، در مقايسه با خود حقيقت، در مرحله ي بسيار پايين و پست تري قرار داريم.
📅 #دوشنبه #روز۳ #مرداد #سال۱۴۰۱
نبايد انتظار داشته باشيم كه محيط و افراد حاضر در آن، دوشادوش ما و خواسته هاي ما پيشرفت كنند. ما نمي توانيم وارد هر سطحي از آگاهي كه مي شويم، اطرافيان و آشنايان خود را نيز با آن سطح همسو كنيم. فراموش نكنيد كه شما براي رسيدن به اين مقام يا مرحله، امتحانات روحي و فيزيكي گوناگوني را پشت سر گذاشته ايد كه باعث شده از لحاظ دروني ظرفيت بيشتري براي درك و شناخت حقايق پيدا كنيد. اطرافيان و دوستان شما هنوز ظرفيت دروني مناسبي براي پيشرفت در مسير ندارند و هر اطلاعاتي كه خارج از ظرفيت درك آنها باشد، همانند سمّ مهلكي براي آنان عمل خواهد كرد و نه تنها سبب پيشرفت شان نخواهد شد، بلكه باعث پسرفت شان نيز مي گردد.
افرادي كه در سطوح پايين آگاهي به سر مي برند، اكثريت جامعه را تشكيل مي دهند. اگر شما خود را جزو افرادي مي دانيد كه از لحاظ آگاهي در سطوح بالاتري از سطح عمومي جامعه قرار داريد، نسبت به افراد نادان، صعه صدر نشان دهيد. اگر نمي توانيد به آنها كمك كنيد كه خودشان را از لحاظ آگاهي بالاتر ببرند، براي پيشرفت آنها دعا كنيد. از خداوند بخواهيد كه به آنها ظرفيت دروني براي پيشرفت در مسير حقيقي را عنايت فرمايد. دعاي شما دير يا زود برآورده خواهد شد.
از افراد نادان نرنجيد. در هر مقام و مرحله اي كه قرار داريد، افرادي پايين تر و افرادي بالاتري از شما قرار دارند. اگر شما با ديده اي تحقير آميز به افراد پايين دست آگاهي نگاه مي كنيد، بايد انتظار داشته باشيد كه افرادي كه سطح آگاهي بيشتري از شما دارند نيز به همان شيوه به شما بنگرند.
حافظ مي فرمايد:
وفا كنيم و ملامت كشيم و خوش باشيم
كه در طريقت ما كافري است رنجيدن
يادمان باشد كه ما نسبت به افراد سطوح پايين در مقام بالاتري هستيم، ولي تا زمانيكه در روي كره زمين و در كالبد فيزيكي هستيم، در مقايسه با خود حقيقت، در مرحله ي بسيار پايين و پست تري قرار داريم.
📅 #دوشنبه #روز۳ #مرداد #سال۱۴۰۱
👍8
شناخت روح خود_320kbps
<unknown>
فایل صوتی سوال از فرشتگان در مورد چگونگی شناخت روح بوسیله هیپنوتیزم
https://www.instagram.com/tv/Cg2L7uJofCQ/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
📅 #چهارشنبه #روز۱۹ #مرداد #سال۱۴۰۱
https://www.instagram.com/tv/Cg2L7uJofCQ/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
📅 #چهارشنبه #روز۱۹ #مرداد #سال۱۴۰۱
👍5
Forwarded from anandayoga
چگونه چاکراها پالایش کنیم
و توضیح چاکراها به زبان ساده...
قسمتی کوتاه از انیمیشن آواتار⬇⬇⬇⬇
و توضیح چاکراها به زبان ساده...
قسمتی کوتاه از انیمیشن آواتار⬇⬇⬇⬇
بسیاری از مردم کتاب ”شاهزاده کوچولو” اثر اگزوپری را می شناسند .
اما شاید همه ندانند که او خلبان هواپیمای جنگی بود و با نازی ها جنگید و درنهایت در یک سانحه هوایی کشته شد .
او تجربه های حیرت آور خود را درمجموعه ای به نام "لبخند" گرد آوری کرده است.
در یکی از خاطراتش مینویسد که :
او را اسیر کردند و به زندان انداختند .
او که از روی رفتارهای خشونت آمیز نگهبان ها حدس زده بود که روز بعد اعدامش خواهند کرد..
می نویسد:
"مطمئن بودم که مرا اعدام خواهند کرد به همین دلیل به شدت نگران بودم.
جیب هایم را گشتم تا شاید سیگاری پیدا کنم که از زیر دست آنها که حسابی لباس هایم را گشته بودند در رفته باشد.
یکی پیدا کردم و با دست های لرزان آن را به لبهایم گذاشتم؛
ولی کبریت نداشتم.
از میان نرده ها به زندانبانم نگاه کردم. او حتی نگاهی هم به من نیانداخت.
درست مانند یک مجسمه آنجا ایستاده بود.
فریاد زدم ”هی رفیق! کبریت داری؟”
به من نگاه کرد شانه هایش را بالا انداخت و به طرفم آمد.
نزدیک تر که آمد و کبریتش را روشن کرد؛
بی اختیار نگاهش به نگاه من دوخته شد.
لبخند زدم و نمی دانم چرا؟
شاید از شدت اضطراب،
شاید به خاطر این که خیلی به او نزدیک بودم و نمی توانستم لبخند نزنم.
در هر حال لبخند زدم و انگار نوری فاصله بین دلهای ما را پر کرد.
می دانستم که او به هیچ وجه چنین چیزی را نمی خواهد...
ولی گرمای لبخند من از میله ها گذشت و به او رسید و روی لب های او هم لبخند شکفت.
سیگارم را روشن کرد ولی نرفت و همان جا ایستاد.
مستقیم در چشمهایم نگاه کرد و لبخند زد.
من هم با فکر این که او نه یک نگهبان زندان بلکه یک انسان است به او لبخندی زدم
نگاه او حال و هوای دیگری پیدا کرده بود پرسید:
”بچه داری؟”
با دست های لرزان کیف پولم را بیرون آوردم و عکس اعضای خانواده ام را به او نشان دادم و گفتم:
"آره، نگاه کن ”
او هم عکس بچه هایش را به من نشان داد و در باره نقشه ها و آرزوهایی که برای آنها داشت برایم صحبت کرد.
اشک به چشم هایم هجوم آورد.
گفتم که می ترسم دیگر هرگز خانواده ام را نبینم...
دیگر نبینم که بچه هایم چه طور بزرگ می شوند.
چشم های او هم پر از اشک شدند.
ناگهان بی آن که حرفی بزند، قفل در سلول را باز کرد و مرا بیرون برد.
بعد هم به بیرون زندان و جاده پشتی آن که به شهر منتهی می شد هدایتم کرد.
نزدیک شهر که رسیدیم تنهایم گذاشت و برگشت بی آنکه کلمه ای حرف بزند.
یک لبخند زندگی مرا نجات داد.
بله، یک لبخند بدون برنامه ریزی، بدون حسابگری، لبخندی طبیعی زیباترین پل ارتباطی آدم هاست.
ما لایه هایی را برای حفاظت از خود می سازیم.
لایه مدارج علمی و مدارک دانشگاهی، لایه موقعیت شغلی و این که دوست داریم ما را آن گونه ببینند که نیستیم.
زیر همه این لایه ها،
"من" حقیقی و ارزشمند نهفته است.
ترسی ندارم از این که آن را روح بنامم.
من ایمان دارم که روح انسان ها است که با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و این روح ها با یکدیگر هیچ خصومتی ندارند.
متاسفانه روح ما در زیر لایه هایی است که ساخته و پرداخته خود ما هستند و در ساختن شان دقت زیادی هم به خرج می دهیم.
این لایه ها ما را از یکدیگر جدا می سازند و بین ما فاصله هایی را پدید می آورند و سبب تنهایی و انزوای ما می شوند.
داستان اگزوپری داستان لحظه جادویی پیوند دو روح است.
آدمی هنگام عاشق شدن و یا نگاه کردن به یک نوزاد این پیوند روحانی را احساس می کند.
وقتی کودکی را می بینیم چرا لبخند می زنیم؟
چون انسانی را پیش روی خود می بینیم که هیچ یک از لایه هایی را که نام بردیم روی "من" طبیعی خود نکشیده است و با همه وجود خود و بی هیچ شائبه ای به ما لبخند می زند و در واقع آن روح کودکانه درون ماست که به لبخند او پاسخ میدهد...
لبخندتان جاودان و همیشگی🌷🌹♥️
📅 #شنبه #روز۲۹ #مرداد #سال۱۴۰۱
اما شاید همه ندانند که او خلبان هواپیمای جنگی بود و با نازی ها جنگید و درنهایت در یک سانحه هوایی کشته شد .
او تجربه های حیرت آور خود را درمجموعه ای به نام "لبخند" گرد آوری کرده است.
در یکی از خاطراتش مینویسد که :
او را اسیر کردند و به زندان انداختند .
او که از روی رفتارهای خشونت آمیز نگهبان ها حدس زده بود که روز بعد اعدامش خواهند کرد..
می نویسد:
"مطمئن بودم که مرا اعدام خواهند کرد به همین دلیل به شدت نگران بودم.
جیب هایم را گشتم تا شاید سیگاری پیدا کنم که از زیر دست آنها که حسابی لباس هایم را گشته بودند در رفته باشد.
یکی پیدا کردم و با دست های لرزان آن را به لبهایم گذاشتم؛
ولی کبریت نداشتم.
از میان نرده ها به زندانبانم نگاه کردم. او حتی نگاهی هم به من نیانداخت.
درست مانند یک مجسمه آنجا ایستاده بود.
فریاد زدم ”هی رفیق! کبریت داری؟”
به من نگاه کرد شانه هایش را بالا انداخت و به طرفم آمد.
نزدیک تر که آمد و کبریتش را روشن کرد؛
بی اختیار نگاهش به نگاه من دوخته شد.
لبخند زدم و نمی دانم چرا؟
شاید از شدت اضطراب،
شاید به خاطر این که خیلی به او نزدیک بودم و نمی توانستم لبخند نزنم.
در هر حال لبخند زدم و انگار نوری فاصله بین دلهای ما را پر کرد.
می دانستم که او به هیچ وجه چنین چیزی را نمی خواهد...
ولی گرمای لبخند من از میله ها گذشت و به او رسید و روی لب های او هم لبخند شکفت.
سیگارم را روشن کرد ولی نرفت و همان جا ایستاد.
مستقیم در چشمهایم نگاه کرد و لبخند زد.
من هم با فکر این که او نه یک نگهبان زندان بلکه یک انسان است به او لبخندی زدم
نگاه او حال و هوای دیگری پیدا کرده بود پرسید:
”بچه داری؟”
با دست های لرزان کیف پولم را بیرون آوردم و عکس اعضای خانواده ام را به او نشان دادم و گفتم:
"آره، نگاه کن ”
او هم عکس بچه هایش را به من نشان داد و در باره نقشه ها و آرزوهایی که برای آنها داشت برایم صحبت کرد.
اشک به چشم هایم هجوم آورد.
گفتم که می ترسم دیگر هرگز خانواده ام را نبینم...
دیگر نبینم که بچه هایم چه طور بزرگ می شوند.
چشم های او هم پر از اشک شدند.
ناگهان بی آن که حرفی بزند، قفل در سلول را باز کرد و مرا بیرون برد.
بعد هم به بیرون زندان و جاده پشتی آن که به شهر منتهی می شد هدایتم کرد.
نزدیک شهر که رسیدیم تنهایم گذاشت و برگشت بی آنکه کلمه ای حرف بزند.
یک لبخند زندگی مرا نجات داد.
بله، یک لبخند بدون برنامه ریزی، بدون حسابگری، لبخندی طبیعی زیباترین پل ارتباطی آدم هاست.
ما لایه هایی را برای حفاظت از خود می سازیم.
لایه مدارج علمی و مدارک دانشگاهی، لایه موقعیت شغلی و این که دوست داریم ما را آن گونه ببینند که نیستیم.
زیر همه این لایه ها،
"من" حقیقی و ارزشمند نهفته است.
ترسی ندارم از این که آن را روح بنامم.
من ایمان دارم که روح انسان ها است که با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و این روح ها با یکدیگر هیچ خصومتی ندارند.
متاسفانه روح ما در زیر لایه هایی است که ساخته و پرداخته خود ما هستند و در ساختن شان دقت زیادی هم به خرج می دهیم.
این لایه ها ما را از یکدیگر جدا می سازند و بین ما فاصله هایی را پدید می آورند و سبب تنهایی و انزوای ما می شوند.
داستان اگزوپری داستان لحظه جادویی پیوند دو روح است.
آدمی هنگام عاشق شدن و یا نگاه کردن به یک نوزاد این پیوند روحانی را احساس می کند.
وقتی کودکی را می بینیم چرا لبخند می زنیم؟
چون انسانی را پیش روی خود می بینیم که هیچ یک از لایه هایی را که نام بردیم روی "من" طبیعی خود نکشیده است و با همه وجود خود و بی هیچ شائبه ای به ما لبخند می زند و در واقع آن روح کودکانه درون ماست که به لبخند او پاسخ میدهد...
لبخندتان جاودان و همیشگی🌷🌹♥️
📅 #شنبه #روز۲۹ #مرداد #سال۱۴۰۱
❤18👍9
#بخشش_نه_صدقه 🔷🔹🔹
#اشو_عزیز: آیا شما با "صدقه و بخشش" مخالفید؟
همه ادیان بر صدقه و بخشش تاکید بسیار دارند. علت آن است که انسان همیشه نسبت به پول نوعی احساس گناه دارد. توصیه و تاکید بر دادن صدقات نیز بخاطر آن است که این احساس تخفیف پیدا کند. هرگاه پولدار باشید ناخود آگاه در برابر مردم فقیر احساس گناه میکنید. صدقه دادن بار گناهانتان را سبک میکند.
#با_خودتان_میگویید:
من کار خیری انجام میدهم، یک بیمارستان یا مدرسه میسازم. به سازمانهای خیریه کمک میکنم. با این افکار احساس شادی میکنید.
صدقه دادن نشانه تقوی نیست. بلکه نوعی ابراز تاسف است بخاطر اعمالی که برای به چنگ آوردن ثروت انجام دادهاید. مثلا صد روپیه بدست آوردهاید، و ده روپیهاش را صدقه میدهید. با این کار نفستان احساس امنیت میکند.
به خدا میگویید: "من در این معامله هم سود بردم و هم به فقرا کمک کردم. "اما من در مورد صدقه حرفی نمیزنم، بلکه از شریک شدن و سهیم شدن حرف میزنم. میگویم: اگر چیزی داری آن را قسمت کن. نه بخاطر آنکه به دیگران کمک کنی. با قسمت کردن و سهیم شدن، انسان رشد میکند. هر چه بیشتر سهیم شوی بیشتر رشد میکنی.
بخشش فقط دادن پول به دیگری نیست، ممکن است مرد ثروتمندی از عشق تهی باشد، عشقات را با او تقسیم کن. شاید فقیری عشق را بشناسد، اما بسیار گرسنه باشد، غذایت را با او سهیم شو. شاید ثروتمندی از آگاهی بیبهره باشد، آگاهی و درکت را با او سهیم شو.
"فقیر هزارو یک شکل دارد". هر چه که دارید، قسمت کنید. اما بدانید هدفم از این حرفها این نیست که این سهیم شدن از شما انسان با تقوایی میسازد و یا در بهشت جای خواهید داشت.
قسمت کردن با صدقه دادن متفاوت است. اینجا صحبت از داشتن یا نداشتن طرف مقابل نیست. شریک شدن بر اثر وفور و فراوانی است، اما صدقه دادن بخاطر نیاز و فقر دیگری است. در صدقه دادن به نظر میآید که شما توانا و بالاترید و نفر مقابل پایین و پست و درمانده است. یک گداست و او به شما نیاز دارد. من این را نمیپسندم.
اینکه احساس کنید شما توانگرید و او محتاج شماست، این احساسی زشت و غیر انسانی است. اما در سهیم شدن این گونه نیست. وقتی آنچه که در اختیار دارید، حتی اگر به کوچکی یک لبخند باشد با دیگران قسمت میکنید، بدون اینکه به داشتن و نداشتن طرف مقابل نگاه کنید، احساس شادی عظیم خواهید کرد.
کسی که فقط پول روی پول میگذارد، آدم خوشحالی نیست. او همیشه عبوس و نگران است و آرامش ندارد و نمیتواند لذتی ببرد. چرا که برای لذت بردن، انسان باید با دیگران شریک شود. زیرا همه لذات و شادیها، نوعی شراکت و سهیم شدن است. 🔷🔹🔹
#اشو
#خودشناسی_آغاز_خردمندیستღ
Join us @OCEAN_OM 🔚
📅 #دوشنبه #روز۹ #آبان #سال۱۴۰۱
#اشو_عزیز: آیا شما با "صدقه و بخشش" مخالفید؟
همه ادیان بر صدقه و بخشش تاکید بسیار دارند. علت آن است که انسان همیشه نسبت به پول نوعی احساس گناه دارد. توصیه و تاکید بر دادن صدقات نیز بخاطر آن است که این احساس تخفیف پیدا کند. هرگاه پولدار باشید ناخود آگاه در برابر مردم فقیر احساس گناه میکنید. صدقه دادن بار گناهانتان را سبک میکند.
#با_خودتان_میگویید:
من کار خیری انجام میدهم، یک بیمارستان یا مدرسه میسازم. به سازمانهای خیریه کمک میکنم. با این افکار احساس شادی میکنید.
صدقه دادن نشانه تقوی نیست. بلکه نوعی ابراز تاسف است بخاطر اعمالی که برای به چنگ آوردن ثروت انجام دادهاید. مثلا صد روپیه بدست آوردهاید، و ده روپیهاش را صدقه میدهید. با این کار نفستان احساس امنیت میکند.
به خدا میگویید: "من در این معامله هم سود بردم و هم به فقرا کمک کردم. "اما من در مورد صدقه حرفی نمیزنم، بلکه از شریک شدن و سهیم شدن حرف میزنم. میگویم: اگر چیزی داری آن را قسمت کن. نه بخاطر آنکه به دیگران کمک کنی. با قسمت کردن و سهیم شدن، انسان رشد میکند. هر چه بیشتر سهیم شوی بیشتر رشد میکنی.
بخشش فقط دادن پول به دیگری نیست، ممکن است مرد ثروتمندی از عشق تهی باشد، عشقات را با او تقسیم کن. شاید فقیری عشق را بشناسد، اما بسیار گرسنه باشد، غذایت را با او سهیم شو. شاید ثروتمندی از آگاهی بیبهره باشد، آگاهی و درکت را با او سهیم شو.
"فقیر هزارو یک شکل دارد". هر چه که دارید، قسمت کنید. اما بدانید هدفم از این حرفها این نیست که این سهیم شدن از شما انسان با تقوایی میسازد و یا در بهشت جای خواهید داشت.
قسمت کردن با صدقه دادن متفاوت است. اینجا صحبت از داشتن یا نداشتن طرف مقابل نیست. شریک شدن بر اثر وفور و فراوانی است، اما صدقه دادن بخاطر نیاز و فقر دیگری است. در صدقه دادن به نظر میآید که شما توانا و بالاترید و نفر مقابل پایین و پست و درمانده است. یک گداست و او به شما نیاز دارد. من این را نمیپسندم.
اینکه احساس کنید شما توانگرید و او محتاج شماست، این احساسی زشت و غیر انسانی است. اما در سهیم شدن این گونه نیست. وقتی آنچه که در اختیار دارید، حتی اگر به کوچکی یک لبخند باشد با دیگران قسمت میکنید، بدون اینکه به داشتن و نداشتن طرف مقابل نگاه کنید، احساس شادی عظیم خواهید کرد.
کسی که فقط پول روی پول میگذارد، آدم خوشحالی نیست. او همیشه عبوس و نگران است و آرامش ندارد و نمیتواند لذتی ببرد. چرا که برای لذت بردن، انسان باید با دیگران شریک شود. زیرا همه لذات و شادیها، نوعی شراکت و سهیم شدن است. 🔷🔹🔹
#اشو
#خودشناسی_آغاز_خردمندیستღ
Join us @OCEAN_OM 🔚
📅 #دوشنبه #روز۹ #آبان #سال۱۴۰۱
👍5👏4
Forwarded from مجلہ تخصصـے یوڪَا و چاڪـراها (Bita)
آگاه باشید که
در جهان هوشمند ما
هیچ رویدادی تصادفی به وقوع نمیپیوندد.
هر چیزی که
در مسیر زندگی
سر راه شما قرار میگیرد؛
نکتهای برای آموختن است.
به هر کس و
هر چیزی که در مسیر زندگی
با آن برخورد میکنید؛ ارج نهید.
وین_دایر
@yogamag
در جهان هوشمند ما
هیچ رویدادی تصادفی به وقوع نمیپیوندد.
هر چیزی که
در مسیر زندگی
سر راه شما قرار میگیرد؛
نکتهای برای آموختن است.
به هر کس و
هر چیزی که در مسیر زندگی
با آن برخورد میکنید؛ ارج نهید.
وین_دایر
@yogamag
👍11👏3
Forwarded from Yogayar
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جلسه تمرینی یوگا برای رفع کمردرد
انجام دادن تمرینات این جلسه رو به همه عزیزان در هر سطحی از یوگا پیشنهاد میکنم.
در زمانهایی که کمر درد دارید تا چند روز به صورت متوالی این جلسه تمرینی رو انجام بدید💛
این ویدیو به صورت رایگان در دسترس همه هست
در نتیجه از دید ما به اشتراکگذاشتنش هیچ منعی نداره و میتونید این ویدیو رو برای هر فردی که میدونید بهش نیاز داره ارسال کنید
انجام دادن تمرینات این جلسه رو به همه عزیزان در هر سطحی از یوگا پیشنهاد میکنم.
در زمانهایی که کمر درد دارید تا چند روز به صورت متوالی این جلسه تمرینی رو انجام بدید💛
این ویدیو به صورت رایگان در دسترس همه هست
در نتیجه از دید ما به اشتراکگذاشتنش هیچ منعی نداره و میتونید این ویدیو رو برای هر فردی که میدونید بهش نیاز داره ارسال کنید
👍9❤4👏1😁1
Forwarded from کانال یوگاآرامش (سحر)
احمقی که میداند احمق است،
آن مقدار خردمندتر است.
احمقی که فکر میکند خردمند است،
واقعاً احمق است.
روی این 👆#مراقبه کن:
در مورد خودت چه میدانی؟
دیدن حماقتت دردناک است
دیدن حماقت دیگران آسان است
در واقع، همه میدانند که هرکس دیگری یک احمق است!
ولی دیدن حماقت خودت یک گام بزرگ به سوی خردمندی است
دیدن حماقت خودت یعنی اینکه پیشاپیش وجودت را و آگاهی ات را متحول کردهای.
@yogasp
آن مقدار خردمندتر است.
احمقی که فکر میکند خردمند است،
واقعاً احمق است.
روی این 👆#مراقبه کن:
در مورد خودت چه میدانی؟
دیدن حماقتت دردناک است
دیدن حماقت دیگران آسان است
در واقع، همه میدانند که هرکس دیگری یک احمق است!
ولی دیدن حماقت خودت یک گام بزرگ به سوی خردمندی است
دیدن حماقت خودت یعنی اینکه پیشاپیش وجودت را و آگاهی ات را متحول کردهای.
@yogasp
👍5
🌺🍃 قانون جذب میگوید :
🍃«هر چیز را در ذهنت مجسم کنی، آن را در دستهایت خواهی داشت » افکار و اندیشهها قدرتی دارند که میتوانند اشیاء و پدیدههای جهان واقعی را بسازند و جذب کنند
🌺🍃 «تو همه چیز را به طرف خودت جذب میکنی. مردم، شغل، شرایط زندگی، وضع سلامتی، ثروت، قرض، شادی، ماشینی که سوار میشوی و اجتماعی که در آن زندگی میکنی. مثل آهنربا همه اینها را به طرف خودت جذب میکنی. به هر چه فکر کنی همان اتفاق میافتد. کل زندگی تو تجلی افکاری است که در ذهنت جریان دارند» 🤔
🌺🍃 آرزوها در سه گــــــ👣ــــام به دست میآیند :
1⃣ نخست : خواستن - «به دنیا فرمان بده»
2⃣ دوم : باور - «باور داشته باش که به خواستهات خواهی رسید »
3⃣ سوم: تجسم - «احساس کن که به خواستهات رسیدهای»
🍃 احساس به فکر نیرو میبخشد. دنیا حسی است و تنها با تصور نمیتوانی خواستهات را به دست آوری
🍃 «پس از همین حالا احساس_خوب داشته باش»
🍃 تحقق آرزوها به نیرویی که به آنها میدهی بستگی دارد، پس هرگاه به اندازة کافی به افکار خود انرژی بدهی تحقق خواهد یافت.
📅 #دوشنبه #روز۲۸ #آذر #سال۱۴۰۱
🍃«هر چیز را در ذهنت مجسم کنی، آن را در دستهایت خواهی داشت » افکار و اندیشهها قدرتی دارند که میتوانند اشیاء و پدیدههای جهان واقعی را بسازند و جذب کنند
🌺🍃 «تو همه چیز را به طرف خودت جذب میکنی. مردم، شغل، شرایط زندگی، وضع سلامتی، ثروت، قرض، شادی، ماشینی که سوار میشوی و اجتماعی که در آن زندگی میکنی. مثل آهنربا همه اینها را به طرف خودت جذب میکنی. به هر چه فکر کنی همان اتفاق میافتد. کل زندگی تو تجلی افکاری است که در ذهنت جریان دارند» 🤔
🌺🍃 آرزوها در سه گــــــ👣ــــام به دست میآیند :
1⃣ نخست : خواستن - «به دنیا فرمان بده»
2⃣ دوم : باور - «باور داشته باش که به خواستهات خواهی رسید »
3⃣ سوم: تجسم - «احساس کن که به خواستهات رسیدهای»
🍃 احساس به فکر نیرو میبخشد. دنیا حسی است و تنها با تصور نمیتوانی خواستهات را به دست آوری
🍃 «پس از همین حالا احساس_خوب داشته باش»
🍃 تحقق آرزوها به نیرویی که به آنها میدهی بستگی دارد، پس هرگاه به اندازة کافی به افکار خود انرژی بدهی تحقق خواهد یافت.
📅 #دوشنبه #روز۲۸ #آذر #سال۱۴۰۱
❤8👍1
شاگردی از استادخود پرسید: خواهش میکنم به من بگو از کجا باید یک انسان خوب را تشخیص دهم؟
استاد جواب داد: تو نمیتوانی از روی سخنان یک فرد، تشخیص دهی که او یک انسان خوب است؛
حتی از ظاهر هیچ فردی نیز نمیتوانی به این شناخت برسی،
اما میتوانی از فضایی که در حضور آن فرد، به وجود میآید، او را بشناسی؛
زیرا هیچ کس قادر نیست فضایی در اطراف خود ایجاد کند که با روحش سازگاری نداشته باشد: اين يعني بازتاب شعور دروني و تشعشعات ما به هستي
📅 #یکشنبه #روز۷ #اسفند #سال۱۴۰۱
استاد جواب داد: تو نمیتوانی از روی سخنان یک فرد، تشخیص دهی که او یک انسان خوب است؛
حتی از ظاهر هیچ فردی نیز نمیتوانی به این شناخت برسی،
اما میتوانی از فضایی که در حضور آن فرد، به وجود میآید، او را بشناسی؛
زیرا هیچ کس قادر نیست فضایی در اطراف خود ایجاد کند که با روحش سازگاری نداشته باشد: اين يعني بازتاب شعور دروني و تشعشعات ما به هستي
📅 #یکشنبه #روز۷ #اسفند #سال۱۴۰۱
👍14❤5
از روحت با مراقبه معبدی بساز برای حضور. برای آن ناشناختنیِ بی وصفِ نادیدنی.
در این معبد با نعلین فکر و خیال وارد مشو.
آنچه داری را پشت سر بگذار، و از آنچه نداری هیچ مگو.
بی خواهش باش و بی آرزو.
بگذار سکوت و خاموشی، یگانه نور معبد باشد. هیچ شیئی را با ذهنت به داخل معبد مبَر. به هیچ تزئینی نیاز نیست.
خالی از خاطره باش.
خالی از دانستگی باش.
حرف نزن، نه در ذهنت و نه بر زبانت.
فقط باز و پذیرا باش. که "تو در حضور مطلقی"!
مسعود_ریاعی
📅 #دوشنبه #روز۸ #اسفند #سال۱۴۰۱
در این معبد با نعلین فکر و خیال وارد مشو.
آنچه داری را پشت سر بگذار، و از آنچه نداری هیچ مگو.
بی خواهش باش و بی آرزو.
بگذار سکوت و خاموشی، یگانه نور معبد باشد. هیچ شیئی را با ذهنت به داخل معبد مبَر. به هیچ تزئینی نیاز نیست.
خالی از خاطره باش.
خالی از دانستگی باش.
حرف نزن، نه در ذهنت و نه بر زبانت.
فقط باز و پذیرا باش. که "تو در حضور مطلقی"!
مسعود_ریاعی
📅 #دوشنبه #روز۸ #اسفند #سال۱۴۰۱
❤11👍6