کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.05K subscribers
8.49K photos
944 videos
59 files
3.78K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
💠 #یادداشت

🔹 #چرا_یقه_معلم_را_می_گیری_و_می_کشی
#محمدرضا_نیک‌نژاد، معلم و فعال صنفی
🔹 منبع: الفباخبر


🔺 واپسین تجمع اعتراضی معلمان ایران در بیش از ۱۰۰ شهر پنج‌شنبه، دوم دی برگزار شد و یک بارِ دیگر گروهِ گسترده‌ای از فرهنگیان و بازنشستگان با حضور پر تکرار و پر شمار، دلخوری و عصبانیت خود از تبعیض‌های آزار دهنده، چشم بستن به موضوع همسان‌سازی شاغلان و بازنشستگان، دور‌ زدن لایحه رتبه‌بندی و از کارایی انداختن آن و حتی اجرایی نشدنش در سال ۱۴۰۰، نادیدن گرفتن‌های چند دهه‌ای معیشت و منزلتِ صنف‌شان، بی توجهی به عدالت آموزشی و بازماندگیِ میلیونیِ دانش آموزان از آموزش و البته بازماندگی همه آنان از یک آموزشِ بهینه و استاندارد، چشم بستنِ دست اندرکاران به نزدیک نیمی از مدرسه‌های فرسوده‌ای که هر روز چندین میلیون دانش آموز و معلم را در خود جا می‌دهد، کاستی های سازمان یافته برای هزاران معلمان قراردادی، پیمانی، خرید خدمتی، حق التدریسی، پاسخ‌های غیرصنفی به خواسته‌های صنفی آنان، حکم‌های قضایی و اداری سنگین برای کنشگران صنفی و ... را به مدنی‌ترین شکل ممکن فریاد زدند.

🔺 این تجمع‌ها کم و بیش بدور از درگیری و خشونت به پایان رسید اما اندک فیلم‌هایی که در فضای مجازی منتشر شد چند درگیری محدود اما زننده را به تصویر کشید. در یکی از آن‌ها که در شیراز است یک سرهنگ ملبس به لباس نیروی انتظامی دیده می‌شود که پس از توهین به یکی از فرهنگیان یقه او را می‌کشد و با عصبانیت و در هیاهوی دیگر نیروها و معلمان، فیلم ناتمام می‌ماند! گرچه نباید یکی-دو مورد برخوردهای این چنینی را ملاک بررسی و تحلیل قرار داد اما نمی‌توان به آسانی نیز از آن گذشت.

📌 در آموزه‌های فرهنگی ما معلم مانند پدر و مادر است و گاه حتی نزدیک‌تر و موثرتر. معلم در فضایی مانند کلاس که پدر و مادر و مسئولی نیست می‌تواند سرنوشت یک انسان را دگرگون کند. معلم می‌تواند با انگیزه دادن به یک دانش آموز که در خانواده و جامعه سرکوب شده و اعتماد به نفسِ درخور را ندارد، او را نجات داده و زندگی‌اش را بسازد. معلم با همکاری خانواده می‌تواند شهروندانی بسازد که آینده خود و کشور را بسازند، معلم می‌تواند ایرانی را تربیت کند که نگهبان ارزش‌های ملی و فرهنگی کشور باشد، معلم می‌تواند کمک حال خانواده و حکومت باشد برای پرورش انسان‌های بهینه در تراز ملی و جهانی و ... این‌ها شعارهای احساسی یا آرمانی نیستند و در تجربه‌های پر تکرار کشوری و جهانی نمونه‌های آن فراوان است.

🔺 از این رو زیر ضرب گرفتن معلم و شخصیتِ حقیقی و حقوقی‌اش بی گمان آسیب زاست. آن جناب سرهنگ که خود را در برابر معلم قرار داده باید بداند فرزند یا نوه‌اش در همین مدرسه‌هایی درس می‌خواند و خواهد خواند که معلم در آن‌ها محوری‌ترین عامل آموزش است. دلخوری خرد و کلان معلم در هر زمینه‌ای بر کارایی او، چه در آموزش و چه در پرورشِ نوباوگان این سرزمین، بسیار بسیار موثر است. گرچه این دل نگرانی در فرادستان به هر دلیلی دیده نمی‌شود اما از نیروهای انتظامی، که خود حقوق بگیر دولت هست و خوب می‌داند که این روزها چه فشاری بر زندگی افراد جامعه وارد می‌شود و احتمالا بیش از مسئولان فقر و تبعیض و شرمندگی در برابر خانواده و شغل دوم و تدارک یک زندگی آبرومند و ... درک می کند!

🔺 چنین برخورد و چنین رویاروییِ را انتظار نداریم. انتطار ما معلمان از شما این است که بیش از وظیفه‌تان، که برقراری نظم است، کار دیگری نکنید تا خود را در برابر آینده سازان این کشور قرار دهید.

📌 اگر به دنبال ریشه این تجمع‌ها می‌گردید باید به سراغ کسانی بروید که نزدیکِ دو دهه است که شکاف تبعیض‌ها را گسترده‌تر کرده‌اند؛ کسانی که نزدیک ده سال داستان ترمیم حقوق فرهنگیان را به بهانه‌های گوناگون پشت گوش می‌اندازند؛ کسانی که وعده تصویب بی کم و کاست لایحه دولت در مجلس را می‌دهند اما آن را سرهم بندی و سپس تصویب می‌کنند؛ کسانی که در مجلس قول اجرا می‌دهند و پس از تصویب آن را به سال آینده حواله می‌دهند؛ کسانی که شعار پشتیبانی از معلم و آموزش و دانش آموز می‌دهند اما با پیمان‌شکنی خود به همه آنها خیانت می‌کنند؛ کسانی که خود را نسبت به اهمیت و جایگاه معلم به خواب زنده‌اند و سرنوشت چندین و چند نسل این کشور را به بازی می‌گیرند ... برادر نیروی انتظامی براستی این‌ کسان، راهی جز اعتراض برای ما فرهنگیان باقی گذاشته‌اند!؟ پس چرا یقه معلم را می‌گیری و می‌کشی!؟

#اعتراضات_سراسری_معلمان

https://tttttt.me/ksmtehran1/163

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #گفتگو


📌 بی‌تدبیری آموزش و پرورش و معلمانی که یک میلیون تومان حقوق می‌گیرند!

🔺 عضو کانون صنفی معلمان با اشاره به وظیفه مجلس برای پیگیری مطالبات معلمان حق التدریس گفت: مجلس و دولت امروز یک جناح هستند و قصد ندارند دولت را زیر سؤال ببرند بر همین اساس صدای معلمان شنیده نمی‌شود و نمایندگان مجلس پیگیر مشکلات معلمان نیستند.

رویداد۲۴: معلمان حق التدریس از جمله افرادی هستند که اگرچه نامشان معلمان است اما گویی چندان در وزارت آموزش و پرورش به رسمیت شناخته نمی‌شوند! چه آنکه هنوز در بحث استخدام با سنگلاخ‌های فراوانی مواجهند و در عین حال کمترین حقوق را نیز دریافت می‌کنند، حقوقی بعضا به مبلغ یک میلیون تومان!

صدای اعتراضشان هم اگرچه همواره بلند است و تجمع هم برگزار می‌کنند اما آن که باید بشنود، نمی‌شنوند و پاسخگو نیست.

🔺 #محمدرضا_نیک‌نژاد، عضو کانون صنفی معلمان در گفتگو با جامعه ۲۴، در خصوص مشکلات معلمان حق‌التدریس و عدم توجه دولت به مطالبات آنها گفت: معلمانی که امروز به تدریس مشغول هستند، به چند دسته تقسیم می‌شوند؛ نیرو‌های رسمی شاغل که حقوق معینی دارند و بنا بر یک سازوکار مشخصی حقوق می‌گیرند و نیرو‌های حق‌التدریس که شامل معلمان پیمانی، قراردادی و خرید خدمت می‌شوند.

وی ادامه داد: یکی از وعده‌های وزیر آموزش و پرورش طی چند هفته گذشته این بود که به جذب نیرو‌های خرید خدمت اقدام خواهند کرد و بنا بر نیاز آموزش و پرورش تعدادی را جذب می‌کنند. نکته حائز اهمیت این است که در این وعده‌هایی که داده می‌شود چارچوبی را برای استخدام در نظر می‌گیرند به عنوان مثال فرض کنید یک معلم حق‌التدریس باید هشت سال سابقه تدریس داشته باشد یا هشت سال، تعداد ساعت مشخصی در روز یا هفته تدریس کرده باشد. به هرحال عده‌ای از معلمان حق‌التدریس در زمان جذب، بنابر قوانین یا سلیقه‌هایی که وجود دارد، در چارچوب استخدامی قرار نمی‌گیرند.

🔺 این معلم با سابقه آموزش و پرورش با بیان اینکه مشکلات معلمان حق‌التدریس بسیار زیاد است، افزود: دریافتی یک معلم رسمی با ۱۵ سال سابقه کار، حدود ۵ میلیون تومان است. ما به ندرت معلمی داریم که حقوق بالای ۹ میلیون تومان دریافت کند. در صورتی که خط فقر ۱۲ میلیون تومان است؛ این در حالی است که معلمان حق‌التدریس اوضاع بسیار بدتری نسبت به معلمان رسمی دارند.

🔺 نیکنژاد گفت: معلمان حق‌التدریس با آموزش و پرورش قرارداد دارند و معلمان خرید خدمت با یک موسسه غیردولتی قرارداد می‌بندند. این معلمان عموماً به صورت ساعتی تدریس می‌کنند یعنی طبق اعلام وزارت کار، یک حداقل حقوق برای این اشخاص در نظر گرفته می‌شود و برای دریافت این حداقل حقوق باید در هفته ۲۴ ساعت تدریس کنند. اما از آنجایی که هر ساعت کاری برای معلمان ۴۵ دقیقه محاسبه می‌شود، این مابه‌التفاوت، از حقوق معلمان حق‌التدریس کسر می‌شود. علاوه بر این، تعطیلات نیز از حقوق این اشخاص کسر می‌شود؛ یعنی گاه شاهد هستیم که دریافتی معلمان حق‌التدریس حدود یک میلیون تومان است و همین یک میلیون تومان را نیز تا یک سال دریافت نمی‌کنند.

این کارشناس حوزه آموزش و پرورش یادآور شد: یکی دیگر از مشکلات معلمان حق‌التدریس و خرید خدمت، قرارداد‌های یکجانبه است که کاملا‌ً سلیقه‌ای و یک طرفه منعقد می‌شود.

📌 معلمان حق‌التدریس تحت ستم آموزش و پرورش

وی به معضلات بیمه معلمان حق‌التدریس اشاره و به جامعه ۲۴ گفت: حق بیمه این اشخاص نیز یک ماه کامل نیست و عموماً دولت حق بیمه ۱۵ روزه برای معلمان حق‌التدریس پرداخت می‌کند و ۱۵ روز دیگر را خودشان باید پرداخت کنند. واقعا ستم عجیبی علیه معلمان حق‌التدریس در آموزش و پرورش شاهد هستیم.

🔺 نیکنژاد تصریح کرد: خلف وعده دولت برای تعیین وضعیت معلمان حق‌التدریس و خرید خدمت موجب نارضایتی آن‌ها شده است، اشخاصی که بار بخش مهمی از آموزش و پرورش بر عهده آنهاست. دولت گرفتاری و بهانه‌های خاص خود، مانند کمبود بودجه را دارد و با تکیه بر همین بهانه‌ها از توجه به مطالبات معلمان حق‌التدریس سر باز می‌زند.

📌 وی به وظیفه مجلس برای پیگیری حقوق معلمان حق‌التدریس اشاره کرد و گفت: مجلس و دولت امروز یک جناح هستند و قصد ندارند دولت را زیر سؤال ببرند بر همین اساس صدای معلمان شنیده نمی‌شود و نمایندگان مجلس پیگیر مشکلات معلمان نیستند. در مجموع تصمیمات قاطع نیاز به پیگیری از سوی نهادی متفاوت از دولت دارد.

#معلمان_حق_التدریس
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠#گزارش جامعه۲۴ گزارش می‌دهد: وزیر آموزش و پرورش یا سرکوب‌گر معلمان؟!/ تیم نوری، فقط برخورد چکشی با معلمان را بلدند/ یادداشت نویسی اعتراضی در رسانه ممنوع! 🔹تهدید معلمان به اخراج از سوی وزیر آموزش و پرورش آن هم در هفته بزرگداشت معلمان و اندک زمانی بعد…
💠 #گفتگو

در گفتگو با جامعه ۲۴ مطرح شد؛

وزیر آموزش و پرورش یا سرکوب‌گر معلمان؟!/ تیم نوری، فقط برخورد چکشی با معلمان را بلدند/ یادداشت نویسی اعتراضی در رسانه ممنوع!

🔹 گزارش و گفت و گو از شادی مکی/ جامعه ۲۵ / ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱

#صفحه۱

🔺 طی روز‌های اخیر و دقیقا در آستانه هفته بزرگداشت مقام معلم شاهد ضرب و شتم و بازداشت گسترده معلمان حاضر در تجمعات اعتراضی در نقاط مختلف کشور بوده‌ایم. علت این تجمعات، اما همچون سال‌های گذشته در راستای مسائل معیشتی و صنفی بوده است. در این بین، اما واکنش یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش به اعتراضات معلمان تامل‌برانگیز بود.

او در نشست با فرهنگیان مریوان که به مناسبت روز و هفته معلم برگزار شده بود ضمن تبریک این هفته دست به تهدید معلمان زده و عنوان کرد که براساس بند ۲۳ هیئت تخلفات، تجمعات غیرقانونی می‌تواند منجر به اخراج معلمان حاضر در این تجمعات شود!

🔺نوری وزیری که با فضای معلمان آشنا نیست!

این سخنان نوری در حالی بیان شد که طی تجمعات روز‌های اخیر معلمان، فعالان صنفی این گروه از جمله رسول بداقی (تهران) محمد حبیبی (تهران)، جعفر ابراهیمی (تهران)، علی اکبر باغانی (تهران)، محسن عمرانی (بوشهر)، محمود ملاکی (بوشهر)، رضا امانی فر (بوشهر)، اصغر حاجب (بوشهر)، اسکندر لطفی (مریوان)، مسعود نیکخواه (مریوان)، منصوره عرفانیان (مشهد)، هادی صادق زاده (مشهد)، لطیف روزیخواه (جلفا)، حسین سلامی (مازندران)، سیاوش رضایی (خرم آباد)، ناصرشاکرمی (خرم آباد) و دکتر ابراهیم محمودی (الیگودرز) بازداشت شده اند.

در این بین اسکندر لطفی و مسعود نیکخواه در کنار اسماعیل عبدی معلمی که مدت‌هاست در بند به سر می‌برد دست به اعتصاب غذا زده‌اند. ابوالفضل رحیمی شاد یکی از چهره‌های شناخته شده معلمان نیز در حمایت از اسماعیل عبدی در خانه خود دست به اعتصاب غذا زده است.

🔹 #محمدرضا_نیک‌نژاد، عضو کانون صنفی معلمان درباره سابقه تهدید معلمان توسط وزیر آموزش و پرورش در سال‌های گذشته به جامعه ۲۴ گفت: چنین برخوردی تاکنون سابقه نداشته است. طی ۲۰ سال فعالیت صنفی‌ام هرگز با این مساله مواجه نشده‌ام که وزیر آموزش و پرورش از چنین موضعی صحبت کند. اگر تاکنون سخنان وزرای آموزش و پرورش قبلی همدلانه نبوده حداقل با سکوت همراه بوده است یعنی برخی وزرا تایید کردند که مشکلاتی وجود دارد که باید حل شوند و برخی دیگر هم سکوت کردند.

وی ادامه می‌دهد: من نسبت به امور صنفی نگاه سیاسی ندارم، اما آنچه شاهد بوده‌ام آن است که در دو دولت اصولگرا چنین رفتار‌هایی وجود داشته است. در دورانی که محمود فرشیدی وزیر آموزش و پرورش دولت احمدی‌نژاد بود، معلمان در مقابل آموزش و پرورش تجمع کردند که مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و برخی نیز بازداشت شدند جالب آنکه وزارت آموزش و پرورش از بودجه این وزارتخانه به نیرو‌هایی که معلمان را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند ناهار هم داد.

🔺اظهارات یوسف نوری نشان دهنده بی تدبیری اوست

عضو کانون صنفی معلمان با بیان اینکه نوری نیز حرف‌های عجیبی زد که نشان‌دهنده بی‌تدبیری اوست، عنوان می‌کند: در واقع ما در دو دولت احمدی‌نژاد و رئیسی شاهد برخورد‌های این‌چنینی بوده‌ایم. اما از دولت رئیسی که خود را انقلابی، حامی مستضعفان و سید مظلومان می‌دانست انتظار چنین واکنش‌هایی نمی‌رفت حتی گمان می‌کردم که شاید یک‌دست شدن حکومت نتایج مثبتی به دنبال داشته باشد.

وی با تاکید بر اینکه نوع موضع‌گیری‌های نوری وزیر آموزش و پرورش همیشه به همین شکل است، توضیح می‌دهد: جنس این فرد معلم نیست. او دوره‌ای معلم بوده است، اما با پیشرفت در ساختار قدرت در پست‌های اقتصادی فعالیت کرده است. حالا این فرد به جایی رسیده که نه تنها از احوال معلمان خبر ندارد بلکه سخن گفتنش نیز منطقی و ناشی از تفکر نیست یعنی هر آنچه که به ذهنش می‌رسد می‌گوید و هم برای خودش دردسرساز می‌شود و هم ممکن است پیامد‌های متفاوتی برای آموزش و پرورش و معلمان داشته باشد.

🔺 نیکنژاد درباره اشاره نوری به حضور معلمان در تجمعات غیرقانونی می‌گوید: طبق آئین‌نامه‌ای که نوری به آن استناد کرده است غیبت از مدرسه محدودیت‌هایی ایجاد می‌کند، من هم اولین بار است که این آئین‌نامه را دیده‌ام و تاکنون کسی عنوان نکرده بود که معلمان را می‌توان به استناد آن اخراج کرد. ما یکسری قوانین بالادستی مانند قانون اساسی داریم و یک‌سری قوانین سازمانی که بنابر کارکرد‌ها و ویژگی‌های هر سازمان تعریف شده است. در صورت تعارض میان قوانین بالادستی و چنین مقرره‌هایی، این قوانین بالادستی هستند که باید مورد اجرا قرار گیرند.


📌ادامه در پست بعد👇👇
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #معرفی_کتاب


📚 چه کسی از اژدهای غول‌پیکر بد می‌ترسد؟
چرا چین، بهترین (و نیز) بدترین سامانه‌ی آموزشی جهان را دارد؟

نویسنده: یانگ ژائو
🔹مترجمان: آرمان بهلولی، (زنده یاد) #مهدی_بهلولی و #محمدرضا_نیک‌نژاد
🔹انتشارات: نقد فرهنگ/ اردیبهشت ۱۴۰۱


🔺 توضیح پشت جلد:

در دهه‌های گذشته چین به یکی از مهمترین قدرت‌های اقتصادی و به دنبال آن سیاسی جهان بدل شده است. قرار گرفتن در چنین جایگاهی نگاه‌های کنجکاو را به سوی این کشور و ریشه‌های چنین رویدادِ شگرفی جلب کرده است. از دیگر سو کامیابی‌های دانش‌آموزان استان شانگهای در واپسین آزمون‌های جهانی سبب شده که افزون بر ساختار سیاسی-اقتصادی، شیوه‌های آموزش در مدرسه‌های این کشور نیز محل توجه قرار بگیرد. این کامیابی‌های آموزشی برخی از سیاستمداران و روزنامه‌نگاران غربی را شیفته‌ی ساختار آموزشی چین کرده است.

تحلیل‌های سطحی این دلدادگانِ غربی، نویسنده‌ی این کتاب را که خود دانش آموخته مدرسه‌های چین و در همان حال آموزش‌شناسی برجسته و جهانی در آمریکاست، واداشته تا با تجربه‌های زیستی خود در کنار نگاهی انتقادی، به ریشه‌ها و لایه‌های درونی‌ترِ ساختار آموزشی این اژدهای بزرگ اقتصادیِ جهان بپردازد.

🔹 نویسنده در دل این بررسی‌ها به برخی از مهمترین ویژگی‌های از ساختارهایِ سیاسی، فرهنگی و آموزشی چین پرداخته است که می‌توانند برای صاحبنظران و خوانندگان کنجکاو ایرانی که ذهن‌شان معطوف به این کشور و دگرگونی‌های عظیمِ چند دهه‌ی گذشته‌ی آن است، آموزنده، شگفت‌آور و گاه هشدار‌دهنده باشد.


🔺نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران ۱۴۰۱/ سالن ناشران عمومی/ راهرو ۲۵ / غرفه ۳۳/ "نقد فرهنگ"


https://tttttt.me/ksmtehran1/243

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
Audio
🔹واکنش به حرف های بی بنیاد وزیر آموزش و پرورش درباره اجرای رتبه بندی


🔹#محمدرضا_نیک‌نژاد/ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱



#لایحه_رتبه_بندی_معلمان...
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #یادداشت
#آموزش_و_پرورش


🔷 اقتصاد، حول محور کلاس‌های خصوصی

#محمدرضا_نیک‌نژاد
🔹 روزنامه همشهری، ۱۰ خرداد ۱۴۰۱


🔹 به‌نظر می‌رسد خلاف آنچه در جامعه منعکس شده، پس از بازگشت دوباره دانش‌آموزان به مدرسه، افت تحصیلی آنها و... تقاضا برای استفاده از کلاس‌های خصوصی افزایش نداشته است. از آنجایی که هزینه‌کرد برای آموزش، چه به شکل رسمی و چه به‌صورت غیررسمی (کلاس‌های خصوصی)، در کشورهایی اتفاق می‌افتد که نگاه کمی به امر آموزش دارند. این نگاه کمی، نگاه نمره‌محور با اهمیت کنکور در چین، ژاپن و... نیز مرسوم است.

اما هزینه‌هایی که خانوار برای آموزش درنظر می‌گیرد، از هزینه برای کلاس‌های فوق برنامه تا خرید کتاب و هزینه برای بهبود کیفیت درسی فرزندان با کلاس‌های خصوصی، متغیرهای وابسته به وضعیت اقتصادی خانوار محسوب می‌شوند. در گفت‌وگو با آموزشگاه‌ها، فروشگاه‌های فرهنگی و معلم‌ها به‌نظر این مراجعات با افت شدید همراه بوده است، زیرا اولویت خانوار در همه هزینه‌کردها به سمت تهیه خورد و خوراک و معیشت متمرکز شده است.

این نمونه در خانواده‌های طبقه متوسط که صاحب دو فرزند هستند بیشتر دیده می‌شود. چنین خانواده‌هایی در مقایسه هزینه برای فرزند اول که شاید در دوره‌ای ممکن بود، در این سال‌ها و برای فرزند دوم با مشکل روبه‌رو شده‌اند و هزینه‌هایشان در نیازهای اولیه و ابتدایی خلاصه شده است.

🔹در عین حال با توجه به اینکه مدارس پس از مدتی حضوری شده‌اند، خانواده‌ها نگران افت تحصیلی فرزندان خود شده و به بازارهای غیررسمی روی آورده‌اند.

تمایل خانواده‌ها برای استفاده از کلاس‌های خصوصی معمولا از این نگرانی ناشی می‌شود که فرزندشان دیگر نتواند در سال‌های بعد به مدرسه و مرتبه‌ای که در ذهن دارند، برسند یا در کنکور قبول شود. همین نگرانی باعث می‌شود، خانواده مجبور به کاهش هزینه‌های خوراک خود شده و آن را در بخش آموزش هزینه کند. به همین دلیل ریشه افزایش میل به کلاس‌های خصوصی را نباید چندان در کرونا جست‌وجو کرد، بلکه تمایل به استفاده از این کلاس‌ها ریشه‌هایی چند ده ساله در کشور داشته و به باور کمی گرایی در آموزش مربوط می‌شود. در مقابل خانواده‌هایی که به سختی هزینه‌های اضافی آموزش را تحمل می‌کنند، خانواده‌هایی قرار دارند که هزینه زیادی را به امر آموزش اختصاص می‌دهد و جزو طبقه مرفه قرار گرفته‌اند.

اما باید این را نیز درنظر گرفت که در آموزش غیررسمی (کلاس‌های خصوصی)، کمتر از ۱۰ درصد معلم‌های رسمی آموزش و پرورش فعالیت می‌کنند و اغلب دانشجویان موفق در آن رشته خاص هستند که در این راه در این‌ سال‌ها به منابع مالی مناسبی نیز دست پیدا کرده‌اند. اما با قاطعیت می‌توان گفت این بازار در میان معلم‌ها افت کرده است. ...


📌ادامه مطلب را می توانید در لینک زیر بخوانید👇
https://telegra.ph/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D9%88%D9%84-%D9%85%D8%AD%D9%88%D8%B1-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%B3%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5%DB%8C-06-01

🔹منبع: کانال تلگرامی
https://tttttt.me/amoozeshvaandishe

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
🔷 کتابخانه فرهیزش، کتابخانه‌ای برای کودکان محروم

#محمدرضا_نیک‌نژاد
🔹روزنامه آرمان ملی،۱۲ خرداد ۱۴۰۱


🔻روزگار غریبی‌ست! دست کم چنین شرایطی برای نگارنده با نزدیکِ پنجاه سال سن تجربه‌ای تازه‌ و تلخ ا‌ست.
مردم بسیار گرفتارند و بخش بزرگی از جامعه در تکاپوی جدی برای گذران روزانه‌ی زندگی فردی و خانوادگی‌اند‌. نا‌امیدی و سرخوردگی میان لایه‌های گوناگون اجتماعی موج می‌زند و خبرهای بدِ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی نفسِ همه را به شماره انداخته. طبقه‌ی متوسط که موتور محرکه دگرگونی‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی‌اند هر روز کوچک‌تر شده و در گذاری دردآور به تنگدستانی می‌پیوندند که بزرگ‌ترین دلنگرانی‌شان سیر کردن خود و خانواده است.

کارمندان که مهم‌ترین گروه سازنده این طبقه‌اند در حالی با افزایش ده درصدیِ دستمزد روبرو شده‌اند که برخی از کالاهایِ مهم برای یک زندگیِ بخور و نمیر تا ۳۰۰ درصد افزایش داشته‌! این یعنی فشاری جدی بر اکثریت جامعه؛ فشاری کمر‌شکنی که صداهای برآمد از آن بوسیله تصمیم گیران یا شنیده نمی‌شود و یا به دلایل اثبات شده سیاسی تا لحظه‌های آشنا و خطرناک تاریخی، جدی گرفته نمی‌شود!

🔻در شرایط اقتصادی-اجتماعی امروز ایران پرداختن به کنش‌های فرهنگی، اخلاقی و انسانی با دست‌اندازهای جدی روبرو بوده و شگفت‌آور آن که هستند کسانی که همچنان دل در گروه گسترش فرهنگ و اخلاق دارند و گذشت، از پایه‌های زیستِ فردی و خانوادگی آنان است. نمونه آن همکار ما خانم #زهرا_خماریان، همسرشان آقای علی غلامعلی و فرزندان آنان است. اما ماجرا چیست؟

🔻پنجم خرداد سالگرد درگذشت "#مهدی_بهلولی" آموزگار، کنشگر صنفی-رسانه‌ای معلمان، نویسنده و مترجمی تلاشگر بود که سال گذشته در اثر کرونا چهره در نقاب خاک کشید. بهلولی پرچمدار گروهی از فرهنگیانِ نویسنده بود که در یک دهه‌ی گذشته کنش‌های معلمان در گستره‌ی آموزشی-صنفی را در رسانه‌های واقعی و مجازی گسترش دادند و همچنان در این حوزه کنشگرانه می‌گویند و می‌نویسند. خانم خماریان یکی از اعضای این گروه است که آموزگار کلاس اول دبستان و یکی از ترویج‌گران کتاب‌خوانی در میان کودکان و نوجوانان، به ویژه در مناطق نابرخوردار، است. سال گذشته و هم‌زمان با درگذشت زنده یاد بهلولی ایشان قول دادند که یک کتابخانه برای کودکان محروم راه‌اندازی کنند و نامش را "فرهیزش" بگذارند؛ #فرهیزش نام گاهنامه‌ای فرهنگی-آموزشی و اینترنتی است که بهلولی آن را پایه گذاری و تا پنج شماره منتشر کرد؛ و البته با تلاش‌های تنی چند از همکرانش همچنان به کار خود ادامه می‌دهد.

🔻به هر روی این خانم معلم، در شرایط اقتصادی کنونی با هزینه‌های خانوادگی، خانه‌ای ۶۰ متری با شرایط ساختمانی بشدت بد را خریداری و با تلاش‌های شبانه-روزی خود و خانواده‌اش هم‌زمان با نخستین سالگرد درگذشت زنده یاد بهلولی به بهره‌برداری رساند. این کتابخانه کودک و نوجوان قرار است جایی باشد برای کتابخوانی‌ِ گروهیِ بچه‌ها و تشویق آنان برای خواندن و نوشتن و بالیدن در یک محیط فرهنگی-آموزشی ناب.

🔻در روزِ آغاز‌بکار این کتابخانه نگارنده، خانواده بهلولی، تنی چند از فرهنگیان نویسنده، برخی علاقمندان به کتاب و کتابخوانی و البته گروهی از کودکان و نوجوانان گردهم آمدیم.

لحظه- لحظه حضور در کتابخانه "فرهیزش" یاد بانو "توران میرهای" در ذهنم می‌چرخید. او نیز شاهکارِ مدرسه فرهاد و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان را با هزینه‌ی شخصی و خانوادگی راه انداخت و کاری کرد، کارستان؛ کارهایی بزرگ و اثرگذار که همچنان جامعه در گام‌های نخستین شناخت و واکاوی آن است. بی‌گمان کار خانم خماریان، همسر و فرزندان‌شان، گام برداشتن در مسیر میرهای‌هاست و امیدواریم این گام‌ها ادامه یابند. در شرایط کنونی جامعه ایران دشوار است که امیدوارم باشیم و آرزو کنیم کسانی مانند این خانم و آقای فرهنگی بیشتر شوند! با این حال از ژرفای وجودمان برای این خانواده‌ی خوب و تلاشگر و دیگر کسانی که در مسیر نجات کودکان و نوجوانان از "ندانستن" و "نتوانستن" قرار دارند آرزوی تندرستی و کامیابی می‌کنیم.

https://tttttt.me/ksmtehran1/263

🔹منبع: کانال تلگرامی نویسنده👇

https://tttttt.me/amoozeshvaandishe

#نشرآگاهی
#کودکان
#ترویج_کتابخوانی
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس

🔺آیا تنبیه می‌تواند تغییر رفتار بیافریند!؟

#محمدرضا_نیک‌نژاد، ص آخر روزنامه شرق، هفتم امرداد ۱۴۰۲

🔹یکی از دغدغه‌های دوران معلمی‌ام یادآوری و هشدار درباره محیط زیست و گرامی‌داشت آن بود. در کلاس زمانی که احساس می‌کردم بچه‌ها از فرمول‌ها و مفاهیم فیزیک خسته شده‌اند و چشم‌براه اندکی آسایش‌اند از فرصت بهره می‌گرفتم و گاه گریزی به بحث‌های محیط زیستی و گفت‌و‌گو درباره پاسداشت و نگهداری آن می‌زدم. در همین راستا نخستین گام را پاکیزه نگهداشتن کلاس، میز و جمع کردن زباله‌ها بود و البته برای گسترش این فرهنگ خودم نیز همراه بودم. روزی به ذهنم رسید که شاید اگر دانش‌آموزی زباله‌ای را به جای انداختن در سطل، روی زمین و یا درون میز رها کرد او را وادار کنم تا افزون بر پاکیزه کردن دست‌پخت خود، جاهای دیگری که فضای عمومی‌تر کلاس بود را نیز پاکیزه کند. یکی-دو بار این کار را انجام دادم و بچه‌ها هم با توجه به جایگاه معلمی‌ام، به ناچار فرمان‌برداری می‌کردند. اما ناخرسندی و تحقیرشدگی که در این کار نهفته بود به شکل آشکاری در چهره، گفتار و رفتار این دانش‌آموزان موج می‌زد و دست‌کم در یک مورد دانش‌آموز تنبیه شده پس از پایان کلاس و دور از چشمِ من، زباله‌های گردآوری شده را از سطل درآورد و در کلاس پخش کرد و ... خوشبختانه زمانی اندک به نادرست بودن کارم پی‌بردم و به شیوه‌های دیگر و از آن میان همکاری و هم اندیشی در این زمینه دست یازدیم. گرچه در دوران دانشگاه و در مطالعاتم بارها خوانده‌ بودم که "تنبیه نمی‌تواند رفتارساز باشد" اما این تجربه به  شکل عملی آن را جلو چشمانم آورد و به دل و جانم نشاند.

🔹بعنوان یک معلم و البته یک شهروند، جامعه را کلاس بزرگتری برای خود و دیگران می‌دانم که در آن همه تا پایان عمر و روزانه از یکدیگر و رخدادهای خوب و بدِ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... می‌آموزیم و رفتارها و گفتارها و اندیشه‌های‌مان را متناسب با آن سامان می‎‌دهیم. از این روست که در روزهای گذشته برخی احکام دادگاه‌ها برای زنان در پیوند با حجاب را چنان یافتم که خودم در کلاس انجام داده‌ بودم. شستنِ جسد رفتگان، گماردن افراد به پاکبانی کوچه و خیابان، معرفی آنان به روانشناس و ... افزون بر کوچک شماریِ عزیزانی که چنین خدمات بزرگ و ارزشمندی را انجام می‌دهند هر چه در بر‌داشته باشد، نمی‌تواند تغییر رفتار پدید آورد؛ و دست برقضا و با توجه به پیچیدگی‌های انسانی، به واکنش‌های لجوجانه می‌انجامد و پیامدهای معکوس در پی خواهد داشت. چه با حجاب اجباری همراه باشیم و چه نباشیم، گمانی نیست که اگر شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی به سامان بود امروز کمترین تنش‌ها را در گستره پوشش داشتیم و ساختار سیاسی مجبور نبود که بخش بزرگی از توان سیاسی-اقتصادی-انتظامی خود در این راستا هزینه کند و در برابر بخش نه چندان اندکی از شهروندان خود بایستد و ... 

🔹همچنان که تجربه‌های من معلم نشان داد به هیچ روی با روش‌های تنبیهی تغییر رفتار پدید نمی‌آید. این شیوه‌های تند و احساسی تنها می‌تواند در کوتاه‌مدت، و آن هم در جلو چشمان ماموران پنهان بماند و البته خود را به شکل افراطی‌تر و احتمالا با ریسک بالاتر آشکار خواهد کرد! باید بدانیم که هر رفتار ناسنجیده درباره انسان، به عنوان یکی از پیچیده‌ترین موجودات جهان، می‌تواند پیامدهای فردی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی در پی داشته باشد؛ همچنان که این پیامدها تا‌کنون هم اندک و کم اثر نبوده‌است.

🔹به باور نگارنده کسانی که همچنان به این روش‌ها و اثربخشی‌شان باور دارند و به آن امید بسته‌اند، بد نیست سرنوشت نهادهای مذهبی و رفتار مخالفان آن‌ها در دوران رنسانس را مرور کنند و اندکی ترمز رفتارهای افراطی خود را بکشند؛ شاید هنوز دیر نشده باشد!

آدرس یادداشت در روزنامه 👇

https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-890089

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس

🔺معلمان مهم تر هستند یا کارمندان وزارت ارشاد!؟

#محمدرضا_نیک‌نژاد،

صفحه آخر روزنامه شرق، ۱۶ امرداد ۱۴۰۲

🔹پس از آن که وزیر فرهنگ‌و‌ارشاد اسلامی درباره استخدام ۴۰۰ نیروی حزب‌الهی در وزارتخانه‌اش خبر داد، موجی از خبرها و تحلیل‌ها در نقد به‌کارگیری نیروهای غیر‌کارشناس و دارای یک گرایش خاص سیایسی در این وزارتخانه براه افتاد. این که این نقدها وارد هستند یا نه را به کارشناسان این حوزه وامی‌گذاریم و به دلنگرانی خود می پردازیم.

🔹سال‌هاست که آموزش‌و‌پرورش ایران گستره‌ای برای جذب نیروهایی است که از یک سو چندان با رویکردهای نوین آموزش آشنا نیستند، از دیگر سو به شدت ایدئولوژیک بوده و نماینده یک گرایش خاص سیاسی-مذهبی‌اند. شگفت آورتر آن‌که هرازگاهی از زبان وزرای گوناگون در دولت‌های گوناگون (اصلاح‌طلب، اصولگرا و میانه‌رو) با آشکارترین شکل ممکن به‌کارگیری این نیروها اعلام می‌شود. برای نمونه بارها شنیده‌ایم که آموزش‌و‌پرورش برای تامین نیروهای خود دست به سوی حوزه‌های علمیه دراز کرده و با توافق‌نامه‌های پی‌در ‌پی، بخش چشم‌گیری از کمبود نیروهای خود را از این روش تامین کرده و می‌کند. این کار تا آن‌جا پیش رفته که در برنامه هفتم به شکل گسترده به آن پرداخته‌شده و افزون بر جذب نیرو از این راه، دست حوزه را در مدیریت خُرد و کلانِ آموزش‌و‌پرورش باز گذاشته و اختیار گسترده‌ترین وزارتخانه کشور را به حوزه یا نیروهای نزدیک به آن سپرده یا می سپارد. این که به‌کارگیری نیروهای ایدئولوژیک تا چه اندازه می‌تواند به هدف و نیت سیاست‌گذاران این کار یاری رساند، با اما‌و‌اگرهای فراوان همراه است؛ اما آن چه که از فضای جامعه، گرایش‌های رفتاری و گفتاری جوانان و نوجوانانی که مدرسه را گذرانده اند و دیدِ آن‌ها نسبت به ایدئولوژی حاکم و ... نشان می‌دهد که این تلاش‌ها نتوانسته به هدف خود برسد و حتی تا اندازه‌ای این رویکرد، زدگی و گریز پدید آورده و به نظر می‌رسد که ادامه این روند می‌تواند این آسیب‌ها را بیش از گذشته کند.

🔹اما از دیدگاه کارشناسانه‌تر، به‌کارگیری نیروهای آموزش ندیده و ناآشنا با روش‌های نوین آموزشی، در کل و بیگانه با گرایش‌های نسلی و بی‌توجهی و حتی رویارویی با سبک زندگی این نسل‌ها، نمی‌تواند آموزشی کارا و گره‌گشا برای آنان را فراهم آورد؛ حال این نیروها از حوزه باشند یا دانش‌آموختگان دانشگاه‌های گوناگون و غیر مرتبط با آموزش، یا دانشجو-معلمان از دانشگاه فرهنگیانی که به ضرورتِ کمبودِ نیرو، دوره آموزشی‌شان به سه سال کاهش یافته و یا بازنشستگانِ خسته از کار و فرسوده از تبعیض‌ها و البته دارای فاصله سنی با نسل دانش آموزان کنونی.

🔹اگر این شکل جذب معلم را با روش استخدام و آموزش آنان در برخی کشورها مقایسه کنیم به ناکارآمدی‌اش بهتر پی خواهیم برد. برای نمونه در کتاب "درس های فنلانی" از پاسی سالبرگ می‌خوانیم که رقابت برای معلم شدن در فنلاند بسیار دشوار بوده و تنها ده درصدِ دانش آموزانی که خواهان معلم شدن هستند جذب این حرفه می‌شوند. دوره تربیت معلم به شکل ساختارمند کارشناسی ارشد، یعنی پنج تا شش ساله است، که نزدیک یک سوم این زمان در مدرسه‌ها و به شکل کارآموزی می‌گذرد. در گام‌های نخست استخدام، مصاحبه‌هایی برای برآوردِ میزان انگیزه و علاقه داوطلب‌ها و چرایی معلم شدن‌شان انجام می‌شود، و البته، هم در بدو استخدام و هم در دوره‌های پی‌در‌پی کار مورد ارزیابی‌های موشکافانه سلامت روان و تن و میزان رضایت و علاقه‌مندی به شغل‌شان قرار می‌گیرند. معلمان در این کشور، رسمی هستند و ارتقای شغلی آنان فقط بر پایه تجربه‌ی کاری در کلاس و مدرسه است و به هیچ روی به عملکرد آموزشی دانش آموزان‌شان و یا چیز دیگری وابسته نیست و ... بگذریم!

🔹واپسین نکته در این زمینه بی‌توجهی رسانه‌ای، مدنی و دانشگاهی به این شکل جذب نیرو در آموزش و پرورش است! چه تفاوتی میان وزارت آموزش‌و‌پرورش و وزارت فرهنگ‌و‌ارشاد اسلامی هست که شکل جذب نیرو در اولی با بی تفاوتیِ آزاردهنده‌ای روبرو می‌شود در دومی موج رسانه‌ای راه می‌اندازد!؟ سرنوشت ده‌ها میلیون دانش‌آموز تا این اندازه کم اهمیت است که ورود ده‌ها بلکه صدها‌هزار نیروی غیر‌متخصص به حرفه معلمی، نمی‌تواند حساسیت رسانه‌ای-مدنی جامعه را برانگیزد!؟ در وزارت فرهنگ چه حساسیت‌هایی وجود دارد که تنها ورود ۴۰۰ نیروی ایدئولوژیک چندین روز رسانه‌ها را درگیر می‌کند اما در وزارتخانه‌ای که خانه دوم بچه‌هاست و همه شهروندان، دست‌کم چند سال از عمر خود را در آن گذرانده‌اند یا می‌گذرانند، دهه هاست درگیر چنین روندی است و کک کسی هم نمی گزد! براستی چرا در کشور ما هیچگاه آموزش‌و‌پرورش نه در اولویت کاربدستان است، نه جامعه و نه خانواده‌ها و نه دانشگاهیان و نه رسانه‌ها و نه ... !؟

https://b2n.ir/x21109


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #یادداشت

🔺 #مولدسازی دارایی‌های نهاد آموزش

#محمدرضا_نیک‌نژاد روزنامه شرق، ۵ شهریور ۱۴۰۲

رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیزات مدارس کشور می‌گوید: «تا امروز ۵۴۰ ملک مازاد در آموزش‌و‌پرورش شناسایی شده و ۳۴۱ ملک در فرایند ارزش‌افزایی قرار گرفته است... املاک مازاد در آموزش و پرورش شامل املاکی می‌شوند که واقعا استفاده آموزشی از آنها نمی‌شود. مولد نیز به ملکی گفته می‌شود که ما می‌خواهیم آن را استانداردسازی کنیم، یعنی مدرسه‌ای را مثلا تخریب می‌کنیم و از محل مولدسازی برای بازسازی چنین مدرسه‌ای تأمین اعتبار می‌کنیم... فرایند مولدسازی سه مرحله دارد؛ ارزش‌افزایی، ارزش‌گذاری و عرضه. در مرحله عرضه که آخرین مرحله است، ملک در سامانه ثبت با بالاترین قیمت رقابت می‌کند و فروخته می‌شود. البته گاهی املاک فروخته نمی‌شود بلکه تهاتر انجام می‌دهیم. پول فروش این املاک فقط در حوزه مدرسه یا مدرسه‌سازی یا نوسازی مدرسه به کار می‌رود».

گرچه چند ماهی هست که مولدسازی دارایی‌های دولت بُرد رسانه‌ای خود را از دست داده اما گویا دست‌اندرکاران آموزشی کشور کمربندهای خود را محکم بسته و آستین‌ها را بالا زده و به شدت درگیر این مصوبه‌اند! شوربختانه گویا داستان مولدسازی نیز همانند خصوصی‌سازی در دوران سازندگی شده که کوتاه‌ترین دیوار در آن دوران نیز آموزش‌و‌پرورش بود و اجرای پولی‌سازی در آموزش، نخستین خاکریز آن دولت در خصوصی‌سازی؛ گرچه این روند در بسیاری از کشورهای پرچمدار لیبرالیسم وارونه بوده و در روند خصوصی‌سازی، آموزش به سبب خیر عمومی نهفته در آن، واپسین نهادی بوده که پولی‌سازی را تجربه کرده و هنوز هم در سطح جهان با اما‌و‌اگرها و دست‌اندازهای جدی همراه است و همچنان در لیبرال‌ترین کشورها درصد اندکی از مدرسه‌ها پولی به شمار می‌آیند.

گمانی نیست که مولدسازی در کل و در صورت اجرای درست می‌تواند سر‌و‌سامانی به دارایی‌های دولت بدهد اما این مصوبه دست‌کم در نهاد آموزش باید با وسواس و پایش موشکافانه دنبال و اجرا شود. آموزش‌و‌پرورش نهادی عمومی است که دارایی‌های آن نه از آنِ دولت‌ها بلکه دارایی ملی به شمار می‌آیند. با توجه به درآمدهای مالیاتی، فروش منابع و دیگر درآمدها، دولت‌ها به تنهایی باید فراهم‌کننده شرایط آموزش رایگان، ساماندهی و بالابردن کیفیت آن در مدرسه‌ها باشند و در حقیقت در این زمینه وظیفه‌مند بوده و هیچ منتی بر کسی ندارند. بنابراین همچنان که دولت‌ها در برقراری چنین شرایطی باید متعهد باشند، مولد‌سازی در نهاد آموزش نیز باید به درستی، با شفافیت و پایش عمومی انجام گیرد و گزارش کوچک‌ترین کارها در این زمینه به آگاهی عموم رسانده شود.
برگردیم به سخنان رئیس سازمان نوسازی مدرسه‌ها. درباره این سخنان پرسش‌هایی مطرح می‌شود؛ برای نمونه: چه کسی تشخیص داده این املاک مازاد هستند؟ آیا امکان دارد سیاهه این ملک‌ها را به آگاهی عموم رساند؟ این ملک‌ها در کجا قرار دارند، یعنی در کلان‌شهرها هستند یا شهرستان؟ مدرسه بوده‌اند یا مکان‌هایی مانند ساختمان اداری، ورزشی، فرهنگی یا..؟ آیا مازاد اعلام‌شدن این املاک، پیوندی با موقعیت تجاری آنها دارد؟ قیمت رقابتی را چه کسی تعیین، چه کسی بر آن نظارت و چه فرد و یا نهادی در رقابت برای خرید آن شرکت کرده یا می‌کند؟ و..
اگر خبرهای وابسته به مولدسازی در آموزش‌و‌پرورش را در کنار خبرهایی بگذاریم که گه‌گاه از مدرسه‌ها با موقعیت تجاری در تهران و شهرستان‌ها شنیده می‌شود، جورچینِ نگران‌کننده‌ای پیش چشمان‌مان شکل می‌گیرد! همین چند ماه پیش بود که رسانه‌ها از تعطیلی چند مدرسه در منطقه سه تهران (نزدیکی‌های میدان ونک) با موقعیت تجاری خبر دادند که به بهانه کاهش دانش‌آموز در آستانه واگذاری هستند. یا خبرهایی از فروش یا اجاره برِ مدرسه‌هایی که در مراکز شهری قرار دارند و یا واگذاری بخشی از مدرسه‌ها، از آن میان حیاط آنها، به بخش خصوصی که می‌توانند برای مدرسه، آموزش‌وپرورش و دولت درآمدزایی کنند! و یا رقابت آسیب‌زا و البته مورد تشویق مدیران مناطق آموزشی سراسر کشور برای مازاد اعلام‌کردن مکان‌های آموزشی در گستره مدیریت خویش و افتخارکردن به آن! و یا..

باید به مدیران آموزشی کشور هشدار داد که، به کجا چنین شتابان!؟ از سویی املاک آموزش‌و‌پرورش دارایی‌های عمومی هستند و در حالی که در بسیاری از مناطق شهری با تراکم بالای ۳۰-۴۰ نفره دانش‌آموزان روبه‌رو هستیم، فروش، واگذاری و مولدسازی املاک این سازمان، بسیار پرسش‌برانگیز و نگران‌کننده‌ است. از دیگر سو اطلاع‌رسانی قطره‌چکانی در این زمینه خطر خطا، منحرف‌شدن و سوءاستفاده را چنان افزایش می‌دهد که اگر سودی هم در مولدسازی نهفته باشد، کارایی چندانی برای ساختار آموزشی و نسل‌های پی‌در‌پی دانش‌آموزان نداشته و در آخر شاهد به هدررفتن دارایی‌های عمومی این نهاد بزرگ و تأثیر‌گذار خواهیم‌ بود.

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
Audio
💠 #نگاه_کارشناس

🔺 فایل شنیداری سخنان #محمدرضا_نیکنژاد با عنوان «آموزش و پیوندهایش در گردابه بی‌عدالتی» در وبینار گروه جامعه‌شناسی حقوق انجمن جامعه‌شناسی ایران به مناسبت هفتۀ معلم، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

#عدالت_آموزشی
#نابرابری_اموزش/#نابرابری_اجتماعی
#کالایی_سازی_آموزش

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #گفتگو

🔺 نابرابری ساختاری در آموزش و پرورش ایران

◾️ گفت‌و‌گوی ایران فردا با محمدرضا نیکنژاد*

به کوششِ: سمانه گلاب و محمد کریمی


کریمی: یک بحثی درباره عدالت آموزشی مطرح است. یک دهه است برخی از اندیشمندان ایرانی روی این موضوع کار می کنند اما یک نکته در این باره مغفول است. ما می دانیم فرسنگ ها از عدالت آموزشی دور هستیم و امسال از وزیر آموزش و پرورش پرسیده شده که چرا شهریه فلان مدرسه ۲۰۰ میلیون تومان است. این چه عدالتی است که یک دانش آموز به آن دسترسی دارد و دیگری نه. پاسخ وزیر عجیب بود ایشان گفت وظیفه نهاد آموزش و پرورش آماده سازی دانش آموز برای کنکور است. آموزش بهتر می خواهید باید هزینه اش را بدهید. بنابراین اینها هم منکر این نیستند که نابرابری های آموزشی وجود دارد. این مساله نیازی به آمار و ارقام ندارد و بگوییم چند درصد مدرسه دولتی، غیر دولتی و ... در ایران هست و چه شهریه هایی گرفته می شود. از سوی دیگر برخی از مناطق هم در ایران از آموزش محروم هستند. سوال نخست من این است که نهادهای مدنی در ایران در جایگاه دولت قرار می گیرند و وظیفه ای مانند نابرابری و عدالت را انجام می دهند و با توانمندسازی می خواهند بخشی از مشکلات جامعه را که ناشی از سیستم دولتی است مرتفع کنند. آیا نهادهای مدنی در آموزش و پرورش می توانند گامی برای رفع نابرابری های آموزشی بردارند یا خیر؟

🔹نیک نژاد: همان طور که گفتید آموزش و پرورش و فراتر دولت و فراتر از دولت، حاکمیت، درباره عدالت آموزشی موظف است. در تعریف ساختارهای دولت مدرن این وظیفه‌مند بودن از ستوان‌های اساسی به شمار می‌آید. یک زمانی بود که دولت های قاجاری را داشتیم آن زمان کسی انتظار نداشته که مثل امروز یک وظایفِ تعریف شده داشته باشند و به ویژه در بخش آموزش و درمان آن را پیگیری کنند. اما در تعریف دولت‌های مدرن آمده است و به ویژه برای دولت های رفاه سه وظیفه مهم و ذاتی تعریف شده است؛ آموزش، بهداشت و درمان و امنیت؛ البته وظیفه دولت امنیت داخلی و ملی هم هست. بنابراین این سه، وظیفه ذاتی دولت است. اگر دولت نتوانست این سه کار را انجام دهد، نباشد هم چندان مهم نیست. آموزش و عدالت آموزشی جز وظایف ذاتی دولت هاست و شانه خالی کردن از این ها یعنی شانه خالی کردن از وظایف بنیادی دولت مدرن.

🔸البته نهادهای مدنی با خیریه ها متفاوت هستند. من درباره ورود خیریه ها و خیرین در آموزش نگران هستم اما نهاد مدنی چیز دیگری است. گرچه روی خط حساس و مهمی حرکت می کنیم یعنی اینکه اگر خیرین ورود نکنند بخشی از جامعه تهیدست از آموزش کیفی جا می مانند. حالا کیفی هم نباشد از آموزش عمومی جا می مانند. اما ورود اینها کندی و بی مسئولیتی برای نهاد دولت ایجاد کرده چراکه دولت معتاد شده است. یک زمانی در نسل من نه تنها خانواده ها به آموزش و پرورش کمک نمی کردند بلکه حمایت می شدند. من سال 55 به مدرسه رفتم و پیش دبستانی برای عموم مردم اجباری و رایگان بود. من کودکستان رایگان رفتم و تغذیه رایگان داشتم. خانواده ما هم نسبتا فقیر بود؛ پنج تا بچه بودیم. از خانواده‌ها در مسیر آموزش بچه‌ها حمایت می‌شد. حتی برای تهیه لباس مناسب برای مدرسه، چه برسد به اینکه پول بگیرند. این وضعیت تا پایان حکومت پهلوی بود. در ده سال نخست هم باز تا پایان جنگ این وضعیت را داشتیم و عادلانه ترین آموزش در دوران جمهوری اسلامی را در دوران جنگ داشتیم و بعد هی فاصله گرفتیم و گرفتار وضعیت گریز از مرکز درباره عدالت آموزشی شدیم. آن زمان پولی از خانواده ها نمی گرفتند.

🔹بعد از جنگ و دولت رفسنجانی قرار شد که خانواده ها در آموزش و پرورش مشارکت کنند که بحث مشارکت هم فقط اقتصادی بود. یک زمانی وقتی رسانه ها به این موضوع گیر می دادند می گفتند کمک اقتصادی دلبخواهی است اما به تدریج طوری شد که وزیر می گفت اگر کمک نکنید نمی شود آموزش را پیش برد و قبح دریافت پول در مدارس ریخته شد. درباره عدالت آموزشی و خیرین موضوع طوری شده است که آموزش و پرورش به آنها معتاد شده است. آموزش و پرورش و دولت مثل یک پدر معتاد است که خرج خودش زیاد است و بدنش مصرفش بالاست و نمی تواند به خانواده اش برسد و باید هزینه اش را تامین کند. بنابراین اگر بخواهم این بحث را جمع کنم باید بگویم خیریه ها و خیرین تا اندازه ای در کلیت به عدالت آموزشی آسیب زدند چون دولت با اتکا به فعالیت خیرین از وظایف خود شانه خالی کرد....


متن کامل:

https://cutt.ly/aerVGTRX

#ایران_فردا
#سمانه_گلاب
#محمد_کریمی
#محمدرضا_نیک‌نژاد
#نابرابری_در_آموزش_و_پرورش

http://tttttt.me/iranfardamag
⤴️
به نظر من بعد از این ها باید به جایی برسیم که قبول کنند از این بودجه‌ای که هست ۲۵ درصدش را برای آموزش قرار دهند و مدرسه های مدرن بسازند که با آموزش نوین ارتباط داشته باشد و محتوا آموزشی بر این اساس تغییر کند. سازو کار برای حمایت از خانواده های فقیر طراحی کنند مانند کشورهای سنگاپور، عربستان، ژاپن، فرانسه، کره جنوبی. من ساختارهای پشتیبانی از مدارس را بررسی کردم.
ژاپن خانواده ها را بررسی می کند و اگر خانواده فقیر است یا آسیب اجتماعی دارد آموزش می دهد و حساب برایش باز می کند و کاری می کند خانواده ها از رفتن بچه ها به مدرسه خوشحال و راضی باشد. سنگاپور وام های بلاعوض حتی برای مدارس خصوصی می دهد. این ساختارهای پشتیبانی در درون و برون آموزش باید شکل بگیرد و دغدغه اش این باشد که آغازگاه حرکت برای به دست آوردن فرصت های مختلف آموزش و مدرسه است. هزینه کردن برای آموزش و بهسازی آن شرط لازم این داستان است اما شرط کافی نیست چون نیاز به برنامه ریزی گسترده دارد.◾️
-----------------------------  
* نویسنده و پژوهشگر حوزه‌ی آموزش و عضو کانون صنفی معلمان
 
#ایران_فردا
#سمانه_گلاب
#محمد_کریمی
#محمدرضا_نیک‌نژاد
#نابرابری_در_آموزش_و_پرورش
 

🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran