کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.05K subscribers
8.49K photos
944 videos
59 files
3.78K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
💠 #نگاه_کارشناس

🔺مهارت فردی در مدارس فنلاند

📕‌ تحول نظام آموزش فنلاند

✍🏻
#مرتضی_روغنی

🔹به منظور پرورش جامعه‌ای پیشرفته و سرآمد، در آموزش‌ برای كودكان ١٥-٩ سال فنلاند، موارد زیر در نظر گرفته می‌شوند:

١- مهارت درست لباس پوشيدن
٢- مهارت درست راه رفتن
٣- مهارت خوب حرف زدن
٤- مهارت حرف خوب زدن
٥- مهارت منظم بودن
٦- مهارت شعر خواندن
٧- مهارت نقاشی كردن
٨- مهارت نوشتن
٩- مهارت ترانه و دكلمه خواندن
١٠- مهارت بهداشت
١١- مهارت کار تيمی
١٢- مهارت انتقاد كردن
١٣- مهارت جرات ورزی و تمرین شجاعت
١٤- مهارت تشخيص درست از نادرست
١٥- مهارت درست غذا خوردن
١٦- مهارت گره زدن
١٧- مهارت كار با قيچی و برش زدن
١٨- مهارت سعی در خوش خط بودن
١٩- مهارت شستن اشيا
٢٠- مهارت مطالعه
٢١- مهارت مدیریت زمان
٢٢- مهارت كنترل خشم
٢٣- مهارت انتقاد پذیری و تحمل حرف مخالف
٢٤- مهارت پژوهش و تحقيق
٢٥- مهارت تشخيص دوست خوب
٢٦- مهارت بازی كردن
٢٧- مهارت غذا پختن
٢٨- مهارت كار با سوزن
٢٩- مهارت تشكر و سپاسگزاری  كردن
٣٠- مهارت خوب توجه كردن
٣١-مهارت تفكر كردن
٣٢- مهارت تفكر خوب داشتن
٣٣- مهارت دوست خوب پيدا كردن
٣٤- مهارت نگهداری دوست خوب
٣٥- مهارت نگهداری لوازم
٣٦- مهارت انتقاد پذیری و نقد شدن
٣٧- مهارت رازدار بودن
٣٨- مهارت برنامه ريزی كردن
٣٩- مهارت گذشت
٤٠- مهارت صبور بودن
٤١- مهارت حل مساله
٤٢- مهارت نگهداري گياه و گل
٤٣- مهارت دقت به پيرامون
٤٤- مهارت صادق بودن
٤٥- مهارت وفادار بودن
٤٦- مهارت نوشتن
٤٧- مهارت آينده نگری
٤٨- مهارت تلاش كردن
٤٩- مهارت نا اميد نشدن
٥٠- مهارت هدف داشتن
٥١- مهارت كار با ابزار
٥٢- مهارت كار با كامپيوتر
٥٣- مهارت در فضای مجازي و سايبری
٥٤- مهارت در تصوير ذهنی داشتن
٥٥- مهارت احترام گذاشتن
٥٦- مهارت كم مصرف بودن
٥٧- مهارت بهره گيری از اشيا
٥٨- مهارت مشورت گرفتن
٥٩- مهارت مشورت و همفكری كردن
٦٠-... مهارت ١٢ و مهارت ٣١ و مهارت ۳۶

فراگیری و ارتقای این مهارتهای فردی می‌تواند آینده بهتری را برای خودمان و فرزندانمان فراهم آورد و سرآمدی فردی ما را تسهیل نماید.



🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس

🔺نهادسازی کنشگران مرزی

#مقصود_فراستخواه

(عضو هیئت‌علمی مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی)

می‌خواهم درباره مدرسه سیاسی صحبت کنم و به تاریخچه آن بازگردم چراکه ما ملتی هستیم که داستان و روایت کم داریم و به این دست موضوعات نیاز داریم و مدرسه سیاسی داستان ماست و ما به این روایت از خود نیاز داریم. ابتدا درباره کنشگری مرزی [نظریه مقصود فراستخواه درباره کنش مردم در برابر حکومت] توضیح می‌دهد؛ یکی از کاستی‌هایی که در تأملات مفهوم کنشگری مرزی احساس کردم، این است که کنشگران مرزی ما بیشتر تولید فعالیت کردند تا تولید ظرفیت و نهاد و در تاسیس عملکردهای کافی چندانی نداشتند. برای مثال دفتر تنظیمات، مصلحت‌خوانی عامه، هیئت سبعیه، قانون مطبوعات، اتاق تجارت، انجمن معارف و مدرسه سیاسی برخی از فضاهایی که تولید کردند و درباره هر کدام از اینها در کتاب «کنشگران مرزی» توضیح داده‎ام. مدرسه سیاسی مدرسه تولید نهاد و در حوزه کنشگری‌های مرزی است و فضای سخن، ارتباط، آموختن، دانش و عمل ایجاد کرده است. فروغی ذکاءالملک یکی از هفته‌نامه‌های غیردولتی در ایران به نام تربیت را چاپ کرد. او در شماره ۲۲۸ با عنوان مدرسه مبارکه علوم سیاسی می‌گوید: «آن مجمع فضل با معلمین منتخب و متعلمین ممتحن». اما می‌خواهم به این موضوع اشاره کنم که چطور شد که در مدرسه سیاسی، کنشگران مرزی یک تعداد نهاد هم ایجاد کردند؛ براساس یک چارچوب سیستم داینامیک یا پویایی‌شناسی سیستم‌ها تأملی بر این مدرسه داشته باشم. این مدل دو مفهوم کلیدی دارد که یکی متغیرهای حالت و دیگری متغیرهای جریان هستند. متغیرهای حالت، جریان ماتریسی تشکیل می‌دهند و در این شرایط می‌توانیم داینامیسم (پویایی) سیستم را توضیح دهیم. متغیرهای حالت وضعیتی است که در این سیستم برقرار و موجود است و این متغیرها در ایران در واقع همان قدرت سنتی بودند. متغیرهای حالت وجود دارند اما یک متغیرهای جریان و روانه‌هایی به وجود می‌آید که اینها متغیرهای جریان هستند. این متغیرهای جریان تغییراتی در متغیرهای حالت ایجاد می‌کنند و آن‌ها در واقع کالاهایی بودند که به ایران می‌آمدند، ارتباطاتی که شکل می‌گرفت و از جمله جریان دانش مدرن بود که فرم تازه‌ای از قدرت در مقابل قدرت سنتی ایجاد می‌کرد. این جریان مدرن از دولت، از حقوق و مناسبات اجتماعی و روابط و…پرسش می‌کرد. این طرح پرسش از جهان زندگی سیاسی، مدنی متغیر جریانی بود که تصور می‌کنم در متغیرهای حالت تغییراتی می‌دهد و از اینجا یک پویایی تازه‌ای در درون جامعه ایران ایجاد می‌شود. روایت مدرسه سیاسی را از اینجا می‌شود دنبال کرد که چه صداهایی تولید شد، چه فضاهایی تولید شد، فضای سخن در ایران ایجاد کرد و غیره.

بخشی از خاطره فرهنگی و حافظه تمدنی که در ایران وجود دارد و در واقع صورت‌های خیال در ایران است، کمک کرده است تا تنوع کنشگری در ایران شکل بگیرد و یکی از آن تنوعات کنش را کنش‌های مرزی نامیدند. این کنش مرزی در واقع میان دولت و جامعه کمتر دیده می‌شود و در امر اجتماعی ایران موجود بوده‌ است. وقتی در امر سیاسی خیره می‌شویم، این امر اجتماعی را نمی‌بینیم. امر اجتماعی زندگی در جامعه‌ای وجود داشته که مدرسه سیاسی به وجود آمده است. مدرسه سیاسی یک نیاز بود و اینها سبب شد از طریق عاملان تغییر که لزوماً هم مستقل از دولت نبودند و تنها تعهدی میان ایران و جهان داشتند، این مدرسه شکل بگیرد. فروغی که از معلمان این مدرسه بود، مدرسه سیاسی را اینگونه تعریف می‌کند: «مدرسه‌ای که در آن قوانین تدریس می‌شود.» و متغیرهای جریان در اینجا و از طریق این ترددهای میانی در این فضای بینابینی، یک اتفاقاتی جامعه ایران براساس وسعت صور خیال ترتیب می‌دهد که صورت‌های مختلفی از عمل دارد و در اینجا می‌بینیم که درس‌های حقوق بین‌الملل عمومی گذاشته می‌شود.
یک فرمان مظفری درباره مدرسه سیاسی وجود دارد که در کتاب «استادانِ استادان چه کردند» به تفصیل این مورد را آورده‌ام. فرمانی که مظفرالدین شاه در هنگام افتتاح مدرسه سیاسی در شهر ذی‌الحجه ۱۳۱۷ نوشته این است: «خارج از تکالیف مذهبی تعلیم ندهند. آنچه میل و رای همایونی ماست، به همان قسم مرتب و منظم بدارند. اشخاصی متدین، موافق قانون مذهبی تربیت کنند. عقاید ضایع نشود. یک نفر مفتش مراقب باشد و نگذارد خلاف امری واقع شود.» در اینجا مفهومی وجود دارد، در واقع مظفرالدین‌شاه برای مدرسه سیاسی یک نقشی تعریف می‌کند. در واقع مدرسه سیاسی براساس یک انتظارِ نقش به وجود آمد. اما آنچه که من تصور می‌کنم فقط «role/ نقش» نیست و یک اجرائیتی نیز دارد و نتیجه این performativity یا اجرائیت مدرسه سیاسی، مشروطه شد. یعنی نقشی نشد که در فرمان مظفری بوده باشد. این زندگی ایران است که سیستم حتی از آن استفاده می‌کند، از آن منابع می‌گیرد، با آن رفت‌وآمد و گفت‌وگو دارد اما زندگی خود را نیز دنبال می‌کند.
⤵️
💠 #نگاه_کارشناس

🔺امیدواری به صدور رأی برائت در دادگاه تجدیدنظر

✍🏻هم میهن- #کامبیز_نوروزی، کارشناس حقوق و رسانه

🔹بازداشت الهه محمدی و نیلوفر حامدی، دو روزنامه‌نگاری که پس از ۱۷ماه با قرار وثیقه از زندان آزاد شدند، از همان ابتدا به‌هیچ عنوان لزومی نداشت. چراکه به اعتقاد ما، این‌ دو روزنامه‌نگار جرمی مرتکب نشده‌ بودند و به‌عنوان مثال «اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا» که با آن مواجه شدند، از پایه اشتباه بود چون دولت آمریکا با دولت ایران از نظر حقوقی در رابطه متخاصمانه قرار ندارد و اگر از وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران هم بپرسید همین پاسخ را به شما خواهند داد.

🔹چراکه قرار بازداشت برای این دو روزنامه‌نگار که سال‌هاست در ایران کار حرفه‌ای می‌کنند و کاملاً شناخته‌شده هستند، ابداً قرار مناسبی نبود. ضمن اینکه مدت کوتاهی بعد از بازداشت این دو روزنامه‌نگار، اتفاقی عجیب رخ داد و دو دستگاه اطلاعاتی کشور در بیانیه‌ای که شبیه رأی دادگاه بود، نسبت‌هایی کاملاً نامتعارف به این دو دادند که به‌نوعی می‌توان آسیب به جنبه‌های حقوقی پرونده این دو روزنامه‌نگار تلقی‌اش کرد.

🔹به‌نظر من از لحاظ حقوقی و در یک دادرسی عادلانه ‌باید رأی دادگاه بدوی، نقض شود و معتقدم در یک رسیدگی حقوقی محض امکان نقض رأی بدوی علیه الهه محمدی و نیلوفر حامدی بسیار بالاست؛ هرچند همه‌چیز به تشخیص مرجع تجدیدنظر و کیفیت عملکرد آن دادگاه بستگی دارد. من امیدوارم دادگاه تجدیدنظر با صدور رأی برائت، جامعه روزنامه‌نگاری کشور را به اینکه برای انجام کار حرفه‌ای خود از اندک امنیتی برخوردار است، امیدوار کند. روزنامه‌نگاری ایران به‌شدت تحت فشار و با مشکلات متعددی دست به گریبان است و این نوع فشارها هر اندازه بر روزنامه‌نگاری ایران افزایش یابد، روزنامه‌نگاری حرفه‌ای ضعیف‌تر می‌شود و این برای کل کشور زیان‌بار است.

B2n.ir/p53170


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس

🔺 علائم حیاتی به مرز هشدار رسیده‌اند

محمدرضا ظفرقندی, دبیرکل جامعه پزشکی

▪️در مقوله ایران باید اندوهناک و دلسوزانه اعلام کنیم که حال امروز و چشم‌انداز آینده کشور و مردم خوب نیست، علائم حیاتی به مرز هشدار رسیده‌اند. درمان‌های علامتی (symptomatic)و تسکینی جوابگو نیست و چاره‌ای جز درمان علتی وetiologic وجود ندارد.  

▪️اوضاع اقتصادی، سیاسی داخلی خارجی، امور علمی و دانشگاهی، اوضاع زیست محیطی،شرایط سلامت جسمی و روحی جامعه و مردم و سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم به حاکمیت، به شرایط بحرانی و نگران‌کننده‌ای رسیده است. شاخص نارضایتی همگانی و جدایی مردم از حاکمیت و انتخابات سالهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ و ظهور جنبش زن‌زندگی‌آزادی به وضوح مشخص و نمایان شد.  

▪️علیرغم تشدید روند ویرانگر خالص سازی در دولت و مجلس که به حذف خودی‌ها هم رسید، در تمام امور و انتخابات مختلف (حتی در انجمن‌های علمی و مدنی و صنفی) ناکارآمدی مسئولین و منصوبین و عدم تحقق وعده‌های گوناگون انتخاباتی و افزایش روزافزون مشکلات و عدم مشاهده هیچگونه چشم انداز روشن در اراده حاکمیت برای انجام تغییرات اساسی در امور سیاسی و اقتصادی، موجب یاس و ناامیدی مردم و نگرانی دلسوزان و مصلحان برای آینده کشور شده است.
 
 ▪️ناکارآمدی و سو مدیریت مسئولین و دخالت نهادهای غیر مرتبط و غیر شفاف و نظامی در امور اقتصادی و گسترش رانت و فساد از یک سو و عدم ارتباط صحیح بین‌المللی و بی‌بهره بودن از سرمایه‌گذاری خارجی و افزایش هزینه‌های زندگی در شرایط تحریم اقتصادی طولانی از سوی دیگر اقتصاد کشور را زمین‌گیر و فرایندهای مختلف اجتماعی، فرهنگی، عمرانی، علمی و درمانی کشور را به ورطه نزول و سقوط کشیده است.
 
▪️به اقتضای عناوین حرفه‌ای پزشکی و دانشگاهی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران و به عنوان معلمی که بیش از ۴۵ سال در مدرسه و دانشگاه، تدریس کرده‌ام اعلام می‌کنم که امروز یکی از بزرگترین دغدغه‌ها و نگرانی‌های ما مهاجرت و یا بهتر بگویم فرار نیروی انسانی نخبه در رده‌های مختلف، فارغ‌التحصیلان دانشجویان و اساتید رشته‌های مختلف پزشکی و غیر پزشکی به هرکجای دیگر است.  

▪️در ارزیابی‌های انجام شده اخیر حدود ۸۰ درصد از دانشجویان پزشکی ما به فکر خروج از کشورند. بسیاری از اساتید ارزشمند دانشگاه‌ها کشور را ترک میکنند. امروز رشته‌های مهم مثل جراحی قلب، طب اورژانس، بیهوشی و بسیاری از رشته‌های پزشکی داوطلب ورود ندارند و کرسی‌های دستیاری خالی مانده است.
 
▪️درخواست گواهی good standing از نظام پزشکی برای خروج از کشور به چند برابر سنوات قبل رسیده است. بدلیل شرایط نامطلوب اقتصادی سهم بهداشت و درمان از GDP به عنوان یک شاهص توسعه که در سالهای گذشته به ۹ درصد رسیده بود امروز به ۴.۵ درصد کاهش یافته و این به معنای کاهش کیفیت درمان، سلامت، تجهیزات پزشکی ضروری(حتی برای اعمال جراحی) و کمبود داروهای مورد نیاز مردم می‌باشد. 
 
▪️بسیاری از داروهای ضروری از جمله داروهای بیماران سرطانی، یا در دسترس نیست یا باید با هزینه‌های گزاف از بازار آزاد تهیه شود. استقلال دانشگاهها تحت دستور و شرایط امنیتی به شدت خدشه دار شده است، تا جایی که بعضی از اساتید با سابقه و نامدار بدستور، اخراج یا به اجبار بازنشسته می‌شوند. رشد علمی کشور که از دولت آقای خاتمی شیب صعودی قابل قبولی یافته بود و تا سال ۲۰۲۱ به عنوان کشور اول منطقه شناخته می‌شد امروز دچار نزول شده و عقب‌تر از کشورهای ترکیه و عربستان قرار گرفته‌ایم.

*گزیده‌ای از سخنرانی در سی‌امین مجمع عمومی انجمن اسلامی جامعه پزشکی. تهران




🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس

🔺چرا نه به اعدام؟

عمادالدین باقی

🔹 اجرای مجازات‌ اعدام طبق قانون باید اطلاع رسانی شود. قبلاً در مطبوعات و یا سایت دادگستری‌ها اطلاع رسانی می‌شد ولی اکنون جز در موارد خاص، اطلاع رسانی نمی‌شود. برای مثال قوه قضاییه اعدام محمد قبادلو و بعد از آن ۴ جوان کرد را به جرم جاسوسی اطلاع رسانی کرد که چون هر دو جنبه سیاسی هم داشت بازتاب گسترده‌ای پیدا کرد در حالی که چند روز پیش از آن شنیده شد که در زندان دیگری ۱۱ نفر به جرم قاچاق مواد مخدر اعدام شدند ولی حتی خبر آن هم انتشار پیدا نکرد.

🔹گاهی این تصور ایجاد می شود که انتشار برخی خبرها نشانه این است که: رشته کار از دست در رفته و یا تعمدا هر روز ماجرایی درست می شود تا ماجرای قبلی تحت الشعاع قرار گیرد و افکار عمومی درگیر شود و از مسائل بنیادی یا مسائلی که توجه مردم به آن‌ها به زیان اصحاب قدرت است غافل بماند.

🔹کراراً از طرق مختلف اخبار مجازات اعدام در رسانه‌ها و شبکه های اجتماعی می آید و واکنش‌هایی را بر می انگیزد. برخی از واکنش‌ها طبعاً در موافقت است به ویژه از سوی رسانه‌ها و عوامل حامی حکومت و برخی واکنش‌ها هم انتقادی یا اعتراضی‌اند که نشانه پویایی و زنده بودن یک جامعه است. هر چند برخی از آن‌ها ممکن است صرفاً عاطفی بوده و فاقد پشتوانه حقوقی باشند. ولی یکی از عوامفریبی‌ها این است که برخی افراد، مخالفت علمی با مجازات اعدام را به حمایت از جرم‌ و‌ مجرم تعبیر می کنند که این کار ‌غیر اخلاقی است. یک روزنامه شناخته شده چند سال پیش به نگارنده اتهام حمایت از قاتلان را زد در حالی که هیچ انسان خردمند و منصفی با مجازات قاتل و مجرم مخالف نیست و بحث فقط بر سر دو قضیه است:

۱- عادلانه بودن دادرسی

۲- کیفیت مجازات

بنابراین اگر کسی از اعدام یک انسان ناراحت شد نمی‌توان علیه او اقامه دعوا کرد. اگر کسی از کشته شدن هر انسانی -چه‌گناهکار چه بیگناه-، متاثر و ناراحت نشود انسان نیست و حتما مشکلی دارد که باید درمان شود. اصلا فرض کنیم یک محکوم به اعدام واقعا در یک دادرسی عادلانه محکوم و باز فرض می‌کنیم آن محکوم تروریست باشد. امام علی(ع) در زمان جنگ صفّين نه تنها از کشته شدن، بلکه از دشنام دادن به کسی که در حال جنگ ‌و‌ کشتن او و یارانش بود نیز اظهار ناراحتی می‌کند و می گوید به آن‌ها ناسزا نگویید بلکه دعای شان‌ کنید. اما اکنون اگر کسی طبق رویه امام علی همین اعدامی‌ها را دعا کرد فورا می شود مدافع تروریست و علیه او پرونده درست می کنند در حالی که متاثر شدن از اعدام کسی و بر زبان آوردن آن، به معنای دفاع از اتهام یا جرم او نیست.

🔹اعدام و قتل از یک خانواده‌اند از این جهت که نتیجه هر دوی آن‌ها حذف انسان و سلب حیات است اما از نظر شکلی، «قتل» یک جنایت و خشونت غیرقانونی است ولی اعدام، سلب حیات در فرایندی قانونی با تشریفات دادرسی است. به همین دلیل تفاوت بزرگ این دو عمل این است که در اولی اقدامی فردی است که ممکن است بر اثر هیجان، خشم، سودجویی یا عوامل و انگیزه‌های دیگر باشد اما در دومی، اقدامی سازمان یافته از سوی یک دستگاه عظیم بوروکراتیک و تشکیلات اداری و سیاسی است که به صورت آگاهانه‌وبرنامه‌ریزی شده انجام می‌شود. هرچند برای متهم و محکوم فرصت تجدید نظرخواهی و اعاده دادرسی هم وجود دارد. برخی از حقوقدانان و فعالان حقوق بشر در دنیا دقیقاً به دلیل همین تفاوت‌ها است که از منظر عدالت کیفری، مجازات اعدام را با قتل برابر نمی‌دانند.

🔹مجازات اعدام، کارکردهای آشکار و پنهان دارد که معمولا در جوامعی که ژرف نگری غایب است بر روی کارکرد آشکار امور تمرکز می کنند. اگر بخواهیم با موافقان اعدام همنوا شویم و بپذیریم که کارکرد آشکار آن بازدارندگی بوده است، بدون شک کارکرد پنهان آن در تناقض با کارکرد آشکارش قرار می گیرد و از همین طریق است که می توان به این سوال پاسخ داد که چرا با وجود ترس از اعدام اما «جرم» تکرار می شود؟ (پاسخ در متن کامل مقاله)

🔹قضاوت اخلاقی درباره این موضوع نیز تا حد زیادی وابسته به فرهنگ و عادت‌های یک جامعه است. واقعیت این است که در چند دهه اخیر، دنیا به سرعت تغییر کرده و در حال تغییرات حیرت‌انگیز است‌. فرهنگ و عادت‌های جامعه امروز ایران نیز دستخوش تغییرات جدی شده و در مسیر تحول است. به جای مقابله کردن با سیل به وسیله بیل و سینه سپر کردن جلوی تغییرات اجتناب ناپذیر، باید آن را به صورت علمی مدیریت و هدایت کرد و مانع از آثار تخریبی آن شد./هم میهن


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس

🔺سهم ۶۵ درصدی خانوارها در تأمین مالی سلامت

رضا امیدی

🔹دولت در سال گذشته یارانۀ ارزی دارو را حذف کرد و برای جبران هزینۀ خانوارها برای تأمین دارو، طرحی باعنوان «دارویار» را تعریف کرد. ادعا این بود که با این طرح ضمن کنترل قیمت دارو، وضعیت صنعت و بازار دارو نیز بهبود می‌یابد. در همان زمان نهادهای تخصصی این حوزه ازجمله انجمن علمی اقتصاد سلامت نسبت به این سیاست هشدار دادند. در مهرماه جاری نایب‌رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس پرداخت از جیب مردم بابت هزینه‌های سلامت را ۵۵ درصد اعلام کرد. این در حالی است که متوسط پرداخت از جیب در حوزۀ سلامت در جهان حدود ۱۶ درصد است.
اخیراً فردین یزدانی؛ پژوهشگر اقتصادی، وضعیت بازار دارو را در سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ تحلیل کرده که بخشی از گزارش او در شماره ۱۴۰۱.۱۱.۲۸ روزنامۀ اعتماد منتشر شده است. در ادامه بخشی از گزارش را می‌خوانید:

🔸 حذف ارز ترجيحي دارو نياز صنايع دارويي را به نقدينگي افزايش مي‌دهد. بسياري از اين صنايع در تأمين سرمايۀ در گردش با مشكل روبرو شده‌اند و از طرف ديگر واردات دارو هم به‌لحاظ حجم و هم ارزش کاهش یافته است. حدود ۱۰ درصد از ارزش بازار داخلي مربوط به واردات است كه عمدتاً داروهاي كمياب را شامل می‌شود. این سیاست موجب شد كه هزينۀ تمام‌شدۀ صنايع دارويي در سال ۱۴۰۱، حدود ۵۰ درصد افزایش یابد. ضعف‌های اجرایی طرح موجب شد تا زنجيرۀ تأمين دارو مختل شود و پرداخت از جیب خانوارها هم افزایش یابد.

🔸يكي از اهداف طرح اين بود كه پرداخت از جیب خانوار ثابت بماند. براساس آمار و ارقام ۱۰ درصد هزینۀ خانوار صرف هزينۀ سلامت می‌شود [این نسبت در اتحادیه اروپا حدود ۴.۴ درصد است] كه در سال ۱۴۰۱ معادل ۱۲.۵ ميليون تومان در سال بوده است. سهم بيمه‌ها از اين رقم ۳۵ درصد و سهم خانوارها ۶۵ درصد است [بدون احتساب حق‌بیمه‌ای که خانوارها می‌پردازند]. اما در زمینۀ تأمین دارو، پرداخت از جیب خانوارها بیشتر و حدود ۷۰ درصد است که نسبت به قبل از اجرای طرح افزایش یافته است.

🔸در این پژوهش خانوارها به سه گروه كم‌درآمد، ‌میان‌درآمد، و پردرآمد تقسيم شده‌اند. میانگین هزينۀ درمان به‌طور متوسط ۱۲.۵ ميليون تومان در سال بوده است. هزينۀ درمان خانوارهاي كم‌درآمد ۴.۹ ميليون تومان، ‌ميان‌درآمد‌ها ۱۱ ميليون تومان، و هزينۀ درمان پردرآمدها حدود ۲۹.۵ ميليون تومان بوده است.

🔸حذف ارز ترجیحی دارو در اواخر ارديبهشت ۱۴۰۱ رخ داده است. داده‌هاي ما نشان مي‌دهد كه ميزان تورم بخش دارو در ارديبهشت امسال نسبت به ارديبهشت سال گذشته به ۸۱ درصد رسيده است.

🔸در طرح دارويار گفته شده كه سازمان‌هاي بيمه‌اي بايد پرداخت‌هاي داروخانه‌اي را سريع انجام دهند. مطالعات ما نشان مي‌دهد كه بيشتر داروخانه‌ها ۳ الي ۴ ماه مطالبات معوق داشته‌اند. حدود ۴۵ درصد داروخانه‌ها در دريافت مطالبات خود از شركت‌هاي بيمه‌اي مشكل دارند و عملاً با مشكلات نقدينگي مواجه‌اند.

🔸تغييراتي كه رخ داده نشان مي‌دهد ۲۵ تا ۳۰ درصد داروخانه‌ها در سطح تهران با مشكلات اساسي مواجه شده‌اند. حجم فروش دارو در ۲۹ درصد داروخانه‌ها كاهش پيدا كرده است. ۶۲ درصد از فروش داروخانه‌ها از دارو است. فروش ساير اقلامي كه داروخانه‌ها عرضه مي‌كردند نيز ۲۵ درصد كاهش یافته‌ است. هزينه‌هاي عملياتي اين‌ها ۴۰ درصد رشد كرده و خيلي از اين داروخانه‌ها با ريسك نقدينگي مواجه‌اند و بسياري از آن‌ها شايد در آستانۀ ورشكستگي هستند. به صورت نسبي می‌شود گفت كه ۳۰ درصد داروخانه‌ها در تهران وضعيت خوبي ندارند.

🔸 حجم كل بازار فروش داروخانه‌ها دو برابر شده است. اما بخش مهمي از اين دو برابر شدن بازار فروش مربوط به تورم ۸۰ درصدي است. در سال ۱۴۰۰ اندازۀ بازار داروي تهران ۱۴ هزار ميليارد تومان بوده و در سال ۱۴۰۱ به ۳۳ هزار ميليارد تومان رسيده است. پيش‌بيني ما اين است كه در سال جاري اندازۀ بازار تا پايان سال به ۲۳۸ هزار ميليارد تومان برسد. با توجه به تورم ۸۰ درصدي در ارديبهشت‌ماه به نظر مي‌رسد كه تا پايان سال تورم بخش دارو ۵۰ تا ۶۰ درصد باشد. اما احتمالاً جريان تورمي ادامه دارد.

@omidi_reza


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس

🔺احمدی‌نژاد و رئیسی ریالی به صندوق ذخیره فرهنگیان پول ندادند

محمود باقری، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران و نماینده کانون در کارگروه مطالبه‌گران، در یادداشتی در خبرگزاری #خبرآنلاین نوشت:

▫️صندوق ذخیره فرهنگیان در سال ۱۳۷۴ به ابتکار وزیر وقت آموزش و پرورش جناب آقای محمدعلی نجفی با هدف اینکه پشتوانه مالی و معیشتی برای معلمان به خصوص در زمان بازنشستگی ایجاد شود، تاسیس شد و از همان زمان بر اساس تبصره ۶۳ برنامه ۵ ساله دوم‌توسعه مقرر گردید فرهنگیانی که در این صندوق عضو می‌شوند ماهیانه حدود ۵ درصد از حقوق دریافتی خود را به صورت کسر از حقوق به این صندوق پرداخت کنند .

▫️ به جهت تشویق آنان به عضویت در این صندوق ،دولت وقت هم بر اساس ردیف ۱۷ بودجه برنامه توسعه دوم مصوب نمود که هر ماه به اندازه پرداختی هر عضو به صندوق ذخیره فرهنگیان واریزی داشته باشد و این مبلغ طبق همان ماده ۱۷ ردیف بودجه به صورت هبه به فرهنگیان عضو تعلق می‌گیرد.

▫️از آن زمان به بعد هم هیچ ماده و تبصره و قانونی توسط دولت‌های بعدی و یا مجالس بعدی مصوب نگردیده که آنچه در مورد صندوق مقرر گردیده بود ملغی گردد و خوشبختانه از همان زمان تاسیس، این صندوق با استقبال گسترده معلمان مواجه شد و بیش از ۷۵ درصد معلمان در همان اوایل تاسیس صندوق به عضویت آن درآمدند و ماهیانه ۵ درصد از حقوق دریافتی خود را با شوق و ذوق فراوان و امیدوارانه به آن واریز نموده که این اقدام تا زمان بازنشستگی آنان انجام می‌شده است.

▫️ولی با تاسف هیچ یک از دولت‌ها به وظایف قانونی خود در قبال پرداختی‌شان به صندوق به طور کامل عمل نکردند بطوریکه از سال ۱۳۷۴ تاکنون در مجموع همه دولت‌هایی که آمده و رفته‌اند در حدود ۲۰ درصد تعهد خود را عملی نمودند و این مهم به خصوص در مورد دولت احمدی‌نژاد و دولت رئیسی بسیار تاسف بارتر است که اصلاً به تعهد خود در این مورد عمل ننموده و ریالی به صندوق پرداخت نکردند.

جزییات بیشتر در لینک زیر:

http://khabaronline.ir/xkXPw



🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس

🔺فرشاد مومنی:
سونامی خطرناک فقرای بیکار در راه است

امروز به واسطه سیاست‌های دولت در حوزه اقتصاد با سونامی بسیار خطرناک و نگران‌ کننده پدیده شاغلان فقیر در اقتصاد سیاسی ایران مواجه شده‌ایم. گزارش‌های رسمی حکایت از این دارد که چیزی بالغ بر ۶۰ درصد خانوارهای فقیر سرپرست شاغل دارند.

در شرایط کنونی به اعتبار گزارش‌های مراکز پژوهش رسمی اعلام می‌شود که حدود ۳۰ درصد جمعیت از اساس زیر خط فقر قرار دارد و آنچه تکان دهنده‌تر است اینکه ۴۰ درصد جمعیت نیز در آستانه فرو افتادن به زیر خط فقر هستند.

در شرایط کنونی تقریبا بالاترین سطح بیکاری نیز متوجه دانش آموختگان دانشگاهی شده است./ اکونگار


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس

🔺آیندۀ نظام بازنشستگی و ضرورت اصلاحات پارادایمی

روزنامۀ شرق در شمارۀ امروز ۱۴۰۲.۱۲.۲۷ گفتگوی مفصلی با هادی کحال‌زاده؛ پژوهشگر مرکز مطالعات دانشگاه برندایس، انجام داده است. ایشان توضیح می‌دهد که نظام بیمه‌ای به‌دلیل طراحی آن با یک کسری ذاتی مواجه است و در ایران ساختار اقتصادسیاسی و گونه‌های مختلف فساد و ناکارآمدی در نظام بیمه‌ای و متغیّرهایی نظیر نرخ بالا و بلندمدت تورم، نرخ پایین اشتغال، نرخ پایین پوشش بیمه‌ای و ... موجب شده است که حتی اگر منابع صندوق‌ها از ابتدا در پربازده‌ترین بازارها (نظیر سکه) هم سرمایه‌گذاری می‌شد، باز هم یک کسری حدود ۴۰ درصدی در نظام بیمه‌ای وجود داشت. او در یک مدل ساده‌ توضیح می‌دهد که اگر فردی در سال ۱۳۶۵ شاغل شده و به‌مدت ۳۰ سال حق‌بیمه پرداخته باشد، کل این پرداختی معادل ۳۰ سکه می‌شود (با این فرض که هزینۀ درمان یا بیکاری هم لحاظ نشود). حال اگر به همین فرد بنا باشد ۳۰ سال بعد معادل حداقل معیشت مستمری پرداخت شود (با این فرض که بازماندگان هم لحاظ نشود) حداقل به ۱۷۰ سکه نیاز است. بخش‌هایی از گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

🔸 بازار کار ایران بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ به طور متوسط ۴.۵ درصد رشد داشته است، اما متوسط رشد بازار کار از سال ۲۰۰۵ تاکنون یعنی برای دورۀ طولانی ۱۵ یا حتی ۲۰ساله، زیر یک درصد بود. اگر روند گذشته -دست‌کم رشد سه‌درصدی- تکرار شده بود، نزدیک به ۳۳ میلیون جمعیت شاغل در کشور وجود داشت و احتمالاً به جای ۳۰ درصد شاغل که امروز به صندوق‌ها حق‌بیمه پرداخت می‌کنند، نزدیک به ۴۵ تا ۵۰ درصد جمعیت در سن کار تحت پوشش این صندوق‌ها بودند. این را بگذارید در کنار اینکه با مسئله تورم هم روبه‌رو هستیم.

🔸از سال ۲۰۰۰ به بعد، در ۲۳ سال گذشته تورم بالای ۲۵ درصد داریم؛ ولی اگر مقطعی نگاه کنیم، یک دورۀ تورمی ۱۵ تا ۲۰درصدی داریم و هفت الی هشت سال است که وارد تورم‌های متوسط ۳۵ تا ۴۰درصدی شده‌ایم؛ بنابراین مسئله تورم هم روی بخش هزینه‌های صندوق‌ها فشار آورده است. نمونۀ آن همسان‌سازی است، دستمزدها هم در مقایسه با تورم افزایش پیدا نکرده و ورودی و خروجی صندوق‌ها دچار ایراد شده است. اگر چنانچه دستمزدها نیز در مقایسه با تورم ایندکس می‌شد یا افزایش می‌یافت دست‌کم امروز ما شاهد فشار کمتری روی سازمان تأمین اجتماعی بودیم. مداخلات سیاسی و قوانینی که بازنشستگی پیش‌ازموعد را تشویق می‌کردند، معافیت‌ها یا امتیازات دولتی به مسئله دامن زده است. دولت برای تأمین رفاه اجتماعی بخشی از جامعه، بدون اینکه سهم خود را بدهد، بخشی از جامعه را سر سفره کارگران نشانده است.

🔸در برآوردها یک عمر ۷۵ساله برای عضویت در صندوق‌ها قائلیم؛ یعنی ۳۰ سال به صندوق بازنشستگی حق‌بیمه می‌پردازید و حدود ۴۵ سال هم خود و همسر و فرزندانت از آن بهره‌مند می‌شوید. بنابراین کسی که امروز به‌عنوان بیمه‌پرداز وارد سازمان تأمین اجتماعی یا سازمان بازنشستگی کشوری می‌شود، یک تعهد ۷۵ساله ایجاد می‌کند.

🔸حکومت‌ناپذیری شرایطی است که دولت نمی‌تواند هیچ چالش و مسئله‌ای را حل کند و فقط به‌عنوان یک نظاره‌گر نگاه می‌کند. این مسئله باعث می‌شود اعتبار، حیثیت و اقتدار حکومت به خطر بیفتد. چون حکومت نمی‌تواند مسئلۀ اقتدار و مشروعیتش را حل کند، به ابزار قدرت پناه می‌آورد؛ یعنی سعی می‌کند از منابع محدودش در بخش امنیتی و پلیسی استفاده کند.

🔸با توجه به تغییر بزرگ جمعیتی که در کشور رخ می‌دهد، تغییرات پارامتریک پاسخ‌گو نیستند و شاید هم وضع را بدتر کند. ما به یک بستۀ کلان نیاز داریم. نیازمند تغییرات پارادایمیک هستیم. اینکه فکر کنیم با تغییرات سن یا نرخ سنوات می‌توانیم إصلاحات را رقم بزنیم، خیال باطلی است. این تغییرات را باید در دهۀ ۶۰ در صندوق‌هایمان می‌دادیم، نه الان. باید در دهۀ ۷۰ که وضعیت رشد اقتصادی مناسبی داشتیم تغییرات کنونی را اعمال می‌کردیم. مسئلۀ بعدی این است که ناکارآمدی این اصلاحات، دست‌زدن به اصلاحات بزرگ‌تر را سخت‌تر می‌کند. تغییرات پارادایمیک علاوه‌بر آمادگی نهاد دولت، تغییر سیاست خارجی، تغییر سیاست اقتصادی و اجتماعی می‌خواهد و بهبود رابطۀ دولت‌-ملت را ضروری می‌کند.

دسترسی به متن کامل گفتگو در روزنامۀ شرق
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-923649

#رضا_امیدی

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس

🔺پاسخ فاضلی، جامعه شناس به درخواست روزنامه همشهری در مورد کاظم صدیقی: توصیه به برخورد مؤمنانه زمانی اعتباری داشت/ اکنون آن‌که توصیه می‌کند، بیشتر به چوپان دروغگو می‌ماند

محمد فاضلی، جامعه شناس

🔹ماجرای واعظی که جلوه بر منبر می‌کند و شواهد زمین ازگل نشان می‌دهد که در خلوت آن کار دیگر می‌کرده، حامیانش را بر آن داشته که شهروندان را به برخورد مؤمنانه توصیه کنند. توصیه به مؤمن بودن البته در ادبیات دینی پسندیده است، اما «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.»

🔹یک. شواهد و بیانیه‌های حوزه علمیه واعظ ماجرا نشان می‌دهد که خلایق در ظن تخلف به خطا نرفته‌اند. اما گیریم که مردم و اصحاب فضای مجازی اشتباه می‌کردند و این شیوه افشاگری و ظاهراً برخورد غیرمؤمنانه، نادرست می‌بود. این رسمی است که حاکمان بنا نهاده‌اند و سال‌ها بدان عمل کرده‌اند. تفاوت فقط در تغییر موازنه قدرت ناشی از فناوری اینترنت است.

🔹حاکمان چند دهه کمر به بی‌آبرو کردن مخالفان و منتقدان خود بسته بودند و از تهمت، افترا و نسبت‌های ناروا هیچ ابایی نداشتند. بخت یارشان بود که انحصار ابزار رسانه را داشتند و فقط آن‌ها بودند که می‌توانستند در مقیاس گسترده مخالفان‌شان را ظاهراً یا واقعاً بی‌حیثیت کنند. زمانه تغییر کرده و شهروندان نیز به فناوری اطلاع‌رسانی گسترده دست یافته‌اند. مردم و حاکمان، فقط در یک بُعد (دسترسی به ظرفیت اطلاع‌رسانی گسترده) به نوعی توازن قدرت به نفع مردم رسیده‌اند. این «به نفع مردم» هم ناشی از آن است که رسانه‌های قدرت، سرمایه اجتماعی از کف داده‌اند و خود کم‌اعتبار شده‌اند.

دو. برخلاف ضرب‌المثل «ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است» معتقدم اصلاً این گونه نیست. بعضی ماهی‌ها، مثل ماهی توصیه به برخورد مؤمنانه زمانی اعتباری داشت. اکنون آن‌که توصیه می‌کند، بیشتر به چوپان دروغگو می‌ماند. کثیری از یاد نبرده‌اند که آبروی آدم‌ها به اتهام‌های اثبات‌نشده بسیار بسیار بسیار سبک‌تر از تخلف واعظ جلوه‌گر ریخته شده، برخی به گناه ناکرده معترف شده‌اند؛ زنی به بهانه چند عکس خصوصی از نمایندگی مجلس محروم شده، و تصاویر خصوصی استخراج‌شده از لپ‌تاپ آدمی محترم و اهل علم را بر سر کوی و برزن جار زده‌اند.

نتیجه‌گیری

🔹نتیجه دو نکته فوق چیست؟ آیا توصیه می‌کنم به پرده‌دری و فراتر رفتن از قانون؟ آیا نکته‌ای برای توصیه یا سرزنش کردن مردم هست؟ ابداً، هیچ‌کدام.

🔹وقت آن است که حاکمان بپذیرند راه به غلط رفته‌اند، بسیار غلط رفته‌اند. زمان آن است که بفهمند «چون پرده‌دار به شمشیر می‌زند همه را/کسی مُقیم حریمِ حرم نخواهد ماند.» آن‌گاه که حاکمان مطابق قانون، پرده‌داری کنند، می‌توانند از پرده‌دری شهروندان بنالند و به برخورد مؤمنانه توصیه کنند.

🔹اما نکته مهم‌تری هست که جامعه و حکومت باید بدانند و از اساس فراتر از ماجرای واعظ جلوه‌گر قصه ماست. آن هم ماجرای توازن قواست.

🔹چند خط بالاتر نوشتم که تنها تفاوت پیش آمده، دست یافتن شهروندان به فناوری متوازن‌کننده قدرت حکومت و جامعه در افشاگری است. فناوری اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، انحصار حاکمان در اطلاع‌رسانی را شکسته و جامعه و حکومت به توازن نسبی در اطلاع‌رسانی دست یافته‌اند.

🔹پیام و نتیجه مهم ماجرای واعظ جلوه‌گر، تأکید بر همین توازن است. حاکمان بدانند که انحصارهای‌شان اندک اندک از دست می‌رود و جامعه قدرتمندتر می‌شود. جامعه برای دست یافتن به این توازن قوا در همه عرصه‌ها تلاش می‌کند. و در هر عرصه‌ای که به توازن دست یابد، قدرت سیاسی را محدود می‌کند.

🔹جامعه نیز باید قدر دست یافتن به ابزارهای توازن‌ساز را بداند. همبسته «جامعه-حکومت» در ایران به اندازه‌ای که به چنین توازن‌هایی در همه عرصه‌ها دست یابد، راه عقلانیت در پیش می‌گیرد. بزرگ‌ترین مسأله جامعه ایران در مسیر دست یافتن به عقل، توسعه و دموکراسی، رسیدن به همین توازن قواهاست.

🔹هر آن چیزی که جامعه را از دست یافتن به توازن‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی با حکومت بازدارد، راهزن عقل، توسعه و دموکراسی است./ همشهری آنلاین


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💠 #نگاه_کارشناس

🔺اگر دستمزد کارگران را مثل آدم بالا ببرند مشکل قیمت تمام شده کالا حل شده و جلوی قاچاق گرفته می‌شود | نیروی کار در ایران استثمار شده است | یک مافیای رسانه‌ای و تبلیغاتی در ایران به دنبال تنبیه فقرا و نیازمندان است.

فرشاد مؤمنی، اقتصاددان


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس

🔺همتی: دولت شمش طلا را با دلار ۶۳٫۵۰۰ تومانی به مردم میفروشد اما ادعا میکند دلار ۶۳ تومانی عدد سازی است

همتی خطاب به رئیسی نوشت:
وقتی خود دولت شمش طلا را با قیمت دلار ٦٣،٥٠٠ تومان به فعالين اقتصادی و مردم می فروشد، چگونه آن را یک عدد سازی غیر رسمی می خوانید؟

اینکه می فرمایید ۶۹ میلیارد دلار را با نرخ ۲۸،۵۰۰ و زیر ۴۰،۰۰۰ تومان تأمین کرده اید، نه تنها حُسن نیست، بلکه نتیجه اش توزیع صدها هزار میلیارد تومان رانت است، بدون کوچکترین تأثیری در نرخ بازار !

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 #نگاه_کارشناس

🔺انتقادهای تند حسین راغفر، اقتصاددان از وضعیت کشور: در لایحه اصلاح نظام مالیاتی ۷۰ درصد اقتصاد کشور که زیر نظر نهادهای رهبری هستند، در لایحه مستثنا شده‌اند. چرا؟ پس چه کسانی باید مالیات پرداخت کنند؟

✓چه اتفاقی در کشور افتاده که فرزند رئیس یک قوه درخواست پناهندگی به کشور کانادا می کند و نمی تواند در ایران زندگی کند. با چه منبعی می خواد بره حداقل ۵۰۰ هزار دلار پول برای درخواست اقامت می‌خواهد. چرا حاکمیت نسبت به فساد به این بزرگی واکنشی ندارد؟

✓ضرورت توسعه نظامی ما اینجور نبوده که بچه فلان مسول باید روزی یک میلیون بشکه نفت بفروشد

✓در ابتدای لایحه نظام اصلاح مالیاتی نوشتند تمام نهادهای زیر نظر رهبری معاف هستند از مالیات. این یعنی اینکه ۶۰ تا ۷۰ درصد اقتصاد کشور که در اختیار آن‌هاست مالیات ندهند.

✓نفت و گاز باید در اختیار توسعه کشور باشد نه اینکه توی جیب فلان آقازاده برود که هر غلطی کند و عکس عیاشی هایشان در فضای مجازی منتشر شود.

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس

🔺هشدار می‌دهم!

به بهانه انتقال غیرقانونی دکتر سعید مدنی از زندان اوین به زندان دماوند

✍️ امیرسالار داودی، زندان اوین

مطابق تبصره ۳ ماده ۵۱۳ آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ (اصلاحی و اجرایی ۱۳۹۴) اصل بر این است که فارغ از  صحت و سقم فحوای محکومیت، محکوم می‌بایست در زندان واقع شده داخل حوزه قضایی محل اقامت خودش و خانواده‌اش، تحمل کیفر (طبعا به شرط اینکه کیفر عندالحکم حبس تعزیری یا حدی باشد) نماید.

تبصره ۳ از ماده ۵۱۳ قانون پیش گفته صراحت دارد که در صورت اولا عدم وجود مفسده و ثانیا پیشنهاد دادستان و موافقت کتبی (حکم دادگاه) دادگاه امکان انتقال محکوم از زندان محل وقوع جرم یا زندان محل کشف جرم یا زندان محل محاکمه به زندان محل اقامتگاه محکوم و خانواده‌اش با تشریفات معروضه قابل تحقق است. فلذا می‌توان از مفهوم مخالف همین تبصره و ماده پیش‌تر ذکر شده نتیجه گرفت که انتقال محکوم زندانی از زندان محل اقامتگاه خودش و خانواده‌اش به زندانی غیر از زندان واقع در محل اقامت خودش و خانواده‌اش (دقیقاً عکس فرض تبصره ۳ ماده ۵۱۳) نیز اولا مستلزم وجود مَفسَده (یعنی حضور محکوم در زندان معینی موجب ایجاد فساد گردد) است و ثانیا تشریفات مربوطه یعنی پیشنهاد دادستان و موافقت قاضی دادگاه ذی صلاح لازم و ضروری است. (یعنی دادستان بدون حکم دادگاه نمی‌تواند زندانی را منتقل کند) بنابراین در فقره انتقال دکتر مدنی چند ملاحظه حقوقی جدی وجود دارد:

اول اینکه رئیس قوه قضاییه حسب مسموع دستور انتقال مشارالیه را داده‌اند!!! در حالی که قانوناً ایشان صلاحیت قانونی به واسطه داشتن صرفاً ریاست اداری بر قوه قضاییه ندارند (ریاست قضایی به معنای اتخاذ تصمیمات قضایی است).

دوم، مفسده‌ای که علی‌الظاهر می‌بایست به اتکاء آن آقای دکتر مدنی (فخر علمی کشور که ثانیه به ثانیه هم‌نشینی با وی درس‌آموز است و ایشان فردی متخلق و انسان در معنای حقیقی‌اش است) دقیقاً چه بوده است؟ آیا بهتر نیست جهت تنویر اذهان عمومی و اخذ قضاوت عموم مردم، سخنگوی قوه قضاییه و یا دست‌کم رسانه‌های وابسته به قوه قضاییه، در این ارتباط توضیحات اقناعی ارائه کنند؟

سوم اینکه، چرا تشریفات قانونی مصرح در تبصره ۳ ماده ۵۱۳ آیین دادرسی کیفری یعنی پیشنهاد دادستان و صدور حکم بر جابجایی محکوم از زندانی به زندان دیگر از سوی محکمه ذی‌صلاح رعایت نمی‌گردد و ضابطین دادگستری (به‌طور مشخص کارمندان وزارت اطلاعات) آنقدر خودسرانه رفتار می‌کنند و احدی هم مانع‌شان نمی‌شود؟

النهایه به عنوان یک وکیل دادگستری و مدعی فعال حقوق بشر هشدار می‌دهم که یک حکومت و عمالش زمانی می‌توانند توقع داشته باشند که شهروندان‌شان به قوانین موضوعه کشور پایبند باشند که خود مصدر اجلی در اجرای قوانین کشور باشند.

#امیرسالار_داودی

وکیل پایه یک دادگستری
فعال حقوق بشر زندانی
زندان اوین- بند ۴
۳۰ فروردین ۱۴۰۳


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس

🔺اسلامی بیدگلی، اقتصاددان در گفتگو با امتداد:
سطح امید در جامعه به شدت کاهش یافته/ فنر نرخ ارز از دست بانک مرکزی و دولت در رفته/ همه افزایش حقوقی که دولت در سال ۱۴۰۳ در نظر گرفته در همین یک ماهه فروردین، پیش‌خور شده/ در سال آتی در بسیاری از کلانشهرها، افزایش اجاره‌بها را هم خواهیم داشت/ دولت، حتی در گفتاردرمانی هم بسیار ضعیف است/ طبقه متوسط در جامعه ایران تا حدی از بین رفته

امتداد-محمد جعفری: سعید اسلامی بیدگلی، اقتصاددان و تحلیلگر ارشد بازارهای مالی و مسائل اقتصادی در گفتگویی با امتداد، ضمن تشریح وضعیت اقتصادی امروز ایران و دامنه و تبعات نابسامانی‌های موجود در آن، اظهار داشت: متاسفانه نابسامانی‌ تقریبا در همه بازارها به چشم می‌خورد. مشاهدات ما و همین اندک پژوهش‌های منتشر شده دانشگاهی نشان می‌دهد که سطح امید در جامعه به شدت کاهش یافته است.

🔹این کاهش اعتماد عمومی، اجرای سیاست‌گذاری صحیح را حتی به فرض اینکه در ذهن سیاست‌گذاران باشد نیز به شدت دشوار می‌کند. چرا که به هر حال، اجرای برخی برنامه‌ها در اقتصادی که برخی اصلاحات بدیهی، ظرف چهار دهه گذشته در آن به تاخیر افتاده، نیاز به همراهی جدی طبقات مختلف اجتماعی دارد.

🔹وقتی هم که شما امید را از جامعه گرفتید، امکان همکاری جامعه، بدون تنش اجتماعی بسیار پایین خواهد آمد. بنابراین، بسیار روشن است که وضعیت عمومی خوبی را در کشور شاهد نیستیم. دست کم ظرف کمتر از دو ماه گذشته، برخی از شاخص‌ها از جمله نرخ ارز-که بسیار هم در جامعه حساسیت در خصوص آن وجود دارد-به هم ریخته و به عبارت دیگر، فنر نرخ ارز از دست بانک مرکزی و دولت در رفته و دچار جهش شده است.

🔹در حقیقت، همه افزایش حقوقی که دولت برای کارمندان و کارگران در سال ۱۴۰۳ در نظر گرفته در همین یک ماهه فروردین، پیش‌خور شده و از این مرحله به بعد، هر افزایش دیگری به زیاد طبقات متوسط و اقشار آسیب‌پذیر جامعه خواهد بود. از سوی دیگر، وضعیت بازار سرمایه نیز بسیار نابسامان بوده و بگیر و ببندهای حوزه‌های ارزی نیز آغاز شده است.

🔹در سوی دیگر، اوضاع مسکن نیز مطلوب نبوده و عدم مطلوبیت با یک تاخیری به حوزه اجاره بها و قشر مستاجر جامعه تسری خواهد یافت. بالاخره اجاره‌بها با یک تاخیری، قیمت‌های مسکن را تعقیب می‌کند و بنابراین، احتمالا در سال آتی در بسیاری از کلانشهرها، افزایش اجاره‌بها را هم خواهیم داشت.

🔹دولت، حتی در گفتاردرمانی هم بسیار ضعیف است. یعنی، تقریبا مکالمه جدی و درستی از سوی مسئولین اقتصادی کشور با جامعه وجود ندارد و همین مسئله، پیچیدگی‌ها را افزایش می‌دهد. البته، من معتقدم نیستیم که گفتاردرمانی یک راه حل است. اما اعتقاد دارم که اگر دولت بتواند در تبیین موضوعات با جامعه صحبت کرده و متناسب با صحبت خود، دست به اقدام نیز بزند، آرام آرام همراهی اجتماعی را در برخی از موارد با خود خواهد داشت.

🔹نکته دیگر اینکه به عنوان یک شهروند، یک فعال اقتصادی و بعد به عنوان یک پژوهشگر بازارهای مالی علاقمندم که دوستان نکاتی را ببینند که از چشم جامعه پنهان بوده و اقدامات آن‌ها به نتیجه نیز برسد. اما هیچ نشانه‌ای از علائم بهبودی در اقتصاد کشور مشاهده نمی‌کنیم. هر از گاهی هم که تیم اقتصادی دولت اقدام به آمارسازی در برخی از حوزه‌ها می‌کند نیز شاهد باگ‌های متعدد و شکست گفتمانی هستیم.

🔹در کنار این، امیدی به سیاست‌های اصلاحی در جامعه ایران وجود ندارد. به عنوان نمونه، به نظر نمی‌رسد که وضعیت بین‌المللی ایران در مدت‌زمان یک ساله بهبود پیدا کند تا به تبع آن، گشایش ارزی را شاهد باشیم. بنابراین، مسئله کلیدی این است که کارشناسان، امید چندانی نیز به بهبود سیاست‌ها ندارند.

🔹در چنین شرایطی بر اساس پژوهش‌ها، طبقه متوسط در جامعه ایران در طول یک دهه گذشته کوچک شده و تا حدی از بین رفته است. این طبقه دچار انواع مختلف فقر بوده و با چالش‌هایی دست و پنجه نرم می‌کند که قاعدتا از نظر علم اقتصاد، طبقه متوسط نباید درگیر این دست مسائل باشد.

#امتداد


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
Audio
💠 #نگاه_کارشناس

🔺 فایل شنیداری سخنان #محمد_مالجو با عنوان «کالایی‌زدایی از آموزش در ایران» در وبینار گروه جامعه‌شناسی حقوق انجمن جامعه‌شناسی ایران به مناسبت هفتۀ معلم، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

🆔 @mmaljoo

#کالایی_سازی_آموزش

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
Audio
💠 #نگاه_کارشناس

🔺 فایل شنیداری سخنان #محمدرضا_نیکنژاد با عنوان «آموزش و پیوندهایش در گردابه بی‌عدالتی» در وبینار گروه جامعه‌شناسی حقوق انجمن جامعه‌شناسی ایران به مناسبت هفتۀ معلم، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

#عدالت_آموزشی
#نابرابری_اموزش/#نابرابری_اجتماعی
#کالایی_سازی_آموزش

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
Audio
💠 #نگاه_کارشناس

🔺فایل شنیداری سخنان
#عباس_نعیمی_جورشری | جامعه شناس
با عنوان «منضبط سازی حقیقت در دستگاه آموزش
»
در وبینار گروه جامعه‌شناسی حقوق انجمن جامعه‌شناسی ایران به مناسبت هفتۀ معلم، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

محورهای اصلی بحث:

_پیش نیاز معرفتی برای رویکردهای تحلیل اقتصادی ، صنفی ، حقوقی و سیاسی
_دیرینه شناسی و تبارشناسی با ترکیب چهار ساحت فلسفه ، جامعه‌شناسی ، تاریخ و زبان شناسی
_منضبظ سازی حقیقت توسط اپیستمه مدنظر فوکو و پارادایم های علمی مدنظر تامس کوهن
_علم عادی و علم انقلابی
_منضبظ سازی تشدید شده توسط ایدئولوژی ها
_دستگاه آموزش و سیطره جویی بر حقیقت
_طبقه بندی انسان بر اساس جنسیت
_هویت گرایی
_متورم سازی زبانی
_ابزارهای اقناع - نظامی گری
_ناکامی و نزاع


گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعه‌شناسی ایران


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس

🔺اطهاری، پژوهشگر توسعه: عدالت و رفاه تنها با ایدئولوژی ایجاد نمی شود

طبقه کارگر با مزد حداقلی به جایی نمی رسد

بهره وری در ایران دائم در حال کاهش است!

از زمان صفویان تاکنون اصولگرایان مجری سیاست‌های نئولیبرالیسم بوده اند

باید برنامه‌ای داشته باشیم که هر حزبی هم اگر روی کار آمد، ناچار به اجرای آن باشد

🔹کمال اطهاری، پژوهشگر توسعه: سهم کار در درآمد ملی ایران پایین آمده است و این مسئله به دلیل اتوماسیون نیست چرا که در کشورهای مرکزی سرمایه‌داری به اندازه ایران شاهد پایین آمدن سهم کار نیستیم. سیاست اجتماعی در ایران جزء گفتمان اصلی نیست.

راست که خود را مدرن می‌داند اصلا به این موضوع توجه نمی‌کند. راست حاکمیتی فعلی، هنوز به کارگر به مثابه کسی که باید بر اساس قواعد اجاره با آن کار کنند، نگاه می‌کند.

دیدگاه اصولگراهای افراطی بر اساس فقه اجاره نیروی کار است، این دیدگاهی است که آقای مطهری تا آن زمان که زنده بودند با آن به شدت مقابله کردند./ جماران


🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس

🔹 تأثیر تغییر اقلیم بر آموزش

مدارس ایران در سال‌های اخیر روزهای زیادی را به‌دلیل آلودگی هوا، سرما، ریزگردها، طوفان‌های شن، سیل‌های فصلی، و گرمای شدید تعطیل بوده‌اند. همچنین برخی استان‌های کشور در طول سال تحصیلی شرایط حدی آب‌وهوایی را تجربه می‌کنند که تأثیر معناداری بر افت کیفیت یادگیری دانش‌آموزان دارد. بانک جهانی در آپریل ۲۰۲۴ گزارشی با عنوان «تأثیر تغییر اقلیم بر آموزش» منتشر کرده است که در ادامه چکیدۀ آن‌را می‌خوانید.

🔸 آموزش می‌تواند کلید پایان‌دادن به فقر در یک سیارۀ زیست‌پذیر باشد؛ سیاره‌ای که دولت‌ها باید هم‌اکنون برای محافظت از آن اقدام کنند. تغییرات آب‌وهوایی به افزایش تعداد و شدت رویدادهای حدی اقلیمی مانند طوفان، سیل، خشکسالی، موج گرما، و آتش‌سوزی منجر می‌شود. این رویدادها به‌نوبۀخود به اختلال در تحصیل نظیر تشدید افت یادگیری، ترک تحصیل، و اثرات بلند‌مدت منجر می‌شوند.

🔸 تغییرات اقلیم به تعطیلی گستردۀ مدارس منجر شده است. یک کودک ۱۰ساله در سال ۲۰۲۴ آتش‌سوزی جنگل‌ها و طوفان‌های استوایی را دو برابر بیشتر، سیل رودخانه‌ها را سه برابر بیشتر، ازبین‌رفتن محصولات کشاورزی را چهار برابر بیشتر، و خشکسالی را پنج برابر بیشتر از یک کودک ۱۰ساله در سال ۱۹۷۰ تجربه می‌کند. در طول ۲۰ سال گذشته، تعطیلی مدارس در اثر رویدادهای شدید اقلیمی-که پنج میلیون نفر یا بیشتر را تحت تأثیر قرار داده‌اند- در حدود ۷۵ درصد بیشتر شده است. این تعطیلی‌ها بیشتر به‌دلیل آسیب‌پذیری زیرساخت‌ها و استفاده از زیرساخت‌های مدارس برای سرپناه اضطراری گاه بسیار طولانی‌ بوده است.

🔸 علاوه‌براین، افزایش دما نیز مانع یادگیری می‌شود. هر روزِ مدرسه که با گرمای شدید همراه باشد به‌معنای افت یادگیری است. هرچند اندازۀ تأثیر نامشخص است و تاحدزیادی به شرایط زمینه‌ای [پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده، سطح برخورداری منطقۀ سکونت، کیفیت مدرسه، و ...] بستگی دارد، اما اتلاف یادگیری در دماهای بالاتر قطعی است. براساس تجزیه و تحلیل دقیق داده‌ها، دانش‌آموزان در ۱۰ درصد گرم‌ترین شهرهای برزیل، به‌دلیل افزایش میزان قرارگرفتن در معرض گرما سالانه حدود یک درصد اتلاف یادگیری را تجربه کرده‌اند. این بدان معنا است که یک دانش‌آموز متوسط در طول دورۀ تحصیل بین ۰.۶۶ تا ۱.۵ سال یادگیری را به‌دلیل بالابودن دما از دست می‌دهد. این زیان‌های یادگیری در بلندمدت به کاهش درآمد، افت بهره‌وری، نابرابری بیشتر، و ناآرامی‌های اجتماعی بیشتر می‌انجامد.

🔸 با وجود این پیامدهای فاجعه‌بار، آموزش همچنان در دستور کار سیاست‌های اقلیمی نادیده گرفته می‌شود. در سال ۲۰۲۰ کمتر از ۱.۳ درصد کمک‌های توسعه‌ای مرتبط با اقلیم به آموزش اختصاص یافته است. این گزارش چهار محور را برای حفاظت دولت‌ها از نظام آموزشی در برابر تغییر اقلیم به‌منظور تقویت تأثیر آموزش بر توسعه، کاهش فقر، و انسجام اجتماعی پایدار پیشنهاد می‌کند:
۱. مدیریت آموزش برای تاب‌آوری،
۲. زیرساخت مدرسه برای تاب‌آوری،
۳. تضمین تداوم یادگیری در مواجهه با شوک‌های اقلیمی، و
۴. استفاده از دانش‌آموزان و معلمان به‌عنوان عوامل تغییر.
در این گزارش برای این چهار محور به‌اختصار دستور کار عملی و مثال‌هایی عملیاتی ارائه شده است.

#رضاامیدی

🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran