کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.07K subscribers
8.51K photos
950 videos
59 files
3.78K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
💠 #یاد

🔹 #روح_اله_خالقی، خالق سرود ای ایران
🔹 #درگذشت /۲۱ آبان ۱۳۴۴


🔹 روح‌الله خالقی در سال ۱۲۸۵ ه‍. ش در شهر ماهان در استان کرمان زاده شد. در آن هنگام، پدرش در شهر کرمان منشی فرمانفرما والی ایالت بود؛ به‌همین دلیل روح‌الله که سومین فرزند خانواده بود به همراه پدرش میرزا عبدالله خان، مادرش مخلوقه خانم و خواهرش مخلوصه و برادرش کریم، در باغِ شاهزادهٔ ماهان کرمان که یک عمارت حکومتی بود، اقامت داشتند. چند ماه پس از تولد روح‌الله، مأموریت پدرش در کرمان پایان یافت. آن‌ها به تهران بازگشتند و در خانه‌ای مستقر شدند که در خیابان ارامنه و پشت پارک مختار السلطنه بود. پدر روح‌الله که خود نواختن تار را نزد آقا حسینقلی فراهانی، آقا رضاخان (داماد آقا حسینقلی) و درویش‌خان آموخته بود،بیشتر اوقات در سفر بود اما هر زمان که بازمی‌گشت محفلی با دوستانش که اهل موسیقی بودند برگزار می‌کرد و خودش نیز تار می‌نواخت. مخلوقه خانم، مادرِ روح‌الله نیز تار می‌نواخت و با نوازندگی کمانچه نیز آشنا بود. خانوادهٔ خالقی با میرزا غلامرضا شیرازی، نوازندهٔ تار، معاشرت بسیار داشتند و کودکان خانواده، میرزا غلامرضا را «عمو» می‌خواندند. همچنین میرزا رحیم کمانچه‌کِش، شوهر عمهٔ روح‌الله بود و به منزل آنها رفت‌وآمد داشت. منزل رکن‌الدین مختاری پشت خانهٔ خانوادهٔ خالقی بود و شب‌های تابستان ویلن‌نوازی او، روح‌الله را شیفتهٔ صدای این ساز کرده بود چنان‌که روح‌الله به گفتهٔ خودش «در کودکی مکرر با آواز ویلن همسایه به خواب رفته بود».

📌 ادامه را در لینک‌زیر بخوانید👇

https://telegra.ph/Zeynab-Sepehri-11-13

سرانجام روح‌الله خالقی در ۲۱ آبان سال ۱۳۴۴ ه‍. ش، بر اثر سرطان معده در شهر سالزبورگِ کشور اتریش درگذشت. پیکر او پس از بازگرداندن به ایران، ۲۹ آبان سال ۱۳۴۴ ه‍.ش در آرامستان ظهیرالدوله در تهران به خاک سپرده شد ...

🍃 روحشان شاد و انوشه


#یاد
#نشرآگاهی
#آشنایی_با_بزرگان
#سالگرد_درگذشت
#روح_اله_خالقی
#موسیقی_ماندگار

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
📌 ادامه از پست قبل 👆

💠 #یاد
🔹 #رهی_معیری ص۲


🔹 ملاقات با مریم فیروز

نخستین ملاقات مریم فیروز و رهی معیری در یکی از روزهای اردیبهشت، در یک مهمانی در خانهٔ مصطفی فاتح صورت می‌گیرد؛ و همین ملاقات است که پایهٔ یکی از شورانگیزترین و عجیب‌ترین حکایت‌های عاشقانه معاصر قرار می‌گیرد. از آن به بعد، شورانگیزترین ترانه‌ها و غزلیات رهی معیری، که به گفتهٔ برخی، از بهترین آثار ادبیات کلاسیک معاصر به‌شمار می‌رود، مایه از این عشق می‌گیرد… مریم فیروز را نمی‌توان با هیچ‌یک از زنان معاصر سنجید.

او را بدون تردید می‌توان یکی از شاخص‌ترین زنان دوران خود به‌شمار آورد. دختری از یک خانوادهٔ پرنفوذ و ثروتمند،... به هر رو ارتباط عاشقانهٔ مریم و رهی ادامه پیدا می‌کند… رهی معیری در کنار مریم، هم‌چنان از برکت عشق شورانگیز می‌بالد؛ و به تشویق او با نام‌های مستعار، به نوشتن مطالب انتفادی در روزنامه‌ها می‌پردازد. مریم فیروز، منبع ذوق شاعرانهٔ اوست… از سوی دیگر، مریم فیروز اندک‌اندک در محافل چپ زنان تهران، شهرتی دست و پا کرده، سرانجام در انتخاب میان شوریدگی دل و سر پرشور، دومی را انتخاب کرد و با نورالدین کیانوری ازدواج کرد و به‌رغم عشقی که هرگز فروکش نکرد، پای در راهی گذاشت که جز سختی و دربه‌دری و آوارگی و زندان و شکنجه، از آن ثمری نبرد.


رهی، محجوبی و بنان خالق بسیاری از برنامه های گلها بودند .

به قول فریدون مشیری:

یاد باد آن همدلی، آن همدمی، آن همرهی
ســـاز محــجـوبی و آواز بنـــان، شـعر رهی


🍂 رهی معیری در سال ۱۳۴۷ خورشیدی در تهران بر اثر سرطان در ۵۹ سالگی درگذشت. او در آرامستان ظهیرالدوله شمیران به خاک سپرده شده است.


#یاد
#سالگرد_درگذشت
#رهی_معیری

https://tttttt.me/ksmtehran1/113

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
@sonati444telegram
اشک پرده در_سید خلیل عالی نژاد
💠 #نوای_کانون



🎼 اشک پرده در


🔹 خواننده: #سید_خلیل_عالی_نژاد*
🔹 آلبوم: آیین مستان
🔹 شعر: حافظ


ترسم که اشک در غم ما پرده‌در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود

این سرکشی که کنگره کاخ وصل راست
سرها بر آستانه او خاک در شود

از هر کرانه تیر دعا کرده‌ام روان
باشد کز آن میانه یکی کارگر شود

خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه
کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود



* بیستمین سالگرد کشته شدن سیدخلیل عالی‌نژاددر ۲۷ آبان ۱۳۸۰ در سوئد


#هنر
#شعر
#ادبیات
#موسیقی
#فرهنگ
#سالگرد_درگذشت
#خلیل_عالی_نژاد
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #شعر_زمانه


🔹 * غَم‌ام مدد نکرد
(برایِ #غلامحسین_ساعدی)

🔹 شاعر: احمدشاملو


🍂 چنان از مرزهای تکاثُف برگذشت
که کس به اندُه‌ناکیِ جان پُر دریغ‌ام
ره نبُرد.

نگاه‌ام به خلاء خیره ماند
گفتند
به ملال ِ گذشته می‌اندیشد.

از سخن باز ماندم
گفتند
مانا کف‌گیرِ ِ روغن زبانی‌اش
به تَهِ دیگ آمده.

اشکی حلقه به چشم‌ام نبست ،
گفتند
به خاک افتادن ِ آن همه سَروَش
به هیچ نیست.

بی‌خود از خویش
صیحه برنیاوردم ،
گفتند
در حضور
متظاهِر مِهر است
اما چون برفتی
خاطر
بروفتی.


🍂 پس
سوگ واران ِ حِرفت
عزاخانه تُهی کردند :
به عرض دادنِ اندوه
سر جنبانده،
درمانده از درکِ مرگی چنین
شورابه‌ی ِ بی حاصل به پهنای ِ رُخساره بر دوانده ،
آئینِ پرستشِ مرده‌گانِ مرگ را
سیاه پوشیده،
القای ِ غمی بی‌مغز را
مویه کُنان
جامه
به قامت
بر دریده.


🍂 چون با خود خالی ماندم
تصویرِ ِ عظیم ِ غیاب‌اش را
پیش ِ نگاه نهادم
و ابر و ابرینه‌یِ زمستانیِ تمامت ِ عمر
یک‌جا
در جان‌ام
به هم درفشرد
هر چند که بی مرزینه‌گیِ دریای ِ اشک نیز مرا
به زدودن ِ تلخیِ درد
مددی
نکرد.

آن‌گاه بی‌احساس ِ سرزنشی هیچ
آئینه‌یِ بُهتان ِ را بازتاب ِ نگاه خود کردم :
سرخیِ حیلت باز ِ چشمان‌اش را ،
کم قدریِ آب‌گینه‌ی ِ سست ِ خل‌مستیِ ناکام‌اش را.
کاش ای کاش می‌بودی، دوست،
تا به چشم ببینی
به جان بچشی
سرانجام‌اش را‌
( گرچه از آن دشوارتر است
که یکی، بر خاکِ شکست،
سورمستیِ دوقازیِ حریفی بی‌بها را
نظاره کند ).


🍂 شاهدِ مرگ ِ خویش بود
پیش از آن که مرگ از جام‌اش گلوئی تر کند .
اما غریو ِ مرگ را به گوش می‌شنید
( انفجارِ ِ بی حوصله‌ی ِ خفّتِ جاودانه را
در پیچ و تابِ ریش‌خندی بی‌امان ):

« ـــ در برزخ احتضار رها می‌کنم‌ات تا بکشی!
ننگ حیات‌ات را
تلخ‌تر از زخم ِ خنجر
بچشی
قطره به قطره
چکه به چکه ...

تو خود این سُنّت نهاده‌ای
که مرگ
تنها
شایسته یِ راستان باشد.»



🔹 #غلام_‌حسین_‌ساعدی ( گوهرِمُراد)
🍂 #سالگرد_درگذشت


🔹 *ساعدی در ۲۴ دی‌ماهِ ۱۳۱۴ در تبریز زاده شد و در تاریخ ۲ آذرماهِ ۱۳۶۴ درپاریس درگذشت و در گورستانِ #پرلاشز به خاک سپرده شد .

ساعدی مرد میدان ستیز و گریز بود: ستیز با ظلم و چاپلوسی و زهد ریائی و گریز از تعلقات و وسوسه های سقوط و ابتذال. نه اهل دنیا بود، به روایت شکم‌پرستان و مال‌دوستان و نه اهل آخرت بود، به حکایت زاهدان و ملایان. نه مقلِد بود و نه مقَلد. نه آجیل بده بود و نه آجیل بستان.

سی وشِش سال از خاموشیِ غلام‌حسین خانِ ساعدی، پزشک، نویسنده و نمایش‌نامه‌نویسِ معاصرِ ایران در غُربت می‌گذرد... او عضوِ کانونِ نویسنده‌گان هم بود.


🔻 برخی #آثار

مجموعه #داستان: شب‌نشینی باشکوه
/ عزاداران بَیَل /واهمه‌های بی‌نام‌ونشان

#رمان: مقتل /توپ /تاتار خندان

#فیلمنامه: گاو /دایره‌یِ مینا / رُنسانس

#نمایشنامه: وای بر مغلوب / مانمی‌شنویم / عاقبت قلم‌فرسایی


🔹 "تا وقتی که کارها در دست نسل کهنه و قدیمی باشد هیچ نوع پیشرفتی در هیچ امری از امور دیده نخواهد شد. تا وقتی که فلان کارمند هفتاد ساله میز ریاست فلان حوزه را اشغال کرده، کارهای مملکتی به همان کندی پیش خواهد رفت، چرا که تا او عینکش را روی بینی قرار دهد و قلم را با انگشتان لرزانش توی دوات فرو برد، ساعتی از ساعات عمر بشر گذشته است" (شب‌نشینی باشکوه)


🍃 نامِ غلام حسین ساعدی هرگز از یادها زدوده نخواهد شد و یادش نیز هماره گرامی و جاودانه است


https://tttttt.me/ksmtehran1/133


#شعر
#ادبیات
#درگذشت
#غلامحسین_ساعدی

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #یاد


🔹 #حمید_مصدق
زادهٔ ۱۰ بهمن ۱۳۱۸ شهرضا - درگذشتهٔ ۷ آذر ۱۳۷۷ تهران
شاعر و حقوقدان و استاد دانشگاه
🍂 #درگذشت

🔹 حمید مصدق در دهم بهمن ۱۳۱۸ خورشیدی در شهرضا اصفهان دیده به جهان گشود از سال دوم دبیرستان مقیم اصفهان بود و دیپلم ادبی خود را در اصفهان گرفت. او در دوران دبیرستان با منوچهر بدیعی، هوشنگ گلشیری، محمد حقوقی و بهرام صادقی در یک مدرسه بودند و با آنان دوستی و آشنایی داشت.

مصدق در ۱۳۳۹ خورشیدی وارد دانشکده حقوق شد و در رشته بازرگانی درس خواند. بعد از اخذ لیسانس در موسسه تحقیقات اقتصادی دانشگاه تهران به امر پژوهش مشغول شد، سپس در رشته حقوق اداری موفق به گذراندن کارشناسی ارشد شد و مدتی برای تحقیق به انگلیس رفت و در زمینه روش تحقیق به تحصیل و تحقیق پرداخت. وی همچنین دانشجو دکتری حقوق در دانشگاه تهران بود اما به علت همزمان شدن با انقلاب اسلامی فرصت دفاع از رساله خود را که موضوعش «ورشکستگی» در حقوق تجارت بود به دست نیاورد.

🔹 مصدق که از شاعران نوگرای معاصر به شمار می‌رود، باید او را از ادامه‌دهندگان مکتب نیما یوشیج دانست. وی شعرهای فراوانی با مضامین سیاسی و اجتماعی و همچنین مضامین عاشقانه و رمانتیک سروده است. اشعار این شاعر از صمیمیت و سادگی خاصی برخوردار است.

حمید مصدق در آذرماه سال ۱۳۷۷ بر اثر سکته قلبی در تهران درگذشت.


🔹 آثار

۱. منظومه‌ها و اشعار:

درفش کاویان (۱۳۴۱)
آبی، خاکستری، سیاه (۱۳۴۳)
در رهگذار باد (۱۳۴۷)
دو منظومه؛ شامل آبی، خاکستری، سیاه - در رهگذار باد (۱۳۴۸)
از جدایی‌ها (۱۳۵۸)
سال‌های صبوری (۱۳۶۹)
تا رهایی؛ شامل مجموعه‌های فوق (۱۳۶۹)
شیر سرخ (۱۳۷۶)

۲. ویرایش:

رباعیات مولانا (۱۳۶۰)
غزل‌های سعدی، با همکاری اسماعیل صارمی (۱۳۷۶)
شکوه شعر شهریار (چاپ نشده)
غزل‌های حافظ، با همکاری اسماعیل صارمی (چاپ نشده)

۳.تألیف:

مقدمه‌ای بر روش تحقیق (۱۳۵۱)
مجموعهٔ قوانین تجارت، مدنی و …، با همکاری میر قائمی (چاپ نشده)


🍃 اشعار :

با من اکنون چه نشستن‌ها، خاموشی‌ها
با تو اکنون چه فراموشی‌هاست
چه کسی می‌خواهد
من و تو ما نشویم
خانه‌اش ویران باد
من اگر ما نشوم، تنهایم
تو اگر ما نشوی،
خویشتنی
از کجا که من و تو
شور یکپارچگی را در شرق
باز برپا نکنیم
از کجا که من و تو
مشت رسوایان را وانکنیم
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه بر می‌خیزند
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
چه کسی برخیزد؟
چه کسی با دشمن بستیزد؟
چه کسی
پنجه در پنجه‌ی هر دشمن دون
آویزد
دشت‌ها نام تو را می‌گویند
کوه‌ها شعر مرا می‌خوانند
کوه باید شد و ماند،
رود باید شد و رفت،
دشت باید شد و خواند
در من این جلوه‌ی اندوه زچیست؟
در تو این قصه‌ی پرهیز که چه؟
در من این شعله‌ی عصیان نیاز،
در تو دمسردی پاییز - که چه؟
حرف را باید زد!
درد را باید گفت!
................

آه چه شام تیره‌ای، از چه سحر نمی‌شود
دیو سیاه شب چرا جای دگر نمی‌شود؟

سقف سیاه آسمان سوده شده ز اختران
ماه چه، ماه آهنی، این که قمر نمی‌شود

وای ز دشت ارغوان، ریخته خون هر جوان
چشم یکی به ماتم اینهمه تر نمی‌شود

مادر داغدار من، طعنه تهنیت شنو
بهر تو طعن و تسلیت، گر چه پسر نمی‌شود

کودک بینوای من، گریه مکن برای من
باغ ز گل تهی شده، بلبل زار را بگو:

از چه ز بانگ زاغها، گوش تو کر نمی‌شود
ای تو بهار و باغ من، چشم من و چراغ من

بی‌همگان به‌سر شود، بی تو به‌سر نمی‌شود
.........................

دشت‌ها آلوده‌ست
در لجن‌زار، گلِ لاله نخواهد رویید
در هوای عفن، آواز پرستو به چه کارت آید
فکر نان باید کرد
و هوایی که در آن
نفسی تازه کنیم

گُلِ گندم خوب است
گل خوبی زیباست
ای دریغا که همه مزرعه‌ی دل‌ها را
علفِ هرزه‌ی کین پوشانده‌ست
هیچ کس فکر نکرد
که در آبادیِ ویران‌شده دیگر نان نیست
و همه مردم شهر
بانگ برداشته‌اند
که چرا سیمان نیست
و کسی فکر نکرد
که چرا ایمان نیست
و زمانی شده است
که به غیر از انسان
هیچ چیز ارزان نیست


#یاد
#شعر
#شاعر
#حمید_مصدق
#سالگرد_درگذشت

https://tttttt.me/ksmtehran1/135

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #تاریخچه_کانون_صنفی_معلمان_ایران

🔹 گاهنامه #فرهیزش_آذرماه ۱۴۰۰_شماره ۷_ویژه نامه #بیست_و_یکمین_سالگرد #تاسیس_کانون_صنفی_معلمان_ایران


🔺 در نیمه ی دوم دهه ی هفتاد خورشیدی با گسترش جنبش مدنی، تعدادی از معلمان شهر تهران که از طیف های مختلف فکری بودند، برای گفتگو پیرامون تشکیل انجمن صنفی معلمان، توسط مدیرکل وقت، برای تشکیل جلساتی دعوت شدند. اولین خروجی این جلسات نامه ای سرگشاده به وزیر با ادبیاتی ساده و صنفی برخلاف رسم رایج در وزارت آموزش و پرورش بود. انتشار این نامه در بولتن اداره ی کل آموزش و پرورش شهر تهران باعث شد این بولتن به دستور مقامات بالا تعطیل شود اما جلسات آزاد معلمان ادامه یافت. استقبال معلمان از این جلسات، خوب بود و بتدریج گسترش هم یافت. دو گرایش در این جمع شکل گرفت. یک گرایش معتقد به ایجاد تشکلی با حضور حداکثری معلمان، مستقل از مدیران و مسئولان بود؛ گرایش دوم به حضور فرهنگیان اعم از اداری و آموزشی با مدیریت مدیران آموزش و پرورش بود.
دیدگاه مدیران وقت این بود با این قید با تشکیل انجمن یا کانون موافقت می کنند که افراد خودی، شناخته شده و مورد اعتماد درنقاط کلیدی این تشکل مستقر شوند. آن ها با تشکل کنترل و هدایت شده از بالا موافق بودند. معلمان گرایش اول این شیوه را نمی پسندیدند. در یکی از جلسات، بحث پیرامون معرفی هیأت موسس به وزارت کشور جهت صدور پروانه تشکل معلمان بود. افراد مطرح شده از سوی نماینده مدیرکل، همه از مدیران و مسئولانی بودند که از بالا و گزینشی انتخاب شده بودند. این نوع انتخاب باعث شد عده ای به شدت با این اسامی مخالفت کنند. نهایتا این عده حذف شدند اما از دل این جلسات یک گروه کاملاً صنفی به نام «کانون صنفی معلمان» شکل گرفت. 
 
🔺 درتاریخ ۱۳۷۸/۷/۱۰ مجوز تاسیس کانون از طرف وزارت کشور صادر و در تاریخ ۱۳۷۸/۱۲/۱۷ اولین مجمع عمومی کانون با حضور صدها تن از معلمان به منظور انتخاب اعضای هیات مدیره و تصویب اساسنامه کانون در دبیرستان البرز برگزار شد. این مجمع در تاریخ ۷۹/۹/۱۴ در وزارت کشور مورد تایید قرار گرفت و پروانه تاسیس کانون صنفی معلمان صادر شد.

اهداف کانون

کانون صنفی معلمان تهران، تشکلی صنفی، غیرسیاسی و غیرانتفاعی است که با هدف ایجاد وحدت صنفی بین معلمان و ارتقاء شان و جایگاه آن ها در جامعه و دفاع از حقوق مادی و معنوی معلمان شاغل و بازنشسته تاسیس شده است.
برخی دیگر از اهداف کانون عبارتند از:

۱. ایجاد عدالت در برخورداری از حقوق مادی و معنوی بین معلمان و سایر کارکنان دولت
۲. تلاش برای رفع تبعیض های درون سازمانی
۳. ارتقا مستمر دانش و بینش عناصر سه گانه موثر در آموزش و پرورش
۴. ایجاد رابطه ی عمیق و پایدار بین معلمان و سایر اقشار اجتماع
۵. فراهم نمودن زمینه مشارکت معلمان در تصمیم گیری های آموزش و پرورش
۶. تلاش برای بهبود کیفیت آموزش با تاکید بر آموزش های مدرن و حق برخورداری تمام دانش آموزان از آموزش کیفی و رایگان

بخش هایی از اساسنامه کانون

کانون دارای هیات مدیره ای مرکب از ۱۵ نفر عضو اصلی  و ۷ نفر عضو علی البدل می باشد که موظف است با برنامه ریزی و روش های خلاق و مبتکرانه در جهت پیشبرد اهداف کانون اقدام کند و خود را در برابر اعضا پاسخگو دانسته و از روش های انحصارطلبانه پرهیز نماید و هویت مستقل کانون را در تمام موضع گیری ها حفظ کند.

مجمع عمومی که عالی ترین مرجع تصمیم گیری کانون است، سالی یک بار در مهرماه تشکیل خواهد شد. برای رسمیت یافتن جلسه حضور نصف به علاوه یک نفر اعضای اصلی و جهت تصویب هر موضوعی رای اکثریت اعضای حاضر ضرورت دارد.

بودجه کانون از طریق جمع آوری حق عضویت اعضا، هدایا و ... تامین می شود.

#نهاد_مدنی
#تشکل_صنفی
#جشن_کانون
#تقویم_کانون
#سالگرد_تاسیس
#تاریخ_آموزش_و_پرورش
#تاریخچه_کانون_صنفی_معلمان_ایران


https://tttttt.me/ksmtehran1/148

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #نقدی_کوتاه_بر_عملکرد_کانون_صنفی_معلمان

#ابوالفضل_رحیمی_شاد، دبیر جامعه شناسی و کنشگر مدنی

🔺 گاهنامه #فرهیزش_آذرماه ۱۴۰۰_شماره ۷_ویژه نامه #بیست_و_یکمین_سالگرد_تاسیس_کانون_صنفی_معلمان_ایران



🔹 گزافه نیست اگر در بین تشکل های فرهنگیان، کانونهای صنفی معلمان را با وجود همه ضعف ها و کاستی ها خالص ترین، اصیل ترین و ریشه دارترین تشکل صنفی در میان دیگر تشکل های معلمان بدانیم. به همین دلیل این تشکل بیش از سایر تشکل های فرهنگیان شایسته و سزاوار یاری و همراهی است. نقد یک نهاد، فارغ از ماهیت آن، یکی از روش های یاری رسانی و همراهی با آن است. زیرا با نشان دادن ضعفها و کاستی ها و تلاش برای برطرف کردن آن توانمندی، اثرگذاری و استواری یک نهاد افزایش یافته و موجب اعتماد بیشتر و همراهی بیشتر با آن و در نهایت بالارفتن اعتبارش می گردد.

با گذشت نزدیک به ۲۲ سال از شروع فعالیت کانون صنفی معلمان ایران(تهران) و بدنبال آن تاسیس و راه اندازی کانون های صنفی معلمان در شهرهای سایر استان ها، اعضای مرکزی تشکل ها همواره تلاش داشته اند تا از کلیه حقوق مادی و غیرمادی تمامی معلمان دفاع نمایند و در این راه بسیاری از این افراد هزینه های زیادی از جریمه نقدی و تبعید گرفته تا زندان و اخراج را به جان خریده اند تا شاید گشایش و بهبودی در وضعیت شغلی و زندگی معلمان ایجاد شود. دولت ها و نهادهای امنیتی نیز در طول همه این سال ها تا جایی که توانسته اند در جهت تضعیف و ناتوان سازی کانون های صنفی تلاش کرده اند و هر نوع مانعی که می توانستند، بر سر راه تشکل ها و فعالان صنفی معلمان قرار داده اند. بنابراین آنچه در قالب پنج نقد کوتاه به عملکرد اعضای کانون های صنفی در ادامه آمده است به معنای نادیده گرفتن تلاش های صورت گرفته و موانع گوناگونی که تا امروز جلوی راه کانون های صنفی معلمان و اعضای فعال آن قرار داده شده است، نیست. این نقد ها صرفا با هدف نشان دادن راهکار برای ارتقای کیفی عملکرد کانون های صنفی بیان شده است.

https://s4.uupload.ir/files/img_20211216_093909_770_0p0q.jpg

📌متن کامل این نقد را در لینک زیر بخوانید .
https://yun.ir/ikyjvf


#نهاد_مدنی
#تشکل_صنفی
#جشن_کانون
#تقویم_کانون
#سالگرد_تاسیس
#تاریخ_آموزش_و_پرورش
#تاریخچه_کانون_صنفی_معلمان_ایران

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
ادامه از پست قبل👆

💠#نقدی_کوتاه_بر_عملکرد_کانون_صنفی_معلمان #ص۲

#ابوالفضل_رحیمی_شاد



🔻نقد چهارم: فقر تئوری و استراتژی

شاید کمتر نهادی در ایران باشد که همانند آموزش و پرورش سلایق، باورها، اعتقادات و ایدئولوژی های گوناگون از منتهی الیه سمت چپ پیوستار ایسم ها گرفته تا منتهی الیه سمت راست و از بی دین و مخالف جمهوری اسلامی گرفته تا سنت گرایان دو آتشه مذهبی و حامیان جریان روشنفکری دینی و طرفداران سرسخت حکومت در آن وجود داشته باشد.
اگرچه ممکن است به دلیل فضای حاکم برخی از اعتقادات و ایدئولوژی ها، کمتر امکان و فرصت ظهور و بروز داشته باشند. اما این محدودیت حداکثر توانسته است مانع بروز شود و نه مانع وجود. در این پیوستار گسترده آنچه می تواند معلمان را به میزان حداکثر ممکن همگرا سازد منافع مشترکی است که از آن برخوردارند و فایده گرایی با خوانشی توام با عدالت و مدارا، تنها منطقی است که می توانست و بازهم خواهد توانست معلمان را حول محور منافع مشترک گرد هم آورد.
اما برخی شعارها، مطالبات، ایده ها، تحلیل ها و نظرات، نشان از تضادها و تناقض های تئوریک در کانونها دارد.
همین فقر و نابرخورداری تئوریک موجب فقر استراتژی و راهبرد نیز شده است. بگونه ای که گاهی عده ای از فعالان صنفی آشکارا مطالبه تغییر رژیم را مطرح می کنند و بهبود وضعیت آموزش و پرورش را منوط به این تغییر می دانند. شاید من نیز با این عده هم نظر و همسو باشم اما در اینجا سخن از استراتژی و راهبرد عملیاتی است که بتواند منجر به همراهی حداکثری معلمان برای دستیابی به مطالبات صنفی شود و نه تلاش برای تحول بنیادین در آموزش و پرورش. مگر اینکه روزی این مطالبه به مطالبه همگانی معلمان تبدیل شود.
اما برای رسیدن به این نقطه، امروز نباید از داخل کانون های صنفی و با اسم و نشان کانون های صنفی، حرکتی صورت گیرد، زیرا موجب دور شدن بیش از پیش معلمان از کانون های صنفی و کاهش توان مطالبه گری این تشکل ها خواهد شد.

🔻نقد پنجم: نابرخورداری از رسانه فراگیر و پرمخاطب

شاید در پاسخ به نقد اول گفته شود که معلمان از عضویت رسمی در کانون های صنفی واهمه دارند و ترجیح می دهند بصورت غیر رسمی از کانون ها حمایت کنند. اما آیا می توان گفت که معلمان حتی از عضویت در کانال کانون صنفی معلمان نیز واهمه دارند؟ آیا وقتی می بینیم که چند معلم برای پیگیری فقط یکی از مطالبات معلمان ظرف چند روز یک کانال تلگرامی با دویست هزار عضو راه اندازی می کنند نباید انتظار داشت که کانون های صنفی، با وجود عضویت و مشارکت چهره های مورد وثوق و اطمینان معلمان در آنها، بتوانند ۲۰ درصد معلمان شاغل و بازنشسته را بعنوان مخاطب، در یک رسانه مجازی همراه خود داشته باشند؟ آیا نابرخورداری کانون های صنفی معلمان از یک ماهنامه یا دست کم خبرنامه سراسری اینترنتی، نشان از کم توجهی یا ناتوانی اعضای این تشکل ها ندارد؟ آیا راه اندازی یک سایت که تاریخچه، بیانیه ها، فعالیت ها، اخبار، یادداشت ها و مقالات معلمان و حتی دانش آموزان در آن ارائه و آرشیو شود، در توان کانون های صنفی نیست؟
بنظر من در صورت تلاش برای رفع اشکال (نقد) اول و دوم نیروهای جوان و توانای زیادی در بین آقایان و بویژه همکاران خانم هستند که در صورت میدان دادن و حمایت قادر به راه اندازی و اداره سایت، کانال و ماهنامه و برقراری سایر راه های ارتباطی با معلمان و کنشگری کم هزینه و بی خطر هستند. مشروط به آنکه این پنج نقد بصورت یکپارچه و توامان مورد توجه اعضای مرکزی کانون های صنفی قرار گیرد.

#نهاد_مدنی
#تشکل_صنفی
#جشن_کانون
#تقویم_کانون
#سالگرد_تاسیس
#تاریخ_آموزش_و_پرورش
#تاریخچه_کانون_صنفی_معلمان_ایران

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
شبی که با قلبِ شعله‌ورِ خود
سمتِ رودِ بزرگ می‌دویدم
حتی یکی از میانِ شما
با من از ماهِ سوگوار
سخن نگفت،
وگرنه طغیانِ تاریکی
خورشیدِ خستهٔ این زمستان را
گروگان نمی‌گرفت.

سَردم است بی‌انصاف!
این‌ها کاری کرده‌اند
که انگار سخن گفتن از سپیده‌دم
دروغِ بزرگِ امیدواران است.

پس می‌پذیرم
گوش‌هایم را بگیرم وُ
از گفت و گو با دیوارِ بی‌دلیل
بگریزم.

این ضرب‌الاجلِ آزادی
برای رسیدن به آخرین رؤیاهاست.

سیدعلی صالحی

#اندوه
#سالگرد
#هواپیمای_اوکراینی
#همدردی_و_همراهی_مردم
#من_هم_شمعی_روشن_میکنم

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
بگذار برخیزد مردمِ بی‌لبخند
بگذار برخیزد!
زاری در باغچه بس تلخ است
زاری بر چشمه‌ی صافی
زاری بر لقاحِ شکوفه بس تلخ است
زاری بر شراعِ بلندِ نسیم
زاری بر سپیدارِ سبزبالا بس تلخ است.
بر برکه‌ی لاجوردینِ ماهی و باد چه می‌کند این مدیحه‌گوی تباهی؟
مطربِ گورخانه به شهر اندر چه می‌کند
زیرِ دریچه‌های بی‌گناهی؟

بگذار برخیزد مردمِ بی‌لبخند
بگذار برخیزد!

احمد شاملو


#اندوه
#سالگرد
#هواپیمای_اوکراینی
#همدردی_و_همراهی_مردم
#من_هم_شمعی_روشن_میکنم

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
📌 ۱۸ دی ماه
#روز_شرم_و_حزن_ملی


پیشنهاد:
نامگذاری روز”شرم و حزن ملی”از سوی علی اکبر گرجی حقوقدان؛ اقدامی است در راستای همدلی افکار عمومی باعواطف جریحه دار شده خانواده های داغدیده هواپیمای اوکراینی وکاهش التیام آنها ویادآوری شرمساری عوامل آن درپیشگاه مردم باشد.

#اندوه
#سالگرد
#هواپیمای_اوکراینی
#همدردی_و_همراهی_مردم

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
Banan – Tasnife Royaye Hasti-(IRMP3.IR)
💠 #یاد


🍂 استاد #غلامحسین_بنان، (زاده‌‌ی اردیبهشت ۱۲۹۰ در قلهک، تهران - درگذشته‌‌ی ۸ اسفند ۱۳۶۴ در تهران) خواننده‌‌ی موسیقی کلاسیک ایرانی است که از سال‌های ۱۳۲۱ تا دهه‌‌ی ۱۳۵۰ در زمینه‌‌ی موسیقی ملی ایران فعالیت داشت. او عضو شورای موسیقی رادیو، استاد آواز هنرستان موسیقی تهران و بنیان‌گذار انجمن موسیقی ایران بوده‌است.

از سال ۱۳۲۱ صدای غلامحسین بنان، همراه با همکاری عده‌ای از هنرمندان دیگر از رادیو تهران به گوش مردم ایران رسید و دیری نگذشت که نام بنان زبانزد همه شد. روح‌الله خالقی او را در ارکستر انجمن موسیقی شرکت داد و با ارکستر شماره یک نیز همکاری را شروع کرد و از بدو شروع برنامه همیشه جاوید «گلهای رنگارنگ» بنا به دعوت استاد داود پیرنیا همکاری داشت.بنان در طول فعالیت هنری خود، حدود ۳۵۰ اهنگ را اجرا کرد و انچه که امتیاز مسلم صدای او را پدید می اورد، زیر و بم‌ها و تحریرات صدای او است که مخصوص به خودش می‌باشد. بنان نه تنها در اواز قدیمی و کلاسیک ایران استاد بود، بلکه در نغمات جدید و مدرن ایران نیز تسلط کامل داشت. تصنیف زیبا و روح پرور «الهه ناز» او بهترین معرف این ادعا می‌باشد. بنان را می‌توان به حق بزرگترین اجرا کننده آهنگ‌های سبک وزیری-خالقی دانست. او همچنین در کنار ادیب خوانساری از بهترین اجرا کنندگان آثار صبا و محجوبی محسوب می‌شود. استعداد شگرف او در مرکب خوانی و تلفیق شعر و موسیقی بارها ستایش موسیقی دانان معاصرش را بر انگیخته است.

روحش شاد و یادش گرامی باد

#موسیقی
#غلامحسین_بنان
#سالگرد_درگذشت

https://tttttt.me/ksmtehran1/182

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
شهر خاموش ( برای حلبچه) - کیهان کلهر
کانال کانون صنفی معلمان
#نوای_کانون

🎼 شهرِ خاموش

🔹 شاهکارِ کیهان کلهر
🍃 برای #حلبچه


حتی یک ثانیه از این کار اضافه نیست. شروعِ بی نظیر، بهره‌مند از عناصرِ موسیقیِ مقامی در ادامه، با پایانی درخور.


#جنگ
#صلح
#حقوق_بشر
#سالگرد_کیمیاباران_حلبچه
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #یاد

🔹 #توران_میرهادی
🔹 پنجمین سالگرد درگذشت توران خانم


🔻 توران میرهادی:

#هنر و #ادبیات اصولا نظام دولتی نمی پذیرد، دولت می‌تواند در اشاعه فرهنگ بسیار فعال باشد، ولی در هنر نمی تواند نقش تعیین کننده داشته باشد.
هنرمند اعم از اینکه ادیب، نقاش، تصویرگر، فیلم ساز یا مجسمه ساز باشد، باید فضا و آزادی فکر و تخیل داشته باشد. او نمی تواند در چارچوب از پیش تعیین شده کار کند. او به پرواز آزاد اندیشه و تخیل نیاز دارد.

باید ها و نباید ها را نمی‌تواند و نباید بپذیرد. کار او از جوشش درونی و خلاقیت خواص نشأت می گیرد.

ما در شورای کتاب کودک، اثر دخالت دولت را در حوزه هنر تجربه کردیم.
حتی درون شورا نیز در گروه های بررسی، همواره با قالب های پیش ساخته در بحث و جدل هستیم و این قالب ها را نمی پذیریم...

در ادبیات و هنر این خواننده، بیننده یا شنونده است که با اثر یکی می شود، در جهان آن سیر می‌کند و به نکته دلخواه خود می‌رسد. هنر تک پیامی نداریم
و برداشت ها می توانند بسیار بسیار متنوع باشند، لطف و غنای آن هم در همین رابطه ی درونی اثر با افراد است.

از کتاب " توران میرهادی/ استاد برجسته آموزش و پرورش"
به کوشش "شهرداد میرزایی"
"شرکت تهیه و نشر فرهنگنامه کودک و نوجوانان

----------------------------------------------

🔻 توران میرهادی :

این یک اصل است، که ترقی و سعادت یک مملکت نه مربوط به ازدیاد عواید است و نه به جنگ افزار های پیشرفته، نه به زیبایی بناها و معابد تاریخی،
بلکه ازدیاد عده مردم تربیت شده و فرهنگ دوست است که قدرت واقعی یک سرزمین را می سازد.

"زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی سرکار خانم توران میرهادی، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، آبان ۱۳۷۹"

---------------------------------------------------

۱۸ آبان ۱۴۰۱ ، مصادف است با ششمین سالگرد درگذشت توران خانم.

📌 در ویدیو گوشه هایی از مراسم سال ۱۳۹۵ را ببنید 👇

https://tttttt.me/ksmtehran1/107

🍃 روحش شاد و یادو نامش جاودان باد


#یاد
#نشرآگاهی
#برابری_آموزشی
#زنان_تاثیرگذار
#آشنایی_با_بزرگان
#سالگرد_درگذشت
#توران_میرهادی
#آموزش_و_پرورش_نوین
#زنان_ماندگار_در_تاریخ
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
📌 ۱۸ دی ماه
#روز_شرم_و_حزن_ملی


پیشنهاد:
نامگذاری روز”شرم و حزن ملی”از سوی علی اکبر گرجی حقوقدان؛ اقدامی است در راستای همدلی افکار عمومی باعواطف جریحه دار شده خانواده های داغدیده هواپیمای اوکراینی وکاهش التیام آنها ویادآوری شرمساری عوامل آن درپیشگاه مردم باشد.

#اندوه
#سالگرد
#هواپیمای_اوکراینی
#همدردی_و_همراهی_مردم

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #یاد

🥀 #بکتاش_آبتین

🔹 مهدی کاظمی (۲۵ آذر ۱۳۵۳ – ۱۸ دی ۱۴۰۰) معروف به #بکتاش_آبتین، شاعر و مستندساز، عضو کانون نویسندگان ایران.

بکتاش آبتین شاعر و مستندساز آثاری چون «و پای من که قلم شد نوشت برگردیم»، «مژه‌ها، چشم‌هایم را بخیه کرده‌اند»، «شناسنامه‌ خلوت»، «در میمون خودم پدربزرگم» و «پتک» در زمینه ادبیات و شعر از خود بر جای گذاشت. علاوه بر شعر و کتاب های شعری که به یادگار گذاشته، در زمنیه فیلمسازی و مستندسازی نیز فعال بود و آثاری چون: «کاملا خصوصی برای آگاهی عموم» (زندگی علیشاه مولوی)، «۱۳ اکتبر ۱۹۳۷» (زندگی لوریس چکناوریان)، «موریانه‌ای با دندان‌های شیری» (سلف‌پرتره از زندگی خود هنرمند)، «پارک مارک»، «میکا»، «مُری زن می‌خواد»، «آنسور» و «همایون خرم» و … از ماندگارترین مستندهای او هستند.

🔹جوایز ادبی و سینمایی:

کتاب سال هفتمین دوره جایزه خبرنگاران (به کتاب پتک)

دیپلم افتخار از دوازدهمین جشن مستقل سینمای مستند ایران (برای فیلم موریانه ای با دندان های شیری)

بهترین فیلم بلند پرتره از ششمین جشنواره سینما حقیقت (برای فیلم ۱۳ اکتبر ۱۹۳۷)


🔹 پس از چند بار دستگیری و محکومیت، در نهایت بکتاش آبتین در تاریخ ۵ مهر ۱۳۹۹ به‌ اتهام فعالیت علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به ۶ سال حبس محکوم شد. از اتهامات او می توان به انتشار تاریخچه داخلی درباره ۵۰ سال فعالیت کانون نویسندگان اشاره نمود.

وی در مدتی که دوران حبس خود را در زندان اوین می‌گذارند، دو بار به ویروس کرونا مبتلا شد. بار نخست، در تیر ۱۴۰۰، انتشار تصاویر او با پابند و بسته‌شده به تخت بیمارستان موجب اعتراض تعدادی از هنرمندان و نویسندگان مطرح شد.
در مرتبه دوم (آذر ۱۴۰۰)  وضعیت بیماری او حاد شده و در تاریخ ۱۲ دی ۱۴۰۰ به کمای مصنوعی فرو ببرند. در تاریخ ۱۸ دی ۱۴۰۰ بکتاش آبتین در بیمارستان طالقانی درگذشت و پیکر وی یکشنبه ۱۹ دی‌ماه در امامزاده عبدالله شهرری به خاک سپرده شد.

یادش گرامی و جاودان باد.



🔹 «پرچم سفید»

به دنبال دستی میگردم
که گلوله را
به پرچمی سفید تبدیل کند
شعبده ای چنین را دوست دارم


🔹 «شغل تمام وقت»

پرسید شغل؟
گفتم شاعرم
خندید و کف دستم را مهر زد
روی برگه‌ی اعزام به بیمارستان
افسر نگهبان
شغل‌ام را «آزاد» نوشته بود
خندیدم
چگونه یک زندانی
می تواند شغلش آزاد باشد؟!
محبوبم به تو فکر می‌کنم
به تو، که می‌دانی شاعرم
و دوست داشتن تو
شغل تمام وقت من است


🔹“زمستان سرپوشیده“

امروز اما
شیشه‌ها کثیف و کدر بودند
گوشی را برداشتیم
بی‌شک حرف‌هایمان شنود می‌شد
و دوستت دارم
جمله‌ای سبک
برای گوش‌هایی سنگین بود
دستانمان را
روی هم گذاشتیم
شیشه‌های بین دستانمان
سرد و کثیف بود

زندان اوین، آبان ۱۳۹۹
 

🔹 «چشم‌های خُرمایی مرگ»

از طعم اشک
بر گونه‌ی انسان باخبرم
و از این‌همه سیاهی منتشر در گورستان
سینی حلوا و خرما را بچرخان
بگذار مرگ
طعم شیرین‌تری داشته باشد.


🔹 ” آکاردئون رنجور“
 
ناله‌هایی محزون
در حافظه‌اش جا مانده بود
و چون آکاردئونی رنجور
آوای درد را
در خود پنهان کرده بود
او را شکنجه کرده بودند
اما او در انفرادی
ترانه‌ای حماسه‌ای زمزمه می‌کرد
او به‌زودی
در سحرگاه اعدام می‌شد
و یکبار دیگر
بر دوش طناب‌دار
جای خالی انسانی
سنگینی می‌کرد

زندان اوین، دی ۱۳۹۹



#یاد
#شاعر_زندانی
#بکتاش_آبتین
#سالگرد_درگذشت

🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran


https://tttttt.me/httpsksmtehran2/107
شهر خاموش ( برای حلبچه) - کیهان کلهر
کانال کانون صنفی معلمان
#نوای_کانون

🎼 شهرِ خاموش

🔹 شاهکارِ کیهان کلهر
🍃 برای #حلبچه


حتی یک ثانیه از این کار اضافه نیست. شروعِ بی نظیر، بهره‌مند از عناصرِ موسیقیِ مقامی در ادامه، با پایانی درخور.


#جنگ
#صلح
#حقوق_بشر
#سالگرد_کیمیاباران_حلبچه
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💠 #دیدار

پیش از آنکه بروی
به من بگو فراموشی را
کجا می فروشند.
و کجا می توانم
رخسار پیشین خود را بیابم.
و
چگونه می توانم به خویش بازگردم؟

محمود درویش



◼️▪️دیدار جمعی از دوستان و اعضای کانون صنفی معلمان با خانم منظر ضرابی معلم بازنشسته و همسرشان جناب صادقی که در سانحه هواپیمای اوکراین، ۴ عضو خانواده‌شان را از دست دادند؛ و خانم شهین شکویی که دختر و دامادشان را از دست داده‌اند.

#کانون_صنفی_معلمان_تهران
#سالگرد
#پرواز_اوکراین
دی ماه ۱۴۰۲
‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
Forwarded from Z.s
شهر خاموش ( برای حلبچه) - کیهان کلهر
کانال کانون صنفی معلمان
#نوای_کانون

🎼 شهرِ خاموش

🔹 شاهکارِ کیهان کلهر
🍃 برای #حلبچه


حتی یک ثانیه از این کار اضافه نیست. شروعِ بی نظیر، بهره‌مند از عناصرِ موسیقیِ مقامی در ادامه، با پایانی درخور.


#جنگ
#صلح
#حقوق_بشر
#سالگرد_کیمیاباران_حلبچه
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran