انجمن اسلامی دانشجویان ترقیخواه پلیتکنیک
#کمیته_زنان #ازدواج_کودک #انجمن_پلی_تکنیک 🆔@AnjomanPolytechnic
مجلس شورای اسلامی طرح بررسی ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال را رد کرد. کودک همسری نوعی کودک آزاری جنسی با ابعاد آزار جنسی، عاطفی و ذهنی است و با ادامه یافتن این روند بروز معضلاتی از جمله : خشونت، خیانت، طلاق ثبتی و عاطفی، سقط جنین، بازماندگی از تحصیل، تهدید سلامت جسمی و جنسی ورود به بازار کار سیاه و ... در حکومتی که ازدواج کودکان را رسمی می داند دور از انتظار نیست.
بر اساس آمار منتشر شده توسط معاونت امور زنان و خانوده ریاست جمهوری در ۹ ماه نخست سال ۱۳۹۵، ازدواج در سن کمتر از ۱۵ سال نیم درصد برای پسران، ۵/۵ درصد برای دختران بوده است این آمار از سال ۹۲ تا ۹۵ روبه رشد بوده.
خراسان رضوی با ثبت ۶۷۵۹ ازدواج کودکان ۹ تا ۱۴ سال رتبه اول را دارد اما از طرفی به دلیل وجود اتباع خارجی در استان های شرقی کشور و نداشتن مدرک شناسایی برای این افراد امکان ثبت ازدواج نیز وجود ندارد به همین دلیل این آمار میتوانند بیشتر از عدد اعلام شده باشد.
آذربایجان شرقی با ۳۳۴۸ مورد در رتبه دوم و استان سیستان و بلوچستان با ۲۳۵۵ مورد رتبه سوم را به خود اختصاص داده.
براساس طرحی که فراکسیون زنان مجلس تهیه کرده بود، سن ازدواج پسران 18 سال و دختران 16 سال تعیین میشد و ازدواج بین 13 تا 15 سال تنها با شرایطی همچون اذن پدر و مصلحت دادگاه امکان پذیر بود ولی این فوریت توسط کمیسیون حقوقی قضایی مجلس رد شد و باید منتظر پاسخ علنی مجلس به منظور عدم پذیرش این امر بود.
در مبحث ازدواج رضایت طرفین شرط ازدواج است. در ازدواج کودکان اکثر کودکان به اجبار خانواده ها تن به ازدواج میدهند.حتی اگر کودکان رضایت داشته باشند نمیتوان به این تصمیم که از جانب یک کودک اتخاذ شده است استناد کرد. زیرا کودکان آگاهی و دانش لازم را جهت تجزیه و تحلیل عواقب و پیامد تصمیماتی که میگیرند را ندارند و خانوادهها فرزندان خود را قربانی رسومات خود و بی توجهی مسئولانی میکنند که پیشگیری از آسیبهای اجتماعی جزو وظایف مشخص آنها میباشد
سوال اساسی اینجاست مجلس بعنوان نهاد قانون گذار با چه استدلالی مانع ازدواج کودکان نمیشود وتبعات این اتفاق ضداخلاقی و غیر انسانی را به جامعه تحمیل میکند؟
#کمیته_زنان
#ازدواج_کودک
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
بر اساس آمار منتشر شده توسط معاونت امور زنان و خانوده ریاست جمهوری در ۹ ماه نخست سال ۱۳۹۵، ازدواج در سن کمتر از ۱۵ سال نیم درصد برای پسران، ۵/۵ درصد برای دختران بوده است این آمار از سال ۹۲ تا ۹۵ روبه رشد بوده.
خراسان رضوی با ثبت ۶۷۵۹ ازدواج کودکان ۹ تا ۱۴ سال رتبه اول را دارد اما از طرفی به دلیل وجود اتباع خارجی در استان های شرقی کشور و نداشتن مدرک شناسایی برای این افراد امکان ثبت ازدواج نیز وجود ندارد به همین دلیل این آمار میتوانند بیشتر از عدد اعلام شده باشد.
آذربایجان شرقی با ۳۳۴۸ مورد در رتبه دوم و استان سیستان و بلوچستان با ۲۳۵۵ مورد رتبه سوم را به خود اختصاص داده.
براساس طرحی که فراکسیون زنان مجلس تهیه کرده بود، سن ازدواج پسران 18 سال و دختران 16 سال تعیین میشد و ازدواج بین 13 تا 15 سال تنها با شرایطی همچون اذن پدر و مصلحت دادگاه امکان پذیر بود ولی این فوریت توسط کمیسیون حقوقی قضایی مجلس رد شد و باید منتظر پاسخ علنی مجلس به منظور عدم پذیرش این امر بود.
در مبحث ازدواج رضایت طرفین شرط ازدواج است. در ازدواج کودکان اکثر کودکان به اجبار خانواده ها تن به ازدواج میدهند.حتی اگر کودکان رضایت داشته باشند نمیتوان به این تصمیم که از جانب یک کودک اتخاذ شده است استناد کرد. زیرا کودکان آگاهی و دانش لازم را جهت تجزیه و تحلیل عواقب و پیامد تصمیماتی که میگیرند را ندارند و خانوادهها فرزندان خود را قربانی رسومات خود و بی توجهی مسئولانی میکنند که پیشگیری از آسیبهای اجتماعی جزو وظایف مشخص آنها میباشد
سوال اساسی اینجاست مجلس بعنوان نهاد قانون گذار با چه استدلالی مانع ازدواج کودکان نمیشود وتبعات این اتفاق ضداخلاقی و غیر انسانی را به جامعه تحمیل میکند؟
#کمیته_زنان
#ازدواج_کودک
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
Forwarded from دانشجویان متحد
📌 نامهی ۳۴ تشکل دانشجویی خطاب به #وزیر_اطلاعات و دعوت از او جهت مناظره با «#اسماعیل_بخشی»:
جناب آقای حجت الاسلاموالمسلمین سید محمود علوی
وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران
باسلام؛
احتراماً پیرو درخواست جناب آقای «اسماعیل بخشی» #فعال_کارگری هفتتپه که اخیرا مدتی را در بازداشت به سر بردهاند، تشکلهای امضاکنندهی این نامه درخواست برگزاری مناظره برای روشن شدن موارد مطرح شده توسط ایشان را دارند.
در آستانهی ورود به پنجمین دههی انقلاب، انتظار میرود جمهوری اسلامی در مرحلهای قرار گرفته باشد که یک کارگر بتواند بلندترین مقامات کشور را مورد نقد قرار دهد و در جایگاه شهروندی خود، آنها را به #پاسخگویی وا دارد.
لذا ضمن درخواست برگزاری #مناظره با ایشان، ما تشکلهای دانشجویی امضا کنندهی این نامه، آمادگی خود را برای میزبانی این نشست اعلام میداریم.
تشکلهای اسلامی #دانشجویان_متحد🍀
🆔 @anjmotahed
⭕️ اسامی تشکلهای امضاکننده در لینک زیر:
📎 goo.gl/ghstWv
جناب آقای حجت الاسلاموالمسلمین سید محمود علوی
وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران
باسلام؛
احتراماً پیرو درخواست جناب آقای «اسماعیل بخشی» #فعال_کارگری هفتتپه که اخیرا مدتی را در بازداشت به سر بردهاند، تشکلهای امضاکنندهی این نامه درخواست برگزاری مناظره برای روشن شدن موارد مطرح شده توسط ایشان را دارند.
در آستانهی ورود به پنجمین دههی انقلاب، انتظار میرود جمهوری اسلامی در مرحلهای قرار گرفته باشد که یک کارگر بتواند بلندترین مقامات کشور را مورد نقد قرار دهد و در جایگاه شهروندی خود، آنها را به #پاسخگویی وا دارد.
لذا ضمن درخواست برگزاری #مناظره با ایشان، ما تشکلهای دانشجویی امضا کنندهی این نامه، آمادگی خود را برای میزبانی این نشست اعلام میداریم.
تشکلهای اسلامی #دانشجویان_متحد🍀
🆔 @anjmotahed
⭕️ اسامی تشکلهای امضاکننده در لینک زیر:
📎 goo.gl/ghstWv
Telegraph
نامه ی ۳۴ تشکل دانشجویی خطاب به وزیر اطلاعات و دعوت از او جهت مناظره با «اسماعیل بخشی»
جناب آقای حجت الاسلام والمسلمین سید محمود علوی وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران باسلام؛ احتراماً پیرو درخواست جناب آقای «اسماعیل بخشی» فعال کارگری هفتتپه که اخیرا مدتی را در بازداشت به سر بردهاند، تشکلهای امضاکنندهی این نامه درخواست برگزاری مناظره برای…
خسرو گلسرخی.3gp
18.8 MB
کلیپ حاضر دفاعیه خسروگلسرخی یک مارکسیست لنینیست است که از شبکه سوم سیمای کشور چند سال پیش پخش شد که به مناسبت زادروز این شاعر مبارز تصمیم به بازنشر آن گرفتیم. چندیست صدا و سیما و شبکههای مخابره کننده اندیشه هسته سخت قدرت در تلاشاند تا با دست گذاشتن بر نقاطی خاص از تاریخ ایران و جهان به ما اثبات کنند که اندیشه مارکسیسم تمام شده است و به زباله دان تاریخ پیوسته است. اما این زباله دان کجاست که زمانی که مؤید اندیشه اش باشد به راحتی آن را از گور باز می خواند و برای پیوندی ناهمسنج نبش قبر می کند؟
#انجمن_پلی_تکنیک
@AnjomanPolytechnic
#انجمن_پلی_تکنیک
@AnjomanPolytechnic
📝 #تقی_ارانی، متولد 13شهریور 1282 در تبریز؛ تحصیلات ابتدایی و متوسط را در ایران به پایان رساند و پس از آن به دانشگاه برلین رفت. وی در سال 1307 دکترای خود را در رشته فیزیکوشیمی دریافت کرد و پس از گذراندن یک دوره چند ماهه در رشته شیمی تسلیحاتی به ایران بازگشت.
یرواند آبراهامیام در کتاب «ایران بین دو انقلاب» در خصوص افکار و عقاید سیاسی ارانی مینویسد:
جریانهای فکری - سیاسی در اواخر سال 1310 به ویژه اوضاع آلمان پس از عهدنامه ورسای، انقلاب اکتبر روسیه، پیدایش فاشیسم و دیکتاتوریهای سرمایهداری، بحرانهای بزرگ سرتاسر اروپا و آمریکا و نابسامانیهای رقتانگیز ایران که محصول حکومت دیکتاتوری رضاشاه بود، در شکلگیری افکار سیاسیاش نقش بسیار داشت. وی ملهم از اندیشههای چپ دموکراتیک آلمان، به اندیشه چپ مستقل و ملی گرایید و تجدد را در سطحی عالی نه با تقلید کورکورانه از غرب کاپیتالیستی و شرق کمونیستی درک کرد، به گونهای که اگر کشته نمیشد، جنبش ملی و چپ عدالتخواهانه ایران به گردابی در نمیغلتید که بین تاسیس حزب توده و ۲۸ مرداد بدان دچار آمد.ارانی در آلمان با سازمان دانشجویی و فعالان سیاسی همچون مرتضی علوی و احمد اسدی آشنا شد. هدف این سازمان دانشجویی در ظاهر حمایت از حقوق دانشجویان و در واقع فعالیت علیه دیکتاتوری رضاشاه و آشنا ساختن دانشجویان با اندیشههای مارکسیستی بود. ارانی بیش از همه به کتابهای مارکسیستی و بهویژه تئوریهای فلسفی و اجتماعی مارکس علاقه داشت. برخی همچنین ارانی را پایهگذار «فرقه جمهوری انقلابی ایران» در ۱۳۰۴ میدانند که خط سیاسی آن غیرکمونیستی و هدفش دفاع از آرمانهای آزادیخواهانه مشروطیت و جمهوری ملی و ایجاد اصول دموکراسی بود. از دلایل آن انتشار جزوه «بیان حق»، عدم پیگرد قانونی اعضای این گروه پس از بازگشت به کشور تا زمان انتشار مجله پیکار و اظهارات دکتر ارانی در بازجوییهای شهربانی است.وی از (۱۳۰۳ ش.) به اتفاق دکتر روزن وزیر سابق امور خارجه آلمان در زمینه تحقیق و انتشار متون کهن ایران فعال بود.اولین بازتاب تفکر ماتریالیستی دیالکتیک، انتشار کتاب فیزیک در بهمن ۱۳۰۴ بود که زمینه مطالعه درباره فلسفه و نظریات مارکس را فراهم کرد؛ اما این به معنای ارتباط یا عضویت در یک فرقه کمونیستی یا تلاش برای پایهگذاری آن نبود. پرونده ۵۳ نفر و دیگر منابع نشان میدهد که در آن زمان جز یکی دو نفر مانند دکتر بهرامی و بزرگعلوی کسی به عضویت حزب در نیامده بود. در فضای سیاسی اختناق و سرکوب آزادیخواهان، ارانی با برقراری ارتباط با روشنفکران، تکمیل و چاپ رسالههایش که در برلین منتشر کرده بود و تماس با دانشجویان و دانشآموزان، اقدامات روشنفکرانه را با جدیت در پیش گرفت و طی چهار سال تلاش، رسالهای با عنوان «روانشناسی قشرهای مختلف جامعه ایران» تالیف نمود و سپس برای ایجاد یک کانون روشنفکری و اشاعه افکارش، امتیاز انتشار نشریه «دنیا» را در ۱۳۱۲ با محتوای علمی - فلسفی مارکسیسم اخذ کرد.نشریه زنده و هدفمندی که در محیط فقر فکری و فرهنگی آن روز، نیاز جوانان به اندیشههای انتقادی را برآورده میکرد و مروج افکار مارکسیستی نبود؛ بلکه هدف آن روشنگری و آشنا کردن تحصیلکردگان با آخرین دستاوردهای دانش، صنعت و هنر جهان آن روز بود. از این رو فعالیت دکتر ارانی نه زیرزمینی و نه تشکیلاتی و حزبی بود.
⭕️ بزرگ علوی در کتاب «53 نفر» اینگونه مینویسد:
«من میدانم که شما نمیتوانید مرا تبرئه کنید، چنین تقاضایی هم از شما ندارم. زیرا میدانم دکتر ارانی را که شهربانی دستگیر کرده، تبرئه کردن کار دشواری است. اما در عین حال شخصیت و شهامت شما در همینجا معلوم میشود. مطمئن باشید که بیست سال دیگر همه ما زیر خاک هستیم و بیست سال عمر ارزش ندارد که مرتکب این همه جنایت شویم. بنابراین کاری کنید که با تف و لعنت اسم شما را به زبان نیاورند و این عده بی گناه را که در مقابل شما نشسته اند و مرا تبرئه کنید»
#تقی_ارانی
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
یرواند آبراهامیام در کتاب «ایران بین دو انقلاب» در خصوص افکار و عقاید سیاسی ارانی مینویسد:
جریانهای فکری - سیاسی در اواخر سال 1310 به ویژه اوضاع آلمان پس از عهدنامه ورسای، انقلاب اکتبر روسیه، پیدایش فاشیسم و دیکتاتوریهای سرمایهداری، بحرانهای بزرگ سرتاسر اروپا و آمریکا و نابسامانیهای رقتانگیز ایران که محصول حکومت دیکتاتوری رضاشاه بود، در شکلگیری افکار سیاسیاش نقش بسیار داشت. وی ملهم از اندیشههای چپ دموکراتیک آلمان، به اندیشه چپ مستقل و ملی گرایید و تجدد را در سطحی عالی نه با تقلید کورکورانه از غرب کاپیتالیستی و شرق کمونیستی درک کرد، به گونهای که اگر کشته نمیشد، جنبش ملی و چپ عدالتخواهانه ایران به گردابی در نمیغلتید که بین تاسیس حزب توده و ۲۸ مرداد بدان دچار آمد.ارانی در آلمان با سازمان دانشجویی و فعالان سیاسی همچون مرتضی علوی و احمد اسدی آشنا شد. هدف این سازمان دانشجویی در ظاهر حمایت از حقوق دانشجویان و در واقع فعالیت علیه دیکتاتوری رضاشاه و آشنا ساختن دانشجویان با اندیشههای مارکسیستی بود. ارانی بیش از همه به کتابهای مارکسیستی و بهویژه تئوریهای فلسفی و اجتماعی مارکس علاقه داشت. برخی همچنین ارانی را پایهگذار «فرقه جمهوری انقلابی ایران» در ۱۳۰۴ میدانند که خط سیاسی آن غیرکمونیستی و هدفش دفاع از آرمانهای آزادیخواهانه مشروطیت و جمهوری ملی و ایجاد اصول دموکراسی بود. از دلایل آن انتشار جزوه «بیان حق»، عدم پیگرد قانونی اعضای این گروه پس از بازگشت به کشور تا زمان انتشار مجله پیکار و اظهارات دکتر ارانی در بازجوییهای شهربانی است.وی از (۱۳۰۳ ش.) به اتفاق دکتر روزن وزیر سابق امور خارجه آلمان در زمینه تحقیق و انتشار متون کهن ایران فعال بود.اولین بازتاب تفکر ماتریالیستی دیالکتیک، انتشار کتاب فیزیک در بهمن ۱۳۰۴ بود که زمینه مطالعه درباره فلسفه و نظریات مارکس را فراهم کرد؛ اما این به معنای ارتباط یا عضویت در یک فرقه کمونیستی یا تلاش برای پایهگذاری آن نبود. پرونده ۵۳ نفر و دیگر منابع نشان میدهد که در آن زمان جز یکی دو نفر مانند دکتر بهرامی و بزرگعلوی کسی به عضویت حزب در نیامده بود. در فضای سیاسی اختناق و سرکوب آزادیخواهان، ارانی با برقراری ارتباط با روشنفکران، تکمیل و چاپ رسالههایش که در برلین منتشر کرده بود و تماس با دانشجویان و دانشآموزان، اقدامات روشنفکرانه را با جدیت در پیش گرفت و طی چهار سال تلاش، رسالهای با عنوان «روانشناسی قشرهای مختلف جامعه ایران» تالیف نمود و سپس برای ایجاد یک کانون روشنفکری و اشاعه افکارش، امتیاز انتشار نشریه «دنیا» را در ۱۳۱۲ با محتوای علمی - فلسفی مارکسیسم اخذ کرد.نشریه زنده و هدفمندی که در محیط فقر فکری و فرهنگی آن روز، نیاز جوانان به اندیشههای انتقادی را برآورده میکرد و مروج افکار مارکسیستی نبود؛ بلکه هدف آن روشنگری و آشنا کردن تحصیلکردگان با آخرین دستاوردهای دانش، صنعت و هنر جهان آن روز بود. از این رو فعالیت دکتر ارانی نه زیرزمینی و نه تشکیلاتی و حزبی بود.
⭕️ بزرگ علوی در کتاب «53 نفر» اینگونه مینویسد:
«من میدانم که شما نمیتوانید مرا تبرئه کنید، چنین تقاضایی هم از شما ندارم. زیرا میدانم دکتر ارانی را که شهربانی دستگیر کرده، تبرئه کردن کار دشواری است. اما در عین حال شخصیت و شهامت شما در همینجا معلوم میشود. مطمئن باشید که بیست سال دیگر همه ما زیر خاک هستیم و بیست سال عمر ارزش ندارد که مرتکب این همه جنایت شویم. بنابراین کاری کنید که با تف و لعنت اسم شما را به زبان نیاورند و این عده بی گناه را که در مقابل شما نشسته اند و مرا تبرئه کنید»
#تقی_ارانی
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
⭕️ #سیاوش_کسرایی، زاده ۵ اسفند ۱۳۰۵ در اصفهان، #شاعر، #نقاش و از اعضای #کانون_نویسندگان ایران و از فعالان سیاسی تاریخ معاصر ایران بود.
او پس از کودتای ۱۳۳۲ مدت کوتاهی زندانی شد و در ۱۳۶۲ همزمان با سرکوب شدن #حزب_توده، از طریق زاهدان، ایران را به قصد کابل ترک کرد.
او در سال ۱۳۵۸ به همراه دیگر اعضای تودهای، از کانون نویسندگان ایران اخراج شده بود.
سیاوش کسرایی در طول اقامتش در افغانستان، در «#رادیو_زحمتکشان» که از کابل پخش می شد، شروع به کار کرد.
⭕️ او از سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵ در شوروی زندگی می کرد و گویی از آن رنج میبرد و رنج روحی خود را در سرودهی «#دلم_هوای_آفتاب_میکند» وصف کردهاست:
«نه آشنا نه همدمی
نه شانهای ز دوستی که سر نهی بر آن دمی
تویی و رنج و بیم تو
تویی و بی پناهی عظیم تو
نه شهر و باغ و رود و منظرش
نه خانهها و کوچهها نه راه آشناست
نه این زبان گفتگو زبان دلپذیر ماست
تو و هزار درد بی دوا
تو و هزار حرف بی جواب
کجا روی؟ به هر که رو کنی تو را جواب میکند»
او پس از فروپاشی شوروی به اتریش مهاجرت کرد و در سن ۶۹ سالگی در اثر جراحی قلب و ابتلا به ذاتالریه در وین، پایتخت اتریش، درگذشت.
⭕️ در سال ۲۰۱۶ در بیستمین سالگرد سیاوش کسرایی، #جمشید_برزگر فیلم مستندی دربارهی او ساخت و این فیلم با نام «#در_جستجوی_خورشید» پخش شد.
به گفتهی صدرالدین الهی، اصطلاح «#جهانپهلوان» در اشاره به غلامرضا #تختی، نخستین بار توسط سیاوش کسرائی در قصیدهای از او به نام «جهانپهلوان» بکار برده شد و این لقب روی تختی ماند.
⭕️ دومین کتاب کسرائی، «#آرش_کمانگیر»، او را به شهرت رساند. این اثر، که دربارهٔ چهرهای افسانهای است که با پرتاب جانفرسای یک تیر، میهن را از تحقیر و تیرهبختی نجات میدهد، اولین نمونه شعر نوی حماسی به سبک نیمایی است. آرش کمانگیر از طرف شاعر به #خسرو_روزبه، فعال تندروی حزب توده، پس از اعدام وی در اوایل ۱۳۳۷، تقدیم شدهاست.
بخشی از شعر آرش:
آری، آری، #زندگی زیباست.
زندگی آتشگَهی دیرنده پابرجاست.
گر بیفروزیاش، رقص شعلهاش در هر کران پیداست.
ورنه، خاموش است و خاموشی گناه ماست.
#سیاوش_کسرایی
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
او پس از کودتای ۱۳۳۲ مدت کوتاهی زندانی شد و در ۱۳۶۲ همزمان با سرکوب شدن #حزب_توده، از طریق زاهدان، ایران را به قصد کابل ترک کرد.
او در سال ۱۳۵۸ به همراه دیگر اعضای تودهای، از کانون نویسندگان ایران اخراج شده بود.
سیاوش کسرایی در طول اقامتش در افغانستان، در «#رادیو_زحمتکشان» که از کابل پخش می شد، شروع به کار کرد.
⭕️ او از سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵ در شوروی زندگی می کرد و گویی از آن رنج میبرد و رنج روحی خود را در سرودهی «#دلم_هوای_آفتاب_میکند» وصف کردهاست:
«نه آشنا نه همدمی
نه شانهای ز دوستی که سر نهی بر آن دمی
تویی و رنج و بیم تو
تویی و بی پناهی عظیم تو
نه شهر و باغ و رود و منظرش
نه خانهها و کوچهها نه راه آشناست
نه این زبان گفتگو زبان دلپذیر ماست
تو و هزار درد بی دوا
تو و هزار حرف بی جواب
کجا روی؟ به هر که رو کنی تو را جواب میکند»
او پس از فروپاشی شوروی به اتریش مهاجرت کرد و در سن ۶۹ سالگی در اثر جراحی قلب و ابتلا به ذاتالریه در وین، پایتخت اتریش، درگذشت.
⭕️ در سال ۲۰۱۶ در بیستمین سالگرد سیاوش کسرایی، #جمشید_برزگر فیلم مستندی دربارهی او ساخت و این فیلم با نام «#در_جستجوی_خورشید» پخش شد.
به گفتهی صدرالدین الهی، اصطلاح «#جهانپهلوان» در اشاره به غلامرضا #تختی، نخستین بار توسط سیاوش کسرائی در قصیدهای از او به نام «جهانپهلوان» بکار برده شد و این لقب روی تختی ماند.
⭕️ دومین کتاب کسرائی، «#آرش_کمانگیر»، او را به شهرت رساند. این اثر، که دربارهٔ چهرهای افسانهای است که با پرتاب جانفرسای یک تیر، میهن را از تحقیر و تیرهبختی نجات میدهد، اولین نمونه شعر نوی حماسی به سبک نیمایی است. آرش کمانگیر از طرف شاعر به #خسرو_روزبه، فعال تندروی حزب توده، پس از اعدام وی در اوایل ۱۳۳۷، تقدیم شدهاست.
بخشی از شعر آرش:
آری، آری، #زندگی زیباست.
زندگی آتشگَهی دیرنده پابرجاست.
گر بیفروزیاش، رقص شعلهاش در هر کران پیداست.
ورنه، خاموش است و خاموشی گناه ماست.
#سیاوش_کسرایی
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
Shabe Setareh Kosh
Homayoun Shajarian
تصنیف "شب ستارهکش"
#همایون_شجریان
آهنگساز: سعید فرجپوری
کلام: #سیاوش_کسرایی
#سیاوش_کسرایی
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
#همایون_شجریان
آهنگساز: سعید فرجپوری
کلام: #سیاوش_کسرایی
#سیاوش_کسرایی
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
اشک رازیست
لبخند رازیست
عشق رازیست
اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی…
من درد مشترکم
مرا فریاد کن
#انقلاب
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
لبخند رازیست
عشق رازیست
اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی…
من درد مشترکم
مرا فریاد کن
#انقلاب
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
انجمن اسلامی دانشجویان ترقیخواه پلیتکنیک
اشک رازیست لبخند رازیست عشق رازیست اشک آن شب لبخند عشقم بود قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی صدا نیستم که بشنوی یا چیزی چنان که ببینی یا چیزی چنان که بدانی… من درد مشترکم مرا فریاد کن #انقلاب #انجمن_پلی_تکنیک 🆔@AnjomanPolytechnic
⭕️ ایران دهه چهل و پنجاه شمسی متاثر از جنبشهای اجتماعی-انقلابی جهانی، به پشتوانه چندین دهه مبارزه ملت برای آزادی و با بغض فروخفته شکست های پیشین میرفت تا در اتحادی آرمانخواهانه بین گروههای سیاسی متفاوت بهمن 57 را رقم بزند.
📝 چندین دهه سرکوب و فاصله گرفتن حاکمیت از خواست عمومی مردم و بسته شدن هرگونه امکان برای تغییر ساختاری زمینه های لازم برای یک انقلاب را فراهم کرد. انقلاب سال 57 ایران متشکل از جریانات و تفکرات متفاوتی همچون حزب توده ایران و جبهه ملی و همچنین نهضت آزادی و اسلام گراهایی بودند که بعد از 15 خرداد 1342 به رهبری آیت الله خمینی وارد صحنه مبارزه علیه حکومت شاه شدند. استبداد ستیزی، عدالت جویی و آزادی خواهی تنها فصل مشترک این گروه ها محسوب می شد. روح عدالت طلبی را در جامعه زنده نگه داشتند و گروه های دیگری همچون سازمان مجاهدین خلق و چریک های فدایی خلق که بر طبل همان شعارها می کوبیدند دو جریان اصلی دانشجویی در سال های منتهی به انقلاب محسوب می شدند. رویکرد استبدادی و تبعض آمیز حکومت پهلوی مانند کاتالیزگری روند این تغییرات را فزونی بخشید و انقلاب ایران را که به خواست مردم توسط مردم و برای مردم صورت پذیرفت را رقم زد.
📝 پس از پیروزی انقلاب و با حصول نتیجه مطلوب برای گروه های سیاسی مختلف اینبار شاهد بودیم دوستان قدیمی که برای سرنگونی دشمن مشترک اتحاد را رمز پیروزی خود می دانستند در حکومت جدید دچار خصومت و منازعه های منتج به خشونت شدند. چریک های فدایی خلق که ضریب نفوذ بالایی در میان دانشجویان و روشنفکران داشتند به دلیل نوع دیدگاه سیاسی، گفتمان و روش های مبارزاتی اقبال چندانی میان توده مردم که شامل اصناف و طبقات گوناگون اجتماعی بود نداشتند. از طرفی دیگر سازمان مجاهدین خلق نیز به دلایل فوق و همچنین انشعاب سازمان به دو دسته اسلامگرا و مارکسیست و همچنین اعدام چهره های اصلی همچون حنیف نژاد و محسن در زمان مبارزه با حکومت پهلوی مانند چریک های فدایی خلق نتوانسته بودند شبکه اجتماعی قدرتمندی در مقابل آنچه که نیروهای حاکم پس از انقلاب به واسطه گرایش های سنتی و مذهبی که از سالیان دراز در ایران وجود داشت و گویی هویت اصلی مردم ایران را تشکیل می داد ایجاد کنند. سیل خروشان معترضین با پیروزی انقلاب فرو نخفت. با تسخیر پادگانها، تفنگ در دسترس عموم قرار گرفت حال و پس از پیروزی، جمع آوری این اسلحه ها خود به معضلی بدل شدند و کمیته ها که متشکل از نیروهای مردمی غیرآموزش دیده بود نمیتوانستند نظم عمومی را فراهم کنند. دوران استقرار دولت موقت با پستی و بلندی های بسیاری همراه بود اما اشتیاق فراوان و شور ناشی از انقلاب در جامعه باعث شد تا دولت موقت نتواند امور را در دست بگیرد و جایگاهش بواسطه سرکشی های گسترده نیروهای تازه به دوران رسیده تنزل یابد که اوج این عدم کارکرد با تسخیر سفارت آمریکا رقم خورد. بازرگان در چنین نقطه ای و پس از شهادت آیتالله طالقانی(بزرگترین حامیش) بود که تصمیم بر استعفا گرفت. با شروع جنگ و پیروزی های متوالی حزب جمهوری اسلامی در انتخابات ها، عملا نیروهای سیاسی دیگر به حاشیه رانده شدند و بعد از مدتی از سپهر سیاسی ایران حذف شدند.
📝 با آغاز جنگ در کشور سپاه پاسداران که چندی پیش در قالب "کمیته" مسئولیت حفظ نظم و امنیت کشور را در دست داشت وظیفه اش بسیار سنگین تر از روزهای قبل شد بگونه ای که این نهاد نوپا قریب به شش عملیات را به تنهایی و بدون حضور ارتش ترتیب داد و در آن روزهای سخت از خاک وطن پاسداری و حراست کرد. اما دوران جنگ بواسطه التهاب ذاتیاش و همراه شدنش با شور انقلابی و مدیران بیتجربه بدنبال خود فجایعی از جمله اعدام دست جمعی زندانیان در تابستان سال 67 و به حاشیه راندن چهرههای اصیل انقلابی همچون منتظری و بازرگان را به همراه داشت. حاکمیت که اکنون خود را بی رقیب مییافت و تمام صداهای مخالف را بطور کامل سرکوب کرده بود برای آغاز دهه دوم انقلاب، دهه سازندگی آماده میشد.
#انقلاب
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
📝 چندین دهه سرکوب و فاصله گرفتن حاکمیت از خواست عمومی مردم و بسته شدن هرگونه امکان برای تغییر ساختاری زمینه های لازم برای یک انقلاب را فراهم کرد. انقلاب سال 57 ایران متشکل از جریانات و تفکرات متفاوتی همچون حزب توده ایران و جبهه ملی و همچنین نهضت آزادی و اسلام گراهایی بودند که بعد از 15 خرداد 1342 به رهبری آیت الله خمینی وارد صحنه مبارزه علیه حکومت شاه شدند. استبداد ستیزی، عدالت جویی و آزادی خواهی تنها فصل مشترک این گروه ها محسوب می شد. روح عدالت طلبی را در جامعه زنده نگه داشتند و گروه های دیگری همچون سازمان مجاهدین خلق و چریک های فدایی خلق که بر طبل همان شعارها می کوبیدند دو جریان اصلی دانشجویی در سال های منتهی به انقلاب محسوب می شدند. رویکرد استبدادی و تبعض آمیز حکومت پهلوی مانند کاتالیزگری روند این تغییرات را فزونی بخشید و انقلاب ایران را که به خواست مردم توسط مردم و برای مردم صورت پذیرفت را رقم زد.
📝 پس از پیروزی انقلاب و با حصول نتیجه مطلوب برای گروه های سیاسی مختلف اینبار شاهد بودیم دوستان قدیمی که برای سرنگونی دشمن مشترک اتحاد را رمز پیروزی خود می دانستند در حکومت جدید دچار خصومت و منازعه های منتج به خشونت شدند. چریک های فدایی خلق که ضریب نفوذ بالایی در میان دانشجویان و روشنفکران داشتند به دلیل نوع دیدگاه سیاسی، گفتمان و روش های مبارزاتی اقبال چندانی میان توده مردم که شامل اصناف و طبقات گوناگون اجتماعی بود نداشتند. از طرفی دیگر سازمان مجاهدین خلق نیز به دلایل فوق و همچنین انشعاب سازمان به دو دسته اسلامگرا و مارکسیست و همچنین اعدام چهره های اصلی همچون حنیف نژاد و محسن در زمان مبارزه با حکومت پهلوی مانند چریک های فدایی خلق نتوانسته بودند شبکه اجتماعی قدرتمندی در مقابل آنچه که نیروهای حاکم پس از انقلاب به واسطه گرایش های سنتی و مذهبی که از سالیان دراز در ایران وجود داشت و گویی هویت اصلی مردم ایران را تشکیل می داد ایجاد کنند. سیل خروشان معترضین با پیروزی انقلاب فرو نخفت. با تسخیر پادگانها، تفنگ در دسترس عموم قرار گرفت حال و پس از پیروزی، جمع آوری این اسلحه ها خود به معضلی بدل شدند و کمیته ها که متشکل از نیروهای مردمی غیرآموزش دیده بود نمیتوانستند نظم عمومی را فراهم کنند. دوران استقرار دولت موقت با پستی و بلندی های بسیاری همراه بود اما اشتیاق فراوان و شور ناشی از انقلاب در جامعه باعث شد تا دولت موقت نتواند امور را در دست بگیرد و جایگاهش بواسطه سرکشی های گسترده نیروهای تازه به دوران رسیده تنزل یابد که اوج این عدم کارکرد با تسخیر سفارت آمریکا رقم خورد. بازرگان در چنین نقطه ای و پس از شهادت آیتالله طالقانی(بزرگترین حامیش) بود که تصمیم بر استعفا گرفت. با شروع جنگ و پیروزی های متوالی حزب جمهوری اسلامی در انتخابات ها، عملا نیروهای سیاسی دیگر به حاشیه رانده شدند و بعد از مدتی از سپهر سیاسی ایران حذف شدند.
📝 با آغاز جنگ در کشور سپاه پاسداران که چندی پیش در قالب "کمیته" مسئولیت حفظ نظم و امنیت کشور را در دست داشت وظیفه اش بسیار سنگین تر از روزهای قبل شد بگونه ای که این نهاد نوپا قریب به شش عملیات را به تنهایی و بدون حضور ارتش ترتیب داد و در آن روزهای سخت از خاک وطن پاسداری و حراست کرد. اما دوران جنگ بواسطه التهاب ذاتیاش و همراه شدنش با شور انقلابی و مدیران بیتجربه بدنبال خود فجایعی از جمله اعدام دست جمعی زندانیان در تابستان سال 67 و به حاشیه راندن چهرههای اصیل انقلابی همچون منتظری و بازرگان را به همراه داشت. حاکمیت که اکنون خود را بی رقیب مییافت و تمام صداهای مخالف را بطور کامل سرکوب کرده بود برای آغاز دهه دوم انقلاب، دهه سازندگی آماده میشد.
#انقلاب
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
انجمن اسلامی دانشجویان ترقیخواه پلیتکنیک
⭕️ ایران دهه چهل و پنجاه شمسی متاثر از جنبشهای اجتماعی-انقلابی جهانی، به پشتوانه چندین دهه مبارزه ملت برای آزادی و با بغض فروخفته شکست های پیشین میرفت تا در اتحادی آرمانخواهانه بین گروههای سیاسی متفاوت بهمن 57 را رقم بزند. 📝 چندین دهه سرکوب و فاصله گرفتن…
📝 اکنون و با بدست گرفتن قدرت بصورت کامل توسط افراد منتسب به حزب جمهوری اسلامی و حذف شدن دگراندیشان، اختلافات درونی بود که باعث انحلال حزب و شکل گیری اردوهای جدید در صفوف سیاست شد. در دهه دوم انقلاب شاهد تغییراتی مهم در سیاست های کلان کشور بودیم بگونه ای که در نیمه اول آن قشری جدید از نیروهای سیاسی وارد عرصه شده بودند، نیروهایی شبه تکنوکرات که تصمیم به بازسازی زیربنای اقتصادی و صنعتی کشور گرفته بودند. به همراه ساخت و سازهای کلان در کشور و ثبات نسبی بعد از جنگ، طبقه متوسط در ایران شروع به شکل گیری و رشد کرد از طرفی دیگر سرکوب روشنفکران و اقوام به بهانه توسعه اقتصادی در نهایت منجر به جنبشی شد که بعدها از آن به عنوان جنبش دوم خردادی ها یاد شد.
📝دولت اصلاحات با شعار هایی بر سر کار آمد که مردم بخاطر آن ها در سال 57 انقلاب کرده بودند و بعد از گذشت قریب به 20 سال به خواست خود نرسیده بودند. هسته سخت قدرت در این سال ها بود که برای اولین بار بصورت مستقیم با مسئله مدرنیته روبرو شده بود. نیروهای جوانی که بدنبال اصلاحاتی اساسی در کشور بودند با انتخابات 76 و 78 عزم خود را نشان دادند. در مقابل اما مقاومت بی بدیل نهادهای انتصابی در برابر هر تغییری، سرکوب گسترده روشنفکران(ماجرای قتل های زنجیره ای) و فجایع کوی دانشگاه و رد صلاحیت تقریبا تمامی اعضای مجلس ششم نشان داد که توسعه سیاسی هنوز مسیری طولانی درپیش دارد. ضعف ساختاری احزاب اصلاح طلب، سیاست های شبه لیبرالی آیت الله رفسنجانی و بی برنامگی از مهمترین دلایل سرخوردگی مردم از اصلاح طلبان را شکل می داد که منتهی به شکست در انتخابات و پیروزی دکتر احمدی نژاد شد.
📝 دوران احمدی نژاد بهترین بستر را برای رشد نیروهای مسلح در عرصه های متفاوت اقتصادی-سیاسی فراهم کرد. چیزی که از دوران رفسنجانی آغاز شد اما در دوران احمدی نژاد به اوج خود رسید. رشد فساد، کم شدن نظارت و ایجاد پول کثیف زمینه برای هرز رفتن سرمایه و ثروت کشور را آماده کرد و با سرکوب سخت دانشگاه و روشنفکران جامعه هر انتقادی در نطفه خفه شد. سال 88 و اعتراضات به نتیجه انتخابات فوران بغض فروخفته جامعه ای بود که می دید انقلاب و آرمان هایش به مسائلی سطحی و ظاهری تقلیل یافتهاند، صندوق رای هویتش را از دست داده و کرامت انسانی که روح انقلاب و قانون اساسی کشورمان است به تاراج رفته است.
📝 آخرین رئیس جمهور ایران بواسطه عزمی عمومی در جهت بازیابی آرمانهای گمشده برسر کار آمد در صورتی که ضعف ساختاری احزاب اصلاح طلب، بی برنامگی و فضای تاریک و بسته سپهر سیاسی ایران دست به دست یکدیگر دادند تا امید و آخرین سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان هرز رود که نتایجش در دی ماه 96 سر بر آورد.
⭕️ سیل خصوصی سازی در سه دهه اخیر، سرکوب روشنفکران و نهادهای مدنی، رد صلاحیت های گسترده و نفرت پراکنی و ایجاد تفرقه بین مردم توسط رسانه های وابسته بیانگر اضمحلال آرمانهای اصیل انقلاب است. امروز بجز پوسته و شعار چیزی از آرمان ها باقی نمانده است. در روزهایی که مصادف است با جشن چهل سالگی انقلاب، میتوان شاهد بود که چگونه 22 بهمن که تجلی خواست 100 ساله مردم ایران در جهت مدنیت بوده، به جشنی پوچ و بی توجه به هزاران مشکل حال حاضر بدل میشود. حال آنکه گرامیداشت سالروز پیروزی انقلاب مردم بیش از هر چیز سالروز یادآوری آرمان های آن و آرزوهایی است که زنان و مردان را به پای خیابان ها کشانده بود. جای سوال است که مطابق آنچه گفته شد آیا ظرفیت پاسخگویی به این آرمانها و خواستههای مردم وجود دارد و یا قرار است تحت یک سری شعار و حرکات کاملا به دور از محتوای انقلاب همین روند فعلی ادامه پیدا کند.
#انقلاب
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
📝دولت اصلاحات با شعار هایی بر سر کار آمد که مردم بخاطر آن ها در سال 57 انقلاب کرده بودند و بعد از گذشت قریب به 20 سال به خواست خود نرسیده بودند. هسته سخت قدرت در این سال ها بود که برای اولین بار بصورت مستقیم با مسئله مدرنیته روبرو شده بود. نیروهای جوانی که بدنبال اصلاحاتی اساسی در کشور بودند با انتخابات 76 و 78 عزم خود را نشان دادند. در مقابل اما مقاومت بی بدیل نهادهای انتصابی در برابر هر تغییری، سرکوب گسترده روشنفکران(ماجرای قتل های زنجیره ای) و فجایع کوی دانشگاه و رد صلاحیت تقریبا تمامی اعضای مجلس ششم نشان داد که توسعه سیاسی هنوز مسیری طولانی درپیش دارد. ضعف ساختاری احزاب اصلاح طلب، سیاست های شبه لیبرالی آیت الله رفسنجانی و بی برنامگی از مهمترین دلایل سرخوردگی مردم از اصلاح طلبان را شکل می داد که منتهی به شکست در انتخابات و پیروزی دکتر احمدی نژاد شد.
📝 دوران احمدی نژاد بهترین بستر را برای رشد نیروهای مسلح در عرصه های متفاوت اقتصادی-سیاسی فراهم کرد. چیزی که از دوران رفسنجانی آغاز شد اما در دوران احمدی نژاد به اوج خود رسید. رشد فساد، کم شدن نظارت و ایجاد پول کثیف زمینه برای هرز رفتن سرمایه و ثروت کشور را آماده کرد و با سرکوب سخت دانشگاه و روشنفکران جامعه هر انتقادی در نطفه خفه شد. سال 88 و اعتراضات به نتیجه انتخابات فوران بغض فروخفته جامعه ای بود که می دید انقلاب و آرمان هایش به مسائلی سطحی و ظاهری تقلیل یافتهاند، صندوق رای هویتش را از دست داده و کرامت انسانی که روح انقلاب و قانون اساسی کشورمان است به تاراج رفته است.
📝 آخرین رئیس جمهور ایران بواسطه عزمی عمومی در جهت بازیابی آرمانهای گمشده برسر کار آمد در صورتی که ضعف ساختاری احزاب اصلاح طلب، بی برنامگی و فضای تاریک و بسته سپهر سیاسی ایران دست به دست یکدیگر دادند تا امید و آخرین سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان هرز رود که نتایجش در دی ماه 96 سر بر آورد.
⭕️ سیل خصوصی سازی در سه دهه اخیر، سرکوب روشنفکران و نهادهای مدنی، رد صلاحیت های گسترده و نفرت پراکنی و ایجاد تفرقه بین مردم توسط رسانه های وابسته بیانگر اضمحلال آرمانهای اصیل انقلاب است. امروز بجز پوسته و شعار چیزی از آرمان ها باقی نمانده است. در روزهایی که مصادف است با جشن چهل سالگی انقلاب، میتوان شاهد بود که چگونه 22 بهمن که تجلی خواست 100 ساله مردم ایران در جهت مدنیت بوده، به جشنی پوچ و بی توجه به هزاران مشکل حال حاضر بدل میشود. حال آنکه گرامیداشت سالروز پیروزی انقلاب مردم بیش از هر چیز سالروز یادآوری آرمان های آن و آرزوهایی است که زنان و مردان را به پای خیابان ها کشانده بود. جای سوال است که مطابق آنچه گفته شد آیا ظرفیت پاسخگویی به این آرمانها و خواستههای مردم وجود دارد و یا قرار است تحت یک سری شعار و حرکات کاملا به دور از محتوای انقلاب همین روند فعلی ادامه پیدا کند.
#انقلاب
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
Forwarded from دانشجویان متحد
◾️ انا لله و انا الیه راجعون
خشونت و ترور بلای خانمانسوزی است که باید برای رهایی از آن چارهای اندیشید اما هر جا که باشد محکوم است و چه جانکاه است وقتی هموطنم را با خود میبرد. شهادت عدهای از مرزبانان میهن عزیزمان را تسلیت میگوییم و ضمن محکومیت این اقدامات ضدانسانی، همدردی خود را با خانوادههای ایشان و مردم عزیز سیستان و بلوچستان اعلام میداریم.
باشد که سالهایی بیاید و برود و خبری از ترور و خشونت در ایران عزیز نباشد.
#دانشجویان_متحد 🍀
🆔 @anjmotahed
خشونت و ترور بلای خانمانسوزی است که باید برای رهایی از آن چارهای اندیشید اما هر جا که باشد محکوم است و چه جانکاه است وقتی هموطنم را با خود میبرد. شهادت عدهای از مرزبانان میهن عزیزمان را تسلیت میگوییم و ضمن محکومیت این اقدامات ضدانسانی، همدردی خود را با خانوادههای ایشان و مردم عزیز سیستان و بلوچستان اعلام میداریم.
باشد که سالهایی بیاید و برود و خبری از ترور و خشونت در ایران عزیز نباشد.
#دانشجویان_متحد 🍀
🆔 @anjmotahed
" #میرحسین_موسوی زنده است. "
❇️ #25_بهمن که میرسد نمیتوان به تقویم بیاهمیت بود.
بهمن ماه سال 1389، هنوز بیش از یک سال از #انتخابات88 و اعتراضات گسترده مردم به حاکمیت میگذشت. اعتراضات #مسالمتآمیزی که با حضور جمعیتهای میلیونی در خیابانها و در اعتراض به نتایج انتخابات آغاز شد و با مطالبات گستردهتر مردم تحت لوای #قانون_اساسی و تحقق آرمانهای راستین #انقلاب 57 ادامه پیدا کرد و سعی داشت انقلاب را به ریشههای اصیل، و شرایط پیش از انحراف شعارهای آن بکشاند.
موسوی، که نامش مترادف بازدمیدن در رویایی عمومی بود که انقلاب را به پیروزی رساند، تلفیق و ترکیب خاطرهها و خواهشها و امیدهای سه نسل پس از انقلاب بود و در نقطهای ایستاده بود که #قانون_اساسی را در برابر قانون و قانونگذاران، #مردم را در برابر #دولت، و #جمهوری اسلامی را در برابر #حکومت اسلامی قرار داده بود و در مقابل، به حاکمیت گوشزد میکرد که آنانی #ساختارشکن و هرج و مرج طلب هستند که بابهانه و بیبهانه از اصول اسلامی عدول میکنند و بنابر امیال شخصیشان یا حفظ منافعشان دست به تعطیلی اصولی از قانون اساسی میزنند.
میرحسین #جمهوری_اسلامی را مساوی #مردم قرار داده بود و مدام تاکید میکرد که اوضاع و احوال کشور آن چیزی نیست که سی سال بیش از این مردم آرزویش را داشتند (و امروز، 40سال). او به درستی زندگی را به سیاست گره زده بود و مدام به مردم و مخالفان وضع موجود توصیه میکرد همانگونه که در طول یک قرن گذشته همواره دستآوردهای ملت، با تلاش و جهاد و مبارزهی مستمرشان بدست آمده، اکنون هم نباید پس از چندی احساس خستگی کرد یا تصور این را برد که کار تمام شده و باید به خانهها بازگردیم، زیرا که محصول از بین میرود. همانگونه که در یکی از بیانیههایش گفت: #مبارزه امری مقدس است، اما دائمی نیست، آنچه که دائمیست #زندگی ست.
بهمن 89 مصادف شده بود با خود سوزی دستفروشی در تونس، در اعتراض به وضعیت کشور. آتشی که شعلهاش زبانه کشید و دامان #دیکتاتور های کشورهای عربی را در خود گرفت و به زیرشان افکند. روزهایی بود که مردم برای همبستگی با این معترضین قصد داشتند به خیابانها بیایند و #موسوی و #کروبی نیز در نامه مشترکی به وزیر کشور درخواست برپایی راهپیمایی مسالمتآمیز در 25 بهمن کردند. نامه بیپاسخ ماند و آنها هنگام بیرون آمدن از درب منزلشان با سد #نیروهای_امنیتی مواجه شدند. و از این روز به بعد محصور شدند.
❌ #صنوبرها هم در خیابان به #نجوا چیزی گفتند. #گزمگان به هیاهو #شمشیر در پرندگان نهادند و چندتن از هموطنانمان از جمله دو دانشجو به نامهای #صانع_ژاله و #محمد_مختاری به #شهادت رسیدند.
#۲۵بهمن
#انتظار۸ساله
#انجمن_پلی_تکنیک 🍀
🆔@AnjomanPolytechnic
❇️ #25_بهمن که میرسد نمیتوان به تقویم بیاهمیت بود.
بهمن ماه سال 1389، هنوز بیش از یک سال از #انتخابات88 و اعتراضات گسترده مردم به حاکمیت میگذشت. اعتراضات #مسالمتآمیزی که با حضور جمعیتهای میلیونی در خیابانها و در اعتراض به نتایج انتخابات آغاز شد و با مطالبات گستردهتر مردم تحت لوای #قانون_اساسی و تحقق آرمانهای راستین #انقلاب 57 ادامه پیدا کرد و سعی داشت انقلاب را به ریشههای اصیل، و شرایط پیش از انحراف شعارهای آن بکشاند.
موسوی، که نامش مترادف بازدمیدن در رویایی عمومی بود که انقلاب را به پیروزی رساند، تلفیق و ترکیب خاطرهها و خواهشها و امیدهای سه نسل پس از انقلاب بود و در نقطهای ایستاده بود که #قانون_اساسی را در برابر قانون و قانونگذاران، #مردم را در برابر #دولت، و #جمهوری اسلامی را در برابر #حکومت اسلامی قرار داده بود و در مقابل، به حاکمیت گوشزد میکرد که آنانی #ساختارشکن و هرج و مرج طلب هستند که بابهانه و بیبهانه از اصول اسلامی عدول میکنند و بنابر امیال شخصیشان یا حفظ منافعشان دست به تعطیلی اصولی از قانون اساسی میزنند.
میرحسین #جمهوری_اسلامی را مساوی #مردم قرار داده بود و مدام تاکید میکرد که اوضاع و احوال کشور آن چیزی نیست که سی سال بیش از این مردم آرزویش را داشتند (و امروز، 40سال). او به درستی زندگی را به سیاست گره زده بود و مدام به مردم و مخالفان وضع موجود توصیه میکرد همانگونه که در طول یک قرن گذشته همواره دستآوردهای ملت، با تلاش و جهاد و مبارزهی مستمرشان بدست آمده، اکنون هم نباید پس از چندی احساس خستگی کرد یا تصور این را برد که کار تمام شده و باید به خانهها بازگردیم، زیرا که محصول از بین میرود. همانگونه که در یکی از بیانیههایش گفت: #مبارزه امری مقدس است، اما دائمی نیست، آنچه که دائمیست #زندگی ست.
بهمن 89 مصادف شده بود با خود سوزی دستفروشی در تونس، در اعتراض به وضعیت کشور. آتشی که شعلهاش زبانه کشید و دامان #دیکتاتور های کشورهای عربی را در خود گرفت و به زیرشان افکند. روزهایی بود که مردم برای همبستگی با این معترضین قصد داشتند به خیابانها بیایند و #موسوی و #کروبی نیز در نامه مشترکی به وزیر کشور درخواست برپایی راهپیمایی مسالمتآمیز در 25 بهمن کردند. نامه بیپاسخ ماند و آنها هنگام بیرون آمدن از درب منزلشان با سد #نیروهای_امنیتی مواجه شدند. و از این روز به بعد محصور شدند.
❌ #صنوبرها هم در خیابان به #نجوا چیزی گفتند. #گزمگان به هیاهو #شمشیر در پرندگان نهادند و چندتن از هموطنانمان از جمله دو دانشجو به نامهای #صانع_ژاله و #محمد_مختاری به #شهادت رسیدند.
#۲۵بهمن
#انتظار۸ساله
#انجمن_پلی_تکنیک 🍀
🆔@AnjomanPolytechnic
بال فرشتگان سحر را شکسته اند
خورشید را گرفته به زنجیر بسته اند
اما به چشم های تو ای چشمه ی امید
شب پایدار نیست!
#25_بهمن
#جنبش_سبز
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
خورشید را گرفته به زنجیر بسته اند
اما به چشم های تو ای چشمه ی امید
شب پایدار نیست!
#25_بهمن
#جنبش_سبز
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
💢 زادروز #صادق_هدایت
"در #زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در #انزوا می خورد و می تراشد. این درد هارا نمی توان به کسی اظهار کرد،چون عموما عادت دارند این درد هارا جزو اتفاقات و پیش آمد های نادر و عجیب بشمارند ..." زخم هایی که ما مردم بر سبیل عقاید جاری خودمان سعی می کنیم آن ها را با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی کنیم. اما براستی در دنیای #رجالهها صادق چه رنجی می کشید، با چه دردی #زنده_به_گور می زیست و چگونه پریشانی #یک_سگ_ولگرد را تاب می آورد. درد هایی که از #تهران تا #پاریس و #بمبئی، هر کجا که می رفت، رهایش نمی کردند. چون مردی که فرمانده ی مغول نامزدش را سلاخی کرده و در یک آن درصدد #فرار و #انتقام است. انتقام از خود. انتقام از فرمانده.
کسی چه می داند آنچه صادق را بیش از همه می آزرد دنیای بیرون، دنیای پر چرک و کثافت رجاله ها، دنیای #جهل و #حماقت مردم، دنیای ظلم به حیوانات، دنیای #دورویی ها و #خیانت ها بود یا آتشی که از درون او زبانه می کشید، حالتی که خود آن را برزخی بین خواب و بیداری یاد می کند، دنیای درونی که قلم سعی در به تصویر کشیدن آن را داشت. دنیایی از اتفاقاتی که از ازل تا ابد تا آنجا که خارج از فهم و ادراک بشر است زندگی اورا زهرآلود کرده است. به قول #مصطفی_فرزانه : " هدایت از عوالم درونی هر آدمی صحبت می کند و خوانندهاش که همیشه به خودش دروغ گفته و یا به چنین حالاتی اعتنا نداشته سردرگم می شود. اگر می خواند: "نفسم پس میرود، از چشمهایم اشک میریزد، دهانم بدمزه است، سرم گیج میخورد، قلبم گرفته، تنم خسته و کوفته، شل، بدون اراده در رختخواب افتادهام." از خودش میپرسد این صدا از کجا میآید؟ گوینده کیست؟ زیرا به اینکه چنین حالاتی را شخصی روی کاغذ بیاورد آمخته نیست. پس چه کند؟ در جستجوی گوینده، روی جلد کتاب را نگاه میکند، امضای نویسنده را میبیند و جواب را در مییابد: "گوینده #صادق_هدایت است." و نتیجه میگیرد: "پس صادق هدایت ناخوش است، مالیخولیایی است و میخواهد به زور خودکشی کند." "
او نمی توانست خودش را به فراخور زندگی سایرین در بیاورد. موجودی که در یک حال هم #فارغ از #زندگی و #مرگ بود و هم #اسیر آنها. موجودی که نه زنده زنده بود و نه مرده مرده، فقط یک #مرده_متحرک بود که نه رابطه با دنیای زندهها داشت و نه از فراموشی و آسایش مرگ استفاده می کرد. زندگی، دنیا و مردم، همه به چشمش یک بازیچه، یک ننگ، یک چیز پوچ و بی معنی بود. تمام وجودش را یک #تاریکی فراگرفته بود. تاریکی که پر ارزش ترین قسمت وجودش بود. " این تاریکی در نهاد هر جنبنده ای هست، فقط در انزوا و برگشت به طرف خودمون، وقتیکه از #دنیای_ظاهری کناره گیری می کنیم به ما ظاهر می شه. اما همیشه مردم سعی دارن از این تاریکی و انزوا فرار بکنن، گوش خودشونو در مقابل صدای مرگ بگیرن، شخصیت خودشونو میون داد و جنجال و هیاهوی زندگی محو و نابود بکنن!..."
دردی که از درونِ جان، صادق را شکنجه می داد با #نوشتن کمی #تسکین می یافت. اما او نمی توانست همه چیز را بنویسد، نمی توانست افکار خودش را به دیگری بفهماند. نمی توانست بگوید. ورطه ی هولناکی میان او و دیگران وجود داشت. اگر هم تصمیم گرفت بنویسد فقط برای این بود که بتواند خود را به سایه اش معرفی بکند.
اما هنگامی که از لابه لای سیاهی ها، از فراسوی آن دنیای #زهرآگین پر رمز و راز، کور سوی نوری تجلی میکند؛ و در آن هنگام که شراره ی عشقی طلوع میکند، وقتی صادق از آن چشم های مهیب و افسونگر، آن چشم های #مضطرب، #متعجب، #سرزنشگر، #تهدید_کننده و #وعده_دهنده، از آن #چشمهای_اثیری می نویسد، یکی از شاهکار های سده بیستم میلادی پدید می آید. شاهکار "#بوف_کور" که به قول #رنه_لانو : "در این کتاب اهمیت #هنر به معنی بسیار آبرومند کلمه در نظر من بسیار صریح جلوه می کند."
صادق هدایت، آن کورْ بوف ناکام، آن #کوه_درد، آن پریشان مرد تریاکی، با تمام بیزاری اش اندک زمانی در ویرانه های #شوم این خراب آباد مهمان بود ؛ اما "آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی، این انعکاس سایه ی روح در حالت #اغما و #برزخ بین خواب و بیداری جلوه می کند، کسی پی خواهد برد؟"
#صادق_هدایت
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
"در #زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در #انزوا می خورد و می تراشد. این درد هارا نمی توان به کسی اظهار کرد،چون عموما عادت دارند این درد هارا جزو اتفاقات و پیش آمد های نادر و عجیب بشمارند ..." زخم هایی که ما مردم بر سبیل عقاید جاری خودمان سعی می کنیم آن ها را با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی کنیم. اما براستی در دنیای #رجالهها صادق چه رنجی می کشید، با چه دردی #زنده_به_گور می زیست و چگونه پریشانی #یک_سگ_ولگرد را تاب می آورد. درد هایی که از #تهران تا #پاریس و #بمبئی، هر کجا که می رفت، رهایش نمی کردند. چون مردی که فرمانده ی مغول نامزدش را سلاخی کرده و در یک آن درصدد #فرار و #انتقام است. انتقام از خود. انتقام از فرمانده.
کسی چه می داند آنچه صادق را بیش از همه می آزرد دنیای بیرون، دنیای پر چرک و کثافت رجاله ها، دنیای #جهل و #حماقت مردم، دنیای ظلم به حیوانات، دنیای #دورویی ها و #خیانت ها بود یا آتشی که از درون او زبانه می کشید، حالتی که خود آن را برزخی بین خواب و بیداری یاد می کند، دنیای درونی که قلم سعی در به تصویر کشیدن آن را داشت. دنیایی از اتفاقاتی که از ازل تا ابد تا آنجا که خارج از فهم و ادراک بشر است زندگی اورا زهرآلود کرده است. به قول #مصطفی_فرزانه : " هدایت از عوالم درونی هر آدمی صحبت می کند و خوانندهاش که همیشه به خودش دروغ گفته و یا به چنین حالاتی اعتنا نداشته سردرگم می شود. اگر می خواند: "نفسم پس میرود، از چشمهایم اشک میریزد، دهانم بدمزه است، سرم گیج میخورد، قلبم گرفته، تنم خسته و کوفته، شل، بدون اراده در رختخواب افتادهام." از خودش میپرسد این صدا از کجا میآید؟ گوینده کیست؟ زیرا به اینکه چنین حالاتی را شخصی روی کاغذ بیاورد آمخته نیست. پس چه کند؟ در جستجوی گوینده، روی جلد کتاب را نگاه میکند، امضای نویسنده را میبیند و جواب را در مییابد: "گوینده #صادق_هدایت است." و نتیجه میگیرد: "پس صادق هدایت ناخوش است، مالیخولیایی است و میخواهد به زور خودکشی کند." "
او نمی توانست خودش را به فراخور زندگی سایرین در بیاورد. موجودی که در یک حال هم #فارغ از #زندگی و #مرگ بود و هم #اسیر آنها. موجودی که نه زنده زنده بود و نه مرده مرده، فقط یک #مرده_متحرک بود که نه رابطه با دنیای زندهها داشت و نه از فراموشی و آسایش مرگ استفاده می کرد. زندگی، دنیا و مردم، همه به چشمش یک بازیچه، یک ننگ، یک چیز پوچ و بی معنی بود. تمام وجودش را یک #تاریکی فراگرفته بود. تاریکی که پر ارزش ترین قسمت وجودش بود. " این تاریکی در نهاد هر جنبنده ای هست، فقط در انزوا و برگشت به طرف خودمون، وقتیکه از #دنیای_ظاهری کناره گیری می کنیم به ما ظاهر می شه. اما همیشه مردم سعی دارن از این تاریکی و انزوا فرار بکنن، گوش خودشونو در مقابل صدای مرگ بگیرن، شخصیت خودشونو میون داد و جنجال و هیاهوی زندگی محو و نابود بکنن!..."
دردی که از درونِ جان، صادق را شکنجه می داد با #نوشتن کمی #تسکین می یافت. اما او نمی توانست همه چیز را بنویسد، نمی توانست افکار خودش را به دیگری بفهماند. نمی توانست بگوید. ورطه ی هولناکی میان او و دیگران وجود داشت. اگر هم تصمیم گرفت بنویسد فقط برای این بود که بتواند خود را به سایه اش معرفی بکند.
اما هنگامی که از لابه لای سیاهی ها، از فراسوی آن دنیای #زهرآگین پر رمز و راز، کور سوی نوری تجلی میکند؛ و در آن هنگام که شراره ی عشقی طلوع میکند، وقتی صادق از آن چشم های مهیب و افسونگر، آن چشم های #مضطرب، #متعجب، #سرزنشگر، #تهدید_کننده و #وعده_دهنده، از آن #چشمهای_اثیری می نویسد، یکی از شاهکار های سده بیستم میلادی پدید می آید. شاهکار "#بوف_کور" که به قول #رنه_لانو : "در این کتاب اهمیت #هنر به معنی بسیار آبرومند کلمه در نظر من بسیار صریح جلوه می کند."
صادق هدایت، آن کورْ بوف ناکام، آن #کوه_درد، آن پریشان مرد تریاکی، با تمام بیزاری اش اندک زمانی در ویرانه های #شوم این خراب آباد مهمان بود ؛ اما "آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی، این انعکاس سایه ی روح در حالت #اغما و #برزخ بین خواب و بیداری جلوه می کند، کسی پی خواهد برد؟"
#صادق_هدایت
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
کارگاه آشنایی با اخبار جعلی(Fake News)
مدرس: #مسعود_باستانی (روزنامه نگار و فعال رسانهای)
زمان: پنجشنبه نهم اسفندماه ساعت 11
جهت ثبت نام به دفتر انجمن مراجعه فرمایید و یا با روابط عمومی انجمن ارتباط برقرار کنید.
ارتباط با روابط عمومی:
@Anjomanpolytechniccc
#اخبار_جعلی
#FAKE_NEWS
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
مدرس: #مسعود_باستانی (روزنامه نگار و فعال رسانهای)
زمان: پنجشنبه نهم اسفندماه ساعت 11
جهت ثبت نام به دفتر انجمن مراجعه فرمایید و یا با روابط عمومی انجمن ارتباط برقرار کنید.
ارتباط با روابط عمومی:
@Anjomanpolytechniccc
#اخبار_جعلی
#FAKE_NEWS
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
نادر نادرپور، #مترجم، #شاعر نیمایی، #غزل_سرا، از نوادگان نادرشاه افشار و متولد ۱۶ خرداد ۱۳۰۸ در خانواده ای فرهیخته و هنردوست بود.
با اینکه پدرش، تقی میرزا را در نوجوانی از دست داد اما نادرپور ادبیات و اشعار سنتی را از او که نقاشی چیره دست و مردی آشنا به شعر و ادب فارسی بود، از سنین کودکی، آموخت. مادرش نیز که در نواختن تار مهارت داشت، در ایجاد علاقه ی نادرپور به موسیقی بسیار تاثیرگذار بود.
در دوران تحصیلش در دبیرستان "ایران شهر" تهران و در بحبوحه جنگ جهانی دوم، درگیر فعالیت های سیاسی شد و بعد ها نیز برای مدتی به "حزب توده ی ایران" پیوست. در این دوره اشعاری در مجلات "مردم"، "ایران ما" و "رهبر" منتشر کرد که مورد حمایت حزب توده قرار گرفتند. پس از آن فعالیت های سیاسی وی همچنان ادامه داشت و ردپایش در ماجراهایی چون "غائله ی آذربایجان" و حمایتش از "جبهه ملی" به رهبری "محمد مصدق" دیده می شود.
نادر پور در سال ۱۳۲۸ برای ادامه ی تحصیل به فرانسه مهاجرت کرد و لیسانس زبان و ادبیات فرانسه خود را از دانشگاه "سوربن" پاریس گرفت. در آن زمان برای "نیروی سوم" نیز نویسندگی می کرد. تحصیلاتش در اروپا و تسلطی که بر زبان های دیگر داشت از دلایل متعدد آشنایی نادرپور با شعر جهان و تاثیر این امر در شعر او هستند. به زعم بسیاری، او توانست مرزهای شعرش را از بومی گرایی به سوی نوعی نگاه جهانی در شعر سوق دهد. محمد علی بهمنی در این باره می گوید: "نادرپور نگاهی جهانی به شعر داشت و به دلیل تسلطی که به زبان های خارجی داشت و شعر را به زبان های دیگر می خواند، متوجه این موضوع بود که شعری - خصوصا شعر بعد از نیما - ماندگارتر خواهد بود که در کنار نگاه اقلیمی، نگاهی جهانی داشته باشد و خودش این نوع نگاه را در شعر داشت و در واقع این آموزه ای برای شاعران و دیگرانی چون من بود که می خواستند غزل بعد از نیما را ادامه بدهند. نادرپور جزء اولین کسانی بود که بعد از شعر نیما، گستره ای را فراهم کرد تا بگوید نیما با تحولی که در شعر ایجاد کرده، آینده ی ما را به شعر جهان پیوند زده است و این اتفاق کمی نبود."
در سال های آتی پس از بازگشت به تهران در سال ۱۳۳۱، علاوه بر فعالیتی که در رادیو و تلویزیون داشت در زمینه های مختلفی مشغول به فعالیت شد از جمله به عنوان مشاور در "وزارت فرهنگ و هنر"، ویراستار "مجله ی نمایش" و سردبیر ماهنامه ی "هنر و مردم". او همچنین به رم سفر کرد تا تحصیلاتش را در زمینه ی ادبیات ایتالیایی تکمیل کند. در سال ۱۳۴۶ در کنار تعدادی از روشنفکران و نویسندگان مشهور، در تاسیس "#کانون_نویسندگان" ایران نقش داست و به عنوان یکی از اعضای اولین دوره هیئت دبیران کانون انتخاب گردید.
پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، نادر پور از ایران رفت و به فعالیت های ادبی خود در خارج از کشور ادامه داد. با وجود تمام شور و اشتیاقی که برای بازگشت به وطن داشت، تا بهمن ماه سال ۱۳۷۹ که بر اثر سکته ی قلبی در لس آنجلس آمریکا در گذشت، به ایران بازنگشت.
" آری در این دیار
با غربتی به وسعت اندوه و انتظار
ما با زمان به سوی فنا کوچ میکنیم
بی هیچ اشتیاق
بی هیچ یادگار"
علارغم شهرت و اعتباری که نادرپور در زمان خود داشت، او و اشعارش امروزه کمتر در میان جوانان شناخته شده هستند. او یکی از مهم ترین ادامه دهندگان راه نیما بود و در کنار شعر نیمایی، غزل های خوبی می سرود اما هیچ گاه مدعی غزل سرایی نبود. این شاعر، شعر بعد از نیما را با نگاه فرا ایرانی اش متحول کرد و هم تراز با شاعرانی چون اخوان ثالث، فرخزاد، شاملو، مشیری و سپهری، جزء اولین کسانی بود که مرزهای شعر نو فارسی را گستراند.
از مجموعه اشعار نادرپور میتوان به "چشم ها و دست ها" و "از آسمان تا ریسمان" اشاره کرد.
بخشی از شعر انگور سروده ی نادر نادرپور:
"شما هم ای خریداران شعر من
اگر در دانه های نازک لفظم
و یا در خوشه های روشن شعرم
شراب و شهد می بینید، غیر از اشک و خونم نیست
کجا شهد است؟ این اشک است، این خون است..."
#نادر_نادرپور
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
با اینکه پدرش، تقی میرزا را در نوجوانی از دست داد اما نادرپور ادبیات و اشعار سنتی را از او که نقاشی چیره دست و مردی آشنا به شعر و ادب فارسی بود، از سنین کودکی، آموخت. مادرش نیز که در نواختن تار مهارت داشت، در ایجاد علاقه ی نادرپور به موسیقی بسیار تاثیرگذار بود.
در دوران تحصیلش در دبیرستان "ایران شهر" تهران و در بحبوحه جنگ جهانی دوم، درگیر فعالیت های سیاسی شد و بعد ها نیز برای مدتی به "حزب توده ی ایران" پیوست. در این دوره اشعاری در مجلات "مردم"، "ایران ما" و "رهبر" منتشر کرد که مورد حمایت حزب توده قرار گرفتند. پس از آن فعالیت های سیاسی وی همچنان ادامه داشت و ردپایش در ماجراهایی چون "غائله ی آذربایجان" و حمایتش از "جبهه ملی" به رهبری "محمد مصدق" دیده می شود.
نادر پور در سال ۱۳۲۸ برای ادامه ی تحصیل به فرانسه مهاجرت کرد و لیسانس زبان و ادبیات فرانسه خود را از دانشگاه "سوربن" پاریس گرفت. در آن زمان برای "نیروی سوم" نیز نویسندگی می کرد. تحصیلاتش در اروپا و تسلطی که بر زبان های دیگر داشت از دلایل متعدد آشنایی نادرپور با شعر جهان و تاثیر این امر در شعر او هستند. به زعم بسیاری، او توانست مرزهای شعرش را از بومی گرایی به سوی نوعی نگاه جهانی در شعر سوق دهد. محمد علی بهمنی در این باره می گوید: "نادرپور نگاهی جهانی به شعر داشت و به دلیل تسلطی که به زبان های خارجی داشت و شعر را به زبان های دیگر می خواند، متوجه این موضوع بود که شعری - خصوصا شعر بعد از نیما - ماندگارتر خواهد بود که در کنار نگاه اقلیمی، نگاهی جهانی داشته باشد و خودش این نوع نگاه را در شعر داشت و در واقع این آموزه ای برای شاعران و دیگرانی چون من بود که می خواستند غزل بعد از نیما را ادامه بدهند. نادرپور جزء اولین کسانی بود که بعد از شعر نیما، گستره ای را فراهم کرد تا بگوید نیما با تحولی که در شعر ایجاد کرده، آینده ی ما را به شعر جهان پیوند زده است و این اتفاق کمی نبود."
در سال های آتی پس از بازگشت به تهران در سال ۱۳۳۱، علاوه بر فعالیتی که در رادیو و تلویزیون داشت در زمینه های مختلفی مشغول به فعالیت شد از جمله به عنوان مشاور در "وزارت فرهنگ و هنر"، ویراستار "مجله ی نمایش" و سردبیر ماهنامه ی "هنر و مردم". او همچنین به رم سفر کرد تا تحصیلاتش را در زمینه ی ادبیات ایتالیایی تکمیل کند. در سال ۱۳۴۶ در کنار تعدادی از روشنفکران و نویسندگان مشهور، در تاسیس "#کانون_نویسندگان" ایران نقش داست و به عنوان یکی از اعضای اولین دوره هیئت دبیران کانون انتخاب گردید.
پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، نادر پور از ایران رفت و به فعالیت های ادبی خود در خارج از کشور ادامه داد. با وجود تمام شور و اشتیاقی که برای بازگشت به وطن داشت، تا بهمن ماه سال ۱۳۷۹ که بر اثر سکته ی قلبی در لس آنجلس آمریکا در گذشت، به ایران بازنگشت.
" آری در این دیار
با غربتی به وسعت اندوه و انتظار
ما با زمان به سوی فنا کوچ میکنیم
بی هیچ اشتیاق
بی هیچ یادگار"
علارغم شهرت و اعتباری که نادرپور در زمان خود داشت، او و اشعارش امروزه کمتر در میان جوانان شناخته شده هستند. او یکی از مهم ترین ادامه دهندگان راه نیما بود و در کنار شعر نیمایی، غزل های خوبی می سرود اما هیچ گاه مدعی غزل سرایی نبود. این شاعر، شعر بعد از نیما را با نگاه فرا ایرانی اش متحول کرد و هم تراز با شاعرانی چون اخوان ثالث، فرخزاد، شاملو، مشیری و سپهری، جزء اولین کسانی بود که مرزهای شعر نو فارسی را گستراند.
از مجموعه اشعار نادرپور میتوان به "چشم ها و دست ها" و "از آسمان تا ریسمان" اشاره کرد.
بخشی از شعر انگور سروده ی نادر نادرپور:
"شما هم ای خریداران شعر من
اگر در دانه های نازک لفظم
و یا در خوشه های روشن شعرم
شراب و شهد می بینید، غیر از اشک و خونم نیست
کجا شهد است؟ این اشک است، این خون است..."
#نادر_نادرپور
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
نمایش کمدی موزیکال #کله_پوچ_ها
کاری از کانون تئاتر دانشگاه صنعتی امیرکبیر
۴تا۸ اسفند، ساعت۱۸
دانشگاه صنعتی امیرکبیر، آمفی تئاتر مولانا
قیمت بلیت:
عموم: ۲۰ هزار تومان
دانشجویی: ۱۰ هزار تومان
https://www.tiwall.com/p/kalepuchha
تمامی دانشجویان از طریق کد تخفیف tiwallstudents میتوانند با تخفیف ۵۰٪ بلیت نمایش را تهیه کنند.
دیگر راههای تهیه بلیت:
حضور در صحن دانشگاه امیرکبیر
تماس با شماره ۰۹۱۰۰۲۳۰۵۳۳
پیام به آیدی تلگرام @mimrezvaf
#کانون_تئاتر_امیرکبیر
🆔@AnjomanPolytechnic
کاری از کانون تئاتر دانشگاه صنعتی امیرکبیر
۴تا۸ اسفند، ساعت۱۸
دانشگاه صنعتی امیرکبیر، آمفی تئاتر مولانا
قیمت بلیت:
عموم: ۲۰ هزار تومان
دانشجویی: ۱۰ هزار تومان
https://www.tiwall.com/p/kalepuchha
تمامی دانشجویان از طریق کد تخفیف tiwallstudents میتوانند با تخفیف ۵۰٪ بلیت نمایش را تهیه کنند.
دیگر راههای تهیه بلیت:
حضور در صحن دانشگاه امیرکبیر
تماس با شماره ۰۹۱۰۰۲۳۰۵۳۳
پیام به آیدی تلگرام @mimrezvaf
#کانون_تئاتر_امیرکبیر
🆔@AnjomanPolytechnic
📚 جلسات #همخوانی_کتاب و بحث و گفت و گو در مورد داستان های کوتاه از نویسندگان #ایرانی
🔸هر دوشنبه داستان هایی از یک نویسنده؛ این هفته مجموعه داستان «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» از #بیژن_نجدی
🕔 زمان برگزاری: دوشنبهها ساعت 5
❕ برای شرکت در جلسات همخوانی کتاب به آیدی @Anjomanpolytechniccc یا دفتر انجمن مراجعه نمایید
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
🔸هر دوشنبه داستان هایی از یک نویسنده؛ این هفته مجموعه داستان «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» از #بیژن_نجدی
🕔 زمان برگزاری: دوشنبهها ساعت 5
❕ برای شرکت در جلسات همخوانی کتاب به آیدی @Anjomanpolytechniccc یا دفتر انجمن مراجعه نمایید
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic