انجمن اسلامی دانشجویان ترقی‌خواه پلی‌تکنیک
1.89K subscribers
1.23K photos
250 videos
59 files
197 links
انجمن اسلامی دانشجویان ترقی‌خواه پلی‌تکنیک
#انجمن_پلی_تکنیک

اکانت روابط عمومی انجمن پلی‌تکنیک
@Anjomanpolytechniccc


Instagram: http://instagram.com/Anjoman_Polytechnic
Download Telegram
💢 زادروز #صادق_هدایت

"در #زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در #انزوا می خورد و می تراشد. این درد هارا نمی توان به کسی اظهار کرد،چون عموما عادت دارند این درد هارا جزو اتفاقات و پیش آمد های نادر و عجیب بشمارند ..." زخم هایی که ما مردم بر سبیل عقاید جاری خودمان سعی می کنیم آن ها را با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی کنیم. اما براستی در دنیای #رجاله‌ها صادق چه رنجی می کشید، با چه دردی #زنده_به_گور می زیست و چگونه پریشانی #یک_سگ_ولگرد را تاب می آورد. درد هایی که از #تهران تا #پاریس و #بمبئی، هر کجا که می رفت، رهایش نمی کردند. چون مردی که فرمانده ی مغول نامزدش را سلاخی کرده و در یک آن درصدد #فرار و #انتقام است. انتقام از خود. انتقام از فرمانده.
کسی چه می داند آنچه صادق را بیش از همه می آزرد دنیای بیرون، دنیای پر چرک و کثافت رجاله ها، دنیای #جهل و #حماقت مردم، دنیای ظلم به حیوانات، دنیای #دورویی ها و #خیانت ها بود یا آتشی که از درون او زبانه می کشید، حالتی که خود آن را برزخی بین خواب و بیداری یاد می کند، دنیای درونی که قلم سعی در به تصویر کشیدن آن را داشت. دنیایی از اتفاقاتی که از ازل تا ابد تا آنجا که خارج از فهم و ادراک بشر است زندگی اورا زهرآلود کرده است. به قول #مصطفی_فرزانه : " هدایت از عوالم درونی هر آدمی صحبت می کند و خواننده‌اش که همیشه به خودش دروغ گفته و یا به چنین حالاتی اعتنا نداشته سردرگم می شود. اگر می خوا‌ند: "نفسم پس می‌رود، از چشمهایم اشک می‌ریزد، دهانم بدمزه است، سرم گیج میخورد، قلبم گرفته، تنم خسته و کوفته، شل، بدون اراده در رختخواب افتاده‌ام." از خودش می‌پرسد این صدا از کجا می‌آید؟ گوینده کیست؟ زیرا به اینکه چنین حالاتی را شخصی روی کاغذ بیاورد آمخته نیست. پس چه کند؟ در جستجوی گوینده، روی جلد کتاب را نگاه می‌کند، امضای نویسنده را می‌بیند و جواب را در می‌یابد: "گوینده #صادق_هدایت است." و نتیجه می‌گیرد: "پس صادق هدایت ناخوش است، مالیخولیایی است و میخواهد به زور خودکشی کند." "
او نمی توانست خودش را به فراخور زندگی سایرین در بیاورد. موجودی که در یک حال هم #فارغ از #زندگی و #مرگ بود و هم #اسیر آنها. موجودی که نه زنده زنده بود و نه مرده مرده، فقط یک #مرده_متحرک بود که نه رابطه با دنیای زنده‌ها داشت و نه از فراموشی و آسایش مرگ استفاده می کرد. زندگی، دنیا و مردم، همه به چشمش یک بازیچه، یک ننگ، یک چیز پوچ و بی معنی بود. تمام وجودش را یک #تاریکی فراگرفته بود. تاریکی که پر ارزش ترین قسمت وجودش بود. " این تاریکی در نهاد هر جنبنده ای هست، فقط در انزوا و برگشت به طرف خودمون، وقتیکه از #دنیای_ظاهری کناره گیری می کنیم به ما ظاهر می شه. اما همیشه مردم سعی دارن از این تاریکی و انزوا فرار بکنن، گوش خودشونو در مقابل صدای مرگ بگیرن، شخصیت خودشونو میون داد و جنجال و هیاهوی زندگی محو و نابود بکنن!..."
دردی که از درونِ جان، صادق را شکنجه می داد با #نوشتن کمی #تسکین می یافت. اما او نمی توانست همه چیز را بنویسد، نمی توانست افکار خودش را به دیگری بفهماند. نمی توانست بگوید. ورطه ی هولناکی میان او و دیگران وجود داشت. اگر هم تصمیم گرفت بنویسد فقط برای این بود که بتواند خود را به سایه اش معرفی بکند.
اما هنگامی که از لابه لای سیاهی ها، از فراسوی آن دنیای #زهرآگین پر رمز و راز، کور سوی نوری تجلی می‌کند؛ و در آن هنگام که شراره ی عشقی طلوع می‌کند، وقتی صادق از آن چشم های مهیب و افسونگر، آن چشم های #مضطرب، #متعجب، #سرزنشگر، #تهدید_کننده و #وعده_دهنده، از آن #چشم‌های_اثیری می نویسد، یکی از شاهکار های سده بیستم میلادی پدید می آید. شاهکار "#بوف_کور" که به قول #رنه_لانو : "در این کتاب اهمیت #هنر به معنی بسیار آبرومند کلمه در نظر من بسیار صریح جلوه می کند."
صادق هدایت، آن کورْ بوف ناکام، آن #کوه_درد، آن پریشان مرد تریاکی، با تمام بیزاری اش اندک زمانی در ویرانه های #شوم این خراب آباد مهمان بود ؛ اما "آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی، این انعکاس سایه ی روح در حالت #اغما و #برزخ بین خواب و بیداری جلوه می کند، کسی پی خواهد برد؟"

#صادق_هدایت
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
انجمن اسلامی دانشجویان ترقی‌خواه پلی‌تکنیک
♦️ #معرفي_كتاب: «جامعه شناسي جنسيت ، نگاه جامعه شناسانه به بلوغ» نوشته #منصوره_مرتضوی #کمیته_زنان 🆔 @AnjomanPolytechnic
♦️ #بدن به عنوان شاخه‌اى پژوهشى در اواخر سال‌هاى دهه ى ١٩٦٠ گام به عرصه ى مطالعات علوم اجتماعى گذاشت و با افزايش مفهوم خود و مفهوم بدن به عنوان بخشى از #خود و حامل خود، اين موضوع در ميان موضوعات عمده ى جامعه شناسى جاى گرفت. در اين شاخه گفته مي‌شود كه بدن #نماد جامعه است.‌ به عبارتى بدن با موقعيت اجتماعى و فرهنگى جامعه‌ى خود تعريف مي‌شود و شكل مي‌گيرد.

♦️ بحث بر سر بدن قدمتى طولانى دارد، از نظريات فيلسوفان يونان تا آموزه‌هاى مسيحيت كه وجود انسان را قائل به دو بخش روح (جايگاه خدا ) و جسم (جايگاه شيطان ) مي‌داند و همينطور #زن را نماد جسمانيت و شهوت و #مرد را نماد ذهن و روح تلقى مي‌كند. در ديگر اديان الهى نيز جسم مظهر لذات دنيوى و پست و روح مظهر كمال قلمداد مي‌شد اما با پيدايش گسترش #مدرنيسم و تاكيد بر مركزيت #انسان و ترجيح #خرد بر باورهاى سنتى، نگرش نسبت به بدن دچار تحولاتى گشت. اگرچه باورهاى امروزى در مورد بدن در آن دوران جايى نداشت اما طرح نظريات محوريت انسان در جهان، زمينه‌ساز فرهنگ انتقادى در هر دوره نسبت به اين موضوع شد.

♦️ در بخش بعدى، كتاب بلوغ و #بحران_بلوغ و تفاوت شدت بحرانى بودن بلوغ براى دختران در جوامع مختلف را مورد بررسى قرار مي‌دهد و مي‌بينيم كه در جوامع با سنن، عقايد و فرهنگ‌هاى متفاوت، چگونگى و شدت اين بحران نيز متغير است.

♦️ در #جوامع_مردسلار اين بحران همراه با القاى الزام آمادگى دختران براى نقش همسرى و مادرى و #كليشه_هاى_جنسيتى و محدوديت ها و #تابوهاى_رفتارى همراه است و اين در حالي است كه در برخى جوامع دختران با آزادى در روابط جنسى و تصميم گيرى در مورد آن، عملا در دوران بلوغ با بحران جدىاى روبرو نيستند.

♦️ بخش بعدى در مورد #جامعه_شناسى_جنسيت، تاثير مستقيمى است كه فرهنگ يك جامعه بر تمام رفتارها و حركات و همينطور زمينه هاى ذهنى افراد در مورد #جنسيت و نقش‌هاى جنسيتى و بايدها و نبايدهاى جنسيتى‌شان دارد. نتیجه این می‌شود که در #جامعه‌اى_سنتى_و_مردسالار چون #ايران طبيعتا آن‌چه افراد به باورش مي‌رسند، برترى مردان بر زنان است.

♦️ همچنین چنين جوامعى، بدن افراد متعلق به خودشان نيست و جامعه براى آن تصميم مي‌گيرد. به طور ویژه در مورد دخترها كه در برخى جوامع براى به #انزوا كشاندن و كنترل دختران، بدن آنها را نشانه‌گذارى مي‌كنند و در واقع جسم انان را به #سلطه‌ى خود مي‌گيرند.

♦️ در بخش بعدي مي‌خوانيم كه مهم‌ترين محيطى كه به افراد شرايط و ويژگي‌ها و فرهنگ يک جامعه را القا مي‌كند، #خانواده است. يكى از بحران هايي كه دختران خصوصا در سنين بلوغ با آن مواجه هستند #محدوديت‌هايى ست كه به سبب سنن رايج در جامعه، توسط خانواده و خصوصا مردان یک خانواده براي دختران گذاشته مي‌شود و اين كنترل و محدوديت تا جايى ادامه پيدا ميكند كه خود فرد هم يک #كنترل_کننده_دروني پيدا كرده و خود را #محدود ميكند؛ چرا كه تمايل به پذيرفته شدن توسط اجتماع و ترس از طرد شدن از گروه‌هاى اجتماعى، او را وادار به پذيرش و اجراي #قوانين_اجتماعى ميكند. اجتماع، #فرهنگ، #قوانين و حتى خود فرد به افراد خانواده و جامعه اين اجازه را مي‌دهد كه دختران و زنان خاطى را به هر شكل مورد #خشونت قرار دهند.

♦️ در بخش بعدي، كتاب در مورد #از_خود_بيگانگى_شخصى_و_جنسيتى صحبت مي‌كند. از خود بيگانگى شخصى زمانى در يك فرد رخ مي‌دهد كه فرد احساس #ناتوانى، ضعف، پوچى و ناكارآمدى داشته باشد. دختران در سنين بلوغ اگر در جامعه‌اى همراه با #محدوديت‌هاي_جنسيتى زندگي كنند، از آنجايى كه نقش‌هاى كليدى در اجتماع و نه در خانه، با ارزش‌هاى جامعه در تناقص است، نوعى ترس و نگراني از تناقضات ايجاد شده به آنها دست داده و دچار خود بيگانگى جنسيتى مي‌شوند، تا جايي كه ممكن است #هنجارهاى_جامعه آنها را به #كنج_خانه سوق داده و به مرور زمان آنها را با اهداف و ارزشهايشان #بيگانه و از خود جدا كند و به آنها احساس پوچ و ناكارآمدى دهد.

#کمیته_زنان
#معرفی_کتاب
#جامعه_شناسی_جنسیت
#جامعه_مردسالار
#کلیشه‌های_جنسیتی

🆔 @AnjomanPolytechnic