انجمن اسلامی دانشجویان ترقی‌خواه پلی‌تکنیک
1.89K subscribers
1.23K photos
250 videos
59 files
197 links
انجمن اسلامی دانشجویان ترقی‌خواه پلی‌تکنیک
#انجمن_پلی_تکنیک

اکانت روابط عمومی انجمن پلی‌تکنیک
@Anjomanpolytechniccc


Instagram: http://instagram.com/Anjoman_Polytechnic
Download Telegram
‼️٨زنداني سياسي در #اعتصاب غذا‼️

اینان #مرگ راسرودی کرده‌اند
اینان مرگ را
چندان شکوهمند وبلند #آواز داده‌اند
که بهار
چنان چون #آواری
بر رگِ #دوزخ خزیده است

#انجمن_پلی_تکنیک
@AnjomanPolytechnic
📌 #زندگی دام نیست
#عشق دام نیست
حتی #مرگ دام نیست
چرا که یاران گمشده آزادند
#آزاد و #پاک...

#هدی_صابر
#انجمن_پلی_تکنیک
@AnjomanPolytechnic
📝 "علی‌حسین بیات زرندی مطلق" معروف به "#بابک_بیات" یکی از برترین آهنگسازان تاریخ موسیقی ایران در خرداد ۱۳۲۵ در تهران متولد شد. از ۱۹ سالگی در #اپرای_تهران و زیر نظر خانم #اولین_باغچه‌بان، آقای #ثمین_باغچه‌بان و #نصرت‌الله_زابلی با موسیقی کلاسیک آشنا شد و در حدود پنج سال همکاری خود را با این اپرا ادامه داد. بعد از آن با محمد اوشال آهنگساز و رهبر ارکستر جاز فولکوریک همکاری کرد که این همکاری به رفاقتی عمیق و ادامه هارمونی و آکومپانی مان و فراگیری دیگر علاقه‌های بیات منجر شد.
ایرج جنتی عطایی شاعر و ترانه سرا که ازکودکی با بابک بیات دوست بود همگام با او ساخت موسیقی را ادامه داد و دوستی آن دو به ساخت ترانه‌های بسیاری از جمله غریبه، جنگل، بن‌بست، خونه، فریاد زیر آب، علی کنکوری، تپش، خاتون، سایه، خورجین (بانوی شرقی)، فصل بد خاکستری (روح بزرگوار)، سقف، هیچ‌کسی مثل تو نبود، طلایه دار (ای بزرگ موندنی) و بسیاری ترانه‌های دیگر منجر شد.
بابک بیات موسیقی فیلم را با فیلم غریبه که با همراهی واروژان ساخته شد، شروع کرد. بعد از فیلم غریبه، بیات موسیقی فیلم‌های :خوشید در مرداب، شب آفتابی (با ترانه عروسک قصه من)، برهنه تا ظهر با سرعت، فریاد زیر آب، سریال چنگک و بسیاری موسیقی فیلم‌های دیگر را ساخت.
بابک بیات موسیقی فیلم را در بعد از انقلاب با فیلم #مرگ_یزدگرد ساخته #بهرام_بیضایی ادامه داد و در سال ۱۳۶۲ موسیقی فیلم‌های نقطه ضعف و ریشه در خون را ساخت و در سالهای بعد برای فیلم‌های شاید وقتی دیگر و مسافران ساخته‌های بهرام بیضایی، سریال سلطان و شبان، کشتی آنجلیکا، عروس، پرده آخر، طلسم، مرسدس، جهان پهلوان تختی، دستهای آلوده، اتوبوس، قرمز، دو زن، شیدا و بسیاری دیگر موسیقی نوشته است.
بابک بیات در آذر ۱۳۸۵ در سن 60 سالگی بر اثر نارسایی کبدی درگذشت.

#پنج_آذر
#بابک_بیات
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
@AnjomanPolytechnic
💢 زادروز #صادق_هدایت

"در #زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در #انزوا می خورد و می تراشد. این درد هارا نمی توان به کسی اظهار کرد،چون عموما عادت دارند این درد هارا جزو اتفاقات و پیش آمد های نادر و عجیب بشمارند ..." زخم هایی که ما مردم بر سبیل عقاید جاری خودمان سعی می کنیم آن ها را با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی کنیم. اما براستی در دنیای #رجاله‌ها صادق چه رنجی می کشید، با چه دردی #زنده_به_گور می زیست و چگونه پریشانی #یک_سگ_ولگرد را تاب می آورد. درد هایی که از #تهران تا #پاریس و #بمبئی، هر کجا که می رفت، رهایش نمی کردند. چون مردی که فرمانده ی مغول نامزدش را سلاخی کرده و در یک آن درصدد #فرار و #انتقام است. انتقام از خود. انتقام از فرمانده.
کسی چه می داند آنچه صادق را بیش از همه می آزرد دنیای بیرون، دنیای پر چرک و کثافت رجاله ها، دنیای #جهل و #حماقت مردم، دنیای ظلم به حیوانات، دنیای #دورویی ها و #خیانت ها بود یا آتشی که از درون او زبانه می کشید، حالتی که خود آن را برزخی بین خواب و بیداری یاد می کند، دنیای درونی که قلم سعی در به تصویر کشیدن آن را داشت. دنیایی از اتفاقاتی که از ازل تا ابد تا آنجا که خارج از فهم و ادراک بشر است زندگی اورا زهرآلود کرده است. به قول #مصطفی_فرزانه : " هدایت از عوالم درونی هر آدمی صحبت می کند و خواننده‌اش که همیشه به خودش دروغ گفته و یا به چنین حالاتی اعتنا نداشته سردرگم می شود. اگر می خوا‌ند: "نفسم پس می‌رود، از چشمهایم اشک می‌ریزد، دهانم بدمزه است، سرم گیج میخورد، قلبم گرفته، تنم خسته و کوفته، شل، بدون اراده در رختخواب افتاده‌ام." از خودش می‌پرسد این صدا از کجا می‌آید؟ گوینده کیست؟ زیرا به اینکه چنین حالاتی را شخصی روی کاغذ بیاورد آمخته نیست. پس چه کند؟ در جستجوی گوینده، روی جلد کتاب را نگاه می‌کند، امضای نویسنده را می‌بیند و جواب را در می‌یابد: "گوینده #صادق_هدایت است." و نتیجه می‌گیرد: "پس صادق هدایت ناخوش است، مالیخولیایی است و میخواهد به زور خودکشی کند." "
او نمی توانست خودش را به فراخور زندگی سایرین در بیاورد. موجودی که در یک حال هم #فارغ از #زندگی و #مرگ بود و هم #اسیر آنها. موجودی که نه زنده زنده بود و نه مرده مرده، فقط یک #مرده_متحرک بود که نه رابطه با دنیای زنده‌ها داشت و نه از فراموشی و آسایش مرگ استفاده می کرد. زندگی، دنیا و مردم، همه به چشمش یک بازیچه، یک ننگ، یک چیز پوچ و بی معنی بود. تمام وجودش را یک #تاریکی فراگرفته بود. تاریکی که پر ارزش ترین قسمت وجودش بود. " این تاریکی در نهاد هر جنبنده ای هست، فقط در انزوا و برگشت به طرف خودمون، وقتیکه از #دنیای_ظاهری کناره گیری می کنیم به ما ظاهر می شه. اما همیشه مردم سعی دارن از این تاریکی و انزوا فرار بکنن، گوش خودشونو در مقابل صدای مرگ بگیرن، شخصیت خودشونو میون داد و جنجال و هیاهوی زندگی محو و نابود بکنن!..."
دردی که از درونِ جان، صادق را شکنجه می داد با #نوشتن کمی #تسکین می یافت. اما او نمی توانست همه چیز را بنویسد، نمی توانست افکار خودش را به دیگری بفهماند. نمی توانست بگوید. ورطه ی هولناکی میان او و دیگران وجود داشت. اگر هم تصمیم گرفت بنویسد فقط برای این بود که بتواند خود را به سایه اش معرفی بکند.
اما هنگامی که از لابه لای سیاهی ها، از فراسوی آن دنیای #زهرآگین پر رمز و راز، کور سوی نوری تجلی می‌کند؛ و در آن هنگام که شراره ی عشقی طلوع می‌کند، وقتی صادق از آن چشم های مهیب و افسونگر، آن چشم های #مضطرب، #متعجب، #سرزنشگر، #تهدید_کننده و #وعده_دهنده، از آن #چشم‌های_اثیری می نویسد، یکی از شاهکار های سده بیستم میلادی پدید می آید. شاهکار "#بوف_کور" که به قول #رنه_لانو : "در این کتاب اهمیت #هنر به معنی بسیار آبرومند کلمه در نظر من بسیار صریح جلوه می کند."
صادق هدایت، آن کورْ بوف ناکام، آن #کوه_درد، آن پریشان مرد تریاکی، با تمام بیزاری اش اندک زمانی در ویرانه های #شوم این خراب آباد مهمان بود ؛ اما "آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی، این انعکاس سایه ی روح در حالت #اغما و #برزخ بین خواب و بیداری جلوه می کند، کسی پی خواهد برد؟"

#صادق_هدایت
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
‼️ #18_تیر بی‌سرانجام نبود.
هیچ قیام و لحظه‌‌ای تاریخی نیست که تاثیری در حال و آینده نداشته باشد.

⭕️ همان‌طور که #انقلاب_مشروطه، #نهضت_ملی شدن نفت، #انقلاب 57، #جنبش_سبز و دی ماه 96 بی‌سرانجام نبودند و تاثیر خود را در خاطره جمعی مردم گذاشته‌اند، 18 تیر نیز بخش مهمی از تاریخ و سنت مبارزه در ایران را شکل داده است. 18 تیر حرکتی در امتداد و برخاسته از تلاش دیرپای مردم ایران برای رسیدن به آرمان‌ هایی بود که نخستین بار در نهضت مشروطه طلوع کردند؛ همان آرمان‌هایی که #استبداد_صغیر در تلاشی از پیش شکست خورده با به توپ بستنش سعی در کشتنش داشت؛ همان آرمان‌هایی که افرادی مانند ستارخان، میرزا‌ کوچک‌خان جنگلی و #دکتر_مصدق در پیچ و خم تاریخ سعی در به دست آوردن داشتند. مبارزه میان حاملین این آرمان‌ها و مبارزان راه عدالت و آزادی با نیروها و عمال ارتجاع و استبداد تاریخ پرخون این سرزمین را رقم زده است.

⭕️ #دیکتاتوری رضاخانی با سرکوب و خفقان تلاش در کشتن آن روح جمعی داشت که در مشروطه ظهور کرده بود؛ حربه‌ای که مستبدان تاریخ از شکست آن هیچگاه درس نمی‌گیرند. نهضت ملی شدن نفت ظهور دگرباره‌ی آن #روح_جمعی مبارزه بود؛ این بار در قامت مبارزه‌ی همزمان با #استعمار_خارجی و #استبداد_داخلی. سرکوب نهضت و اعدام دکتر حسین فاطمی و حصر مصدق نیز نتوانست این روح جمعی را بکشد زیرا مستبدین یک نکته را همواره فراموش می‌کنند: این آرمان و اندیشه است که بزرگمردان تاریخ را حیاتی جاودانه می‌بخشد و نه برعکس آن.
انقلاب 57 در امتداد همان روح جمعی مبارزه ظاهر شد اما دیری نگذشت که استبداد و ارتجاع این بار در لباسی دیگر بازگشت. دهه‌ی پرخون شصت شاهد خورده شدن فرزندان انقلاب به دست خویش بود. دهه هفتاد با #قتل‌های_زنجیره‌ای که سینه‌ی بهترین فرزندان این سرزمین را شکافت در خاطره‌ها مانده است. در چنین فضایی بذرهای 18 تیر جوانه زد. توقیف نشریه‌‌ی سلام تنها جرقه‌ای برای شعله‌ور شدن آتش اعتراض دانشجویان بود. عمال و بندگان اربابان قدرت که همواره دانشگاه، دانشجو و هر شکل از اندیشه‌ای را دشمن استمرار ارتجاع و استبداد خویش می‌دیدند نیز منتظر بهانه‌ای برای حمله به ساحت مقدس دانشگاه بودند.
دشمنی استبداد با دانشگاه تنها محدود به این مورد نیست و دانشگاه از دیکتاتوری پهلوی تا امروز همواره زیر تیغ دشمنی کورکورانه بندگان قدرت قرار داشته است. از #16_آذر 32 تا #انقلاب_فرهنگی و سپس 18 تیر، از 88 تا دی‌ماه 96، از 20 اسفند 96 تا 13 آذر 97، دانشگاه شاهدی بر جولان #خودفروختگان و #مزدوران اربابان قدرت بوده که دشمنی آنان با دانشگاه و دانشجو، در شعار «#مرگ_بر_دانشجوی» آنان بر همگان عیان شده است.
❗️ 18 تیر را نمی‌توان صرفا اعتراضی به توقیف یک نشریه و یا #توقیف_فله‌ای نشریات دانست، بلکه قیام دانشجویان استمرار سنت تاریخی مبارزه‌ی روح عدالت‌طلبی و آزادی‌خواهی با استبداد و ارتجاع بود. خون‌هایی که در کوی دانشگاه ریخته شد و فرزندانی از این کشور که دیگر هیچگاه کسی نشانی از آنان نیافت، هم‌ردیف همرزمان ستارخان، دکتر فاطمی و مبارزان #نهضت_ملی_شدن_نفت، خون‌های ریخته شده در تپه‌های اوین و بدن‌های آرمیده در گورهای دسته جمعی خاوران قرار دارند.

❗️ اکنون دانشگاه وارثِ میراثِ سنگین این سنت مبارزه است. مبارزه‌ای مستقل و بدون نگاه به کاسه‌ی اربابان قدرت، مبارزه‌ای #آزاد_از_ترس_و_رها_از_نیاز. دانشگاه همواره نشان داده است مستبدان علی رغم تلاش پیاده‌نظام‌هایشان در دانشگاه، آرزوی ساکت شدن و مرگ دانشگاه را در حیات خود تجربه نخواهند کرد که 18 تیر شاهدی روشن و سربلند بر عدم کامیابی آنان بوده و خواهد بود.

#18_تیر #کوی_دانشگاه
#کمیته_سیاسی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
انجمن اسلامی دانشجویان ترقی‌خواه پلی‌تکنیک
📜 قرائت بیانیه #انجمن_اسلامی_دانشجویان_ترقی_خواه، ویژه #روز_دانشجو: 📌 چگونه حاکمیتی که در #قانون_اساسی خود جمهوریت را #حق_ملت می‌داند، اینگونه به خود اجازه می‌دهد، تا با قوه‌ی قهریه، با ملت جان به لب رسیده مقابله کند؟ حذف #اراده‌ی_ملت از تصمیم‌گیری‌ها، حذف…
بیانیه #انجمن_اسلامی_دانشجویان_ترقی_خواه، ویژه #روز_دانشجو:


هر روز آبستن دردی است که دوای همان را باید جست. امروز ایرانمان آماج دردهایی است و درمانی جز #سرکوب یافت نمی‌شود. آبانی که گذشت وطنمان صحنه سرکوب و #کشتاری کم سابقه در طول تاریخش بود. اعتراضاتی که از بامداد ۲۵ آبان آغاز شده بود در ابتدا با حرکت‌هایی همچون «خاموش کردن ماشین‌ها» در تلاش بود تا اعتراض خود را نسبت به وضعیت بد #معیشتی و فشارهای طاقت فرسا و تصمیم‌گیری‌های یک شبه، به دور از هرگونه #تنش، بیان کند. اما برخورد خشن و قاطع #حاکمیت حق زندگی بسیاری از مردمانی را سلب کرد، که جز حق جمهوریتشان، چیز دیگری نمی‌خواستند. گسترش سرکوب‌گری نشان از بحرانی جدی در ساختار کشور دارد. چگونه حاکمیتی که در #قانون_اساسی خود #جمهوریت را حق ملت می‌داند، اینگونه به خود اجازه می‌دهد، تا با قوه‌ی قهریه، با ملت جان به لب رسیده مقابله کند؟ حذف #اراده‌ی_ملت از تصمیم‌گیری‌ها، حذف مستقیم مجلسِ نمایندگانِ ملت از تصمیمات اساسی و تاثیر گذار بر زندگی مردم شکاف میان ملت و دولت را بیشتر کرده بود. حال با مقابله‌ی سرکوب‌گرانه با ملت، در این شکاف جویی از خون #مردم_معترض جاری است. دیگر چگونه می‌توان این خندق سرخ از خون معترضین را فراموش کرد و نادیده گرفت؟ برای ملتی که در تاریخش، برابر استبدادهای صغیر و کبیر، چون #کوه ایستاده است، #مرگ پایان نیست. آفرینشی دوباره و هزار بار است.
هرگز #خون/ عریانی جان نیست/ و کبک را/ هراسناکی #سرب/ از خرام/ باز نمیدارد

عقب‌تر که برویم شاهد هستیم، که چگونه یک هیئت سه نفره، متشکل از بلند مرتبه‌ترین مسئولین کشور همچون راهزنانی نقاب بسته در نیمه‌های شب اقدام به افزایش #قیمت_بنزین کردند. چنان که گویی خود می‌دانند، هیچ یک نمایندگی #مردم را نمی‌کنند و طبعا پشتوانه‌ای برای سیاست‌هایشان ندارند. که اگر ترسی از ملت نداشتند، نمایندگان و مجلسِ نمایندگان را از اعتبار ساقط نمی‌کردند. مکان برگزاری این هیئت همان باغشاهی است که در آن توپ های جنگی لیاخوف برای شلیک به اراده‌ی ملت مخفی شده بود.

بیچاره ملتی که در داخل مرزهایش دلسوزی ندارد و بیرون مرزها #سگانی_هار، کف بر دهان آورده، دندان برای گوشتشان تیز می‌کنند. پیش از این هیئت‌های سه نفره در ایران، در قامت‌های متفاوتی ظاهر می‌شدند که هر یک #مسئول_جنایاتی هستند. هیئتی مسئول جنایات ۶۷، هیئتی مسئول #قتل_های_زنجیره‌ای، هیئتی مسئول جنایت آبان ۹۸ و هیئتی مسئول قتل #آزادی و #اندیشه در دانشگاه‌ها.

هیئتی در همین دانشگاه هست، که کارویژه خود را نابودی فرهنگ و روح جمعی #فعالیت می‌داند. هیئتی که آثار فاخر #فرهنگی را رد می‌کند، چرا که انتقادی است. از برگزاری کارگاه‌هایی با موضوعات برابری جنسیتی جلوگیری می‌کند چرا که معتقد است نابرابری و خشونتی علیه زنان وجود ندارد. در روزهایی که کشور در تب و تاب التهابات است تریبون آزادی را لغو می‌کند و به سرعت مجوز برگزاری تریبون آزادی به گروهی خودی می‌دهد. هیئتی که تصور می‌کند تشکل‌هایی که «خودشان به آن مجوز داده‌اند» می‌بایست مطابق منویات ایشان فعالیت کنند. هیئتی که به هیچ #اساسنامه و #شیوه‌نامه‌ای پایبند نیست. در هیچ چارچوبی فعالیت نمی‌کند و رای آن است که خودشان خوششان بیاید. اساسا متوجه نیستند که نهادها و تشکل‌ها نه از دل اجازه آن‌ها بلکه از دل خواست دانشجویان شکل گرفته خواستی که فارغ از #رسمیت یا #عدم_رسمیت این تشکل‌ها، مشروعیت بخش آن است. به پشتوانه دانشجویان و بنا بر وظیفه نمایندگی بخشی از دانشجویان #پلی_تکنیک امروز خطاب به تمامی هیئت‌های خودکامه‌ی سه نفره فریاد می‌زنیم که در شرایطی این چنین، آخرین روزنه‌های موجود برای شنیدن صدای خواسته‌ها و مطالبات را نباید بست. #حذف_ملت و #حذف_صدا ها و #سلب_آزادی، سکوت و آرامش و #امنیت به همراه نخواهد داشت. ارمغان حذف‌های شما، خروشی است که هزینه‌هایی شاید جبران ناپذیر همراه داشته باشد. حق اعتراض را به رسمیت بشناسید و صداهای مطالبه‌گر را بشنوید که راه عمران و آبادی کشور از شنیدن خواسته‌ها و مطالبات ملت می‌گذرد.

#تریبون_آزاد
#روز_دانشجو
#انجمن_پلی_تکنیک

🆔@AnjomanPolytecnic
📍 رعیت تصویر پادشاه

📝 یادبود #بهرام_بیضایی:

«#پادشاه را سوارانی اندر پی‌اند که می‌رسند.» این پیش بینی قطعی ترسناکی است که آسیابان را هر لحظه از کشتن پادشاه منع میکند. همین همراهی سرداران و سربازان است که بینوایی و تنهایی پادشاه را بیشتر میکند. در #مرگ_یزدگرد، پادشاهی شکست خورده روایت می‌شود که از صحنه‌ی نبرد و رکاب دارانش، به سوی مرگ گریخته و در آسیایی همراهانش او را می‌یابند. خانواده‌ی آسیابان افتاده در دام گناه قتل پادشاه، با نقل‌های گوناگون و روایات تو در تو، همچون #شهرزاد قصه گو، سعی دارند از مرگ حتمی خود را نجات دهند. قصد پرداختن به این روایات را نداریم، مسئله‌ی ما بررسی رابطه‌ی رعیت و پادشاه در آثار #بیضایی است. این یادداشت کوتاه شرحی است از گزاره‌ی عنوان: «رعیت تصویر پادشاه».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آخرین و درخشان ترین اثر برای بررسی این مفهوم، #اژدهاک است. روایت #شوریدن رعیت بر پادشاه: در این داستان یاما (جمشید) پدر اژدهاک مرزبان را می‌کشد. مارهای #کینه درون اژدهاک رشد میکنند و او سرگردان در سرزمین میگردد. حتی شهرهای #فراموشی که هر چیزی را در خود میبلعند، نمیتوانند بیدادگری یاما را در خود فروبرند. اژدهاک هیچ راهی برای آرام گرفتن نمی‌یابد. به دنبال شورش بر یاما، به سوی او میرود. نبرد با یاما می‌طلبد و یاما به او از پیشگویی پیشگویان می‌گوید. یامای پادشاه نمی‌میرد، تا زمانی که اژدهاک زنده باشد. او در رویینه دژ امن خود پناه برده است و اژهاک به سویش راهی ندارد. در آخرین بندهای برخوانی، اژدهاک به نبرد با یاما می‌رود، شکافتن دژ را دست‌ها باید و اژدهاک، دست تنها نمی‌تواند پایه‌های دژ یاما را بشکافد. و در بند دهم، یاما فرمان می‌دهد تا اژدهاک در بند باشد و افسانه‌ها از او در جهان بپراکنند تا در بند نگه داشتنش ساده تر بنماید. در این برخوان تصویر یاما هر قدر #مقتدر تر باشد، اژدهاک (رعیت) تنها تر و ناتوان تر می‌شود. اما این پایان نیست. پایان تصویر مقتدرِ یاما، می‌رسد به آغاز این یادداشت، مرگ یزدگرد. هر قدر که این اقتدار بیشتر و سهماگین‌تر خود را ظاهر سازد، در روزگاری که «مردمان با نان و خرما دشمنان را پیشواز می‌کنند» #شکست و #بینوایی پادشاه نیز سهماگین‌تر خواهد بود. چرا که در نهایت پادشاه خود تصویر همین رعیت است. همین دلیل عامل پیشگوییِ پیشگویان یاماست که گفته اند با مرگ اژدهاک او نیز خواهد اسیر مرگ خواهد بود.

این تصویر در نمایش‌های دیگر همچون نمایش‌های عروسکی نیز به خوبی دیده می‌شود. در فیلم #غریبه_و_مه نیز، زمانی که هفت مرد جنگی به دنبال کشتن غریبه هستند، هر ضربه ای که به مردان جنگی وارد میشود، غریبه نیز از آن آسیب می‌بیند. که به گونه ای نمایش دهنده‌ی همین مفهوم است.

📜 متن کامل:
🔗 yun.ir/d0a

#انجمن_پلی_تکنیک
#کمیته_فرهنگی

🆔@AnjomanPolytechnic