📌یادداشت استاد محمد مجتهد شبستری در مورد تصمیمات سلیقه ای هیئت نظارت دانشگاه پلي تكنيك در مورد برنامه آیین و آیینه :
❌❌پس از لغو برنامه ی سخنرانی آیین و آیینه در دانشگاه امیرکبیر در تاریخ 25/7/95 در خبرها خواندم یکی از مدیران آن دانشگاه چنین گفته است: چون آقای مجتهد شبستری در سخنرانیهای خود #مطالب_جدیدی درباره دین طرح میکند باید کسی در جلسه ایشان حضور داشته باشد تا سخنان او را پاسخ بگوید (و بنابر این سخن گفتن ایشان در دانشگاه مشروط به این است که جلسه به صورت #مناظره برگزار شود) تردید ندارم که این شرط کردن را #مقامات سیاسی ـ دینی، از بالا به صورت یک دستورالعمل به مدیران دانشگاه امیرکبیر القاء کرده اند. مهم این است که همه بدانند این گونه دستور داد، یکی از دهها ترفندهای گوناگون است که در قرون وسطی مقامات #کلیسای کاتولیک از آنها بهره میجستند تا دهان #ناقدان_ناصح را ببندند و نگذارند صاحب نظران غیرخودی درباره دین غیر از آنچه در قرائت رسمی کلیسا آمده سخن تازهای بگویند که مبادا #قدرت آمیخته به #جهل و #خرافات کلیسا به خطر بیفتد. آنان چنین وانمود میکردند که تنها کلیسا است که از «حقیقت» آگاه است و دیگران باید برای اظهار نظر درباره حقیقت از کلیسا اجازه بگیرند!
من به آن مقامات دینی سیاسی ایران که مدعی اند تنها آنها هستند که از حقیقت آگاه اند و سخن گفتن صاحب نظران دگراندیش این کشور درباره دین را «القاء شبهه» یا «بدعتگذاری در دین» میشمرند و جواز بیان آن سخنان را به مناظره #مشروط میکنند، دوباره میگویم آقایان! اسلام کلیسا ندارد ‼️ و در این دین هر فرد انسان، خود #بالاستقلال مسئول جستجوی #حقیقت است و شماها هم تنها آگاهان از حقیقت و یا مقامات کلیسا نیستید تا برای دیگران جواز سخن گفتن صادر کنید ‼️آیا شما میدانید که با این محدود سازیها عملاً یک #کلیسای_اسلامی! درست کرده اید؟ از این کلیسا سازی که #بدعت بزرگ شماست دست بردارید و بگذارید #دگراندیشان هم چه بسا بهتر از خود شما درباره حقیقت اظهار نظر کنند.
قطع نظر از آنچه در بالا گفتم من آمادگی کامل خود را برای یک مناظره علمی و دور از غوغا سالاری درباره چند موضوع بسیار اساسی دینی اعلام میکنم. در طی دو سال گذشته من چند مقاله منتشر کرده ام که در آنها اعتبار علم فقه و اجتهاد فقهی در عصر حاضر را به صورت جدی زیر سئوال بردهام. آن مقالات اینها هستند: 1- «چگونه مبانی کلامی و فقهی فرو ریخته است»
2- «تحریر محل نزاع با فقیهان»
3- «اگر داعش از فقیهان بپرسد؟»
4- «مبانی تئوریک داعش»
5- «چرا دوران علم اصول و اجتهاد فقهی سپری شده است؟»
این مقالات در وبسایت شخصی من و به صورت گسترده در فضای مجازی منتشر شده است (به سبب سانسور حاکم بر مطبوعات کشور چاپ این مقالات مقدور نبوده است) اینک من از آقایان #صاحب_مسند_فتوا که در حوزه علمیه قم نشسته اند و #مرجع_تقلید نامیده میشوند و هیچ گونه پاسخی به آن مقالات نداده اند ‼️صمیمانه درخواست میکنم برای انجام یک #مناظره_علمی با صاحب این قلم، در دانشگاه تهران یا سیمای جمهوری اسلامی حضور پیدا کنند تا درباره مدعاهای آن مقالات پنجگانه که با اصل و اساس مشغله بسیار مهم آقایان مراجع در ارتباط است با یکدیگر مناظره علمی کنیم. مطمئن هستم چنین گفتگوئی برای #توسعه #فرهنگ_اسلامی ما و حوزههای علمیه بسیار مفید خواهد بود. إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ (قرآن مجید/11/88) .
#مجتهد_شبستری
#آیین_و_آیینه
#انجمن_پلی_تکنیک
@AnjomanPolytechnic
❌❌پس از لغو برنامه ی سخنرانی آیین و آیینه در دانشگاه امیرکبیر در تاریخ 25/7/95 در خبرها خواندم یکی از مدیران آن دانشگاه چنین گفته است: چون آقای مجتهد شبستری در سخنرانیهای خود #مطالب_جدیدی درباره دین طرح میکند باید کسی در جلسه ایشان حضور داشته باشد تا سخنان او را پاسخ بگوید (و بنابر این سخن گفتن ایشان در دانشگاه مشروط به این است که جلسه به صورت #مناظره برگزار شود) تردید ندارم که این شرط کردن را #مقامات سیاسی ـ دینی، از بالا به صورت یک دستورالعمل به مدیران دانشگاه امیرکبیر القاء کرده اند. مهم این است که همه بدانند این گونه دستور داد، یکی از دهها ترفندهای گوناگون است که در قرون وسطی مقامات #کلیسای کاتولیک از آنها بهره میجستند تا دهان #ناقدان_ناصح را ببندند و نگذارند صاحب نظران غیرخودی درباره دین غیر از آنچه در قرائت رسمی کلیسا آمده سخن تازهای بگویند که مبادا #قدرت آمیخته به #جهل و #خرافات کلیسا به خطر بیفتد. آنان چنین وانمود میکردند که تنها کلیسا است که از «حقیقت» آگاه است و دیگران باید برای اظهار نظر درباره حقیقت از کلیسا اجازه بگیرند!
من به آن مقامات دینی سیاسی ایران که مدعی اند تنها آنها هستند که از حقیقت آگاه اند و سخن گفتن صاحب نظران دگراندیش این کشور درباره دین را «القاء شبهه» یا «بدعتگذاری در دین» میشمرند و جواز بیان آن سخنان را به مناظره #مشروط میکنند، دوباره میگویم آقایان! اسلام کلیسا ندارد ‼️ و در این دین هر فرد انسان، خود #بالاستقلال مسئول جستجوی #حقیقت است و شماها هم تنها آگاهان از حقیقت و یا مقامات کلیسا نیستید تا برای دیگران جواز سخن گفتن صادر کنید ‼️آیا شما میدانید که با این محدود سازیها عملاً یک #کلیسای_اسلامی! درست کرده اید؟ از این کلیسا سازی که #بدعت بزرگ شماست دست بردارید و بگذارید #دگراندیشان هم چه بسا بهتر از خود شما درباره حقیقت اظهار نظر کنند.
قطع نظر از آنچه در بالا گفتم من آمادگی کامل خود را برای یک مناظره علمی و دور از غوغا سالاری درباره چند موضوع بسیار اساسی دینی اعلام میکنم. در طی دو سال گذشته من چند مقاله منتشر کرده ام که در آنها اعتبار علم فقه و اجتهاد فقهی در عصر حاضر را به صورت جدی زیر سئوال بردهام. آن مقالات اینها هستند: 1- «چگونه مبانی کلامی و فقهی فرو ریخته است»
2- «تحریر محل نزاع با فقیهان»
3- «اگر داعش از فقیهان بپرسد؟»
4- «مبانی تئوریک داعش»
5- «چرا دوران علم اصول و اجتهاد فقهی سپری شده است؟»
این مقالات در وبسایت شخصی من و به صورت گسترده در فضای مجازی منتشر شده است (به سبب سانسور حاکم بر مطبوعات کشور چاپ این مقالات مقدور نبوده است) اینک من از آقایان #صاحب_مسند_فتوا که در حوزه علمیه قم نشسته اند و #مرجع_تقلید نامیده میشوند و هیچ گونه پاسخی به آن مقالات نداده اند ‼️صمیمانه درخواست میکنم برای انجام یک #مناظره_علمی با صاحب این قلم، در دانشگاه تهران یا سیمای جمهوری اسلامی حضور پیدا کنند تا درباره مدعاهای آن مقالات پنجگانه که با اصل و اساس مشغله بسیار مهم آقایان مراجع در ارتباط است با یکدیگر مناظره علمی کنیم. مطمئن هستم چنین گفتگوئی برای #توسعه #فرهنگ_اسلامی ما و حوزههای علمیه بسیار مفید خواهد بود. إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ (قرآن مجید/11/88) .
#مجتهد_شبستری
#آیین_و_آیینه
#انجمن_پلی_تکنیک
@AnjomanPolytechnic
📚«چرا ملتها شكست میخورند»
با نگارشی درخشان و دلپذیر به پرسشی پاسخ میدهد كه قرنها متخصصان را درمانده كرده است. چرا برخی كشورها ثروتمند و برخی دیگر فقیرند و به واسطه ثروت و فقر، سلامتی و بیماری غذا و قحطی از یكدیگر مجزا میشوند؟ آیا این امر ناشی از #فرهنگ، آب و هوا یا #جغرافیا است؟ یا شاید #جهل و غفلت از #سیاستهای صحیح علت ناكامی است؟ مطلقاً خیر. هیچ یك از این عوامل قطعی یا محتوم نیستند. از این كه بگذریم، چگونه توضیح دهیم كه چرا بوتسوانا تبدیل به یكی از كشورهایی شده است كه سریعترین #رشدها را در جهان دارند، در حالی كه سایر كشورها آفریقایی همچون زیمبابوه، كنگو و سیرالئون در ورطه فقر وخشونت گرفتار آمدهاند؟ دارون عجم اوغلو و رابینسون قاطعانه نشان میدهند كه این نهادهای #اقتصادی و #سیاسی ساخته دست بشرند كه شالوده #موفقیت اقتصادی (یا فقدان آن) را میسازند. عجم اوغلو و رابینسون بر مبنای پانزده سال #مطالعه برروی منابع اصلی به شواهد تاریخی فوقالعادهای از امپراطوری رم، دول شهرهای مایا و نیز دوران قرون وسطی، اتحادیه جماهیر شوروی و آفریقا نظم میبخشند تا #نظریه اقتصاد سیاسی تازهای بنا كند كه ارتباطی وسیع با پرسشهای سترگ امروزی دارد.
در کنار مطالعه این کتاب نیز قصد داریم تا مفاهیم بدوی اقتصادی را در ذیل آن فراگیریم.
#کمیته_آموزش
#حلقه_مطالعاتی
#انجمن_پلی_تکنیک
@AnjomanPolytechnic
با نگارشی درخشان و دلپذیر به پرسشی پاسخ میدهد كه قرنها متخصصان را درمانده كرده است. چرا برخی كشورها ثروتمند و برخی دیگر فقیرند و به واسطه ثروت و فقر، سلامتی و بیماری غذا و قحطی از یكدیگر مجزا میشوند؟ آیا این امر ناشی از #فرهنگ، آب و هوا یا #جغرافیا است؟ یا شاید #جهل و غفلت از #سیاستهای صحیح علت ناكامی است؟ مطلقاً خیر. هیچ یك از این عوامل قطعی یا محتوم نیستند. از این كه بگذریم، چگونه توضیح دهیم كه چرا بوتسوانا تبدیل به یكی از كشورهایی شده است كه سریعترین #رشدها را در جهان دارند، در حالی كه سایر كشورها آفریقایی همچون زیمبابوه، كنگو و سیرالئون در ورطه فقر وخشونت گرفتار آمدهاند؟ دارون عجم اوغلو و رابینسون قاطعانه نشان میدهند كه این نهادهای #اقتصادی و #سیاسی ساخته دست بشرند كه شالوده #موفقیت اقتصادی (یا فقدان آن) را میسازند. عجم اوغلو و رابینسون بر مبنای پانزده سال #مطالعه برروی منابع اصلی به شواهد تاریخی فوقالعادهای از امپراطوری رم، دول شهرهای مایا و نیز دوران قرون وسطی، اتحادیه جماهیر شوروی و آفریقا نظم میبخشند تا #نظریه اقتصاد سیاسی تازهای بنا كند كه ارتباطی وسیع با پرسشهای سترگ امروزی دارد.
در کنار مطالعه این کتاب نیز قصد داریم تا مفاهیم بدوی اقتصادی را در ذیل آن فراگیریم.
#کمیته_آموزش
#حلقه_مطالعاتی
#انجمن_پلی_تکنیک
@AnjomanPolytechnic
⬛️▪️ الغَوث الغَوث خَلِّصنا من النّار یا رَب
برهان ما را از آتش ، نه آن آتشی که تن را میسوزاند ، آن آتشی که از #جهل شعلهور میشود و انسانیت را میسوزاند .
برسان ما را به #اندیشه ، آن اندیشهای که در اخلاق ظهور میکند و انسان را به سرمنزلگاه خود میرساند.
بترسان ما را از خشم ، آن خشمی که در دل مردم بذر کینه بکارد و خلق را نسبت به یکدیگر برنجاند .
در این شبها انسانها از هر فرهنگ و آئینی، از هر مذهب و قومیتی معبود خود را درمییابند هیچکس بر دیگری #برتری ندارد و هیچ اندیشهای والاتر نیست ، هر کس خدای خود را میخواند و با او به رازونیاز میپردازد.
باشد که رستگار شویم.
#انجمن_پلی_تکنیک
@AnjomanPolytechnic
برهان ما را از آتش ، نه آن آتشی که تن را میسوزاند ، آن آتشی که از #جهل شعلهور میشود و انسانیت را میسوزاند .
برسان ما را به #اندیشه ، آن اندیشهای که در اخلاق ظهور میکند و انسان را به سرمنزلگاه خود میرساند.
بترسان ما را از خشم ، آن خشمی که در دل مردم بذر کینه بکارد و خلق را نسبت به یکدیگر برنجاند .
در این شبها انسانها از هر فرهنگ و آئینی، از هر مذهب و قومیتی معبود خود را درمییابند هیچکس بر دیگری #برتری ندارد و هیچ اندیشهای والاتر نیست ، هر کس خدای خود را میخواند و با او به رازونیاز میپردازد.
باشد که رستگار شویم.
#انجمن_پلی_تکنیک
@AnjomanPolytechnic
💢 زادروز #صادق_هدایت
"در #زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در #انزوا می خورد و می تراشد. این درد هارا نمی توان به کسی اظهار کرد،چون عموما عادت دارند این درد هارا جزو اتفاقات و پیش آمد های نادر و عجیب بشمارند ..." زخم هایی که ما مردم بر سبیل عقاید جاری خودمان سعی می کنیم آن ها را با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی کنیم. اما براستی در دنیای #رجالهها صادق چه رنجی می کشید، با چه دردی #زنده_به_گور می زیست و چگونه پریشانی #یک_سگ_ولگرد را تاب می آورد. درد هایی که از #تهران تا #پاریس و #بمبئی، هر کجا که می رفت، رهایش نمی کردند. چون مردی که فرمانده ی مغول نامزدش را سلاخی کرده و در یک آن درصدد #فرار و #انتقام است. انتقام از خود. انتقام از فرمانده.
کسی چه می داند آنچه صادق را بیش از همه می آزرد دنیای بیرون، دنیای پر چرک و کثافت رجاله ها، دنیای #جهل و #حماقت مردم، دنیای ظلم به حیوانات، دنیای #دورویی ها و #خیانت ها بود یا آتشی که از درون او زبانه می کشید، حالتی که خود آن را برزخی بین خواب و بیداری یاد می کند، دنیای درونی که قلم سعی در به تصویر کشیدن آن را داشت. دنیایی از اتفاقاتی که از ازل تا ابد تا آنجا که خارج از فهم و ادراک بشر است زندگی اورا زهرآلود کرده است. به قول #مصطفی_فرزانه : " هدایت از عوالم درونی هر آدمی صحبت می کند و خوانندهاش که همیشه به خودش دروغ گفته و یا به چنین حالاتی اعتنا نداشته سردرگم می شود. اگر می خواند: "نفسم پس میرود، از چشمهایم اشک میریزد، دهانم بدمزه است، سرم گیج میخورد، قلبم گرفته، تنم خسته و کوفته، شل، بدون اراده در رختخواب افتادهام." از خودش میپرسد این صدا از کجا میآید؟ گوینده کیست؟ زیرا به اینکه چنین حالاتی را شخصی روی کاغذ بیاورد آمخته نیست. پس چه کند؟ در جستجوی گوینده، روی جلد کتاب را نگاه میکند، امضای نویسنده را میبیند و جواب را در مییابد: "گوینده #صادق_هدایت است." و نتیجه میگیرد: "پس صادق هدایت ناخوش است، مالیخولیایی است و میخواهد به زور خودکشی کند." "
او نمی توانست خودش را به فراخور زندگی سایرین در بیاورد. موجودی که در یک حال هم #فارغ از #زندگی و #مرگ بود و هم #اسیر آنها. موجودی که نه زنده زنده بود و نه مرده مرده، فقط یک #مرده_متحرک بود که نه رابطه با دنیای زندهها داشت و نه از فراموشی و آسایش مرگ استفاده می کرد. زندگی، دنیا و مردم، همه به چشمش یک بازیچه، یک ننگ، یک چیز پوچ و بی معنی بود. تمام وجودش را یک #تاریکی فراگرفته بود. تاریکی که پر ارزش ترین قسمت وجودش بود. " این تاریکی در نهاد هر جنبنده ای هست، فقط در انزوا و برگشت به طرف خودمون، وقتیکه از #دنیای_ظاهری کناره گیری می کنیم به ما ظاهر می شه. اما همیشه مردم سعی دارن از این تاریکی و انزوا فرار بکنن، گوش خودشونو در مقابل صدای مرگ بگیرن، شخصیت خودشونو میون داد و جنجال و هیاهوی زندگی محو و نابود بکنن!..."
دردی که از درونِ جان، صادق را شکنجه می داد با #نوشتن کمی #تسکین می یافت. اما او نمی توانست همه چیز را بنویسد، نمی توانست افکار خودش را به دیگری بفهماند. نمی توانست بگوید. ورطه ی هولناکی میان او و دیگران وجود داشت. اگر هم تصمیم گرفت بنویسد فقط برای این بود که بتواند خود را به سایه اش معرفی بکند.
اما هنگامی که از لابه لای سیاهی ها، از فراسوی آن دنیای #زهرآگین پر رمز و راز، کور سوی نوری تجلی میکند؛ و در آن هنگام که شراره ی عشقی طلوع میکند، وقتی صادق از آن چشم های مهیب و افسونگر، آن چشم های #مضطرب، #متعجب، #سرزنشگر، #تهدید_کننده و #وعده_دهنده، از آن #چشمهای_اثیری می نویسد، یکی از شاهکار های سده بیستم میلادی پدید می آید. شاهکار "#بوف_کور" که به قول #رنه_لانو : "در این کتاب اهمیت #هنر به معنی بسیار آبرومند کلمه در نظر من بسیار صریح جلوه می کند."
صادق هدایت، آن کورْ بوف ناکام، آن #کوه_درد، آن پریشان مرد تریاکی، با تمام بیزاری اش اندک زمانی در ویرانه های #شوم این خراب آباد مهمان بود ؛ اما "آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی، این انعکاس سایه ی روح در حالت #اغما و #برزخ بین خواب و بیداری جلوه می کند، کسی پی خواهد برد؟"
#صادق_هدایت
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
"در #زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در #انزوا می خورد و می تراشد. این درد هارا نمی توان به کسی اظهار کرد،چون عموما عادت دارند این درد هارا جزو اتفاقات و پیش آمد های نادر و عجیب بشمارند ..." زخم هایی که ما مردم بر سبیل عقاید جاری خودمان سعی می کنیم آن ها را با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی کنیم. اما براستی در دنیای #رجالهها صادق چه رنجی می کشید، با چه دردی #زنده_به_گور می زیست و چگونه پریشانی #یک_سگ_ولگرد را تاب می آورد. درد هایی که از #تهران تا #پاریس و #بمبئی، هر کجا که می رفت، رهایش نمی کردند. چون مردی که فرمانده ی مغول نامزدش را سلاخی کرده و در یک آن درصدد #فرار و #انتقام است. انتقام از خود. انتقام از فرمانده.
کسی چه می داند آنچه صادق را بیش از همه می آزرد دنیای بیرون، دنیای پر چرک و کثافت رجاله ها، دنیای #جهل و #حماقت مردم، دنیای ظلم به حیوانات، دنیای #دورویی ها و #خیانت ها بود یا آتشی که از درون او زبانه می کشید، حالتی که خود آن را برزخی بین خواب و بیداری یاد می کند، دنیای درونی که قلم سعی در به تصویر کشیدن آن را داشت. دنیایی از اتفاقاتی که از ازل تا ابد تا آنجا که خارج از فهم و ادراک بشر است زندگی اورا زهرآلود کرده است. به قول #مصطفی_فرزانه : " هدایت از عوالم درونی هر آدمی صحبت می کند و خوانندهاش که همیشه به خودش دروغ گفته و یا به چنین حالاتی اعتنا نداشته سردرگم می شود. اگر می خواند: "نفسم پس میرود، از چشمهایم اشک میریزد، دهانم بدمزه است، سرم گیج میخورد، قلبم گرفته، تنم خسته و کوفته، شل، بدون اراده در رختخواب افتادهام." از خودش میپرسد این صدا از کجا میآید؟ گوینده کیست؟ زیرا به اینکه چنین حالاتی را شخصی روی کاغذ بیاورد آمخته نیست. پس چه کند؟ در جستجوی گوینده، روی جلد کتاب را نگاه میکند، امضای نویسنده را میبیند و جواب را در مییابد: "گوینده #صادق_هدایت است." و نتیجه میگیرد: "پس صادق هدایت ناخوش است، مالیخولیایی است و میخواهد به زور خودکشی کند." "
او نمی توانست خودش را به فراخور زندگی سایرین در بیاورد. موجودی که در یک حال هم #فارغ از #زندگی و #مرگ بود و هم #اسیر آنها. موجودی که نه زنده زنده بود و نه مرده مرده، فقط یک #مرده_متحرک بود که نه رابطه با دنیای زندهها داشت و نه از فراموشی و آسایش مرگ استفاده می کرد. زندگی، دنیا و مردم، همه به چشمش یک بازیچه، یک ننگ، یک چیز پوچ و بی معنی بود. تمام وجودش را یک #تاریکی فراگرفته بود. تاریکی که پر ارزش ترین قسمت وجودش بود. " این تاریکی در نهاد هر جنبنده ای هست، فقط در انزوا و برگشت به طرف خودمون، وقتیکه از #دنیای_ظاهری کناره گیری می کنیم به ما ظاهر می شه. اما همیشه مردم سعی دارن از این تاریکی و انزوا فرار بکنن، گوش خودشونو در مقابل صدای مرگ بگیرن، شخصیت خودشونو میون داد و جنجال و هیاهوی زندگی محو و نابود بکنن!..."
دردی که از درونِ جان، صادق را شکنجه می داد با #نوشتن کمی #تسکین می یافت. اما او نمی توانست همه چیز را بنویسد، نمی توانست افکار خودش را به دیگری بفهماند. نمی توانست بگوید. ورطه ی هولناکی میان او و دیگران وجود داشت. اگر هم تصمیم گرفت بنویسد فقط برای این بود که بتواند خود را به سایه اش معرفی بکند.
اما هنگامی که از لابه لای سیاهی ها، از فراسوی آن دنیای #زهرآگین پر رمز و راز، کور سوی نوری تجلی میکند؛ و در آن هنگام که شراره ی عشقی طلوع میکند، وقتی صادق از آن چشم های مهیب و افسونگر، آن چشم های #مضطرب، #متعجب، #سرزنشگر، #تهدید_کننده و #وعده_دهنده، از آن #چشمهای_اثیری می نویسد، یکی از شاهکار های سده بیستم میلادی پدید می آید. شاهکار "#بوف_کور" که به قول #رنه_لانو : "در این کتاب اهمیت #هنر به معنی بسیار آبرومند کلمه در نظر من بسیار صریح جلوه می کند."
صادق هدایت، آن کورْ بوف ناکام، آن #کوه_درد، آن پریشان مرد تریاکی، با تمام بیزاری اش اندک زمانی در ویرانه های #شوم این خراب آباد مهمان بود ؛ اما "آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی، این انعکاس سایه ی روح در حالت #اغما و #برزخ بین خواب و بیداری جلوه می کند، کسی پی خواهد برد؟"
#صادق_هدایت
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
برنامه انجمن اسلامی دانشجویان ترقی خواه از شنبه ۱۸ تا جمعه ۲۴ آبان ماه ۱۳۹۸:
8️⃣1️⃣ آبان؛ شنبه:
📚 ۱۷:۰۰ تا ۱۹ / کتاب #گذار_زن_از_گدار_تاریخ
#کمیته_زنان
این هفته به ادامه بررسی منابع تحقیق برای آگاهی از تاریخ زنان و نقص ها و قوتهای هر کدام از این منابع میپردازیم. #سنت و عادات و #آداب_رسوم جامعه منبع سوم مطالعه احوال زن در #تاریخ است که به اجتماع و طبقه عام نزدیک تر است بر خلاف منابع تازیخی موثق که منحصر به طبقه خواص و درباریان است و منابع دیگر گاهی دور از اجتماع.
9️⃣1️⃣ آبان؛ یکشنبه:
📚 ۱۷:۰۰ تا ۱۹:۰۰ / درآمدی بر فهم جامعه مدرن
#کمیته_سیاسی
در این جلسه به بررسی مفهوم #روشنگری و پیشینه تاریخی جنبش روشنگری در اروپا مینشینیم. کتاب ادعا میکند ریشههای تاریخی شکلگیری مفهوم ذهنی #مدرنیته و جهان عینی مدرن را میتوان در انقلابی که فیلسوفان عصر روشنگری در حوزهی شناخت و آگاهی برپا کردند، یافت. روشنگری تلاشی بر زدودن #جهل و #خرافات و نشاندن #حقیقت در جایگاه عالی آن بود. یکی از ویژگی های جوامع مدرن، نشستن جهان بینی مادی و این جهانی به جای جهان بینی فرا مادی و مذهبی است که در عصر پیشاروشنگری، جهان بینی غالب در سراسر تاریخ بشر بود.
0️⃣2️⃣ آبان؛ دوشنبه:
📚 ۱۷:۰۰ تا ۱۹:۰۰ / #داستان_خوانی
#کمیته_فرهنگی
در این حلقه مطالعاتی داستانهای کوتاه از نویسندگان معاصر ایرانی مطالعه میکنیم. در جلسات گذشته چند داستان از #بیژن_نجدی و #هوشنگ_گلشیری، #شهریار_مندنی_پور خواندیم و به بحث و گفتوگو مشغول شدیم.| در جلسهی این هفته داستانهایی از #احمد_محمود خواهیم خواند. احمد محمود نویسنده ای است که به مسائل خاص اجتماعی، با نگاهی متفاوت میپردازد.
1️⃣2️⃣ آبان؛ سهشنبه:
📚 ۱۷:۰۰ تا ۱۹:۰۰ / #نمایشنامه_خوانی
#کمیته_فرهنگی
هر هفته در نمایشنامه خوانی هرکس یک شخصیت از نمایش را برعهده میگیرد و دیالوگ های شخصیت را اجرا میکند.| این جلسه باقی مانده نمایشنامه #ندبه اثر #بهرام_بیضایی را خواهیم خواند. ندبه روایتی است از نقش منفعل زنان در جامعه؛ هنگامی که تمام مملکت ایران به تکاپو افتاده و خورشید تازه برآمدهی #مشروطه زیر ابرهای #استبداد فرو میرود، زنان تنها #تماشاگران این نمایشند. در ندبه تماشاگران به صحنه آمدند و به دنبال جایگاه و نقش خود میگردند.
2️⃣2️⃣ آبان؛ چهارشنبه:
📚 ۱۷:۰۰ تا ۱۹:۰۰ / #شاهنامه_خوانی
#کمیته_فرهنگی
شاهنامه خوانی را از آغاز شاهنامه تا پادشاهی #فریدون پیش بردیم. در جلسه گذشته به دنبال نشانه های داستان #ضحاک، در اسطوره های هند و ایران گشتیم و پادشاهی فریدون را تا تقسیم سرزمین بین سه پسرش پیش بردیم. مجلس آینده تا انتهای پادشاهی فریدون است و بحث و گفتوگو دربارهی این حکومت و داستان آن در شاهنامه.
3️⃣2️⃣ آبان؛ پنجشنبه:
📣 #چرا_تاریخ؟
#کمیته_سیاسی
در این کارگاه تلاش میکنیم تا با نگاهی علمی به تاریخ، بزرگترین وقایع گذشتهمان را در سیری طبیعی بررسی نماییم و با تعمق در آنها به #خواست، #هویت و #خاستگاه جنبشهایمان بپردازیم. با آغاز از فراز مشروطه به زمینههای شکلگیری «#ملت»ی به نام ایران میپردازیم و رفته رفته با بررسی جنبشهای اجتماعی دهههای چهل و پنجاه سیر تحول و تکامل مفاهیمی چون آزادی و عدالت را واکاوی خواهیم کرد.
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
8️⃣1️⃣ آبان؛ شنبه:
📚 ۱۷:۰۰ تا ۱۹ / کتاب #گذار_زن_از_گدار_تاریخ
#کمیته_زنان
این هفته به ادامه بررسی منابع تحقیق برای آگاهی از تاریخ زنان و نقص ها و قوتهای هر کدام از این منابع میپردازیم. #سنت و عادات و #آداب_رسوم جامعه منبع سوم مطالعه احوال زن در #تاریخ است که به اجتماع و طبقه عام نزدیک تر است بر خلاف منابع تازیخی موثق که منحصر به طبقه خواص و درباریان است و منابع دیگر گاهی دور از اجتماع.
9️⃣1️⃣ آبان؛ یکشنبه:
📚 ۱۷:۰۰ تا ۱۹:۰۰ / درآمدی بر فهم جامعه مدرن
#کمیته_سیاسی
در این جلسه به بررسی مفهوم #روشنگری و پیشینه تاریخی جنبش روشنگری در اروپا مینشینیم. کتاب ادعا میکند ریشههای تاریخی شکلگیری مفهوم ذهنی #مدرنیته و جهان عینی مدرن را میتوان در انقلابی که فیلسوفان عصر روشنگری در حوزهی شناخت و آگاهی برپا کردند، یافت. روشنگری تلاشی بر زدودن #جهل و #خرافات و نشاندن #حقیقت در جایگاه عالی آن بود. یکی از ویژگی های جوامع مدرن، نشستن جهان بینی مادی و این جهانی به جای جهان بینی فرا مادی و مذهبی است که در عصر پیشاروشنگری، جهان بینی غالب در سراسر تاریخ بشر بود.
0️⃣2️⃣ آبان؛ دوشنبه:
📚 ۱۷:۰۰ تا ۱۹:۰۰ / #داستان_خوانی
#کمیته_فرهنگی
در این حلقه مطالعاتی داستانهای کوتاه از نویسندگان معاصر ایرانی مطالعه میکنیم. در جلسات گذشته چند داستان از #بیژن_نجدی و #هوشنگ_گلشیری، #شهریار_مندنی_پور خواندیم و به بحث و گفتوگو مشغول شدیم.| در جلسهی این هفته داستانهایی از #احمد_محمود خواهیم خواند. احمد محمود نویسنده ای است که به مسائل خاص اجتماعی، با نگاهی متفاوت میپردازد.
1️⃣2️⃣ آبان؛ سهشنبه:
📚 ۱۷:۰۰ تا ۱۹:۰۰ / #نمایشنامه_خوانی
#کمیته_فرهنگی
هر هفته در نمایشنامه خوانی هرکس یک شخصیت از نمایش را برعهده میگیرد و دیالوگ های شخصیت را اجرا میکند.| این جلسه باقی مانده نمایشنامه #ندبه اثر #بهرام_بیضایی را خواهیم خواند. ندبه روایتی است از نقش منفعل زنان در جامعه؛ هنگامی که تمام مملکت ایران به تکاپو افتاده و خورشید تازه برآمدهی #مشروطه زیر ابرهای #استبداد فرو میرود، زنان تنها #تماشاگران این نمایشند. در ندبه تماشاگران به صحنه آمدند و به دنبال جایگاه و نقش خود میگردند.
2️⃣2️⃣ آبان؛ چهارشنبه:
📚 ۱۷:۰۰ تا ۱۹:۰۰ / #شاهنامه_خوانی
#کمیته_فرهنگی
شاهنامه خوانی را از آغاز شاهنامه تا پادشاهی #فریدون پیش بردیم. در جلسه گذشته به دنبال نشانه های داستان #ضحاک، در اسطوره های هند و ایران گشتیم و پادشاهی فریدون را تا تقسیم سرزمین بین سه پسرش پیش بردیم. مجلس آینده تا انتهای پادشاهی فریدون است و بحث و گفتوگو دربارهی این حکومت و داستان آن در شاهنامه.
3️⃣2️⃣ آبان؛ پنجشنبه:
📣 #چرا_تاریخ؟
#کمیته_سیاسی
در این کارگاه تلاش میکنیم تا با نگاهی علمی به تاریخ، بزرگترین وقایع گذشتهمان را در سیری طبیعی بررسی نماییم و با تعمق در آنها به #خواست، #هویت و #خاستگاه جنبشهایمان بپردازیم. با آغاز از فراز مشروطه به زمینههای شکلگیری «#ملت»ی به نام ایران میپردازیم و رفته رفته با بررسی جنبشهای اجتماعی دهههای چهل و پنجاه سیر تحول و تکامل مفاهیمی چون آزادی و عدالت را واکاوی خواهیم کرد.
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic