Forwarded from دانشجویان متحد
◾️ انا لله و انا الیه راجعون
خشونت و ترور بلای خانمانسوزی است که باید برای رهایی از آن چارهای اندیشید اما هر جا که باشد محکوم است و چه جانکاه است وقتی هموطنم را با خود میبرد. شهادت عدهای از مرزبانان میهن عزیزمان را تسلیت میگوییم و ضمن محکومیت این اقدامات ضدانسانی، همدردی خود را با خانوادههای ایشان و مردم عزیز سیستان و بلوچستان اعلام میداریم.
باشد که سالهایی بیاید و برود و خبری از ترور و خشونت در ایران عزیز نباشد.
#دانشجویان_متحد 🍀
🆔 @anjmotahed
خشونت و ترور بلای خانمانسوزی است که باید برای رهایی از آن چارهای اندیشید اما هر جا که باشد محکوم است و چه جانکاه است وقتی هموطنم را با خود میبرد. شهادت عدهای از مرزبانان میهن عزیزمان را تسلیت میگوییم و ضمن محکومیت این اقدامات ضدانسانی، همدردی خود را با خانوادههای ایشان و مردم عزیز سیستان و بلوچستان اعلام میداریم.
باشد که سالهایی بیاید و برود و خبری از ترور و خشونت در ایران عزیز نباشد.
#دانشجویان_متحد 🍀
🆔 @anjmotahed
" #میرحسین_موسوی زنده است. "
❇️ #25_بهمن که میرسد نمیتوان به تقویم بیاهمیت بود.
بهمن ماه سال 1389، هنوز بیش از یک سال از #انتخابات88 و اعتراضات گسترده مردم به حاکمیت میگذشت. اعتراضات #مسالمتآمیزی که با حضور جمعیتهای میلیونی در خیابانها و در اعتراض به نتایج انتخابات آغاز شد و با مطالبات گستردهتر مردم تحت لوای #قانون_اساسی و تحقق آرمانهای راستین #انقلاب 57 ادامه پیدا کرد و سعی داشت انقلاب را به ریشههای اصیل، و شرایط پیش از انحراف شعارهای آن بکشاند.
موسوی، که نامش مترادف بازدمیدن در رویایی عمومی بود که انقلاب را به پیروزی رساند، تلفیق و ترکیب خاطرهها و خواهشها و امیدهای سه نسل پس از انقلاب بود و در نقطهای ایستاده بود که #قانون_اساسی را در برابر قانون و قانونگذاران، #مردم را در برابر #دولت، و #جمهوری اسلامی را در برابر #حکومت اسلامی قرار داده بود و در مقابل، به حاکمیت گوشزد میکرد که آنانی #ساختارشکن و هرج و مرج طلب هستند که بابهانه و بیبهانه از اصول اسلامی عدول میکنند و بنابر امیال شخصیشان یا حفظ منافعشان دست به تعطیلی اصولی از قانون اساسی میزنند.
میرحسین #جمهوری_اسلامی را مساوی #مردم قرار داده بود و مدام تاکید میکرد که اوضاع و احوال کشور آن چیزی نیست که سی سال بیش از این مردم آرزویش را داشتند (و امروز، 40سال). او به درستی زندگی را به سیاست گره زده بود و مدام به مردم و مخالفان وضع موجود توصیه میکرد همانگونه که در طول یک قرن گذشته همواره دستآوردهای ملت، با تلاش و جهاد و مبارزهی مستمرشان بدست آمده، اکنون هم نباید پس از چندی احساس خستگی کرد یا تصور این را برد که کار تمام شده و باید به خانهها بازگردیم، زیرا که محصول از بین میرود. همانگونه که در یکی از بیانیههایش گفت: #مبارزه امری مقدس است، اما دائمی نیست، آنچه که دائمیست #زندگی ست.
بهمن 89 مصادف شده بود با خود سوزی دستفروشی در تونس، در اعتراض به وضعیت کشور. آتشی که شعلهاش زبانه کشید و دامان #دیکتاتور های کشورهای عربی را در خود گرفت و به زیرشان افکند. روزهایی بود که مردم برای همبستگی با این معترضین قصد داشتند به خیابانها بیایند و #موسوی و #کروبی نیز در نامه مشترکی به وزیر کشور درخواست برپایی راهپیمایی مسالمتآمیز در 25 بهمن کردند. نامه بیپاسخ ماند و آنها هنگام بیرون آمدن از درب منزلشان با سد #نیروهای_امنیتی مواجه شدند. و از این روز به بعد محصور شدند.
❌ #صنوبرها هم در خیابان به #نجوا چیزی گفتند. #گزمگان به هیاهو #شمشیر در پرندگان نهادند و چندتن از هموطنانمان از جمله دو دانشجو به نامهای #صانع_ژاله و #محمد_مختاری به #شهادت رسیدند.
#۲۵بهمن
#انتظار۸ساله
#انجمن_پلی_تکنیک 🍀
🆔@AnjomanPolytechnic
❇️ #25_بهمن که میرسد نمیتوان به تقویم بیاهمیت بود.
بهمن ماه سال 1389، هنوز بیش از یک سال از #انتخابات88 و اعتراضات گسترده مردم به حاکمیت میگذشت. اعتراضات #مسالمتآمیزی که با حضور جمعیتهای میلیونی در خیابانها و در اعتراض به نتایج انتخابات آغاز شد و با مطالبات گستردهتر مردم تحت لوای #قانون_اساسی و تحقق آرمانهای راستین #انقلاب 57 ادامه پیدا کرد و سعی داشت انقلاب را به ریشههای اصیل، و شرایط پیش از انحراف شعارهای آن بکشاند.
موسوی، که نامش مترادف بازدمیدن در رویایی عمومی بود که انقلاب را به پیروزی رساند، تلفیق و ترکیب خاطرهها و خواهشها و امیدهای سه نسل پس از انقلاب بود و در نقطهای ایستاده بود که #قانون_اساسی را در برابر قانون و قانونگذاران، #مردم را در برابر #دولت، و #جمهوری اسلامی را در برابر #حکومت اسلامی قرار داده بود و در مقابل، به حاکمیت گوشزد میکرد که آنانی #ساختارشکن و هرج و مرج طلب هستند که بابهانه و بیبهانه از اصول اسلامی عدول میکنند و بنابر امیال شخصیشان یا حفظ منافعشان دست به تعطیلی اصولی از قانون اساسی میزنند.
میرحسین #جمهوری_اسلامی را مساوی #مردم قرار داده بود و مدام تاکید میکرد که اوضاع و احوال کشور آن چیزی نیست که سی سال بیش از این مردم آرزویش را داشتند (و امروز، 40سال). او به درستی زندگی را به سیاست گره زده بود و مدام به مردم و مخالفان وضع موجود توصیه میکرد همانگونه که در طول یک قرن گذشته همواره دستآوردهای ملت، با تلاش و جهاد و مبارزهی مستمرشان بدست آمده، اکنون هم نباید پس از چندی احساس خستگی کرد یا تصور این را برد که کار تمام شده و باید به خانهها بازگردیم، زیرا که محصول از بین میرود. همانگونه که در یکی از بیانیههایش گفت: #مبارزه امری مقدس است، اما دائمی نیست، آنچه که دائمیست #زندگی ست.
بهمن 89 مصادف شده بود با خود سوزی دستفروشی در تونس، در اعتراض به وضعیت کشور. آتشی که شعلهاش زبانه کشید و دامان #دیکتاتور های کشورهای عربی را در خود گرفت و به زیرشان افکند. روزهایی بود که مردم برای همبستگی با این معترضین قصد داشتند به خیابانها بیایند و #موسوی و #کروبی نیز در نامه مشترکی به وزیر کشور درخواست برپایی راهپیمایی مسالمتآمیز در 25 بهمن کردند. نامه بیپاسخ ماند و آنها هنگام بیرون آمدن از درب منزلشان با سد #نیروهای_امنیتی مواجه شدند. و از این روز به بعد محصور شدند.
❌ #صنوبرها هم در خیابان به #نجوا چیزی گفتند. #گزمگان به هیاهو #شمشیر در پرندگان نهادند و چندتن از هموطنانمان از جمله دو دانشجو به نامهای #صانع_ژاله و #محمد_مختاری به #شهادت رسیدند.
#۲۵بهمن
#انتظار۸ساله
#انجمن_پلی_تکنیک 🍀
🆔@AnjomanPolytechnic
بال فرشتگان سحر را شکسته اند
خورشید را گرفته به زنجیر بسته اند
اما به چشم های تو ای چشمه ی امید
شب پایدار نیست!
#25_بهمن
#جنبش_سبز
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
خورشید را گرفته به زنجیر بسته اند
اما به چشم های تو ای چشمه ی امید
شب پایدار نیست!
#25_بهمن
#جنبش_سبز
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
💢 زادروز #صادق_هدایت
"در #زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در #انزوا می خورد و می تراشد. این درد هارا نمی توان به کسی اظهار کرد،چون عموما عادت دارند این درد هارا جزو اتفاقات و پیش آمد های نادر و عجیب بشمارند ..." زخم هایی که ما مردم بر سبیل عقاید جاری خودمان سعی می کنیم آن ها را با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی کنیم. اما براستی در دنیای #رجالهها صادق چه رنجی می کشید، با چه دردی #زنده_به_گور می زیست و چگونه پریشانی #یک_سگ_ولگرد را تاب می آورد. درد هایی که از #تهران تا #پاریس و #بمبئی، هر کجا که می رفت، رهایش نمی کردند. چون مردی که فرمانده ی مغول نامزدش را سلاخی کرده و در یک آن درصدد #فرار و #انتقام است. انتقام از خود. انتقام از فرمانده.
کسی چه می داند آنچه صادق را بیش از همه می آزرد دنیای بیرون، دنیای پر چرک و کثافت رجاله ها، دنیای #جهل و #حماقت مردم، دنیای ظلم به حیوانات، دنیای #دورویی ها و #خیانت ها بود یا آتشی که از درون او زبانه می کشید، حالتی که خود آن را برزخی بین خواب و بیداری یاد می کند، دنیای درونی که قلم سعی در به تصویر کشیدن آن را داشت. دنیایی از اتفاقاتی که از ازل تا ابد تا آنجا که خارج از فهم و ادراک بشر است زندگی اورا زهرآلود کرده است. به قول #مصطفی_فرزانه : " هدایت از عوالم درونی هر آدمی صحبت می کند و خوانندهاش که همیشه به خودش دروغ گفته و یا به چنین حالاتی اعتنا نداشته سردرگم می شود. اگر می خواند: "نفسم پس میرود، از چشمهایم اشک میریزد، دهانم بدمزه است، سرم گیج میخورد، قلبم گرفته، تنم خسته و کوفته، شل، بدون اراده در رختخواب افتادهام." از خودش میپرسد این صدا از کجا میآید؟ گوینده کیست؟ زیرا به اینکه چنین حالاتی را شخصی روی کاغذ بیاورد آمخته نیست. پس چه کند؟ در جستجوی گوینده، روی جلد کتاب را نگاه میکند، امضای نویسنده را میبیند و جواب را در مییابد: "گوینده #صادق_هدایت است." و نتیجه میگیرد: "پس صادق هدایت ناخوش است، مالیخولیایی است و میخواهد به زور خودکشی کند." "
او نمی توانست خودش را به فراخور زندگی سایرین در بیاورد. موجودی که در یک حال هم #فارغ از #زندگی و #مرگ بود و هم #اسیر آنها. موجودی که نه زنده زنده بود و نه مرده مرده، فقط یک #مرده_متحرک بود که نه رابطه با دنیای زندهها داشت و نه از فراموشی و آسایش مرگ استفاده می کرد. زندگی، دنیا و مردم، همه به چشمش یک بازیچه، یک ننگ، یک چیز پوچ و بی معنی بود. تمام وجودش را یک #تاریکی فراگرفته بود. تاریکی که پر ارزش ترین قسمت وجودش بود. " این تاریکی در نهاد هر جنبنده ای هست، فقط در انزوا و برگشت به طرف خودمون، وقتیکه از #دنیای_ظاهری کناره گیری می کنیم به ما ظاهر می شه. اما همیشه مردم سعی دارن از این تاریکی و انزوا فرار بکنن، گوش خودشونو در مقابل صدای مرگ بگیرن، شخصیت خودشونو میون داد و جنجال و هیاهوی زندگی محو و نابود بکنن!..."
دردی که از درونِ جان، صادق را شکنجه می داد با #نوشتن کمی #تسکین می یافت. اما او نمی توانست همه چیز را بنویسد، نمی توانست افکار خودش را به دیگری بفهماند. نمی توانست بگوید. ورطه ی هولناکی میان او و دیگران وجود داشت. اگر هم تصمیم گرفت بنویسد فقط برای این بود که بتواند خود را به سایه اش معرفی بکند.
اما هنگامی که از لابه لای سیاهی ها، از فراسوی آن دنیای #زهرآگین پر رمز و راز، کور سوی نوری تجلی میکند؛ و در آن هنگام که شراره ی عشقی طلوع میکند، وقتی صادق از آن چشم های مهیب و افسونگر، آن چشم های #مضطرب، #متعجب، #سرزنشگر، #تهدید_کننده و #وعده_دهنده، از آن #چشمهای_اثیری می نویسد، یکی از شاهکار های سده بیستم میلادی پدید می آید. شاهکار "#بوف_کور" که به قول #رنه_لانو : "در این کتاب اهمیت #هنر به معنی بسیار آبرومند کلمه در نظر من بسیار صریح جلوه می کند."
صادق هدایت، آن کورْ بوف ناکام، آن #کوه_درد، آن پریشان مرد تریاکی، با تمام بیزاری اش اندک زمانی در ویرانه های #شوم این خراب آباد مهمان بود ؛ اما "آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی، این انعکاس سایه ی روح در حالت #اغما و #برزخ بین خواب و بیداری جلوه می کند، کسی پی خواهد برد؟"
#صادق_هدایت
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
"در #زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در #انزوا می خورد و می تراشد. این درد هارا نمی توان به کسی اظهار کرد،چون عموما عادت دارند این درد هارا جزو اتفاقات و پیش آمد های نادر و عجیب بشمارند ..." زخم هایی که ما مردم بر سبیل عقاید جاری خودمان سعی می کنیم آن ها را با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی کنیم. اما براستی در دنیای #رجالهها صادق چه رنجی می کشید، با چه دردی #زنده_به_گور می زیست و چگونه پریشانی #یک_سگ_ولگرد را تاب می آورد. درد هایی که از #تهران تا #پاریس و #بمبئی، هر کجا که می رفت، رهایش نمی کردند. چون مردی که فرمانده ی مغول نامزدش را سلاخی کرده و در یک آن درصدد #فرار و #انتقام است. انتقام از خود. انتقام از فرمانده.
کسی چه می داند آنچه صادق را بیش از همه می آزرد دنیای بیرون، دنیای پر چرک و کثافت رجاله ها، دنیای #جهل و #حماقت مردم، دنیای ظلم به حیوانات، دنیای #دورویی ها و #خیانت ها بود یا آتشی که از درون او زبانه می کشید، حالتی که خود آن را برزخی بین خواب و بیداری یاد می کند، دنیای درونی که قلم سعی در به تصویر کشیدن آن را داشت. دنیایی از اتفاقاتی که از ازل تا ابد تا آنجا که خارج از فهم و ادراک بشر است زندگی اورا زهرآلود کرده است. به قول #مصطفی_فرزانه : " هدایت از عوالم درونی هر آدمی صحبت می کند و خوانندهاش که همیشه به خودش دروغ گفته و یا به چنین حالاتی اعتنا نداشته سردرگم می شود. اگر می خواند: "نفسم پس میرود، از چشمهایم اشک میریزد، دهانم بدمزه است، سرم گیج میخورد، قلبم گرفته، تنم خسته و کوفته، شل، بدون اراده در رختخواب افتادهام." از خودش میپرسد این صدا از کجا میآید؟ گوینده کیست؟ زیرا به اینکه چنین حالاتی را شخصی روی کاغذ بیاورد آمخته نیست. پس چه کند؟ در جستجوی گوینده، روی جلد کتاب را نگاه میکند، امضای نویسنده را میبیند و جواب را در مییابد: "گوینده #صادق_هدایت است." و نتیجه میگیرد: "پس صادق هدایت ناخوش است، مالیخولیایی است و میخواهد به زور خودکشی کند." "
او نمی توانست خودش را به فراخور زندگی سایرین در بیاورد. موجودی که در یک حال هم #فارغ از #زندگی و #مرگ بود و هم #اسیر آنها. موجودی که نه زنده زنده بود و نه مرده مرده، فقط یک #مرده_متحرک بود که نه رابطه با دنیای زندهها داشت و نه از فراموشی و آسایش مرگ استفاده می کرد. زندگی، دنیا و مردم، همه به چشمش یک بازیچه، یک ننگ، یک چیز پوچ و بی معنی بود. تمام وجودش را یک #تاریکی فراگرفته بود. تاریکی که پر ارزش ترین قسمت وجودش بود. " این تاریکی در نهاد هر جنبنده ای هست، فقط در انزوا و برگشت به طرف خودمون، وقتیکه از #دنیای_ظاهری کناره گیری می کنیم به ما ظاهر می شه. اما همیشه مردم سعی دارن از این تاریکی و انزوا فرار بکنن، گوش خودشونو در مقابل صدای مرگ بگیرن، شخصیت خودشونو میون داد و جنجال و هیاهوی زندگی محو و نابود بکنن!..."
دردی که از درونِ جان، صادق را شکنجه می داد با #نوشتن کمی #تسکین می یافت. اما او نمی توانست همه چیز را بنویسد، نمی توانست افکار خودش را به دیگری بفهماند. نمی توانست بگوید. ورطه ی هولناکی میان او و دیگران وجود داشت. اگر هم تصمیم گرفت بنویسد فقط برای این بود که بتواند خود را به سایه اش معرفی بکند.
اما هنگامی که از لابه لای سیاهی ها، از فراسوی آن دنیای #زهرآگین پر رمز و راز، کور سوی نوری تجلی میکند؛ و در آن هنگام که شراره ی عشقی طلوع میکند، وقتی صادق از آن چشم های مهیب و افسونگر، آن چشم های #مضطرب، #متعجب، #سرزنشگر، #تهدید_کننده و #وعده_دهنده، از آن #چشمهای_اثیری می نویسد، یکی از شاهکار های سده بیستم میلادی پدید می آید. شاهکار "#بوف_کور" که به قول #رنه_لانو : "در این کتاب اهمیت #هنر به معنی بسیار آبرومند کلمه در نظر من بسیار صریح جلوه می کند."
صادق هدایت، آن کورْ بوف ناکام، آن #کوه_درد، آن پریشان مرد تریاکی، با تمام بیزاری اش اندک زمانی در ویرانه های #شوم این خراب آباد مهمان بود ؛ اما "آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی، این انعکاس سایه ی روح در حالت #اغما و #برزخ بین خواب و بیداری جلوه می کند، کسی پی خواهد برد؟"
#صادق_هدایت
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
کارگاه آشنایی با اخبار جعلی(Fake News)
مدرس: #مسعود_باستانی (روزنامه نگار و فعال رسانهای)
زمان: پنجشنبه نهم اسفندماه ساعت 11
جهت ثبت نام به دفتر انجمن مراجعه فرمایید و یا با روابط عمومی انجمن ارتباط برقرار کنید.
ارتباط با روابط عمومی:
@Anjomanpolytechniccc
#اخبار_جعلی
#FAKE_NEWS
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
مدرس: #مسعود_باستانی (روزنامه نگار و فعال رسانهای)
زمان: پنجشنبه نهم اسفندماه ساعت 11
جهت ثبت نام به دفتر انجمن مراجعه فرمایید و یا با روابط عمومی انجمن ارتباط برقرار کنید.
ارتباط با روابط عمومی:
@Anjomanpolytechniccc
#اخبار_جعلی
#FAKE_NEWS
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
نادر نادرپور، #مترجم، #شاعر نیمایی، #غزل_سرا، از نوادگان نادرشاه افشار و متولد ۱۶ خرداد ۱۳۰۸ در خانواده ای فرهیخته و هنردوست بود.
با اینکه پدرش، تقی میرزا را در نوجوانی از دست داد اما نادرپور ادبیات و اشعار سنتی را از او که نقاشی چیره دست و مردی آشنا به شعر و ادب فارسی بود، از سنین کودکی، آموخت. مادرش نیز که در نواختن تار مهارت داشت، در ایجاد علاقه ی نادرپور به موسیقی بسیار تاثیرگذار بود.
در دوران تحصیلش در دبیرستان "ایران شهر" تهران و در بحبوحه جنگ جهانی دوم، درگیر فعالیت های سیاسی شد و بعد ها نیز برای مدتی به "حزب توده ی ایران" پیوست. در این دوره اشعاری در مجلات "مردم"، "ایران ما" و "رهبر" منتشر کرد که مورد حمایت حزب توده قرار گرفتند. پس از آن فعالیت های سیاسی وی همچنان ادامه داشت و ردپایش در ماجراهایی چون "غائله ی آذربایجان" و حمایتش از "جبهه ملی" به رهبری "محمد مصدق" دیده می شود.
نادر پور در سال ۱۳۲۸ برای ادامه ی تحصیل به فرانسه مهاجرت کرد و لیسانس زبان و ادبیات فرانسه خود را از دانشگاه "سوربن" پاریس گرفت. در آن زمان برای "نیروی سوم" نیز نویسندگی می کرد. تحصیلاتش در اروپا و تسلطی که بر زبان های دیگر داشت از دلایل متعدد آشنایی نادرپور با شعر جهان و تاثیر این امر در شعر او هستند. به زعم بسیاری، او توانست مرزهای شعرش را از بومی گرایی به سوی نوعی نگاه جهانی در شعر سوق دهد. محمد علی بهمنی در این باره می گوید: "نادرپور نگاهی جهانی به شعر داشت و به دلیل تسلطی که به زبان های خارجی داشت و شعر را به زبان های دیگر می خواند، متوجه این موضوع بود که شعری - خصوصا شعر بعد از نیما - ماندگارتر خواهد بود که در کنار نگاه اقلیمی، نگاهی جهانی داشته باشد و خودش این نوع نگاه را در شعر داشت و در واقع این آموزه ای برای شاعران و دیگرانی چون من بود که می خواستند غزل بعد از نیما را ادامه بدهند. نادرپور جزء اولین کسانی بود که بعد از شعر نیما، گستره ای را فراهم کرد تا بگوید نیما با تحولی که در شعر ایجاد کرده، آینده ی ما را به شعر جهان پیوند زده است و این اتفاق کمی نبود."
در سال های آتی پس از بازگشت به تهران در سال ۱۳۳۱، علاوه بر فعالیتی که در رادیو و تلویزیون داشت در زمینه های مختلفی مشغول به فعالیت شد از جمله به عنوان مشاور در "وزارت فرهنگ و هنر"، ویراستار "مجله ی نمایش" و سردبیر ماهنامه ی "هنر و مردم". او همچنین به رم سفر کرد تا تحصیلاتش را در زمینه ی ادبیات ایتالیایی تکمیل کند. در سال ۱۳۴۶ در کنار تعدادی از روشنفکران و نویسندگان مشهور، در تاسیس "#کانون_نویسندگان" ایران نقش داست و به عنوان یکی از اعضای اولین دوره هیئت دبیران کانون انتخاب گردید.
پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، نادر پور از ایران رفت و به فعالیت های ادبی خود در خارج از کشور ادامه داد. با وجود تمام شور و اشتیاقی که برای بازگشت به وطن داشت، تا بهمن ماه سال ۱۳۷۹ که بر اثر سکته ی قلبی در لس آنجلس آمریکا در گذشت، به ایران بازنگشت.
" آری در این دیار
با غربتی به وسعت اندوه و انتظار
ما با زمان به سوی فنا کوچ میکنیم
بی هیچ اشتیاق
بی هیچ یادگار"
علارغم شهرت و اعتباری که نادرپور در زمان خود داشت، او و اشعارش امروزه کمتر در میان جوانان شناخته شده هستند. او یکی از مهم ترین ادامه دهندگان راه نیما بود و در کنار شعر نیمایی، غزل های خوبی می سرود اما هیچ گاه مدعی غزل سرایی نبود. این شاعر، شعر بعد از نیما را با نگاه فرا ایرانی اش متحول کرد و هم تراز با شاعرانی چون اخوان ثالث، فرخزاد، شاملو، مشیری و سپهری، جزء اولین کسانی بود که مرزهای شعر نو فارسی را گستراند.
از مجموعه اشعار نادرپور میتوان به "چشم ها و دست ها" و "از آسمان تا ریسمان" اشاره کرد.
بخشی از شعر انگور سروده ی نادر نادرپور:
"شما هم ای خریداران شعر من
اگر در دانه های نازک لفظم
و یا در خوشه های روشن شعرم
شراب و شهد می بینید، غیر از اشک و خونم نیست
کجا شهد است؟ این اشک است، این خون است..."
#نادر_نادرپور
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
با اینکه پدرش، تقی میرزا را در نوجوانی از دست داد اما نادرپور ادبیات و اشعار سنتی را از او که نقاشی چیره دست و مردی آشنا به شعر و ادب فارسی بود، از سنین کودکی، آموخت. مادرش نیز که در نواختن تار مهارت داشت، در ایجاد علاقه ی نادرپور به موسیقی بسیار تاثیرگذار بود.
در دوران تحصیلش در دبیرستان "ایران شهر" تهران و در بحبوحه جنگ جهانی دوم، درگیر فعالیت های سیاسی شد و بعد ها نیز برای مدتی به "حزب توده ی ایران" پیوست. در این دوره اشعاری در مجلات "مردم"، "ایران ما" و "رهبر" منتشر کرد که مورد حمایت حزب توده قرار گرفتند. پس از آن فعالیت های سیاسی وی همچنان ادامه داشت و ردپایش در ماجراهایی چون "غائله ی آذربایجان" و حمایتش از "جبهه ملی" به رهبری "محمد مصدق" دیده می شود.
نادر پور در سال ۱۳۲۸ برای ادامه ی تحصیل به فرانسه مهاجرت کرد و لیسانس زبان و ادبیات فرانسه خود را از دانشگاه "سوربن" پاریس گرفت. در آن زمان برای "نیروی سوم" نیز نویسندگی می کرد. تحصیلاتش در اروپا و تسلطی که بر زبان های دیگر داشت از دلایل متعدد آشنایی نادرپور با شعر جهان و تاثیر این امر در شعر او هستند. به زعم بسیاری، او توانست مرزهای شعرش را از بومی گرایی به سوی نوعی نگاه جهانی در شعر سوق دهد. محمد علی بهمنی در این باره می گوید: "نادرپور نگاهی جهانی به شعر داشت و به دلیل تسلطی که به زبان های خارجی داشت و شعر را به زبان های دیگر می خواند، متوجه این موضوع بود که شعری - خصوصا شعر بعد از نیما - ماندگارتر خواهد بود که در کنار نگاه اقلیمی، نگاهی جهانی داشته باشد و خودش این نوع نگاه را در شعر داشت و در واقع این آموزه ای برای شاعران و دیگرانی چون من بود که می خواستند غزل بعد از نیما را ادامه بدهند. نادرپور جزء اولین کسانی بود که بعد از شعر نیما، گستره ای را فراهم کرد تا بگوید نیما با تحولی که در شعر ایجاد کرده، آینده ی ما را به شعر جهان پیوند زده است و این اتفاق کمی نبود."
در سال های آتی پس از بازگشت به تهران در سال ۱۳۳۱، علاوه بر فعالیتی که در رادیو و تلویزیون داشت در زمینه های مختلفی مشغول به فعالیت شد از جمله به عنوان مشاور در "وزارت فرهنگ و هنر"، ویراستار "مجله ی نمایش" و سردبیر ماهنامه ی "هنر و مردم". او همچنین به رم سفر کرد تا تحصیلاتش را در زمینه ی ادبیات ایتالیایی تکمیل کند. در سال ۱۳۴۶ در کنار تعدادی از روشنفکران و نویسندگان مشهور، در تاسیس "#کانون_نویسندگان" ایران نقش داست و به عنوان یکی از اعضای اولین دوره هیئت دبیران کانون انتخاب گردید.
پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، نادر پور از ایران رفت و به فعالیت های ادبی خود در خارج از کشور ادامه داد. با وجود تمام شور و اشتیاقی که برای بازگشت به وطن داشت، تا بهمن ماه سال ۱۳۷۹ که بر اثر سکته ی قلبی در لس آنجلس آمریکا در گذشت، به ایران بازنگشت.
" آری در این دیار
با غربتی به وسعت اندوه و انتظار
ما با زمان به سوی فنا کوچ میکنیم
بی هیچ اشتیاق
بی هیچ یادگار"
علارغم شهرت و اعتباری که نادرپور در زمان خود داشت، او و اشعارش امروزه کمتر در میان جوانان شناخته شده هستند. او یکی از مهم ترین ادامه دهندگان راه نیما بود و در کنار شعر نیمایی، غزل های خوبی می سرود اما هیچ گاه مدعی غزل سرایی نبود. این شاعر، شعر بعد از نیما را با نگاه فرا ایرانی اش متحول کرد و هم تراز با شاعرانی چون اخوان ثالث، فرخزاد، شاملو، مشیری و سپهری، جزء اولین کسانی بود که مرزهای شعر نو فارسی را گستراند.
از مجموعه اشعار نادرپور میتوان به "چشم ها و دست ها" و "از آسمان تا ریسمان" اشاره کرد.
بخشی از شعر انگور سروده ی نادر نادرپور:
"شما هم ای خریداران شعر من
اگر در دانه های نازک لفظم
و یا در خوشه های روشن شعرم
شراب و شهد می بینید، غیر از اشک و خونم نیست
کجا شهد است؟ این اشک است، این خون است..."
#نادر_نادرپور
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
نمایش کمدی موزیکال #کله_پوچ_ها
کاری از کانون تئاتر دانشگاه صنعتی امیرکبیر
۴تا۸ اسفند، ساعت۱۸
دانشگاه صنعتی امیرکبیر، آمفی تئاتر مولانا
قیمت بلیت:
عموم: ۲۰ هزار تومان
دانشجویی: ۱۰ هزار تومان
https://www.tiwall.com/p/kalepuchha
تمامی دانشجویان از طریق کد تخفیف tiwallstudents میتوانند با تخفیف ۵۰٪ بلیت نمایش را تهیه کنند.
دیگر راههای تهیه بلیت:
حضور در صحن دانشگاه امیرکبیر
تماس با شماره ۰۹۱۰۰۲۳۰۵۳۳
پیام به آیدی تلگرام @mimrezvaf
#کانون_تئاتر_امیرکبیر
🆔@AnjomanPolytechnic
کاری از کانون تئاتر دانشگاه صنعتی امیرکبیر
۴تا۸ اسفند، ساعت۱۸
دانشگاه صنعتی امیرکبیر، آمفی تئاتر مولانا
قیمت بلیت:
عموم: ۲۰ هزار تومان
دانشجویی: ۱۰ هزار تومان
https://www.tiwall.com/p/kalepuchha
تمامی دانشجویان از طریق کد تخفیف tiwallstudents میتوانند با تخفیف ۵۰٪ بلیت نمایش را تهیه کنند.
دیگر راههای تهیه بلیت:
حضور در صحن دانشگاه امیرکبیر
تماس با شماره ۰۹۱۰۰۲۳۰۵۳۳
پیام به آیدی تلگرام @mimrezvaf
#کانون_تئاتر_امیرکبیر
🆔@AnjomanPolytechnic
📚 جلسات #همخوانی_کتاب و بحث و گفت و گو در مورد داستان های کوتاه از نویسندگان #ایرانی
🔸هر دوشنبه داستان هایی از یک نویسنده؛ این هفته مجموعه داستان «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» از #بیژن_نجدی
🕔 زمان برگزاری: دوشنبهها ساعت 5
❕ برای شرکت در جلسات همخوانی کتاب به آیدی @Anjomanpolytechniccc یا دفتر انجمن مراجعه نمایید
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
🔸هر دوشنبه داستان هایی از یک نویسنده؛ این هفته مجموعه داستان «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» از #بیژن_نجدی
🕔 زمان برگزاری: دوشنبهها ساعت 5
❕ برای شرکت در جلسات همخوانی کتاب به آیدی @Anjomanpolytechniccc یا دفتر انجمن مراجعه نمایید
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
نشریه عصر ترقی ارگان رسمی انجمن اسلامی دانشجویان ترقیخواه #توقیف شد!
انجمن اسلامی دانشجویان ترقیخواه پلیتکنیک
نشریه عصر ترقی ارگان رسمی انجمن اسلامی دانشجویان ترقیخواه #توقیف شد!
بسم الله الرحمن الرحیم
سایه تیغ تیز #سانسور بر دانشگاه #پلی_تکنیک
دانشگاه پلی تکنیک بنا بر سبقه طولانی فعالیت های دانشجوییاش همیشه بستری بوده است برای اذهان منتقد و پرسشگر تا با به چالش کشیدن افکار و نظرات متفاوت، زمینه برای رشد و تعالی اندیشه را فراهم کند. نشریات دانشجویی به عنوان رکن اساسی این مجموعه، از مهمترین پایههای آزادی بیان و تبادل نظر و ایده میان طیفهای متفاوت فکری بوده و است. در ماه های اخیر شاهد آن بودهایم که دانشگاه روندی سرکوب محور حول مسئله زنان را پیش گرفته است. این روند معیوب با توقیف نشریه #صدای_برابر، ارگان رسمی کمیته زنان انجمن اسلامی دانشجویان ترقی خواه، به مدت شش ماه آغاز شد و در اقدامی ناباورانه با توقیف نشریه #عصر_ترقی حول انتشار طرحی مشترک در رابطه با آزار جنسی، که طرحی مشترک در بین تعداد بسیاری از دانشگاهها بود، ادامه یافت. کمیته ناظر بر نشریات دانشگاه که مرجع رسیدگی به شکایات است طی روندی غیر قانونی نام هیچ یک از شاکیان را اعلام نکرد اما اطلاع داد که جمعی بالغ بر " #چهل_استاد " از طرح منتشر شده شکایت کردهاند.
بهانه آنها ، توهین به جایگاه استاد و شأن دانشگاه! شکایتی که در هیچ یک از دانشگاه ها جز پلی تکنیک رخ نداد!
نقدناپذیری و روند خفقان محور شکل یافته متأثر از ترس برخی اساتید از خدشه دار شدن " #تصویر_زیبای_جایگاه_استاد " است که موجب شد به خود اجازه آن را بدهند تا با شکستن قلمهای دانشجویان و برکشیدن تیغ توقیفشان، از " #جایگاه " خود محافظت کنند.
انجمن اسلامی دانشجویان ترقی خواه شدیدا این روند غیرقانونی را #محکوم میکند و صراحتا اعلام می دارد که شان دانشگاه را نه شفافسازی فساد اقتصادی و اخلاقی، که نفس انجامشان زیر سوال میبرد و نه تنها اساتید، که هیچ مسئولی در هیچ منصبی دارای شأنی مقدس و نقدناپذیر نیست.
بنابر رسالت خود صراحتا اعلام میداریم که به خاطر مصلحتهای ساختگی مسئولین و اساتید و فشار آنها مبنی بر مسکوت ماندن امر " #آزار_جنسی_در_دانشگاه " ، نه تنها از آنچه انتشار دادهایم ابایی نداریم و آن را تکذیب یا رد نمیکنیم، بلکه اعلام میکنیم آمادگی انتشار تمامی موارد تعرض و معضلات مربوط به مسئله آزار جنسی در دانشگاه را بر اساس گزارشات دانشجویان فرهیخته دانشگاه امیرکبیر داریم.
شناسه زیر جهت دریافت گزارشات تقدیم دانشجویان عزیز می گردد:
@Anjomanpolytechniccc
امید است با همراهی شما عزیزان گامی در راستای شفافیت برداریم.
#عصر_ترقی
#توقیف_نشریه
#انجمن_پلیتکنیک
@AnjomanPolytechnic
سایه تیغ تیز #سانسور بر دانشگاه #پلی_تکنیک
دانشگاه پلی تکنیک بنا بر سبقه طولانی فعالیت های دانشجوییاش همیشه بستری بوده است برای اذهان منتقد و پرسشگر تا با به چالش کشیدن افکار و نظرات متفاوت، زمینه برای رشد و تعالی اندیشه را فراهم کند. نشریات دانشجویی به عنوان رکن اساسی این مجموعه، از مهمترین پایههای آزادی بیان و تبادل نظر و ایده میان طیفهای متفاوت فکری بوده و است. در ماه های اخیر شاهد آن بودهایم که دانشگاه روندی سرکوب محور حول مسئله زنان را پیش گرفته است. این روند معیوب با توقیف نشریه #صدای_برابر، ارگان رسمی کمیته زنان انجمن اسلامی دانشجویان ترقی خواه، به مدت شش ماه آغاز شد و در اقدامی ناباورانه با توقیف نشریه #عصر_ترقی حول انتشار طرحی مشترک در رابطه با آزار جنسی، که طرحی مشترک در بین تعداد بسیاری از دانشگاهها بود، ادامه یافت. کمیته ناظر بر نشریات دانشگاه که مرجع رسیدگی به شکایات است طی روندی غیر قانونی نام هیچ یک از شاکیان را اعلام نکرد اما اطلاع داد که جمعی بالغ بر " #چهل_استاد " از طرح منتشر شده شکایت کردهاند.
بهانه آنها ، توهین به جایگاه استاد و شأن دانشگاه! شکایتی که در هیچ یک از دانشگاه ها جز پلی تکنیک رخ نداد!
نقدناپذیری و روند خفقان محور شکل یافته متأثر از ترس برخی اساتید از خدشه دار شدن " #تصویر_زیبای_جایگاه_استاد " است که موجب شد به خود اجازه آن را بدهند تا با شکستن قلمهای دانشجویان و برکشیدن تیغ توقیفشان، از " #جایگاه " خود محافظت کنند.
انجمن اسلامی دانشجویان ترقی خواه شدیدا این روند غیرقانونی را #محکوم میکند و صراحتا اعلام می دارد که شان دانشگاه را نه شفافسازی فساد اقتصادی و اخلاقی، که نفس انجامشان زیر سوال میبرد و نه تنها اساتید، که هیچ مسئولی در هیچ منصبی دارای شأنی مقدس و نقدناپذیر نیست.
بنابر رسالت خود صراحتا اعلام میداریم که به خاطر مصلحتهای ساختگی مسئولین و اساتید و فشار آنها مبنی بر مسکوت ماندن امر " #آزار_جنسی_در_دانشگاه " ، نه تنها از آنچه انتشار دادهایم ابایی نداریم و آن را تکذیب یا رد نمیکنیم، بلکه اعلام میکنیم آمادگی انتشار تمامی موارد تعرض و معضلات مربوط به مسئله آزار جنسی در دانشگاه را بر اساس گزارشات دانشجویان فرهیخته دانشگاه امیرکبیر داریم.
شناسه زیر جهت دریافت گزارشات تقدیم دانشجویان عزیز می گردد:
@Anjomanpolytechniccc
امید است با همراهی شما عزیزان گامی در راستای شفافیت برداریم.
#عصر_ترقی
#توقیف_نشریه
#انجمن_پلیتکنیک
@AnjomanPolytechnic
⭕️ حلقه مطالعاتی فلسفه سیاسی به محوریت کتابهای جورج کلوسکو.
📝 زمان: شنبهها ساعت 17
📝 مکان: دفتر انجمن اسلامی دانشجویان ترقی خواه
❕ برای شرکت در جلسات فلسفه سیاسی به آیدی @Anjomanpolytechniccc یا دفتر انجمن مراجعه نمایید
#کمیته_آموزش
#حلقه_مطالعاتی
#انجمن_پلیتکنیک
@AnjomanPolytechnic
📝 زمان: شنبهها ساعت 17
📝 مکان: دفتر انجمن اسلامی دانشجویان ترقی خواه
❕ برای شرکت در جلسات فلسفه سیاسی به آیدی @Anjomanpolytechniccc یا دفتر انجمن مراجعه نمایید
#کمیته_آموزش
#حلقه_مطالعاتی
#انجمن_پلیتکنیک
@AnjomanPolytechnic
🌱 #زهرا_گونه
پوستر #روز_بزرگداشت_زن، حزب جمهوری اسلامی، سال 1358
#کمیته_زنان
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
پوستر #روز_بزرگداشت_زن، حزب جمهوری اسلامی، سال 1358
#کمیته_زنان
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
📚 حلقه مطالعاتی #زنان
🕔 سه شنبه ها ساعت 17
محل برگزاری دفتر انجمن اسلامی دانشجویان ترقیخواه
❕ برای شرکت در جلسات همخوانی کتاب به آیدی @Anjomanpolytechniccc یا دفتر انجمن مراجعه نمایید.
#کمیته_زنان
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
🕔 سه شنبه ها ساعت 17
محل برگزاری دفتر انجمن اسلامی دانشجویان ترقیخواه
❕ برای شرکت در جلسات همخوانی کتاب به آیدی @Anjomanpolytechniccc یا دفتر انجمن مراجعه نمایید.
#کمیته_زنان
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
📚 حلقه مطالعاتی شناخت #اساطیر و خرد ایرانی
🔶 در پی یافتن #ریشه و #هویت ایرانی
🔸 از آفرینش و نبرد خیر و شر تا دیگر #افسانههای اثرگذار در شکلگیری فرهنگ ایران
پیوند #اسطوره با #تاریخ_ایران
🔸 #نمادها، #جشنهای_باستانی، رسوم و مناسک و ...
🕔 زمان برگزاری: یکشنبهها ساعت 17
❕ برای شرکت در حلقهی اساطیر به آیدی @Anjomanpolytechniccc یا دفتر انجمن مراجعه نمایید
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
🔶 در پی یافتن #ریشه و #هویت ایرانی
🔸 از آفرینش و نبرد خیر و شر تا دیگر #افسانههای اثرگذار در شکلگیری فرهنگ ایران
پیوند #اسطوره با #تاریخ_ایران
🔸 #نمادها، #جشنهای_باستانی، رسوم و مناسک و ...
🕔 زمان برگزاری: یکشنبهها ساعت 17
❕ برای شرکت در حلقهی اساطیر به آیدی @Anjomanpolytechniccc یا دفتر انجمن مراجعه نمایید
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
📚 جلسات #همخوانی_کتاب و بحث و گفت و گو در مورد داستان های کوتاه از نویسندگان #ایرانی
🔸هر دوشنبه داستانهایی از یک نویسنده؛ این هفته مجموعه داستان «به کی سلام کنم» از #سیمین_دانشور
🕔 زمان برگزاری: دوشنبهها ساعت 5
❕ برای شرکت در جلسات همخوانی کتاب به آیدی @Anjomanpolytechniccc یا دفتر انجمن مراجعه نمایید
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
🔸هر دوشنبه داستانهایی از یک نویسنده؛ این هفته مجموعه داستان «به کی سلام کنم» از #سیمین_دانشور
🕔 زمان برگزاری: دوشنبهها ساعت 5
❕ برای شرکت در جلسات همخوانی کتاب به آیدی @Anjomanpolytechniccc یا دفتر انجمن مراجعه نمایید
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
❗️ "تریبون آزاد" با محوریت #حقوق_زنان
🔶 از مشکلات و دغدغه های زنان، در دانشگاه و جامعه بگویید.
🔸 محل برگزاری: لابی مجموعه آمفی تئاترها
🕛 یکشنبه ساعت 12
#تریبون_آزاد
#کمیته_زنان
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
🔶 از مشکلات و دغدغه های زنان، در دانشگاه و جامعه بگویید.
🔸 محل برگزاری: لابی مجموعه آمفی تئاترها
🕛 یکشنبه ساعت 12
#تریبون_آزاد
#کمیته_زنان
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ "تریبون آزاد" با محوریت #حقوق_زنان
🔶 از مشکلات و دغدغه های #زنان، در #دانشگاه و #جامعه بگویید
🔸 محل برگزاری: لابی مجموعه آمفی تئاترها
🕛 یکشنبه ساعت 12
#کمیته_زنان
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
🔶 از مشکلات و دغدغه های #زنان، در #دانشگاه و #جامعه بگویید
🔸 محل برگزاری: لابی مجموعه آمفی تئاترها
🕛 یکشنبه ساعت 12
#کمیته_زنان
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic