💠 #نگاه_کارشناس
🔺آیا تنبیه میتواند تغییر رفتار بیافریند!؟
✍#محمدرضا_نیکنژاد، ص آخر روزنامه شرق، هفتم امرداد ۱۴۰۲
🔹یکی از دغدغههای دوران معلمیام یادآوری و هشدار درباره محیط زیست و گرامیداشت آن بود. در کلاس زمانی که احساس میکردم بچهها از فرمولها و مفاهیم فیزیک خسته شدهاند و چشمبراه اندکی آسایشاند از فرصت بهره میگرفتم و گاه گریزی به بحثهای محیط زیستی و گفتوگو درباره پاسداشت و نگهداری آن میزدم. در همین راستا نخستین گام را پاکیزه نگهداشتن کلاس، میز و جمع کردن زبالهها بود و البته برای گسترش این فرهنگ خودم نیز همراه بودم. روزی به ذهنم رسید که شاید اگر دانشآموزی زبالهای را به جای انداختن در سطل، روی زمین و یا درون میز رها کرد او را وادار کنم تا افزون بر پاکیزه کردن دستپخت خود، جاهای دیگری که فضای عمومیتر کلاس بود را نیز پاکیزه کند. یکی-دو بار این کار را انجام دادم و بچهها هم با توجه به جایگاه معلمیام، به ناچار فرمانبرداری میکردند. اما ناخرسندی و تحقیرشدگی که در این کار نهفته بود به شکل آشکاری در چهره، گفتار و رفتار این دانشآموزان موج میزد و دستکم در یک مورد دانشآموز تنبیه شده پس از پایان کلاس و دور از چشمِ من، زبالههای گردآوری شده را از سطل درآورد و در کلاس پخش کرد و ... خوشبختانه زمانی اندک به نادرست بودن کارم پیبردم و به شیوههای دیگر و از آن میان همکاری و هم اندیشی در این زمینه دست یازدیم. گرچه در دوران دانشگاه و در مطالعاتم بارها خوانده بودم که "تنبیه نمیتواند رفتارساز باشد" اما این تجربه به شکل عملی آن را جلو چشمانم آورد و به دل و جانم نشاند.
🔹بعنوان یک معلم و البته یک شهروند، جامعه را کلاس بزرگتری برای خود و دیگران میدانم که در آن همه تا پایان عمر و روزانه از یکدیگر و رخدادهای خوب و بدِ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... میآموزیم و رفتارها و گفتارها و اندیشههایمان را متناسب با آن سامان میدهیم. از این روست که در روزهای گذشته برخی احکام دادگاهها برای زنان در پیوند با حجاب را چنان یافتم که خودم در کلاس انجام داده بودم. شستنِ جسد رفتگان، گماردن افراد به پاکبانی کوچه و خیابان، معرفی آنان به روانشناس و ... افزون بر کوچک شماریِ عزیزانی که چنین خدمات بزرگ و ارزشمندی را انجام میدهند هر چه در برداشته باشد، نمیتواند تغییر رفتار پدید آورد؛ و دست برقضا و با توجه به پیچیدگیهای انسانی، به واکنشهای لجوجانه میانجامد و پیامدهای معکوس در پی خواهد داشت. چه با حجاب اجباری همراه باشیم و چه نباشیم، گمانی نیست که اگر شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی به سامان بود امروز کمترین تنشها را در گستره پوشش داشتیم و ساختار سیاسی مجبور نبود که بخش بزرگی از توان سیاسی-اقتصادی-انتظامی خود در این راستا هزینه کند و در برابر بخش نه چندان اندکی از شهروندان خود بایستد و ...
🔹همچنان که تجربههای من معلم نشان داد به هیچ روی با روشهای تنبیهی تغییر رفتار پدید نمیآید. این شیوههای تند و احساسی تنها میتواند در کوتاهمدت، و آن هم در جلو چشمان ماموران پنهان بماند و البته خود را به شکل افراطیتر و احتمالا با ریسک بالاتر آشکار خواهد کرد! باید بدانیم که هر رفتار ناسنجیده درباره انسان، به عنوان یکی از پیچیدهترین موجودات جهان، میتواند پیامدهای فردی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی در پی داشته باشد؛ همچنان که این پیامدها تاکنون هم اندک و کم اثر نبودهاست.
🔹به باور نگارنده کسانی که همچنان به این روشها و اثربخشیشان باور دارند و به آن امید بستهاند، بد نیست سرنوشت نهادهای مذهبی و رفتار مخالفان آنها در دوران رنسانس را مرور کنند و اندکی ترمز رفتارهای افراطی خود را بکشند؛ شاید هنوز دیر نشده باشد!
آدرس یادداشت در روزنامه 👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-890089
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺آیا تنبیه میتواند تغییر رفتار بیافریند!؟
✍#محمدرضا_نیکنژاد، ص آخر روزنامه شرق، هفتم امرداد ۱۴۰۲
🔹یکی از دغدغههای دوران معلمیام یادآوری و هشدار درباره محیط زیست و گرامیداشت آن بود. در کلاس زمانی که احساس میکردم بچهها از فرمولها و مفاهیم فیزیک خسته شدهاند و چشمبراه اندکی آسایشاند از فرصت بهره میگرفتم و گاه گریزی به بحثهای محیط زیستی و گفتوگو درباره پاسداشت و نگهداری آن میزدم. در همین راستا نخستین گام را پاکیزه نگهداشتن کلاس، میز و جمع کردن زبالهها بود و البته برای گسترش این فرهنگ خودم نیز همراه بودم. روزی به ذهنم رسید که شاید اگر دانشآموزی زبالهای را به جای انداختن در سطل، روی زمین و یا درون میز رها کرد او را وادار کنم تا افزون بر پاکیزه کردن دستپخت خود، جاهای دیگری که فضای عمومیتر کلاس بود را نیز پاکیزه کند. یکی-دو بار این کار را انجام دادم و بچهها هم با توجه به جایگاه معلمیام، به ناچار فرمانبرداری میکردند. اما ناخرسندی و تحقیرشدگی که در این کار نهفته بود به شکل آشکاری در چهره، گفتار و رفتار این دانشآموزان موج میزد و دستکم در یک مورد دانشآموز تنبیه شده پس از پایان کلاس و دور از چشمِ من، زبالههای گردآوری شده را از سطل درآورد و در کلاس پخش کرد و ... خوشبختانه زمانی اندک به نادرست بودن کارم پیبردم و به شیوههای دیگر و از آن میان همکاری و هم اندیشی در این زمینه دست یازدیم. گرچه در دوران دانشگاه و در مطالعاتم بارها خوانده بودم که "تنبیه نمیتواند رفتارساز باشد" اما این تجربه به شکل عملی آن را جلو چشمانم آورد و به دل و جانم نشاند.
🔹بعنوان یک معلم و البته یک شهروند، جامعه را کلاس بزرگتری برای خود و دیگران میدانم که در آن همه تا پایان عمر و روزانه از یکدیگر و رخدادهای خوب و بدِ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... میآموزیم و رفتارها و گفتارها و اندیشههایمان را متناسب با آن سامان میدهیم. از این روست که در روزهای گذشته برخی احکام دادگاهها برای زنان در پیوند با حجاب را چنان یافتم که خودم در کلاس انجام داده بودم. شستنِ جسد رفتگان، گماردن افراد به پاکبانی کوچه و خیابان، معرفی آنان به روانشناس و ... افزون بر کوچک شماریِ عزیزانی که چنین خدمات بزرگ و ارزشمندی را انجام میدهند هر چه در برداشته باشد، نمیتواند تغییر رفتار پدید آورد؛ و دست برقضا و با توجه به پیچیدگیهای انسانی، به واکنشهای لجوجانه میانجامد و پیامدهای معکوس در پی خواهد داشت. چه با حجاب اجباری همراه باشیم و چه نباشیم، گمانی نیست که اگر شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی به سامان بود امروز کمترین تنشها را در گستره پوشش داشتیم و ساختار سیاسی مجبور نبود که بخش بزرگی از توان سیاسی-اقتصادی-انتظامی خود در این راستا هزینه کند و در برابر بخش نه چندان اندکی از شهروندان خود بایستد و ...
🔹همچنان که تجربههای من معلم نشان داد به هیچ روی با روشهای تنبیهی تغییر رفتار پدید نمیآید. این شیوههای تند و احساسی تنها میتواند در کوتاهمدت، و آن هم در جلو چشمان ماموران پنهان بماند و البته خود را به شکل افراطیتر و احتمالا با ریسک بالاتر آشکار خواهد کرد! باید بدانیم که هر رفتار ناسنجیده درباره انسان، به عنوان یکی از پیچیدهترین موجودات جهان، میتواند پیامدهای فردی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی در پی داشته باشد؛ همچنان که این پیامدها تاکنون هم اندک و کم اثر نبودهاست.
🔹به باور نگارنده کسانی که همچنان به این روشها و اثربخشیشان باور دارند و به آن امید بستهاند، بد نیست سرنوشت نهادهای مذهبی و رفتار مخالفان آنها در دوران رنسانس را مرور کنند و اندکی ترمز رفتارهای افراطی خود را بکشند؛ شاید هنوز دیر نشده باشد!
آدرس یادداشت در روزنامه 👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-890089
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
شرق
آیا تنبیه میتواند تغییر رفتار بیافریند؟
یکی از دغدغههای دوران معلمیام یادآوری و هشدار درباره محیط زیست و گرامیداشت آن بود. در کلاس زمانی که احساس میکردم بچهها از فرمولها و مفاهیم فیزیک خسته شدهاند و چشم به راه اندکی آسایشاند، از فرصت بهره میگرفتم و گاه گریزی به بحثهای محیطزیستی و گفتوگو…
💠 #نگاه_کارشناس
🔺معلمان مهم تر هستند یا کارمندان وزارت ارشاد!؟
#محمدرضا_نیکنژاد،
صفحه آخر روزنامه شرق، ۱۶ امرداد ۱۴۰۲
🔹پس از آن که وزیر فرهنگوارشاد اسلامی درباره استخدام ۴۰۰ نیروی حزبالهی در وزارتخانهاش خبر داد، موجی از خبرها و تحلیلها در نقد بهکارگیری نیروهای غیرکارشناس و دارای یک گرایش خاص سیایسی در این وزارتخانه براه افتاد. این که این نقدها وارد هستند یا نه را به کارشناسان این حوزه وامیگذاریم و به دلنگرانی خود می پردازیم.
🔹سالهاست که آموزشوپرورش ایران گسترهای برای جذب نیروهایی است که از یک سو چندان با رویکردهای نوین آموزش آشنا نیستند، از دیگر سو به شدت ایدئولوژیک بوده و نماینده یک گرایش خاص سیاسی-مذهبیاند. شگفت آورتر آنکه هرازگاهی از زبان وزرای گوناگون در دولتهای گوناگون (اصلاحطلب، اصولگرا و میانهرو) با آشکارترین شکل ممکن بهکارگیری این نیروها اعلام میشود. برای نمونه بارها شنیدهایم که آموزشوپرورش برای تامین نیروهای خود دست به سوی حوزههای علمیه دراز کرده و با توافقنامههای پیدر پی، بخش چشمگیری از کمبود نیروهای خود را از این روش تامین کرده و میکند. این کار تا آنجا پیش رفته که در برنامه هفتم به شکل گسترده به آن پرداختهشده و افزون بر جذب نیرو از این راه، دست حوزه را در مدیریت خُرد و کلانِ آموزشوپرورش باز گذاشته و اختیار گستردهترین وزارتخانه کشور را به حوزه یا نیروهای نزدیک به آن سپرده یا می سپارد. این که بهکارگیری نیروهای ایدئولوژیک تا چه اندازه میتواند به هدف و نیت سیاستگذاران این کار یاری رساند، با اماواگرهای فراوان همراه است؛ اما آن چه که از فضای جامعه، گرایشهای رفتاری و گفتاری جوانان و نوجوانانی که مدرسه را گذرانده اند و دیدِ آنها نسبت به ایدئولوژی حاکم و ... نشان میدهد که این تلاشها نتوانسته به هدف خود برسد و حتی تا اندازهای این رویکرد، زدگی و گریز پدید آورده و به نظر میرسد که ادامه این روند میتواند این آسیبها را بیش از گذشته کند.
🔹اما از دیدگاه کارشناسانهتر، بهکارگیری نیروهای آموزش ندیده و ناآشنا با روشهای نوین آموزشی، در کل و بیگانه با گرایشهای نسلی و بیتوجهی و حتی رویارویی با سبک زندگی این نسلها، نمیتواند آموزشی کارا و گرهگشا برای آنان را فراهم آورد؛ حال این نیروها از حوزه باشند یا دانشآموختگان دانشگاههای گوناگون و غیر مرتبط با آموزش، یا دانشجو-معلمان از دانشگاه فرهنگیانی که به ضرورتِ کمبودِ نیرو، دوره آموزشیشان به سه سال کاهش یافته و یا بازنشستگانِ خسته از کار و فرسوده از تبعیضها و البته دارای فاصله سنی با نسل دانش آموزان کنونی.
🔹اگر این شکل جذب معلم را با روش استخدام و آموزش آنان در برخی کشورها مقایسه کنیم به ناکارآمدیاش بهتر پی خواهیم برد. برای نمونه در کتاب "درس های فنلانی" از پاسی سالبرگ میخوانیم که رقابت برای معلم شدن در فنلاند بسیار دشوار بوده و تنها ده درصدِ دانش آموزانی که خواهان معلم شدن هستند جذب این حرفه میشوند. دوره تربیت معلم به شکل ساختارمند کارشناسی ارشد، یعنی پنج تا شش ساله است، که نزدیک یک سوم این زمان در مدرسهها و به شکل کارآموزی میگذرد. در گامهای نخست استخدام، مصاحبههایی برای برآوردِ میزان انگیزه و علاقه داوطلبها و چرایی معلم شدنشان انجام میشود، و البته، هم در بدو استخدام و هم در دورههای پیدرپی کار مورد ارزیابیهای موشکافانه سلامت روان و تن و میزان رضایت و علاقهمندی به شغلشان قرار میگیرند. معلمان در این کشور، رسمی هستند و ارتقای شغلی آنان فقط بر پایه تجربهی کاری در کلاس و مدرسه است و به هیچ روی به عملکرد آموزشی دانش آموزانشان و یا چیز دیگری وابسته نیست و ... بگذریم!
🔹واپسین نکته در این زمینه بیتوجهی رسانهای، مدنی و دانشگاهی به این شکل جذب نیرو در آموزش و پرورش است! چه تفاوتی میان وزارت آموزشوپرورش و وزارت فرهنگوارشاد اسلامی هست که شکل جذب نیرو در اولی با بی تفاوتیِ آزاردهندهای روبرو میشود در دومی موج رسانهای راه میاندازد!؟ سرنوشت دهها میلیون دانشآموز تا این اندازه کم اهمیت است که ورود دهها بلکه صدهاهزار نیروی غیرمتخصص به حرفه معلمی، نمیتواند حساسیت رسانهای-مدنی جامعه را برانگیزد!؟ در وزارت فرهنگ چه حساسیتهایی وجود دارد که تنها ورود ۴۰۰ نیروی ایدئولوژیک چندین روز رسانهها را درگیر میکند اما در وزارتخانهای که خانه دوم بچههاست و همه شهروندان، دستکم چند سال از عمر خود را در آن گذراندهاند یا میگذرانند، دهه هاست درگیر چنین روندی است و کک کسی هم نمی گزد! براستی چرا در کشور ما هیچگاه آموزشوپرورش نه در اولویت کاربدستان است، نه جامعه و نه خانوادهها و نه دانشگاهیان و نه رسانهها و نه ... !؟
https://b2n.ir/x21109
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺معلمان مهم تر هستند یا کارمندان وزارت ارشاد!؟
#محمدرضا_نیکنژاد،
صفحه آخر روزنامه شرق، ۱۶ امرداد ۱۴۰۲
🔹پس از آن که وزیر فرهنگوارشاد اسلامی درباره استخدام ۴۰۰ نیروی حزبالهی در وزارتخانهاش خبر داد، موجی از خبرها و تحلیلها در نقد بهکارگیری نیروهای غیرکارشناس و دارای یک گرایش خاص سیایسی در این وزارتخانه براه افتاد. این که این نقدها وارد هستند یا نه را به کارشناسان این حوزه وامیگذاریم و به دلنگرانی خود می پردازیم.
🔹سالهاست که آموزشوپرورش ایران گسترهای برای جذب نیروهایی است که از یک سو چندان با رویکردهای نوین آموزش آشنا نیستند، از دیگر سو به شدت ایدئولوژیک بوده و نماینده یک گرایش خاص سیاسی-مذهبیاند. شگفت آورتر آنکه هرازگاهی از زبان وزرای گوناگون در دولتهای گوناگون (اصلاحطلب، اصولگرا و میانهرو) با آشکارترین شکل ممکن بهکارگیری این نیروها اعلام میشود. برای نمونه بارها شنیدهایم که آموزشوپرورش برای تامین نیروهای خود دست به سوی حوزههای علمیه دراز کرده و با توافقنامههای پیدر پی، بخش چشمگیری از کمبود نیروهای خود را از این روش تامین کرده و میکند. این کار تا آنجا پیش رفته که در برنامه هفتم به شکل گسترده به آن پرداختهشده و افزون بر جذب نیرو از این راه، دست حوزه را در مدیریت خُرد و کلانِ آموزشوپرورش باز گذاشته و اختیار گستردهترین وزارتخانه کشور را به حوزه یا نیروهای نزدیک به آن سپرده یا می سپارد. این که بهکارگیری نیروهای ایدئولوژیک تا چه اندازه میتواند به هدف و نیت سیاستگذاران این کار یاری رساند، با اماواگرهای فراوان همراه است؛ اما آن چه که از فضای جامعه، گرایشهای رفتاری و گفتاری جوانان و نوجوانانی که مدرسه را گذرانده اند و دیدِ آنها نسبت به ایدئولوژی حاکم و ... نشان میدهد که این تلاشها نتوانسته به هدف خود برسد و حتی تا اندازهای این رویکرد، زدگی و گریز پدید آورده و به نظر میرسد که ادامه این روند میتواند این آسیبها را بیش از گذشته کند.
🔹اما از دیدگاه کارشناسانهتر، بهکارگیری نیروهای آموزش ندیده و ناآشنا با روشهای نوین آموزشی، در کل و بیگانه با گرایشهای نسلی و بیتوجهی و حتی رویارویی با سبک زندگی این نسلها، نمیتواند آموزشی کارا و گرهگشا برای آنان را فراهم آورد؛ حال این نیروها از حوزه باشند یا دانشآموختگان دانشگاههای گوناگون و غیر مرتبط با آموزش، یا دانشجو-معلمان از دانشگاه فرهنگیانی که به ضرورتِ کمبودِ نیرو، دوره آموزشیشان به سه سال کاهش یافته و یا بازنشستگانِ خسته از کار و فرسوده از تبعیضها و البته دارای فاصله سنی با نسل دانش آموزان کنونی.
🔹اگر این شکل جذب معلم را با روش استخدام و آموزش آنان در برخی کشورها مقایسه کنیم به ناکارآمدیاش بهتر پی خواهیم برد. برای نمونه در کتاب "درس های فنلانی" از پاسی سالبرگ میخوانیم که رقابت برای معلم شدن در فنلاند بسیار دشوار بوده و تنها ده درصدِ دانش آموزانی که خواهان معلم شدن هستند جذب این حرفه میشوند. دوره تربیت معلم به شکل ساختارمند کارشناسی ارشد، یعنی پنج تا شش ساله است، که نزدیک یک سوم این زمان در مدرسهها و به شکل کارآموزی میگذرد. در گامهای نخست استخدام، مصاحبههایی برای برآوردِ میزان انگیزه و علاقه داوطلبها و چرایی معلم شدنشان انجام میشود، و البته، هم در بدو استخدام و هم در دورههای پیدرپی کار مورد ارزیابیهای موشکافانه سلامت روان و تن و میزان رضایت و علاقهمندی به شغلشان قرار میگیرند. معلمان در این کشور، رسمی هستند و ارتقای شغلی آنان فقط بر پایه تجربهی کاری در کلاس و مدرسه است و به هیچ روی به عملکرد آموزشی دانش آموزانشان و یا چیز دیگری وابسته نیست و ... بگذریم!
🔹واپسین نکته در این زمینه بیتوجهی رسانهای، مدنی و دانشگاهی به این شکل جذب نیرو در آموزش و پرورش است! چه تفاوتی میان وزارت آموزشوپرورش و وزارت فرهنگوارشاد اسلامی هست که شکل جذب نیرو در اولی با بی تفاوتیِ آزاردهندهای روبرو میشود در دومی موج رسانهای راه میاندازد!؟ سرنوشت دهها میلیون دانشآموز تا این اندازه کم اهمیت است که ورود دهها بلکه صدهاهزار نیروی غیرمتخصص به حرفه معلمی، نمیتواند حساسیت رسانهای-مدنی جامعه را برانگیزد!؟ در وزارت فرهنگ چه حساسیتهایی وجود دارد که تنها ورود ۴۰۰ نیروی ایدئولوژیک چندین روز رسانهها را درگیر میکند اما در وزارتخانهای که خانه دوم بچههاست و همه شهروندان، دستکم چند سال از عمر خود را در آن گذراندهاند یا میگذرانند، دهه هاست درگیر چنین روندی است و کک کسی هم نمی گزد! براستی چرا در کشور ما هیچگاه آموزشوپرورش نه در اولویت کاربدستان است، نه جامعه و نه خانوادهها و نه دانشگاهیان و نه رسانهها و نه ... !؟
https://b2n.ir/x21109
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
شرق
معلمان مهمتر هستند یا کارمندان وزارت ارشاد؟
پس از آنکه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از استخدام ۴۰۰ نیروی حزباللهی در وزارتخانهاش خبر داد، موجی از خبرها و تحلیلها در نقد بهکارگیری نیروهای غیرکارشناس و دارای یک گرایش خاص در این وزارتخانه به راه افتاد. این را که این نقدها وارد هستند یا نه، به کارشناسان…
💠 #صبحگاه
کنار باور سبزِ صنوبرها
میان شمعدانیها و شبدرها
جهان در لحظهای زیباست
اگر این ظلمت و زنگار
که میبندد رهِ دیدار، بگذارد
تمام روشنایینامهی باران
مدیحِ رستگاریهاست
فراخایِ جهان سرشارِ از آزادی و شادیست
اگر این دیو و این دیوار، بگذارد.
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
کنار باور سبزِ صنوبرها
میان شمعدانیها و شبدرها
جهان در لحظهای زیباست
اگر این ظلمت و زنگار
که میبندد رهِ دیدار، بگذارد
تمام روشنایینامهی باران
مدیحِ رستگاریهاست
فراخایِ جهان سرشارِ از آزادی و شادیست
اگر این دیو و این دیوار، بگذارد.
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #یادداشت
🔺 #مولدسازی داراییهای نهاد آموزش
#محمدرضا_نیکنژاد روزنامه شرق، ۵ شهریور ۱۴۰۲
رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیزات مدارس کشور میگوید: «تا امروز ۵۴۰ ملک مازاد در آموزشوپرورش شناسایی شده و ۳۴۱ ملک در فرایند ارزشافزایی قرار گرفته است... املاک مازاد در آموزش و پرورش شامل املاکی میشوند که واقعا استفاده آموزشی از آنها نمیشود. مولد نیز به ملکی گفته میشود که ما میخواهیم آن را استانداردسازی کنیم، یعنی مدرسهای را مثلا تخریب میکنیم و از محل مولدسازی برای بازسازی چنین مدرسهای تأمین اعتبار میکنیم... فرایند مولدسازی سه مرحله دارد؛ ارزشافزایی، ارزشگذاری و عرضه. در مرحله عرضه که آخرین مرحله است، ملک در سامانه ثبت با بالاترین قیمت رقابت میکند و فروخته میشود. البته گاهی املاک فروخته نمیشود بلکه تهاتر انجام میدهیم. پول فروش این املاک فقط در حوزه مدرسه یا مدرسهسازی یا نوسازی مدرسه به کار میرود».
گرچه چند ماهی هست که مولدسازی داراییهای دولت بُرد رسانهای خود را از دست داده اما گویا دستاندرکاران آموزشی کشور کمربندهای خود را محکم بسته و آستینها را بالا زده و به شدت درگیر این مصوبهاند! شوربختانه گویا داستان مولدسازی نیز همانند خصوصیسازی در دوران سازندگی شده که کوتاهترین دیوار در آن دوران نیز آموزشوپرورش بود و اجرای پولیسازی در آموزش، نخستین خاکریز آن دولت در خصوصیسازی؛ گرچه این روند در بسیاری از کشورهای پرچمدار لیبرالیسم وارونه بوده و در روند خصوصیسازی، آموزش به سبب خیر عمومی نهفته در آن، واپسین نهادی بوده که پولیسازی را تجربه کرده و هنوز هم در سطح جهان با اماواگرها و دستاندازهای جدی همراه است و همچنان در لیبرالترین کشورها درصد اندکی از مدرسهها پولی به شمار میآیند.
گمانی نیست که مولدسازی در کل و در صورت اجرای درست میتواند سروسامانی به داراییهای دولت بدهد اما این مصوبه دستکم در نهاد آموزش باید با وسواس و پایش موشکافانه دنبال و اجرا شود. آموزشوپرورش نهادی عمومی است که داراییهای آن نه از آنِ دولتها بلکه دارایی ملی به شمار میآیند. با توجه به درآمدهای مالیاتی، فروش منابع و دیگر درآمدها، دولتها به تنهایی باید فراهمکننده شرایط آموزش رایگان، ساماندهی و بالابردن کیفیت آن در مدرسهها باشند و در حقیقت در این زمینه وظیفهمند بوده و هیچ منتی بر کسی ندارند. بنابراین همچنان که دولتها در برقراری چنین شرایطی باید متعهد باشند، مولدسازی در نهاد آموزش نیز باید به درستی، با شفافیت و پایش عمومی انجام گیرد و گزارش کوچکترین کارها در این زمینه به آگاهی عموم رسانده شود.
برگردیم به سخنان رئیس سازمان نوسازی مدرسهها. درباره این سخنان پرسشهایی مطرح میشود؛ برای نمونه: چه کسی تشخیص داده این املاک مازاد هستند؟ آیا امکان دارد سیاهه این ملکها را به آگاهی عموم رساند؟ این ملکها در کجا قرار دارند، یعنی در کلانشهرها هستند یا شهرستان؟ مدرسه بودهاند یا مکانهایی مانند ساختمان اداری، ورزشی، فرهنگی یا..؟ آیا مازاد اعلامشدن این املاک، پیوندی با موقعیت تجاری آنها دارد؟ قیمت رقابتی را چه کسی تعیین، چه کسی بر آن نظارت و چه فرد و یا نهادی در رقابت برای خرید آن شرکت کرده یا میکند؟ و..
اگر خبرهای وابسته به مولدسازی در آموزشوپرورش را در کنار خبرهایی بگذاریم که گهگاه از مدرسهها با موقعیت تجاری در تهران و شهرستانها شنیده میشود، جورچینِ نگرانکنندهای پیش چشمانمان شکل میگیرد! همین چند ماه پیش بود که رسانهها از تعطیلی چند مدرسه در منطقه سه تهران (نزدیکیهای میدان ونک) با موقعیت تجاری خبر دادند که به بهانه کاهش دانشآموز در آستانه واگذاری هستند. یا خبرهایی از فروش یا اجاره برِ مدرسههایی که در مراکز شهری قرار دارند و یا واگذاری بخشی از مدرسهها، از آن میان حیاط آنها، به بخش خصوصی که میتوانند برای مدرسه، آموزشوپرورش و دولت درآمدزایی کنند! و یا رقابت آسیبزا و البته مورد تشویق مدیران مناطق آموزشی سراسر کشور برای مازاد اعلامکردن مکانهای آموزشی در گستره مدیریت خویش و افتخارکردن به آن! و یا..
باید به مدیران آموزشی کشور هشدار داد که، به کجا چنین شتابان!؟ از سویی املاک آموزشوپرورش داراییهای عمومی هستند و در حالی که در بسیاری از مناطق شهری با تراکم بالای ۳۰-۴۰ نفره دانشآموزان روبهرو هستیم، فروش، واگذاری و مولدسازی املاک این سازمان، بسیار پرسشبرانگیز و نگرانکننده است. از دیگر سو اطلاعرسانی قطرهچکانی در این زمینه خطر خطا، منحرفشدن و سوءاستفاده را چنان افزایش میدهد که اگر سودی هم در مولدسازی نهفته باشد، کارایی چندانی برای ساختار آموزشی و نسلهای پیدرپی دانشآموزان نداشته و در آخر شاهد به هدررفتن داراییهای عمومی این نهاد بزرگ و تأثیرگذار خواهیم بود.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺 #مولدسازی داراییهای نهاد آموزش
#محمدرضا_نیکنژاد روزنامه شرق، ۵ شهریور ۱۴۰۲
رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیزات مدارس کشور میگوید: «تا امروز ۵۴۰ ملک مازاد در آموزشوپرورش شناسایی شده و ۳۴۱ ملک در فرایند ارزشافزایی قرار گرفته است... املاک مازاد در آموزش و پرورش شامل املاکی میشوند که واقعا استفاده آموزشی از آنها نمیشود. مولد نیز به ملکی گفته میشود که ما میخواهیم آن را استانداردسازی کنیم، یعنی مدرسهای را مثلا تخریب میکنیم و از محل مولدسازی برای بازسازی چنین مدرسهای تأمین اعتبار میکنیم... فرایند مولدسازی سه مرحله دارد؛ ارزشافزایی، ارزشگذاری و عرضه. در مرحله عرضه که آخرین مرحله است، ملک در سامانه ثبت با بالاترین قیمت رقابت میکند و فروخته میشود. البته گاهی املاک فروخته نمیشود بلکه تهاتر انجام میدهیم. پول فروش این املاک فقط در حوزه مدرسه یا مدرسهسازی یا نوسازی مدرسه به کار میرود».
گرچه چند ماهی هست که مولدسازی داراییهای دولت بُرد رسانهای خود را از دست داده اما گویا دستاندرکاران آموزشی کشور کمربندهای خود را محکم بسته و آستینها را بالا زده و به شدت درگیر این مصوبهاند! شوربختانه گویا داستان مولدسازی نیز همانند خصوصیسازی در دوران سازندگی شده که کوتاهترین دیوار در آن دوران نیز آموزشوپرورش بود و اجرای پولیسازی در آموزش، نخستین خاکریز آن دولت در خصوصیسازی؛ گرچه این روند در بسیاری از کشورهای پرچمدار لیبرالیسم وارونه بوده و در روند خصوصیسازی، آموزش به سبب خیر عمومی نهفته در آن، واپسین نهادی بوده که پولیسازی را تجربه کرده و هنوز هم در سطح جهان با اماواگرها و دستاندازهای جدی همراه است و همچنان در لیبرالترین کشورها درصد اندکی از مدرسهها پولی به شمار میآیند.
گمانی نیست که مولدسازی در کل و در صورت اجرای درست میتواند سروسامانی به داراییهای دولت بدهد اما این مصوبه دستکم در نهاد آموزش باید با وسواس و پایش موشکافانه دنبال و اجرا شود. آموزشوپرورش نهادی عمومی است که داراییهای آن نه از آنِ دولتها بلکه دارایی ملی به شمار میآیند. با توجه به درآمدهای مالیاتی، فروش منابع و دیگر درآمدها، دولتها به تنهایی باید فراهمکننده شرایط آموزش رایگان، ساماندهی و بالابردن کیفیت آن در مدرسهها باشند و در حقیقت در این زمینه وظیفهمند بوده و هیچ منتی بر کسی ندارند. بنابراین همچنان که دولتها در برقراری چنین شرایطی باید متعهد باشند، مولدسازی در نهاد آموزش نیز باید به درستی، با شفافیت و پایش عمومی انجام گیرد و گزارش کوچکترین کارها در این زمینه به آگاهی عموم رسانده شود.
برگردیم به سخنان رئیس سازمان نوسازی مدرسهها. درباره این سخنان پرسشهایی مطرح میشود؛ برای نمونه: چه کسی تشخیص داده این املاک مازاد هستند؟ آیا امکان دارد سیاهه این ملکها را به آگاهی عموم رساند؟ این ملکها در کجا قرار دارند، یعنی در کلانشهرها هستند یا شهرستان؟ مدرسه بودهاند یا مکانهایی مانند ساختمان اداری، ورزشی، فرهنگی یا..؟ آیا مازاد اعلامشدن این املاک، پیوندی با موقعیت تجاری آنها دارد؟ قیمت رقابتی را چه کسی تعیین، چه کسی بر آن نظارت و چه فرد و یا نهادی در رقابت برای خرید آن شرکت کرده یا میکند؟ و..
اگر خبرهای وابسته به مولدسازی در آموزشوپرورش را در کنار خبرهایی بگذاریم که گهگاه از مدرسهها با موقعیت تجاری در تهران و شهرستانها شنیده میشود، جورچینِ نگرانکنندهای پیش چشمانمان شکل میگیرد! همین چند ماه پیش بود که رسانهها از تعطیلی چند مدرسه در منطقه سه تهران (نزدیکیهای میدان ونک) با موقعیت تجاری خبر دادند که به بهانه کاهش دانشآموز در آستانه واگذاری هستند. یا خبرهایی از فروش یا اجاره برِ مدرسههایی که در مراکز شهری قرار دارند و یا واگذاری بخشی از مدرسهها، از آن میان حیاط آنها، به بخش خصوصی که میتوانند برای مدرسه، آموزشوپرورش و دولت درآمدزایی کنند! و یا رقابت آسیبزا و البته مورد تشویق مدیران مناطق آموزشی سراسر کشور برای مازاد اعلامکردن مکانهای آموزشی در گستره مدیریت خویش و افتخارکردن به آن! و یا..
باید به مدیران آموزشی کشور هشدار داد که، به کجا چنین شتابان!؟ از سویی املاک آموزشوپرورش داراییهای عمومی هستند و در حالی که در بسیاری از مناطق شهری با تراکم بالای ۳۰-۴۰ نفره دانشآموزان روبهرو هستیم، فروش، واگذاری و مولدسازی املاک این سازمان، بسیار پرسشبرانگیز و نگرانکننده است. از دیگر سو اطلاعرسانی قطرهچکانی در این زمینه خطر خطا، منحرفشدن و سوءاستفاده را چنان افزایش میدهد که اگر سودی هم در مولدسازی نهفته باشد، کارایی چندانی برای ساختار آموزشی و نسلهای پیدرپی دانشآموزان نداشته و در آخر شاهد به هدررفتن داراییهای عمومی این نهاد بزرگ و تأثیرگذار خواهیم بود.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس
🔺آموزش و کلیدواژه پولیسازی
✍#محمدرضا_نیک_نژاد،
صفحه آخر روزنامه شرق، ۱۱ شهریور ۱۴۰۲
هنگامی که سخنان وزیر آموزش و پرورش در یک برنامه زنده تلویزیونی و در توجیه آموزش پولی را که میگفت: شما اگر بخواهید ماشین مدل بالاتری سوار شوید، باید پول بیشتری بدهید! شنیدم، به یاد محوریترین و البته عامیانهترین شعار اقتصاد بازار یعنی «هرچه پول بدهی، آش میخوری» افتادم! منطق بازار در اقتصاد لیبرالی و شکل خشنتر آن یعنی اقتصاد نئولیبرالی این است که هرکس پول بیشتری دارد، میتواند از ابزارها، امکانات و سبک زندگی بهتری برخوردار باشد و کسی هم که پول ندارد، بیگمان شایستگی بهرهمندی از این زندگی بهتر را ندارد و باید بسوزد و بسازد و بمیرد! البته هدف این یادداشت ورود به دعوای پرپیچوخم و پایانناپذیر چپ و راست نیست و کاری هم به این ندارم که به احتمال فراوان اقتصاد بازار در بسیاری از گسترهها توانسته و میتواند گرهگشای بسیاری از دشواریهای اقتصادی کشورها شود؛ اما... .
در لیبرالترین کشورهای جهان، گسترش منطق بازار و اعمال شاخصها و چارچوبهای آن همچنان در دو گستره آموزش و درمان با اما و اگرهای فراوان و چالشبرانگیز روبهروست؛ دو گسترهای که یکی با پرورش، بالندگی و اندیشه انسانها دستوپنجه نرم میکند و دیگری با جان و تن آنان سروکار دارد.
آموزش فرایندی اخلاقی-انسانی است که دستیابی به هدفهای آن نیازمند روابط چند سویه انسانی از معلم و دانشآموز گرفته تا خانوادهها، نیروهای پشتیبان کلاس و مدرسه، نهادهای مدنی جامعه و... است. بنابر تأکیدهای جهانی و ملی، آموزش، حقی انسانی است که هیچ شهروندی نباید از رایگان و کیفی بودن آن محروم باشد. آموزش افزون بر پرورش شهروندان یک کشور میتواند زمینههای رشد استعدادها، مهارتها، بینش و اندیشه آنان را فراهم کند و یکی از مهمترین ابزارها برای گذار طبقاتی و به دنبال آن توسعهیافتگی فرد و جامعه را در پی داشته باشد. طبقاتی شدن آموزش، آن هم با شعار هرچه پول بدهی، آش میخوری! به حذف بخش بزرگی از فرزندان خانوادههای نابرخوردار و محروم کردن آنان از آموزش کیفی میانجامد؛ حتی با فرض اینکه همه فرزندان کشور زیر پوشش آموزش رایگان باشند؛ که این گزاره نیز اکنون با حجم وحشتزای کودکان بازمانده از آموزش با پرسشهای جدی روبهرو است. فراهم شدن زمینه آموزشهای کیفی تنها برای بچههای ثروتمند، درجازدن فرزندان خانوادههای دهکهای پایین اقتصادی-اجتماعی، ناممکنکردن گذار طبقاتی، افزایش شکافهای بحرانزای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، به هدر رفتن تواناییهای فردی بخش بزرگی از شهروندان و... را در پی خواهد داشت. منطق بازار آزاد در هرجا که گرهگشا بوده یا نبوده، بیگمان در آموزش آسیبزا و بحرانآفرین است. از این رو است که در بسیاری از کشورها، از آن میان کشورهای اسکاندیناوی، ژاپن، سنگاپور، کره جنوبی و... افزون بر فراهم کردن آموزش رایگان و کیفی، برای کاهش پیامدهای پسزمینههای خانوادگی بچهها شبکههای گسترده و کارآمدی از پشتیبانیهای آموزشی، مالی و اجتماعی راهاندازی شده و فرزندان خانوادههای نابرخوردار را برای برخورداری از آموزشی کیفی پشتیبانی میکند؛ ناگفته نماند که همه این پشتیبانیها دولتی بوده و به شکل ساختارمند در مدرسهها پیگیری و اجرا میشود.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺آموزش و کلیدواژه پولیسازی
✍#محمدرضا_نیک_نژاد،
صفحه آخر روزنامه شرق، ۱۱ شهریور ۱۴۰۲
هنگامی که سخنان وزیر آموزش و پرورش در یک برنامه زنده تلویزیونی و در توجیه آموزش پولی را که میگفت: شما اگر بخواهید ماشین مدل بالاتری سوار شوید، باید پول بیشتری بدهید! شنیدم، به یاد محوریترین و البته عامیانهترین شعار اقتصاد بازار یعنی «هرچه پول بدهی، آش میخوری» افتادم! منطق بازار در اقتصاد لیبرالی و شکل خشنتر آن یعنی اقتصاد نئولیبرالی این است که هرکس پول بیشتری دارد، میتواند از ابزارها، امکانات و سبک زندگی بهتری برخوردار باشد و کسی هم که پول ندارد، بیگمان شایستگی بهرهمندی از این زندگی بهتر را ندارد و باید بسوزد و بسازد و بمیرد! البته هدف این یادداشت ورود به دعوای پرپیچوخم و پایانناپذیر چپ و راست نیست و کاری هم به این ندارم که به احتمال فراوان اقتصاد بازار در بسیاری از گسترهها توانسته و میتواند گرهگشای بسیاری از دشواریهای اقتصادی کشورها شود؛ اما... .
در لیبرالترین کشورهای جهان، گسترش منطق بازار و اعمال شاخصها و چارچوبهای آن همچنان در دو گستره آموزش و درمان با اما و اگرهای فراوان و چالشبرانگیز روبهروست؛ دو گسترهای که یکی با پرورش، بالندگی و اندیشه انسانها دستوپنجه نرم میکند و دیگری با جان و تن آنان سروکار دارد.
آموزش فرایندی اخلاقی-انسانی است که دستیابی به هدفهای آن نیازمند روابط چند سویه انسانی از معلم و دانشآموز گرفته تا خانوادهها، نیروهای پشتیبان کلاس و مدرسه، نهادهای مدنی جامعه و... است. بنابر تأکیدهای جهانی و ملی، آموزش، حقی انسانی است که هیچ شهروندی نباید از رایگان و کیفی بودن آن محروم باشد. آموزش افزون بر پرورش شهروندان یک کشور میتواند زمینههای رشد استعدادها، مهارتها، بینش و اندیشه آنان را فراهم کند و یکی از مهمترین ابزارها برای گذار طبقاتی و به دنبال آن توسعهیافتگی فرد و جامعه را در پی داشته باشد. طبقاتی شدن آموزش، آن هم با شعار هرچه پول بدهی، آش میخوری! به حذف بخش بزرگی از فرزندان خانوادههای نابرخوردار و محروم کردن آنان از آموزش کیفی میانجامد؛ حتی با فرض اینکه همه فرزندان کشور زیر پوشش آموزش رایگان باشند؛ که این گزاره نیز اکنون با حجم وحشتزای کودکان بازمانده از آموزش با پرسشهای جدی روبهرو است. فراهم شدن زمینه آموزشهای کیفی تنها برای بچههای ثروتمند، درجازدن فرزندان خانوادههای دهکهای پایین اقتصادی-اجتماعی، ناممکنکردن گذار طبقاتی، افزایش شکافهای بحرانزای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، به هدر رفتن تواناییهای فردی بخش بزرگی از شهروندان و... را در پی خواهد داشت. منطق بازار آزاد در هرجا که گرهگشا بوده یا نبوده، بیگمان در آموزش آسیبزا و بحرانآفرین است. از این رو است که در بسیاری از کشورها، از آن میان کشورهای اسکاندیناوی، ژاپن، سنگاپور، کره جنوبی و... افزون بر فراهم کردن آموزش رایگان و کیفی، برای کاهش پیامدهای پسزمینههای خانوادگی بچهها شبکههای گسترده و کارآمدی از پشتیبانیهای آموزشی، مالی و اجتماعی راهاندازی شده و فرزندان خانوادههای نابرخوردار را برای برخورداری از آموزشی کیفی پشتیبانی میکند؛ ناگفته نماند که همه این پشتیبانیها دولتی بوده و به شکل ساختارمند در مدرسهها پیگیری و اجرا میشود.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
کنار باور سبزِ صنوبرها
میان شمعدانیها و شبدرها
جهان در لحظهای زیباست
اگر این ظلمت و زنگار
که میبندد رهِ دیدار، بگذارد
تمام روشنایینامهی باران
مدیحِ رستگاریهاست
فراخایِ جهان سرشارِ از آزادی و شادیست
اگر این دیو و این دیوار، بگذارد.
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
کنار باور سبزِ صنوبرها
میان شمعدانیها و شبدرها
جهان در لحظهای زیباست
اگر این ظلمت و زنگار
که میبندد رهِ دیدار، بگذارد
تمام روشنایینامهی باران
مدیحِ رستگاریهاست
فراخایِ جهان سرشارِ از آزادی و شادیست
اگر این دیو و این دیوار، بگذارد.
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💠 یاد
🔺صدای تورا دوست دارم؛ بمناسبت سالروز تولد استاد فقید #محمدرضا_شجریان
کاری مشترک از همایون و مژگان شجریان فرزندان استاد شجریان
🔹یاد و خاطره استاد شجریان گرامی باد
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺صدای تورا دوست دارم؛ بمناسبت سالروز تولد استاد فقید #محمدرضا_شجریان
کاری مشترک از همایون و مژگان شجریان فرزندان استاد شجریان
🔹یاد و خاطره استاد شجریان گرامی باد
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #روز_جهانی_معلم
🔺تاریخچه روز جهانی آموزگار و شعار سال ۲۰۲۳ این روز
✍ #محمدرضا_نیک_نژاد
۵ اکتبر روز جهانی آموزگار است که در تقویم ایرانی برابر ۱۳ و گاه ۱۴ مهر میشود. در سال ۱۹۴۷ نماینده چین در نخستین نشست جهانی یونسکو با ارائه سیاههای از امتیازات برای معلمان، پیشنویسی را مطرح و خواستار فراهم شدن شرایط بهتر مادی و معنوی برای معلمان شد. از دل این پیشنویس در سالهای بعد سفارشنامهای در سیزده فصل و ۱۴۶ بند بیرون آمد که سازمان جهانی یونسکو با همکاری سازمان جهانی کار، برای دفاع از حقوق معلمان جهان ارائه داد. ۵ اکتبر ۱۹۶۶ در شهر ژنو این سفارشنامه در نشست مجمع عمومی به تصویب رسید. در سال ۱۹۹۴ در چهلوچهارمین نشست وزیران آموزشوپرورش کشورها و به پیشنهاد رئیس وقت یونسکو، روز تصویب این سفارشنامه بهعنوان روز جهانی معلم به رای گذاشته شده و به تصویب نمایندگان کشورهای جهان، از جمله ایران رسید. از آن زمان یونسکو هر سال در روز ۵ اکتبر با برگزاری مراسم گوناگون، تهیه پوستر و طرح شعارهایی، مقام آموزگار را گرامی میدارد.از دیگر سو یونسکو با همکاری سازمان جهانی کار هر سال تِم یا موضوعی شعارگونه برای روز جهانی آموزگار تعیین میکند. این تِم پس از ماهها گفتوگو و بررسی و با توجه به مهمترین موضوعات جهانی آموزش در یک سال پیشرو مشخص و تبلیغ میشود.
اما تم یا شعار امسال روز جهانی معلم «معلمانی که برای آموزش کارآمد نیاز داریم؛ چارهجویی جهانی برای رویارویی با کمبود معلم» است (The teachers we need for the education we want: The global imperative to reverse the teacher shortage). همچنان که از تم یا شعار دریافت میشود موضوع روز جهانی معلم امسال کمبود معلم و راههای وارونه کردن روند کاهش معلمان در جهان است. ایران نیز در دههی گذشته و با اجرای سیاستهای تعدیل نیرو در راستای صرفهجویی در دولتهای گوناگون دچار کمبود شدید معلم شده است به گونهای که شوربختانه در هفتههای گذشته به بحرانی دامنگیر بدل شدهاست. در شرایطی به پیشواز روزجهانی معلم میرویم که بنابر خبرها در مهر امسال ۲۴ هزار کلاس معلم ندارند. هفتههای گذشته دولت و آموزش و پرورش مجوز ساعتهای اضافه تدریس بازنشستگان را از ۱۵ ساعت به ۲۴ ساعت افزایش داد. در همین راستا، بر خلاف روند جهانی کاهش فشار برمعلمان و آسانتر کردن شرایط کاری آنان، مرکز پژوهشهای مجلس پیشنهاد افزایش سقف کاری موظف معلمان از ۲۴ به ۳۰ ساعت را میدهد و در برنامه هفتم تراکم دانش آموزان تا ۴۰ نفر و افزایش سن بازنشستگی از ۳۰ به ۳۵ و تا سقف ۶۵ پیشنهاد میشود! با نگاهی به برنامههای سازمانهای بین المللی در روز جهانی معلم میبینیم شوربختانه دستگاههای نظارتی و اجرایی کشور شیپور را از ته گشادش می دمند و همچنان به پیمودن راههای خطای گذشته پافشاری میکنند.
در پایان و با گرامیداشت این روز و شادباش به معلمان کشور به ویژه کسانی که امروز به خاطر پیگیری خواستههای صنفی-آموزشی معلمان و دانش آموزان کشور دچار آسیبهایی مانند حبس، اخراج از کار، تبعید، حکمهای اداری و ... شدهاند، بخشهایی از بیانیه مفهومی یونسکو درباره شعار روز جهانی معلم را باهم میخوانیم.
«دادههای جهانی تایید میکنند که در بسیاری از کشورها، معلمی دیگر برای نسلهای جوان و بسیاری از معلمان کنونی حرفهای جذاب نیست. با وجود این که اغلب معلمان حرفهی خود را با اشتیاق پذیرفتهاند، بسیاری از آنان بخاطر بدتر شدن شرایط کاری و افزایش خواستههایی که از سوی مدیران، خانوادهها و دانشآموزان مطرح میشود، این حرفه را ترک میکنند. یکی از دلیلهای ترک این حرفه به رسمیت شناخته نشدن این حرفه و عدم احترام به آن است؛ این موضوع در بسیاری از کشورها با توجه به میزان پرداختی در ازای تخصصشان تایید شدهاست. روز جهانی معلم امسال که در ۵ اکتبر/ ۱۳ مهر جشن گرفته میشود، بر شعار وارونه کردن روندِ کاهش معلم از راه بهبود جذابیت حرفهی آنان تمرکز خواهد داشت. جشنها بر معنادار بودن این حرفه و ضرورت جذب و حفظ معلمان دارای شرایط در این شغل تمرکز خواهد داشت. یونسکو بر ضرورت دوگانهی جذب جوانان به برنامههای آموزشی این حرفه و الزامات جذاب ساختن معلمی برای کسانی که مشغول این کار هستند، در راستای جلوگیری از فرسودگی معلمان پافشاری میکند. از دیدگاه یادگیری در همه عمر، این بزرگداشتها، حرفه معلمی را در سطحهای گوناگونِ فرآیند آموزش، فضاهای آموزشی و شیوههای گوناگون یادگیری پوشش میدهد.»
#روز_جهانی_معلم
#جای_معلم_زندان_نیست
#معلم_متخصص
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺تاریخچه روز جهانی آموزگار و شعار سال ۲۰۲۳ این روز
✍ #محمدرضا_نیک_نژاد
۵ اکتبر روز جهانی آموزگار است که در تقویم ایرانی برابر ۱۳ و گاه ۱۴ مهر میشود. در سال ۱۹۴۷ نماینده چین در نخستین نشست جهانی یونسکو با ارائه سیاههای از امتیازات برای معلمان، پیشنویسی را مطرح و خواستار فراهم شدن شرایط بهتر مادی و معنوی برای معلمان شد. از دل این پیشنویس در سالهای بعد سفارشنامهای در سیزده فصل و ۱۴۶ بند بیرون آمد که سازمان جهانی یونسکو با همکاری سازمان جهانی کار، برای دفاع از حقوق معلمان جهان ارائه داد. ۵ اکتبر ۱۹۶۶ در شهر ژنو این سفارشنامه در نشست مجمع عمومی به تصویب رسید. در سال ۱۹۹۴ در چهلوچهارمین نشست وزیران آموزشوپرورش کشورها و به پیشنهاد رئیس وقت یونسکو، روز تصویب این سفارشنامه بهعنوان روز جهانی معلم به رای گذاشته شده و به تصویب نمایندگان کشورهای جهان، از جمله ایران رسید. از آن زمان یونسکو هر سال در روز ۵ اکتبر با برگزاری مراسم گوناگون، تهیه پوستر و طرح شعارهایی، مقام آموزگار را گرامی میدارد.از دیگر سو یونسکو با همکاری سازمان جهانی کار هر سال تِم یا موضوعی شعارگونه برای روز جهانی آموزگار تعیین میکند. این تِم پس از ماهها گفتوگو و بررسی و با توجه به مهمترین موضوعات جهانی آموزش در یک سال پیشرو مشخص و تبلیغ میشود.
اما تم یا شعار امسال روز جهانی معلم «معلمانی که برای آموزش کارآمد نیاز داریم؛ چارهجویی جهانی برای رویارویی با کمبود معلم» است (The teachers we need for the education we want: The global imperative to reverse the teacher shortage). همچنان که از تم یا شعار دریافت میشود موضوع روز جهانی معلم امسال کمبود معلم و راههای وارونه کردن روند کاهش معلمان در جهان است. ایران نیز در دههی گذشته و با اجرای سیاستهای تعدیل نیرو در راستای صرفهجویی در دولتهای گوناگون دچار کمبود شدید معلم شده است به گونهای که شوربختانه در هفتههای گذشته به بحرانی دامنگیر بدل شدهاست. در شرایطی به پیشواز روزجهانی معلم میرویم که بنابر خبرها در مهر امسال ۲۴ هزار کلاس معلم ندارند. هفتههای گذشته دولت و آموزش و پرورش مجوز ساعتهای اضافه تدریس بازنشستگان را از ۱۵ ساعت به ۲۴ ساعت افزایش داد. در همین راستا، بر خلاف روند جهانی کاهش فشار برمعلمان و آسانتر کردن شرایط کاری آنان، مرکز پژوهشهای مجلس پیشنهاد افزایش سقف کاری موظف معلمان از ۲۴ به ۳۰ ساعت را میدهد و در برنامه هفتم تراکم دانش آموزان تا ۴۰ نفر و افزایش سن بازنشستگی از ۳۰ به ۳۵ و تا سقف ۶۵ پیشنهاد میشود! با نگاهی به برنامههای سازمانهای بین المللی در روز جهانی معلم میبینیم شوربختانه دستگاههای نظارتی و اجرایی کشور شیپور را از ته گشادش می دمند و همچنان به پیمودن راههای خطای گذشته پافشاری میکنند.
در پایان و با گرامیداشت این روز و شادباش به معلمان کشور به ویژه کسانی که امروز به خاطر پیگیری خواستههای صنفی-آموزشی معلمان و دانش آموزان کشور دچار آسیبهایی مانند حبس، اخراج از کار، تبعید، حکمهای اداری و ... شدهاند، بخشهایی از بیانیه مفهومی یونسکو درباره شعار روز جهانی معلم را باهم میخوانیم.
«دادههای جهانی تایید میکنند که در بسیاری از کشورها، معلمی دیگر برای نسلهای جوان و بسیاری از معلمان کنونی حرفهای جذاب نیست. با وجود این که اغلب معلمان حرفهی خود را با اشتیاق پذیرفتهاند، بسیاری از آنان بخاطر بدتر شدن شرایط کاری و افزایش خواستههایی که از سوی مدیران، خانوادهها و دانشآموزان مطرح میشود، این حرفه را ترک میکنند. یکی از دلیلهای ترک این حرفه به رسمیت شناخته نشدن این حرفه و عدم احترام به آن است؛ این موضوع در بسیاری از کشورها با توجه به میزان پرداختی در ازای تخصصشان تایید شدهاست. روز جهانی معلم امسال که در ۵ اکتبر/ ۱۳ مهر جشن گرفته میشود، بر شعار وارونه کردن روندِ کاهش معلم از راه بهبود جذابیت حرفهی آنان تمرکز خواهد داشت. جشنها بر معنادار بودن این حرفه و ضرورت جذب و حفظ معلمان دارای شرایط در این شغل تمرکز خواهد داشت. یونسکو بر ضرورت دوگانهی جذب جوانان به برنامههای آموزشی این حرفه و الزامات جذاب ساختن معلمی برای کسانی که مشغول این کار هستند، در راستای جلوگیری از فرسودگی معلمان پافشاری میکند. از دیدگاه یادگیری در همه عمر، این بزرگداشتها، حرفه معلمی را در سطحهای گوناگونِ فرآیند آموزش، فضاهای آموزشی و شیوههای گوناگون یادگیری پوشش میدهد.»
#روز_جهانی_معلم
#جای_معلم_زندان_نیست
#معلم_متخصص
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
چنان که ابر،
گره خورده با گریستنش،
چنان که گل،
همه عمرش مسخّرِ شادی است،
چنان که هستیِ آتش،
اسیر سوختن است،
تمام پویهی انسان
به سوی آزادی است
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
چنان که ابر،
گره خورده با گریستنش،
چنان که گل،
همه عمرش مسخّرِ شادی است،
چنان که هستیِ آتش،
اسیر سوختن است،
تمام پویهی انسان
به سوی آزادی است
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #یاد
🔺#هفتمین_سال_درگذشت_توران_میرهادی
تورانِ ایران
✍#محمدرضا_نیک_نژاد
🔹دانشجوی سال اول رشته طبیعی دانشکده علوم دانشگاه تهران بود که با حضور در کلاس جبار باغچهبان و آشنایی با محمدباقر هوشیار مسیر زندگی خود را تغییر داد. خود میگوید" شیوه جذاب، عملی و ساده باغچهبان مرا بسیار مجذوب کرد . فهمیدم که به کار معلمی علاقهمندم و متوجه شدم که معلمی کاری خلاق و پرانگیزه است." روشهایی را پیدا کرد، آزمود و به نتیجه رساند که بتواند به هر کودک و نوجوان این آزادی و اختیار را بدهد که خودش باشد، تواناییها و استعدادهای خود را بپروراند، نگرشِ انسانی و مثبت داشته باشد و زیر بار هیچ نوع کار تحمیلی و دستوری نرود، مستقل باشند و خودشان تصمیم بگیرند، با هم همکاری و همیاری داشـته باشند. مســئولیت بپذیرند و نسبت به هم احسـاس مسئولیت بکنند، رقیبِ هم نباشـند و در نهایت، دنیا و مسائل آن را بشناسند و درباره هر موضوع با آگاهی و شناخت لازم تصمیم بگیرند." "صلح، دوستی، عشق، احترام، حس مسؤولیت، شادی، انسانیت، سادگی و یگانگی، در بافت جامعه، ساختار آموزش و پرورش و خانوادهها ارزشهایی است که او برای آنها تلاش کرده است و امروز نیز باید آنها را پاس داشت."
🔹خط به خطِ گفت و گوها و نوشته ها و کتاب های "توران میرهادی" را که می خوانی موج می زند از انگیزه و تلاش و دلسوزی و استواری و مهر و مهرورزی. آموزگاری که یادگیری و یاددهی شده بود بخشی از جانش و سراسر زندگی اش پویش برای کارایی این دو. البته نه آموزشی که پایانش می شود رتبه های شگفت آورِ کنکور و نه آموزشی که ته اش می شود دانش آموخته ای که مدرکش آویزان بر درِ کوزه است و استادِ بالیدن های پوشالی به آن و ناتوان از باز کردن کوچک ترین گره های زیستِ فردی و اجتماعی و درمانده در گام های نخستِ پرورش.
🔹 میرهادی در مدرسه های "فرهاد" اش نشان داد که آموزش، گستره ای رقابت ناپذیر است و چشم و همچشمی در یادگیری، افزون بر به باد دادن انگیزه ی آموختن، مدرسه و کلاس را پر می کند از حسادت و دورنگی و دشمنی. آنچه که هنوز و پس از گذشت چند دهه از نوآوری میرهادی، بسیاری از فرنشینان آموزش و پرورش، آموزگاران، پدر و مادران و ... آن را درنیافته اند. راستی چقدر مدرسه هایِ فرهاد، "مدرسه – جامعه" ی جان دیویی را در خاطر زنده می کند! نمی دانم توران را باید با پستالوزیِ سویسی با یتیم خانه ی مدرسه مانندش، یا فروبل، پدرِ کودکستان های آلمان، یا ماکارنکوِ روسی با کانون اصلاح و تربیتِ کودکانِ بزهکارش، یا پائولو فررِ برزیلی با روش های پیشرفته سواد آموزی بزرگسالان و آموزش های رهایی بخش اش، یا فرنه یِ فرانسوی یا مونته سوریِ ایتالیایی و ... سنجید، یا با رشدیه و دبستان های نوین اش و باغچه بان با روش های آسانِ یادگیری الفبایش در ایران! اما هر چه هست داستان او با داستانِ آموزش و آموزشگری و بزرگان آموزش ایران یکسان است. تلاش در سکوت، زندگی در سکوت و درگذشتن در سکوت. گرچه از چند سال پیش با نامِ توران میرهادی آشنا شده بودم و یکی، دو گفت و گو از او را خوانده بودم اما پس از شنیدن خبر درگذشت اش بود که بیشتر درباره اش خواندم و از آموزه هایش آموختم.
🔹امروزه رویکرد آموزش و پرورش نوین در بسیاری از کشورهای پیشرو در آموزش، نهادینه کردن آموزه هایی مانند راستگویی، دلسوزی، همیاری، دلاوری، سنجشگرانه اندیشی و .... از همه مهمتر از میان برداشتن رقابت و نشاندن رفاقت و همکاری در فرآیند آموزش است. شگفتا که توران میرهادی از سال ۱۳۳۴ در مدرسه های فرهادش با روش های نوآورانه، چنین آموزه هایی را یاد می داد و در تک تک بچه ها می پروراند. شوربختانه نه تنها نوآوری ها و تلاش ها و اندیشه ورزی اش در گستره عملِ آموزشی دیده نشد که مدرسه های فرهاد در سال ۵۹ به تعطیلی کشانده شدند! راستی اگر او تورانِ ایران نبود، اکنون در کجای تاریخ آموزش و پرورش جهان نشسته بود!؟
https://tttttt.me/httpsksmtehran2/229
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺#هفتمین_سال_درگذشت_توران_میرهادی
تورانِ ایران
✍#محمدرضا_نیک_نژاد
🔹دانشجوی سال اول رشته طبیعی دانشکده علوم دانشگاه تهران بود که با حضور در کلاس جبار باغچهبان و آشنایی با محمدباقر هوشیار مسیر زندگی خود را تغییر داد. خود میگوید" شیوه جذاب، عملی و ساده باغچهبان مرا بسیار مجذوب کرد . فهمیدم که به کار معلمی علاقهمندم و متوجه شدم که معلمی کاری خلاق و پرانگیزه است." روشهایی را پیدا کرد، آزمود و به نتیجه رساند که بتواند به هر کودک و نوجوان این آزادی و اختیار را بدهد که خودش باشد، تواناییها و استعدادهای خود را بپروراند، نگرشِ انسانی و مثبت داشته باشد و زیر بار هیچ نوع کار تحمیلی و دستوری نرود، مستقل باشند و خودشان تصمیم بگیرند، با هم همکاری و همیاری داشـته باشند. مســئولیت بپذیرند و نسبت به هم احسـاس مسئولیت بکنند، رقیبِ هم نباشـند و در نهایت، دنیا و مسائل آن را بشناسند و درباره هر موضوع با آگاهی و شناخت لازم تصمیم بگیرند." "صلح، دوستی، عشق، احترام، حس مسؤولیت، شادی، انسانیت، سادگی و یگانگی، در بافت جامعه، ساختار آموزش و پرورش و خانوادهها ارزشهایی است که او برای آنها تلاش کرده است و امروز نیز باید آنها را پاس داشت."
🔹خط به خطِ گفت و گوها و نوشته ها و کتاب های "توران میرهادی" را که می خوانی موج می زند از انگیزه و تلاش و دلسوزی و استواری و مهر و مهرورزی. آموزگاری که یادگیری و یاددهی شده بود بخشی از جانش و سراسر زندگی اش پویش برای کارایی این دو. البته نه آموزشی که پایانش می شود رتبه های شگفت آورِ کنکور و نه آموزشی که ته اش می شود دانش آموخته ای که مدرکش آویزان بر درِ کوزه است و استادِ بالیدن های پوشالی به آن و ناتوان از باز کردن کوچک ترین گره های زیستِ فردی و اجتماعی و درمانده در گام های نخستِ پرورش.
🔹 میرهادی در مدرسه های "فرهاد" اش نشان داد که آموزش، گستره ای رقابت ناپذیر است و چشم و همچشمی در یادگیری، افزون بر به باد دادن انگیزه ی آموختن، مدرسه و کلاس را پر می کند از حسادت و دورنگی و دشمنی. آنچه که هنوز و پس از گذشت چند دهه از نوآوری میرهادی، بسیاری از فرنشینان آموزش و پرورش، آموزگاران، پدر و مادران و ... آن را درنیافته اند. راستی چقدر مدرسه هایِ فرهاد، "مدرسه – جامعه" ی جان دیویی را در خاطر زنده می کند! نمی دانم توران را باید با پستالوزیِ سویسی با یتیم خانه ی مدرسه مانندش، یا فروبل، پدرِ کودکستان های آلمان، یا ماکارنکوِ روسی با کانون اصلاح و تربیتِ کودکانِ بزهکارش، یا پائولو فررِ برزیلی با روش های پیشرفته سواد آموزی بزرگسالان و آموزش های رهایی بخش اش، یا فرنه یِ فرانسوی یا مونته سوریِ ایتالیایی و ... سنجید، یا با رشدیه و دبستان های نوین اش و باغچه بان با روش های آسانِ یادگیری الفبایش در ایران! اما هر چه هست داستان او با داستانِ آموزش و آموزشگری و بزرگان آموزش ایران یکسان است. تلاش در سکوت، زندگی در سکوت و درگذشتن در سکوت. گرچه از چند سال پیش با نامِ توران میرهادی آشنا شده بودم و یکی، دو گفت و گو از او را خوانده بودم اما پس از شنیدن خبر درگذشت اش بود که بیشتر درباره اش خواندم و از آموزه هایش آموختم.
🔹امروزه رویکرد آموزش و پرورش نوین در بسیاری از کشورهای پیشرو در آموزش، نهادینه کردن آموزه هایی مانند راستگویی، دلسوزی، همیاری، دلاوری، سنجشگرانه اندیشی و .... از همه مهمتر از میان برداشتن رقابت و نشاندن رفاقت و همکاری در فرآیند آموزش است. شگفتا که توران میرهادی از سال ۱۳۳۴ در مدرسه های فرهادش با روش های نوآورانه، چنین آموزه هایی را یاد می داد و در تک تک بچه ها می پروراند. شوربختانه نه تنها نوآوری ها و تلاش ها و اندیشه ورزی اش در گستره عملِ آموزشی دیده نشد که مدرسه های فرهاد در سال ۵۹ به تعطیلی کشانده شدند! راستی اگر او تورانِ ایران نبود، اکنون در کجای تاریخ آموزش و پرورش جهان نشسته بود!؟
https://tttttt.me/httpsksmtehran2/229
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #گفتگو
🔺گفتگوی سایت خبرمهم با محمدرضا نیکنژاد (۱)
🔹رضا مرادصحرایی، وزیر آموزش و پرورش گفت: سند تحول بنیادین میگوید باید کتب درسی را متناسب با جنسیت دختران و پسران متفاوت کنیم و باید فرهنگ حیا را در سراسر جامعه نهادینه کنیم.
به گزارش بخش فرهنگی سایت خبرمهم، در همین زمینه #محمدرضا_نیک_نژاد، کارشناس آموزش و پرورش به مطهره حیدری، خبرنگار خبرهای فوری مهم گفت: درحال حاضر مسئله کمبود معلم در آموزش و پرورش وجود دارد و خبرهایی داریم از اینکه این موضوع در سراسر کشور وجود دارد. همچنان با گذشت دو سال از رتبهبندی اما و اگرهای خیلی زیادی وجود دارد یا خبری که در آن گفته شده بود ۳۰ درصد مدارس کشور ایمن نیستند یا اینکه بیش از ۷۰ درصد مدارس اصلا مناسب آموزشهای امروز و مطابق با جهان نیستند، یا طبق برآوردهای رسمی بیش از ۱میلیون و برآوردهای غیر رسمی بیش از ۳ میلیون دانشآموز از تحصیل جاماندند.
نیکنژاد افزود: در حال حاضر ما مشکلات زیادی در حوزه آموزش و پرورش داریم از مشکلات ریز و درشت مدیریتی گرفته تا مشکلات تعویض مدیر و… (که همچنان اعتراضاتی برای عوض شدن اینها وجود دارد) حتی اینکه خود وزیر آموزش و پرورش درآستانه استیضاح است، من نمیدانم باز کردن یک فایل جدید از مشکلات چه لزومی دارد؟ من تحلیلم این است که وزیر جایگاهی بین معلمان، خانوادهها یا ذینفعان آموزش و پرورش ندارد، این هم به خاطر دلایل متفاوتی است. اما همین آقای وزیر کسانی را در مجموعه حاکمیت دارد که از او حمایت میکنند، حالا این پشتیبانها ممکن است از طرف دولت باشند مثل رئیسجمهور یا خارج از دولت (افرادی مثل خانم علمالهدی و خانوادهشان) که گفته شده درحال حاضر حامی وزیر هستند و با اینکه مرادصحرایی در آستانه استیضاح است اما حتی نمایندگان مجلس هم از او پشتیبانی میکنند که چرا باید استیضاح شود.
کارشناس آموزش و پرورش ادامه داد: درحالیکه من به عنوان یک معلم که بیست و چند سال است در آموزش و پرورش حضور دارم و پیگیر مسائل هستم میگوییم وزیر فعلی آموزش و پرورش سزاوارترین وزیر برای استیضاح است. چون تا الان هیچ کاری نکرده و در بین سایر دولتهای اصلاحطلب، میانهرو و اصولگرا شاید ضعیفترین وزیر باشد.
محمدرضا نیکنژاد تاکید کرد: اقداماتش هم به نظر میآید به دست آوردن دل پشتیبانانی است که تا به امروز از او حمایت کردند و البته نهادهایی هم که در کشور نفوذ دارند مثل حوزه علمیه، فشار میآوردند به آموزش و پرورش که چرا دانشآموز تراز جمهوری اسلامی هنوز پرورش پیدا نکرده. آنها چون خارج از فضای آموزش و پرورش هستند نمیدانند که بچهها و خانوادهها امروز به چه سمت و سویی میروند. به هرحال اینها حرفشان را میزنند و خواستههایشان را مطرح میکنند و آموزش و پرورش هم امکان کاری را که انها میخواهند ندارد، بنابراین فکر میکنم انگیزه وزیر از گفتن این صحبتها، بعد سیاسی و حفظ کردن موقعیت خودش را دارد تا بعد آموزشی.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺گفتگوی سایت خبرمهم با محمدرضا نیکنژاد (۱)
🔹رضا مرادصحرایی، وزیر آموزش و پرورش گفت: سند تحول بنیادین میگوید باید کتب درسی را متناسب با جنسیت دختران و پسران متفاوت کنیم و باید فرهنگ حیا را در سراسر جامعه نهادینه کنیم.
به گزارش بخش فرهنگی سایت خبرمهم، در همین زمینه #محمدرضا_نیک_نژاد، کارشناس آموزش و پرورش به مطهره حیدری، خبرنگار خبرهای فوری مهم گفت: درحال حاضر مسئله کمبود معلم در آموزش و پرورش وجود دارد و خبرهایی داریم از اینکه این موضوع در سراسر کشور وجود دارد. همچنان با گذشت دو سال از رتبهبندی اما و اگرهای خیلی زیادی وجود دارد یا خبری که در آن گفته شده بود ۳۰ درصد مدارس کشور ایمن نیستند یا اینکه بیش از ۷۰ درصد مدارس اصلا مناسب آموزشهای امروز و مطابق با جهان نیستند، یا طبق برآوردهای رسمی بیش از ۱میلیون و برآوردهای غیر رسمی بیش از ۳ میلیون دانشآموز از تحصیل جاماندند.
نیکنژاد افزود: در حال حاضر ما مشکلات زیادی در حوزه آموزش و پرورش داریم از مشکلات ریز و درشت مدیریتی گرفته تا مشکلات تعویض مدیر و… (که همچنان اعتراضاتی برای عوض شدن اینها وجود دارد) حتی اینکه خود وزیر آموزش و پرورش درآستانه استیضاح است، من نمیدانم باز کردن یک فایل جدید از مشکلات چه لزومی دارد؟ من تحلیلم این است که وزیر جایگاهی بین معلمان، خانوادهها یا ذینفعان آموزش و پرورش ندارد، این هم به خاطر دلایل متفاوتی است. اما همین آقای وزیر کسانی را در مجموعه حاکمیت دارد که از او حمایت میکنند، حالا این پشتیبانها ممکن است از طرف دولت باشند مثل رئیسجمهور یا خارج از دولت (افرادی مثل خانم علمالهدی و خانوادهشان) که گفته شده درحال حاضر حامی وزیر هستند و با اینکه مرادصحرایی در آستانه استیضاح است اما حتی نمایندگان مجلس هم از او پشتیبانی میکنند که چرا باید استیضاح شود.
کارشناس آموزش و پرورش ادامه داد: درحالیکه من به عنوان یک معلم که بیست و چند سال است در آموزش و پرورش حضور دارم و پیگیر مسائل هستم میگوییم وزیر فعلی آموزش و پرورش سزاوارترین وزیر برای استیضاح است. چون تا الان هیچ کاری نکرده و در بین سایر دولتهای اصلاحطلب، میانهرو و اصولگرا شاید ضعیفترین وزیر باشد.
محمدرضا نیکنژاد تاکید کرد: اقداماتش هم به نظر میآید به دست آوردن دل پشتیبانانی است که تا به امروز از او حمایت کردند و البته نهادهایی هم که در کشور نفوذ دارند مثل حوزه علمیه، فشار میآوردند به آموزش و پرورش که چرا دانشآموز تراز جمهوری اسلامی هنوز پرورش پیدا نکرده. آنها چون خارج از فضای آموزش و پرورش هستند نمیدانند که بچهها و خانوادهها امروز به چه سمت و سویی میروند. به هرحال اینها حرفشان را میزنند و خواستههایشان را مطرح میکنند و آموزش و پرورش هم امکان کاری را که انها میخواهند ندارد، بنابراین فکر میکنم انگیزه وزیر از گفتن این صحبتها، بعد سیاسی و حفظ کردن موقعیت خودش را دارد تا بعد آموزشی.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #بازنشستگان
🔺از پاداش معلمها خبری نیست؟/ «نتوانستند رتبهبندی را اجرا کنند آن را دور زدند و از محتوا خالی»
گفتگوی خبر آنلاین با محمدرضا نیکنژاد پیرامون مسائل بازنشستگان، آذر ۱۴۰۲
🔹مظاهر گودرزی: دو سال قبل، روز ۲۵ آذر ۱۴۰۰ وقتی لایحه رتبهبندی معلمها در مجلس تصویب شد یک کارشناس آموزش این جمله را به خبرآنلاین گفت: «تصویب لایحه رتبهبندی حسن ختام مطالبه معلمان نیست، رتبهبندی معلمها مانند استخوان لای زخم برای دولت و دولتهای بعد خواهد ماند و سالها بعد مجدد پیگیری میشود، چرا که آن افزایش حقوقی که باید داده میشد انجام نشده است.»
🔹رتبهبندی، تشویق یا تنبیه معلمها؟
روش اجرای قانون رتبهبندی معلمها و تاخیر در پرداخت حقوق آنها در شب تحویل سال (نوروز ۱۴۰۲) سبب شد یوسف نوری، وزیر وقت آموزش و پرورش متاثر از فشارها استعفا دهد، اما به نظر میرسد تغییر و تحول در راس این وزارتخانه نتوانسته مشکلات معلمها را برطرف کند، طوریکه #محمدرضا_نیک_نژاد، کارشناس آموزش به خبرآنلاین میگوید: «این رتبه بندی چنگی به دل نمیزند، روزهای اول آقای منادی (عضو کمیسیون آموزش مجس شورای اسلامی) گفت با اجرای قانون ۸ الی ۱۶ میلیون تومان به حقوق معلمها اضافه میشود اما در عمل حدود ۲ الی تا ۲.۵ میلیون اضافه شد، عموما رتبه همه معلمها را پایین دادند که گرفتاری مالی شان را کم کنند، اگر خاطرتان باشد درهمین باره یک درگیری میان آموزش و پرورش و سازمان برنامه بودجه هم ایجاد شد. بنابراین چون نتوانستند رتبه بندی را درست اجرا کنند آن را دور زدند و از محتوا خالی کردند.»
او ادامه میدهد: «رتبه بندی حالت تنبیهی گرفته، قرار بود انگیزهای برای معلمان باشد که فعالیت خودشان را بیشتر کنند، اما حالا قرار است هرکسی از نظر آنها کم کاری کرد رتبه او را کم کنند؛ معلمهایی که فکر میکردند رتبهشان ۴ یا ۵ میشود، رتبه ۲ یا ۳ گرفتند، یعنی درصد بسیار کمی از معلمان از رتبهای که گرفتند رضایت دارند و بخش بزرگی از آنها ناراضی هستند.»
نیکنژاد میگوید: «همه این مسائل درصورتی وجود دارد که در صندوق توسعه ملی پول هست، ولی معلوم نیست چقدر از این پول باید وارد سفره مردم شود، وضعیت اقتصادی دولت فعلی قطعا از دولت قبل بهتر شده اما با این وجود بازنشسته ها تحت فشار اقتصادی هستند.»
🔹پاداش پایان خدمت در کما
در کنار حواشی اجرای رتبه بندی برای معلمها حالا پرداخت ماجرای پاداش خدمت معلمهای بازنشسته هم گریبان وزارت آموزش و پرورش را گرفته است، رضا مراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش گفته که «تقریبا ۲۱ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان پاداش بازنشستگی آموزش و پرورش است که ۶ همت آن تهیه شده است و به محض اینکه دولت این مبلغ را در اختیار وزارتخانه قرار دهد، بدون درنگ به حساب بازنشستگان واریز خواهد شد.» اما همانطورکه مشخص است این ۶ هزار میلیارد تومان فقط بخشی از پاداش پایان خدمت فرهنگیان بازنشسته را تامین میکند.
نیکنژاد با بیان اینکه «دولت زیر بار همسانسازی حقوق فرهنگیان نمیرود» درباره پرداخت پاداشها به خبرآنلاین میگوید: «تاخیر در پرداخت این پاداشها به ۱۳ الی ۱۴ ماه رسیده است، و آنطورکه معلوم شده قرار است در چند نوبت پرداخت کنند. این پاداش مبلغی است که در طول ۳۰ سال خدمت از من کسر شده و در صندوقی نگهداری شده است، حالا که بعد از بازنشستگی قرار است به من برگردانده شود خبری از آن نیست.» او ادامه میدهد: «تقریبا هر هفته معلمهای بازنشسته اعتراض میکنند، بازنشستههای آموزش و پرورش دردسرهای کلی و پیوستهای دارند اما برای بازنشستههای سال ۱۴۰۱ دردسری مضاعف وجود دارد، این بازنشستهها با حکمهای بدون رتبه بندی بازنشسته شدند، اگرچه رتبهبندی برای شاغلها هم اما و اگر دارد ولیکن برای بازنشستههای ۱۴۰۱ اصلا اجرا نشده است.»
نیکنژاد میگوید: «همه این مسائل درصورتی وجود دارد که در صندوق توسعه ملی پول هست، ولی معلوم نیست چقدر از این پول باید وارد سفره مردم شود، وضعیت اقتصادی دولت فعلی قطعا از دولت قبل بهتر شده اما با این وجود بازنشسته ها تحت فشار اقتصادی هستند.»
#بازنشستگان
#همسان_سازی
#رتبه_بندی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺از پاداش معلمها خبری نیست؟/ «نتوانستند رتبهبندی را اجرا کنند آن را دور زدند و از محتوا خالی»
گفتگوی خبر آنلاین با محمدرضا نیکنژاد پیرامون مسائل بازنشستگان، آذر ۱۴۰۲
🔹مظاهر گودرزی: دو سال قبل، روز ۲۵ آذر ۱۴۰۰ وقتی لایحه رتبهبندی معلمها در مجلس تصویب شد یک کارشناس آموزش این جمله را به خبرآنلاین گفت: «تصویب لایحه رتبهبندی حسن ختام مطالبه معلمان نیست، رتبهبندی معلمها مانند استخوان لای زخم برای دولت و دولتهای بعد خواهد ماند و سالها بعد مجدد پیگیری میشود، چرا که آن افزایش حقوقی که باید داده میشد انجام نشده است.»
🔹رتبهبندی، تشویق یا تنبیه معلمها؟
روش اجرای قانون رتبهبندی معلمها و تاخیر در پرداخت حقوق آنها در شب تحویل سال (نوروز ۱۴۰۲) سبب شد یوسف نوری، وزیر وقت آموزش و پرورش متاثر از فشارها استعفا دهد، اما به نظر میرسد تغییر و تحول در راس این وزارتخانه نتوانسته مشکلات معلمها را برطرف کند، طوریکه #محمدرضا_نیک_نژاد، کارشناس آموزش به خبرآنلاین میگوید: «این رتبه بندی چنگی به دل نمیزند، روزهای اول آقای منادی (عضو کمیسیون آموزش مجس شورای اسلامی) گفت با اجرای قانون ۸ الی ۱۶ میلیون تومان به حقوق معلمها اضافه میشود اما در عمل حدود ۲ الی تا ۲.۵ میلیون اضافه شد، عموما رتبه همه معلمها را پایین دادند که گرفتاری مالی شان را کم کنند، اگر خاطرتان باشد درهمین باره یک درگیری میان آموزش و پرورش و سازمان برنامه بودجه هم ایجاد شد. بنابراین چون نتوانستند رتبه بندی را درست اجرا کنند آن را دور زدند و از محتوا خالی کردند.»
او ادامه میدهد: «رتبه بندی حالت تنبیهی گرفته، قرار بود انگیزهای برای معلمان باشد که فعالیت خودشان را بیشتر کنند، اما حالا قرار است هرکسی از نظر آنها کم کاری کرد رتبه او را کم کنند؛ معلمهایی که فکر میکردند رتبهشان ۴ یا ۵ میشود، رتبه ۲ یا ۳ گرفتند، یعنی درصد بسیار کمی از معلمان از رتبهای که گرفتند رضایت دارند و بخش بزرگی از آنها ناراضی هستند.»
نیکنژاد میگوید: «همه این مسائل درصورتی وجود دارد که در صندوق توسعه ملی پول هست، ولی معلوم نیست چقدر از این پول باید وارد سفره مردم شود، وضعیت اقتصادی دولت فعلی قطعا از دولت قبل بهتر شده اما با این وجود بازنشسته ها تحت فشار اقتصادی هستند.»
🔹پاداش پایان خدمت در کما
در کنار حواشی اجرای رتبه بندی برای معلمها حالا پرداخت ماجرای پاداش خدمت معلمهای بازنشسته هم گریبان وزارت آموزش و پرورش را گرفته است، رضا مراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش گفته که «تقریبا ۲۱ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان پاداش بازنشستگی آموزش و پرورش است که ۶ همت آن تهیه شده است و به محض اینکه دولت این مبلغ را در اختیار وزارتخانه قرار دهد، بدون درنگ به حساب بازنشستگان واریز خواهد شد.» اما همانطورکه مشخص است این ۶ هزار میلیارد تومان فقط بخشی از پاداش پایان خدمت فرهنگیان بازنشسته را تامین میکند.
نیکنژاد با بیان اینکه «دولت زیر بار همسانسازی حقوق فرهنگیان نمیرود» درباره پرداخت پاداشها به خبرآنلاین میگوید: «تاخیر در پرداخت این پاداشها به ۱۳ الی ۱۴ ماه رسیده است، و آنطورکه معلوم شده قرار است در چند نوبت پرداخت کنند. این پاداش مبلغی است که در طول ۳۰ سال خدمت از من کسر شده و در صندوقی نگهداری شده است، حالا که بعد از بازنشستگی قرار است به من برگردانده شود خبری از آن نیست.» او ادامه میدهد: «تقریبا هر هفته معلمهای بازنشسته اعتراض میکنند، بازنشستههای آموزش و پرورش دردسرهای کلی و پیوستهای دارند اما برای بازنشستههای سال ۱۴۰۱ دردسری مضاعف وجود دارد، این بازنشستهها با حکمهای بدون رتبه بندی بازنشسته شدند، اگرچه رتبهبندی برای شاغلها هم اما و اگر دارد ولیکن برای بازنشستههای ۱۴۰۱ اصلا اجرا نشده است.»
نیکنژاد میگوید: «همه این مسائل درصورتی وجود دارد که در صندوق توسعه ملی پول هست، ولی معلوم نیست چقدر از این پول باید وارد سفره مردم شود، وضعیت اقتصادی دولت فعلی قطعا از دولت قبل بهتر شده اما با این وجود بازنشسته ها تحت فشار اقتصادی هستند.»
#بازنشستگان
#همسان_سازی
#رتبه_بندی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه
بنگر این قفس چه سخت و چه سهمگین
آسمانه اش زمان، کًفًش زمین
میله هاش
از حقیقت و طریقت و شریعت
زبان و تیره و نژاد
در میان فضله سیاست و
کنار چینه دان اقتصاد
سهم عمر ما
میرود به باد.
آسمانه اش زمان
کًفًش زمین.
بنگر این قفس چه سخت و سهمگین.
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
عکس: #آسیه_سپهری
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
بنگر این قفس چه سخت و چه سهمگین
آسمانه اش زمان، کًفًش زمین
میله هاش
از حقیقت و طریقت و شریعت
زبان و تیره و نژاد
در میان فضله سیاست و
کنار چینه دان اقتصاد
سهم عمر ما
میرود به باد.
آسمانه اش زمان
کًفًش زمین.
بنگر این قفس چه سخت و سهمگین.
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
عکس: #آسیه_سپهری
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Audio
M.R.SHAJARIAN - Faryad (Tasnif)
💠 #نوای_کانون
تصنیف فریاد
آواز: #محمدرضا_شجریان
تار : #حسین_علیزاده
کمانچه: #کیهان_کلهر
ضرب: #همایون_شجریان
آلبوم فریاد
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
تصنیف فریاد
آواز: #محمدرضا_شجریان
تار : #حسین_علیزاده
کمانچه: #کیهان_کلهر
ضرب: #همایون_شجریان
آلبوم فریاد
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #گزارش
🔺 گزارشی از افت فاحش کیفیت آموزشی در ایران و افزایش دانشآموزان بازمانده از تحصیل
علی زرافشان؛ معاون سابق وزیر آموزش و پرورش:
بر اساس بررسی بانک جهانی، ۳۶ درصد دانشآموزان ایرانی از خواندن یک متن ساده در ده سالگی ناتوان هستند؛ در شبیه سازی امسال سهم ایران به ۴۴ درصد افزایش یافته است.
سهم مدارس دولتی در کنکور پایین است؛ دانشآموزانی که از طبقات محروم هستند سهمی در دانشگاهها و رتبههای برتر و آینده کشور نخواهند داشت/انتخاب
🔹وبسایت خبرآنلاین روز یکشنبه ۱۷ دی به نقل از مظاهر گودرزی، کارشناس، گزارش داد که «انگیزه دانشآموزان برای درس خواندن کم شده» و «تحصیل برای کسب موفقیت در آینده» به «یک قشر خاص» محدود شده که «از نظر مالی هم چندان به آن نیازی» ندارند.
به گفته گودرزی میانگین معدل دانشآموزان در رشتههای تجربی، ریاضی، انسانی، و معارف، در حدود هشت تا ۱۱ است و نسبت به سالهای گذشته سیر نزولی داشته است.
در این گزارش به نقل از #رضا_امیدی، جامعهشناس، آمده است: «نقشه وضعیت معدل استانها تا حد زیادی منطبق با نقشه فقر کشور است.»
هم چنین، #محمدرضا_نیک_نژاد، کارشناس آموزش، با تأکید بر این که «مسائل اقتصادی آسیب جدی به آموزش زده»، به خبرآنلاین گفته که «وقتی شکم بچه آدم گرسنه است، دیگر آدم به فکر آموزش و تحصیل نیست.»
در این حال، رضا مراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش، ۱۷ دی تأکید کرد که «نماز مهمترین رکن در آموزش و پرورش است.»
به گزارش وبسایت «خبرآنلاین»، صحرایی همچنین اضافه کرد که «در ترویج فریضه نماز هیچگاه کوتاهی نخواهیم کرد» و «۲۰ هزار اذانگو در سطح کشور تربیت کردهایم» که «به هنگام اقامه نماز، به صورت زنده اقامه اذان دارند.»
به گفته وزیر آموزش و پرورش، «مقدمات جذب ۱۹ هزار مربی پرورشی» انجام شده و «بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار متر مربع سجاده» برای مدارس تأمین شده است.
این مقام دولتی با بیان این که با این ادعا که جوانان و نوجوانان «ساعتها» در فضای مجازی «رها شدهاند» گفت که این مسئله به «تدبیر» نیاز دارد و «جشن تکلیف» را «بهترین برنامه تربیتی» وزارت آموزش و پرورش خواند.
صحرایی از «گسترش طرح ایجاد ۹ هزار مسجد» به عنوان یکی از «مهمترین اقدامات وزارت آموزش و پرورش» نام برد و گفت که «هم اکنون هفت هزار و ۲۸۰ نمازخانه در سطح مدارس و مراکز آموزشی در حال ساخت است.»
▪️اظهارات وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی در حالی است که گزارشهای مرکز آمار ایران نشان میدهد که تنها در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ نزدیک به ۹۳۰ هزار نفر از دانشآموزان در سه مقطع ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم ترکتحصیل کردهاند.
منبع: کانال شورای هماهنگی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺 گزارشی از افت فاحش کیفیت آموزشی در ایران و افزایش دانشآموزان بازمانده از تحصیل
علی زرافشان؛ معاون سابق وزیر آموزش و پرورش:
بر اساس بررسی بانک جهانی، ۳۶ درصد دانشآموزان ایرانی از خواندن یک متن ساده در ده سالگی ناتوان هستند؛ در شبیه سازی امسال سهم ایران به ۴۴ درصد افزایش یافته است.
سهم مدارس دولتی در کنکور پایین است؛ دانشآموزانی که از طبقات محروم هستند سهمی در دانشگاهها و رتبههای برتر و آینده کشور نخواهند داشت/انتخاب
🔹وبسایت خبرآنلاین روز یکشنبه ۱۷ دی به نقل از مظاهر گودرزی، کارشناس، گزارش داد که «انگیزه دانشآموزان برای درس خواندن کم شده» و «تحصیل برای کسب موفقیت در آینده» به «یک قشر خاص» محدود شده که «از نظر مالی هم چندان به آن نیازی» ندارند.
به گفته گودرزی میانگین معدل دانشآموزان در رشتههای تجربی، ریاضی، انسانی، و معارف، در حدود هشت تا ۱۱ است و نسبت به سالهای گذشته سیر نزولی داشته است.
در این گزارش به نقل از #رضا_امیدی، جامعهشناس، آمده است: «نقشه وضعیت معدل استانها تا حد زیادی منطبق با نقشه فقر کشور است.»
هم چنین، #محمدرضا_نیک_نژاد، کارشناس آموزش، با تأکید بر این که «مسائل اقتصادی آسیب جدی به آموزش زده»، به خبرآنلاین گفته که «وقتی شکم بچه آدم گرسنه است، دیگر آدم به فکر آموزش و تحصیل نیست.»
در این حال، رضا مراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش، ۱۷ دی تأکید کرد که «نماز مهمترین رکن در آموزش و پرورش است.»
به گزارش وبسایت «خبرآنلاین»، صحرایی همچنین اضافه کرد که «در ترویج فریضه نماز هیچگاه کوتاهی نخواهیم کرد» و «۲۰ هزار اذانگو در سطح کشور تربیت کردهایم» که «به هنگام اقامه نماز، به صورت زنده اقامه اذان دارند.»
به گفته وزیر آموزش و پرورش، «مقدمات جذب ۱۹ هزار مربی پرورشی» انجام شده و «بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار متر مربع سجاده» برای مدارس تأمین شده است.
این مقام دولتی با بیان این که با این ادعا که جوانان و نوجوانان «ساعتها» در فضای مجازی «رها شدهاند» گفت که این مسئله به «تدبیر» نیاز دارد و «جشن تکلیف» را «بهترین برنامه تربیتی» وزارت آموزش و پرورش خواند.
صحرایی از «گسترش طرح ایجاد ۹ هزار مسجد» به عنوان یکی از «مهمترین اقدامات وزارت آموزش و پرورش» نام برد و گفت که «هم اکنون هفت هزار و ۲۸۰ نمازخانه در سطح مدارس و مراکز آموزشی در حال ساخت است.»
▪️اظهارات وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی در حالی است که گزارشهای مرکز آمار ایران نشان میدهد که تنها در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ نزدیک به ۹۳۰ هزار نفر از دانشآموزان در سه مقطع ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم ترکتحصیل کردهاند.
منبع: کانال شورای هماهنگی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Taknavazi Setar
Mohammad Reza Lotfi
#یاد
محمّدرضا لطفی (۱۷ دی ۱۳۲۵ – ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳) ردیفدان، موسیقیدان و آهنگساز
او نوازندهٔ برجستهٔ تار، سهتار و کمانچه و نیز پژوهشگر و مدرس موسیقی سنتی ایرانی بود. او از چهرههای تأثیرگذار موسیقی ایرانی بود که با خلق آثاری چون «ایران ای سرای امید»، «کاروان شهید»، «برادر بیقراره» و «عشق داند» به میان تودهٔ مردم راه یافت.
لطفی بنیانگذار کانون فرهنگی و هنری چاووش، گروه شیدا و مکتبخانه میرزا عبدالله بود . او در کنار تار و سهتار، کمانچه، دف، نی و سنتور نیز مینواخت. او به مدت دو سال، ریاست پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران را بر عهده داشت.
او در کنار تار و سهتار، کمانچه، دف، نی و سنتور نیز مینواخت. او به مدت دو سال، ریاست پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران را بر عهده داشت.
لطفی تجربه همکاری با خوانندگانی چون تاج اصفهانی، غلامحسین بنان، محمدرضا شجریان و شهرام ناظری را داشت و همچنین خوانندگانی چون هنگامه اخوان، صدیق تعریف، محمد گلریز و محمد معتمدی، علیرضا شاهمحمدی و امیر اثنیعشری را نخستین بار او به جامعهٔ موسیقی معرفی کرد.
#محمدرضا_لطفی
#درگذشت
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
محمّدرضا لطفی (۱۷ دی ۱۳۲۵ – ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳) ردیفدان، موسیقیدان و آهنگساز
او نوازندهٔ برجستهٔ تار، سهتار و کمانچه و نیز پژوهشگر و مدرس موسیقی سنتی ایرانی بود. او از چهرههای تأثیرگذار موسیقی ایرانی بود که با خلق آثاری چون «ایران ای سرای امید»، «کاروان شهید»، «برادر بیقراره» و «عشق داند» به میان تودهٔ مردم راه یافت.
لطفی بنیانگذار کانون فرهنگی و هنری چاووش، گروه شیدا و مکتبخانه میرزا عبدالله بود . او در کنار تار و سهتار، کمانچه، دف، نی و سنتور نیز مینواخت. او به مدت دو سال، ریاست پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران را بر عهده داشت.
او در کنار تار و سهتار، کمانچه، دف، نی و سنتور نیز مینواخت. او به مدت دو سال، ریاست پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران را بر عهده داشت.
لطفی تجربه همکاری با خوانندگانی چون تاج اصفهانی، غلامحسین بنان، محمدرضا شجریان و شهرام ناظری را داشت و همچنین خوانندگانی چون هنگامه اخوان، صدیق تعریف، محمد گلریز و محمد معتمدی، علیرضا شاهمحمدی و امیر اثنیعشری را نخستین بار او به جامعهٔ موسیقی معرفی کرد.
#محمدرضا_لطفی
#درگذشت
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Audio
💠 #نگاه_کارشناس
🔺 فایل شنیداری سخنان #محمدرضا_نیکنژاد با عنوان «آموزش و پیوندهایش در گردابه بیعدالتی» در وبینار گروه جامعهشناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران به مناسبت هفتۀ معلم، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
#عدالت_آموزشی
#نابرابری_اموزش/#نابرابری_اجتماعی
#کالایی_سازی_آموزش
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺 فایل شنیداری سخنان #محمدرضا_نیکنژاد با عنوان «آموزش و پیوندهایش در گردابه بیعدالتی» در وبینار گروه جامعهشناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران به مناسبت هفتۀ معلم، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
#عدالت_آموزشی
#نابرابری_اموزش/#نابرابری_اجتماعی
#کالایی_سازی_آموزش
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #گفتگو
🔺 نابرابری ساختاری در آموزش و پرورش ایران
◾️ گفتوگوی ایران فردا با محمدرضا نیکنژاد*
به کوششِ: سمانه گلاب و محمد کریمی
✅ کریمی: یک بحثی درباره عدالت آموزشی مطرح است. یک دهه است برخی از اندیشمندان ایرانی روی این موضوع کار می کنند اما یک نکته در این باره مغفول است. ما می دانیم فرسنگ ها از عدالت آموزشی دور هستیم و امسال از وزیر آموزش و پرورش پرسیده شده که چرا شهریه فلان مدرسه ۲۰۰ میلیون تومان است. این چه عدالتی است که یک دانش آموز به آن دسترسی دارد و دیگری نه. پاسخ وزیر عجیب بود ایشان گفت وظیفه نهاد آموزش و پرورش آماده سازی دانش آموز برای کنکور است. آموزش بهتر می خواهید باید هزینه اش را بدهید. بنابراین اینها هم منکر این نیستند که نابرابری های آموزشی وجود دارد. این مساله نیازی به آمار و ارقام ندارد و بگوییم چند درصد مدرسه دولتی، غیر دولتی و ... در ایران هست و چه شهریه هایی گرفته می شود. از سوی دیگر برخی از مناطق هم در ایران از آموزش محروم هستند. سوال نخست من این است که نهادهای مدنی در ایران در جایگاه دولت قرار می گیرند و وظیفه ای مانند نابرابری و عدالت را انجام می دهند و با توانمندسازی می خواهند بخشی از مشکلات جامعه را که ناشی از سیستم دولتی است مرتفع کنند. آیا نهادهای مدنی در آموزش و پرورش می توانند گامی برای رفع نابرابری های آموزشی بردارند یا خیر؟
🔹نیک نژاد: همان طور که گفتید آموزش و پرورش و فراتر دولت و فراتر از دولت، حاکمیت، درباره عدالت آموزشی موظف است. در تعریف ساختارهای دولت مدرن این وظیفهمند بودن از ستوانهای اساسی به شمار میآید. یک زمانی بود که دولت های قاجاری را داشتیم آن زمان کسی انتظار نداشته که مثل امروز یک وظایفِ تعریف شده داشته باشند و به ویژه در بخش آموزش و درمان آن را پیگیری کنند. اما در تعریف دولتهای مدرن آمده است و به ویژه برای دولت های رفاه سه وظیفه مهم و ذاتی تعریف شده است؛ آموزش، بهداشت و درمان و امنیت؛ البته وظیفه دولت امنیت داخلی و ملی هم هست. بنابراین این سه، وظیفه ذاتی دولت است. اگر دولت نتوانست این سه کار را انجام دهد، نباشد هم چندان مهم نیست. آموزش و عدالت آموزشی جز وظایف ذاتی دولت هاست و شانه خالی کردن از این ها یعنی شانه خالی کردن از وظایف بنیادی دولت مدرن.
🔸البته نهادهای مدنی با خیریه ها متفاوت هستند. من درباره ورود خیریه ها و خیرین در آموزش نگران هستم اما نهاد مدنی چیز دیگری است. گرچه روی خط حساس و مهمی حرکت می کنیم یعنی اینکه اگر خیرین ورود نکنند بخشی از جامعه تهیدست از آموزش کیفی جا می مانند. حالا کیفی هم نباشد از آموزش عمومی جا می مانند. اما ورود اینها کندی و بی مسئولیتی برای نهاد دولت ایجاد کرده چراکه دولت معتاد شده است. یک زمانی در نسل من نه تنها خانواده ها به آموزش و پرورش کمک نمی کردند بلکه حمایت می شدند. من سال 55 به مدرسه رفتم و پیش دبستانی برای عموم مردم اجباری و رایگان بود. من کودکستان رایگان رفتم و تغذیه رایگان داشتم. خانواده ما هم نسبتا فقیر بود؛ پنج تا بچه بودیم. از خانوادهها در مسیر آموزش بچهها حمایت میشد. حتی برای تهیه لباس مناسب برای مدرسه، چه برسد به اینکه پول بگیرند. این وضعیت تا پایان حکومت پهلوی بود. در ده سال نخست هم باز تا پایان جنگ این وضعیت را داشتیم و عادلانه ترین آموزش در دوران جمهوری اسلامی را در دوران جنگ داشتیم و بعد هی فاصله گرفتیم و گرفتار وضعیت گریز از مرکز درباره عدالت آموزشی شدیم. آن زمان پولی از خانواده ها نمی گرفتند.
🔹بعد از جنگ و دولت رفسنجانی قرار شد که خانواده ها در آموزش و پرورش مشارکت کنند که بحث مشارکت هم فقط اقتصادی بود. یک زمانی وقتی رسانه ها به این موضوع گیر می دادند می گفتند کمک اقتصادی دلبخواهی است اما به تدریج طوری شد که وزیر می گفت اگر کمک نکنید نمی شود آموزش را پیش برد و قبح دریافت پول در مدارس ریخته شد. درباره عدالت آموزشی و خیرین موضوع طوری شده است که آموزش و پرورش به آنها معتاد شده است. آموزش و پرورش و دولت مثل یک پدر معتاد است که خرج خودش زیاد است و بدنش مصرفش بالاست و نمی تواند به خانواده اش برسد و باید هزینه اش را تامین کند. بنابراین اگر بخواهم این بحث را جمع کنم باید بگویم خیریه ها و خیرین تا اندازه ای در کلیت به عدالت آموزشی آسیب زدند چون دولت با اتکا به فعالیت خیرین از وظایف خود شانه خالی کرد....
متن کامل:
https://cutt.ly/aerVGTRX
#ایران_فردا
#سمانه_گلاب
#محمد_کریمی
#محمدرضا_نیکنژاد
#نابرابری_در_آموزش_و_پرورش
http://tttttt.me/iranfardamag
🔺 نابرابری ساختاری در آموزش و پرورش ایران
◾️ گفتوگوی ایران فردا با محمدرضا نیکنژاد*
به کوششِ: سمانه گلاب و محمد کریمی
✅ کریمی: یک بحثی درباره عدالت آموزشی مطرح است. یک دهه است برخی از اندیشمندان ایرانی روی این موضوع کار می کنند اما یک نکته در این باره مغفول است. ما می دانیم فرسنگ ها از عدالت آموزشی دور هستیم و امسال از وزیر آموزش و پرورش پرسیده شده که چرا شهریه فلان مدرسه ۲۰۰ میلیون تومان است. این چه عدالتی است که یک دانش آموز به آن دسترسی دارد و دیگری نه. پاسخ وزیر عجیب بود ایشان گفت وظیفه نهاد آموزش و پرورش آماده سازی دانش آموز برای کنکور است. آموزش بهتر می خواهید باید هزینه اش را بدهید. بنابراین اینها هم منکر این نیستند که نابرابری های آموزشی وجود دارد. این مساله نیازی به آمار و ارقام ندارد و بگوییم چند درصد مدرسه دولتی، غیر دولتی و ... در ایران هست و چه شهریه هایی گرفته می شود. از سوی دیگر برخی از مناطق هم در ایران از آموزش محروم هستند. سوال نخست من این است که نهادهای مدنی در ایران در جایگاه دولت قرار می گیرند و وظیفه ای مانند نابرابری و عدالت را انجام می دهند و با توانمندسازی می خواهند بخشی از مشکلات جامعه را که ناشی از سیستم دولتی است مرتفع کنند. آیا نهادهای مدنی در آموزش و پرورش می توانند گامی برای رفع نابرابری های آموزشی بردارند یا خیر؟
🔹نیک نژاد: همان طور که گفتید آموزش و پرورش و فراتر دولت و فراتر از دولت، حاکمیت، درباره عدالت آموزشی موظف است. در تعریف ساختارهای دولت مدرن این وظیفهمند بودن از ستوانهای اساسی به شمار میآید. یک زمانی بود که دولت های قاجاری را داشتیم آن زمان کسی انتظار نداشته که مثل امروز یک وظایفِ تعریف شده داشته باشند و به ویژه در بخش آموزش و درمان آن را پیگیری کنند. اما در تعریف دولتهای مدرن آمده است و به ویژه برای دولت های رفاه سه وظیفه مهم و ذاتی تعریف شده است؛ آموزش، بهداشت و درمان و امنیت؛ البته وظیفه دولت امنیت داخلی و ملی هم هست. بنابراین این سه، وظیفه ذاتی دولت است. اگر دولت نتوانست این سه کار را انجام دهد، نباشد هم چندان مهم نیست. آموزش و عدالت آموزشی جز وظایف ذاتی دولت هاست و شانه خالی کردن از این ها یعنی شانه خالی کردن از وظایف بنیادی دولت مدرن.
🔸البته نهادهای مدنی با خیریه ها متفاوت هستند. من درباره ورود خیریه ها و خیرین در آموزش نگران هستم اما نهاد مدنی چیز دیگری است. گرچه روی خط حساس و مهمی حرکت می کنیم یعنی اینکه اگر خیرین ورود نکنند بخشی از جامعه تهیدست از آموزش کیفی جا می مانند. حالا کیفی هم نباشد از آموزش عمومی جا می مانند. اما ورود اینها کندی و بی مسئولیتی برای نهاد دولت ایجاد کرده چراکه دولت معتاد شده است. یک زمانی در نسل من نه تنها خانواده ها به آموزش و پرورش کمک نمی کردند بلکه حمایت می شدند. من سال 55 به مدرسه رفتم و پیش دبستانی برای عموم مردم اجباری و رایگان بود. من کودکستان رایگان رفتم و تغذیه رایگان داشتم. خانواده ما هم نسبتا فقیر بود؛ پنج تا بچه بودیم. از خانوادهها در مسیر آموزش بچهها حمایت میشد. حتی برای تهیه لباس مناسب برای مدرسه، چه برسد به اینکه پول بگیرند. این وضعیت تا پایان حکومت پهلوی بود. در ده سال نخست هم باز تا پایان جنگ این وضعیت را داشتیم و عادلانه ترین آموزش در دوران جمهوری اسلامی را در دوران جنگ داشتیم و بعد هی فاصله گرفتیم و گرفتار وضعیت گریز از مرکز درباره عدالت آموزشی شدیم. آن زمان پولی از خانواده ها نمی گرفتند.
🔹بعد از جنگ و دولت رفسنجانی قرار شد که خانواده ها در آموزش و پرورش مشارکت کنند که بحث مشارکت هم فقط اقتصادی بود. یک زمانی وقتی رسانه ها به این موضوع گیر می دادند می گفتند کمک اقتصادی دلبخواهی است اما به تدریج طوری شد که وزیر می گفت اگر کمک نکنید نمی شود آموزش را پیش برد و قبح دریافت پول در مدارس ریخته شد. درباره عدالت آموزشی و خیرین موضوع طوری شده است که آموزش و پرورش به آنها معتاد شده است. آموزش و پرورش و دولت مثل یک پدر معتاد است که خرج خودش زیاد است و بدنش مصرفش بالاست و نمی تواند به خانواده اش برسد و باید هزینه اش را تامین کند. بنابراین اگر بخواهم این بحث را جمع کنم باید بگویم خیریه ها و خیرین تا اندازه ای در کلیت به عدالت آموزشی آسیب زدند چون دولت با اتکا به فعالیت خیرین از وظایف خود شانه خالی کرد....
متن کامل:
https://cutt.ly/aerVGTRX
#ایران_فردا
#سمانه_گلاب
#محمد_کریمی
#محمدرضا_نیکنژاد
#نابرابری_در_آموزش_و_پرورش
http://tttttt.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 نابرابری ساختاری در آموزش و پرورش ایران
◾️ گفتوگوی ایران فردا با محمدرضا نیکنژاد* 🔺به کوششِ سمانه گلاب و محمد کریمی @iranfardamag ✅ کریمی: یک بحثی درباره عدالت آموزشی مطرح است. یک دهه است برخی از اندیشمندان ایرانی روی این موضوع کار می کنند اما یک نکته در این باره مغفول است. ما می دانیم فرسنگ…
⤴️
به نظر من بعد از این ها باید به جایی برسیم که قبول کنند از این بودجهای که هست ۲۵ درصدش را برای آموزش قرار دهند و مدرسه های مدرن بسازند که با آموزش نوین ارتباط داشته باشد و محتوا آموزشی بر این اساس تغییر کند. سازو کار برای حمایت از خانواده های فقیر طراحی کنند مانند کشورهای سنگاپور، عربستان، ژاپن، فرانسه، کره جنوبی. من ساختارهای پشتیبانی از مدارس را بررسی کردم.
ژاپن خانواده ها را بررسی می کند و اگر خانواده فقیر است یا آسیب اجتماعی دارد آموزش می دهد و حساب برایش باز می کند و کاری می کند خانواده ها از رفتن بچه ها به مدرسه خوشحال و راضی باشد. سنگاپور وام های بلاعوض حتی برای مدارس خصوصی می دهد. این ساختارهای پشتیبانی در درون و برون آموزش باید شکل بگیرد و دغدغه اش این باشد که آغازگاه حرکت برای به دست آوردن فرصت های مختلف آموزش و مدرسه است. هزینه کردن برای آموزش و بهسازی آن شرط لازم این داستان است اما شرط کافی نیست چون نیاز به برنامه ریزی گسترده دارد.◾️
-----------------------------
* نویسنده و پژوهشگر حوزهی آموزش و عضو کانون صنفی معلمان
#ایران_فردا
#سمانه_گلاب
#محمد_کریمی
#محمدرضا_نیکنژاد
#نابرابری_در_آموزش_و_پرورش
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
به نظر من بعد از این ها باید به جایی برسیم که قبول کنند از این بودجهای که هست ۲۵ درصدش را برای آموزش قرار دهند و مدرسه های مدرن بسازند که با آموزش نوین ارتباط داشته باشد و محتوا آموزشی بر این اساس تغییر کند. سازو کار برای حمایت از خانواده های فقیر طراحی کنند مانند کشورهای سنگاپور، عربستان، ژاپن، فرانسه، کره جنوبی. من ساختارهای پشتیبانی از مدارس را بررسی کردم.
ژاپن خانواده ها را بررسی می کند و اگر خانواده فقیر است یا آسیب اجتماعی دارد آموزش می دهد و حساب برایش باز می کند و کاری می کند خانواده ها از رفتن بچه ها به مدرسه خوشحال و راضی باشد. سنگاپور وام های بلاعوض حتی برای مدارس خصوصی می دهد. این ساختارهای پشتیبانی در درون و برون آموزش باید شکل بگیرد و دغدغه اش این باشد که آغازگاه حرکت برای به دست آوردن فرصت های مختلف آموزش و مدرسه است. هزینه کردن برای آموزش و بهسازی آن شرط لازم این داستان است اما شرط کافی نیست چون نیاز به برنامه ریزی گسترده دارد.◾️
-----------------------------
* نویسنده و پژوهشگر حوزهی آموزش و عضو کانون صنفی معلمان
#ایران_فردا
#سمانه_گلاب
#محمد_کریمی
#محمدرضا_نیکنژاد
#نابرابری_در_آموزش_و_پرورش
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 احضار ۹ تن از فعالان صنفی استان کرمان به دادگاه کیفری
در ادامه تداوم فشار بر فعالین صنفی جنبش معلمان، ۹ فعال صنفی معلمان استان کرمان به منظور تکمیل دفاعیات، به شعبهی ۵ دادگستری کل این استان احضار شدند.
اسامی احضارشدگان:
#شهناز_رضایی
#زهرا_عزیزی
#میترا_نیکپور
#فاطمه_یزدانی
#لیلا_افشار
#مجید_نادری
#محمدرضا_بهزادپور
#حسین_رشیدی
#محمد_مستعلیزاده
این فعالین صنفی معلمان از سال ۱۴۰۰، در ادامه موج سرکوب معلمان، چندین نوبت با پروندهسازیهای اطلاعات سپاه، پلیس امنیت و همچنین هیات تخلفات آموزش و پرورش مواجه شدهاند.
لازم به ذکر است آقایان مجید نادری، محمدرضا بهزادپور و حسین رشیدی در ۳۰ اردبیهشت ۱۴۰۱ با تودیع وثیقه از زندان آزاد شدند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
در ادامه تداوم فشار بر فعالین صنفی جنبش معلمان، ۹ فعال صنفی معلمان استان کرمان به منظور تکمیل دفاعیات، به شعبهی ۵ دادگستری کل این استان احضار شدند.
اسامی احضارشدگان:
#شهناز_رضایی
#زهرا_عزیزی
#میترا_نیکپور
#فاطمه_یزدانی
#لیلا_افشار
#مجید_نادری
#محمدرضا_بهزادپور
#حسین_رشیدی
#محمد_مستعلیزاده
این فعالین صنفی معلمان از سال ۱۴۰۰، در ادامه موج سرکوب معلمان، چندین نوبت با پروندهسازیهای اطلاعات سپاه، پلیس امنیت و همچنین هیات تخلفات آموزش و پرورش مواجه شدهاند.
لازم به ذکر است آقایان مجید نادری، محمدرضا بهزادپور و حسین رشیدی در ۳۰ اردبیهشت ۱۴۰۱ با تودیع وثیقه از زندان آزاد شدند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews