. ﷽
سوره ص، آیات ۲۰ - ۱۷ :
(قسمت دوم)
اصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَ اذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُٓ أَوَّابٌ (١٧)
إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْرَاقِ (١٨)
وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُٓ أَوَّابٌ (١٩)
وَ شَدَدْنَا مُلْكَهُ وَ آتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطَابِ (٢٠)
ترجمه:
بر آنچه میگویند شكیبا باش و بنده ما داوود را یاد كن كه دارنده قدرت [در دانش و حكومت] بود. او بسیار رجوع كننده به حق و به شدت متوجه خدا بود. (۱۷)
همانا ما كوهها را مسخّر او كردیم كه شبانگاه و هنگام برآمدن آفتاب، با او تسبیح میگفتند (۱۸)
و پرندگان را [نیز] به طور دستهجمعی [رام كردیم كه با او تسبیح میگفتند] و همه بسیار رجوعكننده به حق و به شدت متوجه خدا بودند (۱۹)
و حكومتش را استوار و به او حكمت و منصب داوری عطا كردیم. (۲۰)
پیام آیه شریفه:
۱. لازمهی رهبری، سعهی صدر و صبر در مقابل سخنان تلخ دیگران است. «اصْبِرْ عَلی ما یَقُولُونَ»
۲. یاد تاریخ گذشتگان، عامل صبر در برابر سختیها و مشكلات است. "اصْبِرْ ... وَ اذْكُرْ"
۳. استهزا و تبلیغات سوء، كار همیشگی مخالفان است. «اصْبِرْ عَلی ما یَقُولُونَ» (فعل مضارع رمز استمرار است.)
۴. استهزا و تبلیغات دشمن، بسیار سخت و شدید است (زیرا پیامبری را كه سعه صدر و حلم دارد، خسته و محتاج به صبر میكند.) "اصْبِرْ عَلی ..."
۵. انبیا نیز از طرف خداوند موعظه می شوند. "اصْبِرْ ..."
۶. نقش الگوها در تربیت فراموش نشود. «وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ»
۷. سرچشمهی قدرت بر صبر، عبودیّت و سرسپردگی به خداست. «عَبْدَنا داوُدَ»
۸. قدرت در دست فرعون، سبب استبداد است «وَ فِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتادِ» ولی در دست مردان خدا، همراه با تضرّع و بندگی است. «داوُدَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ»
۹. توبه و انابهی صاحبان قدرت، سزاوار ستایش است. «ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ»
۱۰. توبه و انابهای ارزشمند است كه مختصر و لحظهای نباشد. «أَوَّابٌ» حضرت داوود بسیار انابه میكرد و در همه امور زندگی به خدا روی میآورد و این توجّه دائمی، سبب قدرت او بود. «ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ»
۱۱. انسان در اثر تكامل معنوی، میتواند طبیعت را با خود همراه كند. «سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ»
۱۲. یك عمل انقلابی داوود (كه در آیه ۲۵۱ سوره بقره آمده است "وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ ...") آن همه الطاف الهی را به دنبال داشت. "سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ ... شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَیْناهُ الْحِكْمَةَ"
۱۳. بهترین زمان برای یاد خدا، شامگاهان و صبحگاهان است. «بِالْعَشِیِّ وَ الْإِشْراقِ»
۱۴. شرط دریافت الطاف خداوند، عبودیّت است. «عَبْدَنا ... ذَا الْأَیْدِ ... آتَیْناهُ الْحِكْمَةَ»
۱۵. كافران هر چه میخواهند لجاجت كنند و سر تعظیم در برابر خدا فرود نیاورند، امّا بدانند هستی در حال تسبیح خداست. «یُسَبِّحْنَ»
۱۶. كوهها نوعی شعور دارند «مَعَهُ یُسَبِّحْنَ» و حیوانات زمان را میشناسند. "مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِ ..."
۱۷. محور تسبیح حیوانات و جمادات، تسبیح اولیای خداست. "مَعَهُ یُسَبِّحْنَ ... كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ"
۱۸. پرندگان دارای نوعی شعور نسبت به خداوند و هستی هستند. «وَ الطَّیْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ»
۱۹. حكومت باید بر اساس حكمت و عدالت باشد. «شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَیْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ»
۲. حضرت داوود عليهالسلام، از پیامبرانی است كه نبوّت و سلطنت را با هم داشته است. «شَدَدْنا مُلْكَهُ ... وَ آتَیْناهُ الْحِكْمَةَ»
۲۱. حكومت مردان خدا را باید تقویت كرد. جمله «شَدَدْنا مُلْكَهُ» رمز آن است كه شما نیز ملك و حكومت اولیای الهی را تقویت كنید.
۲۲. رهبران جامعه باید شرائطی داشته باشند:
ارتباط دائمی با خداوند «إِنَّهُ أَوَّابٌ»
قدرت «شَدَدْنا مُلْكَهُ»
حكمت «وَ آتَیْناهُ الْحِكْمَةَ»
و توانایی بر فیصله دادن بخاطر منطق قوی «فَصْلَ الْخِطابِ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
فازَ مَن أصلَحَ عَمَلَ يَومِهِ وَ استَدرَكَ فَوارِطَ أمسِهِ
رستگار شد کسی كه كار امروزش را سامان داد و كوتاهى هاى ديروزش را جبران كرد.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۵۴۰
#ص_20_17
( قسمت دوم )
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیات ۲۰ - ۱۷ :
(قسمت دوم)
اصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَ اذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُٓ أَوَّابٌ (١٧)
إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْرَاقِ (١٨)
وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُٓ أَوَّابٌ (١٩)
وَ شَدَدْنَا مُلْكَهُ وَ آتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطَابِ (٢٠)
ترجمه:
بر آنچه میگویند شكیبا باش و بنده ما داوود را یاد كن كه دارنده قدرت [در دانش و حكومت] بود. او بسیار رجوع كننده به حق و به شدت متوجه خدا بود. (۱۷)
همانا ما كوهها را مسخّر او كردیم كه شبانگاه و هنگام برآمدن آفتاب، با او تسبیح میگفتند (۱۸)
و پرندگان را [نیز] به طور دستهجمعی [رام كردیم كه با او تسبیح میگفتند] و همه بسیار رجوعكننده به حق و به شدت متوجه خدا بودند (۱۹)
و حكومتش را استوار و به او حكمت و منصب داوری عطا كردیم. (۲۰)
پیام آیه شریفه:
۱. لازمهی رهبری، سعهی صدر و صبر در مقابل سخنان تلخ دیگران است. «اصْبِرْ عَلی ما یَقُولُونَ»
۲. یاد تاریخ گذشتگان، عامل صبر در برابر سختیها و مشكلات است. "اصْبِرْ ... وَ اذْكُرْ"
۳. استهزا و تبلیغات سوء، كار همیشگی مخالفان است. «اصْبِرْ عَلی ما یَقُولُونَ» (فعل مضارع رمز استمرار است.)
۴. استهزا و تبلیغات دشمن، بسیار سخت و شدید است (زیرا پیامبری را كه سعه صدر و حلم دارد، خسته و محتاج به صبر میكند.) "اصْبِرْ عَلی ..."
۵. انبیا نیز از طرف خداوند موعظه می شوند. "اصْبِرْ ..."
۶. نقش الگوها در تربیت فراموش نشود. «وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ»
۷. سرچشمهی قدرت بر صبر، عبودیّت و سرسپردگی به خداست. «عَبْدَنا داوُدَ»
۸. قدرت در دست فرعون، سبب استبداد است «وَ فِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتادِ» ولی در دست مردان خدا، همراه با تضرّع و بندگی است. «داوُدَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ»
۹. توبه و انابهی صاحبان قدرت، سزاوار ستایش است. «ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ»
۱۰. توبه و انابهای ارزشمند است كه مختصر و لحظهای نباشد. «أَوَّابٌ» حضرت داوود بسیار انابه میكرد و در همه امور زندگی به خدا روی میآورد و این توجّه دائمی، سبب قدرت او بود. «ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ»
۱۱. انسان در اثر تكامل معنوی، میتواند طبیعت را با خود همراه كند. «سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ»
۱۲. یك عمل انقلابی داوود (كه در آیه ۲۵۱ سوره بقره آمده است "وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ ...") آن همه الطاف الهی را به دنبال داشت. "سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ ... شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَیْناهُ الْحِكْمَةَ"
۱۳. بهترین زمان برای یاد خدا، شامگاهان و صبحگاهان است. «بِالْعَشِیِّ وَ الْإِشْراقِ»
۱۴. شرط دریافت الطاف خداوند، عبودیّت است. «عَبْدَنا ... ذَا الْأَیْدِ ... آتَیْناهُ الْحِكْمَةَ»
۱۵. كافران هر چه میخواهند لجاجت كنند و سر تعظیم در برابر خدا فرود نیاورند، امّا بدانند هستی در حال تسبیح خداست. «یُسَبِّحْنَ»
۱۶. كوهها نوعی شعور دارند «مَعَهُ یُسَبِّحْنَ» و حیوانات زمان را میشناسند. "مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِ ..."
۱۷. محور تسبیح حیوانات و جمادات، تسبیح اولیای خداست. "مَعَهُ یُسَبِّحْنَ ... كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ"
۱۸. پرندگان دارای نوعی شعور نسبت به خداوند و هستی هستند. «وَ الطَّیْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ»
۱۹. حكومت باید بر اساس حكمت و عدالت باشد. «شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَیْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ»
۲. حضرت داوود عليهالسلام، از پیامبرانی است كه نبوّت و سلطنت را با هم داشته است. «شَدَدْنا مُلْكَهُ ... وَ آتَیْناهُ الْحِكْمَةَ»
۲۱. حكومت مردان خدا را باید تقویت كرد. جمله «شَدَدْنا مُلْكَهُ» رمز آن است كه شما نیز ملك و حكومت اولیای الهی را تقویت كنید.
۲۲. رهبران جامعه باید شرائطی داشته باشند:
ارتباط دائمی با خداوند «إِنَّهُ أَوَّابٌ»
قدرت «شَدَدْنا مُلْكَهُ»
حكمت «وَ آتَیْناهُ الْحِكْمَةَ»
و توانایی بر فیصله دادن بخاطر منطق قوی «فَصْلَ الْخِطابِ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
فازَ مَن أصلَحَ عَمَلَ يَومِهِ وَ استَدرَكَ فَوارِطَ أمسِهِ
رستگار شد کسی كه كار امروزش را سامان داد و كوتاهى هاى ديروزش را جبران كرد.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۵۴۰
#ص_20_17
( قسمت دوم )
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیات ۲۲ -۲۱
وَ هَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ (٢١)
إِذْ دَخَلُوا عَلَىٰ دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَىٰ بَعْضُنَا عَلَىٰ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَ لَا تُشْطِطْ وَ اهْدِنَآ إِلَىٰ سَوَآءِ الصِّرَاطِ (٢٢)
ترجمه:
آیا خبر مهم آن دادخواهان، هنگامی كه از دیوارِ بلندِ نمازخانه او بالا رفتند، به تو رسیده است؟ (۲۱)
زمانی كه [به طور ناگهانی] بر داوود وارد شدند و او از آنها هراسان شد؛ گفتند: نترس [ما] دو گروه دادخواه و شاكی هستیم كه یكی از ما بر دیگری ستم كرده است؛ بنابراین میان ما به حق داوری كن و [در داوریات] ستم روا مدار و ما را به راه راست راهنمایی كن. (۲۲)
«خصم» به معنای نزاع و درگیری است و به هر یك از طرفین دعوا نیز گفته میشود.
كلمهی «سور» به معنای دیوار بلند است و «تَسَوَّرُوا» به معنای بالا رفتن از دیوار است.
كلمهی «محراب» به دو معناست:
گاهی به معنای بالای مجلس و بهترین جای منزل است كه بزرگان مینشینند و گاهی به معنای محلّ عبادت و جایگاه امام جماعت است.
«شطط» به معنای تجاوز، افراط، زیاده روی و ستم است.
حضرت امام رضا علیه السلام فرمود: خداوند دو فرشته را (در قیافه دو دادخواه) نزد داوود فرستاد و آنها از در بر او وارد نشدند، بلكه از دیوار محراب بالا رفته و ناگهان نزد او آمدند.
شاید بتوان از این ماجرا استنباط كرد كه برای آزمایش یا آموزش؛ اقداماتی مانند فضاسازی، فیلم سازی، تغییر قیافه و ایجاد صحنههای هیجانی، دوستی یا دشمنی فرضی، تغییر لباس، صدا و كارهای هنری؛ جایز باشد. واللّه العالِم
در آیات پیشین، قرآن كمالات زیادی را برای حضرت داوود عليهالسلام بیان کرد كه آخرین آنها "فصل الخطاب" یعنی قضاوت قاطعانه بود.
در این آیات به صحنهای اشاره میكند كه خداوند برای حضرت داوود پیش آورد تا او را آزمایش كند و در نهایت آموزش دهد كه چگونه داوری كند. در این صحنه كه بر اساس برخی روایات، توسط برخی فرشتگان انجام شده است، دو نفر به گونهای غیر منتظره بر داوود وارد میشوند، چنانكه او گمان میبرد نسبت به او قصد سوئی دارند، ولی آنها میگویند: ای داوود نترس، ما دو نفر شاكی هستیم كه میان ما اختلاف شده و از تو داوری میخواهیم.
احتمال فرشته بودن این دو نفر را این نكته تقویت میكند كه در داستان حضرت ابراهیم و حضرت لوط نیز فرشتگان به گونهای بر آنها ظاهر شدند كه این دو پیامبر ترسیدند و سپس فرشتگان گفتند: نترسید.
در قضاوت، عدالت جایگاه محوری دارد، لذا در این آیات با سه عبارت مختلف، بر عدالت در قضاوت تأكید شده است: «فَاحْكُمْ بَیْنَنا بِالْحَقِّ» «لا تُشْطِطْ» «اهْدِنا إِلی سَواءِ الصِّراطِ»
پیام آیه شریفه:
۱. قبل از بیان سخن، در مخاطبین انگیزهی شنیدن ایجاد كنیم. «هَلْ أَتاكَ نَبَأُ»
۲. خداوند پیامبر را به مطالعه تاریخ گذشته دعوت میكند. «هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ»
۳. صحنههای هیجانی، غوغایی و دلهره آور؛ زمینهی عجله و دست پاچگی در قضاوت است. «تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ ... فَفَزِعَ»
۴. قضاوت در محراب عبادت، ارزش و قداست آن را بیشتر میكند. (سكوی قضاوت حضرت علی علیه السلام در مسجد كوفه بود و محل قضاوت حضرت داوود در محراب) «تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ»
۵. ترس و دلهره طبیعی به سراغ موحّدین نیز میآید و با توحید منافاتی ندارد. «فَفَزِعَ»
۶. پیامبران نیز به حكم بشر بودن، از امور غیر منتظره وحشت میكنند. «فَفَزِعَ»
۷. برای قضاوت، باید طرفین دعوا در دادگاه حاضر باشند. «خَصْمانِ»
۸. انبیا، مرجع و ملجأ مردم بودهاند. "دَخَلُوا عَلی داوُدَ ... خَصْمانِ بَغی ..."
۹. تذكّر به قاضی در لحظهی قضاوت، وسیلهای برای مصونیّت او از اشتباه است. «فَاحْكُمْ بَیْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا»
۱۰. طرفین دعوا باید خواهان اجرای حقّ باشند، نه حفظ منافع خود. «فَاحْكُمْ بَیْنَنا بِالْحَقِّ»
۱۱. رهبران و داوران جامعه الهی باید نصیحتپذیر و حقّشنو باشند. «فَاحْكُمْ بَیْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ»
۱۲. اجرای عدالت در جامعه، عامل هدایت مردم به راه مستقیم و دوری از افراط و تفریط است. «اهْدِنا إِلی سَواءِ الصِّراطِ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام :
فازَ مَن تَجَلبَبَ الوَفاءَ وَ ادَّرَعَ الأمانَةَ
کسیکه جامه وفادارى پوشيد و زره امانتدارى بر تن كرد؛ رستگار شد.
غررالحکم، حدیث شماره ۹۵۵۶
#ص_22_21
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیات ۲۲ -۲۱
وَ هَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ (٢١)
إِذْ دَخَلُوا عَلَىٰ دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَىٰ بَعْضُنَا عَلَىٰ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَ لَا تُشْطِطْ وَ اهْدِنَآ إِلَىٰ سَوَآءِ الصِّرَاطِ (٢٢)
ترجمه:
آیا خبر مهم آن دادخواهان، هنگامی كه از دیوارِ بلندِ نمازخانه او بالا رفتند، به تو رسیده است؟ (۲۱)
زمانی كه [به طور ناگهانی] بر داوود وارد شدند و او از آنها هراسان شد؛ گفتند: نترس [ما] دو گروه دادخواه و شاكی هستیم كه یكی از ما بر دیگری ستم كرده است؛ بنابراین میان ما به حق داوری كن و [در داوریات] ستم روا مدار و ما را به راه راست راهنمایی كن. (۲۲)
«خصم» به معنای نزاع و درگیری است و به هر یك از طرفین دعوا نیز گفته میشود.
كلمهی «سور» به معنای دیوار بلند است و «تَسَوَّرُوا» به معنای بالا رفتن از دیوار است.
كلمهی «محراب» به دو معناست:
گاهی به معنای بالای مجلس و بهترین جای منزل است كه بزرگان مینشینند و گاهی به معنای محلّ عبادت و جایگاه امام جماعت است.
«شطط» به معنای تجاوز، افراط، زیاده روی و ستم است.
حضرت امام رضا علیه السلام فرمود: خداوند دو فرشته را (در قیافه دو دادخواه) نزد داوود فرستاد و آنها از در بر او وارد نشدند، بلكه از دیوار محراب بالا رفته و ناگهان نزد او آمدند.
شاید بتوان از این ماجرا استنباط كرد كه برای آزمایش یا آموزش؛ اقداماتی مانند فضاسازی، فیلم سازی، تغییر قیافه و ایجاد صحنههای هیجانی، دوستی یا دشمنی فرضی، تغییر لباس، صدا و كارهای هنری؛ جایز باشد. واللّه العالِم
در آیات پیشین، قرآن كمالات زیادی را برای حضرت داوود عليهالسلام بیان کرد كه آخرین آنها "فصل الخطاب" یعنی قضاوت قاطعانه بود.
در این آیات به صحنهای اشاره میكند كه خداوند برای حضرت داوود پیش آورد تا او را آزمایش كند و در نهایت آموزش دهد كه چگونه داوری كند. در این صحنه كه بر اساس برخی روایات، توسط برخی فرشتگان انجام شده است، دو نفر به گونهای غیر منتظره بر داوود وارد میشوند، چنانكه او گمان میبرد نسبت به او قصد سوئی دارند، ولی آنها میگویند: ای داوود نترس، ما دو نفر شاكی هستیم كه میان ما اختلاف شده و از تو داوری میخواهیم.
احتمال فرشته بودن این دو نفر را این نكته تقویت میكند كه در داستان حضرت ابراهیم و حضرت لوط نیز فرشتگان به گونهای بر آنها ظاهر شدند كه این دو پیامبر ترسیدند و سپس فرشتگان گفتند: نترسید.
در قضاوت، عدالت جایگاه محوری دارد، لذا در این آیات با سه عبارت مختلف، بر عدالت در قضاوت تأكید شده است: «فَاحْكُمْ بَیْنَنا بِالْحَقِّ» «لا تُشْطِطْ» «اهْدِنا إِلی سَواءِ الصِّراطِ»
پیام آیه شریفه:
۱. قبل از بیان سخن، در مخاطبین انگیزهی شنیدن ایجاد كنیم. «هَلْ أَتاكَ نَبَأُ»
۲. خداوند پیامبر را به مطالعه تاریخ گذشته دعوت میكند. «هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ»
۳. صحنههای هیجانی، غوغایی و دلهره آور؛ زمینهی عجله و دست پاچگی در قضاوت است. «تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ ... فَفَزِعَ»
۴. قضاوت در محراب عبادت، ارزش و قداست آن را بیشتر میكند. (سكوی قضاوت حضرت علی علیه السلام در مسجد كوفه بود و محل قضاوت حضرت داوود در محراب) «تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ»
۵. ترس و دلهره طبیعی به سراغ موحّدین نیز میآید و با توحید منافاتی ندارد. «فَفَزِعَ»
۶. پیامبران نیز به حكم بشر بودن، از امور غیر منتظره وحشت میكنند. «فَفَزِعَ»
۷. برای قضاوت، باید طرفین دعوا در دادگاه حاضر باشند. «خَصْمانِ»
۸. انبیا، مرجع و ملجأ مردم بودهاند. "دَخَلُوا عَلی داوُدَ ... خَصْمانِ بَغی ..."
۹. تذكّر به قاضی در لحظهی قضاوت، وسیلهای برای مصونیّت او از اشتباه است. «فَاحْكُمْ بَیْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا»
۱۰. طرفین دعوا باید خواهان اجرای حقّ باشند، نه حفظ منافع خود. «فَاحْكُمْ بَیْنَنا بِالْحَقِّ»
۱۱. رهبران و داوران جامعه الهی باید نصیحتپذیر و حقّشنو باشند. «فَاحْكُمْ بَیْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ»
۱۲. اجرای عدالت در جامعه، عامل هدایت مردم به راه مستقیم و دوری از افراط و تفریط است. «اهْدِنا إِلی سَواءِ الصِّراطِ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام :
فازَ مَن تَجَلبَبَ الوَفاءَ وَ ادَّرَعَ الأمانَةَ
کسیکه جامه وفادارى پوشيد و زره امانتدارى بر تن كرد؛ رستگار شد.
غررالحکم، حدیث شماره ۹۵۵۶
#ص_22_21
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیه ۲۳ :
إِنَّ هَٰذَآ أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَ عَزَّنِي فِي الْخِطَابِ
ترجمه:
این برادر من است، نود و نه میش دارد و من یك میش دارم، گفته است این یكی را هم به من واگذار و در گفتگو مرا مغلوب کرد.
جملهی «أَكْفِلْنِیها» یعنی كفالت آن را به من واگذار و این كنایه از بخشش و هدیه است و «عَزَّنِی» از عزّت به معنای غلبه است.
پیام آیه شریف:
۱. نزاع، به معنای نفی برادری نیست. «خَصْمانِ بَغی» «إِنَّ هذا أَخِی»
۲. انسان، حریص و زیادهطلب است و هرگز از مال دنیا سیر نمیشود. «أَكْفِلْنِیها» (بر خلاف نظریه برخی فلاسفه كه آزادی در رسیدن به شهوات و غرایز را وسیله آرامش میدانند و میگویند: انسان همین كه سیر شد آرام میشود.)
۳. كسانی كه قصد تصاحب حقّ دیگران را دارند، مقدّمات حقوقی و استدلالی كار خود را هم برای دادگاه آماده میكنند. «عَزَّنِی فِی الْخِطابِ»
۴. چه بسا مظلومی كه نتواند حقّ خود را درست بیان كند و در سخن، مغلوب ظالم شود. قاضی باید به دنبال كشف حقیقت باشد و فریب خوشزبانی متهم را نخورد. «عَزَّنِی فِی الْخِطابِ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
فَضِيلَةُ السُّلطانِ عِمارَةُ البُلدانِ
فضيلت مندى حاكم ، مايه آبادى شهرهاست.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۵۶۲
#ص_23
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیه ۲۳ :
إِنَّ هَٰذَآ أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَ عَزَّنِي فِي الْخِطَابِ
ترجمه:
این برادر من است، نود و نه میش دارد و من یك میش دارم، گفته است این یكی را هم به من واگذار و در گفتگو مرا مغلوب کرد.
جملهی «أَكْفِلْنِیها» یعنی كفالت آن را به من واگذار و این كنایه از بخشش و هدیه است و «عَزَّنِی» از عزّت به معنای غلبه است.
پیام آیه شریف:
۱. نزاع، به معنای نفی برادری نیست. «خَصْمانِ بَغی» «إِنَّ هذا أَخِی»
۲. انسان، حریص و زیادهطلب است و هرگز از مال دنیا سیر نمیشود. «أَكْفِلْنِیها» (بر خلاف نظریه برخی فلاسفه كه آزادی در رسیدن به شهوات و غرایز را وسیله آرامش میدانند و میگویند: انسان همین كه سیر شد آرام میشود.)
۳. كسانی كه قصد تصاحب حقّ دیگران را دارند، مقدّمات حقوقی و استدلالی كار خود را هم برای دادگاه آماده میكنند. «عَزَّنِی فِی الْخِطابِ»
۴. چه بسا مظلومی كه نتواند حقّ خود را درست بیان كند و در سخن، مغلوب ظالم شود. قاضی باید به دنبال كشف حقیقت باشد و فریب خوشزبانی متهم را نخورد. «عَزَّنِی فِی الْخِطابِ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
فَضِيلَةُ السُّلطانِ عِمارَةُ البُلدانِ
فضيلت مندى حاكم ، مايه آبادى شهرهاست.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۵۶۲
#ص_23
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیات ۲۵ - ۲۴ :
قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَىٰ نِعَاجِهِ وَ إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَآءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ قَلِيلٌ مَا هُمْ وَ ظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ رَاكِعًا وَ أَنَابَ (٢٤)
فَغَفَرْنَا لَهُ ذَٰلِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَىٰ وَ حُسْنَ مَآبٍ (٢٥)
ترجمه :
گفت: بیتردید او با درخواست افزودن میش تو به میشهای خودش، بر تو ستم کرده است و به یقین بسیاری از معاشران و شریكان به یكدیگر ستم میكنند، جز كسانی كه ایمان آورده و كارهای شایسته انجام دادهاند و آنها اندكاند. داوود دانست كه ما او را [در این حادثه] آزمودهایم، در نتیجه از پروردگارش درخواست آمرزش كرد و بیدرنگ به حالت خضوع به رو در افتاد و توبه و انابه کرد. (۲۴)
و ما این [داوری] را بر او بخشیدیم و بیتردید او نزد ما منزلتی بلند و سرانجامی نیكو دارد. (۲۵)
پیام آیه شریفه:
۱. قضاوت نباید عجولانه و بر اساس شنیدن سخن یكی از طرفین باشد. (حضرت داوود عليه السلام با شنیدن سخن یك نفر از طرفین دعوا، قضاوت كرد و فرمود: «لَقَدْ ظَلَمَكَ» و به همین دلیل از خداوند طلب بخشش کرد.)
۲. افزونطلبی ظلم است، اگرچه انسان موفق به افزودن نشود. «ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلی نِعاجِهِ»
۳. انسان میتواند مالك اموال زیاد باشد. حضرت داوود علیه السلام از داشتن ۹۹ میش انتقاد نكرد، بلكه از افزونطلبی ظالمانه او انتقاد كرد. "لَقَدْ ظَلَمَكَ ..."
۴. در انتخاب همكار و شریك، محور كار باید ایمان و عمل صالح باشد، وگرنه خطر كلاهبرداری و تجاوز به حقوق شركا در پیش است. "كَثِیراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَیَبْغِی ... إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا"
۵. ایمان و عمل صالح، در كنار هم كارسازند. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
۶.شركت، بستری برای لغزش و ضایع كردن حقّ شریك است. «كَثِیراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَیَبْغِی»
۷. اقتصاد سالم، در سایهی ایمان و عمل صالح است. "لَیَبْغِی ... إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ"
۸. كسانی كه حقّ دیگران را مراعات كنند؛ بسیار اندکاند. «قَلِیلٌ ما هُمْ»
۹. آزمایش حتّی برای پیامبران الهی مطرح است. «أَنَّما فَتَنَّاهُ»
۱۰. سفارش به ایمان، عمل صالح و مراعات حقوق مردم؛ بهترین رهنمود است. (از حضرت داوود رهنمود خواستند: «اهْدِنا إِلی سَواءِ الصِّراطِ» حضرت فرمود: "كَثِیراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَیَبْغِی ... إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا …")
۱۱. انبیا به خاطر سادهترین لغزش، بهترین نوع انابه و توبه را از خود نشان میدهند. (ترك اولای حضرت داوود این بود كه قبل از شنیدن سخن هر دو طرف، قضاوت كرد.) «فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ»
۱۲. توبهی فوری ارزش زیادی دارد. «فَاسْتَغْفَرَ» (حرف فاء)
۱۳. ربوبیّت الهی زمینه درخواست آمرزش است. «فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ»
۱۴. حقوق مردم به قدری مهم است كه عجله در داوری حتّی اگر از پیامبر معصوم سر زند، باید همراه با استغفار باشد. «فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ»
۱۵. ركوع در نماز، قبل از اسلام نیز بوده است. «خَرَّ راكِعاً»
۱۶. توبه باید هم ظاهری باشد؛ هم درونی و عمقی «خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ»
۱۷. توبهی فوری، پذیرش فوری را به دنبال دارد. "فَاسْتَغْفَرَ ... فَغَفَرْنا لَهُ"
۱۸. توبه، غیر از جبران گذشته، آینده را نیز تأمین میكند. «فَغَفَرْنا لَهُ ذلِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفی وَ حُسْنَ مَآبٍ»
۱۹. مقام معنوی آنگاه ارزش دارد كه همراه با حسن عاقبت و تأمین آینده باشد. «لَزُلْفی وَ حُسْنَ مَآبٍ»
۲۰. گاهی دنیا و آخرت برای یك نفر جمع میشود. «شَدَدْنا مُلْكَهُ ... سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ ... عِنْدَنا لَزُلْفی وَ حُسْنَ مَآبٍ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
قَد جَهِلَ مَنِ استَنصَحَ أعداءَهُ
همانا جهالت كرد کسی كه راه صلاح را از دشمنانش باز جُست.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۶۶۳
#ص_25_24
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیات ۲۵ - ۲۴ :
قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَىٰ نِعَاجِهِ وَ إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَآءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ قَلِيلٌ مَا هُمْ وَ ظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ رَاكِعًا وَ أَنَابَ (٢٤)
فَغَفَرْنَا لَهُ ذَٰلِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَىٰ وَ حُسْنَ مَآبٍ (٢٥)
ترجمه :
گفت: بیتردید او با درخواست افزودن میش تو به میشهای خودش، بر تو ستم کرده است و به یقین بسیاری از معاشران و شریكان به یكدیگر ستم میكنند، جز كسانی كه ایمان آورده و كارهای شایسته انجام دادهاند و آنها اندكاند. داوود دانست كه ما او را [در این حادثه] آزمودهایم، در نتیجه از پروردگارش درخواست آمرزش كرد و بیدرنگ به حالت خضوع به رو در افتاد و توبه و انابه کرد. (۲۴)
و ما این [داوری] را بر او بخشیدیم و بیتردید او نزد ما منزلتی بلند و سرانجامی نیكو دارد. (۲۵)
پیام آیه شریفه:
۱. قضاوت نباید عجولانه و بر اساس شنیدن سخن یكی از طرفین باشد. (حضرت داوود عليه السلام با شنیدن سخن یك نفر از طرفین دعوا، قضاوت كرد و فرمود: «لَقَدْ ظَلَمَكَ» و به همین دلیل از خداوند طلب بخشش کرد.)
۲. افزونطلبی ظلم است، اگرچه انسان موفق به افزودن نشود. «ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلی نِعاجِهِ»
۳. انسان میتواند مالك اموال زیاد باشد. حضرت داوود علیه السلام از داشتن ۹۹ میش انتقاد نكرد، بلكه از افزونطلبی ظالمانه او انتقاد كرد. "لَقَدْ ظَلَمَكَ ..."
۴. در انتخاب همكار و شریك، محور كار باید ایمان و عمل صالح باشد، وگرنه خطر كلاهبرداری و تجاوز به حقوق شركا در پیش است. "كَثِیراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَیَبْغِی ... إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا"
۵. ایمان و عمل صالح، در كنار هم كارسازند. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
۶.شركت، بستری برای لغزش و ضایع كردن حقّ شریك است. «كَثِیراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَیَبْغِی»
۷. اقتصاد سالم، در سایهی ایمان و عمل صالح است. "لَیَبْغِی ... إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ"
۸. كسانی كه حقّ دیگران را مراعات كنند؛ بسیار اندکاند. «قَلِیلٌ ما هُمْ»
۹. آزمایش حتّی برای پیامبران الهی مطرح است. «أَنَّما فَتَنَّاهُ»
۱۰. سفارش به ایمان، عمل صالح و مراعات حقوق مردم؛ بهترین رهنمود است. (از حضرت داوود رهنمود خواستند: «اهْدِنا إِلی سَواءِ الصِّراطِ» حضرت فرمود: "كَثِیراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَیَبْغِی ... إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا …")
۱۱. انبیا به خاطر سادهترین لغزش، بهترین نوع انابه و توبه را از خود نشان میدهند. (ترك اولای حضرت داوود این بود كه قبل از شنیدن سخن هر دو طرف، قضاوت كرد.) «فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ»
۱۲. توبهی فوری ارزش زیادی دارد. «فَاسْتَغْفَرَ» (حرف فاء)
۱۳. ربوبیّت الهی زمینه درخواست آمرزش است. «فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ»
۱۴. حقوق مردم به قدری مهم است كه عجله در داوری حتّی اگر از پیامبر معصوم سر زند، باید همراه با استغفار باشد. «فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ»
۱۵. ركوع در نماز، قبل از اسلام نیز بوده است. «خَرَّ راكِعاً»
۱۶. توبه باید هم ظاهری باشد؛ هم درونی و عمقی «خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ»
۱۷. توبهی فوری، پذیرش فوری را به دنبال دارد. "فَاسْتَغْفَرَ ... فَغَفَرْنا لَهُ"
۱۸. توبه، غیر از جبران گذشته، آینده را نیز تأمین میكند. «فَغَفَرْنا لَهُ ذلِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفی وَ حُسْنَ مَآبٍ»
۱۹. مقام معنوی آنگاه ارزش دارد كه همراه با حسن عاقبت و تأمین آینده باشد. «لَزُلْفی وَ حُسْنَ مَآبٍ»
۲۰. گاهی دنیا و آخرت برای یك نفر جمع میشود. «شَدَدْنا مُلْكَهُ ... سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ ... عِنْدَنا لَزُلْفی وَ حُسْنَ مَآبٍ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
قَد جَهِلَ مَنِ استَنصَحَ أعداءَهُ
همانا جهالت كرد کسی كه راه صلاح را از دشمنانش باز جُست.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۶۶۳
#ص_25_24
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیه ۲۶ :
يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ
ترجمه:
[گفتیم:] ای داوود! همانا ما تو را در زمین جانشین [و نماینده خود] قرار دادیم؛ پس میان مردم به حق داوری كن و از هوا و هوس پیروی مكن كه تو را از راه خدا منحرف میكند. بیتردید كسانی كه از راه خدا منحرف میشوند، چون روز حساب را فراموش كردهاند، عذابی سخت برای آنهاست.
پیام آیه شریفه:
۱. خداوند تدبیر امور بندگانش را به انبیا سپرده است. «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِیفَةً»
۲. تدبیر امور مردم، حقّ خداست كه به هر كس بخواهد واگذار میكند. «إِنَّا جَعَلْناكَ»
۳. در جامعه، برترینها باید حاکم باشند. «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِیفَةً»
۴. حكومت بر مردم، نعمت بزرگی است كه حداقل شكر آن، اجرای عدالت در میان آنهاست. "جَعَلْناكَ خَلِیفَةً ... فَاحْكُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِ"
۵. محور قضاوت باید حقّ باشد. «فَاحْكُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ»
۶. کسی که قضاوت می کند، باید از هوای نفس دور باشد. "خَلِیفَةً ... فَاحْكُمْ ... لا تَتَّبِعِ الْهَوی"
۷. تا حد امکان دوستان خود را از دست ندهید و آنها را حفظ كنید. (خداوند به خاطر یك ترك اولی، اولیای خود را از گردونهی اجتماع خارج نمیكند.) "فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ ... فَغَفَرْنا ... یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ"
۸. قضاوت از شئون حكومت است و باید الهی باشد. «شَدَدْنا مُلْكَهُ ... إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِیفَةً ... فَاحْكُمْ»
۹. حكومت دینی سابقهای بس طولانی دارد. «شَدَدْنا مُلْكَهُ ... جَعَلْناكَ خَلِیفَةً ... فَاحْكُمْ»
۱۰. رفتار خلیفهی خدا باید پرتوی از افعال الهی باشد. «وَ اللَّهُ یَقْضِی بِالْحَقِّ» (غافر، ۲۰) «فَاحْكُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ»
۱۱. هر چه در برابر حقّ قرار گیرد، هوی و هوس است. «فَاحْكُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوی»
۱۲. در قضاوت، خطر دوری از حقّ و توجّه به هواهای نفسانی وجود دارد. "فَاحْكُمْ ... بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوَی"
۱۳. همه انسانها حتّی انبیا؛ در معرض دام هوس هستند؛ اما از طریق هشدارهای الهی مصون میمانند. «لا تَتَّبِعِ الْهَوی»
۱۴. هوی پرستی ممنوع است، خواه تمایلات فردی و شخصی باشد، خواه گروهی و حزبی «لا تَتَّبِعِ الْهَوی»
۱۵. هوی پرستی، با انحراف و گمراهی مساوی است. «لا تَتَّبِعِ الْهَوی فَیُضِلَّكَ»
۱۶. خطرات، گام به گام پیش میآید (گام اول هوی پرستی، گام دوم انحراف از راه خدا، گام سوم فراموش كردن روز حساب و قیامت و در نتیجه عذاب شدید) "لا تَتَّبِعِ الْهَوی فَیُضِلَّكَ ... لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ بِما نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ"
۱۷. ایمان به معاد كافی نیست، انسان باید یاد معاد باشد. قرآن درباره بعض افراد میفرماید: «لا یُؤْمِنُ بِیَوْمِ الْحِسابِ» (غافر، ۲۷) یعنی ایمان به معاد ندارد؛ ولی در این آیه میخوانیم: ایمان هست، ولی معاد را فراموش میكند. «نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ»
۱۸. هوی پرستی و فراموش كردن روز قیامت، خطراتی است كه حاكمان جامعه را تهدید میكند. "جَعَلْناكَ خَلِیفَةً ... لا تَتَّبِعِ الْهَوی ... نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ"
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
قَد تُورِثُ اللَّجاجَةُ ما لَيسَ لِلمَرءِ إلَيهِ حاجَةٌ
بدون شک لجاجت؛ آنچه را كه آدمى به آن نياز ندارد، به بار آوَرد.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۶۸۰
#ص_26
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیه ۲۶ :
يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ
ترجمه:
[گفتیم:] ای داوود! همانا ما تو را در زمین جانشین [و نماینده خود] قرار دادیم؛ پس میان مردم به حق داوری كن و از هوا و هوس پیروی مكن كه تو را از راه خدا منحرف میكند. بیتردید كسانی كه از راه خدا منحرف میشوند، چون روز حساب را فراموش كردهاند، عذابی سخت برای آنهاست.
پیام آیه شریفه:
۱. خداوند تدبیر امور بندگانش را به انبیا سپرده است. «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِیفَةً»
۲. تدبیر امور مردم، حقّ خداست كه به هر كس بخواهد واگذار میكند. «إِنَّا جَعَلْناكَ»
۳. در جامعه، برترینها باید حاکم باشند. «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِیفَةً»
۴. حكومت بر مردم، نعمت بزرگی است كه حداقل شكر آن، اجرای عدالت در میان آنهاست. "جَعَلْناكَ خَلِیفَةً ... فَاحْكُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِ"
۵. محور قضاوت باید حقّ باشد. «فَاحْكُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ»
۶. کسی که قضاوت می کند، باید از هوای نفس دور باشد. "خَلِیفَةً ... فَاحْكُمْ ... لا تَتَّبِعِ الْهَوی"
۷. تا حد امکان دوستان خود را از دست ندهید و آنها را حفظ كنید. (خداوند به خاطر یك ترك اولی، اولیای خود را از گردونهی اجتماع خارج نمیكند.) "فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ ... فَغَفَرْنا ... یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ"
۸. قضاوت از شئون حكومت است و باید الهی باشد. «شَدَدْنا مُلْكَهُ ... إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِیفَةً ... فَاحْكُمْ»
۹. حكومت دینی سابقهای بس طولانی دارد. «شَدَدْنا مُلْكَهُ ... جَعَلْناكَ خَلِیفَةً ... فَاحْكُمْ»
۱۰. رفتار خلیفهی خدا باید پرتوی از افعال الهی باشد. «وَ اللَّهُ یَقْضِی بِالْحَقِّ» (غافر، ۲۰) «فَاحْكُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ»
۱۱. هر چه در برابر حقّ قرار گیرد، هوی و هوس است. «فَاحْكُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوی»
۱۲. در قضاوت، خطر دوری از حقّ و توجّه به هواهای نفسانی وجود دارد. "فَاحْكُمْ ... بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوَی"
۱۳. همه انسانها حتّی انبیا؛ در معرض دام هوس هستند؛ اما از طریق هشدارهای الهی مصون میمانند. «لا تَتَّبِعِ الْهَوی»
۱۴. هوی پرستی ممنوع است، خواه تمایلات فردی و شخصی باشد، خواه گروهی و حزبی «لا تَتَّبِعِ الْهَوی»
۱۵. هوی پرستی، با انحراف و گمراهی مساوی است. «لا تَتَّبِعِ الْهَوی فَیُضِلَّكَ»
۱۶. خطرات، گام به گام پیش میآید (گام اول هوی پرستی، گام دوم انحراف از راه خدا، گام سوم فراموش كردن روز حساب و قیامت و در نتیجه عذاب شدید) "لا تَتَّبِعِ الْهَوی فَیُضِلَّكَ ... لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ بِما نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ"
۱۷. ایمان به معاد كافی نیست، انسان باید یاد معاد باشد. قرآن درباره بعض افراد میفرماید: «لا یُؤْمِنُ بِیَوْمِ الْحِسابِ» (غافر، ۲۷) یعنی ایمان به معاد ندارد؛ ولی در این آیه میخوانیم: ایمان هست، ولی معاد را فراموش میكند. «نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ»
۱۸. هوی پرستی و فراموش كردن روز قیامت، خطراتی است كه حاكمان جامعه را تهدید میكند. "جَعَلْناكَ خَلِیفَةً ... لا تَتَّبِعِ الْهَوی ... نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ"
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
قَد تُورِثُ اللَّجاجَةُ ما لَيسَ لِلمَرءِ إلَيهِ حاجَةٌ
بدون شک لجاجت؛ آنچه را كه آدمى به آن نياز ندارد، به بار آوَرد.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۶۸۰
#ص_26
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیات ۲۸ - ۲۷ :
وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَآءَ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ذَٰلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ (٢٧)
أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ (٢٨)
ترجمه:
ما آسمان و زمین و آنچه را كه میان آنهاست، بیهوده نیافریدهایم. این پندار كافران است، پس وای بر كافران از آتش دوزخ (۲۷)
آیا كسانی را كه ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند؛ مانند مفسدان روی زمین قرار میدهیم؛ یا پرهیزكاران را چون بدكاران!؟ (۲۸)
پیام آیه شریفه:
۱. در جهان بینی الهی، آفرینش هدفدار است. "ما خَلَقْنَا ... باطِلًا" و در بینش غیر الهی، آفرینش بی هدف است. «ذلِكَ ظَنُّ الَّذِینَ كَفَرُوا»
۲. چون نظام هستی بر اساس حقّ است، پس داوری نیز باید بر اساس حقّ باشد تا نظام قانون و نظام آفرینش همسو باشند. "فَاحْكُمْ ... بِالْحَقِ ... وَ ما خَلَقْنَا ... باطِلًا"
۳. در تمام هستی، هیچ ذرّهای بیهوده خلق نشده است. «ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما باطِلًا»
۴. كفّار برای اعتقادات خود دلیل ندارند بلكه تكیهگاهشان ظن و گمان است. "ظَنُّ الَّذِینَ ..."
۵. چون آفرینش هدفدار است، هرگز رها نمیشود و تا روز قیامت و رسیدن مؤمن و مفسد به پاداش و كیفر؛ ادامه دارد. "وَ ما خَلَقْنَا ... باطِلًا ... فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ"
۶. دلیل معاد، حكمت و عدالت الهی است. حكمت: هیچ چیزی بیهوده خلق نشده است. عدالت: آیا ما فجّار و متّقین را یكسان قرار میدهیم؟ «ما خَلَقْنَا ... باطِلًا ... أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ كَالْفُجَّارِ»
۷. تقوا، كنارهگیری و گوشهنشینی نیست، بلكه به میدان آمدن و كار كردن است، البتّه كار نیك "الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ... الْمُتَّقِینَ"
۸. فساد، فقط قتل و جنایت نیست، بلكه گناه نوعی فساد است. "كَالْمُفْسِدِینَ ... كَالْفُجَّارِ"
۹. اگر كسی صالحان و مفسدان را به یك چشم بنگرد، گویا هستی را باطل شمرده است. "أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا ... كَالْمُفْسِدِینَ"
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
قَد كَثُرَ القَبيحُ حَتّى قَلَّ الحَياءُ مِنهُ
زشتى تا حدی فزونى يافت؛ كه شرم از آن كاسته شد.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۷۱۰
#ص_28_27
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیات ۲۸ - ۲۷ :
وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَآءَ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ذَٰلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ (٢٧)
أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ (٢٨)
ترجمه:
ما آسمان و زمین و آنچه را كه میان آنهاست، بیهوده نیافریدهایم. این پندار كافران است، پس وای بر كافران از آتش دوزخ (۲۷)
آیا كسانی را كه ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند؛ مانند مفسدان روی زمین قرار میدهیم؛ یا پرهیزكاران را چون بدكاران!؟ (۲۸)
پیام آیه شریفه:
۱. در جهان بینی الهی، آفرینش هدفدار است. "ما خَلَقْنَا ... باطِلًا" و در بینش غیر الهی، آفرینش بی هدف است. «ذلِكَ ظَنُّ الَّذِینَ كَفَرُوا»
۲. چون نظام هستی بر اساس حقّ است، پس داوری نیز باید بر اساس حقّ باشد تا نظام قانون و نظام آفرینش همسو باشند. "فَاحْكُمْ ... بِالْحَقِ ... وَ ما خَلَقْنَا ... باطِلًا"
۳. در تمام هستی، هیچ ذرّهای بیهوده خلق نشده است. «ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما باطِلًا»
۴. كفّار برای اعتقادات خود دلیل ندارند بلكه تكیهگاهشان ظن و گمان است. "ظَنُّ الَّذِینَ ..."
۵. چون آفرینش هدفدار است، هرگز رها نمیشود و تا روز قیامت و رسیدن مؤمن و مفسد به پاداش و كیفر؛ ادامه دارد. "وَ ما خَلَقْنَا ... باطِلًا ... فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ"
۶. دلیل معاد، حكمت و عدالت الهی است. حكمت: هیچ چیزی بیهوده خلق نشده است. عدالت: آیا ما فجّار و متّقین را یكسان قرار میدهیم؟ «ما خَلَقْنَا ... باطِلًا ... أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ كَالْفُجَّارِ»
۷. تقوا، كنارهگیری و گوشهنشینی نیست، بلكه به میدان آمدن و كار كردن است، البتّه كار نیك "الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ... الْمُتَّقِینَ"
۸. فساد، فقط قتل و جنایت نیست، بلكه گناه نوعی فساد است. "كَالْمُفْسِدِینَ ... كَالْفُجَّارِ"
۹. اگر كسی صالحان و مفسدان را به یك چشم بنگرد، گویا هستی را باطل شمرده است. "أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا ... كَالْمُفْسِدِینَ"
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
قَد كَثُرَ القَبيحُ حَتّى قَلَّ الحَياءُ مِنهُ
زشتى تا حدی فزونى يافت؛ كه شرم از آن كاسته شد.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۷۱۰
#ص_28_27
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیه ۲۹ :
كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوٓا آيَاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوالْأَلْبَابِ
ترجمه:
این كتاب پربركتی است كه آن را بر تو نازل كردیم، تا در آیاتش تدبّر كنند و خردمندان متذكّر شوند.
«مُبارَك» به چیزی گفته میشود كه داراي فایده و خیر رو به رشد و ادامه دار باشد.
قرآن از منبع مبارك است. «تَبارَكَ الَّذِی» ؛ در شب مبارك نازل شده است. «فِی لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ» ؛ در مكان مبارك نازل شده «بِبَكَّةَ مُبارَكاً» و خودش نیز مبارك است. "كِتابٌ ... مُبارَكٌ"
در این آیه مبارکه، سیمای قرآن کریم ترسیم شده است:
الف) متن آن نوشته شده است. «كِتابٌ»
ب) از سرچشمهی وحی و علم بی نهایت الهی است. «أَنْزَلْناهُ»
ج) گیرندهی آن شخص معصوم است. «إِلَیْكَ»
د) محتوایش پر بركت است. «مُبارَكٌ»
ه) هدف از نزول آن، تدبّر در آن است. «لِیَدَّبَّرُوا»
و) علم و آگاهی نسبت به معارف آن، مقدّمهی حركت معنوی و قرب به خداست. «لِیَتَذَكَّرَ»
ز) كسانی این توفیق را خواهند داشت كه خردمند باشند. «أُولُوا الْأَلْبابِ»
اهمّیت قرآن و تدّبر در آن
۱. كسی كه در آیات قرآن تدبّر نكند، سزاوار تحقیر الهی است. «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها» (محمّد، ۲۴)
۲. عالم ربانی كسی است كه سر و كارش با تحصیل و تدریس قرآن باشد. "كُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ" (آل عمران، ۷۹)
كتاب آسمانی را باید با جدّیت گرفت.
«خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ» (مریم، ۱۲)
۳. كسانی كه قرآن را مهجور كردند، در قیامت مورد شكایت پیامبر اكرم حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم قرار میگیرند. «وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» (فرقان، ۳۰)
۴. حضرت امام سجّاد علیه السلام فرمود: «لَوْ مَاتَ مَنْ بَيْنَ اَلْمَشْرِقِ وَ اَلْمَغْرِبِ لَمَا اِسْتَوْحَشْتُ أَنْ يَكُونَ اَلْقُرْآنُ مَعِي» مادامى كه قرآن با من باشد؛ اگر همۀ مردمى كه بين مشرق و مغرب هستند بميرند؛ من از تنهايى هراس ندارم.
۵. مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام فرمود: قرآن دریایی است كه هیچ كس به قعر آن نمیرسد.
«بَحرَاً لا یُدرَكُ قَعرُه» (نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۸)
۶. مرحوم ملا صدرا تأسّف میخورد كه چرا تمام عمر خود را صرف تدّبر در قرآن نكرده است.
.
پیام آیه شریفه:
۱. قرآن مبارك است. (تلاوت، تدّبر، تاریخ، استدلال، داستان، معارف، اخبار غیبی، تشبیهات، اوامر و نواهی آن، همه و همه پر از راز و رمز است.) "كِتابٌ ... مُبارَكٌ"
۲. قرآن مبارك است، امّا برای تدبّر است، نه صرفا تبرّك جستن به ظاهر آن. (برای حفظ منزل، مسافر و عروس از خطرات) "كِتابٌ ... مُبارَكٌ لِیَدَّبَّرُوا"
۳. تدّبر در قرآن مقدّمهی تذكّر است، وگرنه چه بسا انسان اسرار و لطایف علمی قرآن را درك كند، ولی مایهی غرورش شود. «لِیَدَّبَّرُوا ... لِیَتَذَكَّرَ»
۴. تدّبر باید در همهی آیات قرآن باشد، نه فقط در آیات الاحكام. «لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ»
۵. شرط تدبّر، بهرهگیری و پندپذیری از قرآن؛ تعقل و تفکر است. "لِیَدَّبَّرُوا ... وَ لِیَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ"
۶. كسانی كه به واسطه قرآن متذكّر نمیشوند؛ بیخردند. «لِیَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ»
۷. قرآن مطابق عقل و خرد است، لذا اهل خرد با تدبّر در قرآن، به احكام و رموزش پیمیبرند. «لِیَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ» (در قرآن، امری مخالف عقل یافت نمیشود.)
۸. معارف قرآن پایان ناپذیر است. این كه به همه دستور تدبّر میدهد، نشانه آن است كه هر كس تدبّر كند، به نكتهی تازهای میرسد. اگر علما و دانشمندان گذشته همهی اسرار قرآن را فهمیده بودند، تدّبر ما لغو بود! «لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
قَولُ «لا اَعلَمُ» نِصفُ العِلمِ
گفتنِ «نمى دانم» نيمى از دانش است.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۷۵۸
#ص_29
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیه ۲۹ :
كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوٓا آيَاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوالْأَلْبَابِ
ترجمه:
این كتاب پربركتی است كه آن را بر تو نازل كردیم، تا در آیاتش تدبّر كنند و خردمندان متذكّر شوند.
«مُبارَك» به چیزی گفته میشود كه داراي فایده و خیر رو به رشد و ادامه دار باشد.
قرآن از منبع مبارك است. «تَبارَكَ الَّذِی» ؛ در شب مبارك نازل شده است. «فِی لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ» ؛ در مكان مبارك نازل شده «بِبَكَّةَ مُبارَكاً» و خودش نیز مبارك است. "كِتابٌ ... مُبارَكٌ"
در این آیه مبارکه، سیمای قرآن کریم ترسیم شده است:
الف) متن آن نوشته شده است. «كِتابٌ»
ب) از سرچشمهی وحی و علم بی نهایت الهی است. «أَنْزَلْناهُ»
ج) گیرندهی آن شخص معصوم است. «إِلَیْكَ»
د) محتوایش پر بركت است. «مُبارَكٌ»
ه) هدف از نزول آن، تدبّر در آن است. «لِیَدَّبَّرُوا»
و) علم و آگاهی نسبت به معارف آن، مقدّمهی حركت معنوی و قرب به خداست. «لِیَتَذَكَّرَ»
ز) كسانی این توفیق را خواهند داشت كه خردمند باشند. «أُولُوا الْأَلْبابِ»
اهمّیت قرآن و تدّبر در آن
۱. كسی كه در آیات قرآن تدبّر نكند، سزاوار تحقیر الهی است. «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها» (محمّد، ۲۴)
۲. عالم ربانی كسی است كه سر و كارش با تحصیل و تدریس قرآن باشد. "كُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ" (آل عمران، ۷۹)
كتاب آسمانی را باید با جدّیت گرفت.
«خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ» (مریم، ۱۲)
۳. كسانی كه قرآن را مهجور كردند، در قیامت مورد شكایت پیامبر اكرم حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم قرار میگیرند. «وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» (فرقان، ۳۰)
۴. حضرت امام سجّاد علیه السلام فرمود: «لَوْ مَاتَ مَنْ بَيْنَ اَلْمَشْرِقِ وَ اَلْمَغْرِبِ لَمَا اِسْتَوْحَشْتُ أَنْ يَكُونَ اَلْقُرْآنُ مَعِي» مادامى كه قرآن با من باشد؛ اگر همۀ مردمى كه بين مشرق و مغرب هستند بميرند؛ من از تنهايى هراس ندارم.
۵. مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام فرمود: قرآن دریایی است كه هیچ كس به قعر آن نمیرسد.
«بَحرَاً لا یُدرَكُ قَعرُه» (نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۸)
۶. مرحوم ملا صدرا تأسّف میخورد كه چرا تمام عمر خود را صرف تدّبر در قرآن نكرده است.
.
پیام آیه شریفه:
۱. قرآن مبارك است. (تلاوت، تدّبر، تاریخ، استدلال، داستان، معارف، اخبار غیبی، تشبیهات، اوامر و نواهی آن، همه و همه پر از راز و رمز است.) "كِتابٌ ... مُبارَكٌ"
۲. قرآن مبارك است، امّا برای تدبّر است، نه صرفا تبرّك جستن به ظاهر آن. (برای حفظ منزل، مسافر و عروس از خطرات) "كِتابٌ ... مُبارَكٌ لِیَدَّبَّرُوا"
۳. تدّبر در قرآن مقدّمهی تذكّر است، وگرنه چه بسا انسان اسرار و لطایف علمی قرآن را درك كند، ولی مایهی غرورش شود. «لِیَدَّبَّرُوا ... لِیَتَذَكَّرَ»
۴. تدّبر باید در همهی آیات قرآن باشد، نه فقط در آیات الاحكام. «لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ»
۵. شرط تدبّر، بهرهگیری و پندپذیری از قرآن؛ تعقل و تفکر است. "لِیَدَّبَّرُوا ... وَ لِیَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ"
۶. كسانی كه به واسطه قرآن متذكّر نمیشوند؛ بیخردند. «لِیَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ»
۷. قرآن مطابق عقل و خرد است، لذا اهل خرد با تدبّر در قرآن، به احكام و رموزش پیمیبرند. «لِیَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ» (در قرآن، امری مخالف عقل یافت نمیشود.)
۸. معارف قرآن پایان ناپذیر است. این كه به همه دستور تدبّر میدهد، نشانه آن است كه هر كس تدبّر كند، به نكتهی تازهای میرسد. اگر علما و دانشمندان گذشته همهی اسرار قرآن را فهمیده بودند، تدّبر ما لغو بود! «لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
قَولُ «لا اَعلَمُ» نِصفُ العِلمِ
گفتنِ «نمى دانم» نيمى از دانش است.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۷۵۸
#ص_29
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیات ۳۳ - ۳۰ :
(قسمت اول)
وَ وَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُٓ أَوَّابٌ (٣٠)
إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ (٣١)
فَقَالَ إِنِّيٓ أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ (٣٢)
رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَ الْأَعْنَاقِ (٣٣)
ترجمه :
سلیمان را به داود بخشیدیم. چه نیكو بندهای بود. به راستی او بسیار رجوع كننده به حق و به شدت متوجه خدا بود. (۳۰)
[یاد كن] هنگامی كه در پایان روز، اسبهای چابك و تیزرو را بر او عرضه كردند. (۳۱)
پس گفت: من شدت دوستی اسبان تیزرو را به فرمان پروردگارم و به یاد او انتخاب كردم [زیرا میخواهم از آنها در جهاد با دشمن استفاده كنم] و همواره به آنها نظر میكرد، تا از دیدهاش پنهان شدند. (۳۲)
[اسبها چنان توجه او را به خود جلب كرده بود، كه گفت:] آنها را به من بازگردانید. پس [برای نوازش آنها] به دست كشیدن به ساقها و گردنهای آنها پرداخت. (۳۳)
«صافنات» جمع «صافنة» به اسبی گفته میشود كه هنگام ایستادن، یكی از دستهای خود را كمی بلند میكند و نوك سم را به زمین میگذارد كه این امر، نشانهی چابكی اوست.
«جیاد» یا جمع «جواد» به معنای اسب تندرو است، یا جمع «جَیًّد» به معنای نفیس و ارزشمند.
كلمهی «خیر» در مورد اموال دنیا نیز به كار میرود كه در اینجا مراد از آن، اسبان هستند.
تركیبِ «حُبَّ الْخَیْرِ» به معنای دوست داشتن چیزی است كه به انسان خیر میرساند، چنانكه در جای دیگر میفرماید: «وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ» (عادیات، ۸)
در مورد این آیات، دو تفسیر كاملاً متفاوت بیان شده است. تفسیراول:
روزی هنگام عصر، حضرت سلیمان علیه السلام از اسبان تیزرو كه برای جهاد آماده شده بود، سان میدید؛ نظیر ساندیدنی كه در آیه ۱۷ سورهی نمل میخوانیم: «وَ حُشِرَ لِسُلَیْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ» علاقهی حضرت سلیمان علیه السلام به اسبان، جهت اهداف رزمی و برای خدا بود و لذا فرمود:
سرچشمهی علاقه من یاد خداست. «أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّی»
نگاه حضرت سلیمان علیه السلام هم چنان ادامه داشت، تا اسبها از دیدگان سلیمان پنهان شدند. او دستور داد بار دیگر اسبان را برگردانید و رژه را تكرار كنید. در سان دوّم، حضرت سلیمان دستی بر گردن و ساق اسبان كشید و بدین وسیله از مربیان نیز قدردانی كرد.
این تفسیر، هم با ظاهر آیه سازگار است، هم فخر رازی و سید مرتضی آن را نقل كردهاند و از بیان مرحوم علامه مجلسی نیز استفاده میشود.
مطابق این تفسیر، مراد از جمله «تَوارَتْ بِالْحِجابِ» ؛ دور شدن اسبان از محل سان و دیدگان حضرت سلیمان است و مراد از جملهی «رُدُّوها عَلَیَّ» ؛ تقاضای تكرار سان است.
تفسیر دوم:
سلیمان آن چنان در تماشای اسبها غرق شد كه خورشید غروب كرد و نماز عصرش از دست رفت؛ لذا ناراحت شد و دستور داد خورشید برگردد و مشغول وضو شد و سر و گردن و پاهایش را مسح كرد.
در این تفسیر اشكالاتی هست، از جمله:
۱. نامی از خورشید در آیه نیست تا مراد از «تَوارَتْ بِالْحِجابِ» غروب خورشید و مراد از «رُدُّوها عَلَیَّ» بازگشت آن باشد.
۲. پیامبری كه در آیه قبل خداوند با جملهی «نِعْمَ الْعَبْدُ» و «أَوَّابٌ» او را تحسین میكند، چگونه در آیهی بعد او را فردی غافل از نماز معرّفی میکند!؟
۳. دستور برگشتن خورشید با لحنی آمرانه «رُدُّوها عَلَیَّ» چه توجیهی دارد؟
اگر نمازی كه ترك شده، واجب بوده است كه با شأن پیامبر سازگار نیست و اگر نماز نافله و مستحبی بوده است، برگشت خورشید برای نماز نافله چه وجهی دارد؟
این تفسیر در برخی روایات نیز آمده است، امّا روایات یاد شده سند صحیحی ندارند و با اصول عقلی كه میگوید انبیا باید معصوم باشند، سازگار نیست؛ لذا بهتر است فهم این روایات را به اهلش واگذاریم.
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
قَدرُ الرَّجُلِ عَلى قَدرِ هِمَّتِهِ وَ عَمَلُهُ عَلى قَدرِ نِيَّتِهِ
ارزش آدمى به اندازه میزان همّت او و ارزش عملش وابسته به نيّت اوست.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۷۴۳
#ص_33_30
قسمت اول
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیات ۳۳ - ۳۰ :
(قسمت اول)
وَ وَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُٓ أَوَّابٌ (٣٠)
إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ (٣١)
فَقَالَ إِنِّيٓ أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ (٣٢)
رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَ الْأَعْنَاقِ (٣٣)
ترجمه :
سلیمان را به داود بخشیدیم. چه نیكو بندهای بود. به راستی او بسیار رجوع كننده به حق و به شدت متوجه خدا بود. (۳۰)
[یاد كن] هنگامی كه در پایان روز، اسبهای چابك و تیزرو را بر او عرضه كردند. (۳۱)
پس گفت: من شدت دوستی اسبان تیزرو را به فرمان پروردگارم و به یاد او انتخاب كردم [زیرا میخواهم از آنها در جهاد با دشمن استفاده كنم] و همواره به آنها نظر میكرد، تا از دیدهاش پنهان شدند. (۳۲)
[اسبها چنان توجه او را به خود جلب كرده بود، كه گفت:] آنها را به من بازگردانید. پس [برای نوازش آنها] به دست كشیدن به ساقها و گردنهای آنها پرداخت. (۳۳)
«صافنات» جمع «صافنة» به اسبی گفته میشود كه هنگام ایستادن، یكی از دستهای خود را كمی بلند میكند و نوك سم را به زمین میگذارد كه این امر، نشانهی چابكی اوست.
«جیاد» یا جمع «جواد» به معنای اسب تندرو است، یا جمع «جَیًّد» به معنای نفیس و ارزشمند.
كلمهی «خیر» در مورد اموال دنیا نیز به كار میرود كه در اینجا مراد از آن، اسبان هستند.
تركیبِ «حُبَّ الْخَیْرِ» به معنای دوست داشتن چیزی است كه به انسان خیر میرساند، چنانكه در جای دیگر میفرماید: «وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ» (عادیات، ۸)
در مورد این آیات، دو تفسیر كاملاً متفاوت بیان شده است. تفسیراول:
روزی هنگام عصر، حضرت سلیمان علیه السلام از اسبان تیزرو كه برای جهاد آماده شده بود، سان میدید؛ نظیر ساندیدنی كه در آیه ۱۷ سورهی نمل میخوانیم: «وَ حُشِرَ لِسُلَیْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ» علاقهی حضرت سلیمان علیه السلام به اسبان، جهت اهداف رزمی و برای خدا بود و لذا فرمود:
سرچشمهی علاقه من یاد خداست. «أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّی»
نگاه حضرت سلیمان علیه السلام هم چنان ادامه داشت، تا اسبها از دیدگان سلیمان پنهان شدند. او دستور داد بار دیگر اسبان را برگردانید و رژه را تكرار كنید. در سان دوّم، حضرت سلیمان دستی بر گردن و ساق اسبان كشید و بدین وسیله از مربیان نیز قدردانی كرد.
این تفسیر، هم با ظاهر آیه سازگار است، هم فخر رازی و سید مرتضی آن را نقل كردهاند و از بیان مرحوم علامه مجلسی نیز استفاده میشود.
مطابق این تفسیر، مراد از جمله «تَوارَتْ بِالْحِجابِ» ؛ دور شدن اسبان از محل سان و دیدگان حضرت سلیمان است و مراد از جملهی «رُدُّوها عَلَیَّ» ؛ تقاضای تكرار سان است.
تفسیر دوم:
سلیمان آن چنان در تماشای اسبها غرق شد كه خورشید غروب كرد و نماز عصرش از دست رفت؛ لذا ناراحت شد و دستور داد خورشید برگردد و مشغول وضو شد و سر و گردن و پاهایش را مسح كرد.
در این تفسیر اشكالاتی هست، از جمله:
۱. نامی از خورشید در آیه نیست تا مراد از «تَوارَتْ بِالْحِجابِ» غروب خورشید و مراد از «رُدُّوها عَلَیَّ» بازگشت آن باشد.
۲. پیامبری كه در آیه قبل خداوند با جملهی «نِعْمَ الْعَبْدُ» و «أَوَّابٌ» او را تحسین میكند، چگونه در آیهی بعد او را فردی غافل از نماز معرّفی میکند!؟
۳. دستور برگشتن خورشید با لحنی آمرانه «رُدُّوها عَلَیَّ» چه توجیهی دارد؟
اگر نمازی كه ترك شده، واجب بوده است كه با شأن پیامبر سازگار نیست و اگر نماز نافله و مستحبی بوده است، برگشت خورشید برای نماز نافله چه وجهی دارد؟
این تفسیر در برخی روایات نیز آمده است، امّا روایات یاد شده سند صحیحی ندارند و با اصول عقلی كه میگوید انبیا باید معصوم باشند، سازگار نیست؛ لذا بهتر است فهم این روایات را به اهلش واگذاریم.
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
قَدرُ الرَّجُلِ عَلى قَدرِ هِمَّتِهِ وَ عَمَلُهُ عَلى قَدرِ نِيَّتِهِ
ارزش آدمى به اندازه میزان همّت او و ارزش عملش وابسته به نيّت اوست.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۷۴۳
#ص_33_30
قسمت اول
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیات ۳۳ - ۳۰ :
(قسمت دوم)
وَ وَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُٓ أَوَّابٌ (٣٠)
إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ (٣١)
فَقَالَ إِنِّيٓ أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ (٣٢)
رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَ الْأَعْنَاقِ (٣٣)
ترجمه :
سلیمان را به داود بخشیدیم. چه نیكو بندهای بود. به راستی او بسیار رجوع كننده به حق و به شدت متوجه خدا بود. (۳۰)
[یاد كن] هنگامی كه در پایان روز، اسبهای چابك و تیزرو را بر او عرضه كردند. (۳۱)
پس گفت: من شدت دوستی اسبان تیزرو را به فرمان پروردگارم و به یاد او انتخاب كردم [زیرا میخواهم از آنها در جهاد با دشمن استفاده كنم] و همواره به آنها نظر میكرد، تا از دیدهاش پنهان شدند. (۳۲)
[اسبها چنان توجه او را به خود جلب كرده بود، كه گفت:] آنها را به من بازگردانید. پس [برای نوازش آنها] به دست كشیدن به ساقها و گردنهای آنها پرداخت. (۳۳)
پیام آیه شریف:
۱. فرزند، هدیهای الهی است. «وَهَبْنا»
۲. محور ستایش خداوند از انسان، بندگی اوست. «نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ»
۳. شرایط تلخ و شیرین، در اولیای خدا اثری ندارد. (جملهی «نِعْمَ الْعَبْدُ» هم برای حضرت داود و سلیمان علیهما السلام آمده است، كه تمام امكانات برایشان فراهم بود؛ هم برای حضرت ایوب كه تمام حوادث تلخ بر سر راهش قرار گرفته بود.)
۴. توجّه و انابه به درگاه خداوند باید دایمی باشد. «أَوَّابٌ»
۵. سان دیدن از امكانات و نیروهای رزمی، كاری پسندیده است. "عُرِضَ عَلَیْهِ ..."
۶. فرمانده باید شخصاً از نیروها سان ببیند و آگاهی از كمیّت و كیفیّت نیروها و امكانات، شرط هدایت نیروهاست. «عُرِضَ عَلَیْهِ»
۷. بالاترین مقام از حیوانات بازدید میكند و این، هم پیام مدیریّتی دارد؛ هم پیام تواضع. «عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِناتُ الْجِیادُ»
۸. مراسم رژه و سان دیدن، لازمهی نیروهای رزمنده است. َعُرِضَ عَلَیْهِ ..." چنانكه در جای دیگر فرمود: لشگریان سلیمان در برابر او رژه رفتند. «جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ» (نمل، ۱۷)
۹. محبت و علاقه به اموال و امكانات، اگر هدفدار و متعادل باشد، پسندیده است. «أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّی» در این آیه حضرت سلیمان میفرماید: علاقهی من به اسبان از سر عشق به خداست. (زیرا هر چه لشكر توحید مجهزتر باشد، سبب عزّت بیشتری است.)
۱۰. اسبان رزمی، مورد علاقه پیامبران الهی بوده است. «أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ» چنانكه قرآن نیز به نفساسبان قسم یاد كرده است. «وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً»
۱۱. گاه لازم است بازدید تكرار شود. «رُدُّوها عَلَیَّ»
۱۲. حیوانات، مسح و دست كشیدن انسانها را احساس میكنند. «فَطَفِقَ مَسْحاً»
۱۳. ترحّم بر حیوانات و نوازش آنها، مورد توجه انبیاست. «فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَ الْأَعْناقِ»
۱۴. سان دیدن، باید با ملاطفت همراه باشد. «عُرِضَ عَلَیْهِ ... فَطَفِقَ مَسْحاً»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
قَليلٌ تَدُومُ عَلَيهِ خَيرٌ مِن كَثيرٍ مَملُولٍ
اندكی كه بر آن مداومت كنى؛ بهتر است از بسيارى كه از آن به ستوه آيى.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۷۴۰
#ص_33_30
قسمت دوم
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیات ۳۳ - ۳۰ :
(قسمت دوم)
وَ وَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُٓ أَوَّابٌ (٣٠)
إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ (٣١)
فَقَالَ إِنِّيٓ أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ (٣٢)
رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَ الْأَعْنَاقِ (٣٣)
ترجمه :
سلیمان را به داود بخشیدیم. چه نیكو بندهای بود. به راستی او بسیار رجوع كننده به حق و به شدت متوجه خدا بود. (۳۰)
[یاد كن] هنگامی كه در پایان روز، اسبهای چابك و تیزرو را بر او عرضه كردند. (۳۱)
پس گفت: من شدت دوستی اسبان تیزرو را به فرمان پروردگارم و به یاد او انتخاب كردم [زیرا میخواهم از آنها در جهاد با دشمن استفاده كنم] و همواره به آنها نظر میكرد، تا از دیدهاش پنهان شدند. (۳۲)
[اسبها چنان توجه او را به خود جلب كرده بود، كه گفت:] آنها را به من بازگردانید. پس [برای نوازش آنها] به دست كشیدن به ساقها و گردنهای آنها پرداخت. (۳۳)
پیام آیه شریف:
۱. فرزند، هدیهای الهی است. «وَهَبْنا»
۲. محور ستایش خداوند از انسان، بندگی اوست. «نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ»
۳. شرایط تلخ و شیرین، در اولیای خدا اثری ندارد. (جملهی «نِعْمَ الْعَبْدُ» هم برای حضرت داود و سلیمان علیهما السلام آمده است، كه تمام امكانات برایشان فراهم بود؛ هم برای حضرت ایوب كه تمام حوادث تلخ بر سر راهش قرار گرفته بود.)
۴. توجّه و انابه به درگاه خداوند باید دایمی باشد. «أَوَّابٌ»
۵. سان دیدن از امكانات و نیروهای رزمی، كاری پسندیده است. "عُرِضَ عَلَیْهِ ..."
۶. فرمانده باید شخصاً از نیروها سان ببیند و آگاهی از كمیّت و كیفیّت نیروها و امكانات، شرط هدایت نیروهاست. «عُرِضَ عَلَیْهِ»
۷. بالاترین مقام از حیوانات بازدید میكند و این، هم پیام مدیریّتی دارد؛ هم پیام تواضع. «عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِناتُ الْجِیادُ»
۸. مراسم رژه و سان دیدن، لازمهی نیروهای رزمنده است. َعُرِضَ عَلَیْهِ ..." چنانكه در جای دیگر فرمود: لشگریان سلیمان در برابر او رژه رفتند. «جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ» (نمل، ۱۷)
۹. محبت و علاقه به اموال و امكانات، اگر هدفدار و متعادل باشد، پسندیده است. «أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّی» در این آیه حضرت سلیمان میفرماید: علاقهی من به اسبان از سر عشق به خداست. (زیرا هر چه لشكر توحید مجهزتر باشد، سبب عزّت بیشتری است.)
۱۰. اسبان رزمی، مورد علاقه پیامبران الهی بوده است. «أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ» چنانكه قرآن نیز به نفساسبان قسم یاد كرده است. «وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً»
۱۱. گاه لازم است بازدید تكرار شود. «رُدُّوها عَلَیَّ»
۱۲. حیوانات، مسح و دست كشیدن انسانها را احساس میكنند. «فَطَفِقَ مَسْحاً»
۱۳. ترحّم بر حیوانات و نوازش آنها، مورد توجه انبیاست. «فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَ الْأَعْناقِ»
۱۴. سان دیدن، باید با ملاطفت همراه باشد. «عُرِضَ عَلَیْهِ ... فَطَفِقَ مَسْحاً»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
قَليلٌ تَدُومُ عَلَيهِ خَيرٌ مِن كَثيرٍ مَملُولٍ
اندكی كه بر آن مداومت كنى؛ بهتر است از بسيارى كه از آن به ستوه آيى.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۷۴۰
#ص_33_30
قسمت دوم
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیات ۳۵ - ۳۴ :
وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَ أَلْقَيْنَا عَلَىٰ كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ (٣٤)
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ هَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِيٓ إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ (٣٥)
ترجمه :
به راستی سلیمان را [درباره فرزندش] آزمودیم و [آزمون این بود كه] بر تختش جسدی [بیجان از فرزندش] افكندیم [فرزندی كه سلیمان به زنده بودن او بسیار امید داشت.] آن گاه به درگاه خدا رجوع كرد [و همه امورش را به خدا سپرد.] (۳۴)
گفت: ای پروردگار من! مرا بیامرز و حكومتی به من ببخش كه بعد از من سزاوار هیچ كس نباشد. به یقین تو بسیار بخشندهای. (۳۵)
در این آیات، سخن از آزمایش سخت حضرت سلیمان علیه السلام است؛ امّا در اینكه این آزمایش چه بوده است، چند نظر است:
الف) حضرت سلیمان چندین همسر داشت و آرزو داشت فرزندان زیاد و برومندی نصیبش شود كه بازوی او در اداره كشور باشند، امّا از خداوند غافل شد و «ان شاءالله» نگفت، لذا هیچ فرزندی برای او تولّد نیافت، جز فرزندی ناقص الخلقه كه همچون جسدی بیروح آن را بر تخت او افكند.
ب) خداوند، خود حضرت سلیمان علیه السلام را به بیماری سختی گرفتار كرد كه همچون جسدی بیروح روی تخت افتاده بود؛ سپس او را به حالت اول برگرداند و شفا داد. (با توجّه به اینكه «أَنابَ» به معنای برگشتن است.)
ج) خداوند جنازه فرزندش را كه بسیار مورد علاقه او بود، به روی تختش انداخت.
پیام آیه شریفه:
۱. همهی مردم، حتّی انبیا آزمایش میشوند. «فَتَنَّا سُلَیْمانَ»
۲. آزمایش؛ وسیلهی صیقلی شدن روح و قرب به خداست. "فَتَنَّا ... ثُمَّ أَنابَ"
۳. انحصار قدرت در افراد معصوم، سبب استبداد و انحراف نمیشود. «هَبْ لِی مُلْكاً لا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ»
۴. اول خود را با توبه و انابه پاك كنیم و ظرف روح را شستشو دهیم؛ سپس از خداوند حكومت و قدرت بخواهیم. «رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ هَبْ لِی»
۵. استغفار قبل از دعا، سبب استجابت دعاست. «رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ هَبْ لِی مُلْكاً»
۶. برخی انبیا به سراغ قدرت و حكومت میرفتند. «هَبْ لِی مُلْكاً»
۷. قدرت انبیا با زور و كودتا نیست، از طریق الطاف الهی است. «هَبْ لِی مُلْكاً»
۸. لازمهی كسب معنویّت؛ انابه و تضرّع، انزوا و گوشهگیری نیست. "ثُمَّ أَنابَ ... هَبْ لِی مُلْكاً"
۹. از خداوند فقط رفع مشكل و شفای مرض را نخواهید؛ بلكه علاوه بر جبران و اصلاح گذشته، كسب قدرت و نجات امّت را نیز درخواست كنید. "ثُمَّ أَنابَ ... هَبْ لِی مُلْكاً"
۱۰. همّت بلند حضرت سلیمان علیه السلام، سبب درخواستهای بلند او از خداوند میشود. «مُلْكاً لا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ»
۱۱. در دعا و مناجات، صفات و نامهایی را دربارهی خداوند ذكر كنید؛ كه با دعا تناسب داشته باشد. «هَبْ لِی ... أَنْتَ الْوَهَّابُ»
۱۲. بخشش گسترده و پی در پی، مخصوص خداست. «إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
قارِن أهلَ الخَيرِ تَكُن مِنهُم وَ بايِن أهلَ الشَّرِّ تَبِن عَنهُم
با نيكوكاران همراه باش، تا از آنها باشى و از بدكاران كنارهگیری کن، تا از آنها جدا باشى.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۸۰۵
#ص_35_34
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیات ۳۵ - ۳۴ :
وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَ أَلْقَيْنَا عَلَىٰ كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ (٣٤)
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ هَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِيٓ إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ (٣٥)
ترجمه :
به راستی سلیمان را [درباره فرزندش] آزمودیم و [آزمون این بود كه] بر تختش جسدی [بیجان از فرزندش] افكندیم [فرزندی كه سلیمان به زنده بودن او بسیار امید داشت.] آن گاه به درگاه خدا رجوع كرد [و همه امورش را به خدا سپرد.] (۳۴)
گفت: ای پروردگار من! مرا بیامرز و حكومتی به من ببخش كه بعد از من سزاوار هیچ كس نباشد. به یقین تو بسیار بخشندهای. (۳۵)
در این آیات، سخن از آزمایش سخت حضرت سلیمان علیه السلام است؛ امّا در اینكه این آزمایش چه بوده است، چند نظر است:
الف) حضرت سلیمان چندین همسر داشت و آرزو داشت فرزندان زیاد و برومندی نصیبش شود كه بازوی او در اداره كشور باشند، امّا از خداوند غافل شد و «ان شاءالله» نگفت، لذا هیچ فرزندی برای او تولّد نیافت، جز فرزندی ناقص الخلقه كه همچون جسدی بیروح آن را بر تخت او افكند.
ب) خداوند، خود حضرت سلیمان علیه السلام را به بیماری سختی گرفتار كرد كه همچون جسدی بیروح روی تخت افتاده بود؛ سپس او را به حالت اول برگرداند و شفا داد. (با توجّه به اینكه «أَنابَ» به معنای برگشتن است.)
ج) خداوند جنازه فرزندش را كه بسیار مورد علاقه او بود، به روی تختش انداخت.
پیام آیه شریفه:
۱. همهی مردم، حتّی انبیا آزمایش میشوند. «فَتَنَّا سُلَیْمانَ»
۲. آزمایش؛ وسیلهی صیقلی شدن روح و قرب به خداست. "فَتَنَّا ... ثُمَّ أَنابَ"
۳. انحصار قدرت در افراد معصوم، سبب استبداد و انحراف نمیشود. «هَبْ لِی مُلْكاً لا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ»
۴. اول خود را با توبه و انابه پاك كنیم و ظرف روح را شستشو دهیم؛ سپس از خداوند حكومت و قدرت بخواهیم. «رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ هَبْ لِی»
۵. استغفار قبل از دعا، سبب استجابت دعاست. «رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ هَبْ لِی مُلْكاً»
۶. برخی انبیا به سراغ قدرت و حكومت میرفتند. «هَبْ لِی مُلْكاً»
۷. قدرت انبیا با زور و كودتا نیست، از طریق الطاف الهی است. «هَبْ لِی مُلْكاً»
۸. لازمهی كسب معنویّت؛ انابه و تضرّع، انزوا و گوشهگیری نیست. "ثُمَّ أَنابَ ... هَبْ لِی مُلْكاً"
۹. از خداوند فقط رفع مشكل و شفای مرض را نخواهید؛ بلكه علاوه بر جبران و اصلاح گذشته، كسب قدرت و نجات امّت را نیز درخواست كنید. "ثُمَّ أَنابَ ... هَبْ لِی مُلْكاً"
۱۰. همّت بلند حضرت سلیمان علیه السلام، سبب درخواستهای بلند او از خداوند میشود. «مُلْكاً لا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ»
۱۱. در دعا و مناجات، صفات و نامهایی را دربارهی خداوند ذكر كنید؛ كه با دعا تناسب داشته باشد. «هَبْ لِی ... أَنْتَ الْوَهَّابُ»
۱۲. بخشش گسترده و پی در پی، مخصوص خداست. «إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
قارِن أهلَ الخَيرِ تَكُن مِنهُم وَ بايِن أهلَ الشَّرِّ تَبِن عَنهُم
با نيكوكاران همراه باش، تا از آنها باشى و از بدكاران كنارهگیری کن، تا از آنها جدا باشى.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۸۰۵
#ص_35_34
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیات ۴۰- ۳۶ :
(قسمت اول)
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَآءً حَيْثُ أَصَابَ (٣٦)
وَ الشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّآءٍ وَ غَوَّاصٍ (٣٧)
وَ آخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ (٣٨)
هَٰذَا عَطَآؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ (٣٩)
وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَىٰ وَ حُسْنَ مَآبٍ (٤٠)
ترجمه:
با اجابت دعای او، باد را مسخّر او كردیم كه به فرمان او هر جا كه میخواست آرام روان میشد. (۳۶)
و هر بنّا و غواصی از شیاطین را [مسخّر او کردیم] (۳۷)
و دیگر شیاطین را كه با غل و زنجیر به هم بسته بودند [در سلطه او درآوردیم، تا نتوانند در حكومت او فتنه و آشوب برپا كنند.] (۳۸)
[و به او گفتیم:] این عطای بیحساب ماست. [به هر كس خواهی] بیحساب ببخش و [از هر كس خواهی] دریغ كن. (۳۹)
بیتردید او نزد ما منزلتی بلند و سرانجامی نیكو دارد. (۴۰)
كلمهی «رُخاءً» به معنای آسانی است. این باد، تخت سلیمان را بلند کرده و به هر كجا كه او اراده میكرد، آرام فرو مینشاند.
مراد از «الشَّیاطِینَ» یا شیاطین جنّی است كه مسخّر حضرت سلیمان علیه السلام شدند، با آنكه طبیعتشان تمرّد و سركشی است؛ یا اعم از انسانهای سركش و جنّیان متمرّد است، زیرا كلمه شیطان با این مفهوم وسیع نیز در قرآن آمده است. «شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ» (انعام، ۱۱۲)
خداوند به اعجاز خود، همه نیروهای طبیعی، انسانی و جنّی را تحت سلطهی حضرت سلیمان علیه السلام قرار داد. گروهی در خشكی آنچه را او میخواست میساختند، «بَنَّاءٍ» و گروهی نیازهای حكومت او را در دریا بر آورده میكردند. «غَوَّاصٍ»
مراد از "هذا عَطاؤُنا ... بِغَیْرِ حِسابٍ" عطای بیحساب الهی به پیامبران است كه مورد محاسبه و مؤاخذه قرار نمیگیرد.
خداوند در این آیات، به الطافی كه به حضرت سلیمان علیه السلام داشته است اشاره دارد، از جمله: تسخیر باد، بهرهگیری از نیروی جنّ، مهار كردن نیروهای مخرّب، تفویض اختیار، مقام قرب الهی و آیندهای درخشان.
این نعمتها گوشهای از حكومت نمونهای است كه او درخواست كرده بود. آری، یك حكومت نمونه باید:
-از نیروهای مخرّب در امان باشد «مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفادِ»
- مشكل ارتباط سریع و حمل و نقل را حل كند «فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ»
- از تخصّصها استفاده كند «بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
- قدرت تصمیم داشته باشد «فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ»
- دستش باز باشد «بِغَیْرِ حِسابٍ»
و در عین حال آیندهی معنوی او تأمین باشد. «عِنْدَنا لَزُلْفی وَ حُسْنَ مَآبٍ»
حكومت، لغزشگاهی برای انحراف و بد عاقبت شدن است، لذا حضرت یوسف علیه السلام در چاه و زندان نگفت: «تَوَفَّنِی مُسْلِماً» لیكن همین كه به حكومت رسید؛ از خداوند حسن عاقبت و مسلمان مردن را درخواست كرد «رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْكِ وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحادِیثِ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ» (یوسف، ۱۰۱) و حضرت سلیمان علیه السلام نیز خوش عاقبت شد. «حُسْنَ مَآبٍ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
قِوامُ العَيشِ حُسنُ التَّقديرِ وَ مِلاكُهُ حُسنُ التَّدبيرِ
پايدارى زندگى، به برنامه ريزىِ درست است و وسيله رسيدن به آن، مديريت صحيح است.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۸۰۷
#ص_40_36
قسمت اول
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیات ۴۰- ۳۶ :
(قسمت اول)
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَآءً حَيْثُ أَصَابَ (٣٦)
وَ الشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّآءٍ وَ غَوَّاصٍ (٣٧)
وَ آخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ (٣٨)
هَٰذَا عَطَآؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ (٣٩)
وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَىٰ وَ حُسْنَ مَآبٍ (٤٠)
ترجمه:
با اجابت دعای او، باد را مسخّر او كردیم كه به فرمان او هر جا كه میخواست آرام روان میشد. (۳۶)
و هر بنّا و غواصی از شیاطین را [مسخّر او کردیم] (۳۷)
و دیگر شیاطین را كه با غل و زنجیر به هم بسته بودند [در سلطه او درآوردیم، تا نتوانند در حكومت او فتنه و آشوب برپا كنند.] (۳۸)
[و به او گفتیم:] این عطای بیحساب ماست. [به هر كس خواهی] بیحساب ببخش و [از هر كس خواهی] دریغ كن. (۳۹)
بیتردید او نزد ما منزلتی بلند و سرانجامی نیكو دارد. (۴۰)
كلمهی «رُخاءً» به معنای آسانی است. این باد، تخت سلیمان را بلند کرده و به هر كجا كه او اراده میكرد، آرام فرو مینشاند.
مراد از «الشَّیاطِینَ» یا شیاطین جنّی است كه مسخّر حضرت سلیمان علیه السلام شدند، با آنكه طبیعتشان تمرّد و سركشی است؛ یا اعم از انسانهای سركش و جنّیان متمرّد است، زیرا كلمه شیطان با این مفهوم وسیع نیز در قرآن آمده است. «شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ» (انعام، ۱۱۲)
خداوند به اعجاز خود، همه نیروهای طبیعی، انسانی و جنّی را تحت سلطهی حضرت سلیمان علیه السلام قرار داد. گروهی در خشكی آنچه را او میخواست میساختند، «بَنَّاءٍ» و گروهی نیازهای حكومت او را در دریا بر آورده میكردند. «غَوَّاصٍ»
مراد از "هذا عَطاؤُنا ... بِغَیْرِ حِسابٍ" عطای بیحساب الهی به پیامبران است كه مورد محاسبه و مؤاخذه قرار نمیگیرد.
خداوند در این آیات، به الطافی كه به حضرت سلیمان علیه السلام داشته است اشاره دارد، از جمله: تسخیر باد، بهرهگیری از نیروی جنّ، مهار كردن نیروهای مخرّب، تفویض اختیار، مقام قرب الهی و آیندهای درخشان.
این نعمتها گوشهای از حكومت نمونهای است كه او درخواست كرده بود. آری، یك حكومت نمونه باید:
-از نیروهای مخرّب در امان باشد «مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفادِ»
- مشكل ارتباط سریع و حمل و نقل را حل كند «فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ»
- از تخصّصها استفاده كند «بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
- قدرت تصمیم داشته باشد «فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ»
- دستش باز باشد «بِغَیْرِ حِسابٍ»
و در عین حال آیندهی معنوی او تأمین باشد. «عِنْدَنا لَزُلْفی وَ حُسْنَ مَآبٍ»
حكومت، لغزشگاهی برای انحراف و بد عاقبت شدن است، لذا حضرت یوسف علیه السلام در چاه و زندان نگفت: «تَوَفَّنِی مُسْلِماً» لیكن همین كه به حكومت رسید؛ از خداوند حسن عاقبت و مسلمان مردن را درخواست كرد «رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْكِ وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحادِیثِ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ» (یوسف، ۱۰۱) و حضرت سلیمان علیه السلام نیز خوش عاقبت شد. «حُسْنَ مَآبٍ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
قِوامُ العَيشِ حُسنُ التَّقديرِ وَ مِلاكُهُ حُسنُ التَّدبيرِ
پايدارى زندگى، به برنامه ريزىِ درست است و وسيله رسيدن به آن، مديريت صحيح است.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۸۰۷
#ص_40_36
قسمت اول
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیات ۴۰- ۳۶ :
(قسمت دوم)
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَآءً حَيْثُ أَصَابَ (٣٦)
وَ الشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّآءٍ وَ غَوَّاصٍ (٣٧)
وَ آخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ (٣٨)
هَٰذَا عَطَآؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ (٣٩)
وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَىٰ وَ حُسْنَ مَآبٍ (٤٠)
ترجمه:
با اجابت دعای او، باد را مسخّر او كردیم كه به فرمان او هر جا كه میخواست آرام روان میشد. (۳۶)
و هر بنّا و غواصی از شیاطین را [مسخّر او کردیم] (۳۷)
و دیگر شیاطین را كه با غل و زنجیر به هم بسته بودند [در سلطه او درآوردیم، تا نتوانند در حكومت او فتنه و آشوب برپا كنند.] (۳۸)
[و به او گفتیم:] این عطای بیحساب ماست. [به هر كس خواهی] بیحساب ببخش و [از هر كس خواهی] دریغ كن. (۳۹)
بیتردید او نزد ما منزلتی بلند و سرانجامی نیكو دارد. (۴۰)
پیام آیه شریفه:
۱. خداوند دعای صالحان را اجابت میكند. "هَبْ لِی مُلْكاً ... فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ"
۲. اجابت پروردگار، نشانهی روا بودن درخواستِ حضرت سلیمان علیه السلام مبنی بر حكومت بینظیر است. "هَبْ لِی مُلْكاً ... فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ"
۳. با ارادهی خداوند، طبیعت، هم میتواند مفید باشد، هم مضر. «بِرِیحٍ صَرْصَرٍ» (حاقّه، ۶)، «فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ»
۴. انبیا دارای ولایت تكوینی هستند. "تَجْرِی بِأَمْرِهِ ... حَیْثُ أَصابَ"
۵. در برابر حكومت حضرت سلیمان علیه السلام، هنوز صنعت دنیا بسیار عقب مانده است. «فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ ... وَ الشَّیاطِینَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
۶. جنّیان میتوانند به سود انسان كار كنند. «الشَّیاطِینَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
۷. از نیروهای متمرّد نیز میتوان با مدیریّت صحیح بهرهبرداری كرد. «الشَّیاطِینَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
۸. جنّ، دارای عقل و شعور و تخصص است. «بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
۹. انسان علاوه بر قدرت تسلّط بر انسانهای دیگر و طبیعت، قدرت تسلّط بر جن و شیاطین را نیز دارد. «بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
۱۰. دریا یكی از منابع ثروت و قدرت است. «وَ الشَّیاطِینَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
۱۱. در مدیریّت برای اجرای طرحهای مهم، باید همهی نیروها را به کار گرفت. «كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
۱۲. استفاده از تخصص بیگانگان و غیر مؤمنان مانعی ندارد. «الشَّیاطِینَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
۱۳. در حكومت الهی نیز زندان ضروری است. از اینكه بعضی جنّیان بنّاء و غواص بودند و بعضی در قید و بند، معلوم میشود كه این دسته از جنیان اگر آزاد بودند، در حكومت حضرت سلیمان علیه السلام اخلال ایجاد میكردند. «مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفادِ»
۱۴. در حكومتهای الهی، از سوی خداوند، قدرت و اختیارات به حاكم تفویض میشود. «فَسَخَّرْنا ... هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ»
۱۵. در میان عطا و منع، تقدم با بخشش است. («فَامْنُنْ» قبل از «أَمْسِكْ» است.)
۱۶. حكومتی الهی است كه در آن امنیّت، صنعت، مدیریّت و امكانات طبیعی، همراه با مقام معنوی باشد. «فَسَخَّرْنا ... بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ ... وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفی»
۱۷. توسعهی مادّی «بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ» با مقام قرب الهی منافاتی ندارد. «ثُمَّ أَنابَ ... قالَ رَبِّ اغْفِرْ ... إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفی»
۱۸. حكومتها در آغاز كار خود محبوبیّت نسبی دارند، ولی به تدریج از محبوبیّت و قدرت آنها كاسته میشود، لیكن حكومت حضرت سلیمان علیه السلام خوش عاقبت بود. «حُسْنَ مَآبٍ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كُلُّ ذي رُتبَةٍ سَنِيَّةٍ مَحسودٌ
بر هر بلند مرتبه اى حسد مى برند.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۸۶۲
#ص_40_36
قسمت دوم
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیات ۴۰- ۳۶ :
(قسمت دوم)
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَآءً حَيْثُ أَصَابَ (٣٦)
وَ الشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّآءٍ وَ غَوَّاصٍ (٣٧)
وَ آخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ (٣٨)
هَٰذَا عَطَآؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ (٣٩)
وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَىٰ وَ حُسْنَ مَآبٍ (٤٠)
ترجمه:
با اجابت دعای او، باد را مسخّر او كردیم كه به فرمان او هر جا كه میخواست آرام روان میشد. (۳۶)
و هر بنّا و غواصی از شیاطین را [مسخّر او کردیم] (۳۷)
و دیگر شیاطین را كه با غل و زنجیر به هم بسته بودند [در سلطه او درآوردیم، تا نتوانند در حكومت او فتنه و آشوب برپا كنند.] (۳۸)
[و به او گفتیم:] این عطای بیحساب ماست. [به هر كس خواهی] بیحساب ببخش و [از هر كس خواهی] دریغ كن. (۳۹)
بیتردید او نزد ما منزلتی بلند و سرانجامی نیكو دارد. (۴۰)
پیام آیه شریفه:
۱. خداوند دعای صالحان را اجابت میكند. "هَبْ لِی مُلْكاً ... فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ"
۲. اجابت پروردگار، نشانهی روا بودن درخواستِ حضرت سلیمان علیه السلام مبنی بر حكومت بینظیر است. "هَبْ لِی مُلْكاً ... فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ"
۳. با ارادهی خداوند، طبیعت، هم میتواند مفید باشد، هم مضر. «بِرِیحٍ صَرْصَرٍ» (حاقّه، ۶)، «فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ»
۴. انبیا دارای ولایت تكوینی هستند. "تَجْرِی بِأَمْرِهِ ... حَیْثُ أَصابَ"
۵. در برابر حكومت حضرت سلیمان علیه السلام، هنوز صنعت دنیا بسیار عقب مانده است. «فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ ... وَ الشَّیاطِینَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
۶. جنّیان میتوانند به سود انسان كار كنند. «الشَّیاطِینَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
۷. از نیروهای متمرّد نیز میتوان با مدیریّت صحیح بهرهبرداری كرد. «الشَّیاطِینَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
۸. جنّ، دارای عقل و شعور و تخصص است. «بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
۹. انسان علاوه بر قدرت تسلّط بر انسانهای دیگر و طبیعت، قدرت تسلّط بر جن و شیاطین را نیز دارد. «بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
۱۰. دریا یكی از منابع ثروت و قدرت است. «وَ الشَّیاطِینَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
۱۱. در مدیریّت برای اجرای طرحهای مهم، باید همهی نیروها را به کار گرفت. «كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
۱۲. استفاده از تخصص بیگانگان و غیر مؤمنان مانعی ندارد. «الشَّیاطِینَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»
۱۳. در حكومت الهی نیز زندان ضروری است. از اینكه بعضی جنّیان بنّاء و غواص بودند و بعضی در قید و بند، معلوم میشود كه این دسته از جنیان اگر آزاد بودند، در حكومت حضرت سلیمان علیه السلام اخلال ایجاد میكردند. «مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفادِ»
۱۴. در حكومتهای الهی، از سوی خداوند، قدرت و اختیارات به حاكم تفویض میشود. «فَسَخَّرْنا ... هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ»
۱۵. در میان عطا و منع، تقدم با بخشش است. («فَامْنُنْ» قبل از «أَمْسِكْ» است.)
۱۶. حكومتی الهی است كه در آن امنیّت، صنعت، مدیریّت و امكانات طبیعی، همراه با مقام معنوی باشد. «فَسَخَّرْنا ... بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ ... وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفی»
۱۷. توسعهی مادّی «بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ» با مقام قرب الهی منافاتی ندارد. «ثُمَّ أَنابَ ... قالَ رَبِّ اغْفِرْ ... إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفی»
۱۸. حكومتها در آغاز كار خود محبوبیّت نسبی دارند، ولی به تدریج از محبوبیّت و قدرت آنها كاسته میشود، لیكن حكومت حضرت سلیمان علیه السلام خوش عاقبت بود. «حُسْنَ مَآبٍ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كُلُّ ذي رُتبَةٍ سَنِيَّةٍ مَحسودٌ
بر هر بلند مرتبه اى حسد مى برند.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۸۶۲
#ص_40_36
قسمت دوم
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیات ۴۲ - ۴۱ :
وَ اذْكُرْ عَبْدَنَآ أَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُٓ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَ عَذَابٍ (٤١)
ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَٰذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَ شَرَابٌ (٤٢)
ترجمه :
و بنده ما ایوب را یاد كن، هنگامی كه پروردگارش را ندا داد كه شیطان [به سبب رنج و شكنجهای كه دچارش هستم] مرا سرزنش و شماتت میكند [تا از رحمت تو دلسردم کند!] (۴۱)
[به او گفتیم:] با پایت به زمین بكوب (تا چشمهی آبی بجوشد.) این آبی است (مناسب) برای شسشتو و خنک برای نوشیدن. (۴۲)
«نُصْب» به معنای رنج و سختی است. «ركض» كوبیدن پا بر زمین است و «مُغْتَسَلٌ» به آب یا محل شستن گویند.
در روایات آمده است: حضرت ایّوب دارای اموال، فرزندان و امكانات زیادی بود و همواره خدا را سپاس میگفت. شیطان به خداوند عرضه داشت كه اگر ایّوب را شاكر میبینی، به خاطر نعمت فراوانی است كه به او دادهای و اگر این نعمتها از او گرفته شود، او بندهی شكرگزاری نخواهد بود.
خداوند به شیطان اجازه داد بر دنیای ایّوب مسلّط شود. او ابتدا اموال، گوسفندان و زراعتهای حضرت ایّوب علیه السلام را دچار آفت و بلا كرد، امّا تأثیری در او نگذاشت؛ سپس بر بدن ایّوب مسلط شد و او چنان بیمار شد كه از شدّت درد و رنجوری اسیر بستر شد، اما از مقام شكر او چیزی كاسته نشد.
چون حضرت ایّوب علیه السلام از این امتحان سخت الهی پیروز بیرون آمد؛ خداوند دوباره نعمتهای خود را به او بازگرداند و سلامتی جسمش را بازیافت.
خداوند برای بازگرداندن سلامتی به جسم ایّوب، به او فرمان میدهد با كوبیدن پا بر زمین، به قدرت الهی چشمهی آبی جاری شود و با شستشوی بدن خود در آن آب، جسمش را از هر بیماری پاك کند.
تحمّل سختی از سوی انبیا بركاتی دارد، از جمله:
الف) مردم درباره آنها دچار غلوّ نمیشوند.
ب) آنها در اثر صبر، مقام ویژهای کسب میکنند.
ج) اگر بزرگان و پیشروان نیز سختی ببینند، فقرا، ضعفا و بیماران تحقیر نمیشوند.
د) مردم، راه برخورد با مشكلات را از آنها میآموزند.
بر اساس روایات، برخی مردم گمان كردند حضرت ایّوب علیه السلام گناهی مرتكب شده كه گرفتار چنین بلایی شده است؛ لذا او را شماتت میكردند؛ در حالی كه برای اولیای خدا، بلا مایهی رشد و كسب درجه است.
در این سوره، شرح حال متفاوت دو پیامبر الهی مطرح شده است: یكی حضرت سلیمان علیه السلام، پیامبری كه بالاترین قدرت و امكانات را داشت؛ دیگری حضرت ایّوب علیه السلام، پیامبری كه برای مدتی طولانی سختترین تلخیها را تحمل کرد.
قرآن کریم هر دو پیامبر را با عبارت «نِعْمَ الْعَبْدُ» ستایش میكند، زیرا نه رفاه، نه رنج، هیچكدام نتوانست آنها را از مدار بندگی خدا خارج کند.
آری، غوّاص و صیّاد ماهر، چه در دریای شور، چه در دریای شیرین؛ كار خود را به بهترین وجه انجام میدهد و شوری و شیرینی آب در صیّادی و غوّاصی او اثری ندارد.
پیام آیه شریفه:
۱. تاریخ مردان بزرگ نباید فراموش شود. تاریخ انبیا حتّی برای پیامبر اسلام سازنده است، زیرا آشنائی با مشكلات دیگران مایه تقویت صبر و شكیبایی است. «وَ اذْكُرْ عَبْدَنا أَیُّوبَ»
۲. حضرت ایّوب علیه السلام بنده حقیقی خداوند بود. «عَبْدَنا»
۳. شكوه كردن از مشكلات نزد خدا، مانعی ندارد. «نادی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ»
۴. شیطان بر روح و اعتقادات اولیای خدا سلطهای ندارد، امّا نسبت به جسم آنها میتواند نقش ایذایی داشته باشد. «مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ»
۵. رنجها و مصیبتها، میدانی مناسب برای وسوسه شیاطین است. «بِنُصْبٍ»
۶. دعا، جلوهای از عبودیّت است. «عَبْدَنا أَیُّوبَ إِذْ نادی رَبَّهُ»
۷. برای رفع گرفتاریها و مشكلات، دعا كنیم. «نادی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ»
۸. دعای انبیا مستجاب است و به دنبال سختیها، گشایش است. «ارْكُضْ بِرِجْلِكَ»
۹. چشیدن سختیها، همه جا نشانهی دوری از خدا نیست. (گاهی ولی خدا سختترین شرایط را تحمّل میكند، سپس با زدن پا بر زمین چشمهی آب خنك برایش جاری میشود.) «هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ»
۱۰. شستشو با آب سرد برای سلامتی مفید است. «مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ» (آب شستشو نیز باید تمیز و قابل آشامیدن باشد.)
۱۱. طبیعت مسخّر خداوند است و خداوند آن را مسخّر اولیای خود میكند. «ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كُلُّ امرِءٍ يَميلُ إلى مِثلِهِ
هر انسانی به همانند خود گرايش دارد.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۸۶۵
#ص_42_41
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیات ۴۲ - ۴۱ :
وَ اذْكُرْ عَبْدَنَآ أَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُٓ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَ عَذَابٍ (٤١)
ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَٰذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَ شَرَابٌ (٤٢)
ترجمه :
و بنده ما ایوب را یاد كن، هنگامی كه پروردگارش را ندا داد كه شیطان [به سبب رنج و شكنجهای كه دچارش هستم] مرا سرزنش و شماتت میكند [تا از رحمت تو دلسردم کند!] (۴۱)
[به او گفتیم:] با پایت به زمین بكوب (تا چشمهی آبی بجوشد.) این آبی است (مناسب) برای شسشتو و خنک برای نوشیدن. (۴۲)
«نُصْب» به معنای رنج و سختی است. «ركض» كوبیدن پا بر زمین است و «مُغْتَسَلٌ» به آب یا محل شستن گویند.
در روایات آمده است: حضرت ایّوب دارای اموال، فرزندان و امكانات زیادی بود و همواره خدا را سپاس میگفت. شیطان به خداوند عرضه داشت كه اگر ایّوب را شاكر میبینی، به خاطر نعمت فراوانی است كه به او دادهای و اگر این نعمتها از او گرفته شود، او بندهی شكرگزاری نخواهد بود.
خداوند به شیطان اجازه داد بر دنیای ایّوب مسلّط شود. او ابتدا اموال، گوسفندان و زراعتهای حضرت ایّوب علیه السلام را دچار آفت و بلا كرد، امّا تأثیری در او نگذاشت؛ سپس بر بدن ایّوب مسلط شد و او چنان بیمار شد كه از شدّت درد و رنجوری اسیر بستر شد، اما از مقام شكر او چیزی كاسته نشد.
چون حضرت ایّوب علیه السلام از این امتحان سخت الهی پیروز بیرون آمد؛ خداوند دوباره نعمتهای خود را به او بازگرداند و سلامتی جسمش را بازیافت.
خداوند برای بازگرداندن سلامتی به جسم ایّوب، به او فرمان میدهد با كوبیدن پا بر زمین، به قدرت الهی چشمهی آبی جاری شود و با شستشوی بدن خود در آن آب، جسمش را از هر بیماری پاك کند.
تحمّل سختی از سوی انبیا بركاتی دارد، از جمله:
الف) مردم درباره آنها دچار غلوّ نمیشوند.
ب) آنها در اثر صبر، مقام ویژهای کسب میکنند.
ج) اگر بزرگان و پیشروان نیز سختی ببینند، فقرا، ضعفا و بیماران تحقیر نمیشوند.
د) مردم، راه برخورد با مشكلات را از آنها میآموزند.
بر اساس روایات، برخی مردم گمان كردند حضرت ایّوب علیه السلام گناهی مرتكب شده كه گرفتار چنین بلایی شده است؛ لذا او را شماتت میكردند؛ در حالی كه برای اولیای خدا، بلا مایهی رشد و كسب درجه است.
در این سوره، شرح حال متفاوت دو پیامبر الهی مطرح شده است: یكی حضرت سلیمان علیه السلام، پیامبری كه بالاترین قدرت و امكانات را داشت؛ دیگری حضرت ایّوب علیه السلام، پیامبری كه برای مدتی طولانی سختترین تلخیها را تحمل کرد.
قرآن کریم هر دو پیامبر را با عبارت «نِعْمَ الْعَبْدُ» ستایش میكند، زیرا نه رفاه، نه رنج، هیچكدام نتوانست آنها را از مدار بندگی خدا خارج کند.
آری، غوّاص و صیّاد ماهر، چه در دریای شور، چه در دریای شیرین؛ كار خود را به بهترین وجه انجام میدهد و شوری و شیرینی آب در صیّادی و غوّاصی او اثری ندارد.
پیام آیه شریفه:
۱. تاریخ مردان بزرگ نباید فراموش شود. تاریخ انبیا حتّی برای پیامبر اسلام سازنده است، زیرا آشنائی با مشكلات دیگران مایه تقویت صبر و شكیبایی است. «وَ اذْكُرْ عَبْدَنا أَیُّوبَ»
۲. حضرت ایّوب علیه السلام بنده حقیقی خداوند بود. «عَبْدَنا»
۳. شكوه كردن از مشكلات نزد خدا، مانعی ندارد. «نادی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ»
۴. شیطان بر روح و اعتقادات اولیای خدا سلطهای ندارد، امّا نسبت به جسم آنها میتواند نقش ایذایی داشته باشد. «مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ»
۵. رنجها و مصیبتها، میدانی مناسب برای وسوسه شیاطین است. «بِنُصْبٍ»
۶. دعا، جلوهای از عبودیّت است. «عَبْدَنا أَیُّوبَ إِذْ نادی رَبَّهُ»
۷. برای رفع گرفتاریها و مشكلات، دعا كنیم. «نادی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ»
۸. دعای انبیا مستجاب است و به دنبال سختیها، گشایش است. «ارْكُضْ بِرِجْلِكَ»
۹. چشیدن سختیها، همه جا نشانهی دوری از خدا نیست. (گاهی ولی خدا سختترین شرایط را تحمّل میكند، سپس با زدن پا بر زمین چشمهی آب خنك برایش جاری میشود.) «هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ»
۱۰. شستشو با آب سرد برای سلامتی مفید است. «مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ» (آب شستشو نیز باید تمیز و قابل آشامیدن باشد.)
۱۱. طبیعت مسخّر خداوند است و خداوند آن را مسخّر اولیای خود میكند. «ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كُلُّ امرِءٍ يَميلُ إلى مِثلِهِ
هر انسانی به همانند خود گرايش دارد.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۸۶۵
#ص_42_41
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیات ۴۴ - ۴۳ :
وَ وَهَبْنَا لَهُٓ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَ ذِكْرَىٰ لِأُولِي الْأَلْبَابِ (٤٣)
وَ خُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَ لَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُٓ أَوَّابٌ (٤٤)
ترجمه:
و خانوادهاش را [كه در حادثهها از دست داده بود] و مانند آنها را همراه با آنها به او بخشیدیم، تا رحمتی از سوی ما و تذكری برای خردمندان باشد. (۴۳)
و [به او گفتیم: چون سوگند خوردهای كه همسرت را برای اینكه تو را در امور معنوی ناراحت كرده بود، صد تازیانه بزنی] با دستت بستهای تركه خشك برگیر و همسرت را با آن بزن و سوگندت را مشكن.
بیتردید ما او (ایوب) را شكیبا یافتیم. نیكو بندهای بود. به یقین بسیار رجوع كننده به حق و به شدت متوجه خدا بود. (۴۴)
«ضِغاث» به دستهای از شاخهها و چوبهای نازك گویند. «حَنث» به معنای شكستن عهد و سوگند است.
چنانكه در روایات آمده است: همسر ایّوب، زنی فداكار بود كه در تمام دوران بیماری حضرت ایوب او را رها نكرد و از او پرستاری کرد. روزی شیطان در شكل یك انسان بر او ظاهر شد و گفت: من همسرت را درمان میكنم به شرط آنكه بپذیرد من عامل بهبودیاش بودهام.
وقتی این پیشنهاد را با حضرت ایّوب علیه السلام درميان گذاشت، او بر آشفت و گفت: تو فریب شیطان را خورده و چنین امری را پذیرفتهای، آنگاه سوگند یاد كرد كه همسرش را تنبیه كند.
پیام آیه شریفه:
۱. در سختیها، هرگز از رحمت خدا مأیوس نشوید. "وَهَبْنا لَهُ أَهْلَهُ ... رَحْمَةً مِنَّا"
۲. خاندان گسترده، یك نعمت الهی است. «وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ»
۳. گشایشها لطف الهی است، نه امتیاز و استحقاق ما. «رَحْمَةً مِنَّا»
۴. در فراز و نشیبها، فقط خردمندان درس عبرت میگیرند. «ذِكْری لِأُولِی الْأَلْبابِ»
۵. راه تخفیف كیفرها را از خداوند فراگیریم. «خُذْ بِیَدِكَ ضِغْثاً»
۶. حتّی حسن سابقه، فداكاری و از خاندان نبوّت بودن، مانع عمل به قانون نیست. «فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ»
۷. در شرایط سخت، به سراغ حل مسأله بروید، ولی قانون شكنی نكنید. «فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ»
۸. حرمت عهد و سوگند را حفظ كنیم. «لا تَحْنَثْ»
۹. صبر تلخ است، لیكن عاقبت میوهی شیرین میدهد. «وَهَبْنا لَهُ ... وَجَدْناهُ صابِراً»
۱۰. انابه و تضرع به درگاه خدا، سرچشمهی صبر است. «صابِراً ... إِنَّهُ أَوَّابٌ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كُلُّ داءٍ يُداوى اِلاّ سُوءَ الخُلقِ
هر دردى درمان مى شود، جز بد اخلاقى.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۸۸۰
#ص_44_43
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیات ۴۴ - ۴۳ :
وَ وَهَبْنَا لَهُٓ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَ ذِكْرَىٰ لِأُولِي الْأَلْبَابِ (٤٣)
وَ خُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَ لَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُٓ أَوَّابٌ (٤٤)
ترجمه:
و خانوادهاش را [كه در حادثهها از دست داده بود] و مانند آنها را همراه با آنها به او بخشیدیم، تا رحمتی از سوی ما و تذكری برای خردمندان باشد. (۴۳)
و [به او گفتیم: چون سوگند خوردهای كه همسرت را برای اینكه تو را در امور معنوی ناراحت كرده بود، صد تازیانه بزنی] با دستت بستهای تركه خشك برگیر و همسرت را با آن بزن و سوگندت را مشكن.
بیتردید ما او (ایوب) را شكیبا یافتیم. نیكو بندهای بود. به یقین بسیار رجوع كننده به حق و به شدت متوجه خدا بود. (۴۴)
«ضِغاث» به دستهای از شاخهها و چوبهای نازك گویند. «حَنث» به معنای شكستن عهد و سوگند است.
چنانكه در روایات آمده است: همسر ایّوب، زنی فداكار بود كه در تمام دوران بیماری حضرت ایوب او را رها نكرد و از او پرستاری کرد. روزی شیطان در شكل یك انسان بر او ظاهر شد و گفت: من همسرت را درمان میكنم به شرط آنكه بپذیرد من عامل بهبودیاش بودهام.
وقتی این پیشنهاد را با حضرت ایّوب علیه السلام درميان گذاشت، او بر آشفت و گفت: تو فریب شیطان را خورده و چنین امری را پذیرفتهای، آنگاه سوگند یاد كرد كه همسرش را تنبیه كند.
پیام آیه شریفه:
۱. در سختیها، هرگز از رحمت خدا مأیوس نشوید. "وَهَبْنا لَهُ أَهْلَهُ ... رَحْمَةً مِنَّا"
۲. خاندان گسترده، یك نعمت الهی است. «وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ»
۳. گشایشها لطف الهی است، نه امتیاز و استحقاق ما. «رَحْمَةً مِنَّا»
۴. در فراز و نشیبها، فقط خردمندان درس عبرت میگیرند. «ذِكْری لِأُولِی الْأَلْبابِ»
۵. راه تخفیف كیفرها را از خداوند فراگیریم. «خُذْ بِیَدِكَ ضِغْثاً»
۶. حتّی حسن سابقه، فداكاری و از خاندان نبوّت بودن، مانع عمل به قانون نیست. «فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ»
۷. در شرایط سخت، به سراغ حل مسأله بروید، ولی قانون شكنی نكنید. «فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ»
۸. حرمت عهد و سوگند را حفظ كنیم. «لا تَحْنَثْ»
۹. صبر تلخ است، لیكن عاقبت میوهی شیرین میدهد. «وَهَبْنا لَهُ ... وَجَدْناهُ صابِراً»
۱۰. انابه و تضرع به درگاه خدا، سرچشمهی صبر است. «صابِراً ... إِنَّهُ أَوَّابٌ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كُلُّ داءٍ يُداوى اِلاّ سُوءَ الخُلقِ
هر دردى درمان مى شود، جز بد اخلاقى.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۸۸۰
#ص_44_43
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیات ۴۸ - ۴۵ :
وَ اذْكُرْ عِبَادَنَآ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصَارِ (٤٥)
إِنَّآ أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ (٤٦)
وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ (٤٧)
وَ اذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ (٤٨)
ترجمه:
و بندگان ما ابراهیم، اسحاق و یعقوب را یاد كن كه دارای قدرت و بصیرت بودند. (۴۵)
ما آنها را به خاطر بسیار یاد كردن از سرای آخرت، با اخلاصی ویژه خالص کردیم. (۴۶)
و بیتردید آنها در پیشگاه ما از برگزیدگان و نیكاناند. (۴۷)
و اسماعیل و یَسَع و ذوالكفل را یاد كن، که همه از نیكاناند. (۴۸)
در این آیات نام شش نفر از انبیا (ابراهیم، اسحاق، یعقوب، اسماعیل، یسع و ذوالكفل) آمده و برای آنها شش صفت ذكر شده است: بندگی خدا، قدرت، بصیرت، خلوص، برگزیدگی و نیكی.
«مصطفین» جمع «مصطفی» به معنای برگزیده است. «اخیار» جمع «خیر» به معنای اهل خیر و نیكی است.
«الْیَسَعَ» كه نام او دو بار در قرآن آمده است؛ یكی از پیامبران الهی است.
در روایتی از حضرت ثامن الحجج آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام آمده است كه این پیامبر همانند حضرت عیسی علیه السلام مرده زنده میكرد.
حضرت امام جواد الائمه علیه السلام در پاسخ عبدالعظیم حسنی فرمود: حضرت ذوالكفل علیه السلام بعد از حضرت سلیمان علیه السلام جزء ۳۱۳ نفر از پیامبران مرسل و برجسته بود كه مثل حضرت داوود عليهالسلام، قضاوت میكرد و جز برای خدا خشم نكرد.
پیام آیه شریفه:
۱. تاریخ پاكان، پیامبران و بزرگان را زنده نگاه داریم. «وَ اذْكُرْ عِبادَنا»
۲. سرچشمهی همهی كمالات پیامبران، عبودیّت است. «عِبادَنا» قبل از كمالات دیگر ذكر شده است.
۳. رهبر الهی، قدرت و بصیرت دارد. «أُولِی الْأَیْدِی وَ الْأَبْصارِ»
۴. نشانهی لطف خاص خداوند به بندهاش آن است كه او همواره یاد قیامت باشد. "أَخْلَصْناهُمْ ... ذِكْرَی الدَّارِ"
۵. آخرت اندیشی و دوری از دنیاطلبی، از خصوصیات رهبران الهی است. «إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَی الدَّارِ»
۶. یاد قیامت، مایه نزدیك شدن انسان به اخلاص است. "أَخْلَصْناهُمْ ... ذِكْرَی الدَّارِ"
۷. آخرت اندیشی به انسان بصیرت میدهد. "أُولِی الْأَیْدِی وَ الْأَبْصارِ ... إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ ..."
۸. بالاترین ارزش، آبرو داشتن نزد خداست. «عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ»
۹. كسی كه بندهی خالص و نیك خدا باشد؛ خداوند نام او را گرامی میدارد (شما به فكر نام نیك نباشید.) "وَ اذْكُرْ ... وَ اذْكُرْ ..."
۱۰. یكی از راههای دعوت به خیر، تجلیل از اهل خیر است. "وَ اذْكُرْ ..."
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كُلُّ شَىءٍ يَنقُصُ عَلَى الإنفاقِ إلاَّ العِلمَ
هر چيزى با بخشيدن كم مى شود، جز دانش.
غررالحکم حدیث شماره ۶۸۸۸
#ص_48_45
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیات ۴۸ - ۴۵ :
وَ اذْكُرْ عِبَادَنَآ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصَارِ (٤٥)
إِنَّآ أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ (٤٦)
وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ (٤٧)
وَ اذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ (٤٨)
ترجمه:
و بندگان ما ابراهیم، اسحاق و یعقوب را یاد كن كه دارای قدرت و بصیرت بودند. (۴۵)
ما آنها را به خاطر بسیار یاد كردن از سرای آخرت، با اخلاصی ویژه خالص کردیم. (۴۶)
و بیتردید آنها در پیشگاه ما از برگزیدگان و نیكاناند. (۴۷)
و اسماعیل و یَسَع و ذوالكفل را یاد كن، که همه از نیكاناند. (۴۸)
در این آیات نام شش نفر از انبیا (ابراهیم، اسحاق، یعقوب، اسماعیل، یسع و ذوالكفل) آمده و برای آنها شش صفت ذكر شده است: بندگی خدا، قدرت، بصیرت، خلوص، برگزیدگی و نیكی.
«مصطفین» جمع «مصطفی» به معنای برگزیده است. «اخیار» جمع «خیر» به معنای اهل خیر و نیكی است.
«الْیَسَعَ» كه نام او دو بار در قرآن آمده است؛ یكی از پیامبران الهی است.
در روایتی از حضرت ثامن الحجج آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام آمده است كه این پیامبر همانند حضرت عیسی علیه السلام مرده زنده میكرد.
حضرت امام جواد الائمه علیه السلام در پاسخ عبدالعظیم حسنی فرمود: حضرت ذوالكفل علیه السلام بعد از حضرت سلیمان علیه السلام جزء ۳۱۳ نفر از پیامبران مرسل و برجسته بود كه مثل حضرت داوود عليهالسلام، قضاوت میكرد و جز برای خدا خشم نكرد.
پیام آیه شریفه:
۱. تاریخ پاكان، پیامبران و بزرگان را زنده نگاه داریم. «وَ اذْكُرْ عِبادَنا»
۲. سرچشمهی همهی كمالات پیامبران، عبودیّت است. «عِبادَنا» قبل از كمالات دیگر ذكر شده است.
۳. رهبر الهی، قدرت و بصیرت دارد. «أُولِی الْأَیْدِی وَ الْأَبْصارِ»
۴. نشانهی لطف خاص خداوند به بندهاش آن است كه او همواره یاد قیامت باشد. "أَخْلَصْناهُمْ ... ذِكْرَی الدَّارِ"
۵. آخرت اندیشی و دوری از دنیاطلبی، از خصوصیات رهبران الهی است. «إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَی الدَّارِ»
۶. یاد قیامت، مایه نزدیك شدن انسان به اخلاص است. "أَخْلَصْناهُمْ ... ذِكْرَی الدَّارِ"
۷. آخرت اندیشی به انسان بصیرت میدهد. "أُولِی الْأَیْدِی وَ الْأَبْصارِ ... إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ ..."
۸. بالاترین ارزش، آبرو داشتن نزد خداست. «عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ»
۹. كسی كه بندهی خالص و نیك خدا باشد؛ خداوند نام او را گرامی میدارد (شما به فكر نام نیك نباشید.) "وَ اذْكُرْ ... وَ اذْكُرْ ..."
۱۰. یكی از راههای دعوت به خیر، تجلیل از اهل خیر است. "وَ اذْكُرْ ..."
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كُلُّ شَىءٍ يَنقُصُ عَلَى الإنفاقِ إلاَّ العِلمَ
هر چيزى با بخشيدن كم مى شود، جز دانش.
غررالحکم حدیث شماره ۶۸۸۸
#ص_48_45
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیات ۵۴ - ۴۹ :
هَٰذَا ذِكْرٌ وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ (٤٩)
جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوَابُ (٥٠)
مُتَّكِئِينَ فِيهَا يَدْعُونَ فِيهَا بِفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرَابٍ (٥١)
وَ عِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ (٥٢)
هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ (٥٣)
إِنَّ هَٰذَا لَرِزْقُنَا مَا لَهُ مِنْ نَفَادٍ (٥٤)
ترجمه:
این [سرگذشتهای سازنده] مایه عبرت و پند است و بیتردید برای پرهیزكاران بازگشتگاه نیكویی در پيش است. (۴۹)
[آن بازگشتگاه] بهشتهای جاویدانی است كه درهایش را به روی آنها گشودهاند (۵۰)
در حالی كه در آنجا بر تختها تكیه میزنند و میوههای فراوان و نوشیدنی دلخواهشان را میطلبند (۵۱)
و نزد آنها زنانی است كه فقط به شوهران شان عشق میورزند و با شوهرانشان هم سن و سالاند. (۵۲)
[به آنها گویند:] این است آنچه شما را برای روز حساب وعده میدادند. (۵۳)
بیتردید این [نعمتهای عالم آخرت] عطای ماست كه برای آن پایانی نیست. (۵۴)
پیام آیه شریفه:
۱. نقل تاریخ نباید سرگرمی باشد، بلكه باید هدفدار و وسیلهی هوشیاری باشد. "وَ اذْكُرْ ... هذا ذِكْرٌ"
۲. ذكر، ابعاد مختلفی دارد:
قرآن ذكر است. «نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ» (حجر، ۹)
نماز ذكر است. «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِی» (طه، ۱۴)
تاریخ بزرگان نیز ذكر است. «هذا ذِكْرٌ» (تاریخ بزرگان وسیله یادآوری و درس آموزی است.)
۳. تقوا وسیلهی خوش عاقبتی است. «لِلْمُتَّقِینَ لَحُسْنَ مَآبٍ» (كلمه «مَآبٍ» به معنای مرجع و بازگشت است.)
۴. برای جذب مردم، به كلّی گویی اكتفا نكنید. (تنها به «لَحُسْنَ مَآبٍ» اكتفا نشده، بلكه به دنبال آن آمده است: جَنَّاتِ عَدْنٍ ...)
۵. شناخت تاریخ گذشته و توجّه به جاذبههای آینده، در گرایش مردم به حقّ مؤثّر است. "وَ اذْكُرْ ... لَحُسْنَ مَآبٍ جَنَّاتِ عَدْنٍ"
۶. انواع نعمت در بهشت جمع است. تعدّد باغها «جَنَّاتِ» ابدیّت «عَدْنٍ» سهل الوصول بودن «مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ» وفور و كثرت «بِفاكِهَةٍ كَثِیرَةٍ»
۷. نشانه همسر خوب آن است كه به غیر همسر خود چشم ندوزد. «قاصِراتُ الطَّرْفِ»
۸. نعمتهای بهشتی، هم حساب و كتاب دارد «لِیَوْمِ الْحِسابِ» ؛ هم دائمی است. «ما لَهُ مِنْ نَفادٍ»
۹. معاد، جسمانی است. (تكیه كردن بر تخت، خوردن میوه، نوشیدن شراب و داشتن همسر، همه و همه نشانه آن است كه معاد جسمانی است.) «مُتَّكِئِینَ ... بِفاكِهَةٍ ... شَرابٍ ... قاصِراتُ الطَّرْفِ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كُلُّ شَىءٍ لا يَحسُنُ نَشرُهُ أمانَةٌ وَ إن لَم يُستَكتَم
هر چه كه افشاى آن پسنديده نباشد، امانت است، اگر چه پنهان كردنش را درخواست نكرده باشند.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۸۹۷
#ص_54_49
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیات ۵۴ - ۴۹ :
هَٰذَا ذِكْرٌ وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ (٤٩)
جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوَابُ (٥٠)
مُتَّكِئِينَ فِيهَا يَدْعُونَ فِيهَا بِفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرَابٍ (٥١)
وَ عِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ (٥٢)
هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ (٥٣)
إِنَّ هَٰذَا لَرِزْقُنَا مَا لَهُ مِنْ نَفَادٍ (٥٤)
ترجمه:
این [سرگذشتهای سازنده] مایه عبرت و پند است و بیتردید برای پرهیزكاران بازگشتگاه نیكویی در پيش است. (۴۹)
[آن بازگشتگاه] بهشتهای جاویدانی است كه درهایش را به روی آنها گشودهاند (۵۰)
در حالی كه در آنجا بر تختها تكیه میزنند و میوههای فراوان و نوشیدنی دلخواهشان را میطلبند (۵۱)
و نزد آنها زنانی است كه فقط به شوهران شان عشق میورزند و با شوهرانشان هم سن و سالاند. (۵۲)
[به آنها گویند:] این است آنچه شما را برای روز حساب وعده میدادند. (۵۳)
بیتردید این [نعمتهای عالم آخرت] عطای ماست كه برای آن پایانی نیست. (۵۴)
پیام آیه شریفه:
۱. نقل تاریخ نباید سرگرمی باشد، بلكه باید هدفدار و وسیلهی هوشیاری باشد. "وَ اذْكُرْ ... هذا ذِكْرٌ"
۲. ذكر، ابعاد مختلفی دارد:
قرآن ذكر است. «نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ» (حجر، ۹)
نماز ذكر است. «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِی» (طه، ۱۴)
تاریخ بزرگان نیز ذكر است. «هذا ذِكْرٌ» (تاریخ بزرگان وسیله یادآوری و درس آموزی است.)
۳. تقوا وسیلهی خوش عاقبتی است. «لِلْمُتَّقِینَ لَحُسْنَ مَآبٍ» (كلمه «مَآبٍ» به معنای مرجع و بازگشت است.)
۴. برای جذب مردم، به كلّی گویی اكتفا نكنید. (تنها به «لَحُسْنَ مَآبٍ» اكتفا نشده، بلكه به دنبال آن آمده است: جَنَّاتِ عَدْنٍ ...)
۵. شناخت تاریخ گذشته و توجّه به جاذبههای آینده، در گرایش مردم به حقّ مؤثّر است. "وَ اذْكُرْ ... لَحُسْنَ مَآبٍ جَنَّاتِ عَدْنٍ"
۶. انواع نعمت در بهشت جمع است. تعدّد باغها «جَنَّاتِ» ابدیّت «عَدْنٍ» سهل الوصول بودن «مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ» وفور و كثرت «بِفاكِهَةٍ كَثِیرَةٍ»
۷. نشانه همسر خوب آن است كه به غیر همسر خود چشم ندوزد. «قاصِراتُ الطَّرْفِ»
۸. نعمتهای بهشتی، هم حساب و كتاب دارد «لِیَوْمِ الْحِسابِ» ؛ هم دائمی است. «ما لَهُ مِنْ نَفادٍ»
۹. معاد، جسمانی است. (تكیه كردن بر تخت، خوردن میوه، نوشیدن شراب و داشتن همسر، همه و همه نشانه آن است كه معاد جسمانی است.) «مُتَّكِئِینَ ... بِفاكِهَةٍ ... شَرابٍ ... قاصِراتُ الطَّرْفِ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كُلُّ شَىءٍ لا يَحسُنُ نَشرُهُ أمانَةٌ وَ إن لَم يُستَكتَم
هر چه كه افشاى آن پسنديده نباشد، امانت است، اگر چه پنهان كردنش را درخواست نكرده باشند.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۸۹۷
#ص_54_49
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیات ۶۱ - ۵۵
هَٰذَا وَ إِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ (٥٥)
جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ (٥٦)
هَٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَ غَسَّاقٌ (٥٧)
وَ آخَرُ مِنْ شَكْلِهِٓ أَزْوَاجٌ (٥٨)
هَٰذَا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ (٥٩)
قَالُوا بَلْ أَنْتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ (٦٠)
قَالُوا رَبَّنَا مَنْ قَدَّمَ لَنَا هَٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ (٦١)
ترجمه:
این [همه برای پرهیزكاران است] و بیتردید برای سركشان بدترین بازگشتگاه خواهد بود. (۵۵)
دوزخ كه در آن وارد میشوند و چه بد آرامگاهی است! (۵۶)
این آب جوشان و مایع چركین متعفّن است كه باید آن را بچشند! (۵۷)
و [جز اینها] عذابهای دیگری مانند آنرا دارند. (۵۸)
[چون پیشوایان كفر به دوزخ درآیند و پیروانشان را نیز راهی دوزخ كنند، ندا رسد:] این گروهی [از پیروان شما] هستند كه با فشار و زور، با شما وارد دوزخ میشوند. [پیشوایان كفر در پاسخ گویند:] خوشآمد و گشایشی بر آنها [كه پیروان ما بودند] مباد. بیتردید آنها با آتش خواهند سوخت. (۵۹)
[پیروان به پیشوایان] گویند: بلكه بر شما خوشآمد و گشایشی مباد. این عذاب را شما از پیش برای ما فراهم كردید و چه بد قرارگاهی است. (۶۰)
میگویند: پروردگارا! هر كس این عذاب را از پیش برای ما فراهم کرده است، برای او در آتش عذابی دو چندان بیفزا. (۶۱)
«مهاد» از «مهد» به معنای جایگاه و آرامگاه است.
«حَمِیمٌ» یعنی آب جوشان و «غَسَّاقٌ» یعنی چركابی كه از پوست دوزخیان میچكد.
«مُقْتَحِمٌ» ورود در كار ترسناك را گویند.
«شَكل» به معنای مثل و مانند و «أَزْواجٌ» به معنای انواع است، یعنی انواع دیگری از همین گونه عذاب دارند.
پیام آیه شریفه:
۱. سرلوحهی خوبیها تقواست و سرلوحهی بدیها طغیان و سركشی است. «إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ لَحُسْنَ مَآبٍ ... إِنَّ لِلطَّاغِینَ لَشَرَّ مَآبٍ»
۲. طغیان عامل بد عاقبتی است. «لِلطَّاغِینَ لَشَرَّ مَآبٍ»
۳. عذابهای دوزخ متنوّع و گوناگون است. «وَ آخَرُ مِنْ شَكْلِهِ أَزْواجٌ»
۴. در قیامت، پیروان فساد از پیشگامان خود تنفّر دارند. «أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنا»
۵. انسان، دوزخِ خود را از پیش میفرستد. «قَدَّمْتُمُوهُ لَنا»
۶. دعوت دیگران به گناه، سبب سلب مسئولیّت از گناهكار نیست. با این كه میگویند: «أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنا» شما این عذاب را برای ما فراهم كردید، ولی خودشان نیز در دوزخ گرفتارند.
۷. در نظام تربیتی اسلام، تشویق و تهدید در كنار هم است. (آیاتِ پاداش متّقین و كیفر طاغین)
۸. كسانی كه در دنیا و در مدار ایمان، به یكدیگر دعا نكنند؛ در آخرت و در دوزخ به یكدیگر نفرین خواهند كرد. «رَبَّنا مَنْ قَدَّمَ لَنا»
۹. تنها دعایی كه از دوزخیان مستجاب میشود، دعای افزودن عذاب برای پیش كسوتان كفر است. «فَزِدْهُ عَذاباً ضِعْفاً» «لِكُلٍّ ضِعْفٌ» (اعراف، ۳۹)
۱۰. ردّ و بدل كردن ناسزا، نوعی از برخوردهای دوزخیان با هم است. (گروهی میگویند: «لا مَرْحَباً بِكُمْ» ولی جواب میشنوند: «بَلْ أَنْتُمْ لا مَرْحَباً بِكُمْ»)
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كَم مِن صَعبٍ تَسَهَّلَ بِالرِّفقِ
بسا سختى كه با مدارا آسان شد.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۹۴۶
#ص_61_55
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیات ۶۱ - ۵۵
هَٰذَا وَ إِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ (٥٥)
جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ (٥٦)
هَٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَ غَسَّاقٌ (٥٧)
وَ آخَرُ مِنْ شَكْلِهِٓ أَزْوَاجٌ (٥٨)
هَٰذَا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ (٥٩)
قَالُوا بَلْ أَنْتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ (٦٠)
قَالُوا رَبَّنَا مَنْ قَدَّمَ لَنَا هَٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ (٦١)
ترجمه:
این [همه برای پرهیزكاران است] و بیتردید برای سركشان بدترین بازگشتگاه خواهد بود. (۵۵)
دوزخ كه در آن وارد میشوند و چه بد آرامگاهی است! (۵۶)
این آب جوشان و مایع چركین متعفّن است كه باید آن را بچشند! (۵۷)
و [جز اینها] عذابهای دیگری مانند آنرا دارند. (۵۸)
[چون پیشوایان كفر به دوزخ درآیند و پیروانشان را نیز راهی دوزخ كنند، ندا رسد:] این گروهی [از پیروان شما] هستند كه با فشار و زور، با شما وارد دوزخ میشوند. [پیشوایان كفر در پاسخ گویند:] خوشآمد و گشایشی بر آنها [كه پیروان ما بودند] مباد. بیتردید آنها با آتش خواهند سوخت. (۵۹)
[پیروان به پیشوایان] گویند: بلكه بر شما خوشآمد و گشایشی مباد. این عذاب را شما از پیش برای ما فراهم كردید و چه بد قرارگاهی است. (۶۰)
میگویند: پروردگارا! هر كس این عذاب را از پیش برای ما فراهم کرده است، برای او در آتش عذابی دو چندان بیفزا. (۶۱)
«مهاد» از «مهد» به معنای جایگاه و آرامگاه است.
«حَمِیمٌ» یعنی آب جوشان و «غَسَّاقٌ» یعنی چركابی كه از پوست دوزخیان میچكد.
«مُقْتَحِمٌ» ورود در كار ترسناك را گویند.
«شَكل» به معنای مثل و مانند و «أَزْواجٌ» به معنای انواع است، یعنی انواع دیگری از همین گونه عذاب دارند.
پیام آیه شریفه:
۱. سرلوحهی خوبیها تقواست و سرلوحهی بدیها طغیان و سركشی است. «إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ لَحُسْنَ مَآبٍ ... إِنَّ لِلطَّاغِینَ لَشَرَّ مَآبٍ»
۲. طغیان عامل بد عاقبتی است. «لِلطَّاغِینَ لَشَرَّ مَآبٍ»
۳. عذابهای دوزخ متنوّع و گوناگون است. «وَ آخَرُ مِنْ شَكْلِهِ أَزْواجٌ»
۴. در قیامت، پیروان فساد از پیشگامان خود تنفّر دارند. «أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنا»
۵. انسان، دوزخِ خود را از پیش میفرستد. «قَدَّمْتُمُوهُ لَنا»
۶. دعوت دیگران به گناه، سبب سلب مسئولیّت از گناهكار نیست. با این كه میگویند: «أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنا» شما این عذاب را برای ما فراهم كردید، ولی خودشان نیز در دوزخ گرفتارند.
۷. در نظام تربیتی اسلام، تشویق و تهدید در كنار هم است. (آیاتِ پاداش متّقین و كیفر طاغین)
۸. كسانی كه در دنیا و در مدار ایمان، به یكدیگر دعا نكنند؛ در آخرت و در دوزخ به یكدیگر نفرین خواهند كرد. «رَبَّنا مَنْ قَدَّمَ لَنا»
۹. تنها دعایی كه از دوزخیان مستجاب میشود، دعای افزودن عذاب برای پیش كسوتان كفر است. «فَزِدْهُ عَذاباً ضِعْفاً» «لِكُلٍّ ضِعْفٌ» (اعراف، ۳۹)
۱۰. ردّ و بدل كردن ناسزا، نوعی از برخوردهای دوزخیان با هم است. (گروهی میگویند: «لا مَرْحَباً بِكُمْ» ولی جواب میشنوند: «بَلْ أَنْتُمْ لا مَرْحَباً بِكُمْ»)
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كَم مِن صَعبٍ تَسَهَّلَ بِالرِّفقِ
بسا سختى كه با مدارا آسان شد.
غررالحکم، حدیث شماره ۶۹۴۶
#ص_61_55
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص آیات ۶۴ - ۶۲ :
وَ قَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرَارِ (٦٢)
أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ (٦٣)
إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ (٦٤)
ترجمه :
میگویند: ما را چه شده كه [مردان مؤمن و شایسته] ای كه آنها را از اشرار میشمردیم، نمیبینیم!؟ (۶۲)
آیا ما آنها را به ناحق به مسخره گرفتیم [و اكنون در بهشت جای دارند] یا [در دوزخاند و] دیدگان ما به آنها نمیافتد!؟ (۶۳)
بی تردید این گفتگوی خصمانه اهل آتش، حتمی و واقعشدنی است. (۶۴)
در روایات معتبر آمده است: گروهی از شیعیان نزد اهل بیت علیهم السلام شكایت كردند كه گروهی ما را رافضی میخوانند و از مشركان و كفّار بدتر میدانند. امام علیه السلام سوگند یاد كردند كه شما مشمول شفاعت ما میشوید و آنها در دوزخ سراغ شما را خواهند گرفت، سپس این آیه را تلاوت كردند: «وَ قالُوا ما لَنا لا نَری رِجالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ»
سیمایی از تخاصم مجرمان
در قیامت، هر كس دنبال شریك جرم میگردد، كه گناهش را گردن او بیندازد:
بعضی گویند: جامعه ما را منحرف كرد.
«لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِینَ» (سبأ، ۳۱)
بعضی گویند: دوست بد ما را منحرف كرد.
«لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّكْرِ» (فرقان، ۲۹)
بعضی گویند: شریك، ما را منحرف كرد.
«الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ» (زخرف، ۶۷)
بعضی گویند: بزرگان فاسد ما را منحرف كردهاند «أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا» (احزاب، ۶۷)
بعضی گویند: شیطان ما را منحرف كرد.
«فَلا تَلُومُونِی وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ» (ابراهیم، ۲۲)
پیام آیه شریفه:
۱. برخی از كسانی كه در دنیا از بدان محسوب شده و تحقیر میشوند؛ در بهشت كامیاب خواهند بود. «لا نَری رِجالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ»
۲. در دوزخ، افراد هوش و حواس دارند و یكدیگر را میشناسند. «ما لَنا لا نَری رِجالًا»
۳. زود قضاوت نكنیم، شاید افراد به ظاهر پست امروز، عالی مقامهای قیامت باشند. «نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ»
۴. قیامت روز اقرار است. «أَتَّخَذْناهُمْ سِخْرِیًّا»
۵. بهشتیان در مجلس اُنس بر تختها تكیه زدهاند، ولی دوزخیان با یكدیگر جرّ و بحث دارند. «مُتَّكِئِینَ فِیها»، «إِنَّ ذلِكَ لَحَقٌّ تَخاصُمُ أَهْلِ النَّارِ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كَم مِن مُسَوِّفٍ بِالعَمَلِ حَتّى هَجَمَ عَلَيهِ الأجَلُ
چه بسا كسانی كه براى اقدام و عمل، امروز و فردا مى كنند، تا زمانی كه مرگ بر آنها هجوم آورد!
غررالحکم، حدیث شماره ۶۹۵۴
#ص_64_62
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص آیات ۶۴ - ۶۲ :
وَ قَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرَارِ (٦٢)
أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ (٦٣)
إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ (٦٤)
ترجمه :
میگویند: ما را چه شده كه [مردان مؤمن و شایسته] ای كه آنها را از اشرار میشمردیم، نمیبینیم!؟ (۶۲)
آیا ما آنها را به ناحق به مسخره گرفتیم [و اكنون در بهشت جای دارند] یا [در دوزخاند و] دیدگان ما به آنها نمیافتد!؟ (۶۳)
بی تردید این گفتگوی خصمانه اهل آتش، حتمی و واقعشدنی است. (۶۴)
در روایات معتبر آمده است: گروهی از شیعیان نزد اهل بیت علیهم السلام شكایت كردند كه گروهی ما را رافضی میخوانند و از مشركان و كفّار بدتر میدانند. امام علیه السلام سوگند یاد كردند كه شما مشمول شفاعت ما میشوید و آنها در دوزخ سراغ شما را خواهند گرفت، سپس این آیه را تلاوت كردند: «وَ قالُوا ما لَنا لا نَری رِجالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ»
سیمایی از تخاصم مجرمان
در قیامت، هر كس دنبال شریك جرم میگردد، كه گناهش را گردن او بیندازد:
بعضی گویند: جامعه ما را منحرف كرد.
«لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِینَ» (سبأ، ۳۱)
بعضی گویند: دوست بد ما را منحرف كرد.
«لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّكْرِ» (فرقان، ۲۹)
بعضی گویند: شریك، ما را منحرف كرد.
«الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ» (زخرف، ۶۷)
بعضی گویند: بزرگان فاسد ما را منحرف كردهاند «أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا» (احزاب، ۶۷)
بعضی گویند: شیطان ما را منحرف كرد.
«فَلا تَلُومُونِی وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ» (ابراهیم، ۲۲)
پیام آیه شریفه:
۱. برخی از كسانی كه در دنیا از بدان محسوب شده و تحقیر میشوند؛ در بهشت كامیاب خواهند بود. «لا نَری رِجالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ»
۲. در دوزخ، افراد هوش و حواس دارند و یكدیگر را میشناسند. «ما لَنا لا نَری رِجالًا»
۳. زود قضاوت نكنیم، شاید افراد به ظاهر پست امروز، عالی مقامهای قیامت باشند. «نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ»
۴. قیامت روز اقرار است. «أَتَّخَذْناهُمْ سِخْرِیًّا»
۵. بهشتیان در مجلس اُنس بر تختها تكیه زدهاند، ولی دوزخیان با یكدیگر جرّ و بحث دارند. «مُتَّكِئِینَ فِیها»، «إِنَّ ذلِكَ لَحَقٌّ تَخاصُمُ أَهْلِ النَّارِ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كَم مِن مُسَوِّفٍ بِالعَمَلِ حَتّى هَجَمَ عَلَيهِ الأجَلُ
چه بسا كسانی كه براى اقدام و عمل، امروز و فردا مى كنند، تا زمانی كه مرگ بر آنها هجوم آورد!
غررالحکم، حدیث شماره ۶۹۵۴
#ص_64_62
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص، آیات ۷۰ - ۶۵ :
قُلْ إِنَّمَآ أَنَا مُنْذِرٌ وَ مَا مِنْ إِلَٰهٍ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (٦٥)
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ (٦٦)
قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ (٦٧)
أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ (٦٨)
مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰٓ إِذْ يَخْتَصِمُونَ (٦٩)
إِنْ يُوحَىٰٓ إِلَيَّ إِلَّآ أَنَّمَآ أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ (٧٠)
ترجمه:
بگو: من فقط هشدار دهندهام و هیچ معبودی جز خدای یگانه قهّار نیست. (۶۵)
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست، توانای شكست ناپذیر و بسیار آمرزنده است. (۶۶)
بگو آن خبری بزرگ است (۶۷)
كه شما از آن رویگردانید. (۶۸)
من از ملأ اعلی هنگامی كه [درباره آفرینش آدم] گفتگو میكردند، هیچ خبری ندارم. (۶۹)
به من وحی نمیشود جز برای اینكه من هشدار دهندهای روشنگرم. (۷۰)
«قهار» به معنای قدرت قاهرهای است كه همهی قدرتها، مقهور و محكوم او هستند.
در روایات میخوانیم: «نَبَأٌ عَظِیمٌ» مولا امیرالمؤمنین حضرت علیّ بن ابیطالب علیه السلام است و خود حضرت فرمود: «انا النبأ العظیم» چنانكه در دعای ندبه نیز خطاب به حضرت مهدی علیه السلام میگوییم: «یا بن النباء العظیم»
این معنا با ضمیر «هُوَ» كه در مورد انسان به كار میرود، سازگارتر است.
مراد از «ملا اعلی» همان «افق اعلی» است كه در سورهی نجم میخوانیم: «وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلی» و هدف معراج، بالا بردن سطح علمی پیامبر بود. «لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا»
بنابراین شاید آیات مذكور این مطلب را دنبال میكنند كه:
ای پیامبر! به مردم بگو: وجود علیّ بن ابیطالب خبر بزرگی است كه برخی از شما مسلمانان از او اعراض میكنید (و به سراغ دیگری میروید.)
من از عالم بالا بیخبر بودم، هنگامی كه مردم بر ولایت او مخاصمه میكردند؛ ولی در سفر معراج امامت مولا امیرالمؤمنین حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام مطرح و تثبیت شد و فكر نكنید امامت او نظر شخصی من است، هر چه هست وحی الهی است.
پیام آیه شریفه:
۱. وظیفه و جایگاه پیامبر اکرم، باید به مردم اعلام شود. «قُلْ»
۲. جایی كه غفلت همه را فراگرفته، باید از زاویهی انذار سخن گفت. «إِنَّما أَنَا مُنْذِرٌ»
۳. انسان با خطرها و آسیبهایی روبرو است، كه بواسطه انذار انبیا میتواند از آنها رهائی یابد. «أَنَا مُنْذِرٌ»
۴. نقش هشدار و انذار در تربیت، بیش از نقش بشارت است. «أَنَا مُنْذِرٌ»
۵. انذار زمانی مؤثّر است كه از سرچشمهی قاهر باشد. «أَنَا مُنْذِرٌ ... الْواحِدُ الْقَهَّارُ»
۶. اقتدار، در سایهی وحدت است. «الْواحِدُ الْقَهَّارُ» (در قرآن شش جا كلمهی قهار آمده است، كه در كنار همهی آنها كلمهی واحد است.)
۷. همه هستی تحت یك مدیریّت و اراده است. «الْواحِدُ الْقَهَّارُ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
۸. خداوند، تمام هستی را پرورش میدهد و همه را به سوی كمال میبرد. «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَا»
۹. مربّی باید هم قدرت داشته باشد، هم رحمت. "رَبُ ... الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ"
۱۰. اقبال یا اعراض مردم، نشانهی حقّانیّت یا بطلان امری نیست. «هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ»
۱۱. در تبلیغ و هدایت مردم، از روشهای روشن و بدون ابهام استفاده كنید. «نَذِیرٌ مُبِینٌ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كَيفَ تَصفُو فِكرَةُ مَن يَستَديِمُ الشِّبَعَ
انديشه كسى كه هميشه سير است، چگونه سامان مى یابد!؟
غررالحکم، حدیث شماره ۶۹۷۵
#ص_70_65
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص، آیات ۷۰ - ۶۵ :
قُلْ إِنَّمَآ أَنَا مُنْذِرٌ وَ مَا مِنْ إِلَٰهٍ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (٦٥)
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ (٦٦)
قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ (٦٧)
أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ (٦٨)
مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰٓ إِذْ يَخْتَصِمُونَ (٦٩)
إِنْ يُوحَىٰٓ إِلَيَّ إِلَّآ أَنَّمَآ أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ (٧٠)
ترجمه:
بگو: من فقط هشدار دهندهام و هیچ معبودی جز خدای یگانه قهّار نیست. (۶۵)
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست، توانای شكست ناپذیر و بسیار آمرزنده است. (۶۶)
بگو آن خبری بزرگ است (۶۷)
كه شما از آن رویگردانید. (۶۸)
من از ملأ اعلی هنگامی كه [درباره آفرینش آدم] گفتگو میكردند، هیچ خبری ندارم. (۶۹)
به من وحی نمیشود جز برای اینكه من هشدار دهندهای روشنگرم. (۷۰)
«قهار» به معنای قدرت قاهرهای است كه همهی قدرتها، مقهور و محكوم او هستند.
در روایات میخوانیم: «نَبَأٌ عَظِیمٌ» مولا امیرالمؤمنین حضرت علیّ بن ابیطالب علیه السلام است و خود حضرت فرمود: «انا النبأ العظیم» چنانكه در دعای ندبه نیز خطاب به حضرت مهدی علیه السلام میگوییم: «یا بن النباء العظیم»
این معنا با ضمیر «هُوَ» كه در مورد انسان به كار میرود، سازگارتر است.
مراد از «ملا اعلی» همان «افق اعلی» است كه در سورهی نجم میخوانیم: «وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلی» و هدف معراج، بالا بردن سطح علمی پیامبر بود. «لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا»
بنابراین شاید آیات مذكور این مطلب را دنبال میكنند كه:
ای پیامبر! به مردم بگو: وجود علیّ بن ابیطالب خبر بزرگی است كه برخی از شما مسلمانان از او اعراض میكنید (و به سراغ دیگری میروید.)
من از عالم بالا بیخبر بودم، هنگامی كه مردم بر ولایت او مخاصمه میكردند؛ ولی در سفر معراج امامت مولا امیرالمؤمنین حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام مطرح و تثبیت شد و فكر نكنید امامت او نظر شخصی من است، هر چه هست وحی الهی است.
پیام آیه شریفه:
۱. وظیفه و جایگاه پیامبر اکرم، باید به مردم اعلام شود. «قُلْ»
۲. جایی كه غفلت همه را فراگرفته، باید از زاویهی انذار سخن گفت. «إِنَّما أَنَا مُنْذِرٌ»
۳. انسان با خطرها و آسیبهایی روبرو است، كه بواسطه انذار انبیا میتواند از آنها رهائی یابد. «أَنَا مُنْذِرٌ»
۴. نقش هشدار و انذار در تربیت، بیش از نقش بشارت است. «أَنَا مُنْذِرٌ»
۵. انذار زمانی مؤثّر است كه از سرچشمهی قاهر باشد. «أَنَا مُنْذِرٌ ... الْواحِدُ الْقَهَّارُ»
۶. اقتدار، در سایهی وحدت است. «الْواحِدُ الْقَهَّارُ» (در قرآن شش جا كلمهی قهار آمده است، كه در كنار همهی آنها كلمهی واحد است.)
۷. همه هستی تحت یك مدیریّت و اراده است. «الْواحِدُ الْقَهَّارُ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
۸. خداوند، تمام هستی را پرورش میدهد و همه را به سوی كمال میبرد. «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَا»
۹. مربّی باید هم قدرت داشته باشد، هم رحمت. "رَبُ ... الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ"
۱۰. اقبال یا اعراض مردم، نشانهی حقّانیّت یا بطلان امری نیست. «هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ»
۱۱. در تبلیغ و هدایت مردم، از روشهای روشن و بدون ابهام استفاده كنید. «نَذِیرٌ مُبِینٌ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كَيفَ تَصفُو فِكرَةُ مَن يَستَديِمُ الشِّبَعَ
انديشه كسى كه هميشه سير است، چگونه سامان مى یابد!؟
غررالحکم، حدیث شماره ۶۹۷۵
#ص_70_65
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
. ﷽
سوره ص آیات ۷۴ - ۷۱ :
إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَآئِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِينٍ (٧١)
فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ (٧٢)
فَسَجَدَ الْمَلَآئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ (٧٣)
إِلَّآ إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ (٧٤)
ترجمه:
[یاد كن] هنگامی كه پروردگارت به فرشتگان گفت: همانا من بشری از گل خواهم آفرید. (۷۱)
پس زمانی كه اندامش را درست و معتدل کردم و از روح خود در او دمیدم؛ برای او سجده كنید. (۷۲)
پس فرشتگان همه با هم سجده كردند (۷۳)
مگر ابلیس كه تكبّر ورزید و از كافران شد. (۷۴)
«سَوَّیْتُهُ» از «استواء» به معنای اعتدال و استواری در آفرینش است.
ممكن است جمله «إِذْ قالَ» مربوط به جمله «تحیمون» در آیات قبل باشد، یعنی من از ملاء اعلی آنگاه كه فرشتگان بر سر آفرینش انسان با خداوند مجادله میكردند آگاه نبودم.
چنانكه در آیه ۳۰ سوره بقره خواندیم كه خداوند به فرشتگان فرمود: من در زمین خلیفه قرار میدهم، آنها گفتند که انسان موجود مفسد و خونریز است، از آفریدنش صرف نظر كن و ما تو را با حمد خود ستایش و تسبیح میكنیم.
ماجرای خلقت انسان و سجده فرشتگان بر او، در سورههای بقره، اعراف، حجر، اسراء و كهف آمده است و تكرار این داستان، بیانگر تعصّب و نژادپرستی ابلیس؛ حسادت بر انسان و خطر تكبّر و عدم توبه و عذرخواهی است كه در طول تاریخ، همهی انسانها به نحوی با آن روبرو هستند.
از سوی دیگر مسالهی توجّه دادن انسان به مقام انسانیّت است. انسانی كه مسجود فرشتگان است؛ باید هشیار باشد و ارزش خود را هدر ندهد.
مراد از «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» آن نیست كه چیزی از خدا جدا شده و به انسان ملحق شده است، بلكه منظور بیانِ منشأ و ریشهی روح انسان است كه از عالم بالاست، نه عالم خاكی.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند : خداوند آدم را آفرید و ما اهل بیت را در نسل او قرار داد و به خاطر كرامت ما، فرمان سجده صادر كرد. پس مسجود قرار گرفتن آدم، برای خداوند عبودیّت بود و برای آدم احترام، زیرا ما در صلب او بودیم.
پیام آیه شریفه:
۱. انسان تنها موجودی است كه خداوند آفریدن او را قبل از خلقتش به فرشتگان اعلام كرد. «قالَ رَبُّكَ»
۲. منشأ وجودی انسان، آب و خاك است. «خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِینٍ»
۳. روح، پس از جسم آفریده شده است. «فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»
۴. روح، از بدن مستقل و جداست. «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»
۵. فرشتگان به خاطر نفخهی الهی، به آدم سجده كردند؛ ولی برخی انسانها حتّی به خاطر ذات حقّ، برای خدا سجده نمیكنند. «مِنْ رُوحِی ... لَهُ ساجِدِینَ»
۶. انسان دارای دو بعد مادّی و معنوی است. «مِنْ طِینٍ ... مِنْ رُوحِی»
۷. لازمهی نزول الطاف الهی، وجود زمینهی مستعد آن است. تا وقتی که ظرفیّتهای مادّی لازم فراهم نشود؛ دمیده شدن روح الهی در آن ممكن نیست. «فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»
۸. روح، در بدن همهی جانداران هست، ولی تعبیر «رُوحِی» مخصوص انسان است كه از شرافت ویژهای برخوردار است. «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»
۹. روح، پدیدهای لطیف است. (كلمه نفح و دمیدن، بیانگر لطافت روح است.)
۱۰. فرشتگان مثل انسان مورد امر و نهی قرار میگیرند. «فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ»
۱۱. سجده بر انسان، به خاطر بعد روحی اوست، نه جسمی. «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ »
۱۲. سجده بر آدم چون به فرمان خداست، بندگی خداست؛ نه بندگی آدم. «فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ» (سجده مظهر بزرگداشت، كرامت و قبول خلافت انسان است، نه پرستش او.)
۱۳. لیاقت، از سابقه مهمتر است. (فرشتگان پیش از آدم خلق شده بودند، ولی چون لیاقت انسان بیشتر بود؛ آنها به او سجده كردند.) «لَهُ ساجِدِینَ»
۱۴. فرشتگان تسلیم خدایند. «فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ»
۱۵. عبادت دسته جمعی با شكوهتر است. همهی فرشتگان سجده كردند «كُلُّهُمْ» آن هم دسته جمعی. «أَجْمَعُونَ»
۱۶. در میان خوبان بودن مهم نیست، از خوبان بودن مهم است. «فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ ... إِلَّا إِبْلِیسَ»
۱۷. تكبّر، مانع تعبّد و تسلیم است. «اسْتَكْبَرَ وَ كانَ ...»
۱۸. ابلیس از اوّل كافر بود، لیكن ترك سجده، كفر او را آشکار كرد. «كانَ مِنَ الْكافِرِینَ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كَيفَ يُفرَحُ بِعُمرٍ تَنقُصُهُ السّاعات ۶۹۸۳
چگونه مى توان به عمرى شادمان شد، كه لحظه ها از آن مى كاهند!؟
غررالحکم، حدیث شماره ۶۹۸۳
#ص_74_71
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian
سوره ص آیات ۷۴ - ۷۱ :
إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَآئِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِينٍ (٧١)
فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ (٧٢)
فَسَجَدَ الْمَلَآئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ (٧٣)
إِلَّآ إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ (٧٤)
ترجمه:
[یاد كن] هنگامی كه پروردگارت به فرشتگان گفت: همانا من بشری از گل خواهم آفرید. (۷۱)
پس زمانی كه اندامش را درست و معتدل کردم و از روح خود در او دمیدم؛ برای او سجده كنید. (۷۲)
پس فرشتگان همه با هم سجده كردند (۷۳)
مگر ابلیس كه تكبّر ورزید و از كافران شد. (۷۴)
«سَوَّیْتُهُ» از «استواء» به معنای اعتدال و استواری در آفرینش است.
ممكن است جمله «إِذْ قالَ» مربوط به جمله «تحیمون» در آیات قبل باشد، یعنی من از ملاء اعلی آنگاه كه فرشتگان بر سر آفرینش انسان با خداوند مجادله میكردند آگاه نبودم.
چنانكه در آیه ۳۰ سوره بقره خواندیم كه خداوند به فرشتگان فرمود: من در زمین خلیفه قرار میدهم، آنها گفتند که انسان موجود مفسد و خونریز است، از آفریدنش صرف نظر كن و ما تو را با حمد خود ستایش و تسبیح میكنیم.
ماجرای خلقت انسان و سجده فرشتگان بر او، در سورههای بقره، اعراف، حجر، اسراء و كهف آمده است و تكرار این داستان، بیانگر تعصّب و نژادپرستی ابلیس؛ حسادت بر انسان و خطر تكبّر و عدم توبه و عذرخواهی است كه در طول تاریخ، همهی انسانها به نحوی با آن روبرو هستند.
از سوی دیگر مسالهی توجّه دادن انسان به مقام انسانیّت است. انسانی كه مسجود فرشتگان است؛ باید هشیار باشد و ارزش خود را هدر ندهد.
مراد از «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» آن نیست كه چیزی از خدا جدا شده و به انسان ملحق شده است، بلكه منظور بیانِ منشأ و ریشهی روح انسان است كه از عالم بالاست، نه عالم خاكی.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند : خداوند آدم را آفرید و ما اهل بیت را در نسل او قرار داد و به خاطر كرامت ما، فرمان سجده صادر كرد. پس مسجود قرار گرفتن آدم، برای خداوند عبودیّت بود و برای آدم احترام، زیرا ما در صلب او بودیم.
پیام آیه شریفه:
۱. انسان تنها موجودی است كه خداوند آفریدن او را قبل از خلقتش به فرشتگان اعلام كرد. «قالَ رَبُّكَ»
۲. منشأ وجودی انسان، آب و خاك است. «خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِینٍ»
۳. روح، پس از جسم آفریده شده است. «فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»
۴. روح، از بدن مستقل و جداست. «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»
۵. فرشتگان به خاطر نفخهی الهی، به آدم سجده كردند؛ ولی برخی انسانها حتّی به خاطر ذات حقّ، برای خدا سجده نمیكنند. «مِنْ رُوحِی ... لَهُ ساجِدِینَ»
۶. انسان دارای دو بعد مادّی و معنوی است. «مِنْ طِینٍ ... مِنْ رُوحِی»
۷. لازمهی نزول الطاف الهی، وجود زمینهی مستعد آن است. تا وقتی که ظرفیّتهای مادّی لازم فراهم نشود؛ دمیده شدن روح الهی در آن ممكن نیست. «فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»
۸. روح، در بدن همهی جانداران هست، ولی تعبیر «رُوحِی» مخصوص انسان است كه از شرافت ویژهای برخوردار است. «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»
۹. روح، پدیدهای لطیف است. (كلمه نفح و دمیدن، بیانگر لطافت روح است.)
۱۰. فرشتگان مثل انسان مورد امر و نهی قرار میگیرند. «فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ»
۱۱. سجده بر انسان، به خاطر بعد روحی اوست، نه جسمی. «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ »
۱۲. سجده بر آدم چون به فرمان خداست، بندگی خداست؛ نه بندگی آدم. «فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ» (سجده مظهر بزرگداشت، كرامت و قبول خلافت انسان است، نه پرستش او.)
۱۳. لیاقت، از سابقه مهمتر است. (فرشتگان پیش از آدم خلق شده بودند، ولی چون لیاقت انسان بیشتر بود؛ آنها به او سجده كردند.) «لَهُ ساجِدِینَ»
۱۴. فرشتگان تسلیم خدایند. «فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ»
۱۵. عبادت دسته جمعی با شكوهتر است. همهی فرشتگان سجده كردند «كُلُّهُمْ» آن هم دسته جمعی. «أَجْمَعُونَ»
۱۶. در میان خوبان بودن مهم نیست، از خوبان بودن مهم است. «فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ ... إِلَّا إِبْلِیسَ»
۱۷. تكبّر، مانع تعبّد و تسلیم است. «اسْتَكْبَرَ وَ كانَ ...»
۱۸. ابلیس از اوّل كافر بود، لیكن ترك سجده، كفر او را آشکار كرد. «كانَ مِنَ الْكافِرِینَ»
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
كَيفَ يُفرَحُ بِعُمرٍ تَنقُصُهُ السّاعات ۶۹۸۳
چگونه مى توان به عمرى شادمان شد، كه لحظه ها از آن مى كاهند!؟
غررالحکم، حدیث شماره ۶۹۸۳
#ص_74_71
—---------------------------—
هر روز خود را با قرآن آغاز کنیم ...
دیگران را هم به قرآن کریم دعوت کنیم ...
لینک تلگرام :
https://tttttt.me/Every_day_Quran
لینک واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/GPU5KJGGQgf1QB5vCptqxp
لینک ادمین :
@ar_karimian