@asheghanehaye_fatima
دیر است نیامدهای
تا شاید آمده باشی
آمده باشی
و این میز و صندلیها رابا خود به خانه ببری
و روبهروی کسی بنشینی که حرفهای تو را
و تو را خوب میفهمد
اما تو
هرگز او و حرفهای او را نمیدانی
و این
همان داستان همیشگی است...
#منوچهر_آتشی
دیر است نیامدهای
تا شاید آمده باشی
آمده باشی
و این میز و صندلیها رابا خود به خانه ببری
و روبهروی کسی بنشینی که حرفهای تو را
و تو را خوب میفهمد
اما تو
هرگز او و حرفهای او را نمیدانی
و این
همان داستان همیشگی است...
#منوچهر_آتشی
هفتههای خالی از لحظههای تو
روزهایِ بارانی که جای هیچکس خالی نیست جز خودت
غروبهایی که بی جهت دلم میگیرد
حرفهایی که هرگز به هم نگفته ایم
شعرهایی ، پر از واژههای غمگین
نگاههایِ غریبه، نگاههایی که دیگر مال من نیست
تنهایی
بی آغوشی
امیدهای واهی
شبهای طولانی
تمام اینها به من میگوید که تو چیزی جز یک خواب نبودی
یک رویا
یک آرزو
یک خیالِ خوب که هنوز گرمم میکند
یک صدایِ آشنا که با عشق صدایم میزند
خوابِ من پر از مهربانی است
پر از نوازش
پر از حرفهای خوب
دیوانه نیستم
دوستت دارم
باورم کن
زیباست ، لحظههای خوشِ دوست داشتن کسی که حتی نیست
#نيكى_فيروزكوهي
📚📚پاييز صد ساله شد/نشر ماه باران
@asheghanehaye_fatima
روزهایِ بارانی که جای هیچکس خالی نیست جز خودت
غروبهایی که بی جهت دلم میگیرد
حرفهایی که هرگز به هم نگفته ایم
شعرهایی ، پر از واژههای غمگین
نگاههایِ غریبه، نگاههایی که دیگر مال من نیست
تنهایی
بی آغوشی
امیدهای واهی
شبهای طولانی
تمام اینها به من میگوید که تو چیزی جز یک خواب نبودی
یک رویا
یک آرزو
یک خیالِ خوب که هنوز گرمم میکند
یک صدایِ آشنا که با عشق صدایم میزند
خوابِ من پر از مهربانی است
پر از نوازش
پر از حرفهای خوب
دیوانه نیستم
دوستت دارم
باورم کن
زیباست ، لحظههای خوشِ دوست داشتن کسی که حتی نیست
#نيكى_فيروزكوهي
📚📚پاييز صد ساله شد/نشر ماه باران
@asheghanehaye_fatima
🎼●آهنگ یونانی: «النی» | "Eleni"
🎙●خواننده: Anna Vissi
چهرهی ظریف و رنگ پریدهات را
در تصاویرمان مینگرم
چقدر خسته بودی
و برای رفتن شتاب داشتی
چشمان غمگینات
همچون دو ابر در آسمان
به کدام سو روانهاند
در کجا سیر میکنند
النی
به هر کجا که میروی
امیدوارم
همواره شادمان باشی
گویی در این دنیا
سرنوشت ما از پیش نوشته شده
روی لوحی سفید با جوهری زرد رنگ
همچون اشکی چکیده از یک لیمو
بخاطر دارم که چندین غروب
گوشهای بیصدا نشسته بودی
فقط به من زل زده بودی
و لبخند میزدی
این ترانه را میفرستم
برای همراهی تو
و هرگز فراموش نکن
که همیشه به من لبخند بزنی
گویی در این دنیا
سرنوشت ما از پیش نوشته شده
روی لوحی سفید با جوهری زرد رنگ
همچون اشکی چکیده از یک لیمو
#موسیقی_یونان
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
روزى خواهــد آمد،
كه گندم ساقه هاى زمينم
از باد نه،كه از دستان نوازشگر تو
تكان خواهد خورد. تو مى آيى
از ميان گندمزار مى آيى ...
#عليرضا_روشن
@asheghanehaye_fatima
كه گندم ساقه هاى زمينم
از باد نه،كه از دستان نوازشگر تو
تكان خواهد خورد. تو مى آيى
از ميان گندمزار مى آيى ...
#عليرضا_روشن
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
به #خدا قسم جادو می کنند
بعضی از حرف ها،
مثل:
.
“همه ی آن ِ من از آن ِ تو ... وقتی که #دلت می گیرد”
این مصرع از کیست ، نمی دانم!
اما شما را بخدا شما را به هر چه که می پرستید،
به #چشمان کسانی که #دوست ِشان دارید نگاه کنید و بگویید اش!
کسانی که بود و نبودتان برایشان مهم است
و در بحرانی ترین لحظات زندگیتان کنارتان ماندند
کسانی که واژه ی “دوست” عجیب برازنده شان است
نه که همینطوری محض زبان بازی،
نه از سر دلخوشی بگویید تا چیزی گفته باشید هاااا ... نه!
وقتی که #دل شان راستی راستی گرفته
وقتی نیاز به نگاه و حضور توأم با درکتان را دارند
بگویید و بروید نشانش دهید
که بهتر شدن حال دلش
که خوب بودن و
خوب ماندنش ، برای شما اهمیت دارد!
#عادل_دانتیسم
به #خدا قسم جادو می کنند
بعضی از حرف ها،
مثل:
.
“همه ی آن ِ من از آن ِ تو ... وقتی که #دلت می گیرد”
این مصرع از کیست ، نمی دانم!
اما شما را بخدا شما را به هر چه که می پرستید،
به #چشمان کسانی که #دوست ِشان دارید نگاه کنید و بگویید اش!
کسانی که بود و نبودتان برایشان مهم است
و در بحرانی ترین لحظات زندگیتان کنارتان ماندند
کسانی که واژه ی “دوست” عجیب برازنده شان است
نه که همینطوری محض زبان بازی،
نه از سر دلخوشی بگویید تا چیزی گفته باشید هاااا ... نه!
وقتی که #دل شان راستی راستی گرفته
وقتی نیاز به نگاه و حضور توأم با درکتان را دارند
بگویید و بروید نشانش دهید
که بهتر شدن حال دلش
که خوب بودن و
خوب ماندنش ، برای شما اهمیت دارد!
#عادل_دانتیسم
از دور
انسانهای خوبی هستید
دور بایستید...
#şiir_sokakta
#دیوار_نوشته_ترکی
#دیوار_نوشت
@asheghanehaye_fatima
انسانهای خوبی هستید
دور بایستید...
#şiir_sokakta
#دیوار_نوشته_ترکی
#دیوار_نوشت
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
چو آشنای تو شد دل، ز من برید آری
تو را کسی که به دست آورَد مرا چه کند؟
#محتشم_کاشانی
چو آشنای تو شد دل، ز من برید آری
تو را کسی که به دست آورَد مرا چه کند؟
#محتشم_کاشانی
@asheghanehaye_fatima
روزهایی که دل به آن بستی
تار و پودش به رنگ پاییز است
زنده بودن، دليل بودن نيست
گریه کن! زندگی غمانگیز است
.
گريه كن لای ضجههايت با
چشمهایی که مملو از دردند
گريه كن تا شبی بميری از
بغضهایی که عاشقت کردند
.
گریهام در برابر تقدیر
گریهام فرصت تماشا نیست
گریهام در مسیر نامعلوم
ردی از آنکه رفته پیدا نیست
.
نشئه از بغضهای پیدرپی
نشئه از اسب و اصل افتادم
زندگی با دو دست خالی را
قد یک عمر امتحان دادم
.
باختم آخرین قمارم را
زندگی دود و خاطراتم دود
این همه سال زنده ماندم با
استخوانی که لای زخمم بود
.
عصر پاییز، نمنم باران
آمد از حال و روز من پرسید
مثل کبریت در تنم افتاد
بند بند وجود من لرزید
.
زل زدم توی عمق چشمی که
خالی از حرف، خالی از من بود
خيره از چشم خيرهاش خواندم
در نگاهش سلام رفتن بود
.
ایستادم، دوباره چشمانش
پر شد از بغضهای تکراری
بغلم کرد و زیر گوشم گفت
زندگی را به من بدهکاری
.
سينه را وحشيانه میسوزاند
بغضهایی که شعلهور میشد
واژهای در دهان نمیچرخید
حرفهایم نگفتهتر میشد
.
توی تلخی آخرین بوسه
چشمهایش مرا نوازش کرد
روسری باز از سرش افتاد
دستهایم دوباره خواهش کرد
.
آسمان را به التماس انداخت
باد پیچید لای موهایش
ایستادم، نگاه آخر بود
گم شدم پشت آرزوهایش
.
گرچه لبخند میزدم اما
گریه از پشت خنده لو میرفت
آهی از عمق سینهام میگفت:
«بیخداحافظی نرو!» میرفت
.
بستم اینبار چشمهایم را
آخرين لحظهی حیاتم بود
میشنیدم، قدم قدم میرفت...
آنچه میبرد خاطراتم بود
#پویا_جمشیدی
روزهایی که دل به آن بستی
تار و پودش به رنگ پاییز است
زنده بودن، دليل بودن نيست
گریه کن! زندگی غمانگیز است
.
گريه كن لای ضجههايت با
چشمهایی که مملو از دردند
گريه كن تا شبی بميری از
بغضهایی که عاشقت کردند
.
گریهام در برابر تقدیر
گریهام فرصت تماشا نیست
گریهام در مسیر نامعلوم
ردی از آنکه رفته پیدا نیست
.
نشئه از بغضهای پیدرپی
نشئه از اسب و اصل افتادم
زندگی با دو دست خالی را
قد یک عمر امتحان دادم
.
باختم آخرین قمارم را
زندگی دود و خاطراتم دود
این همه سال زنده ماندم با
استخوانی که لای زخمم بود
.
عصر پاییز، نمنم باران
آمد از حال و روز من پرسید
مثل کبریت در تنم افتاد
بند بند وجود من لرزید
.
زل زدم توی عمق چشمی که
خالی از حرف، خالی از من بود
خيره از چشم خيرهاش خواندم
در نگاهش سلام رفتن بود
.
ایستادم، دوباره چشمانش
پر شد از بغضهای تکراری
بغلم کرد و زیر گوشم گفت
زندگی را به من بدهکاری
.
سينه را وحشيانه میسوزاند
بغضهایی که شعلهور میشد
واژهای در دهان نمیچرخید
حرفهایم نگفتهتر میشد
.
توی تلخی آخرین بوسه
چشمهایش مرا نوازش کرد
روسری باز از سرش افتاد
دستهایم دوباره خواهش کرد
.
آسمان را به التماس انداخت
باد پیچید لای موهایش
ایستادم، نگاه آخر بود
گم شدم پشت آرزوهایش
.
گرچه لبخند میزدم اما
گریه از پشت خنده لو میرفت
آهی از عمق سینهام میگفت:
«بیخداحافظی نرو!» میرفت
.
بستم اینبار چشمهایم را
آخرين لحظهی حیاتم بود
میشنیدم، قدم قدم میرفت...
آنچه میبرد خاطراتم بود
#پویا_جمشیدی
@asheghanehaye_fatima
هیچ فصلی به اندازهی پاییز شبیه تو نیست و هیچ اتفاقی به اندازهی بارون تو رو یادم نمیندازه. تا حالا شده به یه بخش از خاطراتت لبخند بزنی؟ یا واسه رخ دادنش دیوونه بشی؟ برای من شده. بهترین خاطرات من از این شهر، قدم زدنم با توئه، زیر بارون. واسه همینه که تا دل آسمون میگیره، تا سنگفرش خیابون خیس میشه، خودم رو با کوهی از خاطرات تو به پیادهرو میرسونم. حالا دیگه فقط منم و تو و یه عالمه حرف نگفته. تو دستم رو محکم میگیری و من سرم رو میارم زیر گوشت و چند خط از حمید مصدق برات زمزمه میکنم:
«شیشهی پنجره را باران شست
از دل من اما،
چه کسی نقش تو را خواهد شست؟»
و بعد بدون اینکه منتظر جواب تو باشم، میگم: «هیچکس»
حالا از تو و پاییز، فقط یه شهر خاطره برام مونده و بس، که من رو زنده نگه میداره. برای من زندگی توی شهری که تو زیر آسمونش نفس میکشی، بهترین جای دنیاست.
#پویا_جمشیدی
#کاغذ_دیواری
هیچ فصلی به اندازهی پاییز شبیه تو نیست و هیچ اتفاقی به اندازهی بارون تو رو یادم نمیندازه. تا حالا شده به یه بخش از خاطراتت لبخند بزنی؟ یا واسه رخ دادنش دیوونه بشی؟ برای من شده. بهترین خاطرات من از این شهر، قدم زدنم با توئه، زیر بارون. واسه همینه که تا دل آسمون میگیره، تا سنگفرش خیابون خیس میشه، خودم رو با کوهی از خاطرات تو به پیادهرو میرسونم. حالا دیگه فقط منم و تو و یه عالمه حرف نگفته. تو دستم رو محکم میگیری و من سرم رو میارم زیر گوشت و چند خط از حمید مصدق برات زمزمه میکنم:
«شیشهی پنجره را باران شست
از دل من اما،
چه کسی نقش تو را خواهد شست؟»
و بعد بدون اینکه منتظر جواب تو باشم، میگم: «هیچکس»
حالا از تو و پاییز، فقط یه شهر خاطره برام مونده و بس، که من رو زنده نگه میداره. برای من زندگی توی شهری که تو زیر آسمونش نفس میکشی، بهترین جای دنیاست.
#پویا_جمشیدی
#کاغذ_دیواری
@asheghanehaye_fatima
تو زاده رویاهایم نیستی
من رویا زاد توام
در بستر این روزها
که غلتان غلتان چون حباب
همراه آب و علف دور میشویم
از درخشش آفتابی
که عمق خالیمان را روشن کرده بود
به فتنهٔ زندگی پی پردیم
من زادهٔ رویای توام
به تو اندیشیدم
و آفریده شدم
برخاستم
آفاق را
از کُرک پَر کرکسی که بر سرمان میچرخید جارو کرده ام
و به سمت صبحانهٔ نور میروم...
#شمس_لنگرودی
تو زاده رویاهایم نیستی
من رویا زاد توام
در بستر این روزها
که غلتان غلتان چون حباب
همراه آب و علف دور میشویم
از درخشش آفتابی
که عمق خالیمان را روشن کرده بود
به فتنهٔ زندگی پی پردیم
من زادهٔ رویای توام
به تو اندیشیدم
و آفریده شدم
برخاستم
آفاق را
از کُرک پَر کرکسی که بر سرمان میچرخید جارو کرده ام
و به سمت صبحانهٔ نور میروم...
#شمس_لنگرودی
🍉آرزو میڪنم
🍊نه حسرت ڪَذشته
🍉غمڪَینتون ڪنه
🍊و نه غم آینده نڪَرانتون
🍉لحظه هاتون پر از آرامش
سلام❤
صبح زیباتون بخیر🌹
یادتون باشه
با دستمال کثیف هیچ شیشه ای تمیز نخواهد شد، زمانیکه ذهن شما با افکار منفی پُر باشد، نمیتوان مثبت نگاه کرد. نگاهتان را همواره مثبت کنید...
@asheghanehaye_fatima
#صبح
🍊نه حسرت ڪَذشته
🍉غمڪَینتون ڪنه
🍊و نه غم آینده نڪَرانتون
🍉لحظه هاتون پر از آرامش
سلام❤
صبح زیباتون بخیر🌹
یادتون باشه
با دستمال کثیف هیچ شیشه ای تمیز نخواهد شد، زمانیکه ذهن شما با افکار منفی پُر باشد، نمیتوان مثبت نگاه کرد. نگاهتان را همواره مثبت کنید...
@asheghanehaye_fatima
#صبح
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر چقدر هم وانمود کنیم که همه چیز خوب و عالیست و هیچ اتفاق خاصی نیفتاده، باز در اعماق قلبمان، در آن لحظه های بغرنج تنهایی، به خودمان اعتراف می کنیم که تنها شده ایم
چیزهای زیادی عوض شده است. اولینش همینکه وانمود می کنیم همه چیز خوب است در حالیکه چیز زیادی برای گفتن نداریم....
#نیکی_فیروزکوهی
@asheghanehaye_fatima
چیزهای زیادی عوض شده است. اولینش همینکه وانمود می کنیم همه چیز خوب است در حالیکه چیز زیادی برای گفتن نداریم....
#نیکی_فیروزکوهی
@asheghanehaye_fatima