@asheghanehaye_fatima
در اندوهِ من

شادىِ رها شدن پرنده اي ست
كه به او دل بسته بودم

#عليرضا_روشن

همه جا همراهم بوده است...
يك بار هم نگفت:
حاضر نيستم با تو بيايم
آمد و هيچ نگفت
گفتم و او شنيد..
رنجش دادم و تحمل كرد..
خودم را سخت دوست دارم
@asheghanehaye_fatima

#عليرضا_روشن

درختى كه منم
برگهايش را ريخت
تا تو
ماه را
از ميان شاخه هاش تماشا كنى!
@asheghanehaye_fatima

#عليرضا_روشن

@asheghanehaye_fatima

برق رفته است
کبريت مي کشم و شمع را روشن مى کنم
مبل و صندلى هستند
ميز و ديوار و چيز هاى ديگر هم
از تو اما فقط يک جاى خالى مانده است
جاي خالي ِ دستت بر قاشق
جاي خالي ِ پايت در کفش
جاي خالي ِ حضورت در من
•
#عليرضا_روشن

اصلا یادت هست
که نیستم؟ ...

#عليرضا_روشن
🍁🍂
@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima


سرفه اگر كنم
خاک می‌پاشد
از اين درونِ متروكه‌ی‌ بی‌ساكن..


#عليرضا_روشن

در اندوهِ من
شادىِ رها شدنِ پرنده اي ست
كه به او دل بسته بودم


#عليرضا_روشن

@asheghanehaye_fatima

زیبایی تو مانند ماه است،
برای دیدنت
باید شب را زنده داشت.


#عليرضا_روشن
#کتاب_نیست

@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima



در اندوهِ من
شادىِ رها شدنِ پرنده ای ست
كه به او دل بسته بودم


#عليرضا_روشن

از تندبادى كه رفت؛
موىِ اشفته اى
مانده است و
دلِ پريشانى...!

#عليرضا_روشن


@asheghanehaye_fatima

روزى خواهــد آمد،
كه گندم ساقه هاى زمينم
از باد نه،كه از دستان نوازشگر تو
تكان خواهد خورد. تو مى آيى
از ميان گندمزار مى آيى ...

#عليرضا_روشن


@asheghanehaye_fatima