عاشقانه های فاطیما
819 subscribers
21.2K photos
6.51K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima




تو فریاد چشم هایم هستی
که تا بی نهایت ادامه دارند
تا سایه ای که به وسعت هزار سایه ست
سایه ای از هزار روز بی نام و نشان

چقدر نور
در دستان گسترده ات داری
چقدر شب
در ناگهانی ستارگانی که فرو می افتند.

به دنبال تو می گردم
با انگشتانم در میان ابرها جستجو می کنم
در میان بال های پرندگان و برگ ها
و تنها منظره ی رنگ پریده ی میدان شهر پیداست...!

 
#هالینا_پوشویاتوسکا
#شاعر_لهستان
ترجمه:
#ضیا_قاسمی
@asheghanehaye_fatima




...آن‌قدر خوابت را دیده‌ام
که بی‌شک فرصتی نمانده‌ تا بیدار شوم
ایستاده می‌خوابم، تمام‌قد، رو به زندگی
رو به عشق و رو به سوی تو
تنها تو را می‌بینم
آن‌قدر در رویاهایم پیشانی و لب‌هایت را لمس کرده‌ام
که لمس واقعی‌شان، خیالی‌تر است!

آن‌قدر خوابت را دیده‌ام،
با تو راه رفته‌ام، حرف زده‌ام در رویا
با سایه‌ی تو خوابیده‌ام
که دیگر از من چیزی به جا نمانده ‌است
و سایه‌ای شده‌ام
در میان اشباح و سایه‌ها
سایه‌ای که با سُرور گام می‌گذارد
بارها و بارها
روی عقربه‌ی خورشیدی ِ ساعت زندگیِ تو.

#روبر_دسنوس
#شاعر_فرانسه
ترجمه :
#سارا_سمیعی
مرگ همه چیز را
تعقیب می کند
و من در تو
پنهان شده ام
همچون خرگوش مضطربی
لابه لای بوته ها.

©

#علیرضا_عباسی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




دل ما با تو چنان است که خود می دانی
گوشه چشمِ تو با ما ؛ نه چنان است که بود

نیست ممکن که دل ما ز وفا برگردد
ما همانیم ؛ اگر یار همان است که بود




📕 #شعر
👤 #صائب_تبریزی
@asheghanehaye_fatima




در گریز ناگزیرم از تو...

بوی موهایت
گردنبندی که نفسم معتاد اوست
و خواهش چشمانت
زنجیری که مدام رویای رهایی می بافد.

خاطره ی آغوشی
که شبها نمک در چشمانم می پاشد
در چهارچوب در ایستاده
خیره به اسارت پاهایم
پیروزمندانه لبخند می زند.

بالش
همدم خیس بارشهای موسمی
تنها دریایی ست
که عاشقانه درخود غرقم می کند
و سپیدی پیراهنت
آرزوی شبِ قامتِ من است.

عاقبت اینجا
پیکر بی جان یک نفر
روی دست سپاهی از «تو» می ماند!




#الهام_عسکری
@asheghanehaye_fatima




همه محاسبات مرا در هم ريخته اي

تا يک ساعت پيش

فکر مي کردم

ماه در آسمان است

اما يک ساعت است

که کشف کرده ام

ماه

در چشمان تو جاي دارد

#نزار_قباني
@asheghanehaye_fatima




چشم روی هم که بگذاری
تمام شده است!
آن انتظار کشیدنها
آن بعدظهرهای خوب همآغوشی
آن همه دوستت دارم و بوسه و لبخند
چشم روی هم که بگذاری
از جلوی چشمانت رژه می روند
تمام آن قهر و آشتی ها
تمام سیگارهایی که بخاطرش کشیدی...
چشم روی هم که بگذاری
روزها و هفته ها
ماه ها و سالها گذشته
و امشب
چشم روی هم که بگذاری
خوابت نمی برد!
خوابت نمی برد!
خوابت نمی برد...!


#یاشار_عبدالملکی
بگذار در آغوش تو ،
آرام بگیرم ...

دلچسب ترین ،
شیوه جان باختن است این...


#سعید_بیابانکی


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



می توان تلخ تر از دوری ات
اندوهی را تصور کرد؟
گُمان می کنم نه!
وَ اما جواب تو آری ست
می شد تو را نداشت
می شد پیش تر از اینها
دستت را از دست داد

تو از من جلوتر ایستاده ای
به اندازه ی خوابِ نوزادی در گهواره
به قدری که آفتابِ فردا را پیش از من نوازش کنی

تو راست می گفتی
می شد تلخ تر هم این روزها می گذشت
بماند که این فصل
بی تو گذشت

#سيد_محمد_مركبيان
از كتاب #دو_لك_لك_بيخواب
#نشر_نيماژ
@asheghanehaye_fatima




به خوابِ من بیا
انتقام بگیر
از سینه ی به درد آلوده ام
از زخمی که بیداری به چشم‌هایم می‌‌زند
از داغی که کابوس نبودنت بر دل شب‌هایم گذاشته
انتقام بگیر از عشق
از این حسرتِ خاموش
از این انتظارِ تلخ
از این خواب آلودگی‌ زهرآگینِ روز‌های بی‌ تو
انتقام بگیر از من
از کسی‌ که تا مرزِ ناممکن‌ها فرو پاشید
از این سقوط
از این واماندگی
از این ویرانی رقت انگیز انتقام بگیر




#نیکی‌_فیروزکوهی
@asheghanehaye_fatima


عاقل آن است

که این موقع شب

خوابیده

منِ دیوانه که خوابم به خیالت طی شد


#شهریار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعرترین حرف یک مرد
همان دوستت دارم است!
در آن نیمه شبی که
تکیه بر بازویش خوابیده ای
و همزمان با مرتب کردن موهایت
به زبان می آورد...

#علی_سلطانی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




❑برای تو ای یار

رفتم راسته‌ی پرنده‌فروش‌ها و
پرنده‌هایی خریدم
برای تو ای یار

رفتم راسته‌ی گلفروش‌ها و
گل‌هایی خریدم
برای تو ای یار

رفتم راسته‌ی آهنگرها و
زنجیرهایی خریدم
زنجیرهای سنگینی برای تو ای یار

بعد رفتم راسته‌ی برده‌فروش‌ها و
دنبال تو گشتم
اما نیافتمت ای یار.


■ژاک پره‌ور
■ترجمه: #احمد_شاملو

#ژاک_پره_ور
@asheghanehaye_fatima




ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ
ﻭ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺧﺮﺩ ﻛﺮﺩﻧﺪ
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﯼ
ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﺨﻮﺍﻩ ﺩﺭ ﻣﺮﮒ ﺗﻮ ﻏﺰﻝ ﺑﻨﻮﻳﺴﻢ
ﻛﻠﻤﺎﺗﻢ ﺭﺍ ﺑﺸﻮﻳﻢ
ﺁﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﺧﻮﻥ ﻟﺒﻬﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻨﺪ
ﻭ ﺧﻮﻥ ﻟﺒﻬﺎﻳﺖ ﺑﻨﺪ نمی ﺁﻣﺪ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺷﻬﻴﺪ نمی ﺧﻮﺍﻧﻢ
ﺗﻮ ﻛﺸﺘﻪ ی ﺗﺎﺭیکی هستی
ﻛﺸﺘﻪ ی ﺗﺎﺭیکی
ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﻧﻴﺴﺖ
ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻛﻮﭼﻚ ﺗﻮﺳﺖ
ﻛﻪ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳکی ﺗﺮﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ
ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩﻩ
ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ
ﻧﻤﻲﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻓﺮﺷﺘﻪﺍی ﺑﺴﺎﺯﻡ ﺑﺎ ﺑﺎﻟﻬﺎی ﻧﺎﻣﺮئی
ﺗﻮ ﻧﻴﺰ بی ﻭﻓﺎ ﺑﻮﺩی
ﺑﯽ ﭘﺮﻭﺍ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪی
ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭﻭﻍ می‌گفتی
ﺗﻮ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻧﺒﻮﺩی
ﺍﻣﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺳﻴﻨﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ
ﺑﺎ ﺣﻮﺭﯾﺎﻥ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻫﻤﺎﻏﻮﺷﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻣﺤﺸﻮﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺗﻮ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﺒﻮﺩی
ﻣﺎﻝ ﻫﻤﻴﻦ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﺷﻬﺮ ﺑﻮﺩی
ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﻧﻴﺴﺖ
ﺧﻮﻥ ﺩﻫﺎﻥ ﺗﻮﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻨﺪ ﻧمی ﺁﻳﺪ

#الیاس_علوی
#کابل_تسلیت
#شعر_افغانستان
@asheghanehaye_fatima




بگو به خواب که امشب میا به دیده‌ی من

جزیره ای که مکان تو بود آب گرفت....

#ظهیر_فاریابی
چقدر این غمگینه آخه 😢
@asheghanehaye_fatima




نمی خواهم پارچه ی ابریشمی باشم
اشرافی و غمگین
می خواهم کتان باشم
بر اندام زنی تنومند
که لب هایش
وقت بوسیدن ضربه می زنند
و نگاهش
وقت دیدن احاطه می کند

تمامی این روزها دلگیرند
من جغد پیری هستم
که شیشه ای نیافته ام برای تاریکی
می ترسم رویایم به شاخه ها گیر کند
می ترسم بیدار شوم و ببینم
زنی هستم در ایران
افسردگی ام طبیعی است
اما کاری کن رضا جان پاییز تمام شود
نمی دانم اگر مرگ بیاید
اول گلویم را می فشارد
یا دلم را

آن روز کجای خانه نشسته بودم
که می توانستم آن همه شعر بگویم؟
کدام لامپ روشن بود؟

می خواهم آنقدر شعر بگویم
که اگر فردا مُردم
نتوانی انکارم کنی
می خواهم شعرم چون شایعه‌ای در شهر بپیچد
و زنان
هربار چیزی به آن اضافه کنند
امشب تمام نمی‌شود
امشب باید یکی از ما شعر بگوید
یکی گریه کند

در دلم جایی برای پنهان شدن نیست
من همه‌ی زاویه‌ها را فرسوده ام
دیگر وقت آن است که مرگ بیاید
و شاخ هایش را در دلم فرو کند

- الهام اسلامی
Forwarded from اتچ بات
#سینا_سرلک
#چه_کنم؟
ترانه: #روزبه_بمانی
موسیقی: علیرضا افکاری

اگر برای ابد
هوای دیدن تو
نیفتد از سر من چه کنم؟
تقدیم شما عزیزانم با هم بشنویم❤️

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




آتش دوزخ باشد
شراب باشد
تو کنارمن باشی‌
و شیطانی که گولمان بزند
شب که شد
از بام جهنم خودمان
بهشت دیگران را می‌‌بینیم ..



#نیکی_‌فیروز_كوهي
@asheghanehaye_fatima




شب بخیر گفتن ما محض اَدای ادب است

ورنه چون شب برسد، اوّل بیداری ماست







#زهرا_باعث
@asheghanehaye_fatima




.
صدای قلب نیست
صدای پای توست
که شب ها در سینه ام می دَوی

کافی ست کمی خسته شوی
کافی ست بایستی ...


#گروس_عبدالملکیان