عاشقانه های فاطیما
817 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima


خورشید را می برم
به شبی که ماه ها
بی ماه مانده،
به جعبه ی شکلات
که تبِ قرقره ها و دردِ سوزن ها را
در دل نهفته است.

انگار
خواب قیچی
از همه زودتر پرید.
نبردی در راه است:
هَرَسِ باور پیر
که عبور ابداع را مسدود می کند
وسوزن
اندیشه های زخمی را
با بخیه ی سرخ
به ایمان جوان تو می دوزد.

عاقبت
اندازه ات ‌خواهم شد.


#الهام_عسکری
@asheghanehaye_fatima



کسی در مرکز زمین
هم صدا با‌موسیقی آب
آواز می خواند
چشمهایم سَر می روند
کاسه ی صبرم سر می رود
آب از سرم می گذرد
و روی این سطرها سُر می خورد
اینجا
اینجا
همین جا
کلمه های خیس جوانه زده اند
به تعداد تارهای موهایم
جوانه ها را با موهایم می بافم
و گیسهای بافته را به رودخانه می سپارم.

رودخانه‌تمام‌می شود
من تمام می شوم
تنهایی اما
تمام‌ نمی شود..



#الهام_عسکری
@Asheghanehaye_fatima



پشت تارهای صوتی‌ام
پروانه ای ست
رهایش اگر کنم
به تو ‌پیله می کند.

#الهام_عسکری
@asheghanehaye_fatima



خورشید را می برم
به شبی که ماه ها
بی ماه مانده،
به جعبه ی شکلات
که تبِ قرقره ها و دردِ سوزن ها را
در دل نهفته است.

انگار
خواب قیچی
از همه زودتر پرید.
نبردی در راه است:
هَرَسِ باور پیر
که عبور ابداع را مسدود می کند
وسوزن
اندیشه های زخمی را
با بخیه ی سرخ
به ایمان جوان تو می دوزد.

عاقبت
اندازه ات ‌خواهم شد.




#الهام_عسکری
@asheghanehaye_fatima



با دستهایی روییده ازسینه
چنگ می زند
بر خشمی
که پرنده اش را با خود
می برد.

باز مانده طوفان است
و پناهش
اقتدار شانه ی تو.


#الهام_عسکری
@asheghanehaye_fatima




در گریز ناگزیرم از تو...

بوی موهایت
گردنبندی که نفسم معتاد اوست
و خواهش چشمانت
زنجیری که مدام رویای رهایی می بافد.

خاطره ی آغوشی
که شبها نمک در چشمانم می پاشد
در چهارچوب در ایستاده
خیره به اسارت پاهایم
پیروزمندانه لبخند می زند.

بالش
همدم خیس بارشهای موسمی
تنها دریایی ست
که عاشقانه درخود غرقم می کند
و سپیدی پیراهنت
آرزوی شبِ قامتِ من است.

عاقبت اینجا
پیکر بی جان یک نفر
روی دست سپاهی از «تو» می ماند!




#الهام_عسکری
@asheghanehaye_fatima




چلچله ها...
روی سیم هایی که قلب مرا
پیوند می زند به تو
بوسه هایشان
در آستانه ی بهار
خونی تازه در رگهایم می دواند.

یکی می پرد
غمگین می شویم
یکی می خواند
لبخند روی لبهایت ‌می نشاند.
ملودی آرام زندگی درگوشهایمان
طنین می اندازد.

مهربانم!
دلخوشم
به تارهای رابطه
و نگران
مبادا بریده شوند
موسیقی زندگیمان
خاموش شود...

#الهام_عسکری
@asheghanehaye_fatima



‎دیگر کسی سخن نمی‌گوید
‎انبوه نامه‌های عاشقانه‌ايم
‎ناگشوده و خاموش
‎!این است اندوه بزرگ زمین


#ارین_ون_ویورن
#الهام_عسکری
@asheghanehaye_fatima



در تو
حلول کردم
تا با لبانت
زخمهایم را ببوسم

#الهام_عسکری
@asheghanehaye_fatima



چه را در آغوش می گیرم؟
توده هوایی را که تویی
و می بوسم،
عمیق می بوسم،نیستیِ تو را

عشق از دست رفته ی من!
چرا باز می گردی؟
آیا به همان اندازه که از خیال می آیی،واقعی هستی؟



#کارلوس_دروموند
#الهام_عسکری
@asheghanehaye_fatima



کاش صدای تو
پرواز می کرد
از پیله ی حنجره ،
می نشست
روی شانه ی خسته ام
و من
بالهای مخملیش را
می بوسیدم



#الهام_عسکری
@asheghanehaye_fatima


‎دیگر کسی سخن نمی‌گوید
‎انبوه نامه‌های عاشقانه‌ايم
‎ناگشوده و خاموش
‎!این است اندوه بزرگ زمین


#ارین_ون_ویورن
#الهام_عسکری