ابر میبارد و من میشوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا؟
ابر و باران و من و یار، سِتاده به وداع
من جدا گریهکنان، ابر جدا، یار جدا
#امیرخسرو_دهلوی
@asheghanehaye_fatima
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا؟
ابر و باران و من و یار، سِتاده به وداع
من جدا گریهکنان، ابر جدا، یار جدا
#امیرخسرو_دهلوی
@asheghanehaye_fatima
🍃
نزدیکتر باش،
از روح به جان
نزدیکتر باش، از جان به تن
نزدیکتر باش، از تن به من
تو، خود من باش ... ♥️
#حامد_نیازی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
نزدیکتر باش،
از روح به جان
نزدیکتر باش، از جان به تن
نزدیکتر باش، از تن به من
تو، خود من باش ... ♥️
#حامد_نیازی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
ابروی تو را دیدم و گیسوی تو را نه
آنگونه که پشت سر تو، روی تو را نه...
آهوی غزل های دو صد شاعر این شهر
چشمان تو را دارد و ابروی تو را نه
باید به چه تشبیه کنم! رود هریرود!؟
هر رود ندارد دل آموی تو را نه
فهمیده ام این را پس از آغاز نگاهت
گل بوی تو را داشته و خوی تو را نه
شب بو تر از آنی که به تعریف بگنجی
شب موی تو را شاید و شب بوی تو را نه...
سر لشکر زنبور عسل های جهان گفت
این باغ ندارد لب کندوی تو را نه
دیشب نشنیدی به تو ای ماه! زحل گفت
من نام تو را دارم النگوی تو را نه
او عشق ندارد به کنار تو، ولی من
من عشق تو را دارم و پهلوی تو را نه
#هارون_بهیار_افغانستان
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
آنگونه که پشت سر تو، روی تو را نه...
آهوی غزل های دو صد شاعر این شهر
چشمان تو را دارد و ابروی تو را نه
باید به چه تشبیه کنم! رود هریرود!؟
هر رود ندارد دل آموی تو را نه
فهمیده ام این را پس از آغاز نگاهت
گل بوی تو را داشته و خوی تو را نه
شب بو تر از آنی که به تعریف بگنجی
شب موی تو را شاید و شب بوی تو را نه...
سر لشکر زنبور عسل های جهان گفت
این باغ ندارد لب کندوی تو را نه
دیشب نشنیدی به تو ای ماه! زحل گفت
من نام تو را دارم النگوی تو را نه
او عشق ندارد به کنار تو، ولی من
من عشق تو را دارم و پهلوی تو را نه
#هارون_بهیار_افغانستان
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
خوشا از عشقْ مردن در کنارت ای که طعمِ تو
طراوت میدهد حتی شرنگِ تلخِ مردن را
چه جای شِکْوِه از اندوه ِتو وقتی دوستتر دارم
من از هر شادیِ دیگر غمِ عشقِ تو خوردن را
#حسین_منزوی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
طراوت میدهد حتی شرنگِ تلخِ مردن را
چه جای شِکْوِه از اندوه ِتو وقتی دوستتر دارم
من از هر شادیِ دیگر غمِ عشقِ تو خوردن را
#حسین_منزوی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
به بوی زلف تو دادم دل شکسته بهباد
بیا که جانِ عزیزم فدای بوی تو باد
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
بیا که جانِ عزیزم فدای بوی تو باد
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
داغِ تمنایِ تو را در دل نهفتن مشکل است
پنهان چهسان سازد کسی خورشیدِ تابان در بغل
#سالک_قزوینی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
پنهان چهسان سازد کسی خورشیدِ تابان در بغل
#سالک_قزوینی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
Kash Az Aval
Siavash Ghomayshi
تو کدوم کوهی که خورشید از تو دست تو میتابه
چشمه چشمه ابر ایثار روی سینه تو خوابه
تو کدوم خلیج سبزی که عمیق اما زلاله
مثل آینه پاک و روشن مهربون مثل خیاله
کاش از اول میدونستم که تو صندوقچه قلبت
کلیدی داری برای درهای همیشه بسته
کاش از اول میدونستم که تو دستای نجیبت
مرهمی داری برای زخم این همیشه خسته
تو به قصه ها شبیهی ساده اما حیرت آور
شوق تکرار تو دارم وقتی میرسم به آخر
تو پلی پل رسیدن روی گردابه ی تردید
منو رد میکنی از رود منو میبری به خورشید
کاش از اول میدونستم که تو صندوقچه قلبت
کلیدی داری برای درهای همیشه بسته
کاش از اول میدونستم که تو دستای نجیبت
مرهمی داری برای زخم این همیشه خسته
تو کدوم کوهی که خورشید از تو دست تو میتابه
چشمه چشمه ابر ایثار روی سینه تو خوابه
تو کدوم خلیج سبزی که عمیق اما زلاله
مثل آینه پاک و روشن مهربون مثل خیاله
کاش از اول میدونستم که تو صندوقچه قلبت
کلیدی داری برای درهای همیشه بسته
کاش از اول میدونستم که تو دستای نجیبت
مرهمی داری برای زخم این همیشه خسته...
#سیاوش_قمیشی
کاش از اول
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
چشمه چشمه ابر ایثار روی سینه تو خوابه
تو کدوم خلیج سبزی که عمیق اما زلاله
مثل آینه پاک و روشن مهربون مثل خیاله
کاش از اول میدونستم که تو صندوقچه قلبت
کلیدی داری برای درهای همیشه بسته
کاش از اول میدونستم که تو دستای نجیبت
مرهمی داری برای زخم این همیشه خسته
تو به قصه ها شبیهی ساده اما حیرت آور
شوق تکرار تو دارم وقتی میرسم به آخر
تو پلی پل رسیدن روی گردابه ی تردید
منو رد میکنی از رود منو میبری به خورشید
کاش از اول میدونستم که تو صندوقچه قلبت
کلیدی داری برای درهای همیشه بسته
کاش از اول میدونستم که تو دستای نجیبت
مرهمی داری برای زخم این همیشه خسته
تو کدوم کوهی که خورشید از تو دست تو میتابه
چشمه چشمه ابر ایثار روی سینه تو خوابه
تو کدوم خلیج سبزی که عمیق اما زلاله
مثل آینه پاک و روشن مهربون مثل خیاله
کاش از اول میدونستم که تو صندوقچه قلبت
کلیدی داری برای درهای همیشه بسته
کاش از اول میدونستم که تو دستای نجیبت
مرهمی داری برای زخم این همیشه خسته...
#سیاوش_قمیشی
کاش از اول
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کن شريفا أمينا لا لأن الناس يستحقون الشرف والأمانة بل لأنك أنت لا تستحق الضعة والخيانة.
«شریف و درستکار باش؛ نه برای اینکه دیگران سزاوارِ شرافت و درستکاری هستند؛ چون تویی که پستی و نادرستی؛ برازندهات نیست.»
روزتون دلپذیر
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
«شریف و درستکار باش؛ نه برای اینکه دیگران سزاوارِ شرافت و درستکاری هستند؛ چون تویی که پستی و نادرستی؛ برازندهات نیست.»
روزتون دلپذیر
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
.
تمایل عجیبی دارم به زندگی در مدار جغرافیاییِ شصت و سه درجهی جنوبی؛
آنجا که بیشتر از هفده ساعت شب باشد،!
خورشید روز به فراموشی بسپاردم و من در سایهی ماه تا ابد بمانم...
#ایوان_کلیما
📚روح پراگ
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
تمایل عجیبی دارم به زندگی در مدار جغرافیاییِ شصت و سه درجهی جنوبی؛
آنجا که بیشتر از هفده ساعت شب باشد،!
خورشید روز به فراموشی بسپاردم و من در سایهی ماه تا ابد بمانم...
#ایوان_کلیما
📚روح پراگ
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
.
بسوزان
تمامی چکامه هایِ عاشقانه ام را
و الفبایِ واژگان را
در دریایِ سکوت غرق کن،
اینک دوستت دارم
بی حرف...بی سخن...بی هیچ سطری،
اینک با موسیقیِ بی کلامِ چشمانم
دوست میدارمت را
خواهم نواخت،
ای که بند بندِ تنت
نت به نت نغمه هایِ
زندگی ست...
#عارف_اخوان
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
بسوزان
تمامی چکامه هایِ عاشقانه ام را
و الفبایِ واژگان را
در دریایِ سکوت غرق کن،
اینک دوستت دارم
بی حرف...بی سخن...بی هیچ سطری،
اینک با موسیقیِ بی کلامِ چشمانم
دوست میدارمت را
خواهم نواخت،
ای که بند بندِ تنت
نت به نت نغمه هایِ
زندگی ست...
#عارف_اخوان
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
...
به خدا اگر به قدر سر سوزنی
از سکوت باد بترسم!
سنجاقکهای خسته از خواب درخت کناره گرفتهاند
رفتهاند پشت پرچین باغ هلو
دگمه بر پیراهن شب و شکوفه میدوزند.
دارد دیر میشود
تو هم بیا برویم خانهی خودمان
بالشهای کهنهی این مسافرخانه
پر از زوزههای باد و
اضطراب بلدرچین است
ما هم میتوانیم شب تبکردهی دریا را تحمل کنیم
عطر عجیب همین شکوفهها
خواهناخواه … راه را بر عبور باد بیسواد خواهد بست.
بیا برویم خانهی خودمان
هر چه باشد بهتر از بوی باد وُ
بالشهای کهنهی این مسافرخانه است.
روی زمین میخوابیم
دفترِ ترانههای حافظ را زیر سر خواهیم گذاشت،
صبح که از خواب فال و پیاله برمیخیزیم
خانه پر از بوی می و عطر شکوفه خواهد شد.
این همان مطلبیست
که از سهمِ سادهی همین زندگی به ما خواهد رسید
حالا دست از دوختن این دگمههای شکسته بردار
برایت پیراهن خوشرنگ قشنگی خریدهام
ول کن بیا برویم رو به نور چراغ بنشینیم
اینجا دعای روشن هیچ دختری برآورده نمیشود
به خدا خانهی خودمان خوب است،
خانهی خودمان خوب است
#سیدعلی_صالحی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
به خدا اگر به قدر سر سوزنی
از سکوت باد بترسم!
سنجاقکهای خسته از خواب درخت کناره گرفتهاند
رفتهاند پشت پرچین باغ هلو
دگمه بر پیراهن شب و شکوفه میدوزند.
دارد دیر میشود
تو هم بیا برویم خانهی خودمان
بالشهای کهنهی این مسافرخانه
پر از زوزههای باد و
اضطراب بلدرچین است
ما هم میتوانیم شب تبکردهی دریا را تحمل کنیم
عطر عجیب همین شکوفهها
خواهناخواه … راه را بر عبور باد بیسواد خواهد بست.
بیا برویم خانهی خودمان
هر چه باشد بهتر از بوی باد وُ
بالشهای کهنهی این مسافرخانه است.
روی زمین میخوابیم
دفترِ ترانههای حافظ را زیر سر خواهیم گذاشت،
صبح که از خواب فال و پیاله برمیخیزیم
خانه پر از بوی می و عطر شکوفه خواهد شد.
این همان مطلبیست
که از سهمِ سادهی همین زندگی به ما خواهد رسید
حالا دست از دوختن این دگمههای شکسته بردار
برایت پیراهن خوشرنگ قشنگی خریدهام
ول کن بیا برویم رو به نور چراغ بنشینیم
اینجا دعای روشن هیچ دختری برآورده نمیشود
به خدا خانهی خودمان خوب است،
خانهی خودمان خوب است
#سیدعلی_صالحی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
.
دوستت دارم؛
هيچ جملهاى بهتر از اين ندارم
كه متعلق به تو و من باشد...
#ناظم_حكمت
@asheghanehaye_fatima
دوستت دارم؛
هيچ جملهاى بهتر از اين ندارم
كه متعلق به تو و من باشد...
#ناظم_حكمت
@asheghanehaye_fatima
.
هنوز خوابِ انار وُ غزل وُ
فالِ حافظ می بینیم
و شب ها از پیِ سپیده دم
منتظرِ تعبیرِ اینهمه استعاره یِ زیبا
که از پسِ رویایی ،حریرِ عریانِ
حقیقت بر تنِ نازکِ خویش برکشد،
صبوریم وُ باز هم
خوابِ یاس وُ بهار وُ تمشک می بینیم،
شاید فردا لبِ حوضچه یِ آبی
کنارِ یاری تفالِ حافظ زنیم وُ
تمشکِ بوسه بِچینیم،
خدا را چه دیدی
او با عاشقان عهدِ دیرینه دارد...
#عارف_اخوان
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
هنوز خوابِ انار وُ غزل وُ
فالِ حافظ می بینیم
و شب ها از پیِ سپیده دم
منتظرِ تعبیرِ اینهمه استعاره یِ زیبا
که از پسِ رویایی ،حریرِ عریانِ
حقیقت بر تنِ نازکِ خویش برکشد،
صبوریم وُ باز هم
خوابِ یاس وُ بهار وُ تمشک می بینیم،
شاید فردا لبِ حوضچه یِ آبی
کنارِ یاری تفالِ حافظ زنیم وُ
تمشکِ بوسه بِچینیم،
خدا را چه دیدی
او با عاشقان عهدِ دیرینه دارد...
#عارف_اخوان
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺●اجرای آهنگِ «چرا عاشق نباشم؟»
🔺«اکبر گلپایگانی» معروف به گلپا، از خوانندگانِ سرشناسِ موسیقیِ ایرانی، در سنِ هشتادونه سالگی درگذشت. ایشان از شاگردانِ ابوالحسن صبا بود.
🌹نام و یادش گرامی باد🌹
#اکبر_گلپایگانی
@asheghanehaye_fatima
🔺«اکبر گلپایگانی» معروف به گلپا، از خوانندگانِ سرشناسِ موسیقیِ ایرانی، در سنِ هشتادونه سالگی درگذشت. ایشان از شاگردانِ ابوالحسن صبا بود.
🌹نام و یادش گرامی باد🌹
#اکبر_گلپایگانی
@asheghanehaye_fatima
میخواهم انگشتانم را در موجِ موهایت فروبرم،
برآمدگیِ گلویت را لمس کنم،
با نجواهای دفنشده در آن،
که دل و زبانت را به دورویی وامیدارد .
میخواهم
نامِ تو را،
با ستارهها،
باخون،
درآمیزم.
میخواهم
در درونِ تو بمانم،
نه در کنارِ تو.
محو شوم در تو،
مثلِ قطرههای خیسِ باران در شب.
■شاعر: ##هالینا_پوشویاتوسکا [ «هالینا پوشْویاتُوسْکا» | Halina Poświatowsk | لهستان، ۱۹۶۷-۱۹۳۵ ]
@asheghanehaye_fatima
برآمدگیِ گلویت را لمس کنم،
با نجواهای دفنشده در آن،
که دل و زبانت را به دورویی وامیدارد .
میخواهم
نامِ تو را،
با ستارهها،
باخون،
درآمیزم.
میخواهم
در درونِ تو بمانم،
نه در کنارِ تو.
محو شوم در تو،
مثلِ قطرههای خیسِ باران در شب.
■شاعر: ##هالینا_پوشویاتوسکا [ «هالینا پوشْویاتُوسْکا» | Halina Poświatowsk | لهستان، ۱۹۶۷-۱۹۳۵ ]
@asheghanehaye_fatima
اگر که زرد نمیشود آبی
و عشوهیی در تنِ باران نیست
اگر که سرد میگذرد سایه
با رفتنِ فانوس
اگر که مهتابی، سرخ نمیشود امروز
و ماه، نه خورشید است
نه خورشید، حتا ماه
و
شنبهها، جمعه
یکشنبهها، جمعه
دوشنبهها، جمعه
و
جمعهها، جمعه
در انتهای تقویم دیوار است.
اگر که این چنینام من...
اگر که آن چنانی تو...
#بیژن_نجدی [ ۱۳۷۶ - ۱۳۲۰ ]
@asheghanehaye_fatima
و عشوهیی در تنِ باران نیست
اگر که سرد میگذرد سایه
با رفتنِ فانوس
اگر که مهتابی، سرخ نمیشود امروز
و ماه، نه خورشید است
نه خورشید، حتا ماه
و
شنبهها، جمعه
یکشنبهها، جمعه
دوشنبهها، جمعه
و
جمعهها، جمعه
در انتهای تقویم دیوار است.
اگر که این چنینام من...
اگر که آن چنانی تو...
#بیژن_نجدی [ ۱۳۷۶ - ۱۳۲۰ ]
@asheghanehaye_fatima
.
نامهاش را با این جمله به پایان رسانده بود: «دلم برایت تنگ میشود حتما»
و آن کلمهی شکوهمند حتما، که در جای درستی نشسته بود. حسن ختام تمام واژه ها به شکل اشارهای از یقین.
اینکه با ایمانی وافر از دلتنگیاش میگفت و از آفتِ تردید خبری نبود... ستودنی بود.
#حمید_جدیدی
#پاره_نوشت_ها
@asheghanehaye_fatima
نامهاش را با این جمله به پایان رسانده بود: «دلم برایت تنگ میشود حتما»
و آن کلمهی شکوهمند حتما، که در جای درستی نشسته بود. حسن ختام تمام واژه ها به شکل اشارهای از یقین.
اینکه با ایمانی وافر از دلتنگیاش میگفت و از آفتِ تردید خبری نبود... ستودنی بود.
#حمید_جدیدی
#پاره_نوشت_ها
@asheghanehaye_fatima