تا سواد خط مشکین تو بر مه دیدهایم
سر سودای ترا نقش سویدا کردهایم
وصف گلزار جمالت در گلستان خواندهایم
بلبل شوریده را سرمست و شیدا کردهایم
راستی را تا ببالای تو مائل گشتهایم
خانهٔ دل را چو گردون زیر و بالا کردهایم
هرشبی از مهر رخسار تو تا هنگام صبح
دیدهٔ اختر فشانرا در ثریا کردهایم
با شکنج زلف مشک آسای عنبر سای تو
هیچ بوئی میبری کامشب چه سودا کردهایم
#خواجوی_کرمانی, غزلیات
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
سر سودای ترا نقش سویدا کردهایم
وصف گلزار جمالت در گلستان خواندهایم
بلبل شوریده را سرمست و شیدا کردهایم
راستی را تا ببالای تو مائل گشتهایم
خانهٔ دل را چو گردون زیر و بالا کردهایم
هرشبی از مهر رخسار تو تا هنگام صبح
دیدهٔ اختر فشانرا در ثریا کردهایم
با شکنج زلف مشک آسای عنبر سای تو
هیچ بوئی میبری کامشب چه سودا کردهایم
#خواجوی_کرمانی, غزلیات
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
خبرت هست که
در بادیهٔ هجر تو نیست
تکیه گاهم به
جز از خار مغیلان همه شب
بخیال رخ و
زلف تو بود تا دم صبح
بستر خواب من
از لاله و ریحان همه شب
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
در بادیهٔ هجر تو نیست
تکیه گاهم به
جز از خار مغیلان همه شب
بخیال رخ و
زلف تو بود تا دم صبح
بستر خواب من
از لاله و ریحان همه شب
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
.
اونجایی که #خواجوی_کرمانی میگه :
"ای دل نگفتمت که به چشمش نظر مکن
کز غم چنان شوی که نبینی بخواب خواب"
شبت به خیر
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
اونجایی که #خواجوی_کرمانی میگه :
"ای دل نگفتمت که به چشمش نظر مکن
کز غم چنان شوی که نبینی بخواب خواب"
شبت به خیر
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
به بوی زلف تو دادم دل شکسته بهباد
بیا که جانِ عزیزم فدای بوی تو باد
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
بیا که جانِ عزیزم فدای بوی تو باد
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
.
ز تــــــو
کی کنار گیـــــرم ؟!
که تو
در میانِ جـــانی ... 🥹❤️
#خواجوی_کرمانی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
ز تــــــو
کی کنار گیـــــرم ؟!
که تو
در میانِ جـــانی ... 🥹❤️
#خواجوی_کرمانی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
از عمر چو این یک دو نفس بیش نداریم
بنشین نفسی تا نفسی با تو برآریم
چون دل بسر زلف سیاه تو سپردیم
باز آی که تا پیش رخت جان بسپاریم
ز آنروی که از روی نگارین تو دوریم
رخسار زر اندوده به خونابه نگاریم
دیوانه آن غمزهٔ عاشق کش مستیم
آشفتهٔ آن سلسلهٔ غالیه باریم
با طلعت زیبای تو در باغ بهشتیم
با بوی خوشت همنفس باد بهاریم
از باده نوشین لبت مست و خرابیم
وز نرگس مخمور تو در عین خماریم
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
بنشین نفسی تا نفسی با تو برآریم
چون دل بسر زلف سیاه تو سپردیم
باز آی که تا پیش رخت جان بسپاریم
ز آنروی که از روی نگارین تو دوریم
رخسار زر اندوده به خونابه نگاریم
دیوانه آن غمزهٔ عاشق کش مستیم
آشفتهٔ آن سلسلهٔ غالیه باریم
با طلعت زیبای تو در باغ بهشتیم
با بوی خوشت همنفس باد بهاریم
از باده نوشین لبت مست و خرابیم
وز نرگس مخمور تو در عین خماریم
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
چو در خیال من آید لب چو دانه نارت
ببوستان روانم درخت نار برآید
برآید از نفسم بوی مشک اگر بزبانم
حدیث آن گره زلف مشکبار برآید
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
ببوستان روانم درخت نار برآید
برآید از نفسم بوی مشک اگر بزبانم
حدیث آن گره زلف مشکبار برآید
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
تنها نه دل بمهر تو سرگشته گشته است
هر ذرهئی ز آب و گلم در هوای تست
ای در دلم عزیزتر از جان که در تنست
جانی که در تنست مرا از برای تست
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
هر ذرهئی ز آب و گلم در هوای تست
ای در دلم عزیزتر از جان که در تنست
جانی که در تنست مرا از برای تست
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
ای پیک صبا حال پری چهرهٔ ما چیست
وی مرغ سلیمان خبر آخر ز سبا چیست
در سلسلهٔ زلف سراسیمهٔ لیلی
حال دل مجنون پراکندهٔ ما چیست
برخاک رهش سر بنهادیم ولیکن
سلطان خبرش نیست که احوال گدا چیست
با آنکه طبیب دل ریشست بگوئید
کز درد بمردیم بفرما که دوا چیست
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
وی مرغ سلیمان خبر آخر ز سبا چیست
در سلسلهٔ زلف سراسیمهٔ لیلی
حال دل مجنون پراکندهٔ ما چیست
برخاک رهش سر بنهادیم ولیکن
سلطان خبرش نیست که احوال گدا چیست
با آنکه طبیب دل ریشست بگوئید
کز درد بمردیم بفرما که دوا چیست
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
تو آن خجسته همای بلند پروازی
که در هوای تو پر میزند کبوتر دل
دلم ربودی و تا رفتی از برابر من
نرفت یکسر مو نقشت از برابر دل
چگونه در دل تنگم قرار گیرد صبر
که میزند سر زلف تو حلقه بردل
بملک روی زمین کی نظر کند خواجو
کسی که ملک وصالش بود مسخر دل
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
که در هوای تو پر میزند کبوتر دل
دلم ربودی و تا رفتی از برابر من
نرفت یکسر مو نقشت از برابر دل
چگونه در دل تنگم قرار گیرد صبر
که میزند سر زلف تو حلقه بردل
بملک روی زمین کی نظر کند خواجو
کسی که ملک وصالش بود مسخر دل
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
تو مپندار که از خودخبرم هست که نیست
یا دلم بستهٔ بند کمرت نیست که هست
آنچنان در دل تنگم زدهئی خیمهٔ انس
که کسی را نبود جز تو درو جای نشست
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
یا دلم بستهٔ بند کمرت نیست که هست
آنچنان در دل تنگم زدهئی خیمهٔ انس
که کسی را نبود جز تو درو جای نشست
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
خرم آن روز که من بوسه شمارم ز لبت
گر چه بیرون ز قیامت نبود روز شمار
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
گر چه بیرون ز قیامت نبود روز شمار
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
تا خیالِ لب و دندانِ تو در چشمِ منست
مردمِ چشمِ من از لعل و گهر قارونست
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
مردمِ چشمِ من از لعل و گهر قارونست
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
ماه فرو رفت و آفتاب برآمد
شاهد سرمست من ز خواب برآمد
نرگس مستانه چون ز خواب برانگیخت
ولوله از جان شیخ و شاب برآمد
پیش جمالش ز رشک ماه فروشد
وز شکن زلفش آفتاب برآمد
صبحدم از لاله چون گلاله برافشاند
قرص مه از عنبرین حجاب برآمد
از شکن زلف روز پوش قمر ساش
چشمهٔ خورشید شب نقاب برآمد
عکس رخش چون در آب چشم من افتاد
بوی گل و نفحهٔ گلاب برآمد
مردم چشمم به آب نیل فرو شد
کان خط نیلوفری ز آب برآمد
خواجو از آن جعد عنبرین چو سخن راند
از نفسش بوی مشک ناب برآمد
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
شاهد سرمست من ز خواب برآمد
نرگس مستانه چون ز خواب برانگیخت
ولوله از جان شیخ و شاب برآمد
پیش جمالش ز رشک ماه فروشد
وز شکن زلفش آفتاب برآمد
صبحدم از لاله چون گلاله برافشاند
قرص مه از عنبرین حجاب برآمد
از شکن زلف روز پوش قمر ساش
چشمهٔ خورشید شب نقاب برآمد
عکس رخش چون در آب چشم من افتاد
بوی گل و نفحهٔ گلاب برآمد
مردم چشمم به آب نیل فرو شد
کان خط نیلوفری ز آب برآمد
خواجو از آن جعد عنبرین چو سخن راند
از نفسش بوی مشک ناب برآمد
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
حسد از هیچ ندارم مگر از پیرهنش
که جز او کیست که برخورد ز سیمین بدنش
می لعل ار چه لطیفست در آن جام عقیق
آن ندارد ز لطافت که در آن جامه تنش
گر در آئینه در آن صورت زیبا نگرد
بو که معلوم شود صورت احوال منش
بوی پیراهن یوسف ز صبا میشنوم
یا ز بستان ارم نفحهٔ بوی سمنش
باغبان گر به گلستان نگذارد ما را
حبذانکهت انفاس نسیم چمنش
نتواند که شود بلبل بیچاره خموش
چو نسیم سحری بر خورد از نسترنش
دهن تنگ ورا وصف نمیآرم کرد
زانکه دانم که نگنجد سخنی در دهنش
بسکه در چنگ فراق تو چو نی مینالم
هیچکس نیست که یکبار بگوید مزنش
خواجو از چشمهٔ نوش تو چو راند سخنی
میچکد هر نفسی آب حیات از سخنش
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
که جز او کیست که برخورد ز سیمین بدنش
می لعل ار چه لطیفست در آن جام عقیق
آن ندارد ز لطافت که در آن جامه تنش
گر در آئینه در آن صورت زیبا نگرد
بو که معلوم شود صورت احوال منش
بوی پیراهن یوسف ز صبا میشنوم
یا ز بستان ارم نفحهٔ بوی سمنش
باغبان گر به گلستان نگذارد ما را
حبذانکهت انفاس نسیم چمنش
نتواند که شود بلبل بیچاره خموش
چو نسیم سحری بر خورد از نسترنش
دهن تنگ ورا وصف نمیآرم کرد
زانکه دانم که نگنجد سخنی در دهنش
بسکه در چنگ فراق تو چو نی مینالم
هیچکس نیست که یکبار بگوید مزنش
خواجو از چشمهٔ نوش تو چو راند سخنی
میچکد هر نفسی آب حیات از سخنش
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
در شب زلف تو مهتابی خوشست
در لب لعل تو جلایی خوشست
پیش گیسویت شبستانی نکوست
طاق ابروی تو محرابی خوشست
حلقهٔ زلف کمند آسای تو
چنبری دلبند و قلابی خوشست
پیش رویت شمع تا چند ایستد
گو دمی بنشین که مهتابی خوشست
گر دلم در تاب رفت از طرهات
طیره نتوان شد که آن تابی خوشست
آتش رویت که آب گل بریخت
در سواد چشم من آبی خوشست
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
در لب لعل تو جلایی خوشست
پیش گیسویت شبستانی نکوست
طاق ابروی تو محرابی خوشست
حلقهٔ زلف کمند آسای تو
چنبری دلبند و قلابی خوشست
پیش رویت شمع تا چند ایستد
گو دمی بنشین که مهتابی خوشست
گر دلم در تاب رفت از طرهات
طیره نتوان شد که آن تابی خوشست
آتش رویت که آب گل بریخت
در سواد چشم من آبی خوشست
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
تنها نه دل بمهر تو سرگشته گشته است
هر ذرهئی ز آب و گلم در هوای تست
ای در دلم عزیزتر از جان که در تنست
جانی که در تنست مرا از برای تست
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
هر ذرهئی ز آب و گلم در هوای تست
ای در دلم عزیزتر از جان که در تنست
جانی که در تنست مرا از برای تست
#خواجوی_کرمانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
زِ تو با تو راز گویم، به زبانِ بیزبانی
به تو از تو راه جویم، به نشانِ بینشانی...
#خواجوی_کرمانی
@asheghanehaye_fatima
به تو از تو راه جویم، به نشانِ بینشانی...
#خواجوی_کرمانی
@asheghanehaye_fatima
بـبـوی زلف تو دادم دل شکسته بباد
بیا که جان عزیزم فدای بوی تو باد
#خواجوی_کرمانی
@asheghanehaye_fatima
بیا که جان عزیزم فدای بوی تو باد
#خواجوی_کرمانی
@asheghanehaye_fatima