anandayoga
1.33K subscribers
3K photos
536 videos
49 files
890 links
زندگی رازی است که باید آن را زیست ، عاشقش شد و تجربه اش کرد
Download Telegram
تمرین_تجسم

ﺑﺮﺍی ﺩﻩ ﺛﺎﻧﻴﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﻓﻜﺮ ﻧﻜﻨﻴﺪ، ﺗﺎ ﺩﺭﻳﺎﺑﻴﺪ ﻛﻪ ﻓﻜﺮ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ.
ﺍﮔﺮ ﻋﻠﻴﺮﻏﻢ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺷﻤﺎ مبنی ﺑﺮ ﻓﻜﺮ ﻧﻜﺮﺩﻥ، ﺍﻓﻜﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺫﻫﻦ ﺷﻤﺎ ﺧﻄﻮﺭ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻓﻜﺎﺭ ﺩﺭ ﺯﻧﺪگی ﺑﺪﻭﻥ ﻋﻠﻢ ﺷﻤﺎ ﺑﺪﺍﻧﻬﺎ، ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻭﻗﻮﻉ ﻫﺴﺘﻨﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺫﻫﻦ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﭘﻴﺮﻭی ﻧﻨﻤﻮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍی ﺩﻩ ﺛﺎﻧﻴﻪ ﺗﻮﻗﻒ ﻧﻜﺮﺩ، می‌ ﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﺗﺠﺴﻢ
ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺍﻓﻜﺎﺭ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺭﻭﺯ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ؟
می ﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﺍﻳﻦ ﻭﺍﻗﻌﻴﺖ ﺭﺍ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﻴﺪ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺫﻫﻦ ﺧﻮﺩ ﺷﻮﻳﺪ.
ﺑﺮﺍی ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺗﻤﺮﻳﻦ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍی ﺩﻩ ﺛﺎﻧﻴﻪ ﺑﻪ ﻳﻚ ﭼﻴﺰ ﻓﻜﺮ ﻧﻜﻨﻴﺪ.
ﺩﺭ ﻣﺪتی ﻛﻮﺗﺎﻩ ﻗﺎﺩﺭ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻩ ﺛﺎﻧﻴﻪ، ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﺛﺎﻧﻴﻪ، سی ﺛﺎﻧﻴﻪ ﻭ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﻧﺪﻳﺸﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﻫﺮﭼﻴﺰی ﺭﺍ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺳﺎﺯﻳﺪ، ﺗﺎ ﺟﺎیی ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ می ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮعی ﻓﻜﺮ ﻛﻨﻴﺪ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ.
ﻭقتی ﺭﺍﻫﺒﺮ ﺫﻫﻦ ﺧﻮﺩ ﺷﺪﻳﺪ، ﺻﻔﺎ ﻭ ﺁﺭﺍمشی ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ می‌ ﮔﻴﺮﺩ، ﺍﺯ ﺣﺪ ﻭﺻﻒ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺳﺖ، ﺩﺭ ﺁﻥ‌ ﮔﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﻫﺎﺩی ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺟﺬﺏ ﻧﻴﺰ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺑﻮﺩ.

☄️ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺭﺍ ﺗﺠﺴﻢ ﻛﻨﻴﺪ!

📅 #سه‌شنبه #روز۳۰ #فروردین #سال۱۴۰۱
🔰 دیدن عیبی در دیگران، نشانۀ وجود همان عیب در ما است.

اگر در برادر خود عیبی می‌بینی، آن عیب در توست که در او می‌بینی.
عالَم همچون آینه است، نقش خود را در وی می‌بینی که: اَلْمُؤْمِنُ مِرآةُ الْمُؤْمِنِ[۱]. آن عیب را از خود جدا کن، زیرا آن چه از او می‌رنجی از خود می‌رنجی.
گفت: پیلی را آوردند بر سرِ چشمه‌ای که آب خورَد. خود را در آب می‌دید و می‌رمید. او می‌پنداشت که از دیگری می‌رمد، نمی‌دانست که از خود می‌رمد.
همه اخلاق بد، از ظُلم و کین و حَسد و حرص و بی‌رحمی و کِبر چون در تو است، نمی‌رنجی، چون آن را در دیگری می‌بینی می‌رمی و می‌رنجی! پس بدان که از خود می‌رمی و می‌رنجی.

#فیه_ما_فیه مولانا

[۱] حدیث نبوی: مؤمن آینه مؤمن است.

📅 #چهارشنبه #روز۳۱ #فروردین #سال۱۴۰۱
آرزو می‌کنم …
هر آن چه در این لحظه‌ها
از دلتان می‌گذرد
به نسیم لطافتِ خداوند
بر شما روا گردد …
نوروزتان پیروز، هر روزتان نوروز

📅 #سه‌شنبه #روز۱ #فروردین #سال۱۴۰۲
کشف نور درون ..

یکی از بهترین هدایایی که می‌توانید به خود بدهید، کشف نور درون‌تان است. وقتی نور درون خود را پیدا کردید، به هسته اصلی خود می‌رسید و متوجه می‌شوید که هدف نهایی شما فقط این است که آن چیزی باشید که هستید.

طبق مطالعه‌ای که توسط دانشگاه پنسیلوانیا انجام شد، افرادی که حس هدف و معنا را در زندگی پرورش می‌دهند، سطوح آرامش بیشتری و سطوح پایین‌تری از استرس و افسردگی را تجربه می‌کنند.

بنابرین می‌توان نتیجه گیری کرد، فواید بالقوه بیدار شدن به واسطه نور درون نه تنها بر جنبه‌های معنوی ما می‌افزاید بلکه باعث ثبات و هماهنگی بین ذهن، بدن و روح ما می‌شود..
( هر کدام از ما نور خود را داریم. )
بنابرین مهم نیست که با چه چالش‌هایی روبرو شویم، ما باید به نور قدم بگذاریم و به جلو حرکت کنیم. نور درون شما حقیقت شماست، آن جرقه تشکیل شده از:
شادی و سرور
عشق و شفقت
و صلح درونی است

نور درون خود را بشناسید و مسیر خود را به سوی یک زندگی کامل، عشق، شادی، صلح و آرامش را بیابید.

طبق مطالعه‌ای که توسط دانشگاه کالیفرنیا، برکلی انجام شد، افرادی که تمرین مراقبه می‌کنند، تعادل هیجانی و انعطاف‌پذیری بیشتری را تجربه می‌کنند. همچنین یافته‌های این مطالعه نشان می‌دهد که بیداری معنوی و آگاه شدن از نور درون‌تان می‌تواند به ارتقای سلامت روانی در سطح بسیار عالی و خوب کمک کند.

💌🌱 بنابرین، دوست عزیز از مراقبه و حضور در لحظه‌ی حال غافل نشو، هر وقت فرصتی هر چند کوتاه پیش اومد مراقبه رو به برنامه‌های روزانه خودت اضافه کن ..

"مهتاب همه ستارگان را غرق می‌کند به جز درخشان‌ترین ستاره‌ها.".
جی آر آر تالکین

📅 #چهارشنبه #روز۲۹ #فروردین #سال۱۴۰۳
Forwarded from دیباج بافت
سال جدید با یک دنیا آرزوی خوب بر همگان خجسته باد

📅 #جمعه #روز۱ #فروردین #سال۱۴۰۴
خودشناسی برای تو به معنای آگاه شدن از وجود حقیقی‌ات است.

احتمالا شخصیتی را که هم اکنون بعنوان خودت پذیرفتی، پر است از ایده آلهای اطرافیانت، آموخته ای که آنچیزی باشی که دیگران دوست دارند ببینند؛ پر از باید ها و نبایدها، هنجارها و ناهنجارها، نقابهایی برای شخصیت خود ساخته‌ای که در هر جمع، به اقتضای سلیقه ی اعضای آن جمعیّت، یکی را بر چهره میزنی، زیرا از اینکه دیگران روی حقیقی‌ات را ببینند و نپسندند، بیم داری.

غافل از اینکه هرگونه که شخصیت خود را آرایش کنی، باز کسانی هستند که از تو ایراد بگیرند، پس نقابها را بینداز، تتها کسی که باید از وجود تو شادمان باشد خود تو هستی، خود را آنگونه که هستی بپذیر، آنگاه که خود را پذیرفتی و به آنچه که هستی عشق ورزیدی، خواهی دید کسانی به سوی تو می آیند که آنان نیز تو را آنگونه که هستی پذیرفته‌اند.

خود را بیاب و در راستای پرورش نقاط قوّت و تقویت نقاط ضعف خود اقدام کن، هر انسانی منحصر بفرد است، پس خویش حقیقی‌ات را کشف کن، تنها تو هستی که میتوانی ناجی خود باشی.

⚜️راستمرد مکانی برای شکوفایی روح

Rastmard.com

📅 #سه‌شنبه #روز۵ #فروردین #سال۱۴۰۴
 هر زباله، يک گناه است. با هر زباله که مي سازيم گناهي مرتکب مي شويم. گناهانمان را در کوه و‌ جنگل و دشت و دمن مي ريزم. در کوچه و خيابان و رودخانه و جويخانه.
گناهانمان را مي ريزيم در حلق پرندگان در نَفَس آسمان.
گناهانمان را مي پاشيم به صورتِ مادرمان زمين و سيلي مي زنيم به شفقتِ خاک و به مهربانيِ آب.

ما به جهنم نمي رويم ما خودمان دوزخيم.
گناهانمان دست و‌ پايمان را گرفته،‌ وبال گردنمان شده است، وبالِ همه چيز.
زندگيِ ما شکنجه اي است براي بي پناهترين و معصوم ترين آفريدگان خدا.

به پشت سرت نگاه کن! ببين چقدر نفرينِ گياه و پرنده و آب و خاک پشتمان است.
عاق والدينمان، عاق زمين و آسمان، ما را گرفته است...

سيزدهم فروردين، روز گناهان کبيره ما ايرانيان است.
تو اما در آن روز گناه نکن!
تو اما گناهي را از زمين بردار!
تو مي داني که نيکوکاران به بهشت نمي روند، نيکوکاران بهشت را مي سازند.
حتي در جهنم و حتي در ميان جماعت دوزخيان تو يک نفر بهشت باش!

عرفان نظرآهاري
تو يک نفر بهشت باش

📅 #سه‌شنبه #روز۱۲ #فروردین #سال۱۴۰۴
"وقتی کنار یک خر نشستم، حقیقت در مقابلم قرار گرفت!"

ملاقات من با یک خر: سخن از حکمت، آزمون و محبت!

روز عادی و معمولی‌ای بود که تصمیم گرفتم از喧‌و‌غوغا و سر‌و‌صدای شهر فرار کنم.
نه می‌خواستم فریادهای سیاستمداران را بشنوم،
نه پند و اندرزهای ظاهری را،
نه تحلیل‌های طولانی تحلیل‌گران را،
و نه فریب کسانی را که خود را دانا جلوه می‌دهند.
من دنبال اندک حقیقتی می‌گشتم، هرچند فقط برای لحظه‌ای باشد.

به یک کشتزار آرام رسیدم،
در آنجا یک خر به درختی بسته شده بود.
به سویش رفتم،
نمی‌دانم چرا، اما در چشمانش دعوت خاموشی بود که مرا به سوی خودش کشاند.

روی یک سنگ نزدیکش نشستم و گفتم:
"ای دوست، مردم به تو می‌خندند و می‌گویند تو بی‌عقل هستی. واقعاً همین‌طور است؟"

مدتی طولانی به من نگاه کرد،
سپس به‌آرامی سرش را تکان داد، گویی لبخند می‌زد،
و گفت:
"من هیچ‌گاهی ادعای دانایی نکرده‌ام،
اما هیچ‌گاه دروغ نگفته‌ام،
نه به کسی خیانت کرده‌ام و نه به کسی زیان رسانده‌ام.
آیا نادانی این است که همانی باشم که هستم؟
یا اینکه دو چهره داشته باشم و چیزی را نشان بدهم که نیستم؟"

گفتم:
"اما مردم تو را بی‌فایده می‌دانند،
فقط برای حمل بار!"

او با سکوتی پر از معنا پاسخ داد:
"من کم سخن می‌زنم، اما بارهای سنگین را تحمل می‌کنم،
و آنان زیاد سخن می‌زنند، اما چیزی را تحمل نمی‌کنند."

پرسیدم:
"آیا خسته نمی‌شوی؟
از این خاموشی؟
از این آزمون؟"

سرش را تکان داد و گفت:
"خستگی بخشی از زندگی است،
اما مرا نمی‌شکند.
آزمون، آن‌ کسی را نمی‌شکند که آن را می‌پذیرد،
بلکه کسانی را می‌شکند که با دروغ به جنگ آن می‌روند.
من آزمون خاموشی و بار کشیدن را پذیرفته‌ام،
اما نه خیانت کرده‌ام و نه طمع ورزیده‌ام،
و همین برایم مایه آرامش است."

پرسیدم:
"در مورد زندگی چه نظری داری؟"

گفت:
"زندگی آسان نیست،
اما سختی‌های آن به انسان اجازه نمی‌دهد که به درنده تبدیل شود.
من یک خر هستم،
نه کسی را دریده‌ام،
نه فریب داده‌ام،
نه در رقابت بر سر مقام شرکت کرده‌ام،
نه به کسی نفرت ورزیده‌ام."

در سخنانش غرق شدم،
و چهره‌های زیادی به خاطرم آمد:
یک فرد مذهبی که از فروتنی سخن می‌گوید،
اما انتقاد را تاب نمی‌آورد.
یک سیاستمدار که به نام مردم فریاد می‌زند،
اما سرمایه‌ی همان مردم را می‌دزدد.
یک جوان که به خر می‌خندد،
اما خودش نمی‌داند که کیست
و به کجا می‌رود.

پرسیدم:
"آیا تا به‌حال عشق ورزیده‌ای؟"

با لبخند نرمی گفت:
"بسیار محبت کرده‌ام،
به این زمینی که روی آن قدم می‌زنم،
به آنانی که با وجود سختی، با من مهربانی می‌کنند،
به آن دل‌های ساده‌ای که بدون پرسیدن از نسبم، برایم آب می‌آورند.
محبت، آن چیزی نیست که در آوازهای شماست،
محبت یعنی وفادار بودن،
حتی اگر فراموشت کنند،
با نرمی سخن گفتن،
حتی اگر مردم تو را درک نکنند."

پرسیدم:
"آیا هیچ آرزو داشتی که چیز دیگری باشی؟"

گفت:
"اگر به من اختیار داده شود،
باز هم می‌خواهم همان چیزی باشم که هستم.
نگاه‌های مردم را خوش ندارم که تنها ظاهر را می‌بینند و حقیقت را فراموش می‌کنند.
نه جنگ‌های‌شان را دوست دارم
که از یک کلمه شروع شده و به خون‌ریزی می‌انجامد.
من خر هستم،
نه چهره‌ام را تغییر می‌دهم، نه زبانم را و نه موضعم را.
و کسی که مرا بشناسد،
مرا به‌درستی می‌شناسد."

ساکت شدم،
دیگر چیزی برای گفتن نداشتم.

سپس به‌سویم نگاه کرد و گفت:
"به یاد داشته باش،
از من نپرس چرا خر زاده شدم،
بلکه از خود بپرس:
چرا انسان باقی نماندی؟"

برخاستم و خواستم بروم،
که گفت:
"تو در جستجوی حقیقت هستی،
و گاهی،
حقیقت را در جایی می‌یابی که هیچ‌گاه گمانش را نمی‌کردی.
در دل یک سنگ،
در لبخند یک فقیر،
یا، در وجود یک خر."

مدتی به او نگاه کردم،
سپس با احترام سر خم کردم و رفتم.
و در درونم احساسی بیدار شد،
که من با یک خر ملاقات نکردم،
بلکه با وجدانی بیدار روبرو شدم،
که چیزی به من آموخت که شاید تمام عمر نیاموخته بودم.

📅 #یک‌شنبه #روز۲۴ #فروردین #سال۱۴۰۴
۱۲ اصل و قانونی که هرگز نباید در طول زندگی فراموش کنید، مهم نیست شرایط چگونه تغییر کند یا روزها چگونه تغییر کنند:

۱. احترام خواسته نمی‌شود... بلکه از طریق اعمال و شخصیت فرد به دست می‌آید.

۲. در مورد برنامه‌هایتان صحبت نکنید، بگذارید دستاوردهایتان به جای شما صحبت کنند.

۳. کسانی که بیش از حد عذرخواهی می‌کنند... ارزش خودشان را پایین می‌آورند.

۴. آرام باشید... آرامش، زبان قدرتمندان است.

۵. برای خودت هیچ عذر و بهانه‌ای نتراش، کسانی که تو را می‌فهمند نیازی به توضیح دادنت ندارند.

۶. یاد بگیرید چه زمانی عقب‌نشینی کنید، زیرا ماندن در جای اشتباه، ضعف است، نه وفاداری.

۷. با مردم بر اساس اخلاق خودتان برخورد کنید، نه اخلاق آنها.

۸. نیت‌های خوب کافی نیستند، یاد بگیرید که با آنها هوشمندانه رفتار کنید.

۹. ظواهر فریبنده‌اند، اما شرایط حقیقت را آشکار می‌کنند.

۱۰. صدایت را بالا نبر... ارزشت را بالا ببر.

۱۱. روی خودت سرمایه‌گذاری کن، چون تنها دارایی‌ای است که زمان آن را از بین نمی‌برد.

۱۲. وقار خود را به عنوان خط قرمز حفظ کنید، چه با جذابیت و چه با عذرخواهی.

زیرا روزها تغییر می‌کنند، مردم تغییر می‌کنند، اما کسی که اصول خود را دارد، ثابت قدم و تزلزل‌ناپذیر می‌ماند.
ـــــ
#سلامت_روان #پیشرفت #زندگی_خوب #تفکر_مثبت

📅 #پنج‌شنبه #روز۲۸ #فروردین #سال۱۴۰۴