Re Man Lullaby
@Yogibash_cnl
و صدای زیبای Ajeet Kaur 🌿🙏🏾🌿
باشد که گسترش مهر و عشق را در این چرخه بیپایان فراموش نکنیم.
🌿🙏🏾🌿
باشد که گسترش مهر و عشق را در این چرخه بیپایان فراموش نکنیم.
🌿🙏🏾🌿
خصوصیات افرادی که حسادت نمی کنند
♣️ ۱- متمرکز هستند :
یعنی هرگز اهمیت نمی دهند که دیگران چه دارند ، یا
چه کار می کنند، بلکه به #اهداف خود می پردازند.
♥️ ۲- قدر دان هستند :
وقتی فردی احساس #قدر دانی دارد، دیگر خشمی نسبت
به دیگران احساس نمی کند.
♠️ ۳- روی موفقیّت خود تمرکز می کنند :
به جای اینکه روی #دستاوردهای دیگران تمرکز کنند، به
موفقیت خود اطمینان می کنند.
♦️ ۴- با کمال میل از دیگران درخواست #راهنمایی می کنند،
از اینکه از کسی نظر بگیرند، نمی ترسند، ممکن است آن شخص
روشی را دنبال می کند که ما نمی دانیم.
♣️ ۵- سعی نمی کنند سر از کار دیگران در آورند، سعی نمی کنند
از کوچکترین مسائل زندگی دیگران با خبر شوند، به راحتی از آنها
عبور می کنند.
♥️ ۶- توانایی #رها کردن را دارند، کسانی که حسود نیستند، هرگز
خود را به در و دیوار نمی زنند تا چیزی را به کسی ثابت کنند.
♠️ ۷- توانایی #تحسین دیگران را دارند، آنها از موفقیت ها و
شادی های دیگران خوشحال می شوند، اگر کسی هدفی را دنبال
می کند او را تشویق می کنند.
🔵⚪🔵⚪🔵⚪🔵
♣️ ۱- متمرکز هستند :
یعنی هرگز اهمیت نمی دهند که دیگران چه دارند ، یا
چه کار می کنند، بلکه به #اهداف خود می پردازند.
♥️ ۲- قدر دان هستند :
وقتی فردی احساس #قدر دانی دارد، دیگر خشمی نسبت
به دیگران احساس نمی کند.
♠️ ۳- روی موفقیّت خود تمرکز می کنند :
به جای اینکه روی #دستاوردهای دیگران تمرکز کنند، به
موفقیت خود اطمینان می کنند.
♦️ ۴- با کمال میل از دیگران درخواست #راهنمایی می کنند،
از اینکه از کسی نظر بگیرند، نمی ترسند، ممکن است آن شخص
روشی را دنبال می کند که ما نمی دانیم.
♣️ ۵- سعی نمی کنند سر از کار دیگران در آورند، سعی نمی کنند
از کوچکترین مسائل زندگی دیگران با خبر شوند، به راحتی از آنها
عبور می کنند.
♥️ ۶- توانایی #رها کردن را دارند، کسانی که حسود نیستند، هرگز
خود را به در و دیوار نمی زنند تا چیزی را به کسی ثابت کنند.
♠️ ۷- توانایی #تحسین دیگران را دارند، آنها از موفقیت ها و
شادی های دیگران خوشحال می شوند، اگر کسی هدفی را دنبال
می کند او را تشویق می کنند.
🔵⚪🔵⚪🔵⚪🔵
میگویند آسمان همیشه همین رنگ است.
بر من آشکار شده که این گفته دروغی است بزرگ
واقعیتش را بخواهید، آسمان هر روز به رنگی در میآید!
هر چیزی یا در حال رشد است یا در حال مرگ.
فرصت در اختیارمان هست
تا دست به آفرینش تازهها بزنیم،
نگرش خود را دگرگون کنیم
و اندکی با روز پیشینمان متفاوت شویم...
کافیست حرکت کنیم
و یک قدم پیش بگذاریم!
بر من آشکار شده که این گفته دروغی است بزرگ
واقعیتش را بخواهید، آسمان هر روز به رنگی در میآید!
هر چیزی یا در حال رشد است یا در حال مرگ.
فرصت در اختیارمان هست
تا دست به آفرینش تازهها بزنیم،
نگرش خود را دگرگون کنیم
و اندکی با روز پیشینمان متفاوت شویم...
کافیست حرکت کنیم
و یک قدم پیش بگذاریم!
دنیا، فانی است، اما نابود نمیشود. فانی به معنای نابود شونده نیست. من همیشه گفته ام که معنای قدیمیِ کلمه ها درستتر است. کوشش کنید معناهای قدیمی واژه ها را در نظر بگیرید. زیرا بعدها مردم به آن معنای دروغین میدهند. «فانی» در قدیم، به معنای «بیثبات و تحولپذیر» است. بیثابت به چیزی گفته میشود که تغییر میکند، اما نابود نمیشود. همینجاست که علم و دین باهم نزدیک میشوند. علم میگوید همه چیز انرژی است. و انرژی نابود نمیشود، فقط تغییرِ شکل میدهد. دین هم میگوید همه چیز غیرِ از خداوند، فانی است. تغییر میکند، به شکل های دیگر تبدیل میگردد، اما نابود نمیشود. به شما گفته اند همه چیز نابود میشوند. گفته اند شما نیز نابود میشوید. این مطلقاً غلط است. شما نابود نمیشوید، بلکه از یک شکل به شکلی دیگر وارد میشوید. در مرگ، همه چیز از یک شکل واردِ شکلی دیگر میشود. برای همین من خدا را هرگز نابودگر نمیدانم. خدا نابود کننده نیست، بلکه تغییر دهنده است. متحول کننده است. هیچ چیزی هرگز نیست و نابود نمیگردد، تنها از قالب به یک قالبِ تازه وارد میشود. شما درتولد واردِ یک شکل میشوید، و پس از مرگ به شکلی دیگر وجود دارید.
ارتباط ما با کسی که او را دوست داریم و با او زندگی میکنیم،
مثل کسی است که با ما بندبازی میکند.
وقتی بادِ ترس و تردید بر ما میوزد و ما را میلغزاند،
نباید به خاطر سراسیمگی به یکدیگر بیاویزیم
یا سعی کنیم از یکدیگر رو برگردانیم تا دستمان را به جایی بند کنیم و سقوط نکنیم.
با این کار تنشِ طناب بیشتر میشود و ارتباط بین طرفین، شکنندهتر. اگر میخواهیم روی طناب بمانیم
باید با حرکاتِ یکدیگر تغییر وضعیت بدهیم
و به عواطف یکدیگر پاسخگو باشیم.
📕 محکم در آغوشم بگیر
✍🏻 #سو_جانسن
مثل کسی است که با ما بندبازی میکند.
وقتی بادِ ترس و تردید بر ما میوزد و ما را میلغزاند،
نباید به خاطر سراسیمگی به یکدیگر بیاویزیم
یا سعی کنیم از یکدیگر رو برگردانیم تا دستمان را به جایی بند کنیم و سقوط نکنیم.
با این کار تنشِ طناب بیشتر میشود و ارتباط بین طرفین، شکنندهتر. اگر میخواهیم روی طناب بمانیم
باید با حرکاتِ یکدیگر تغییر وضعیت بدهیم
و به عواطف یکدیگر پاسخگو باشیم.
📕 محکم در آغوشم بگیر
✍🏻 #سو_جانسن
اشو کار شما در اینجا چیست؟
#پاسخ
از من نپرس،که در اینجا کارم چیست
من در شهر کورها آینه میفروشم!!!!
و اینجا به یقین که شهر کورهاست!
تمام این زمین پر از مردمان نابیناست
نابینا هستند زیرا مرگ را نمیبینند که نزدیک میشود؛
نابینا هستند زیرا که نمیبینند که زندگی هرلحظه بخار میشود؛
نابینا هستند زیرا نمیتوانند موقتیبودن هرآنچه را که انباشته میکنند ببینند؛
نابینا هستند زیرا نمیدانند از کجا آمدهاند چرا آمدهاند و مقصدشان کجاست؛
نابینا هستند زیرا که حتی از آنچه در درونی ترین رشتهی وجودشان هست بیخبرند.
#اشو
#پاسخ
از من نپرس،که در اینجا کارم چیست
من در شهر کورها آینه میفروشم!!!!
و اینجا به یقین که شهر کورهاست!
تمام این زمین پر از مردمان نابیناست
نابینا هستند زیرا مرگ را نمیبینند که نزدیک میشود؛
نابینا هستند زیرا که نمیبینند که زندگی هرلحظه بخار میشود؛
نابینا هستند زیرا نمیتوانند موقتیبودن هرآنچه را که انباشته میکنند ببینند؛
نابینا هستند زیرا نمیدانند از کجا آمدهاند چرا آمدهاند و مقصدشان کجاست؛
نابینا هستند زیرا که حتی از آنچه در درونی ترین رشتهی وجودشان هست بیخبرند.
#اشو
بسیار زیباست حتما بخوانید👇🏻❤🧡
پرندهای در بيابان زندگی ميكرد، خیلی بيمار بود، پرهايش ريخته بود و چیزی برای خوردن و آشاميدن نداشت، سرپناهی واسه زندگی نداشت و دائم، به زندگيش بد و بيراه ميگفت.
روزی، فرشتهای از آن بيابان ميگذشت، پرنده فرشته را متوقف كرد و پرسيد : "كجا میروی ؟"
فرشته پاسخ داد: " به ملاقات خدا ميروم "
پرنده به فرشته گفت: "لطفا از خدا بپرس كه رنج من كی تمام ميشود؟"
فرشته گفت: "حتما ميپرسم"
و با پرنده خداحافظی كرد.
فرشته به خدا رسيد و پيام پرنده را بخدا رساند، فرشته بخدا گفت كه وضعيت پرنده خیلی رقتانگيز است و پرسيد كه كی رنج پرنده تمام ميشود؟
خدا پاسخ داد: "پرنده بايد تا هفت زندگی بعديش همينطور رنج بكشد، بدون هيچ شادمانی "
فرشته بخدا گفت كه پرنده وقتی اين را بشنود، نا اميد ميشود. آیا ميشود راه حلی واسه اين مسئله پيشنهاد كنيد؟'
و خدا پاسخ داد: بهش بگو كه اين كلام را مدام تكرار كند *"خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم"*
فرشته پرنده را ديد و پيام خدا را به او داد.
بعد از هفت روز، فرشته باز از آن مسير رد شد و ديد كه پرنده خیلی خوشحال است، بدنش پر در آورده بود، گیاهی در بيابان در آمده بود،
برکهای كوچك آنجا بود، و پرنده داشت با شادی آواز ميخواند و ميرقصيد.
فرشته از آن كه چطور اين اتفاق افتاده، حيرت زده شد، با اين سوال در ذهنش كه خدا گفت كه برای هفت دوره بعدی زندگی، هيچ شادی برای پرنده نيست"... رفت تا خدا را ببيند.
فرشته سوالش را از خدا پرسيد و
خدا پاسخ داد: "بله، مقدر شده بود كه برای هفت دوره بعدی زندگی پرنده شادی نباشد، اما چون پرنده مدام در هر وضعیتی تكرار ميكرد كه
*"خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم"*، وقتيكه روی شنهای داغ افتاد، گفت *"خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم"*، وقتيكه نميتوانست پرواز كند، گفت *"خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم"*، بنابراين صرفنظر از چگونگی هر وضعيت، پرنده تكرار ميكرد *"خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم"* و بدينگونه کارمای هفت دوره زندگی بعدی پرنده، در هفت روز از ميان رفت "
شنيدن اين داستان، انرژی متفاوتی به من داد، و تغيير زیادی در احساسات، افكار، پذيرش و نگاه خود به زندگی حس كردم. من اين كلام را در زندگيم بكار گرفتهام.
در هر وضعیتی، شروع كردم به تكرار
*"خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم"*
اين كار كمک كرد تا نگاهم را از آنچه ندارم بردارم و به آنچه دارم توجه كنم.
بطور مشابه، شروع كردم به بكار گیری، اين كلام در روابطم، مسائل مالي، مسائل عاطفی، زندگی اجتماعی، تجارت، با دوستان، خدمتگزاران، همكاران و هر چیزی كه با آن ارتباط دارم. همچنين اين داستان را با عزیزانم در ميان گذاشتم، كه تغيير بزرگی در رفتار آنها ايجاد كرد.
اين كلام ساده واقعا تاثير عمیقی در زندگی من داشت، من احساس كردم چقدر *خوشبختم*،
چقدر *شادم*، و چقدر *زندگی خوب* است.....
هدف از به اشتراك گذاشتن اين داستان، اين است كه ما را آگاه سازد كه، سپاسگزاری چقدر قدرتمند است.
اينكار ميتواند فرم زندگی ما را تغيير دهد.
يک كلام ساده، يك تفكر ساده، كه به ما ياد ميدهد سپاسگزاری برای هر چیزی كه در زندگی داريم، قدرت آنرا دارد كه كارمايی را كه در زندگیهای متعدد با خود حمل ميكنيم را از بين ببرد.
بياييد اين كلام را مدام تكرار كنيم
تا تغيير را در زندگیمان تجربه كنيم، اين موضوع را با متن زیبای زير تمام ميكنم:
*سپاسگزار باش و تغيير را در روش زندگی و نگاهت ببين*
خدایا!
در این صبح زیبا
تو را سپاس میگوییم
که به ما فرصت دادی
یکبار دیگر ناظر بر طلوع
خورشید تو باشیم
پرندهای در بيابان زندگی ميكرد، خیلی بيمار بود، پرهايش ريخته بود و چیزی برای خوردن و آشاميدن نداشت، سرپناهی واسه زندگی نداشت و دائم، به زندگيش بد و بيراه ميگفت.
روزی، فرشتهای از آن بيابان ميگذشت، پرنده فرشته را متوقف كرد و پرسيد : "كجا میروی ؟"
فرشته پاسخ داد: " به ملاقات خدا ميروم "
پرنده به فرشته گفت: "لطفا از خدا بپرس كه رنج من كی تمام ميشود؟"
فرشته گفت: "حتما ميپرسم"
و با پرنده خداحافظی كرد.
فرشته به خدا رسيد و پيام پرنده را بخدا رساند، فرشته بخدا گفت كه وضعيت پرنده خیلی رقتانگيز است و پرسيد كه كی رنج پرنده تمام ميشود؟
خدا پاسخ داد: "پرنده بايد تا هفت زندگی بعديش همينطور رنج بكشد، بدون هيچ شادمانی "
فرشته بخدا گفت كه پرنده وقتی اين را بشنود، نا اميد ميشود. آیا ميشود راه حلی واسه اين مسئله پيشنهاد كنيد؟'
و خدا پاسخ داد: بهش بگو كه اين كلام را مدام تكرار كند *"خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم"*
فرشته پرنده را ديد و پيام خدا را به او داد.
بعد از هفت روز، فرشته باز از آن مسير رد شد و ديد كه پرنده خیلی خوشحال است، بدنش پر در آورده بود، گیاهی در بيابان در آمده بود،
برکهای كوچك آنجا بود، و پرنده داشت با شادی آواز ميخواند و ميرقصيد.
فرشته از آن كه چطور اين اتفاق افتاده، حيرت زده شد، با اين سوال در ذهنش كه خدا گفت كه برای هفت دوره بعدی زندگی، هيچ شادی برای پرنده نيست"... رفت تا خدا را ببيند.
فرشته سوالش را از خدا پرسيد و
خدا پاسخ داد: "بله، مقدر شده بود كه برای هفت دوره بعدی زندگی پرنده شادی نباشد، اما چون پرنده مدام در هر وضعیتی تكرار ميكرد كه
*"خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم"*، وقتيكه روی شنهای داغ افتاد، گفت *"خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم"*، وقتيكه نميتوانست پرواز كند، گفت *"خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم"*، بنابراين صرفنظر از چگونگی هر وضعيت، پرنده تكرار ميكرد *"خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم"* و بدينگونه کارمای هفت دوره زندگی بعدی پرنده، در هفت روز از ميان رفت "
شنيدن اين داستان، انرژی متفاوتی به من داد، و تغيير زیادی در احساسات، افكار، پذيرش و نگاه خود به زندگی حس كردم. من اين كلام را در زندگيم بكار گرفتهام.
در هر وضعیتی، شروع كردم به تكرار
*"خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم"*
اين كار كمک كرد تا نگاهم را از آنچه ندارم بردارم و به آنچه دارم توجه كنم.
بطور مشابه، شروع كردم به بكار گیری، اين كلام در روابطم، مسائل مالي، مسائل عاطفی، زندگی اجتماعی، تجارت، با دوستان، خدمتگزاران، همكاران و هر چیزی كه با آن ارتباط دارم. همچنين اين داستان را با عزیزانم در ميان گذاشتم، كه تغيير بزرگی در رفتار آنها ايجاد كرد.
اين كلام ساده واقعا تاثير عمیقی در زندگی من داشت، من احساس كردم چقدر *خوشبختم*،
چقدر *شادم*، و چقدر *زندگی خوب* است.....
هدف از به اشتراك گذاشتن اين داستان، اين است كه ما را آگاه سازد كه، سپاسگزاری چقدر قدرتمند است.
اينكار ميتواند فرم زندگی ما را تغيير دهد.
يک كلام ساده، يك تفكر ساده، كه به ما ياد ميدهد سپاسگزاری برای هر چیزی كه در زندگی داريم، قدرت آنرا دارد كه كارمايی را كه در زندگیهای متعدد با خود حمل ميكنيم را از بين ببرد.
بياييد اين كلام را مدام تكرار كنيم
تا تغيير را در زندگیمان تجربه كنيم، اين موضوع را با متن زیبای زير تمام ميكنم:
*سپاسگزار باش و تغيير را در روش زندگی و نگاهت ببين*
خدایا!
در این صبح زیبا
تو را سپاس میگوییم
که به ما فرصت دادی
یکبار دیگر ناظر بر طلوع
خورشید تو باشیم
خــــدا تنها روزنه امیدی است كه هیچگاه بسته نمی شود،
تنها كسی است كه با دهان بسته هم می توان صدایش كرد،
با پای شكسته هم می توان سراغش رفت،
تنها خریداریست كه اجناس شكسته را بهتر برمی دارد،
تنها كسی است كه وقتی همه رفتند می ماند،
وقتی همه پشت كردند آغوش می گشاید و
وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت می شود...
"خــــــــدا را برایتان آرزو دارم"
تنها كسی است كه با دهان بسته هم می توان صدایش كرد،
با پای شكسته هم می توان سراغش رفت،
تنها خریداریست كه اجناس شكسته را بهتر برمی دارد،
تنها كسی است كه وقتی همه رفتند می ماند،
وقتی همه پشت كردند آغوش می گشاید و
وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت می شود...
"خــــــــدا را برایتان آرزو دارم"
"جهش كوانتومى"
يه قانون تو فیزیک است كه میگوید:
هر ذره در حال ساطع کردن مدام انرژی از خود است!
انرژی بدن من و شما قابل هدایت به یک سمت مشخص است.
اگر به چیز مشخصی فکر کنیم انرژی ما به سمت اون چیز مشخص میرود.
خیلی وقتها است که به کسی زنگ میزنیم و طرف به ما میگه:
- چه خوب شد زنگ زدی!
- داشتم بهت زنگ میزدم!
- داشتم بهت فکر میکردم!
- حلال زاده!
- دل به دل راه داره!
نکتهٔ جالبش این است که من به محض اینکه به شخص خاصی در هر جای دنیا که فکر کنم، انرژیهای من بلافاصله به سمت او حرکت میکند و بلافاصله به او میرسد. بدون سپری شدن زمان!
حتی اگر من توی ایران و طرف مقابل توی آمریکا باشد.
در فیزیک به این میگویند "جهش کوانتومی".
یعنی انرژی ما از زمان عبور میکند.
پس به محض اینکه ما به چیزی فکر کنیم انرژی ما پیش او حاضر است.
یه وقتهایی توی خیابان راه میروی، حس میکنی که یکی دارد نگاهتان میکند. برمیگردید میبینی واقعاً دارد نگاهتان میکند.
شما چطور حس کردید که یکی دارد نگاهتان میکند؟
قبول دارین کسی که به شما نگاه میکند، دارد به شما فکر هم میکند؟
انرژی اون شخص را دریافت میکنید و نتیجهی تحلیلی که مغز شما از اون انرژی میکند، میشود حس شما!
شکل پر رنگ این را میگویند "تله پاتی" که آدمها یاد میگیرند با تبادل انرژی فکر هم دیگر را بخوانند.
انرژی ما مثبت و منفی میشود ولی انرژی اجسام خنثی است.
اگرحالمان خوب باشد
اگر آرام باشیم
اگر مهر بورزیم
اگر لطفی کنیم
اگر دعا بخوانیم
انرژی ما مثبت است!
اگر حالمان بد باشد
اگر غر میزنیم
اگر بد و بی راه میگوییم
اگر عصبانی هستیم
اگر استرس داریم
اگر نگران هستیم
اگر اضطراب داریم
انرژی ما منفی است!
انرژی اجسام خنثی است، ولی انرژی انسان میتواند انرژی اجسام را هم مثبت و منفی کند.
آدمهایی که مثبت هستند (فکرهای خوب میکنند، روحیه عالی دارند) انرژیشان مثبت است.
آدمهایی که منفی هستند (روحیه داغونی دارند) انرژیشان منفی است.
از بحثهای مهم موفقی تا جایی که میتوانید "از آدمهای منفی حذر کنید" و تا جایی که میتوانید "بچسبید به آدمهای مثبت"
چرا...؟
چون انرژی آنها روی شما اثر میگذارد.
اگر آدم مثبت دیدید، بچسبید به او!
اگر آدم منفی هم دیدید، از او دوری کنید! چون "افسرده دل، افسرده کند انجمنی را"
یک ماه با یک آدم غرغرو راه برو، بعد از یک ماه خودت هم راه میروی، غر میزنی!
قدیما یه موضوعی بود به نام "مجاورت".
اگر عارفی و یا پهلوانی بود، عدهای به نام "مرید و نوچه" دور و بر اینها بودند.
این مریدها و نوچهها همش حس خوبی داشتند.
این حس خوب به خاطر چی بود؟
به خاطر انرژی فوقالعاده مثبت اون عارف و پهلوان!
هالههای انرژی در پیرامون دو قسمت از بدن ما تراکم بیشتری دارند.
چشمها 👀
و
دستها🤲
زمانی که؛ حالمان خوب نیست، عصبانی هستیم، غر میزنیم، چشمهای ما دروازهی انتقال انرژی منفی هستند.
وقتی حالت خوب نیست حق نداری وارد خانه، يا وارد مجموعهات شوی.
به محض اینکه شما با حالت منفی وارد خانه يا مجموعهات میشوی و شروع به سلام کردن به دیگران میکنید، انرژی منفی را از طریق چشمهایتان به اعضاء خانه يا اعضاء مجموعهات منتقل میکنید. نتیجه این میشود که نیم ساعت بعد یا دارید میزنید تو سر هم دیگر، یا هر کدام خسته و کوفته و داغان یک گوشه خانه ولو شدید!
اول کیسهی زباله انرژیهای منفی را بذارید پشت در، بعد وارد شوید.
وقتی حالتان بد است، به عزیزانتان نگاه نکنید.
وقتی حالتان خوب است، تا میتوانید به عزیزانتان نگاه کنید.
چشمهای ما اگر حالمان خوب باشد، دروازهی انتقال انرژی مثبت است و اگر حالمان بد باشد، دروازهٔ انتقال انرژی منفی است.
بیشترین مقدار انرژی را اول دستها دارند و بعد چشمها.
یاد خدا ... مثبتترین و نجات بخشترین انرژی در تمام کائنات میباشد.
خود را به این منبع لایزال پر قدرت و بیانتها متصل نماییم!
قانون کائنات:
- هیچچیز در طبیعت برای خود زندگی نمیکند.
- رودخانهها آب خود را مصرف نمیکنند.
- درختان میوهی خود را نمیخورند.
- خورشید گرمای خود را استفاده نمیکند.
- گل عطرش را برای خود گسترش نمیدهد.
- زندگی، یعنی در خدمت دیگران.
*قانون طبیعت است*
پس:
- اگر دیدی کسی گرهای دارد و تو راهش را میدانی، سکوت نکن!
- اگر دستت به جایی میرسید، دریـغ نـکـن!
- معجزهی زندگی دیگران باش!
*این قانون کائنات است*
معجزهی زندگی دیگران که باشی
بیشک کسی معجزهی زندگی تو خواهد شد!
📅 #یکشنبه #روز۲۸ #آذر #سال۱۴۰۰
يه قانون تو فیزیک است كه میگوید:
هر ذره در حال ساطع کردن مدام انرژی از خود است!
انرژی بدن من و شما قابل هدایت به یک سمت مشخص است.
اگر به چیز مشخصی فکر کنیم انرژی ما به سمت اون چیز مشخص میرود.
خیلی وقتها است که به کسی زنگ میزنیم و طرف به ما میگه:
- چه خوب شد زنگ زدی!
- داشتم بهت زنگ میزدم!
- داشتم بهت فکر میکردم!
- حلال زاده!
- دل به دل راه داره!
نکتهٔ جالبش این است که من به محض اینکه به شخص خاصی در هر جای دنیا که فکر کنم، انرژیهای من بلافاصله به سمت او حرکت میکند و بلافاصله به او میرسد. بدون سپری شدن زمان!
حتی اگر من توی ایران و طرف مقابل توی آمریکا باشد.
در فیزیک به این میگویند "جهش کوانتومی".
یعنی انرژی ما از زمان عبور میکند.
پس به محض اینکه ما به چیزی فکر کنیم انرژی ما پیش او حاضر است.
یه وقتهایی توی خیابان راه میروی، حس میکنی که یکی دارد نگاهتان میکند. برمیگردید میبینی واقعاً دارد نگاهتان میکند.
شما چطور حس کردید که یکی دارد نگاهتان میکند؟
قبول دارین کسی که به شما نگاه میکند، دارد به شما فکر هم میکند؟
انرژی اون شخص را دریافت میکنید و نتیجهی تحلیلی که مغز شما از اون انرژی میکند، میشود حس شما!
شکل پر رنگ این را میگویند "تله پاتی" که آدمها یاد میگیرند با تبادل انرژی فکر هم دیگر را بخوانند.
انرژی ما مثبت و منفی میشود ولی انرژی اجسام خنثی است.
اگرحالمان خوب باشد
اگر آرام باشیم
اگر مهر بورزیم
اگر لطفی کنیم
اگر دعا بخوانیم
انرژی ما مثبت است!
اگر حالمان بد باشد
اگر غر میزنیم
اگر بد و بی راه میگوییم
اگر عصبانی هستیم
اگر استرس داریم
اگر نگران هستیم
اگر اضطراب داریم
انرژی ما منفی است!
انرژی اجسام خنثی است، ولی انرژی انسان میتواند انرژی اجسام را هم مثبت و منفی کند.
آدمهایی که مثبت هستند (فکرهای خوب میکنند، روحیه عالی دارند) انرژیشان مثبت است.
آدمهایی که منفی هستند (روحیه داغونی دارند) انرژیشان منفی است.
از بحثهای مهم موفقی تا جایی که میتوانید "از آدمهای منفی حذر کنید" و تا جایی که میتوانید "بچسبید به آدمهای مثبت"
چرا...؟
چون انرژی آنها روی شما اثر میگذارد.
اگر آدم مثبت دیدید، بچسبید به او!
اگر آدم منفی هم دیدید، از او دوری کنید! چون "افسرده دل، افسرده کند انجمنی را"
یک ماه با یک آدم غرغرو راه برو، بعد از یک ماه خودت هم راه میروی، غر میزنی!
قدیما یه موضوعی بود به نام "مجاورت".
اگر عارفی و یا پهلوانی بود، عدهای به نام "مرید و نوچه" دور و بر اینها بودند.
این مریدها و نوچهها همش حس خوبی داشتند.
این حس خوب به خاطر چی بود؟
به خاطر انرژی فوقالعاده مثبت اون عارف و پهلوان!
هالههای انرژی در پیرامون دو قسمت از بدن ما تراکم بیشتری دارند.
چشمها 👀
و
دستها🤲
زمانی که؛ حالمان خوب نیست، عصبانی هستیم، غر میزنیم، چشمهای ما دروازهی انتقال انرژی منفی هستند.
وقتی حالت خوب نیست حق نداری وارد خانه، يا وارد مجموعهات شوی.
به محض اینکه شما با حالت منفی وارد خانه يا مجموعهات میشوی و شروع به سلام کردن به دیگران میکنید، انرژی منفی را از طریق چشمهایتان به اعضاء خانه يا اعضاء مجموعهات منتقل میکنید. نتیجه این میشود که نیم ساعت بعد یا دارید میزنید تو سر هم دیگر، یا هر کدام خسته و کوفته و داغان یک گوشه خانه ولو شدید!
اول کیسهی زباله انرژیهای منفی را بذارید پشت در، بعد وارد شوید.
وقتی حالتان بد است، به عزیزانتان نگاه نکنید.
وقتی حالتان خوب است، تا میتوانید به عزیزانتان نگاه کنید.
چشمهای ما اگر حالمان خوب باشد، دروازهی انتقال انرژی مثبت است و اگر حالمان بد باشد، دروازهٔ انتقال انرژی منفی است.
بیشترین مقدار انرژی را اول دستها دارند و بعد چشمها.
یاد خدا ... مثبتترین و نجات بخشترین انرژی در تمام کائنات میباشد.
خود را به این منبع لایزال پر قدرت و بیانتها متصل نماییم!
قانون کائنات:
- هیچچیز در طبیعت برای خود زندگی نمیکند.
- رودخانهها آب خود را مصرف نمیکنند.
- درختان میوهی خود را نمیخورند.
- خورشید گرمای خود را استفاده نمیکند.
- گل عطرش را برای خود گسترش نمیدهد.
- زندگی، یعنی در خدمت دیگران.
*قانون طبیعت است*
پس:
- اگر دیدی کسی گرهای دارد و تو راهش را میدانی، سکوت نکن!
- اگر دستت به جایی میرسید، دریـغ نـکـن!
- معجزهی زندگی دیگران باش!
*این قانون کائنات است*
معجزهی زندگی دیگران که باشی
بیشک کسی معجزهی زندگی تو خواهد شد!
📅 #یکشنبه #روز۲۸ #آذر #سال۱۴۰۰
شب یلدا
این شب زایش مهر و میترا
شب زایش نور و روشنایی
پیشاپیش بر شما مبارکباد...!!!⚘
این شب را به نور قرنها قدمت،
جاری نگه داریم!!!✋
این شب زایش مهر و میترا
شب زایش نور و روشنایی
پیشاپیش بر شما مبارکباد...!!!⚘
این شب را به نور قرنها قدمت،
جاری نگه داریم!!!✋
در فرایند شفابخشی هواپونوپونو، هر کسی مسئولیت می پذیرد و عشق می طلبد تا اشتباهات خودش را اصلاح نماید.
می توانید بگویید... متاسفم، لطفاً مرا به دلیل هر آن چه در درونم جریان دارد و باعث این مشکل شده است ببخش...
پس از آن، بر عهده ی عشق (خداوند) است که اشتباهات درونی شما را که به صورت مشکل یا بیماری ظاهر شده اند، متحول سازد.
سپس بابت این تحول و شفا از روح الهی تشکر میکنیم و میگوییم متشکرم.
و در انتها عشق خود را به خدا و همه چیز و همه کس با گفتن دوستت دارم ابراز میداریم.
📚 #محدودیت_صفر
📅 #سهشنبه #روز۳۰ #آذر #سال۱۴۰۰
می توانید بگویید... متاسفم، لطفاً مرا به دلیل هر آن چه در درونم جریان دارد و باعث این مشکل شده است ببخش...
پس از آن، بر عهده ی عشق (خداوند) است که اشتباهات درونی شما را که به صورت مشکل یا بیماری ظاهر شده اند، متحول سازد.
سپس بابت این تحول و شفا از روح الهی تشکر میکنیم و میگوییم متشکرم.
و در انتها عشق خود را به خدا و همه چیز و همه کس با گفتن دوستت دارم ابراز میداریم.
📚 #محدودیت_صفر
📅 #سهشنبه #روز۳۰ #آذر #سال۱۴۰۰
…
در يلداىِ عشق منتظرم باش
مى خواهم تمام شب برايت شعر بگويم …
در هر جرعه از آبِ انار ، در هر واژه ياقوت وار ، خاطره يى به يادگار مى گذارم .
#گيتى_خوشدل
در يلداىِ عشق منتظرم باش
مى خواهم تمام شب برايت شعر بگويم …
در هر جرعه از آبِ انار ، در هر واژه ياقوت وار ، خاطره يى به يادگار مى گذارم .
#گيتى_خوشدل