💠 پیام نوروزی دکتر محمد مصدق
«نوروز ۱۳۳۲»
هممیهنان گرامیم:
🔹پیروزی نهایی ملت ایران را آرزومندم. این افتخار نصیب من شده است، تا جشن بزرگ ملّی آغاز سال نو را به هموطنان عزیزم تبریک بگویم. حمیت و غیرت و آرمانخواهی پسران و دختران دلاور سرزمینمان را میستایم و مبارزه ها وتلاشهای برجسته و خستگیناپذیر آنان را ستایش میکنم.
🔹 خداوند منان را، برای رسیدن به آرمان ها و آرزوهای ملی (شان) سپاسگزارم. نوروز تنها نشانی از آغاز سال نو نیست، بلکه ملتی قابل احترام و ستایش و با گذشته درخشان را به یاد می آورد. نوروز بزرگی و عظمت کشور باستانیمان را یادآوری می کند.
🔹 من با هر نوروز آرزو میکنم که صفحه نوینی به برگهای تاریخ پر شکوه ما اضافه گردد. در سال نو، از پروردگار شادی و تندرستی را برای همه هممیهنان عزیزم خواهانم.
📌 ۲۹ اسفندماه
سالگرد ملی شدن صنعت نفت
#تاریخ_معاصر
#ملی_شدن_صنعت_نفت
#مصدق
#مردم
#مسئولیت
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
🆔 @KSMtehran
«نوروز ۱۳۳۲»
هممیهنان گرامیم:
🔹پیروزی نهایی ملت ایران را آرزومندم. این افتخار نصیب من شده است، تا جشن بزرگ ملّی آغاز سال نو را به هموطنان عزیزم تبریک بگویم. حمیت و غیرت و آرمانخواهی پسران و دختران دلاور سرزمینمان را میستایم و مبارزه ها وتلاشهای برجسته و خستگیناپذیر آنان را ستایش میکنم.
🔹 خداوند منان را، برای رسیدن به آرمان ها و آرزوهای ملی (شان) سپاسگزارم. نوروز تنها نشانی از آغاز سال نو نیست، بلکه ملتی قابل احترام و ستایش و با گذشته درخشان را به یاد می آورد. نوروز بزرگی و عظمت کشور باستانیمان را یادآوری می کند.
🔹 من با هر نوروز آرزو میکنم که صفحه نوینی به برگهای تاریخ پر شکوه ما اضافه گردد. در سال نو، از پروردگار شادی و تندرستی را برای همه هممیهنان عزیزم خواهانم.
📌 ۲۹ اسفندماه
سالگرد ملی شدن صنعت نفت
#تاریخ_معاصر
#ملی_شدن_صنعت_نفت
#مصدق
#مردم
#مسئولیت
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 سالروز #ملی_شدن_صنعت_نفت_ایران
در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، صنعت نفت ایران با تدبیر و پیگیری های بی دریغ دکتر مصدق، دکتر سید حسین فاطمی و دیگر دوستان همراهشان ملی شد و دست استعمار از این صنعت کوتاه.
🔹مصدق نخستین دولتمرد خاورمیانه بود که با اجرایی کردن اندیشه ملی کردن صنعت نفت، پرچم مبارزه اقتصادی با قدرت های استعماری را برافراشت. تا جایی که جمال عبدالناصر، خیابانی به نام دکتر مصدق در قاهره نامگذاری کرد.
🔹تاریخ ایران اما همیشه پر بود از چرخ های ناموزون بسیار؛
بعد از کودتای ۲۸ مرداد۱۳۳۲، دکتر مصدق به سه سال زندان انفرادی و تبعید به احمدآباد محکوم شد و تا پایان عمر -۱۴ اسفند۱۳۴۵ - در حصربود.
🔹کارت تبریک نوروز۱۳۳۳؛ یکی از دردناکترین و در عین حال گویاترین بیانیه هایی بود که یاران مصدق به مناسبت بهارهای بی عید این سرزمین صادر کردند.
🔗 تاریخ نیست اینکه مدام از برت کنند...
#مردم
#دولت_ملی
#محمد_مصدق
#صنعت_نفت
#منافع_ملی
#سرمایه_داری
#شعبان_جعفری
#چماقداران_حکومتی
#استعمار
#تاریخ_معاصر
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، صنعت نفت ایران با تدبیر و پیگیری های بی دریغ دکتر مصدق، دکتر سید حسین فاطمی و دیگر دوستان همراهشان ملی شد و دست استعمار از این صنعت کوتاه.
🔹مصدق نخستین دولتمرد خاورمیانه بود که با اجرایی کردن اندیشه ملی کردن صنعت نفت، پرچم مبارزه اقتصادی با قدرت های استعماری را برافراشت. تا جایی که جمال عبدالناصر، خیابانی به نام دکتر مصدق در قاهره نامگذاری کرد.
🔹تاریخ ایران اما همیشه پر بود از چرخ های ناموزون بسیار؛
بعد از کودتای ۲۸ مرداد۱۳۳۲، دکتر مصدق به سه سال زندان انفرادی و تبعید به احمدآباد محکوم شد و تا پایان عمر -۱۴ اسفند۱۳۴۵ - در حصربود.
🔹کارت تبریک نوروز۱۳۳۳؛ یکی از دردناکترین و در عین حال گویاترین بیانیه هایی بود که یاران مصدق به مناسبت بهارهای بی عید این سرزمین صادر کردند.
🔗 تاریخ نیست اینکه مدام از برت کنند...
#مردم
#دولت_ملی
#محمد_مصدق
#صنعت_نفت
#منافع_ملی
#سرمایه_داری
#شعبان_جعفری
#چماقداران_حکومتی
#استعمار
#تاریخ_معاصر
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #همراه_با_کانون
🔹 حضور ۵۰ نفر از همراهان، معلمان و اعضای #کانون_صنفی_معلمان_ایران همراه خانواده هایشان در سالن اصلی تئاتر شهر تهران برای تماشای تئاتر "پروین".
📝 پروین آخرین کار "حسین کیانی" کارگردان جوان و آینده دار تئاتر ایران است که به بخشی از زندگی #پروین_اعتصامی میپردازد.
اکرم محمدی، مریم ندایی، نرگس محمدی، امین زندگانی، مهران رنجبر، سید جواد یحیوی و ... بازیگران این نمایش هستند.
🔹 با سپاس از دستاندرکاران این نمایش ارزنده که شرایطی را فراهم کردند که گروهی از معلمان بتوانند به تماشای آن بنشینند.
#تئاتر
#هنر
#تاریخ_معاصر
#حق_تشکل
#حق_تجمع
#کانون_صنفی_معلمان
#معلمان_زندانی
#روز_قلم ✒️
#اهالی_قلم_دربند !!!
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 حضور ۵۰ نفر از همراهان، معلمان و اعضای #کانون_صنفی_معلمان_ایران همراه خانواده هایشان در سالن اصلی تئاتر شهر تهران برای تماشای تئاتر "پروین".
📝 پروین آخرین کار "حسین کیانی" کارگردان جوان و آینده دار تئاتر ایران است که به بخشی از زندگی #پروین_اعتصامی میپردازد.
اکرم محمدی، مریم ندایی، نرگس محمدی، امین زندگانی، مهران رنجبر، سید جواد یحیوی و ... بازیگران این نمایش هستند.
🔹 با سپاس از دستاندرکاران این نمایش ارزنده که شرایطی را فراهم کردند که گروهی از معلمان بتوانند به تماشای آن بنشینند.
#تئاتر
#هنر
#تاریخ_معاصر
#حق_تشکل
#حق_تجمع
#کانون_صنفی_معلمان
#معلمان_زندانی
#روز_قلم ✒️
#اهالی_قلم_دربند !!!
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #تاریخ_معاصر
🔺۲ تیر ۱۲۸۷ به دستور محمدعلی شاه و با فرماندهی کلنل ولادیمیر لیاخوف، فرمانده روسی بریگارد قزاق، مجلس شورای ملی به توپ بسته شد.
این واقعه را یوم التوپ مینامند که به دستگیری سران جنبش مشروطه و کشته شدن تعدادی از آنها و استبداد صغیر منجر شد.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺۲ تیر ۱۲۸۷ به دستور محمدعلی شاه و با فرماندهی کلنل ولادیمیر لیاخوف، فرمانده روسی بریگارد قزاق، مجلس شورای ملی به توپ بسته شد.
این واقعه را یوم التوپ مینامند که به دستگیری سران جنبش مشروطه و کشته شدن تعدادی از آنها و استبداد صغیر منجر شد.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #تاریخ_معاصر
🔺مجلسی که بارها به توپ بسته شد!
✍️ علی مرادی مراغه ای
🔹امروز، سالگرد به توپ بستن مجلس شورای ملی توسط محمدعلی شاه است به سال ۱۲۸۷ ه.ش. اما مجلس شورای ایران نه یکبار بلکه بارها و بارها به توپ بسته شده و از ذات خود تهی گشته...
🔹مجلس اول با تمام گرفتاریهایش، چنان خوش درخشید و قوانین مترقی تصویب کرد که سفیر انگلستان در تلگرافی نوشت:
«این مجلس ایرانیان چنان پر تلاش است که حتی از مجلس خود ما هم پیشرفته تر است...!»
اما آن مجلس مقدس، که امید ستمدیدگان ایرانی بود، به توپ بسته شد و آرزوها برباد رفت.
نقل است که محمدعلى شاه پس از به توپ بستن مجلس و کشتن مشروطه خواهان و قتل فجیع میرزا جهانگیرخان و ملک المتکلمین، بادی در بروت انداخته و موقع ناهار با تکبر گفته بود:
«آیا مشهدی باقر بقال وکیل اجازه میدهد شاه مملکت ناهارش را صرف کند یا خیر؟ سپس قهقهه خنده را از سر تمسخر سر داده بود...»
روزگار بگذشت، قیام تبریز شروع شد سپس، مجاهدین تهران را فتح کردند و شاه متکبر گریخته و مجبور به تحصن در سفارت روسيه شده، در این زمان، حسین بیگ تبریزی به تمسخر گفته بود:
«دیدی بالاخره مشهدی باقر بقال اجازه ناهار خوردن نمی دهد!»
اما مشهدی باقر بقال که محمدعلی شاه او را مسخره کرده نماینده صنف بقالان و آجیلفروشان تهران در مجلس اول بود، او هر چند سوادِ چندانی نداشت مثلا از دانشگاه سوربن فرانسه دکتری نداشت اما از مخالفان جریان مشروعه خواه شیخ فضل الله نوری بود...!
🔹آن مجلس و مجالس دیگر نیز به توپ بسته شدند و کمتر خالی از دخل و تصرف قدرتمداران شدند، مجالس بعدی در واقع، مصداق این سخنِ عین السلطنه بود:
چنان ریدند احزاب سیاسی
به اصل و فصل قانون اساسی
كه دیگر هیچ نتوان پاك كردن
مگر با صد زبان دیپلوماسی
(روزنامه خاطرات... ج ۵ ص۳۷۲۲)
🔹به دوران رضاشاه نیز برای همیشه به توپ بسته شد. هنوز رضاخان بود که وقتی با کالسکه از کنار ساختمان مجلس می گذشت می گفت:
«بالاخره روزی در این طویله را خواهم بست»!
و البته چنین نیز کرد. پس از بالا رفتن از نردبان قدرت، تیمورتاش لیست نمایندگان را تهیه می کرد و از نظر رضاشاه میگذراند! البته رای گیری هم میشد اما برخی شهرها حتی تعداد رایها از کل اهالی شهر بیشتر میشد! وهابزاده از اردبیل سیهزار نفریِ واجدِ رای ۳۶۶۳۶ رأی آورد! ثقهالاسلام بروجردی از بروجردِ سیهزار نفری، ۳۵۳۵۹ رأی و عمادی از ساری دههزاری نفری،۳۳۷۴۲ رأی آورد!
🔹وقتی متفقین آمدند مجالس در فضای اشغال شده بهتر شدند و این شوربختی مردمی است که وقتی کشورشان اشغال میگردد، مجالس اش بهتر میشود!
اما با کودتای ۲۸ مرداد مجلس چنان به قهقرا رفت که در دیکتاتوری پسر، رئیس مجلس مهندس ریاضی میگفت:
بزرگترین افتخار ما اینست که منویات اعلیحضرت را در قالب قانون می ریزیم...!
به روزگار ما نیز مجلس نه آیینه تمام نمای اکثریت مردم، بلکه تنها به اقلیت ویژه تعلق دارد.
🔹اما آن مجلس اول که ۱۱۵ سال پیش به توپ بسته شد، همه چیزش ساده بود، نمایندگانش، حقوق هم نمیگرفتند، بجای شاسی بلند، سوار گاری و کالسکه شده، روی زمین می نشستند و بجای میکروفن، لب تاپ و...هر کدام قلیان خود را داشتند...
اما از جنس مستشارالدوله ها، تقی زاده ها، مدرس ها و مصدق ها بودند که از شنیدن خبر فروش دختران قوچان توسط آصف الدوله حاکم، چنان احساساتشان جریحه دار میشد که میگریستند و برخی نمایندگان تبریز در دفاع از حقوق مردم در مقابل مشروعه خواهان، چنان مقاومت میکردند که تکفیر شده و شبها از ترس جانشان در مجلس می خوابیدند!
https://s8.uupload.ir/files/9_wsk6.jpg
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺مجلسی که بارها به توپ بسته شد!
✍️ علی مرادی مراغه ای
🔹امروز، سالگرد به توپ بستن مجلس شورای ملی توسط محمدعلی شاه است به سال ۱۲۸۷ ه.ش. اما مجلس شورای ایران نه یکبار بلکه بارها و بارها به توپ بسته شده و از ذات خود تهی گشته...
🔹مجلس اول با تمام گرفتاریهایش، چنان خوش درخشید و قوانین مترقی تصویب کرد که سفیر انگلستان در تلگرافی نوشت:
«این مجلس ایرانیان چنان پر تلاش است که حتی از مجلس خود ما هم پیشرفته تر است...!»
اما آن مجلس مقدس، که امید ستمدیدگان ایرانی بود، به توپ بسته شد و آرزوها برباد رفت.
نقل است که محمدعلى شاه پس از به توپ بستن مجلس و کشتن مشروطه خواهان و قتل فجیع میرزا جهانگیرخان و ملک المتکلمین، بادی در بروت انداخته و موقع ناهار با تکبر گفته بود:
«آیا مشهدی باقر بقال وکیل اجازه میدهد شاه مملکت ناهارش را صرف کند یا خیر؟ سپس قهقهه خنده را از سر تمسخر سر داده بود...»
روزگار بگذشت، قیام تبریز شروع شد سپس، مجاهدین تهران را فتح کردند و شاه متکبر گریخته و مجبور به تحصن در سفارت روسيه شده، در این زمان، حسین بیگ تبریزی به تمسخر گفته بود:
«دیدی بالاخره مشهدی باقر بقال اجازه ناهار خوردن نمی دهد!»
اما مشهدی باقر بقال که محمدعلی شاه او را مسخره کرده نماینده صنف بقالان و آجیلفروشان تهران در مجلس اول بود، او هر چند سوادِ چندانی نداشت مثلا از دانشگاه سوربن فرانسه دکتری نداشت اما از مخالفان جریان مشروعه خواه شیخ فضل الله نوری بود...!
🔹آن مجلس و مجالس دیگر نیز به توپ بسته شدند و کمتر خالی از دخل و تصرف قدرتمداران شدند، مجالس بعدی در واقع، مصداق این سخنِ عین السلطنه بود:
چنان ریدند احزاب سیاسی
به اصل و فصل قانون اساسی
كه دیگر هیچ نتوان پاك كردن
مگر با صد زبان دیپلوماسی
(روزنامه خاطرات... ج ۵ ص۳۷۲۲)
🔹به دوران رضاشاه نیز برای همیشه به توپ بسته شد. هنوز رضاخان بود که وقتی با کالسکه از کنار ساختمان مجلس می گذشت می گفت:
«بالاخره روزی در این طویله را خواهم بست»!
و البته چنین نیز کرد. پس از بالا رفتن از نردبان قدرت، تیمورتاش لیست نمایندگان را تهیه می کرد و از نظر رضاشاه میگذراند! البته رای گیری هم میشد اما برخی شهرها حتی تعداد رایها از کل اهالی شهر بیشتر میشد! وهابزاده از اردبیل سیهزار نفریِ واجدِ رای ۳۶۶۳۶ رأی آورد! ثقهالاسلام بروجردی از بروجردِ سیهزار نفری، ۳۵۳۵۹ رأی و عمادی از ساری دههزاری نفری،۳۳۷۴۲ رأی آورد!
🔹وقتی متفقین آمدند مجالس در فضای اشغال شده بهتر شدند و این شوربختی مردمی است که وقتی کشورشان اشغال میگردد، مجالس اش بهتر میشود!
اما با کودتای ۲۸ مرداد مجلس چنان به قهقرا رفت که در دیکتاتوری پسر، رئیس مجلس مهندس ریاضی میگفت:
بزرگترین افتخار ما اینست که منویات اعلیحضرت را در قالب قانون می ریزیم...!
به روزگار ما نیز مجلس نه آیینه تمام نمای اکثریت مردم، بلکه تنها به اقلیت ویژه تعلق دارد.
🔹اما آن مجلس اول که ۱۱۵ سال پیش به توپ بسته شد، همه چیزش ساده بود، نمایندگانش، حقوق هم نمیگرفتند، بجای شاسی بلند، سوار گاری و کالسکه شده، روی زمین می نشستند و بجای میکروفن، لب تاپ و...هر کدام قلیان خود را داشتند...
اما از جنس مستشارالدوله ها، تقی زاده ها، مدرس ها و مصدق ها بودند که از شنیدن خبر فروش دختران قوچان توسط آصف الدوله حاکم، چنان احساساتشان جریحه دار میشد که میگریستند و برخی نمایندگان تبریز در دفاع از حقوق مردم در مقابل مشروعه خواهان، چنان مقاومت میکردند که تکفیر شده و شبها از ترس جانشان در مجلس می خوابیدند!
https://s8.uupload.ir/files/9_wsk6.jpg
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #تاریخ_معاصر
🔺پرونده ای برای هفتادمین سالگشت کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
✅پیشدرآمد
🔹مرداد در تاریخ سیاسی میهن ما، هم ماه سرور است که در میانه ی آن، مجاهدت ملتی، پادشاه وقت را ملزم به امضاء فرمان مشروطه کرد و هم ماه سوگ است که در روزهای پایانی اش، پادشاهی دیگر، دست در دست نیروی خارجی به سرنگونی دولت ملی همت گماشته تا نفس های مشروطیت آنچنان به شماره بیفتد که انقلاب نسخه ی آن را بپیچد.
🔸آنچه که تحت عنوان جنبش ملی نفت شناخته می شود و با کودتا به محاق رفت صرفا بیداری ملتی برای احیای استقلال و اعمال حاکمیت بر منابع خود نبود بلکه جنبش اصلاحی انقلاب مشروطه هم بود، انقلابی ناتمام که نتوانسته بود در سند نهایی خود، نسبت نهاد سلطنت با نهاد دولت را به اندازه ی کافی روشن کند. این ناروشنایی در امتزاج با سنت بیست ساله ی حکومت رضا شاه از یک سو و افزایش اختیارات پادشاه غیر مسئول ذیل مصوبات مجلس موسسان متعاقب ترور محمدرضا شاه[۱۳۲۷] از سوی دیگر، اثر غیر سازنده ی خود را بر فرایند تصمیم سازی در اداره ی امور کشور برجای می گذاشت.
🔹در اسفند ۱۳۳۱، بویژه پس از غائله ۹ اسفند، با پافشاری نخست وزیر دولت ملی، هیئت ۸ نفره ی مزضی الطرفینی از نمایندگان مجلس جهت داوری میان تفسیر دربار و دولت از قانون اساسی تشکیل شد که حاصل آن، تایید تفسیر دموکراتیک دولت و تصریح تشریفاتی بودن حقوق پادشاه در قانون اساسی بود. نخست وزیر اصرار داشت این تفسیر که تحت یک ماده واحده با قید سه فوریت به مجلس ارائه شده بود، به تصویب مجلس برسد اما علیرغم تصویب سه فوریت آن، آبستراکسیون نمایندگان مخالف اجازه نمی داد تا این ماده واحده ی تعیین کننده از تصویب مجلس بگذرد.
🔸در حالیکه این یک مساله ی داخلی به غایت مهم شمار می رفت، وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا از طریق هندرسون سفیر آمریکا به شاه پیام داد که "گرچه ما در سیاست های ایران دخالت نمی کنیم، اما بسیار متاسفیم که می بینیم شاه قدرت خود را از دست می دهد یا جایگاه خود را ترک می کند یا بیرون رانده می شود." البته جای تاسف هم داشت زیرا در این صورت نیروی خارجی فرصت مداخله در سیاست ایران از طریق دربار را از دست می داد. از این منظر شگفت انگیز و شرم آور است که می بینیم یک دولت خارجی مشروطه در بالاترین سطح قدرت اجرایی خود ، شاه کشور مشروطه دیگری را به سمت برداشتی از قانون اساسی سوق می دهد که با روح آن در تعارض است.
🔹نخست وزیر اما سرانجام تصمیم گرفت تا گرهی که میان دولت و مجلس افتاده بود را به دست مردم باز کند. نتیجه ی رفراندوم، انحلال پارلمان بود. حق این بود کسانی که در همه ی این سال ها مصدق را سرزنش کرده اند که چرا با برگزاری رفراندوم، زمینه ی صدور فرمان عزل و کودتا علیه دولت را فراهم کرد، علاوه بر آگاهانیدن مردم از این نبرد حقوقی، آن مجلس را ملامت کنند که چرا با عدم تصویب تفسیر دموکراتیک هیئت هشت نفره، اجازه نداد تا جایگاه حقوقی شاه به عنوان یک مقام غیر مسئول یک بار برای همیشه روشن شود؟ این پرسش ها و نظائر آن است که می تواند ما را به درکی نزدیک تر از موقعیت دشوار نخست وزیر در آن شرایط پیچیده و ریشه یابی علل داخلی و خارجی شکلگیری کودتای ۲۸ مرداد نائل کند.
🔸"ایران فردا" در آستانه ی هفتادمین سالگشت کودتا، به سهم خود در بازخوانی این قطعه ی مهم از تاریخ معاصر ایران پرونده ای را تدارک دیده است که در معرض نگاه مخاطبان خود قرار خواهد داد . در این پرونده، نهضت ملی و کودتای ۲۸ مرداد از زوایای گوناگون مورد واکاوی قرار می گیرد. درک پیوسته از تحولات تاریخی به ناگزیز نهضت ملی را از سویی به جنبش مشروطه و از سوی دیگر به انقلاب ۵۷ پیوند می زند. بررسی زمینه های داخلی تسهیل کننده ی کودتا ، ماهیت مداخله ی خارجی و چگونگی آن ، پیامدهای داخلی و خارجی کودتا، آسیب شناسی جنبش ملی ، نقش مداخلات خارجی در شکست دمکراسی خواهی در ایران و ... و ... عناوینی هستند که ایران فردا در این ویژهنامه به آن خواهد پرداخت. امید که این تلاش مختصر مورد قبول اهل نظر قرار گیرد.
#ایران_فردا
#هفتادمین_سالگشت_کودتا
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺پرونده ای برای هفتادمین سالگشت کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
✅پیشدرآمد
🔹مرداد در تاریخ سیاسی میهن ما، هم ماه سرور است که در میانه ی آن، مجاهدت ملتی، پادشاه وقت را ملزم به امضاء فرمان مشروطه کرد و هم ماه سوگ است که در روزهای پایانی اش، پادشاهی دیگر، دست در دست نیروی خارجی به سرنگونی دولت ملی همت گماشته تا نفس های مشروطیت آنچنان به شماره بیفتد که انقلاب نسخه ی آن را بپیچد.
🔸آنچه که تحت عنوان جنبش ملی نفت شناخته می شود و با کودتا به محاق رفت صرفا بیداری ملتی برای احیای استقلال و اعمال حاکمیت بر منابع خود نبود بلکه جنبش اصلاحی انقلاب مشروطه هم بود، انقلابی ناتمام که نتوانسته بود در سند نهایی خود، نسبت نهاد سلطنت با نهاد دولت را به اندازه ی کافی روشن کند. این ناروشنایی در امتزاج با سنت بیست ساله ی حکومت رضا شاه از یک سو و افزایش اختیارات پادشاه غیر مسئول ذیل مصوبات مجلس موسسان متعاقب ترور محمدرضا شاه[۱۳۲۷] از سوی دیگر، اثر غیر سازنده ی خود را بر فرایند تصمیم سازی در اداره ی امور کشور برجای می گذاشت.
🔹در اسفند ۱۳۳۱، بویژه پس از غائله ۹ اسفند، با پافشاری نخست وزیر دولت ملی، هیئت ۸ نفره ی مزضی الطرفینی از نمایندگان مجلس جهت داوری میان تفسیر دربار و دولت از قانون اساسی تشکیل شد که حاصل آن، تایید تفسیر دموکراتیک دولت و تصریح تشریفاتی بودن حقوق پادشاه در قانون اساسی بود. نخست وزیر اصرار داشت این تفسیر که تحت یک ماده واحده با قید سه فوریت به مجلس ارائه شده بود، به تصویب مجلس برسد اما علیرغم تصویب سه فوریت آن، آبستراکسیون نمایندگان مخالف اجازه نمی داد تا این ماده واحده ی تعیین کننده از تصویب مجلس بگذرد.
🔸در حالیکه این یک مساله ی داخلی به غایت مهم شمار می رفت، وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا از طریق هندرسون سفیر آمریکا به شاه پیام داد که "گرچه ما در سیاست های ایران دخالت نمی کنیم، اما بسیار متاسفیم که می بینیم شاه قدرت خود را از دست می دهد یا جایگاه خود را ترک می کند یا بیرون رانده می شود." البته جای تاسف هم داشت زیرا در این صورت نیروی خارجی فرصت مداخله در سیاست ایران از طریق دربار را از دست می داد. از این منظر شگفت انگیز و شرم آور است که می بینیم یک دولت خارجی مشروطه در بالاترین سطح قدرت اجرایی خود ، شاه کشور مشروطه دیگری را به سمت برداشتی از قانون اساسی سوق می دهد که با روح آن در تعارض است.
🔹نخست وزیر اما سرانجام تصمیم گرفت تا گرهی که میان دولت و مجلس افتاده بود را به دست مردم باز کند. نتیجه ی رفراندوم، انحلال پارلمان بود. حق این بود کسانی که در همه ی این سال ها مصدق را سرزنش کرده اند که چرا با برگزاری رفراندوم، زمینه ی صدور فرمان عزل و کودتا علیه دولت را فراهم کرد، علاوه بر آگاهانیدن مردم از این نبرد حقوقی، آن مجلس را ملامت کنند که چرا با عدم تصویب تفسیر دموکراتیک هیئت هشت نفره، اجازه نداد تا جایگاه حقوقی شاه به عنوان یک مقام غیر مسئول یک بار برای همیشه روشن شود؟ این پرسش ها و نظائر آن است که می تواند ما را به درکی نزدیک تر از موقعیت دشوار نخست وزیر در آن شرایط پیچیده و ریشه یابی علل داخلی و خارجی شکلگیری کودتای ۲۸ مرداد نائل کند.
🔸"ایران فردا" در آستانه ی هفتادمین سالگشت کودتا، به سهم خود در بازخوانی این قطعه ی مهم از تاریخ معاصر ایران پرونده ای را تدارک دیده است که در معرض نگاه مخاطبان خود قرار خواهد داد . در این پرونده، نهضت ملی و کودتای ۲۸ مرداد از زوایای گوناگون مورد واکاوی قرار می گیرد. درک پیوسته از تحولات تاریخی به ناگزیز نهضت ملی را از سویی به جنبش مشروطه و از سوی دیگر به انقلاب ۵۷ پیوند می زند. بررسی زمینه های داخلی تسهیل کننده ی کودتا ، ماهیت مداخله ی خارجی و چگونگی آن ، پیامدهای داخلی و خارجی کودتا، آسیب شناسی جنبش ملی ، نقش مداخلات خارجی در شکست دمکراسی خواهی در ایران و ... و ... عناوینی هستند که ایران فردا در این ویژهنامه به آن خواهد پرداخت. امید که این تلاش مختصر مورد قبول اهل نظر قرار گیرد.
#ایران_فردا
#هفتادمین_سالگشت_کودتا
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #تاریخ_معاصر
🔺 نسبت کودتای ۲۸ مرداد با آرمانهای انقلاب مشروطه
▪️هفتادمین سالگشت کودتا –۱
✍حسین آبادیان *
🔸انقلاب مشروطه ایران عظیمترین تحول سیاسی و اجتماعی ایران بود که تأثیری دورانساز بر فرایندهای فرهنگی و حتی بینش دینی اقشاری از مردم ایران و نیز روحانیان به ارمغان آورد. با استناد به اصول ۵۱ گانه قانون اساسی و همچنین اصول ۱۰۷ گانه متمم قانون اساسی این نکته بسیار مهم واضحتر میشود:
🔹اتکای قانون اساسی بر مجلس شورای ملی به مثابه تجلی اراده جمعی مردم بود که در «امور معاشی و سیاسی وطن خود مشارکت دارند.» بر اساس قسم نامه نمایندگان آنها سوگند یاد میکردند که به «سلطنت و حقوق ملت خيانت ننمائيم و هيچ منظوري نداشته باشيم جز فوائد و مصالح دولت و ملت ايران.» مجلس شورای ملی حق داشت مطابق با «صلاح ملک و ملت» و «در عموم مسائل» دخالت کند و طبق اصل بیست و هشتم قانون اساسی هیچ حکم کتبی و شفاهی شاه مستمسکی برای عدم پاسخگو بودن وزیر مربوطه به شمار نمیرفت. طبق اصول مختلف متمم قانون اساسی بستگان شاه حق دخالت در مسائل سیاسی و اجرائی کشور نداشتند، حق نداشتند به عنوان وزیر انتخاب شوند، شخص شاه مسئولیت اجرائی نداشت و اگر هم فرمانی صادر میکرد باید دلیل صدور فرمان را به مجلس توضیح میداد. به عبارتی کشور دارای قوای مقننه، مجریه و قضائیه بود، شاه چون مسئولیت اجرائی نداشت؛ دولت در برابر مجلس پاسخگو بود و هیچ وزیری به تأکید متمم قانون اساسی هم نمیتوانست حکمی کتبی و شفاهی از شاه را دلیلی برای عدم جوابگو بودن خود تلقی نماید.
🔸شاید مهمترین اصل متمم قانون اساسی اصل ۳۵ بود که مقرر میداشت: «سلطنت ودیعهای است که به موهبت الهی از طرف مردم به شخص شاه مفوض شده.» بنابراین سلطنت ودیعه یا همان امانت بود، امانتی بود که به لطف خداوند «از طرف مردم» به شاه «مفوض» شده، یعنی اینکه سلطنت حق نیست، امانت است؛ شاه سمبل وحدت ملی کشور است و سلطنت از سوی مردم به او «تفویض» شده، یعنی مردم قدرت خود را به او واگذار کردهاند و شاه نماینده آنهاست که به «وکالت» از ایشان سلطنت میکند، حکومت حق مردم است که دولت مسئول و از آن بالاتر مجلس این حکومت را برای حفظ مصالح ملی اعمال مینماید. اهمیت ضرورت عدم دخالت شاه در مسائل سیاسی و اجرائی به حدی بود که در اصل ۴۴ متمم قانون اساسی باز هم تأکید شده بود شاه هیچگونه مسئولیتی ندارد، بلکه دولت مسئول است و وزراء در برابر مجلس باید پاسخگو باشند.
🔹اصل سی و سوم متمم قانون اساسی مقرر میکرد که «مجلسین [شورای ملی و سنا] حق تحقیق و تفحص در هر امری را دارند.» به عبارتی مجلس میتوانست در باره شخص شاه و خاندان سلطنتی هم سؤال و جواب نماید و هیچ امری مانع از این وظیفه خطیر نمیشد. مطابق اصل ۴۵ متمم قانون اساسی «حتی دستخط پادشاه وقتی قابل اجراست که به امضای وزیر مربوطه رسیده باشد.» طبق اصل ۵۶ متمم قانون اساسی «مصارف و مخارج دستگاه سلطنتی باید قانوناً معین باشد.» بحث عدم دخالت شاه در مسائل اجرائی کشور به نحوی اهمیت داشت که باز هم در اصل ۶۴ متمم قانون اساسی قید شده بود: «وزرا نمیتوانند احکام کتبی و شفاهی شاه را مستمسک قرار دهند و از خود سلب مسئولیت نمایند.»
🔸اینها تنها بندهائی از قانون اساسی و متمم آن در دوره مشروطه بودند، هیچ کدام از این اصول با تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی تغییر نکرد و در مجلس مؤسسان که در آذرماه ۱۳۰۴ تشکیل شد و در نهایت قدرت را به رضاشاه تفویض نمود، تنها اصول ۳۶، ۳۷ و ۳۸ متمم قانون اساسی تغییر کرد که مثلاً سلطنت پهلوی را به جای قاجار قانونیت میبخشید و تکلیف جانشین سلطنت را معین میکرد، همین اصول هم البته به صورت غیرقانونی و در مجلس پنجم شورای ملی که وظیفه جرح و تعدیل و تغییر در اصول قانون اساسی نداشت، تصویب گردید و البته با مخالفت دکتر محمد مصدق، سیدحسن مدرس، سیدحسن تقیزاده، یحیی دولتآبادی و حسین علاء مواجه شد ضمن اینکه نمایندگانی مثل ملکالشعرای بهار و سیدحسن زعیم هم با آن رویه مخالف بودند....
متن کامل:
https://cutt.ly/uwgrpZmX
#ایران_فردا
#محمد_مصدق
#حسین_آبادیان
#آرمانهای_مشروطه
#هفتادمین_سالگشت_کودتا
http://tttttt.me/iranfardamag
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺 نسبت کودتای ۲۸ مرداد با آرمانهای انقلاب مشروطه
▪️هفتادمین سالگشت کودتا –۱
✍حسین آبادیان *
🔸انقلاب مشروطه ایران عظیمترین تحول سیاسی و اجتماعی ایران بود که تأثیری دورانساز بر فرایندهای فرهنگی و حتی بینش دینی اقشاری از مردم ایران و نیز روحانیان به ارمغان آورد. با استناد به اصول ۵۱ گانه قانون اساسی و همچنین اصول ۱۰۷ گانه متمم قانون اساسی این نکته بسیار مهم واضحتر میشود:
🔹اتکای قانون اساسی بر مجلس شورای ملی به مثابه تجلی اراده جمعی مردم بود که در «امور معاشی و سیاسی وطن خود مشارکت دارند.» بر اساس قسم نامه نمایندگان آنها سوگند یاد میکردند که به «سلطنت و حقوق ملت خيانت ننمائيم و هيچ منظوري نداشته باشيم جز فوائد و مصالح دولت و ملت ايران.» مجلس شورای ملی حق داشت مطابق با «صلاح ملک و ملت» و «در عموم مسائل» دخالت کند و طبق اصل بیست و هشتم قانون اساسی هیچ حکم کتبی و شفاهی شاه مستمسکی برای عدم پاسخگو بودن وزیر مربوطه به شمار نمیرفت. طبق اصول مختلف متمم قانون اساسی بستگان شاه حق دخالت در مسائل سیاسی و اجرائی کشور نداشتند، حق نداشتند به عنوان وزیر انتخاب شوند، شخص شاه مسئولیت اجرائی نداشت و اگر هم فرمانی صادر میکرد باید دلیل صدور فرمان را به مجلس توضیح میداد. به عبارتی کشور دارای قوای مقننه، مجریه و قضائیه بود، شاه چون مسئولیت اجرائی نداشت؛ دولت در برابر مجلس پاسخگو بود و هیچ وزیری به تأکید متمم قانون اساسی هم نمیتوانست حکمی کتبی و شفاهی از شاه را دلیلی برای عدم جوابگو بودن خود تلقی نماید.
🔸شاید مهمترین اصل متمم قانون اساسی اصل ۳۵ بود که مقرر میداشت: «سلطنت ودیعهای است که به موهبت الهی از طرف مردم به شخص شاه مفوض شده.» بنابراین سلطنت ودیعه یا همان امانت بود، امانتی بود که به لطف خداوند «از طرف مردم» به شاه «مفوض» شده، یعنی اینکه سلطنت حق نیست، امانت است؛ شاه سمبل وحدت ملی کشور است و سلطنت از سوی مردم به او «تفویض» شده، یعنی مردم قدرت خود را به او واگذار کردهاند و شاه نماینده آنهاست که به «وکالت» از ایشان سلطنت میکند، حکومت حق مردم است که دولت مسئول و از آن بالاتر مجلس این حکومت را برای حفظ مصالح ملی اعمال مینماید. اهمیت ضرورت عدم دخالت شاه در مسائل سیاسی و اجرائی به حدی بود که در اصل ۴۴ متمم قانون اساسی باز هم تأکید شده بود شاه هیچگونه مسئولیتی ندارد، بلکه دولت مسئول است و وزراء در برابر مجلس باید پاسخگو باشند.
🔹اصل سی و سوم متمم قانون اساسی مقرر میکرد که «مجلسین [شورای ملی و سنا] حق تحقیق و تفحص در هر امری را دارند.» به عبارتی مجلس میتوانست در باره شخص شاه و خاندان سلطنتی هم سؤال و جواب نماید و هیچ امری مانع از این وظیفه خطیر نمیشد. مطابق اصل ۴۵ متمم قانون اساسی «حتی دستخط پادشاه وقتی قابل اجراست که به امضای وزیر مربوطه رسیده باشد.» طبق اصل ۵۶ متمم قانون اساسی «مصارف و مخارج دستگاه سلطنتی باید قانوناً معین باشد.» بحث عدم دخالت شاه در مسائل اجرائی کشور به نحوی اهمیت داشت که باز هم در اصل ۶۴ متمم قانون اساسی قید شده بود: «وزرا نمیتوانند احکام کتبی و شفاهی شاه را مستمسک قرار دهند و از خود سلب مسئولیت نمایند.»
🔸اینها تنها بندهائی از قانون اساسی و متمم آن در دوره مشروطه بودند، هیچ کدام از این اصول با تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی تغییر نکرد و در مجلس مؤسسان که در آذرماه ۱۳۰۴ تشکیل شد و در نهایت قدرت را به رضاشاه تفویض نمود، تنها اصول ۳۶، ۳۷ و ۳۸ متمم قانون اساسی تغییر کرد که مثلاً سلطنت پهلوی را به جای قاجار قانونیت میبخشید و تکلیف جانشین سلطنت را معین میکرد، همین اصول هم البته به صورت غیرقانونی و در مجلس پنجم شورای ملی که وظیفه جرح و تعدیل و تغییر در اصول قانون اساسی نداشت، تصویب گردید و البته با مخالفت دکتر محمد مصدق، سیدحسن مدرس، سیدحسن تقیزاده، یحیی دولتآبادی و حسین علاء مواجه شد ضمن اینکه نمایندگانی مثل ملکالشعرای بهار و سیدحسن زعیم هم با آن رویه مخالف بودند....
متن کامل:
https://cutt.ly/uwgrpZmX
#ایران_فردا
#محمد_مصدق
#حسین_آبادیان
#آرمانهای_مشروطه
#هفتادمین_سالگشت_کودتا
http://tttttt.me/iranfardamag
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Telegraph
🔴 نسبت کودتای 28 مرداد با آرمانهای انقلاب مشروطه
🔷 حسین آبادیان * @iranfardamag انقلاب مشروطه ایران عظیم ترین تحول سیاسی و اجتماعی ایران بود که تأثیری دوران ساز بر فرایندهای فرهنگی و حتی بینش دینی اقشاری از مردم ایران و نیز روحانیان به ارمغان آورد. با استناد به اصول 51 گانه قانون اساسی و همچنین اصول…
💠 #تاریخ_معاصر
🔺کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
گذار از نظم سیاسی باز نوزاد به نظم سیاسی بسته سرکوبگر
▪️هفتادمین سالگشت کودتا ۲
✍علی دینی ترکمانی
🔸کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یکی از بزنگاه های مهم تاریخی ایران در دوره معاصر است که نقش جدی در شکل گیری مسیر منتهی به ظهور و بروز انقلاب داشت. نادیده گرفتن این رویداد منفی مهم تاریخی و انداختن بار تبیینی علل اصلی وقوع انقلاب روی دوش نقدهای روشنفکران، اگر دال بر وجود عمد و غرض خاص در توضیح و تبیین نباشد حتما نشانهای از ناآگاهی جدی معتقدان به چنین باورهای نادرستی است. این مطلب کوتاه تلاشی است مختصر در جهت ارایه توضیحی روشمند در باره اهمیت این واقعه در گذار از نظم سیاسی باز نوزاد سال های ۱۳۲۰ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به نظم سیاسیای که رفته رفته بسته و محدود تر شد و حکومت شاه را در معرض تندباد اجتناب ناپذیر انقلاب قرار داد.
▪️برای صورت بندی این بحث، از روش موسوم به "خلاف وقايع" (counterfactual) كه در فلسفه "شرطيه خلاف واقع" ناميده ميشود، استفاده می کنیم. این روش، در اصل، با امکان پذیر کردن تاسیس آزمایشگاه تاریخی فرضی، اجازه می دهد پاسخ به پرسش یا مساله ای، تا جایی که ممکن است مبرای از قضاوت های ذهنی تحلیل گر بشود. به بیانی دیگر، اجازه می دهد پاسخ یا تبیین، عینیت بیشتری پیدا کند و قابل آزمون برای همگان نیز باشد. اگر کودتا رخ نمی داد، روند تحولات بعدی چگونه می شد؟ چنانچه پاسخ به این پرسش، همان چیزی باشد که در تاریخ واقعی رخ داده است پس میتوان، نتیجه گرفت که به جای امکانهای مختلف، تنها یک امکان، تحت هر شرایطی تجلی عینی پیدا میکرد که همانا وقایع ثبت شده بعد از کودتا است. اما اگر، پاسخ متفاوت باشد، میتوان نتیجه گرفت که تاریخ ثبت شده، تنها امکان نبوده است. امکانهای دیگری نیز وجود داشته ولی به دلیل عواملی چون نقش شخصیت در تاریخ یا دخالت خارجی مجال بروز پیدا نکرده است.
🔸يرواند آبراهاميان در كتاب كودتا (۱۳۹۳) ميگويد "تمامي اين اگرها در زمره تاريخ غير واقعي قرار ميگيرند و به رغم اينكه جذاب هستند بر گمانهزني صرف استوارند. اينگونه خيال پردازيهاي بيپايان را ميتوان بدون رسيدن به هيچگونه نتيجهگيري ادامه داد". اما برخلاف باور وي، اين اگرها در چارچوب رويكرد روششناختي خلاف وقايع، معنادارند و اتفاقاً ميتواند موجب بروز نتيجهگيري مشخصي بشود. آنچه آبراهاميان در ادامه سخن مذكور ميگويد از قضا تاییدی جدی است بر این ادعا. وی می گوید:
"ما ميدانيم كه ميراث كودتا چهار پيآمد قابل توجه داشت:
۱. مليزدايي از صنعت نفت
۲. نابودي مخالفان سكولار
۳. مشروعيت زدايي مرگبار از نظام شاهنشاهي
۴. تشديد طرز فكر پارانوئيد (توطئه انگاري) غالب در سياست ايران.
به بياني ديگر، كودتا تاثير عميق، نه تنها بر سياست و اقتصاد ايران بلكه بر فرهنگ عمومي و امري گذاشت كه برخي آن ها را ذهنيت مينامند".
▪️با پذیرش اين پيامدهاي چهارگانه به عنوان ميراث كودتا، آن روي ديگر سكه، در چارچوب روششناسي خلاف وقايع چنین است: در صورت نبود كودتا و نبود این میراثهای چهارگانه، به احتمال زياد، موازنه قدرتي ميان جريان مليگرا به رهبري دكتر محمد مصدق و شاه برقرار و امكان طي مسير ديگري فراهم ميشد؛ مشروعيت حكومت شاه سريع افول نميكرد و ذهنيت داييجان ناپلئوني نيز قويتر نميشد. اگر کودتا نمی شد، احتمالاً وقايع زنجيرهاي بعدي كه يكي پس از ديگري چاشني ديناميت انفجاري انقلاب را تامين كردند به وجود نميآمد؛ مانند منقبض شدن فضاي سياسي، ارايه حق كاپيتولاسيون به آمريكا و سركوب واكنش اعتراضي روحانيون در فيضيه قم در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، اجراي ناقص اصلاحات ارضي، انحلال احزاب فرمايشي ايران نوين و مردم و تاسيس حزب فراگير رستاخيز در سال ۱۳۵۴ با تاکید بر این شعار: "حزب فقط حزب رستاخیر".
🔸کودتای ۲۸ مرداد، به مثابه بزنگاه تاریخی مهم، ذهنیت اجتماعی را به این سو هدایت کرد که حتی اقدامات قابل فهمی چون اصلاحات ارضی را صرف نظر از روش اجرای نادرست آن، ناشی از دست نشاندگی حاکمیت ارزیابی کند و در نتیجه در این باره تندروی هایی صورت بگیرد. یا تاسیس صنایع مونتاژ را در قالب "بورژوازی کمپرادور" (سرمایه داری وابسته) قرار دهد و آن را نقد کند. در غیاب کودتاُ نوع برخورد با همین اقدامات متفاوت میشد. همینطور اعتراض به کاپیتولاسیون و تبدیل آن به یکی از سرفصل های مهم در براندازی حکومت شاه ریشه در ذهنیت اجتماعی داشت که شاه را دست نشانده عامل خارجی می دانست. این ذهنیت در خلا اجتماعی شکل نگرفته بود. زائیده ی منطقی و بلافصل این بزنگاه منفی مهم بود. در غیاب کودتا، نه چنین حقی برای آمریکا امکان تجلی پیدا میکرد و نه ذهنیت منفی در برابر این کشور بوجود میآمد....
متن کامل:
https://cutt.ly/xwgc2RdI
#نقش_کودتا_در_بازتولید_استبداد
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
گذار از نظم سیاسی باز نوزاد به نظم سیاسی بسته سرکوبگر
▪️هفتادمین سالگشت کودتا ۲
✍علی دینی ترکمانی
🔸کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یکی از بزنگاه های مهم تاریخی ایران در دوره معاصر است که نقش جدی در شکل گیری مسیر منتهی به ظهور و بروز انقلاب داشت. نادیده گرفتن این رویداد منفی مهم تاریخی و انداختن بار تبیینی علل اصلی وقوع انقلاب روی دوش نقدهای روشنفکران، اگر دال بر وجود عمد و غرض خاص در توضیح و تبیین نباشد حتما نشانهای از ناآگاهی جدی معتقدان به چنین باورهای نادرستی است. این مطلب کوتاه تلاشی است مختصر در جهت ارایه توضیحی روشمند در باره اهمیت این واقعه در گذار از نظم سیاسی باز نوزاد سال های ۱۳۲۰ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به نظم سیاسیای که رفته رفته بسته و محدود تر شد و حکومت شاه را در معرض تندباد اجتناب ناپذیر انقلاب قرار داد.
▪️برای صورت بندی این بحث، از روش موسوم به "خلاف وقايع" (counterfactual) كه در فلسفه "شرطيه خلاف واقع" ناميده ميشود، استفاده می کنیم. این روش، در اصل، با امکان پذیر کردن تاسیس آزمایشگاه تاریخی فرضی، اجازه می دهد پاسخ به پرسش یا مساله ای، تا جایی که ممکن است مبرای از قضاوت های ذهنی تحلیل گر بشود. به بیانی دیگر، اجازه می دهد پاسخ یا تبیین، عینیت بیشتری پیدا کند و قابل آزمون برای همگان نیز باشد. اگر کودتا رخ نمی داد، روند تحولات بعدی چگونه می شد؟ چنانچه پاسخ به این پرسش، همان چیزی باشد که در تاریخ واقعی رخ داده است پس میتوان، نتیجه گرفت که به جای امکانهای مختلف، تنها یک امکان، تحت هر شرایطی تجلی عینی پیدا میکرد که همانا وقایع ثبت شده بعد از کودتا است. اما اگر، پاسخ متفاوت باشد، میتوان نتیجه گرفت که تاریخ ثبت شده، تنها امکان نبوده است. امکانهای دیگری نیز وجود داشته ولی به دلیل عواملی چون نقش شخصیت در تاریخ یا دخالت خارجی مجال بروز پیدا نکرده است.
🔸يرواند آبراهاميان در كتاب كودتا (۱۳۹۳) ميگويد "تمامي اين اگرها در زمره تاريخ غير واقعي قرار ميگيرند و به رغم اينكه جذاب هستند بر گمانهزني صرف استوارند. اينگونه خيال پردازيهاي بيپايان را ميتوان بدون رسيدن به هيچگونه نتيجهگيري ادامه داد". اما برخلاف باور وي، اين اگرها در چارچوب رويكرد روششناختي خلاف وقايع، معنادارند و اتفاقاً ميتواند موجب بروز نتيجهگيري مشخصي بشود. آنچه آبراهاميان در ادامه سخن مذكور ميگويد از قضا تاییدی جدی است بر این ادعا. وی می گوید:
"ما ميدانيم كه ميراث كودتا چهار پيآمد قابل توجه داشت:
۱. مليزدايي از صنعت نفت
۲. نابودي مخالفان سكولار
۳. مشروعيت زدايي مرگبار از نظام شاهنشاهي
۴. تشديد طرز فكر پارانوئيد (توطئه انگاري) غالب در سياست ايران.
به بياني ديگر، كودتا تاثير عميق، نه تنها بر سياست و اقتصاد ايران بلكه بر فرهنگ عمومي و امري گذاشت كه برخي آن ها را ذهنيت مينامند".
▪️با پذیرش اين پيامدهاي چهارگانه به عنوان ميراث كودتا، آن روي ديگر سكه، در چارچوب روششناسي خلاف وقايع چنین است: در صورت نبود كودتا و نبود این میراثهای چهارگانه، به احتمال زياد، موازنه قدرتي ميان جريان مليگرا به رهبري دكتر محمد مصدق و شاه برقرار و امكان طي مسير ديگري فراهم ميشد؛ مشروعيت حكومت شاه سريع افول نميكرد و ذهنيت داييجان ناپلئوني نيز قويتر نميشد. اگر کودتا نمی شد، احتمالاً وقايع زنجيرهاي بعدي كه يكي پس از ديگري چاشني ديناميت انفجاري انقلاب را تامين كردند به وجود نميآمد؛ مانند منقبض شدن فضاي سياسي، ارايه حق كاپيتولاسيون به آمريكا و سركوب واكنش اعتراضي روحانيون در فيضيه قم در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، اجراي ناقص اصلاحات ارضي، انحلال احزاب فرمايشي ايران نوين و مردم و تاسيس حزب فراگير رستاخيز در سال ۱۳۵۴ با تاکید بر این شعار: "حزب فقط حزب رستاخیر".
🔸کودتای ۲۸ مرداد، به مثابه بزنگاه تاریخی مهم، ذهنیت اجتماعی را به این سو هدایت کرد که حتی اقدامات قابل فهمی چون اصلاحات ارضی را صرف نظر از روش اجرای نادرست آن، ناشی از دست نشاندگی حاکمیت ارزیابی کند و در نتیجه در این باره تندروی هایی صورت بگیرد. یا تاسیس صنایع مونتاژ را در قالب "بورژوازی کمپرادور" (سرمایه داری وابسته) قرار دهد و آن را نقد کند. در غیاب کودتاُ نوع برخورد با همین اقدامات متفاوت میشد. همینطور اعتراض به کاپیتولاسیون و تبدیل آن به یکی از سرفصل های مهم در براندازی حکومت شاه ریشه در ذهنیت اجتماعی داشت که شاه را دست نشانده عامل خارجی می دانست. این ذهنیت در خلا اجتماعی شکل نگرفته بود. زائیده ی منطقی و بلافصل این بزنگاه منفی مهم بود. در غیاب کودتا، نه چنین حقی برای آمریکا امکان تجلی پیدا میکرد و نه ذهنیت منفی در برابر این کشور بوجود میآمد....
متن کامل:
https://cutt.ly/xwgc2RdI
#نقش_کودتا_در_بازتولید_استبداد
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Telegraph
🔴کودتای 28 مرداد 1332
▪️هفتادمین سالگشت کودتا – 2 💠علی دینی ترکمانی @iranfardamag کودتای 28 مرداد 1332 یکی از بزنگاه های مهم تاریخی ایران در دوره معاصر است که نقش جدی در شکل گیری مسیر منتهی به ظهور و بروز انقلاب داشت. نادیده گرفتن این رویداد منفی مهم تاریخی و انداختن بار تبییینی…
💠 #تاریخ_معاصر
🔺" کودتا و کودتاگرایی"
▪️هفتادمین سالگشت کودتا – ۳
✍ علیرضا رجایی
▪️ذات افسارگسیخته قدرت بهطور طبیعی میل به کودتا دارد.منتها در گذشته چنین مفهومی برای توضیح "نظم ناموزون قدرت" به کار نمیرفت و اصولاً شناختهشده نبود، بدین دلیل که کودتا از مختصّات طبیعی قدرت بود و ضرورتی وجود نداشت که میان قدرت و مفهومی که به آن کودتا میگوییم تفکیکی صورت گیرد.
در واقع قدرت همان کودتا-یا به تعبیر درستتر- کودتا بخشی از نظام قدرت بود.این است که تمام تاریخ چیزی جز کشمکش مداوم وائتلافهای شکننده و فرصتطلبانه میان نیروهای بانفوذ که قبایل، اقوام یا فئودالها و اشراف بودند، نیست. امّا از زمانی که در تاریخ مدرن تلاش شد شکل نظمیافتهی متفاوتی به سیاست داده شود و از قرن نوزدهم و با بسط مفهوم جمهوری یا پیش از آن با تاسیس مفهوم مشروطیت، دولتهای ملّی اروپایی شکل گرفتند، مفهوم کودتا در بیرون از سازمان دولت تعریف شد و درواقع کودتا بتدریج از معنای ذاتی قدرت بیرون افکنده شد و معنای"جابهجاییهای توطئهآمیز قدرت، از مدار مسیرهای تعریف ناشده رسمی"را پیدا کرد.
🔹باوجود این کودتاها همچنان پدیدههایی نیستند که از بیرون به یک ساختار دولت تحمیل شوند بلکه در هر کجا که دولت هنوز شکل بالنسبه تثبیت شدهی دولتهای بورژوا دموکراتیک را کسب نکرده باشد، میشود احتمال داد که محتوائاً خصلت کودتایی داشتهباشد و از این جهت نیز پیوسته درمعرض براندازی یا جابهجاییهای خلقالسّاعه، ناگهانی، پیشبینینشده و توطئهآمیز است. این معنا شاید عجیب به نظر آید امّا امتداد چنین بحثی ممکن است حتّی ما را به این نتیجه برساند که مرزبندی کلاسیک میان کودتا و انقلاب هم چندان دقیق نیست و دولتهای ناقص که هنوز مدارهای مدرن تأسیس دولت را طی نکردهاند گاهی با انقلابهای سراسریی روبرو میشوند که هدایت آنها را رهبرانی برعهده دارند که از نفوذ اجتماعی و تاریخی خود برای کسب قدرت فردی و به کنار زدن رقبای سیاسی و ایدئولوژیک خود بهره میبرند.گونههایی از چنین انقلابهایی را رهبران جریانهای میرای تاریخی هدایت میکنند و ارتجاع و اَشکالی از فاشیسم را با نام استقلالطلبی و استعمارستیزی یا حتّی سوسیالیزم به جمعیتهای هیحانزده و بسیجشده میفروشند.
🔹یکی از اندیشمندان و فعّالان سیاسی عصر نهضت ملّی شدن صنعت نفت و از حامیان جوان دکتر مصدّق در جبهه ملّی و - پس از وقوع کودتا- در نهضت مقاومت ملّی و جبهه ملّی دوم محمّدعلی خنجی بود که بررسی برخی مواضع هشیارانه او در آن سالها شاید به بحث ما کمک کند. خنجی وکیل دادگستری و دکترای اقتصاد از دانشگاه پاریس بود و در سال۳۲ تنها ۲۸ سال داشت. او با وجود جوانی در نتیجه تحلیل مفصّلی که اوایل تیرماه ۳۲و در جلسه هیات اجراییِ نیروی سوم از تحوّلات بینالمللی ارائه داد، استدلال کرد که مناسبات جهانی به نفع این مرحله از مبارزات ملّت ایران نیست و در نتیجه هرگونه اقدام دولتهای غربی برای سقوط دولت مصدّق محتمل است. این پیشبینی یک ماه پیش از کودتا بود امّا خلیل ملکی در نیروی سوم وی را دچار مالیخولیا دانست و نظرات او را نپذیرفت. یک دهه بعد نیز وی براساس تحلیلی که از ساختار نهادهای مذهبی در ایران داشت با پیشنهاد اعلام حمایت جبهه ملی از ناآرامیهای سال۴۲ مخالفت کرد وگفت: بهتر است بیست سال دیگر صبر کنیم و با روحانیت متّحد نشویم. همچنین و متعاقب آن، خنجی در اردیبهشت سال۴۳-وشاید درنتیجهی ارزیابی وی از ورود ایران به وضع انقلابی و رهبری مقدّر آن-نوشت: انقلابهای خشونتآمیز و خونبار نه تنها جنبشهایی مترقی و آوانگارد نیستند بلکه تحوّلاتی ارتجاعیهستند. او افزود: "عصرانقلابها و قیامهای خونین سپری شده و تاریخ به مرحله جدیدی ازسیر خود گام گذارده است......
متن کامل:
https://cutt.ly/LwgDHnm7
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺" کودتا و کودتاگرایی"
▪️هفتادمین سالگشت کودتا – ۳
✍ علیرضا رجایی
▪️ذات افسارگسیخته قدرت بهطور طبیعی میل به کودتا دارد.منتها در گذشته چنین مفهومی برای توضیح "نظم ناموزون قدرت" به کار نمیرفت و اصولاً شناختهشده نبود، بدین دلیل که کودتا از مختصّات طبیعی قدرت بود و ضرورتی وجود نداشت که میان قدرت و مفهومی که به آن کودتا میگوییم تفکیکی صورت گیرد.
در واقع قدرت همان کودتا-یا به تعبیر درستتر- کودتا بخشی از نظام قدرت بود.این است که تمام تاریخ چیزی جز کشمکش مداوم وائتلافهای شکننده و فرصتطلبانه میان نیروهای بانفوذ که قبایل، اقوام یا فئودالها و اشراف بودند، نیست. امّا از زمانی که در تاریخ مدرن تلاش شد شکل نظمیافتهی متفاوتی به سیاست داده شود و از قرن نوزدهم و با بسط مفهوم جمهوری یا پیش از آن با تاسیس مفهوم مشروطیت، دولتهای ملّی اروپایی شکل گرفتند، مفهوم کودتا در بیرون از سازمان دولت تعریف شد و درواقع کودتا بتدریج از معنای ذاتی قدرت بیرون افکنده شد و معنای"جابهجاییهای توطئهآمیز قدرت، از مدار مسیرهای تعریف ناشده رسمی"را پیدا کرد.
🔹باوجود این کودتاها همچنان پدیدههایی نیستند که از بیرون به یک ساختار دولت تحمیل شوند بلکه در هر کجا که دولت هنوز شکل بالنسبه تثبیت شدهی دولتهای بورژوا دموکراتیک را کسب نکرده باشد، میشود احتمال داد که محتوائاً خصلت کودتایی داشتهباشد و از این جهت نیز پیوسته درمعرض براندازی یا جابهجاییهای خلقالسّاعه، ناگهانی، پیشبینینشده و توطئهآمیز است. این معنا شاید عجیب به نظر آید امّا امتداد چنین بحثی ممکن است حتّی ما را به این نتیجه برساند که مرزبندی کلاسیک میان کودتا و انقلاب هم چندان دقیق نیست و دولتهای ناقص که هنوز مدارهای مدرن تأسیس دولت را طی نکردهاند گاهی با انقلابهای سراسریی روبرو میشوند که هدایت آنها را رهبرانی برعهده دارند که از نفوذ اجتماعی و تاریخی خود برای کسب قدرت فردی و به کنار زدن رقبای سیاسی و ایدئولوژیک خود بهره میبرند.گونههایی از چنین انقلابهایی را رهبران جریانهای میرای تاریخی هدایت میکنند و ارتجاع و اَشکالی از فاشیسم را با نام استقلالطلبی و استعمارستیزی یا حتّی سوسیالیزم به جمعیتهای هیحانزده و بسیجشده میفروشند.
🔹یکی از اندیشمندان و فعّالان سیاسی عصر نهضت ملّی شدن صنعت نفت و از حامیان جوان دکتر مصدّق در جبهه ملّی و - پس از وقوع کودتا- در نهضت مقاومت ملّی و جبهه ملّی دوم محمّدعلی خنجی بود که بررسی برخی مواضع هشیارانه او در آن سالها شاید به بحث ما کمک کند. خنجی وکیل دادگستری و دکترای اقتصاد از دانشگاه پاریس بود و در سال۳۲ تنها ۲۸ سال داشت. او با وجود جوانی در نتیجه تحلیل مفصّلی که اوایل تیرماه ۳۲و در جلسه هیات اجراییِ نیروی سوم از تحوّلات بینالمللی ارائه داد، استدلال کرد که مناسبات جهانی به نفع این مرحله از مبارزات ملّت ایران نیست و در نتیجه هرگونه اقدام دولتهای غربی برای سقوط دولت مصدّق محتمل است. این پیشبینی یک ماه پیش از کودتا بود امّا خلیل ملکی در نیروی سوم وی را دچار مالیخولیا دانست و نظرات او را نپذیرفت. یک دهه بعد نیز وی براساس تحلیلی که از ساختار نهادهای مذهبی در ایران داشت با پیشنهاد اعلام حمایت جبهه ملی از ناآرامیهای سال۴۲ مخالفت کرد وگفت: بهتر است بیست سال دیگر صبر کنیم و با روحانیت متّحد نشویم. همچنین و متعاقب آن، خنجی در اردیبهشت سال۴۳-وشاید درنتیجهی ارزیابی وی از ورود ایران به وضع انقلابی و رهبری مقدّر آن-نوشت: انقلابهای خشونتآمیز و خونبار نه تنها جنبشهایی مترقی و آوانگارد نیستند بلکه تحوّلاتی ارتجاعیهستند. او افزود: "عصرانقلابها و قیامهای خونین سپری شده و تاریخ به مرحله جدیدی ازسیر خود گام گذارده است......
متن کامل:
https://cutt.ly/LwgDHnm7
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Telegraph
🔴کودتا و کودتاگرایی
💠 علیرضا رجایی @iranfardamag ذات افسارگسیخته قدرت بهطور طبیعی میل به کودتا دارد.منتها در گذشته چنین مفهومی برای توضیح "نظم ناموزون قدرت" به کار نمیرفت و اصولاً شناختهشده نبود، بدین دلیل که کودتا از مختصّات طبیعی قدرت بود و ضرورتی وجود نداشت که میان قدرت…
💠 #تاریخ_معاصر
🔺 از خرابات تا شهر نو
روایتی خلاف جریان از نقش زنان در کودتا
▪️ هفتادمین سالگشت کودتا – ۴
متن سخنرانی #آزاده_شعبانی در نشست "۲۸ مرداد؛ درد همیشه ماندگار"
🔹در عنوان بحث از تعبیر «روایت خلاف جریان» استفاده شده است. روایت خلاف جریان، اشارهای به روش تاریخ خلاف جریان (counter-history) میشل فوکو است. فوکو از اصطلاح تاریخ خلاف جریان برای به چالش کشیدن روایتهای تاریخی مسلط و زیر سؤال بردن ساختار های قدرت مستقر استفاده میکند. تاریخ خلاف جریان، در اندیشه میشل فوکو، به رویکردی انتقادی و جایگزین برای درک تاریخ اشاره دارد که روایتهای غالب و تفاسیر متعارف گذشته را به چالش میکشد. این روایت شامل زیر سؤال بردن روایتهای تاریخی، هنجارها و ساختارهای قدرت است تا دیدگاههای پنهان یا به حاشیه رانده شده را آشکار کند و همچنین ماهیت احتمالی حقایق تاریخی را برجسته کند. تاریخ خلاف جریان بهعنوان روشی برای مقاومت در برابر روایتهای تاریخی مرسوم و متعارف عمل میکند. در ادامه در بستر بحث، به مشخصههای این روایت خلاف جریان اشاره خواهد شد، اما پیشتر پیشینهی شهر نو و به نقش آن در کودتا اشاره خواهد شد.
از شکلگیری شهر نو تا کودتا ۲۸ مرداد ۳۲
🔸در اواخر دوره احمدشاه قاجار، به محله زندگی روسپیها، محله فجرها و بعدتر، دروازه قزوین یا دروازه گفته میشد و در اوایل حکومت رضاشاه، دو نفر از دلالان معروف تهران به نامهای زال ممد و عبدالمحمود عرب، گروهی از زنان را برای روسپیگری راهی این محل میکردند. رضاشاه در حدود سال ۱۳۰۵ شمسی، دستور بازسازی این محله را به قوام دفتری ابلاغ نمود. در این بین، فردی به نام ارباب جمشید، هزینه احداث دهها خانه در آن محل، بهمنظور اسکان زنان را تقبل کرد. همچنین چندین مغازه ساخته شد تا از درآمد آن حقوق ماهیانهای به این زنان پرداخت شود؛ و نام شهر به دلیل بنیاد نوی آن (این محله پس از بازسازی ۱۳۵ هزار مترمربع مساحت داشت و به دو ناحیه اصلی و فرعی تقسیم میشد و ناحیه اصلی دارای ۳۶ کوچه بود و در هر کوچه ۳۰ الی ۵۰ خانه وجود داشت که اهالی آن در وضعی بسیار آلوده زندگی مینمودند) به شهر نو تغییر یافت و به پاس خدمات قوام دفتری یکی از خیابانهای این منطقه، به نام او اسمگذاری شد. این زنان گاه با دادن سفتههایی در حدود پانصد هزار تا یک میلیون تومان به خانمرئیسها برای ورود به این محل، راهی برای بازگشت نداشتند و آن عدهی اندکی که میتوانستند از این زندگی خارج شوند به دلیل فشارهای مالی مجدد به کار سابق خود روی میآوردند.
🔹یکی از ارکان اصلی این محله بیتردید خانمرئیسها بودند که نقش مدیریت این مرکز را داشتند و گاه بهواسطهی ارتباط گسترده با دربار قدرت چشمگیری را به دست میآوردند. از این رو، زنان این محله، به شدت از آنها وحشت داشتند و هر دستوری را که از جانب آنها صادر میشد، بدون پرسوجو انجام میدادند، خواه تنفروشی به مقامات دولتی خواه ایجاد بلوا و آشوب در سطح شهر. دو تن از خانمرئیسهای سرشناس شهر نو: ملکه اعتضادی و پری آژدان قزی بودند.
🔸 صبح کودتا، اراذل و اوباش سازماندهی شده وارد صحنه شدند. حوالی عصر، تعدادی از اهالی شهر نو به تحریک محمود مسگر که یکی از اراذل و اوباش محله شهر نو بود و به حمایت از خانمرئیسهایی از جمله ملکه اعتضادی میپرداخت و از جمله مهمترین لیدرهای زنان شهر نو در کودتای ۲۸ مرداد محسوب میشد.
🔹اهالی شهر نو که جمعیتی در حدود ۲۵۰۰ نفر بودند، به سرکردگی ملکه اعتضادی و پری آژدان قزی درحالیکه عکس شاه را در دست داشتند به تحریک بیشتر آشوب گران میپرداختند. در این میان، ملکه اعتضادی چادر خود را به کمر بسته و بر روی جیپی که شعبان جعفری از آن خود کرده بود قرار گرفته به تهییج جمعیت پرداخت. وی در گفتار خود مرتب شاه را منتسب به محلات جنوب شهر میدانست و الفاظ رکیکی را به مخالفان شاه نسبت میداد و اراذل را تحریک میکرد تا شاهرگ مخالفان شاه را بزنند و در مقابل هر یک از زنان شهر نو را که میخواهند برای خود انتخاب نمایند. معرکهای که ملکه اعتضادی برپا کرد باعث چند هزار نفر بیکاره به دور آنها جمع شوند و بر تعداد آشوب گران افزوده شود. تسخیر رادیو تهران، نقطه اوج حرکت کودتاگران بود. یکی از دستورات به گردانندگان دستهها، سوق دادن آنان بهسوی تصرف رادیو بود، چراکه تصرف آن نهتنها بر چیرگی در پایتخت مهر تائید میزد، بلکه در همراه کردن سایر شهرها، به دولت جدید مؤثر واقع میشد.......
متن کامل:
https://cutt.ly/Iwhjf7yy
#ایران_فردا
#آزاده_شعبانی
#زن_زندگی_آزادی
#نقش_زنان_در_کودتای_۲۸مرداد
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺 از خرابات تا شهر نو
روایتی خلاف جریان از نقش زنان در کودتا
▪️ هفتادمین سالگشت کودتا – ۴
متن سخنرانی #آزاده_شعبانی در نشست "۲۸ مرداد؛ درد همیشه ماندگار"
🔹در عنوان بحث از تعبیر «روایت خلاف جریان» استفاده شده است. روایت خلاف جریان، اشارهای به روش تاریخ خلاف جریان (counter-history) میشل فوکو است. فوکو از اصطلاح تاریخ خلاف جریان برای به چالش کشیدن روایتهای تاریخی مسلط و زیر سؤال بردن ساختار های قدرت مستقر استفاده میکند. تاریخ خلاف جریان، در اندیشه میشل فوکو، به رویکردی انتقادی و جایگزین برای درک تاریخ اشاره دارد که روایتهای غالب و تفاسیر متعارف گذشته را به چالش میکشد. این روایت شامل زیر سؤال بردن روایتهای تاریخی، هنجارها و ساختارهای قدرت است تا دیدگاههای پنهان یا به حاشیه رانده شده را آشکار کند و همچنین ماهیت احتمالی حقایق تاریخی را برجسته کند. تاریخ خلاف جریان بهعنوان روشی برای مقاومت در برابر روایتهای تاریخی مرسوم و متعارف عمل میکند. در ادامه در بستر بحث، به مشخصههای این روایت خلاف جریان اشاره خواهد شد، اما پیشتر پیشینهی شهر نو و به نقش آن در کودتا اشاره خواهد شد.
از شکلگیری شهر نو تا کودتا ۲۸ مرداد ۳۲
🔸در اواخر دوره احمدشاه قاجار، به محله زندگی روسپیها، محله فجرها و بعدتر، دروازه قزوین یا دروازه گفته میشد و در اوایل حکومت رضاشاه، دو نفر از دلالان معروف تهران به نامهای زال ممد و عبدالمحمود عرب، گروهی از زنان را برای روسپیگری راهی این محل میکردند. رضاشاه در حدود سال ۱۳۰۵ شمسی، دستور بازسازی این محله را به قوام دفتری ابلاغ نمود. در این بین، فردی به نام ارباب جمشید، هزینه احداث دهها خانه در آن محل، بهمنظور اسکان زنان را تقبل کرد. همچنین چندین مغازه ساخته شد تا از درآمد آن حقوق ماهیانهای به این زنان پرداخت شود؛ و نام شهر به دلیل بنیاد نوی آن (این محله پس از بازسازی ۱۳۵ هزار مترمربع مساحت داشت و به دو ناحیه اصلی و فرعی تقسیم میشد و ناحیه اصلی دارای ۳۶ کوچه بود و در هر کوچه ۳۰ الی ۵۰ خانه وجود داشت که اهالی آن در وضعی بسیار آلوده زندگی مینمودند) به شهر نو تغییر یافت و به پاس خدمات قوام دفتری یکی از خیابانهای این منطقه، به نام او اسمگذاری شد. این زنان گاه با دادن سفتههایی در حدود پانصد هزار تا یک میلیون تومان به خانمرئیسها برای ورود به این محل، راهی برای بازگشت نداشتند و آن عدهی اندکی که میتوانستند از این زندگی خارج شوند به دلیل فشارهای مالی مجدد به کار سابق خود روی میآوردند.
🔹یکی از ارکان اصلی این محله بیتردید خانمرئیسها بودند که نقش مدیریت این مرکز را داشتند و گاه بهواسطهی ارتباط گسترده با دربار قدرت چشمگیری را به دست میآوردند. از این رو، زنان این محله، به شدت از آنها وحشت داشتند و هر دستوری را که از جانب آنها صادر میشد، بدون پرسوجو انجام میدادند، خواه تنفروشی به مقامات دولتی خواه ایجاد بلوا و آشوب در سطح شهر. دو تن از خانمرئیسهای سرشناس شهر نو: ملکه اعتضادی و پری آژدان قزی بودند.
🔸 صبح کودتا، اراذل و اوباش سازماندهی شده وارد صحنه شدند. حوالی عصر، تعدادی از اهالی شهر نو به تحریک محمود مسگر که یکی از اراذل و اوباش محله شهر نو بود و به حمایت از خانمرئیسهایی از جمله ملکه اعتضادی میپرداخت و از جمله مهمترین لیدرهای زنان شهر نو در کودتای ۲۸ مرداد محسوب میشد.
🔹اهالی شهر نو که جمعیتی در حدود ۲۵۰۰ نفر بودند، به سرکردگی ملکه اعتضادی و پری آژدان قزی درحالیکه عکس شاه را در دست داشتند به تحریک بیشتر آشوب گران میپرداختند. در این میان، ملکه اعتضادی چادر خود را به کمر بسته و بر روی جیپی که شعبان جعفری از آن خود کرده بود قرار گرفته به تهییج جمعیت پرداخت. وی در گفتار خود مرتب شاه را منتسب به محلات جنوب شهر میدانست و الفاظ رکیکی را به مخالفان شاه نسبت میداد و اراذل را تحریک میکرد تا شاهرگ مخالفان شاه را بزنند و در مقابل هر یک از زنان شهر نو را که میخواهند برای خود انتخاب نمایند. معرکهای که ملکه اعتضادی برپا کرد باعث چند هزار نفر بیکاره به دور آنها جمع شوند و بر تعداد آشوب گران افزوده شود. تسخیر رادیو تهران، نقطه اوج حرکت کودتاگران بود. یکی از دستورات به گردانندگان دستهها، سوق دادن آنان بهسوی تصرف رادیو بود، چراکه تصرف آن نهتنها بر چیرگی در پایتخت مهر تائید میزد، بلکه در همراه کردن سایر شهرها، به دولت جدید مؤثر واقع میشد.......
متن کامل:
https://cutt.ly/Iwhjf7yy
#ایران_فردا
#آزاده_شعبانی
#زن_زندگی_آزادی
#نقش_زنان_در_کودتای_۲۸مرداد
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Telegraph
🔴 از خرابات تا شهر نو
▪️ هفتادمین سالگشت کودتا – 4 🔶آزاده شعبانی @iranfardamag در عنوان بحث از تعبیر «روایت خلاف جریان» استفاده شده است. روایت خلاف جریان، اشارهای به روش تاریخ خلاف جریان (counter-history) میشل فوکو است. فوکو از اصطلاح تاریخ خلاف جریان برای به چالش کشیدن…
💠 #تاریخ_معاصر
🔺حزب توده و نهضت ملی شدن نفت
▪️ هفتادمین سالگشت کودتا – ۵
🔷امیر(بهروز) طیرانی
▪️نخستین برخوردهای حزب با مصدق به دلیل مخالفت وی با واگذاری امتیاز نفت شمال به شوروی آغاز شد. مخالفت مصدق با پیشنهاد روسها خشم حزب توده را برانگیخت. میر جعفر پیشهوری در روزنامه آژیر در باره موضع مصدق نوشت: «شما اگر واقعاً ملتپرست هستید و واقعاً میخواهید فداکاری نمایید... امتیاز دارسی را لغو کنید. شما این قدر ساده هستید که خیال میکنید خواهند گذاشت شما با سرمایه داخلی نفت استخراج کنید؟ خودتان هم میدانید که این کار شدنی نیست.»
🔸با آغاز نهضت ملیشدن مخالفت حزب توده با نهضت ملی ورهبری آن نیز آغاز شد. تأیید نهضت ملی از سوی حزب توده به معنی قبول هژمونی بورژوازی و نفی رهبری حزب توده به مثابه تنها پشتیبان طبقات زحمتکش و یگانه دشمن امپریالیسم بود. ولذا درباره آن چنین داوری کرد:« از هم اکنون میتوانیم مطمئن باشیم که تجدید نظر در قرارداد نفت به هرحال به سود ملت ایران نخواهد بود و جز تثبیت موضع انگلیسها در کشور ما کاری انجام نخواهد داد. استیفای کامل حقوق ملت ایران در مورد منافع نفتی جنوب تنها در یک صورت قابل تصور است و آن وقتی است که ملت ما حاکم بر سرنوشت خویش باشد. پس حل مسئله نفت منوط به پیروزی حزب ما یعنی ملت ایران است" (نامه مردم ۱۳۲۹ به نقل از امیر خسروی، ۱۳۷۵: ۲۶۲)
▪️حزب توده که در جریان وقایع روز خود را شکست خورده میدید برای جبران شکست خود تلاش کرد تا با حمله به جبهه ملی آنها را از صحنه سیاسی کشور حذف کند. به این جهت طی مقالات وبیانیه های متعدد، جبهه ملی و رهبران آن را با شدیدترین وجهی آماج تهمتهای خود ساخت. روزنامه "به سوی آینده" در ۳ مهرماه ۱۳۲۹ تحت عنوان "صحنه سازیهای اخیر مجلس" نمایندگان مجلس شورا را به سه گروه تقسیم کرد. گروه سوم، دسته عوام فریبان بودند که در رأس آنها دکتر مصدق قرار داشت. و درباره این گروه نوشت:" عوام فریبان که آخرین تیر ترکش استعمار محسوب میشوند کسانی محسوب میشوند که همیشه سینه خود را سپر تیر بلایا و مخافات میکنند و همیشه پرچمدار حفظ استقلال و آزادی کشورند ولی حتی یکبار هم دیده نشده است که به نفع استقلال و آزادی واقعی کشور و به نفع حقوق مردم و قانون اساسی کوچکترین اقدام مفید و مؤثری کرده باشند." (جامی، ۱۳۸۸: ۵۲۸)
🔸همان روزنامه در مقالهای با عنوان"سیمای ملی ـ ملی چیست و کیست" در تشریح کلمه ملی نوشت: "ملی نقاب سیاهی است که چهرههای داغدار و ننگین را میپوشاند. ملی سرپوشی است که قبایح و رذایل را میپوشاند... ملی با بیگانه دشمن است ولی از استعمار دستور می گیرد... عقل ملی ناقص، فکرش کوتاه، منطقش ضعیف، زبانش الکن، اشکش گشوده... نیرنگش بی پایان است. این است خصائص ملی" (به سوی آینده۲۱ مهر به نقل از جامی، همان منبع: ۵۲۸) در مقالهای دیگر هم جبهه ملی را ساخته دست امپریالیسم معرفی کرد و نوشت: "امپریالیسم تنها در ایران نیست که به تشکیل چنین جبهه مزدوری دست زده است. اما در ایران این کوشش استعماری شکل مفتضح تر و پلیدتری به خود گرفته است. امپریالیسم در ایران به ایجاد یک بند و بست مبتذل و کثیف مرکب از عوامل خود پرداخت و آن را جبهه ملی نام گذارد." (به سوی آینده ۸ آذر ۲۹ به نقل از جامی، همان: ۵۲۹)
▪️به جز حمله به جبهه ملی و دکتر مصدق، اصل و اساس ملیشدن نفت نیز از سوی حزب رد و نفی میشد. پس از آنکه کمیسیون نفت به رهبری دکتر مصدق در ۴ آذر ۲۹ پیشنهاد ملیشدن صنعت نفت در سراسر ایران را مطرح ساخت، "نامه مردم " نوشت: "اصولا چگونه میتوان صنعتی را که در دست امپریالیسم باشد ملی کرد." (نامه مردم ۲۶ دی ۲۹- به نقل از امیر خسروی، ۱۳۷۵: ۲۶۴)
🔸با روی کار آمدن دکتر مصدق پیکان حملات حزب توده نیز به سمت وی و دولتش نشانه رفت. حملاتی که تا ۳۰ تیر ۱۳۳۱ با تمام وجود ادامه داشت و از آن زمان به بعد تا ۲۸ مرداد ۳۲ به شکل و نحوی دیگر جریان داشت.
▪️در طول دوران حکومت دکتر مصدق حزب توده از طریق راهاندازی اعتصابات در محیطهای مختلف کارگری و فرهنگی و یا از طریق تبلیغات و جنگ رسانهای توسط مطبوعات پرشمار خود تا توانست دولت مصدق را تحت فشار گذاشت. شدت این برخوردها به حدی بود که مصدق نام جمعیت مبارزه با استعمار را "جمعیت مبارزه ضد ضد استعمار" گذاشته بود. اما علاوه براین فعالیتها، راه پیماییها و تجمعات متعدد حزب در این دوران عامل مهمی در بی ثبات ساختن فضای سیاسی ـ اجتماعی کشور بود. راهپیمایی و تجمعهای ۲۳ تیر، ۷ و ۸ آبان، ۱۴ آذر ۱۳۳۰ و ۸ فروردین ۱۳۳۱ از جمله شاخصترین و مهمترین تظاهرات در طول آن دو سال بود.
متن کامل:
https://cutt.ly/ewhmrsuS
#ایران_فردا
#امیر_طیرانی
#حزب_توده_وملیکردن_نفت
http://tttttt.me/iranfardamag
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺حزب توده و نهضت ملی شدن نفت
▪️ هفتادمین سالگشت کودتا – ۵
🔷امیر(بهروز) طیرانی
▪️نخستین برخوردهای حزب با مصدق به دلیل مخالفت وی با واگذاری امتیاز نفت شمال به شوروی آغاز شد. مخالفت مصدق با پیشنهاد روسها خشم حزب توده را برانگیخت. میر جعفر پیشهوری در روزنامه آژیر در باره موضع مصدق نوشت: «شما اگر واقعاً ملتپرست هستید و واقعاً میخواهید فداکاری نمایید... امتیاز دارسی را لغو کنید. شما این قدر ساده هستید که خیال میکنید خواهند گذاشت شما با سرمایه داخلی نفت استخراج کنید؟ خودتان هم میدانید که این کار شدنی نیست.»
🔸با آغاز نهضت ملیشدن مخالفت حزب توده با نهضت ملی ورهبری آن نیز آغاز شد. تأیید نهضت ملی از سوی حزب توده به معنی قبول هژمونی بورژوازی و نفی رهبری حزب توده به مثابه تنها پشتیبان طبقات زحمتکش و یگانه دشمن امپریالیسم بود. ولذا درباره آن چنین داوری کرد:« از هم اکنون میتوانیم مطمئن باشیم که تجدید نظر در قرارداد نفت به هرحال به سود ملت ایران نخواهد بود و جز تثبیت موضع انگلیسها در کشور ما کاری انجام نخواهد داد. استیفای کامل حقوق ملت ایران در مورد منافع نفتی جنوب تنها در یک صورت قابل تصور است و آن وقتی است که ملت ما حاکم بر سرنوشت خویش باشد. پس حل مسئله نفت منوط به پیروزی حزب ما یعنی ملت ایران است" (نامه مردم ۱۳۲۹ به نقل از امیر خسروی، ۱۳۷۵: ۲۶۲)
▪️حزب توده که در جریان وقایع روز خود را شکست خورده میدید برای جبران شکست خود تلاش کرد تا با حمله به جبهه ملی آنها را از صحنه سیاسی کشور حذف کند. به این جهت طی مقالات وبیانیه های متعدد، جبهه ملی و رهبران آن را با شدیدترین وجهی آماج تهمتهای خود ساخت. روزنامه "به سوی آینده" در ۳ مهرماه ۱۳۲۹ تحت عنوان "صحنه سازیهای اخیر مجلس" نمایندگان مجلس شورا را به سه گروه تقسیم کرد. گروه سوم، دسته عوام فریبان بودند که در رأس آنها دکتر مصدق قرار داشت. و درباره این گروه نوشت:" عوام فریبان که آخرین تیر ترکش استعمار محسوب میشوند کسانی محسوب میشوند که همیشه سینه خود را سپر تیر بلایا و مخافات میکنند و همیشه پرچمدار حفظ استقلال و آزادی کشورند ولی حتی یکبار هم دیده نشده است که به نفع استقلال و آزادی واقعی کشور و به نفع حقوق مردم و قانون اساسی کوچکترین اقدام مفید و مؤثری کرده باشند." (جامی، ۱۳۸۸: ۵۲۸)
🔸همان روزنامه در مقالهای با عنوان"سیمای ملی ـ ملی چیست و کیست" در تشریح کلمه ملی نوشت: "ملی نقاب سیاهی است که چهرههای داغدار و ننگین را میپوشاند. ملی سرپوشی است که قبایح و رذایل را میپوشاند... ملی با بیگانه دشمن است ولی از استعمار دستور می گیرد... عقل ملی ناقص، فکرش کوتاه، منطقش ضعیف، زبانش الکن، اشکش گشوده... نیرنگش بی پایان است. این است خصائص ملی" (به سوی آینده۲۱ مهر به نقل از جامی، همان منبع: ۵۲۸) در مقالهای دیگر هم جبهه ملی را ساخته دست امپریالیسم معرفی کرد و نوشت: "امپریالیسم تنها در ایران نیست که به تشکیل چنین جبهه مزدوری دست زده است. اما در ایران این کوشش استعماری شکل مفتضح تر و پلیدتری به خود گرفته است. امپریالیسم در ایران به ایجاد یک بند و بست مبتذل و کثیف مرکب از عوامل خود پرداخت و آن را جبهه ملی نام گذارد." (به سوی آینده ۸ آذر ۲۹ به نقل از جامی، همان: ۵۲۹)
▪️به جز حمله به جبهه ملی و دکتر مصدق، اصل و اساس ملیشدن نفت نیز از سوی حزب رد و نفی میشد. پس از آنکه کمیسیون نفت به رهبری دکتر مصدق در ۴ آذر ۲۹ پیشنهاد ملیشدن صنعت نفت در سراسر ایران را مطرح ساخت، "نامه مردم " نوشت: "اصولا چگونه میتوان صنعتی را که در دست امپریالیسم باشد ملی کرد." (نامه مردم ۲۶ دی ۲۹- به نقل از امیر خسروی، ۱۳۷۵: ۲۶۴)
🔸با روی کار آمدن دکتر مصدق پیکان حملات حزب توده نیز به سمت وی و دولتش نشانه رفت. حملاتی که تا ۳۰ تیر ۱۳۳۱ با تمام وجود ادامه داشت و از آن زمان به بعد تا ۲۸ مرداد ۳۲ به شکل و نحوی دیگر جریان داشت.
▪️در طول دوران حکومت دکتر مصدق حزب توده از طریق راهاندازی اعتصابات در محیطهای مختلف کارگری و فرهنگی و یا از طریق تبلیغات و جنگ رسانهای توسط مطبوعات پرشمار خود تا توانست دولت مصدق را تحت فشار گذاشت. شدت این برخوردها به حدی بود که مصدق نام جمعیت مبارزه با استعمار را "جمعیت مبارزه ضد ضد استعمار" گذاشته بود. اما علاوه براین فعالیتها، راه پیماییها و تجمعات متعدد حزب در این دوران عامل مهمی در بی ثبات ساختن فضای سیاسی ـ اجتماعی کشور بود. راهپیمایی و تجمعهای ۲۳ تیر، ۷ و ۸ آبان، ۱۴ آذر ۱۳۳۰ و ۸ فروردین ۱۳۳۱ از جمله شاخصترین و مهمترین تظاهرات در طول آن دو سال بود.
متن کامل:
https://cutt.ly/ewhmrsuS
#ایران_فردا
#امیر_طیرانی
#حزب_توده_وملیکردن_نفت
http://tttttt.me/iranfardamag
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Telegraph
🔴حزب توده و نهضت ملی شدن نفت
🔷امیر(بهروز) طیرانی @iranfardamag ▪️نخستین برخوردهای حزب با مصدق به دلیل مخالفت وی با واگذاری امتیاز نفت شمال به شوروی آغاز شد. مخالفت مصدق با پیشنهاد روسها خشم حزب توده را برانگیخت. میر جعفر پیشهوری در روزنامه آژیر در باره موضع مصدق نوشت: «شما اگر واقعاً…
💠 #تاریخ_معاصر
🔺زمینههای اجتماعی کودتای ۲۸ مرداد
🔷 متن سخنرانی داریوش رحمانیان در نشست "۲۸ مرداد ؛ درد همیشه ماندگار"
هفتادمین سالگشت کودتا
▪️ تاریخ بسیار پیچیده است در حالی که در روایتهای اهل تاریخ، چه مورخان و چه کسانی که از بیرون از این رشته به تاریخ میپردازند، در مواقع بسیاری به درجات ساده میشود. این نکتهای است که به ویژه در ایران باید به آن توجه کرد. دلیل آن نیز چیزی نیست جز آن که فهم ما از تاریخ و تاریخ نگاری زیر سلطه بسیاری از اندیشهها و کلان روایتها له شده است و ما نیاز داریم به نواندیشی در تاریخ. با تکیه بر تعبیری از شاهنامه و فردوسی سالها پیش تعبیری ساخته ام تحت عنوان «نو نامه نویسی» و جز با نو کردن نامه ایران نمیماند و ایران نو نمیشود.
🔸 تاریخ معاصر ما از انقلاب مشروطه که به یک معنا سرفصل تاریخ معاصر ما است، تاریخ جنگ بین مردم و نامردم است. انقلاب مشروطه سرفصلی است که میخواهد تاریخ ایران را از فرهنگ و اندیشه زیر سلطه شخصیت زدگی و شخص محوری رها کند. این جریانی است که تاکنون هم ادامه داشته است. بنابراین اینجا صمیمانه عرض میکنم مصدق را خیلی دوست دارم اما وقتی کارنامه اش را میخوانم نقدهایی هم دارم و کاستی هم میبینم.
▪️ در یک هفتهای که به عنوان این بحث میاندیشیدم به این نتیجه رسیدم که بگویم «دو لبه قیچی». جنبش ملی شدن نفت ایران که بهانه ای برای احیای مشروطه ایرانی و حرکتی پارلمانتاریستی برای احقاق حقوق ملت و مردم ایران بود تا نقش محوری و اساسی برای مردم در سیاست خودشان بر پایه قانون اساسی مشروطه ایجاد کنند. بنابراین مصدق رهبر جنبش احیای مشروطه بود. بنابراین من تعبیری شکست را برای جنبش ملی نمی پسندم اگر شکست خورده بود الآن اینجا نبودیم.
🔸 تاریخ نشان میدهد این نهضت دستاوردهای بسیار بزرگی داشت و زنده بودن مردم ایران را به تمام معنا نشان داد. همانگونه که قبل از آن انقلاب مشروطه این مساله را نشان داده بود. اما نوعی عقبگرد و پسرفت رخ داده است و امکان نداشت امریکا و انگلستان و همه اعوان و انصارشان این نهضت را دچار توقف و سکته کنند جز با همکاری عوامل داخلی. و این هم ساده اندیشی است که همه عوامل داخلی را در فریب خوردگان و کسانی که صرفاً آلت دست بوده اند خلاصه کنیم. این نادیده گرفتن پیچیدگی جامعه ایرانی از نظر فکر و فرهنگ، روحیات و احساسات و گونه گونی خود جامعه است.
▪️ جامعه ایرانی در دهه ۲۰ زمانی که نهضتش را برپا میکند زمانی است که نوسازی دوره رضاشاهی اتفاق افتاده و راه آهن کشیده شده، یک دانشگاه در تهران تاسیس شده و آموزش و پرورش در حال رشد است اما هنوز یک چهره عقب مانده و به تعبیری قرون وسطایی دارد. من در نقد نوسازی رضاشاهی بارها گفته و نوشته ام. در این نوسازیها همواره غیبت مردم را میبینیم. این نوسازی برنامهای است زیر سلطه کلان روایت حکومت. همه نوسازان با درجاتی از اختلاف میخواهند رژیم را تقویت کنند. چیزی که فراموش میشود برنامه ریزی برای توسعه همه جانبه مردم است در حالی که نوسازیها به سمتی میروند که ارتش و حکومت محوریت پیدا میکنند.
🔸 وقتی میگوییم جنبش ملی به چه معناست؟ وقتی به ویژه سخن از مردم میگوییم مردم چه کسانی هستند؟ از یاد نبریم که جنبش ملی شدن نفت ایران علیرغم همه اهمیتی که دارد، هرگز در روستاها رخنه نکرد. ما مفهوم نظریهای داریم که پارهای از محققان آن را ساختهاند و به کار میگیرند: تحت عنوان دهقانان غیرانقلابی ایران. این هم قابل نقد است و باید با احتیاط به کار گرفته شود. ولی این یک نکته از نظر تبیین تاریخ اجتماعی این نهضت است. زنان در این نهضت کجا هستند؟ نوسازی دستگاه اداری ایران در دوره رضاشاه شروع شد و نوعی سلطه مردانه را زدود. یعنی زنان این امکان را پیدا کردند که وارد بدنه ادارات بشوند. اما دهه ۲۰ را که مطالعه میکنیم، واکنش شدیدی از سوی بخشی از جامعه مذهبی نسبت به حضور زنان در ادارات هست. فدائیان اسلام و در یک بخشهایی آیتالله کاشانی و شمس قناتآبادی یکی از خواسته هایشان اخراج زنان از ادارات است.....
متن کامل:
https://cutt.ly/Pwjd6S7h
#ایران_فردا
#زمینههای_کودتا
#داریوش_رحمانیان
#هفتادمین_سالگشت
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺زمینههای اجتماعی کودتای ۲۸ مرداد
🔷 متن سخنرانی داریوش رحمانیان در نشست "۲۸ مرداد ؛ درد همیشه ماندگار"
هفتادمین سالگشت کودتا
▪️ تاریخ بسیار پیچیده است در حالی که در روایتهای اهل تاریخ، چه مورخان و چه کسانی که از بیرون از این رشته به تاریخ میپردازند، در مواقع بسیاری به درجات ساده میشود. این نکتهای است که به ویژه در ایران باید به آن توجه کرد. دلیل آن نیز چیزی نیست جز آن که فهم ما از تاریخ و تاریخ نگاری زیر سلطه بسیاری از اندیشهها و کلان روایتها له شده است و ما نیاز داریم به نواندیشی در تاریخ. با تکیه بر تعبیری از شاهنامه و فردوسی سالها پیش تعبیری ساخته ام تحت عنوان «نو نامه نویسی» و جز با نو کردن نامه ایران نمیماند و ایران نو نمیشود.
🔸 تاریخ معاصر ما از انقلاب مشروطه که به یک معنا سرفصل تاریخ معاصر ما است، تاریخ جنگ بین مردم و نامردم است. انقلاب مشروطه سرفصلی است که میخواهد تاریخ ایران را از فرهنگ و اندیشه زیر سلطه شخصیت زدگی و شخص محوری رها کند. این جریانی است که تاکنون هم ادامه داشته است. بنابراین اینجا صمیمانه عرض میکنم مصدق را خیلی دوست دارم اما وقتی کارنامه اش را میخوانم نقدهایی هم دارم و کاستی هم میبینم.
▪️ در یک هفتهای که به عنوان این بحث میاندیشیدم به این نتیجه رسیدم که بگویم «دو لبه قیچی». جنبش ملی شدن نفت ایران که بهانه ای برای احیای مشروطه ایرانی و حرکتی پارلمانتاریستی برای احقاق حقوق ملت و مردم ایران بود تا نقش محوری و اساسی برای مردم در سیاست خودشان بر پایه قانون اساسی مشروطه ایجاد کنند. بنابراین مصدق رهبر جنبش احیای مشروطه بود. بنابراین من تعبیری شکست را برای جنبش ملی نمی پسندم اگر شکست خورده بود الآن اینجا نبودیم.
🔸 تاریخ نشان میدهد این نهضت دستاوردهای بسیار بزرگی داشت و زنده بودن مردم ایران را به تمام معنا نشان داد. همانگونه که قبل از آن انقلاب مشروطه این مساله را نشان داده بود. اما نوعی عقبگرد و پسرفت رخ داده است و امکان نداشت امریکا و انگلستان و همه اعوان و انصارشان این نهضت را دچار توقف و سکته کنند جز با همکاری عوامل داخلی. و این هم ساده اندیشی است که همه عوامل داخلی را در فریب خوردگان و کسانی که صرفاً آلت دست بوده اند خلاصه کنیم. این نادیده گرفتن پیچیدگی جامعه ایرانی از نظر فکر و فرهنگ، روحیات و احساسات و گونه گونی خود جامعه است.
▪️ جامعه ایرانی در دهه ۲۰ زمانی که نهضتش را برپا میکند زمانی است که نوسازی دوره رضاشاهی اتفاق افتاده و راه آهن کشیده شده، یک دانشگاه در تهران تاسیس شده و آموزش و پرورش در حال رشد است اما هنوز یک چهره عقب مانده و به تعبیری قرون وسطایی دارد. من در نقد نوسازی رضاشاهی بارها گفته و نوشته ام. در این نوسازیها همواره غیبت مردم را میبینیم. این نوسازی برنامهای است زیر سلطه کلان روایت حکومت. همه نوسازان با درجاتی از اختلاف میخواهند رژیم را تقویت کنند. چیزی که فراموش میشود برنامه ریزی برای توسعه همه جانبه مردم است در حالی که نوسازیها به سمتی میروند که ارتش و حکومت محوریت پیدا میکنند.
🔸 وقتی میگوییم جنبش ملی به چه معناست؟ وقتی به ویژه سخن از مردم میگوییم مردم چه کسانی هستند؟ از یاد نبریم که جنبش ملی شدن نفت ایران علیرغم همه اهمیتی که دارد، هرگز در روستاها رخنه نکرد. ما مفهوم نظریهای داریم که پارهای از محققان آن را ساختهاند و به کار میگیرند: تحت عنوان دهقانان غیرانقلابی ایران. این هم قابل نقد است و باید با احتیاط به کار گرفته شود. ولی این یک نکته از نظر تبیین تاریخ اجتماعی این نهضت است. زنان در این نهضت کجا هستند؟ نوسازی دستگاه اداری ایران در دوره رضاشاه شروع شد و نوعی سلطه مردانه را زدود. یعنی زنان این امکان را پیدا کردند که وارد بدنه ادارات بشوند. اما دهه ۲۰ را که مطالعه میکنیم، واکنش شدیدی از سوی بخشی از جامعه مذهبی نسبت به حضور زنان در ادارات هست. فدائیان اسلام و در یک بخشهایی آیتالله کاشانی و شمس قناتآبادی یکی از خواسته هایشان اخراج زنان از ادارات است.....
متن کامل:
https://cutt.ly/Pwjd6S7h
#ایران_فردا
#زمینههای_کودتا
#داریوش_رحمانیان
#هفتادمین_سالگشت
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Telegraph
🔴زمینههای اجتماعی کودتای 28 مرداد
🔺 هفتادمین سالگشت کودتا – 11 @iranfardamag تاریخ بسیار پیچیده است در حالی که در روایتهای اهل تاریخ، چه مورخان و چه کسانی که از بیرون از این رشته به تاریخ میپردازند، در مواقع بسیاری به درجات ساده میشود. این نکتهای است که به ویژه در ایران باید به آن توجه…
💠 #تاریخ_معاصر
🔺 پیامدهای بلندمدت کودتای ۲۸ مرداد بر تاریخ معاصر ایران
🔷 متن سخنرانی #هاشم_آقاجری در نشست "۲۸ مرداد ؛ درد همیشه ماندگار"
🔺 هفتادمین سالگشت کودتا
▪️ابتدا به عنوان مقدمه عرض کنم گاهی نهضت ملی و کودتای ۲۸ مرداد از سوی برخی از سیاسیون به عنوان منازعه دو شخص مصدق و شاه تلقی میشود و تاریخ نهضت ملی و کودتا به یک امر شخصی تقلیل پیدا میکند. در حالی که مصدق و شاه علاوه بر این که شخص هستند، دو نماد هم هستند. نماد دو نوع تاریخ، دو پروژه تاریخی؛ دو پروژه که هرکدام در تجربه زیسته ایرانیان پیشینهای از خودشان باقی گذاشتهاند. مصدق نماینده ایران دموکراتیک و نوعی الگوی توسعه مستقل، درون زا و عرفی براساس شعارهای بنیادی انقلاب مشروطیت مانند آزادی، استقلال، توسعه ملی و مستقل است. شاه هم نماینده پروژهای که تحقق هم پیدا کرد و آن هم نوعی دیکتاتوری سلطنتی وابسته و البته همراه با اسلام نمایی و ارائه خدماتی به روحانیت اسلام و ادعاهای مسلمانی.
🔹مساله مصدق و کاشانی و شاه، یک امر مستمر و واقعیت بسیار دیرینه تاریخی هم هست. به این معنا که به قول بالتوک، ایران شناس روس، اگر ما یک خط عمودی از بالا تا پایین در مورد نظام حکمرانی تاریخی ایران بکشیم شاهد یک شکاف و تقابل میان دیوان یا دستگاه دولت که در راس آن صدراعظمها بودند و دربار که در راس آن شاه یا سلطان بود، خواهیم بود. این شکاف به خصوص در تاریخ پیشاقاجاری ما وجود داشت و در غیاب مردم و جنبشهای اجتماعی، صدراعظم در برابر شاه به عنوان قدرت برتر همواره از صحنه خارج میشد. به خصوص صدراعظمهای اصلاح گر و ایران دوست، نظیر حسنک وزیر در تاریخ بیهقی و خواجه رشید فضل الله که قربانی میشوند. وقتی به دوره قاجار میرسیم یک عامل دیگری هم به استبداد سلطنتی اضافه میشود و آن هم موقعیت نیمه مستعمراتی ایران همراه با نفوذ دوگانه روس و انگلیس هست که در نتیجه صدراعظمها و وزیرانی که قربانی میشوند همچون قائم مقام و امیرکبیر، قربانی استبداد داخلی و قدرت خارجی هستند.
▪️بعد ازانقلاب مشروطه و به خصوص بعد از انقلاب اکتبر و خارج شدن نیروی روسیه از ایران و یکه تاز شدن بریتانیا، ما شاهد دو کودتا و یا سه کودتا بعد از انقلاب مشروطه هستیم. سه کودتایی که هر سه با دخالت قدرتهای خارجی انجام شد. یکی کودتای محمدعلی شاه علیه مشروطه با حمایت روسیه تزاری که در این کودتا انقلاب مشروطه پیروز از میدان خارج شد و استبداد را شکست داد و محمدعلی شاه خلع شد. دو کودتای بعدی یکی کودتای انگلیسی سوم اسفند ۱۲۹۹ و دوم کودتای انگلیسی ـ امریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲. تا فرایند تکامل توسعهی درون زا، دموکراتیک و موزون و مستقل ایران را دچار کج ریسه بکنند. اتفاقاً هر دو کودتا در جوهره خودشان ضد آرمانهای مشروطه بودند و روح مشروطه را دفن کردند.
روح مشروطه عبارت بود از حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان، قانون و پارلمانتاریسم، استقلال، توسعه درون زا و ثبات همراه با مشارکت مردم نه ثبات مبتنی بر اقتدار و سرکوب متکی به نهادهای امنیتی و نظامی؛ آنچنان که ما هم در دوره رضاشاهی و هم پس از کودتای ۲۸ مرداد میبینیم. این است که کودتای ۲۸ مرداد نه یک امر ماضی تاریخ مصرف گذشته است. گاهی در بحثهای سیاسی میان گروههای سیاسی و حتی آزادی خواهان خارج از کشور میشنویم که گذشته را فراموش کنیم و این واقعه سپری شده و چقدر باید سر آن دعوا کنیم. گویی این دعوای شخصی بین دو نفر بوده است و حالا از آن کودتا ۷۰ سال گذشته و باید به بایگانی تاریخ سپرد و نیازی به بحث و گفت و گو دربارهی آن و زنده کردن آن تجربه نیست. در حالی که اگر نوع نگاهمان را تغییر بدهیم خواهیم دید کودتای ۲۸ مرداد همچنان مساله امروز ما و تاریخ زنده و تجربه زیستهای است که در طول ۷۰ سال طی کردیم و در حال طی کردنش هستیم.
متن کامل:
https://cutt.ly/hwjb4E4O
#ایران_فردا
#هاشم_آقاجری
#هفتادمین_سالگشت
#پیامدهای_بلندمدت_کودتا
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
http://tttttt.me/iranfardamag
🔺 پیامدهای بلندمدت کودتای ۲۸ مرداد بر تاریخ معاصر ایران
🔷 متن سخنرانی #هاشم_آقاجری در نشست "۲۸ مرداد ؛ درد همیشه ماندگار"
🔺 هفتادمین سالگشت کودتا
▪️ابتدا به عنوان مقدمه عرض کنم گاهی نهضت ملی و کودتای ۲۸ مرداد از سوی برخی از سیاسیون به عنوان منازعه دو شخص مصدق و شاه تلقی میشود و تاریخ نهضت ملی و کودتا به یک امر شخصی تقلیل پیدا میکند. در حالی که مصدق و شاه علاوه بر این که شخص هستند، دو نماد هم هستند. نماد دو نوع تاریخ، دو پروژه تاریخی؛ دو پروژه که هرکدام در تجربه زیسته ایرانیان پیشینهای از خودشان باقی گذاشتهاند. مصدق نماینده ایران دموکراتیک و نوعی الگوی توسعه مستقل، درون زا و عرفی براساس شعارهای بنیادی انقلاب مشروطیت مانند آزادی، استقلال، توسعه ملی و مستقل است. شاه هم نماینده پروژهای که تحقق هم پیدا کرد و آن هم نوعی دیکتاتوری سلطنتی وابسته و البته همراه با اسلام نمایی و ارائه خدماتی به روحانیت اسلام و ادعاهای مسلمانی.
🔹مساله مصدق و کاشانی و شاه، یک امر مستمر و واقعیت بسیار دیرینه تاریخی هم هست. به این معنا که به قول بالتوک، ایران شناس روس، اگر ما یک خط عمودی از بالا تا پایین در مورد نظام حکمرانی تاریخی ایران بکشیم شاهد یک شکاف و تقابل میان دیوان یا دستگاه دولت که در راس آن صدراعظمها بودند و دربار که در راس آن شاه یا سلطان بود، خواهیم بود. این شکاف به خصوص در تاریخ پیشاقاجاری ما وجود داشت و در غیاب مردم و جنبشهای اجتماعی، صدراعظم در برابر شاه به عنوان قدرت برتر همواره از صحنه خارج میشد. به خصوص صدراعظمهای اصلاح گر و ایران دوست، نظیر حسنک وزیر در تاریخ بیهقی و خواجه رشید فضل الله که قربانی میشوند. وقتی به دوره قاجار میرسیم یک عامل دیگری هم به استبداد سلطنتی اضافه میشود و آن هم موقعیت نیمه مستعمراتی ایران همراه با نفوذ دوگانه روس و انگلیس هست که در نتیجه صدراعظمها و وزیرانی که قربانی میشوند همچون قائم مقام و امیرکبیر، قربانی استبداد داخلی و قدرت خارجی هستند.
▪️بعد ازانقلاب مشروطه و به خصوص بعد از انقلاب اکتبر و خارج شدن نیروی روسیه از ایران و یکه تاز شدن بریتانیا، ما شاهد دو کودتا و یا سه کودتا بعد از انقلاب مشروطه هستیم. سه کودتایی که هر سه با دخالت قدرتهای خارجی انجام شد. یکی کودتای محمدعلی شاه علیه مشروطه با حمایت روسیه تزاری که در این کودتا انقلاب مشروطه پیروز از میدان خارج شد و استبداد را شکست داد و محمدعلی شاه خلع شد. دو کودتای بعدی یکی کودتای انگلیسی سوم اسفند ۱۲۹۹ و دوم کودتای انگلیسی ـ امریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲. تا فرایند تکامل توسعهی درون زا، دموکراتیک و موزون و مستقل ایران را دچار کج ریسه بکنند. اتفاقاً هر دو کودتا در جوهره خودشان ضد آرمانهای مشروطه بودند و روح مشروطه را دفن کردند.
روح مشروطه عبارت بود از حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان، قانون و پارلمانتاریسم، استقلال، توسعه درون زا و ثبات همراه با مشارکت مردم نه ثبات مبتنی بر اقتدار و سرکوب متکی به نهادهای امنیتی و نظامی؛ آنچنان که ما هم در دوره رضاشاهی و هم پس از کودتای ۲۸ مرداد میبینیم. این است که کودتای ۲۸ مرداد نه یک امر ماضی تاریخ مصرف گذشته است. گاهی در بحثهای سیاسی میان گروههای سیاسی و حتی آزادی خواهان خارج از کشور میشنویم که گذشته را فراموش کنیم و این واقعه سپری شده و چقدر باید سر آن دعوا کنیم. گویی این دعوای شخصی بین دو نفر بوده است و حالا از آن کودتا ۷۰ سال گذشته و باید به بایگانی تاریخ سپرد و نیازی به بحث و گفت و گو دربارهی آن و زنده کردن آن تجربه نیست. در حالی که اگر نوع نگاهمان را تغییر بدهیم خواهیم دید کودتای ۲۸ مرداد همچنان مساله امروز ما و تاریخ زنده و تجربه زیستهای است که در طول ۷۰ سال طی کردیم و در حال طی کردنش هستیم.
متن کامل:
https://cutt.ly/hwjb4E4O
#ایران_فردا
#هاشم_آقاجری
#هفتادمین_سالگشت
#پیامدهای_بلندمدت_کودتا
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
http://tttttt.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 پیامدهای بلندمدت کودتای ۲۸ مرداد بر تاریخ معاصر ایران
🔺 هفتادمین سالگشت کودتا – 12 @iranfardamag ابتدا به عنوان مقدمه عرض کنم گاهی نهضت ملی و کودتای 28 مرداد از سوی برخی از سیاسیون به عنوان منازعه دو شخص مصدق و شاه تلقی میشود و تاریخ نهضت ملی و کودتا به یک امر شخصی تقلیل پیدا میکند. در حالی که مصدق و شاه علاوه…
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 پیام نوروزی دکتر محمد مصدق
«نوروز ۱۳۳۲»
هممیهنان گرامیم:
🔹پیروزی نهایی ملت ایران را آرزومندم. این افتخار نصیب من شده است، تا جشن بزرگ ملّی آغاز سال نو را به هموطنان عزیزم تبریک بگویم. حمیت و غیرت و آرمانخواهی پسران و دختران دلاور سرزمینمان را میستایم و مبارزه ها وتلاشهای برجسته و خستگیناپذیر آنان را ستایش میکنم.
🔹 خداوند منان را، برای رسیدن به آرمان ها و آرزوهای ملی (شان) سپاسگزارم. نوروز تنها نشانی از آغاز سال نو نیست، بلکه ملتی قابل احترام و ستایش و با گذشته درخشان را به یاد می آورد. نوروز بزرگی و عظمت کشور باستانیمان را یادآوری می کند.
🔹 من با هر نوروز آرزو میکنم که صفحه نوینی به برگهای تاریخ پر شکوه ما اضافه گردد. در سال نو، از پروردگار شادی و تندرستی را برای همه هممیهنان عزیزم خواهانم.
📌 ۲۹ اسفندماه
سالگرد ملی شدن صنعت نفت
#تاریخ_معاصر
#ملی_شدن_صنعت_نفت
#مصدق
#مردم
#مسئولیت
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
🆔 @KSMtehran
«نوروز ۱۳۳۲»
هممیهنان گرامیم:
🔹پیروزی نهایی ملت ایران را آرزومندم. این افتخار نصیب من شده است، تا جشن بزرگ ملّی آغاز سال نو را به هموطنان عزیزم تبریک بگویم. حمیت و غیرت و آرمانخواهی پسران و دختران دلاور سرزمینمان را میستایم و مبارزه ها وتلاشهای برجسته و خستگیناپذیر آنان را ستایش میکنم.
🔹 خداوند منان را، برای رسیدن به آرمان ها و آرزوهای ملی (شان) سپاسگزارم. نوروز تنها نشانی از آغاز سال نو نیست، بلکه ملتی قابل احترام و ستایش و با گذشته درخشان را به یاد می آورد. نوروز بزرگی و عظمت کشور باستانیمان را یادآوری می کند.
🔹 من با هر نوروز آرزو میکنم که صفحه نوینی به برگهای تاریخ پر شکوه ما اضافه گردد. در سال نو، از پروردگار شادی و تندرستی را برای همه هممیهنان عزیزم خواهانم.
📌 ۲۹ اسفندماه
سالگرد ملی شدن صنعت نفت
#تاریخ_معاصر
#ملی_شدن_صنعت_نفت
#مصدق
#مردم
#مسئولیت
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
🆔 @KSMtehran