🔴جایزه همبستگی بین المللی مجمع سراسری مدیران مدارس و اتحادیه معلمان زن بریتانیا (NASUWT) برای اسماعیل عبدی
🔻اتحادیه معلمان NASUWT در روز یکشنبه اول ماه آوریل سال 2018، جایزه همبستگی بین المللی خود را در کنفرانس سالانه که در بیرمنگام برگزار شد را به اسماعیل عبدی اهدا کرد.
🔻 این جایزه برای قدردانی از تعهد و مبارزه آقای عبدی در راه رسیدن به حقوق معلمان و آموزش با کیفیت بالا در ایران به وی اهدا شد.
🔻آقای عبدی یکی از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران به جرم "به خطر انداختن امنیت ملی" در ماه فوریه 2016 بعد از تجمعات آرام به شش سال حبس محکوم شد و اخیرا مجاز به خروج موقت از زندان اوین شد. اما پس از 11 روز دوباره به زندان برگردانده شد.
اتحادیه معلمان NASUWT به همکاریش با شورای هماهنگی کانون های صنفی ایران، سازمان عفو بین الملل و آموزش بین الملل (ei) برای آزادی بی قید و شرط عبدی از زندان ادامه می دهد و همچنین از مقامات ایرانی می خواهد که باید قوانین حقوق بشر و اتحادیه های کارگری را رعایت کند.
🔻کنگره NASUWT، همچنین زحمات رابرتو بارادل از اتحادیه CTERA در آرژانتین قدردانی می کند.
♦️خانم کریس کیت، دبیر اول NASUWT می گوید:
"ایستادگی و شجاعت اسماعیل عبدی برای ایجاد اتحادیه های معلمان و حقوق بشر در برابر رفتار حاکمان در ایران، برای آموزگاران و اتحادیه های کارگری در سراسر جهان الهام بخش است.
"اسماعیل در مبارزه برای رسیدن به اهدافش شجاعت و استعداد فوق العاده ای از خود نشان داده است. NASUWT و اعضای آن با #اهداء_این_جایزه قصد دارند که از همت و تلاش او قدردانی کرده و به او امید بدهند و همبستگی و حمایت خود را در مبارزه عظیمی که وی درپیش گرفته رابه او اعلام کنند.
عمیق ترین ناراحتی ما در زمان اهدا این جایزه این است که اسماعیل عبدی نمیتواند در بیرمنگام با ما باشد تا این جایزه را بپذیرد.
"شجاعت و عزم اسماعیل برای ادامه #مبارزه_برای_آموزش_باکیفیت در ایران، علی رغم هزینه های شخصی وحشتناکی که او مجبور به تحمل آن بوده است، واقعا شگفت انگیزاست."
اتحادیه معلمان NASUWT همچنان به همبستگی با اسماعیل و معلمان در ایران با دیگر نهاد های حقوق بشری و اتحادیه های کارگری، از جمله سازمان عفو بین الملل، برای آزادی بی قید و شرط اسماعیل، به تلاشش ادامه خواهد داد."
پتریک روچ معاون دبیر NASUWT می گوید:
اتحادیه معلمان NASUWT همچنین برای آشنایی معلمان سراسر انگلستان با مبارزات روبرتو برادل، حمایت و مبارزه او ازمعلمان، کودکان و نوجوانان و برای آموزش رایگان و با کیفیت، گزازش تهیه می کند."
اول آوریل 2018
مجمع سراسری مدیران مدارس و اتحادیه معلمان زن
The National Association Of Schoolmasters And Union Of Women Teachers (NASUWT)
https://www.nasuwt.org.uk/article-listing/solidarity-award-iranian-teachers-leader.html
منبع :
🔻کانال حقوق معلم و کارگر
https://telegram.me/moalemokargar
🔻🔻🔻
https://tttttt.me/kasenfi
🔻اتحادیه معلمان NASUWT در روز یکشنبه اول ماه آوریل سال 2018، جایزه همبستگی بین المللی خود را در کنفرانس سالانه که در بیرمنگام برگزار شد را به اسماعیل عبدی اهدا کرد.
🔻 این جایزه برای قدردانی از تعهد و مبارزه آقای عبدی در راه رسیدن به حقوق معلمان و آموزش با کیفیت بالا در ایران به وی اهدا شد.
🔻آقای عبدی یکی از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران به جرم "به خطر انداختن امنیت ملی" در ماه فوریه 2016 بعد از تجمعات آرام به شش سال حبس محکوم شد و اخیرا مجاز به خروج موقت از زندان اوین شد. اما پس از 11 روز دوباره به زندان برگردانده شد.
اتحادیه معلمان NASUWT به همکاریش با شورای هماهنگی کانون های صنفی ایران، سازمان عفو بین الملل و آموزش بین الملل (ei) برای آزادی بی قید و شرط عبدی از زندان ادامه می دهد و همچنین از مقامات ایرانی می خواهد که باید قوانین حقوق بشر و اتحادیه های کارگری را رعایت کند.
🔻کنگره NASUWT، همچنین زحمات رابرتو بارادل از اتحادیه CTERA در آرژانتین قدردانی می کند.
♦️خانم کریس کیت، دبیر اول NASUWT می گوید:
"ایستادگی و شجاعت اسماعیل عبدی برای ایجاد اتحادیه های معلمان و حقوق بشر در برابر رفتار حاکمان در ایران، برای آموزگاران و اتحادیه های کارگری در سراسر جهان الهام بخش است.
"اسماعیل در مبارزه برای رسیدن به اهدافش شجاعت و استعداد فوق العاده ای از خود نشان داده است. NASUWT و اعضای آن با #اهداء_این_جایزه قصد دارند که از همت و تلاش او قدردانی کرده و به او امید بدهند و همبستگی و حمایت خود را در مبارزه عظیمی که وی درپیش گرفته رابه او اعلام کنند.
عمیق ترین ناراحتی ما در زمان اهدا این جایزه این است که اسماعیل عبدی نمیتواند در بیرمنگام با ما باشد تا این جایزه را بپذیرد.
"شجاعت و عزم اسماعیل برای ادامه #مبارزه_برای_آموزش_باکیفیت در ایران، علی رغم هزینه های شخصی وحشتناکی که او مجبور به تحمل آن بوده است، واقعا شگفت انگیزاست."
اتحادیه معلمان NASUWT همچنان به همبستگی با اسماعیل و معلمان در ایران با دیگر نهاد های حقوق بشری و اتحادیه های کارگری، از جمله سازمان عفو بین الملل، برای آزادی بی قید و شرط اسماعیل، به تلاشش ادامه خواهد داد."
پتریک روچ معاون دبیر NASUWT می گوید:
اتحادیه معلمان NASUWT همچنین برای آشنایی معلمان سراسر انگلستان با مبارزات روبرتو برادل، حمایت و مبارزه او ازمعلمان، کودکان و نوجوانان و برای آموزش رایگان و با کیفیت، گزازش تهیه می کند."
اول آوریل 2018
مجمع سراسری مدیران مدارس و اتحادیه معلمان زن
The National Association Of Schoolmasters And Union Of Women Teachers (NASUWT)
https://www.nasuwt.org.uk/article-listing/solidarity-award-iranian-teachers-leader.html
منبع :
🔻کانال حقوق معلم و کارگر
https://telegram.me/moalemokargar
🔻🔻🔻
https://tttttt.me/kasenfi
💠 با که گویم این درد *
✍ آسیه سپهری
♦️- امیر ولش کن، ولش کن پسرم.
- خاله آخه زور میگه، دوتا از دستمال کاغذیامو برداشته نمیده. اذیت میکنه.
و بغضی که میدانم از ترس حساب پس دادن به رییسشان هست.
دستی به سر کودکی اش میکشم و چیزی از بساطش میخواهم. نگاهش را دزدیده، میگوید: نه خاله از شما پول نمیگیرم مهمونید. به غروری که در پس این جمله کودکانه اش هست لبخند میزنم و تاکید میکنم: نه دستمال کاغذی میخوام، مگه نمیفروشی؟!
و اصرار او که؛ نه خاله شما معلم ما بودی، خجالت میکشم ازتون پول بگیرم. بغض فرو میخورم و میبوسمش.
احوال برادرش را میپرسم که میگوید: صبح ها مدرسه میره و عصرها تا شب اونم دستفروشی میکنه.
پس جمال هنوز ترک تحصیل نکرده! آن نوجوان ۱۵ ساله ای که اولین بار، در کلاس کوچکی در میدان شوش دیدمش که با لحن طنز و چهره خندانش جواب سوالاتم را میداد و در جملاتی که بکار میبرد براحتی میتوانستی رد هوش را ببینی از عمق نگاه خسته و دستان سیاه و گونه های لاغرش.
♦️دخترکی زیبا و غمگین، حدودا ۱۰ ساله، حوالی مترو تجریش؛ بی سخن، لب بسته با نگاهی غمناک و اضطرابی که از چشمان روشن و کودکانه اش میبارد.
شکلاتی تعارف میکنم. با نگرانی به اطراف نگاه میکند و دست پس میکشد.
دو قدم نگذشته ام که صدای گریه اش را میشنوم با ترس و تعجب برمیگردم و میبینم پسر جوانی حدودا ۳۰ ساله که گویی برادر یا صاحب اوست!!! در حال نیشگون گرفتن از اوست.
شاید بخاطر اینکه نزدیک بود با غریبه ای هم کلام شود!
و یا محتمل تر اینکه گریه های او دل رهگذران را به دست در جیب کردن و بخشیدن اسکناسی ترغیب کند.
♦️پارک لاله و دختر ۱۰- ۱۲ ساله ای که دود اسپند را به سمت هر فردی که میبیند فوت کرده و دعایی می خواند و طلب اسکناسی می کند.
هر از گاهی دستی با اسکناسی هزاری به سمتش دراز میشود. و او با آن چهره نمکین لبخندی حواله به دست روزی رسان!
محو دود اسپند و لبخندش هستم که یکی از آن دستها به سمت بدن دخترک میرود و جسم نحیف دختر را ...
هزار تومانی به زمین می افتد و صدای کشیده شدن دمپایی های دخترک بر سنگفرش پارک همراه با تپش قلب هر دوی ما، در گوشم می پیچد.
با خشم به صاحب آن دست کثیف نگاه میکنم و به این می اندیشم که؛
چه میتوانم بگویم؟!
کجا میتوانم اعتراض کنم؟!
اصلا به چه کسی؟
بهزیستی؟
پلیس ؟
اورژانس اجتماعی؟
... چه کسی!!!
آیا قانونی هست که واقعا بتواند حامی این کودکان در برابر "انواع خشونت ها" باشد؟!
نه نیست و حتی لایحه حمایت از حقوق کودکان، حتی حتی در لیست انتظار هم نیست!
♦️به یاد احد و صمد می افتم.
دو کودک کار، که زنده در آتش زباله های بازیافتی سوختند؛ تا همچنان لایحه حمایت از حقوق کودکان مسکوت بماند و نمایندگان مردم! فوریت ها را ارزانی مصوبات مهمتری کنند!
و ما همچنان در انتظار حرکتی قانونی-اجتماعی برای پیشگیری از تاول های بیشتر و عمیقتر
در دست و پای کودکان کار
و در جسم و روح همه کودکان.
🔹🔹🔹
📌 *به مناسبت ۱۲ ژوئن( ۲۲ خرداد)
روز جهانی #مبارزه_با_کار_کودکان
🆔 @kasenfi
✍ آسیه سپهری
♦️- امیر ولش کن، ولش کن پسرم.
- خاله آخه زور میگه، دوتا از دستمال کاغذیامو برداشته نمیده. اذیت میکنه.
و بغضی که میدانم از ترس حساب پس دادن به رییسشان هست.
دستی به سر کودکی اش میکشم و چیزی از بساطش میخواهم. نگاهش را دزدیده، میگوید: نه خاله از شما پول نمیگیرم مهمونید. به غروری که در پس این جمله کودکانه اش هست لبخند میزنم و تاکید میکنم: نه دستمال کاغذی میخوام، مگه نمیفروشی؟!
و اصرار او که؛ نه خاله شما معلم ما بودی، خجالت میکشم ازتون پول بگیرم. بغض فرو میخورم و میبوسمش.
احوال برادرش را میپرسم که میگوید: صبح ها مدرسه میره و عصرها تا شب اونم دستفروشی میکنه.
پس جمال هنوز ترک تحصیل نکرده! آن نوجوان ۱۵ ساله ای که اولین بار، در کلاس کوچکی در میدان شوش دیدمش که با لحن طنز و چهره خندانش جواب سوالاتم را میداد و در جملاتی که بکار میبرد براحتی میتوانستی رد هوش را ببینی از عمق نگاه خسته و دستان سیاه و گونه های لاغرش.
♦️دخترکی زیبا و غمگین، حدودا ۱۰ ساله، حوالی مترو تجریش؛ بی سخن، لب بسته با نگاهی غمناک و اضطرابی که از چشمان روشن و کودکانه اش میبارد.
شکلاتی تعارف میکنم. با نگرانی به اطراف نگاه میکند و دست پس میکشد.
دو قدم نگذشته ام که صدای گریه اش را میشنوم با ترس و تعجب برمیگردم و میبینم پسر جوانی حدودا ۳۰ ساله که گویی برادر یا صاحب اوست!!! در حال نیشگون گرفتن از اوست.
شاید بخاطر اینکه نزدیک بود با غریبه ای هم کلام شود!
و یا محتمل تر اینکه گریه های او دل رهگذران را به دست در جیب کردن و بخشیدن اسکناسی ترغیب کند.
♦️پارک لاله و دختر ۱۰- ۱۲ ساله ای که دود اسپند را به سمت هر فردی که میبیند فوت کرده و دعایی می خواند و طلب اسکناسی می کند.
هر از گاهی دستی با اسکناسی هزاری به سمتش دراز میشود. و او با آن چهره نمکین لبخندی حواله به دست روزی رسان!
محو دود اسپند و لبخندش هستم که یکی از آن دستها به سمت بدن دخترک میرود و جسم نحیف دختر را ...
هزار تومانی به زمین می افتد و صدای کشیده شدن دمپایی های دخترک بر سنگفرش پارک همراه با تپش قلب هر دوی ما، در گوشم می پیچد.
با خشم به صاحب آن دست کثیف نگاه میکنم و به این می اندیشم که؛
چه میتوانم بگویم؟!
کجا میتوانم اعتراض کنم؟!
اصلا به چه کسی؟
بهزیستی؟
پلیس ؟
اورژانس اجتماعی؟
... چه کسی!!!
آیا قانونی هست که واقعا بتواند حامی این کودکان در برابر "انواع خشونت ها" باشد؟!
نه نیست و حتی لایحه حمایت از حقوق کودکان، حتی حتی در لیست انتظار هم نیست!
♦️به یاد احد و صمد می افتم.
دو کودک کار، که زنده در آتش زباله های بازیافتی سوختند؛ تا همچنان لایحه حمایت از حقوق کودکان مسکوت بماند و نمایندگان مردم! فوریت ها را ارزانی مصوبات مهمتری کنند!
و ما همچنان در انتظار حرکتی قانونی-اجتماعی برای پیشگیری از تاول های بیشتر و عمیقتر
در دست و پای کودکان کار
و در جسم و روح همه کودکان.
🔹🔹🔹
📌 *به مناسبت ۱۲ ژوئن( ۲۲ خرداد)
روز جهانی #مبارزه_با_کار_کودکان
🆔 @kasenfi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌀 اندوه
بر سنگ گوری تازه
نامی هست
دارنده این نام را هرگز ندیدم من
اینجا
میان سوگواران آشنایانند و خویشانند
و
مردمانی هم که چون من دارنده این نام را
هرگز ندیده اند.
اما
هر کس که اینجا هست
با خشم و فریادی گره زده در مشت
می داند؛
که او را کشت.
بر گِرد گور تازه جمع سوگواران است؛ دیگر کسی اینجا نمی پرسد
این خفته در خاک از کجا
و از کدامان است.
می داند؛
«او #فرزند_ایران است.»
شعر سایه در سوگ هاله سحابی
#درگذشت ۱۱ خرداد ۱۳۹۰
#زنان
#آگاهی
#مبارزه
#اجتماعی
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @kasenfi
بر سنگ گوری تازه
نامی هست
دارنده این نام را هرگز ندیدم من
اینجا
میان سوگواران آشنایانند و خویشانند
و
مردمانی هم که چون من دارنده این نام را
هرگز ندیده اند.
اما
هر کس که اینجا هست
با خشم و فریادی گره زده در مشت
می داند؛
که او را کشت.
بر گِرد گور تازه جمع سوگواران است؛ دیگر کسی اینجا نمی پرسد
این خفته در خاک از کجا
و از کدامان است.
می داند؛
«او #فرزند_ایران است.»
شعر سایه در سوگ هاله سحابی
#درگذشت ۱۱ خرداد ۱۳۹۰
#زنان
#آگاهی
#مبارزه
#اجتماعی
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @kasenfi
🌀 کیمیا #دختر_ایران
یک روز خوب خواهد آمد؛
ما دوباره وطن را می سازیم
و در آغوش یکدیگر پناه خواهیم گرفت
روزی
که هیچ پناهنده ای
بعد از بُرد المپیک،
بجای هلهله شادی بغض نکند!
روزی که
یاوه گویان اجازه ندارند از دهانشان؛
بوی تعفن و نفرت و دروغ بیرون بریزد.
روزی که دیر نخواهد بود ... 🕊
📷: دختر ایران در آغوش دختر ایران
مسابقات جهانی المپیک
#زنان
#ورزش
#برابری
#مبارزه
#وطن
#اعتراض
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان
🆔 @kasenfi
یک روز خوب خواهد آمد؛
ما دوباره وطن را می سازیم
و در آغوش یکدیگر پناه خواهیم گرفت
روزی
که هیچ پناهنده ای
بعد از بُرد المپیک،
بجای هلهله شادی بغض نکند!
روزی که
یاوه گویان اجازه ندارند از دهانشان؛
بوی تعفن و نفرت و دروغ بیرون بریزد.
روزی که دیر نخواهد بود ... 🕊
📷: دختر ایران در آغوش دختر ایران
مسابقات جهانی المپیک
#زنان
#ورزش
#برابری
#مبارزه
#وطن
#اعتراض
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان
🆔 @kasenfi
🌀 بالهای باز #دختر_ایران
🔹 مریم شیخعلیزاده رویای دست نیافتنی شنا در المپیک را زنده کرد و در ۱۰۰ متر پروانه به رقابت پرداخت. البته با کاروان ورزش جمهوری آذربایجان!
چون زنان ایران، در بسیاری از رشته های ورزشی محدودیت دارند و در رشته هایی هم، اصلا حق حضور ندارند از جمله شنا !
🔹این چنین شد که مریم، با وجود اینکه در یازده سالگی ۱۳ رکورد ملی رو جابجا کرد و سریعترین شناگر کشور لقب گرفت؛
اکنون در ۱۷ سالگی قهرمان شنا می شود اما باز هم نه زیر پرچم وطن خویش!
🔹مریم شیخعلیزاده، متولد تیر ۸۳ - تهران، اولین زن ایرانی است که بعد از ۴۳ سال در المپیک شنا میکنه.
قهرمان و رکورددار ایران، اما در المپین آذربایجان.
📷 بال های باز و بسته دختران ایران
#چرااااا ؟
#زنان
#ورزش
#برابری
#مبارزه
#وطن
#اعتراض
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان
🆔 @kasenfi
🔹 مریم شیخعلیزاده رویای دست نیافتنی شنا در المپیک را زنده کرد و در ۱۰۰ متر پروانه به رقابت پرداخت. البته با کاروان ورزش جمهوری آذربایجان!
چون زنان ایران، در بسیاری از رشته های ورزشی محدودیت دارند و در رشته هایی هم، اصلا حق حضور ندارند از جمله شنا !
🔹این چنین شد که مریم، با وجود اینکه در یازده سالگی ۱۳ رکورد ملی رو جابجا کرد و سریعترین شناگر کشور لقب گرفت؛
اکنون در ۱۷ سالگی قهرمان شنا می شود اما باز هم نه زیر پرچم وطن خویش!
🔹مریم شیخعلیزاده، متولد تیر ۸۳ - تهران، اولین زن ایرانی است که بعد از ۴۳ سال در المپیک شنا میکنه.
قهرمان و رکورددار ایران، اما در المپین آذربایجان.
📷 بال های باز و بسته دختران ایران
#چرااااا ؟
#زنان
#ورزش
#برابری
#مبارزه
#وطن
#اعتراض
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان
🆔 @kasenfi
🌀 جهانیان زنجیرهای بسته به پایتان را نمیدیدند ولی ما میدیدیم!
📝پیام #فرهاد_میثمی از زندان رجاییشهر به #دختران_وزنهبردار_ایران
🔹دکتر فرهاد میثمی که دوران حبس ظالمانه را در زندان رجاییشهر کرج میگذراند، در پیامی که در اختیار کلمه قرار گرفته است، پیروزی دختران وزنهبردار ایران در مسابقات جهانی را تبریک گفت و چنین نوشت:
🍃 به رگهایتان خونِ گردآفرید
وطن شد ز عزم شما پر امید 🍃
🔹دختران نوجوان پولادینارادهی ما، در مسابقات وزنهبرداری جهان گلها کاشتند و مدالها برداشتند.
#رتبه_سوم تیمیِ جهان هم مبارک ایران عزیز.
آن زنجیرهای قطور نامرئی، بسته از یک سو به وزنهها و از سوی دیگر به مچ پایتان را جهانیان نمیدیدند ولی ما میدیدیم!
درود بر همت بلندتان.
گردنآویزتان پُر طلا؛ جانتان بی بلا.
✍ فرهاد میثمی
⛓ بند چهار زندان رجائیشهر
#زنان
#نابرابری
#مبارزه
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @kasenfi
📝پیام #فرهاد_میثمی از زندان رجاییشهر به #دختران_وزنهبردار_ایران
🔹دکتر فرهاد میثمی که دوران حبس ظالمانه را در زندان رجاییشهر کرج میگذراند، در پیامی که در اختیار کلمه قرار گرفته است، پیروزی دختران وزنهبردار ایران در مسابقات جهانی را تبریک گفت و چنین نوشت:
🍃 به رگهایتان خونِ گردآفرید
وطن شد ز عزم شما پر امید 🍃
🔹دختران نوجوان پولادینارادهی ما، در مسابقات وزنهبرداری جهان گلها کاشتند و مدالها برداشتند.
#رتبه_سوم تیمیِ جهان هم مبارک ایران عزیز.
آن زنجیرهای قطور نامرئی، بسته از یک سو به وزنهها و از سوی دیگر به مچ پایتان را جهانیان نمیدیدند ولی ما میدیدیم!
درود بر همت بلندتان.
گردنآویزتان پُر طلا؛ جانتان بی بلا.
✍ فرهاد میثمی
⛓ بند چهار زندان رجائیشهر
#زنان
#نابرابری
#مبارزه
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @kasenfi
🕗لذت هنر
📚معرفی کتاب: جامعه شناسی نخبه کشی
🖋نویسنده: #علی_رضاقلی
📍عنوان: تحلیل جامعه شناختی برخی از ریشه های تاریخی استبداد و #عقب_ماندگی در #ایران
📨نشر: نی
🔎موضوع:
نخست وزیران ایران، #استبداد_ایران
#قائم_مقام، ابوالقاسم بن عیسی #امیرکبیر،تقی #مصدق،محمد
📎تکه ای ازمتن:
« #شکنجه واستبداد هردو درعین فعال بودن ،معلول محیط اجتماعی اند.تامحیط اجتماعی که موجب پیدایش و رشد آنمی شود خوب شناخته نشود وبا آن #مبارزه فعال نشود مبارزه با معلول آن نیز امکان ندارد...کسانی که تصور می کنند شکنجه ناشی از استبداد است ،از جرم تلقی بسیار ساده ای دارند که صرفا عامل و علت قریب آن را می شناسند. درک علل همه جانبه آن مستلزم داشتن متد تحلیل رفتار اجتماعی انسان است...»
🧷از اینکه با نظرات و پیشنهادات سازنده مارا در ارائه مطالبی ارزنده تر و بشکلی بهتر حمایت می کنید سپاسگزاریم.
🔸️🔸️🔸️🔸️
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔️@kasenfi
📚معرفی کتاب: جامعه شناسی نخبه کشی
🖋نویسنده: #علی_رضاقلی
📍عنوان: تحلیل جامعه شناختی برخی از ریشه های تاریخی استبداد و #عقب_ماندگی در #ایران
📨نشر: نی
🔎موضوع:
نخست وزیران ایران، #استبداد_ایران
#قائم_مقام، ابوالقاسم بن عیسی #امیرکبیر،تقی #مصدق،محمد
📎تکه ای ازمتن:
« #شکنجه واستبداد هردو درعین فعال بودن ،معلول محیط اجتماعی اند.تامحیط اجتماعی که موجب پیدایش و رشد آنمی شود خوب شناخته نشود وبا آن #مبارزه فعال نشود مبارزه با معلول آن نیز امکان ندارد...کسانی که تصور می کنند شکنجه ناشی از استبداد است ،از جرم تلقی بسیار ساده ای دارند که صرفا عامل و علت قریب آن را می شناسند. درک علل همه جانبه آن مستلزم داشتن متد تحلیل رفتار اجتماعی انسان است...»
🧷از اینکه با نظرات و پیشنهادات سازنده مارا در ارائه مطالبی ارزنده تر و بشکلی بهتر حمایت می کنید سپاسگزاریم.
🔸️🔸️🔸️🔸️
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔️@kasenfi
🕗لذت هنر
🖍گرافیتی
🔆اثر: بلک هندز
🇮🇷تهران،۱۳۹۳ش
✌در تصویر سمت چپ اثر #گرافیتی یانقاشی دیواری از #بلک_هندز را می بینید که با نمادهای #زن ی که لباس #تیم_فوتبال را پوشیده و دستها را بلند کرده اما بجای #جام_قهرمانی بادستکش آشپزخانه ،مایع ظرفشویی جام را در دست گرفته ،قصد دارد #اعتراض_زنان ایرانی به #ممنوعیت_حضور_در_ورزشگاه برای تماشا و حمایت تیم محبوبشان را به نمایش بگذارد.
✌در سمت راست تلاش #حکومت برای #مبارزه با #هنر_معترض و #آزادی_بیان به ابتدایی ترین و ساده لوحانه ترین شکل را ملاحظه می کنید.
✌آیا #اعتراض_مدنی و #هنر_معترض را بارنگ میتوان انکار کرد و پوشاند؟
🧷سپاسگزار همراهی و حمایت عزیزانی هستیم که باپیشنهادات و انتقادات خود، مسیر رشد و بهبود کار را به ما نشان می دهند.
🔸️🔸️🔸️🔸️
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔️@kasenfi
🖍گرافیتی
🔆اثر: بلک هندز
🇮🇷تهران،۱۳۹۳ش
✌در تصویر سمت چپ اثر #گرافیتی یانقاشی دیواری از #بلک_هندز را می بینید که با نمادهای #زن ی که لباس #تیم_فوتبال را پوشیده و دستها را بلند کرده اما بجای #جام_قهرمانی بادستکش آشپزخانه ،مایع ظرفشویی جام را در دست گرفته ،قصد دارد #اعتراض_زنان ایرانی به #ممنوعیت_حضور_در_ورزشگاه برای تماشا و حمایت تیم محبوبشان را به نمایش بگذارد.
✌در سمت راست تلاش #حکومت برای #مبارزه با #هنر_معترض و #آزادی_بیان به ابتدایی ترین و ساده لوحانه ترین شکل را ملاحظه می کنید.
✌آیا #اعتراض_مدنی و #هنر_معترض را بارنگ میتوان انکار کرد و پوشاند؟
🧷سپاسگزار همراهی و حمایت عزیزانی هستیم که باپیشنهادات و انتقادات خود، مسیر رشد و بهبود کار را به ما نشان می دهند.
🔸️🔸️🔸️🔸️
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔️@kasenfi
🌀 «زنان ایرانی، برندگان قرن»
✍ مهدی تدینی
در آخرین شب قرن، مدال قهرمانی قرن چهاردهم را به گردن زنان ایرانی میآویزم، و فقط خودم میدانم از نوشتن این متن و بیان این ادعا چقدر به خودم میبالم و میدانم ــ اگر عمری بود ــ روزی روزگاری که آفتاب لب بوم شدم، از این نوشتهام یاد میکنم و میگویم من در واپسین شب قرن نوشتم: «زنان ایرانی برندگان قرن چهاردهم» بودند. کمی صبوری پیشه کنید تا دلایل این ادعایم را بگویم...
من از همۀ دردها و نارضایتیها، اجحافها و تبعیضها و از همۀ درددلهای زنان باخبرم. مطمئن باشید اگر بخواهم حرف زنها را بنویسم، به پشتوانۀ کنجکاوی نظریام چنتهام پُرتر از خود زنان است و حتی میتوانم به خاطرات دوری اشاره کنم که شاید خود زنان و دختران فراموش کرده باشند... مثلاً میتوانم از مدیری دبیرستانشان یاد کنم که چهرۀ دختران را زیر نور با دقت میکروسکوپی نگاه میکرد، مبادا مویی از صورت دختران کم نشده باشد (و وای اگر مویی از گونهای کم شده بود!) یا میتوانم از ناظم جلادمنشی نام ببرم که به خاطر جوراب رنگروشن بدترین تحقیرها را نثار دختری نوجوان ــ و پرغرور ــ میکرد. داستان آن هیولا که با سر بُریده زنش در خیابان فخر میفروشد و آن پدر ملعونی که داس بر گلوی دخترش مینهد، کابوسی اجتماعی است که همه از آن باخبرند. این را هم میدانم که هنوز راه زیادی مانده تا زنان به آن برابری حقوقی که خواستار و شایستهاش هستند، برسند.
اما من تاریخاندیشم. مقیاس فهمم از جهان روز و ماه و سال نیست. کوچکترین واحد اندازهگیری من «دهه» است و معشوقهام ایزدبانوی تاریخ است. از این منظر اگر بخواهم نخستین روزهای قرن چهاردهم شمسی را با واپسین روزهایش مقایسه کنم، به بانگ رسا میگویم، بزرگترین برندۀ قرن زنان بودند. درست است که امروز زنان مطالبات معوق جدی و مهمی دارند، اما اگر یکی از آنان بانوانِ سختکوشِ جنبش زنان ایران که در سال 1300 زندگی میکرد، امروز سر از گور برآورد و احوال زنان را ببیند، شک نکنید از غلیان شوق و فوران شور دوباره جان به جان آفرین تسلیم میکند! زیرا به چشم میبیند تاریخ چه بیپروا و بیکموکاست حق را به آنها داده است.
جایگاهی که زن امروز با زحمت و مبارزۀ خودش و به رغم مقاومتهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی به دست آورده، رؤیای زنان اول قرن بود. اگر از من بپرسند، از دید تاریخی، چرخش روزگار بیشترین حق را به چه کسانی داد و چه کسانی میتوانند از عمق جان فریاد بزنند: «دیدید ما راست میگفتیم»؟ شک ندارم در رتبۀ اول زنانیاند که حوالی سال 1300 برای ارتقای وضعیت اجتماعی زنان تلاش میکردند!
بگذارید بیشتر توضیح دهم: همیشه در هر جامعهای میان دو طرز فکر مخالف جدل و جدالی وجود دارد و همیشه با گذشت زمان ممکن است مشخص شود حق با این جناح یا آن جناح بوده است ــ شاید هم در نهایت ایزدبانوی تاریخ حق را بین آن دو جناح تقسیم کند. اما تاریخ، «حق مطلق» ــ دقت کنید! حق مطلق! ــ را به زنانی داد که اول قرن برای آزادی زنان تلاش میکردند. هیچ گروه و جناح دیگری در منازعات اجتماعی و سیاسی نمیتوانید پیدا کنید که تاریخ چنین «مطلق» به آنها حق داده باشد. زنانِ اول قرن چهاردم، «مطلقاً» بر حق بودند و میدانیم که در علوم انسانی اطلاق امر «مطلق» به هر چیزی چقدر دشوار یا حتی محال است. اما اینجا من از تعبیر «حق مطلق» دفاع میکنم.
تعجب نکنید! همۀ چیزهایی که امروز برای ما ــ حتی برای سنتیترین و محافظهکارترین اقشار جامعه ــ «مطلقاً» بدیهی است (مانند اینکه استاد دانشگاه زن باشد، مدیر بخش فروش یا تولید زن باشد، پزشکی که چشمتان را جراحی میکند زن باشد و همۀ چیزهای بدیهی دیگر...)، اول قرن فقط در رؤیاهای کوشاترین فعالان جنبش زنان مانند خواب و خیالی دستنیافتنی مطرح میشد و عموم جامعه به آنها میخندیدند! حتی دولتمردان آزادیخواه پرمدعا! آری! قرن چهاردم، قرن پیروزی زنان بود! قرنی بود که زنان هویت، جایگاه، شخصیت حقیقی و حقوقی و ــ این اواخر رفتهرفته ــ جسمشان را از جامعه پس گرفتند و تحقق بخشیدند.
این پیروزی را زنان مدیون شور، تلاش، جانکندن و مبارزات خودشانند ــ و البته درصد بسیار ناچیزی از مردانی که در این مسیر کمکی کردند یا حداقل سنگاندازی و کارشکنی نکردند. این مسیر متوقف نخواهد شد. هر گاه خواستید در برابر زنان مطالبهگر بایستید، یاد همان کسانی بیفتید که صد سال پیش زنان کنشگر را به سخره میگرفتند و تاریخ امروز سرتاپای خود آنها را به سخره میگیرد...
برندگان قرن پیروزیتان شادباش و راهتان پایدار
در تکمیل این بحث، دعوت میکنم مجموعه نوشتههای کانال دربارۀ جنبش زنان را بخوانید: «سرآغازهای جنبش زنان»
#جنبش_زنان
🌐 منبع
@tarikhandishi | تاریخاندیشی
#زنان
#مبارزه
#ایستادگی
#برابری
#مقاومت
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
✍ مهدی تدینی
در آخرین شب قرن، مدال قهرمانی قرن چهاردهم را به گردن زنان ایرانی میآویزم، و فقط خودم میدانم از نوشتن این متن و بیان این ادعا چقدر به خودم میبالم و میدانم ــ اگر عمری بود ــ روزی روزگاری که آفتاب لب بوم شدم، از این نوشتهام یاد میکنم و میگویم من در واپسین شب قرن نوشتم: «زنان ایرانی برندگان قرن چهاردهم» بودند. کمی صبوری پیشه کنید تا دلایل این ادعایم را بگویم...
من از همۀ دردها و نارضایتیها، اجحافها و تبعیضها و از همۀ درددلهای زنان باخبرم. مطمئن باشید اگر بخواهم حرف زنها را بنویسم، به پشتوانۀ کنجکاوی نظریام چنتهام پُرتر از خود زنان است و حتی میتوانم به خاطرات دوری اشاره کنم که شاید خود زنان و دختران فراموش کرده باشند... مثلاً میتوانم از مدیری دبیرستانشان یاد کنم که چهرۀ دختران را زیر نور با دقت میکروسکوپی نگاه میکرد، مبادا مویی از صورت دختران کم نشده باشد (و وای اگر مویی از گونهای کم شده بود!) یا میتوانم از ناظم جلادمنشی نام ببرم که به خاطر جوراب رنگروشن بدترین تحقیرها را نثار دختری نوجوان ــ و پرغرور ــ میکرد. داستان آن هیولا که با سر بُریده زنش در خیابان فخر میفروشد و آن پدر ملعونی که داس بر گلوی دخترش مینهد، کابوسی اجتماعی است که همه از آن باخبرند. این را هم میدانم که هنوز راه زیادی مانده تا زنان به آن برابری حقوقی که خواستار و شایستهاش هستند، برسند.
اما من تاریخاندیشم. مقیاس فهمم از جهان روز و ماه و سال نیست. کوچکترین واحد اندازهگیری من «دهه» است و معشوقهام ایزدبانوی تاریخ است. از این منظر اگر بخواهم نخستین روزهای قرن چهاردهم شمسی را با واپسین روزهایش مقایسه کنم، به بانگ رسا میگویم، بزرگترین برندۀ قرن زنان بودند. درست است که امروز زنان مطالبات معوق جدی و مهمی دارند، اما اگر یکی از آنان بانوانِ سختکوشِ جنبش زنان ایران که در سال 1300 زندگی میکرد، امروز سر از گور برآورد و احوال زنان را ببیند، شک نکنید از غلیان شوق و فوران شور دوباره جان به جان آفرین تسلیم میکند! زیرا به چشم میبیند تاریخ چه بیپروا و بیکموکاست حق را به آنها داده است.
جایگاهی که زن امروز با زحمت و مبارزۀ خودش و به رغم مقاومتهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی به دست آورده، رؤیای زنان اول قرن بود. اگر از من بپرسند، از دید تاریخی، چرخش روزگار بیشترین حق را به چه کسانی داد و چه کسانی میتوانند از عمق جان فریاد بزنند: «دیدید ما راست میگفتیم»؟ شک ندارم در رتبۀ اول زنانیاند که حوالی سال 1300 برای ارتقای وضعیت اجتماعی زنان تلاش میکردند!
بگذارید بیشتر توضیح دهم: همیشه در هر جامعهای میان دو طرز فکر مخالف جدل و جدالی وجود دارد و همیشه با گذشت زمان ممکن است مشخص شود حق با این جناح یا آن جناح بوده است ــ شاید هم در نهایت ایزدبانوی تاریخ حق را بین آن دو جناح تقسیم کند. اما تاریخ، «حق مطلق» ــ دقت کنید! حق مطلق! ــ را به زنانی داد که اول قرن برای آزادی زنان تلاش میکردند. هیچ گروه و جناح دیگری در منازعات اجتماعی و سیاسی نمیتوانید پیدا کنید که تاریخ چنین «مطلق» به آنها حق داده باشد. زنانِ اول قرن چهاردم، «مطلقاً» بر حق بودند و میدانیم که در علوم انسانی اطلاق امر «مطلق» به هر چیزی چقدر دشوار یا حتی محال است. اما اینجا من از تعبیر «حق مطلق» دفاع میکنم.
تعجب نکنید! همۀ چیزهایی که امروز برای ما ــ حتی برای سنتیترین و محافظهکارترین اقشار جامعه ــ «مطلقاً» بدیهی است (مانند اینکه استاد دانشگاه زن باشد، مدیر بخش فروش یا تولید زن باشد، پزشکی که چشمتان را جراحی میکند زن باشد و همۀ چیزهای بدیهی دیگر...)، اول قرن فقط در رؤیاهای کوشاترین فعالان جنبش زنان مانند خواب و خیالی دستنیافتنی مطرح میشد و عموم جامعه به آنها میخندیدند! حتی دولتمردان آزادیخواه پرمدعا! آری! قرن چهاردم، قرن پیروزی زنان بود! قرنی بود که زنان هویت، جایگاه، شخصیت حقیقی و حقوقی و ــ این اواخر رفتهرفته ــ جسمشان را از جامعه پس گرفتند و تحقق بخشیدند.
این پیروزی را زنان مدیون شور، تلاش، جانکندن و مبارزات خودشانند ــ و البته درصد بسیار ناچیزی از مردانی که در این مسیر کمکی کردند یا حداقل سنگاندازی و کارشکنی نکردند. این مسیر متوقف نخواهد شد. هر گاه خواستید در برابر زنان مطالبهگر بایستید، یاد همان کسانی بیفتید که صد سال پیش زنان کنشگر را به سخره میگرفتند و تاریخ امروز سرتاپای خود آنها را به سخره میگیرد...
برندگان قرن پیروزیتان شادباش و راهتان پایدار
در تکمیل این بحث، دعوت میکنم مجموعه نوشتههای کانال دربارۀ جنبش زنان را بخوانید: «سرآغازهای جنبش زنان»
#جنبش_زنان
🌐 منبع
@tarikhandishi | تاریخاندیشی
#زنان
#مبارزه
#ایستادگی
#برابری
#مقاومت
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌀 #مبارزه_با_کار_کودکان
.
.
.
🔗دستانش را بگیر و تغییری ایجاد کن🤝
#کار_کودک_بازی_تحصیل
#حق_شادی
#حق_زندگی
#حق_تحصیل
#کودک_آزاری
#جامعه
#آموزش_پرورش
#آموزش_رایگان_حق_همه_کودکان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
#معلمان_زندانی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
.
.
.
🔗دستانش را بگیر و تغییری ایجاد کن🤝
#کار_کودک_بازی_تحصیل
#حق_شادی
#حق_زندگی
#حق_تحصیل
#کودک_آزاری
#جامعه
#آموزش_پرورش
#آموزش_رایگان_حق_همه_کودکان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
#معلمان_زندانی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi