با ياد تنت، گرمِ عزا: آغوشم
مدفون شده در برفِ حيا: آغوشم
در آينهام جای خيالت خالیست
خالیتر از اين آينهها: آغوشم!!
#محمدعلی_پوشنگر
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
مدفون شده در برفِ حيا: آغوشم
در آينهام جای خيالت خالیست
خالیتر از اين آينهها: آغوشم!!
#محمدعلی_پوشنگر
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
دوره گرد آفتاب از دور می آید دوباره
با همان گاری که دارد
غرق در آواز گنجشکان صبح
میزند جار: آی نور تازه دارم
آی شور تازه دارم
خوابهایت را بیاور
شوق بیداری ببر
زود باش و
رود باش و
شرشر جاری ببر
پنجره در پنجره وا میشود
باز غوغا میشود
هر طرف محو تماشا
شور برپا میشود
عطر نان تازه ی سنگک می آید
عطر چای قوری و بوی سلام و بوی شادی
بوی باغ نوبر همسایگی
بوی سیب و جذبه ی احوالپرسی
عطر لبخند گل سرخ
عطر خوشبختی محض
باز روز دیگری با نسترنها
با شمیم یاسمن های کبود
با خیال ترد نرگسهای مست...
دوره گرد آفتاب و
حس و حالی بکر و ناب و
شور و شوقی بی حساب
زندگی یعنی دری بر آرزوها باز کردن
با نگاهی
خنده بر لب گاه گاهی
مهربانی را به هم ابراز کردن
زندگی یعنی همین با نام دوست
صبح دیگر را
به نور و شعر و شور آغاز کردن
نازنین مهربانم صبح زیبایت بخیر...
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
با همان گاری که دارد
غرق در آواز گنجشکان صبح
میزند جار: آی نور تازه دارم
آی شور تازه دارم
خوابهایت را بیاور
شوق بیداری ببر
زود باش و
رود باش و
شرشر جاری ببر
پنجره در پنجره وا میشود
باز غوغا میشود
هر طرف محو تماشا
شور برپا میشود
عطر نان تازه ی سنگک می آید
عطر چای قوری و بوی سلام و بوی شادی
بوی باغ نوبر همسایگی
بوی سیب و جذبه ی احوالپرسی
عطر لبخند گل سرخ
عطر خوشبختی محض
باز روز دیگری با نسترنها
با شمیم یاسمن های کبود
با خیال ترد نرگسهای مست...
دوره گرد آفتاب و
حس و حالی بکر و ناب و
شور و شوقی بی حساب
زندگی یعنی دری بر آرزوها باز کردن
با نگاهی
خنده بر لب گاه گاهی
مهربانی را به هم ابراز کردن
زندگی یعنی همین با نام دوست
صبح دیگر را
به نور و شعر و شور آغاز کردن
نازنین مهربانم صبح زیبایت بخیر...
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
درودهای فراوان بر بزرگواران فرهیخته
پگاه کیوان شیدتان آراسته به گلخنده های نور و سرور؛
هفته ای ناب و رویایی و به یاد ماندنی برایتان آرزومندم.
@asheghanehaye_fatima
#صبح
پگاه کیوان شیدتان آراسته به گلخنده های نور و سرور؛
هفته ای ناب و رویایی و به یاد ماندنی برایتان آرزومندم.
@asheghanehaye_fatima
#صبح
خیلی نزدیکی نور
به منی که مبتلای شبم،
زائرِ ظلمات!
بیا وُ دستهایم را بگیر
ستارهای بیَفروز
وَ لقمه ای در دهانِ
واژههای اَلْکنَم بگذار.
اِی غایبِ زیبا
اِی رسولِ شعر
با تُو خواهم مانْد،
از تُو خواهم سُرود،
که ستوهِ سالیانِ مرا
کاشانه ی شانه های تُو
خوب می کنَد
#آرش_شاهری
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
به منی که مبتلای شبم،
زائرِ ظلمات!
بیا وُ دستهایم را بگیر
ستارهای بیَفروز
وَ لقمه ای در دهانِ
واژههای اَلْکنَم بگذار.
اِی غایبِ زیبا
اِی رسولِ شعر
با تُو خواهم مانْد،
از تُو خواهم سُرود،
که ستوهِ سالیانِ مرا
کاشانه ی شانه های تُو
خوب می کنَد
#آرش_شاهری
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
گاهی وقتا معنیِ «هیچی»، واقعا هیچی نیست. تناقض یعنی جایی که یه کلمه، معنیش برعکس خودش باشه. مثل وقتایی که یـه نفــر رو صــدا میزنـی و بعـد از جـوابش، فقط میگی: «هیچی»
کی میدونه توی این «هیچی»، چهقدر «دوستت دارم» جا مونده؟ مهـم نیست چهقـدر دور، چهقدر نزدیک، مهـم
اینه که یه نفر توی زندگیت باشه، تا بتونی صداش كنی و بهش بگی: «هیچی»
دقیقا «هیچی».
#پویا_جمشیدی
@asheghanehaye_fatima
کی میدونه توی این «هیچی»، چهقدر «دوستت دارم» جا مونده؟ مهـم نیست چهقـدر دور، چهقدر نزدیک، مهـم
اینه که یه نفر توی زندگیت باشه، تا بتونی صداش كنی و بهش بگی: «هیچی»
دقیقا «هیچی».
#پویا_جمشیدی
@asheghanehaye_fatima
پدر میگفت:
از محاسن تاريكی يكی هم اين است كه آدمی میتواند در آن پنهان شود.
حتی اگر لخت و عريان هم باشد وقيح نمیشود. زيرا كه تاريكی، او را میپوشاند.
تاريكی به او امان میدهد ؛
رسوايش نمیكند...
#ابوتراب_خسروی
📚 ملکان عذاب
@asheghanehaye_fatima
از محاسن تاريكی يكی هم اين است كه آدمی میتواند در آن پنهان شود.
حتی اگر لخت و عريان هم باشد وقيح نمیشود. زيرا كه تاريكی، او را میپوشاند.
تاريكی به او امان میدهد ؛
رسوايش نمیكند...
#ابوتراب_خسروی
📚 ملکان عذاب
@asheghanehaye_fatima
.
باید به دو چیز با احتیاط نزدیک شوید، دنيای دیوانگان و دلهای آدمها ....
#نیکی_فيروزكوهی
📕راس ساعت هیچ/نشر ایجاز
@asheghanehaye_fatima
باید به دو چیز با احتیاط نزدیک شوید، دنيای دیوانگان و دلهای آدمها ....
#نیکی_فيروزكوهی
📕راس ساعت هیچ/نشر ایجاز
@asheghanehaye_fatima
یادم هست وقتی عاشق شده بودم حتی در راه رفتن هم احتیاط میکردم.
انگار ظرفی درون سینهام جا داشت که پر از مایعی گرانبها بود و من میترسیدم که این مایع گرانبها از درون آن جاری شود.
📕رودین
✍ #ایوان_تورگنیف
@asheghanehaye_fatima
انگار ظرفی درون سینهام جا داشت که پر از مایعی گرانبها بود و من میترسیدم که این مایع گرانبها از درون آن جاری شود.
📕رودین
✍ #ایوان_تورگنیف
@asheghanehaye_fatima
مرا هوایِ پریدن
نبود از پیِ طوبی
بهشتِ رویِ تو دیدم
از آشیانه پریدم...
#عباس_صبوحی
@asheghanehaye_fatima
نبود از پیِ طوبی
بهشتِ رویِ تو دیدم
از آشیانه پریدم...
#عباس_صبوحی
@asheghanehaye_fatima
برای اینكه آدم كسی را عاشقانه دوست داشته باشد، باید سخت به هیجان بیاید !
وقتی بازی دو طرفه باشد، ارزش انجام و هیجانش را دارد ...
ولی اگر قرار باشد آدم به تنهایی بازی كند، بازی احمقانه میشود ...!
#سیمون_دوبووار
@asheghanehaye_fatima
وقتی بازی دو طرفه باشد، ارزش انجام و هیجانش را دارد ...
ولی اگر قرار باشد آدم به تنهایی بازی كند، بازی احمقانه میشود ...!
#سیمون_دوبووار
@asheghanehaye_fatima
.
ما به اندوه هایمان
آب و دانه دادیم،
پرنده شدند،
پرشان دادیم؛
اهلی تر از آن بودند که تنهایمان بگذارند،
دوباره برگشتند،
با جفتهایشان...
#رویاشاه_حسین_زاده
@asheghanehaye_fatima
ما به اندوه هایمان
آب و دانه دادیم،
پرنده شدند،
پرشان دادیم؛
اهلی تر از آن بودند که تنهایمان بگذارند،
دوباره برگشتند،
با جفتهایشان...
#رویاشاه_حسین_زاده
@asheghanehaye_fatima
.
میایستم کنار دریا
و طلوع تو را
انتظار میکشم
با موج بلند برمیخیزم
بیایی ابر میشوم
در آغوش تو ...
نیایی میریزم ...
#عباس_معروفی
@asheghanehaye_fatima
میایستم کنار دریا
و طلوع تو را
انتظار میکشم
با موج بلند برمیخیزم
بیایی ابر میشوم
در آغوش تو ...
نیایی میریزم ...
#عباس_معروفی
@asheghanehaye_fatima
.
امتحان اصلی، ترک کردنِ کسانی که دوستشان دارید نیست؛
بَلکه آموختنِ زندگی کردن بدونِ کسانی است که دوستتان نَدارند.
#موریل_باربری
📚ظرافت جوجه تیغی
@asheghanehaye_fatima
امتحان اصلی، ترک کردنِ کسانی که دوستشان دارید نیست؛
بَلکه آموختنِ زندگی کردن بدونِ کسانی است که دوستتان نَدارند.
#موریل_باربری
📚ظرافت جوجه تیغی
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
_
بوی دلپذیرِ سکوتِ ابدی میآید.
من، تو را انتظار میکشم، ای فرجام خوب!
جامت کجاست؟ پیش بیاور تا از شراب پر کنمش.
#عباس_نعلبندیان
"ناگهان"
@asheghanehaye_fatima
بوی دلپذیرِ سکوتِ ابدی میآید.
من، تو را انتظار میکشم، ای فرجام خوب!
جامت کجاست؟ پیش بیاور تا از شراب پر کنمش.
#عباس_نعلبندیان
"ناگهان"
@asheghanehaye_fatima
چون دوستم میداری و تنگ در آغوش میکشی
هیجانزده تسلیم میشوم
تا توفانها و هراسهایم را آرام کنم
عشق من با من سخن بگو
باید شبهای ناخوشایند را
از فریادهای شوقمان لبریز کنیم
شبهای آرام را افسون کنیم
عشق من با من سخن بگو
در شبی که قربانی سرنوشتهای شوم است
اشباه دلهره میآفرینند
و تو مگر مردهای هستی!؟
عشق من با من سخن بگو
دوستم اگر داری
باید بگویی
هیجانت را باید ثابت کنی
شور و شوقت را
عشق من با من سخن بگو
دروغ هم حتی گفته باشی
حتی وانمود به شور و هیجان هم کرده باشی
برای اینکه رؤیا ادامه یابد
عشق من با من سخن بگو.
#روبردسنوس
@asheghanehaye_fatima
هیجانزده تسلیم میشوم
تا توفانها و هراسهایم را آرام کنم
عشق من با من سخن بگو
باید شبهای ناخوشایند را
از فریادهای شوقمان لبریز کنیم
شبهای آرام را افسون کنیم
عشق من با من سخن بگو
در شبی که قربانی سرنوشتهای شوم است
اشباه دلهره میآفرینند
و تو مگر مردهای هستی!؟
عشق من با من سخن بگو
دوستم اگر داری
باید بگویی
هیجانت را باید ثابت کنی
شور و شوقت را
عشق من با من سخن بگو
دروغ هم حتی گفته باشی
حتی وانمود به شور و هیجان هم کرده باشی
برای اینکه رؤیا ادامه یابد
عشق من با من سخن بگو.
#روبردسنوس
@asheghanehaye_fatima
تمامی عشق را آموختیم
الفبا، واژگان و بند بند کتاب شگرفش را
آنگاه پایان دادیم مکاشفه را
اما در چشمان هم غفلتی دیدیم
گویا تر از جهالت کودکی
که برای دیگری
همچون طفلی بودیم
درمانده از بیان آنچه نفهیمده
افسوس، دانایی بی انتهاست
و حقیقت بس پیچیده
امیلی دیکنسون
برگردان: سادات آهون
.
@asheghanehaye_fatima
الفبا، واژگان و بند بند کتاب شگرفش را
آنگاه پایان دادیم مکاشفه را
اما در چشمان هم غفلتی دیدیم
گویا تر از جهالت کودکی
که برای دیگری
همچون طفلی بودیم
درمانده از بیان آنچه نفهیمده
افسوس، دانایی بی انتهاست
و حقیقت بس پیچیده
امیلی دیکنسون
برگردان: سادات آهون
.
@asheghanehaye_fatima
■زنی جوانتر
زنی جوانتر از من، در من است
با چشمانی روشنتر و دستهایی کوچکتر
بر سرانگشتان پاهایی کشیده
از چشمان من بیرون را مینگرد
به روزها نگاه میکند، به روشنایی و رنگها
همه چیز را شگفتانگیز،
همه چیز را خیلی زیبا میبیند
هر دو شور این را داریم
که او بتواند حرف بزند،
بتواند حرکت و زندگی کند
و بر تاریکی که
در آن به سر می برد،
چیره شود.
#آنیکه_پیپرس
@asheghanehaye_fatima
زنی جوانتر از من، در من است
با چشمانی روشنتر و دستهایی کوچکتر
بر سرانگشتان پاهایی کشیده
از چشمان من بیرون را مینگرد
به روزها نگاه میکند، به روشنایی و رنگها
همه چیز را شگفتانگیز،
همه چیز را خیلی زیبا میبیند
هر دو شور این را داریم
که او بتواند حرف بزند،
بتواند حرکت و زندگی کند
و بر تاریکی که
در آن به سر می برد،
چیره شود.
#آنیکه_پیپرس
@asheghanehaye_fatima
تنت عطری دارد
که عزم سفر ندارد
شبانه روز به سان مأموران امنیتی دنبالم میکند
مثل قضا و قدر به زیر پوستم میخزد
در هر کافهای بنیشنم، مینشیند
از هر پیادهروی بگذرم، میگذرد
با من قدم میزند تا هوا روشن میشود
و هنگام باران دستم را میگیرد...
#نزارقبانی
@asheghanehaye_fatima
که عزم سفر ندارد
شبانه روز به سان مأموران امنیتی دنبالم میکند
مثل قضا و قدر به زیر پوستم میخزد
در هر کافهای بنیشنم، مینشیند
از هر پیادهروی بگذرم، میگذرد
با من قدم میزند تا هوا روشن میشود
و هنگام باران دستم را میگیرد...
#نزارقبانی
@asheghanehaye_fatima
غم آدم را می کشد،خیلی سریع
احساس خطا هم همینطور،البته برای
آنهایی که از عاطفه بویی برده اند...
#فلیپ_کلودل
@asheghanehaye_fatima
غم آدم را می کشد،خیلی سریع
احساس خطا هم همینطور،البته برای
آنهایی که از عاطفه بویی برده اند...
#فلیپ_کلودل
@asheghanehaye_fatima
.
روزی که
ذره ذره شود استخوانِ من
باشد هنوز در دلِ تنگم هوایِ تو...
#امیر_خسرو_دهلوی
@asheghanehaye_fatima
روزی که
ذره ذره شود استخوانِ من
باشد هنوز در دلِ تنگم هوایِ تو...
#امیر_خسرو_دهلوی
@asheghanehaye_fatima