@asheghanehaye_fatima🌸
.
من کاشف چیزهای غریبی هستم....
مثلاً هزاران درخت ...
سر بر شانهی یکدیگر میگذارند ...
و شاخهها ...
یا گیسوانشان را در هم میپیچند ...
و بدل به باغی میشوند ...
که حاصل عشقبازیشان ...
شکفتن رنگها و عطرهاست...
و باد چیزی است ...
که هوهو میکند ...
و شاخوبرگ درختان را...
به عشقبازی وا میدارد....
اگر باد نبود ...
درختها ...
چگونه به عشاقشان میپیچیدند؟
#ابوتراب_خسروی
#آواز_پر_جبرئیل
.
من کاشف چیزهای غریبی هستم....
مثلاً هزاران درخت ...
سر بر شانهی یکدیگر میگذارند ...
و شاخهها ...
یا گیسوانشان را در هم میپیچند ...
و بدل به باغی میشوند ...
که حاصل عشقبازیشان ...
شکفتن رنگها و عطرهاست...
و باد چیزی است ...
که هوهو میکند ...
و شاخوبرگ درختان را...
به عشقبازی وا میدارد....
اگر باد نبود ...
درختها ...
چگونه به عشاقشان میپیچیدند؟
#ابوتراب_خسروی
#آواز_پر_جبرئیل
من منتظرم که روزی
مثلِ تاریکی
بخشی از تُو را بپوشانم
وَ تُو مثلِ هلالِ بَدر وُ
تربیعهای ماه ،
در من پنهان شَوی ؛
در بسترِ پرنیانِ آبی
مثلِ آسمان
وَ تُو در مُحاق میمانی
وَ دوباره طلوع میکنی
وَ یک لحظه قُرصِ کاملی
خواهی بود ، در دامانم
که همیشه سیاه خواهم بود
وَ تُو که گاهی کنارِ شانه هایم
پدیدار میشَوی ؛ پیدا وُ پنهان ...
#ابوتراب_خسروی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
مثلِ تاریکی
بخشی از تُو را بپوشانم
وَ تُو مثلِ هلالِ بَدر وُ
تربیعهای ماه ،
در من پنهان شَوی ؛
در بسترِ پرنیانِ آبی
مثلِ آسمان
وَ تُو در مُحاق میمانی
وَ دوباره طلوع میکنی
وَ یک لحظه قُرصِ کاملی
خواهی بود ، در دامانم
که همیشه سیاه خواهم بود
وَ تُو که گاهی کنارِ شانه هایم
پدیدار میشَوی ؛ پیدا وُ پنهان ...
#ابوتراب_خسروی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
من کاشفِ
چیزهای غریبی هستم
مثلاً هزاران درخت
سَر بَر شانه ی
یکدیگر می گذارند
وَ شاخه ها ،
یا گیسوانِشان را
در هم می پیچند وُ
بَدَل به باغی می شوند ،
که حاصلِ عشق بازی شان
شکفتنِ رنگها وُ عطرهاست
وَ باد چیزی ست
که هوهو می کنَد وُ
شاخ وُ برگِ درختان را
به عشقبازی وامی دارد
اگر باد نبود ،
درختها چگونه به
عشّاقِشان می پیچیدند
#ابوتراب_خسروی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
چیزهای غریبی هستم
مثلاً هزاران درخت
سَر بَر شانه ی
یکدیگر می گذارند
وَ شاخه ها ،
یا گیسوانِشان را
در هم می پیچند وُ
بَدَل به باغی می شوند ،
که حاصلِ عشق بازی شان
شکفتنِ رنگها وُ عطرهاست
وَ باد چیزی ست
که هوهو می کنَد وُ
شاخ وُ برگِ درختان را
به عشقبازی وامی دارد
اگر باد نبود ،
درختها چگونه به
عشّاقِشان می پیچیدند
#ابوتراب_خسروی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیچ و تاب می خورد.
ساق ها و رانها و سرینش در فرود تهی گاهش شکل می گرفتند.
پایی قدم برمیداشت پای دیگر بر امتداد عبورش بر زمین میکشید.
دست ها با قائمه آرنج ها خم میشدند.
دستی رو به آسمان میرفت و تک ستاره ای که تازه طالع بود .
دستی دیگر رو به زمین.با چرخش شانه ها سمت اشاره دست ها عوض میشد.
اگر نمیرقصید و ساکن بود،
از جنس عاج بود
با لبهایی سرخ سرخ
بی هیچ تکلفی در سرخیش...
📚دیوان سومنات
✍🏻 #ابوتراب_خسروی
@asheghanehaye_fatima
ساق ها و رانها و سرینش در فرود تهی گاهش شکل می گرفتند.
پایی قدم برمیداشت پای دیگر بر امتداد عبورش بر زمین میکشید.
دست ها با قائمه آرنج ها خم میشدند.
دستی رو به آسمان میرفت و تک ستاره ای که تازه طالع بود .
دستی دیگر رو به زمین.با چرخش شانه ها سمت اشاره دست ها عوض میشد.
اگر نمیرقصید و ساکن بود،
از جنس عاج بود
با لبهایی سرخ سرخ
بی هیچ تکلفی در سرخیش...
📚دیوان سومنات
✍🏻 #ابوتراب_خسروی
@asheghanehaye_fatima
پدر میگفت:
از محاسن تاريكی يكی هم اين است كه آدمی میتواند در آن پنهان شود.
حتی اگر لخت و عريان هم باشد وقيح نمیشود. زيرا كه تاريكی، او را میپوشاند.
تاريكی به او امان میدهد ؛
رسوايش نمیكند...
#ابوتراب_خسروی
📚 ملکان عذاب
@asheghanehaye_fatima
از محاسن تاريكی يكی هم اين است كه آدمی میتواند در آن پنهان شود.
حتی اگر لخت و عريان هم باشد وقيح نمیشود. زيرا كه تاريكی، او را میپوشاند.
تاريكی به او امان میدهد ؛
رسوايش نمیكند...
#ابوتراب_خسروی
📚 ملکان عذاب
@asheghanehaye_fatima
درد که تنها در نسوج تن آدمی پرسه نمیزند. گاهی هم ساکن اشیاء میگردد. حتی ممکن است در قاب عکسی منزل کند یا حتی در الفاظ یک صدا.
#ابوتراب_خسروی
@asheghanehaye_fatima
#ابوتراب_خسروی
@asheghanehaye_fatima