@asheghanehaye_fatima
جیرجیرک ها
یک کلمه بیشتر ندارند
با همان یک کلمه هم ،
بی شک ، چیزی به جز
"دوستت دارم" نمی گویند
دیوانه که نیستند ...
کدام حرف را جز این
می توان تا صبح بیدار ماند
و این همه تکرار کرد
#رویاشاه_حسین_زاده
جیرجیرک ها
یک کلمه بیشتر ندارند
با همان یک کلمه هم ،
بی شک ، چیزی به جز
"دوستت دارم" نمی گویند
دیوانه که نیستند ...
کدام حرف را جز این
می توان تا صبح بیدار ماند
و این همه تکرار کرد
#رویاشاه_حسین_زاده
...
دنیا را نمی توانم تغییر دهم
پناه می برم
به جابجایی اشیا
در جهان کوچک خانه ی خودم
دل خوش می کنم
به گلدان پرتقال
و صف کشیدن مرتب لیوانها در گنجه
نمی توانم
پاک کنم
مرگ را
از اخبار ساعت بیست و یک
و جنگ را
و خون را
و فقر را
بلند شو لطفا
بگذار لا اقل
این لکه ی چای را
پاک کنم از
روی میز.
#رویاشاه_حسین_زاده
@asheghanehaye_fatima
دنیا را نمی توانم تغییر دهم
پناه می برم
به جابجایی اشیا
در جهان کوچک خانه ی خودم
دل خوش می کنم
به گلدان پرتقال
و صف کشیدن مرتب لیوانها در گنجه
نمی توانم
پاک کنم
مرگ را
از اخبار ساعت بیست و یک
و جنگ را
و خون را
و فقر را
بلند شو لطفا
بگذار لا اقل
این لکه ی چای را
پاک کنم از
روی میز.
#رویاشاه_حسین_زاده
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
...
وعشق
آنقدرها هم که فکر می کردیم
عادلانه نبود
زن همسایه عاشق شد
پیراهن بلندتری دوخت
من عاشق شدم
گریه های بلند تری سر دادم
در عصر ما
همه
همیشه
دیر می رسند
یکی به اتوبوس
یکی به قطار
یکی
به یکی.
#رویاشاه_حسین_زاده
...
وعشق
آنقدرها هم که فکر می کردیم
عادلانه نبود
زن همسایه عاشق شد
پیراهن بلندتری دوخت
من عاشق شدم
گریه های بلند تری سر دادم
در عصر ما
همه
همیشه
دیر می رسند
یکی به اتوبوس
یکی به قطار
یکی
به یکی.
#رویاشاه_حسین_زاده
@asheghanehaye_fatima
معشوق دیر کرده ی مردی
در قرن بیست و یک بودن،
می تواند
حزن انگیزترین چهره ی عشق باشد...
وقتی برای او،
همه چیز از تو مهم تر است؛
همه چیز...
بیا باور کنیم
عشق های گران،
در رمان های ارزان کنار خیابان ها فروخته شدند،
و تمام شد...
#رویاشاه_حسین_زاده
معشوق دیر کرده ی مردی
در قرن بیست و یک بودن،
می تواند
حزن انگیزترین چهره ی عشق باشد...
وقتی برای او،
همه چیز از تو مهم تر است؛
همه چیز...
بیا باور کنیم
عشق های گران،
در رمان های ارزان کنار خیابان ها فروخته شدند،
و تمام شد...
#رویاشاه_حسین_زاده
بلد نبودی
دوستم داشته شوی
مثل باد
که بلد نبود
در آغوش پرنده ها ی پرده ی توری
طوری آرام بگیرد
که سرگردان نشود دیگر
در یقه های گشاد پیراهن های خیس روی بند های رخت .
گلدان که از روی رف افتاد فهمیدیم
من دارم از تو می گذرم
گذشته ها ناگهان یادم افتاده بود
همه چیز یادم افتاده ناگهان
مثل پیر مردی در خانه ی سالمندان
که یادش بیفتد
هفت پسر داشته
هفت
و تنهاست...
@asheghanehaye_Fatima
#رویاشاه_حسین_زاده
دوستم داشته شوی
مثل باد
که بلد نبود
در آغوش پرنده ها ی پرده ی توری
طوری آرام بگیرد
که سرگردان نشود دیگر
در یقه های گشاد پیراهن های خیس روی بند های رخت .
گلدان که از روی رف افتاد فهمیدیم
من دارم از تو می گذرم
گذشته ها ناگهان یادم افتاده بود
همه چیز یادم افتاده ناگهان
مثل پیر مردی در خانه ی سالمندان
که یادش بیفتد
هفت پسر داشته
هفت
و تنهاست...
@asheghanehaye_Fatima
#رویاشاه_حسین_زاده
@asheghanehaye_fatima
دست میکشم به موهایم
بلند تر شده اند
به رویاهایم
کوتاهتر
به دستم
سرد
دلم
سردتر
بلند می شوم و یک دور دیگر
کلید را توی قفل در می چرخانم
شاید دنیا
جای امن تری بشود.
#رویاشاه_حسین_زاده
دست میکشم به موهایم
بلند تر شده اند
به رویاهایم
کوتاهتر
به دستم
سرد
دلم
سردتر
بلند می شوم و یک دور دیگر
کلید را توی قفل در می چرخانم
شاید دنیا
جای امن تری بشود.
#رویاشاه_حسین_زاده
@Asheghanehaye_fatima
می گذرد،
حتی اگر امروز هم
این میز را
گرد گیری نکنی.
بیرون بزن
رها بکن
دلواپسی هایت را لطفا
درست وقتی که ما
نگران چینی های گل سرخمان بودیم
چیزهای زیادی
شکسته است
#رویاشاه_حسین_زاده
می گذرد،
حتی اگر امروز هم
این میز را
گرد گیری نکنی.
بیرون بزن
رها بکن
دلواپسی هایت را لطفا
درست وقتی که ما
نگران چینی های گل سرخمان بودیم
چیزهای زیادی
شکسته است
#رویاشاه_حسین_زاده
@asheghanehaye_fatima
.
هر روز صبح
چشم که باز می کنم
بیدار می شوی از خودت
و راه می افتی در من
راه می افتی
که از نو بروی
بعد از تو
هر که رفت
تو بودی
تو بودی که دوباره می رفتی
#رویاشاه_حسین_زاده
روز نو مبارک ، جانان
.
هر روز صبح
چشم که باز می کنم
بیدار می شوی از خودت
و راه می افتی در من
راه می افتی
که از نو بروی
بعد از تو
هر که رفت
تو بودی
تو بودی که دوباره می رفتی
#رویاشاه_حسین_زاده
روز نو مبارک ، جانان
.
ما به اندوه هایمان
آب و دانه دادیم،
پرنده شدند،
پرشان دادیم؛
اهلی تر از آن بودند که تنهایمان بگذارند،
دوباره برگشتند،
با جفتهایشان...
#رویاشاه_حسین_زاده
@asheghanehaye_fatima
ما به اندوه هایمان
آب و دانه دادیم،
پرنده شدند،
پرشان دادیم؛
اهلی تر از آن بودند که تنهایمان بگذارند،
دوباره برگشتند،
با جفتهایشان...
#رویاشاه_حسین_زاده
@asheghanehaye_fatima