عاشقانه های فاطیما
780 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
عاشقانه های فاطیما pinned «در سمت چپ سینه‌ام شهری‌ست که تو برای آن نور و روشنایی هستی..... #لاادری @asheghanehaye_fatima»
و من
ایستاده‌ام
و به نیمه‌ی کهکشان می‌نگرم
که در آن سوی‌اش
تو
عشق تقدیر می‌کنی
و من
کامل می‌شوم
ای زن.

■شاعر: #غاده_السمان [ سوریه،۱۹۴۲ ]

■برگردان: #عبدالحسین_فرزاد   

@asheghanehaye_fatima
ای کاش
هر انسان
درختی بود
پاییز می‌‌مرد
 و
بهار دوباره زاده می‌‌شد
یا
هر انسان رودخانه‌‌یی بود
می‌‌آمد بدونِ شورِ ماندن
می‌رفت بدونِ دل‌تنگی


#روتخر_کوپلاند [ Rutger Kopland / هلند، ۲۰۱۲-۱۹۳۴ ]


@asheghanehaye_fatima
عشقِ حقیقی
نمی‌تواند در میانِ جمعیتِ زمین شیوع پیدا کند
چرا که به‌ندرت رخ می‌دهد

بگذار آنان که عشقِ حقیقی را نیافته‌اند
بگویند هرگز چنین چیزی وجود ندارد
چنین باوری
مرگ و زندگی را برای‌شان آسوده‌تر خواهد کرد

■شاعر: #ویسلاوا_شیمبورسکا [ لهستان، ۱۹۲۳–۲۰۱۲ ]

■برگردان: #بابک_زمانی


@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به انگشتهایت بگو
لبهای مراببوسند
به انگشتهایت بگو
راه بیفتند روی صورتم
توی موهام قدم زدن در این شب گرم حالت را خوب میکند
گل من گاهی نفس عمیق بکش
ونگذار تنم ازحسودی بمیرد.

#عباس_معروفی


@asheghanehaye_fatima
من تنهایم و
دودِ سیگارم خسته می‌شود
صندلی‌ام از من خسته می‌شود
غم‌هایم گنجشکانی در جست‌وجوی خرمن
زنانِ اروپا ‌را شناختم
‌شناختم با عاطفه سیمان و چوب را
با تمدنِ خستگی
پرسه زدم هند را، دور زدم سند را و دنیای زرد را چرخیدم
اما نیافتم زنی که موی بورم را شانه کند
و در کیف‌اش آب‌نباتِ عروسکی بگذارد
برهنگی‌ام را بپوشاند و
بربایدم وقتی زمین می‌خورم
مادر، مادر من فرزندی‌ام که دریانوردی کرد
و هنوز هم آب‌نباتِ عروسکی در خاطرش هست
چگونه، چگونه‌ ای مادر
من پدر شده‌ام اما بزرگ نشده‌ام؟!


#نزار_قبانی [ Nizar Qabbani / سوریه، ۱۹۹۸-۱۹۲۳ ]

@asheghanehaye_fatima
Bi Man
Erfan Tahmasbi
🎼●آهنگ: «بی‌من»

🎙●خواننده
: #عرفان_طهماسبی

آهنگ: #حامد_دهقانی / #عرفان_طهماسبی

ترانه: #محمد_سلطانی

لیلای‌ مرا می‌برند ای کوچه‌ها کاری کنید...
@asheghanehaye_fatima
کسانی که می‌گفتند:
«نمی‌روم»
حتا خداحافظی هم
نکردند!


#دیوار_نوشته_ترکی   |  #şiir_sokakta
#دیوار_نوشت

@asheghanehaye_fatima
خیلی دوری،
شانه‌هایت دور است،
هُرم نَفَست دور است،
بادی که موهایت را می‌برد، دور است،
چشم‌هایت دور است و خیلی نزدیکی!
سایه‌ات.. سایه‌ات همه جا هست؛
کنار موسیقی و باران و جاده و نور و کلمه!
و سکوتت....
#بیژن_الهی
@asheghanehaye_fatima
كل يوم، أفتح النافذة
‏فأرى الأوراق تتساقط
‏والمطر ينهمر
‏والطيور تئِن
‏ولا أراكِ..
----------------------
هر روز پنجره را باز می‌کنم
برگ‌ها را می‌بینم که می‌افتند وُ
باران می‌بارد وُ
پرنده‌ها می‌نالند وُ
تو را نمی‌بینم..

#رياض_الصالح_الحسين
ترجمه: #محمد_حمادی

پ.ن: پاییز است/ إنَّهُ الخريف
@asheghanehaye_fatima
ایدل چو فراقش رگ جان بگشودت
منمای بکس خرقهٔ خون آلودت
می‌نال چنانکه نشنوند آوازت
می‌سوز چنانکه برنیاید دودت

#ابوسعید_ابوالخیر
#عزیز_روزهام



@asheghanehaye_fatima
.


بی گل روی تو
ذرات جهان در خوابند
رخ برافروز و جهان را به سر کار بیار...




#صائب_تبریزی
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima
مردی که ناز و عشوه‌ی زنی در زندگی‌اش نباشد
زندگی برایش چه لذتی دارد؟!

مردی که برای قدم زدن در روزهای بارانی‌اش
انگشت‌های ظریف زنانه‌ای برای بافتن در بین انگشتانش نداشته باشد ،
هوای بارانی و آفتابی برایش چه فرقی می‌کند؟!

چگونه یک مرد می‌تواند تمام خستگی‌هایش را
تحمل کند اگر نداند که زنی در خانه برای رسیدنش
لحظه شماری می‌کند،
بوی عطرش تمام وسایل خانه را مست کرده،
هر لحظه به ساعتش نگاه می‌کند
و از صبر و حوصله‌ی عقربه‌ها
حرص می‌خورد؟!

اگر یک مرد موهای زنی را برای نوازش نداشته باشد ، چگونه می‌تواند دلگیری هایش از زندگی را
از یاد ببرد؟!
چه بی‌انصاف بود کسی که برای اولین بار
زن را جنس مخالف نامید...
زن مکملی‌ست برای مرد که اگر نبود زندگی به دل هیچ مردی نمی‌نشست...
زن "جنس مکمل" است نه "جنس مخالف"

💕 #سیمون_دوبوآر
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima
رفتی و همچنان به خیال من اندری
گویی که در برابر چشمم مصوری
فکرم به منتهای جمالت نمی‌رسد
کز هر چه در خیال من آمد نکوتری
مه بر زمین نرفت و پری دیده برنداشت
تا ظن برم که روی تو ماست یا پری
تو خود فرشته‌ای نه از این گل سرشته‌ای
گر خلق از آب و خاک تو از مشک و عنبری
ما را شکایتی ز تو گر هست هم به توست
کز تو به دیگران نتوان برد داوری
با دوست کنج فقر بهشتست و بوستان
بی دوست خاک بر سر جاه و توانگری
تا دوست در کنار نباشد به کام دل
از هیچ نعمتی نتوانی که برخوری
گر چشم در سرت کنم از گریه باک نیست
زیرا که تو عزیزتر از چشم در سری
چندان که جهد بود دویدیم در طلب
کوشش چه سود چون نکند بخت یاوری
سعدی به وصل دوست چو دستت نمی‌رسد
باری به یاد دوست زمانی به سر بری

#سعدی
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima
روی گشاده ای صنم طاقت خلق می‌بری
چون پس پرده می‌روی پرده صبر می‌دری
حور بهشت خوانمت ماه تمام گویمت
کآدمیی ندیده‌ام چون تو پری به دلبری
آینه را تو داده‌ای پرتو روی خویشتن
ور نه چه زهره داشتی در نظرت برابری
نسخه چشم و ابرویت پیش نگارگر برم
گویمش این چنین بکن صورت قوس و مشتری
چون تو درخت دل نشان تازه بهار و گلفشان
حیف بود که سایه‌ای بر سر ما نگستری
دیده به روی هر کسی برنکنم ز مهر تو
در ز عوام بسته به چون تو به خانه اندری
من نه مخیرم که چشم از تو به خویشتن کنم
گر تو نظر به ما کنی ور نکنی مخیری
پند حکیم بیش از این در من اثر نمی‌کند
کیست که برکند یکی زمزمه قلندری
عشق و دوام عافیت مختلفند سعدیا
هر که سفر نمی‌کند دل ندهد به لشکری

#سعدی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima
دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست
گلگشت چمن با دل آسوده توان کرد
آزرده دلان را سر گلگشت چمن نیست

وحشی باقی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima