عاشقانه های فاطیما pinned «توی دنیای من هیچکس به اندازهی اون نتونست ذهنم رو به خودش مشغول کنه. عجیب بود اما من توی زندگیم به هیچکس به اندازهی اون فکر نکردم و هیچکس قد اون توی خواب و خیالم قدم نزد. روزی که فهمیدم دوستش دارم، حس کردم مهرش توی قلبم، مثل یه جام بلور شکست و هزاران هزار…»
خوابیده...
ما باس پاسبون میشدیم. انتظاماتی، حراستی... چیزی!
اونا که چارچشمی می پان.بسکه شیرین میخوابه.
ساق پا میزنه بیرون از یور پتو،
موها تو صورتش...
"اونم چه سان... آشفته وار"
@asheghanehaye_fatima
#حمید_جدیدی
ما باس پاسبون میشدیم. انتظاماتی، حراستی... چیزی!
اونا که چارچشمی می پان.بسکه شیرین میخوابه.
ساق پا میزنه بیرون از یور پتو،
موها تو صورتش...
"اونم چه سان... آشفته وار"
@asheghanehaye_fatima
#حمید_جدیدی
وقتى داريد در "همان جاده" مىرانید
و "همان آهنگ" را با دیگری گوش میدهید،
"همان غذا" را در "همان رستوران"
با دیگری میخورید،
"همان حرف" را با "همان لحن"
در گوش دیگری زمزمه میکنید،
عزیزان من، دارید به جنگ طبیعت میروید!
دارید اکوسیستم عشق را بر هم میزنید.
دارید چوب لای چرخ جهان میگذارید، نگذارید.
این همه دست بردیم در طبیعت،
خاطر خاک و باد و ابر و باران را آشفتیم،
بس است.
خاطر خاطرخواهان جهان را مشوش نکنیم.
راهها و موسیقیها و صداها و طعمها و زمزمهها را
بگذاریم با یار رفته برود.
برای خاطر یارها،
برای خاطر یادها...
@asheghanehaye_fatima
#حسین_وحدانی
و "همان آهنگ" را با دیگری گوش میدهید،
"همان غذا" را در "همان رستوران"
با دیگری میخورید،
"همان حرف" را با "همان لحن"
در گوش دیگری زمزمه میکنید،
عزیزان من، دارید به جنگ طبیعت میروید!
دارید اکوسیستم عشق را بر هم میزنید.
دارید چوب لای چرخ جهان میگذارید، نگذارید.
این همه دست بردیم در طبیعت،
خاطر خاک و باد و ابر و باران را آشفتیم،
بس است.
خاطر خاطرخواهان جهان را مشوش نکنیم.
راهها و موسیقیها و صداها و طعمها و زمزمهها را
بگذاریم با یار رفته برود.
برای خاطر یارها،
برای خاطر یادها...
@asheghanehaye_fatima
#حسین_وحدانی
هر اندازه آدمی بهتر بتواند به وقت شادمانی بخندد
به وقت اندوه بگرید
برای تعیین حد و مرزها ابراز خشم کند
با شور و اشتیاق به معاشقه بپردازد
و محبت را با گشودگی و بیقید و شرط ببخشد و بپذیرد،
به همان اندازه از رنج به دور خواهد بود
و هر چه آدمی بیشتر با لذت هستی درآمیزد،
نسبت به خود و دیگران بخشنده تر خواهد شد.
هیجانها به ما کمک میکنند تا رفتارمان را تنظیم کنیم؛
حالات درونی و وضعیت روابطمان را زیر نظر بگیریم؛
یادگیریمان را بهتر کنیم؛
تصمیم گیری هایمان را آسانتر کنیم
و به زندگیمان معنا بخشیم.
#دیوید_مالان
@asheghanehaye_fatima
به وقت اندوه بگرید
برای تعیین حد و مرزها ابراز خشم کند
با شور و اشتیاق به معاشقه بپردازد
و محبت را با گشودگی و بیقید و شرط ببخشد و بپذیرد،
به همان اندازه از رنج به دور خواهد بود
و هر چه آدمی بیشتر با لذت هستی درآمیزد،
نسبت به خود و دیگران بخشنده تر خواهد شد.
هیجانها به ما کمک میکنند تا رفتارمان را تنظیم کنیم؛
حالات درونی و وضعیت روابطمان را زیر نظر بگیریم؛
یادگیریمان را بهتر کنیم؛
تصمیم گیری هایمان را آسانتر کنیم
و به زندگیمان معنا بخشیم.
#دیوید_مالان
@asheghanehaye_fatima
.
دوستت دارم که وقت سرما، دستهات همون گرمیِ آتیشه،،
که توی خستگی بغلت همون آرامشه،
که توی بیحوصلگی حضورت همون دلخوشیه،
که توی ناخوشی،داشتنت عین درمونِ هر دردیه...
دوستت دارم که همه چیز منی...☺️
که میتونم بگم زندگی هنوز قشنگیهاشو داره
😍👌
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
دوستت دارم که وقت سرما، دستهات همون گرمیِ آتیشه،،
که توی خستگی بغلت همون آرامشه،
که توی بیحوصلگی حضورت همون دلخوشیه،
که توی ناخوشی،داشتنت عین درمونِ هر دردیه...
دوستت دارم که همه چیز منی...☺️
که میتونم بگم زندگی هنوز قشنگیهاشو داره
😍👌
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
Forwarded from سـC᭄ـاره
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا من،
بستگی دارم به تو..
به حرفهایت،
آرامشت، به بودنت...
اینجا اگر تو باشی،
فدایِ سرِ هرکه که می خواهد نباشد
...
#عادل_دانتیسم
@asheghanehaye_fatima
بستگی دارم به تو..
به حرفهایت،
آرامشت، به بودنت...
اینجا اگر تو باشی،
فدایِ سرِ هرکه که می خواهد نباشد
...
#عادل_دانتیسم
@asheghanehaye_fatima
بپرس چند تا دوستم داری تا مثل بچه ها
انگشت هایم را نگاه کنم،
یکی؟دو تا؟
چشم هایت که برق زد
با ترس سه تا انگشت را نگاه میکنم!
لبخند که زدی
انگشت هایم را توی هم، هم میزنم و میگویم چشم هایت را ببند
و از وسط این ها خودت بردار
هر چه برداشتی همانقدر دوستت دارم
دستت را که توی انگشتهایم فرو کردی
انگشتهایمان هم را در آغوش خواهند کشید!
و نوک بینی هایمان هم را می بوسند!
چشمهایت را باز میکنی و میگویم
دوستت دارم آنقدر که
گاهی یادم می رود اسم این حس چیست؟
با تعجب بگو خب، آن وقت چکار میکنی؟
می گویم هیچ؛تو را زندگی میکنم!
به همین شیرینی،به همین سادگی!
@asheghanehaye_fatima
#حامد_نیازی
انگشت هایم را نگاه کنم،
یکی؟دو تا؟
چشم هایت که برق زد
با ترس سه تا انگشت را نگاه میکنم!
لبخند که زدی
انگشت هایم را توی هم، هم میزنم و میگویم چشم هایت را ببند
و از وسط این ها خودت بردار
هر چه برداشتی همانقدر دوستت دارم
دستت را که توی انگشتهایم فرو کردی
انگشتهایمان هم را در آغوش خواهند کشید!
و نوک بینی هایمان هم را می بوسند!
چشمهایت را باز میکنی و میگویم
دوستت دارم آنقدر که
گاهی یادم می رود اسم این حس چیست؟
با تعجب بگو خب، آن وقت چکار میکنی؟
می گویم هیچ؛تو را زندگی میکنم!
به همین شیرینی،به همین سادگی!
@asheghanehaye_fatima
#حامد_نیازی
عشق و شادی را با تو میآغازم
و تو را به پادشاهیِ قلمرو خاطرات برمیگزينم
پادشاهی كه در نداری دست و پا ميزند
و رعيتش دلدادگان و گلها و گنجشكانند
قسم به خون من و تو
به سلسله رازها
به اجاق عاشقان در دل دشت
قسم به دريا به ستارهها در شب
صاف بيابان
قسم به چای سرد شده
در فرودگاههای وحشت
قسم به هر آنچه
دوست ميدارم و نميدارم
دوستت دارم.
#غادة_السمان
@asheghanehaye_fatima
و تو را به پادشاهیِ قلمرو خاطرات برمیگزينم
پادشاهی كه در نداری دست و پا ميزند
و رعيتش دلدادگان و گلها و گنجشكانند
قسم به خون من و تو
به سلسله رازها
به اجاق عاشقان در دل دشت
قسم به دريا به ستارهها در شب
صاف بيابان
قسم به چای سرد شده
در فرودگاههای وحشت
قسم به هر آنچه
دوست ميدارم و نميدارم
دوستت دارم.
#غادة_السمان
@asheghanehaye_fatima
دلم تنگ است ...
دلم برای آن روزهایمان خیلی تنگ است ...
برای نگاه هایمان
برای پیام هایمان
همان پیام هایی که در هر شرایطی که بودیم جواب می دادیم ...
برای قفل دستانمان که هیچگاه فکر نمی کردم روزی باز شود
آخ که نمی دانی چقدر دلم برای خندهایت تنگ شده ...
دلم میمیرد برای یکی از آن خنده های پشت تلفنت که نمی گذاشتند حرفت را بزنی ...
حتی برای آن خجالت های روزهای اولت از حرف زدن با من ...
آه دلم خیلی تنگ است خیلی
برای تمام رویاهایی که بافتیم و نشد...
برای تمام جاهایی که خواستیم و نشد...
برای تمام اسم هایی که انتخاب کردیم و نشد ...
@asheghanehaye_fatima
#مسلم_علادی
دلم برای آن روزهایمان خیلی تنگ است ...
برای نگاه هایمان
برای پیام هایمان
همان پیام هایی که در هر شرایطی که بودیم جواب می دادیم ...
برای قفل دستانمان که هیچگاه فکر نمی کردم روزی باز شود
آخ که نمی دانی چقدر دلم برای خندهایت تنگ شده ...
دلم میمیرد برای یکی از آن خنده های پشت تلفنت که نمی گذاشتند حرفت را بزنی ...
حتی برای آن خجالت های روزهای اولت از حرف زدن با من ...
آه دلم خیلی تنگ است خیلی
برای تمام رویاهایی که بافتیم و نشد...
برای تمام جاهایی که خواستیم و نشد...
برای تمام اسم هایی که انتخاب کردیم و نشد ...
@asheghanehaye_fatima
#مسلم_علادی
@asheghanehaye_fatima
از روزن زندانم، گر منظره میبینم
یک دایره از شب را در سیطره میبینم
در آینهی فردا چون مینگرم خود را
در تار تنندوها یک شبپره میبینم
از بس که پس از رفتن، چرخیدن و برگشتند
خطهای مصیبت را هم دایره میبینم
اندوختههایم را چون مینگرم، تنها
انبوه غمانگیزی از خاطره میبینم...
تقدیر که میغرد، گرگیست که در چنگش
خود را و تو را جفتی آهوبره میبینم
در باغ خزاندیده، چون چشم میاندازم
عریان و تهی خود را، از پنجره میبینم
این رنج چیلپاوار، بر دوش من، آه انگار
مردی و صلیبی را، در ناصره میبینم
در کاذبهی رؤیا، تعبیر جهانم را
سرسبز و گلاندرگل، دشت و دره میبینم
بیداری من اما این است که جادرجا
ویرانی و خاکستر در گستره میبینم
تا تو چه نظر داری، من خود که هنوز آری
آن زخم قدیمی را در حنجره میبینم
#حسین_منزوی
از روزن زندانم، گر منظره میبینم
یک دایره از شب را در سیطره میبینم
در آینهی فردا چون مینگرم خود را
در تار تنندوها یک شبپره میبینم
از بس که پس از رفتن، چرخیدن و برگشتند
خطهای مصیبت را هم دایره میبینم
اندوختههایم را چون مینگرم، تنها
انبوه غمانگیزی از خاطره میبینم...
تقدیر که میغرد، گرگیست که در چنگش
خود را و تو را جفتی آهوبره میبینم
در باغ خزاندیده، چون چشم میاندازم
عریان و تهی خود را، از پنجره میبینم
این رنج چیلپاوار، بر دوش من، آه انگار
مردی و صلیبی را، در ناصره میبینم
در کاذبهی رؤیا، تعبیر جهانم را
سرسبز و گلاندرگل، دشت و دره میبینم
بیداری من اما این است که جادرجا
ویرانی و خاکستر در گستره میبینم
تا تو چه نظر داری، من خود که هنوز آری
آن زخم قدیمی را در حنجره میبینم
#حسین_منزوی
📌
نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو
بیا که قدرت پرواز و پرّ و پات منم؟
نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند
که آتش و تپش و گرمی هوات منم...
#مولوی
@asheghanehaye_fatima
نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو
بیا که قدرت پرواز و پرّ و پات منم؟
نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند
که آتش و تپش و گرمی هوات منم...
#مولوی
@asheghanehaye_fatima
@aaheghanehaye_fatima
Sen yoksun
Boşuna yağıyor yağmur
Birlikte ıslanmayacağız ki...
Boşuna bu nehir
Çırpınıp pırpırlanması
Kıyısında oturup göremeyeceğiz ki...
Uzar uzar gider
Boşuna yorulur yollar
Birlikte yürüyemeyeceğiz ki...
Özlemlerde ayrılıklar da boşuna
Öyle uzaklardayız
Birlikte ağlayamayacağız ki...
Seviyorum seni boşuna
Boşuna yaşıyorum
Yaşamı Bölüşemeyeceğiz ki...
#Aziz_Nesin
تو نیستی
بیهوده میبارد این باران
ما کنار هم که خیس نخواهیم شد...
این رودخانه
بیهوده میخروشد و میدرخشد
ما که بر کرانهاش ننشسته
و تماشایش نخواهیم کرد...
جادهها کشیده میشوند
بیهوده خود را خسته میکنند
ما با همدیگر که بر آن قدم نخواهیم زد
این حسرت و دلتنگی
این جداییها هم بیهودهاند
میانمان فرسنگها فاصله،
ما باهم که نخواهیم گریست...
بیهوده تو را دوست میدارم
بیهوده زندگی میکنم،
ما که نمیتوانیم
این زندگی را باهم قسمت کنیم...
#محمت_نصرت (#عزیز_نسین)
ترجمهی #فرید_فرخزاد
Sen yoksun
Boşuna yağıyor yağmur
Birlikte ıslanmayacağız ki...
Boşuna bu nehir
Çırpınıp pırpırlanması
Kıyısında oturup göremeyeceğiz ki...
Uzar uzar gider
Boşuna yorulur yollar
Birlikte yürüyemeyeceğiz ki...
Özlemlerde ayrılıklar da boşuna
Öyle uzaklardayız
Birlikte ağlayamayacağız ki...
Seviyorum seni boşuna
Boşuna yaşıyorum
Yaşamı Bölüşemeyeceğiz ki...
#Aziz_Nesin
تو نیستی
بیهوده میبارد این باران
ما کنار هم که خیس نخواهیم شد...
این رودخانه
بیهوده میخروشد و میدرخشد
ما که بر کرانهاش ننشسته
و تماشایش نخواهیم کرد...
جادهها کشیده میشوند
بیهوده خود را خسته میکنند
ما با همدیگر که بر آن قدم نخواهیم زد
این حسرت و دلتنگی
این جداییها هم بیهودهاند
میانمان فرسنگها فاصله،
ما باهم که نخواهیم گریست...
بیهوده تو را دوست میدارم
بیهوده زندگی میکنم،
ما که نمیتوانیم
این زندگی را باهم قسمت کنیم...
#محمت_نصرت (#عزیز_نسین)
ترجمهی #فرید_فرخزاد
نمیخواهم بدانم
زادروزت را
زادگاهت را
کودکیهایت
و نورسیدگیت را
که تو زنی
از سلسله گلهایی
و من اجازه ندارم
در تاریخ یک گل دخالت کنم.
#نزار_قبانی
@asheghanehaye_fatima
زادروزت را
زادگاهت را
کودکیهایت
و نورسیدگیت را
که تو زنی
از سلسله گلهایی
و من اجازه ندارم
در تاریخ یک گل دخالت کنم.
#نزار_قبانی
@asheghanehaye_fatima
خوشحال باش!
برو، بدو، پرواز کن، آرزو کن،
بزرگ شو، درد بکش یا خوشگذرانی کن...
ولی زندگی کن!
کمی زندگی کن...
#آنا_گاوالدا
@asheghanehaye_fatima
برو، بدو، پرواز کن، آرزو کن،
بزرگ شو، درد بکش یا خوشگذرانی کن...
ولی زندگی کن!
کمی زندگی کن...
#آنا_گاوالدا
@asheghanehaye_fatima