@asheghanehaye_fatima
مردها
خانه ای می خرند
که پنجره ای داشته باشد
زن ها
پنجره ای می خرند
که خانه هم نداشت نداشت...
#رسول_ادهمی
مردها
خانه ای می خرند
که پنجره ای داشته باشد
زن ها
پنجره ای می خرند
که خانه هم نداشت نداشت...
#رسول_ادهمی
از من فقط خبر داشت، همین!
مثل مردمی که میدانند جایی از جهان جنگ است...
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
مثل مردمی که میدانند جایی از جهان جنگ است...
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
زن ها گاهی به نقطه ای خیره می شوند که مهم نیست کجاست
حواسشان آن قدر دور می رود که
پیش رویشان دست هم تکان بدهی باز نمی فهمند
زن ها این نقطه ها را خوب می شناسند
آن ها هر شب حین در آوردن گوشواره هاشان آهسته سر خم می کنند و این سو و آن سو نگاه می اندازند
و زود تمام زندگی را روی نوک پا
می روند می آیند...
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
حواسشان آن قدر دور می رود که
پیش رویشان دست هم تکان بدهی باز نمی فهمند
زن ها این نقطه ها را خوب می شناسند
آن ها هر شب حین در آوردن گوشواره هاشان آهسته سر خم می کنند و این سو و آن سو نگاه می اندازند
و زود تمام زندگی را روی نوک پا
می روند می آیند...
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
چیزی را بهانه کن برگرد
وانمود کن آمدی دنبال آن شال مشکی
یا نه برای شناسنامه برداشتن برگشتی
بیا طاقچه را به هم بریز و
همین طور جلوی چشم من
این سو و آن سو برو
به روی خودت نیاور که
دلت می خواهد چمدانت را باز کنی،
بمانی به هوای خستگی در کردن
و کلافه از کجاست..؟ کو..؟ گفتن ها
بنشین، آری بنشین
نشستن یعنی بودن
کمی بیشتر بودن
یعنی نیم نگاهی دوباره به هم انداختن
یعنی گرفتن دست های تو
و آغازِ ِ "جان ِ من نرو بمان" های من.
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
وانمود کن آمدی دنبال آن شال مشکی
یا نه برای شناسنامه برداشتن برگشتی
بیا طاقچه را به هم بریز و
همین طور جلوی چشم من
این سو و آن سو برو
به روی خودت نیاور که
دلت می خواهد چمدانت را باز کنی،
بمانی به هوای خستگی در کردن
و کلافه از کجاست..؟ کو..؟ گفتن ها
بنشین، آری بنشین
نشستن یعنی بودن
کمی بیشتر بودن
یعنی نیم نگاهی دوباره به هم انداختن
یعنی گرفتن دست های تو
و آغازِ ِ "جان ِ من نرو بمان" های من.
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
گفتم مادربزرگ نمی خواهی بروی دکتر چین و چروک دور لب هایت را برداری، کمی جوان شوی و زیباتر؟
خندید و گفت خدا بیامرز پدر بزرگت مرا با همین اسناد و مدارک هم سخت می شناسد،
اینها رد بوسه های آن دورانند، ما به پای هم پیر نشدیم که حسرت جوانی بخوریم،
گفتم از کجا می فهمد، این لب همان لب است و این غنچه همان غنچه؟
گفت باغبان هم نفهمد، گل که خوب می داند کدام باغچه روییده.
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
خندید و گفت خدا بیامرز پدر بزرگت مرا با همین اسناد و مدارک هم سخت می شناسد،
اینها رد بوسه های آن دورانند، ما به پای هم پیر نشدیم که حسرت جوانی بخوریم،
گفتم از کجا می فهمد، این لب همان لب است و این غنچه همان غنچه؟
گفت باغبان هم نفهمد، گل که خوب می داند کدام باغچه روییده.
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
زنی در اتوبوس مشغول تماشای من است
سرم را به سمت او بر نمیگردانم
چه خوب است وقتی وانمود میکنی حواست نیست
و جهان ربطی به تو ندارد
با این که شک ندارم زیباست
ولی دلم نمیخواهد نگاهش کنم
شاید میترسم سرش را پایین بیندازد
طوری که انگار نه انگار به من زل زده بود
دوست دارم همهی مسیر مرا برانداز کند
پس نمیبینمش
دیده شدن، خوب دیده شدن
هر چند تجربهاش را زیاد نداشتهام اما
حال آدم را تغییر میدهد.
مهم نیست،
دلیل تماشای تو زیباییست یا زشتی
بدلباسیست یا خندهدار بودنت
همین که چشمهای کسی که نمیشناسی
کمی مشغول توست
عجیب به نظر میآید
و عجیبتر این که نمیدانی هنوز دارد نگاه میکند
یا خیلی جلوتر پیاده شده!
#رسول_ادهمی
از مجموعه شعر:
دنیا بدون تو یکی دو شماره تنگ است
@asheghanehaye_fatima
سرم را به سمت او بر نمیگردانم
چه خوب است وقتی وانمود میکنی حواست نیست
و جهان ربطی به تو ندارد
با این که شک ندارم زیباست
ولی دلم نمیخواهد نگاهش کنم
شاید میترسم سرش را پایین بیندازد
طوری که انگار نه انگار به من زل زده بود
دوست دارم همهی مسیر مرا برانداز کند
پس نمیبینمش
دیده شدن، خوب دیده شدن
هر چند تجربهاش را زیاد نداشتهام اما
حال آدم را تغییر میدهد.
مهم نیست،
دلیل تماشای تو زیباییست یا زشتی
بدلباسیست یا خندهدار بودنت
همین که چشمهای کسی که نمیشناسی
کمی مشغول توست
عجیب به نظر میآید
و عجیبتر این که نمیدانی هنوز دارد نگاه میکند
یا خیلی جلوتر پیاده شده!
#رسول_ادهمی
از مجموعه شعر:
دنیا بدون تو یکی دو شماره تنگ است
@asheghanehaye_fatima
.
بیا لباس هم باشیم و
دڪمه دڪمه
روے تن هم بوسه بدوزیم
دلم مے خواهد
دست من در آستین تو باشد
دست تو در آستین من
طورے ڪه عطر تنمان گیج شود
و آغوش نفهمد چه ڪسے
آن یڪے را بیشتر از
آن یڪے دوست دارد
راستش را بخواهی
من از این جنس سردرگمے ها
ڪه نمے دانے تار عاشق تر است یا پود
خوشم مے آید .. ♥️
#رسول_ادهمی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
بیا لباس هم باشیم و
دڪمه دڪمه
روے تن هم بوسه بدوزیم
دلم مے خواهد
دست من در آستین تو باشد
دست تو در آستین من
طورے ڪه عطر تنمان گیج شود
و آغوش نفهمد چه ڪسے
آن یڪے را بیشتر از
آن یڪے دوست دارد
راستش را بخواهی
من از این جنس سردرگمے ها
ڪه نمے دانے تار عاشق تر است یا پود
خوشم مے آید .. ♥️
#رسول_ادهمی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
مرد ِ عاشق
تلاش می کند
دوستت دارم را بگوید
زنِ عاشق اما تلاش می کند
دوستت دارم را بشنود
در واقع مرد ها می بازند که ببرند
ولی زن ها می برند که ببازند
یک جور دلباختن ِ دلبرانه
یک جور به دست آوردن
که انگار به دستت آوردند...
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
تلاش می کند
دوستت دارم را بگوید
زنِ عاشق اما تلاش می کند
دوستت دارم را بشنود
در واقع مرد ها می بازند که ببرند
ولی زن ها می برند که ببازند
یک جور دلباختن ِ دلبرانه
یک جور به دست آوردن
که انگار به دستت آوردند...
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
آن ها که زیر باران رفته و
رو به آسمان خندیدند
دوستت دارمشان
ترو تمیز تر است
شسته رُفته بگویم
رنگین کمانِ عشق
مال آن هایی که چتر دارند نیست
مال آن دسته از آدم هاست که می خواهند
با آستین خیس
صورتشان را خشک کنند.
دیوانه های لجوجی
که لرز گرفته اند اما
از خیابان
دست نمی کشند
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
آن ها که زیر باران رفته و
رو به آسمان خندیدند
دوستت دارمشان
ترو تمیز تر است
شسته رُفته بگویم
رنگین کمانِ عشق
مال آن هایی که چتر دارند نیست
مال آن دسته از آدم هاست که می خواهند
با آستین خیس
صورتشان را خشک کنند.
دیوانه های لجوجی
که لرز گرفته اند اما
از خیابان
دست نمی کشند
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
بچسب به من
مثل دیدار دانه انگور با لب
آن هم وسط تماشایِ.....
فیلم های پر از بوسه!
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
مثل دیدار دانه انگور با لب
آن هم وسط تماشایِ.....
فیلم های پر از بوسه!
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
.
.
ما همیشه
یک نفر را پشت صورتمان داریم
که بریده از دنیا
می خواهد برود
فرار کند اما
لباسش هر بار گیر می کند به پوست و لبمان
طوری که آدم ها خیال می کنند
داریم می خندیم.
#رسول_ادهمی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
.
ما همیشه
یک نفر را پشت صورتمان داریم
که بریده از دنیا
می خواهد برود
فرار کند اما
لباسش هر بار گیر می کند به پوست و لبمان
طوری که آدم ها خیال می کنند
داریم می خندیم.
#رسول_ادهمی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
لُکنت ، فقط از کارماندنِ زبان نیست
چشم ها هم گاهی
روی یک چهره
گیر می کنند...
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
چشم ها هم گاهی
روی یک چهره
گیر می کنند...
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
شباهت مشت و قلب
فقط در اندازه نیست ..
بین این دو کوبیدنی هم در کار است
حالا یکی به سنگ می کوبد
یکی به عشق
یکی روی دیوار جا می اندازد
یکی روی همه ی عمر ...
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
فقط در اندازه نیست ..
بین این دو کوبیدنی هم در کار است
حالا یکی به سنگ می کوبد
یکی به عشق
یکی روی دیوار جا می اندازد
یکی روی همه ی عمر ...
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
ماندن من از رفتن تو عجیبتر است
هیچ وقت باورم نمیشد
کسی بتواند بدون قلب
این همه زنده بماند.
و چقدر زشت نوشته میشود
"دوام"
انگار یک نفر سعی دارد
جای آن که نیست هم باشد
#رسول_ادهمی
.@asheghanehaye_fatima
هیچ وقت باورم نمیشد
کسی بتواند بدون قلب
این همه زنده بماند.
و چقدر زشت نوشته میشود
"دوام"
انگار یک نفر سعی دارد
جای آن که نیست هم باشد
#رسول_ادهمی
.@asheghanehaye_fatima
شنیده بودم قلبش با باطری کار می کند
برای همین کنجکاو نزدیکش شدم
بعد از سلام و احوال پرسی؛
شوخ که دیدمش گفتم:
پدر جان! شما با این وضع هنوز هم
به حاج خانم عشق می ورزی؟
خندید و گفت بیشتر اوقات به زنم می گویم
سمیه من شارژ ندارم! تو دوستم داشته باش...!
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
برای همین کنجکاو نزدیکش شدم
بعد از سلام و احوال پرسی؛
شوخ که دیدمش گفتم:
پدر جان! شما با این وضع هنوز هم
به حاج خانم عشق می ورزی؟
خندید و گفت بیشتر اوقات به زنم می گویم
سمیه من شارژ ندارم! تو دوستم داشته باش...!
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
بیا لباس هم باشیم و
دکمه دکمه
روی تن هم بوسه بدوزیم
دلم می خواهد
دست من در آستین تو باشد
دست تو در آستین من
طوری که عطر تنمان گیج شود
و آغوش ، نفهمد چه کسی
آن یکی را بیشتر از
آن یکی دوست دارد
راستش را بخواهی
من از این جنس سردرگمی ها
که نمی دانی تار عاشق تر است یا پود...
خوشم می آید ....
#رسول_ادهمی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
دکمه دکمه
روی تن هم بوسه بدوزیم
دلم می خواهد
دست من در آستین تو باشد
دست تو در آستین من
طوری که عطر تنمان گیج شود
و آغوش ، نفهمد چه کسی
آن یکی را بیشتر از
آن یکی دوست دارد
راستش را بخواهی
من از این جنس سردرگمی ها
که نمی دانی تار عاشق تر است یا پود...
خوشم می آید ....
#رسول_ادهمی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
.
تا به حال
صدایی
بلندتر از صدای چشمها
شنیدهای؟
تا به حال
کسی
هَمزمان از دو پنجره
فریاد زده دوستت دارم ...؟!
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
تا به حال
صدایی
بلندتر از صدای چشمها
شنیدهای؟
تا به حال
کسی
هَمزمان از دو پنجره
فریاد زده دوستت دارم ...؟!
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
ما همیشه
یک نفر را پشت صورتمان داریم
که بریده از دنیا می خواهد برود،
فرار کند اما
لباسش هربار گیر می کند
به پوست و لبمان
طوری که آدم ها خیال می کنند
داریم میخندیم...
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima
یک نفر را پشت صورتمان داریم
که بریده از دنیا می خواهد برود،
فرار کند اما
لباسش هربار گیر می کند
به پوست و لبمان
طوری که آدم ها خیال می کنند
داریم میخندیم...
#رسول_ادهمی
@asheghanehaye_fatima