@asheghanehaye_fatima
من خسته ام
و هیچ حاجتی به تأیید هیچ پروانه ای نیست
کافی ست دگمهی پیراهنِ پریروزم را باز کنی
تا پاره پاره هایِ عریانِ عمرِ هزار پروانه را،
به سوگ بنشینی.
#بهمن_قره_داغی
من خسته ام
و هیچ حاجتی به تأیید هیچ پروانه ای نیست
کافی ست دگمهی پیراهنِ پریروزم را باز کنی
تا پاره پاره هایِ عریانِ عمرِ هزار پروانه را،
به سوگ بنشینی.
#بهمن_قره_داغی
@asheghanehaye_fatima
من به رنگ صورتی باور دارم.
باور دارم كه خنده بهترين سوزانندهی كالری است.
من به بوسيدن باور دارم.
بوسيدن بسيار!
من باور دارم آنگاه که همهچيز غلط از آب درآمد، قوی باشم.
باور دارم كه دختران شاد، زيباترين دختران هستند.
بر اين باورم كه فردا روز ديگریست و به معجزه يقين دارم.
#آدری_هپبورن
من به رنگ صورتی باور دارم.
باور دارم كه خنده بهترين سوزانندهی كالری است.
من به بوسيدن باور دارم.
بوسيدن بسيار!
من باور دارم آنگاه که همهچيز غلط از آب درآمد، قوی باشم.
باور دارم كه دختران شاد، زيباترين دختران هستند.
بر اين باورم كه فردا روز ديگریست و به معجزه يقين دارم.
#آدری_هپبورن
وقتی بوسیدمش
دستم را گرفت
گذاشت روی قلبش
گفت ببین چقدر تند میزنه
فکر کن تندتر تپیدن قلب کسی
که دوستش داری
بخاطر تو باشد
چه حس خوبی..
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
دستم را گرفت
گذاشت روی قلبش
گفت ببین چقدر تند میزنه
فکر کن تندتر تپیدن قلب کسی
که دوستش داری
بخاطر تو باشد
چه حس خوبی..
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
و دیگر جوان نمیشوم نه به وعده ی عشق و نه به وعده ی چشمان تو و دیگر به شوق نمی آیم نه در بازی باد و نه در رقص گیسوان تو چه نامرادی تلخی !
ودریغا !
چه تلخ فرو میریزیم...
#لاادری.
و دیگر جوان نمیشوم نه به وعده ی عشق و نه به وعده ی چشمان تو و دیگر به شوق نمی آیم نه در بازی باد و نه در رقص گیسوان تو چه نامرادی تلخی !
ودریغا !
چه تلخ فرو میریزیم...
#لاادری.
@asheghanehaye_fatima
حکایت💫ِ بارانِ بی امان است
این گونه که من
دوستت میدارم ...
شوریده وار و پریشان باریدن
بر خزه ها و خیزابها
به بیراهه و راهها تاختن
بیتاب، بیقرار
دریایی جستن
و به سنگچین باغ بسته دری سر نهادن
و تو را به یاد آوردن
حکایت بارانی بیقرار است
این گونه که من دوستت میدارم ...
#محمد_شمس_لنگرودی
#شمس_لنگرودی
حکایت💫ِ بارانِ بی امان است
این گونه که من
دوستت میدارم ...
شوریده وار و پریشان باریدن
بر خزه ها و خیزابها
به بیراهه و راهها تاختن
بیتاب، بیقرار
دریایی جستن
و به سنگچین باغ بسته دری سر نهادن
و تو را به یاد آوردن
حکایت بارانی بیقرار است
این گونه که من دوستت میدارم ...
#محمد_شمس_لنگرودی
#شمس_لنگرودی
سرشار💫 از بوی تنش بودم...
طعم دهن ...
و جای دست هاش ...
در وجودم مثل نبض می زد...
میکوبید...
چیزی جادویی...
آن جادوی ابدی ...
که تمام زشتی ها،
بدی ها ...
و کژی های دنیا را از یادم میبرد...
خالص می شدم...
شیشه می شدم ...
و تن خود را در تن او می دیدم ...
و او را از خودم عبور می دادم....
به کسی پناه برده بودم ...
که دنیا را بر دوش داشت...
#عباس_معروفی.
@asheghanehaye_fatima
طعم دهن ...
و جای دست هاش ...
در وجودم مثل نبض می زد...
میکوبید...
چیزی جادویی...
آن جادوی ابدی ...
که تمام زشتی ها،
بدی ها ...
و کژی های دنیا را از یادم میبرد...
خالص می شدم...
شیشه می شدم ...
و تن خود را در تن او می دیدم ...
و او را از خودم عبور می دادم....
به کسی پناه برده بودم ...
که دنیا را بر دوش داشت...
#عباس_معروفی.
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
دوست داشتن دلیلی کافی برای ماندن نبود، وگرنه می ماند. رفتن هم دلیلی بر دوست نداشتنش نبود، اگر به رفتن برخاست.
او می خواست بگوید در وهله ی نخست، نبودِ هر چیز بهتر از بودنش است وَ بودنی که به اندازه ی کافی بزرگ یا کوچک نباشد، نقطه ی عطفِ هیچ اتفاقی نخواهد بود.
او می خواست این ها را بگوید که نگفت..
من از چشم هایش که "دوست داشت" وَ از پاهایش که "رفت" این ها را فهمیدم..
#سیدمحمد_مرکبیان
دوست داشتن دلیلی کافی برای ماندن نبود، وگرنه می ماند. رفتن هم دلیلی بر دوست نداشتنش نبود، اگر به رفتن برخاست.
او می خواست بگوید در وهله ی نخست، نبودِ هر چیز بهتر از بودنش است وَ بودنی که به اندازه ی کافی بزرگ یا کوچک نباشد، نقطه ی عطفِ هیچ اتفاقی نخواهد بود.
او می خواست این ها را بگوید که نگفت..
من از چشم هایش که "دوست داشت" وَ از پاهایش که "رفت" این ها را فهمیدم..
#سیدمحمد_مرکبیان
@asheghanehaye_fatima
آنگاه که درباره ی تو می نویسم
با پریشانی دل نگران دواتم هستم
و باران گرمی که درونش فرو می بارد …
و می بینم که مرکب به دریا بدل می شود
و انگشتانم، به رنگین کمان
و غم هایم، به گنجشکان
و قلم، به شاخه ی زیتون
و کاغذم، به فضا
و جسم، به ابر!
خویشتن را در غیابت از حضورت آزاد می کنم
و بیهوده با تبرم بر سایه های تو بر دیوار عمرم حمله می کنم .
زیرا غیاب تو ، خود حضور است
چه بسا که برای اعتیاد من به تو
درمانی نباشد به جز جرعه های بزرگی از دیدار تو
در شریان من!
#غاده_السمان
آنگاه که درباره ی تو می نویسم
با پریشانی دل نگران دواتم هستم
و باران گرمی که درونش فرو می بارد …
و می بینم که مرکب به دریا بدل می شود
و انگشتانم، به رنگین کمان
و غم هایم، به گنجشکان
و قلم، به شاخه ی زیتون
و کاغذم، به فضا
و جسم، به ابر!
خویشتن را در غیابت از حضورت آزاد می کنم
و بیهوده با تبرم بر سایه های تو بر دیوار عمرم حمله می کنم .
زیرا غیاب تو ، خود حضور است
چه بسا که برای اعتیاد من به تو
درمانی نباشد به جز جرعه های بزرگی از دیدار تو
در شریان من!
#غاده_السمان
@asheghanehaye_fatima
آه ! من احساس پرندهی اسیر در قفس را میدانم
آنگاه که خورشید بر فراز بلندیها میدرخشد،
و میدانم چرا چندان بر میلههای بیرحم قفس
بال میکوبد که از خونش رنگ میگیرند،
من ، آری من میدانم
چرا پرندهی اسیر در قفس
آنگاه که در جستجوی آزادی
با بالهای کوفته و سینهای زخمین
خود را بر میلههای قفس میزند،
آواز میخواند،
آنچه میخواند، اما
نغمهی سرور و شادی نیست
دعایی است از عمق جان برخاسته
فریاد استمدادی است که سوی آسمان میفرستد
من میدانم چرا پرندهی اسیر قفس آواز میخواند.
#پل_لورنس_دونبار
آه ! من احساس پرندهی اسیر در قفس را میدانم
آنگاه که خورشید بر فراز بلندیها میدرخشد،
و میدانم چرا چندان بر میلههای بیرحم قفس
بال میکوبد که از خونش رنگ میگیرند،
من ، آری من میدانم
چرا پرندهی اسیر در قفس
آنگاه که در جستجوی آزادی
با بالهای کوفته و سینهای زخمین
خود را بر میلههای قفس میزند،
آواز میخواند،
آنچه میخواند، اما
نغمهی سرور و شادی نیست
دعایی است از عمق جان برخاسته
فریاد استمدادی است که سوی آسمان میفرستد
من میدانم چرا پرندهی اسیر قفس آواز میخواند.
#پل_لورنس_دونبار
Forwarded from اتچ بات
#نقطه_جی در مردان در پروستات در حدفاصل مقعد تا قسمت انتهایی کیسه بیضه است استفاده از اين نوع تحريك جنسى براى آقايانى كه دچار #انزال ديررس میباشند توصيه ميشود
💢روشي براي لذت دادن به شوهرتان💢
مرد بايد بصورتي روي تخت دراز بكشد كه آلت تناسلي اش در دسترس همسرش باشد.
بايد به اين نكته توجه كنيد كه نبايد با دست خشك آلت مرد را لمس كرد چراكه باعث درد مي شود براي اين كار لازم است از روغن ماساژ يا لوبريكانت استفاده كنيد
لازم است بدانيد كه آلت تناسلي مرد بسيار حساس است پس در مورد شدت لمس از خود او راهنمايي بخواهيد.
روش ارضاي پايه: تنه آلت مرد را در دست بگيريد و دست خود را روي آن به سمت بالا و ناحيه نوك آن بكشيد و مجدد به سمت پايين بازگرديد. اين رفت و برگشت را ملايم تكرار كنيد.
وارياسيون حلقه اي: زماني كه با يك دست ارضاي پايه را انجام مي دهيد با دست ديگرتان كه آغشته به ماده نرم كننده است حركات دوراني روي سر آلت انجام دهيد
فراموش نكنيد كه ناحيه تاج آلت حساس ترين ناحيه آن است پس براي تحريك او اين ناحيه را فراموش نكنيد.
#همسرانه
@asheghanehaye_fatima
دکتر #اسلامی: آیا می دانستید مسائل جنسی بزرگترین عامل طلاق است!
اگر آموزش مسائل جنسی در جامعه وجود داشته باشد معضل طلاق به نصف می رسد!
💠 منبع: روژ مدیا👇👇👇👇👇
💢روشي براي لذت دادن به شوهرتان💢
مرد بايد بصورتي روي تخت دراز بكشد كه آلت تناسلي اش در دسترس همسرش باشد.
بايد به اين نكته توجه كنيد كه نبايد با دست خشك آلت مرد را لمس كرد چراكه باعث درد مي شود براي اين كار لازم است از روغن ماساژ يا لوبريكانت استفاده كنيد
لازم است بدانيد كه آلت تناسلي مرد بسيار حساس است پس در مورد شدت لمس از خود او راهنمايي بخواهيد.
روش ارضاي پايه: تنه آلت مرد را در دست بگيريد و دست خود را روي آن به سمت بالا و ناحيه نوك آن بكشيد و مجدد به سمت پايين بازگرديد. اين رفت و برگشت را ملايم تكرار كنيد.
وارياسيون حلقه اي: زماني كه با يك دست ارضاي پايه را انجام مي دهيد با دست ديگرتان كه آغشته به ماده نرم كننده است حركات دوراني روي سر آلت انجام دهيد
فراموش نكنيد كه ناحيه تاج آلت حساس ترين ناحيه آن است پس براي تحريك او اين ناحيه را فراموش نكنيد.
#همسرانه
@asheghanehaye_fatima
دکتر #اسلامی: آیا می دانستید مسائل جنسی بزرگترین عامل طلاق است!
اگر آموزش مسائل جنسی در جامعه وجود داشته باشد معضل طلاق به نصف می رسد!
💠 منبع: روژ مدیا👇👇👇👇👇
Telegram
attach 📎
@asheghanehaye_fatima
تو را دوست نمی دارم
گرچه گلی در نظر آيی
يا ياقوت زردی
يا ميخكی
كه آتش،
آنها را به كشتن خواهد داد.
تو را دوست می دارم
چونان حقايق تاريك
كه دوست داشتنی هستند.
من
حقيقت تو را دوست می دارم
اگر گياهی باشی
كه هيچگاه شكوفه نداده است
باز
دوستت می دارم
حقيقت مطلق تو را
و عشقی را كه از تو
در بدنم زندگی می كند.
دوستت می دارم،
بی آنكه بدانم چرا؟
يا چه زمانی، در كجا؟
تو را بی عقده و غرور
تو را آشكارا دوست می دارم.
ما به هم نزديكيم
به قدری نزديك
كه دستان تو بر سينه ام
همان دستان من است
به قدری كه
بستن چشمان تو
همان به خواب رفتن من است.
#پابلو_نرودا
تو را دوست نمی دارم
گرچه گلی در نظر آيی
يا ياقوت زردی
يا ميخكی
كه آتش،
آنها را به كشتن خواهد داد.
تو را دوست می دارم
چونان حقايق تاريك
كه دوست داشتنی هستند.
من
حقيقت تو را دوست می دارم
اگر گياهی باشی
كه هيچگاه شكوفه نداده است
باز
دوستت می دارم
حقيقت مطلق تو را
و عشقی را كه از تو
در بدنم زندگی می كند.
دوستت می دارم،
بی آنكه بدانم چرا؟
يا چه زمانی، در كجا؟
تو را بی عقده و غرور
تو را آشكارا دوست می دارم.
ما به هم نزديكيم
به قدری نزديك
كه دستان تو بر سينه ام
همان دستان من است
به قدری كه
بستن چشمان تو
همان به خواب رفتن من است.
#پابلو_نرودا