عاشقانه های فاطیما
807 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
آه
تو مانندِ یک کپی هستی
از تمامِ آب‌نبات‌هایی
که تابه‌حال خورده‌ام!

■شاعر: #ریچارد_براتیگان [ Richard Brautigan | آمریکا، ۱۹۸۴–۱۹۳۵ ]

■برگردان: #احسان_عباس‌لو

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه فلاکتی بدتر از این؛
بوسه‌یی را به‌وضوح به‌یاد آوری
که هرگز رخ نداده است...

There is no worse hell
than to remember vividly
a kiss that
never occurred.

■شاعر: #ریچارد_براتیگان
■برگردان: #باور_معروفی

@asheghanehaye_fatima
.
حرف تو که می‌شود
‏من چقدر ناشیانه وانمود می‌کنم
‏که بی‌تفاوتم

#ریچارد_براتیگان

@asheghanehaye_fatima
عشق،
رفتارِ خوبی با یک دوست نیست
آن را برای‌ات آرزو نمی‌کنم
نمی‌خواهم در روزِ بارانی
چشم‌هایت را گم‌شده ببینم
گم‌شده در جیبِ بی‌انتهای آن‌هایی که
هیچ‌چیز را به‌یاد نمی‌آورند...

#ریچارد_براتیگان


@asheghanehaye_fatima
■۳۰ سنت، دونفر، عشق

سخت در فکر بودم
سوار اتوبوس که شدم
۳۰ سنت کرایه دادم و گفتم
دونفر
پیش‌ از آن‌که بفهمم
من
تنها هستم...

■30 Cents, Two Transfers, Love

Thinking hard about you 
I got on the bus 
and paid 30 cents car fare 
and asked the driver for two transfers 
before discovering 
that I was 
alone...

#ریچارد_براتیگان


@asheghanehaye_fatima
مثل دری که به فراموشی لولا شود،
آرام آرام
از دیدم خارج شد،
و او زنی بود که دوستش داشتم.
اما چه بسیار شب ها که
مثل گوزنی مکانیکی در میان نوازش‌های من می‌خوابید
و من در سکوت آهنی رویاهای او
درد کشیدم.


#ریچارد_براتیگان

@asheghanehaye_fatima
مثلِ دری که بر پاشنه‌ی فراموشی می‌چرخد
به آرامی از نظر محو شد
و او زنی بود که دوست‌اش داشتم
اما بارها میانِ نوازش‌های من
هم‌چون گوزنی مکانیکی به خواب رفت
و من در سکوتِ فلزی رٶیاهایش درد کشیدم.

#ریچارد_براتیگان


@asheghanehaye_fatima
در دومین قلمرو ِ ستارگان
همه چیز
همیشه
نیمه زیباست

ناخن هایت فرشتگانی هستند
خوابیده
بعد از یک شب طولانی ِعشق

صدای چشم هایت
برف است
در حال ِپایین آمدن
از پله های باد

موهایت به رنگ خدایی است
که گل می چیند

اینجا در دومین قلمرو ستارگان
تنها یک چیز زیباست
تو!

#ریچارد_براتیگان
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima
اوه مارسيا
آن زیباییِ بلوندِ بلندت را می‌خواهم
تا در مدرسه درس داده شود
و بچه‌ها یاد بگیرند
که خداوند مانند موسیقی
در کالبدی زندگی می‌کند
و مانند یک چنگِ آفتابی صدا می‌دهد.
می‌خواهم کارنامه‌ی بچه‌ها
این‌گونه باشد:
بازی با چیزهای شیشه‌ای ظریف:

جادوی کامپیوتر:

نوشتنِ نامه به آن‌ها که دوستشان داریم:
شناخت ماهی‌ها:

زیبایی بلوندِ بلندِ مارسيا:



#ریچارد_براتیگان
برگردان: #احسان_عباسلو
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima
چرخان مثلِ یک روح
در پایینِ یک
بالا
سرگردان شده‌ام
در همه‌ی حجمی که
زندگی خواهم کرد بدونِ
تو...

#ریچارد_براتیگان


@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دست‌ها
چیزهای خوبی‌اند
به‌خصوص اینکه
از عشقبازی برگشته باشند ..!!





#ریچارد_براتیگان


@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به یاد آوردنِ شفافِ بوسه‌یی
که هیچ‌وقت اتفاق نیفتاده است
جهنمی بدتر از این وجود ندارد

There is no worse hell
than to remember vividly
a kiss that
never occurred.

■شاعر: #ریچارد_براتیگان [ Richard Brautigan | آمریکا، ۱۹۸۴–۱۹۳۵ ]
@asheghanehaye_fatima
وقتی قرص بارداری‌ت را می‌خوری
به فاجعه‌ای در معدن می‌ماند
من به تمام آنهایی فکر میکنم
که در تو
نابود شده اند.

#ریچارد_براتیگان

@asheghanehaye_fatima
اوه مارسيا
آن زیباییِ بلوندِ بلندت را می‌خواهم
تا در مدرسه درس داده شود
و بچه‌ها یاد بگیرند
که خداوند مانند موسیقی
در کالبدی زندگی می‌کند
و مانند یک چنگِ آفتابی صدا می‌دهد.
می‌خواهم کارنامه‌ی بچه‌ها
این‌گونه باشد:
بازی با چیزهای شیشه‌ای ظریف:

جادوی کامپیوتر:

نوشتنِ نامه به آن‌ها که دوستشان داریم:
شناخت ماهی‌ها:

زیبایی بلوندِ بلندِ مارسيا:



#ریچارد_براتیگان
برگردان: #احسان_عباسلو

@asheghanehaye_fatima
.
کوه‌های آلپ

یک واژه
در انتظار
بهمنی می‌شود
از واژگانِ بیش‌تر،
آن‌گاه که
در انتظارِ
زنی هستی

#ریچارد_براتیگان [ Richard Brautigan | آمریکا، ۱۹۸۴–۱۹۳۵ ]

@asheghanehaye_fatima
.
روزی
زمان خواهد مُرد
و عشق
دفنش خواهد کرد..

  #ریچارد_براتیگان

@asheghanehaye_fatima
.

مثلِ دری که بر پاشنه‌ی فراموشی می‌چرخد
به آرامی از نظر محو شد
و او زنی بود که دوست‌ اش داشتم
اما بارها میانِ نوازش‌های من
هم‌ چون گوزنی مکانیکی به خواب رفت
و من در سکوتِ فلزی رویاهایش
درد کشیدم.


#ریچارد_براتیگان (آمریکا)
مترجم: #مهلا_ابراهیمی

@asheghanehaye_fatima
.

تنش انگار قالب دست‌هام بود


نامه‌ای عاشقانه از تیمارستان ایالتی
#ریچارد_براتیگان.


@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دست‌ها
چیزهای خوبی‌اند
به‌خصوص اینکه
از عشقبازی برگشته باشند


#ریچارد_براتیگان
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه فلاکتی بدتر از این؛
بوسه‌ای را به وضوح به یاد آوری
که هرگز رخ نداده است...

#ریچارد_براتیگان


@asheghanehaye_fatima